Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: اسامه

در ضمن جناب انزابی فعل یکی از ارکان زبان است بقیه ارکان زبان تورکی همگی مغولی اند :
یکبار در کامنت توضیح داده شد
ما کلماتی را در نظر میگیریم که پایه و اساس زبان است
نام ها در فارسی سره = داریوش - رستم -
در عربی سره: جاسم - صمد
نام ها در تورکی : بغای(گاو نر) بیوک(خروس) طغرل(هدهد) ایتاخ (کفتار) قدوز(سگ هار)
نام های درختان
فارسی = خرما - گردو
در عربی = تمر- جوز
از نظر دستور و نوع زبان فارسی پیوندی و عربی تصریفی کامل است برخلاف مغولی و لهجه غربی ان تورکی که هر دو از زبان های التصاقی التایی هستند
حالا شما بگو زبانی که
نام ھای اعضای بدن
نام اسباب خانه
نام گیاهان
نام پرنده ها
نام حشرات
نام ماهی ها
نام مناطق
نام افراد
نام خوراک
تقریبا همه پسوند های اصلی
تقریبا همه دستور زبان

با زبان دیگری با نام مغولی یکی است و هر انچه هم که این نیست از فارسی یا عربی هست ایا میتوان یک زبان مستقل نامید
حقیقت این است که تورکی از برخورد زبان مغول با زبان های عربی و فارسی به وجود امده
تنها یک لحظه به این نوشته جواد هیئت توجه کن:
زبان تورکی زبانها، لهجه‌ها، شیوه‌ها و گویش‌های بسیاری را در گستره جغرافیایی وسیعی از چین تا بلغارستان در بر می‌گیرد که هر کدام را به نامی و بعضاً بصورت اضافه بر "ترکی" مانند "ترکی ازبکی"، "ترکی اویغوری" و غیره می‌شناسند.
"در گروه ترکی زبان و لهجه و شیوه های مختلف قرار دارد که مهمترین آن عبارتند از
1– یاقوت‌ها 2– چوواش‌ها 3– قیرقیزها 4– قازاق‌ها 5– ترکان ترکستان شرقی یا اویغورها 6– ازبکها 7– ترکمنها 8– ترکان غازان باشقرد 9– ترکان شمال قفقاز (قوموق، نوقای) 10– ترکان غرب: ترکی ترکیه و آذربایجان، عراق و سوریه 11– ترکان کریمه 12– ترکان بالکان 13– قاقاووزها یا گوک اوغوزها (ترکان مسیحی رومانی) 14– ترکان آلتای 15– ترکان خاکاس – آباقان 16– ترکان سویون یاتووا
در میان زبان و لهجه های مختلف ترکی فقط زبان یاقوت و چوواش با دیگران تفاوت فاحش دارند. بطوریکه قابل فهم برای سایرین نیستند." ("سیری در تاریخ زبان و لهجه های ترکی"، "منشاء زبان ترکی"، جواد هئیت، نشر پیکان، 1365)

ایا برای یک خواننده این پرسش پیش نمی اید که چرا"در میان زبان و لهجه های مختلف ترکی فقط زبان یاقوت و چوواش با دیگران تفاوت فاحش دارند. بطوریکه قابل فهم برای سایرین نیستند." در حالی که این دو را از لحاظ خلوص زبانی و خلوص نژادی باید جزو اصیل ترین تورکان دانست و بقیه تورک ها را نسبت به معیار گذاشتن و معیار دانستن انها سنجید
ایا غیر از این است که زبان تورکی اصل زبان همین دو گروه است

میبینید که به قول استاد دانشگاہ استینفرد کالیفورنیا میریت رولن و همکار او جوزف گرین بسیاری از کلمات زبان ھا آن قدر مقاوم ھستند که تا مدت مدید باقی مانند. مانند نام ھای اعضای بدن ،نام ھای افراد خانوادہ و خویشاوندان ، و پدیدہ ھای طبیعی در محیط ووووووووو
نوشته شده توسط: اسامه

انزابی مینویسد:
.یکی از فاکتور هاییکه میتوان دو زبان را لهجه هم نامید که در افعال مشترک باشند نه فقط وازه های دیگرجون اسم صفت به راحتی در زبان ها نفوذ می کند ولی فعل مقاومت میکند مگر دوزبان ریشه مشترک داشته باشند
ما از ایشان یک پرسش میکنیم :
جناب انزابی ایا حاضری اثبات کنی زبان تورکی حداقل 100 تا مصدر فعل بسیط واقعی دارد ؟؟؟؟
به زبان خلاصه زبان به اصطلاح تورکی فعل مضارع و فعل اینده حقیقی ندارد(به علاوه افعال مشتق از این دو) و همچنان مشغول به کار بردن افعال ماضی به صورت قراردادی به جای مضارع و اینده است
زبان تورکی از نظر مصدر های بسیط زبانی هم ضعیف است و اصلاح کنندگان ان در فرهنگستان رو به استفاده از مصادر جعلی اورده اند که این نوع فعل سازی در زبان به اصطلاح تورکی سره وجود ندارد
بقیه ادامه مطلب

اگربه افعال ترکی دقت کنید می فهمیم که بسیاری از افعال لا- له-یل-ول درخود دارند؛به نظر اینها مخفف اله مک(کردن)/ اولماق(شدن) هستند.یعنی همان واژه+ کردن- واژه+ شدن در فارسی.به عبارت دیگر افعال ترکیبی و مصادر جعلی برای تورکی ساخته شده البته تنها همین یک مورد از مصادر مرکب زبان پیوندی الگو برداری شده نه همه ویژگی های ان
زبان کاملا التصاقی تورکی واژه سازی به صورت مصادر مرکب به شکل زبان های پیوندی مانند :... مرکب از صفت و اسم، صفت و فعل، اسم و اسم، اسم و فعل، پیشوند و اسم و فعل و پسوند و ... که ابدا از قواعد زبان پسوندی تورکی نیست انجام نمیشود
چون همه این ها از ویژگی های زبان های تصریفی و پیوندی است نه التصاقی
نوشته شده توسط: اسامه

انزابی جعل میکند :
کوروش بدست تمریس ملکه ترکان ماساژت در قفقاز کشته وسرش بریده شد

من لینک ویکی پدیای تورکی و اذربایجانی را میگذارم درباره سکا ها ایشان توضیح میدهند که چرا دروغ گفته اند در حالی که حتی مجامع علمی جمهوری اذربایجان و ترکیه سکا ها را ایرانی میدانند و هم جعل ایشان را نمیپذیرند :

اذربایجانی:
https://az.wikipedia.org/wiki/Skiflər
تورکی استانبولی :
https://tr.wikipedia.org/wiki/İskitler

حالا من یک سوال دارم :
جناب انزابی چرا دروغ مینویسی
جناب انزابی چرا جعل میکنی
این دروغ گفتن چه دردی از تو دوا میکند جز مرهم نهادن بر عقده ها

نوشته شده توسط: اسامه

جناب انزابی:
تحقیقات دکتر بناب توسط دانشگاه پورتموث انگلستان که خود دکتر بناب عضو هیئت علمی ان است با سرپرستی خود ایشان انجام گرفته و تمام هزینه های ان را دولت ایران پرداخته این تحقیقات جامع ترین ازمایش های ژنتیک درباره مردم سراسر ایران است که حتی از گورهای 5000 ساله شهر سوخته و مومیایی های ایلامی را هم پوشش داده است
دکتر مازیار اشرفیان بناب در حال حاضر عضو رسمی آکادمی آموزش عالی کشور انگلستان بوده (Higher Education Academy) و بعنوان محقق و عضو هیئت علمی دانشگاه مشغول تدریس و تحقیق در رشته ژنتیک پزشکی و جمعیتی و همچنین پزشکی قانونی است. وی همچنین عضو رسمی و برجسته انجمن علوم قانونی انگلستان (Forensic Science Society) است.

پس ازمایش های ایشان مرجع علمی است چون هم توسط نهاد معتبر علمی خارج از ایران تهیه شده و هم خود ایشان پژوهشگر مهمی میباشند
چرا این ازمایش ها را سند نمیدانید

نوشته شده توسط: اسامه

جالب هست که انزابی مینویسد:
اگر معتقد هستند که زبان ترکی لهجه مغولی است و مدارک کافی دارند. مقاله ای در
International Journal of Linguistics بنویسند
اما خوداش بلا فاصله نه تنها برای نوشته هایش از چنین منابعی کوچکترین لینک یا رفرنسی ارائه نمیکند بلکه شروع به مزخرفات نوشتن میکند
حالا من از ایشان میپرسم که منابه دانشگاهی تو برای این نوشته هایت کجا هستند؟؟؟؟
تو نه دکتری و نه حتی دانشگاه رفته ای یک دانشگاهی کارشناسی هم حداقل میداند در دفاع از یک پروژه باید لینک و سند و مدرک معتبر ارائه کند

نوشته شده توسط: اسامه

جناب A
:
لازم است به شما درباره کولی ها در ایران منبع موثقی ارائه کنم :
درباره کولی ها هم از انجایی که مبدا انها هندوستان هست دولت انگلیس به کنسول خوداش دستور میدهد امار انها در ایران را به دست اورد
ژنرال سر پرسی سایکس هم به مرکز انها یعنی اذربایجان میرود تا امار بگیرد نتیجه امار را در ادامه برایت مینویسم

ژنرال سایکس در مورد کولی‌های ایران و آذربایجان نوشته‌است: «در تابستان ۱۹۰۰ برای تحقیق دربارهٔ کولی‌های ایران و تکمیل اطلاعات سینگلر به آنجا رفتم. تعیین نژاد و محل کولی‌های ایران بسیار دشوار است، چون در هر ناحیه‌ای نامی دارند، ولی کلاً آنها را «فیوج» می‌نامند که ظاهراً کلمه‌ای عربی است. کولی‌های ایران با کولی‌های انگلستان تفاوت زیادی دارند و کارشان تهیه چرخ چوبی نخ‌ریسی و چوب وافور و فروش آنهاست. گاهی هم اسب و شتر و الاغ معامله می‌کنند و کلاً اخلاق پسندیده‌ای ندارند. مردهای آنها با سایر مردان ایران فرقی ندارند، ولی طرز لباس پوشیدن زن‌ها بکلی با زنان دیگر فرق می‌کند و به همین دلیل به آنها غربتی می‌گویند. فعلاً در ایران بیست هزار خانوار یا صد هزار کولی در آذربایجان زندگی می‌کنند.»

در آذربایجان کولی‌ها را «قره‌چی» و «قراچی» یا «قاراچی» می‌نامیدند و در شهرها و روستاها پراکنده بودند. آنها برخلاف عادت همیشگی‌شان از آوارگی دست برداشته و ساکن شده بودند، بطوری که در تبریز کوچه‌ای به نام «قره‌چیلر کوچه‌سی» (کوچه قره‌چی‌ها) وجود داشت که ساکنان آن، همه کولی بودند. این محل خوشنام نبود و اشخاص محترم به آن حدود نزدیک نمی‌شدند. «قره‌چی» ها غالباً به رقاصی و مطربی و کف‌بینی و بخت‌گشایی و غربیل‌سازی و سبدبافی مشغول بودند. مطربهای تبریز غالباً به این محله تعلق داشتند و در جشن‌ها و عروسی‌ها، زنها یا پسران جوان کولی با لباس مردانه، به رقص و آواز و اجرای نمایش می‌پرداختند. فحشا در میان زنان این محله بشدت رواج داشت.

زن‌ها برای گدایی و کف‌بینی، دسته‌دسته به محله‌های دیگر شهر می‌رفتند و ضمن دزدیدن اشیای کوچک و فریب دادن زنهای ساده‌لوح، کودکان آنها را نیز می‌دزدیدند، به همین دلیل در میان مردم تبریز در مورد دزدی «قره‌چی» ها داستانهای زیادی بر سر زبانها بود و مادرها برای ترساندن کودکان خردسال به جای «لولو» و چیزهای ترسناک دیگر، بچه‌ها را از «قره‌چی» می‌ترساندند.

قره‌چی‌ها به ترکی حرف می‌زدند، اما در میان خود گویش عجیب و مخصوصی داشتند. این گویش شباهت عجیبی با سانسکریت و زبانهای هند و پاکستان داشت. سر ویلیام اوزلی که در سالهای ۱۸۱۰ و ۱۸۱۲، هنگامی که عباس میرزا ولیعهد تبریز بود، در راه سفر خود به هند و ایران، سری هم به آذربایجان زد، بسیاری از لغاتی را که «قره‌چی» ها استفاده می‌کردند، ثبت کرد. او دربارهٔ «قره‌چی» ها می‌نویسد:

روزی در منزل کمپبل در آذربایجان بودم که چند نفر به نام «قره‌چی» که شباهت عجیبی به جیپسی‌های خودمان داشتند به آنجا آمدند که با زبان خاصی حرف می‌زد. می‌گویند که این طایفه مذهبی ندارند و همه عمر خود را به لهو و لعب و خوشگذرانی می‌گذرانند، به همین دلیل هم به جای خانه، زیر چادر زندگی می‌کنند و معاش خود را از دزدی‌هایی که از تخم‌مرغ و مرغ و لباس و وسایل مردم می‌کنند، می‌گذرانند و با مهارت عجیبی، کف‌بینی و پیشگویی می‌کنند. مردی که من با او ملاقات کردم صراحتاً گفت که بسیاری از افراد قبیله‌اش دین و ایمان ندارند و هیچ عبادتی نمی‌کنند، ولی خودش از این که مسلمان بود، خدا را شکر می‌کرد. در آن هنگام چند پیک از استانبول رسیدند و بلافاصله متوجه شدند که او جزو قبیله‌ای است که در کشور عثمانی به آنها «چنیگانی» یا «چنگانه» می‌گویند. آنها هم معتقد بودند که مردان چنین قبایلی غالباً خائن و زنهایشان بی‌عفّت هستند. آشپز کمپبل که مدتی را در انگلستان سپری کرده بود، گفت که اینها مثل جیپسی‌های ما هستند. من بسیار مشتاق بودم که چند لغت آنها را بنویسم و ثبت کنم. در میان آنها پسرک جوانی بود که با آن که سواد نداشت، اما کمک زیادی به من کرد
نوشته شده توسط: Anonymous

مگر عربستان غیراز مکه و مدینه جای دیگری هم دارد؟

نوشته شده توسط: peerooz

با عرض معذرت از غلط تایپی نام جناب دکتر انزابی در کامنت قبلی.

نوشته شده توسط: peerooz

شبحی که از " جناب دکتر انزابی، ...... خواهش [ میکند ] این کلمات قربان صدقه رفتنها و بندگی دوران عشیرتی را در کامنتها حذف کند, تکرار این کلمات خیلی بدست و پای آدم می پیچد" مرا " دکتر مشاعره از داشگاه بلخ " و همفکر و هم مرام اسامه و کرمی و موحدی دانسته ولی از توکلی - لابد نه عزیز - و " آ. الیار عزیز" " استدعا " میکند که " از گرفتن تیتر دکتر و پرفسور، استاد، دانشمند افتخاری اهدائی گوناذ غافل نشوند.". به فرمایش حضرت مولانای بلخی - قونیه ای " خود پیداست از زانوی تو ".
ضمنا

جناب دکتر انزلی با سلام و عرص ادب متقابل, انتقاد من همیشه متوجه کسانی بوده است که میان ما " ملت ها / اقوام " ایران تخم تفرقه می افکنند. ریشه این اختلافات کهنه و اصولا مربوط به دوران جاهلیت گذشته است که بارها مورد گفتگو قرار گرفته و به ویژه علت عمده آن, بی ادبی ماست که طبیعت ثانوی گردیده و ربطی به نژاد پرستی ندارد. جوک و توهین یکی از وسائل تفریحی ماست و خودی و بیگانه نمیکند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جریاناتی بنام هویت خواه و تجزیه طلب و تحت ستم و مدعیان ستم مضاعف را هرگز به رسمیت نشناسیم .
این گروه از زمان پیشه وری تا کنون هدفی جز تجزیه و سرسپرده گی به دولت شوروی و اکنون به انکارا نداشته است . افرادی مانند صمد بهرنگی و دیگر مدعیان در صدد استقرار دولت ترک و تجزیه ایران همواره قدم بر داشته اند . گناه این گروه از روشنفکران بمراتب بیشتر از نظام پلید اسلامی است . شرکت درنشست و گنگره ها و مصاحبه های تلوزیونی در حقیقت به رسمیت شناختن گروه ضد ایرانی تجزیه طلب ترک است و اساسن ربطی به ازادی ندارد. این گروه از این تارنما سئو استفاده میکنند . اجازه ندهیم موارد مهم و اصلی سیاست در ایران قربانی این گونه هوس های تجزیه طلبانه قرارترک گیرد. شادروان اقای شریعتمداری تبریزی مرجع تقلید شیعان ایران مواضع روشنی علیه تجزیه طلبان داشته اند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای EZA ای کاش بجای این همه استفاده از اصطلاح پان تورکیزیم و فاشیست و فمنیست و کارگر یک سطر پیشنهاد و راه چاره نشان میدادی چون با گفتن حلوا حلوا دهن کسی شیرین نمی شود و ما این همه تشکیلات طرفدار باصطلاح طبقه کارگر ایرانی و فمنیستهای ایرانی را جلو چشممان داریم که الان اشل ترقی خواهی شان حاتمی و روحانی است و از مردم میخواهند که به روحانی رای بدهند .جنابعالی هنوز نفهمیده ای که فرق یک جنبش ملی با یک تشکیلات و سازمان منسجم و دارای مرامنامه و نظامنامه چیست و با یک مقایسه و درک نادرست بدون تحلیل همه چیز پاکت کرده ای و با یک کلمه پان تورک « که در آذربایجان جنوبی واقعیت ندارد » و با یک افتضاح فکری و استفاده از اصطلاح فاشیست « که ای کاش یک سطر در این مورد مینوشتی تا ما متهمین به بی سوادی میفهمیدیم که درک تو از فاشیست چیست » . رفته ای بالای منبر قضاوت و امر به نهی از منکر میکنی . یک سوال از تو و

تو و آنهائی که مانیفست مدرن ترقیخواهی را مینویسند ؟ آیا تابحال کدامیک از جزوات و مقالات و کتابهای محمد امین رسول زاده را خوانده ای که در آنها تفکر ضد حقوق زنان و یا تفکر ضد عدالت اجتماعی و یا ضد دموکراتیک دیده ای از یاد نبرید که یکی از بزرگترین انتقاد و برجسته ترین جزوات امین زاده فکر دموکراسی و سوسیالیزیم است که استالین و بلشویکها را مورد بررسی و انتقاد قرار داده . امین زاده تا آخر عمرش طرفدار عدالت اجتماعی « Milli təsanüdçülük » و مساواتچلیق بود .کوتاه کنم حرکت ملی آذربایجان یک حرکت طرفدار سکولار یزیم ، لائیک ، عدالت اجتماعی و طرفدار برابر حقوق زن و مرد و مقید به تمامی کنوانسیونهای و معاهدات حقوق بشر از جمله حقوق کودکان است .منتها از آنجائی که یک حرکت ملی است بنابرین افرادی با تفکرات مختلف و کردار مختلف نیز در این حرکت شرکت و بر علیه ظلم و ستم شونیزیم مبارزه میکنند مثل وجود روحانی ها از جمله حجت الاسلام عظیمی قدیم آقای عظیمی قدیم خودش به صراحت میگوید از من نخواهید که طرفدار یک دولت لائیک باشم چون من یک روحانی هستم . حالا آیا من حق دارم که مانع ایشان در مبارزه بر علیه شونیزیم فارس بشوم ؟ نه به هیچ وجه .منتها اکثریت قریب به اتفاق حتی ٩٩،٩٩ در صد آنهائی را که من میشناسم خواهان یک دولت لائیک هستند .
نوشته شده توسط: Anonymous

دكتر انزابى بحث را به حاشيه نبريد
گوناز مال آز بايجان نيست مال احمد است
احمد تى وى است
يك تلويزيون شخصى است
در اين تلويزيون ...... طرف صحبت است و هيچ يك از نويسندگان و نخبگان آزربايجان در آن حضور ندارند.
به شعور خوانندگان توهين نكنيم

نوشته شده توسط: Anonymous

عالي بود مخصوصا دكتر بحمن موهدي ازدانشگاه مجاهدين وتيتردكترا "زنده باد مرده باد"

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای eza شما کلمه پانترک را مثل آدامس میجوی، ادای عقل کل در میآری. با لحن رئیس مآبانه کلی گوئی میکنی، با نفرت توصیف ناپذیری رهبران حرکت ملی آزربایجان را مثل پانفارسها، پان ارمنی ها، پان کردها، پان ایرانیستهای آریامهری، و مخصوصا مثل دیکتاتورهای رژیم منفور اسلامی تهران، جنبش رهائی بخش مردم آزربایجان را پان تورک خطاب کرده، بر روی آنان خیز بر میداری، با انگ زدن به رهبران حرکت ملی، با کینه توصیف ناپذیری آنان را محکوم میکنی، زیرا آنها از حقوق پایمال شده ملی مدنی، زبانی فرهنگی، حق تعیین سرنوشت و آزادیهای سیاسی خود حرف میزنند، خواستار احقاق تساوی حقوق هستند، آیا جنابعالی تابحال از خود پرسیده ای یک فارس، کرد، ارمنی و امثالهم..، به بهانه پانفارس، به بهانه پان ارمنی، به بهانه پان کرد، به ملت خود چنین انگهای ناشایست زند؟، مردم و رهبران خود را چنین زیر ضرب ببرد؟ کسی مدعی

نیست حرکت ملی آزربایجان نکات قوت و ضعف ندارد، چنین چیزی در هر جنبشی طبیعی است. شما به جای ارائه راه حل منطقی و منصفانه، دنبال بهانه ای مثل ماموران اطلاعاتی رژیم، کل حرکت را به بهانه پان ترکیسم زیر سئوال ببری، آن را پان ترک قلمداد کنی. بدینگونه دشمنی خود را علنا با مردم آزربایجان اعلام داری. اجازه بده از محضرت سئوال شود، آیا شما منسوب به جریانات پانفارس، پان ارمنی، و پانکرد هستی؟ چنین داغ کرده ای؟ چنین سینه چاک بر روی مردم و رهبران آزربایجان خیر بر میداری؟! شاید آدم با ایمان و منصفی هستی، شاید شونیسم فارس بعضی ها را تیز کرده وسط انداخته تا از ساده لوحی شان سو استفاده کند؟ اگر به گفتار خود ایمان داری، اگر به درستی عقاید، و حرفهایت باور داری، مثل امدادهای غیبی در پستوی انزوا غایب نشو! شما نیز به اندازه خانم شریفه جعفری جرئت داشته باش! چهره ات را بمردم نشان بده! در خارج آزادی هست. عکس ات را بالای مقاله ات بگذار، تا خوانندگان بدانند با کی سر و کار دارند! تا مردم با آشنائی با چهره ات، صداقت گفتار و درستی حرفهایت را باور کنند. من از شما میپرسم؛ آیا سزاوار است آدم ترسو قاطی سیاست شود؟ کسی که دل و جرئت نشان دادن چهره خود را ندارد، کسی که هویت انسانی خود را از مردم آزربایجان پنهان میکنید، آیا شایسته است قاطی مسائل آزربایجان شود؟ آیا چنین فردی قابل تکیه و اعتماد است؟! اگر به گفتار خود ایمان و اعتقاد داری از پرده استتار بیرون بیا، مثل خانم شریفه جعفری رو در رو با مردم آزربایجان صحبت کن! تا افکار و نبوغت بر مردم آزربایجان بهتر روشن شود. زمان جیمزباند بازی سپری شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای انزابی، ببخشید یادم رفت جناب دکتر انزابی، میشه از شما خواهش کنم این کلمات قربان صدقه رفتنها و بندگی دوران عشیرتی را در کامنتهایتان را حذف کنید، تکرار این کلمات خیلی بدست و پای آدم می پیچد، و در ضمن تیتر دکترای SH2 چه ربطی به شقیقه دنیای سیاست دارد؟ که مثل دکتر آراز سئنخچی مرتبا تکرار می شود، و از این گذشته خیلی از دکتر ها در ایران کارتون خوابند، برای استخدام بعنوان آبدارچی در یک اداره، از دو شب در صف می ایستند، وحتی در کشورهای آمریکائی دکان بقالی باز کرده، آجیل و برنج و واجبی می فروشند، در همین سایت هم خیلی دکتر داریم که بدون تیتر کامنت می گذارند، مثلا، اسامه دکترای مغول شناسی از دانشگاه اولامباتور، و یا کرمی دکتر تبارشناسی از دادگاه نورنبرگ، و پیروز دکتر مشاعره از داشگاه بلخ، و موحدی دارای دو دکترای زنده با مرده باد از دانشگاه پایگاه اشرف در عراق و دکترای داس و چکش

از دانشگاه تیرانا در آلبانی هستند، در خاتمه از آقای توکلی و آ. الیار عزیز هم استدعا میکنم که در مباحثه با تلویزیون گوناذ سعی کنند، که طبق معمول، همانند دیگر مباحثه گران، از گرفتن تیتر دکتر و پرفسور، استاد، دانشمند افتخاری اهدائی گوناذ غافل نشوند.
نوشته شده توسط: Anonymous

من یک ایرانی ساکن ایرانم رای میدم به روحانی چون تورم رو کاهش داد چون ارامش و امید داد به جامعه چون خودش و وزراش رو باور دارم چون یقین دارم بیکاری رو هم مثل تورم حل میکنه چون بر خلاف شما سکولار نیستم و اکثریت ایران هم سکولار نیست چون برخلاف شما هم جنسگراها و بهای ها و...برام مهم نیستند همچنان که در بین اکثریت مردم ایران و خانواده های ایرانی مهم نیستند چون با کشوری که رهبرش کسی شبیه خاتمی باشه و ریس جمهورش روحانی مشکل ندارم مشکل اکثریت مردم خامنه ای و تند روها واقتصاد همین وبس نه چرت وپرت های حقوق بشری شما یا دعواهای قومی و نژادی مسخره تون

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب Lachin پنداری شما هم سر در گم شدید. چون موضوع بحث نوشته چیز دیگری است و شما از آلما ، آلچا و اریک صحبت میکنید.
پرت شدید از موضوع.- فرمان را محکم بگیر و از خط خارج نشو.
اگر شما رانندگی کنید حتما تا حال هزار بار از مسیر خارج شدید و تصادفات زیادی داشتید.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

به ائلیار
شما ناسیونالیستهای کوتولۀ قومیتگرا و ولایت گرا، شما هتاکان به ایران زمین ، شما تجزیه طلبان و دشمنان ایران، باید بدانید که آرزوی نابودی و تجزیۀ این خاک را به گور خواهید برد، همانطور که اربابان امپریالیست و صهیونیست تان این آرزو را به گور می برند.
بوی عفونت اندیشه های قوم گرایانه و طایفه پرستانۀ شما، شامه ملت ایران را آزار میدهد . پس از سرنگونی رژیم ضدملی و پان اسلامیست جمهوری اسلامی، با شماها کار خواهیم داشت .

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان عزيز ازربايجان حق خود را مي خواهد با هر مارك و توهيني نمي توانيد جلو حق خواهي ملت شريف ازربايجان را بگيريد حقوق اوليه( زبان فرهنگ موسيقي سرزمين تاريخي خود) و نهايتا استقلال.
تمامي فعالين ملي ازربايجان هوشيار هستند چه مرد چه زن همگي دست به دست هم داده اند و براي احقاق حقوق از دست رفته خودو رهايي از استعمار حكومت مركزي ايران لذا هيچ قدرتي توان مقابله با ملتي كه سيل اسا دشمنان خود را محو خواهد نمود را ندارند

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب peerooz صمن سلام و عرص ادب خیر بنده هم ایرانی هستم ولی بنده نه خودم راو نه ترک ها را بالاتر از کسی نمیدانم ولی بنده به تحقیقات محققین بی طرف احترام می گدارم. چه به نفع بنده باشد چه به صرر بنده .مسببین این نوشته های بنده و دیگران نوشته بی پایه نزاد پراستانی است که از تحقیر دیگران و ار جمله ما ترک ها لدت می برند. و هر روز ما هارا تحقیر می کنند بعد از چندین نوشته این نزاد پرستان جواب دادم خوب بود به نوشته این جنابان هم اعتراص می کردید. با تشکر انزابی

نوشته شده توسط: lachin

دوستان... بارها اشاره شده است که پان فارسیسم آنقدر (( گیج و سر در گم )) است که نه تنها عقل و منطق را از دست داده بلکه قدرت تفکر کردن را هم از دست داده است . کاربر (( منم بابک خرمدین از آذربایجان )) بار ها نوشته اند و هنوز هم مینویسند که « :زبان ترکی زبان کارگری است همانند زبان اسپا نیا نی در آمریکا یا ترکی در آلمان»..جمله غیر منطقی ایشان درست مثل تجربه شخصی من در رابطه یک سفر کوتاه مدت چند هفته پیش به ( دبی ) بود . طبق منطق بی منطقی ایشان پس میشود ادعا کرد که (( زبان انگلیسی , زبان کارگری )) است بدان جهت که تمام کارگران هندی, بنگلادشی, پاکستانی ... همه در دبی انگلیسی صحبت میکنند. و یا بهتر ازاین ... طبق منطق ایشان ( زبان فارسی یک زبان کارگری ) است بدان جهت که کارگر های افغانی در ایران با زبان فارسی صخبت میکنند....دوستان دیروز 6 ماه می در تائتر ORPHEUM شهر لوس آنجلس , برنامه ای از

موسیقی و فرهنگ آزربایجان که ورود به این برنامه طبق روال همیشگی مجانی بود برگذار شد. این برنامه ازطرف مدیر فرهنگ ایالت محلی (( نسیم )) باکو تهّیه شده بود. . کاش این کاربر هم در این برنامه شرکت میکردند تا به (( عظمت زبان کارگری )) ترکی بیشتر اشنا بشوند. اگر صدای حذین خواندده موغام ( منسوم ابراهیم اوف -- یکی از داوران مسابقه موغام که هم اکنون در شهر باکو در حال جریان است و مجید عصری از تبریز به مرحله های بعدی راه یافته است ... وخواننده دیگر موغام -آرزو علی ایف ) را می شنید.. اگر آواز های اپرائی ( آذر زینال اف و سمیر جفر اوف را همرا باصدای سوپرانو آیگون زینال اوف ) که در اپرای کوراغلونقش « نیگار» را بازی میکند را میشنید...اگر رقص باله Seven Beauties از آثار ( قارا قارایف ) را با بالرین های آزربایجانی را میدید و یا اگر رقص زیبای آزربایجانی (( رویاله علی ایووا )) را میدید ..اگر صدای پیانوی ( سیاوش کریمی ) را با( نرگزعلی ایوا) را می شنید و یا اگر صدای دلنشین زورنا و بالابان ( شیرزاد فتخ الله یف) را می شنید و یا صدای « نیسگیلی » تار ( ائلچین هاشم اف و کمانچه ( ایل نور احمد اوف ) و صدای گارمون ( آیدین علی اف ) را می شنید...شاید او هم مثل من به زبان و فرهنگ (( کــــارگــــری )) صد بار افتـــــخــــار میـــــکــــرد....و چون حتم دارم که ایشان در آنجا حضور نداشتند, ایشان را دعوت به دیدن کنسرت (عالیم قاسیم اف با دخترشان .. فرگانه قاسیم اوف )
https://www.youtube.com/watch?v=zTir7nLOtN4
را در یکی از فستیوالهای Morgenland Festival Osnabrück در کشور آلمان که با زبان ( کارگری ترکی) با شعر های معروف (( فضولی )) اجرا میشود میکنیم....
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

پیرامون اسپام نویسی ها:
----------------------
-اینکه ایران به 7 کشور تجزیه شود یا نشود به تصمیم این 7 ملت بستکی دارد.
- تصمیم « راسیست های فرهنگی» ایرانیست، مورد توجه قرار نمیگیرد.
- 7 ملت همه ی حقوق شان تمام و کمال در ایران حاصل نشود، رضایت کامل نداشته باشند،
در شرایط مناسب ممکن است ایران را به 8 و 9 کشور و حتی بیشر هم تکه تکه کنند.
به طوری که تکه ی « راسیست های فرهنگی » ایرانیست، اندازه ی گوش شان باشد.
- میخواهند درسی به راسیستهای فرهنگی و نژادی ایرانیست بدهند که تا هزار سال دیگر هم فراموششان نشود.

نوشته شده توسط: Anonymous

"" نبرد را به خاک ایران کشاندن به چه معناست؟ "" پیروزی چین در مقابل هند، در نابودی مسیر انرژی است که نفت و گاز ایران را، به هند صادر میکنند، همه میدانیم که تا حالا همه تلاش ها، برای احداث خط لوله شرق، از ایران به سوی پاکستان و از آنجا به هند، عقیم مانده است، دکترین کشاندن نبرد به خاک ایران، دو بندر "" چابهار و گوادر "" را روو در روی هم قرار میدهد و نابودی بندر چابهار را، پیروزی بندر گوادر و پیروزی چین در نبرد با هند، قلمداد می‌کند. اولین سفر خارجی‌ ترامپ به عربستان نیز، حامل پیام اهداف موازی آمریکا، عربستان، پاکستان ( ژنرال شریف پاکستان و رهبری ائتلاف کشور‌های مثلمان بر علیه تروریزم ) و چین است. جناب توکلی، قصابی تمام کامنت‌های من را، یا احتکار می‌کند یا حذف میکنند. مردم باید بدانند چه فاجعه‌ای در راه است.

نوشته شده توسط: peerooz

جناب lachin, خیلی با مزه است. شما واقعا " وقت تان را در کوچه پیدا کرده اید " که به این قمپز در کردن های بی معنی نه تنها توجه بلکه پاسخ میدهید ؟ آیا واقعا فکر میکنید این حرفها ارزش پاسخ دارد ؟ نمیدانم. ولی میدانم که در جاهای دیگر دنیا یک رییس جمهور جدید با همسر هم سن دخترش و رییس جمهور جدید دیگری با همسر هم سن مادرش به عیش و کامرانی مشغولند و ما در اینجا بر سر لحاف ملا زد و خورد میکنیم.

نوشته شده توسط: lachin

دوستان... همانطور که متوجه هستید به موازات دانشمندان محترم که زبان ترکی را لهجه ای از زبان مغولی « ثابت» کردند و آزربایجانی ها را از نظز ( ژنتیکی دقیقآ عرب ) تشخیص دادند, حال میرسیم به دست آوردهای ادبیات سیاسی ایران... آقای ناصر کرمی , این ژورنالیست مدرن و (( دموکرات )) که چندی پیش نوشته بودند ( کاری نکنید که ایران را به جهنم تبدیل بکنم ), این بار می نویسند که «« .....ها باید بدانند قبل از آنکه بتوانند کوچکترین زخمی بر پیکر سرزمین ایران وارد کنند، قبله گاه آنها یعنی ترکیه را درهم فرو خواهیم ریخت و آنرا تجزیه و تکه پاره خواهیم کرد....»» راستی به جهنم تبدیل کردن ایران و درهم پاره فرو ریختن و تکه پاره کردن کشور ترکیه از چه نوع ( دموکراسی) حاصل میشود؟. آیا این دموکراسی از نوع حقوق بشر (( کوروش )) نیست ؟ایشان فقط یک بار به برنامه

گوناز تی وی زنگ زدند که آقای توکلی میهمان این برنامه بود وبحث در راجع به (( فرهنگ و زبان )) بود. این ژورنالیست مدرن و دموکرات بجای بحث در باره زبان و فرهنگ , خواستار کوچاندن آزربایجانی ها از وطنشان را کردند. باری... تا زمانی که دموکرات های همچون این اشخاص وجود دارند, انقلاب پیگیر ادامه خواهد داشت.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه
پوزش میخواهم که درد های « ما آذربایجانیها» شده قصه اصلی کرم. و لاجرم توضیحات ما.
« آتش کرم، توستی کرم، یان کرم!»

«ضد ترک بودن- ضد ترکیسم بودن»:
ضد ترک یعنی ضد یک انسان بودن، ضد فرهنگ آن انسان بودن.
یعنی « دشمن فرد و فرهنگ اش بودن» . که کاری ضد انسانی و جرم است.
اما ضد ترکیسم بودن یعنی رد ترکیسم کردن. یعنی قبول نکردن «یک ایده لوژی ». هر کس حق دارد چیزی را قبول یا رد کند.
قبول یا رد کردن مثلا فلسفه ترکیسم ، ربطی به قبول کردن یک فرد به عنوان انسان ندارد.
فلانی ترکیست است. ترکیسم را به عنوان عقیده رد میکنم اما خود فلانی را به عنوان شخص و انسان قبول دارم.
پس ترک بودن چیز دیگری ست. و ترکیست بودن هم چیز دیگر.
ترکیست کسی ست که به مکتب «ترکیسم، پانترکیسم، بوزقوردیسم و تورانیسم» اعتقاد دارد.

اما صرفا نمی توان گفت چون فلانی مخالف اردوغان است پس ضد ترک است. یا ضد ترکیسم است.
فلانی ممکن است مخالف کمال پاشا باشد ولی ترکیست حساب شود چون مکتب را قبول دارد ولی کمال پاشا را رد میکند.
پس ترکیست کسی ست که در کل به مکتب ترکیسم اعتقاد دارد.
ضد این مکتب بودن هم به معنی ضد ترک بودن نیست. مخالف اردوغان بودن هم به معنی ضد ترک و ضد ترکیسم بودن نیست.
فلانی ترکیست است چون در کل به مکتب مذکور اعتقاد دارد. گیرم رعایت مکتب کم میکند.

لغات را دقیق در جایشان استعمال کنیم.
قسمت قابل توجهی از سوء تفاهمات حل میشود.
نوشته شده توسط: peerooz

احتمالا بعد از ۱۲ سال تکرار همان حرفها جالب است که جناب دکتر انزابی میفرمایند " فکر می کنند که ما وقت مان را در کوچه پیدا کرده ایم که به نوشته های بی پایه و اساس اینها جواب بدهیم تازه اگر جواب بدهیم هم چون ضد ترک هستند شروع به مغلطه کرده و قبول نخواهند کرد. " و سپس برای نشانه کم هوشی ایرانیان - لابد خودشان ایرانی نیستند - آماری را ارایه میفرمایند که در زیر آن تصریح شده است که These results are controversial and have caused much debate, they must be interpreted with extreme caution. مشابها جناب کرمی و دیگران هم بحر طویل های مشابهی را حتی تا این لحظه آخر مینویسند.

عزیزان, بعد از این همه فتوحات دیگر کجا را میخواهیم بگیریم؟ آیا انصاف نیست که اقلا مقداری هم برای امریکا و دیگران بگذاریم که بیچاره ها سالهاست از بی مستعمراتی به سگ و گربه خوردن افتاده اند؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

« ترک» و « ترکیست»:
مسئله مهم دیگر توجه به مفهوم ترک و ترکیست است.
رحیم رییس نیا نوشته ای دارد تحت عنوان « ترک و ترکها» . میتوان از اینجا دانلود کرد:

http://ketabnak.com/book/24670/%D8%AA%D8%B1%DA%A9-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D9…

پژوهش ایشان هم نشان میدهد که « نام ترک» مفهوم « فرهنگی و زبانی» دارد ربطی به نژاد ندارد.
نظر میدهند ترک احتمالا از مصدر törəmək ( زاده شدن ، به وجود آمدن) آمده است. یا از مصدرهایی نزدیک به آن. و حتی از مصدرهای دیگر .
در هر حال معنی نژادی ندارد. نام زبان و نام طایفه بوده است.

مردمانی که یا طایفه هایی که نسل به نسل با زبان یا زبانهای ترکی صحبت میکردند ترک نامیده شده اند. و طایفه یا طایفه هایی
در پیش از میلاد هم به نام « تروک» وجود داشتند. بعد ها مردمان این شاخه های زبانی نامهای خاص نیز پیدا میکنند. مانند تاتار، ترکمن، و اوغوز و غیره و غیره. آنها را با نام محل زندگی شان نیز صدا میزدند. ترکستانلی و غیره.
در 10 پانزده هزار سال پیش از میلاد جمعیت کم و قبایل هم قلیل بود. بعدها جمعیت ها زیاد و زیاد شدند و از یک یا چند طایفه و شاخه ی زبانی خلق ها و زبانهای مختلف نزدیک یا دوربهم پدید آمدند.

اینکه یک نفر با تعلق به زبان و فرهنگ و طایفه یا خلق و ملت، خود را ترک بنامد و یا او را ترک نامند. هیچ چیز منفی ندارد.
فقط کلمه یا نام ترک وقتی مشکل ساز میشود که بار ایده لوژیک میگیرد. و شخص ترک تبدیل به ترکیست میشود.
من از زاویه زبان و خانواده، ده و طایفه ترک هستم ، نسل به نسل- ولی ایده لوژی مکتب ترکیسم را قبول ندارم. یعنی راحت ترکم ولی ترکیست نیستم. ترکیست کسی ست که به مکتب و تئوری های ترکیسم باور دارد.
من زبان و فرهنگ و تاریخ و سرزمین و غیره و غیره ی خود را دوست دارم چیز منفی هم باشد نقد میکنم . علاقه ی زیاد هم به خلقهای دیگر که به شاخه ای از زبان ترکی صحبت میکنند دارم ولی تئوریهای سیاسی و ایده لوژی ترکیسم را نمی پذیرم.
حقوق بشر را قبول دارم ولی ، ایده لوژی شده اش را رد میکنم. دو چیز متضاد اند.
ترک بودن هم با ترکیست بودن دقیقا این شباهت را دارد و متضادند.
---
«چشم بندی» : گؤز باغلاما:
میکوشند ترک بودن را « ترکیست بودن» قالب کنند. قصه رنگ کردن گنجشک است که بجای بلبل میخواهند بفروشند. در فلسفه مغالطه یا سفسطه گویند. ترک بودن تر کیست بودن نبوده و نیست و نمیتواند نیز باشد. اینجا ترک بودن فاقد ایده لوژی ست.
ولی ترکیست بودن ایده لوژی را دارد.
در ایده لوژی ، « فرهنگ» هست که به دینک( دین کوچک) تبدیل شده است. اما در ترک بودن فرهنگ هست ولی صورت ایده لوژیک ندارد.
مانند فرهنگ ایده لوژیک و غیر ایده لوژیک. مانند مثال حقوق بشر ایده لوژیک و غیر ایده لوژیک.
مسئله اینجا « ایده لوژیک کردن- و نکردن» است. که یک نگاه با سیستمی از نظریات است.
مطالعه بیشتر: «نگاه ایده لوژیک»
http://www.iranglobal.info/node/23694
نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی دلم میخواهد این خانم یا اقا فقط یک سند از کمکهای سعودی و ترامپ به کردها، مجاهدین و جیش العدل را ارائه دهد و اگر ندارد چگونه انتظاردارد که ما حرف او را که اتهام است و دقیقا مثل اتهامات وزارت اطلاعات و دولت ایران ایران است، را قبول کنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

چشم جناب آ الیار عزیزبا پوزش حق با شماست بنده خودم هم مخالف اعدام و مرگ دیگران هستم این به علت وحشت بنده از جنگ داخلی در ایران است ولی یاید گفت خداوند نژاد پرستان را به راه راست هدایت به کند نه مرگ. نه باید آرزوی مرگ کسی را کرد اخلا قا کار نادرستی است.
شاد باشید انزابی

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

سرتاپای پان بوزقوردها و تجزیه طلبان آذربایجانی با حاکمیت رژیم ضدملی و ضدانسانی جمهوری اسلامی گره خورده است.
پان ترکیسم و تجزیه طلبی آذربایجانی، چماقی هستند در دست آخوندهای حاکم برای سرکوب ایران دوستی.
رژیم جمهوری اسلامی از یک سری قوم پرست و جدایی طلب فاشیست به صورت کنترل شده استفاده میکند و اصلاً هم بدش نمی آید که پان بوزقوردها (البته به صورت کنترل شده) وجود داشته باشند. چرا؟چون که هزینه براندازی را بالا ببرند و به خلق ایران سیگنال بدهد: اگر ما نباشیم پان ترک ها و پان عربها و پان کردها و جانوران دیگر ایرانتان را تکه پاره میکنند، پس بگذارید ما باشیم!

نوشته شده توسط: Anonymous

(بقیه از نظر 1): 2- زبان : این نزاد پرستان آریایی نسب فکر می کنند که ما وقت مان را در کوچه پیدا کرده ایم که به نوشته های بی پایه و اساس اینها جواب بدهیم تازه اگر جواب بدهیم هم چون ضد ترک هستند شروع به مغلطه کرده و قبول نخواهند کرد. اگر معتقد هستند که زبان ترکی لهجه مغولی است و مدارک کافی دارند. مقاله ای در
International Journal of Linguistics یا ژورنال های بین المللی دیگرمنتشربکنند اگر گفته این نژاد پرستان درست باشد موسئولین زورنال تحقیقات می کنند و منتشر می کنند آن موقع همه می فهمند که سفسطه می کند وکه دروغ گو است به نوشته های هر ننه قنبزی که نباید جواب داد.یکی از فاکتور هاییکه میتوان دو زبان را لهجه هم نامید که در افعال مشترک باشند نه فقط وازه های دیگرجون اسم صفت به راحتی در زبان ها نفوذ می کند ولی فعل مقاومت میکند مگر دوزبان ریشه مشترک داشته باشند

که اکثر افعال دو زبان مشترک باشند. و گرامر وزمان سازی هم مشابه باشدوفاکتور های دیگر. مثلا نزدیک به 60% واژه های زبان فارسی از عربی امد ه ولی چون افعال مشترک بسیار کمی دارند. نمیتوان زبان فارسی را لهجه عربی دانست. زبان های اورال آلتایی به دو گروه 1-اورالی (ساموئید-فین اوگور) 2- آلتاییک (کره ای-مانچو تونقوز-مغول-ترک) این زبان ها ریشه مشترک دارند و نمیشود گفت کدامش لهجه دیگری است.
3- ژنتیک: بعضی از دوستان درک نادرستی از دولوپ ژن های معرف هپلو گروپ های انسانی دارند اینها فکر می کنند مثلا اگر از ایرانیان آزمایش ژنتیکی بشود عده ای آریایی عده ترک و غیره خواهند بود نه هر انسان شامل تمام ژن های معرف هبلو گروپ های انسانی هستند بعضی از این ژن ها در صد بالایی دارندکه این انسان را در آن هبلوگروپ قرار می دهند و بعضی ها کم .اگر باور ندارید با 23andme.com تماس به گیرید و ازتان آزمایش ژنتیکی اجدادی بکنند که نتیجه اش در صد هبلو گروپ های انسانی خواهد بود نه صد درصد از یک هپلو گروپ. این به دو دلیل است 1- انسان ها به مقدار زیادی در اثرمهاجرت و جنگ ها تجاوز به زنان شکست خورده مخلوت شده اند. 2- تمام ژن های معرف هپلوگروپ انسانی در انسان ها رشد کرده است بعضی ها با توجه به شرایط غذایی آب وهوایی و غیره کمتر رشد کرده و بعضی ها بیشتر رشد کرده که این فرد در آن کاتاگوری که رشد بیشتری داشته قرار می گیرد. شاد باشید انزابی
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در این نوشته کلاً به «مشکل ایده لوژی »، که مشکل اساسی ست پرداخته شده است.

قبلا گفته ام لازم است آلترناتیو آن روشن شود، که نویسنده « دموکراسی» یا به قول من « دموکراتیسم» را اشاره کرده است.

بله هر کس میتواند طبق پژوهش هایی که در مورد انتخاب تئوری آلترناتیو ، میکند، نه تنها به تئوری دموکراتیسم ، بل به تئوریهای
دیگری هم برسد مانند « سوسیال -دموکراتیسم» یا « سو سیالیسم دموکراتیک» ، و غیره.
مهم پایه تئوری ست که بر اساس « دموکراتیسم » و « ارزشهای اخلاق انسانی» و « تبعیض زدا و عدالت اجتماعی خواه» و دارای این قبیل ارزشهای انسانی باشد. تئوری هایی که پایه های « دموکراتیک- و انسانی» دارند راحت تر میتوانند متحد شوند.
درجهان میشود از آن دفاع کرد.
با تئوریهای کاملا متضاد ائتلاف و جبهه ممکن نیست.
راست و چپ ضرورت دارد به هم نزدیک شوند. و این هم با « نقد تئوریهای متقابل» ممکن است.

فکر میکنم نقد متقابل میتواند راه جبهه را هموار کند.
------
از مسایل مشکل ساز در تئوری یکی هم « شخصیت پرستی» ست. که آشنایی با شخصیت هم سطحی باشد ، عملا تبدیل به
« نام پرستی» میشود. این هم در فرد « توخالی گری» ایجاد میکند. و شخص به راحتی در تور « عوام چیلیق» یا عوام گرایی
قرار میگیرد. که فاجعه آمیز است.
راه این است که بت ها را بشکنیم. بتی وجود ندارد. همه کمی کوشیده اند با « منفی و مثبت ها»ی خود.
هیچکس هیچ چیز نمی داند. چون هر مشکلی نو است. ابعاد زیاد دارد. مهم ترین بعد را لازم است تشخیص داد.
کلید قفل ها را باید باهم پیدا کنیم. هیچ کس بت نبوده و نیست. بتها را
دیگران برای خودشان ساخته اند و آنها هم بعدها مانع آزادی و پیش رفت انسانها شده است.
----
نام پرستی، شخصیت پرستی، ایده لوژی پرستی و مانند اینها را باید بدور ریخت. از چیزی نباید ایده لوژی و نام ( به عبارت دیگر- همان بت) درست کرد. که تبدیل به مانع، گیوتین، دین، و خرافه شود. پدیده ی رهبر گرابی در حکومت و در کره شمالی یا جاهای نظیر اینها، مثال قابل توجهی ست. ببینید به چه شکل زشتی درآمده. شده همه اش تملق تملق تملق.
قبل از اینکه استقلال عمل جمعی، خلقی و ملت مان را ، فراهم بکنیم
ضرورت دارد « شخصیت مستقل» خود را بسازیم. «فکر مستقل» خود را بسازیم. و « عمل مستقل» خود را.
اگر استقلال را در سینی نقره به آدم شخصیت و نام پرست بدهی آن را به « وابستگی» و « گند» تبدیل میکند. به قبرستان و نیرنگستان مبدل میکند.
---
مشکل «عدم پژوهش»
ضرورت دارد یک فعال قبل از پرداختن به هر «تئوری» روی « چیزها»، « فکرها» درست و حسابی پژوهش کند.
مطالعه کند، تحقیق کند، راستی آزمایی ها را ببیند ، تست و آزمایش کند . دهها و صدها سئوال طرح کند تا به نتیجه ای برسد.
هوایی نمیشود. در « پالچیق»گیرمیکنیم. و عاقلانه نیست. تا شخص خودش با تحقیق به چیزی نرسد نباید سخن دیگری را قبول کند.
----
یک مثال ساده: دوستی میگوید « در فلان مورد بنویس لازم است».
ولی زحمت تحقیق به خود نمیدهد که ببیند آیا فلانی در آن مورد چیز نوشته یا نه؟
زحمت پژوهش پشت سخن اش نخوابیده، ندارد؛ پس عمل میشود هوایی سخن گفتن.
این مثال در همه ی زمینه ها تکرار میشود. در اکثر آدمها تکرار میشود. و ما می بینیم در یک جنبش با
مشکل « عوام چیلیق» عوام گرایی روبرو شده ایم. آنکه در جلو میدود خالی ست. آنکه در عقب میدود خالی ست.
ما با لشگری از آدمهای خالی، بدون توشه ی فکری مواجه میشویم و پای در گل میمانیم. و بلاها برسرمان فرو میریزند.
هیولای فاشیسم اینجا ست که برمیخیزد.
---
امید وارم همه ی دوستان بکوشند آسیب یابی کنند. شاید به نتایج بهتر و مشکل گشایی برسیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

منم بابک خرمدین از آذربایجان :زبان ترکی زبان کارگری است همانند زبان اسپا نیا نی در آمریکا یا ترکی در آلمان متاسفانه با پین بودن سطح سواد و آگاهی در میان کارگران فریب دادن آنها بسیار ساده است از آ ن بد تر همین قشر کارگر در چنگال اسلام امپریالستی ناخواسته اسیر است با یک نگاه به قانون کار ایران و مفا د آن حکایت از بی پناهی این قشر زحمت کش دارد. روشنفکر های اجاره ای جنگ طلب ترک هم که از راه دور خط میگیرند بله آ نهایی که خمینی گجستک را در ماه رویت میکنند و نهار وشام را در نزد شیوخ نجد و شام "عربستان سعودی"میل میفرمایند در صدد فریب وعوام هستند . اما خوشبختانه آذر بایجانی فریب مجمع الجزایر ترک بی نام و نشان بی هویت مهاجم به ایران سرزمین را نمی خورند حال چه مذکر باشد چه مو ئنث. پاینده و جاوید باش ایران ما در ایران

نوشته شده توسط: Anonymous

سخنی چند به زبان شناسان و نژاد شناسان قلابی : دوست عزیزم آقای توسط A عزیزضمن سلام این نژاد پرستان آریاپرست ضد ترک باید بدانند هرتغیری که در ایران توسط مردم ایران رخ بدهد بدون نقش ترک ها عملی نیست .از این نژاد پرستان فارس آریایی نسب به غیر از دروغ و ضدیت با ما ترک هاهیچ توقعی نمی توان داشت (با پوزش از هم وطنان فارس) چون که اینها ازاعراب تو سری خوردند. از مغول ها تو سری خوردند از تر ک ها تو سری خوردنداز امیر تیمور تو سری خوردند به خاطر همین از مردم غیر فارس غیر آریایی نفرت دارند وبرای مخفی نگه داشتن هویت تراشی دروغین خودشان مجبورند هویت زبان و نژاد دیگران را زیر سوال ببرند. بدون هیچگونه مدرکی پاسارگاد را آرامگاه کوروش می دانند بدون هیچگونی مدرکی 7 ابان را روز تولد کوروش می دانند. کوروش بدست تمریس ملکه ترکان ماساژت در قفقاز کشته وسرش بریده شد که امکان آوردن جنازه اش به

پاسارگاد نبود. غذا به قدری شور شده که آشپز هم فهمیده . نقاشی پیتر پاول یاد آور بریدن سر کوروش است ماجعه شود.
http://www.mfa.org/collections/object/head-of-cyrus-brought-to-queen-tomyris-32755
و به خاطر ارزای عقده های حقارتشان خودشان را متمدن تراز بقیه مردمان دنیا می دانند واداعا دارند که اسکندر اعراب مغول ها ترک ها امیر تیمور وو اینها را کشتند ولی خودشان هر کجا که کشتار کردند رابر حق می دانند به زبان نمی آورند. مغول ها بیشترین کشتار را از ما ترک ها کردند چون که جنگ مغول ها با سلطان محمد خوارزمشاه بود که ارتش ترک بود نه فارس من نشنیدم یک ترک بگوید مغول ها مارا کشتند. ترک های ترکیه در جنگ با متفقین نزدیک به 3 ملیون نفرتلفات دادند من نشنیدم یک ترک به گوید انگلیسی ها ما را کشتند. این ها چه ملتی هستند که همه آمده اینها را کشته. ما ترک ها ایران را از اعراب گرفتیم نه از فارس ها (ما ترک هاهیچ زمان با فارس ها نه جنگیدیم بغیر ازلطفعلی خان زند که آنهم لر بود چون فارس ها در قدرت نبودند) وزبان ایرانیان هم می رفت عربی بشود ترک های غزنوی زبان تاجیکی( زبان هندی دری تاجیکی= شاخه ای از زبان سانسکریت هند) را تاجکستان به ایران آوردند تقویت کردند واعراب را از ایران بیرون ریختند پاداششان هم شد ترک خ... اینهاهمیشه اداعا کردند که از بقیه مردم دنیا هم با هوش تر وهم متمدن تر هستند ترک آدم کشند و خ... اعراب ملخ خور و کرد ها بز کوهی شمالی ها بی غیرت وووو. نزاد پرستان آریایی نسب به خاطر عقده های حقارتی که دارند خودشان را با هوش تراز یقیه ملت ها می دانند از جمله مغول ها ترک ها عرب ها ووو در صورتیکه تحقیقات متوسط هوش مملکت ها برعکس این را نشان می دهد. متوسط هوش عده ای از مملکت ها از این قرار است: ایران =84 و مغولستان =101وقازاقستان=94وقبرس=91و ترکیه=90و جمهوری آذربایجان=87و عراق =87وترکمنستان=87وازبکستان=87و کویت=86و اریتره=85ویمن=85وعربستان سعودی=84 مراجعه شود به
https://iq-research.info/en/page/average-iq-by-country

1- بافت نزادی ایرانیان: ایرانیان اساسا از سه نژاد آریایی- ترک و سامی تشکیل یافته اند. آریاییان نه مال ایران هستند نه مال خاورمیانه و به این منطقه مهاجرت کرده اند. بخشی اریایی اروپا هستند که حدودا 2536 سال پیش از استپ های روسیه به ایران مهاجرت کرده اند (بخشی از نژاد اسلاو مثل روس ها و صرب ها) که دولت هخامنشی را بوجود آورده اند. بخش دیگرشان اریایی های شرق هستند که از طریق پاکستان و افغانستان وارد ایران شدند که دولت ساسانی را بوجود آوردند. مردمان ایران اساسا از نژاد ترک و سامی هستند اساسا این مردمان قبل از شروع کشاورزی و دامداری در مناطق قفقاز ودره تبریز ساکن بودند که بعد از شروع دامد اری و کشاورزی به بقیه مناطق ایران کشور های عربی و اسیای میانه مهاجرت کرده اند چون امکان زندگی در این مناطق قبل از کشاورزی و دامداری وجود نداشت چون بعلت صحرایی بودن نه امکان شکار بود ونه درخت میوه ای بود که تغذیه بکنند منطقه قفقاز و آذربایجان جنوبی بعلت روییدن درختان میوه گردو بادام و غیره وکوهستانی بودن که امکان شکار را فراهم می کرد منطقه ایده آلی بود برای زندگی. چون حیوانات را به طرف پرت گاه سوق می دادند و پرت شده و شکار می کردند. به خاطر این است که مردمان این مناطق دارای هپلو گروپ غیر آریایی و مشابه هم هستند. (بقیه در نظر 2)
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی, کامنتهای من چه شد؟ چرا منتشر نمیشود؟ حقیقت را نوشتم آقای دموکرات؟ ترسیدید؟

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران
حمله معدنچیان خشمگین به خودروی روحانی
صبح امروز یکشنبه ۱۷ اردیبهشت (۷ مه) کارگران و خانواده‌های معدنچیان کشته شده در استان گلستان به خودروی روحانی رئیس‌جمهور شیاد رژیم که 5روز بعد از فاجعه انفجار در معدن و کشته شدن دهها تن از معدنچیان، در یک اقدام نمایشی به محل رفته بود، حمله کردند. آنها با پرتاب سنگ و کوبیدن مشت و چوب بر خودرو او، خشم و انزجار خود را نسبت به سران جنایتکار رژیم که کمترین توجهی به درد و رنجهای بیشمار کارگران ندارند، به نمایش گذاشتند. روحانی در حالی که خودرویش آسیب دیده بود، مجبور شد به سرعت صحنه را ترک کند. خانواده یکی از قربانیان فریاد می‌زد: «چند روز پیش او کجا بود؟ آمده است رأی جمع کند؟ من برادرم را می‌خواهم، چند روز قبل او کجا بود؟»
یکی از کارگران خشمگین خطاب به روحانی گفت: «40 معدنچی مردند، ۱۷۰ بچه بی‌پدرشدند، ۴۰ زن بیوه شدند، چند

سال پیش آمدیم دادگاه آزادشهر شکایت کردیم ما را زدند... پارسال آمدیم فرمانداری با خانمهایمان و بگوییم ۱۴ ماه است که حقوق نگرفته‌ایم، می خواستیم حقمان را بگیریم یعنی تو رئیس‌جمهور متوجه نشدی؟ من۲۰ میلیون از این شرکت طلب دارم اما ۱۰ هزار تومان ندارم که فرزندم را دکتر ببرم... کارگر ۲۰ تا ۲۵ سال در معدن کار می‌کند و بعد از ۲۵ سال که بازنشسته می‌شود تنها یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان حقوق بازنشستگی می‌گیرند... رئیس‌جمهور اصلاً می دانی معدنکار یعنی چه؟ یک‌سال کار می‌کنیم شش ماه بیمه می‌دهند، دست آخر هم بیمه آرایشگری و کتابداری می‌دهند ولی سقف بیمه کار زیان آور به ما نمی‌دهند».
بسیج سرکوبگر وابسته به سپاه پاسداران که سهامدار اصلی این معدن است با سکوت درصدد لاپوشانی نقش خود در این فاجعه است. مقامات دولت روحانی از ربیعی وزیر کار تا نعمت‌زاده وزیر صنایع و معاون به شیوه‌های مختلف سعی دارند بر ابعاد فاجعه سرپوش بگذارند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
17اردیبهشت 1396 (7مه 2017)
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

کمونیستها و کارگران ایرانی میهن دارند و میهن دوست می باشند و هرگز خواهان تجزیه و تکه پاره شدن ایران نیستند.
وطن یا میهن یعنی یک محیط سیاسی،فرهنگی و اجتماعی معین که نیرومند ترین عامل در مبارزه طبقاتی کارگران است و کارگران نمی توانند نسبت به آن و سرنوشتش بی تفاوت باشند .کسی که عشق به میهنش دارد، نه عشق به گاو صندوق پول و غارت ثروت میهن و خیانت به منافع زحمتکشان، میهن دوست است. چنین میهن دوستی انترناسیونالیست نیز می باشدکسی که وطن خود را دوست ندارد نمی تواند وطن کارگران دیگر کشورها را دوست داشته باشد و در نتیجه نمی تواند انترناسیونالیست باشد. مزدوران چپ نمایی که زیر عنوان "حق تعیین سرنوشت " خواهان تجزیه و تکه ، تکه ایران می باشند، اپورتونیستهایی بیش نیستند که نقشه های امپریالیسم و صهیونیسم را برای تجزیۀ خاورمیانه تبلیغ می کنند و پیش می برند . این مزدوران چپ نما نمی خواهند سر دربدن میهن

ما ایران باشد.
مارکس و انگلس در مانیفست به درستی اشاره کرده اند که :«"مبارزه پرولتاریا بر ضد بورژوازی در آغاز، اگر از لحاظ معنی و مضمون ملی نباشد از لحاظ شکل و صورت ملی است. پرولتاریای هر کشوری طبیعتا در ابتدای امر باید کار را با بورژوازی کشور خود یکسره نماید". به این اعتبار مبارزه پرولتاریا اگرچه در مضمون انترناسیونالیستی است اما در شکل ملی وکنکرت است وباید ابتدا تکلیفش را با بورژوازی خودی یک سره کند."» مارکس وانگلس در سالهای بعد از انتشار مانیفست بارها از مبارزه میهندوستان ایرلندی دردفاع از وطنشان درمقابل انگلیس دفاع کردند ، همینطور از میهندوستی مبارزان لهستانی . همه اینها خط بطلانی بر نظریۀ انحرافی که کمونیستها و کارگران میهن ندارند می باشد.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

ما یک ملتیم و یک خلقیم و آرمانمان سرنگونی رژیم ضد بشری و فاشیستی جمهوری اسلامی است. در ایران ملت های دروغین ترک و بلوچ و عرب و... وجود ندارد. ما یک ملت هستیم به نام ملت ایران.
شرم آور ترین مطالب علیه تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانیان به طور همزمان از سوی رژیم ضد انسانی و ضد ایرانی جمهوری اسلامی از یکسو و منفورترین گروه بیگانه گرای تاریخ ایران یعنی فاشیستهای پان ترک و تجزیه طلبان آذربایجانی از سویی دیگر انتشار می یابد. افسار این پانترکها (موسوم به حرکت ملی آذربایجان جنوبی) در دست وزارت اطلاعات بدنام آخوندی و اطلاعات سپاه پاسداران ضد خلقی است و همچنین به پابوسی اردوغان فاشیست اسلامگرا و الهام علی اف فاسد نیز می روند. به هیج وجه نباید در مقابل فاشیستهای پان ترک و تجزیه طلبان آذربایجانی و دیگر تجزیه طلبها کوتاه آمد. اینها جوری وانمود می کنند که حقوقشان از دست رفته، اما این را نمی گویند که در

طی این 39 سال حاکمیت ننگین آخوندی، حقوق تک تک ایرانیان پایمال شده است؛ وجود هر روز رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی ، خود یعنی از دست رفتن حقوق تمامی ایرانیان از هر قوم و زبانی.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

با تشکر از هموطن عزیز آقای صابری گرامی
در صحنۀ سیاسی اجتماعی ایران یک راهکار بیشتر وجود ندارد. در یک کلام نه آخوندجلاد (رئیسی) نه آخوند شیاد (روحانی). یک و فقط یک راهکار و آن هم سرنگونی تمامیت رژیم پلید و ضدبشری جمهوری اسلامی با همۀ باندهای مافیایی آن است.
مردم ایران باید قبول کنند که شرکت در خیمه شب بازی انتخابات آخوندی و مزخرفاتی مثل اصلاحات گام به گام معنی نداردو یک کلاه شرعی است،تبلیغات افرادی مانند اکبر گنجی ، احمد پورمندی ، ابراهیم نبوی، زیبا کلام و امثالهم در امتداد به انحراف کشاندن مسیر تحریم انتخابات از جانب مردم است،بجای ترساندن مردم باید در کنار آنها ماند و تشویق شان کرد که در انتصابات آخوندی شرکت نکنند و مرحله بعدی مبارزات را که اعتصابات عمومی و مبارزه مسلحانه توده ای است را آغاز کنند و رژیم قرون وسطایی آخوندی را به زباله دان تاریخ پرتاب کنند . در راه آزادی خلق ایران

باید جان برکفانانه مبارزه کرد.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دکتر انزابی عزیز،
در برخی از کامنت های شما شعار « مرگ بر نژاد پرست» تکرار میشود.
محض اطلاع بدانید که : سایت ایران گلوبال مخالف مجازات اعدام است. و از شعارهای « مرگ بر»
دوری میگزیند.

نوشته شده توسط: Anonymous

Eza يولداش
تشكر از كامنت هاي شما كه از يك مقاله هم تاثير كذارتر و فرموله تر بودند، فكر ميكنم شما خلاصه وإر مشكلات را نشان داده و راه حلها را مشخص كرديد ، در واقع شما الترناتيوي تازه به جنبش ملي در آذربايجان آرائه داديد، بر أساس اين تفكر احزاب زيادى جه ناسيوناليست، جه سوسياليست ، جه سوسيال دمكرات و جه كاركري و جه احزاب زنان بر محور اذربايجانيكري و بر محور دمكراسي إيجاد شوند، خوشم امد جون شما جسورانه يك تفكر و يا ايدولوزي را كه صد سال در تركيه و دولت حاكم نقش داشته را به جالش كشيديد، نه تنها قسمت اول كامنت ها برايم جالب بود بلكه قسمت اخر نوشته در رابطه با مرد سالار بودن جريان راست، مرد سالار بودن جنبش ناسيوناليستي و ضد زن بودن بانتركيسم خيلي برايم خيلي تازكي داشت،

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر شما دوشکی گرامی. من مردد بودم که بین بد و بدتر به روحانی رای بدهم اما با خواندن این مقاله روشنگری شما دریافتم که ما مردم ایران فقط بازیچه این رژیم آخوندی هستیم . بایستی ارزش رای خود را بدانیم زیرا که رای ندادن هر یک از ما یک نه به دیکتاتوری و یک تو دهنی به ولی فقیه خامنه ای است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی شما میتوانید شب و روز داد بزنید و لی آردوغان را ملت تورکیه اعم از تورک و کرد اتخاب کرده اند اما شاه شمارا ملت از ایران انداختند بیرون. اینکه می نویسید احمد اوبالی پولشوئی میکند ,لطفا در این باره کمی بیشتر توضیح دهید که اوبالی پول را از کجا می آورد و کجا آنرا میشوید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

در واقع این جوانان سکولار میخواهند با استفاده از نوعی «طنز خرابکارانه» واژه های جهاد و جهادیسم را آلوده و ناپاک و متزلزل سازند. ولی در این مقولات من هم با نظرات ائلیار گرامی موافقم. بعضی ترمها چنان زشت و ناپاک شده اند که حتی با آب زمزم نیز قابل شستن و پاک کردن نیستند، حتی در مقولات و مبارزات زبانی طنزگونه. یعنی ضرر استفاده از این ترمها بیشتر از نفعشان است، بعنوان مثال ترمهایی مانند جهاد/ایسم، بوزقورد/ایسم، سلفیسم، پان ژرمنیسم، پان آریانیسم، پان تورکیسم و غیره.

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب آقای کیانوش توکلی، در اینکه شما قلب و سرشتی پاک دارید و انسانی دمکرات هستید هیچگونه شکی نیست، ولی هر دمکراسی حد و مرزی دارد و یک حکومت و یا ارگانی قوی این دمکراسی را پاسداری میکند، امّا هر گاه هر دمکراسی از پشتوانه ای قوی برخوردار نباشد،
کیج اندیشان و نا بخردان و دیکتاتورها از آن سوء استفاده میکنند و آنرا از پای درخواهند آورد، شکل گیری نازیسیم و به قدرت رسیدن هیتلر در آلمان نتیجهء همین پروسه بود.
در ترکیه رجب طیب اردوغان هم پیامد همین پروسه است، سایت ایران گلوبال هم سرو سامان شرایط کنونی و درونی ترکیه را بخود گرفته که دستخوش فرهنگ تُرک تباری شده است، سایت ایران گلوبال مانند پارلمان ترکیه گرفتار جنگ و دعواهای نمایندگان تُرک تبار شده است که همدیگر را کتکاری میکنند و اوضاع مجلس را بهم ریختند و می ریزند.

بنا به تجربیات تاریخی و مطالعات دقیق تاریخ تُرک تباری و بنا به تجربیات 30 ساله در آلمان، شما از این مردم انتظار و توقع دمکراسی و فرهنگ گفتگو و همزیستی مسا لمت آمیز را نداشته باشید

در پاسخ به یکی از کاربران نوشته اید که اگر سایت ایران گلوبال را ببندیم و آن در و تخته کنیم، مگرا آقای احمد اوبالی دست از تجزیه طلبی بر میدارد و یا تلویزیون گوناز بسته میشود.

شما بیش از اندازه و تصور به جنبش آذربایجان و به افرادی مانند آحمد اوبالی اهمیّت داده و میدهید.
اگر سرزمین و ملّتی تحت تأثیر هزارانی مانند احمد اوبالی با ساز و کرنالش قرار گیرد آن ملّت باید زنده زنده گور خود را بکند. اصلا احمد اوبالی چه کسی هست ؟، من با حضور شما یک شب با ایشان صحبت کردم، ایشان فردی بیسواد و بازاری میباشد که میتواند شاید سرمایه هایی را خلاف مانند حسین ضراب و یا بابک زنجانی از اینجا به آنجا جابجا کند و پولشویی کند.
شما باید بحث آذربایجان را کمی وسیعتر بررسی کیند، که تلویزیون گوناز و افرادی مانند احمد اوبالی ستون چهارم و بخش سایبری یک جنیش پسامدرن تُرک تباری و اسلامگرایی در منطقه و خاورمیانه است، سه ستون و پایه های دیگر این جنبش عقب مانده و بازدارند و فاشیستی، حکومت اسلامی ترکیه به رهبری اردوغان، نظام جمهوری اسلامی به رهبری خامنه ای در ایران، و جمهوری بادکنکی آذربایجان در قفقاز است. فعالیّتهای تلویزیون گوناز و افرادی بازاری مانند احمد اوبالی فقط و فقط در جهت حفظ نظام جمهوری اسلامی خامنه ای و در جهت سیاست کلان اسلامگرایی عقب ماندهء پان ترکیسم است.
فرهنگ و تمدن تُرک تباری با دمکراسی سازگار نیست و باعث نابودی و سلب هژمونی آنها در منطقه است. بدون دین اسلام و اسلامگرایی تاریخ و تمدن تُرک تباری در صحنهء جهانی پاک و محو خواهد شد.
ببینید، سطح بینش و زاویهء دور اندیشی مردمان تُرک آنقدر تنگ است، که برای جلوگیری از جنبش مردمان کُرد در ترکیه کل سیستم این کشور را تغییر دادند، و کودتا های مصنوعی را یکی پس از دیگری ترتیب میدهند و سرنوشت این کشور ترکیه را بر لبهء پرتگاه گذاشته اند.
من در چندین مقاله نوشته ام که جدایی آذربایجان از ایران راه حلّی منطقی و پایدار است، پس چرا احمد اوبالی ها فقط دادو ناله سر میدهند و جدا نمی شوند، چرا از دیروز و امروز تهران و سایر شهرهای ایران را از تُرک تباران بسوی آذربایجان شرقی و اردبیل خالی نمیکند،
مردم آذربایجان هیچ هنری جز شیعه گری قزلباش و حرمسراها و عقب ماندگی را به ایران عرضه نکرده اند، فقط سربار و مصرف کننده بودند و هستند و گذار به دمکراسی را سد کرده اند،
من دوباره تکرار میکنم ، تجزیه طلبی و گستاخی های امثال ....... ایران را برای مردم تُرک به جهنم تبدیل خواهد کرد.
احمد .....ها باید بدانند قبل از آنکه بتوانند کوچکترین زخمی بر پیکر سرزمین ایران وارد کنند، قبله گاه آنها یعنی ترکیه را درهم فرو خواهیم ریخت و آنرا تجزیه و تکه پاره خواهیم کرد، اکنون سیاست را چنان پیش برده ایم، که رجب طیب اردوغان بخوبی کارها رادر فروپاشی ترکیه پیش می برد.

احمد اوبالی بعدأ خواهند فهیمد که خمیر چقدر آب می برد.

نوشته شده توسط: peerooz

جناب صابری, فرمودید که " من به شما قول می دهم اگر روحانی چهار سال پیش بر سر کار نمی آمد، این سیستم آخرین نفس هایش را کشیده بود. ". این ادعا را چگونه ثابت میکنید؟ آیا در سوئد هم از این دوز و کلک ها وجود دارد و یا این فقط برای ما ایرانی هاست؟

نوشته شده توسط: Anonymous

این " آنونیموس" خودش دارد از طرفه ....و ...... توکلی را تهدید میکند ! معلوم است یازار تجزیه طلبان خیلی کساد است .
اگر توکلی بتواند" نه " بگوید ، به اینها تیر خلاص آخر زده شده است .
توکلی میتواند بدون شرکت در مصاخبه ، با ساختن فیلمی ، خودش اوبالی و گوناز را افشا کند و او نباید به دشمنان ایران کردیت بدهد.
روال کار اپوزیسیون ایرانی ، بایکوت تجزیه طلبان آذری و ستون پنجم بیگانه در خارج از کشور است .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی, حالا طبق نوشته شما, در بحث شما در گوناز تی وی از آقای آ.ائلیار که در این میان یکی از تخریبات چی های بزرگ است, اسم برده شود, آیا قای آ.ائلیار حاضر است با شرک کردن خود از طریق اسکایپ در این برنامه , از خود دفاع کند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای وحید! جنابعالی مثل جامعه شناسان ساده لوح خارج از کشور، افکار و آرزوهای خود را بجای سیاست خشن وتهاجمی پوتین میگذاری. پوتین با سیاستهای تهاجمی وهولناک خود، با لشکر کشی به اوستینای جنوبی اشغال خاک " گرجستان"، اشغال قلدر مابانه "جزیره کریمه"، اشغال شرق اکرائین، اشغال جزایر ژاپن، تجهیز ارتش متجاوز ارمنستان برای اشغال خاک آزربایحان، دخالت در سیاست کشورهای دیگر، حمایت از دیکتاتورهای جنایتکار رژیم منفور اسلامی تهران، در حقیقت اروپا و کل خاورمیانه و بطور کلی بشریت را در آستانه یک جنگ هولناک قرار داده است، بطوریکه اخیر یکی از سناتور های غرب میگفت؛ روسیه تهدیدی بزرگ برای جامعه جهانیست. این آقای پوتین با همدستی رژیم منفور اسلامی تهران، و دیکتاتوری مثل اسد، بیش از نیم میلیون مردم سوریه را در طول شش سال گذشته در سوریه قتل عام کرده است. اگر از من میشنوی کمی بیشتر در خصوص روحیات

و افکار ناسیونالیستی، مخصوصا مقام پرستی و شخصیت مستبد پوتین مطاله کن. شما بی آنکه افکار جنگ طلبانه وی را بشناسی از سیاست مخرب، از عملکردهای استبدادی وی که منطقه را به آتش کشیده در شعله های جنگ میسوزاند، حمایت کرده، تعریف و تمجید میکنی. چیزی که در شان یک فرد آگاه و بشر دوست نمی باشد.