Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

...... گرامی،
اینقدر از خودت تعریف نکن. اگر واقعأ طرفدار حرکت ملی هستی چرا با کسانی که به رسولزاده، اتاتورک، ائلچی بی حمله میکنند هم سنگر شده ای و کوچکترین اعتراضی نمی کنی؟ نکنه پشت پرده بده بستانهای رد و بدل شده است؟ به جای استفاده از اسامی مختلف و تعریف از خود و لقب استادی به خود دادن، اعتراضی بکن که فردایی هم وجود دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیارافندی! مسئول کامنتها! شما اینقدر آدم ترسوئی هستی که حتا حرئت نکردی، کامنتهای فرستاده شده مرا بعنوان مطلب جداگانه بصورت یکجا با تیتر نامبرده در صحفه ایران گلوبال نشر دهی. و آنرا بصورت منقطع در بین کامنتها گم وگور کردی! این است نمود شخصیت شما! شمائی که به دروغ دم از دمکراسی میزنی! آیا فکر میکنی در پشت پرده هر چه که دلت خواست قادری اعمال، و خوانندگان را خل حساب کنی. در ضمن تمام افکار پان ایرانیستی، فارس پرستی چاپلوسانه ات در حافظه اینترنت باقی است. اقدامات ضد آزربایجانی شما برای مردم آزربایجان مثل روز روشن است. فعلا با کاشتن بذر نفاق و نفرت علیه مردم آرزبایجان بوسیله لومپنهای چب نما، برای شونیسم و پانفارسیم شیرین کاری میکنی. فکر میکنی فردا به دوشت درجه خواهند زد. فکر میکنی فردا میتوانی از زیر نوشته های چاپلوسانه ات در بروی. در محضر مردم آزربایجان پاسخ گوی آنها تنها خودت خواهی بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

خیزش میلیونی ایرانیان برای باز پس گیری کشور از اهریمنان جمهوری اسلامی و پایان تجاوز به مام میهن.
وعده ی ما 26 اردیبهشت جنبش فداییان ایران به رهبری سعید شمیرانی.
26 اردیبهشت را فراموش نکنید.
https://telegram.me/saiedshemirani

نوشته شده توسط: Anonymous

عوام فریبی گوناز تی وی و مسئولین آن در بحث و گفتگوی روز
------------------------------------------------------------------
جنبش چپ و سوسیالیست آذربایجان بر این باور است که در آذربایجان جنوبی جنبش های مختلفی مانند
1- جنبش ملی
2 - جنبش کارگری
3 - جنبش زنان
4 - جنبش دمکراتیک و دمکراسی طلبی
5 - جنبش های دمکراتیک مدافعان مذاهب غیر شیعه
در عرصه مبارزه ملی و رهایی بخش آذربایجان ، سوسیالیستها و جناحهای چپ آن بر این باور هستند که جنبش ملی و دمکراتیک آذربایجان برحق، دمکراتیک، آزادیخواهانه و رهایی بخش است و این جنبش در جهت رفع نابرابریها و تبعیضات ملی بوده و در جهت تحقق شعار حق ملت تورک در تعیین سرنوشت خودش پیش میرود.

سوسیالیستها بر این باورند در جنبش ملی و دمکراتیک آذربایجان جنوبی جناحها ، گرایشات قکری و سیاسی مختلف سوسیالیستی، ناسیونالیست آذربایجانی، سوسیال دمکرات و ناسیونالیستهای افراطی و پانترکیستی و غیره با اهدافی ویژه حضور و نقش دارند.
سوسیالیستهای فدرالیست و استقلال طلب آذربایجان جنوبی تاکنون بیشتر به نقد ترکیسم_پانترکیسم و بوزقوردیسم که خطرناکترین جریان فکری و سیاسی در جنبش هستند پرداختند.
سوسیالیستهای آذربایجان جنوبی جنبش ملی آذربایجان را هرگز و هرگز فاشیستی معرفی نکردند بلکه فقط جریان سیاسی و گرایش ترکیسم - پانترکیستی را فاشیستی، نژادپرست و ضد دمکراتیک معرفی کرده اند و پانترکیستها را باعث ضعف و شکست جنبش ملی افشا کردند . سوسیالیستهای آذربایجان در صد سال گذشته ، از دوره خیابانی تا دوره پیشه وری و از پیشه وری تاکنون نه تنها با جنبش ملی آذربایجان دشمنی نکردند بلکه بزرگترین افتخارات را برای آذربایجان آفریدند.

در مباحثات روز ، گوناز تی وی و آقای احمد اوبالی مانند همه پانترکیستها به عوام فریبی پرداختند
1 - آنها تمامی جنبش های موجود یعنی جنبش های کارگری، زنان و دمکراتیک در آذربایجان ر ا انکار کرد ند و فقط جنبش ملی آذربایجان و موجودیت گرایش فکری خودشان یعنی جنبش پانترکیستی را دفاع کردند.
2 - مسئولین گوناز تی وی چنین وانمود کردند که در جنبش ملی آذربایجان گرایشات فکری ، سیاسی مختلف وجود ندارد و فقط یک گرایش فکری و تنها یک جریان فکری عمل میکند که آن هم جریان راست ، ناسیونالیست افراطی و ترکیسم است. آنها خود را صاحب و مالک جنبش ملی آذربایجان میدانند. آنها جنبش ملی آذربایجان را همسان و مترادف با جنبش پانترکیستی خودشان میدانند.
3 - آنها هر گونه نقد و نفی پانترکیسم را به معنای نفی و دشمنی با جنبش ملی آذربایجان تلقی و معرفی کرده و میکنند. سوسیالیستهای تورک آذربایجان فقط و فقط پانترکیسم، تورانیسم و بوزقوردیسم را فاشیستی و نژاد پرستانه می نامند نه جنبش ملی آذربایجان را . اما متاسفانه مسئولین گوناز با عوام فریبی و توسل بشیوه های ضد دمکراتیک تلاش کردندمردم را بر ضد سوسیالیستها تحریک کنند و به مردم چنین بقبولانند که سوسیالیستها جنبش ملی را فاشیستی و راسیستی معرفی میکنند.
4 - مسئولین گوناز تی وی سوسیالیستهای آذربایجان را به این متهم میکنند که آنها به فعالین ملی انگ پانترکیسم میزنند. آنها ادعا میکنند که در جنبش ملی آذربایجان پانترکیسم عمل نمیکند و حتی ائلیچی بئی و رسول زاده هم پانترکیست نبودند.
5 - مسئولین گوناز تی وی مانند دیگر پانترکیستها بار دیگر سخت و بیرحمانه به مخالفان پانترکیسم و سوسیالیستها حمله کردند و خواهان سلب آزادی بیان و هر آزادی از سوسیالیستها و مخالفانشان شدند. مسئولین گوناز تی وی پانترکیست و بوزقورد هستند اما بخاطر افشا شدن ماهیت ضد دمکراتیک پانترکیسم ، دل و جرات آنرا ندارند آشکارا به مردم اعلام بکنند که پانترکیست، بوزقورد و تورانچی هستند. آنها پانترکیستهای ترکیه و رهبران پانترکیست ترکیه را می ستایند، آنها پانترکیستهایی مانند ائلیچی بئی و رسولزاده ضیا گوگ آلپ و آتاتورک و تورکش را پیامبر خود میدانند و از حزب حرکت ملی ترکیه (م ه پ) تبعیت میکنند، آنها از دنیای تورک و توران صحبت میکنند و اهداف محمد امین رسول زاده یعنی "آذربایجان در قلمرو توران" را تبلیغ میکنند و پیرو ایدئولوژی و سیاستهای پانترکیستی هستند. آنها از تلویزیون گوناذ مانند گرگ زوزه می کشیدند و زوزه می کشند و روزی نیست که علامت بوزقورد را که علامت و اشاره پانترکیستهای اسلامگرای ترکیه است را از تلویزیون نشان ندهند. آنها از امپراطوری نژاد تورک و اسلامی دفاع میکنند آنها از اسطوره گرگ خاکستری یا بوزقورد تاریخ ، هویت، نماد، اشاره و
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توسط مونتریال ضمن سلام واله تا به بحال کسی مثل شما پیدا نشده بود که بنده را نصیحت به کنه ودستور بده که چه به کنم یا نه کنم. در ضمن مگر شما رئیس دادگاه هستید که می پرسید دکترای چه دارم؟ از نظر فرهنگی فرق بنده با شما در این است که به خودم اجازه نمیدهم از کسی تحصیلات شغل و فامیل وووو را به پرسم مگر دوستانی که بان ها رفت وآمد دارم. و دلیل غلط غلوط املایی در این است ( در ضمن نوشته هایتان پر از غلط غلوط املایی و انشایی است) که 1- مت 25 سال است ازنوشتار زبان به اصطلاه پر گهر فارسی استفاده نمیکنم 2- کی برد بنده هم فارسی است و هم انگلیس که گاهی حروف مخلوط می شود. 3- زبان پر گهر فارسی از الفا بت فنیقی عربی استفاده می کند که برای یک صدا چند حرف وجود دارد مانند (آ -ع) و ( س- ص - ث) و ( ز-ذ-ظ- ض) و (ت-ط) که هم باعث مشکل شدن یادگری

دانش آموزان می شود و هم باعث اشکالات دیکته ای در حالیکه در آلفابت ۀاتین یک همچو مشکل نیست برای هر صدا یک حرف است هم یادگیری را آسان می کند وهم اشکالات دیکته ای به وجود نمی آید زبان پارسی پر گوهر فارسی ایراد های دیگری هم دارد مثل گل می نویسید یکدفعه گل دسته گل تلفظ می کنید یکدفعه گل کاه وگل تلفظ می کنید شاد باشید انزابی
نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه یا خوشبختانه عمر گوناز در میان فعالان ملی آزربایجان به سر آمده است همان طور که می بینید دیگر هیچ فعال ملی نه در سایت گوناز می نویسد و نه در برنامه های تلویزیون حضور دارد. آن چند نفر هم که باقی مانده اند در گوناز کار می کنند و حقوق می گیرند و در واقع کارمند آنجا هستند. نه در داخل و نه در خارج دیگر هیچ کس گوناز را قبول ندارد همچنان که مدتهاست دیگر در هیچ تجمع یا گردهمایی با دیگر تشکیلاتها حضور ندارد. حتی گاکاج هم از دست دخالتهای .......دو تکه شده است. نتیجه اش می شود که گیر می دهد به ایران گلوبال تا بلکه کمی هیجان به وجود بیاید و بیننده اش زیاد بشود اما دیدید که در تمامی این چند ماه هیچ فعال ملی در حمایت از گوناز و ا...... حرفی نزد و بیاینه ای نداد. این است جایگاه کنونی گوناز تی وی

نوشته شده توسط: peerooz

ذهن کند من هنوز مشغول هضم معنی حق آزادی بیان است. یعنی فکر میکنم که حتی کاروانسرا هم در و دربان دارد و هر مختل المشاعری که به بیماری وسواس مبتلاست نمیتواند سر زده به هر عزا و عروسی وارد شده و تکرار اراجیف کند که زبان ترکی چنین است و زبان فارسی چنان است. زبان هر مردمی زبان آنها و محترم است و به هیچ دیوانه ای ربطی ندارد که در پای هر مقاله ای همان هزیانات را تکرار کند که این برتر از آنست. بازهم میگویم اگر کسانی ایران گلوبال را با دار المجانین اشتباه کرده اند وظیفه دربان است که آنها را کت بسته به محل مناسب " ارسال دارد ". ظاهرا مختل المشاعر که تیتر " دعوت از مسئولین ایران گلوبال برای بحث آزاد در گوناز تی وی " را دیده است به تکرار هجویات پرداخته است.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیزم آقای ناصر کرمی با عرض پوزش به این سایت مراجعه بکنید در موردمطلب 05/14/2017 - 01:08
http://www.macrothink.org/journal/index.php/ijl/article/view/4107/pdf_31
شاد باشید انزابی

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی ضمن سلام و عرض ادب: شما همیشه کتمان حقایق می کنید آریایی ها که اجداد شما آریایی نسب ها باشند نه ایرانی هستند نه مال منطقه خاورمیانه چون به منطقه مهاجرت کرده اند شروع 2536 سال پیش بوده . ایران درحدود 10000 سال سابقه تمدن دارد اگر ترک ها 500 سال پیش به ایران آمده اند پس قبل از آمدن آریایی ها به ایران کدام مردم در ایران زندگی می کردند در اینصورت باید گفت اعراب. خیر جبابعالی تاریخ امدن سلجوقیان به ایران را می فرمایید وترکان ساکن اذربایجان و بخش های بزرگی از ایران را قبل از آمدن سلجوقیان نا دیده می گیرید. علاوه بر این سومریان و عیلامیان التصاقی زبان بودند . آیااینها التصاقی زبان بودند ولی ترک نبودند؟ و این التصاقی زبانان غیر ترک کجا رفتند.




چرا آثاری از اینها در ایران نیست. تنها التصاقی زبانان که در ایران ساکن هستند ترک ها هستند. علاوه بر این
professor Dr. Ioannis Kenanidis تحت مقاله ای به عنوان
Yet Another Suggestion about the Origins of the
Sumerian Language
نشان می دهد که زبن سومی جزو زبان های آر آلتاییک و شاخه بلغاری است. مدانید که زبان بلغاری و مجاری (Hongery) ترکی بوده بعد از رانده شدن به اروپا توسط ترکان خزر وزندگی با الاو زبان ها به اسلاویک تبدیل شده.
Abstract
The Sumerian language still keeps the prestigious position of being the first ever written
language. In this paper there are some presented linguistic data and examples, suggesting that
the Sumerian is not a language isolate, as it is regarded so far, but that it may be classified as
an r-Altaic language of the Bolgar branch. A proposed methodology for deducing such an
inference is also presented, along with the outcomes of its application in the form of
thirty-nine phonological rules.
مراجعه شود به
International Journal of Linguistics
ISSN 1948-5425
2013, Vol. 5, No. 5
علاوه براین که به شما یک همچو حقی داده چون قبل از بقیه به ایران آمده اید خودتان را مالک ایران بدونید و بقیه را مستاجر دوست عزیز افکار نزاد پرستانه آریا نسب ها مملکت را به طرف جنگ داخلی ودر نهایت به تکه پاره شدن پیش خواهد برد با تشکر انزابی.
نوشته شده توسط: Anonymous

بلی آقای الیار با شما موافقم با عرض معذرت از کاربر گرامی eza

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

با مقایسه ی « ایده ها ، و عبارات و جملات» در کامنتهای تهرانلی گرامی-که به شکل مقاله درج شده- با کامنت و پاسخ eza عزیز
در مورد « بیسوادی سیاسی» روشن میشود که تهرانلی « ایده ها و جملات» کاربر دیگر eza را بدون اجازه کپی کرده و به نام خود به او تحویل داده است.
این کار ممنوع ست- سرقت متن- و چنین نوشته ای به صورت مقاله نمی تواند منتشر شود.
اما برای اینکه حمل بر « سانسور عقیده نشود» و تهرانی منظورش را برساند ، احتمالا همکار گرامی منتشر کننده به این نکته توجه کرده و خواهش را بجا آورده است. فکر میکنم سایت پوزشی به eza به دهکار است.
به اید ها و جملات زیر توجه کنید:

جملات و ایده ها مقایسه شوند با این نوشته از eza

«تعدادی از دوستان پانترکیست از این مسئله ناراحت هستند که چرا من آنها را کم سواد و بی سواد سیاسی نامیدم. آنها با طعنه مرا "باسواد" شمردند و به نقد و ضدیت با سوسیالیسم روسی، بلشویسم و لنینیسم پرداختند بی آنکه من لنینیست باشم.
فاشیسم پانترکیسم یا دمکراسی؟
ابتدا در رابطه با انواع سواد و بعدا به بیسوادی سیاسی اشاره کنم تا شاید موثر افتد.
انواع سواد از قبیل فرهنگی، اجتماعی، بین المللی، تکنولوژی و سیاسی همچنین سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد عاطفی، سواد رسانه، سواد آموزش و پرورش و سواد کامپیوتری و غیره وجود دارند و مخصوصا کسانی با سواد شمرده میشوند که تحصیلات دانشگاهی با استاندارهای بین المللی، تسلط کامل به زبان انگلیسی و آشنایی کافی با کامپیوتر داشته باشد....»
http://www.iranglobal.info/node/60031
کامنت کامل « بدون اجازه ایده و جملات کپی شده ی eaz را در زیر مقاله ی لینک داده شد می توان دید».
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم سمیرا سقزی ضمن سلام و عرض ادب باید این را هم اضافه می کردید از اول انقلاب تمام رئیس جمهورهای ایران فارس
هستند (ببخشید ترکهای فارس زبان). وآیت اله خامنه ای هم از طرف پدری سید ( سید ها نه فارس هستند و نه ترک ) و اهل تفرش هستند و از طرف مادری اهل نجف آباد هستند ومتولد مشهد و بزرگ شده مشهد هستند و زبان مادریشان فارسی است فقط در زمان رضا شاه که شناسنامه می دادند پدرشان در خامنه واعظ بودند و فامیل خامنه ای انتخاب کردند. متوانستید ایشان را هم ترک معرفی به کنید که نوشته تان بشه نور انور شاد باشید انزابی

نوشته شده توسط: محسن کردی

هر مقاله ای که به ضرر اینهاست اسمش رو میذارن توهین و میگن جلوشو بگیر! اما خودشون اشکالی نداره اگه واقعا توهین میکنند. پارس کردن رو اینها میگن.

نوشته شده توسط: محسن کردی

کاملا با نظر شما موافقم و این یک روش هست که رژیم از زمان خاتمی بکار برده. تلاش برای مظلوم نشان دادن روحانی و شمر نشان دادن رقیبانش. قالیباف فقط یک اتهام به روحانی میزند که با پارتی بازی یک زمین 800 متری را ارزان خریده. در عوض تیم روحانی به قالیباف اتهام میلیاردها تومان اختلاص را میزند و زمین خواری و غیره. در واقع هردو طرف اذعان دارند که رانت خواری شده چون آنقدر واضح است که نمیتوان پنهان کرد. اما منطق شان این است که چون قالیباف بیشتر دزدیده به روحانی راید بدهید چون اگر قالیباف بیاد فرش زیر پایتان را هم میکشد. اینجوری روحانی با رای بالایی برنده میشود و میتواند نزد جهانیان اعلام کند که پشتیبانی اکثریت ملت را دارد.

نوشته شده توسط: کاوه جویا

چنانکه در این نوشتار به درستی آمده است، شرکت در نمایش های "انتخابات" رژیم تبهکار جمهوری اسلامی از همان آغاز پیدایش این رژیم نادرست و زیانبار بود. حضور در حوزه های رأی گیری رژیم، خدمت به پایدار ماندن رژیم ستم و جنایت و آسیب زدن به حقوق و منافع مردم ایران است. تحریم کامل این نمایش دروغین و مسخره و دور ماندن از صندوق ها و حوزه های رأی گیری بزرگترین خدمت به میهن و جامعه ی ایرانی است.

نوشته شده توسط: محسن کردی

جناب سازاخ.. بخشی از بهترین دوستان دوران کودکی و همکاران مرا که همچنان باهم رفیق هستیم رو ترکها تشکیل میدن. یعنی راحت میگم ترکها و نمیگم آذری ها تعصبی هم ندارم چون در تهران از قدیم اینجوری میگفتیم که همسایه مون ترک هست که منظور البته همون آذربایجان هست. اینها هنوز فامیلهاشون تبریز و اردبیل و میانه زندگی میکنند و من خودم هم بارها خانه فامیلهاشون رفتم. لذا من مخلص ترکها هم هستم. اما اگر شما این حرفا رو جلوی رفیقهای ترک هم وطن من بگین دندانهاتونو تو دهن تون خرد میکن.. دیدم که میگم. لذا شما در مقابل اونها از این اباطیل نگویید چون دندانپزشک خرجش زیاده عزیز. پاینده باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی مثل اینکه شما توهین و تحقیر را جزء لاینفک ادبیات آریایی و ایرانی خود می دانید. هر کسی مثل تو فکر نکرد، حتمأ خریده شده است؟
بنازم به این استدلال آریایی شما. ضمنأ اگر زییاد دوست داری در چنین برنامه های تلویزیونی شرکت کنی، در کدام موضوعی اختصاص داری که دعوتت کنند. تو فقط فحاشی می کنی.

نوشته شده توسط: سازاخ

گویا ما مردم مناطق غربی در «غرب وحشی » زندگی می کنیم که تمام مسائل حول و حوش خراسان و طهران و اصفهان است و کاندیداها از همین ولایات! اصولا نباید در مسائل داخلی دولت سامانیان دخالت کرد،
کاریزمای خمینی در ماه ساخته شد و اسلام ناب محمدی شیعه عثنی حشره، عریان شلاق بدست را هیچ بنی بشری نمی توانست اینچنین به جامعه در خواب خلسه رفته ایران، عریان نشان دهد، هنوز هم که هنوز است ایرانیان مدعی پست مدرنیست دوره شاه در آمریکا و اروپا شله زرد نذری ( بخاطر بوی گلاب معروف به سوپ اودکلن در بین غربیها ) می پزند و در بین همسایه هایشان پخش می کنند و سفره حضرت ابوالفضل و باب الحوائج باز می کنند و دیگر ایرانیان را دور سفره خود جمع کرده و برای تعجیل ظهور امام زمان دعا می کنند، اینان با ژستهای سفارش صبحانه، روم سرویس در رختخواب در هتل هیلتون، فیلم ناشیانه مدرنیسم را به تقلید از سریال های

آمریکائی را بازی می کنند و مردانشان به روسپی خانه ها هم با کراوات می روند، و وجود روسپی خانه را نشانه دمکراسی، و آویزان کردن کراوات و آمدن بوی ادکلن چارلی از لباسشان را ، نشانه مدنیت و مدرنیسم تصور می کنند، قلبا نان بربری را با پنیر و چای شیرین برای صبحانه و کباب کوبیده را برای نهار و آبگوشت را برای شام را به تمام غذاها های دنیا ترجیح می دهند،. نگاه کردن تکراری فیلمهای آبگوشتی فردین و فروزان را با کل فیلمهای دنیا عوض نمی کنند، و بهترین سرگرمیشان تغییر کاراکتور منفی و هالو جوکهای دنیا به یه ترکه و یا یه رشتیه و تعریف آن به دیگر ایرانیها، کیف آنها را از تحقیر دیگر ملل دوچندان می کند.





!
نوشته شده توسط: Anonymous

کاربری که به نام "طرفدار گفتگو" کامنت نوشته، برندگان و بازندگان این مناظره را درست تشخیص داده . اتهام زنی، شانتاژ، توهین و تحقیر بازنده بود و خواهد بود که این روش باید به طور سریح محکوم شود. برنده این مناظره، عقلانیت، دیالوگ و آزادی بیان بود که باید تشویقش کنیم. امیدوارم درس عبرتی گرفته شده و این سایت به توهین و اتهمات خاطمه بده.

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب آقای کیانوش توکلی، جایگزینی و رواج فرهنگ دمکراسی در ایران و در منطقه، بویژه در جامعهء تُرک تباری، هنوز راه درازی را در پیش دارد، رسانه های گروهی خارج از کشور هم به این مشکل دست به گریبان هست. برای نمونه از تلویزیونهای لوس آنجلسی، مرا به شرکت در یکی از رسانه دعوت کردند و همهء مسائل رو براه شد،

امّا دو روز باقیمانده به انجام برنامه تلاش کردند که زمینه بحث را خود کانالیزه کنند، و حتّی از من پیشنهاد کردند، که جنبش مردم کردستان را بویژه سیاستهای احزاب آنها را زیر سئوال ببرم، که قبول نکردم و جلسه را بهم زدم.

نمونهء دیگر وقتی فضای رسانه ای ایرانی متوجه شدند که من با اقای اسماعیل نوری علا بر سر مسائل اختلاف نظر داریم،

نمونهء دیگر وقتی فضای رسانه ای ایرانی متوجه شدند که من با اقای اسماعیل نوری علا بر سر مسائل اختلاف نظر داریم، از هر سو از رادیو و تلویزیون از من دعوت بعمل آمد که هرچه دلم تنگم بخواهد در برنامه آنها شرکت کنم و مرا لیدر سیاسی گروه و دسته و احزاب خود قرار دادند. که به همه پشت پا زدم.

حال قضیه شما و تلویزیون گوناز دقیقأ یکطرفه با برنامه ریزی مشخص و امتیاز گیری سامان داده شده بود. هدف این بحث فقط به گوش رساندن دو پیام بود:
1- اوّل بحث پیشگفتار مجری برنامه که بقول خود بی طرف بود و هر چه از دهانش برآمد به ایرانیان تاخت، از جمله آریا پرستان و پان ایرانیسم های فاشیست و نازیسم و غیره ..
2- و بحث تلفنی نفر آخر تُرک تبار از تهران که به نمای سرزمین و به صورت ملّت ایران تف انداخت و اگر بخواهد با تف کردن بر روی ایرانیان آنها را نابود خواهد. و از شمال تا خلیج فارس را به آتش و خون خواهد کشاند،

عنوان این بحث هست، #جوسازی های پان ایرانیسم علیه حرکت ملّی آذربایجان#
اوّل اینکه این پان ایرانیستها چه کسانی هستند و کدامیک از آنها در این جلسه شرکت داشت ؟
دوّم اینکه مطرح نشد این حرکت (ملّی) آذربایجان یعنی چه و چه میخواهد، آیا این حرکت ملّی آذربایجان زیر مجموعه ای از حرکت دمکراسی خواهی ایران نیست ؟ این بکار گیری واژهء #ملّی# خود معنی خاص و دارای پشتوانهء حقوقی و حقیقی بین المللی دارد، که مردم آذربایجان جغرافیای خاص خود بجز اردبیل و بخشی از استان آذربایجان شرقی را ندارد، و دارای حکومتی هم نیست و در سازمان بین الملل هم کشوری بنام آذربایجان ایران وجود ندارد.

در بین تلفن کنندگان حتّی یک ایرانی و از اقوام ایران بجز تُرک وجود نداشت، این بیانگر این هست، که این چنین جلسات فردی و خصوصی و بی اهمیّت میباشد، که ربطی به ایران و به ملّت ایارن ندارد.
مجری برنامه و آقای احمد اوبالی بخوبی میانستند که شما بجز موضوع سایت ایران گلوبال و دفاع از همکاران تُرک تبارتان، از ایران و ایرانیّت دفاع نخواهید کرد و یا بی تفاوت خواهید ماند، در غیر اینصورت از شما دعوت بعمل نمی آمد. اینها وحشت دارند از پان ایرانیستها دعوت کنند، چون حرفی برای گفتن ندارند. و یا از کسانی را دعوت میکنند که از قبل او را آرام و خریده باشند.

امثال آقای احمد اوبالی ها باید بدانند، که موضوع آذربایجان بحث افراد مانند آقای توکلی و یا امثال من و دیرگان نیست، بحث یک ملّت بنام ایران و به پهنای جغرافیای ایران و یک مسئلهء مهم ژئو پلتیک جهانی است،

جهان بینی فقط نوک بینی دیدن این مردم تُرک تبار به مدّت 500 سال است که خاورمیانه و قفقاز و آسیای میانه و کوچک (ترکیه امروز) را به خاک و خون نشانده و در عقب ماندگی نگهداشته است.

نوشته شده توسط: Anonymous

اظهار تاسف براي آن جماعتي است كه تاريخ را ننگريسته اند و نميدانند اين مملكت را چگونه با حرف هاي پوچشان به زوال ميكشانند مرگ نه بر امريكا بلكه مرگ برجماعتي كه گرگ هستند و لباس گوسفند برتن كرده اند، منافق بدتر از دشمن ضربه ميزند،شك نكن شخص بعدي براي بوسيدن مرگ تو و اسطوره هايت هستي…ما نيز در عالم مجاز به دفاع از اذهان ساده ملت ميپردازيم…همه راي خواهيم داد به كوري چشمان دشمن مشترك

نوشته شده توسط: Anonymous

طرفى كه مدعى گفتگوست خودش در تلويزيون توهين هاى زيادى كرده. اول بايد از توهين شوندگان عذر بخواهد بعد بنشيند در مورد فوايد ديالوگ حرف بزند. رو دارند بعضى ها

نوشته شده توسط: peerooz

ادامه,
این همه مقالات و کامنت های ریز و درشت در باره ریشه زبان ترکی و زبان فارسی و یا نژاد ترکی و فارسی و آذربایجانی و غیره به چه درد زندگی روزمره ما میخورد ؟ آیا ایران گلوبال مرکز علمی عالی و اختصاصی فرهنگ شناسی ترک و فارس است ؟ در آمریکایی که من در آن زندگی میکنم در ۲۰۰ -۱۰۰ سال گذشته چنان ملیت ها در هم آمیخته اند که کسی از کسی نمی پرسد پدر جدت و مادر جدت کی بود. ما در ایران قرنهاست که این را پشت سر گذارده ایم و میشود به جرات گفت که حتی یهودی های ایران نمیتوانند ادعای نژاد " پاک " بنمایند. آیا باز مانند ۴۰ سال پیش بقول همولایتی های من " خوشی زیر دلمان زده "؟ یا آلت دست شده ایم ؟

نوشته شده توسط: سازاخ

آزربایجان در عرض این نود سال زخمهای عمیقی برداشته، متاسفانه این زخم بدست افرادی بخیه زده می می شود که هیچگونه اطلاعی از ضد عفونی کردن زخم ندارند، آنها بعد از شستشوی زخم با آب چشمه و با نخ و سوزن خیاطی می خواهند زخم عمیق را بخیه بزنند، از اینکه ظاهر زخم تمیز است، آنرا ضد عفونی شده تصور می کنند که میکروب به بزرگی سوسک باید قابل رویت باید باشد، آنها به خاطر نا آگاهی و تنگ نظری، بهترین نویسندگان و بهترین افراد تئوریک را به بهانه های مختلف و اتهامات و تهمت های ناروا و عامه پسند از گردونه حرکت ملی آزربایجان حذف و بدنام و منفعل کرده اند، و هرگز حاظر به جوابگوئی نیستند، کجا رفتند این همه نویسنده و سخنور آزربایجانی؟؟؟؟ شما حتی حاظر نیستند که حالشان را بپرسید و از مریض شدگان دلجوئی کنید، و به خانواده متوفیان تسلیت بگویید، شاید تصور می کنید که هر چه رقیب کمتر، شانس رهبر شدن بیشتر،

نوشته شده توسط: جمال

جناب
lachin شما دوبارە بە صحرای کربلا زدی جناب شما در کامنت قبلی چند مسئلە را بیان کردی من مشخصأ روی همان مسائل انگشت گذاشتم اینکە جمهوری اسلامی ایران یک حکومت فاشیستی و جنایت کار پان فارسی و پان ایرانی هست و این ننگ بشریت حکومت جمهوری اسلامی باید سرنگون شود و میشود و کشوری بە اسم ایران تاریخ مصرفش گذشتە و هستی این سرزمین ناهمگون ایران بە پایان خودش رسیدە و فروپاشی آن محتمل و ملتهائی کە در این جغرافیای جعلی و اشغالگرانە سرزمینشان توسط یک هویت بە نام هویت فارسی اشغال شدە هیچ حرفی نیست و کاملأ با این مطالبتان هم نظرم ولی شما در کامنت قبلیتان مسائل دیگری مطرح کردی کە دور از واقعیت بود اینکە تورک آذری در ایران نمیتواند پان تورک باشد چون کشور و دولت ندارد خوب این یک تحریف است هویت طلبان تورک آذری صحبت از آذربایجان شمالی و جنوبی میکنند و خود را یک ملت میدانند تا اینجا من هم

فکر میکنم کە بایدم اینجوری باشد چون یک ملت هستید ولی جناب
lachin قریب بە اتفاق هویت طلبان تورک آذری در ایران شیپور را از سر گشاد آن میدمند و در سنگر تورانیسم و پان تورکیت صحبت میکنند کامنتهائی کە توسط تورکان در این صفحە نگاشتە میشود کە اینجوری هست و شدیدأ مسیر پان تورک و تورانیسم را دنبال میکند و بە هم دلیل نیز شدیدأ جنگ زرگری با کورد ، ارمنی ، و فارس و بلوچ و چندی پیش با روس هم راه انداختە بودید خوب این پان تورکیسم است کە بە جای اینکە با ملت کورد کە همسایە هستید همکاری کنید برای رسیدن بە اهدافتان همکاری با تورکیە ، قزاقستان و تاتارهای اوکراین و ازبکها و تورکهای تورکستان را ترجیح میدهید خوب اسم این پان تورکیست است و اسم دیگری ندارد ،،، مسئلەی دیگری کە روی آن انگشت گذاشتی دارید با جعل مدال گردن تورکها در ایران آویزان میکنید قربان تورکهای ایران بخشی جدائی ناپذیر از تشیع و این حکومت فاشیستی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تشکیل آن تا همین حالا نیز بودند و هستند حکومت جمهوری اسلامی بدون همکاری و از خود گذشتگی تورکان ایران هیچ وقت نمیتوانست تشکیل شود سما فقط فرض کنید اگر در همان ابتدای تشریف نا فرمائی خمینی بە ایران تورکهای ایران نیز مانند کوردها بر علیە آن بسیج میشدند در انتخابات رأی دادن بە جمهوری اسلامی شرکت نمیکردند بە قانون اساسی شریعت شیعە رأی نمیدادند بە بسیجی و پاسدار تبدیل نمیشدند فکر میکنید حکومتی بە نام حکومت فارسی جمهوری اسلامی ایران تشکیل میشد ؟؟ قربان هم زمان رضا شاه هم زمان محدمد رضا شاه هم جمهوری اسلامی ایران تورکان ایران شریک و یک پای اصلی این کسور ناهمگون بودند در حالی کە کوردها همیشە یک پای مبارزە بر علیە آن بودند همین حالا نیز جمهوری اسلامی و کشوری بە اسم بدون هویت تورکی عرض 24 ساعت فرو میپاشد جناب حکومت جمهوری اسلامی پان فارسی بر روی شانەهای شما تورکان دارد بە این بربریت ادامە میدهد رک برایتان بگویم تورکان ایران جاش فارسها و کشور ایران و حکومت جمهوری اسلامی فارسی شیعە هستند اگر تورکان از این حکومت و کشور کنار بکسند فروپاشی این کشور زیاد طول نخواهد کشید این را هم بگویم ملت کورد هزینەای بسیار متحمل شدە کە بە بخشی از شما تورکان را توانستە توجیە کند کە تورکان ایران هویتی جدا از هویت کشور ایران و هویت فارسی دارید ملت تورک در ایران داشت کاملأ اسمیلە میشد صحبت بە زبان فارسی برایش افتخار بود و فرزندانشان را میخواستند بدون لهجە در ایران با تسلط کامل بە زبان فارسی بزرگ کنند این دوبارە زیستن و هویت طلبی تورک بودنتان را مدیون مبارزات ملت کورد و هزینە آنها هستید قربان همین
نوشته شده توسط: Anonymous

برندگان و بازندگان این مناظره،
قبل از پرداختن به برندگان و بازندگان این مناظره، از آقایان توکلی و اوبالی تشکری جانانه که روند بحث را خیلی دوستانه به جلو بردند و اجازه ندادند اشخاصی که به دنبال جاروجنجال شخصی و بگو مگوهای بی فایده هستند از این فرصت سوء استفاده کنند. جو حاکم در این گفتگو کاملأ محترمانه و متمدنانه بود که با توجه به حساسیت موضوع و مسائلی که بحث شد و امکان زیادی داشت که به جاهای جنجا لی برسد ، هر دو طرف تشنج زدایی کرده و ترجیح دادند گفتگو بهتر از جبهه گیری است.
اتهام زنی به اشخاص، گروهها، احزاب و هر جریانی باید محکوم شود و در عین حال اگر کسی سندی دارد افشاگری آزاد و در خدمت شفافیت. آزادی بیان، اتهام زنی و یا افشاگری مستند، سه مقوله های جدا از هم هستند. کسانی که از آزادی بیان دفاع می کنند باید بدانند که اتهام زنی بزرگترین دشمن آزادی بیان است. تیترهای تند و تشنج آفرین،

اتهامات بی اساس، جاسوس سازیها و انگ زدنهای بی اساس،جو هر گونه دیالوگ مدنی را زهر آلود کرده و مانع گفتگوی سالم می گردد و جامعه را به حذف "طرف مقابل" با اتهامات بی اساس تشویق می کند که هر وقت کم آوردی اتهام بزن تا از معرکه فرار کنی.
برندگان این مناظره:
جامعه مدنی خواستار جوی سالم برای گفتگو و طرح مسائل برای یافتن راه حلی مناسب است که به دور از اتهامات، جو سازی و بزرگ نمایی تضادها، افراد و گروهها عقلانیت را بر عصبیت ترجیح دهند و به جای مانولگ یا دیکته کردن یک طرف، دیالوگ و شنیدن طرف مقابل را قبول کنند. برنده این مناظره هم آقای توکلی و هم آقای اوبالی بودند اما برنده اصلی، دیالوگ و آزادی بیان بود.

بازندگان مناظره:
اتهام زدن، توهین، تحقیر، تشنج آفرینی و حاشیه سازی درست در مقابل دیالوگ و جامعه مدنی قرار دارد. نظر مخالف نباید حاوی اتهام و انگ باشد. افرادی که طرف مقابل را با جاسوسی، فاشیست بودن و اتهامات سنگین د یگر می کوبند، به جای بحث مسائل اصلی، حاشیه وجار و جنجال می سازند و آزادی بیان را با اتهام زنی قاطی می کنند، هم خود زنی می کنند و هم جو را زهر آلود که نتیجه اش گریز از دموکراسی و جامعه مدنی است. بازندگان اصلی این مناظره آنهایی بودند که مشغول اتهام زنی، توهین، حاشیه سازی و تشویق به آنارشیزم هستند.
این کامنت را دوباره به ایران گلوبال می فرستم وهم به تلویزیون گوناز که ظاهرأ کسانی با انتشار آن در ایران گلوبال مشکل دارند. بدون توهین به کسی نظر خود را نوشته ام. چرا سانسور می کنید؟
نوشته شده توسط: peerooz

ادامه,
من نمیدانم این چگونه حق آزادی عقیده و بیان است که ایران گلوبال این همه به آن افتخار میکند؟ این همه بد و بیراه و اتهامات زشت و دروغ و تهمت گاه نا سزا مانند که فارسها و ترکهای افراطی نثار یکدیگر کرده اند آزادی بیان است ؟ یا آلت دست دشمن شدن؟ آیا اگر قلم را بدست دشمن بدهیم میتواند از این بدتر کند؟ گمان ندارم. افراطی ها در اینجا چون مطرب قره مست به سیم آخر زده اند و دست اندر کاران خیال میکنند " نوبرش را آورده اند "!!

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

ذکر این نکته مهم ضروری است که در ایران آزاد و بدون آخوند فردا ، خودگردانی استانها به شکل دمکراتیک و همچنین حق آموزش زبان مادری (درکنار زبان فارسی) در سرتاسر ایران محقق خواهد شد.

نوشته شده توسط: peerooz

جناب lachin,
اگر دایره دید را وسیع کرده و با ذره بین ضعیف دنیا را زیر میکروسکوپ قرار دهیم چیزهایی میبینیم که دید نزدیک نمی بیند. سربلندم من, دو چشم من بلند - بینش عالی امان است از گزند , مولانا.
اگر " آقای پوتین « سرهنگ پلیس مخفی شوروی »" بود آقای بوش پدر هم رییس پلیس مخفی اف.بی. ای. امریکا بود. آن ننگ است و این افتخار ؟
انقلاب مشروطیت ایران بین سالهای ۱۹۱۱ - ۱۹۰۵ میلادی رخ داد و هنوز نه اتاتورکی ( ۱۹۳۸ - ۱۸۸۱ ) فعال بود, نه رضا شاهی ( ۱۹۴۴ - ۱۸۷۸ ) و نه هیتلری ( ۱۸۸۹ - ۱۹۴۵ ). در حقیقت رفرم های آتاتورک بین سالهای ۱۹۲۴ - ۱۹۲۱ یعنی ده سال بعد از انقلاب مشروطیت اتفاق افتاد. این سه مرد, آتش نژاد پرستی را شعله ور ساختند که ما امروز در آن میسوزیم. در حقیقت اول بنا نبود بسوزند عاشقان - آتش بجان شمع فتد کین بنا نهاد.ما قرنها مردمی بودیم که با هم دوست و رفیق بوده و عاشقانی بودیم که باهم

ازدواج کرده و هنوز ازدواج میکنیم. این همه بد و بیراهی که عده ای افراطی سالهاست در این صفحات به همدیگر گفته اند یادگار آن روزگاران کثیف غبار آلود است. همسایگان را ببین که به چه بدبختی افتاده اند. درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد - نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

آقای کیانوش توکلی گرامی , شما چه مشکلی با هویت ایرانی دارید؟! آیا اینکه از سوی اکثریت مردم ایران گفته می شود که : "همۀ ما ایرانی هستیم"، از دید شما نادرست است و عیب و اشکالی دارد؟! نفی هویت ایرانی، رمز نقشۀ امپریالیستی و صهیونیستیِ تکه ، تکه کردن ایران است. البته من مطمئن هستم که شما خواهان حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران می باشید و به طور قطع دلسوز ایران و خلقمان هستید. اما انتظاری که از شما می رود این است که در سخنان خود بیشتر دقت فرمایید.
اقوام ساکن ایران ، از فارس زبان و لر و ترک و کرد و بلوچ و عرب خوزستانی و.....، طی قرن‌ها در کنار هم زیسته و آمیخته اند و ملت واحد ایران را پدید آورده‌اند. آنها برای حفظ کیان و تمامیت ارضی و زادوبوم مشترک خود، تاریخی سرشار از فداکاری و جانبازی پشت سر گذاشته‌اند. در این سرزمین هیچ قومی بر آن نبوده که اقوام دیگر را با قهر و لشکرکشی، به زیر سلطۀ خویش

در آورد ، در حال حاضر نیز از سوی حاکمیت پلید و منحوس رژیم جمهوری اسلامی، "ستم مضاعف مذهبی" به ایرانیان غیر شیعه و غیرمسلمان روا داشته می شود. چیزی به نام "ستم ملی" در ایران وجود ندارد و مطرح کردن آن دروغ و مغلطه ای بیش نیست و پایه علمی ندارد (خصوصاً از دید تفکر والای مارکسیسم لنینیسم) و هر آن کس که دم از "ستم ملی " در ایران بزند، سطح ودرک وآگاهی نازل خود را نشان می دهد.
تقسیم اقوام ایرانی به ملت‌های جعلی گوناگون و سپس تکیه بر اصل حق ملل در تعیین سرنوشت خود، صد در صد نقشه ای امپریالیستی و صهیونیستی است و جز تجزیه و تکه پاره کردن ایران و تشکیل چندین "دولت ملی" به تعداد اقوام ساکن ایران، فرجامی ندارد.

البته به قول معروف : "شتر در خواب بیند پنبه دانه ، گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه" ، پس از سرنگونی رژیم ضدانسانی و ضدایرانی جمهوری اسلامی، با خائنین جدایی طلب و فاشیستهای پان ترک و پان عرب و پان کرد، کار خواهیم داشت و درسی فراموش ناشدنی به این دشمنان گستاخ و هتاکِ ایران زمین خواهیم داد.
نوشته شده توسط: Anonymous

دانش، بی نظیر، عرفان، دوزگون، اینام ، آیلا، همگی یک نفر هستند که با نامهای مختلف خود را تبلیغ می کند و یا مثلا "مبارزه" می کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

برندگان و بازندگان این مناظره،
قبل از پرداختن به برندگان و بازندگان این مناظره، از آقایان توکلی و اوبالی تشکری جانانه که روند بحث را خیلی دوستانه به جلو بردند و اجازه ندادند اشخاصی که به دنبال جاروجنجال شخصی و بگو مگوهای بی فایده هستند از این فرصت سوء استفاده کنند. جو حاکم در این گفتگو کاملأ محترمانه و متمدنانه بود که با توجه به حساسیت موضوع و مسائلی که بحث شد و امکان زیادی داشت که به جاهای جنجا لی برسد ، هر دو طرف تشنج زدایی کرده و ترجیح دادند گفتگو بهتر از جبهه گیری است.
اتهام زنی به اشخاص، گروهها، احزاب و هر جریانی باید محکوم شود و در عین حال اگر کسی سندی دارد افشاگری آزاد و در خدمت شفافیت. آزادی بیان، اتهام زنی و یا افشاگری مستند، سه مقوله های جدا از هم هستند. کسانی که از آزادی بیان دفاع می کنند باید بدانند که اتهام زنی بزرگترین دشمن آزادی بیان است. تیترهای تند و تشنج آفرین،

اتهامات بی اساس، جاسوس سازیها و انگ زدنهای بی اساس،جو هر گونه دیالوگ مدنی را زهر آلود کرده و مانع گفتگوی سالم می گردد و جامعه را به حذف "طرف مقابل" با اتهامات بی اساس تشویق می کند که هر وقت کم آوردی اتهام بزن تا از معرکه فرار کنی.
برندگان این مناظره:
جامعه مدنی خواستار جوی سالم برای گفتگو و طرح مسائل برای یافتن راه حلی مناسب است که به دور از اتهامات، جو سازی و بزرگ نمایی تضادها، افراد و گروهها عقلانیت را بر عصبیت ترجیح دهند و به جای مانولگ یا دیکته کردن یک طرف، دیالوگ و شنیدن طرف مقابل را قبول کنند. برنده این مناظره هم آقای توکلی و هم آقای اوبالی بودند اما برنده اصلی، دیالوگ و آزادی بیان بود.

بازندگان مناظره:
اتهام زدن، توهین، تحقیر، تشنج آفرینی و حاشیه سازی درست در مقابل دیالوگ و جامعه مدنی قرار دارد. نظر مخالف نباید حاوی اتهام و انگ باشد. افرادی که طرف مقابل را با جاسوسی، فاشیست بودن و اتهامات سنگین د یگر می کوبند، به جای بحث مسائل اصلی، حاشیه وجار و جنجال می سازند و آزادی بیان را با اتهام زنی قاطی می کنند، هم خود زنی می کنند و هم جو را زهر آلود که نتیجه اش گریز از دموکراسی و جامعه مدنی است. بازندگان اصلی این مناظره آنهایی بودند که مشغول اتهام زنی، توهین، حاشیه سازی و تشویق به آنارشیزم هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جداری مانند اصحاب کهف 70 سال در خواب بوده اید و انگار تازه دارید بیدار میشوید. آقاجان در میدانهای روسیه مجسمه لنین را جمع کرده اند و لنینیسها همه شان کاپیتالیست شده اند .

نوشته شده توسط: lachin

آقای جمال... حکومت فاشیست اسلامی و حزب الله, تفاله و پس مانده های حزب رستاخیز است. تاریخ بار ها نشان داده است که حکومت های تک حزبی مثل حکومت تک حزبی کمونیست شوروی و یا حکومت تک حزبی رستاحیز پهلوی دیر یا زود متلاشی میشوند. حکومت تک حزبی حزب الله ایران هم نفس های آخرش را میکشد و حتما هم متلاشی خواهد شد. دو عامل اصلی که ایران را تجزیه خواهد کرد یکی بودن رژیم آپارتاید و استعمارگر داخلی جمهوری اسلامی ایران است ودیگری مهمتر از آن , وجود ( پان فارسیسم و آریا پرستان ) است که یک قشر اقلیّت , خود را برتر از سایر ملل دیگر در جفرافیای موسوم به ایران می داند. شما هم مثل دیگران دلیل عقب مانده گی ایران را به گردن ترک ها می اندازید. اگر حرف های آریا پرستان را قبول کرده و تاریخ آریای و میترائی را 7000 ساله و یا بقول کاربری , تاریخ دقیق 9000 ساله بدانیم , این سوال پیش میاید که اگر ترک ها در این

سرزمین هزار و اندی سال حکومت کرده اند , پس شما آریا پرستان در عرض این 8000 سال در کجا « تشریف» داشتید که این سرزمین را به مهد تمدن بزرگ برسانید؟ تاریخ معاصر ایران باز نشان داد شخصی از نوادگان قاجار یعنی زنده یاد دکتر مصدّق که میتوانست یک دگرگونی بنیادی در این سرزمین انجام دهد , پهلویان با این شخص چه کردند. حرکت ملی آزربایجان به رشد و تکاملی دیالکتیکی خودش ادامه داده و صیقل تر میشود و از اتهامات و انگ های روز مره از طرف نیروی های ضد مردمی و پان فارسیست ها در امان است . به این خاطر که پشت این حرکت مردمی بیش از 35 میلیون بوده و پشت این مردم هم تکنولوژی دیجتالی هست که تاریخ تحریف شده این ملت را روز بروز آشکارتر و شفاف تر میکند. در ضمن یادآوری شود که در تمام جوامع , یک قشر موقعیّت طلب, جاه طلب, لمپن, خیانتکار, دزد و جنایتکار و...... بوده و خواهد بود . جامعه ترک ایران هم از این اصل هیچ وقت مبرّا نیست و نمی تواند باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

عللی است که پانفارسها در ایران قد علم کرده زندگی را بر ملل غیر فارس جهنم کرده اند. درست بعد از قدرت گیری پانفارسیسم در جهنم ایران، و سرکوب دولت ملی مردمی آزربایجان که به رهبری زنده یاد" پیشه وری" بنیان گذاری شده بود، بعد از قتل عامهای سال 1325 بدست رژیم منفور شاه، و بعد از سقوط دولت ملی آذربایجان، حقوق ملی مدنی، زبانی فرهنگی و حق تعیین سرنوشت مردم آزربایجان بدست رژیم پانفارس شیخ و شاه لگدمال میشود. بعد از آن تاریخ حرکت ملی آذربایجان استقلال خود را از دست داد و جبهه سوسیال شونیسم فارس سایه شوم خود را به بهانه تمامیت ارضی بر بر گستره ایران مستولی کرد. خیلی از فعالین حرکت ملی به جوخه های اعدام سپرده شدند، در قیام "بیست و یک خرداد" دهه هشتاد، رژیم و مزدورانش، مردم آزربایجان را در خیابانهای تبریز، اردبیل ، اورمو سولدوز به گلوله بستند، با کشتار مردم سیل خون راه

انداختند. خیلی ها درسالهای دهه شصت تا شصت و هفت اعدام شدند. بعد از سرکوب مردم آزربایجان و فعالین آن، بخشی از چپ نماهای آرزبایجان مرعوب کشته در خدمت شونیسم و پانفارسیسم درآمدند، و هم اکنون نیز درجبهه آنان سینه میزنند و کاسه داغتر از آش شده اند. اکنون حرکت ملی آزربایجان و جنبشهای ملی، کارگری، زنان و جنبشهای دمکراتیک در زمینه نبود آزادی و دمکراسی در جهنم موسوم به ایران، به سبب نبود سیاست کاران دمکرات، کار کشته و بشر دوست، ملل ایران بیش از بیش آماج سرکوب رژیم اسلامی پانفارس تهران قرار دارند. در کشوریکه حتا کوچکترین اثری از دمکراسی و آزادی وجود ندارد، انواع مختلف سوسیال شونیسم، فاشیسم و پانفارسیسم، قلدری و افراط گری بسرعت رشد میکند. این وضع نه تنها در جهنم ایران که قریب یک قرن ادامه دارد، اکنون در سطح جهان نیز رشد نیروهای فالانژ و راسیست به عیان قابل مشاهده است.
دوستان! حرکت ملی مردمی آزربایجان همانطور که ذکر شد در برابر دولت اشغالگر و فاشیست ملت حاکم فارس و احزاب فاشیست - شوونیست و سوسیال شوونیست فارس سکوت نکرده، در مقابل آن سینه سپر کرده به مبارزات خود برای کسب حقوق ملی مدنی و حق تعیین سرنوشت خود داوم میبخشد.
کسی که بحرکت ملی مردمی و دمکراتیک آزربایجان مهر پانترک میزند، بدون شناخت از ماهیت ملی مردمی و دمکراتیک آن در جبهه شونیسم فارس و ناسیونالیست ایرانچی قرار میگیرد. دانسته و یا ندانسته به مثابه لابی ارمنی عمل میکند. روزی به افکار ضد آزربایجانی خود پی خواهد برد. اما آنروز دیگر دیر خواهد بود. همانطور که قبلا یاد آور شدیم، بیسوادی پانفارسیم، و نفی حقوق ملل ایران اگر چنین پیش رود، بدون شک در آینده ای نه چندان دور، پانفارسیم و تمرکز گرایان پان ایرانیسم با انکار حقوق ملل غیر فارس، جغرافیای موسوم به ایران را، که در آن هیچ حقوق انسانی برای آنان قائل نیستند، جهنم موسوم به ایران را بسوی فرو پاشی سوق خواهند داد. گذشت زمان در این خصوص درستی حرف ما اثبات خواهد کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

است. لازم به ذکر است که نه تنها مدرک پایان دبیرستان(دیپلم دبیرستان)، بلکه حتا مدارک دانشگاهی، دانشگاههای ایران در اروپا به رسمیت شناخته نمیشود. با توجه به موارد مزبود، امروزه تنها توانایی خواندن و نوشتن مثل زمانهای قدیم، سواد و یا بهتر بگوئیم؛ سواد علمی و سیاسی تلقی نمیشود. حتا داشتن مدارک و مدارج دانشگاهی مانند لیسانس و دکترای دانشگاههای ایران نیزدر مجامع مدرن اروپائی بعنوان باسواد و یا سواد سیاسی محسوب نمیشود. مخصوصا که چنین افرادی ناسیونال شونیسم روس، ایده های استبداد استالینیسم را با خود یدک بکشند. لازم به یاد آوریست که مردم ایران، مخصوصا جامعه فارس که درمناطق کویری قرار دارد، و از شهر نشینی و فرهنگ پویا وعلم و صنعت، و تمدن امروز در قیاس با کشورهای خارجی عقب مانده است، جامعه فارس نه تنها در تمامی بخشهای علوم و تکنولژی و صنعت عقب افتاده است، بلکه در زمینه علوم سیاسی هم بسیار کم

سوادتر از نقاط دیگر ایران و کشورهای اروپایی است. حال برگردیم به بیسواد سیاسی که در اینجا منظور من بی سوادی و کم سوادی سیاسی فارسپرستان استالینیسم است. بقول گابریل گارسیا مارکز: ( کسیکه بخیال خود فکرمیکند کسی است، هرگز از کسی شدن باز خواهد ماند.) و این بدترین نوع خود خواهی، دگم و بیسوادی سیاسی است. امروزه چنین کسانی در جامعه روشنفکری بیسواد سیاسی خوانده میشوند. بیسواد سیاسی در واقع فردی خود خواه، دگم ، کور و کر است، در حقیقت درک سیاسی ندارد. و این خصوصیاتی است که معضل جامعه پانفارس است. چنین خصوصیاتی نه سن می شناسد، نه تحصیلات میشناسد، نه جنس میشناسد، و حتا سالمندان و ریش سفیدان و تحصیل کرده های بیشماری هستند، که با یدک کشیدن ناسیونالیسم روسی، و ترویج پانفارسیسم به بهانه چپی، بشکل حادی بیسوادی سیاسی هستند و با فقدان داده های سیاسی در ذهنشان، تمام قوای خود را متمرکز بر تزاید منافع روسی و تبلیغ ناسیونالیسم فارسی میکنند. چنین کسانی با عدالت خواهی، و احترام به حقوق ملل غیر فارس ایران سر سازگاری ندارند.
با توجه به توصیفات فوق به نظر من اغلب مردم در ایران و بخصوص فارسهای فارسستان و مناطق کویری بیسواد سیاسی و در بهترین حالت بسیار کم سیاسی هستند و شعور سیاسی پایینی دارند. به همین علت است، یک رژیم وحشی و فاشیست پانفارس با افکار ضد انسانی اسلامی توانسته نزدیک نیم قرن برای تحکیم فرهنگ و زبان عقب مانده خود، به جغرافیای جهنم ایران حکومت کند، و تحت نام ایران و تمامیت ارضی و تمرکز گرائی، از منافع طبقه سرمایه دار پانفارسیسم حمایت میکند. به بهانه تمامیت ارضی نظام کاپیتالیستی را بر ملل ایران تحمیل کرده زبان و فرهنگ آنان را قتل عام میکند. حتا ابتدایی ترین حقوق آنان را زیر پا لگدمال مینماید. دوستان! شما پانفارسهای (چپ نما) محصول چنین جامعه ای هستید. که با چند جزوه فارسی خواندن خود را سوسیالیست قلمداد میکنید، و این نمونه بارز کم سوادی و یا بهتر بگوئیم بیسواد سیاسی است.
دانش و شعور سیاسی با مرور چند جزوه سازمانی، مطالعه اعلامیه حزبی، و یا خواندن چند خبر در وبسایت، نشریه های فلان سازمان و سینه زدن در رکاب خدا بیامرز استالین کسب نمیشود. مارکس بعنوان یک فیلسوف، در خصوص نقد سیستم سرمایه داری، و نقد عقاید استثمارگر آدام سمیت، دهها نقد، صدها مقاله و سخنرانی های متعددی دارد. او در کتاب کاپیتال، که یک هزارم آن بفارسی ترجمه نشده، و تقریبا نود و نه درصد جامعه چپ، و سوسیالیستهای ایران، نه تنها از متون و محتوای آن بیخبراند، و حتا نه تنها "کاپیتال" را نخوانده و یا ندیده اند، بلکه حتی آن چند جزوه فارسی را که بعضی احزاب سیاسی به روش خود و از زاویه افکار اپورتونیستی و دگماتیسمی خود آنها را به مذاق خویش ترجمه کرده اند، حتا آنرا نیز نخوانده ، کمونیست شده اند. با وجودیکه خود جای سئوال است که آیا شخصی که به ترجمه آثار مارکس دست می یازد، آیا محتوای فلسفی آنرا بدرستی میفهمد؟ چقدر سواد آلمانی دارد به چنین ترجمه ای جرئت میکند؟ آیا لنین خود چقدر سواد آلمانی داشت که اداعای فهم مارکسیسم را داشت؟ هنوز که هنوز است فیلسوفان و جامعه شناسان آلمان در درک محتوای فلسفی "کاپیتال" به درک مشترک نه رسیده اند، و در خصوص تبین محتوای آن اختلاف نظر دارند. اکنون چند بیسواد ایرانی که اسم کاپیتال مارکس حتا بگوششان نخورده، آنرا نخوانده کمونیست شده اند؟ به مکتب نرفته آخوند شده اند! آری این است سواد سیاسی چپ و یا چپ نماهای پانفارسیسم ایرانی، و یا سوسیالیستهای جغرافیای موسوم به ایران که دم از مارکسیسم میزنند. اگر هم یکی دو نفر افراد منفرد و دارای تحصیلات آکادمیک اظهار نظر نمایند، آنان نیز در این بلبشوری و آنارشیسم سیاسی کارایی چندانی ندارند. در واقع نبود افراد باسواد و دمکرات، یکی از
نوشته شده توسط: Anonymous

مدیر محترم سایت ایرانگلوبال با سلام مستدعیست در صورت ممکن این مطلب را همراه دو کامنت دیگر بعنوان پاسخ در خصوص مقاله آقای eza تحت نام "فاشیسم پانترکیسم یا دمکراسی" یکجا بعنوان مطلب جداگانه، درسایت پوشش دهید. با تشکر قبلی از زحماتتان.
فاشیسم پانفارسیم یا دمکراسی؟!
تعدادی از دوستان پانفارس در مورد انتقادهای فعالان حرکت ملی از این مسئله ناراحت هستند که چرا ما آنها را راسیست، کم سواد و حتا بی سواد سیاسی می نامیم. بعضی از آنان با بیسواد نامیدن فعالین حرکت ملی آزربایجان، میخواهند شکستها وعقده های حقارت خویش را بدین بهانه خالی کنند. این عناصر با چسباندن خود به ناسیونال سوسیالیسم روسی، و تبلیغ و ترویج شونیسم روسی با خواندن چند مقاله بزبان فارسی ادعای سواد سوسیالیسی میکنند. در صورتیکه ناسیونال شونیسم روس اصلا رابطه ای با مکتب فلسفه علمی مارکسیسم ندارد. و چیز من در آوردی است. مارکس قبل از

اینکه فیلسوف باشد، یک بشر دوست است. هومانیستی که در هیچ کجای فلسفه خود نگفته است، پانفارسیم و نژاد پرستان شونیسم فارس، بر گرده سی و پنج میلیون مردم آزربایجان گاو آهن و خیش ببندند، آنان را در سرزمین خود به استثمار بکشند. فرهنگ و زبانشان قتل عام کنند، و اگر از هویت ملی مدنی فرهنگی زبان خویش دفاع کنند، به بهانه "پانتورک" آنان را سرکوب کنند. این حضرات چپ نما نه تنها حاضر نیستند، حتا کوچکترین انتقادی را پذیرا باشند، حتا دوست ندارند کسی اشکال فکری، بیسوادی سیاسی، و خصوصیات نژادپرستی پانفارسیستی آنها را نقد و گوشزد کند. اینان بجای اصلاح بیسوادی خود با پیش دستی بر روی دیگران خیز بر میدارند، که گویا چون حرکت ملی آزربایجان در مقابل فاشیسم و راسیسم پانفارسیسم ایستاده است، با مخالفت آشکار با آن، بمردم آزربایجان انگ پانترکیسم و بیسوادی میزنند، باید خاطر نشان ساخت اینان جز این انگهای ناروا، برای حمله به فعالان حرکت ملی حربه ای در دست ندارند. اگر انگ پانتورک از دستشان گرفته شود، خلع سلاح میشوند و چیزی برای گفتن نخواهند داشت. در صورتیکه اگر در ابعاد عمیق به مسئله نگاه کنیم، ابعاد بیسوادی اینان در حدی است که حتا قادر به درک اوضاع مملکت نیستند، مملکتی اعدام و کشتار در آن بیداد میکند. اینان در این برهه از زمان، بحای درک دردهای خلقهای ایران، بجای کسب معلومات سیاسی، معلومات علمی اجتماعی فرهنگی زبانی، به تبلیغ و بلف زنی های ناسیونالیسم روسی، تبلیغ اسطوره های عهد بوق شاهنامه فردوسی را بعنوان تاریخ برای پانفارسیسم ترویج میکنند. تا با چنین تبلیغات ارتجاعی ضعف بیسوادی و نبود دانش سیاسی خود را با توسل بدان استتار نمایند.
بنظر میرسد دوستان پانفارس یا بهتر بگوئیم فارس پرستان وعاشقان پانفارسیسم، که خود را نوادگان کورش صرب میدانند، نه تنها از دانش علمی و سواد سیاسی بی بهره اند، بلکه حتا حاضر به قبول واقعیتهای تکان دهنده نکات ضعف خود و ترمیم عقب ماندگی های کم سوادی خویش نیستند.
و هنوز که هنوز است در دگماتیسم افکاراستالینیسم روسی، در جا میزنند. و قادر به درک تغییر و تحول واقعیتهای موجود جهان معاصر در قرن بیست ویکم نیستند. در دالانهای تاریک قرن پیش ترمز زده اند.
برای روشن شدن موضوع بجاست ابتدا در رابطه با انواع بیسوادی سیاسی فارس پرستان باصطلاح سوسیالیست، جماعت پانفارسیسم، عاشقان ناسیونال شونیسم روس، اشاره ای داشته باشیم تا تفهیم مطلب آسانتر صورت گیرد.
لازم به یاد آوریست که در جهان امروز با توجه به پیشرفتهای جاری در اقصا نقاط جهان، انواع سواد از قبیل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، ملی مدنی، بین المللی، دانش تکنولوژی مدرن، سواد ارتباطات جمعی، سواد اقتصادی، سواد دانش سیستمهای کامپیوتری،... و غیره و با توجه به موارد فوق امروز کسانی با سواد شمرده میشوند که تحصیلات منظم آکادمیک با استاندارهای مقبول و شناخته شده بین المللی، آشنائی به زبانهای علمی فلسفی اروپائی، مخصوصا زبان جهانی انگلیسی و حد اقل داشتن دانش آکتوئل امروزی جوامع مدرن، و سیستم آموزش ارتباطات جمعی را دارا باشند.
همه میدانیم که در جغرافیای موسوم به بازداشتگاه ایران که ملل آن تحت سلطه و سیطره جامعه عقب مانده پانفارسیسم زندانی است، به برکت رژیم آخوندی پانفارس سطح آموزش در تمام سطوح و بخشهای دانشگاهی در کیفیتی بسیارنازل و حتا غیر قابل قبول در مقام مقایسه با استانداردهای بین المللی است. بطوریکه دراغلب کشور های پیشرفته و مخصوصا کشورهای اروپایی مثل انگلیس، بلژیک، هلند، آلمان، سوئد وحتا فرانسه مدارک تحصیلی "ایرانی" ها بعنوان مدارک علمی به رسمیت شناخته نمیشود. برای تائید مدارک ایرانی باید امتحانهای علمی استاندارهای کشورهای مذبور را پشت سر نهاد که چنین چیزی برای یک ایرانی با سختیهای زیاد بهمراه
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاى توكلى
اين .... مى خواهد طرحى بريزد تا اين چند نويسنده آزربايجانى در آنجا هم ننويسند. ببين كى گفتم. هدف اوبالى اجراى اهداف جمهورى اسلامى اجرا شود و يكى از آنها فروپاشيدن ايران گلوبال است.

نوشته شده توسط: اسامه

جلیل خان نارویی اوغل:
بو سیرالادیغیز شخصلر، منی باغیشلاسینلار هاا، آما چوحداندیر زامانلاری گئچیب

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جداری عزیز،

حکومت دو ساله محمد امین رسولزاده بعد از جنگ جهانی اولو و حکومت یک سال ائلچی بی بعد از فروپاشی شوروی نمونه بارزی از دموکراسی واقعی است. هر دو حکومتها مخالفان را به مجلس آوردند، هیچ مخالفی را اعدام نکردند، زندانی نکردند، مطبوعات را آزاد کردند، احزاب مختلف با عقاید مختلف رشد کردند و..
رفقای شما با انگ "فاشیست" زدن به این دو رهبران آزادی، باید بدانند که خود شروع کردند و بهتر است همانطور که اوبالی گفت، با مقایسه کارنامه هیتلر، لنین، استالین و رسولزاده فاشیستهای واقعی افشا شوند. امیدورام این کر زود تر و با ارائه سند انجام گیرد. ضمنأ آدم کشی های لنین و استالین را نمی شود با ایثار گری های حیدر عمی اوغلو، پیشه وری و یا نابدل ها ماله کشی کرد.بحث را قاطی نکنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

فنومن لوایی یک فنومن درد آور است ، او که همیشه از جناب احمد اوبالی تعریف و تمجید میکرد با یک چرخش رادیکال اتهاماتی را نه به آقای اوبالی بلکه به کل جنبش و رهبران ملی آزربایحان وارد کردند ؛ که جدی نبودن و نامتعادل بودن خود و نظرات خود را به اثبات رساند. لوایی که نگاهی به ترجمه های نارسای فوکو را نه به زبان اصلی بلکه به فارسی انداخته و مدعی پست مدرن بودن دارد ، فکر میکند که اگر به فنومن "دیوانگی " تکیه کند میتواند هر چه دل تنگش بخواهد بگوید ، که البته در پایان این خواننده است که قضاوت میکند و او را جدی نمیگیرد ؛ به باور من او دامنه های نقد را به تخریب و اتهامات سنگین کشاند . متاسفانه او ملعبه دست کسانی گشت که دشمن جنبش ملی و حق طلبانه آزربایجان هستند. در پایان من دیالوگ تلویزیونی با آقای کیانوش توکلی را بسیار مثبت ارزیانی میکنم

؛ کسانی که از گون آز دیو ساخته بودند و جناب توکلی را از رفتن به آنجا منع میکردند به وضوح دیدند نه آقای توکلی تخریب شدند و نه کسی خدای نکرده به ایشان توهین کردند. آقای توکلی هم فرصت کافی برای توضیح سیاست سایت ایران گلوبال را در اختیار گرفت و از خود دفاع کرد
نوشته شده توسط: Anonymous

دانش، بی نظیر، عرفان، دوزگون، اینام ، همگی یک نفر هستند که با نامهای مختلف خود را تبلیغ می کند و یا مثلا "مبارزه" می کند. نمی دانستم در کلاسهای حوزه علمیه تدریس مبارزات پارتیزانی با اسمهای مختلف در دنیای مجازی اینقدر پیشرفتانه مد نظر بوده اما می دانستم که تدریس دروغ و تکرار دروغ از کلاسهای اساسی عرفان اسلامی است. جالب است که این آخوندها بدون اینکه حتا در یک کلاس دانشگاهی یک روز حظور داشته باشند به خود لقب "استاد"ی می دهند.

نوشته شده توسط: Anonymous

بنظر من جناب اوبالی باید بیشتر روی این واقعیت تاکید می کردند که باوجود شکست اوردوگاه کمونیسم امروز چپ در حمله به فعالین ترک دنبال تخریب به سبک سنت ارامنه و تروریست های پ ک ک است.

نوشته شده توسط: اسامه

ادامه کامنت قبل :
به گمان خود فکر می کنید که جواب این نقایص معرفی شده زبان تورکی را داده اید؟؟؟.

در ضمن اگر بر فرض نا درست، گفته های شما صحیح باشد، در این صورت آنهایی که در کرسی های دانشگاهی تورکیه داعیه فضل و کمال می کنند، بی سواد مطلق هستند زیرا دانش امثال بی اطلاعی چون شما را نیز ندارند! که نوشته اند
زبان ترکی شامل ( 7000) هفت هزار واژه ی فارسی
زبان ترکی شامل: (9000 ) نه هزار واژه ی عربی
(12000) دوازده هزار واژه ی فرانسوی

Prof. Dr. Muharrem Ergin

نوشته شده توسط: اسامه

جناب سازاخ
واقعا با چه رویی این کامنت را نوشتید؟!
یکی از فنون سفسطه‌ی پانترکیستی همین است که ضعفهای زبان خود را بعنوان نقطه‌ی قوت یا افتخار وانمود کنند
نتیجتا این ویژگی هایی که گفتید تنها باعث پیچیدگی ترکیست و یادگیری آن را سخت تر میکند دقیقا برای همین ب اگه زبان مادریت ترکی نباشه قطعا لو میری که ترک نیستی با این حرف موافق نیستید ؟

در عوض به طرز وحشتناکی یادگیری سایر زبان ها را برای تورکان سخت میکند دقیقا چیزی که ترکی در آن به شدت محدودیت دارد و حتی توانایی اندکی در رقابت با فارسی زبانان و کردی و سایر زبان های تحلیلی و به ویژه ترکیبی ندارد شما خودات توضیح بده در اموختن سایر زبان ها از جمله انگلیسی و تلفظ ان با مشکل مواجه نشدی

تمام واژه هایی هم که نوشتی از پنج حالت خارج نیست
1- کاهش
2- افزایش
3- ابدال
4- ادغام
5- وند

یکبار برای شما توضیح داده شد که تورکی یک زبان مستقل نیست و زبان شناسان جز زبان تورکی استانبولی که زبان جعلی جایگزین تورکی عثمانی (عثمانلو) است زبان دیگری را به عنوان تورکی نمیشناسند نام این زبان به همراه دو جین نیمچه زبان دیگر به همراه زبان ریشه انها یعنی مغولی زبان های التایی نام گذاری شده است

در اینکه ریشه این زبان هم مغولی است پاسخ کامل داده شده که نیاز به کپی پیست نمیباشد در لینک زیر منتظر پاسخ شما میمانیم :
http://www.iranglobal.info/node/59400
درباره سایر دعوای شما باید گفت که اصولا شما میدانی زبانی که حتی یک لغت انتزاعی ندارد چگونه جایگاهی دارد :
بیشتر حضرات روشنفکر و دانشمندتورک در مقابل این سوال که: «معادل تورکی کلمه "پادشاه" چیست؟»، بارها گفتند: «خان»، پس لابد خان ده ما هم باید پادشاه بزرگی باشد
اکنون که فکر می کنم ، آنها نام هیچ پادشاهی را در تاریخ جعلی خود، ندارند ولی ادعایشان بسیار بزرگ در سر دارند و حال اینکه تورک ها برای کلمه "پادشاه" هیچ معنی و معادلی در زبان خود پیدا نمی کنند! این یعنی اینکه در حد و اندازه هایی نبوده اند (از لحاظ جمعیت در طول تاریخ) که برای کلمه "پادشاه" لغتی درست کنند.
آیا به راستی می توان با چنین خیره سرانی به گفتگوی علمی و منطقی پرداخت :
آیا از خود نمی پرسند که بر اساس ادعای خودشان مبنی بر حکومت هزار ساله تورکان بعد از اسلام در منطقه، چرا تورکی نتوانست زبان قدرتمندی شود و حتی به زبان دربار تبدیل شود؟ دلیل این بی مهری پادشاهان و سلاطین تورک را باید در بی خردی آنها جستجو کرد یا در عدم وجود این پادشاهان در تاریخ یا در عدم قدرت زبان تورکی یا در همه مسائل مطرح شده و حقه بازی های جاعلانه ؟!. آیا بر اساس ادعاهای گفته شده حضرات می توان بر چنین پادشاهانی افتخار کرد که همگی در یک مسئله واحدی در طول چند قرن واحد عمل کرده اند؟. آیا می توان از متون قدیمی و پا بر جای تورکی اصیل و با قدمت در جهان سراغی گرفت؟. آیا بدون لغات دست ساخت فرهنگستان زبان تورکی و هیاهوهای رایج می توان متنی را یافت که به گفته حضرات نزدیک باشد
اگر زبانی در فرهنگ لغات خود برای این واژگان معادلی بومی ندارد چگونه از دیرینگی و دیرپایی آن می توان سخن گفت وقتی آن لغات هایلایت نشده عاریت گرفته از لاتین است؟. حال به آن نود هزار لغت دست ساخت فرهنگستان زبان ترکی رجوع کنید که اگر بی ریشه و باسمه ای و بدون پیشینه وارد دایره نگارشی نمی شد، شاید اکنون عده ای خوراکی برای پرورش نژاد پرستی از نوع تورکی نداشتند. آنهایی که برتری های قومی و ملی را در داشتن و نداشتن لغات و قدرت زبان و اقلیم مساعد زندگی و ... خود می دانند نه در مسائل واقعا انسانی و مدنی و ... یقینا با مطالعه و بررسی این قبیل مسائل باید بنده را جزو دشمنان تورک ها معرفی کنند و در هر محفلی غنای ادبی خود را نشان دهند!. حضرات سالها راهبرد سکوت را اختیار خواهند کرد ولی این سکوت چاره ساز نخواهد بود و در نهایت با لحظه مرگشان پیوند خواهد خورد

ابتدا سند همزمان دیوان لغات تورک را بیابید بعد بگوید که اصلا می دانید لغت انتزاعی یعنی چه؟ اگر قرار بر این باشد که با ترکیب های لغوی برای آن واژه ای که معادلی در زبان خود ندارید چیزی بسازید در آن صورت مثلا به جای ممنوع عربی می توان از معادل نمی توان کرد استفاده نمود. و هزاران مزخرف دیگر. در ضمن نمونه های باستانی و اسلامی و قبل از اسلام شعر هجایی تورکی را کجا بیابیم؟ اصلا مگر بیابانگرد دام پرور کوچرو که فرصتی کافی برای استراحت ندارد و همیشه در ستیز با طبیعت می باشد، می تواند به شعر و شاعری نیز مشغول باشد؟ پیشینه ادبی این معارف را در چه چیز تورک های باستانی جستجو کنیم؟ اصلا معنی واژه تورک چیست و از چه زمان این واژه و اسم خاص در جهان استفاده شده است؟؟؟
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آسیب شناسی

در این اواخر ، کلا 6 مقاله پیرامون آسیب شناسی جنبش آذربایجان منتشرشده است.
دو مقاله از آ.ائلیار، یک مقاله شریفه جعفری، دو مقاله از « Anonymous» و eza.
یک مقاله هم از لوایی.

در آسیب شناسی یک پدیده فرد دنبال آفت ها میگردد. از دید خود. که ممکن است از دید دیگری آفت نباشند بل حسن هم باشند.
در این 6 مقاله، چهار نوشته « ترکیسم و پانترکیسم و بوزقورت ایسم » را آفت میدانند ولی دو نوشته دیگر این نگاه را ندارند
( لوایی و جعفری). آنها هم به نوبه ی خود و از زاویه نظری خودشان آسیب شناسی کرده اند. که عمدتا شناخت آنها
« آسیب رفتاری» ست. یعنی به« عمل» بیشتر توجه کرده اند تا « تئوری». برخلاف 4 نوشته ی دیگر.

4 نوشته علت « آسیب رفتاری» را در« تئوری موجود » می بیند. ولی دو نوشته ی دیگر
از دید من « در عدم توجه به ضروریات راه » یا "رفتار سیاسی درست" میدانند. و در تئوری ترکیسم اشکال که هیچ بل
حسن می بینند.

کلا یک گرایش
---------
این مقالات -6 مقاله- فقط به یک گرایش نظری توجه نموده اند. و از گرایش های نظری دیگرمثلا در جنبش زنان، زحمتکشان، سوسیالیستها، دموکراتها و چپ کلاسیک و نوین و سوسیال دموکرات و فدرالیست و استقلال طلب و غیره خود داری نموده اند.
----
مقاله ی لوایی چه با آن موافق باشیم و چه مخالف ، « آسیب شناسی رفتاری» یک گرایش در جنبش است.
از دید من درست است که مقاله بعد از« اختلاف»نگارش یافته، ولی در مجموع آسیب شناسی ست.
این کار را فقط در اختلاف خلاصه کردن خطاست. نویسنده « اختلاف دارد، یگانگی دارد، و آسیب شناسی رفتاری» هم کرده است.
قبلا به دو نکته ی « اختلاف و یگانگی» اشاره کرده بودم، و اینجا « آسیب شناسی» را نیز به آنها اضافه میکنم.
---
کسانی که خواهان عدم انتشار این 5 مقاله ی آسیب شناسی می باشند در واقع خواستار « حذف دگر اندیشی» هستند.
در آسیب شناسی تعریف و تمجید نمی کنند « درد و مرض» را روی میز تشریح دراز میکنند.
انتظاری غیر از این خردمندانه و منطقی نیست.
نوشته شده توسط: اسامه

جناب حبیب :
پاسخ شما یکبار داده شدد باز شما توجه نکردی :
بن واژه سازی
[lemmatization] [زبان شناسی] تقلیل و ساده سازی صورت های گوناگون صرفی یک واژه و گزینش یک صورت پایه برای اهداف فرهنگ نگاشتی که در نهایت به تکواژ میرسد که هر کدام یک شاخه اصلی زبان
واج‌ها کوچک‌ترین واحدهایِ آوایی مستقلی هستند که به کمک آن‌ها تکواژها ساخته می‌شوند (یک یا چند تکواژ تشکیلِ یک واژه می‌دهند
حالا چرا زبان تورکی از اغاز پیدایش تا کنون هیچ واژه ای با اغاز واج"ر" نساخته است ؟؟؟؟؟
پاسخ خیلی ساده است :
این واج اصولا وجود نداشته که بتواند واژه تولید کند
درباره پاسخ شما و حبیب باز شما توجه نکردی :
هر کلمه ای که با "ث" اغاز شود بدون شک عربی است اگر بخواهیم استدلال شما درباره "ر" را بپذیریم پس باید با وجود واژه هایی مثل "کیومرث" و "طهمورث" بنویسم واج "ث" فارسی است در حالی که هیچ کجا چنین چیزی پذیرفته نیست

نوشته شده توسط: اسامه

جناب نصرت :
واج در زبان‌شناسی کوچک‌ترین جزء مشخص کلام است و جایگزینی آن با واجی دیگر تفاوت معنایی ایجاد می‌کند. واج‌ها کوچک‌ترین واحدهایِ آوایی مستقلی هستند که به کمک آن‌ها تکواژها ساخته می‌شوند (یک یا چند تکواژ تشکیلِ یک واژه می‌دهند
حالا چرا زبان تورکی از اغاز پیدایش تا کنون هیچ واژه ای با اغاز تک واژ"ر" نساخته است ؟؟؟؟؟
پاسخ خیلی ساده است :
این واجاصولا وجود نداشته که بتواند واژه تولید کند
حتی همین حالا هم تلفظ واج "ر" در اول کلمه برای تورکها بسیار سخت است که برای تلفظ ان را در میان واژه با افزودن به اول آنها حرف “الف” به کار میبرند به عنوان مثال در نواحی مختلف ترک‌نشین ایران، رضا به صورت ایرضا، روس به صورت اروس و رشته به صورت اریشته ادا می‌شود.

مثلاً [w] و [v] در زبان فارسی از لحاظ واج‌شناختی معادل‌اند ولی در تورکی که چند تا "ر" نیست که ما استثنا قائل شویم

نوشته شده توسط: Anonymous

درود اقاي اقبالي اين پيام براي گذشته است و لازم بود به اين موضوع اشاره مينموديد .چون تحليلي است بين هاشمي و خامنه ايي كه هاشمي رفسنجاني زنده بود و برخي دوستان با ارسال پيام فكر كرده بودند اين تحليل براي اكنون است و اشاره داشتند مگر هاشمي زنده است كه ايشان اشاره داشته اند به اين موضوع ..در اصل اين انتصابات از طرف جبهه دمكراتيك ايران چه در گذشته و چه اكنون بايكوت است .با مهر محمد زماني سخنگوي جبهه دمكراتيك ايران

نوشته شده توسط: Anonymous

در مناظره ای که چند روزپیش بین آقایان اوبالی و توکلی در تلویزیون گوناز انجام پذیرفت، آقای اوبالی در ستایش از حکومت دو ساله جمهوری آذربایجان تحت رهبری محمد امین رسول زاده در ( 1920 - 1918)، مطالبی ایراد کرده و همانجا به نکوهش از لنین و استالین پرداخت. وی ، لنین انقلابی را درعملکرد، به هیتلر فاشیست، ماننده کرد! البته این نخستین بار نیست که آقای اوبالی مخالفت خود را با کمونیسم و شخص لنین رهبر بلشویک ها آشکار می سازد . تلویزیون گوناز از همان آغاز به کار ، به مثابه یک رسانه عمومی، جنبه عمیقا ضد کمونیستی و ضد لنینی داشته است. گردانندگان تلویزیون گونازباید بدانند که تاریخ گذشته آذربایجان آکنده از فداکاریها، مبارزات و خاطرات پرشور کمونیست های این دیار قهزمان پرور می باشد. سال ها پیش از انقلاب سوسیالیستی اکتبر 1917 به رهبری داهیانه ولادیمیر لنین (1924-1870)،

حیدر عمو اوغلی که در سال 1880 در ارومیه بدنیا آمده و در اوان کودکی همراه خانواده به روسیه مهاجرت کرده بود، در نهایت جانفشانی در خراسان و تهران، مشغول اشاعه مرام کمونیستی بود . هم او بود که در زمان انقلاب مشروطه، نخستین حوزه های حزب سوسیال دموکرات را در تهران تشکیل داد . در ایجاد حزب کمونیستی عدالت در سال 1917 ، به دنبال انقلاب فوریه 1917 روس، و حزب کمونیست ایران - ادامه حزب عدالت- در سال 1920، کمونیست های آذربایجان، نقش برجسته ای داشتد. جعفر پیشه وری که در خانواده فقیری در یکی از دهات خلخال به دنیا آمده بود ، یکی دیگر از کمونیست های آذربایجان بود که سال ها سردبیری ارگان حزب کمونیست را بر عهده داشت. پیشه وری که در اواخر جنبش جنگل، نظیر حیدر عمو اوغلی در شمارفعالان برجسته این جنبش ضد امپریالیستی بود ، به دنبال شکست این جنبش، در سازمان دادن مبارزات سندیکائی کارگران تهران نهایت کوشش را به عمل آورد . در سال 1309 شمسی، پلیس رضا خانی، پیشه وری را گرفتار کرده، به زندان انداخت . پیشه وری یازده سال تمام در زندان های مخوف رضا شاهی، نهایت سختی ها را متحمل شده، تسلیم ارتجاع هار حاکم نگردید. در12 شهریور ماه سال 1324، پیشه وری با تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان، گام مهمی در جهت استقرار آزادی و دموکراسی بر داشت. فرقه دموکرات آذربایجان که تحت رهبری پیشه وری در 21 آذر 1324 قدرت سیاسی را در آذربایجان از آن خود ساخت ، حزبی متمایل به چپ و هوادار شوروی سوسیالیستی آن زمان بود. این فرقه، همانگونه که فعالیت های درخشان یکساله اش نشان میدهد ،جنبه دموکراتیک، عدالت خواهانه ، ضد ارتجاعی و ضد فاشیستی داشت. گرچه در 21 آذر سال 1325 ، حکومت فرقه دموکرات آذربایجان به پایان رسید ، اما خاطره درخشان فداکاری های اعضای آن فرقه و کارهائی که در جهت تغییر سیمای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آذربایجان در طول حکومت یک ساله فرقه دموکرات انجام یافت، همچنان در یاد خلق آذربایجان ، باقی مانده است. ذکر این نکته لازم است که محمد امین رسول زاده (1955-1884) که در تلویزیون گوناز همواره مورد مدح و ستایش قرار میگیرد ، در شمار مخالفین فرقه دموکرات آذربایجان بود! ارتش شاه پس از بخون کشیدن جنبش دموکراتیک خلق آذربایجان، دست به کشتار مبارزین فرقه در سطح وسیعی زده و بیش از سی هزار تن از اهالی این دیار پیکارو فداکاری را در نهایت وحشیگری کشتار کرد . اما رفتار بیرحامنه رژِیم شاه سبب خاموش شدن مشعل مبارزه در آذربایجان نگردید. در سال های پس از شکست حکومت فرقه دموکرات، صمد بهرنگی و رفقایش که کمونیست های از جانگذشته ای بودند ، به مبارزه بی امان علیه حکومت شاه پرداخته و زندگی پرشکوه خود را وقف رهائی توده های محروم و زحمتکش ساختند. صمد بهرنگی با قلم شیوای خود به کارگرانن و توده های زحمتکش آموخت که به دشمنان خلق کینه بورزند و تا حق خود را از استثمارگران و ستمکاران نگرفته اند، از پای نه نشینند. آری تاریخ گذشته آذربایجان ، تاریخ مبارزات کارگران و زحمتکشان و کمونیست ها و انقلابیون است . حتی شیخ محمد خیابانی نیر که قیام خونین و ترقی خواهانه ای را پس از انقلاب مشروطه در آذربایجان رهبری میکرد، یک شخصیت رادیکال متمایل به چپ بود . راست ها در تاریخ گذشته آذربایجان تنها نقشی که داشته اند شرکت در سرکوب مبارزات حق طلبانه توده های محروم و زحمتکش آذربایجان ، بوده است . تاریخ آذربایجان در صد و اند ی سال گذشته، تاریخ کمونیست ها و مبارزین چپ و رادیکال است . درست این تاریخ پر افتخار آذربایجان است که تلویزیون گوناز و شخص آقای احمد اوبالی به خاطر تمایلات ضد کمونیستی، آنرا وارونه نشان میدهد..