EZA عزیز، فارسگرائی کودکان ما را مجبور کرده که بفارسی حرف بزنند و حتی به بعضی از خانواده ها سرایت داده شده، فارسگرائی بشکل اکتیو و موجود در جامعه عمل می کند، و همین الان هم بعد از یک قرن مشغول آسیمله کردن کودکان هستند، ولی فارسگرائی و پانفارسیسم و شیر گرائی به باده فراموشی سپرده شده، چسبیدند به یقه طرفداران تیم تراختور، موهای کمونیسم و سوسیالیسم در آزربایجان جنوبی سفید شده، در بین نسل جدید بندرت می توانید کسی را با این افکار پیدا کنید، اگر تمام چپهای منقرض سال57 را در استادیوم یادگار امام، برای تماشای فوتبال تراختور و استقلال جمع کنید، تا این جوانان پر شور را از تکرار کلماتی مثل: هارای هارای من ترکم و یا یاشاسین آزربایجان ، یا ترک دیلینده مدرسه، نمتوانند باز دارند، سیلاب راه افتاده را نمی شود، با مشابهت سازی و چسباندن به فاشیسم، بسکوت وادار کرد، این جوانان به جن پاپوش میدوند.
محسن عزیز، ما وقتیکه بچه بودیم ، اگر کسی بدون اجازه اسباب بازیمان را بر می داشت باهاش قهر می کردیم، البته دشمن همدیگر نمی شدیم، بعدا هم بزرگترها ما را آشتی می دادند و ما دوباره دوست جون جونی هم می شدیم، اگر اجازه فرمائید می خواستم از شما سوال کنم، که آیا قهر یک مقوله تازه سیاسی است؟ من که تا حال نشنیدم، چون از قدیم گفتند که آدم با دوست قهر می کند، نه با دشمن، چون انتظاراتی از دوست دارد، که در صورت برآورده نشدن، به قهر متوسل می شود، آیا رژیم آدمخوار داخلی و بین المللی به خاطر حفظ مرزهای پر گوهر و برتریت زبان شیرین فارسی و نابودی دیگر زبانها جزو خودی ها و دوستان محسوب می شود؟
با جواب دادن به ۳ سه سٔوال طرح شده، اقلیت به اکثریت می‌‌پیوندد، "" در صورتی که این شدنی نباشد "" به نفع اکثریت و امنیت آزربایجان، از صحنه خارج میشود تا بعد از ایجاد امنیت، با تشکیل حزب، به صحنه برگردد. """ یک کمیته ۱۰ نفره، متشکل از ۵ زن ترک آزربایجانی، ۵ مرد ترک آزربایجانی تشکیل میشود تا تعیین و مشخص کنند اقلیت کیست و خواست آنان و اولویت آنان چیست و اکثریت کیست و خواست آنان و اولویت آنان چیست "".
"" بهترین راه حل برای خلاص شدن از بحث‌های بی پایان ""، ۱- دشمن بالقوهٔ آزربایجان جنوبی، در صورت فروپاشی ایران ، کیست و چیست؟ ۲- کدام نیروها، در کنار دشمنان بالقوهٔ آزربایجان جنوبی قرار خواهند گرفت یا پتانسیل آن را دارند؟ ۳- کدام نیروها، توان سازماندهی نیروهای مردمی را خواهند داشت؟
سلام خدمت دوستان: حوالی جنگ های دولت عثمانی با متفقین بخشی از ارمنی های مسلح وآسوری ها که با دولت عثمانی می جنگیدند از مرز وارد آذربایجان غربی شده وبعد از کشتار نیرو های کم آذربایجانی که مقاومت می کردند سلماس و اورمیه را تصرف می کنند بیچاره مردم اورومیه که دروازه هارا برای کمک به زخمی هاارامنه باز کردند وارد اورمیه شدند اینان در عرض دوروز 25 هزار نفر از مردم اورومیه را قتل عام کردند که به جلولوخ معروف است. دولت مرکزی زمان احمد شاه قدرت بیرون کردن ارامنه را نداشت اجبارا مردم دست به دامن دولت عثمانی شدند دولت عثمانی نیرویی برای نجات مردم اورمیه به داخل آذربایجان می فرستد که به زدو خرد با ارامنه و آسوری ها ی داخل اورمیه می انجامد. از آن طرف آندرانیک اوزانیان فرمانده معروف ارمنی تبار روسیه با نفرات مسلح ارمنی اش که
تقریبا در تمام جبهه ها متحدا با متفقین بر علیه دولت عثمانی می جنگید از جمله در جنگ های رومانی بالکان. با 12 هزار نیروی مسلح ارامنه که زیر دستش بود وارد ایران شده خوی را محاصره می کند. که آنها از پشت و ارامنه داخل اورمیه از جلو ارتش عثمانی را تار مار به کنند. مردم خوی شروع به زدو خرد با ارتش آندریانیک می کنند. ماه رمضان بود ومردم روزه بودند خوی یک روحانی داشت میرود بالای منبر ویک کوزه آب می خواهد وبالای منبر آب را می خورد ومی گوید مردم ما در جنگ هستیم روزه امروز بر همه حرام است همه روزه را می شکنند واین روحانی طنابی برمیدارد ودر وسط شهر توپی بود با کمک مردم به طرف جبهه می کشند وشروع به جنگ می کنند که خوی در محاصره ودر حال سقوط بود متفقین برای ارامنه قول داده بودند که بعد از سقوط دولت عثمانی شرق ترکیه را به ارامنه بدهند که دولت ارمنستان ایجاد به کنند برای بهم پیوستن ارمنستان قفقاز و ارمنستان شرق ترکیه باید آذربایجان غربی بخشی از آذربایجان شرقی وبخشی از خاک کردستان را از ایران جدا می کردند وضمیمه این دوقسمت می کردند که کردستان بزرگ ایجاد می شد به خاطر این پروژه بخشی از آذربایجان غربی را اشغال کرده بودند. در این گیرو دار دولت عثمانی ارمنی های شرق ترکیه را به غرب می کوچاند که این هدف نقش به اب میشود. از آن طرف به ارتش دولت عثمانی اطراف اورمیه خبر می دهند که آندریانیک خوی را محاصره کرده خوی در حال سقوط است ارتش عثمانی اورمیه را رها می کند و به سرعت به طرف خوی بر می گردد که ارتش آندرانیک را تارمار میکند که اندرانیک با زخمی هایش فرار می کنداز رود ارس رد میشود ومی رود قفقاز. بعدا ارتش دولت عثمانی بر می گردد به اورومیه وارمنی های داخل اورمیه را سرکوب می کند. در این اثنا یک هوا پیمای انگلیسی ها به ارمنی های اورمیه اطلاع می دهد به شمال وغرب نمیتوانید بروید چون دست ارتش عثمانی است به شرق نمیتوانید بروید جون دریاچه اورمیه است. باید جنوب راه مهاباد برید اینها به طرف مهاباد راه می افتند که کرد ها اطراف دره مهاباد کمین کرده بودند که همه رابه قتل میرسانند این کمک دولت عثمانی بود به ما که نه کذاشت آذربایجان از ایران جدا بشود. دودفعه روس ها آذربایجان جنوبی را اشغال کردند که در هردو دولت عثمانی ریخت بیرون. در جنگ شاه اسماعیل با سلطان سلیمان مقصر شاه اسماعیل بود چون دولت عثمانی آماده می شد به اطریش حمله به کند و غربی ها شاه اسماعیل تحریک کردند که شرق ترکیه مال شماست بروید بگیرید که به این طریق شاه اسماعیل را فریب دادند که سلطان سلیمان به شرق لشگر کشی کرد و اطریش از سقوط نجات پیدا کرد. سلطان سلیم کاری با شاه اسماعیل نداشت که آماده می شد به اطریش حمله به کنه. علاوه بر این درجریان شیعه کردن ایران توسط شاه اسماعیل. شاه اسماعیل 15 هزار نفر را در تبریز قتل عام کرد چون مردم تبریز مقاومت می کردند و شیعه نمی شدند. مردم ترکیه و اذربایجان جزوما ملت ترک هستند ودوست ما ارمنی های ایران نخواهند توانست با نوشتن مطالب با نام اذربایجانی و فارس سمپاشی کرده و بین ملت ما تفرقه بیاندارند ما شما ها را می شناسیم به دروغ خودتان را آذربایجانی و فارس معرفی نکنید ما میدانیم شما ارمنی های ایران هستید. شاد باشید انزابی
عزیز Eza ،
لطفاً در صورت امکان منابع سخنان آتاتورک، دیگران، کنفرانسها، و کلاً ایده و کارهایی که به ترکیستها و بوز قورد ها مربوط میشود در کامنت خود ذکر کنید که قابل مراجعه و نقل و کنترول باشد. کسی که میخواهد به منبع رجوع کند اینها را ببیند. البته بخشی دارای ذکر منبع هستند.
ممنون از آگاهی هایی که داده اید.
« عقیده و کیشمان چیست؟ برتریت نژاد تورک و ملت تورک.
منشاء، منبع و علت این برتریت در چیست؟ خون تورک»
در نشریه “بوزقورد” نشریه رسمی حزب حرکت ملی :(منبع ، چاپ ، شماره و سال؟)
------
مسئله مهم، ذکر منابع جدید است. از آذربایجان ، ترکیه، فعالان ترکیست. با تئوریهای جدید که عمل میکنند.
گاهی دیده شده که با کلمات « قدیم، ترکیه» تاریخ را نفی میکنند. ذکر منابع جدید « تئوریک و عملی) لازم است.
موضع سوسیالیستها در برابر نژاد پرستی پانترکیستها و بوزقوردها
پانتورکیسم، ایدئولوژی راسیستی در جنبش رهایی بخش و دموکراتیک آذربایجان جنوبی است. آنها میگویند : کیش و آیین ما برتریت نژاد تورک است. تفکرپانترکیسم و بوزقورد بر پایه “نژاد تورک، بر پایه "خون تورک، تورک گرایی و اسلامگرایی” شکل گرفته است و برای شعار “تشکیل ملت واحد تورک براساس وحدت نژاد” مبارزه می کنند.
تورکها را بر اساس افسانه بوزقورد از ریشه، تبار و نژاد گرگ معرفی میکنند و از توتم و گرگ گرایی ایدئولوژی راسیستی ساخته اند.نخبگان پانتورکیسم در ادبیات خود آشکارا و با افتخاراعلام میکنند که “خون اصیل و پاک در رگهای تورکها جاری بوده و تورکها از نژاد عالی، برتر و برگزیده هستند”و به همین جهت تورکها دارای بهترین صفات و خصوصیات انسانی هستند. برتری های نژادی و ناب تورکها، در برتریهای روانی، فرهنگی و اجتماعی آنها هم متبلور میشوند.
از اینرو “همه چیز در جهان باید برای تورکها و در خدمت تورکها باشد؛” ، “خدا تورکها را حفظ کند” و “بخاطر تورک بودن، صد در صد جهان متعلق به توست
آتا تورک از پیامبران بوزقوردها میگفت: “خوشبخت کسی است که میگوید تورک هستم؛” “یک تورک برابر با جهان است؛” “جوانان تورک، نیرویی که لازم دارید در خون اصیلی است که در رگهایتان جاریست؛” ” نژاد تورک در جهان زیباترین نژادهاست؛”
در حزب جمهوریخواه خلق تحت رهبری آتاتورک در کنفرانسهای خود این موضوعات را مورد بررسی قرار دادند:
معاینات انسان شناسی بر روی تاریخ نژادی آناتولی
اقدامات اصلاح نژاد (اصلاح ژن)
تحقیقات اولیه انسان شناسی بر روی مغزهای تورکها
نقش وراثت در حفظ نژاد
راههای پیشگیری از التقاط نژادی
در نتیجه، این تلاش عظیم "نژاد پرستانه “، ۶۴ هزار نفر زیر پوشش قرار گرفت.
در این تلاش موضوعات راهبردی اینها بودند:
اندازه گیری سر انسانهای در قید حیات.
اندازه گیری جمجمه های مردگان.
اندازه گیری شاخصه های اعضای بدن انسان.
تشخیص خصوصیات اخلاقی فرد از روی جمجمه سر.
نوع موی انسان.
طول قد و درازی پاها.
مقدار وزن مغز افراد و اشکال جمجمه.
محاسبه شاخصه های چهره چشم، چانه و بینی
نژاد پرستی پانتورکیستها به این موارد محدود نمی شود، جملات قصار راسیستی دیگری مانند “تورکدن باشقاسین تانیمام، بیلمم و سومم” (به جز تورک کس دیگری را نمی شناسم، نمیدانم و دوستش نمیدارم)، “تورکلر دیگر میلتلرین آتاسیدیر” (تورکها پدر ملتهای دیگر هستند)، نه مودلو تورکوم دیینه! (چه خوشبخت است کسی که تورک است) در نوشتجات و وب سایتهای پانتورکیستها به فراوانی دیده میشود
در روی جلد نشریه ارگنکون در شماره 3 در 10 ژانویه 1939 جمله کوتاه “هرعیرقین اوستونده تورک عیرقی” یا (نژاد تورک برتر از همه نژادهاست) با برجستگی سرلوحه نشریه شد. همچنین ماهنامه گرگهای خاکستری (بوزقورد) نوین در سال 1948همان شعار “نژاد تورک برتر از همه نژادها” سرلوحه ماهنامه شده بود
“عقاید گرگهای خاکستری” در نشریه “بوزقورد” نشریه رسمی حزب حرکت ملی چنین توضیح میدهد:
ما کی هستیم؟ ما اعضای گرگهای خاکستری (بوزقورد) هستیم.
ایدئولوژی ما چیست؟ تورک بودن گرگهای خاکستری.
عقیده و کیشمان چیست؟ برتریت نژاد تورک و ملت تورک.
منشاء، منبع و علت این برتریت در چیست؟ خون تورک
عقاید و کیش بوزقوردها در “برتریت نژاد تورک” میباشد و علت برتریت نژاد تورک بر انسانهای دیگر در اصالت “خون تورک” میباشد. اینها جوهر و هسته اصلی اندیشه پانتورکیسم هستند. پانتورکیستهای آذربایجان هم خون و نژاد تورکها را اصیل و پاک میدانند. مدافعان این جریان آشکارا به نژاد ملتهای فارس، کورد و روس و غیره اشکالات ژنتیکی می تراشند، تا آنها را دون پایه، ناقص، احمق، نفهم، خشن، پست، فرو مایه، بی فرهنگ و عقب مانده نشان دهند.
علیرضا اردبیلی فعال پانترکیست اعلام کرد که فارسها یک ایراد کروموزومی دارند، عقل و شعور ندارند.
راسیستهای تورک سیاستهای بورژوایی، ضد کارگری و استعماری خود را در پشت لفافه ای از تئوریها و تبلیغات مبتنی بر تعصبات ملی و نژادی می پوشانند. جریانات نژاد پرست در عرصه سیاسی از اصول اساسی فاشیستها مانند رواج خشنونت، مخالفت و دشمنی با افکار و عقاید دموکراتیک و سوسیالیستی، تبعیت بی چون و چرا از حزب و دولت ، تقدیس پیشوایان و رهبران، دشمنی با تشکلهای دیگر و دفاع از نظام تک حزبی، قهرمان پرستی، شخصیت پرستی، مخالفت با آزادی و دموکراسی، دشمنی با کارگران تبعیت میکنند.
جنبش بوزقورد و ایدئولوژی راسیستی آن جنبش ملی و دموکراتیک آذربایجان به شکست میبرد و مبارزه ملی مردم آذربایجان را تهدید، ضعیف و پراکنده میکند. پانترکیستها با ترویج راسیسم جنبش ملی آذربایجان در سطح داخلی و بین المللی بی اعتبار میکنند و دهها ضرر دیگر و
بقیه (از نظر1) اینان حتی موفق بشوند یک حکومت سوسیالیستی در ایران پیاده به کنند مملکت را نا بود خواهند کرد چون سرمایه دار ها کارخانه هایشان را بسته و سرمایه ها را از ایران خارج کرده وفرار خواهند کرد به د بی به هنک کنک به جاهای دیگرکه بخش بزرگی از همان کارگران بی کار خواهند شد. علاوه براین مملکت قدرت جنگیدن با سر مای دار جهانی را نخواهد داشت و نابود خواهد شد. تنها راه سرنگونی سرمایه دار جهانی و سوسیالیست شدن تمام کشور های جهان که در این صورت سرمایه دار ایرانی به هیچ جا نجواهد توانست فرار کند. پس لطفا با کوبیدن فعالین ملی ملیت ها بالا رفتن آگاهی مردم را کند نکنید. آقای eza می نویسند دوست دیگر...] باید بداند آنچه که در روسیه و اروپای شرقی و چین و ویتنام و کوبا شکست خورد کاپیتالیسم دولتی بود نه سوسیالیسم. سوسیالیسم تاکنون در هیچ کشوری پیاده نشده است. در این صورت باید سوال کرد
چرا درعرض این 70 سال در این همه کشورها ی کومونیست هیچ رهبر با سواد ومتفکری مثل آقای eza بوجود نیامده که کاپیتالیسم دولتی را شکست بدهد و سوسیالیسم واقعی را پیاده به کند. نه دوست عزیز سوسیالیسم یک اشکال اساسی و یک مشکل عمده دارد. البته اکثر نوشته ها ی مارکس درست است ولی نه به مردمان زمان فعلی بلکه به مردمان 2یا3 هزار سال بعد . اشکال سوسیالیسم در این است که مردم در این مقطع زمانی به زندگی اشتراکی عادت نکرده همه از کارگر کشاورز کومونیست غیر کومونیست در عمل به فکر منافع خودش است. تا زمانی که مردم کشور به منافع دیگران به اندازه منافع خودش احترام نگذارد سوسیالیسم عملا پیاده نخواهد شد. مشکل عمده سوسیالیست در این است که توسط چند نفر نوشته شده و بی تجربه است. در مقابل حریف (سرمایه دار جهانی) با تجربه هزاران ساله و آشنایی به تمام حیله ها برای نابودی سوسیالیسم. پس راه اساسی نابودی سرمایه دار جهانی با کمک تحصیل کرده های کشورهای صنعتی وایجاد سوسیالیسم جهانی است.
2- نژاد پرستان فارس آریایی نسب: اینها چون بعد از حمله اعراب. در ایران هیچ زمان در قدرت نه بودند. برای حفظ ملیت خودشان ماشین فارس سازی راه انداخته اند که با فارس کردن بقیه ملیت ها همه را فارس بکنند تا به توانند ادامه حیات بدهند و دلیل ضدیت اینها با فعالین ملی ترک ها ترس از قدرت گرفتن دوباره ترک ها در ایران است چون ترک ها هم اکثریت هستند هم جنگجو هستند و هم متحد تروهم تحصیل کرده های خوب وهم متحدین بالقوه ترک های ترکیه وترک های آذربایجان. که این رفتار این ها در نهایت موجب اتحاد ملیت ها ی غیر فارس در ایران و قلع وقمع نژاد پرستان فارس خواهد بود. برای رهایی از جنگ داخلی در ایران و حفظ یک پارچگی باید حقوق ملیت ها را برسمیت شناخت.
3- ارمنی های ایران: اینها یکی دیگر از ضدیت کنندگان با حرکت ملی آذربایجان هستند واکثر موارد مقالات تند و تیز بر علیه ترکان آذربایجان مخصوصا ترکیه و جمهوری آذربایجان با نام فارس برای فریب کاری وایجاد اختلاف بین هم وطنان فارس و ما ترکان می نویسند. ترس اینها گسترش حرکت ملی آذربایجان احیانا جداشدن آذربایجان از ایران و چسبیدن به جمهوری آذربایجان وتشکیل دولت بزرکتر آذربایجان است. که نتیجتا جبهه ضد ارمنی جمهوری آذربایجان تقویت خواهد شد.
4- ترکان فارس شده (ایران بایجانی ها) اینان که اکثرا ساکن تهران هستند فقط دنبال منافع خودشان هستند. اینان به خاطر سیاست های ضد ترکی پهلوی اول و دوم که در صدد فلج کردن اقصاد آذربایجان بودند وقسمت اعظم در آمد نفت را در تهران و حومه سرمایه گذاری کردند. در نهایت ایران بایجانیان تمام سرمایه های خود را از آذربایحان خارج کرده و در تهران و حومه سرمایه گذاری کردند که این جماعت باعث رکود شدید اقتصادی در آذرباجان شده. دلیل ضدیت این جماعت با حرکت ملی آذربایجان. اینها ترس شان گسترش حرکت ملی آذربایجان واحتمال تجزیه آذربایجان است اگر اذربایجان جدا بشود نژاد پرستان فارس یک ملت غیور و بخشی از خاک ایران را از دست خواهند ولی ایران بایجانی ها در آذربایجان ملک دارند زمین دارند عمو دارند خاله دارند خواهرو برادر دارند تمام این ها را از دست خواهند داد نبا بر این ضدیت ایران بایجانی ها با حرکت ملی آذربایجان شدیدتراز نزاد پرستان فارس است. با پوزَش از همه هم وطنان مخصوصا کومونیست ها وبا پوزش از طولانی شدن.
منتظر نقد این نوشتار توسط دوستان هستم شاد باشید انزابی
انزابی گرامی خودت را ناراحت نکنید. سوزش کومونیستها از حرکت آذربایجان باین خاطر است که حرکت این هاراکناز زده است و به حق هم کنار زده. این ها نه عددی هستند و نه چیزی فقط سفت و محکم چسبیده اند به حضرت لنین که آنهم پی کارش رفته است. . آقای کومونیستها ( کومونیستهای آذزبایجان) کلا تعدادتان از 100 نفر یشتر است؟ وهمه تان هم بیکار هستید
آقای آالیار ودوستان ضمن سلام فعلا اتحاد یه چهار ضلعی ضد ترک از طرف 1- کومونیست های ضد حقوق ملی ملیت ها 2- نژاد پرستان فارس 3- ارمنی های ساکن ایران 4- ترک های فارس شده (ایران بایجانی ها) که عمدتا هم ساکن تهران هستند تشکیل شده است و هر روز بر ضد حرکت ملی آذربایجان مطلب می نویسند و با حرکت ملی آذربایجان دشمنی می کنند بدلیل بالا رفتن سطح آگاهی ملت ترک آذربایجان و در نهایت قدرت گرفتن ترک ها در ایران ود رمنطقه. اضلاع این چهار ضلعی هر کدام دنبال هدفی هستند. بنده یکی یکی هدف های اینها را توضیح داده واز نقد دوستان هم مستفیض خواهم شد. (از غلط های املایی که رخ می دهد پوزش می طلبم) 1- کومونیست ها ی ضد حقوق ملی و هدف اینها: اولا بنده نجات بشریت را در سوسیالیسم جهانی وتبدیل شدن جهان به یک مملکت واحترام گذاشتن به اعتقادات زبان فرهنگ رسومات دیگران واستفاده برابر از منابع طبیعی و تقسیم عادلانه ثروت
ودر آمد وازبین رفتن تبعیض جنسیتی و توقف اعدام در جهان می دانم ولی اگر هم وطن ها کومو نیست بخواهند سوسیالیسم را در ایران با هدف تصرف سرمایه های سرمایه داران پیاده به کنند بنده مخالفت خواهم کرد چون حتی به نفع کارگران وکشاورزان نخواهد بود.
آقای eza می نویسند زنان رزمنده و آزادیخواه آذربایجان باید آگاه باشند که جنبش ناسیونالیستی - پانترکیستی در آذربایجان نه تنها ضد دمکراتیک و فاشیستی است بلکه کاملا جنبشی مرد سالار است کدام حرکتی بقیر از بالا بردن آگاهی ملت ترک از جنبش ناسیونالیستی -پانترکستی دیده شده است که این حرکت را فاشیست نامید. کومونیست ها (با پوزش از هم وطنان کومونیست) به دستور لنین خانواده تزار را پسر 8 ساله تمام دخترانش حتی آشپزش را قتل عام کردند . خمر های سرخ در کامبوج نزدیک 3 ملیون انسان بی گناه را قتل عام کردند کشتار استالین مائو جای خود دارد کومونیست های روسیه بعد از پیروزی در آلمان بین 700 هزار تا 1 ملیون دختر 7 ساله تا زن 70 ساله تجاوز کردند. کومونیست های صرب به کلی زنان بوسنیا و هرزگوئین تجاوز کرده در خیلی از دهات تمام مرد ها را قتل عام کردند نمی فهمم که فاشیست هست؟ اما نباید این جنایات را به حساب مارکس گذاشت. آیا در فکر متحد شدن با ترک ها فاشیسم است؟ مردم ترک آذربایجان جنوبی چه لطمه ای از ترک های ترکیه -اذربایجان دیده در فکر اتحاد با آنها نباشد. چرا باید ترک های آذربایجان جنوبی با این همه توهین ها و افکار نژاد پرستانه فارس ها چرا باید به فارس ها بیشتر از مردم ترکیه و آذربایجان اعتماد به کنند. کجا مردم ترکیه مجسمه بوز گورد را در شهر های کورد نشین نسب کردند کجا مردم آذربایجان جنوبی دیگران را وادار کردند که بوز گورد پرست باشند چرا فارس ها حق دارند سیمرغ پرست فردوسی پرست باشند وبه زور افکار شان را به دیگران تحمیل به کنند ولی ترک ها حق نداشته باشند. زمانی بوز قورد پرستی پانترکی بد است که افکارشان را به دیگران تحمیل به کنند درصدد تصرف خاک دیگران باشند در صدد از بین بردن هویت و ملیت و زبان دیگران باشند. اگر مشکل دوستان کرد های ترکیه است بنده عرض می کنم های ترکیه نه تنهاحق دارند حقوق ملی خودشان را داشته باشند بلکه حق دارند حتی مملکت خودشان را داشته باشند شهامت داشته باشید حقی که برای کرد ها در ترکیه قایلید به کرد ها ترک ها ووو ایران هم قایل بشوید. مشکل این کومونیست های ضد حقوق ملی چیست اینان مثل یک مسلمان وهابی فکر می کنند در فکرمسلمانان وهابی اگر چه 10% مردم مملکتی باشند حق با آنهاست و90% مردم بی خود کردند و باید یک حکومت اسلامی ایجاد بشود این کومونیست های افراطی که یک در ده هزار جمعیت ایران نیستندهم دنبال سر نگون کردن جمهوری اسلامی و ایجاد یک حکومت سوسیالیستی هستند. اگر اکثریت مردم نخواهند جاهل هستند بی سواد هستند و با ید سرکوب شوند هرحکومتی که تو سط اکثریت مردم بوجود بیاید به حق آزادی قلم وبیان احترام بگذارد به حقوق اقلیت ها ووو احترام بگذاردبرای بنده قابل قبول است. به خاطر اینست که این هاچون پایگاه مردمی ندارند سعی می کنند حرکت های ملی ملیت ها را به کوبند که مردم از فعالان ملی شان ناامید بشوند و جمع بشوند دور اینها واینها جمهوری اسلامی را سر نگون و سوسیالیسم را پیاده به کنند. که کوبیده شدن فعالان ملیت ها باعث خواهد شد که بالا رفتن آگاهی مردم کند بشود. اینان به خاطرتکبر و غروری که دارند وخودشان را با سواد می دانند و فعالین ملی را یک مشت بی سواد با خودشان نمی توانند متحد بشوند چطوری می توانند ملیت ها را با هم متحد بکنند. به شهادت وجدان اکثرتشکلات های ایرانیان خارج را این مغرورین هم کومونیست هم غیر کومونیست که خودشان را با سواد هم می دانند متلاشی کرده اند. حتی اینان اگر موفق بشوند یک حاکمیت سوسیالیست در ایران (بقیه در نظر 2)
منم بابک خرمدین ازآذربایجان:میان ما آذریان آذربایجانیان وترکان مهاجم به سرزمین ایران دریایی از خون است چقدر ترکان ما آذربایجانیان قتل عام کرده اند نهصد سال و اندی چه جنایت های درسر تاسر ایران که نکرده اند از وطن فروشی که شهرت بسزای دارند.از محمود غزنوی تا شاه اسماعیل ترک گجستک باترویج شیعه گری به دستور واتیکان کشت کشتار سلطان سلیم در تبریز.خطاب کردن ترک مهاجم به ما آذربایجانیان که صاحب سرزمین آذربایجان هستیم یک توهین است. قوم و قومیت گرای در ایران جایی نداشته و ندارد و نخواهد داشت.عقبه ننگین ترکان آیینه تمام قد عقل نمای ماست جنایتاتی که با ما ایرانیان و ارامنه ودیگر همسایگان کرده اند.ما آذربایجانیان شما ترکان آواره بی هویت را به خوبی میشناسیم.اصولا ما درایران قوم و یا ازآن اشتبا ه تر ملت نداریم بلکه ایل داریم هرکدام از این لغات تعریف صحیح واضح و شفاف دارد
روزی که تبریز برای دومین بار به دست عثمانی افتاد
نيروهاي سلطان سليمان عثماني پسر سلطان سلیم درجريان لشكركشي دوم به ايران، 13 جولای 1534 شهر تبريز را تصرف كردند و سپس متوجه شروان، سلطانيه و حتي گيلان شدند. ترکان عثماني با استفاده از درگيري داخلی شاه طهماسب صفوي، ضدیت سران ایلات تُرک تشکیل دهنده نیروی قزلباش با یکدیگر و دشواري هايي كه با برادرانش داشت و نیز درگیری دولت صفویان با ازبکان در شمال شرق ایران، پاي به ايران گذارده بودند. اختلاف سران ایلات با یکدیگر به حدی بود که شاه طهماسب نتوانست بیش از ده هزار (و به قولی هفت هزار) نیرو فراهم سازد که این شمار نیرو هم از صوفیان بودند. حال آنکه عثمانی ها با دویست هزار نظامی و سیصد توپ به ایران تعرض کرده بودند. اين عمليات 20 سال پس از جنگ چالدران روي داد كه ضمن آن لشکرکشي هم تبريز موقتا به دست عثماني ها افتاده بود كه در آن زمان اشغالگران بر اثر مقاومت مسلحانه مردم آذربایجانی محل و حملات چريکي و مقاومت منفي به ستوه آمدند و طولي نکشيد که بازگشتند. سلطان سليمان ضمن تصرف مناطق غربي ايران، 31 دسامبر 1534 بغداد را که در قلمرو ايران بود متصرف شد. شاه طهماسب پس از افتادن تبريز به دست عثماني ها، پايتخت را از آن شهر به قزوين منتقل ساخت.
پاینده و جاوید باش ایران بدور از دروغ و دروغگویان
نیاز اخذ مجوز هنوز سر جاش در بخشهایی مثل بیمه که بیمه درمان موجود در ایران پزشکان به درمان های غیز ضروری تشویق میکند رسما اجازه ورود خارجها نمیدند. اصلا کی شنیدین مجلس ایران فانونی زا حذف یا تغییر داده باشه فقط قانون اضافه مکنند. همیشه هم تاریخ تحریف شده میگه چیزهای بد از زمان خیارشورشاه بوده
گرامی، « تلاش، برای زندگی بهتر» ، عملا از سوی نیروهای دیگر در جامعه بایکوت شده. این تلاش مشکل دارد. مگر اینکه همه را بد و خطا بدانیم. و خود مالک حقیقت مطلق باشیم. اینهم به کت کسی نمیرود. لازم است اشکال خود جوییم.
همه حق اظهار نظر دارند.
جناب ائلیار,
با عرض معذرت و احترام, آیا شماره ۱۱ یعنی " بایکوت تلاش -از سوی نیروهای دیگر در جامعه ", که جز بر یک و خود قابل تقسیم نیست حتی اگر بر صفر هم تقسیم شود باز هنوز در شمار اعداد به حساب میآید, حق اظهار نظر ندارد؟ مگر آنکه آنها را صفر مطلق بدانیم.
وملت شريف آزربايجان نقشه شومشان را نقش بر آب خواهد نمود هر روز به بهانه اي و بابازي با كلمات سعي در غير دموكراتيك نشان دادن حركت ملي را دارند غافل از اين امر كه حركت از بطن ملت شريف ازربايجان شروع شده وهر روز با استقبال بيشتر مردم آزربايجان روبه جلو حركت ميكند و از هر قشري از كارگر گرفته تا معلم ودكتر ومهندس از كودك گرفته تا جوان وپيرو از زن گرفته تا مرد پشتيوان حركت مردمي آزربايجان هستند كه اميد به پيروزي بر استعمار جهان سومي ايران را در دلها گشوده ومردمي شدن حركت خوف در صفوف دشنمان قسم خورده آزربايجان انداخته است لذا همه با هم ودست در دست هم و يكصدا فرياد رهايي
سرخواهيم داد و نقشه شوم استعمار گران را نقش بر آب خواهيم نمود
ای بابا سکا ها ایرانی هستند ولی آر یایی نیستند چون آریایی ها ایرانی نیستند و مهاجر به ایران هستند من هر جه بگم تو یه چیز دیگری مطرح خواهی کرد تو عددی نیستی که من جواب تورا بدهم هر روز یک هرف میزنی تو مشکلت این است خودت رادانشگاهی جلوه بدی و با این وآن وارد بحث بشی یک روز میگی پارسا بناب گفته ایرانی ها آریایی هستند یک روز میگی ترک های ایران عرب هستند معلوم نیست چه میگی وقتم را در کوچه پیدا نه کردهام که جواب تورا بدم من برای تو نمی نویسم اصلا نوشته های مرا چرا می خونی برو پی کار ت بابا به همه گیر میدی هر چه خواستی بنویس کاربر ها می خوانند و قضاوت می کنند. شما دنبال این هستی که با تو هین کردن نه گذاری بر علیه نژاد پرستان فارس مطلبی نوشتنه بشودمن در مورد سکا ها بحثی نکردم من بحثم ماسازت ها بود و کشته شدن کوروش بدست تمریس سکا ها ایرانی هستند ولی آریایی نیستند
چون آریایی ها ایرانی نیستند مهاجربه ایران و خاورمیانه هستند همه رابرق می گیره منو چراغ نفتی یک روز میگه تو دروغ گو هستی یک روز میگه تو دانشگاه نرفته هستی یک روز میگه تو سواد نداری این سایت ایران گلوبال چه وضعیتی پیدا کرده یک بار دیگر میگم تو عددی نیستی که من وقتم را صرف تو بکنم برو پی کارت انزابی
دوستان عزیز،
اجازه بدهید جناحها حرف شان را بزنند. آسیب ها شناخته شود.
این به سود موفقیت تلاشهاست.
آنچه در این چند نوشته به عنوان آسیب مطرح شده در کل و تقریباً چنین است:
1-اشکال ایده لوژیک( علت نظری مشکلات)،رواج یک ایده لوژی ضد انسانی.
2-عوام گرایی
3-استعمال نماد نادرست
4-استبداد موجود
5-دشمن بینی
7-عدم نزدیگی دیدگاه راست و چپ
8-عدم همبستگی دو جناح
9-عدم چشم انداز حل تضاد ها بین جناح راست
10-عدم نقد اساسی توسط جناح راست از خود
11-بایکوت تلاش -از سوی نیروهای دیگر در جامعه
12-ایزیلاسیون تلاش
13-فرار و دلسری فعالان
14-دخالت در زندگی خصوصی فعالان
15-گرایشات نژاد پرستانه و غیرانسانی
16-عدم استقلال نظری و عملی
ومانند اینها.
پیشنهاد راه حل : دموکراتیسم. رد ایده لوژی غیر انسانی موجود. با تمام شاخه هایش.
هموار سازی نزدیکی دیدگاه دو جناح به هم . حرکت به سوی جبهه مشترک.
عزيز دل برادر ، شما اول معنى و مفهوم "قوم " را تو دل كاكا گوگل يا فرهنگ لغت دهخدا سرچ كن ، بعد ارشاد بفرما . قوم به معنى ؛ گروهی از مردم با ویژگی‌های مشترک زبانی، تاریخی، و نژادی است و ملت به معناى مردم یک کشور كه تابع یک دولت باشند. با توجه به اين تعاريف ، حال قوم بلوچ يك ملت است يا يك قوم ؟ در ضمن برأى نوشتن هم هيچ كس نياز به أخذ مجوز از جنابعالى ندارند ، مگر شما هم جزوه مسند نشينان وزارت ارشاد هستيد كه برأى مردم تعيين تكليف مى كنيد چه چيزى را بنويسند يا چه مطلبى را ننويسند؟ اگر كاربرد واژه با فرهنگ لغت رايج سنخيت نداشت حق اعتراض داريد ولى اگر همان واژه با فرهنگ لغت ذهنى شما مطابقت نداشت ، اون مشكل خود شماست.
اگر فضولی نباشد
سائلی به در خانه ای رفت و بانوی خانه گفت حیف که طبقه بالا نیستم وگرنه از خجالت در میآمدم. مدتی بعد که بانو در طبقه بالا بود به سائل گفت حیف که پایین نیستم وگرنه از خجالت در میآمدم. سال گفت خانم زحمت نکش, هم بالات را دیدم هم پائینت را.
سی چهل سال پیش "خواص گرا" ها تماما در ایران کاری کردند کارستان که هنوز همگی از ثمرات آن بر خوردارند. نوبتی هم باشد نوبت " عوام گرا " هاست که اظهار وجود نمایند. در حقیقت سالها پیش زنده یاد ملک الشعرای بهار دو شعر سرود یکی " داد از دست عوام " و دیگری " داد از دست خواص " که " داد از دست عوام " آن زیباتر است:
به هوای نفسی جمله نمایند قعود
آه از این قوم عنود
به طنین مگسی جمله نمایند قیام
داد از دست عوام
این مزخرفات اسامە را آیا در این سایت پایانی هست ؟ جدای از اینکە من شدیدأ مخالف پان تورکیسم و تورانیسم هستم بە همان اندازە نیز شدیدأ با هر نوع حرکت پان کوردی و پان عربیسم و پان فاسیسم و پان ایرانیسم مخالفم و عقیدە دارم همە ملتها باید در تعین سرنوشت خود آزاد باشند و هیچ احترامی بە چهار چوب مرضی هیچ کشوری ندارم اگر من در این سایت از هویت کوردی دفاع میکنم هویت کوردی و مبارزات ملت کورد برای آزاد زیستن و دولت ملی کوردستان را در سرزمینهای مادری ملت کورد و آنجا کە ملت کورد اکثریت دارند در آن سرزمینها را یک حق بدون چون چرای آن میدانم و در همان حال نیز من از مبارزات تمامی ملتهائی کە سرزمینشان غصب و اشغال شدە و مردمانش برای آزاد زیستن هزینە میدهند خود را در کنار آنها و هم رزم آنها میدانم من از مبارزات ملت فلسطین ، ملت بلوچ ، ملت تورک آذری ، ملت عرب اهواز ، ملت تامیل ، باسک ، کاتالونیا،
هزارەهای افغان ، مردم کشمیر ، آسوریهای تورکیە ،سوریە عراق، و در نهایت شدیدأ از مردمان یا بهتر بگویم ملت کولیها کە در این جهان پهناور پراکندە هستند و بدون سرزمین خود را در کنار و هم رزم آنها میدانم ،،،،،، تفکرات بغایت فاشیستی و راسیستی اسامە در این سایت متأسفانە دستان ایشان را مسئولین سایت باز گذاشتند کە هر روز بە مردم در بدر و مصیبت دیدە کولی در این سایت بە دیدەی تحقیر مطالب بگذارد جناب اسامە این را مطمئن باشید کە یک کولی شرافتمند و آگاه بە هویت ملی خود کە بر علیە نا برابری مبارزە میکند ١٠٠٠ ها بار شرف بر این تفکر فاشیستی و راسیستی شما دارد کە هر روز با لینکهای عوضیت بە تحقیر و پخش تفکر راسیستی علیە مردمان کولی عقدە گشائی میکنید من جدای اینکە از تفکرات پانهای رنگاو رنگ متنفرم و در همان حال احترام عمیق خود را برای تمامی انسانها جدای از نوع سلیقە ، رنگ ، تصویر و هر نوع تفکری کە بە نوعی انسانها را فقط بە خاطر اینکە کولی بە دنیا آمدەاند یا سیاه پوست یا زرد پوست یا کوتا ه عمیقن تنفر خود را بە این نوع نگاه بیان میکنم
کامنت دوم ۲ "" اشکالات اساسی به دیدگاه دوغو پرینچک Doğu Perinçek وارد است ""، اگر ترامپ آمریکا، به پروژهٔ عظیم " جاده ابریشم چین " بپیوندند، آیا دنیا وارد یک " برههٔ تاریخی جدید " شده و "" تنش غرب / شرق در ابعاد ژئوپولوتیکی "" خاتمه خواهد یافت؟ اگر چنین تحولی به شرف عمل به پیوندد ترکیه با اتّخاذ "" سیاست خارجی مستقل، و مدیریت قدرت بالانس غرب و شرق "" به یک قدرت اقتصادی تبدیل خواهد شد. کنفرانس جاده ابریشم در ۱۴ ماه می‌‌این ماه در پکن برگزار خواهد شد و اردوغان نیز به همراه دیگر سران دنیا، در آنجا خواهد بود.
منظور آقای ...، از آزربایجان مدرن چیست؟ آیا انتظار دارد مردم آزربایجان ایشان را برای خود شاه انتخاب کنند؟ ایشان دم از آزربایجان مدرن میزند. منظورش از این تعریف چیست؟ آیا از نظر ایشان محکوم کردن حرکت ملی آزربایجان با کلمات فاشیسم، مدرنیسم معنا میدهد؟ آیا ممکن است مدرنیسم را برای خوانندگان توضیح دهد؟ آیا ایشان به استقلال آرزبایجان برای رهائی از یوغ فاشیسم و راسیسم پانفارسیسم و پان ایرانیسم باور دارد؟ ایشان رهبران حرکت ملی را که در آن طیف ها، رگه ها، قشرها و گروههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ملی مدنی، چپ تا راست، از بازاری تا آخوند، از میانه رو تا سوسیال دمکرات، از دمکرات تا انحصار طلب، از فدرالچی تا استقلال طلب، از ملی مذهبی تا ایرانچی، از کارگر تا کارفرما، از تهیدست تا کاپیتالیست، از پیمانکار تا دستفروش، از کارمند تا بیکار، از دانش آموز تا معلم، از فعال کارگری تا طبیب
بیمارستان، از فوتبالیست تا مربی فوتبال، از سرباز تا درجه دار، از هوداران تیراختور تا هواداران تیمهای والیبال اورمو، از کشاورز تا بازاری، از ویلاک نویس تا مجری برنامه تلویزیون، از شعرا و نویسندگان، تا محققین و دانشمندان، از دانشجویان تا اساتید دانشگاهها، ازهنرمندان و آوازه خوانان تا معلمان روستاها، از روزنامه نگار تا شوفر تاکسی، از دستفروش تا مغازه داران، از مردم عادی تا محققین و دانشمندان، از پناهجویان تا افراد منفرد خارج از کشور، از رسانه های جمعی آزربایجان، تا سایتهای خبری...، بقول آقای... گویا همه اینان که در برابر فاشیسم در برابر پانفارسیسم و پان ایرانیسم، در برابر رژیم جنایتکار اسلامی سینه سپر کرده اند، برای احقاق حقوق ملی مدنی، زبانی فرهنگی، اقتصادی سیاسی، و حق تعیین سرنوشت مبارزه میکنند، از نظر ایشان همه اینان بوز قورد و فاشیسم هستند، اما ایشان با افکار فالانژ و فاشیستی خود، که حرکت ملی آزربایجان را به فاشیسم و بوزقوردیسم ربط میدهد، آدم دمکراتی است؟! عجب حرف خنده داری میزند! اکنون لازم است این سئوال مطرح شود: آیا ایشان نماینده لابی ارمنی است؟ آیا از طرف آنان تغذیه فکری میشود؟ ایشان که مثل لابی ارمنی با بر چسبهای ناروا، در مقابل حرکت ملی آزربایجان ایستاده است؟! ایشان که به بهانه مانقور!، بملت آزربایجان و فعالین حرکت ملی، فاشیسم خطاب میکند؟ اگر واقعا آدم منطقی است، اگر به گفتار خود باور دارد، رو در رو با مردم صحبت کند.آیا ایشان به اندازه خانم شریفه جعفری شهامت و جرئت ندارد، عکسش را بالای مقاله اش بگذارد؟ بعد از سی سال خود را بمردم آزربایجان نشان دهد؟ کسی که در سوراخی خزیده مثل ماموران اطلاعاتی رژیم تهران علیه حرکت ملی لجن پراکنی میکند؟! چه فرقی با رژیم دارد؟ اگر کسی به گفتار خود حقانیت قائل است لازم است از پرده محجبه خارج شود، مثل خانم شریفه جعفری بی پرده با مردم آزربایجان صحبت کند. آیا وقت آن نرسیده است، ... از خانمهای آزربایجان روش مبارزه را یاد بگیرند؟!
"" ادای بوزگورد‌ها را در آوردن، سمبل هنجار شکنی است "" دوران سیاست ورزی در حکومت به پایان رسیده و جوامع در حال ورود به "" جذابیت ارقام "" هستند، تصور چپ مبنی بر اینکه هنوز "" پرچم مبارزه با فاشیزم را بر دوش خود حمل میکند "" از عدم درک تحولات اجتمائی قرن حاضر ناشی میشود. در برابر مرثیه شکست حکومت، سمبلهای پیروزی جوانان در اشکال مختلف به ا‌هتزاز خواهد آامد. آنان با این سمبلها "" به زیبا شناسی پیروزی "" متوسل میشوند.
فالانژيسم موجود در حركت ملى: جوادجون تو خود حركت ملى آزربايجان هستى، كسى كه بهت بگه بالاى چشمت ابروست دشمن اين حركت است!!!!!!!!!
و جواتى به لات بى سر و پايى بيش نيست. قبلاً با چماق به جان صاحبان انديشه افتاده بود حالا با كمك ...
به زبان فرانسه : در ترکیه همین الان 500000 کولی زندگی میکنند که شخصیتی مثل محمد طلعت رهبر حزب تورکهای جوان عثمانی از میان انها برخواسته است : https://fr.wikipedia.org/wiki/Roms
جناب A
درباره لینک دوم شما تنها یک عکس بود و بس
لینک سوم شما مطالب خیلی جالب تری داشت
شما اثبات کردید
1- اصل و منشا بلوچ ها:
هنوز هم ساربانان بلوچستان که ظاهراً از کولی ها هستند, «جت» نامیده می شوند
.....................
2- کولیها در عهد ولیدبن عبدالملک، خلیفه اموی به ایران و بین‌النهرین آمدند. این کولیها از حوالی رود سند سفلی، به طرف فرات (یا دجله) آمدن......شاهد انتقال آنها به خانقین و سپس به مرزهای سوریه بودند
سرجان ملکم در حاشیه تاریخ ایران مینویسد که دائماً در آذربایجان با «اوبه»های کوچکی از کولیان برخورد داشته
3-سوزمانی‌های کردستان
4-غربت‌های عراق
5- قره‌چی‌های آذربایجان
6-کولی های کوت عبدالله( فعالترین پان عرب های خوزستان زاده همین کوت عبدالله هستند)
در لینکی که شما گذاشتید چیز تازه ای ننوشته تنها نوشته :
-خواستگاه کولی ها هندوستان
کولی های رومانی
کولی های ایالات متحده
زبان کولی ها
تاریخ ورود کولی ها به رومانی
که در تمام این موارد من پایگاه دانشگاهی ان را برای شما رفرنس اوردام
جناب انزابی :
لطف کن رفرنس برای نوشته هایت بگذار اینها را شما از کجا اوردی ؟
من کم نیاوردام که بنویسم ایرانی اند تورکهای ترکیه و جمهوری اذربایجانی ها نوشتند
من لینک ویکی پدیای تورکی استانبولی و اذربایجانی را میگذارم درباره سکا هاشما توضیح میدهید که چرا دروغ گفتی در حالی که حتی مجامع علمی جمهوری اذربایجان و ترکیه سکا ها را ایرانی میدانند و هم جعل شما را نمیپذیرند :
آ. الیار عزیز، وقتی ملتی مورد تهاجم فرهنگی و زبانی ملت دیگر واقع می شوند، برای دفع آن و برای اتحاد با هم و برای متشکل شدن، آرمی و پرچمی بشکل خودبخودی در داخل حرکت مورد توجه اکثریت، خصوصا در بین جوانان واقع می شود و آنرا برای خود سمبل همآوائی و همگامی می سازند، علامت بوزقورت هم در آزربایجان جنوبی کاملا عمومی شده و جا افتاده، شاید خیلی ها در خارج اینگونه علامات را در میدانهای فوتبال را می خواهند بنام حزب خود مصاده کنند، که گویا آنها این علامت را مرسوم ساختند، ولی این علایم حالت ملی بخود گرفته و حتی در سفر عبدالله گل به تبریز، وقتی که مردم بطرف او علامت بوزقورت می کشیدند ، او هاج و واج مانده بود و با تعجب نگاه می کرد، خبرنگار توضیح می دهد که این سنبل آنچیزی نیست که در ترکیه م ح پ دارد. در لینک زیر می توانید ببینید. https://youtu.be/m1a1pEOZMl4
مدتی سخت به بوزقورد علاقمند شده بودم، مثل خروس محل وقت و بی وقت و نا به هنگام بوزقورد میگرفتم. اگشتانم یواش یواش به فرم بوزقورد تغییر شکل میدادند و در خواب هم بوزقورد میگرفتم. فکر میکردم تورک اصیل باید چنین باشد. درست و نادرست بخودم دل و جرات و انرژی میدادم. باور نمی کنید صدها عکس سلفی و غیر سلفی در حال اشاره با علامت بوزقورد بودم. یواش یواش به مسخره دوستان تبدیل میشدم ولی کسی نمی توانست عقیده مرا تغییر دهد. من شدیدا خود را آذربایجانی و لائیک میدانستم تا اینکه این مطلب اگر جوانان آزاده، برابری طلب و ملی گرای آذربایجان به معنای سیاسی نماد و سمبل بوزقورد و به ماهیت بوزقورد آگاهی می داشتند، هیچگاه دست خود را برای بوزقورد گرفتن بلند نکرده یا با احساس شرم و دستهای لرزان بوزقورد می گرفتند.
معنای سیاسی علامت و نماد بوزقورد را “آلپ ارسلان تورکش” یکی از
را در مقاله ای دیدم و دنیای مرا تغییر داد. تازه متوجه شدم که این علامت زاده افکار نژاد پرستی و اسلام گرایی است. اگر مادرم نبود انکشتانم را می شکستم تا یک بار دیگر هرگز بوزقورد نگیرم ، به مطلب توجه کنید:
---------------------------------
رهبران سرشناس و معروف بوزقوردها و پان تورانیستهای ترکیه در مصاحبه و گفتگویی در شهر “قیرشهیر” به روشنی توضیح داده است. عثمان بولوک باشی از بنیانگذاران “حزب ملت” و نماینده “حزب حرکت ملی” آنکارا در پارلمان ترکیه، در گفتگو و مصاحبه ای معنای علامت بوزقورد را از تورکش پرسید که متن مصاحبه و گفتگو چنین است:
عثمان بولوک باشی: تورکش، شما علامتی را نشان می دهید که به گرگ شبیه است، به نظر من شما معنایی برای آن دارید.
تورکش: البته برادر بزرگ (عثمان بولوک باشی از نظر سنی از تورکش بزرگتر است.)
بولوک باشی: پس آن چیست؟
تورکش: (ابتدا با یک دست علامت بوزقورد می گیرد و بعد با انگشت اشاره دست دیگر به توضیح علامت بوزقورد می پردازد.)
نگاه کن آغا بئی ( برادر بزرگ)، این انگشت کوچک تورک اس؛ این انگشت اشاره اسلام است؛ دو انگشت وسطی (فاصله و محل خالی) در میان دو انگشت کوچک و انگشت اشاره جهان است؛ و بلاخره، نقطه تقاطع و برخورد سه انگشت مهر می باشد.
برادر بزرگ، به عبارت دیگر معنای علامت بوز قورد این است: ما مهر تورک و اسلام را بر جهان خواهیم زد.(138)
بابا دست بردارید از این کامنتهای سفسطه آمیزوتهمت های ناجوانمردانه! شورش را در آوردید! ما ترکهای آذربایجان خواهان برطرف شدن تمامی تبعیضات ملی، اقتصادی و اجتماعی هستیم. ملت، زبان، هویت و فرهنگ خویش را برتر از ملت ، زبان، فرهنگ و هویت دیگران نمیشماریم. میخواهیم سرنوشت خودمان را خودمان بدست بگیریم. میخواهیم دولت ملی و مجلس ملی خودمان را تشکیل بدهیم. شما اگردر قرن 21 اینها را قبول نمیکنید واقعا انسانهای عقب مانده ای هستید. اینهمه نفرت شما پان فارسیست ها از آنجا بوچود میاید که میترسید امتیازات ملی - اجتماعی و فرهنگیتان را از دست بدهید و نتوانید به خلقهای زیر ستم مضاعف آقائی بکنید. واقعا شرم آور است. بمن چه شخصی بنام اوبالی اینرا گفت و شخص دیگر آنرا. حرکت ملی ما وسیعتر از آنیست که تصورش میکنید.
ادعا میشود که در آذربایجان بوزقورد و پانترکیسم نداریم ، شما چرند میگونید، اتهام میزنید و خیالاتی هستیدو هیچ کس حاضر نیست خود را منتسب و مدافع یا تئوریسین پانترکیسم معرفی کند. همه بوزقورد میگیرند، همه رهبران پانترکیست ترکیه و رهبران پانترکیست آذربایجان شمالی را می پرستند و آنها را پیغمبر خود کردند ، همه شهارهای پانترکیستی میدهند، همه از "دنیای تورک " دفاع میکنند، همه از کشور بزرگ و نامحدود "توران" بحث میکنند و آذربایجان را بقول محمد امین رسولزاده در قلمرو توران، کلید توران و چی و چی توران معرفی میکنند، همه نقشه توران را در سایتهای شخصی و حزبی شان تبلیغ میکنند ولی باز میگویند ما پانترکیست نیستیم. این تفکر و ایدئولوژی بشدت عمل میکند ولی بی صاحب در زمین مانده است. این چه حکمتی است من سر در نمی آورم. بعضیها قتل، دزدی و دروغگویی میکنند ولی حاضر بقول مسئولیت نیستند. کار پانترکیستهای
ا هم این چنین شده است. این تکه را دریکی از لینکهای معرفی شده ائلیار پیدا کردم . گفتم شاید دوستان بوزقورد بهتر ماهیت اندیشه خود را بفهمند. شاید یکی شهامت پیدا کرد و با جسارت بگوید من بوزقورد و پانترکیست هستم.
عقاید بوزقورد " گرگهای خاکستری” در نشریه “بوزقورد” نشریه رسمی این تشکیلات چنین توضیح داده میشود:
” ما کی هستیم؟ ما اعضای گرگهای خاکستری (بوزقورد) هستیم.
ایدئولوژی ما چیست؟ تورک بودن گرگهای خاکستری
عقیده و کیشمان چیست؟ برتریت نژاد تورک و ملت تورک (تورکچولوق)
منشاء، منبع و علت این برتریت در چیست؟ خون تورک
آیا ما پانتورکیست هستیم؟ آری، این هدف مقدس تورکهای بوزقورد است که دولت و کشور ترکیه گسترش یافته و به یک ملت بزرگ تبدیل بشود
همچنین ماهنامه گرگهای خاکستری (بوزکورت) نوین درسال 1948 همان شعار “نژاد تورک برتر از همه نژادها” را در صفحه اول خود تکرار می کرد.
به نکات مهم انگشت گذاشته شده است. من هم ایمان دارم که با افکار عقب مانده و ضد دمکراتیک نمی توان به حقوق م مطالبات دمکراتیک و بر حق مردم جامه عمل پوشاند. آیا در ایران امروز احزاب و سازمانهای دمکراتیکی هست که مطالبه "حق ملل تعیین سرنوشت خویش" و بعبارتی استقلال ملل تحت ستم ترک و کرد و عرب و بلوچ را برسمیت بشناسد و اگر سر کار آمد استقلال یا فدرالیسم را عملی سازد؟ به نظر من در ایران احزاب دمکراتیک وجود ندارد که حقوق دمکراتیک ملی ملتها را متحقق کند. در آذربایجان هم جریانات تورکگراها یا همان پانترکهای وابسته به ترکیه هم که ستون پنجم ترکیه در جنبش ملی آذربایجان هستند نمی تواند حقوق ملی و دیگر حقوق مردم فقیر و محروم آذربایجان را برآورده سازند. این جریان ضد دمکراتیک در پی پیشبرد سیاستهای تجاوزکارانه، توسعه طلبانه ترکیه برای ایجاد ترکیه قدرتمند در منطقه و بعبارتی " توران" هستند . کامنت نویس
بخوبی اشاره نموده و گفته است " دو بیت شعر از ضیا گوک آلپانترکیستها و سخنگوی حزب استقلال صالح ایلدیریم، آقای اوغوز تورک، آن را با آب و تاب در صفحه فیس بوکش تبلیغ میکند:
Düşmanın üIkesi viran oIacak,
Türkiye büyüyüp TURAN oIacak.
ترجمه: خانه دشمن ویران خواهد شد// ترکیه بزرگ شده و توران خواهد شد.
آقای صادق تبریزی نوشته است که "آراز ائل سس خواننده آذربایجانی اهل سولدوز « نقده » در سالهای ١٩٩٥ در کنسرتش در باکو برای اولین بار با اشاره انگشتانش شکل بوزقورت را در میآورد و از شرکت کنندگان میخواهد که آنها هم این کار را بکنند و این عمل بعدا در بین ناسیونالیستهای تورکیه فرا گیر شد "
نه خیر صادق عزیز اطلاعات شما در این باره کم است. در سال 1970 حزب حرکت ملی توسط تورکش آلپ ارسلان تشکیل شد و بدنبال آن شاخه بوزقورد (م ه پ) (Milliyetçi Hareket Partisi, MHP) ایجاد شد و تورکش علامت و اشاره بوزقورد را تفسیر کرد و علامت اشاره بوزقورد در میان پانترکیستهای ترکیه صورت میگرفت. و آئلیار عکس آنرا در نوشته بالا گذاشته است. قبل از آراز ائلسس ، رهبر پانترکیستهای آذربایجان یعنی ابوالفضل ائلیچی بئی در سال 1992 موقع استقبال از تورکش آلپ ارسلان رهبر پانترکیستهای ترکیه به باکو با علامت بوزقورد به او سلام داد و طرفداران "بوزقورد پارتسی "همه علامت بوزقورد را نشان میدادند. داستان آراز ائل سس مربوط به سال 1995 است. این جوان سولدوزی از پانترکیستهای قدیمی در ترکیه است و با حزب م ه پ MHPهمکاری نزدیک دارد و بوزقورد گرفتن را از اعضای (م ه پ ) یاد گرفته است . او همچنین تصمیم گرفته به لهجه تورکی استانبولی - آناتولی آواز بخواند و سخن بگوید. او آواز تورکی زیادی دارد ولی هیچکدام به موزیک آذربایجانی نیست. او پانترکیست ترکیه است و با آذربایجان و زبان آذربایجانی خداحافظی کرده است .
اقای ائلیار با این تیری که از کمان پرتا پ شده باز گشت به اوضاع عادی بسیار غیر ممکن بنظر میرسد . تصاویر دختران و مردان جوان با نشان ( اسلام و ترک مهر جهان) هستند بی نهایت خطرناک است و اینده خوبی را گزارش نمی کند. بدون شک در برابر جنبش مخرب ترک گرائی اسلامی اندیشه شما همانند پرکاهی بیش نخواهد بود و از اولین قربانیان این جنبش خواهید شد . جالب این جاست که خود شما به این خطر اشاره و عواقب انرا شناسائی کرده اید .
انچه روشن است این جنبش بر اساس نژاد ترک و بر تر ی ترک و دین اسلام از نوع اهل سنت حرف اخر را میزد و در درون خود جنگ شیعه و سنی و کرد وترک و جنگ همه علیه همه را به ارمغان دارد .
بیاد دارم در سال 57 نامه ا ی از اقای باستانی پاریزی به خمینی میخواندم و هشدار اقای باستانی به خمینی خطر گرفتن قدرت شیعه و جنگ شیعه وسنی و استبداد دینی را گوش زد کرده بود .
-اخیراً چند نوشته در مورد « آسیب ها» منتشر شده است. لینک آنها را اینجا میگذارم که دسترسی آسانتر شود.
-لازم است نوشته هایی از جناح راست نیز منتشر شود. امید است علاقمندان در اندیشه تدوین آنها باشند.
قبلا از همه بگویم که مثل امت همیشه در صحنه ، تحت عنوان کامنتهای جالب و Anonymous و پارگرافهای ائلیار مدام یکی بعد از دیگری منتها همان لغات و جملات کوپی برداری شده یک بعد از دیگری در چند روز اخیر پخش و انتشار داده میشود منتها با پخش عکسهای مختلف و ما بی سوادان و ناآگاههای حرکت ملی آذربایجان براحتی زیر این بمباران داریم لح میشویم « حضرات خودتانی ». ببینید شوربختی تمامیت خواهان و شونیستها و ته مانده هایشان در این است که ما خود قبلا در همین تشکیلاتهای وطنی شما تشریف داشتیم حتی در سطح مسئولین این تشکیلاتها . اگر بخواهم به تک تک جملات و پاراگرافهای غیر واقعی و اتهام آمیز جواب بدهم کلی وقت لازم است ولی انگار شما در شهر کور ها و کر ها ما را مخاطب قرار دادید مثلا نوشته فرموده اید که اصطلاح مانقورت و بوزقورت از تورکیه به ما آذربایجانی ها صادر شده ، عین نوشته حضرات با سواد چنین است « کلمه مانقورت
« کلمه مانقورت که به همراه بوزقورد از ترکیه وارد فرهنگ سیاسی آذربایجان شده است » حال آنکه چنگیز آیتماتوف نویسنده ی نامدار قیرقیزستان در رمان ( روزی برابر یک قرن) برای اولین بار بشکل کتبی از این اصطلاح استفاده کرده و رسول رضا شاعر و نویسنده نامدار آذربایجان بعد از خواند این رمان در زمان شوروی سابق و تاثیر کلمه مانقورت در آثارش و سخنرانی هایش از این اصطلاح بیشتر از همه استفاده کرده و در سالهای اخیر این اصطلاح وارد ادبیات سیاسی تورکیه شده .اما اصطلاح بوزقورت که سمبل تمام ملتهای تورک زبان است و آراز ائل سس خواننده آذربایجانی اهل سولدوز « نقده » در سالهای ١٩٩٥ در کنسرتش در باکو برای اولین بار با اشاره انگشتانش شکل بوزقورت را در میآورد و از شرکت کنندگان میخواهد که آنها هم این کار را بکنند و این عمل بعدا در بین ناسیونالیستهای تورکیه فرا گیر شد .کوتاه بگویم حضرات شما با گوناز TV در اختلاف هستید من نیز از عمل کرد احمد اوبالی خوشم نمیآید منتها شما زورنا را از سر گشادش میزنید و حرکت ملی آذربایجان را در احمد اوبالی میبینید و حالا اگر من نیز حرکت چپ و طرفدار طبقه کارگر ایرانی در فرخ نگدار و یا تقی شهرام خلاصه کنم چه میشود ؟
در ترکی مثلی داریم میگوید" ق. پ. گ. یاپیشماز" ! تهیه کننده این مقاله نیز سعی میکند با هزار لیتر آب و چسب یاپیشقان این پو... را به گو... مبارزین ملی و هویت طلبان آذربایجانی بچسباند. این آقا یا خانم درک نمیکند که سمبل بوزقورد نشانی از زنده بودن و مقاومت یک ملت در حال زوال میباشد. این سمبل در میدانهای سیاسی و ورزشی هم ازجانب چپ ها، هم از جانب دمکراتها، هم از جانب راستها ، هم از جانب آتائیستها و... آذربایجان که عاشق هویت ، زبان و فرهنگ ملیشان میباشند همراه با شعار "منیم دیلیم اؤلن دئیل، باشقا دیله چونن دئیل" (زبان من مردنی نیست و بزبان دیگری تبدیل نمیشود" نشان داده میشود. به محتوای مقاومت ارزش دهیم و زیبائی مقاومت را نیرو بخشیم.
به گمانم شاعر اسب و جنگ ترویا هومر است و نه ورژیل .
دو کتاب هومر ، الیاس و ادبیسه نام دارند.
دهکده ترویا اکنون در شمال غربی ترکیه محل بازدید توریستهاست.
اخیرا یک محقق آلمانی با کتاب خود ادعا کرد که منطقه ترویا در شرق ترکیه یعنی در کردستان قرار دارد.
گرامی،
کسی راهنمای کسی نیست. و نمیتواند باشد. راهنمای فرد تنها خود فرد است.
سئوال، پژوهش، آزمایش، میتوانند قطب نما باشد.
« محمدامین رسولزاده و ایلچی بئی» از دید من هر دو ترکیست اند.
گاهی آقای ائلیار مقالات کوتاه و خواندنی در وابستگی به زبان و واژه های ایلامی - آسوری با ترکی در اینجا مینویسد و انتظار من این اینست که ایشان در رابطه با فاکتهای آورده شده از طرف آقای اسامه نظر خودش را در یک یا دو صفحه بنویسد.
دوست عزیز، مگر هدف پانتورکها آزادی آذربایجان است، که با سلاح عثمانی میسر بشود یا نشود؟ کعبه آمال اینها کشور ترکیه میباشد. اینان از آذربایجان استفاده ابزاری میکنند مثلا در گرفتن حق پناهندگی از کشورهای غربی، که خودشان را بعنوان فعالان حقوق بشر آذربایجان جا میزنند! چکیده آمال اینها این دو بیت شعر از ضیا گوک آلپ است که سخنگوی حزب استقلال صالح ایلدیریم، آقای اوغوز تورک، آن را با آب و تاب در صفحه فیس بوکش تبلیغ میکند:
Düşmanın üIkesi viran oIacak,
Türkiye büyüyüp TURAN oIacak.
ترجمه: خانه دشمن ویران خواهد شد// ترکیه بزرگ شده و توران خواهد شد.
درود بر محسن کردی عزیز. آقای کردی من در داخل ایران زندگی میکنم و در بین مردم هستم. اکثریت مردم به نیکی از دوران طلایی پهلوی که ایران و ایرانی در دنیا اعتبار داشت یاد میکنند و از شورش 57 که توسط آمریکا و انگلیس برنامه ریزی شده بود به سختی پشیمانند. اصلا ناراحت نشوید و هر اباطیلی که توسط پان ترک های خائن و وطن فروش نوشته میشود، ارزش پاسخگوئی ندارد. شاد باشید
درود. بهنام عزیز، باور کن آرزوی قلبی من این است که فردای بعد از سقوط جمهوری اسلامی، شما و دیگر مبارزان آزادی وطن را که اکنون دور از وطن در غربت زندگی میکنند، در خاک پاک ایران در آغوش کشم. به امید روز بازگشتتان به میهن منتظر میمانیم.
EZA عزیز، فارسگرائی کودکان ما را مجبور کرده که بفارسی حرف بزنند و حتی به بعضی از خانواده ها سرایت داده شده، فارسگرائی بشکل اکتیو و موجود در جامعه عمل می کند، و همین الان هم بعد از یک قرن مشغول آسیمله کردن کودکان هستند، ولی فارسگرائی و پانفارسیسم و شیر گرائی به باده فراموشی سپرده شده، چسبیدند به یقه طرفداران تیم تراختور، موهای کمونیسم و سوسیالیسم در آزربایجان جنوبی سفید شده، در بین نسل جدید بندرت می توانید کسی را با این افکار پیدا کنید، اگر تمام چپهای منقرض سال57 را در استادیوم یادگار امام، برای تماشای فوتبال تراختور و استقلال جمع کنید، تا این جوانان پر شور را از تکرار کلماتی مثل: هارای هارای من ترکم و یا یاشاسین آزربایجان ، یا ترک دیلینده مدرسه، نمتوانند باز دارند، سیلاب راه افتاده را نمی شود، با مشابهت سازی و چسباندن به فاشیسم، بسکوت وادار کرد، این جوانان به جن پاپوش میدوند.
محسن عزیز، ما وقتیکه بچه بودیم ، اگر کسی بدون اجازه اسباب بازیمان را بر می داشت باهاش قهر می کردیم، البته دشمن همدیگر نمی شدیم، بعدا هم بزرگترها ما را آشتی می دادند و ما دوباره دوست جون جونی هم می شدیم، اگر اجازه فرمائید می خواستم از شما سوال کنم، که آیا قهر یک مقوله تازه سیاسی است؟ من که تا حال نشنیدم، چون از قدیم گفتند که آدم با دوست قهر می کند، نه با دشمن، چون انتظاراتی از دوست دارد، که در صورت برآورده نشدن، به قهر متوسل می شود، آیا رژیم آدمخوار داخلی و بین المللی به خاطر حفظ مرزهای پر گوهر و برتریت زبان شیرین فارسی و نابودی دیگر زبانها جزو خودی ها و دوستان محسوب می شود؟
با جواب دادن به ۳ سه سٔوال طرح شده، اقلیت به اکثریت می‌‌پیوندد، "" در صورتی که این شدنی نباشد "" به نفع اکثریت و امنیت آزربایجان، از صحنه خارج میشود تا بعد از ایجاد امنیت، با تشکیل حزب، به صحنه برگردد. """ یک کمیته ۱۰ نفره، متشکل از ۵ زن ترک آزربایجانی، ۵ مرد ترک آزربایجانی تشکیل میشود تا تعیین و مشخص کنند اقلیت کیست و خواست آنان و اولویت آنان چیست و اکثریت کیست و خواست آنان و اولویت آنان چیست "".
"" بهترین راه حل برای خلاص شدن از بحث‌های بی پایان ""، ۱- دشمن بالقوهٔ آزربایجان جنوبی، در صورت فروپاشی ایران ، کیست و چیست؟ ۲- کدام نیروها، در کنار دشمنان بالقوهٔ آزربایجان جنوبی قرار خواهند گرفت یا پتانسیل آن را دارند؟ ۳- کدام نیروها، توان سازماندهی نیروهای مردمی را خواهند داشت؟
سلام خدمت دوستان: حوالی جنگ های دولت عثمانی با متفقین بخشی از ارمنی های مسلح وآسوری ها که با دولت عثمانی می جنگیدند از مرز وارد آذربایجان غربی شده وبعد از کشتار نیرو های کم آذربایجانی که مقاومت می کردند سلماس و اورمیه را تصرف می کنند بیچاره مردم اورومیه که دروازه هارا برای کمک به زخمی هاارامنه باز کردند وارد اورمیه شدند اینان در عرض دوروز 25 هزار نفر از مردم اورومیه را قتل عام کردند که به جلولوخ معروف است. دولت مرکزی زمان احمد شاه قدرت بیرون کردن ارامنه را نداشت اجبارا مردم دست به دامن دولت عثمانی شدند دولت عثمانی نیرویی برای نجات مردم اورمیه به داخل آذربایجان می فرستد که به زدو خرد با ارامنه و آسوری ها ی داخل اورمیه می انجامد. از آن طرف آندرانیک اوزانیان فرمانده معروف ارمنی تبار روسیه با نفرات مسلح ارمنی اش که
تقریبا در تمام جبهه ها متحدا با متفقین بر علیه دولت عثمانی می جنگید از جمله در جنگ های رومانی بالکان. با 12 هزار نیروی مسلح ارامنه که زیر دستش بود وارد ایران شده خوی را محاصره می کند. که آنها از پشت و ارامنه داخل اورمیه از جلو ارتش عثمانی را تار مار به کنند. مردم خوی شروع به زدو خرد با ارتش آندریانیک می کنند. ماه رمضان بود ومردم روزه بودند خوی یک روحانی داشت میرود بالای منبر ویک کوزه آب می خواهد وبالای منبر آب را می خورد ومی گوید مردم ما در جنگ هستیم روزه امروز بر همه حرام است همه روزه را می شکنند واین روحانی طنابی برمیدارد ودر وسط شهر توپی بود با کمک مردم به طرف جبهه می کشند وشروع به جنگ می کنند که خوی در محاصره ودر حال سقوط بود متفقین برای ارامنه قول داده بودند که بعد از سقوط دولت عثمانی شرق ترکیه را به ارامنه بدهند که دولت ارمنستان ایجاد به کنند برای بهم پیوستن ارمنستان قفقاز و ارمنستان شرق ترکیه باید آذربایجان غربی بخشی از آذربایجان شرقی وبخشی از خاک کردستان را از ایران جدا می کردند وضمیمه این دوقسمت می کردند که کردستان بزرگ ایجاد می شد به خاطر این پروژه بخشی از آذربایجان غربی را اشغال کرده بودند. در این گیرو دار دولت عثمانی ارمنی های شرق ترکیه را به غرب می کوچاند که این هدف نقش به اب میشود. از آن طرف به ارتش دولت عثمانی اطراف اورمیه خبر می دهند که آندریانیک خوی را محاصره کرده خوی در حال سقوط است ارتش عثمانی اورمیه را رها می کند و به سرعت به طرف خوی بر می گردد که ارتش آندرانیک را تارمار میکند که اندرانیک با زخمی هایش فرار می کنداز رود ارس رد میشود ومی رود قفقاز. بعدا ارتش دولت عثمانی بر می گردد به اورومیه وارمنی های داخل اورمیه را سرکوب می کند. در این اثنا یک هوا پیمای انگلیسی ها به ارمنی های اورمیه اطلاع می دهد به شمال وغرب نمیتوانید بروید چون دست ارتش عثمانی است به شرق نمیتوانید بروید جون دریاچه اورمیه است. باید جنوب راه مهاباد برید اینها به طرف مهاباد راه می افتند که کرد ها اطراف دره مهاباد کمین کرده بودند که همه رابه قتل میرسانند این کمک دولت عثمانی بود به ما که نه کذاشت آذربایجان از ایران جدا بشود. دودفعه روس ها آذربایجان جنوبی را اشغال کردند که در هردو دولت عثمانی ریخت بیرون. در جنگ شاه اسماعیل با سلطان سلیمان مقصر شاه اسماعیل بود چون دولت عثمانی آماده می شد به اطریش حمله به کند و غربی ها شاه اسماعیل تحریک کردند که شرق ترکیه مال شماست بروید بگیرید که به این طریق شاه اسماعیل را فریب دادند که سلطان سلیمان به شرق لشگر کشی کرد و اطریش از سقوط نجات پیدا کرد. سلطان سلیم کاری با شاه اسماعیل نداشت که آماده می شد به اطریش حمله به کنه. علاوه بر این درجریان شیعه کردن ایران توسط شاه اسماعیل. شاه اسماعیل 15 هزار نفر را در تبریز قتل عام کرد چون مردم تبریز مقاومت می کردند و شیعه نمی شدند. مردم ترکیه و اذربایجان جزوما ملت ترک هستند ودوست ما ارمنی های ایران نخواهند توانست با نوشتن مطالب با نام اذربایجانی و فارس سمپاشی کرده و بین ملت ما تفرقه بیاندارند ما شما ها را می شناسیم به دروغ خودتان را آذربایجانی و فارس معرفی نکنید ما میدانیم شما ارمنی های ایران هستید. شاد باشید انزابیعزیز Eza ،
لطفاً در صورت امکان منابع سخنان آتاتورک، دیگران، کنفرانسها، و کلاً ایده و کارهایی که به ترکیستها و بوز قورد ها مربوط میشود در کامنت خود ذکر کنید که قابل مراجعه و نقل و کنترول باشد. کسی که میخواهد به منبع رجوع کند اینها را ببیند. البته بخشی دارای ذکر منبع هستند.
ممنون از آگاهی هایی که داده اید.
« عقیده و کیشمان چیست؟ برتریت نژاد تورک و ملت تورک.
منشاء، منبع و علت این برتریت در چیست؟ خون تورک»
در نشریه “بوزقورد” نشریه رسمی حزب حرکت ملی :(منبع ، چاپ ، شماره و سال؟)
------
مسئله مهم، ذکر منابع جدید است. از آذربایجان ، ترکیه، فعالان ترکیست. با تئوریهای جدید که عمل میکنند.
گاهی دیده شده که با کلمات « قدیم، ترکیه» تاریخ را نفی میکنند. ذکر منابع جدید « تئوریک و عملی) لازم است.
موضع سوسیالیستها در برابر نژاد پرستی پانترکیستها و بوزقوردها
از اینرو “همه چیز در جهان باید برای تورکها و در خدمت تورکها باشد؛” ، “خدا تورکها را حفظ کند” و “بخاطر تورک بودن، صد در صد جهان متعلق به توستپانتورکیسم، ایدئولوژی راسیستی در جنبش رهایی بخش و دموکراتیک آذربایجان جنوبی است. آنها میگویند : کیش و آیین ما برتریت نژاد تورک است. تفکرپانترکیسم و بوزقورد بر پایه “نژاد تورک، بر پایه "خون تورک، تورک گرایی و اسلامگرایی” شکل گرفته است و برای شعار “تشکیل ملت واحد تورک براساس وحدت نژاد” مبارزه می کنند.
تورکها را بر اساس افسانه بوزقورد از ریشه، تبار و نژاد گرگ معرفی میکنند و از توتم و گرگ گرایی ایدئولوژی راسیستی ساخته اند.نخبگان پانتورکیسم در ادبیات خود آشکارا و با افتخاراعلام میکنند که “خون اصیل و پاک در رگهای تورکها جاری بوده و تورکها از نژاد عالی، برتر و برگزیده هستند”و به همین جهت تورکها دارای بهترین صفات و خصوصیات انسانی هستند. برتری های نژادی و ناب تورکها، در برتریهای روانی، فرهنگی و اجتماعی آنها هم متبلور میشوند.
آتا تورک از پیامبران بوزقوردها میگفت: “خوشبخت کسی است که میگوید تورک هستم؛” “یک تورک برابر با جهان است؛” “جوانان تورک، نیرویی که لازم دارید در خون اصیلی است که در رگهایتان جاریست؛” ” نژاد تورک در جهان زیباترین نژادهاست؛”
در حزب جمهوریخواه خلق تحت رهبری آتاتورک در کنفرانسهای خود این موضوعات را مورد بررسی قرار دادند:
معاینات انسان شناسی بر روی تاریخ نژادی آناتولی
اقدامات اصلاح نژاد (اصلاح ژن)
تحقیقات اولیه انسان شناسی بر روی مغزهای تورکها
نقش وراثت در حفظ نژاد
راههای پیشگیری از التقاط نژادی
در نتیجه، این تلاش عظیم "نژاد پرستانه “، ۶۴ هزار نفر زیر پوشش قرار گرفت.
در این تلاش موضوعات راهبردی اینها بودند:
اندازه گیری سر انسانهای در قید حیات.
اندازه گیری جمجمه های مردگان.
اندازه گیری شاخصه های اعضای بدن انسان.
تشخیص خصوصیات اخلاقی فرد از روی جمجمه سر.
نوع موی انسان.
طول قد و درازی پاها.
مقدار وزن مغز افراد و اشکال جمجمه.
محاسبه شاخصه های چهره چشم، چانه و بینی
نژاد پرستی پانتورکیستها به این موارد محدود نمی شود، جملات قصار راسیستی دیگری مانند “تورکدن باشقاسین تانیمام، بیلمم و سومم” (به جز تورک کس دیگری را نمی شناسم، نمیدانم و دوستش نمیدارم)، “تورکلر دیگر میلتلرین آتاسیدیر” (تورکها پدر ملتهای دیگر هستند)، نه مودلو تورکوم دیینه! (چه خوشبخت است کسی که تورک است) در نوشتجات و وب سایتهای پانتورکیستها به فراوانی دیده میشود
در روی جلد نشریه ارگنکون در شماره 3 در 10 ژانویه 1939 جمله کوتاه “هرعیرقین اوستونده تورک عیرقی” یا (نژاد تورک برتر از همه نژادهاست) با برجستگی سرلوحه نشریه شد. همچنین ماهنامه گرگهای خاکستری (بوزقورد) نوین در سال 1948همان شعار “نژاد تورک برتر از همه نژادها” سرلوحه ماهنامه شده بود
“عقاید گرگهای خاکستری” در نشریه “بوزقورد” نشریه رسمی حزب حرکت ملی چنین توضیح میدهد:
ما کی هستیم؟ ما اعضای گرگهای خاکستری (بوزقورد) هستیم.
ایدئولوژی ما چیست؟ تورک بودن گرگهای خاکستری.
عقیده و کیشمان چیست؟ برتریت نژاد تورک و ملت تورک.
منشاء، منبع و علت این برتریت در چیست؟ خون تورک
عقاید و کیش بوزقوردها در “برتریت نژاد تورک” میباشد و علت برتریت نژاد تورک بر انسانهای دیگر در اصالت “خون تورک” میباشد. اینها جوهر و هسته اصلی اندیشه پانتورکیسم هستند. پانتورکیستهای آذربایجان هم خون و نژاد تورکها را اصیل و پاک میدانند. مدافعان این جریان آشکارا به نژاد ملتهای فارس، کورد و روس و غیره اشکالات ژنتیکی می تراشند، تا آنها را دون پایه، ناقص، احمق، نفهم، خشن، پست، فرو مایه، بی فرهنگ و عقب مانده نشان دهند.
علیرضا اردبیلی فعال پانترکیست اعلام کرد که فارسها یک ایراد کروموزومی دارند، عقل و شعور ندارند.
راسیستهای تورک سیاستهای بورژوایی، ضد کارگری و استعماری خود را در پشت لفافه ای از تئوریها و تبلیغات مبتنی بر تعصبات ملی و نژادی می پوشانند. جریانات نژاد پرست در عرصه سیاسی از اصول اساسی فاشیستها مانند رواج خشنونت، مخالفت و دشمنی با افکار و عقاید دموکراتیک و سوسیالیستی، تبعیت بی چون و چرا از حزب و دولت ، تقدیس پیشوایان و رهبران، دشمنی با تشکلهای دیگر و دفاع از نظام تک حزبی، قهرمان پرستی، شخصیت پرستی، مخالفت با آزادی و دموکراسی، دشمنی با کارگران تبعیت میکنند.
جنبش بوزقورد و ایدئولوژی راسیستی آن جنبش ملی و دموکراتیک آذربایجان به شکست میبرد و مبارزه ملی مردم آذربایجان را تهدید، ضعیف و پراکنده میکند. پانترکیستها با ترویج راسیسم جنبش ملی آذربایجان در سطح داخلی و بین المللی بی اعتبار میکنند و دهها ضرر دیگر و
بقیه (از نظر1) اینان حتی موفق بشوند یک حکومت سوسیالیستی در ایران پیاده به کنند مملکت را نا بود خواهند کرد چون سرمایه دار ها کارخانه هایشان را بسته و سرمایه ها را از ایران خارج کرده وفرار خواهند کرد به د بی به هنک کنک به جاهای دیگرکه بخش بزرگی از همان کارگران بی کار خواهند شد. علاوه براین مملکت قدرت جنگیدن با سر مای دار جهانی را نخواهد داشت و نابود خواهد شد. تنها راه سرنگونی سرمایه دار جهانی و سوسیالیست شدن تمام کشور های جهان که در این صورت سرمایه دار ایرانی به هیچ جا نجواهد توانست فرار کند. پس لطفا با کوبیدن فعالین ملی ملیت ها بالا رفتن آگاهی مردم را کند نکنید. آقای eza می نویسند دوست دیگر...] باید بداند آنچه که در روسیه و اروپای شرقی و چین و ویتنام و کوبا شکست خورد کاپیتالیسم دولتی بود نه سوسیالیسم. سوسیالیسم تاکنون در هیچ کشوری پیاده نشده است. در این صورت باید سوال کرد
چرا درعرض این 70 سال در این همه کشورها ی کومونیست هیچ رهبر با سواد ومتفکری مثل آقای eza بوجود نیامده که کاپیتالیسم دولتی را شکست بدهد و سوسیالیسم واقعی را پیاده به کند. نه دوست عزیز سوسیالیسم یک اشکال اساسی و یک مشکل عمده دارد. البته اکثر نوشته ها ی مارکس درست است ولی نه به مردمان زمان فعلی بلکه به مردمان 2یا3 هزار سال بعد . اشکال سوسیالیسم در این است که مردم در این مقطع زمانی به زندگی اشتراکی عادت نکرده همه از کارگر کشاورز کومونیست غیر کومونیست در عمل به فکر منافع خودش است. تا زمانی که مردم کشور به منافع دیگران به اندازه منافع خودش احترام نگذارد سوسیالیسم عملا پیاده نخواهد شد. مشکل عمده سوسیالیست در این است که توسط چند نفر نوشته شده و بی تجربه است. در مقابل حریف (سرمایه دار جهانی) با تجربه هزاران ساله و آشنایی به تمام حیله ها برای نابودی سوسیالیسم. پس راه اساسی نابودی سرمایه دار جهانی با کمک تحصیل کرده های کشورهای صنعتی وایجاد سوسیالیسم جهانی است.2- نژاد پرستان فارس آریایی نسب: اینها چون بعد از حمله اعراب. در ایران هیچ زمان در قدرت نه بودند. برای حفظ ملیت خودشان ماشین فارس سازی راه انداخته اند که با فارس کردن بقیه ملیت ها همه را فارس بکنند تا به توانند ادامه حیات بدهند و دلیل ضدیت اینها با فعالین ملی ترک ها ترس از قدرت گرفتن دوباره ترک ها در ایران است چون ترک ها هم اکثریت هستند هم جنگجو هستند و هم متحد تروهم تحصیل کرده های خوب وهم متحدین بالقوه ترک های ترکیه وترک های آذربایجان. که این رفتار این ها در نهایت موجب اتحاد ملیت ها ی غیر فارس در ایران و قلع وقمع نژاد پرستان فارس خواهد بود. برای رهایی از جنگ داخلی در ایران و حفظ یک پارچگی باید حقوق ملیت ها را برسمیت شناخت.
3- ارمنی های ایران: اینها یکی دیگر از ضدیت کنندگان با حرکت ملی آذربایجان هستند واکثر موارد مقالات تند و تیز بر علیه ترکان آذربایجان مخصوصا ترکیه و جمهوری آذربایجان با نام فارس برای فریب کاری وایجاد اختلاف بین هم وطنان فارس و ما ترکان می نویسند. ترس اینها گسترش حرکت ملی آذربایجان احیانا جداشدن آذربایجان از ایران و چسبیدن به جمهوری آذربایجان وتشکیل دولت بزرکتر آذربایجان است. که نتیجتا جبهه ضد ارمنی جمهوری آذربایجان تقویت خواهد شد.
4- ترکان فارس شده (ایران بایجانی ها) اینان که اکثرا ساکن تهران هستند فقط دنبال منافع خودشان هستند. اینان به خاطر سیاست های ضد ترکی پهلوی اول و دوم که در صدد فلج کردن اقصاد آذربایجان بودند وقسمت اعظم در آمد نفت را در تهران و حومه سرمایه گذاری کردند. در نهایت ایران بایجانیان تمام سرمایه های خود را از آذربایحان خارج کرده و در تهران و حومه سرمایه گذاری کردند که این جماعت باعث رکود شدید اقتصادی در آذرباجان شده. دلیل ضدیت این جماعت با حرکت ملی آذربایجان. اینها ترس شان گسترش حرکت ملی آذربایجان واحتمال تجزیه آذربایجان است اگر اذربایجان جدا بشود نژاد پرستان فارس یک ملت غیور و بخشی از خاک ایران را از دست خواهند ولی ایران بایجانی ها در آذربایجان ملک دارند زمین دارند عمو دارند خاله دارند خواهرو برادر دارند تمام این ها را از دست خواهند داد نبا بر این ضدیت ایران بایجانی ها با حرکت ملی آذربایجان شدیدتراز نزاد پرستان فارس است. با پوزَش از همه هم وطنان مخصوصا کومونیست ها وبا پوزش از طولانی شدن.
منتظر نقد این نوشتار توسط دوستان هستم شاد باشید انزابی
انزابی گرامی خودت را ناراحت نکنید. سوزش کومونیستها از حرکت آذربایجان باین خاطر است که حرکت این هاراکناز زده است و به حق هم کنار زده. این ها نه عددی هستند و نه چیزی فقط سفت و محکم چسبیده اند به حضرت لنین که آنهم پی کارش رفته است. . آقای کومونیستها ( کومونیستهای آذزبایجان) کلا تعدادتان از 100 نفر یشتر است؟ وهمه تان هم بیکار هستید
آقای آالیار ودوستان ضمن سلام فعلا اتحاد یه چهار ضلعی ضد ترک از طرف 1- کومونیست های ضد حقوق ملی ملیت ها 2- نژاد پرستان فارس 3- ارمنی های ساکن ایران 4- ترک های فارس شده (ایران بایجانی ها) که عمدتا هم ساکن تهران هستند تشکیل شده است و هر روز بر ضد حرکت ملی آذربایجان مطلب می نویسند و با حرکت ملی آذربایجان دشمنی می کنند بدلیل بالا رفتن سطح آگاهی ملت ترک آذربایجان و در نهایت قدرت گرفتن ترک ها در ایران ود رمنطقه. اضلاع این چهار ضلعی هر کدام دنبال هدفی هستند. بنده یکی یکی هدف های اینها را توضیح داده واز نقد دوستان هم مستفیض خواهم شد. (از غلط های املایی که رخ می دهد پوزش می طلبم) 1- کومونیست ها ی ضد حقوق ملی و هدف اینها: اولا بنده نجات بشریت را در سوسیالیسم جهانی وتبدیل شدن جهان به یک مملکت واحترام گذاشتن به اعتقادات زبان فرهنگ رسومات دیگران واستفاده برابر از منابع طبیعی و تقسیم عادلانه ثروت
ودر آمد وازبین رفتن تبعیض جنسیتی و توقف اعدام در جهان می دانم ولی اگر هم وطن ها کومو نیست بخواهند سوسیالیسم را در ایران با هدف تصرف سرمایه های سرمایه داران پیاده به کنند بنده مخالفت خواهم کرد چون حتی به نفع کارگران وکشاورزان نخواهد بود.آقای eza می نویسند زنان رزمنده و آزادیخواه آذربایجان باید آگاه باشند که جنبش ناسیونالیستی - پانترکیستی در آذربایجان نه تنها ضد دمکراتیک و فاشیستی است بلکه کاملا جنبشی مرد سالار است کدام حرکتی بقیر از بالا بردن آگاهی ملت ترک از جنبش ناسیونالیستی -پانترکستی دیده شده است که این حرکت را فاشیست نامید. کومونیست ها (با پوزش از هم وطنان کومونیست) به دستور لنین خانواده تزار را پسر 8 ساله تمام دخترانش حتی آشپزش را قتل عام کردند . خمر های سرخ در کامبوج نزدیک 3 ملیون انسان بی گناه را قتل عام کردند کشتار استالین مائو جای خود دارد کومونیست های روسیه بعد از پیروزی در آلمان بین 700 هزار تا 1 ملیون دختر 7 ساله تا زن 70 ساله تجاوز کردند. کومونیست های صرب به کلی زنان بوسنیا و هرزگوئین تجاوز کرده در خیلی از دهات تمام مرد ها را قتل عام کردند نمی فهمم که فاشیست هست؟ اما نباید این جنایات را به حساب مارکس گذاشت. آیا در فکر متحد شدن با ترک ها فاشیسم است؟ مردم ترک آذربایجان جنوبی چه لطمه ای از ترک های ترکیه -اذربایجان دیده در فکر اتحاد با آنها نباشد. چرا باید ترک های آذربایجان جنوبی با این همه توهین ها و افکار نژاد پرستانه فارس ها چرا باید به فارس ها بیشتر از مردم ترکیه و آذربایجان اعتماد به کنند. کجا مردم ترکیه مجسمه بوز گورد را در شهر های کورد نشین نسب کردند کجا مردم آذربایجان جنوبی دیگران را وادار کردند که بوز گورد پرست باشند چرا فارس ها حق دارند سیمرغ پرست فردوسی پرست باشند وبه زور افکار شان را به دیگران تحمیل به کنند ولی ترک ها حق نداشته باشند. زمانی بوز قورد پرستی پانترکی بد است که افکارشان را به دیگران تحمیل به کنند درصدد تصرف خاک دیگران باشند در صدد از بین بردن هویت و ملیت و زبان دیگران باشند. اگر مشکل دوستان کرد های ترکیه است بنده عرض می کنم های ترکیه نه تنهاحق دارند حقوق ملی خودشان را داشته باشند بلکه حق دارند حتی مملکت خودشان را داشته باشند شهامت داشته باشید حقی که برای کرد ها در ترکیه قایلید به کرد ها ترک ها ووو ایران هم قایل بشوید. مشکل این کومونیست های ضد حقوق ملی چیست اینان مثل یک مسلمان وهابی فکر می کنند در فکرمسلمانان وهابی اگر چه 10% مردم مملکتی باشند حق با آنهاست و90% مردم بی خود کردند و باید یک حکومت اسلامی ایجاد بشود این کومونیست های افراطی که یک در ده هزار جمعیت ایران نیستندهم دنبال سر نگون کردن جمهوری اسلامی و ایجاد یک حکومت سوسیالیستی هستند. اگر اکثریت مردم نخواهند جاهل هستند بی سواد هستند و با ید سرکوب شوند هرحکومتی که تو سط اکثریت مردم بوجود بیاید به حق آزادی قلم وبیان احترام بگذارد به حقوق اقلیت ها ووو احترام بگذاردبرای بنده قابل قبول است. به خاطر اینست که این هاچون پایگاه مردمی ندارند سعی می کنند حرکت های ملی ملیت ها را به کوبند که مردم از فعالان ملی شان ناامید بشوند و جمع بشوند دور اینها واینها جمهوری اسلامی را سر نگون و سوسیالیسم را پیاده به کنند. که کوبیده شدن فعالان ملیت ها باعث خواهد شد که بالا رفتن آگاهی مردم کند بشود. اینان به خاطرتکبر و غروری که دارند وخودشان را با سواد می دانند و فعالین ملی را یک مشت بی سواد با خودشان نمی توانند متحد بشوند چطوری می توانند ملیت ها را با هم متحد بکنند. به شهادت وجدان اکثرتشکلات های ایرانیان خارج را این مغرورین هم کومونیست هم غیر کومونیست که خودشان را با سواد هم می دانند متلاشی کرده اند. حتی اینان اگر موفق بشوند یک حاکمیت سوسیالیست در ایران (بقیه در نظر 2)
منم بابک خرمدین ازآذربایجان:میان ما آذریان آذربایجانیان وترکان مهاجم به سرزمین ایران دریایی از خون است چقدر ترکان ما آذربایجانیان قتل عام کرده اند نهصد سال و اندی چه جنایت های درسر تاسر ایران که نکرده اند از وطن فروشی که شهرت بسزای دارند.از محمود غزنوی تا شاه اسماعیل ترک گجستک باترویج شیعه گری به دستور واتیکان کشت کشتار سلطان سلیم در تبریز.خطاب کردن ترک مهاجم به ما آذربایجانیان که صاحب سرزمین آذربایجان هستیم یک توهین است. قوم و قومیت گرای در ایران جایی نداشته و ندارد و نخواهد داشت.عقبه ننگین ترکان آیینه تمام قد عقل نمای ماست جنایتاتی که با ما ایرانیان و ارامنه ودیگر همسایگان کرده اند.ما آذربایجانیان شما ترکان آواره بی هویت را به خوبی میشناسیم.اصولا ما درایران قوم و یا ازآن اشتبا ه تر ملت نداریم بلکه ایل داریم هرکدام از این لغات تعریف صحیح واضح و شفاف دارد
روزی که تبریز برای دومین بار به دست عثمانی افتادنيروهاي سلطان سليمان عثماني پسر سلطان سلیم درجريان لشكركشي دوم به ايران، 13 جولای 1534 شهر تبريز را تصرف كردند و سپس متوجه شروان، سلطانيه و حتي گيلان شدند. ترکان عثماني با استفاده از درگيري داخلی شاه طهماسب صفوي، ضدیت سران ایلات تُرک تشکیل دهنده نیروی قزلباش با یکدیگر و دشواري هايي كه با برادرانش داشت و نیز درگیری دولت صفویان با ازبکان در شمال شرق ایران، پاي به ايران گذارده بودند. اختلاف سران ایلات با یکدیگر به حدی بود که شاه طهماسب نتوانست بیش از ده هزار (و به قولی هفت هزار) نیرو فراهم سازد که این شمار نیرو هم از صوفیان بودند. حال آنکه عثمانی ها با دویست هزار نظامی و سیصد توپ به ایران تعرض کرده بودند. اين عمليات 20 سال پس از جنگ چالدران روي داد كه ضمن آن لشکرکشي هم تبريز موقتا به دست عثماني ها افتاده بود كه در آن زمان اشغالگران بر اثر مقاومت مسلحانه مردم آذربایجانی محل و حملات چريکي و مقاومت منفي به ستوه آمدند و طولي نکشيد که بازگشتند. سلطان سليمان ضمن تصرف مناطق غربي ايران، 31 دسامبر 1534 بغداد را که در قلمرو ايران بود متصرف شد. شاه طهماسب پس از افتادن تبريز به دست عثماني ها، پايتخت را از آن شهر به قزوين منتقل ساخت.
پاینده و جاوید باش ایران بدور از دروغ و دروغگویان
ممنون عزیز. درود بر شما و همه مردم ایران که تا پای جان برای حفظ این مرز و بوم ایستاده اند.
نیاز اخذ مجوز هنوز سر جاش در بخشهایی مثل بیمه که بیمه درمان موجود در ایران پزشکان به درمان های غیز ضروری تشویق میکند رسما اجازه ورود خارجها نمیدند. اصلا کی شنیدین مجلس ایران فانونی زا حذف یا تغییر داده باشه فقط قانون اضافه مکنند. همیشه هم تاریخ تحریف شده میگه چیزهای بد از زمان خیارشورشاه بوده
برای آذربایجان بوزقورد لازم است نه مانقورد. مانقورد یعنی بی بخار
گرامی، « تلاش، برای زندگی بهتر» ، عملا از سوی نیروهای دیگر در جامعه بایکوت شده. این تلاش مشکل دارد. مگر اینکه همه را بد و خطا بدانیم. و خود مالک حقیقت مطلق باشیم. اینهم به کت کسی نمیرود. لازم است اشکال خود جوییم.
همه حق اظهار نظر دارند.
جناب ائلیار,
با عرض معذرت و احترام, آیا شماره ۱۱ یعنی " بایکوت تلاش -از سوی نیروهای دیگر در جامعه ", که جز بر یک و خود قابل تقسیم نیست حتی اگر بر صفر هم تقسیم شود باز هنوز در شمار اعداد به حساب میآید, حق اظهار نظر ندارد؟ مگر آنکه آنها را صفر مطلق بدانیم.
وملت شريف آزربايجان نقشه شومشان را نقش بر آب خواهد نمود هر روز به بهانه اي و بابازي با كلمات سعي در غير دموكراتيك نشان دادن حركت ملي را دارند غافل از اين امر كه حركت از بطن ملت شريف ازربايجان شروع شده وهر روز با استقبال بيشتر مردم آزربايجان روبه جلو حركت ميكند و از هر قشري از كارگر گرفته تا معلم ودكتر ومهندس از كودك گرفته تا جوان وپيرو از زن گرفته تا مرد پشتيوان حركت مردمي آزربايجان هستند كه اميد به پيروزي بر استعمار جهان سومي ايران را در دلها گشوده ومردمي شدن حركت خوف در صفوف دشنمان قسم خورده آزربايجان انداخته است لذا همه با هم ودست در دست هم و يكصدا فرياد رهايي
سرخواهيم داد و نقشه شوم استعمار گران را نقش بر آب خواهيم نمودبحث در مورد کشته شدن کوروش بذست تو مریس بود که جنازه اش به پاسارگاد نیامده و نژاد پرستان اریایی نسب سندی ندارند که پاسارگاد آرام گاه کوروش است و 7 آبان روز تولد کوروش دروغ گفتند جعل تاریخ کردند فارس های آریایی نسب هم ایرانی نیستند مهاجر به ایران هستند و این هم سند ها:
نوشته های هرودوت
http://www.documentacatholicaomnia.eu/03d/-484_-430,_Herodotus,_The_His…
که در این مورد نقاشی پیتر پاول در موزه دانشگاه بستون
http://www.mfa.org/collections/object/head-of-cyrus-brought-to-queen-to…
ای بابا سکا ها ایرانی هستند ولی آر یایی نیستند چون آریایی ها ایرانی نیستند و مهاجر به ایران هستند من هر جه بگم تو یه چیز دیگری مطرح خواهی کرد تو عددی نیستی که من جواب تورا بدهم هر روز یک هرف میزنی تو مشکلت این است خودت رادانشگاهی جلوه بدی و با این وآن وارد بحث بشی یک روز میگی پارسا بناب گفته ایرانی ها آریایی هستند یک روز میگی ترک های ایران عرب هستند معلوم نیست چه میگی وقتم را در کوچه پیدا نه کردهام که جواب تورا بدم من برای تو نمی نویسم اصلا نوشته های مرا چرا می خونی برو پی کار ت بابا به همه گیر میدی هر چه خواستی بنویس کاربر ها می خوانند و قضاوت می کنند. شما دنبال این هستی که با تو هین کردن نه گذاری بر علیه نژاد پرستان فارس مطلبی نوشتنه بشودمن در مورد سکا ها بحثی نکردم من بحثم ماسازت ها بود و کشته شدن کوروش بدست تمریس سکا ها ایرانی هستند ولی آریایی نیستند
چون آریایی ها ایرانی نیستند مهاجربه ایران و خاورمیانه هستند همه رابرق می گیره منو چراغ نفتی یک روز میگه تو دروغ گو هستی یک روز میگه تو دانشگاه نرفته هستی یک روز میگه تو سواد نداری این سایت ایران گلوبال چه وضعیتی پیدا کرده یک بار دیگر میگم تو عددی نیستی که من وقتم را صرف تو بکنم برو پی کارت انزابیدوستان عزیز،
اجازه بدهید جناحها حرف شان را بزنند. آسیب ها شناخته شود.
این به سود موفقیت تلاشهاست.
آنچه در این چند نوشته به عنوان آسیب مطرح شده در کل و تقریباً چنین است:
1-اشکال ایده لوژیک( علت نظری مشکلات)،رواج یک ایده لوژی ضد انسانی.
2-عوام گرایی
3-استعمال نماد نادرست
4-استبداد موجود
5-دشمن بینی
7-عدم نزدیگی دیدگاه راست و چپ
8-عدم همبستگی دو جناح
9-عدم چشم انداز حل تضاد ها بین جناح راست
10-عدم نقد اساسی توسط جناح راست از خود
11-بایکوت تلاش -از سوی نیروهای دیگر در جامعه
12-ایزیلاسیون تلاش
13-فرار و دلسری فعالان
14-دخالت در زندگی خصوصی فعالان
15-گرایشات نژاد پرستانه و غیرانسانی
16-عدم استقلال نظری و عملی
ومانند اینها.
پیشنهاد راه حل : دموکراتیسم. رد ایده لوژی غیر انسانی موجود. با تمام شاخه هایش.
هموار سازی نزدیکی دیدگاه دو جناح به هم . حرکت به سوی جبهه مشترک.
عزيز دل برادر ، شما اول معنى و مفهوم "قوم " را تو دل كاكا گوگل يا فرهنگ لغت دهخدا سرچ كن ، بعد ارشاد بفرما . قوم به معنى ؛ گروهی از مردم با ویژگی‌های مشترک زبانی، تاریخی، و نژادی است و ملت به معناى مردم یک کشور كه تابع یک دولت باشند. با توجه به اين تعاريف ، حال قوم بلوچ يك ملت است يا يك قوم ؟ در ضمن برأى نوشتن هم هيچ كس نياز به أخذ مجوز از جنابعالى ندارند ، مگر شما هم جزوه مسند نشينان وزارت ارشاد هستيد كه برأى مردم تعيين تكليف مى كنيد چه چيزى را بنويسند يا چه مطلبى را ننويسند؟ اگر كاربرد واژه با فرهنگ لغت رايج سنخيت نداشت حق اعتراض داريد ولى اگر همان واژه با فرهنگ لغت ذهنى شما مطابقت نداشت ، اون مشكل خود شماست.
اسامه جان غیر از فارسی کدام زبان را بلد هستید؟ با تو کار دارم
اگر فضولی نباشد
سائلی به در خانه ای رفت و بانوی خانه گفت حیف که طبقه بالا نیستم وگرنه از خجالت در میآمدم. مدتی بعد که بانو در طبقه بالا بود به سائل گفت حیف که پایین نیستم وگرنه از خجالت در میآمدم. سال گفت خانم زحمت نکش, هم بالات را دیدم هم پائینت را.
سی چهل سال پیش "خواص گرا" ها تماما در ایران کاری کردند کارستان که هنوز همگی از ثمرات آن بر خوردارند. نوبتی هم باشد نوبت " عوام گرا " هاست که اظهار وجود نمایند. در حقیقت سالها پیش زنده یاد ملک الشعرای بهار دو شعر سرود یکی " داد از دست عوام " و دیگری " داد از دست خواص " که " داد از دست عوام " آن زیباتر است:
به هوای نفسی جمله نمایند قعود
آه از این قوم عنود
به طنین مگسی جمله نمایند قیام
داد از دست عوام
و این منحصر به ایران نیست.
این مزخرفات اسامە را آیا در این سایت پایانی هست ؟ جدای از اینکە من شدیدأ مخالف پان تورکیسم و تورانیسم هستم بە همان اندازە نیز شدیدأ با هر نوع حرکت پان کوردی و پان عربیسم و پان فاسیسم و پان ایرانیسم مخالفم و عقیدە دارم همە ملتها باید در تعین سرنوشت خود آزاد باشند و هیچ احترامی بە چهار چوب مرضی هیچ کشوری ندارم اگر من در این سایت از هویت کوردی دفاع میکنم هویت کوردی و مبارزات ملت کورد برای آزاد زیستن و دولت ملی کوردستان را در سرزمینهای مادری ملت کورد و آنجا کە ملت کورد اکثریت دارند در آن سرزمینها را یک حق بدون چون چرای آن میدانم و در همان حال نیز من از مبارزات تمامی ملتهائی کە سرزمینشان غصب و اشغال شدە و مردمانش برای آزاد زیستن هزینە میدهند خود را در کنار آنها و هم رزم آنها میدانم من از مبارزات ملت فلسطین ، ملت بلوچ ، ملت تورک آذری ، ملت عرب اهواز ، ملت تامیل ، باسک ، کاتالونیا،
هزارەهای افغان ، مردم کشمیر ، آسوریهای تورکیە ،سوریە عراق، و در نهایت شدیدأ از مردمان یا بهتر بگویم ملت کولیها کە در این جهان پهناور پراکندە هستند و بدون سرزمین خود را در کنار و هم رزم آنها میدانم ،،،،،، تفکرات بغایت فاشیستی و راسیستی اسامە در این سایت متأسفانە دستان ایشان را مسئولین سایت باز گذاشتند کە هر روز بە مردم در بدر و مصیبت دیدە کولی در این سایت بە دیدەی تحقیر مطالب بگذارد جناب اسامە این را مطمئن باشید کە یک کولی شرافتمند و آگاه بە هویت ملی خود کە بر علیە نا برابری مبارزە میکند ١٠٠٠ ها بار شرف بر این تفکر فاشیستی و راسیستی شما دارد کە هر روز با لینکهای عوضیت بە تحقیر و پخش تفکر راسیستی علیە مردمان کولی عقدە گشائی میکنید من جدای اینکە از تفکرات پانهای رنگاو رنگ متنفرم و در همان حال احترام عمیق خود را برای تمامی انسانها جدای از نوع سلیقە ، رنگ ، تصویر و هر نوع تفکری کە بە نوعی انسانها را فقط بە خاطر اینکە کولی بە دنیا آمدەاند یا سیاه پوست یا زرد پوست یا کوتا ه عمیقن تنفر خود را بە این نوع نگاه بیان میکنمکامنت دوم ۲ "" اشکالات اساسی به دیدگاه دوغو پرینچک Doğu Perinçek وارد است ""، اگر ترامپ آمریکا، به پروژهٔ عظیم " جاده ابریشم چین " بپیوندند، آیا دنیا وارد یک " برههٔ تاریخی جدید " شده و "" تنش غرب / شرق در ابعاد ژئوپولوتیکی "" خاتمه خواهد یافت؟ اگر چنین تحولی به شرف عمل به پیوندد ترکیه با اتّخاذ "" سیاست خارجی مستقل، و مدیریت قدرت بالانس غرب و شرق "" به یک قدرت اقتصادی تبدیل خواهد شد. کنفرانس جاده ابریشم در ۱۴ ماه می‌‌این ماه در پکن برگزار خواهد شد و اردوغان نیز به همراه دیگر سران دنیا، در آنجا خواهد بود.
منظور آقای ...، از آزربایجان مدرن چیست؟ آیا انتظار دارد مردم آزربایجان ایشان را برای خود شاه انتخاب کنند؟ ایشان دم از آزربایجان مدرن میزند. منظورش از این تعریف چیست؟ آیا از نظر ایشان محکوم کردن حرکت ملی آزربایجان با کلمات فاشیسم، مدرنیسم معنا میدهد؟ آیا ممکن است مدرنیسم را برای خوانندگان توضیح دهد؟ آیا ایشان به استقلال آرزبایجان برای رهائی از یوغ فاشیسم و راسیسم پانفارسیسم و پان ایرانیسم باور دارد؟ ایشان رهبران حرکت ملی را که در آن طیف ها، رگه ها، قشرها و گروههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ملی مدنی، چپ تا راست، از بازاری تا آخوند، از میانه رو تا سوسیال دمکرات، از دمکرات تا انحصار طلب، از فدرالچی تا استقلال طلب، از ملی مذهبی تا ایرانچی، از کارگر تا کارفرما، از تهیدست تا کاپیتالیست، از پیمانکار تا دستفروش، از کارمند تا بیکار، از دانش آموز تا معلم، از فعال کارگری تا طبیب
بیمارستان، از فوتبالیست تا مربی فوتبال، از سرباز تا درجه دار، از هوداران تیراختور تا هواداران تیمهای والیبال اورمو، از کشاورز تا بازاری، از ویلاک نویس تا مجری برنامه تلویزیون، از شعرا و نویسندگان، تا محققین و دانشمندان، از دانشجویان تا اساتید دانشگاهها، ازهنرمندان و آوازه خوانان تا معلمان روستاها، از روزنامه نگار تا شوفر تاکسی، از دستفروش تا مغازه داران، از مردم عادی تا محققین و دانشمندان، از پناهجویان تا افراد منفرد خارج از کشور، از رسانه های جمعی آزربایجان، تا سایتهای خبری...، بقول آقای... گویا همه اینان که در برابر فاشیسم در برابر پانفارسیسم و پان ایرانیسم، در برابر رژیم جنایتکار اسلامی سینه سپر کرده اند، برای احقاق حقوق ملی مدنی، زبانی فرهنگی، اقتصادی سیاسی، و حق تعیین سرنوشت مبارزه میکنند، از نظر ایشان همه اینان بوز قورد و فاشیسم هستند، اما ایشان با افکار فالانژ و فاشیستی خود، که حرکت ملی آزربایجان را به فاشیسم و بوزقوردیسم ربط میدهد، آدم دمکراتی است؟! عجب حرف خنده داری میزند! اکنون لازم است این سئوال مطرح شود: آیا ایشان نماینده لابی ارمنی است؟ آیا از طرف آنان تغذیه فکری میشود؟ ایشان که مثل لابی ارمنی با بر چسبهای ناروا، در مقابل حرکت ملی آزربایجان ایستاده است؟! ایشان که به بهانه مانقور!، بملت آزربایجان و فعالین حرکت ملی، فاشیسم خطاب میکند؟ اگر واقعا آدم منطقی است، اگر به گفتار خود باور دارد، رو در رو با مردم صحبت کند.آیا ایشان به اندازه خانم شریفه جعفری شهامت و جرئت ندارد، عکسش را بالای مقاله اش بگذارد؟ بعد از سی سال خود را بمردم آزربایجان نشان دهد؟ کسی که در سوراخی خزیده مثل ماموران اطلاعاتی رژیم تهران علیه حرکت ملی لجن پراکنی میکند؟! چه فرقی با رژیم دارد؟ اگر کسی به گفتار خود حقانیت قائل است لازم است از پرده محجبه خارج شود، مثل خانم شریفه جعفری بی پرده با مردم آزربایجان صحبت کند. آیا وقت آن نرسیده است، ... از خانمهای آزربایجان روش مبارزه را یاد بگیرند؟!"" ادای بوزگورد‌ها را در آوردن، سمبل هنجار شکنی است "" دوران سیاست ورزی در حکومت به پایان رسیده و جوامع در حال ورود به "" جذابیت ارقام "" هستند، تصور چپ مبنی بر اینکه هنوز "" پرچم مبارزه با فاشیزم را بر دوش خود حمل میکند "" از عدم درک تحولات اجتمائی قرن حاضر ناشی میشود. در برابر مرثیه شکست حکومت، سمبلهای پیروزی جوانان در اشکال مختلف به ا‌هتزاز خواهد آامد. آنان با این سمبلها "" به زیبا شناسی پیروزی "" متوسل میشوند.
فالانژيسم موجود در حركت ملى: جوادجون تو خود حركت ملى آزربايجان هستى، كسى كه بهت بگه بالاى چشمت ابروست دشمن اين حركت است!!!!!!!!!
و جواتى به لات بى سر و پايى بيش نيست. قبلاً با چماق به جان صاحبان انديشه افتاده بود حالا با كمك ...
مثلا می گویم این اسامه همان کسی است که با نام تبریزی و با عکس ستاره سرخ کامنت می گذاش
نه بزرگوار خیالاتی شدی
در ضمن دقیق ترین نقشه مهاجرت کولی ها در لینک زیر هست(متحرک) تقریبا تمام کولی ها اروپا یک زمانی ساکن اذربایجان بوده اند :
https://en.wikipedia.org/wiki/File:IE-migrations.gif
بقیه لینک های منابع
انگلیسی
https://en.wikipedia.org/wiki/Romani_people
نقشه ای که خود کولی های رومانی از مسیر مهاجرت شان گذاشتند
https://ro.wikipedia.org/wiki/Fișier:Migration_des_Roms.jpg
https://ro.wikipedia.org/wiki/Romi
به زبان فرانسه : در ترکیه همین الان 500000 کولی زندگی میکنند که شخصیتی مثل محمد طلعت رهبر حزب تورکهای جوان عثمانی از میان انها برخواسته است :
https://fr.wikipedia.org/wiki/Roms
جناب A
درباره لینک دوم شما تنها یک عکس بود و بس
لینک سوم شما مطالب خیلی جالب تری داشت
شما اثبات کردید
1- اصل و منشا بلوچ ها:
هنوز هم ساربانان بلوچستان که ظاهراً از کولی ها هستند, «جت» نامیده می شوند
.....................
2- کولیها در عهد ولیدبن عبدالملک، خلیفه اموی به ایران و بین‌النهرین آمدند. این کولیها از حوالی رود سند سفلی، به طرف فرات (یا دجله) آمدن......شاهد انتقال آنها به خانقین و سپس به مرزهای سوریه بودند
سرجان ملکم در حاشیه تاریخ ایران مینویسد که دائماً در آذربایجان با «اوبه»های کوچکی از کولیان برخورد داشته
3-سوزمانی‌های کردستان
4-غربت‌های عراق
5- قره‌چی‌های آذربایجان
6-کولی های کوت عبدالله( فعالترین پان عرب های خوزستان زاده همین کوت عبدالله هستند)
https://fa.wikipedia.org/wiki/کوت_عبدالله_(خوزستان)
جناب َA:
من برای شما از سایت دانشگاهی مرجع میگذارم درباره همان موضوعی که شما اعتراض داشتید:
پایگاه اززبان کولی (RMS)
http://romani.humanities.manchester.ac.uk/rms/
کتابخانه مجازی کولی ها :
http://romani.humanities.manchester.ac.uk/virtuallibrary/index.html
برنامه آموزشی دانلود (دی وی دی و سی دی)
http://romani.humanities.manchester.ac.uk/resources/cd/cd1.shtml
کتابشناسی زبان شناسی:
در لینکی که شما گذاشتید چیز تازه ای ننوشته تنها نوشته :http://romani.humanities.manchester.ac.uk/db/bibliography/index.html
فرهنگ لغت زبان
http://romani.humanities.manchester.ac.uk/angloromani/
فرهنگ گویش کولی
http://romani.uni-graz.at/romlex/
مطالعات کولی( مجله)
http://romanistudies.liverpooluniversitypress.co.uk/
-خواستگاه کولی ها هندوستان
کولی های رومانی
کولی های ایالات متحده
زبان کولی ها
تاریخ ورود کولی ها به رومانی
که در تمام این موارد من پایگاه دانشگاهی ان را برای شما رفرنس اوردام
جناب انزابی :
لطف کن رفرنس برای نوشته هایت بگذار اینها را شما از کجا اوردی ؟
من کم نیاوردام که بنویسم ایرانی اند تورکهای ترکیه و جمهوری اذربایجانی ها نوشتند
من لینک ویکی پدیای تورکی استانبولی و اذربایجانی را میگذارم درباره سکا هاشما توضیح میدهید که چرا دروغ گفتی در حالی که حتی مجامع علمی جمهوری اذربایجان و ترکیه سکا ها را ایرانی میدانند و هم جعل شما را نمیپذیرند :
اذربایجانی:
https://az.wikipedia.org/wiki/Skiflər
تورکی استانبولی :
https://tr.wikipedia.org/wiki/İskitler
حالا من یک سوال دارم :
جناب انزابی چرا دروغ مینویسی
جناب انزابی چرا جعل میکنی
چواب: توده ای گرائی, فارسیست گرائی, مانقورت گرائی, آنتی تورک گرائی
آ. الیار عزیز، وقتی ملتی مورد تهاجم فرهنگی و زبانی ملت دیگر واقع می شوند، برای دفع آن و برای اتحاد با هم و برای متشکل شدن، آرمی و پرچمی بشکل خودبخودی در داخل حرکت مورد توجه اکثریت، خصوصا در بین جوانان واقع می شود و آنرا برای خود سمبل همآوائی و همگامی می سازند، علامت بوزقورت هم در آزربایجان جنوبی کاملا عمومی شده و جا افتاده، شاید خیلی ها در خارج اینگونه علامات را در میدانهای فوتبال را می خواهند بنام حزب خود مصاده کنند، که گویا آنها این علامت را مرسوم ساختند، ولی این علایم حالت ملی بخود گرفته و حتی در سفر عبدالله گل به تبریز، وقتی که مردم بطرف او علامت بوزقورت می کشیدند ، او هاج و واج مانده بود و با تعجب نگاه می کرد، خبرنگار توضیح می دهد که این سنبل آنچیزی نیست که در ترکیه م ح پ دارد. در لینک زیر می توانید ببینید.
https://youtu.be/m1a1pEOZMl4
مدتی سخت به بوزقورد علاقمند شده بودم، مثل خروس محل وقت و بی وقت و نا به هنگام بوزقورد میگرفتم. اگشتانم یواش یواش به فرم بوزقورد تغییر شکل میدادند و در خواب هم بوزقورد میگرفتم. فکر میکردم تورک اصیل باید چنین باشد. درست و نادرست بخودم دل و جرات و انرژی میدادم. باور نمی کنید صدها عکس سلفی و غیر سلفی در حال اشاره با علامت بوزقورد بودم. یواش یواش به مسخره دوستان تبدیل میشدم ولی کسی نمی توانست عقیده مرا تغییر دهد. من شدیدا خود را آذربایجانی و لائیک میدانستم تا اینکه این مطلب اگر جوانان آزاده، برابری طلب و ملی گرای آذربایجان به معنای سیاسی نماد و سمبل بوزقورد و به ماهیت بوزقورد آگاهی می داشتند، هیچگاه دست خود را برای بوزقورد گرفتن بلند نکرده یا با احساس شرم و دستهای لرزان بوزقورد می گرفتند.
را در مقاله ای دیدم و دنیای مرا تغییر داد. تازه متوجه شدم که این علامت زاده افکار نژاد پرستی و اسلام گرایی است. اگر مادرم نبود انکشتانم را می شکستم تا یک بار دیگر هرگز بوزقورد نگیرم ، به مطلب توجه کنید:معنای سیاسی علامت و نماد بوزقورد را “آلپ ارسلان تورکش” یکی از
---------------------------------
رهبران سرشناس و معروف بوزقوردها و پان تورانیستهای ترکیه در مصاحبه و گفتگویی در شهر “قیرشهیر” به روشنی توضیح داده است. عثمان بولوک باشی از بنیانگذاران “حزب ملت” و نماینده “حزب حرکت ملی” آنکارا در پارلمان ترکیه، در گفتگو و مصاحبه ای معنای علامت بوزقورد را از تورکش پرسید که متن مصاحبه و گفتگو چنین است:
عثمان بولوک باشی: تورکش، شما علامتی را نشان می دهید که به گرگ شبیه است، به نظر من شما معنایی برای آن دارید.
تورکش: البته برادر بزرگ (عثمان بولوک باشی از نظر سنی از تورکش بزرگتر است.)
بولوک باشی: پس آن چیست؟
تورکش: (ابتدا با یک دست علامت بوزقورد می گیرد و بعد با انگشت اشاره دست دیگر به توضیح علامت بوزقورد می پردازد.)
نگاه کن آغا بئی ( برادر بزرگ)، این انگشت کوچک تورک اس؛ این انگشت اشاره اسلام است؛ دو انگشت وسطی (فاصله و محل خالی) در میان دو انگشت کوچک و انگشت اشاره جهان است؛ و بلاخره، نقطه تقاطع و برخورد سه انگشت مهر می باشد.
برادر بزرگ، به عبارت دیگر معنای علامت بوز قورد این است: ما مهر تورک و اسلام را بر جهان خواهیم زد.(138)
بابا دست بردارید از این کامنتهای سفسطه آمیزوتهمت های ناجوانمردانه! شورش را در آوردید! ما ترکهای آذربایجان خواهان برطرف شدن تمامی تبعیضات ملی، اقتصادی و اجتماعی هستیم. ملت، زبان، هویت و فرهنگ خویش را برتر از ملت ، زبان، فرهنگ و هویت دیگران نمیشماریم. میخواهیم سرنوشت خودمان را خودمان بدست بگیریم. میخواهیم دولت ملی و مجلس ملی خودمان را تشکیل بدهیم. شما اگردر قرن 21 اینها را قبول نمیکنید واقعا انسانهای عقب مانده ای هستید. اینهمه نفرت شما پان فارسیست ها از آنجا بوچود میاید که میترسید امتیازات ملی - اجتماعی و فرهنگیتان را از دست بدهید و نتوانید به خلقهای زیر ستم مضاعف آقائی بکنید. واقعا شرم آور است. بمن چه شخصی بنام اوبالی اینرا گفت و شخص دیگر آنرا. حرکت ملی ما وسیعتر از آنیست که تصورش میکنید.
ادعا میشود که در آذربایجان بوزقورد و پانترکیسم نداریم ، شما چرند میگونید، اتهام میزنید و خیالاتی هستیدو هیچ کس حاضر نیست خود را منتسب و مدافع یا تئوریسین پانترکیسم معرفی کند. همه بوزقورد میگیرند، همه رهبران پانترکیست ترکیه و رهبران پانترکیست آذربایجان شمالی را می پرستند و آنها را پیغمبر خود کردند ، همه شهارهای پانترکیستی میدهند، همه از "دنیای تورک " دفاع میکنند، همه از کشور بزرگ و نامحدود "توران" بحث میکنند و آذربایجان را بقول محمد امین رسولزاده در قلمرو توران، کلید توران و چی و چی توران معرفی میکنند، همه نقشه توران را در سایتهای شخصی و حزبی شان تبلیغ میکنند ولی باز میگویند ما پانترکیست نیستیم. این تفکر و ایدئولوژی بشدت عمل میکند ولی بی صاحب در زمین مانده است. این چه حکمتی است من سر در نمی آورم. بعضیها قتل، دزدی و دروغگویی میکنند ولی حاضر بقول مسئولیت نیستند. کار پانترکیستهای
ا هم این چنین شده است. این تکه را دریکی از لینکهای معرفی شده ائلیار پیدا کردم . گفتم شاید دوستان بوزقورد بهتر ماهیت اندیشه خود را بفهمند. شاید یکی شهامت پیدا کرد و با جسارت بگوید من بوزقورد و پانترکیست هستم.عقاید بوزقورد " گرگهای خاکستری” در نشریه “بوزقورد” نشریه رسمی این تشکیلات چنین توضیح داده میشود:
” ما کی هستیم؟ ما اعضای گرگهای خاکستری (بوزقورد) هستیم.
ایدئولوژی ما چیست؟ تورک بودن گرگهای خاکستری
عقیده و کیشمان چیست؟ برتریت نژاد تورک و ملت تورک (تورکچولوق)
منشاء، منبع و علت این برتریت در چیست؟ خون تورک
آیا ما پانتورکیست هستیم؟ آری، این هدف مقدس تورکهای بوزقورد است که دولت و کشور ترکیه گسترش یافته و به یک ملت بزرگ تبدیل بشود
همچنین ماهنامه گرگهای خاکستری (بوزکورت) نوین درسال 1948 همان شعار “نژاد تورک برتر از همه نژادها” را در صفحه اول خود تکرار می کرد.
به نکات مهم انگشت گذاشته شده است. من هم ایمان دارم که با افکار عقب مانده و ضد دمکراتیک نمی توان به حقوق م مطالبات دمکراتیک و بر حق مردم جامه عمل پوشاند. آیا در ایران امروز احزاب و سازمانهای دمکراتیکی هست که مطالبه "حق ملل تعیین سرنوشت خویش" و بعبارتی استقلال ملل تحت ستم ترک و کرد و عرب و بلوچ را برسمیت بشناسد و اگر سر کار آمد استقلال یا فدرالیسم را عملی سازد؟ به نظر من در ایران احزاب دمکراتیک وجود ندارد که حقوق دمکراتیک ملی ملتها را متحقق کند. در آذربایجان هم جریانات تورکگراها یا همان پانترکهای وابسته به ترکیه هم که ستون پنجم ترکیه در جنبش ملی آذربایجان هستند نمی تواند حقوق ملی و دیگر حقوق مردم فقیر و محروم آذربایجان را برآورده سازند. این جریان ضد دمکراتیک در پی پیشبرد سیاستهای تجاوزکارانه، توسعه طلبانه ترکیه برای ایجاد ترکیه قدرتمند در منطقه و بعبارتی " توران" هستند . کامنت نویس
بخوبی اشاره نموده و گفته است " دو بیت شعر از ضیا گوک آلپانترکیستها و سخنگوی حزب استقلال صالح ایلدیریم، آقای اوغوز تورک، آن را با آب و تاب در صفحه فیس بوکش تبلیغ میکند:Düşmanın üIkesi viran oIacak,
Türkiye büyüyüp TURAN oIacak.
ترجمه: خانه دشمن ویران خواهد شد// ترکیه بزرگ شده و توران خواهد شد.
آقای صادق تبریزی نوشته است که "آراز ائل سس خواننده آذربایجانی اهل سولدوز « نقده » در سالهای ١٩٩٥ در کنسرتش در باکو برای اولین بار با اشاره انگشتانش شکل بوزقورت را در میآورد و از شرکت کنندگان میخواهد که آنها هم این کار را بکنند و این عمل بعدا در بین ناسیونالیستهای تورکیه فرا گیر شد "
نه خیر صادق عزیز اطلاعات شما در این باره کم است. در سال 1970 حزب حرکت ملی توسط تورکش آلپ ارسلان تشکیل شد و بدنبال آن شاخه بوزقورد (م ه پ) (Milliyetçi Hareket Partisi, MHP) ایجاد شد و تورکش علامت و اشاره بوزقورد را تفسیر کرد و علامت اشاره بوزقورد در میان پانترکیستهای ترکیه صورت میگرفت. و آئلیار عکس آنرا در نوشته بالا گذاشته است. قبل از آراز ائلسس ، رهبر پانترکیستهای آذربایجان یعنی ابوالفضل ائلیچی بئی در سال 1992 موقع استقبال از تورکش آلپ ارسلان رهبر پانترکیستهای ترکیه به باکو با علامت بوزقورد به او سلام داد و طرفداران "بوزقورد پارتسی "همه علامت بوزقورد را نشان میدادند. داستان آراز ائل سس مربوط به سال 1995 است. این جوان سولدوزی از پانترکیستهای قدیمی در ترکیه است و با حزب م ه پ MHPهمکاری نزدیک دارد و بوزقورد گرفتن را از اعضای (م ه پ ) یاد گرفته است . او همچنین تصمیم گرفته به لهجه تورکی استانبولی - آناتولی آواز بخواند و سخن بگوید. او آواز تورکی زیادی دارد ولی هیچکدام به موزیک آذربایجانی نیست. او پانترکیست ترکیه است و با آذربایجان و زبان آذربایجانی خداحافظی کرده است .
اقای ائلیار با این تیری که از کمان پرتا پ شده باز گشت به اوضاع عادی بسیار غیر ممکن بنظر میرسد . تصاویر دختران و مردان جوان با نشان ( اسلام و ترک مهر جهان) هستند بی نهایت خطرناک است و اینده خوبی را گزارش نمی کند. بدون شک در برابر جنبش مخرب ترک گرائی اسلامی اندیشه شما همانند پرکاهی بیش نخواهد بود و از اولین قربانیان این جنبش خواهید شد . جالب این جاست که خود شما به این خطر اشاره و عواقب انرا شناسائی کرده اید .
بیاد دارم در سال 57 نامه ا ی از اقای باستانی پاریزی به خمینی میخواندم و هشدار اقای باستانی به خمینی خطر گرفتن قدرت شیعه و جنگ شیعه وسنی و استبداد دینی را گوش زد کرده بود .انچه روشن است این جنبش بر اساس نژاد ترک و بر تر ی ترک و دین اسلام از نوع اهل سنت حرف اخر را میزد و در درون خود جنگ شیعه و سنی و کرد وترک و جنگ همه علیه همه را به ارمغان دارد .
-اخیراً چند نوشته در مورد « آسیب ها» منتشر شده است. لینک آنها را اینجا میگذارم که دسترسی آسانتر شود.
-لازم است نوشته هایی از جناح راست نیز منتشر شود. امید است علاقمندان در اندیشه تدوین آنها باشند.
1- جریانهای راست و چپ در جنبش آذربایجان
http://www.iranglobal.info/node/59989
2-فاشیسم پانترکیسم یا دمکراسی؟ (برخورد به دیدگاه شریفه جعفری)
http://www.iranglobal.info/node/60031
3-با سلاح فاشیستی پانترکیستی عثمانیها هرگز نمی توان آذربایجان مدرن بنا کرد
http://www.iranglobal.info/node/60057
4-چرده ک چلیق، عوام چیلیق، ترک چولوق( هسته گرایی، عوام گرایی، ترکیسم)
http://www.iranglobal.info/node/60058
---------
5-آسیب شناسی حرکت ملی آذربایجان
http://www.iranglobal.info/node/59952
--------
کتاب:نقد و شناخت پانترکیسم و جریان بوزفورد
http://iranglobal.info/sites/default/files/pictures/Boz-Qurd-Ve-Guney-Azerbaycan.pdf
قبلا از همه بگویم که مثل امت همیشه در صحنه ، تحت عنوان کامنتهای جالب و Anonymous و پارگرافهای ائلیار مدام یکی بعد از دیگری منتها همان لغات و جملات کوپی برداری شده یک بعد از دیگری در چند روز اخیر پخش و انتشار داده میشود منتها با پخش عکسهای مختلف و ما بی سوادان و ناآگاههای حرکت ملی آذربایجان براحتی زیر این بمباران داریم لح میشویم « حضرات خودتانی ». ببینید شوربختی تمامیت خواهان و شونیستها و ته مانده هایشان در این است که ما خود قبلا در همین تشکیلاتهای وطنی شما تشریف داشتیم حتی در سطح مسئولین این تشکیلاتها . اگر بخواهم به تک تک جملات و پاراگرافهای غیر واقعی و اتهام آمیز جواب بدهم کلی وقت لازم است ولی انگار شما در شهر کور ها و کر ها ما را مخاطب قرار دادید مثلا نوشته فرموده اید که اصطلاح مانقورت و بوزقورت از تورکیه به ما آذربایجانی ها صادر شده ، عین نوشته حضرات با سواد چنین است « کلمه مانقورت
« کلمه مانقورت که به همراه بوزقورد از ترکیه وارد فرهنگ سیاسی آذربایجان شده است » حال آنکه چنگیز آیتماتوف نویسنده ی نامدار قیرقیزستان در رمان ( روزی برابر یک قرن) برای اولین بار بشکل کتبی از این اصطلاح استفاده کرده و رسول رضا شاعر و نویسنده نامدار آذربایجان بعد از خواند این رمان در زمان شوروی سابق و تاثیر کلمه مانقورت در آثارش و سخنرانی هایش از این اصطلاح بیشتر از همه استفاده کرده و در سالهای اخیر این اصطلاح وارد ادبیات سیاسی تورکیه شده .اما اصطلاح بوزقورت که سمبل تمام ملتهای تورک زبان است و آراز ائل سس خواننده آذربایجانی اهل سولدوز « نقده » در سالهای ١٩٩٥ در کنسرتش در باکو برای اولین بار با اشاره انگشتانش شکل بوزقورت را در میآورد و از شرکت کنندگان میخواهد که آنها هم این کار را بکنند و این عمل بعدا در بین ناسیونالیستهای تورکیه فرا گیر شد .کوتاه بگویم حضرات شما با گوناز TV در اختلاف هستید من نیز از عمل کرد احمد اوبالی خوشم نمیآید منتها شما زورنا را از سر گشادش میزنید و حرکت ملی آذربایجان را در احمد اوبالی میبینید و حالا اگر من نیز حرکت چپ و طرفدار طبقه کارگر ایرانی در فرخ نگدار و یا تقی شهرام خلاصه کنم چه میشود ؟در ترکی مثلی داریم میگوید" ق. پ. گ. یاپیشماز" ! تهیه کننده این مقاله نیز سعی میکند با هزار لیتر آب و چسب یاپیشقان این پو... را به گو... مبارزین ملی و هویت طلبان آذربایجانی بچسباند. این آقا یا خانم درک نمیکند که سمبل بوزقورد نشانی از زنده بودن و مقاومت یک ملت در حال زوال میباشد. این سمبل در میدانهای سیاسی و ورزشی هم ازجانب چپ ها، هم از جانب دمکراتها، هم از جانب راستها ، هم از جانب آتائیستها و... آذربایجان که عاشق هویت ، زبان و فرهنگ ملیشان میباشند همراه با شعار "منیم دیلیم اؤلن دئیل، باشقا دیله چونن دئیل" (زبان من مردنی نیست و بزبان دیگری تبدیل نمیشود" نشان داده میشود. به محتوای مقاومت ارزش دهیم و زیبائی مقاومت را نیرو بخشیم.
به گمانم شاعر اسب و جنگ ترویا هومر است و نه ورژیل .
دو کتاب هومر ، الیاس و ادبیسه نام دارند.
دهکده ترویا اکنون در شمال غربی ترکیه محل بازدید توریستهاست.
اخیرا یک محقق آلمانی با کتاب خود ادعا کرد که منطقه ترویا در شرق ترکیه یعنی در کردستان قرار دارد.
گرامی،
کسی راهنمای کسی نیست. و نمیتواند باشد. راهنمای فرد تنها خود فرد است.
سئوال، پژوهش، آزمایش، میتوانند قطب نما باشد.
« محمدامین رسولزاده و ایلچی بئی» از دید من هر دو ترکیست اند.
عزیز، جواب ترولرها واسپام نویسان را مدیر سایت لازم است بدهد، نه من.
گاهی آقای ائلیار مقالات کوتاه و خواندنی در وابستگی به زبان و واژه های ایلامی - آسوری با ترکی در اینجا مینویسد و انتظار من این اینست که ایشان در رابطه با فاکتهای آورده شده از طرف آقای اسامه نظر خودش را در یک یا دو صفحه بنویسد.
دوست عزیز، مگر هدف پانتورکها آزادی آذربایجان است، که با سلاح عثمانی میسر بشود یا نشود؟ کعبه آمال اینها کشور ترکیه میباشد. اینان از آذربایجان استفاده ابزاری میکنند مثلا در گرفتن حق پناهندگی از کشورهای غربی، که خودشان را بعنوان فعالان حقوق بشر آذربایجان جا میزنند! چکیده آمال اینها این دو بیت شعر از ضیا گوک آلپ است که سخنگوی حزب استقلال صالح ایلدیریم، آقای اوغوز تورک، آن را با آب و تاب در صفحه فیس بوکش تبلیغ میکند:
Düşmanın üIkesi viran oIacak,
Türkiye büyüyüp TURAN oIacak.
ترجمه: خانه دشمن ویران خواهد شد// ترکیه بزرگ شده و توران خواهد شد.
درود بر محسن کردی عزیز. آقای کردی من در داخل ایران زندگی میکنم و در بین مردم هستم. اکثریت مردم به نیکی از دوران طلایی پهلوی که ایران و ایرانی در دنیا اعتبار داشت یاد میکنند و از شورش 57 که توسط آمریکا و انگلیس برنامه ریزی شده بود به سختی پشیمانند. اصلا ناراحت نشوید و هر اباطیلی که توسط پان ترک های خائن و وطن فروش نوشته میشود، ارزش پاسخگوئی ندارد. شاد باشید
درود. بهنام عزیز، باور کن آرزوی قلبی من این است که فردای بعد از سقوط جمهوری اسلامی، شما و دیگر مبارزان آزادی وطن را که اکنون دور از وطن در غربت زندگی میکنند، در خاک پاک ایران در آغوش کشم. به امید روز بازگشتتان به میهن منتظر میمانیم.