Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای حسین بر عزیز، توسعه میکنم کمی به محتوای کلمات قبل از جواب دادن دقت کنید. فرق ابر قدرت سیاسی و اقتصادی با ابر قدرت نظامی خیلی زیاده. برای مثال 80 در صد مردم چین و هند زیر استاندارد سازمان ملل زندگی میکنند. مردم روسیه بشدت از فقر و دیکتاتوری زحر میکشند. در نتیجه به این کشورها ابر قدرت اقتصادی و سیاسی نمی گویند. اما برگردیم به شاعران و دانشمندانی که جنابعالی بعنوان محصول آئین تسسنن ذکر نمودید. اول از اینکه این شاعران و دانشمندان نه به آن بزرگی که شما فکر میکنید بودند وهستند و ثانیا آنها محصول قدرت نمائی یک سیستم امپراطوری بود نه آئین تسسن. تمام امپراطورهای تاریخ بشر چنان زائیدهائی بجیا گذاشته اند. آما فرهنگ و آرمان انسانی در آلمان در مقایسه با خیلی از کشورهای جهان. 1/اجرای فوانین دموکراسی شرط اصلی آرمان انسانگرائی است و آلمان یکی از دموکرانیکترین کشورهای جهان میباشد.

2/ کمک سالانه آلمان به جهان سوم همیشه جزو؛ یکی از بزرگترین یارانه دهندگان بوده
3/ همبستگی مردم آلمان نسبت به همدیگر و در حد معقول با سایر ملل بمراتب بهتر و نشانگر رشد آرمان انسانی هست ولو با وجود یک تاریخ کوتاه مدت حکومت نازیستی و ددمنش
4/مردم و دولت آلمان مثل مردم هند، چین و روسیه مشکلات خود را با خشونت حل نمیکنند....
من هزاران مثال در مورد رشد بیشتر فرهنگ انسانیگرائی در آلمان نسبت به آن ابرقدرتهای مد نظر جنابعالی میتوانم بیاورم اما چه فایده... من نه وقتشو دارم و نه شما حوصله اش را
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر مردم ایرا ن موفق میشدند روزی خمینی این شیاد سر سپرده را همچو شیخ فضل الله نوری محاکمه کنند انچه خمینی و دیگر بی وطننان منبری و محرابی میگفتند این بود که ما بر اساس دین اسلام و شریعت ونبوت و احادیث و قران عمل کردیم و هدفی جز ترویج اسلام وعملی کردن دین نبی دراین کشور نداشتیم. بنا بر این مشگل بی وجدانها و بی وطننانی مانند خمینی و رفسنجانی و دیکر ادمکشان اسلام نیستند بلکه این قران است .اری قران که اموزگار قتل و جنایت و دزدی و خیانت است.
باید پرسید اگر اسلام دین رحمت است پس کجا رفتند مردم یهود اهل مکه و مدینه ؟ایا جز این بود که به دستور خود محمد بنیانگزار دین وحشت و ستم گری اهل مکه و مدینه و ایران و ترک و روم قتل و عام شدند؟
اعدام ها ی سیاسی در ایران از اغاز سال 57 تا کنون /قتل های زنجیره ای گشتار بزرگ 67 همه ناشی از دستورات پلید قران است.

قران همچو ضحاک خوراکی جز مغز انسان ندارد و مسلیمن در این قتل عام ضحاکی با باور به قران و به دین و مردگان عرب در این جنایات سهیم هستند. مردم ایران برای خوشبختی خود و نسل اینده و کشور ایران راهی جز در اتش انداختن قران و بستن مساجد و بستن در بار مردگان عرب ندارند.در همان سال 57 شفیعی کدکنی شعر زیر را سرود ...

با انکه صد هزار شقایق به کوه دشت /پر پر شده است در ره ان سرخ انتظار ./ از گوشه مطبغ پیاز پیر/ با ریش و ریشه ای که فرو هشته در سبد/افروخته است رایت سبزی / که این منم پیام ان بهار .
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جناب بهرامی
-شما خودتان چه در مورد دفاع از حقوق مردم آذربایجان نوشته اید؟ لطفاً لینک نوشته های خود را نشان دهید.
- توضیح بدهید چرا از اتحاد مردمان ایران علیه حکومت اسلامی می ترسید؟
- توضیح دهید چرا سیاست حکومت ایران را دنبال میکنید؟ که
یکی «تفرقه بیانداز که ماللا جنایت کند» است (فارس-کرد-ترک ستیزی راه انداختن) --- «دشمنی»
«آرانی قات! اولسون حمایت- ماللا اتسین جنایت!»
و دیگری « سنگ بزرگ بردار که نتوانی بزنی» (استقلال) میباشد. «جدایی»
«قوپماز داش- ورماز داش!»
«ایشیدی میشدی-دالی یانمیش اشیت میین، ایشیدی!»

جنابان دیگر هم که سیاست حکومت را دنبال میکنند می توانند پاسخ دهند.

سایت دلایل عملی شدن«جدایی خواهی یا استقلال» را به بحث گذاشت . اگر دلیل اثباتی دارید بفرمایید
این گوی و این میدان.

وگرنه ، تبلیغات صد من یک غاز ، خیلی وقت است که پته اش روی آب افتاده .
به حکومت بگویید حنای دیگری بیاورد. این حناها دیگر رنگی ندارند.
« سن گؤره ن آغاج-کوره ک لیگه کسیلیب»
« سن دیین بویاغین رنگی چکیلیب»
«توپال آیاقدان آیاق اولماز»
« بو بویاقدان بویاق اولماز»
نوشته شده توسط: رضا حسین بر

‫ ‫در جواب امیر گرامی:

اگر فرهنگ اهل سنت توانست بزرگترین شاعران مثل سعدی ، حافظ، عمر خیام، مولوی و فردوسی و بزرگترین
فیلسوفان و دانشمندان مثل ابن سینا، رازی، فارابی و بیرونی را پدید بیاورد حتما میتوانست در دوران ۵۰۰ ساله اخیر نیز چنین کسانی را پدید بیاورد که انها با توجه به تحولات اروپا و مخصوصا رنسانس، میتوانستند تغییرات اساسی در ایران ایجاد کنند.
‫در تشیع اجازه فکر کردن وجود ندارد و بجای آن تقلید و مرجعیت افکار عمومی را شکل داده است. و بهمین دلیل است که حتی یک متفکر شیعه بوجود نیامده است.
عظمت روسیه، چین، هند و امریکا ناشی از وسعت انها ست.

عظمت روسیه، چین، هند و امریکا ناشی از وسعت انها ست. ‫شما نوشتهاید، " یک نگاه خیلی ساده به ابر قدرتمنتهای اقتصادی و سیاسی امروز مثل آلمان، فرانسه، ژاپن زیربنای تز جنابعالی را بهم میریزد ‫ "
‫‫عظمت روسیه، چین، هند و امریکا ناشی از وسعت انها ست. ‫شما نوشته اید، " یک نگاه خیلی ساده به ابر قدرتمنتهای اقتصادی و سیاسی امروز مثل آلمان، فرانسه، ژاپن زیربنای تز جنابعالی را بهم میریزد ‫ "
هیچکدام از این کشور ها ابرقدرت نیستند و هرگز هم نبوده اند. ابر قدرتها اکنون امریکا، چین، هند و روسیه هستند. و وسعت انها در قدرت انها سهم دارد.در ضمن بفرمایید کدام فرهنگ و ارمان انسانی در المان وجود داشته است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان.....کاش یکی از کتابهای دکوری این آقا رضا حسین بر , همانطور ملاحظه می کنید کتاب ( حساب و هندسه ) قدیمی بود به آن خاطز که ایشان چنان غرق در کوبیدن شیعه و سلسله صفویان است که مساخت ایران را در ان زمان 4.5 کیلو متر مربع یعنی کمتر از مساحت باغ های آقای هاشمی رفسنجانی می داند( دقیقه 4.09) و بعد می گوید که بخاطر تشیع بودن ایران,-30.5 و یا 3.5 ( دقیقه 6.45کیلومتر مریع از ایران جدا شد... هرچند که در گفتار های آخرش کلمه ( میلیون) را استفاده کرد. موضوع اصلی در اینجا مساحت یک مملکت و یا سنی و یا شیعی نیست.. موضوع اصلی این است که چرا دین باز دارنده رشد و مدرنیزم هست. از 57 کشور مسلمان که بیش از یک میلیارد ( بیلیون آمریکائی) جمعیّت دارد و با این همه زخایر زیر زمینی طییعی که دارند , چرا بک

کشور دموکراتیک به وجود نیامده است؟؟ از 57 کشور مسلمان فقط تعداد معدودی مسلمان شیعه هستند بقیه همه اهل تسنّن... اگر تشیّع باعث شد که ایران به رده یک قدرت جهانی تبدیل نگردد پس این انقلاب صنعتی و مدرنیزم در کدام کشورهای اهل تسّنن ایجاد شده است که ما بی خبر ماندیم ؟؟.. انقلاب صنعتی مخصوصآ صنعت (( قصابی)) اهل سنّت داعشی را هر روز در رسانه های گروهی مشاهده می کنیم... هند و پاکستان در یک زمان به استقلال دست یافتند. هند به بزرگتری دموکراسی روی زمین تبدیل شد و پاکستان هم از برکت اسلام تسنّنی , به بزرگترین صادر کننده بمب گذاران شخصی دینی....آقای رضا حسین بر دم از خرافات می زند که اهل تشیع باعث اصلی ان بوده است.. نمی دانم که چقدر ایشان با خرافات فردوسی (( سنّی)) آشنائی دارد که شکست ایرانیان از اعراب را تنها بخاطر قرار گرفتن ستاره کیوان و زحل را در یک خط طولی می داند..درست عین این خرافه می ماند که اگر « شاه» از ایران فرار نمی کرد , ایران به (( ژاپن)) دوم تبدیل میشد. ..البته فکر نکنید که مسیحیّت از این نوع بربریت ها در امان بوده ..رفتار ددمنشانه مسیحیان شاید از مسلمانها هم بدتر بوده ولی خوشبختانه مسیحیّت در عصر روشنگری انعطاف پذبر شد و عقاید و مدرنیزاسیون را قبول کرد... مشهور است که روزی دست یار گالیله با عجله به اطاق او وارد می شود و می گوید, " کتا بهای شما را آتش میزنند". گالیله با خوشحالی جواب میدهد.. " خوب.. خوب.. خیلی خوب".. دست یار متعجب وار می پرسد , " شما از آتش کشیدن کتابهایتان ناراضی نیستید؟"..گالیله در جواب می گوید, " صد سال پیش خود نویسنده را به اتش می کشیدند."...
نوشته شده توسط: Anonymous

به پان فارس محترم از شما عاجزانه تمنی میکنم از کتابهای فارسی تان قبل از اسلام یکی را اسم ببرید. 3000 ساله را بخشیدم به شما

نوشته شده توسط: Anonymous

اینقدر دنبال راسیسم و ترک و فارس نرو ! کارت بجایی نمیرسد . خلاف جریان گذشه و حال تاریخ شنا کردن ، ترا فقط دچار افسردگی و کمدی میکند . اینهمه آثار 3 هزار ساله بزبان فارسی شاهدی است که مبارزه ات دن کیشوتی است . بجای نبرد از آسیای بادی و آبی ، برو بفکر حکمان شاه و شیخ و فنودال باش . تو هیچگاه نخواهی توانست آثار فارسی فرهنگی حافظ و خیام و مولوی و فردوسی و سعدی و نیما و اخوان را کوچک کنی یا به تمسخر بکشی ...........

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام.جناب آقای احمدزاده اولاکه من تورک هستم وقتی فارسی مینویسم ویاصحبت میکنم باورکن مثل اینکه گوشتم راازتنم جدا میکنند.نه اینکه باملت فارس ویابازبان آنهادشمنی داشته باشم.بلکه ازستم وظلمی که توسط نمایندگان آنهابرمن وبرملت ترک میشود حتی دوست ندارم آنرادرست بنویسم .درثانی درنوشته قبلی نوشته بودم که مثلی است دیگی که برای من نجوشد.....چه برسدبه اینکه آنرادرست یاغلط نوشته باشم.شماازافغانستان وعراق نوشته ایدآیامیدانیدکه آزربایجان رابدترازآنهاکرده اند.مقداری درروسیه. مقداری درگرجستان.یک کشوربنام ارمنستان.قره باغ.اسکان عمدی کردهای سوری.ترکیه ایی.عراقی درآزربایجان غربی.تقسیم آزربابجان بین استانهای گیلان.قزوین.کردستان.کرمانشاهان.وبدترازهمه ایجادنکردن صعنت وکاردرمنطقه وکوچ اجباری به اصفهان ومشهد.کرج.تهران.وو..بقول خودتان آسیملاسیون کردن فرزندان ونابودی تاریخ وادبیات.زبان ولی شمانگران ویرگول.نقطه.

فاصله درنوشته من هستید.دوست عزیزسیستم حاکمیتی امثال حدادهاویونسی هاکسانی رامیخواهندکه ایجادیاس وناامیدی کنند. کسانی رامیخواهندکه سرخوردگی ایجادکنند.کسانی رامیخواهندکه دست به سنگ بزرگ انداخته تانتوانندکاری کنند.دیگراز آزربایجان چیزی جزتعدادی افرادمبارزنمانده که روشنگری میکنند.سنگ بزرگ برداشتن علامت نزدن است.آمریکا.انگلیس .روس منافع خودرا میخواهند.آنهادلشان برای ملت ترک.کرد.فارس نمیسوزدآنهابه منافع استعماری وحفظ امنیت برای انتقال شریانهای نفتی توسط هرکس که آنراایجادکندنگاه میکند.شماحتی نمیتوانیدیک دههم موسوی وکروبی نیروجمع کنید.وقتی از آنهاحمایت نکردیعنی جمهوری اسلامی برایش ارزش بالاتری دارد،ول کردن بدهی هاهرماه 500میلیون دلاردراین موقعیت بداقتصادی یعنی کمک ودست یاری دادن به دولت برای سرپاماندن آن است.شماویاس آوران وتمام تمامیت خواهان همگی به اندازه یک روزتلویزیون گونازکابردندارید.بخاطرهمین است که نیروهای موازی ایجادمیکنند.37سال است انواع اقسام مخالف درخارج نشسته وشعارمیدهید.میدانیددلیل تحویل نگرفتن شماهادربین خودشان درچه چیزی است تنهاوتنهادردهمه شان ترس ازاستقلال طلب هامیباشد.تنهاترس ازتجزیه خاک ونام ایران است.تمامیت خواهان ترک هم پادوهای تمامیت خواهان شئونیست فارس هامیباشند...... مگربرای تورکان ایران امنیت است که ازافغانستان وعراق نام میبرید.آن امنیت رابااسلحه وزندان برای مسکوت گذاشتن حقوق اولیه مابانام اسلام ایجادکرده اندوتمامت خواهان نیزبرای سردوانیدن شماهاباآنهاهمکاری میکنند،دست عزیز.
نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا گفتار جنابعالی خیلی دور از منطق و واقعیت تاریخی هستند. آخر آقای عزیز مگر در طول تاریخ کدام دین الهی محرک تمدن بوده که مذهب سنی هم از قافله عقب افتاده باشه. ......... مگر شرط ابر قدرتمند بودن در دسترسی به چاههای نفت و گاز ویا مساحت بزرگ زمین میباشد؟ یک نگاه خیلی ساده به ابر قدرتمنتهای اقتصادی و سیاسی امروز مثل آلمان، فرانسه، ژاپن زیربنای تز جنابعالی را بهم میریزد. اگر دقت بفرمائید خواهید دید که فرهنگ و آرمان انسانی این کشورها را به مرکز تمدن تبدیل کرده ته اینکه تعداد شاعران و یا وسعت خاک آنان. دین اسلام اعم از شیعه و سنی فاقد فرهنگ عدالت و انسانگرائی میباشد و طبعا هم هرگز محرک تمدن نبوده و نخواهد بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

....... این بیت شعر را با اوریجنالش که در پائین است مقایسه کنید.
تُرکان پارسی گو بخشندگان عمرند
ساقی بشارتی ده پیران پارسا را!

حافظ
حافظ » غزلیات


دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را

دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز

باشد که بازبینیم دیدار آشنا را

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون

نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل

هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا

ای صاحب کرامت شکرانه سلامت

روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند

گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند

اشهی لنا و احلی من قبله العذارا

هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی

کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد

دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

آیینه سکندر جام می است بنگر

تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا

خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند

ساقی بده بشارت رندان پارسا را

حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود

ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای احمدی زاده ایکاش شما و همفکرانتان در مبارزه علیه فاشیسم فارس به خیابانهای تبریز ارومیه اردبیل زنجان و دیگر شهرهای آذربایجان میریختید و رهبریت حرکت را به دست میگرفتید و شعارهای بهتر میدادید دوست عزیز اگرمقاومت و اعتراصی عملا انجام میشود همینها است که شما نفی میکنید با عرض پوزش باید بگویم متاسفانه در اینکار حسن نیت ندارید چرا که تا بحال چند مقاله در افشای فاشیسم فارس که دولتهای شاه و شیخ مروج و مجری آن بوده وهستند و این مریضی قشر عظیمی از خواص و عوام قوم فارس را مبتلا نموده است ، نوشته اید؟ کار شما و همفکرانتان حالت تخفیف یافته و روشنفکر مآبانه ی قشری ازترکزاده های تهران است که برای گزند از مسخره و تحقیر شدن در توهین به ترکها از فارسها جلو میافتند .آذربایجان توسط خود زنها به این روز افتاده است .موردی از خودزنی روشنفکر کرد ندیده ام بلکه از حقوق ملی و استقلال کردهای همه کشورها دفاع میکند

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

علل عدم شرکت آذربایجان در جنبش سبز:
- اندیشه ی نادرست «به ما چه!» در ذهن فعالان غالب بود.
- به علت سوابق حکومتی رهبران اعتماد به آنها ایجاد نشده بود.
-شعار ها و خواسته های جنبش سبز ، خواسته های مردم آذربایجان را خوب منعکس نمیکرد.
- آنان که شرکت در جنبش را -و جهت دادن به آنرا در جهت خواسته های عمومی در آذربایجان و ایران مثبت میدانستند ، نیرویی نبودند که بتوانند «حرکتی» بکنند. ضعیف بودند.
-یعنی در کل برای شرکت آذربایجان در جنبش سبز «شرایط عینی(نیرو) و ذهنی(خواسته ها و اعتماد) کافی نبود.
- شرکت یک مردم در یک جنبش ارادی نیست بل یک پدیده ی اجتماعی ست که تابع شرایط مناسب عینی-ذهنی ست.
- ایکاش شرایط برای پیروزی این جنبش فراهم بود؛ جامعه حداقل یک قدم پیش میرفت و این همه جوان بیگاه کشته و زندانی نمیشدند. و کمی فضای باز سیاسی پدید میامد برای قدمهای بعدی.

نوبل
این جایزه بیشتر بخاطر ملاحظه ی مسایل سیاسی داده میشود. و کمتر جنبه هنری -ادبی دارد. اما ترجمه و انتشار آثار یک زبان به زبانهای جهانی در معرفی اثر نقش مهمی دارد. اثر خوب قبل از هر چیز باید نظر محیط خود و مترجم و ناشر جهانی را جلب کند.

شعر و نثر دو عنصر ادبیات اند و از هم جدایی ناپذیر. کسانی که شعر را بایکوت میکنند بیسواد اند. بهتر است بروند الفبا یاد بگیرند و یا حقوقشان را نشخوار کنند.

وجود اثر قابل توجه و خوب
به وجود و همکاری چند عامل بستگی دارد: نویسنده- ادیتوران-نقادان- جامعه ی فرهنگی.
کار یک نویسنده از عنصر دیکتاتوری پیروی نمی کند بل از عنصر دموکراسی تبعیت میکند. در پدید آمدن یک اثر خوب همه عوامل یاد شده به میزانی سهم دارند. نویسنده ایکه تنها به خود متکی باشد و از عوامل دیگر محروم بماند تلاشش بجایی نمیرسد.
این راز سرنوشت نویسنده در جهان سوم و بین خلقهای تبعیض دیده است.

اگر نوشته نقد نشود، ادیت نشود، مورد توجه جامعه فرهنگی قرار نمیگیرد. خود جامعه فرهنگی هم میمیرد. نویسنده ضعفهای خود را در آثار دیگرش تکرار میکند و دچار دور باطل شده و خاکستر میشود. استعداد ها نیز می خشکند.

شکوفایی ذهن سیاسی به شکوفایی «هنر و ادبیات اعم از شعر و نثر و نقد» بستگی دارد. در جایی که ادبیات 0 است، به علت اختناق و تبعیض- مثل آذربایجان ما، سیاست نیز پایش در گل است.

ادبیات رشته ایست که با همه ی رشته های علوم انسانی کم و بیش سرو کار دارد و از آنها متقابلاً تغذیه میشود.

برای ظهور نویسندگان خوب، استثایی، برای رشد ادبیات، ضروری ست جوانان حدا اقل از 20 سالگی امکانات حضور در جامعه ی فرهنگی را داشته باشند. و قلمزنی را به صورت علمی با استانداردهای جهانی بیاموزند و تجربه کنند تا بتوانند در سالهای بعد حرفه ای کارکنند. آغاز به نوشتن در نیمه ی دوم عمر کمتر می تواند موفقیت آمیز باشد.
برای قلمزنی ، آشنایی نویسنده حداقل با یکی دو زبان جهانی ضروری ست. در این دوره زبان انگلیسی میتواند نیاز قلمزن را تا حدی بر طرف کند.

وقتی جوان از این «امکانات »محروم شود قانون تصادفات بر سر نوشتش حاکم میشود. اینجا نیز پیدا شدن یک نویسنده ی با استعداد استثناست.

بر گردم به حرفهای بعضی کامنت نویسان زیر این مقاله
اینها سیاست « تفرقه بینداز که شیخ جنایت کند» را دنبال میکنند و آگاهانه، سیاست حکومت را پیش می برند.
روش شناخته شده ایست و ما همیشه این کامنتهای طوماری صدتا یک غار را داریم.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تورک اوغلی!
خواندن نوشته شما دشوار است. نقطه، ویرگول، فاصله رعایت نمی شود. در هر صورت!
سوالی از شما دارم. آیا خودتان متوجه هستید، با این شعار استقلال طلبی چه ضربه مهلکی به بدنه مبارزه هویت طلبی آذربایجان وارد می سازید؟ مثل اینکه همینطور مفتی آورده اند دم درمان، زنگ می زنند، آهای صاحب خانه! زنبیل رو بردار بیار، استقلال آورده ایم می خواهید یا نه؟ دوست عزیر ححماوار اوزاخ کردیسی یاخین. افغانستان را نگاه کن، عراق را نگاه کن، خدا نیاورد آن روزی که این بلا بر سر ایران بیاید، آن موقع بازنده ماجرا همچون ترکمن های عراق، آذربایجان ما خواهد بود.
اگر ماها نتوانیم از پس آسیمیلاسیون صد ساله و اجحاف زبانی که در ایران بر سرمان آمده برآییم، مطمئن باشید استقلال را در رویاهایمان نیز نخواهیم دید.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای یوسف آذربایجان!
1- موسوی و کروبی بهانه ای بیش بودند، برای نشان دادن انزجار و تنفر نسبت به دیکتاتوری
2- قرار نبود واقعا خود احمدی نژاد دم در استادیوم بایستد و پرچم قرمز پخش کند. نوشته من از روی گفته های شاهدان عینی است که آن موقع ها، افرادی بدون دخالت ماموران انتظامی و درنهایت آرامش اقدام به هدیه پرچم های قرمز به اشخاصی می کردند که وارد استادیوم می شدند.
3- نوشته اید از اتهام به حرکت ملی دست بردارید. یعنی اینکه یک موجودی هست به اسم حرکت ملی و متعلق به یک طیف خاص و من دارم به حریم و ملک خصوصی آنها تجاوز می کنم. دوست عزیزم! من یک آذربایجانی هستم و برای رفاه و سربلندی فرزندان آذربایجان در خود احساس وظیفه می کنم

و عمرم را صرف وطنم کرده ام نه در حرف و گفتار ، بلکه در عمل. البته حرف و گفتار هم برای مبارزه ما از ضروریات است، اما بسیاری از این گفتارها هستند که مبارزه هویت طلبی ما را به بیراهه کشانده اند.
پیش رویمان مردمی داریم آسیمیله شده. توی خانه شان هم با بچه هایشان به زبان فارسی حرف می زنند. وقتیکه باهاشان از لزوم زبان مادری صحبت به میان می آوریم، حتی خود دوستانمان هم به ما می گویند توهم که آذربادیمجانچی شده ای. حال شما می خواهید با شعار استقلال، این مردم را پشت سرتان ببینید؟ ما حقوقمان را در داخل کشوری بنام ایران از دست داده ایم و در راه کسب آن از پای نخواهیم نشست. شما، پشت ویترین قنادی، کیک رنگین و خوشمزه ای را برای ماهای با جیب خالی نشانمان می دهید و بر سرمان می کوبید خاک توی سرتان با آن نان و پنیری که می خورید، نگه کن کیک را. چرا آن را نمی خوری. دوست عزیزم، اینجا خاورمیانه است، اروپا نیست. توی خاورمیانه استقلال، جنگ طلب می کند، سلاح و نیروی نظامی می خواهد، خون و کشتار می طلبد.
دوست عزیزم! من کاملا متوجه نقطه نظرات شما هستم. اما شما همیشه از یک دریچه نگاه می کنید و هر بار هم مرا متهم کرده اید. یکبارهم که شده سوای از بزرگنمایی هایی که برخی فعالین ملی می کنند، از خودتان بپرسید واقعا در وضعیت کنونی امکان استقلال آذربایجان وجود دارد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-نوشته های این دوستمان رامن برای دومین باردرسایت ایران گلبال می بینم درهردونوشته بایک سیاست نه اینکه شمشیر را رومبسته بلکه آنرا... مخفی وازنخ پنبه ایی نامرعی برعلیه هویت طلبی (استقلال چی ها)استفاده نموده است.من یک پیشنهادبه آقای احمدی زاده دارم یک لطفی شمابرای یک وحدت شکست ناپذیرانجام دهیدواگراین خیرخواهی راداری وبدان معتقد هستی که انشاءالله باشی،کاری کن که من فکرمیکنم استقلالچی هاکه هیچ، جمهوری آزربایجان.ترکمنستان.ترکیه.افغانستان هم به ایران خواهندپیوست واتحادی ایجادخواهدشدکه انگلیس وآمریکاکه هیچ اوباما.لنین واستالین.هیتلروپوتین هم بیایدنخواهد توانست این وحدت وقدرت رابهم بریزد.باورکن من یکی دربان وچاکرتویاهرکسی رابگویی خواهم شد.این راکتبا نوشته واعلام میکنم.حال پیشنهادم همه میدانیم که 100سال است تدریس زبان مادری 65الی70درصدمردم ایران قدغن شده وسالیانه 40در صدبودجه کشور

رابه نهادهاوزارت خانه هاوصداوسیماوچاپ ونشروسازمان میراث فرهنگی وزندانهای سیاسی وغیرمیدهندواگرسازمانهای نظامی ودادگستری.شهرداری ونهادهای حافظ این سیستم رادرنظربگیریم که هیچ ....قابل حساب وکتاب نیست.شمامیدانیدکه هیچ قانونی آیه وسوره قران نیست ویایقول پان ایرانیست هاوتاریخ سازان لوح مقدس کورش نیست که درآن نتوان تغییرانجام نداد. البته همه زبانشناس هامیگویندتغییرات انجام شده وانگلیس واستعمارگران بنفع فارسهااینکارراکرده اند.ازطرفی هم سازمان ملل هردویاسه سال زبانهای های زنده دنیارااعلام میکند.روشنفکران هم فکر... خامنه ایی .حداد عادل. فرهنگستان بی ادب فارسی.شورای عالی انقلاب فرهنگی.بنیادمحمودافشار.بنیادسعدی.بنیادورجاوند. بنیادحافظ. بنیاد فردوسی.وازاین قماش بنیادها.وزارت کشور.بیت حسنقلی.ووو....راشماطرفدارتمامیت نه مانقورد!راضی فرمایید،تنها20سال زبان رسمی کشورراترکی آزربایجانی کنند.تاببینیم طرفداران تفکرشماراضی میشونداینکاربشود.دراین صورت میشودگفت 20درصدعدالت برقرارشده است.احمدی نژادو... برای مافرقی نداردفقط قوانین مدنی وقوانین منشورحقوق بشر.قطعنامه های کنوانسیونهای حقوق بشریرای ماارزش دارند.شماها وهمفکران شفیق شماهرهفته یک نوع خودزنی کرده ومیخواهیدمثلاوحدت ایجادکنید.این رابدانید ملت آزربایجان وفرزندان رشیدوانقلابی آن هزاران راه رابرای رسیدن به خواسته های انسانی پایمال شده 100سال خودانتخاب میکنندباهرتفکرونگرشی وامکان خطانیزدربعضی ازحرکات وجوددارد.احمدی نژادهاسگ کی باشد.ماازتمام حرکات انسانی و مدنی وآزادیخواهی نه(زیاده خواهی)تمام مردم دنیاحمایت میکنیم ،دوست نداریم به هیچ ملتی ظلمی شود،ولی این دلیل نمیشودکه بازچماقی دردست رضاشاه.خمینی.خامنه ایی.موسوی.روحانی وهخا.رضاربعی.یا پان ایرنیستهای رنگارنگ دیگری ..... شویم.اگرقبول فرمودیدکه 20سال زبان فارسی زبان رسمی نشودوبه این زبان هزینه وازاومثل نگین انگشتری محافظت نشود،مامقلدبی چون وچرای شماخواهیم بود.اگربه این راضی نشدی بیایید،زبان انگلیسی راکه زبان علمی دنیاست زبان رسمی کنیم وبه زبان فارسی نیزمثل زبان ترکی وکردی.بلوچی.عربی.ترکمنی.لری.گیلی. مازنی برخوردکنیم.بقول دوست همیشه در صحنه مان آقای تبریزی!زبان که نان.کار.اتحاد.رشدحقوق بشرنمیشود.بقول ....... که میگویند(دیگی که برای من نجوشد بگذار توی آن سرسگ بجوشد)یک سوزن نه سرسوزن به خودت یک چوالدوزتاته اش بما. سعی نکنید،تمام انگ هاورنگ ها.... رابه هویت طلب هابچسبانید.مایک موی کتک خور بیسوادوجوان تراکتوری رادزتهران .تبریز.اصفهان.کرج.شیراز. رشت.وو..که برای دغدغه وهویت خودمبارزه میکندبه 1000تادکترومهندس ومجتهد.ملاوروشنفکرنمای چپ وراست بی دغدغه برای هویت خود نمیدهیم.دوست گرامی تاریخ وهویت وسوء نیت تمامیت خواهان دراین 100سال روشن شده کاری جزانگ.تهمت. ایجادیاس نداشته ونمیکنند.کسی که به شکارویاصیدمیرودبایدبداندبرای چه سهمی بادیگران همراه شده تااززن وبچه اش شرمنده نشده وسرش کلاه نرود. مااگرخودمان خودزنی نکنیم هیچ کس وهیچ قدرتی جرعت زدن ماراندارد.خودتان وبرای خودتان باشید.اگرنمیتوانید دیگر مبارزان رادلسردنکنید.حال هرچه میخواهی درموردمن فکرکن.همانطورکه سلسله پهلوی وباستاگراهای ناسیونالیسم او رابدرک فرستادیم ناسیونالیست های مذهبی وغیرمذهبی رانیزبه همانجاخواهیم فرستاد.برای من فارس.کرد.عرب. ترک.اسلاو. ژرمن. هندو.مغول.ووو..هیچ فرقی ندارند.جایگاه وحقوق انسانی شرط عدالت وآزادگی است
نوشته شده توسط: Anonymous

چند گلمه با اقای ناشناس .اقای عزیز از نوشته های شما بر میاید که مردی با دانش هستید و حیف است که این همه استعداد شما نه برای پیروزی بر استبداد دینی در ایران و پایگاه تشیع در اذربایجان بلکه با دشمنی با زبان پارسی باشد. اگر حرفی برای برای گفتن دارید انرا مانند دیگر همفکرتان نشر دهید .اگر میخواهید که اذربایجان را نیز جدا کننید نیاز به حزب و سازمان و جمعیت و مرامنامه دارید .با توهین و فحش به هیچ یک از اهداف خود نخواهید رسید اگر در انچه میگوئید صادق باشید .اگر میخواهید جا پای شاد روان پیشه وری هم بگزارید باید به میان مردم بروید اهداف خود را برای انها روشن کنید .من متاسف هستم که این همه بد اموزی که شما نیز قربانی ان شده ا ید همه از دستگاه مخوف کا ک ب و حزب توده در ایران بر می اید .
نه تنها شما که ملیونها ایرانی قربانی سیاست دستگاه پلید و مخوف و مستبد دولت روسیه شدند.

شما بهتر میداند که مردم شر ق اروپا به مراتب روزگاری سیاه تر از مردم ایران در دوران تسلط روسیه داشتند ولی هیچ ادم با فضلی از اروپای شرقی با زبان روسی دشمنی نکرد ولی شما ؟
............
نوشته شده توسط: Anonymous

عزیزان من در کامنتی از ظرفیت زبانی‌ و فقدان آن در زبان فارسی‌ سخن راندم، بد نیست ببینیم فرق دنیایی نویسنده با دنیایی شعر و شاعری در چیست که این ( ظرفیت زبانی‌ ) در آن انعکاس می‌‌یابد، نویسنده بر خلاف شاعر، قدرت قضاوت خواننده و مخاطب را به چالش می‌کشد، خواننده باید با سلاح عقل، اطّلاعات، تجربه وارد عرصه‌ای شود که در آن میدان، قدرت استدلال وی، تجربیاتش به محک آزمایش گذاشته خواهند شد، این در حالی‌ است که دنیایی شاعری، دنیایی مونولوگ و تک صدا ئی است، گفتگو و دیالوگ در دنیایی شاعر، کمترین ارزش را دارد، .......... شاعر، با ذهنیت اسطوره ای، آن عالم پاسخ را برای انسان.... فراهم می‌‌آورد، نویسنده محصول دنیایی مدرن است که ( محصول پرسش ) است. دنیایی نویسنده، بازار فرش فروشان نیست ...........

نوشته شده توسط: Anonymous

عالی جناب پان فارس, دهان ما به فحش و بد وبی راه عادت نکرده است. ما نه اردوغان پرستیم و نه غیره. ولی اردوغان جلو چشممان یک کشور را اداره میکند , قضاوت کردن در باره این که خوب یا بد است, بگذاریم به عهده دیگران.این شما هستید که به کورش دخیل افتاده اید و ول هم نمیکنید.........

نوشته شده توسط: Anonymous

جای بسی تعجب است که هنوز جریانات مدعی در ایران هنوز پاسخی مناسب برای پشیبانی از این فراخوان تاریخی فراهم نکرده اند.جای پرسش است که این سازمانها در انتظار چه چیزی هستند؟ اگر از درون جنبشی برای ازادی ایران بسیج نشود بدون شک باز هم بیگانه ای برگی را از تاریخ مانند سال 57 رقم خواهد زد.در تاریخ گذشته دیدیم که دولتهای غربی و شرقی برای حفظ منافع خود چه جنایاتی هولناکی را سازمان میدهند. یک اقدام ملی میتواند راهی بسوی اینده ای روشن باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای احمدی زاده آنچه مشخص است جنابعالی درک درست از حرکت ملی در آذربایجان نداری و یا اینکه عمدا میخواهی خطوط را مخدوش کنی . آیا شعار های آنموقع یادت هست ، یا حسین میر حسین . آیا رهبری جنبش سبز یادت هست میر حسین موسوی نخست وزیر پیشین رژیم در سال ٦٧ قتل عام زندانیان سیاسی و آخوند کروبی رئیس دو دوره مجلس اسلامی . این موسوی حتی به کوچکترین خواست ملل غیر فارس احترام نگذاشت . اما در مورد احمدی نژاد و سنبل حرکت ملی آذربایجان یعنی قرمز باید بگویم احمدی نژاد از تبریز فرار کرد من نمونه تیتر برخی اخبار را همراه فیلم میاورم تا جنابعالی و امثالهم از اتهام به حرکت ملی دست بردارند « پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سفر محمود احمدی نژاد ریاست جمهوری ایران به تبریز با حاشیه هایی همراه شد. حاشیه هایی که حتی برخی از سایت های خبری از آن به عنوان درگیری با احمدی نژاد در تبریز خبر دادند.» و.

.» و « fararu.com/.../تصاویر-حواشی-سفر-احمدی‌نژاد-به-... » و « www.youtube.com/watch?v=SttornH4NaU
نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی ممنون دوست عزیزی که از نوشته های پانتورک دلشکسته خوشتان آمده. شما محبت دارید. ولی نه، پای ما را به میدان بازی بزرگان نکشانید که شاعر در وصف امثال بنده فرموده است: تو را با نبرد دلیران چه کار - تو برزگری، بیلت آید به کار! :)

نوشته شده توسط: Anonymous

سخنی با جناب سیاوش پیرامون رمان و داستان، شما با کدام ظرفیت زبانی‌ میخواهید رمان فارسی‌ خلق کنید؟ از ( صادق هدایت ) مثال زده اید، آیا شما میدانید که ( بوف کور ) هدایت کپی کامل از دفتر خاطرات ( ریلکر ) است، همانطور که رمان ( سمفونی مردگان ) عباس معروفی کپی کامل از کتاب ( خشم و هیاهوی ) ویلیام فاگنر است. ظرفیت زبانی‌ وقتی‌ در یک زبان حاصل می‌‌شود که جامعه با عبور از فرهنگ شعر و شاعری، قادر به ایجاد پلی شود که هنر و فلسفه را به هم ارتباط دهد و معنی‌ ادبیات هم چیزی غیر از نیست، آیا زبان فارسی‌ قادر به ایجاد ارتباط بین هنر و فلسفه شده؟ رمان فارسی‌ چیزی جز کپی برداری و تقلید کورکورانه از غرب نبوده. شما در بخشی از کامنت تان اشاره به زبان‌های اسلاو کرده اید، آیا داستان ( زنی‌ از سارایوو ) را خوانده اید؟ ( پلی بر روی درینا ) نیز کتاب دیگر این نویسندهٔ یوگسلاویا ئی است، اسم نویسنده

اسم نویسنده ( ایو آندریک ) است. من در اینجا پرسشی از شما دارم، آیا این سخنان از ( صادق هدایت ) است یا از ( یوجین اونیل ) نویسنده و نمایشنامه نویس امریکائی ( در زندگی‌ زخم هائی است که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا می‌‌خورد و می‌تراشد و الخ
نوشته شده توسط: Anonymous

پانتورک دلشکسته گرامی، دست مریزاد و مرسی برای طنزها و خنده ها! با اجازه تان میخواستم پیشنهاد کنم تا این سلسله نوشته های جالبتان در باب بلاهت پانتورکیستی را بجای «صفحه خواننده ها» در صفحه اصلی ایران گلوبال قرارشان دهید تا توجه بیشتری جلب کنند. آفت پانتورکیستی مشمئزکننده ترین بلایی است که جان برخی آذربایجانیها را گرفته و آنان را، بجای شیفته گی به آزادی و دموکراسی، شیفته ترکپرستی و ترکیه پرستی و اردوغانپرستی نموده است که چیزی جز نژادپرستی عشیره ای نیست. امکان پرداختن به موضوع «آفت پانتورکیستی» در هیچ یک از مدیاهای باصطلاح آذربایجانی موجود نیست و فقط و فقط در ایرانگلوبال میسر است. امید که دیگران نیز در این مورد بیشتر بنویسند.

نوشته شده توسط: Anonymous

احمدی زاده گرامی، نویسنده ایی که نامزد برنده جایزه نوبل شود، حتماً نباید رمانش به یک زبان زنده دنیا نوشته شده باشد.
اگر در محیطی که هدایت، جمالزاده و یا بزرگ علوی زندگی میکردند، فضای بازتری میبود و نویسنگان مجبور نمیشدند کتابها را در خارج از کشور چاپ کنند، بی شک ما میتوانستیم شاهد نویسندگانی با قدرت فانتزی بالایی باشیم. اگرمشابه کتاب بوف کور بیشتر خلق میشد و بزبانهای زنده برگردانده میشدند، شانس نامزدی جایزه نوبل برایشان به همان اندازه کتابهای بیگانه و طاعون آلبر کامو میتوانست وجود داشته باشد.
در کشوری که نویسند گانش را در روز روشن سر میبرند و اتوبوس آنها را در دره ایی واژگون میکنند، خودسانسوری ریشه را خواهد سوزاند.
رمان حتی اگر بزبانهای ترکی ویا کردی نیز نوشته شود، سرنوشتی بهتر از رمان فارسی نخواهد داشت. در این اواخر حتی رمانی از حوضه زبانهای

اسلاو درخشش نکرده است. خانم زویا پیرزاد نمونه یک نویسنده فارسی نویس است که پس از برگردان آثارش به زبانهای فرانسه وانگلیسی، از او صحبت میشود و شوالیه فرانس باو اهدا شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

وجودت نقطه شرمی است نه تنها برای ترکان بلکه برای بشریت .در حالیکه شما خود فاقد زبان نوشتاری و الفبای زبانی هستید به زبانی ایراد میگبرد که در آن حافظ و مولوی و سعدی و فردوسی و خیام و شاملو و فروغ و..... گنجینه ای زیبا از فلسفه و انتقاد و اخلاق و مردم شناسی و تاریخ و فرهنگ و.... را خلق نمودند . اگر این کتب را تهیه کنی و مطالعه نمایی و بفهمی ، از کرده خود پشیمان خواهی شد و از مردم ایران و زبان فارسی عذرخواهی خواهی نمود . زبان آذری شما و زبان ترکی کعبه تان ترکیه ، بدون لغات فارسی و عربی یک صحرای برهوتی خواهد شد با 300 لغت برای توریستها و چوپانان .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي احمدي زاده اين روشنفكراني كه شما از آنان طلب رحمت و مساعدت مي كنيد سياره هاي روشن هستند نه ستاره هاي كه از خود انرژي و نور توليد كنند و اينها در بهترين حالتشان صيقلي هاي خوبي براي انعكاس افكار و سياست هاي نظريه پردازان غربي و خواب گذاران دربار فكري آنها هستند. كساني كه به فكر جدايي و استقلال هستند از موضع ضعف وارد شده اند چون اين سرزمين سرزمين حكومت تركها بوده و هست و خواهد بود و فقط در مقطع كوتاهي يعني نود سال اخير غرب ( رقيب هميشگي مسلمان و ترك وعرب) پهلوي و اذناب انها را به ما تحميل كرد . و الان ما ترك ها با اين رژيم كنوني اختلافاتي داريم ولي نه به آن اندازه كه با دشمنان اصلي مان ( فراري هاي دوران پهلوي در اروپا و آمريكا) همكاري كنيم كه اين رژيم ساقط شود

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب Anonymus ، امیدوارم شما که دوباره شروع به مسخره کردن زبان فارسی و ایرانی کرده اید، ظرفیت انتقاد نیز داشته باشید. و نگوئید که ای مسلمانان نگاه کنید اینها همه راسیست و ضد ترک هستند. ما ترکان مظلوم و...

نوشته شده توسط: Anonymous

به زبان فارسی لغت سازی میشود: خضار= باشندگان . حضور داشت میشود باشین. مثلث= سه بر. مثلث متساوی الساقین میشود: سه بر دو بر برابر. ساندویچ= دراز لقمه. پیتزا= کش لقمه. خخخخخخخخخخخخخخخخ

نوشته شده توسط: Anonymous

به دلیل قحطی تحلیل در مطبوعات فارسی‌، به موردی اشاره خواهم کرد، ( تخیل مثل چتر نجات می‌‌ماند که فقط وقتی‌ کار می‌کند که باز شده باشد ) در میدان اندیشه نیز، تولید اندیشه فقط در حیطه‌ زبانی‌ امکان پذیر است که خصلت باز از ویژگیهای بارز آن باشد، زبان فارسی‌، فاقد واژگان لازم است تا این زبان را، در حیطه‌ زبان‌های باز گنجاند، یعنی‌ ظرفیت زبان فارسی‌، این زبان را در جرگهٔ ( زبان‌های بسته ) قرار می‌‌دهد، ظرفیت تخیل و گسترش یک زبان را، ظرفیت ذخایر لغوی آن زبان تعیین می‌کند، افزایش ظرفیت واژگان یک زبان، باید در انسجام کامل با ( اسم، صفت، فعل ) آن زبان توام باشد، زبان فارسی‌ فاقد این ظرفیت است، با تکیه بر این واقعیت، زبان قدرتمند را زبانی‌ میدانند که ( قادر به ساخت فعل ساده ) از ( اسم و صفت ) و ( اسم و صفت ) از فعل ساده باشد، با در نظر گرفتن این واقعیت هاست که زبان فارسی‌ در ۲ دو قرن گذشته، هتی یک

زبان فارسی‌ در ۲ دو قرن گذشته، هتی یک فعل ساده درست نکرده، زبانی‌ که فاقد این توانائی است در ( تولید نویسنده ) نیز ره به جائی نمی‌‌برد که زبان فارسی‌ یک نویسنده در سطح جهانی‌ ندارد و یکی‌ از عوامل اصلی‌ شکست کارکرد دانشگاه د........... همین است، اگر دقت کرده باشید ( فهرست ولف ) زبان شناس مشهور ( فریتس ولف ) با دقتی‌ باور نکردنی کّل ذخایر لغات زبان فارسی‌ را ۱۵۰۰ واژه بر آورد می‌‌کند، این زبان شناس به سراغ یک ( اثر علمی‌ یا فلسفی‌ ) در زبان فارسی‌ نمی‌‌رود چونکه گنجینهٔ کلماتی زبان فارسی‌، قادر به تولید کتاب ( علمی‌ یا فلسفی‌ ) نیست و اگر غیر از آن بود این زبان شناس آن اثر فلسفی‌ یا علمی‌ را ( مبنا تحقیق ) خود قرار میداد.
نوشته شده توسط: Anonymous

دفتر خاطرات عزیزم، امروز باز دوباره این سعادت نصیبم شد که به تو سری بزنم. نمی دونی چه اندازه از نوشتن روی اوراق عزیزت لذت می برم. چون هر بار که قلم به دست می گیرم، از تحولاتی در عرصه ژئوپولتیک جهانی می نویسم که مثل همیشه به نفع میهن عزیزم ترکیه و از آن مهمتر به ضرر روستای فارسی تمام شده، میشه و خواهد شد. تازه اگه هم این جور نباشه و برعکس باشه، چون من دوست دارم فکر کنم که این جوریه، پس غمی نیست. مثلا اگه داعش داره به نفع روستای فارسی کار میکنه، من پیش خودم فکر می کنم به زیان فارسستان عمل می کنه یا اگه سیاستهای اردوغان به ضرر ترکیه هست، من هی به خودم میگم سیاستهاش به نفع ترکیه است و لذا این جوریه که همیشه خوشم! پس اجازه بده تا تحلیل تحولات ژئوپولتیک جهانی رو در چند جمله برات خلاصه کنم و بعد سراغ خوابم برم که تعریف کردنش از دیشب ناتموم مونده بود.

آخه میدونی، یکی از نادر استعدادهای من اینه که میتونم اون چه رو که این کویرنشینان شاهنامه خون با چند ساعت بحث و بررسی یا تو چند جلد کتاب، نمی تونن تحلیل کنن، در سه یا حداکثر چهار جمله تحلیل کنم. به هر حال، باید بین من و سیستمی که کارکرد دانشگاههاش شکست خورده و بجای علم جهل تولید میکنه باشه دیگه.
بعله، داشتم می نوشتم که این روزها قیمت نفت پایین اومده و این به نفع کشورهای عضو بریکس و به زیان گله ی مردان بیمار اروپا تموم میشه. حالا می پرسی مردان بیمار اروپا کی هستند؟ خوب، این اسمیه که من روی کشورهایی مثل آلمان، فرانسه، انگلیس، ایتالیا، سوئیس، نروژ، هلند، دانمارک، لوکزامبورگ و چند تا مملکت در پیت و گدا- گودوله ی دیگه گذاشتم. بعد می پرسی کشورهای بریکس کی هستن؟ کشورهای بریکس میشن چین، روسیه، برزیل، آفریقای جنوبی و هند. حالا می پرسی که این چه ربطی داره به ترکیه عزیز؟ خوب! ربطش اینه که ترکیه هم قراره اگه خدا بخواد عضو بریکس بشه و هر وقت که عضو بریکس شد، حتما کمونیستهای ورشکسته ای مثل رفیق پوتین و دیلما روسف و حزب کمونیست چین رو ناکار میکنه و یه سیستم دموکراتیک ترکی به جاش برقرار میکنه. باز میپرسی که رفیق پوتین که دیگه رفیق نیست و ربطی به کمونیسم نداره؛ جوابش اینه که اگه کمونیست نیست، روس که هست! حالا باز می پرسی که همه اینها قبول، ولی از پایین اومدن قیمت نفت چرا باید مردان بیمار اروپا ضرر بکنن و ترکیه نفع ببره؟ جوابش اینه که جوابش رو خودم هم نمی دونم. اما غمی نیست؛ چون با گفتن این عبارت جادویی که «به دلیل قحطی تحلیل در مدیای فارسستان مجبورم چند تا نکته رو توضیح بدم»، همه چی رو میشه ماستمالی کرد و کسی هم که روحش خبردار نمیشه :))) اگه هم خبردار شد، یه چیز بی ربطی مثل تعداد افعال ساده فارسی رو قل میدم وسط تا همه چی به خیر و خوشی تموم بشه.
خوب، این از تحلیل سیاسی روز و حالا وقت خواب نیست و وقت تعریف کردن خوابه:
بعله، داشتم می گفتم که طیب افندیلرمیز خیلی صمیمی و گرم، عثمان بی رو کنار دستش نشوند تا وضعیت ترکمنهای کرکوک رو ازش جویا بشه. من هم با گوشای خودم شنیدم که عثمان بی در جواب گفت: "به لطف الله تعالی و دولتی سر طیب سولطان، اوضاع کرکوک در امن و امانه. چون بعد از حمایتی که اردوی ظفرنمون ترک در جریان بلای اون گروه ملعون موسوم به داعش از ما به عمل آورد، چاههای نفت از کردها به ما رسید و به قول معروف، به خواست خدا عدو سبب خیر شد و ما هم با قویروق درون قویماق فرو غلتیدیم. خصوصا که تو جریان شکستن محاصره آمرلی، ترکیه و شخص سولطان به معنای حقیقی سنگ تموم گذاشتن و جمله ترکمنها مدیون مراحم همایونی شدن. مثلا خود من که اسمم شعبون علی بود، بعد این حماسه ظفرنمون، تصمیم گرفتم که هم اسم و هم مذهبم رو تغییر بدم و به مذهب مبین حنفیه مشرف بشم. در هر حال، دیگه نه از ترور رؤسای احزاب ترکمن خبری هست، نه از آوارگی و دربدری، نه از منت کشی کرد و آمریکایی و غیره. خدا رو صد هزار مرتبه شکر که سایه سلطان همیشه بالای سر جمله ی مسلمین و دنیای ترک هست."
بعد از ایراد این نطق رسا و احساساتی که اشک رو توی چشمای من جمع کرد، عثمان به اون دو پسر جوون که همراهش اومده بودن اشاره کرد و گفت: "سولطان افندیلریمیز، همون طور که خودتون مستهظرید، عموم ترکمنهای کرکوک هنوز هم که هنوزه، وضع و اوضاع خوشی ندارن. اما با این وصف، دار و ندارشون رو روی هم گذاشتن و این تحفه ها رو براتون فرستادن." بعد اون دو تا جوون هدیه ها رو زمین گذاشتن و پس پسکی مرخص شدن.
دفتر خاطرات عزیزم، خیلی دلم می خواست قسمت بیشتری از خواب و خیالهام رو برات بنویسم. اما حقیقتش، این تحلیل سیاسی اون قدر به سلولهای مغزم فشار آورده که دیگه توان نوشتن رو ندارم. اما قول میدم دفعه بعد همش راجع به خوابم بنویسم. فعلا شب خوش!
نوشته شده توسط: Anonymous

من هم با نظر آقای اژدر موافقم. نوشتارهای هیستریک افرادی مثل آقای کرمی سایت ایران گلوبال را تبدیل کرده به یک میدان فحاشی. هر کسی که تنش میخوارد میاید و سری به اینجا میزند، و دنبال نوشته های معینی هم هست. متاسفانه این مسئله باعث شده که خیلی ها اطلاعات خود را از سایتهای دیگر میگیرند و برای دعوا اینجا میایند. بسیاری از مقالات ارزشمند چه بسا خوانده نمیشوند تا وقت کافی برای دیگر چرندیات داشته باشند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ابراهیمی، نکنه یادتان رفته است مسعود بارزانی و تتمه آن را همان ترک‌های نقده پناه دادند و صد البته کردهای اقلیت نقده هم قصد جان وی را کرده بودند ولی بارزانی در دامان ترک‌های قره‌پاپاق نقده زده ماند. ولی آیا امثال بارزانی مگر حد و اندازه خود ر می داند؟ آیا قاسملو حدو اندازه خود را می دانست؟ آیا حزب دموکرات کردستان مصطفی هجری و پژاک حاجی احمدی را به عنوان رهبران نمادین از شهرستان نقده انتخاب کرده‌اند چه هدفی دارند؟ تمامی اینها نشان از توطئه ‌ای در آینده دارد! اگر احزاب تروریستی به باج خواهی از معدن‌إاران و کارخانه‌داران ترک دست می زنند و یا کردها در هر جایی که برای کار کردن رفته‌اند آنجا را کردستان بنامند - کسی حق اعتراض ندارد؟‌ اغلب کردها در توهم به سر می برند! خیال می کنند با اتکا به اسراعیل و مریکا می توانند در خاک آأربایجان برای خود دولت ملی ایجاد کنند.

اگر این افراطگرایان شعور و درک سیاسی بالایی داشتند لا اقل دولت کردی را در اراضی ملی خود تعریف می کردند و دچار وضعیت آش نخورده و دهن سوخته نمی شدند... کردی که اعتراضات خود را عمدا و با حمایت دولت به اورمیه می کشاند دارای شعور سیاسی بالا و آینده‌نگری نیست. کدامین آدم عاقل هنوز هیچ نشده خود را در دو جبهه درگیر می کند؟؟؟؟؟
متاسفانه رسانه‌های کردی مثل این مثل: خر نبینند و پالان زنند: فقط به این مساله تاکید می کنند که ترک‌ها حق کردها را پایمال کرده‌اند!!! کدام ترک؟؟؟ ترکی که کارمند دولت است و حتی خودی را نیز محو و نابود می کند؟؟؟ کرد مثل ارامنه داشناکسوتیون فلسفه ملت شدن ندارد و این جای خالی را با دشمن تراشی فرضی می خواهد حل کند... این است مشکل کردهای افراطی که دائما آت دست قدرت‌های خارجی و شونیسم فارس شده و می شود..
نوشته شده توسط: Anonymous

بسیار عالی بود و سپاس از نویسنده محترم . متاسفانه ما با این گونه کار های افشاگرانه با دیرکردی صد ساله روبر وهستیم. ای کاش پس از انکه ان شیخ بی وطن سرش بربالای دار رفت کار برسی جنایات اسلام شیعه د ر ایران پی گیری میشد. ولی متاسفانه مردم ایران از چند سو در محاصره تاریخی و خطرناک دین اسلام دستگاه پلید اخوندی و جریان چپ و خود کامگی دولتهای وقت قرار گرفتند و امکان افشاگر ی و خرافه زدائی از مردم گرفته شد.تا زمانیکه قران و اهداف پلیدان برای مردم ایران روشن نشود راه نجاتی برای مردم ایران نیست. هزاران خانواده ایرانی قربانی اهداف قرانی در قرون گذشته وبویژه در نیم قرن گذشته شده اند. خطر ناکتر از نظام اسلامی در ایران جریان اسلامگراین رجوی است که به هر قیمت خواهان رسیدن به قدرت هستند.بایدبا تمام نیرو از قدرت گیری این سازمان ..... اسلامی جلوگیری کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اژدر بهنام..در رابطه با اقای « کرمی ها» من تنها مثال زدم.. حتم دارم داشتن این نوع افکارات در هر اشخاصی و در هر ملیّتی می توان دید که یک عقیده شخصی است . ولی همانطور که اشاره کردید توهین به هر شخصی بخاطر هویت اتنیکی « غیر قابل تحمل است » و همیشه با این نگرشهای نژاد پرستی بایستی مبارزه کرد... بهترین ها را برایتان آرزومندم.. سن ساغ ..من سلامت...

نوشته شده توسط: Anonymous

در ایران اسلامی زن نیمه انسان و وسیله اطفا شهوت مرد است. پس و پیش تفکر اسلامی-ایرانی چنان در مسائل جنسی گیر کرده که ازار زنان و متلک در خیابانها به امری عادی تبدیل شده و اکثر مردان همانند بیماران جنسی جز سکس به چیز دیگری نمیتوانند فکر کنند. فرهنگ اسلامی اکثریت زنان کشوررا به فاحشه ای تبدیل کرده که در قبال سر پناه و طعام تن خودش را به شوهرش می فروشد. عمل گلشیفته را تنها میتوان عصیان و انتقام از این جامعه بشدت بیمار ارزیابی کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

( یاداشت‌های یک پان فارسیست به بن‌بست رسیده ) دفتر خاطرات عزیزم، در چند روز اخیر واقعیت هولناک ( فقدان نظریه پرداز ) در روستای فارسی‌ روح و روان من را دچار عذاب وجدان کرده است، چیزی که به مخیله‌ام خطور کرد فقط به وحشتم افزود، نظریه پرداز، نمیتواند در روستای فارسی‌ که ( بین سنت و مدرنیته ) آویزان شده، فرصت رشد یابد، این یعنی‌، شرایط جامعه، غیر تاریخی کردن امر اجتمائی را، معطوف به ( ذهنیت اسطوره‌ای ) می‌کند و امکان شناخت جامعه را، از محقق می‌گیرد، با بیانی‌ ساده، در چنین شرایطی، ساختار‌های علم در یک جامعه، به جای تولید علم، جهل تولید میکنند که نمونه آن همین روستای فارسی‌ بنده است، ذهنیت اسطوره ای، ظرفیت یک جامعه از یادگیری و تاثیر پذیری از تحولات عصر روشنگری را از انسان می‌گیرد، باز به زبانی‌ ساده، این یعنی‌ ( ذهن تحت تاثیر تجربه، مخصوصا تجربه‌ عصر رنسانس) قرار نمی‌گیرد، این

این یعنی‌ ( ذهن تحت تاثیر تجربه، مخصوصا تجربه‌ عصر رنسانس) قرار نمی‌گیرد، این واقعیتی است که هیچ جامعه شناس ایرانی‌ ( چه تحصیل کرده خارج، چه تحصیل کرده داخل با آن دانشگاه‌های روستای فارسی‌ که کارکردشان شکست خورده به آن اشاره نکرده )، همچنین تا حالا هیچ جامعه شناسی‌ به این واقعیت مهم اشاره نکرده بود که ( جوامع آزربایجانی و ترک ) دارای ( روحیه بالای کار آفرینی ) هستند و این ( انسان ترک ) را مقابل ( کمونیست ) قرار می‌‌دهد، کمونیست نیز ذهنیت اسطوره‌ای دارد و نگاه مارکس به جامعه، نگاهی‌ اسطوره‌ای است. پس این جامعه شناسان به چه دردی می‌‌خورند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-دوستان این سایت ودست اندرکاران آن شایدامکان سهودرگذاشتن نقطه چین بجای کلمات توهین آمیزداشته باشند.ازطرفی نیزگذاشتن این کلمات توهین آمیزخودمیتواندیک هنربرای مسئولان این سایت دررساندن بی ادبی وبی منطقی تفکردارندگان آن نگرش وحاکمیت 100ساله این اتینیک درفرافکنی ودورنگه داشتن دگران ازحق طلبی رابرساند.من اول ازهمه به سرکارخانم فرنازکردستانی وبعدهم به دیگردوستان دست مریزادگفته که ازروش منطقی واردمباحثات شده ونظرات رئال خودرامینویسند. درثانی درترکی مثلی داریم میگویند(سودابوغولان الین کوپوکه آتار)یعنی کسی که درآب غرق میشوددستش رابه کف می اندازد هرچندکه فایده ایی ندارد.ناسیونالیسم شئونیسم فارس وخاکپرستهاوپان ایرانیست ها(فرق نمیکندچپ رنگ باشد.یاراست مذهبی وغیرمذهبی رنگارنگ.)ازخیزش وآگاهی ملل درون ایران احساس خطرمیکنند.اینهااصلا به اصول اولیه وحقوق انسانی نه پایبندبوده ونه هستندونه خواهندبود.

اینهادر100سال گذشته ازتمام امکانات کشوربرای تازیدن به روش های مختلف استفاده کرده واکنون ازروشنگری وآلترناتیو شدن ملت هابرای بدست گرفتن مبارزات نگرانند.این وضعیت رادوست ندارنددوست ندارندتمام رشته هایی که این هادراین مدت طولانی بافته بودندبایک چشم به هم زدن پنبه شود.این می شنوندکه گروهای سیاسی ترکان باکردها.باعرب هابابلوچ وترکمن حتی لرها ازدرمنطق واردشده وگفتگومیکنند.می بینندکه گروههای آزربایجانی درنامه های هشداردهنده حقه ونیرنگ های ماموران دولتی وگروهای همکاربامرکزواختلاف انگیزوزیاده طلب راچطوربازوافشاء وآگاه میکنند.اینهامی بینندکه مادیگرابزارموقتی نشده دردام آنهانمی افتیم.میدانندکه مبارزات ماازشیوه های موجی خارج شده وعلمی شده نگرانندمیترسند شوک برشان داشته است به امثال کرمی هابایدحق بدهیدتاخودش راخالی کند.مگر100سال نیست که تمام بودجه ملی باهمکاری شرکای نفت وگازاستعماری وپدرمعنوی انگلیس وو...برای آنهاکلنگ میزنند.والهه من هم باشم شایدناراحت میشوم . اصلابرپدرآنکسی که این اینترنت وماهواره وموبایل رادرآوردلعنت خداباشد!.چرابایدمنی که ازده آمده واکنون بنشینم پشت کامیوترببخشید(رازیانه )وبایک دگمه هرچه میدانم وبایدجواب بعضی هارابدهم!چرابایدنمایندگان باسوادوعاقل آزربایجان جنوبی وکردستان وعرب وترکمن بااحمدشهید.بانمایندگان گنگره آمریکا.بانمایندگان پارلمان اروپابنشینندوازپایمال شدن حقوق بشرورعایت نشدن منشورحقوق بشرحرفی بزنند.چرابایدده هاسایت .ماهواره.وانواع واقسام نرم افزاری بودن کنترول دردست من شماباشدتابتوانیم بادنیاارتباطداشته باشیم ونامه ومقاله بنویسیم.این هابایدناراحت بشوند.اصلاجه خیری داشت که این اینترنت.ماهواره.موبایل رااخترع کردند.چراجمهوری اسلامی نبایدتمام این هارانکشدونمیکشدیانمیتواندبکشدکه بچه های این ملل اینقدرپرروشده اند.دشمنی این آقایان باجمهوری اسلامی تنهادراین است که چرادرکشتاراین هویت طلب هاکوتاهی میکند.دوستان من درایران باهرنوع تفکری برخوردوازآنان شناخت جزیی دارم شماهاشایددرخارج این فرصت رانداشته باشیداین شئونیستهاوپان ایرانیستها.تمامیت خواهان.ساواکی های قبلی وسلطنت طلب ها وروشنفکرنماهای رنگارنگ بدترازاطلاعاتی ها وبسیج وحزب اللهی ها باورکنیددردشان یکی است .تنهادردشان ناآگاهی وبیسوادی آنهاست بگذاریددرعالم توهم ورویاهای خواب خرسی خودبخوابند،بیدارکردن آنهاگناه است.کتاب های 100سال چاپ شده توسط ساواکی ها واطلاعاتی هاآینهاراکورکرده است.مالاک پشتی راه خودرامیرویم واینهانیزبگذاریدسرودای ایران وحزب فقط حزب الله خودرابخوانند.
نوشته شده توسط: Anonymous

كجان كساني كه زنان ودختران كردستان راقهرمانان عين العرب علم مي كردند ؟ مسلم است اگر اين دختر زنده بماند براي فرار از اين مصيبت فرهنگي مرسوم ومتدوال در بين كردها شانس رهايي و قهرماني خود را در عين العرب تجربه كند

نوشته شده توسط: Anonymous

خیرت ویلدرس در هلند بخاطر اینکه گفته است که هلندیها مراکشی کمتر در کشورشان میخواهند به جرم نژادپرستی تحت پیگرد قانونی‌ خواهد بود. آقای توکلی حتما فکر میکنند که هلند مثل دانمارک‌ دموکراتیک نیست و اجازه میدهند که امثال کرمی تهدید به قتل و غارت ترکها و عربها بکنند. اینهم لینک. واقعا که!
http://www.dailymail.co.uk/news/article-2878776/Dutch-populist-Wilders-…

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

آتوسای گرامی، بحث بر سر این است که نه "آبدار"های ناصر کرمی و نه "آبدارتر"های شما، شایسته انتشار نیستند.
علاوه بر این، خود "مسؤل" همه اینها را می خواند.

نوشته شده توسط: Anonymous

بحث برًاين نيست كه آقاي كرمي چي مي نويسه ما خيلي آبدارتراز اينها مي نويسيم ولي درج نميشه بحث اينجاست چرا ما سانسور ميشيم ايشان نه شما اين موضوع را با مسؤل در ميان بزار

نوشته شده توسط: Anonymous

این مسئول ضد آزربایجانی ایران گلوبال با انتشار متناوب نفرت نامه جناب ابراهیمی در بخش های مختلف سایت سعی در ازدیاد شانس روئیت آن دارد. شاید تصور آقایان بر این است که راه اندازی جنگ کرد و ترک ,میتواند آنهارا در رسیدن به اهداف خود یاری دهد و لیکن غافلند از اینکه جهان از مارکسیسم-لینیسم با ده ها ملیون کشته عبور کرده و بازگشت به دوران دیوار آهنین محال ممکن است. مگر اینکه هدف آقایان خدمت به متحد استراتژیک ضد امپریالیستشان جمهوری اسلامی باشد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ضمن تأیید اندیشه ی دوست گرامی اژدر بهنام در رابطه با « نادرستی تبلیغ کینه و دشمنی بین مردمان گوناگون ایران» ، همین جا اعلام میکنم که مخالف اینگونه تبلیغات در سایت هستم و آنرا بسیار زیانمند میدانم. و هیچ نقشی در انتشار آنها ندارم. من مسئول انتشار مطالبی هستم که خود منتشر میکنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب پان فارس اگر خودتان برای خودتان تاریخ بنویسید و خودتان هم به نوشته تان به به چه چه بزنیند فقط به درد خودتان می خورد. حقیقت این است: ترکها خیلی قبل از شما در جغرافیائی که ایران مینامید, بوده اند, ترکها اقلا سه برابر شما در این جغرافیا حکومت کرده اند.هرچه کتاب و دانشمند و شاعر دارید نه در دوره شاهان شما بلکه در دوره شاهان ترکان بوده .و نوشته شده اند. ترکان به این چنین چرندیات اهمیت نمیدهند.پس معلوم میشود در ایران شما مهمان هستید نه JB ترکان.

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

lachin گرامی، متاسفانه این تنها آقای کرمی نیست که از این نوع "مقاله ها" و کامنتها می نویسد. نظیر ایشان در میان "ترکها" و... هم وجود دارد که نوشته هایشان در این سایت منتشر می شود.
از نگاه من، تا آنجایی که این نوشته ها به طرح بحثهای نظری بپردازند، نه تنها اشکالی ندارد و باید آنها را منتشر کرد، بلکه در شناخت این نظرات نیز بسیار مفید هستند. اینها خود، افشاگر خویشند.
مشکل آنگاه نمایان می شود، که این اشخاص، پا را از بحث نظری فراتر می گذارند. متاسفانه در سایت ایران گلوبال، هیچگونه مرزکشی بین بحث نظری، و تبلیغ و تهییج و نفرت پراکنی و جنگ افروزی و توهین و اتهام وجود ندارد.
نوشته اید: "داشتن افکار ترک ستیزی آقای کرمی یکی از جقوق های اولیّه بشری اوست.... براش هم احترام هم میگذاریم"
اگر منظورتان اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای سازمان ملل باشد، داشتن افکار نژادستیزانه،

جزو حقوق اولیه آقای کرمی و یا هیچ کس دیگری نیست. لااقل من جنین برداشتی از اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای سازمان ملل ندارم. ولی اگر منظورتان این است که ایشان یا هر کس دیگر می توانند چنین افکاری داشته باشند، من با شما موافقم ولی در عین حال برای این افکار، هیچ احترامی قائل نیستم و حق خودم می دانم که با این افکار مبارزه کنم.
نوشته شده توسط: اژدر بهنام

"به اژدر" گرامی، این را که واقعا "پایه گذار توهین و جعل و دروغ و راسیسم و فاشیسم در این سایت" چه کسانی هستند، نمی دانم. آنچه من می بینم این است که متاسفانه در این سایت تعدادی هستند با نامهای مستعار که به هم دیگر و به مردم توهین می کنند. فارس و ترک و کرد و... هم ندارد. متاسفانه اینجا همه آزادند که این توهین ها و جعل ها و دروغها و تبلیغات راسیستی و فاشیستی را پیش ببرند.
این عده به مردم فارس و ترک و کرد و عرب و بلوچ و... توهین می کنند و آتش نفاق و کینه را شعله ور می سازند. چه بسا برخی از اینها ماموران خود رژیم هستند.
البته من شخصا گردانندگان سایت را مقصر و مسؤل می دانم (که خودم هم جزو آنها بودم) که بر خلاف آیینامه های خود عمل می کنند و با وجود تصریح در معرفی نامه سایت، به این کارها میدان می دهند. کار به جایی رسیده است که اتهامات آشکار علیه اشخاص با نام و نشان آنها و حتی فحش های خواهر و مادر

هم منتشر می شود.
به این کامنت یکی از Anonymous های بیشمار توجه کنید که همین امروز منتشر شده است:
"همین دیشب همه رسانه های روس محور با هم یک خبر دروغ پخش کردند که در هیچ رسانه غربی نیامده بود..." و در ادامه می نویسد: "وه از این همه مزدوری
وه از این همه مادر قحبگی که لنین و استالین هم پیش ان لنگ می ا ندازند".
و من واقعا از در پیش گرفتن چنین شیوه ای در سایت، متاسفم.
"به اژدر" گرامی،
شما خطاب به من نوشته اید: "شما ترکها با شرکت همه جانبه در سرکوب مردم ایران دخالت دارید و تازه طلبکار هم هستید"
نه دوست عزیز! "ما ترکها" در هیچ جنایتی سهیم نیستیم. عده ای از "ترکها" و عده ای از "فارسها" و عده ای از دیگر ملیتهای فرهنگی در این نظام، آن بالا و در مسند قدرت نشسته اند و به سرکوب مردم و غارت آنها مشغولند. این را نمی توان به حساب "ترکها" یا "فارسها" یا کردها و یا ... گذاشت. این همان کاری است که افراطیون با استفاده از آن دشمنی را دامن می زنند. عده ای از اینها جمهوری اسلامی را "ترک" و عده ای دیگر "فارس" معرفی می کنند و این درست نیست. جمهوری اسلامی، برخلاف آنچه که اینها می گویند، نماینده هیچ "نژاد" و "تباری" نیست. برخورد "نژادی" و "تباری" از سوی هر کس که باشد، برخوردی راسیستی است.
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر آن تُرکِ تهرانی، به دست آرد دل ما را,، به خالِ هندویش بخشم، سمرقند و بُخارا را،
مالیکت اندام حانم گلشیفته فراهانی متعلق بخودش است، او بعنوان یک انسان آزاد و رها از قید و بند دین سالاری، ایدئولوژی سالاری و مردسالاری حق دارد در طیبعت بیکران هر آنگونه که دوست دارد زندگی کند، و هر کسی هم که به رگ غیرتش برخورده، می تواند یک لیوان آب یخ بخورد، در لینک زیر واقعیت وجودی او را و وابستگی قلبی او را به ملتش و اصالتش را می توانید ببینید، ما افتخار می کنیم که چنین زنان شجاعی داریم که پشیزی به غیرت و رگ گردن لوطی های کلاه نمدی چاله میدانی مثل قیصر و داش آکل و طیب و شعبان بی مخ ندارد، اینها آتیلای دوران مدرنیسم هستند،
https://www.youtube.com/watch?v=JwcR74akkTw

نوشته شده توسط: Anonymous

فمنیستها میگویند - جسم من ناموس هیچکس نیست .حتی برادر یا پدر یا شوهرم - جمهوری اسلامی با آنهمه عربده کشی توانست چاپلوسانی مانند الهه چرخنده - یا شجاعانی مانند زیبا ناوک و گلشیفته را به جهان داخل و خارج صادر کند . این ثمرات ابتذال حکومت دینی و داعشی است .زنده باد جمهوری ! زنده باد آزادی ! پیروز باد سوسیالیسم !

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یئنیلیک سابق و «وجدان آگاه» کنونی؛
میبینید که حنایتان دیگر رنگی ندارد و حتا بعضی پان ترکان ساده لوح نیز به ماهیت واقعی ات پی برده اند. قبلنها میتوانستی با چند توهین جلف و کوچه بازاری به فارسها و زبان فارسی، دستکم یکی-دونفر نادان را تحریک کنی و به دنبال خودت بکشی. اکنون آنان نیز دارند به ماهیت ضد انسانی و ضدآذربایجانی ات پی میبرند. پس بیخودی سعی نکن تا با کشیدن موضوع به جفنگیات نژادپرستانه در مورد باصطلاح «فارسهای دهاتی» و «تورکهای شهری» بحث را از مسیرش منحرف کنی. نوشته ای که من نیز میتوانم بعنوان « نمایندهٔ اطّلاعات سپاه» معرفی شوم! بله، اگر من هم بطور بیست و چهار ساعته مشغول تبلیغ سپاه و بیت امام خامنه ای در ایران گلوبال میبودم، کاملا طبیعی میبود تا خوانندگان مرا بعنوان مامور رژیم معرفی نمایند. سوال این است:

چرا باید یک آدم معمولی کار و زندگی اش را ول کند و بیست و چهار ساعته مشغول تبلیغ رژیم ترکیه و دربار اردوغان باشد؟ فرموده ای نماینده خودت هستی ولی دم خروست در صفحات ایرانگلوبال جامانده و دقیقا مشخص میکند که نماینده چه کسی هستی. شما زیر ماسک آذربایجان دوستی و فعالیت در راه کسب حقوق آذربایجانیها مخفی شده ای ولی در عمل سر در گرو رژیم اردوغان داری و به دربار او خدمت میکنی. خدمت به اردوغان چه ربطی به حقوق بشر و مدافعه از زندانیان سیاسی و غیره دارد؟؟؟!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی
من نه تنها از دامنه دانش و اطلاعات شما در عجبم، بلکه علم غیب شما نیز مرا شوکه کرده است. شما از کجا فهمیدید که من نه فرناز هستم و نه کردستانی؟ کم کم دارم به قدرت علم غیبگویی شما ایمان می آورم. برای من ء کرد خیلی جالبه که یک سوم مسئولین نظامی جمهوری اسلامی ترک هستند و مذهب و فرهنگ عربی اسلامی را تبلیغ و ترویج می کنند. و شما با ترک ها و عرب ها دشمنی ژنتیکی دارید. چرا؟ این نژادپرستی، و بی نزاکتی را بگذارید کنار. متاسفانه من نباید به کسی که علم غیب دارد، پند و اندرز بدهم. صلاح نژاد آریایی خویش خسروان دانند.