Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

بدوش شک سال جدید برای ایران سخت تر خواهد شد چونکه ۱- هیچ خط لوله گاز از طریق ایران به سوی عراق کشیده نخواهد شد. ۲- هیچ لوله گازی از طریق ایران به سوی پاکستان راه اندازی نخواهد شد. ۳- هیچ خط آهن از طریق ایران به سویه عراق عملی‌ نخواهد شد، با پایین آمدن قیمت‌های نفت و گاز، سرمایگذاران از ایران فراری خواهند شد، تورّم سر به آسمان خواهد کشید، ونزوئلا و روسیه نیز، دست کمی‌ از ایران نخواهند داشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

( یاداشت‌های یک پان فارس خسته از زبان فارسی‌ ) دفتر خاطرات عزیزم، عزم و تصمیم سال جدید من ( چسب دوقلو ) است، به طور تصادفی‌ به تحقیقات یک زبان شناس به نام ( ولف یا همون گرگ خودمان ) برخورد کردم، ( آخ که دلم از دست این گرگ‌ها پر است ) این جناب ولف فهرستی دارد به نام ( فهرست ولف ) که با استفاده از شاهنامه، کّل دامنه واژگان فارسی‌ را جمع آوری کرده است که در حدود ۱۵۰۰ واژه است و این ولف اعتقاد دارد ۱۰ درصد این واژگان بی‌ معنا هستند، ده ۱۰ درصد بقیه اسم کوه و بیابان و پری و جنّ هستند، ده درصد عربی‌ هستند و هکذا، یعنی‌ طبق تحقیقات این ( ولف ) زبان فارسی‌ دیمی است، برای اینکه درس خوبی‌ به این زبان شناس بدهم ( چسب دوقلو ) را تبدیل به الزامات فرهنگستان زبان فارسی‌ خواهم کرد تا با چسباندن واژه‌ها بی‌ ریشه فارسی‌، دامن لغات فارسی‌ را، به ده میلیون برسانم و دامنه افعال فارسی‌ را از ۳۰۰ به

و دامنه افعال فارسی‌ را از ۳۰۰ به ۳۰۰ هزار برسانم.
نوشته شده توسط: Anonymous

شما باز هم مثل همیشه دنبال شایعه و جنجال خبری هستید . لازم است از طرف مسئول سایت تحت نظر قرار بگیرید .

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-مگرمیشودگفت ماست سیاه است؟مگرمیشودگفت ماه برای همیشه پشت ابرمی ماند؟مگرمیشودگفت انسانیت درتمام انسانهای جهان مرده است؟مگرمیشودگفت در 100سال اخیرسیستم حاکمیتی ایران باهمکاری استعمارگران وبخصوص پدرمعنوی خودانگلیس بخوانیدپان فارسیسم درلفافه وطن پرستی.پرچم.اسلام.عرق ملی.همگرایی.خاکپرستی.ملی گرایی.پان ایرانیسم بانام های مختلف(سوسیالیسم رنگارنگ.تمامیت خواهی مختلف دینی وغیردینی)دست به آپارتایدبخوانیدهولوکاست فرهنگی نزده است.چندنمونه برای رساندن منظوربعرض میرسانم.1-اولین وبزرگترین جنایت فرهنگی ممنوع کردن مدرسه بزبان مادری وتورکی برای ترکان نیمی ازمردم ایران.ازترکان خراسان تاترکمن ها.قشقایی.ترکان خراسان.واگردیگراتینیک هارابگویم مثل کردی.بلوچی.عربی رابگویم که سربه فلک میکشد.2-نمونه دوم هولوکاست فرهنگی عوض کردن نام های مختلف شهرها آزربایجان مثل سویوق بولاق به مهاباد.خیاوبه مشکین شهر.قره داغ

به اهر.تیکان تپه به تیکاب.میانابه میانه.سولدوزبه نقده ووو..3-درتقسیمات کشوری نام گذاری استان اردبیل که نام آزربایجان راازروی منطقه ایی برداشتند.درسال 1353شهرآستارارابه استان گیلان دادند.شهرمنجیل رابه گیلان دادند.تعدادی ازشهرهای ترک نشین رابه استانها کردستان.کرمانشاه دادن.4- همه اگرکوچکترین توجه وکنکاشی کنندمتوجه میشوندمردم بومی وقدیمی اراک.شازند.اطراف ملایروقم.ساوه.تاکستان.تفرش.فراهان.آشتیان.فریدن.همگی به ترکی صحبت میکنندولی بچه هاوجوانان میگویندمافارس هستیم.این همان نشان آپارتایدبدترازهولوکاست فرهنگی است.5-نداشتن احزاب ونشریات ومراکزفرهنگی رابایدنشانه های تبعیض ونژادپرستی محض حساب آورد.5-ممنوع کردن صحبت سرکلاس معلمان راآیانبایدتبعیض ونژادپرستی حاکمیتی حساب آورد؟6-تلویزیون های تبریز.اردبیل.مهاباد.اورمی راتوجه کنیدخواهددیدعمداکسانی رادرآنجاکاشته اندتنهاقصدضربه زدن به زبان وفرهنگ ترکی دارند.7-8-9-وو....بخوانیدتاآخرببینیدچه بلایی سرمردم ترک آزربایجان ودرجغرافیای ایران میاورند.چه حرفی ویامنطقی میتواندجوابگوی این نابرایری رابدهد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

با کوچک کردن دیگران ، خودت و هم تباری هایت را تحقیر میکنی ! عظمت ایران و زبان فارسی در آنجاست که راسیسم و فاشیسم ترک از نام بردن آندو وحشت دارد .ایرانیان در طول تاریخ 7 هزار ساله نشان دادند که حریف همه کوته فکران خواهند شد .

نوشته شده توسط: Anonymous

دفتر خاطرات عزیزم، امروز قصد دارم تا بقیه خواب پریشبم را برایت بنویسم. پس اجازه بده تا خوابم نگرفته، بی مقدمه برم سر اصل مطلب و آنجا که فرستاده ی روستای فارسستان مشغول زاری و التماس به طیب سولطان کبیر بود تا مجوز خط لوله ای ولو 5 اینچی رو از طیب بگیره. طیب هم که به فلان جاش نبود. آخه می دونی، بعد گندی که اون باباهه رضا ضراب مانقورد زد و اون شبکه مافیایی فارسستانیها که لو رفت، دیگه طیب روابطش رو با این شاهنامه خونها به حداقل رسونده. کلاً طیب از فساد مالی و اختلاس و تقلب و رشوه و باندبازی و همه ی این جور چیزها به شدت متنفره. شوخی نیست که ترکیه رو به اینجا رسوندن. اگه هم هنوز روابطی با فارسستان هست، فقط به خاطر اینه که بتونه هر جا لازم شد از منافع آزربایجان جنوبی دفاع بکنه.

پیش خودم فکر میکردم، مغز شر و ور خون همینه دیگه! اگه این دهاتیها مغز خودشون را با شر و ور پر نمی کردن و یه تحلیل ژئوپولتیک از اهمیت ترکیه داشتن، هیچ وقت دل طیب رو اون جوری نمی رنجوندن. به قول خودشون، خودت کردی که لعنت بر خودت باد؛ خود کرده را تدبیر نیست!
خلاصه، در همین اثنا حاجبی با کلاه بزرگی بر سر وارد شد، اول همچین تعظیم غرایی کرد که من یه لحظه ترسیدم که الان ممکنه کله معلق بشه بنده خدا. ولی کله معلق نشد؛ مثل اینکه به اون جور تعظیم کردن عادت داشت. به هر حال، بعد از اینکه که تعظیم کردنش تموم شد، با صدای بلند گفت که سلطان بزرگ، «عثمان بی کرکولی» اذن ورود می خواد. حالا من هم مونده بودم که با این همه مطالعات ژئوپولتیک و اطلاعات عمیق از اوضاع و احوال جهانی که دارم، چطور اسم این «عثمان بی کرکولی» به گوشم نخورده تا به حال. ولی زود یادم اومد که چندین سال از وقتی که سرم رو گذاشتم رو بالش گذشته و لابد تو این چند سال تغییر و تحولاتی رخ داده که از اونها بی خبرم. خلاصه، این که خوب گوش و چشمم رو تیز کردم ببینم این عثمان بی کی هست و چی می خواد.
بعله، بعد از خروج حاجب، عثمان بی به همراه دو نفر پسر جوون قوی هیکل که پشت سرش حرکت می کردن و بسته های بزرگی تو دستاشون بود، وارد شد. عثمان هم اولش مثل اون حاجب یا پرده دار یا هر کوفت دیگه ای که اسمش هست، تا کمر خم شد و عرض سلام و احترام کرد. طیب هم بعد تحویل گرفتن تعظیم عثمان، بلند شد و با رویی گشاده و لبخندی نمکین، به سمتش رفت، دو دستش رو از هم باز کرد و اون رو در بغل گرفت و گونه هاش رو بوسید (البته نه اون جور دست دادن و بوسیدنی که عادت این کمونیستهای عقب افتاده است، یک خوش و بش با کلاس دیپلوماتیک!). عثمان هم دوباره خم شد و دست طیب رو ماچ کرد. بعله، عبدالله و احمد هم از جاشون بلند شدن و اونها هم با عثمان خوش و بش کردند و بعدش چهار نفری رفتن به سمت متکاها. گفتن نداره که اون دهاتی فارسستانی هم تمام وقت زیر چشمی این صحنه رو می پایید. البته از قیافه اش معلوم بود که داره از حسادت میترکه.
طیب، عثمان رو نشوند بغل دستش و عبدالله و احمد هم روی کرسیهاشون مستقر شدن. اینجا بود که صحنه بامزه ای اتفاق افتاد. یعنی دفعتاً چشمه طیب به سفیر فارسستان افتاد. یهو دیدم چهره اش رو همچین غضبی گرفت که وحشت کردم. برگشت به نگهبانهای دم در اشاره کرد و گفت: "این مرتیکه رو با تیپ پا میندازینش بیرون. هر وقت دولت خاک بر سرش تمام حق و حقوق آرکاداشهای آزری من رو داد، اون وقت میتونه بیاد تا ببینم دردش چیه. وگرنه حق نداره دیگه اینجا آفتابی بشه. چه معنی داره این همه فارسستانی تو ترکیه وول بزنن" مردک دهاتی هم که دید هوا پسه و طیب شوخی نداره، دیگه جرئت نکرد اعتراضی بکنه. خودش زود عقب عقبکی تا دم در رفت، بعد جلدی برگشت و پا گذاشت به فرار. دفتر خاطرات عزیزم، جات خالی ... آی دلم خنک شد ... آی دلم خنک شد. آخر و عاقبت سیستمی که دانشگاههاش به جای علم، جهل تولید بکنن همینه دیگه!
بعله، بعد مرخص کردن مفتضحانه فرستاده روستای فارسی، طیب رو کرد به عثمان و گفت: "حال برادران ترکمن من تو کرکوک چطوره؟ همه چی رو به راهه دیگه انشاالله؟ از جانب این تنبون گشادهای تروریست که مشکلی نیست؟ از جانب اون فوندامنتالیستهای وحشی چی؟ همونها که اسم خودشون رو گذاشته بودن داعش؟"
زودی من که آدم تیزبینی هستم، شصتم خبردار شد که این عثمان بی، نماینده ترکمنهای کرکوکه. اما این که عثمان بی چی در جواب گفت و چی شنفت، بمونه واسه فردا. آخه خوابهای من هم خیلی طول و درازه، هم خیلی چیزا تو خواب می بینم. ضمناً عادت دارم مرتب خوابهای تکراری ببینم. پس زیاد نگران فراموش کردن خوابهام نیستم. الان هم چشمام دیگه آلبالو گیلاس میچینه. شب خوش دفتر خاطرات عزیزم.
نوشته شده توسط: Anonymous

سال نو ۲۰۱۵ مبارک، دوستم فیلمی از آزربایجان و آتش بازی سال نو فرستاده، لطفا ببینید، https://www.youtube.com/watch?v=iiEjjTn-K7c

https://www.youtube.com/watch?v=iiEjjTn-K7c
نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر مبارزین از خود گذشته! "هیچ شبی بدون سحر نرسیده است".

نوشته شده توسط: Anonymous

(یادشت‌های یک پان فارس خسته از روستای فارسی‌ )، دفتر خاطرات عزیزیم، سال جدید میلادی با دلی‌ پر از اندوه و غصه آغاز می‌کنم، در حالی‌ ده ۱۰ دانشگاه ترکیه در رده بهترین ۵۰۰ دانشگاه دنیا جای گرفته اند که هیچ دانشگاهی از روستای فارسی‌ در این لیست وجود ندارد، تلفنم را ور میدارم و به دوست ( ارمنی ام) زنگ میزنم، ایشون با احوالی پریشان میگوید ( کشور جمهوری آزربایجان ) در رده ۵ پنج کشور شاد دنیا وارد شده که هیچ دانشگاه‌های ( خزر، قفقاز و دانشگاه دولتی آذربایجان ) در حال صعود به جایگاه دانشگاه‌های خوب در دنیا هستند، من نیز می‌‌گویم روستای فارسی‌ دست کم افغانستان را دارد تا کتاب‌های فارسی‌ در آنجا چاپ و به ایران فرستاده شوند، دوست ارمنی‌ام میگوید آزربایجان نزدیک به ۱۰ بیلیون دلار صرف زیر ساخت‌ها کرده است تا بازیهای اورپائی سال ۲۰۱۵ در این کشور بر گذار شود، وی ادامه میدهد این

وی ادامه میدهد این ( الهام علیف ) بود که پیشنهاد سرمایگذاری ۱۷ بیلیون دلاری در ترکیه را داد تا اردوغان نیز قول باز نکردن مرز ارمنستان با ترکیه را عملی‌ سازد، همچنین هر دو اردوغان و علیف زیاد از گولن خوششان نمیاد، گولنیها میخواستاند مرز ارمنستان با ترکیه باز شود.
نوشته شده توسط: Anonymous

پانتورک دلشکسته گرامی، قلمتان سبز و دمتان گرم! حسابی خندیدیم. ولی سوای خنده ها و طنزها، این جناب پانتورک مقیم ونکوور، بدون اینکه خودش بخواهد، خدمت خوبی به مسئله شفاف سازی در گفتمان آذربایجان نموده است. قبلنها تا کسی میگفت پانتورکها و عوامل اردوغان به عمق حرکت آذربایجان رخنه کرده اند و دارند کل حرکت را از مسیر عدالتخواهانه اش منحرف میکنند، برخی پانتورکهای خجالتی سوالهای همیشگی شان را تکرار میکردند که: کجایند این پاتورکها؟! چرا آنان را به ما نشان نمیدهید؟! این جناب پانتورک دلشکسته حالا پانتورکهای خجالتی دیگر را نیز با اعمال و افکارش خلع سلاح کرده است. این جنابی که بطور شبانه روزی در ایران گلوبال به تبلیغ پان تورکیسم و اردوغانیسم مشغول است ولی در دنیای واقعی به شغل شریف سخنگوی زندانیان سیاسی و مدافعه از حقوق بشر!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

دریغ از حتی یک رفرانس (مرجع، منبع) در این باصطلاح مقاله ی تاریخی

نوشته شده توسط: Anonymous

با یک مثال ساده میتوان همه چیزرا روشن کرد. در عرض این 80- 90 سال اخیر چند میلیون آذربایجانی از منطقه زیبا و خوش آب هوای آذربایحان به مناطق گرم و بد آب و هوای شهرهای فارسی چون اصفهان و یزد و کرمان کوج کرده اند؟ چرا بر عکسش اتفاق نبفتاده است؟ بایستی یک چرائی داشته است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تاکنون نوشته ی مستدلی پیرامون موضوع بحث بدست سایت نرسیده است. مدافعان عدم تبعیض میدان را خالی گذاشته اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-جناب آقای توکلی عزیزوقتی انسان سررشته راگم کندنمیتوان به اوگفت که وی تلاش میکند.شماهم درمقایسه من وخامنه ایی وشاه شاهان فکرکنم درمقایسه نتوانسته ایدگزینه درستی انتخاب کرده باشید،نه من میتوانم آنهاباشم ونه آنهامن.پس ذات بظرمن پراست ازاحساسات.انسانیت.عاطفه خیرخواهی.عدالت جویی.شرافت انسانی.ولی وجوداین سه نفر(گنجی.شاه.خامنه ایی)پراست ازخیانت.نوکری به اربابان استعماری برای منافع خودوارباب.دروغ وتزویرشماگزینه یدی راانتخاب نموده اید.آقایان گنجی هابلندگوهای زیادی دارندکه هرروزمیتوانندازآن اظهارفضل ومبارزه کنند.من درمتن قبلی هم گفتم هرنظری رامیتوانم گوش کرده وباکناربیایم ولی این آفایان همچون سیدضیاء طباطبایی ماموری بیش نمیتواندباشد.نتیجه کارخایینین درکشتارانقلاب مشروطه و57همین درقدرت بودن همان شاه وخامنه ایی هاهستند.حال احسن !بشماکه خوب مقایسه ایی دارید!اینهادیگرچه میخواهندآیاحرف ونوشته

این شریکان قتل هاازسال 57تا کنون بنظرشمامیتواندقابل دفاع باشد؟آیانظرات آنهارامابازهم بایدگوش کنیم؟اگرنظرآنهارابرای حجت بدانیم بنظرشمافرق ذاتی شماباین خایینین وشاه وخامنه ایی درچیست شمابه سئوال من لازم است جواب دهید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

مثل اینکه از خودتان خیلی راضی هستید. بی مایه ترین و بی ارزشتریبن کامنتها از شما ، آتوسا و چندتای دیگر که چیزی در چنته ندارند. روش شما مانند روزنامه کیهان است. حالا خودتان دوباره کامنهای قبلیتان را بخوانید و بروید چهره تان را در آئینه نگاه کنید جناب تهرانی.

نوشته شده توسط: Anonymous

دولت جمهوری اسلامی ایران زباله های هسته ایران رابدون هیج استانداردی در منطقه پر جمعیت اردبیل دفن میکند. انگار در کویر لوت جا کم است.
منبع
http://www.araznews.org/new/xeber/12221


دفن زباله های هسته ای در اردبیل و افزایش سرطان در این منطقه

بنا به گزارشهای رسیده به آرازنیوز جمهوری اسلامی اقدام به دفن زباله های اتمی در منطقه ای میان اردبیل و مشکین شهر که دارای زمین های آب گرم می باشد کرده است. این امر سبب آلودگی آب های این منطقه شده است.

زباله های هسته ای به مواد باقی‌مانده در یک چرخه هسته‌ای اورانیوم مصرف شده گفته می شود که در یک رآکتور هسته‌ای هر سال در حدود سه متر مکعب (۲۵ تا ۳۰ تن) اورانیوم مصرف شده تولید می‌کند. این مواد مصرف شده از مقداری اورانیوم و همچنین مقداری پلوتونیوم و کوریوم تشکیل شده‌است و به طور کلی حدود ۳٪ از آن از مواد باقی‌مانده از شکافت تشکیل شده. اکتینیدها (اورانیوم، پلونیوم، و کریوم) موجود در این ترکیب موجب به وجود آمدن تششعات بلند مدت و کوتاه مدت رادیواکتیویته می‌شوند. بنا به نظر پزشکان و متخصصین این امر این زباله های هسته ای سبب نابودی محیط زیست و افزایش بیماریهایی چون سرطان در منطقه خواهد گردید.
نوشته شده توسط: Anonymous

چند در صد از یوزرهای ایران گلوبال کامنتهای چند منی آقای تبریزی را می خوانند؟
جواب: یک دهم در صد یعنی از هر هزار نفر یک نفر یعنی اگر هر روز دو هزار نفر صفحه شما را می خونند , دو نفرشان گذرا کامنت های آقای فبریزی را می خوانند. ولی فایده هام برای سایت دارد« جا پرکنی»

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب ع.ب.تورک اوغلی گرامی / بعبارت ساده تر جنابعالی طرفدار سانسور نظرات هستید؟ فرق ذاتی شما با مستبدینی همچون محمد رضا شاه پهلوی و علی خامنه ای و .... در چیست؟

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، بدبختانه بسیاری از یادداشت ها و سخنانی که در این بخش از تارنمای ایران گلوبال نوشته شده اند هیچ پیوندی با این نوشتار ندارند و سخنان بی جائی هستند که جز هرزنامه نامی نمی توان بر آنها گذاشت! این نوشتار درباره نفرت پراکنی ناسیونالیستی و ایستادگی در برابر آن است نه درباره ارزیابی کارکرد حزب کمونیست کارگری و یا وابستگان به این حزب و چیزهای دیگری که هیچ پیوندی با این نوشتار ندارند! ********** دوستان گرامی، سوسیالیست های ایرانی دو برخورد با ناسیونالیست های ایرانی دارند، یک گروه سوسیالیست هائی هستند که در برابر ناسیونالیست ها نرمش نشان داده و همان واژه های به کار رفته از سوی ناسیونالیست ها را از قومیت و ملیت و تبار و نژاد و نیاکان گرفته تا بت ساختن از زبان مادری و دیوارکشی های هیتلری میان مردم ایران با دستاویزهائی مانند حق تعیین سرنوشت و فدرالیسم بی هیچ کم و کاستی بازگو کرده و .....

..... بازتاب می دهند که چنین کسانی چپ های پوپولیست نام دارند! درباره چپ های پوپولیست به نوشتاری در این لینک نگاه کنید http://iranglobal.info/node/22496 گروه دیگر سوسیالیست هائی هستند که خودشان و دیدگاه هایشان را از ناسیونالیست ها جدا کرده اند چون به خوبی دریافته اند که راست گراترین راست گراهای جهان ناسیونالیست ها هستند و سوسیالیسم با ناسیونالیسم سازگار نیست! چنان که زنده یاد ژوبین رازانی (منصور حکمت) یکی از سوسیالیست هائی است که خودش و دیدگاه هایش را از ناسیونالیست ها جدا کرد و در نوشتاری به نام: (ملت، ناسیونالیسم و برنامه کمونیسم کارگری) سخنانی در این زمینه نوشته است که هر چند این نوشتار کاستی هائی دارد و نیمه کاره مانده است و نمی توان همه سخنانی را که در آن آمده است بی کم و کاست پذیرفت اما نوشته ای ارزنده است، در بخشی از این نوشتار آمده است: ( ..... ناسیونالیسم مستقل از این که در چه دوره اى و بر متن کدام روندهاى پایه اى در قلمرو اقتصادى - سیاسى پا به میدان می گذارد یک ایدئولوژى بورژوائى براى سازماندهى قدرت طبقاتى است، ایدئولوژى ئى است که تلاش می کند حکومت طبقاتى بورژوا را به نحوى سازمان بدهد که محصول و تجسم سیاسى خاصیت و مشخصات ذاتى مشترکى میان اتباع آن جلوه گر شود، هویت ملى سنگ بناى استراتژى ناسیونالیسم در سازماندهى دولت طبقاتى بورژوازى است ..... ) به این لینک نگاه کنید http://hekmat.public-archive.net/fa/0700fa.html ******** دوستان گرامی، حزب کمونیست کارگری با آن که کاستی های فراوان در کارکردها و دیدگاه هایش دارد که شماره آنها نیز کم نیست اما این حزب خودش و دیدگاه هایش را از ناسیونالیست ها جدا کرده است، آقای محسن ابراهیمی هم که از وابستگان به حزب کمونیست کارگری است سخنان ارزنده ای را که در این بخش از تارنمای ایران گلوبال گنجانده شده است درباره نفرت پراکنی ناسیونالیست ها و سود بردن رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه از این نفرت پراکنی ها و ایستادگی در برابر آن گفته است، شما دوست گرامی هر دیدگاهی را که در پیوند با این نوشتار است و درباره نفرت پراکنی ناسیونالیست هائی مانند آریاپرستان و ترک پرستان و پان های گوناگون دیگر دارید بنویسید تا همگان با دیدگاه شما آشنا شوند، همچنین در این زمینه نگاه کردن به نوشتار دیگری که در پیوند با این نوشتار است و در این لینک می توانید آن را ببینید سودمند است http://iranglobal.info/node/17485
نوشته شده توسط: Anonymous

اسیدپاشی[ویرایش]
گلشیفته می‌گوید: "سال ۱۹۹۹، دقیقاً در سال‌های ریاست جمهوری محمد خاتمی، من داشتم در یکی از خیابان‌های تهران قدم می‌زدم، ۱۶ سال داشتم، گرمای هوا ۴۰ درجه بود و من شال سبکی بر سر داشتم… آن روز یک آدم بنیادگرا به پشت من اسید پاشید. بدن من سوخت و شوکه شده بودم."[۱۹][۲۰][۲۱][۲۲]

نوشته شده توسط: Anonymous

جواب پائین نوشتم

نوشته شده توسط: Anonymous

کم پیش میاد که متنی بنویسم مگر بحث خیلی مهمی باشد.اهل سیاست نیستم و به کسی هم توهین نمی کنم چون ایرانیه با ریشه و محترم هستم. اما حرف حق را می شنوم حتی اگر از طرف دشمنم باشد و حق می گویم حتی اگر به ضررم باشد چون معتقدم حق و حقیقت به هر چیزی ارجعیت دارد. دو لینک :
http://www.khabaronline.ir/detail/325588/society/Police
و
http://gizmiz.com/%D8%B3%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A2%D9%82%D8%…
من این خانم را نمی شناسم و با اهدافش اشنایی ندارم و قصد دفاع هم از ایشان ندارم فقط سوالم از کسانی که به این خانم خرده می گیرند این است:
آیا برای دختران ایرانی که به کشورهای عربی صادر می شوند هم همینگونه غیرت نشان می دهید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اصولي كه زيرپا گذاشتنش چنين پدرش را آشفته كرده است (پاسخ استاد بهزاد فراهانی به شهوت رانی های گلشیفته) از پدر اين دختر در يوتيوب ببيند. مسلماً گلشيفته هيچ كدام از تعاريف شما اينكه نصف مرد و وحشيانه ترين رنجها و اصول عصر حجري ... را تجربه نكرده بود چون بر خلاف تعاريف شما هم درس خونده بود دانشگاه رفته بود هم بازيگر و هنر پيشه بود و به خارج كه سفر كرد

نوشته شده توسط: Anonymous

همیشه کامنت های من را سانسور میکنند جای تعجب است که مقاله شما را در سایت قراردادند تا دلتان بخواهد آزبیوطنان و ضد ایرانی وایران مقاله درسایت درج میکنند اما جانا از درد دل ما آذربایجانیان میگوید .داستان این ترکان بسیار است اما همین بس که آذریان را با ترکان اشتباه نگیرید .آذریان و کردان آرمیدگان ایران زمینند اما ترکان کوچ کننده مهاجر به این سرزمین .خمینیی به ما آموخت فرق میان عرب و ایرانی و حال این وظیفه ما است فرق میان ترک و آذری را به دیگر هموطنان خود بفهمانیم . با مطاله کمی آنان خواهند فهمید که مجمع الجزایر ترکان بدنبا ل هویت ,خود را به ما آذریان میچسبانند اما حقیقت در میان ما آذر یبایجانیان مالک و صاحب سرزمین آذربایجان مثل روز روشن است امید وارم آذریان و کردن در کنار یکدیگر دشمن دیرینه این سرزمین را بشناسند . پا پک خرمدین ایرانی آذری

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من ازاین مقالات ونوشته های چیزهای زیادی یادمیگیرم.ازگلبال ودست اندکاران آن اول تشکربعدهم به همه شان خسته باشیدگفته ،متاسفانه چون ایران هستم نمیتوانم کمکی به فراخوان آنهاکنم ولی لاقل میخواهم بگویم من دست شمارامی بوسم که این نظرات راچاپ میکنید.مردم براحتی باگروهها وافرادوتفکرات موجودآشنامیشوند.این کاروظیفه دولتهای کشورهاست .متاسفانه 100سال است مردم باآزادی ونقدنظرات ناآشناهستند.تمرین دموکراسی رامیتوان پلکان اول آزادی بحساب اورد.ازاین دوستان وآقایان که نظرات ناخوش آیندمی نویسندنیزقابل تقدیرهستند.من فکرمیکنم اینها شایدبه عمداین مقالات رامی نویسندتاانسانهای دارای جوهره جستجوگربتوانندباخواندن مقالات آنهابه چالش افتاده وراه رشدرابپیمایند.(البته نه راه رشدغیرسرمایه داری را).مانیز فکرمیکنم دراین دنیایعنی مجازی انصاف.ادب وقاعده مندی رادرنوشته هامراعات کنیم .تاآنجایی که میتوانیم اطلاعات خودرا

بامطالعه وبدون تعصب کوردریادگیری بالاببریم.دولت های جهان سوم رابل کل میتوان گفت برای چاپیدن منابع مالی درجهان دوست ندارندملت هاازآگاهی وتشکیلات حداقلی بهرمندشوند.آنهاوجودشان بستگی به بیسوادی ملت های خودوهمکاری درتقسیم اموال ملت باکشورهای استعماری دیده ودارند.دراین بین ،تفکرات بی منطق ونادرست گروه هاهمیشه کمک حال حکومت های توتالیتروسرکوبگربوده تنهادوداین همکاری های سه جانبه به چشم ملت وکشوررفته است.حکومتهادوست دارندازگروههای سیاسی بصورت ابزاری درمواقعی که دوست دارندسودمندشوند.این گروههادرزمان شاه وقبل وبعدهم همکاری زیادی با حکومتهاکرده اند.علت عقب ماندگی مارادراین همکاری هابایدجست.یکی ازدوستان تعریف میکردکه درزمان شاه گروهی بنام ساکا ویاحزب پان ایرانیست تمام نیروی خودرادرهمکاری باساواک ولودادن نیروهای سیاسی گذاشتند.حال نیزدراین 37سال ماتجربه زیادی کسب کرده ایم.درهرجنبش وحرکت آزادیخواهی امکان نفوذویاموازی کاری وجودداردمهم این است که سمت وسوی حرکت به کجاست آیاجنبش وحرکت به افول است یاروبه پویایی.درجنبش آزادی خواهی(هویت طلبی)یابهتربگویم استقلال طلبی ملت آزربایجان امکان همه جورمسایل است وبایدتوجه کنیم که چراتعدادی بانام ورنگ های مختلف حتی کثیف ترازحکومت بااین جنبش برخوردمیکنند.آیاروشن شدن ملتهاوخواستن حقوق اولیه انسانی شایسته اینهمه چرندگویی وتهمت پرت وپلاگویی است.یک سخن وسئوال نیزازدوستان آزربایجانی معتدل دارم .اگرخانه وکاشانه شمارامثل خانه فسطینی هابرسر خانواده شماخراب کنندوبه آنها(بی ادبی است)تجاوزکنندچکارمیکنید؟دوستان 100سال است بهترین فرزندان این ملت راکه به روشهای مختلف مبارزه کرده اندوحرکت کرده اند کشته وفراری.خاموش وتحقیروبدترازهمه آسیملاسیون کرده اند،چکارباید بکنند.به سازمانها وافکارمختلف پناه بردن جنایت است؟هولوکاست آیابدترازاین بوده است؟ناصرکرمی هاحتی افکاربدترازفاشیسم داردوباشعارپوپولیستی افکاربدترازسران دوحکومت دارد،آیاملت وفرزندان آزربایجان نبایدتنهابفکرخودباشند؟
نوشته شده توسط: محمدرضا لوایی

آذربایجان عزیز، آنها عزیزان ما هستند و امیدوارم روزگارشان بهتر باشد. دل من پیش همۀ آنهاست و اگر چه می دانم سر وسامان گرقتن در قاموس ما مفهوم دیگری و برتری دارد...یاشاسین بیزدن چوخ داریخانلار...یاشاسین

نوشته شده توسط: Anonymous

محمد رضای عزیز، من بیشتر اوقات غضه رضا طالبی و ایلچین حاتمی را می خورم، کاش آنها و دیگر آذربایجانیها هم بتوانند سر و سامان پیدا کنند، آلدیرما کؤ نؤل آلدیرما ، به دل نگیر،

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در شناخت پدیده ی «لختی» :
با انتشار عکس لخت گلشیفته فراهانی سئوالات زیادی پیرامون پدیده ی لختی ومبارزه و تجارت مطرح شده است:
- اینگونه اعمال ، استتیک است یا مبتذل ؟
- عمل لختی فراهانی، نوعی مبارزه است یا ایشان به قصد پول در آوردن اقدام به انتشار تصویر خود کرده است ؟
-آیا لخت شدن گل شیفته یا زن ایرانی میتواند یک شیوه ی مبارزه باشد.
- هدف از لخت شدن چیست؟
-هدف مبارزه چیست؟ با چه شیوه هایی میتوان به هدف رسید؟ و چه شیوه ای مشروع و انسانی ست؟
- رابطه ی وسیله و هدف چگونه است یا چگونه می تواند باشد؟ و رابطه درست بین هدف و وسیله کدام است؟
-....
------------
برای پاسخ کوتاه به موضوع و پرسشها از نظرمن لازم است توجه را روی دومقوله ی«وسیله وهدف» متمرکز کنیم.
عمل فراهانی ازچهار حالت خارج نیست:
الف-عمل لختی،یک شیوه ی مبارزه است برای رسیدن به هدف، که آزادی ست.(تأثیر مثبت ومنفی دارد)

ب- عمل برای کسب پول است و تن ابزار.(شایسته هنرمند مردمی نیست)
ج- عمل هم اعتراض و مبارزه است و هم کسب پول.(شایسته هنرمند مردمی نیست)
د-هدف اش تنها نشان دادن زیبایی بدنی ست.(مسئله شخصی ست و آزاد است)
-اگر لخت شدن تنها برای کسب پول است و تن ابزار. این مسئله شخصی ست و به دیگران ارتباطی ندارد.(شایسته هنرمند مردمی نیست)
- اگر لخت شدن اعتراض است به حجاب اجباری در ایران، و نوعی مبارزه، و هدف اش آزادی، در این حالت سئوال این است:
آیا تن لخت، به عنوان وسیله ، برای رسیدن به هدف( آزادی) ، ابزار شایسته ایست یا نه؟ بدیهی ست که برای آزادی نمی توان از هر وسیله ای استفاده کرد. وسیله ضروری ست با هدف متناسب باشد.
اما آیا تن لخت برای تأثیر گذاری روی رفع حجاب اجباری جهت رسیدن به آزادی وسیله ی مناسبی ست یا نه؟ یا به عبارت دیگر آیا لختی می تواند در رفع حجاب اجباری- که توسط چند نفر زن هنرمند یا سیاسی کارصورت میگیرد- مؤثر واقع بشود؟ یا پرسش را اساسی تر مطرح کنینم : راه بنیادی مبارزه با حجاب اجباری و یا در کل کسب آزادی، چیست؟

واقعیت این است که حجاب اجباری ، یا کلاً مشکل کسب آزادی ، یک مسئله عمومی ست. و حجاب یکی از مشکلات است. حل همه آنها بستگی به تغییر و سرنگونی حکومت دارد. اما لختی هم یک عمل شخصی و اختیاری ست که برخی ها برای اعتراض از آن استفاده میکنند جهت کمک به گسترش آزادیهای مدنی. اینجا عمل میتواند هم «تأثیر مثبت داشته باشد و هم منفی». ولی راه اساسی برای تغییر رژیم نیست. برای مبارزه تنها راههای اساسی را می توان توصیه کرد. انجام اعمال فردی که می تواند جوانب مثبت و منفی در محیط داشته باشد قابل توصیه نیست.

گل شیفته فراهانی اگر هدف اش کسب شهرت و درآمد بیشتر نباشد و تنها هدف اش «اعتراض فردی» باشد، عمل او را می توان در عرصه ی اعمال « شخصی با جوانب منفی و مثبت» در محیط ارزیابی نمود.
اگر هدف او هم اعتراض و هم کسب درآمد و شهرت بیشتر باشد ، از نظر من شایسته ی یک هنرمند مردمی نیست.
-اگر هدف اش تنها نشان دادن زیبایی بدنی باشد- که مسئله شخصی ست و آزاد است.


نوشته شده توسط: Anonymous

شوخی با سره نویسی، که امیدوارم آقای تبریزی سره نویس ان را برای همه معنی کند:
دخترکی دیدم که خود را چم کرده و چمی به دست چمان می آمد. چمش را می دانستم. پیش او رفتم و چمش را پرسیدم. گفت چم ما چیست که چون خود را چم کنیم ما را چم دیوار می گذارند؟ می خواهم با چم خود این چم براندازم!

نوشته شده توسط: Anonymous

دفتر خاطرات عزیزم، امروز با دماغی چاق و روحیه ای قبراق بهترین قلم موجود در جامدادیم رو در دست گرفته ام و قصد دارم تا با خوشترین خطوط روی اوراق عزیزت بنویسم. اگه گفتی چرا؟ هان! یه خورده فکر کن... یادت میاد که دیشب مساله ای فکرم رو به خودش مشغول کرده بود؛ همون قضیه طیب و اون بچه که بهش فحش داده بود و قرار بود که 4 سال بندازنش تو هلفدونی دیگه! خوب، حالا که یادت اومد، همون طور که دیشب برات نوشتم، نمیتونستم راه حلی واسه ی اون مساله پیدا کنم. این بود که رفتم یه چرت بخوابم. پس خوابیدم و چه خواب پربرکتی هم شد! اگه گفتی چرا؟ آخه اگه میدونستی چه خوابی دیدم، دیگه نمی پرسیدی چرا. الان خوابم رو برات تعریف می کنم. اما بذار اول یه قلپ از این قهوه ترک بزنم به بدن...

آره، داشتم می گفتم ... نه، یعنی داشتم می نوشتم که دیشب خواب عجیبی دیدم. خواب دیدم که دارم از بالا نگاه می کنم به نقشه ترکیه عزیز (مثلا فکر کن مثل برنامه گوگل ارث). ولی اون چیزی که من میدیدم، یه تفاوت کوچیک با گوگل ارث داشت. یعنی این جوری بود که من می تونستم لوله های نفت وگاز زیر زمین رو هم ببینم. مثل اینکه زیر زمین رو داشتم اسکن میکردم. وای! ... نمیودونی چه خبر بود. اون قدر لوله بود که نگو. لوله های 60 اینچ، 30 اینچ، 20 اینچ... درست مثل رگهای بدن که کلی شاهرگ و رگ و مویرگ داره! بعله، بعد یه نگاه کردم به کشورهای همسایه ی «جان تورکیه» و دیدم که همه کشورها لوله هاشون رو از ترکیه رد کردن. یعنی آزربایجان، عراق، روستای فارسستان، سوریه، حتی روسیه. همه کشورهایی هم گاز و نفت ندارن، از لوله های نفت و گاز ترکیه استفاده میکنن. بعد گفتم یه نگاه هم بکنم به کشورهای دورتر. نگاه کردم و نزدیک بود که از تعجب شاخ در بیارم. آخه دیدم نروژ میخواسته یه خط لوله بکشه به سوئد، ولی همین طور مستقیم نکشیده. عوضش اومده نصف دنیا رو دور زده و بعدش خط لوله رو از ترکیه رد کرده و آخر سر رسونده به سوئد. یا دیدم روسیه یه خط لوله می خواسته بکشه از آستاراخان به مسکو، اما اون رو هم از ترکیه رد کرده.
خلاصه، خیلی حال کردم. گفتم یه خورده برم نزدیکتر، بهتر ببینم چه خبره. همین طور مثل «زوم این» گوگل، رفتم پایین و پایینتر و آخرش هم مثل اپلیکیشن سه بعدی، همه چی رو سه بعدی دیدم. حالا چی دیدم؟
دیدم که طیب نشسته تو کاخ ریاست جمهوری و عبدالله گول و داوود اوغلو هم بغل دستش نشونده. اما از تو چه پنهون که طیب رو اولش نشناختم. یعنی هم یه خورده پیر شده بود، هم که لباس عجیبی به تن داشت. لباسش بیشتر شبیه لباس سلاطین عثمانی تو فیلمها بود. آره، نشسته بود روی یه دشکچه و تکیه داده بود به دو تا متکای زربافت که هر کدوم اندازه یه گوسفند بودن. عبدالله و احمد هم چپ و راستش نشسته بودن. البته هم جاشون پایینتر بود، هم متکاهاشون کوچیکتر. کاخ هم گفتن نداره که خیلی کاخ بود... شبیه این کاخهای تو فیلما. به سبک معماری قدیم و کلی آینه کاری و کاشی کاری و خلاصه از این زلم زیمبوها.
یه بابایی هم اون پایین پایین تر بود که داشت مرتب گریه و التماس می کرد و به ترکی شکسته بسته یه چیزایی میگفت. ترکی رو هم با لهجه این دهاتیهای فارسستان حرف میزد. گفتم برم نزدیکتر ببینم این دهاتی چی داره بلغور میکنه مرتب. اگه لازم شد بزنم بندازمش بیرون. آره، رفتم جلوتر و دیدم که سفیر فارسستانه. اومده داره گریه و چاپلوسی میکنه که طیب اجازه عبور یه خط لوله ی دیگه رو هم بهش بده. داشت میگفت که طیب سولطان، والله به خدا ما تو فارسستان دیگه نون خالی هم نداریم بخوریم. مردم فارسستان دارن از گرسنگی همدیگه رو میخورن. اقلا بذار یه خط لوله 5 اینچی رد بکنیم تا مردم حداقل این زمستون رو از سر بگذرونن. تازه همه اینها یه طرف، اگه من از این مذاکرات با شما دست خالی برگردم، پوست خود من رو میکنن.
طیب هم که عین خیالش نبود. می گفت که تا برادرای من تو آزربایجان به حقوقشون نرسن، خط لوله 5 اینچ که سهله، خط لوله نیم اینچ رو هم باید تو خواب ببینین. یعنی شما بیای ایران رو فارس و زبان رو فارسی تعریف بکنی، بعد از من مجوز خط لوله هم بخوای؟ زهی خیال باطل! برای من اولویت اول حق وحقوق همه ترکها در همه نقاط دنیاست. سود و منفعت و این چیزها در اولویت دهم و بیستمه برای ما. پول، چرک کف دسته. خصوصا حقوق ترکهای آذربایجان که روحیه کارآفرینی بالایی هم دارن و دنیا چاره ای جز همکاری با اونها نداره، برای ما از همه مهمتره.
خوابم تموم نشد دفتر خاطرات عزیزم. اما دیگه واسه امروز کافیه. بازم برم یه چرت بخوابم تا شاید باز خوابای قشنگ – قشنگ ببینم.
لای لای بالا لای - یات قال دالا لای لای!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی مجاز هستند در سایت ایران گلوبال هر گونه الفاظ توهین آمیز نژادی بر علیه ملت ترک و عرب استفاده کنند و اگر ما بخواهیم به همان روش از حقوق ملتمان دفاع کنیم کامنت ما بجرم تفرقه افکنی حذف می گردد، پس زنده باد ناصر کرمی، مرگ بر هویت طلبان آذربایجان، کامنت من حذف گردیده علت مشخص نیست؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من چندکتاب لغت یاباصطلاح فرهنگنامه به این دوستمان که مثل من مثلاترک وآنهم ازتبریزقهرمان پرورآزربایجان است معرفی میکنم تالاقل معنی کلمات وریشه آنهارایادبگیرد.فرهنگ عمید.فرهنگ معیین.فرهنگ فارسی به ترکی وترکی به فارسی شادروان بهزادبهزادی راخوانده تاهمانطورکه آقای ثانی گفته بدانندکه درفارسی حرف ق اصلی وجودندارد.مثل قتد.قاجاق. قایماق. قیچی وو...این رانیزبدانندکه 50درصدکلمات فارسی عربی و20درصدآن نیزترکی.روسی.انگلیسی.فرانسه.یونانی وواست.آقای تبریزی لنین بزبان روسی ومارکس وانگلس هم به آلمانی وانگلیسی فکرمیکنم صحبت میکردندکه توانستند تزوتفکرات سوسالیسم راپایه گذاری کردندشمای تبریزی؟!مدافع فارسی سره شده اید؟من فکرنان وکاروسندیکاوگرانی کمرشکن مصتضععععف هستم شمادرچه فکروکدام سوسی یال میباشید.جای شماخالی نتوانستم شراب وویسکی پیداکنم چون خیلی گران شده میخواستم شب کریسمس باحرفهای شماخوش باشم.نشد

نوشته شده توسط: Anonymous

همه اینهائی که از این کار حمایت کردند فقط گفتند که : به خودش مربوطه و به هیچ کس ربطی نداره....آبروی جمهوری اسلامی رو برده و حال آخوند ها رو گرفته...آبروی مرد جاهای دیگه رفته و کسی صداش درنیومده و همه این چرت و پرتها....اما خداوکیلی یه نفر اینجا دو کلوم حرف حساب نزده که ما بیسوادها هم یه کم چیز یاد بگیریم...یاد بگیریم که مثلا لخت شدن و عقب و جلو رو نشون عالم و آدم دادن چه ارتباطی با مبارزه داره....تو کجای تاریخ و فرهنگ ما این مبارزه سابقه داشته و یا اینکه اصلا مردم ما اینجور مبارزه ها رو میپسندند یا نه...چرا یکی از این چیزا حرف نمیزنه...به شخصه برای من به اندازه سر سوزن مهم نیست که این لق لقو چیکار میکنه و چجوری مبارزه میکنه...کمبود هم ندارم که برم پستونهای بی ریخته اینو ببینم که اگه به این موضوع احتیاج داشته باشم خدا برکت بده سایتهای پورنو با اون همه دختر فرشته رو و زیبا رو...

آخه یعنی چی که هر کی فکر میکنه باید لخت بشه تا همه ببیننش...هیچ ارتباطی بین این کار و مبارزه عاقلانه و آبرومندانه وجود نداره...این کار تجاوز به حریم آدمهائی که دلشون نمیخواد دنیای بی بند و بار اینجوری داشته باشن ....نمیدونم وقتی بابای این آدم عکس دخترشو با این شکل میبینه چه فکری تو سرش میگذره...نمیخوام توهین کنم بابا...این یارو کسی نیست که بخوام وقتمو صرفش کنم...اگه یه رول مادل درست حسابی میتونست برای جون های هم نسلش باشه اول زندگی و خانوادشو حفظ میکرد...نه اینکه تو اون امتحان مردود بشه و بعد بگه من پیشرفت کردم...پیشرفت چی کردی بابا شاسگول...ضمنا یه چیز دیگه برا اون آدمهائی که میگن این حرکات خوبه...ببینم اگه 2 روز دیگه تو غرب مد بشه که هر کی بخواد اعتراض بکنه باید بره ترتیب آبجی خودش یا ننه خودشو بده هم حتما باید قبول کرد و حرفی نزد دیگه هااا ؟؟؟ خوب مگه نمیشه اینجوری هم فکر کرد؟؟مگه تو این دنیای بی حساب و کتاب شماها مرزی هم وجود داره که انسان اونجا ترمزشو بکشه ؟؟ حالا جوابمو بدین و فحش هم ندین که اگه فحش بدین خودم با همه اقوامتون وصلت میکنم..زت زیاد
نوشته شده توسط: Anonymous

خوب، نابودی زبان فارسی برای شما چرا اهمیتی دارد؟ نابود بشود که بشود، مگر زبان چیزی جز یک وسیله ارتباطی نیست؟ زبان فارسی که نابود شد، به عربی حرف می زنیم! تازه به نفع همبستگی کارگران و انترناسیونالیسم پرولتری هم هست. می دانید چند میلیون عرب و چند کشور عربی در جهان وجود دارد؟ این همه زبان غیر از فارسی در ایران در معرض خطر نابودی هستند، فارسی هم روی آن یکی دیگرها. چرا شما حساسیت به خرج می دهید؟ یا این که ریگی به کفش دارید؟

آقای محترم، دست از این کارهایت بردار. ردای کمونیستی برای شما خیلی خیلی گل و گشاد است. برو بچسب به آن هویتی که اندازه اش هستی آن هم هم اندازه شماست و به هم می آیید. بیخود تلاش نکن سوسیالیسم را به لجن بکشی. می خواهی مثلا تبلیغ کنی که سوسیالیسم = شوونیسم؟ خواب دیدی خیر باشه! هزار تا امثال شما روزی هزار تا از این مقاله ها با هزار اسم مستعار و هویت نامعلوم بنویسند، باز هم پیشینه چپ واقعی مشخص است. چپ آذربایجان یعنی پیشه وری، یعنی بهرنگی، یعنی ساعدی، یعنی سهند. برو ببین این افراد چه اندازه دلسوز زبان و فرهنگ ملت خود بودند. حالا شما آمده اید با نوشتن قصه حسین کرد شبستری می خواهید اینها را ببرید زیر سوال؟ خودت انصافا خنده ات نمی گیرد؟ عزیز من، درست است که جامعه ما جامعه ای است با سطح آگاهی های پایین، ولی نه دیگر تا این اندازه پایین!
سوسیالیسم یعنی نگاه علمی به پدیده ها. کمونیست دنبال عمیقترین تحولات اجتماعی است به همین دلیل تلاش دارد به عمیقترین دانش و علمی ترین ابزار تئوریک مجهز باشد. شما که حتی حقوق فرهنگی ملتها را انکار میکنی، شما را چه به کمونیسم. ارتباطی ندارید شما با کمونیسم. ارتباطتان با هویتهای سیاسی دیگری است. نمی دانم آن چپهای سابقی که به شما اجازه داده اند از نشانه ستاره سرخ این طور سواستفاده کنید، جواب وجدان خود را چه میدهند؟ این سمبل برای چه تعداد از همنسلان آنان مقدس بود. چه جوانهای شایسته ای که به خاطر آرمانهای سوسیالیستی، به خاطر رفاه و آزادی انسانها فدا شدند.
لابد این هم آزادی بیان است دیگر. از فردا من هم اسم خودم را می گذارم فمینیست و تبلیغ می کنم که زن باید بنشیند خانه و کارش باشد بچه زاییدن و پخت و پز و بشور بساب. از آن دست مقاله ها که شما می نویسید، من روزی 10 تا می نویسم. آن وقت ببینیم حال این دوستان چه طور خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ثانی, همچن آدم هارا بهتر است تحویل نگیرید .

نوشته شده توسط: Anonymous

شیری آذر همچنین گفت: در آذربایجان پان ترکسیم نداریم اما ظاهرا در اقوام دیگر پان وجود دارد که می خواهند فرهنگستان را به عنوان فرهنگ غالب نشان دهند.

حبیب شیری آذر ” از اعضای شورای اسلامی شهر تبریز این هفته با حضور در تحریریه نصر نیوز خواستار پیگیری وعده های آقای رئیس جمهور از سوی رسانه ها شد.

وی اذعان داتش: برخی از مرکز نشینان فکر می کنند اگر یکسان سازی کنند و به یک زبان و فرهنگ برسند باعث وحدت ملی می شوند در حالی که این طور نیست و این موضوع می تواند باعث نفاق و دشمنی در بین اقوام مختلف باشد.

وی افزود: کشور ما با داشتن اقوام و زبان ها و لهجه های مختلف زیباست و هنر این است که ما مردم کشور را به وحدتی در عین کثرت دعوت کنیم نه اینکه آن ها را از داشتن حق طبیعی خود یعنی خواندن و نوشتن به زبان مادری محروم کنیم به بهانه ی وحدت در حالی که این وحدت نیست و خود کثرت است چرا که کینه را افزایش می دهد.

شیری آذر همچنین گفت: در آذربایجان پان ترکسیم نداریم اما ظاهرا در اقوام دیگر پان وجود دارد که می خواهند فرهنگستان را به عنوان فرهنگ غالب نشان دهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

بقول مارکس و جلال آل احمد و احسان طبری ، اینگونه عکسها نشان غرب زدگی یا از خود بیگانگی یا شکست تربیت ایدئولوژیک اسلامی آخوندی و داعشی است که نتوانستند همه مردم را مغزشویی کنند . اگر بیش از صدهزار یورو به بعضی ها بدهند ممکن است شلوارشان را پایین بکشند . مجله پلی بوی و امثالهم تاکنون توانستند با پول کلان بسیاری از زنان و مردان غرب را لخت جلو دوربین بیاورند .فرهنگ روستایی هالویی پر عقده کشورهای جهان سومی نیز میتواند عامل اینگونه کارها شود .سئوال مهم اینست که اینگونه اعمال ، استتیک است یا مبتذل ؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

کودکان اندیشه های والایی دارند، از این رو نمی توانم اصطلاح «افکار کودکانه» را بکاربرم ؛ مجبورم از اصطلاح « حرفهای دئمی» یا به قول ما آذربایجانیها ، از «باش -چووال دانیشیق» استفاده کنم.
در فضای عقب مانده ی فکری-سیاسی ایران، آگاهی قلم بدست و سیاسی کار، از مسئله « هویت فردی- و جمعی» هنوز 0 است. و بخاطر نادانی و منافع حقیر سیاسی خود ، جرئت و شهامت تحقیق علمی در مورد موضوع را نیز ندارد. و حرفهای دئمی می پراند. از منصور حکمت گرفته تا نوچه هایش.
در این وضعیت قی آور ، منهم فرصت آن را ندارم که کلاس آموزش دایر کنم، یا کتاب بنویسم و مقولات هویت فردی و جمعی را برای عقب ماندگان توضیح بدهم.
تنها می توانم بگویم:
- جناب محترم ، اگر میخواهی در مورد این مقولات صحبت کنی ، برو تحقیق کن، چیزی یاد بگیر، بعد بیا چیز بنویس. حرفهای دئمی باد هواست. باش چووالدان دانیشما!

جرئت کن برو چند کتاب و مقاله در مورد هویت بخوان بعد بیا صحبت کنیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای محسن ابراهیمی نوشته اید « باید به مردم نشان داد که ناسیونالیست های قوم پرست ترک همتایان نازی ها و آدمکشان رواندا و جانیان صرب و کروات و انواع تروریست های اسلامی مثل داعش و طالبان هستند که ظرفیتشان در کشتار زنان و مردان و کودکان کمتر از ظرفیت داعش و طالبان در کشتار کودکان و عابران پیاده نیست!» خوب من جای « ناسیونالیست های قوم پرست ترک را عوض میکنم و به جنابعالی و همکفرانت پست میکنم ‌« باید به مردم نشان داد که ناسیونال سوسیالیستهای کمونیست کارگری همتایان نازی ها و آدمکشان رواندا و جانیان صرب و کروات و انواع تروریست های اسلامی مثل داعش و طالبان هستند که ظرفیتشان در کشتار زنان و مردان و کودکان کمتر از ظرفیت داعش و طالبان در کشتار کودکان و عابران پیاده نیست!

نوشته شده توسط: Anonymous

آذربایجانی و سیستانی اگر ایرانی بود , حق و حقوقش به اندازه اصفهانی و شیرازی می شد. ایرانی یعنی فارس اصفهانی و شیرازی و کرمانی.....

نوشته شده توسط: Anonymous

رازی گرامی، می دانم که بحث با جناب ناصر کرمی بی نتیجه و بیهوده است. ولی وقتی می بینم که ایشان ادعاهای عجیب و غریبی می کند و بقول شما(برای گرزی از سانسور) <ناراست> می نویسد، چطور می توانم ساکت باشم؟ نگاهی به کامنت جناب کرمی در بالا بکنید. آقای کرمی می نویسد که: <در این ساختار قانون اساسی منبع حقوق شهروندی و فردی است . در مقابل این قانون اساسی افراد بدون وابستگی به پیشینه های قومی، رنگ پوست، زبانی، دینی جغرافیایی از حقوق مساوی برخوردارند.>
دقت کنید، این را کسی می نویسد که حقوق شهروندی را اینطور می فهمد که <ترک تباران> و <عرب تباران> مهاجم و مهاجرند و در بهترین حالت به آنها لطف می کند و آنها را <مهمان> خطاب می کند. اینها راکسی می نویسد که زمانی می خواست <ترک تباران> را از ایران اخراج کرده و به آلتایی بفرستد و بعد لطف کرده و می خواهد آنها را در استان اردبیل جمع کرده و دورشان دیوار بکشد و

برایشان جهنم درست کند.
آخر چطور می توان در مقابل این فریبکاری ساکت نشست؟
کرمی که خودش متعصب ترین قوم گرا و نژاد گراست و 12 سال است که مبلغ نژادپرستی و نژادستیزی و کینه و نفرت و دشمنی است، می نویسد که: <مشکل اساسی نبود دمکراسی است، و قوم و قبیله گرایی، و دین گرایی گذار ار دیکتاتوری به دمکراسی را سد کرده است>
رازی گرامی، لطفا به این جمله دقت کنید: <برای برکناری سیستم دیکتاتوری دینی امروز و برای برقراری یک سیستم سکولار دمکرات پرداختن به موضوعات تاریخ هفت تا سه هزار سالهء ایران، و یا اینکه آیا آریا و آریایی وجود دارد و یا ندارد، همه برای به انحراف کشاندن ضروزتهای امروزی بسود دیکتاتوری حاکم میباشد.>
این را کسی نوشته است که صدها صفحه را در باره تاریخ آریائیان سیاه کرده و صدها صفحه در مورد این نوشته است که قوم ترک وجود نداشته است و ترکها از کجا آمده اند و زبان ترکی خط ندارد و... و اینکه عربها از کجا آمده اند و چه کرده اند و تاریخشان چیست.
کرمی فراموش نمی کند که مطلب <ناراستی> هم در مورد مردم ترک بنویسد و کار خود را تکمیل کند. او می نویسد که: مردم تُرک آذربایجان مانند حکومت ترکیه در صدد نابودی و دربدری هم میهنان کُرد ما از سرزمین مادری و پدری خود در آذربایجان غربی هستند.>
جای شما خالی که از او بپرسید که مطابق کدام آمار فهمیده است که مردم ترک در صدد این کار هستند؟ کرمی با فریبکاری می خواهد حرفها و خواستهای یک عده افراطی و پان را که در میان هر ملتی پیدا می شود، به کل مردم ترک نسبت دهد تا کینه و نفرت آقای دوشکی را هم نسبت به آنها برانگیزد!
بعدش به این هم بسنده نمی کند و نفرت خود از <ترک تباران> را در این جمله به ظاهر خیرخواهانه نمایان می کند: <هدف اصلی باید شکستن حکومت مرکزی ایی باشد که بازسازی حکومتهای صفویان و قاجاریان است که قدرت سیاسی و اقتصادی آن در چنگ تُرک تباری آذری و ایرانیان خودباخته و خدمتگزار است>.
در خاتمه هم خطاب به آقای دوشکی می نویسد که: شما و همنوعان شما خود صاحب خانه اید، کلید را از دیگران درخواست نکنید و یا اگر دست آنهاست آنرا "باید" پس گرفت>
یعنی اینکه ای آقای دوشکی شما و <همنوعان> شما جزو نژاد پاک آریایی هستید و صاحبخانه، بیایید کلید خانه را از دست این مهاجرین مهاجم مهمان بی چشم و رو که کلید خانه را در دست گرفته اند، پس بگیریم.
آخر به من بگویید که در مقابل این همه عوامفریبی و فریبکاری چطور می توان ساکت نشست؟
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر قرار شود روزی تنفر قانونی شود من از روشنفکران این سر زمین متعلق به هر زبان و ایالتی متنفر هستم .این افراد نه فکر مستقلی دارند ونه دارای مسئولیت. این روشنفکران متاسفانه شاگرد پادوهای محمدو مارکس و لنین و مائو هستند ونه بیشتر .
این روشنفکران خود را به دولت شوروی مانند توده ا ی ها به دولت عراق مانند مجاهدین رجوی و به دولت باکو و انکارا به سادگی میفروشند. مردم ایران از دست این افراد در رنج هستند .این ها بودند که اخوند را برما تحمیل کدند و اکنون دشمن جدید ی بنام پارسها میتراشند. این اقا نوشته است

(فع توهم شود.
۴. نسل تازه‌ای از ایرانیان نژادپرستی و دیگرستیزی خود را از باورهای تمامیت‌خواهی خود اخذ می‌کنند. آنها بر اساس دیدگاه‌های شریعت‌باورانه غیر مسلمانان (حدود شش میلیارد نفر انسان) از جمله بخشی از ایرانیان مثل بهاییان یا مسیحیان یا یهودیان ایرانی را نجس می‌دانند. تنها بر اساس نژاد پرستی است که می توان یک گروه از انسان‌ها را نجس (لمس ناشدنی) تلقی کرد. ممکن است مسلمانان این را به عنوان یک باور ایمانی معرفی کنند اما باور ایمانی بودن ضرورتا نافی نژاد‌پرستانه بودن آن نیست.*)
انچه ایشان نوشته اند دروغ است .این تشیع صفووی است که جنگ چالدران راه میاندازد ون مردم ایران......
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبریزی گرامی، شخصا انتظار داشتم که کسانی در زیر این نوشته، مطالبی در رابطه با آن بنویسند تا من هم چیزی یاد بگیرم.
متاسفانه شما مقدار زیادی در رابطه با سره نویسی فارسی نوشته اید. حالا ما در مورد چه چیزی بحث کنیم؟ اینکه سره نویسی خوب است با بد؟ اینکه قند یک واژه فارسی است یا اینکه زبان فارسی اصلا حرف ق ندارد تا قند فارسی را داشته باشد؟ راجع به قواعد جمع؟ راجع به استفاده لغتهای بیگانه در یک زبان و اینکه آنها را باید بر اساس قواعد خود جمع بندی بکند یا بر اساس قواعد زبان اصلی؟ چرا بحث را منحرف می کنید؟ بگذارید صحبتها بر روی موضوع آن شکل بگیرد و شما هم یک مقاله جداگانه در رابطه با سره نویسی بنویسید تا من و دیگران هم در آن شرکت کنیم و نظرمان را بنویسیم.
یک سوال هم از شما دارم که امیدوارم به آن جواب بدهید. البته این سوال بطور غیرمستقیم به بحث هویت ملی مربوط می شود.
سوالم این است:
شما که

این همه به دیگران ایراد می گیرید که گرسنگی و بیکاری کارگران و زحمتکشان را ول می کنند و به زبان عمه ای و خاله ای و.. می پردازند، چرا خودتان در هر فرصتی، به جا و بیجا در مورد سره نویسی فارسی قلمفرسایی می کنید و اینهمه در مورد زبان عمویی خودتان دل می سوزانید و به آن می پردازید؟ مگر درد کارگران و زحمتکشان ایران، سره نویسی است؟
نوشته شده توسط: Anonymous

شاخه های مختلف حزب کمونیست کارگری مفهوم ملت را از فرهنگ سیاسی خودشان حذف کرده و قوم را جایگزین آن کرده اند. منصور حکمت در مقاله " ملت، ناسیونالیسم و برنامه کمونیسم کارگری" در شماره 16 نشریه انترناسیونال نوشت: دوران ما در قیاس با دوران مارکس و لنین دوران کاملا متفاوتی است و روش ما در تعریف ملت و حق ملل با روش مارکس و لنین تفاوت دارد. بر این اساس او در همان مقاله نوشت:"حق ملل در تعیین سرنوشت خویش " اصلی کمونیستی و آزادیخوانه نیست بلکه به معنی دقیق کلمه خرافی و غیر قابل فهم است. او در ادامه نوشت: ما فرمولی مبنی بر حق "ملل" در کشور "کثیرالمله" ایران در تعیین سرنوشت خویش نداریم. به همین جهت

به همین جهت آنها مطالبه "حق ملل در تعیین سرنوشت خویش " را از برنامه حزبی شان حذف کردند ولی اگر چاره ای در مقابل مبارزات ملی نداشته باشند آن را بعنوان "اجبار تاکتیکی" و عقب نشینی بپذیرند.
شاخه های مختلف حزب کمونیست کارگری (جناح حمید تقوایی، جناح کوروش مدرسی، جناح رحمان حسین زاده و غیره) به تبعیت از منصور حکمت وجود ملتها و هویت ملی را قبول ندارند. آنها موجودیت ملل را در ایران برسمیت نمی شناسند و مبارزه و جنبشهای ملی را "غده سرطانی" می نامند. آنها مانند سلطنت طلبان و جمهوری اسلامی ایران با صراحت، بدون نعارف با ملل تحت ستم در ایران و حقوق ملی آنها جنگ و دشمنی دارند.
جریانات مختلف کمونیسم کارگری بخوبی میدانند که در جنبش ملی آذربایجان مانند هر جنبش اجتماعی دیگر گرایشات سیاسی و احزاب مختلف شرکت و حضور دارند. اما آنها همه جریانات آذری را قوم پرست،تژاد پرست، ناسیونالیست و فاشیست می نامند.
جریانات کمونیست کارگری اگر مسلح بودند همین امروز مانند جمهوری اسلامی به سرکوب ملتها می پرداختند. اما خوشبختانه فعلا آنها چنین امکانی را ندارند و در نتیجه تلاش میکنند به درون جنبش ملی وارد شوند و تشکیلات حزبی شان را در آذربایجان یا کردستان ایجاد کنند تا ضربه نابود کننده را از درون به جنبش وارد سازند. حزب کمونیست کارگری برای نابودی و تضعیف جنبش ملی تجربه موفقی دارد. آنها در کردستان به درون کومه له نفوذ کردند و رهبریت کومه له و حزب کمونیست ایران را بدست گرفتند. آنها جنگ کومه له و حزب دمکرات را تشدید و شعله ور کردند و هزاران پیشمرگ را به کشت دادند. در ادامه تشکیلات حزب کمونیست و کومه له را با مباحثات روشنفکری به بحران سیاسی و تشکیلاتی کشیدند و بلاخره کومه له و حزب را با انشعابات مختلف تجزیه و نابود کردند و در پایان بساط خود را از کردستان جمع کرده و با غارت کردن تمام دارائی ها و دهها و دهها میلیون دلار پول کومه له به اروپا اسباب کشی کردند. منصور حکمت به دروغ اعلام کرد که "من تنها با قلم خودم از حزب کومه له و کمونیست بیرون آمدم."
خلاصه کنم، ضربه ای که حزب کمونیست کارگری به کومه له و جنبش ملی کردستان وارد آورد دهها برابر بزرگتر از ضربه ای بود که جمهوری اسلامی به جنبش ملی کردستان و کومه له آورد.
حزب کمونیست کارگری و کمیته آذربایجان آن تلاش میکنند نقشی را که در کردستان اجرا کردند در آذربایجان هم به عمل درآورند. تمام فعالیتهای آقای محسن ابراهیمی در این رابطه است. اما شرایط و اوضاع سیاسی آذربایجان با کردستان فرق دارد و امکان نفوذ سوسیال شوونیستها به جنبش ملی و دمکراتیک آذربایجان محال است. سوسیالیستهای آذربایجان و نیروهای دمکراتیک آذربایجان اجازه نخواهند داد کمونیستهای کارگری در آذربایجان به تخریبات شان ادامه دهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای Direnc این حزب باصطلاح کمونیست کارگری هر قدر هم بخواهد برای کردها خوش رقصی کند باز هم در نزد روشنفکران کرد مورد تنفر هستند چرا که وقتی پای اینها به کردستان رسید جز ضرر و نفاق بین کردها و درگیری مسلحانه بین کومله- حزب دموکرات چیز دیگری به ارمغان نیاورند و وقتی کوموله شقه شقه شد این حضرات به حدف خود رسیدند . و در ضمن برخورد مکانیکی این حضرات به مسائل جامعه تازگی ندارد برای مثال این حضرات خود را مدافع حقوق زنان میدانند و برای رفع ستم جنسی لخت میشوند .یعنی مسخره و لوس کردن حقوق حقه زنان را مبارزه مینامند همانطور بروخورد های غیر کارگری را با زرورق شعار زنده باد و مرد باد ،اسمش را گذاشته اند مبارزه طبقاتی ، حال آنکه شغل و طرز زندگی حضرات را خوب میدانیم بخاطر برخورد شخصی نمی خواهم بیشتر به نویسم .

نوشته شده توسط: تبریزی

(دنباله) ..... سیاه پوست، زردپوست، رنگین پوست، دو رگه و چند رگه باشد! و زبان مادری این کسان هر زبانی می تواند باشد مانند پارسی، ترکی، عربی، کردی و زبان های دیگر! سخن کوتاه، ایرانی یرای یک اینترناسیونالیست با ویژگی ناسیونالیستی (هویت ملی) شناخته نمی شود و ایرانی کسی است که با هر نژاد و هر تبار و هر زبانی شهروند ایران است و شناسنامه ایرانی دارد! ********** در این میان حزب کمونیست کارگری مانند همه اینترناسیونالیست ها و همه سوسیالیست ها و همه کمونیست ها در برنامه اش (..... با هر نوع تعریف هویت ملی برای مردم قاطعانه مخالف است ..... ) پس دوست گرامی و بزگوار و نازنین ما، آ.ائلیار اگر یک ناسیونالیست پان آریا نیست و ایرانیان را آریائی تبار و آریائی نژاد نمی داند و یا پیرو پان های رنگارنگ دیگر نیست از چه چیزی گلایه دارد؟

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب آفای دکتر عبدالستار دوشوکی،.. من نه اینکه امروز با شما هم نظر هستم، بلکه حداقل از 12 سال پیش بر این عقیده بوده ام که ساختار ملّت دولت ( NationalStaat) "اکثریت همگون از یک قوم و إتنیک" مناسب جامعهء ایران نبوده و نیست. بلکه ساختار حکومتی "دولت ملّت" (Staatsnation) با ترکیبات اقوام و إتنیکهای مختلف میباشد که در ادبیّات آلمانی به آن هم Willensnation هم گفته میشود. در این ساختار قانون اساسی منبع حقوق شهروندی و فردی است . در مقابل این قانون اساسی افراد بدون وابستگی به پیشینه های قومی، رنگ پوست، زبانی، دینی جغرافیایی از حقوق مساوی برخوردارند. در نوشتارها بر جهان بینی لیبرالیسم و بر لیبرال دمکراسی ( لیبرالیسم سیاسی و لیبرالیسم اقتصادی) تآکید داشته ام .

در این سیستم فرد واحد تشکیل دهندهء حکومت و میزان و مبدأ ارگان قانون گذاری و پاسدار حقوق فردی است و بر حقوق کلکتیو گروهی، قومی، نژادی، دینی و جغرافیایی خاصی تآکید ندارد حتّی بالاتر از پرنسیپ حکومت اکثریّت بر اقلیّت (دمکراسی، اریستوکراسی) است، و نقش حکومت و دولت در امور روزمرهء مردم را تا آن حد محدود و پایین می آورد که حکومت " فقط نگهبان شب" نامیده میشود. بارها"ملّت" را بر اساس اخرین دست آوردهای تئوریهای دمکراسی با واسطه و بدون واسطه فقط در مشترک بودن در دو فاکتور تعریف کرده ام: 1- مشترک بودن در یک جغرافیای سیاسی بنام ایران 2- مشترک بودن در ساختار و ارگانی بنام حکومت. بقیه فاکتورها و شاخص به خود مردم هر منطقه واگذار خواهد شد. مشکل اساسی نبود دمکراسی است، و قوم و قبیله گرایی، و دین گرایی گذار ار دیکتاتوری به دمکراسی را سد کرده است. بنا بر این را ه حلّهای ممکن ماورای اندیشه های قومگرایی و دین گرایی است، که باید هر چه زودتر به آن پرداخت و راه حل های مناسب را پیشنهاد کرد. آنچه مسلم هست حکومت آینده بر اساس سکولار دمکرات باید باشد و از همه مهمتر باید غیر متمرکز باشد، که روی چگونگی غیر متمرکز بودن آن باید بحث کرد و مناسترین آنرا انتخاب نمود که فدرالیسم در انواع آن میتواند مؤثر واقع شود. برای برکناری سیستم دیکتاتوری دینی امروز و برای برقراری یک سیستم سکولار دمکرات پرداختن به موضوعات تاریخ هفت تا سه هزار سالهء ایران، و یا اینکه آیا آریا و آریایی وجود دارد و یا ندارد، همه برای به انحراف کشاندن ضروزتهای امروزی بسود دیکتاتوری حاکم میباشد. این موضوع به این میماند که کارگران مهمان و مهاجر تُرک ترکیه به آلمان بعد از هفت نسل خود ادعا کنند که مردمی بنام آلمانی و سرزمینی بنام آلمان وجود ندارد و باید آنرا بازسازی و نامگذاری کنیم و یا مردم هند در انگلستان محل سکونت شما چنین ادعایی را بکنند، و یا مردمان عرب تبار شمال آفریقا در فرانسه چنین ادعایی را داشته باشند. ● در تهران شمار میلیونی تُرک آذری مهاجرت کرده است، درگیلان و مازندران کارگر مهاجر بوده اند، در استان فارس قشقایی ها هستند، و بطور پراکنده در سایر نقاط ایران، در کدامیک از این شهرها ایرانیان عملی علیه این مردمان راه انداخته اند، تا آنگاه در یابیم که ایرانیان دگر ستیز هستند، امّا در مقابل مردم تُرک آذربایجان مانند حکومت ترکیه در صدد نابودی و دربدری هم میهنان کُرد ما از سرزمین مادری و پدری خود در آذربایجان غربی هستند. من هم مانند شما بر این باور هستم که اقوام ساکن ایران بهم پیوسته و وابسته هستند، در خانواده های خودمان نگاه کنیم می بینیم که از هر قومی هست، عرب، تُرک اذری، تُرک قشقایی و غیره. باز دوباره تکرار میکنم، هدف اصلی باید شکستن حکومت مرکزی ایی باشد که بازسازی حکومتهای صفویان و قاجاریان است که قدرت سیاسی و اقتصادی آن در چنگ تُرک تباری آذری و ایرانیان خودباخته و خدمتگزار است، که ایدئولوژی شیعه گری را اسباب و ابزار کار خود قرار داده است. تا همچنان مردمان سایر نقاط ایران از جمله، کُرد و بلوچ، و غیره را در قدرت سیاسی و اقتصادی راه ندهند و همچنان به حاشیه برانند. البته خود شماها در این پرتاپ خود به بیرون هم متأسفانه نقش مؤثری را داشته اید. پیشنهاد من به شما این هست که زیاد به افرادی مانند ادیب برومند، مهاجرانی، مسعود بهنود و روحانی، و امثال اینها اهمیّتی ندهید، شما و همنوعان شما خود صاحب خانه اید، کلید را از دیگران درخواست نکنید و یا اگر دست آنهاست آنرا "باید" پس گرفت. مورد بیت فردوسی در فرصتی مناسب اشاره خواهم کرد.
نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، از زمانی که مسلمان ها به ایران تاختند و واژگانی از زبان عربی با زبان پارسی درآمیختند گرفتاری های فراوانی پیدا شدند که یکی از آنها نیز واژگانی هستند که نمای عربی دارند اما هیچ عرب زبانی در هیچ کجای جهان آنها را به کار نمی برد! نمونه ای از این واژگان (ایالت) است، (ایل) واژه ای مغولی است اما گروهی در ایران واژه بدریخت و ناهنجار و نادرست (ایالت) ر ا که برگرفته از واژه مغولی (ایل) است با آهنگ عربی (فعالت) ساختند! برابر پارسی واژه نادرست (ایالت) در زبان پارسی (استان) است و هیچ عرب زبانی در هیچ کجای جهان واژه ایالت را به کار نمی برد! و یا (قند) واژه ای پارسی است اما هیچ عرب زبانی واژه (قناد) را برای شیرینی فروش به کار نمی برد و عرب ها واژه (حلوائی) را به جای واژه ساختگی و نادرست (قناد) به کار می برند! و یا کفش واژه ای پارسی است اما هیچ عرب زبانی در هیچ کجای جهان واژه ساختگی .....

..... (کفاش) را به جای کفشگر یا کفشدوز به کار نمی برد و عرب ها واژه (خفاف) را برای کفشگر به کار می برند! سخن در باره این نادرست نویسی ها در زبان پارسی بسی بیش از آن است که در یادداشتی کوتاه بگنجد و برای از میان بردن این گرفتاری ها که زبان پارسی گرفتار آن است چاره کار سره نویسی و ویرایش زبان پارسی است و زبان پارسی هم اکنون دو راه در پیش روی دارد: نابودی یا ویرایش! ********** دوستان گرامی، یکی از واژه هائی که در زبان پارسی کاربرد دارد واژه نادرست و ناهنجار و ساختگی و بی ریشه (هویت) است! (هو) واژه ای عربی است و چم آن در زبان پارسی (او) است و چم واژه (هویت) در زبان پارسی (او بودن) است! به کارگیری واژه (هویت) به جای واژه (خصوصیة) در زبان عربی و واژه (ویژگی) در زبان پارسی نادرست است اما اگر ما واژه نادرست (هویت) را برابر با واژه (ویژگی) بدانیم و واژه (ملی) را برابر با واژه (بومی) پارسی و national انگلیسی بدانیم آن گاه درباره جستار این بخش از تارنمای ایران گلوبال دید روشن تری خواهیم داشت! درباره واژگان چند پهلوی ملت، ملل، ملی، ملیت، ملی گرا هم به نوشتاری که در این باره ها پژوهش شده است در این لینک بنگرید http://iranglobal.info/node/17981 ******** دوستان گرامی، درباره ویژگی (هویت) انسان ها دو دیدگاه در جهان هست که یکی از آنها دیدگاه ناسیونالیستی است و دیگری دیدگاه اینترناسیونالیستی است، ویژگی انسان ها برای ناسیونالیست ها برابر است با نژاد و تبار و نیاکان و رنگ پوست و زبان مادری و ناسیونالیست ها انسان ها را با این ویژگی ها (هویت ها) بخشبندی می کنند! اما اینترناسیونالیست ها چون نژادپرست و تبارپرست و زبان پرست نیستند انسان ها را با این ویژگی ها (هویت ها) بخشبندی نمی کنند و (ویژگی ناسیونالیستی) یا (هویت ملی) جائی در میان اینترناسیونالیست ها ندارد و سوسیالیست ها، کمونیست ها، مارکسیست ها و همه اینترناسیونالیست ها در همه جهان مردم را با ویژگی ناسیونالیستی (هویت ملی) مانند نژاد و تبار و نیاکان و رنگ پوست و زبان مادری بخشبندی نمی کنند! دوستان گرامی، برای ناسیونالیست های پان آریا ایرانی چه کسی است؟ ناسیونالیست های پان آریای ایرانی چون مانند همه ناسیونالیست ها مردم را با ویژگی ناسیونالیستی (هویت ملی) بخشبندی می کنند ایرانی را کسی می دانند که آریائی نژاد و آریائی تبار باشد و رنگ پوست او سپید باشد و تبارنامه (شجره نامه) نیاکانش یکراست به ایرج پسر فریدون کیانی برسد و خون پاک و ناب اهورائی آریائی در رگ هایش روان باشد و زبان مادریش پارسی باشد! گردانندگان حزب (سومکا) که یک حزب پان آریای ایرانی هست مردم ایران و ایرانیان را این چنین با ویژگی ناسیونالیستی (هویت ملی) می شناسانند! و برای چنین کسانی ترک تباران و عرب تباران و دو رگه ها و چند رگه ها ایرانی نیستند و چنین کسانی باید گورشان را گم کنند و از سرزمین اهورائی آریائیانی که نوادگان فریدون کیانی و جمشید پیشدادی هستند بروند! ********** اینترناسیونالیست ها چون مردم سرزمین های گوناگون را با ویژگی ناسیونالیستی (هویت ملی) بخشبندی نمی کنند ایرانیان را کسانی می دانند که در درون بخشی از کره زمین که ایران نام دارد زندگی می کنند و چنین کسانی شاید پارس، ترک، کرد، عرب، ارمنی، آشوری، یهودی، افغانی، سپیدپوست، .....
نوشته شده توسط: Anonymous

آنانیکه به بهانه کمونیست و چپ! بازیچه دست ناسیونالیستهای کرد قرار گرفته اند، بعد ها خواهند فهمید که سرشان کلاه رفته است، و آنوقت خیلی دیر خواهد شد! دشمنی آنان با مردم آذربایجان، به بهانه " پانترک" خواندن حرکت ملی آذربایجان، راه بجائی نخواهد برد. و آخر سر، آیا مردم آذربایجان آنان را خواهد بخشید یا نه، حرف دیگری است. و ممکن است به عنوان لکه ننگ، و ستون پنجم ، در تاریخ باقی بمانند.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان... آبروی مرد ایرانی آن وقت رفت که در جهنمی مثل زندانهای کهریزک هم به دختران و هم به پسران تجاوز میشد ولی کسی لب نگشود..خانم فراهانی به عنوان یک فرد بالغ و آزاد , این اختیار کامل را داراست که با هر نحوی که فقط او دلش میخواهد اندام زیبایش را به تماشا بگذارد. حتم دارم که تنها آن مردان غیرتمند بیشترین « وقت» را برای دیدن این زیبائی خواهند گذاشت...