Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

با توجه به بحثهای مربوط به جنبش ملی، بنظر میرسد بعضی از آقایان، دانسته یا ندانسته برای سرکوب و از مسیر خارج کردن حرکتی ملی آزربایجان، مع الاسف با پانفارسها و پان ارمنی ها، و پانکردها و راسیستهای پان ایرانسیت آریامهری هم صدا شده مثل رژیم منفوراسلامی پانفارس تهران، به فعالان و رهبران حرکت ملی آزربایجان انگ بیگانگی میزنند. گویا مردم آزربایجان تورک نیست و آزری (فازری) هستند! و یا اهداف استقلال طلبانه حرکت ملی مستقل نمی باشد! و اینگونه ادعا های خنده دار که از شنیدن آن " بیشمیش تویوقون گولمه یی گلیر" از شنیدن آن (مرغ پخته خنده اش میگیرد) آقایان قبل از شیرین کاری برای پان ایرانیسم و چسباندن انگ اجنبی به حرکت ملی، لازم است این را نیز بدانند، حرکت آزادیبخش مردم آزرباجان حرکتی خود جوش و نشئت گرفته از بطن و اعماق جامعه است. این حرکت نه از حالا، بلکه از زمانهای بسیار دور

از زمان قهرمانان افسانه ای مردم آزربایجان مثل ساری گلین ها، ده ده قور قود ها، کوراوغلوها، قاچاق نبی ها، ستارخانها،
باقر خانها،... و امثالهم، در مقابل هجوم بیگانه گان، در مقابل رژیمهای دیکتاتور شاه و شیخ جریان داشته است و هنوزهم ادامه دارد. همانطور که جنابان خود نیز میدانند در 21 آذر 1324 با تشکیل دولت ملی مردمی آزربایجان به رهبری بزرگ مرد آزربایجان زنده یاد "پیشه وری" حرکت ملی برای اداره امور خود پا به عرصه مدرنیسم نهاد. اگر چه حکومت ملی و مدرن مردم آزبایجان با توطئه امپریالیسم بدست مزدوران سرکوبگر رژیم آریامهری بخاک و خون کشیده شد، مردم آزربایجان قتل عام شدند، در شهرهای بزرگ آزربایجان مثل تبریز، اورمو، زنجان، اردبیل... و امثالهم، کتابسوزیها درمیادین شهرها راه انداخته شد. هنوز که هنوز است زبان و فرهنگ، حقوق ملی مدنی، اجتماعی اقتصادی، و مخصوصا آزادیهای سیاسی و حق تعیین سرنوشت مردم آزربایجان بدست رژیم پانفارس تهران سرکوب میشود، با این وجود، این رویداد ها گواه بر اینست که مردم آزربایجان!، با تمام این حوادث ناگوار، با ارده ای آهنین سر پا ایستاده به راه خود ادامه میدهد. این حرکت نه تنها وارداتی نیست بلکه برخاسته از اعماق جامعه، بر خاسته از اراده ملت آزربایجان است. ریشه در هزاره های دور دارد. ملتی که در ادوار مختلف تاریخ، در مقابل ستمگران و دیکتاتورها سینه سپر کرده آنان را سر جای خود نشانده است. اگر آقایان دنبال ایده ئولژی وارداتی هستند، آنرا نه در آزربایجان، بلکه در روسیه، در جامعه فارس جستجو کنند. آنانیکه تا دیروز راسیسم روس را به بهانه مارکسیسم به خورد دیگران میدادند، آنانیکه با چند مقاله فارسی خواندن کمونیست شده بودند. آنانیکه شونیسم فارس را بجای مارکسیسم تبلغ و ترویج میکردند. فارس پرستانی که از زبان و فرهنگ و از هویت، و اصالت انسانی خود تهی گشته بصورت مانقورد در خدمت شونیسم فارس و روس در آمده با ساز آنان میرقصند!، علیه ملل دیگر، جوکهای توهین آمیز میسازند، با هدف آسیمیلاسیون، توهین، تحقیر بر آنانرا طنز تلقی میکنند. آری ایده ئولژی وارداتی را در میان چنین افراد، در میان چنین طیفی باید جست. نه در میان حرکت ملی مردم آزربایجان.




نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه کامنت
--
6 - حال برگردیم به بخش آخر مقاله شما که اگر چپ و راست همدیگر را تحمل نکنند خشنونت و جنگ داخلی صورت خواهد گرفت. کاملا درست است. ولی خشنونت ، دشمنی و جنگ با مخالفان یکی از خصلتهای جدایی ناپذیر پانترکیستها است. پانترکیستها و بوزقوردها ضد دمکراتیک و دیکتاتور هستند و تحمل مخالفان را ندارند.هر کسی با بوزقوردها و یا رهبری آنها اختلاف یا مخالفتی کوچکی داشته باشد در صف دشمنان قرار داده میشود. آنها از اتهام زنی و هیچ نوع توهینی به مخالفان خود ابایی ندارند و با فرهنگ ناشایست به شخصیت شکنی، و پرونده سازی می پردازند تا منتقدان و مخالفان را به زانو درآورده و یا آنها را به تواب شدن وادار سازند. بوزقوردها اعتقاد دارند که همه باید مثل آنها فکر کرده و عمل کنند. در غیر اینصورت هر کس مثل آنها فکر نکند و به رنگ آنها در نیاید مانقورت و ساتقین (خود فروش) محسوب شده و

مانقورت هم باید قاطعانه سرکوب شود.
مدافعان این تفکر برای مخالفان سیاسی خود پرونده های اتهام آمیز، قضایی و جنایی درست کرده تا در موقع لزوم علیه آنها بکار گیرند. بعید یا شکی نیست که آنها در صورت امکان و توان به حذف فیزیکی و ترور مخالفان خود دست بزنند. نیروهای دموکرات و سوسیالیستها این نوع اعمال را در فعالیتهای گروههای پانتورکیست ترکیه و احزاب ضد دموکراتیک فارس و ایرانی دهها و صدها بار شاهد بوده اند. بوزقوردها در جریان اختلافات سیاسی یا انشعاب برای در هم شکستن رقبایشان به شیوه های غیر اخلاقی و غیر سیاسی متوسل شده اند. معمولا اختلاف اعضای آنها بعد از مدتی توهینها، بی احترامی ها، شخصیت شکنی ها، اتهام زنی ها به جدایی ها و انشعابها ختم می شوند بطوریکه در هر انشعابی تعدادی از فعالین آنها منفعل و سرخورده شده و دست از مبارزه میکشند. در این فرقه ها برای سرکوب مخالفان نه تنها از اهرمهای تشکیلاتی بلکه به توهین، تحقیر، پرونده سازی، اتهامات سیاسی، اتهام جاسوسی و ترور شخصیت مخالفان سیاسی خود پرداخته میشود.
بقیه در کامنت بعدی
هر کسی با بوزقوردها و یا رهبری آنها اختلاف یا مخالفتی کوچکی داشته باشد در صف دشمنان قرار داده میشود. آنها از اتهام زنی و هیچ نوع توهینی به مخالفان خود ابایی ندارند و با فرهنگ ناشایست به شخصیت شکنی، و پرونده سازی می پردازند تا منتقدان و مخالفان را به زانو درآورده و یا آنها را به تواب شدن وادار سازند. بوزقوردها اعتقاد دارند که همه باید مثل آنها فکر کرده و عمل کنند. در غیر اینصورت هر کس مثل آنها فکر نکند و به رنگ آنها در نیاید مانقورت و ساتقین (خود فروش) محسوب شده و مانقورت هم باید قاطعانه سرکوب شود.
مدافعان این تفکر برای مخالفان سیاسی خود پرونده های اتهام آمیز، قضایی و جنایی درست کرده تا در موقع لزوم علیه آنها بکار گیرند. بعید یا شکی نیست که آنها در صورت امکان و توان به حذف فیزیکی و ترور مخالفان خود دست بزنند. نیروهای دموکرات و سوسیالیستها این نوع اعمال را در فعالیتهای گروههای پانتورکیست ترکیه و احزاب ضد دموکراتیک فارس و ایرانی دهها و صدها بار شاهد بوده اند. بوزقوردها در جریان اختلافات سیاسی یا انشعاب برای در هم شکستن رقبایشان به شیوه های غیر اخلاقی و غیر سیاسی متوسل شده اند. معمولا اختلاف اعضای آنها بعد از مدتی توهینها، بی احترامی ها، شخصیت شکنی ها، اتهام زنی ها به جدایی ها و انشعابها ختم می شوند بطوریکه در هر انشعابی تعدادی از فعالین آنها منفعل و سرخورده شده و دست از مبارزه میکشند. در این فرقه ها برای سرکوب مخالفان نه تنها از اهرمهای تشکیلاتی بلکه به توهین، تحقیر، پرونده سازی، اتهامات سیاسی، اتهام جاسوسی و ترور شخصیت مخالفان سیاسی خود پرداخته میشود.
روابط و مناسبات احزاب و سازمانهایی پانتورکیست و بوزقورد هرگز دوستانه نبوده و با تنش ها و رقابتهای کینه دوزانه همراه بوده است. آنها تحمل هیچ گروهی سیاسی دیگری را ندارند و همیشه برای تضعیف همدیگر کوشیده اند و با دلی پرخون و بوزقوردوار یکدیگر را گاز گرفته اند. در فرهنگ این جریان فکری تحقیر و پرخاشگری به عادت تبدیل شده و درایت سیاسی، صبر و بردباری در برخورد به مخالفین وجود ندارد و معمولا بد دهانی، بد و بیراه گفتن، مچ گیری و بلاخره حذف مخالف سیاسی از روشهای روزمره محسوب میشود. مدافعان این تفکر هر کدام خود را کامل، مدافع حق، صاحب حقیقت یا بوزقورد واقعی و مخالفان را مانقورد، ناحق، دزد، مزدور، ساتقین (خود فروش)، ناموس سوز (بی ناموس)، دوشمن قویروغو (دم دشمن)، خائن، جاسوس و غیره معرفی میکنند.
-----
ادامه در کامنت بعدی
نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیار عزیز
مقاله کوتاه شما بسیارغنی و همه جانبه است و به سر خط نقاط زیادی اشاره دارد. ای کاش کسانی که به آسیب شناسی جنبش ملی و دمکراتیک می پردازند به مقاله شما نگاهی می انداختند.
برای بررسی هر پدیده ای باید به تاریخ آن توجه داشت. شما در مقاله به تاریخ اندیشه ها، ایدئولوژیها ، نیروهای سیاسی و شخصیتها در تاریخ مبارزه رهایی بخش آذربایجان جنوبی بطور مختصر اشاره نمودید و به تاریخ جنبش چپ در آذربایجان و همچنین تاریخ جنبش راست و پانترکیستی اشاره

کردید.
در این رابطه به چند مورد اشاره میکنم:
1 - در بررسی تاریخ مبارزات ملی در آذربایجان جنوبی باید به این مسئله باید دقت کنیم که در گذشته از مشروطه تا دهه 70 شمسی یا نیمه دوم دهه 90 میلادی همیشه افکار و اندیشه های چپ و دمکراتیک بر جنبش ملی آذربایجان غالب بود. اشکلات و انحرافات زیاد بود و میتوان آنها را بررسی کرد.
2 - بعد از فرو پاشی سوسیالیسم روسی(سرمایه داری دولتی) چپ سنتی نه تنها در آذربایجان شمالی و جنوبی بلکه در سراسر جهان به بحران افتاد. این بحران در جمهوری آذربایجان در جریان جنگ قره باغ عمق بیشتری یافت و با کودتای پانترکیستها و استعفای ایاز مطلب اوف رهبر حزب کمونیست آذربایجان و رئیس جمهور آذربایجان که استقلال ملی را برای آذربایجان به ارمغان آورده بود شدیدتر شد.
3 - دوران طلایی پانترکیستها با رئیس جمهوری ائلیچی بئی شروع شد و برای گسترش نفوذ سیلسی و فکری خود را در میان جوانان آذربایجان جنوبی به اقدامات وسیعی دست زدند. همزمان همانطوریکه اشاره کردید ترکیه هم به شیوه های مختلف سیاستهای خود را در میان آذربایجانیها پیش میبرد.
4 - در دوران ریاست جمهوری خاتمی، زمانی که کل چپ در بحران سیاسی، ایدئولوژیک و تشکیلاتی بود و بسیاری از سوسیالیستها اعدام شده و یا در زندان بودند، فعالیت محافل راست و پانترکیست در فضای تقریبا باز سیاسی آغاز شد و نیروی وسیعی از جوانان به صف جنبش پانترکیستی و بوزقوردیسم روان شدند. نشریات دانشجویی، وبلاکها و وبسایتها و غیره به زیر نفوذ جریان راست و پانترکیست افتاد. در این موفقیت و رشد جنبش پانترکیستی چشمگیر، جذاب و تاثیر گذار بود.
5 - ماهیت سیاسی و ایدئولوژیک پانترکیسم یواش یواش به بخشی از مبارزان آذربایجانی آشکار شده است. مردم متوجه شدند حقوق کارگر و زحمتکش، حقوق زنان، حقوق کودکان، بر قراری عدالت اجتماعی و آزادی و دمکراسی در برنامه سیاسی پانترکیستها نیست.
-----------------
بقیه در کامنت بعدی
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز Anonymous
میدیای ضد کمونیست در جهان این تفکر را به مغز انسانها فرو برده که روسیه و چین و اقمار آنها سوسیالیست و کمونیست بوده است. از سوی دیگر دولتهای حاکم در آن کشورها و احزاب برادر آنها مثل حزب توده و چریکهای فدایی اکثریت هم بر سوسیالیست بودن روسیه و چین تاکید داشته اند.
باید با صدای بلند اعلام کرد که بخش زیادی از کمونیستهای جهان هرگز روسیه و چین را بعنوان کشور سوسیالیستی برسمیت نشناختند. تاکنون در جهان انقلاب سوسیالیستی روی نداده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

حرفهایی سنتی غیرعلمی سلطنت طلبانه خودخواهانه ضد دمکراتیک تکروانه ارتجاعی.
مثلا میگوید چون مردم ایران صلاحیت دمکراسی را ندارند، پس شاهزاده باید بیاید.
از نعمت فضای دیجیتال ، اینروزها هر کس میتواند خود را وارد سایتهای اپوزیسیون بکند و به حماقت بیشترمردم دامن بزند.
این اختر کیست که به اینگونه افراد امکان مطرح کردن خود را میدهد ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزيزجناب ايليار انسان ذاتا تمايل به استقلال دارد مقاله شما همه چيز را وارداتي نشان داده در حاليكه در ذات وجود هر كس حب وطن و هم زبانان وجود دارد و يك گرايش ذاتي است پيوند دادن حركت ملي ازربايجان به روسيه تركيه و ازربايجان شمالي نوعي توهين به افكار و درايت ملت ساكن در ازربايجان جنوبي است حركت ملي ازربايجان جنوبي در مرحله اول از ملت آزربايجان سرچشمه مي گيرد و رشد ونمو پيدا مي نمايد و اروزي هر ازربايجاني است يك كشور مستقل واحد آزربايجان داشته باشند دانش اموزي كه اصلا روسيه يا تركيه را نمي شناسد و دانش اموز دوره ابتدايي يا راهنمايي است چگونه به زبان و وطن خود علاقه مند است و مي خواهد به زبان خود بنويسد گويا از درون خود نا خود اگاه تمايل به هويت خود داردلذا واردتي جلوه دادن استقلال خواهي ازربايجان امري بي اساس و پايه است و بايستي در ديدگاههاي خود تجديد نظر نماييم با تشكر

نوشته شده توسط: Anonymous

باعث افتخار است که " دانشمند و استاد فضای مجازی دانشگاه زابل " جناب اسامه چنان در علوم اجتماعی مخصوصا روانشناسی و مردم شناسی آگاهی و دانش دارند که از طریق دست نوشته افراد به ماهیت ملی- قومی و نژادی ‌آنان پی میبرد.
واقعا که هنر نزد زابلی ها است.

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم شریفه جعفری عزیز .
ما بیشتر می خواستیم با افرادیکه با شما مساله آسیب شناسی را تحقیق و بررسی می کنند آشنا شویم، تا یک موقع درد دل های خصوصیمان، توسط ایمیل آدرس شما در گاماج، گوناذ بدست اوبالی رزمی سلیمانی نرسد، چون بعد از کنفرانس آمستردام و تشکیل گاماج اکثر وبسایتها تعطیل و اکثر نویسنده گان تخریب و در اروپا دیگر کسی باقی نمانده، تا مساله آسیب شناسی مطرح شود، افسردگان بدست دوستان چه کمکی می توانند بشما بکنند،
به امید روزیکه هدایت حرکت ملی به دست خانمها اداره شود، تا این مردان دیرناخسیز را سرجایشان بنشانند،

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

کامنت نویسنده مقاله نکات فوق العاده ای را مطرح کرده است:
1- ایده ی « از بین بردن» :
- در مورد اختلاف « حل کردن » استعمال میشود نه از بین بردن.

2- « افکار تخریبی» را«نقد»میکنند.از بین نمی برند.
-چه بسا فکری که از نظر یکی تخریبی ست، ممکن است از دید دیگری سازنده باشد.
فکر را نابود نمی کنند،تلاش برای نابودی فکر « عمل بسیار خطرناکی ست. که ماهیت و پیام استبدادی و حذف فیزکی» دارد.
افکار تنها میتوانند« نقد» شوند.واگر در آزمایش و عمل درست نباشند « خودشان طی زمان با یاری نقدها می میرند».

3- افکار تخریبی یا آسیب و آسیب رسانی ها، اروپایی شده اند!
- اشاره به اروپا با قید « مخصوصا» یعنی، تخریب در جای دیگر نیست!
بل منظور « اختلافات و افکار تخریبی بعضی افراد در داخل حرکت ملی بخصوص در اروپا است»
امید است این « آسیب ها» که از سوی اروپا میایند توسط نویسنده مقاله «مشخص شوند.»
------
کی گفته آدرس خودتان را عوض کنید؟
اختلاف بین « لوایی و دو نفر دیگر» است. این را که میدانید. چرا اروپا !
-----
هنر مند پیش از آنکه فعال سیاسی باشد ، هنر مند است . « شاعره و نویسنده است».
هنرمند نمی تواند « بله» گوی این گروه و آن گروه باشد. که فاتحه ی استقلال اش خوانده میشود.
-----
آگاهی از مسایل سیاسی و آنالیز آنها لازمه ی کار هنریست. شاعر و نویسنده آگاه به قول زنده یاد صمد بهرنگی:
« راه زمان خود و اجتماعی را که در آن زندگی میکند به اندازه یک سیاستمدار و حتی گاهی بیشتر و بهتر از او میشناسد». مجموعه مقالات.
----
هنرمند معترض دائمی ست. او با « هن ، هیه» اؤزگه دیر.
مخصوصا، به این و آن گروه سیاسی ، که به دنبال « بله گویی»اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام بهنام عزیز. بنویس. بنویس از از غم درگذشت ده ها کارگر مظلوم و گرسنه ای که در معدن ذغال سنگ جان باختند. بنویس از ستم جمهوری اسلامی بر کارگران بیچاره. بنویس. به راستی کارگر تا کی باید تحمل کند؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

نظر منهم تحریم است و بنظر حزب توده تحریم خواهد کرد اما سازمان اکثریت فکر نکنم تحریم بکنند.
کلا روز انتخابات همه در ایران خانه بنشینند می تواند رژیم را کمی تکان بدهد.
اینکه بروید پای صندوق و رای ( نه) بدهید یک کلاه براداری در روز روشن است

نوشته شده توسط: Anonymous

"" اروپا گروگان ملاحظات ژئوپلتیک در بعد اقتصادی شده "" ترامپ چین را قانع کرد تا بجای زغال کرهٔ شمالی‌، از آمریکا زغال بخرد و و گاز چین را، آمریکا و متحدانش تامین کنند. " هم اکنون چین بزرگترین خریدار گاز بدست آمده از فرکینگ آمریکا است ""، یک اوروپای نه امن، نه تنها نمیتواند برای گاز روسیه، بهای گزاف بپردازد بلکه بناچار به مصرف زغال روی خواهد آورد. "" برخلاف تاکیدات شما، آمریکا برنده این بازی است "" چونکه مهندسان و کارشناسان، در حال توسعه لحظه به لحظه تکنیک و تکنولوژی فرکینگ هستند. قرارداد ۸۶ بیلیون دولاری چین با عربستان، برای حمایت مالی‌ از عربستان، جهت ورود به اقتصاد غیر گازی بود. در منطقه، تنها ترکیه و اردوغان به این تحولات واقف هستند، در حالیکه اروپا با مرده کمونیزم و سوشیالیزم بازی می‌کند. من میتوانستم بیشتر توضیح بدهم ولی‌ چونکه کامنت‌های من، احتکار می‌‌شوند، دیگر نیازی به این کار نمی‌

نمی‌بینم.
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم شريفه جعفرى، جمع كن اين بساط را. تخريب كنندگان اصلى حركت در آمريكا تشريف دارند و معلومند. تو اگر دنبال آسيب شناسى هستى تخريب كنندگان معلومند. برو ببين چرا همه را تخريب مى كنند. مثل اينكه ما را سر كار گذاشته اى. اگر هم يك مسئله شخصى با عده اى خاص در اروپا دارى ربطش نده به حركت. ما را ببين كه چه فكر مى كرديم و چه شد

نوشته شده توسط: Anonymous

شعری ا ز شادروان حضرت سعدی علیه رحمه برای اهل درد .

شنیدم که مردی است پاکیزه بوم/
شناسا و رهرو در اقصای روم/
من و چند سالوک صحرا نورد/
برفتیم قاصد به دیدار مرد/
سرو چشم هر یک ببوسید و دست/
به تمکین و عزت نشاند و نشست/
زرش دیدم و زرع و شاگرد و رخت/
ولی بی مروت چوبی بر درخت/
به لطف و لبق گرم رو مرد بود///
ولی دیگدانش عجب سرد بود/
همه شب نبودش قرار هجوع/
ز تسبیح و تهلیل و ما را ز جوع//
سحرگه میان بست و در باز کرد/
همان لطف و پرسیدن آغاز کرد/
یکی بد که شیرین و خوش طبع بود//
که با ما مسافر در آن ربع بود
مرا بوسه گفتا به تصحیف ده/
که درویش را توشه از بوسه به/
به خدمت منه دست بر کفش من/
مرا نان ده و کفش بر سر بزن/
به ایثار مردان سبق برده‌اند/
نه شب زنده‌داران دل مرده‌اند/
همین دیدم از پاسبان تتار/
دل مرده وچشم شب زنده‌دار/
کرامت جوانمردی و نان دهی است/
مقالات بیهوده طبل تهی است/
قیامت کسی بینی اندر بهشت/
که معنی طلب کرد و دعوی بهشت/
به معنی توان کرد دعوی درست/
دم بی قدم تکیه گاهی است سست/
نوشته شده توسط: Anonymous

حسن روحانی و رئیسی و قالیباف یکی از آن یکی کثیف تر و دزدتر هستند. به هرکدام ازینها رای دادن تایید خیانتهای این حکومت دزد است. این بازی حکومت اصلا انتخابات نیست که از بین 2000نفر فقط 6تا دزد ادمکش را تدیید صلاحیت کردندو میگویند فقط به این 6تا رای بدهید. کسیکه یک ارزن اگاهی داشته باد اصلا به این صندوقهای نمایشی نزدیک نمیشود .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

Anonymous عزیز،
- «آنچه در شوروی سابق بوده » مشکل من نیست. شما که به « ایده لوژی ترکیسم » باور دارید
لطف کنید بنویسید ترکیسم چیست ؟ با پان ترکیسم فرق اش چیست ؟ پیامش کدام است؟ و چه راه حلی برای مسئله ملی و رفع « اختلافات در جنبش » دارد؟

-خط راست و چپ می توانند نظریات خود را مطرح کنند. و راه حلی برای « اختلافات در جنبش» نشان دهند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب پیروز شما برای راهنمایی باید اول خودتان راه را بلد باشید که متاسفانه بلد نیستید. شما که میگویید بروند رای منفی بیندازند درک نمیکنید که این همان چیزیست که حکومت اخوندی میخواهد و شمادرواقع دارید خواسته حکومت را رهنمود میدهید یعنی میخواهید برای بازی حکومت مشتری جمع کنید. بنظر من خانم مهین فر خیلی ازشما بهتر متوجه مسایل کشورهستند و شما باید از ایشان و کسانی مثل ایشان راه درست را فرابگیرید. یعنی اصلا نباید به صندوقهای فریب حکومت نزدیک شد تا معلوم شودکه کسی به این حکومت رذل اصلا محل نمیگذارد

نوشته شده توسط: Anonymous

این اقای پیروز که می گوید در خانه ننشینید و به پای صندوق های رای بروید و نه به صندوق بیاندازید
با این تبلیغ می خواهند توسط رسانه ها هم به خارجیها و هم به داخلیها نشان دهند که چه استقبال گرمی از انتخابات شد
و جمهوری اسلامی فقط همین را می خواهد اصلا مهم نیست تو چه به صندوق بیاندازی.
و اینکه بیایید پای صندوق و رای نه بیاندازید به شگل وسیعی در همه جا تبلیغ می شود. و کار و تبلیغ خود رژیم است.
انتخابات ریاست جمهوری اسلامی فقط تحریم و تحریم.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام و احترام و با تشکر از کامنت هایتان؛
دوستان گرامی باید یادآوری نمایم که در مقاله زیر، شخص، گروه و یا تشکیلات خاصی مد نظر نبوده است، بلکه هدف از ارائه این مقاله از بین بردن اختلافات و افکار تخریبی بعضی افراد در داخل حرکت ملی بخصوص در اروپا است و بدیهی است که هر کس نسبت به عملکرد و کارنامه خود برداشت و تفسیری خواهد داشت.
ضمنا دوستانی که تمایل به ارسال نظر، پیشنهاد و یا مقاله دارند آدرس ایمیل زیر حضور این عزیزان ارائه می گردد. با تشکر.
sharifehjafari2017@gmail.com

نوشته شده توسط: Anonymous

ملیتهای ایران در جهنم طهران گرفتار شده اند. اسم ان معدن قیش یورت است . قیش یعنی زمستان،
و اسم استان ترکمن صحرا است نه گلستان

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

Anonymous گرامی
-متأسفم که شما توجهی به « فرهنگ صحبت» ندارید، وگرنه نیازی به « تاواریش» نداشتی.

-«اندیشه چپ را در خون مردم آزربایجان» : بله « اندیشه درخون».
تفکر شماست در جمله ات. فراموشتان شده؟
به دو درخواست تاریخی آزمایش خون نیز اشاره شد. اردوغان و اکرم ایلیس لی.

- ناسیونالیسم افراطی و ترکیسم و بوزقوردیسم، نژادگرایی را با خود دارد. و گام نخست فاشیسم است.
با توسل به واژه ی «فرهنگی ترک» و « آذربایجان» و « استقلال» و «تبعیض» نمی توان چهره راسیسم را در ایده لوژیهای نامبرده پنهان نمود.

نوشته شده توسط: Anonymous

"بل سخن بر سر محتوای خود این ایده لوژی ست. که وابستگی آور ، نابرابری ساز، عدالت اجتماعی گریز است و برای هیچ مسئله اجتماعی راه حل علمی ندارد."
ادعایی پوچ بدون سند و مدرک از یک پوپولیست بلشویک در لباس فعال آزربایجانی. اما ببینیم ایدئولوژی کمونیسم و بلشویکها چه بر سر آزربایجان شمالی آوردند. تاراج نفت باکو به مدت صد سال( وابستگی اور) . قتل عامهای ملت آزربایجان از سال 1905 تا الان (بروید تاریخ را بخوانید) قتل عام اقلا 3 میلیون مسلمان با انگ بلشویکی پان ترکیزم (همه با سند و مدرک البته اگر سواد خواندن و نوشتن روسی داشته باشید)(جنایت و نسل کشی). ایجاد طبقه رشوه خوار از نور چشمی های کمونیست و نابودی طبقه متوسط در آزربایجان شمالی(نابرابری ساز و عدالت اجتماعی گریز)

متاسفانه حکومت تاکنون دست طرفداران تفکر تورکچولوق نبوده (در ازربایجان ) که بشود در مورد ادعاهای ائلیار نظر داد ولی در همان دو سالی که ایلچی بی سر کار بوده با دومحور شرارت در حال جنگ بود (ایران و روس) البته ارمنستان را اسم نبردم چون ارمنستانی وجود نداشته و ندارد و این کشورک ایالتی از روسیه پوتین است. کارهای ایدوئولیزیست تورکچولوک را نام می برم. ایلچی بی در همان دوران سخت ارتش شوروی را از ازربایجان بیرون انداخت. پول ملی را ایجاد کرد. الفبای روسی را به زباله دان تاریخ انداخت. متاسفانه این حکومت توسط مزدوران فارس و روس و توسط علیف عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی با کودتا سرنگون شد (همه با سند و مدرک و نه باد خارج شده از دهان مثل بعضی ها)
نوشته شده توسط: Anonymous

در مقایسه چپ سوسیالیست و راست تورکیست باید یاداور شد که تا زمان انقلاب اسلامی تورکیست ها حتا یک اعلامیه هم در اذربایجان جنوبی به زبان مادری منتشر نکرده اند ٕ در حالیکه چپ اذربایجان در این راه خدمات تاریخی داشته اند. نه فقط نشر روزنامه و کتاب به زبان اذربایجان بل برپایی حزب ملی و دولت ملی اذربایجان.
حقیقت اینست که در صحنه جهانی و منطقه ای ٕ ایدیولوژی تورکیسم شکست مفتضحانه ای خورده است انهم در تمام زمینه های سیاسی و اجتماعی −فرهنگی و بی اعتباری بین المللی. تورکیزم و پان تورکیزم در طول حیات خود همیشه و همواره در کنار حکومتهای رنگارنگ تهران و مسکو بوده اند.و هیچوقت حتی یک حمایت ضمنی و کوچک هم از مبارزات ما نکرده اند.
چپ اذربایجان ولی فریدون ابراهیمی ها و پیشه وریها و صد ها و هزاران قهرمان ها داده است. کسانی

که اگاهانه و نااگاهانه میخواهند حرکت ازادیخواه و برابری طلب اذربایجان را به لباس بوزقوردی وپان تورکیستی ملبس کنند باید بدانند که بزرگترین ضربه و خسارت ممکن را به این حرکت عدالت خواه وارد میکنند. این حقیقت را نباید از نظر دور داشت که در افکار عمومی اکثریت قریب به اتفاق مردم دنیا بوزقوردیسم ٕ یک ایدیولوژی راسیستی −فاشیستی تلقی میشود و نمیتوان خود را دوست ملت اذربایجان دانست و در عین حال چنین لکه ای را بر دامن اذربایجان بست.
البته این بدین معنا نیست که ایدیولوژی مارکسیستی را به ایدیولوژی این حرکت انتخاب کرد که این ایدیولوژی امروز باندازه ایدیولوژی پان تورکیستی رسوا و غیر عملی محسوب میشود.
نوشته شده توسط: Anonymous

کتابهای مقدس روایت کودکانه به کهن ترین سوال های هستی در هزاران سال پیش است . این که , ماهیت هستی , حیات , آفرینش چیست , معنی زندگی چیست , منشا هستی چیست.
دین های ابراهیمی , یعنی جهود , مسیحیت , و اسلام , ساده لوحانه ترین جوابها را در این رابطه دارند که با هیچ منطقی و عقلانیتی منطبق نیست . مثلا داستان نوح در هر سه کتاب است . این که جناب حضرت نوح چگونه از نظر تکنیکی و لوجستیکی توانست از قطب شمال تا قطب جنوب جفتی از حیوانات را گرد آوری کند , و همه را در یک کشتی بگنجاند و اصلا منطق این سیل باران چیست , کسی زیاد نمیپردازد .باورمندی بدون ادراک و اشعار به واقعیت , از بلاهت و جهالت ناشی میشود . هر ان چه کسی باور میکند , یک باور و الیوشون در ذهن شخص است و در واقعیت موجود نیست . باور داشتن با دانستن و اشعار و ادراک متفاوت است . باورمندی محصول ذهن است و ادراک و اشعار محصول عقل .

فرض کنیم اصلا به محمد وحی میشد . وحی یعنی نوعی القاء و ایجاد و انتقال یک شعور است در مورد مفهوم مشخصی . مانند این که با وحی محمد به بزرگی خداوند پی میبرد و به عربی ان را بازگو میکند . خوب این جا بزرگی به چه معنی است ؟ شاید فرض کنیم بزرگی مورد نظر خدا در وحی , بیکرانی , گیتی و بزرگی یونیورس هست , اما چون محمد آشنایی به مفهوم بیکرانی و فضا و هستی یونیورس ندارد , ان بزرگی را به بزرگی شخصی مانند یک پادشاه مقتدر درک میکند نه بیکرانی گیتی و کائنات .
همه کلام در همه زبان ها سمبلیک است و نمیتواند صد در صد واقعییت را بیان کند . اگر بگوییم صدای طبل , برای کسی که ان را نشنیده باشد , قابل ادراک نیست و از صدای طبل شاید توهمی در ذهن خود خلق کند .
بنابر این حتی اگر تمام کلام قران بر اساس وحی باشد , همه سمبولیک هستند و در حد درک محمد از واقعییت بیان شده اند , نه واقعییت مورد نظر خداوند .
تازه از این همه اسرار هستی و کاینات , خداوند چیزی برای وحی کردن پیدا نکرد و ۸۰ درصد کتاب مقدس را به این قصه ها اختصاص داد !!! . اگر خدایی موجود است ,بطور طبیی اداره هستی را با قوانین طبیی اعمال میکند . مانند ثبات منظومه شمسی با نیروی جاذبه , انرژی و ماده سیاه و دیگر چیزها . برای آفرینش بشر هم چیزی حدود ۱۳ میلیارد سال وقت گذاشته تا بر طبق قوانین حیاط آفرینش انجام گیرد . خوب در این کتاب مقدس و وحی چرا هیچ اشاره ای به یکی از این قوانین نمیشود ؟؟. ان چه که خداوند با ان همه بزرگی و هوش بیکران , ارمغان کلامش برای بشر مخلوق خود روزه و طهارت نماز و بیزاری از شادی است ؟؟؟ خدا به باورمندان این دینها عقل بدهد سلیم اعطا فرماید .
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب سازاخ سلام؛
نوشنه اید:
تکامل و راه اندازی صنایع غول پیکر بدون بهره کشی و بدون انباشت سرمایه ممکن نیست!

شما بمن پاسخ دهید! تکامل و توسعه و پیشبرد صنایع کلان و پیشرفته چه ربطی به بهره کشی و کارمزدی دارد؟ و بمن بگوئید آیا مفهوم بهره کشی را در علم اقتصاد شناخته اید و گردش سرمایه برایتان چه مفهومی دارد؟ و در پایان روشن کنید که هدف از انباشت ثروت چیست و هم او باید در انحصار کدام جریان و طبقه ی اجتماعی باشد.
و سرآخر بمن بگوئید که درک شما از تولید اجتماعی و اقتصاد کینزی چیست؟

نه دوست من! شما بیرون از زمین و زمانه ی 99%ها زندگی می کنید. چرا؟ چون هنوز پی نبرده اید که حتی اقتصاد نیم بند کینزی ( تاچری) فراموش شده و دولت های رفاه پیشین، سعی داشتند با بگردش درآوردن بیشتر سرمایه و ایجاد رفاه توسط بالابردن سطح خرید، بازار مسکوت دهه های پایانی 2000 را پویا کنند و کردند. اما بحران ادواری

سرمایه، پس از 2007 بشکل متفاوتی پیدیدارشد و ادامه دارد.

ما نه به بهره کشی انسان از انسان، و نه نیاز به تداوم کارمزدی داریم و نه هزگز اجازه می دهیم ثروت اجتماعی که محصول کار کارگران است، انباشت این ثروت اجتماعی در دستان انگشت شماران مفتخور قرارگیرند.

ما می توانیم صنعت و توسعه ی عمومی موجود را بدست خود گارگران بسپاریم و آنرا بهتر از پیش مدرن کنیم. و انگل های بیمار ثروت اندوز را از اعمال اراده ی سیاسی اقتصادی بر اراده و توان اجتماعی طبقاتی مبرا سازیم.

این یگانه راه چاره برای بشریت غارتشده، بی دادرس، خودباور و آرزومند خودگردانی ست. دیر یا زود تضاد منافع تاریخی مردم و تحول شایسته توسط کارگران علیه بیداد سرمایه برپا خواهدایستاد و خواهد توانست توده های زحمتکش را متشکل کند، و راه خود را با همبستگی طبقاتی و سازماندهی مستقل خویش برابر دشمنان طبقاتی اش خواهدیافت. و بشریت لهیده شده را در هرگوشه ی جهان که باشد با مدیریت انسامدارانه ی خود رها خواهدکرد. گارگران نیاز به قیم و ولی ندارند.
باسپاس
نوشته شده توسط: Anonymous

"مثلا ترکیسم فکر میکند « در خون فکر وجود دارد"
آقای ائلیار اینو دیگه از کجا آوردی. خودت ادعا داری باید با سند و مدرک حرف زد کو سندت کو مدرکت ؟ دوران پوپولیزیم بلشویکی سپری شده ای تاواریش

نوشته شده توسط: Anonymous

" ایراد در وارداتی بودن نیست، درمشکل آفرینی و عدم مشکل گشایی ایده هاست. "
لطف کنید بگوئید مارکسیسم و سوسیالیزم کدام مشکل آزربایجان را حل کرده. در سایه مارکسیسم و سوسیالیزم اراضی ازربایجان نصف شده . اقلا 4 بار ملت قتل عام شده در جنوب و شمال. زبان روسی در آزربایجان شمالی یکه تازی کرده. آیا زبان روسی در شمال و زبان فارسی در جنوب وارداتی نیست؟ اگر امروز به شما اجازه می دهند که در سایت های فارسی بنویسید و یا نیمچه احترامی برایتان قایل هستند زیر سایه حرکت ملی ازربایجان است که پایه های آن را ایلچی بئ ریخته نه لنین و استالین. اگر الان آزربایجان شمالی مستقل است انهم بخاطر ایده های ایلچی بی است که شما آن را ترکیست و وارداتی می نامید. اگر آزربایجان شمالی امروز در فلاکت فکری و ایدئولوزی دست و پا می زند هم نتیجه همین تزهای سوسیالیزم و کمونیسم است که شما در جنوب و عارف رحیم زاده ها و برادران ملعون

علیزاده در شمال مبلغ آن هستند. تورکچولوق تفکر فاشیستی نسیت بلکه تفکر رهایی است چون هدف ما تصرف سرزمین دیگران نیست هدف ما آزادی ملت ترک در سراسر جهان است. انهم ازادی از دست فارس و روس و هر متجاوز دیگری . ایده ما این است که ملت های ترک باید آزاد و مستقل باشند و هیچ آقا بالا سری نداشته باشند
نوشته شده توسط: Anonymous

باز هم که این " استاد دانشگاه مجازی زابل " مردم شناس هم شده، از طرز نوشتن اشخاص میفهد که فرد از کدام ملت، قوم و نژاد میباشد. این همه بلوف؟؟؟
چقدر این فرد از بلوچ ها، تورکها و غیره متنفر است.
داستان این فرد که صد در صد میداند که من بلوچ هستم ولی جرات ندارد که اقرار کند ، من سعی میکنم که بطور خلاصه توضیح بدهم.
بار اولی که من در این سایت کامنت گذاشتم درست همین موقعه از سال گذشته بود، البته ناگفته نماند آشنایی من با این سایت به سالها قبل برمیگردد.
در اولین حضور نوشتاری من با شخصی بنام " عبدالربه زاهدانی " که خودش را از سنی های زاهدان ، که کلی دوست و اشنای بلوچ دارد به بحث و تبادل نظر پرداختیم ، که در نتیجه معلوم شد که آقا یکی از مهرههای اطلاعات- امنیتی ( زابلی) رژیم بود. چون فهمید که افشا شده است دیگر هیچگاه در سایت آفتابی نشد.
و اما جناب اسامه غیاب همکار و استاد ( عبدالربه زاهدانی)

را اینگونه توضیح دادند: ما (عبدالربه زاهدانی) و چند نفر از سنی مذهبان سازمان خود را تشکیل داده ایم ، به این علت عبدالربه زاهدانی دیگر نمی تواند در این سایت حضور داشته باشد.
سازمان این بقول سنی های زاهدانی ( زابلی ) سازمان اطلاعات سپاه نام دارد.
از عصبانیت و توهین هایت معلوم میشه که کم آوردی و افشا شدی.

نوشته شده توسط: peerooz

سرکار خانم مهین فر,
با ابراز همدردی صمیمانه و اقرار به اینکه تا کسی در جایگاه شما نباشد درد شما را درک نخواهد کرد, فرزند رشد شما جان خود را در راهی که حقیقت میدانست فدا کرد. خانه نشستن شما و سکوت, تائید فجایع رژیم جنایتکار است. اگر در ایرانید با انداختن یک " نه " بزرگ در صندوق اقلا به این جنایتکاران بگوئید که به هیچ یک از این دلقک ها رای نخواهید داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر شاهزاده رضا پهلوی و درود بر آقای رشیدی قادی

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

Anonymous گرامی،
-رئیس نیا و من از وارداتی بودن « ایده لوژی» ترکیسم صحبت کرده ایم نه از ترک یا از استقلال خواهی.
ترک بار فرهنگی دارد و نه نژادی. از قدیم طوایفی را که به زبان ترکی صحبت میکردند ترک نامیده اند.
استقلال خواهی هم ربطی به ترک و غیر ترک ندارد. به ستمدیده ربط دارد.
-اندیشه در خون وجود دارد. این طرز تفکر راسیستی ست. اندیشه در مغز وجود دارد.

مارکسیسم و لنینیسم هم وارداتی اند. همانطور که ناسیونالیسم و ترکیسم وارداتی اند. ایراد در وارداتی بودن نیست، در
مشکل آفرینی و عدم مشکل گشایی ایده هاست.
مثلا ترکیسم فکر میکند « در خون فکر وجود دارد» . که موجب میشود شما جمله را با تکیه بر خون بنویسید.
این یعنی مشکل آفرینی، عدم مشکل گشایی. و خون پرستی. و خرافه گرایی. و راسیسم که به خون تکیه میکند.
- قرار شد بدون توهین به نظریات مخالف صحبت شود ولی متاسفانه شما با کلمه ی « تفاله ها» مخالف خود را دشمن حساب کرده و شمشیر میکشید، در حالیکه توجه ندارید از « وجود فکر در خون» حرف میزنید که راسیسم است.
مانند در خواست اردوغان برای آزمایش خون آنان که میگویند ترک اند یا مانند تقاضای آزمایش خون اکرم ایلیس لی نویسنده ی آذربایجان. و حالا فکر شما که خیال میکنید اندیشه در خون وجود دارد.

- شما فرق کلمه را با « ایده لوژی» متوجه نیستید. اینها دو چیز جداگانه هستند. کلمات قورد، ترک، بوز، را ما هم داریم ولی
ایده لوژی ترکیسم و بوزقوردیسم را نداریم. بی ریشه اند. در جنبشهای سیاسی ما این چیزها وجود نداشته اند.
ما همیشه با افندی ها مرز فکری داشته ایم.


نوشته شده توسط: Anonymous

علی آقا من با اجازه جواب سوال شما را میدهم.
شما از اسامه سوال کردید که : " زبان مادری او چیست؟"
زبان مادری این فرد " زابلی " است، که البته نمیشود گفت زبان به مفهوم واقعی. همچنین زبان باصطلا زابلی گویشی از زبان فارسی هم نیست، البته این زابلی ها با افتخار خودشان را فارس به حساب می آورند.
مثالی برای شما میزنم:
کجا میروید به زابلی میگویند آگجه میری ، و یا چرا این کار را میکنید. که به زابلی می گویند ورچه همتو مینی و .....
بنابراین زبان باصطلا زابلی ترکیبی از زبان های پارسی دری، پشتو، بلوچی و غیره میباشد.
چگونه و چرا به این مردم ما بلوچها لقب " زابلی " دادیم من سعی میکنم بطور فشرده توضیح بدهم!.
رضا شاه پهلوی برای ثبات و مدرنیزه کردن کشور دست به یک سری اقدامات زد، از جمله دستور داد که در سراسر ایران هر چه کولی دوره گرد، ولگرد، گدا، بیکار... را جمع‌آوری کردند و آنها به

به شمال بلوچستان در قریه ایی بنام حسین آباد ( که بعدا تبدیل به زابل شد) تبعید کردند.
رضا شاه با این حرکت خودش میخواست که بافت جمعیتی منطقه را تغییر دهد و هم از دست این عناصر راحت شود.
ما مردم بلوچ با مهمانوازی از این مردم استقبال کردیم و آنها را بکار ( دامداری و کشاورزی) مشغول کردیم.
با بکار آمدن آخوند ها اکثریت این زابلی ها در خدمت رژیم مشغول به کار شدند.
چونکه شیعه مذهب بودند تمام کارها ی دولتی، امنیتی- اطلاعاتی را قبضه کردن.
ظلم و ستمی که این زابلی ها در این حکومت آخوندی به بلوچها کردند در تمام تاریخ ملت بلوچ بی سابقه بوده است.
در این اواخر هم برای خود هویت من دراوردی " سیستانی" میخواهند که دست و پا کنند، قافل از اینکه اکثر جمعیت سیستان بلوچ هستند .
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

کارگران جانباختۀ معدن زغال سنگ یورت آزاد شهر، بین شش ماه تا یک سال حقوق ماهیانۀ خود را دریافت نکرده بودند و بیمه آنها نیز با تاخیر واریز می‎ شد. این کارگران مظلوم ، روزانه 16 ساعت کار طاقت فرسا انجام می دادند و بابت آن ماهیانه مبلغ ناچیز 980 هزار تومان حقوق را دریافت می کردند، البته همین مبلغ ناچیز را هم سر ماه پرداخت نمی کردند و با تاخیرهای شش ماه و یک ساله!!!! مواجه بودند .
ايـن رويـداد تلخ نشان داد كـه رژيـم منفور و پلید جمهـوری اسلامی نه تنها صلاحيت تامین امنيــت جامعــه را نــدارد، بلكــه سياستها، اولويتهـا و صـرف وجودش مايـۀ نـاامنی جامعـه است .
به حق درورای هــر ســانحه و فاجعه ای كه روی می دهـد، بايـد نقش رژيم و سياسـتهـايش را دست نشان كرد. شايد ادعا شود كه چنين سوانحی ممكن است در هر جا اتفاق بيفتـد، ايـن درسـت است. اما در ايران تحت حاكميـت آخوندها و پاسداران و دزدان بازاری

اين فاجعـه ها به نرم عادی زندگی جامعه مبدل شــده اســت.
نوشته شده توسط: اسامه

جناب کیانوش توکلی

چرا ای پی چنین کسانی که سوئ استفاده میکنند را بن نمیکنی
مگر اثبات نشد که همین این کامنت ها را "یک نفر" در این سایت مینویسد
چرا اجازه چنین سوئ استفاده هایی را میدهی ؟

نوشته شده توسط: اسامه

جناب انزابی:
جعلیات شما را درباره سومری ها حتی ویکی تورکی و اذربایجانی هم قبول ندارد :

https://tr.wikipedia.org/wiki/Sümerler

https://az.wikipedia.org/wiki/Şumer

جعلیات شما را درباره سکا ها را حتی ویکی تورکی و اذربایجانی هم قبول ندارد

https://az.wikipedia.org/wiki/Skiflər

https://tr.wikipedia.org/wiki/İskitler

جعلیات شما را درباره کوروش را حتی ویکی تورکیه و اذربایجانی هم قبول ندارد

https://tr.wikipedia.org/wiki/II._Kiros

https://az.wikipedia.org/wiki/II_Kir

شما تلاش کن یک کم کمتر دروغ بنویسی و جعل کنی در این مورد حتی از همان منابع علمی واقعی اذربایجان یا ترکیه هم کمک بگیری بد نیست
هر چند افرادی مانند شما مشکل دیگری دارند که نوعی بیماری روانی هست (عقده گشایی)

نوشته شده توسط: اسامه

جناب ناظر:
من به زبان های مختلفی از جمله تورکی مسلط هستم و خیلی خوب میدانم کسی که نتواند به زبان خوداش یک جمله بنویسد متقلبی بیش نیست
اما سبک نوشتار هر کس مانند اثر انگشت منحصر به فرد است یعنی کسی نمیتواند طرز عملکرد مغز خوداش را تغییر دهد این یکی از علوم جنایی روز دنیا هست که حتی رشته های روانشناسی در این مورد بحث مفصل میکنند
زبان فارسی افغانستان هم همین حالت را دارد هر کس ان را بیاموزد لهجه همان جا را هم پیدا میکند بالاخره صوتی را خواهد داد همان طور که من با تسلط به تورکی هرگز قادر نیستم مثل یک تورک واقعی صحبت کنم
به هر حال سابقه ایشان کاملا مشخص هست و دهها مورد از صوتی های ایشان را من در این سایت اورده ام و لینک ها هست
ای کاش ایشان هم یاد میگرفت که ارزش هایی مثل راستگویی و شفافیت از شرافت انسانی سرچشمه میگیرد هرچند که همپالگی مجاهدین خلق اصولا در قاموس وجود

چنین چیزی ندارند
نوشته شده توسط: peerooz

هردم ازین باغ بری میرسد - تازه تر از تازه تری میرسد, به حدی که آدم کیفور میشود. جناب علی مهربان که ۵ سال پیش در همین سایت پیش بینی فرموده بودند که " سقوط جمهوری اسلامی حتمی است " - کی؟ خدا میداند - امروز شاهکار دیگری بخرج داده و پس از کلی لاطائلات و تملق از جناب آقای رییس جمهور ترامپ, در باره دوستی ایران و اسرائیل میفرمایند :
" اقای رئیس جمهور ما نیز چون شما معتقدیم که مردم اسرائیل در منطقه صاحب حقی تاریخی اند و انان را تنهاترین و واقعی ترین دوستان خود در منطقه میدانیم، مردم ما با انان پیوندهای عمیق دوستی و اخوت در دور دست تاریخ داشته چنانچه همسر پادشاه بنام ایرانی خشایارشاه، بانوئی از بین قوم یهود بنام استر بود....".

حال اگر ایشان از کورش پیغمبر در تورات و قضییه بابل و غیره میگفتند باز حرفی بود ولی ایشان به کاهدان زده, بی خبر از آنکه سالانه نه تنها یهودی ها در جشن پوریم

از این که ملکه استر, یهودیان را از شر ایرانی ها خلاص کرد از یهوه تشکر میکنند بلکه چند هفته پیش هم نخست وزیر اسرائیل در مسکو این افسانه تاریخی را به عنوان سابقه تاریخی دشمنی ایرانیان با یهودی ها به پوتین گوشزد کرد و این پوتین بود که در صدد استمالت بر آمد. نکند بعضی ها ایران گلوبال را با دارالمجانین اشتباه میکنند. نمیدانم ولی تعجبی هم نمیکنم.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب اسامه لطفا دست از توهین به دیگران بردارید و از کلماتی مانند وقیح و بیشرف و... استفاده نکنید و حرف خود را مودبانه بنویسید. در غیر اینصورت مجبور خواهیم شد حساب کاربری شما را ببندیم

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

منابع حکومتی تا کنون مرگ 35 تن از کارگران معدن زغال سنگ یورت آزاد شهر در استان گلستان را تایید کرده اند که به طور قطع آمار جانباختگان بیش از این رقم اعلام شده می باشد.

مرگ تعداد زیادی از کارگران معدن در پی وقوع انفجار در معدن زغال سنگ زمستان یورت شمال غربی، بار دیگر بی ارزش بودن جان کارگران معدن در رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی را نشان داد. ارائه آمارهای متفاوت از تعداد زیر آوارماندگان و یا جان باختگان از این حادثه از طرف کارگزاران رژیم، عدم آمادگی برای پیشگیری از تلفات را در حوادث ناگوار نشان می دهد. بیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در روز کارگر در رابطه با امنیت کار حرفهایی زد که با واقعیت تناقض آشکار دارد.
ربیعی در روز کارگر در سخن پراکنی خود مدعی شد که دولت روحانی موفق شده است «مرگ و میر ناشی از کار» را نسبت به 4 سال گذشته کاهش دهد. ربیعی مدعی شد که حاصل کار دولت روحانی کاهش

40 درصد حوادث ناشی از کار است. وی برای اثبات ادعای خود آمار می دهد که در چهار سال اخیر «هر روز یک کارگر کمتر از چهار سال گذشته و قبل از آن از دنیا می روند.»
ارائه این آمار و ادعاها در هنگامه نزدیک شدن به نمایش انتخاباتی پدیده جدیدی نیست. آنچه که این آمار و آن ادعا را هویت می بخشد، زندگی واقعی نیروی کار، امنیت کار و ... است. انفجار معدن زغال سنگ و جان دادن تعداد زیادی از کارگران معدن این ادعا را به چالش می کشد.
ربیعی در روز کارگر مدعی شد که «بیش از 60 درصد به تشکلات کارگری اضافه» شده است. این حرف در حالی است که بیش از هر هنگام، فعالان کارگری و به ویژه مدافعان ایجاد تشکلهای مستقل کارگری در زندان به سر می برند و آزار، اذیت و حبس کارگرانی که در اعتراضهای صنفی شرکت می کنند را تهدید می کند.
در خاتمه: شلاق بر بدن کارگران معدن و جریمه آنها در دوران وزارت ربیعی اتفاق افتاده است که وی اعلام آن را جزو دستاوردهای دولتش در روز کارگر به صلاح ندید.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب اسامه لطفا دست از توهین به دیگران بردارید و از کلماتی مانند وقیح و بیشرف و... استفاده نکنید و حرف خود را مودبانه بنویسید. در غیر اینصورت مجبور خواهیم شد حساب کاربری شما را ببندیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا ائلیار با اندیشه های بلشویکی لظفا بفرمایند اندیشه چپ از کجا به ازربایجان تزریق شده . ایشان اندیشه استقلال طلبی را بومی نمی داند و وارداتی از ترکیه و قفقاز می داند اما اندیشه چپ را در خون مردم آزربایجان می داند (جل الخالق). آقای ائلیار شما این قسمت را ننوشتی و یا نخواستی بنویسی ولی واقعیت اینست که این جریان چپ و تزهای کمونیستی است که وارداتی است نه ملی گرایی آزربایجانی. اندیشه های بلشویکی و مارکسیستی که تا مغزاستخوان ائلیارها عارف رحیم زاده ها برادران علیزاده در آزربایجان شمالی نفوذ کرده همه از روسها وارد شده. به آخرین مصاحبه عارف رحیم زاده با تلویزیون روسیه توجه کنید. ایشان می گوید ما ترک نیستم و آزربایجان هیچ ربطی به نژاد ترک ندارد. البته مطمئنم با گذشت زمان تاریخ مصرف تفاله های کمونیسم و بلشویک های وطنی هم تمام خواهد شد. آنوقت خواهید دید که چه چیز بومی است و چه چیزی وارداتی است.

سوال از ائلیار: کلمه بزقورد و ترک وارداتی است یا کلمات کمونیسم سوسیالیزم بلشویک؟ آقای ائلیار خودشان هم بهتر از ما می دانند که انگ پان ترکیسم انگی بود که رفیق های بلشویک ایشان برای خفه کردن نهضت های آزادی بخش مسلمانان روسیه به همه مسلمانان روسیه می زدند و با همین انگ 3 میلیون انسان را تیر باران کردند.
نوشته شده توسط: Anonymous

ایکاش این گ....... را همان زمان با پولهای خود و پدرش میبردند لاسوگاس تا اینقدر جنایت و حماقت در ابران پیش نیاید که مردم دنبال آخوند احمق بیفتند.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

آقای ائلیار , شما دارید به طرز لایتچسبکی بزرگانی مثل صمد بهرنگی ، علیرضا نابدل ، غلام حسین ساعدی و رضا براهنی را به افکار قوم پرستانه و تجزیه طلبانۀ خود می چسبانید. این بزرگان نه قوم پرست بودند و نه جدایی طلب. فراموش نکنید که فدائی شهید "علیرضا نابدل " به شما تجزیه طلبان و قومیت پرستان می گفت : "ناسیونالیستهای کوتولۀ قومیتگرا و ولایت گرا." و یا استاد رضا براهانی بارها اعلام داشته است که حاضر است برای یکپارچگی ایران ، سلاح بدست گیرد و بجنگد.
اکثریت قریب به اتفاق سوسیالیستها و کمونیستهای ایرانی ( اعم از ترک و غیر ترک) "ایدۀ « تعیین حق سرنوشت»" را در چارچوب تمامیت ارضی ایران قبول دارند و می خواهند.
مخلص کلام اینکه افکار قوم پرستانه و تجزیه طلبانه و پان ترکیستی ، چماقی است در دستان رژیم ضدایرانی و ضدانسانی جمهوری اسلامی، برای از بین بردن "ایران دوستی".

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه
چگونگی رفتار متقابل راست و چپ آذربایجان:

تاکنون عمدتا این رفتار بر اساس « نفی موجودیت متقابل در تئوری» بوده است.
با توجه به حرکات سیاسی مدرن در جوامع پیشرفته نادرستی این « استراتژی-تاکتیک» روشن است.
برخورد درست به رسمیت شناختن موجودیت یکدیگر است،ضمن حفظ نقد متقابل تئوریک،با دوری جویی از« تبلیغات و پروپاگاندا» ی دشمنانه علیه همدیگر.
پیش بردن« نقد متقابل تئوریک» و « یافتن نکات مشترک برنامه ای جهت رفع تبعیض» و « واگذاری امر انتخاب راهها و اعمال سیاسی به مردم آذربایجان». این آن سیاستی ست که در جوامع پیشرفته جاریست و مثبت. تنظیم رابطه بین راست و چپ در جامعه ما نیز میتواند از پل « به رسمیت شناختن موجودیت همدیگر و انتخاب مردم» بگذرد.

نفی تئوریک وجود همدیگر میتواند روزی به « نفی فیزیکی یکدیگر» منجر شود که فاجعه است و مساوی شکست تلاش همگانی رهایی جامعه ی ما از طاعون تبعیض میباشد.

براساس « تز قبول موجودیت متقابل و نقد همدیگر، و طرح ائتلاف و اتحاد جبهه یی» ، میتوان بر سیاست « دشمنی بین راست و چپ غلبه کرد و راه ائتلاف برنامه یی» را پیش برد.
عرصه ی نقد متفابل سیاسی« تاکتیک و استراتژی و تئوریها» را شامل است و بر دیالوگ متقابل تأکید میکند. بدون دشمنی با یکدیگر. جهت قبول موجودیت هر دو طرف.


نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اسامه ترک بودن اینها را شما از کجا متوجه میشوی از کجا معلوم اتباع دیگر کشورها از جمله همسایه شرقی شما نباشند که اتفاقا از ایران هم خیلی عقده و کینه دارند و به فارسی هم مسلط هستند و هر جا فرصت پیدا می کنند بین مردم ایران تفرقه می اندازند. آن گیلگی احتمالا از همینهاست و نه تورک از اینها من کم ندیده ام در فضای مجازی

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ب- خط چپ کلاسیک:
خط چپ در آذربایجان شمالی، پیرامون حل مسئله ملی در تز « حق تعیین سرنوشت ، و تشکیل جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شمالی» ، در حرکات سیاسی روسیه ، و در ایران با « تز تشکیل انجمنهای ایالتی-ولایتی» ، در انقلاب مشروطیت، بعد ها با « ایده های ی آزادستان خیابانی» و « تشکیل خودمختاری و حکومت ملی( توسط پیشه وری)» باز تاب یافت. در جنبش فدایی با توجه به نوشته ی علی رضا نابدل، در مورد مسئله ی ملی آذربایجان، تز « حق تعیین سرنوشت در انقلاب ایران به رهبری طبقه ی کارگر » بار دیگر مطرح شد. این ایده تا انقلاب شکست خورده ی بهمن ادامه داشت.
درآذربایجان( ایران ) صاحبان ایده ی« تعیین حق سر نوشت»، را میتوان چنین در نطرگرفت:
حزب کمونیست، پیشه وری و دوستانش، چریکهای فدائی شاخه آذربایجان ، محمد علی فرزانه، صمد بهرنگی و دوستانش و نویسندگان معروف آذربایجان غلام حسین ساعدی و رضا براهنی و دیگران.

ایده ی « حق تعیین سرنوشت به رهبری چپ یا سوسیالیست های آذربایجان» ، با تکیه به رهبری طبقه کارگر ، بازتاب این جریان فکری ست.

تغییرات تئوریک در دیدگاه چپ بعد از شکست « سوسیالیسم موجود»:
سوسیالیسم موجود، نامی بود به یک سیستم « دولتی ، دیکتاتوری، بورکراتیستی، و بهره کشی که حزب را بجای طبقه ی کارگر بحساب میاورد» ، و دموکراسی زحمکشان را در دیکتاتوری تک حزبی خلاصه کرده بود، و ناسیونالیسم روس را به ملتهای مختلف اعمال میکرد». این نظام را « سوسیالیسم دولتی، سرمایه داری دولتی» نامیده اند. هر نامی به آن بدهیم نظامی بود که « دموکراسی زحمتکشان یدی و فکری و خلقها را » را عملا نفی کرده بود.

دیدگاه چپ آذربایجان بعد از سوسیالیسم موجود در کل به دو بخش « کلاسیک ( مارکسیست-لنینیست) و سنتی، و سوسیالیسم دموکراتیک، یا چپ دموکرات ، تقسیم شد.
اما تز حق تعیین سر نوشت در هر دو دیدگاه همچنان حفظ شد و هر طرف با درک خود به این شعار مراجعه میکند.
در این میان بین چپ آذربایجان ( چپ سنتی و چپ دموکرات) جریان فکری « چپ استقلال طلب ملی، و چپ دموکرات فدرال ایست» نیز ظاهرشد.

جریان فکری راست آذربایجان ، همچنان که در بالا آمد تحقق شعار حق تعیین سرنوشت را به وسیله ی تئوریهای « ترکیسم »
در آذربایجان دنبال میکند و تشکلهای چندی نیز بر این اساس وجود دارند در خارج و داخل . شعار استقلال یا جدایی ایده ی مهم این جریان است.

جریان فکری چپ آذربایجان نیز شعار حق تعیین سرنوشت را دارد و به دو دسته ی چپ ملی جدایی خواهد و چپ دموکرات فدرالیست بخش شده اند.
-----
در اینکه هر دوی این جریانها میتوانند و مفید است که خود را در صورت لزوم نقد کنند حرفی نیست.
اما ما بخواهیم نخواهیم در حل مسئله ملی جریان« راست و چپ» هردو وجود خواهند داشت. مجبوریم با همزیستی و دموکراسی و نقد متقابل ، اشتراکاتی بین این دو جریان بجوییم و با اصلاحاتی دو طرف را در یک جبهه ی متحدی بر اساس اصول چندی گردآوریم. فکر میکنم انجام اینکار براساس دیالوگ و برپایه تنظیم یک برنامه سرانجام ممکن است.
من پیشنهاد خود را پیرامون جبهه در این مقاله طرح کرده ام. که در صورت تحقق میتواند گام مهمی برای مبارزه ی رفع تبعیض در آذربایجان باشد: ضرورت تشکیل جبهه ی متحد جنبش آذربایجان

http://www.iranglobal.info/node/55621
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

پیام مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران
مریم رجوی به خانواده قربانیان انفجار معدن تسلیت گفت و رژیم ایران را مسئول دانست
مریم رجوی جان باختن دهها تن از معدنچیان محروم در انفجار معدن آزاد‌شهر را به خانواده قربانیان، مردم گلستان و عموم کارگران تسلیت گفت و تاکید کرد: رژیم چپاولگر آخوندی مسئول این گونه حوادث تلخ و به‌خصوص بالابودن تلفات آنهاست.
وی افزود در حالی‌که در حوادث مشابه در سایر کشورها، همه امکانات در خدمت نجات سانحه‌دیدگان قرار می‌گیرد، در ایران، همه امکانات در خدمت چپاول و سرکوب است. مریم رجوی عموم مردم گلستان به‌ویژه جوانان را به یاری مجروحان و خانواده‌های داغدار فرا خواند.
ساعت ۱۲ و ۵دقیقه چهارشنبه ۱۳اردیبهشت بر اثر انفجار در معدن زغال‌سنگ یورت در آزاد‌شهر در استان گلستان، دهها کارگر معدن کشته و شمار دیگری مجروح شدند.

بنا به گزارش رسانه‌های حکومتی تا کنون اجساد ۳۵ تن از کارگران محروم و مظلوم از معدن بیرون کشیده شده و هنوز شمار زیادی از معدنچیان هم‌چنان در اعماق معدن محبوس هستند که بر اساس گزارش امدادگران، امیدی به زنده‌ماندن آنها که محبوس هستند، وجود ندارد.
بنا به گفته یکی از معدنچیان که از این سانحه جان به‌در برده؛ روز گذشته بوی گاز در معدن استشمام شده است، این موضوع به مسئولان توضیح داده شده بود ولی هیچ توجهی به آن نشد تونلهای این معدن، فاقد حداقلهای ایمنی است و در صورت هر نوع اتفاقی، تنها ۱۵ تا ۲۰دقیقه اکسیژن باقی می‌ماند.
اما رژیم ضدکارگری آخوندی، با وقاحت مسئولیت این جنایت را به گردن کارگران انداخت. استاندار گلستان اعلام کرد «سهل‌انگاری یکی از تعمیرکاران» موجب انفجار در معدن شده است؛ و ربیعی وزیرکار رژیم نیز انگشت اتهام را به سمت کارگران نشانه رفته و می‌گوید: «ظاهرا لوکوموتیو تخلیه زغال سنگ در عمق ۷۰۰متری متوقف شده و برای راه اندازی آن از روش باطری‌به‌باطری استفاده و منجر به انفجار شده است.»
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۳اردیبهشت ۱۳۹۶ (۳مه ۲۰۱۷)
نوشته شده توسط: Anonymous

کامنتی گذاشته بودم که فراموش کردم اسم خود را بنیویسم و عنوانش بود به eza

نوشته شده توسط: اسامه

در ضمن :
دروغ گوی بیشرفی نوشته که "اینه که اول خودت گفتی که بچه زابل هستی؛"
حالا این دروغگو به شما اثبات خواهد کرد که کجا و در کدام کامنت و کدام لینک من نوشتم که بچه ی زابل هستم
اگر نه این دروغگو به شما پاسخ.خواهد گفت که چرا اینقدر شرف نداره که دروغ ننویسه

نوشته شده توسط: اسامه

انزابی با عقده گشایی که از نحوه نوشتاراش ابتلا به بیماری روانپریشی هویدا است چنین عقده گشایی فرمودنن
"""تحقیقات متوسط هوش مملکت ها برعکس این را نشان می دهد""
مورد روانی بودن فقط به جملات خودت نگاه کن و ببین با یک متن انتقادی چطور کنترل روحیت رو از دست دادی (یکی از ویژگی های بارز روان پریشی) و دست به عقده گشایی زدی البته از امثال تو انتظار بیشتری نمیره

لینک لیست دانشمندان و محققان شناخته شده فارس از ویکی انگلیسی
https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_pre-modern_Iranian_scientists_and…
لینک لیست پزشکان سرشناس فارس از ویکی انگلیسی
https://en.wikipedia.org/wiki/Category:Medieval_Persian_physicians

لینک لیست دانشمندان و محققان تورکیک از ویکی انگلیسی!
https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_Turkic_scholars
لیست پزشکان سرشناس تورکیک موجود نبود!

میبینی که تقریبا همه دانشمندان عثمانی عرب هستند
من نمیخواستم وارد این بحث بشم ولی ایشون با این لحنش مجبورم کرد با توجه به لینکای بالا دقیقا به خاطر همینه پان ترکا مجبور میشن مفاخر دیگران رو بدزدن فقط مشکلتون اینه جز خودتون کسی زیر بار دزدی پان ترک ها نمیره
اصولا هم مال دزدی از گلوی افراد به آسانی پایین نمی رود در ویکی انگلیسی که دوستانت هرچه زور زده اند تعداد دانشمندان ترک به انگشتان دو دست هم نرسیده شاید انگشتان دو دست برای شما مفهوم بیشمار دارد تا ضریب هوشی
تو بیشتر کوشش کن شاید توانستی ملت با ضریب هوشی بالای تورک را از ابتدای خلقتشان تا کنون صاحب لااقل 10 تا دانشمند بکنی