Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

""" یاداشت‌های یک مرده شور جامعه بسته """ دفتر خاطرات عزیزم، همه چیز دنیای نو و مدرن روح و وجدان حساس من را رنج و عذاب میدهد، بوی آجرهای کهنه و پلاکیده، بوی مرداب، روح من را با نسیم گذشته ترنم میدهند، اینجا دیگر آخوند حکم نمیراند، "" هخا پادشاهی می‌کند "" و چه کسی‌ نمیداند که فرق "" آخوند با هخا "" از زمین تا زیر زمین است. در حالت مستی و خمسه، به یاد آن شعر زیبا می‌‌افتم "" بمیرید، بمیرید، در این عشق """ مرده پرستی‌ """ بمیرید، در این عشق "" مرده پرستی‌ "" چو مردید همه روح پذیرید.‌ای """ دانش - من - دان """ عصر کهن مرا با آغوش باز پذیرا شوید. وحدت در کثرت یعنی‌ رودی خروشان روح و روان ما را با گذشته پیوند میدهد، گذشته آن بهشت ازلی است، از هخا روی گردان شدیم و اهریمن خبیث اینگونه ما را هر روز با دستاوردهای نو و جدید شکنجه می‌‌دهد. همیشه کتاب شاهنامه را با خود حمل خواهم کرد تا طلسم زمان حال

را بشکنم و در گذشته، آسوده و خمار، زندگی‌ کنم.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" آخوند و ملت احمق """ نیرنگی، شیّادی، دروغ آخوند جماعت فقط با........ها قابل مقایسه است، با "" خزانه خالی‌ "" قصد قدرت منطقه‌ای شدن را دارند، با ذهنیت اسطوره‌ای هنوز در خواب و رویای‌ای دوران کوروش کزائی زندگی‌ میکنند، جامعه فارسی‌ و جماعتی شاهنامه خوان با تحولات ژئوپلوتیک بزودی از خواب گران خود بیدار خواهد شد، در عراق با قدرت گیری دوباره مالکی برای سومین بار، طشت رسوائی تنها حامی‌ مالکی، رژیم فارس ایران، عراق را وارد وضعیت سوریه خواهد کرد، در سوریه رئیس نیروی هوائی امروز به درک واصل شده، رژیم فارس ایران، با استخدام و آموزش افغانیها، جهت جنگ در سوریه نیز، راه به جائی نخواهد برد. وقتیکه کراواتی جامعه فارسی‌، قادر به تولید یک حزب نیز نشد، و قصد گوسفند سازی را به تنها اولویت خود تبدیل کرد، جامعه فارسی‌ ثابت کرد توسعه یک مفهوم ناا مربوط برای این جامعه است.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

جناب تبریزی، من پاسخ این حدس و گمانهای شما را در کامئنت قبلی برای شما نوشته ام و شما باز همان حرفهای قبلی تان را تکرار کرده اید! شما یا نمی خواهید سخنان مرا دریابید و یا واقعا توان دریافت آن را ندارید. این خود شما هستید که عمیقا میدانید که کدام آلترناتیو شامل حال شما میشود. اما از تکرا واکنشهایتان و حتی گاه لجبازیهایتان و از آنجا که صرفا به دنبال پلومیک های سیاسی میگردید، امیدوارم جزو آن دسته نباشید که "نرود میخ اهنین برسنگ" در موردتان صدق کند. اگر شما واقعا آذربایجانی و ترک هستید و کمونیست تشریف دارید، درست مردان شریفی مثل پیشه وری کمونیست، ابراهیمی کمونیست، در شرایط کنونی بایستی در کنار من قرار میگیرفتید نه اینکه از موضع جمهوری اسلامی به تخریب مبارزه ضداستعماری و ضداستبدادی خلق ترک در آذربایجان می ایستادید. توصیح من به شما این است که قبل از پاسخ گفتن، کلاهتان را قاضی بکنید و در این

رابطه کمی اندیشه کنید. لطفا قبل از پاسخ اینکار را بکنید و خودتان را به عنوان کمونیست ضد آذربایجان با کمونیستهایی چون جعفر پیشه وری و ابراهیمی و صدها سوسیالیست آن دوره... مقایسه کنید و ببینید سوسیالیستهایی که ملتهایشان در اسارت استعماری بوده اند چه موضعی در قبال آن گرفته اند؟ آیا آنها در شرایط اسارت استعماری تضاد کار- سرمایه را عمده کردند و یا به تضاد خلق- استعمار تکیه کردند تا بتوانند بعد از عبور از آن به حل تضاد کار و سرمایه بپردازند؟؟ من سخن بیشتر از این برای شما ندارم.
نوشته شده توسط: Anonymous

پشت پرده این منطق خنده دار و "کیهانی" شما ناتوانی از فهم و همراهی مردمِ

نوشته شده توسط: Anonymous

پُزُم عالي و فکرُم حرفِ مُف بي/ امام و رهبرُم در قوم خواهي/ گهي خزعل ، زماني باقراُف بي !/ به کارون از ارس نان مي دهم قرض !/ تماميت نمي خواهم بر اين ارض !/ مو قومِ خويش را شرّ مي تراشُم/ به ضدّش قومِ ديگر مي تراشُم/ ستيزِ حيدري و نعمتي را/ چو نعمت هست ، حيدر مي تراشُم !/ به روي دشمني ، در مي تراشُم/ براي کينه پيکر مي تراشُم/ متاعِ عهدِ بوق ، امّا مُدرنُم/ دموکراتُم ، هواخواهِ قبيله !/ مو هردم با خيالُم حال دارُم/ تبار و ايل در دنبال دارُم/ شترواري به خوابِ پنبه دانه/ هواي دولتِ فدرال دارُم !/ چنان شورِ تبار و شوقِ تيره/ به سازُ چپ نوازُم گشته چيره/ که بهرِ مهرِ ايران جا نمانده ست/ مرا در دل ، زبس عشقِ عشيره !/ با اين دسّــُم از اون دَس مي سُتونُم/ هرآنچه نيست يا هسّ مي ستونُم/ مو کُردِ گيلکُم ، تُرکانه ، از فارس/ حقوقِ خلقِ خود پس مي ستونُم !

نوشته شده توسط: تبریزی

..... کسی که ناسیونالیست است اگر نژادپرست، زبان پرست، کهنه پرست، مرده پرست، خاک پرست، مرزپرست، گذشته پرست، نیاکان پرست و ..... باشد و در این باره ها سخن بگوید شگفت انگیز نیست چون همه ناسیونالیست ها در همه جهان این ویژگی ها را دارند و در همه جهان و همه تاریخ حتی یک ناسیونالیست را نمی توان پیدا کرد که نژادپرست و زبان پرست و کهنه پرست و مرده پرست نباشد! ..... آن چه شگفت آور است کردار کسانی است که ناسیونالیست نیستند اما سخنان ناسیونالیست ها را بازگو می کنند! در گفتارها و نوشتارهای کسانی که ناسیونالیست نیستند اما در گرداب پوپولیسم و این بار از گونه ناسیونالیستی آن گرفتار آمده اند خودگردانی (فدرالیسم) برابر با دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین است نه ابزاری برای مردمسالاری! و زبان دستاویزی برای تکه پاره کردن یک سرزمین است نه ابزاری برای پیوند میان انسان ها ..... (به لینک زیر نگاه کنید)

http://www.iranglobal.info/node/22496
نوشته شده توسط: Anonymous

سی.... بابا
لطفا نظر من و چاپ کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

کسانیکه خود را چپ و سوسیالیست میدانند باید بفهمند که برای یک مبارز چپ ، مبارزه طبفاتی و مبارزه برای سرنگونی دولت ستبد، در درجه اول قرار دارد و نه تجزیه کشور و فریب مردم با شعار زبان فارسی ،زبان دشمن است ،و مبارزه علیه شاهنامه و قبر کوروش و استوانه داریوش و پوست سفید آریایی . به این دلیل متفرق کردن نیروهای اپوزیسیون در راه کنگره ملی و جنبش ضد مرد فمنیسم ، اشتباه است . برای هر ایرانی و هر فارس ، نخستین هدف باید مبارزه علیه دولت حاکم باشد و نه علیه مردم سایر اقوام یا مبارزه زنان بورژوا علیه مردها و زحمتکشان مذکر .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای عبدالله مهتدی يکی ديگر از عوامل مهم باز دارنده اتحاد و همکاری بين آذربايجانی ها و کرد ها ادعای ارضی کرد ها بر مناطقی از آذربايجان از جمله اورميه است و اين عامل باعث خصومت بين دو ملت شده .اميدوارم نيروها کرد به اين عامل بازدارنده دقت بيشتری بکنند و در جهت حل اين تضاد مصنوعی قدم لازم را بردارند .

نوشته شده توسط: Anonymous

از بدو تولد نظام کثیف جمهوری اسلامی،این تنها حزب دمکرات کوردستان بودە کە از روز اول تا بە امروز وتا اخرین روز وداع این حکومت تروریست وجنایتکار کە همیشە چە در شعار وجەدر عمل همیشە در صحنەی مبارزە حصور داشتە وخواهد داشت،برای یکمین بار این شخص شهید دکتر قاسملو وعزب دمکرات بودند کە پیشنهاد طرح سیاسی ایندە ی ایران وتنها راه چارەی جغرافیای ایران را فدرالیزم دمکراتیک دادند وامروز هم بر این استراتیژی خود پابر جا در صحنە حصور داریم،با خوشحالی تمام جای قدردانی دارد این کنفرانس وسخنان گرانبهای حزب دمکرات وجناب اقای مصطفی هجری،اما از این کە نیرو ها یا اپوزیسیون فارس در انجا حصور ندارند تنها یک چیز بهمراه دارد برای ایندە ی ایران و ان تجزیە ی این جغرافیاست،متاسفم برای این ایدە های فاشیستی وتمامیت ارصی بیهودە وبیجای اپوزیسیون فارس یا پان ایرانیست ها،در اخر همنشینی وکنفرانس هر چە بیشتر برا جارە اندیشی و

حل بحران حال وایندە ایران ونیروهای اپوزیسیون برانداز یک وظیفە وکار بجا وپر معنایی است کە با ارزوی همسازی وهم فکری وبە نتیجە رسیدن پروژەای همە جانبە برای دستاورد ازادی وحق تحیین سرنوست ملیت های مستقر در چهارچوب جغرافیای کشوری بنام ایران،بە امید مسالمت امیز بودن این نشست ها واحترام متقابل از سوی همەی افراد اپوزیسیون واحزاب.
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر در نظر بگیریم که هدف شما بهم ریختن یک خواسته جمعی نباشه این نوشتار منو فقط یاد گلام میاندازه تو کارتون گالیور

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای همام و همفکرانش چيزی که مشخص است اينست که قبل از تشريف فرمائی اعراب به منطقه جز جحالت و زور گوئی ساسانيان چيز ديگری نبود و آن تمدن خيالی پارس جز دروغ گوئی چيز ديگری نيست چون نمودار و نماينده مشخص تمدن ساز و آثارش موجود نيست. حالا برگرديم به اينکه ترک هاوحشی وحشی و زوزه کش با اسب و قاطر آمده اند من قبلا هم گفته ام که حتما اجداد شما يعنی هاخو ها« سلاو» هخا ها وحشی با ايرباس و يا بوينگ ٧٢٧ تشريف آورده اند و ما نمی دانستيم . و اميدوارم از اين خود بزرگ نمائی فارسی که همچون مرض نا علاج گريبانگير شونيزم شده دست برداريد و ديگران را تحقير نکنيد

نوشته شده توسط: Anonymous

با‌ تشکر‌از‌ ایرانگلوبال‌ اینگونه‌ لخت‌ و‌ عریان‌ فرهنگ‌ آریای‌ را‌ از‌ طریق آقای‌ کرمی‌ به‌ نمایش‌ مگذارید. و‌اصلیتش را پاس می‌دارید.

نوشته شده توسط: Anonymous

من دهها جدا شده از گروه‌های مختلف را میشناسم که یا کار سیاسی نمیکنند و یا اگر فعالیت دارند رژیم کهریزک نشان را هدف قرار داده اند. گیر دادن به مخالفان حکومت اسلامی آن هم به شدت و کینه آخوندی بسیار مشکوک است. دستگیری عوامل مشکوک نظام ولایت خواسته همه ایرانیان گریخته از استبداد است. دستگیری رجوی به خاطر معامله با آخوند است ! ولی دستگیری علی‌ شاهی‌ چی‌ ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

رفتن به ایران و گردن کاج کردن در مقابل سفارت جمهوری اسلامی چه ربطی به مشی چریکی دارد ؟؟! . هزاران انسان هم وجود دارند که حاضر نیستند جمهوری کهریزک نشان را دولت بنامند و ییلاق و قشلاق کنند. موضع سیاسی که بعد هوا نیست اگر کسی‌ تحملش را ندارد باید به اندازه کپنش حرف بزند. اگر میلیون‌ها ایران برای عقایدشان احترام قائل میشدند وضع دیگری داشتیم. وقتی‌ دولت آبادی در مراسم دولتی شرکت ...‌

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس از نویسنده محترم برای برون رفت از برزخ اسلامی.
به نظر من راه ما هنوز هم باید باور به قانون و اجرا ان باشد.انچه تا کنون بوده و رفته ایم جز پشیمانی و ضرر و بیهود نگاری نبوده است.
این پیشنهاد میتواند اساس کار همه سازمانها و احزاب سیاسی باشد .تجربه ناموفق احزاب و سازمانها ی سیاسی مانند جریان چپ و جریانات دینی نشان میدهد که انها نه باوری به قانون مدنی دارند و نه توانائی پیشنهادی برای گذر از حکومت دینی .
در ایران اینده ما نیاز به یک قانون اساسی و بر خاسته از ان یک دولت قانونی داریم.عاقلانه این است که هم سازمانها و مدعیان در ایران و برون مرز پیرامون یک فکر و برنامه در کنار هم کوشش کنند.
بقدرت رسید یک سازمان و یا حزبی و یا گروهی به تنهائی اگر هم ممکن باشد سرنوشتی جز نظام اسلامی نخواهد داشت.شرکت در تشکیل دولت در چهار چوب قانون و تضمین عملی ازادی

ازادی های مدنی وظیفه اساسی همه سازمانها و احزاب است. هیچ حز ب و سازمانی همانند قانون اساسی نمیتواند مورد اتکاو
استناد مردم باشد.در چهار چوب یک قانون ا ساسی حق همه در نظر گرفته میشود ولی در قالب تنگ سازمان ویا حزب
این فرصت نیست.
مخالفان نظام بجای دخیل بستن به این و ان و گذاشتن سمینار های بی سرانجام و خرج پول فراوان و به باد دادن عمر و جوانی باید خود را موظف به ارائه برنامه و پذیرش فکری نوین کنند.این تحول تاریخی نه در دین وجود دارد ونه در ایده لوژی بلکه در قانون اساسی مورد توافق مردم.
پیش از فرو پاشی نظام سابق نیز راهی جز اتکا به قانون اساسی نبود ولی باور نداشتن به قانون و باور به دین و اسلحه و حزب امروز ما را به وجود اورد.
روح نهفته در این طرح پیشنهادی تضمین حیات ادمی امنیت و سعادت و ازادی های فردی و اجتماعی است.
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

● به آقای ....Yenilik........ در بخشی از این نوشتار آمده است که : « ...هدف از یکسان سازی، هم رنگ کردن پوست مختلف انسانها، یکسان سازیِ پیشینه های نژادی، فرهنگی، زبانی، تاریخی، دینی و باورمندیِ مردمانِ یک جامعه در جغرافیایِ سیاسی مانند ایران نبوده و نیست. ....

هدف از یکسان سازی، برابری و همسان سازی حقوق فردی و گروهی در قالب یک قانون اساسی لیبرال دمکراتیک است که حقوق فردی و شهروندیِ افرادِ یک جامعه در مقایل قانون و در یک قانون اساسی، بطور یکسان تضمین شده باشد و قوای سه گانهء کاملأ مستقل، پاسدار این قانون اساسی است و بر مبنای همین قانونِ اساسیِ یکسان سازیِ حقوقی و حقیقی، تقسیمِ قدرتِ سیاسیِ حکومت بصورتِ عمودی و افقیِ غیرمتمرکز، جامهء عمل بخود بپوشد. قوای سه گانه مستقل باید یکدیگر را کنترل کنند ( Checks und Balances).....».// بنا بر این این یکسان سازی گوسفندی که شما میگویید در این نوشتار و در محتوای آن نیست، و شاید این تصور در فرهنگ شما از دمکراسی و یکسان سازی حقوقی باشد که انسانها را با گوسفند یکسان می انگارید.// من قصد توهین کردن به هیچ انسانی را ندارم، من اوّلین روز که وارد برلین آلمان شدم در یک هتل شیک جا و مکان دادند، و تاکنون در جامعهء آلمانی هیچگونه مشکلی که شما تصور میکنید نداشته ام، امّا وقتی که هم تباران شما را از کشور ترکیه برای کار کردن به آلمان می آوردند، متأسفانه آنها را مانند حیوانات برهنه و لخت میگردند و مورد آزمایشاتی بدنی و جسمی قرار میدادند که فقط مخصوص قیمت گذاری بر حیوانات هست. //شما ....Yenilik......همراه با آقای ...Lachin....خود را روشنفکران جهان تُرک میدانید، و در نهایت طیق فرهنگ تُرکی بحث را به موضوعات بدن و حملهء فیزیکی بدنی و جسمی کشاندید و باید منتظر کشتار و تُرور باشیم، من به این بحث در سطحی که شما و آقای لاچین به پیش میبرید پایان میدهم ولی هشدار میدهم پاسخ هر گونه توهین روشنفکری شما ها را دارم پس کوتاه بیایید و اگر مایل باشید بحث را منطقی و روشنکرانه پیگیری کنید.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب مجلسی، درود بر شما، پیشنهادم به شما که حدود پنجاه سال است که در هلند از جمله بکار مترجمی اشتغال دارید و فردی عاقل و متفکر هستید و امرالله ابراهیمی و بهزاد علیشاهی را هم به خوبی میشناسید این است که به امرالله نصیحت کنید ......و اگر برایتان امکان دارد برای رهایی بهزاد به او کمک نمایید. موفق باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

شما فقط یک وطن فروش هستید

نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا برای آقای هجری متاسفم که فرمایشاتش را ناصر کرمی تایید کرده است . من اگر جایش بودم اگر خودکشی نمیکردم حداقل این سخن رانی را تکذیب می کردم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایرج.. ما هم در زبان ترکی مثلی داریم که می گوید « ایری اوتوراق.. دوز دانیشاق... کج بنشنیم ولی راست حرف بزنیم» این تسلیم شدن بی دردسر آزربایجان در مقابل اعراب شما از کدام منبع تاریخی دلیل می آورید؟ لطف کنید این منابع را برایمان بنویسید که ما هم آگاه شویم. در ضمن اگر هم گفته شما هم صحت داشته باشد باز هم این درایت آزربایچانیها را نشان می دهد که با قبول فرهنگ جدید لااقل زن ایرانی توانست 50% ازرش اجتماعی را که در آن وقت یک ارزش مدرنیته بود کسب بکند. چون در زمان ساسانیان ازرش زن ایرانی ( صفر) بود . درست به این خاطر « بی ارزش بودن زن ایرانی» بود که درباریان ساسانی و آقا زاده ها با فامیل خیلی نزیک ( حتی دختر و خواهران خودشان) ازدواج میکردند که خون انها با افراد معمولی آمیحته نباشد. می توان گقت که زنان ایرانی اولین طبقه بودند که فرهنگ عرب را زود قبول کردند که به یک ارزش اجتماعی

50 در صدی دست بیابند. فرهنگ (( چادر)) هم از همین موقع در ایران شروع میشود. در هیچ کشور مسلمان ( چادر) نیست. البته پوشش اسلامی هست ولی چادر نیست. بخاطر اینکه زنهای تازه مسلمان شده موقع رقتن به عبادتگاه ها از طرف مردان طرفداران حقوق بشر کوروش آزار و اذیّت میشدند تا به آن حتی که این مردان سنگ به طرف زنان می انداختند. و این زنان به خاطر اینکه هویت خودشان را قائم کنند , زیر چادری و یا روسری های بزرگ, خودشان را می پوشاندند تا کسی به هویت اصلیشان پی نبرند. البته آقای فردوسی شیرین سخن در باره ( بی ارزش ) بودن زن ایرانی را در رابطه یک شبانه ( رستم و تهمینه ) را خوب بیان میکند....
نوشته شده توسط: Anonymous

این یک خطای معرفتی است که فکر کنیم یک موقعیت تاریخی باید ادامه پیدا کند (ارزشی) ‏و یا ادامه پیدا خواهد کرد (هستی-غیر ارزشی). چون تاریخ دینامیک و “امکانی” است. ‏همانطور که لاتین یک وقتی با همه تاریخ کهن و غنای ادبی و…. صحنه را ترک کرد و مجال ‏تولد و بالندگی به انبوه زبانهای اروپایی از آلمانی گرفته تا فرانسوی و همین انگلیسی را ‏داد، فارسی هم ‘می تواند’ همچون امری را تجربه کند. لاتین از اروپا عقب نشینی کرد.

‏عقب نشینی فارسی، به عنوان زبان ادبی غالبِ، البته نه انحصاریِ، منطقه در نیمه اول ‏هزاره دوم میلادی، را هم می‌توان از نیمه دوم این هزاره دید. این عقب نشینی ابتدا از ‏عثمانی شروع شد و بعد از شبه قاره هند و همینطور قفقاز و آسیای میانه. حالا این عقب ‏نشینی ادامه دارد؛ زمان، آبستن تولد ملت پشتون است و فارسی، به عنوان زبان انحصاری ‏رسمی، از افغانستان هم عقب نشینی می‌کند و گویا این عقب نشینی الان به داخل ‏مرزهای ایران رسیده است و فارسی در آستانه عقب نشینی از آذربایجان، کردستان، ‏بلوچستان، و… است. شاید بتوان این تعبیر را به کار برد که فارسی یواش یواش به مرزهای ‏طبیعی خود باز می‌گردد. نقش روشنفکر فارس و مرکزاگرا در این برهه زمانی نه مقاومت در ‏مقابل شکوفایی فرهنگهای دیگر منطقه بلکه همراهیِ آگاهیِ ملیِ فارسی در این ‏‏“بازگشت” به مرزهای طبیعی و تلاش برای کاستن از درد این انقباض است.(حیدر شادی)
نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه اقای افشار ...................

توضیح بیشتر در مورد پسوند « چی» در فرهنگ دهخدا ......................................................................

« چی »در ترکی پسوند نسبت شغلی است و دارنده و متصدی معنی میدهد چون در آخر کلمه درآید به معنی «گر» و «کار» فارسی باشد و گویا همان است که ما در گوانجی و میانجی داریم و ترکان نیز از ما گرفته اند چه علاوه بر دو شاهد گوانجی و میانجی در زبان ارمنی نیز که شعبه ای از آریایی است این پسوند معمول است . (یادداشت دهخدا ). جی صورت دیگر چی است چنانکه شمس قیس همه جا آغاچی شاعر را آغجی مینویسد. ( یادداشت دهخدا )....

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا امرالله ابراهیمی، از بعضی جدا شده های مجاهدین شنیدم که تو انسان رئوف، مهربان و مخالف خشونت بودی که اشتباهن به مجاهدین ملحق گردیده بودی. می گفتند که همیشه آماده کمک به دیگران بودی و تعجب می کنند که اقدام به چنین کارهای غیر منصفانه ای بنمایی. به نظر من هنوز هم دیر نشده است. هیچ کس نیست که در زندگی بدون اشتباه باشد. شهامت در پذیرفتن اشتباه است و با توقف نمودن این روش و با بازگشت به اخلاق و رفتارهای قبلی خودت قابل جبران خواهد بود. مطمئن باش و دوستانه از اینجانب بپذیر که چنانچه این کار را نکنی زمانی خواهد آمد که پشیمان خواهی شد و آنوقت دیگر جبرانش خیلی دیر خواهد بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

اشکالی که وجود دارد اقای توکلی چشم بسته نوشته های ابراهیمی را پذیرفته و تائید کرده است . سوال اصلی این است که این ابراهیمی کی است چرا همه چیز را مخدوش کرده وبنظرم من به عمد دارد این کار را می کند و مواردی که در قدیم بوده را با این فرد علی شاهی مخلوط کرده که خوانده را گیج کند و به بدنبال خودش بکشد در قسمتی همه اش من من می کند که همه بروند از وی شکایت کنند که این خیلی بودار است .ایا خودش از سرویس های اطلاعاتی هلند نیست یا فقط می خواهد خودش را بزرگ کند خوب است کسی که وی را می شناسد اول معرفی کند شاید هم فردی مریض باشد که این همه من من می کند

نوشته شده توسط: کاوه جویا

خواننده ی گرامی که انتقاد کلی از پیش نویس پیشنهادی نموده اید! لطفاً توضیح دهید به کدام بخش هاای متن انتقاد دارید و به چه دلیل. اینکه با واژه های کلی ایراد بگیرید و دلیل ایراد را نگویید انتقاد شما را نا مستدل می کند و راهی برای گفتگو و اصلاح نمی گشاید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای افشار ، این که « چی » در واژگان ابریشمچی ، گاریچی ، قاطر چی و... پسوندی است ترکی ، حرف درستی است. اما کلمات ایتالیاننی مثل داوینچی ، فالاچی ، مدیچی و غیره هیج ربطی به زبان ترکی ندارند .
شاد و تندرست باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله های که در این باره بود را مطالعه کردم اشکالاتی وجود دارد که در وحله اول اقای کرمی تهمتی به یکی از دوستان زده در حالی که همه می دانند چپ است . ثانی این انتقاد هم بر اقای توکلی وارد است که به یک خبر غیر واقعی اجازه انتشار در این سایت معتبر را داده است . سوما سوال از تمامی دوستان این است که این اقای امرالله ابرهیمی چه کسی است چرا خودش را قایم کرده و بعاد از این این اخبار و اطلاعت را گیریم که درست باشد و در کدام ارگان امنیتی در اروپا قرار دارد که از همه چیز با اطلاع است من تمام مقالا ت اقای ابراهیمی را خواندم در وهله اول خودش زیر علامت سوال است که این فرد کی است و چه هدفی را دارد دنبال می کند که همه چیز را قاطی می کند که مخدوش باشد

نوشته شده توسط: Anonymous

با نظر مهران تا حدودی موافقم - مدیر سایت نباید یک خبر مغرضانه را که از طرف عضو یک گروه علیه عضو سابق آن گروه صادر شده منتشر می کرد خبری که مشخص است با واقغیت همخوانی ندارد - البته تهمت های نویسنده هم قابل قبول نیست چون مستند نیست - بهرروی ادعا علیه بهزاد هم فعلا ثابت نشده و درچنین صورتی انتشار این خبر منصفانه و حرفه ای نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یوسف آذربایجان ما در زبان فارسی مثلی داریم که میگوید: اول اندیشه وانگهی گفتار....در بدو ورود اعراب یکی از مناطقی که خیلی راحت و بی دردسر تسلیم اعراب شد آذربایجان بود و اتفاقا مردم منطقه فارس دربرابر مهاجمان به سختی مقاومت کردند و بارها علیه آنها شورش کردند.بابک حدود 180 سال پس از هجوم اعراب قیام کرد نه در بدو ورودشان .در ضمن در آن مقطع تقریبا تمام نقاط ایران ازجمله خراسان اصفهان فارس طبرستان و البته آذربایجان در مقابل ظلم اعراب شورش کردند.

نوشته شده توسط: Anonymous

در این مقاله انتقاداتی به هردو یعنی اقای توکلی و اقای کرمی وارد است .اقای توکلی به عنوان مسول سایت و خودایشان صاحب قلم هستند نبایستی اجازه می داد کسی که نمی تواند در مقطع کنونی صحبت کند به دلائلی در دسترس نیست به خاطر مسائل حقوقی که همه پناهندگان به توعی در گیر ان هستند ترور شخصیت می شد دوما وقتی که چنین اخبار های اشتباهی در این سایت نشر پیدا می کند که واقعیت ندارد به ابروسیاسی این سایت صدمه می زند . سوما قوانین این سایت از طرف نویسندگان شما رعایت نشده که کار اشکال دارد ....انتفاد به اقای کرمی هست این است که یک تهمت به اقای توکلی زده است در حالی که اکثر دوستان می دانند که ایشان از فدائیان اکثریت می باشد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب يوسف آذربايجان؛همانطور که در کامنت پیشین اشاره کردم،در هزاران سال پیش از میلاد در شرایطی که هیچ قانونی برای بشریت وجود نداشت، در تکه اول تاریخ ما ايرانيان نخستین کوشش روشن و گویا براي نيك زندگي كردن، نيک در پيوند بودن ، نيک رفتار داشتن و نيك سخن گفتن را با تکیه به اندیشه‌های ناب فلسفی زرتشت به دیگران آموختیم. و بدویان بیابانگرد بجای مانده از تاریخ ،به تازه گی در نهایت توانمندیهای«اندیشه‌ای» شان برای گذار از دوره مانقورت( بی اصل و نسب) بودن، با تکیه بر ﺑﻨﯿﺎنﻫﺎی قومی و فرهنگی شان، دست به آفرینش بوزقورت (گرگ کامل) زدند و «بودن» خودشان را در تاریخ ،با گرگ خاکستری تعریف کردند و خود را در او یافتند و «زاده» شدند!!.الحق که خودشناسی خوبی داشتند.چون بازتاب عملکرد تاریخی این بیاباگردهای وحشی، مثل گرگ چیزی جز دریدن،کشتن،دزدی،تباهی و نابودی دیگرمردمان نبود. و در زمانه ای که ما.....

....ايرانيان ساختمان روحی و شخصیتی خودمان را با نواهای چنگ نکیسا و با ترانه‌های سرکِش و با نواهای عود باربد،نامورترین موسیقی‌دانان دوران می ساختیم،بدویان بیابانگرد بجای مانده از تاریخ،کف به دهان زوزه گرگ خاکستری را می‌کشیدند!!!.
نوشته شده توسط: Anonymous

این قانون اساسی تضمین کننده استمرار سلطه شوونیزم استعمار فارس است وبس!؟

نوشته شده توسط: Anonymous

ملت کورد امروز در کوردستان عراق تصمیم نهائی خود را گرفت ،، امروز در پیرمام مقر اصلی مسعود بارزانی در اقلیم کوردستان جلسەای با شرکت رهبران تمام احزاب کوردستان گرفتە شد برای مذاکرە و تشکیل حکومت عراق بعد از انتخابات اخیر در این جلسە تصمیم گرفتە شد کە ملت کورد و احزاب کورد بە صورت یک تیم واحد برای تشکیل حکومت عراق برای 4 سال آیندە شرکت کنند و بر تحقق تمام خواستەهای ملت کورد کە در قانون اساسی عراق چە در رابطە با بازگشت تمام سرزمینهائی کە کورد نشین هستند و هنوز تکلیف این سرزمینها روشن نشدە مثل کرکوک و خانقین و مندلی و بخشهای از استان نینوا موصل و چە در رابطە با فروش نفت و ادارەی منبع طبیعی سرزمینهای کوردستان توسط حکومت کوردستان ووو و همینطور با صراحت تأکید شدە کە ملت کورد بە هیچ وجە نخست وزیری نوری مالکی را برای بار سوم برای پست نخست وزیری تحمل نخواهند کرد ،،، و در نهایت در جلسەی تمام

احزاب کورد تصمیم گرفتە شدە است کە اگر تمام خواستەی ملت کورد این بار در چهار چوب عراقی دمکرات و فدرال و شراکت واقعی تأمین نشود ،، ملت کورد رفراندوم برای کشور مستقل کورد را بە اجرا در خواهد آورد ... و از همان جا کە کاملأ معلوم است مالکی بە این خواستە های ملت کورد تن نخواهد داد .. پس رفراندوم برای تشکیل کشور مستقل کورد قریب الوقوع است

http://rudaw.net/sorani/kurdistan/1705201420
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب همام تبریزی، فارس گرامی‌، اینکه از هر ده ۱۰ کلمه که از دهانتان جاری می‌‌شود، ۸ تای آنها عربی‌ است، تقصیر اعراب نیست، تقصیر زبان فارسی‌ با فقط ۳۰۰ تا فعل ساده است که قادر به واژه سازی نیست، هیچ عربی‌ مانع آن نشده که زبان فارسی‌ ناقص شما، از اسم و صفت و بلعکس، فعل ساده نسازد، این زبان فارسی‌ شما، وامدار زبان عربی‌ و ترکی است، این دو زبان، واژگان لازم را در رگ‌های این زبان سترون جاری ساختند تا از کم واژگی هلاک نشود، این زبان فارسی‌ تان را هر چه از واژگان عربی‌ و ترکی پاک کنید، بیشتر باید از واژگان هندی استفاده کنید و بیشتر این زبان فارسی‌ وارد آشفتگی زبانی‌ خواهد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" اولین پیامد منفی‌ نزدیکی‌ ایران با عربستان """ پاکستان از این فرصت استفاده کرده به ایرانی‌ نزدیک خواهد شد که عربستان بیلیون‌ها دلار هزینه کرده است تا این کشور را از نزدیکی‌ به ایران دور نگاه دارد، با نزدیکی‌ پاکستان به ایران، افغانستان نیز از تیر راس عربستان خارج خواهد شد از انجائیکه تاثیر گذاری عربستان بر امور افغانستان بواسطهٔ پاکستان کاهش خواهد یافت، عربستان وانمود خواهد کرد در حال عادی سازی روابط با رژیم فارس ایران است تا ژستی موقّر، دارای اعتماد به نفس منطقه‌ای و راهبردی از خود به نمایش بگذارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب امرالله ابراهیمی، آیا این حرکت ناجوانمردانه نیست که انسان از دربند بودن هم وطنش و رسانه ای که سعی می نماید یک فضای باز و دموکراتیک در اختیار هموطنانش بگذارد در جهت کسب آبرو برای سازمان مورد نظرش و مطرح نمودن خودش سوء استفاده نماید؟ آخر مرد معقول چه کسی بجز ساده لوحان هوادار مجاهدین باور میکند که بهزاد علی شاهی جاسوس رژیم و مزدور وزارت اطلاعات است؟ جنایت کاری حکومت اسلامی قبول، اما بعد از آنهمه بلاهایی که مجاهدین بیش از حکومت اسلامی به سر خودت و دیگران آوردند و شاهد و ناظرش بودی چطور غیرتت قبول کرد که برای مقابله و یا مبارزه با رژیم دوباره خودت را آلوده آنها کنی؟ مگر انسان مجبور است که حتمن و همیشه از خودش استقلال نداشته باشد و زیر پرچم یکی دیگرسینه بزند. حتی اگر به تجربه آن دیگری را شایسته برای آقا و یا خانم بالاسری خود نداند. برایت افسوس می خورم و امیدوارم که بجای این منفی بازی ها

و نقش بازی کردن ها اگر کاری از دستت ساخته است در جهت رهایی بهزاد علی شاهی انجام دهی تا هم برای خودت آبرویی کسب نمایی و هم از دوستانی و کمک به دیگران لذت برده باشی. و امیدوارم که از خر رجوی پیاده شوی و راه راست را در پیش بگیری.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب يوسف آذربايجان؛توّهمات برتری جویانه نژادی فارس برای امثال تو از نان شب هم واجب تر است و ضد«فارس» بودن علت وجوی امثال تو و یوسف عزیزی است. فراافکنی بظاهر مدرن شما تنها برای مالیدن شیره بر سر امثال خودتان بکار میآید! اما کدام«عرب»,دلاورمردان عرب خوزستان که با مقاومت خانه به خانه در کوچه‌های خرمشهردر مقابل ارتش متجاوز عربی عراق، رویاهای صدام را که برای رهبری جهان عرب در سر می‌پروراند تبدیل به کابوس کردند، خودشان صاحبخانه هستد و هیچ خطی برای جدا کردن آن‌ها از ما کشیده نشده است.اما اگر منظورتان از عرب ستیزی ،ستیز با "پان عربیسم انگلیسیِ"«خلق عرب»تجزیه طلب با چفیه و چوخه شیخ خزعلی مثل یوسف بنی طرف است که با پشتوانه نظری و سیاسی و مالی در خارج از ایران بر ضد منافع حیاتی ملت ایران که هدف سیاست راهبردی اش پیش برد طرح تجزيه‌ ایران است، بله من «عرب» ستیز هستم. اگر بحث یوسف عزیزی بر..

...سر نژاد است و «حقوق نود ساله اش» را از «فارس»طلب می کند، که کارنامه عربهای دیروزی خیلی خونین و هول آورتر است که خاک ایران را به توبره کشیدند.و اینجا ملت ایران است که حقوق ضایع شده ۱۴۰۰ ساله اش را از «عرب» که ازعربستان همان جایی که طایف جناب یوسف عزیزی آمده است طلب می کنند.به امروز نگاه کن،حکومت اسلامی، آش مسموم و در هم جوشی است که اعراب در طول قرنها برای ما طبخ کردند و تحليل استبداد دينی در قدرت سياسی، اسارت روحی ايرانيان و نابسامانی های گسترده و فروريزی اخلاق اجتماعی نمی تواند از نقد فرهنگ و ارزشهای تحمیلی عرب (اسلام) که ماهیت و زیربنای سیاستهای راهبردی و نظام برنامه ریزی فرهنگی جمهوری اسلامی را تشکیل میدهد جدا باشد که سهم بزرگی در ايجاد عقب افتادگی دارد. رهبر مملکت کله اش از فرهنگ سوقاتی اسلام عربستان سعودی آغشته است و از هر ده کلمه ای که از دهانش بیرون می آید هشت تای اش عربی است! و ميلياردها دلار از سرمايه كشور به جیب ملت عرب فلسطين ، ملت عرب لبنان و ملت عرب غزه ریخته باید شود. به گفته عدنان ابو عامر" استاد دانشگاه علوم سیاسی غزه که در گفتگو با روزنامه "دیلی تلگراف" چاپ انگلستان گفت: جمهوری اسلامی از سال 2006 ماهانه بین 13 تا 15 میلیون پوند به دولت "اسماعیل هنیه" کمک می کرده.اگر سر انگشتی حساب کنیم، از سال 2006 تا 2012 ( 2013 را هم در نظر نگیریم) میشود یک میلیارد و صد و هفتاد و شش میلیون پوند به حماس کمک مالی شده است. و در همان حال سهم بچه‌های دبستانی ملت ایران از ثروت گاز و نفت ، سوختن در آتش بخاری نفتی است!.سهم کارگر و تهیدستان زن و مرد و بچه پارسی‌زبان از این مواهب و فرصت‌هایی مادی چقدراست.؟
مساله مهم من هویت ملی یعنی ایرانی بودن و یک پارچگی ایران میراثی ملی دو هزار و چند صد ساله که متعلق به همه مردم ایران است و اگر این را بپذیریم هیچ چالشی نداریم .با تکیه به همین هویت ایرانی بودن بود که یعقوب لیث سیستانی به خلیفه عرب پیام داد یا ایران را مستقل میکنم و یا میمیرم و یاشکست می خورم و به نان و پیاز بسنده میکنم .با تکیه به همین هویت ایرانی بودن است که بابک آذربایجان را کانون استقلال طلبی ایرانیان در آذربایجان علیه تجاوز حکومت عرب کرد.با تکیه به همین هویت ایرانی بودن بود میرزا کوچک خان در نامه اش به لنین می نویسد. من و همکارانم در جنگلهای گیلان به ضد مظالم انگلیس توانستیم به نام آزادی ایران، پرچم سرخ مقاومت را برافرازیم. با تکیه به همین میراثی ملی بود که در انقلاب مشروطه وقتی کنسول روسیه به «ستارخان» پیشنهاد پناهندگی به روسیه را داد ستارخان در پاسخ گفت: جنرال کنسول ، من می‌خواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیاید من زیر بیرق بیگانه نروم.اما مشکل اامثال تو و یوسف بنی طرف سخنگوی خلق عرب ، نژادی و مسئله عرب و عجم است ونه ستمی که بر سر تمام ملت ایران آوار شده است.امثال تو و یوسف بنی طرف میخواهید به یمن جنایات حکومت اسلامی ندای تجزیه را سر بدهید و دغدغه شما نه حقوق زبانی اقوام ایرانی که نفی و تعرض به هویت و یک پارچگی ایران است!!.
نوشته شده توسط: Anonymous

"" ژئوپلتیک منطقه در نگاهی‌ به ایران و عربستان "" عربستان با تحولات منطقه هیچ نیازی به عادی سازی روابط با رژیم فارس ایران ندارد، در کوتاه مدت، عربستان چگونگی‌ خروج نیروهای ناتو از افغانستان و تاثیر آن بر تشدید ناا امنی‌ در شرق ایران را زیر نظر خواهد داشت، همچنین عربستان تحولات بعد از اعلام نتایج انتخابات عراق را زیر ذره بین گرفته و بر آورد نیروها بر علیه رژیم فارس ایران را در صورت ورود عراق به شرایط سوریه ارزیابی خواهد کرد، در بعد منطقه ای، سمت و سوی سیاست روسیه پیرامون انزوای ایران از بازار صادرات گاز و نفت را ارزیابی کرده، از شکست اقتصادی رژیم فارس ایران، بهترین استفاده را خواهد کرد، عربستان شاید ۱۹ میلیونی باشد ولی‌ در رقابت منطقه ای، دست بالا را نسبت به رژیم فارس ایران و جماعتی شاهنامه خوان دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یوسف عزیزی,«مقاله ای» چندی پیش در سایت اخبار روز با عنوان«نگاهی به حکومت های عرب، کرد، ترک از صفویه تا پهلوی» نوشته بودند. و به یک «پدیده زشت غیر علمی» اشاره میکند که بکار بردنواژه خوزستان بجای« واژه عربستان»دزدی و تقلب و بی شرفی فرهنگی!!.در همان چهار چوب سنگ وا کندن و دیالوگ بی پرده و بدون ملاحظه کاری یوسف عزیزی بنی طرف,بی شرفی فرهنگی - تاریخی,که البته این بی شرفی فرهنگی مسبوق به سابقه است، بی اعتنایی به حقایق روشن و مسلّم تاریخی ایران برای گردش چرخ کارخانهء ملت سازی مصنوعی است که به عرصه جعل و تحریف تاریخ کشیده شده است.تاریخ پیش روی ماست.بنا به داده ها و پژوهش های تاریخی که هم شرق شناسان روسی و هم امریکایی انجام داده اند این خطه قبل از اینکه پای اقوام مهاجم عرب به ایران برسد سرزمینی غیرعربی بوده است برای نمونه حک شدن واژه خوزستان تو کتیبه داریوش در نقش رستم و یا آثار...

.. تاریخی بجا مانده از کاخ اپادانا در شهر باستانی شوش مربوط به دوره ای که این شهر پایتخت سیاسی دولت هخامنشیان بود و بعد از ۲۶۰۰ سال هنوز این شهر نام تاریخی خودش را دارد. بر خلاف نوستالژیک های شیخ خزعلی علاقمندان به تجزیه خوزستان, این خطه یک هویت تمدنی و فرهنگی ایرانی دارد و قابل انکار و قابل حذف نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

من تمام این پیش نویس رو خوندم و از نظر من سند کامل وبسیار دقیقی هست برای دوره گذار و در واقع همه چیزرو در نظر گرفته.. من همینجا میگم که کاملا با این پیشنویس موافق هستم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی، شما مثل اینکه هنوز توانائی درک این نکته را، که چرا ترکها خود را با القاب کار، و یا شغل خود صدا میزنند را ، ندارید. در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، مثل ایتالیا و حتا آلمان مردمان، با پیشه و شغل خود صدا زده میشوند، مثلا نام خانوادگی نقاش، دانشمند و معمار نابغه ایتالیائی " لئوناردو داوینچی"، و یکی از روزنامه نگاران معروف ایتالیا که با خمینی فارس، نیز مصاحبه کرد، " اوریانا فالاچی" نام داشت، که کلمه "داوین" یا "داوار" چی، که یک پسوند ترکی است، یعنی کسی که کارش مالداری است. و کلمه " فالاچی، یا قالاچی، که هر دو پسوند ترکی هستند، که اولی، به معنای "فالگیر"، و دومی به معنای " قلعه ساز" معنا دارد. و یا فوتبالیست معروف آلمان " فرانس بکن باوئر" که بکن باوئر، به معنی حوزه ساز، و " شوماخر" به معنی کفش ساز، میباشد، پس ملاحظه میفرمائید، در بین بسیاری از ملل مختلف جهان، انتخاب نام شغل

برای خود امری طبیعی است. و این از نا آگاهی جنابعالی نشئت میگیرد، که، بدون آگاهی از وجه تسمیه شغلی خلقهای جهان، که با شغل خود نامیده میشوند، به ترکان خرده میگیری. آیا از نظر شما قوم و قبلیه فارس با چه نام شغلی شناخته میشوند؟ آیا همه تان شاهزاده هستید، که ما خبر نداریم؟ اگرقوم فارس همه شاهزاده هستند، پس پادشاهان و سلاطین ترک بیش از هزار سال در جغرافیای ایران چه کاره بوده اند؟ شما مثل اینکه از نظر آگاهی اجتماعی هنوز از قافله اطلاعات اجتماعی عقب افتاده اید. من نمی دانم که شما در عمرتان فیلمهای مشهور "وسترن" آمریکائی را دیده اید، یانه اگر ندیده اید، حد اقل برای یکبار هم که شده آن را ببینید، چون خوش تیب ترین هنرپیشه های معروف آمریکائی از "گیری گوری پک"، "چارز بروسنون"، گاری کوپر"، "ایسد وود"، تا "جان وین" و دهها هنرپیشه آمریکائی با افتخار تمام در فیلمهای " کابوئی" بازی میکنند. کلمه " کابوئی" بمعنای "چوپان گاو" است. پس از نظر شما کابوئی های آمریکا، که به گله داری گاو و گوسفند، و احشام مشغولند، و از نظر اسب سواری، چابکی، و زرنگی، و مردانگی، یکه تاز، و زبانزد عام خاص عالم اند، چوپانانی که خصلت آزادیخواهی، مردانگی، و دلیری شان، بخش بزرگی از فرهنگ، دنیای فیلمسازی، و رمان نویسان هالیوود را بخود مشغول داشته است، و نویسندگان بزرگی خصوصیات و طرز زندگی آنان را با رمانهای قطور به قلم کشیده اند، از نظر شما فرهنگشان از قوم فارس پائین است، و فقط قوم فارس فرهنگ دارد؟ عجب خرفهای خنده داری میزنید! دوست عزیز! دراین باره یک کمی مطالعه بکنید. تا ذهنتان باز شود.
نوشته شده توسط: Anonymous

در اروپا با امثال جناب کرمی‌ها چگونه رفتار میکنند که ایشون به این نتیجه رسیده اند که "" دمکراسی همان گوسفند سازی "" است؟ اینکه مهاجرت در اروپا شکست خورده است شاید با ورود جناب ناصر کرمی به این قاره وارد فاز جدید شده، شاید ایشون به این دلیل در شب تاریک نیز عینک دودی‌شان را بر نمیداشتند.

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

بحث جناب آقای مصطفی هجری، بسیار متین با پشتوانه، راسیونال، و تجزیه و تحلیل ایشان در شناخت ساختار نظام جمهوری اسلامی بسیار دقیق است. آینده نگری آن هم حساب شده است. من به پشتازان مردم کُرد در سیاست ورزی سامانهء ایران و نجات آن و بازیابی هویّت ایرانی بسیار امیدوارم. فقط باید مواظب باشند که در کنار چه کسانی و در چه ارگانی فعالیّت دارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" افاضات جناب کرمی در منگنهٔ تناقضات """ جناب کرمی میگویند که حقوق بشر پدیده‌ای تازه و مرتبط با بعد از جنگ دوم جهانی‌ است، "" پس این حقوق بشری کوروش کبیر کذا ئیتان که گوش آسمان را با آن کر کرده‌اید دیگر چه صیغه‌ای است؟ من گفتم " دمکراسی یک پروسه " است، بدون شک دمکراسی آتنی با دمکراسی امروزی فرق‌های فاحش دارد، آیا در جامعه آتن برده داری وجود نداشت؟ آق قیونلو یا قره قیونلو ربطی‌ به هویت کسی‌ ندارد، همچنانکه " فرشچیلر یا فرشچیان، دوچیلرdevechiler یا شتر داران "" دمیرچی، دمیرچیلر یا آهنگران " ربطی‌ به هویت کسی‌ ندارد که نماد "" صاحبان مشاغل "" است، دمکراسی امروز بدون "" قانون "" و "" حقوق بشر "" کشک است، و این کشک در بازار روستای فارسی‌ به وفور یافت می‌‌شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

از نظرات فرعی و شخصی که بگذریم در اینجا بحث بر سر یک فردی بنام آقای امرالله ابراهیمی است که خواسته تا از دربند بودن یک انسان به دلیل مشکل اقامتی و سوء استفاده از فضای باز و دموکراتیک این سایت، با کج روی و به بیراهه زنی برای سازمان مورد نظرش آبرو بخرد و متاسفانه مسئول و یا مسئولین رسانه هم در دام ایشان افتاده اند.
از طرف دیگر آقای کرمی بر اساس تجربه ای که از مجاهدین دارد عنوانی برای این مقاله اعتراضی خودش انتخاب نموده که دور از واقعیت است و قابل اثبات نیست. به نظرم تجربه آقای کرمی از آنجا سرچشمه می گیرد که بجز آن سه هزار نفری که در محبس مجاهدین در کمپ لیبرتی عراق گرفتار هستند و قابل تشخیص نیست که کدامشان واقعن می خواهند در آن سازمان بمانند و چه کسی به دنبال راه فرار می گردد بقیه کسانی که از این سازمان حمایت و هواداری کرده و می کنند از منابع مالی آنها استفاده نموده و یا جیره خوارشان هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

"ملت ایران " چقدر سخنگو دارد ؟ از رژِیم جنایتکار تا کسانی که بنام "اپوزیسوین " سخن پراکنی میکنند. در حالیکه درهر جامعه ای مردم یک نظر ندارند یعنی حتما همه با داشتن موشک بالیستیکی مخالف ویا موافق نیستند بلکه حتی در یک جامعه آزاد هم مردم هر کشور عقاید مختلف دارند. موشک بالستیکی رژیم هرچقدر هم گنده وبزرگ وخطرناک باشد خطرناک تر از دویست بمب اتمی اسرائیلی ها نیست که با آن به باج خواهی منطقه ای وحتی جهانی میپردازد و پان صهیونسیم جهانی گونه ای است که اگر کوچکترین حرفی هم در اینباره بزند مانند برنده جایزه نوبل در آلمان گراس مورد تهاجم ویکشبه از افتخار ملت آلمان به یک نازی سابق مبدل میشود.با موشکهای بالستیکی هم نمیتوان جلوی جنبش های ا جتماعی وا نقلاب و سرنگونی رژیم را گرفت همانطور که موشک ها نه جلوی فروپاشی شوروی را گرفت ونه ابدا واقعا این موشک ها خطری برا ی جنبش های اجتماعی باشند

بزرگنمایی از ببرهای کاغذی دیکتاتور تاکتیک های کشورهای قدرت مند متجاوز است انها درباره صدام حسین هم میگفتند و مینوشتند که"چهارمین ارتش قدرتمند جهان "است . حکومت شاه هم نشان داد میتوان تا دندان مسلح بود، میتوان در منطقه پاسدار منطقه را نقش آنرا بازی کرد ولی زمانی که دربین مردم خود وجه ای نداشته باشی با یک مقدار شل شدن شکنجه وشلاق و حمایت خارجی دیکتاتور شاه شاهان به تاریخ پیوست .نتیجه اینکه با این موشکها حتی اگر واقعی هم باشد رژیم از دست مردم ایران خلاص نمیشود.
البته میتواند بزرگنمایی موشکی رژیم ، رژیم را خوش آ ید تا ببرکاغذی باشد و خود را هی پیش ملت "بزرگ"جلوه دهد ومیتوان خطر "پان اسلامیسم " رژیم را بزرگ کرد تا به جیب استعمار ورژیم هردو ریخت که هردو در جهت جنگ وجنگ طلبی هستند ولی آنچه که دیده شده است این کشورهای غربی واسرائیل بوده اند که به صراحت در روز روشن به کشورهای مستقل بر خلاف تمامی قوانین بین المللی حمله کرده اند چون موشک دارند، بمب اتمی دارند وزور دارند وزور میگویند ! این است که ببر کاغذی رژیم را بزرگ کردن تا به تحریک جنگ پرداختن تنها کار کسانی است که در خط جنگ طلبی حرکت میکنند وگرنه بازی "خطر "بمب هسته ای رژیم و "موشکهای بالستیکی "دیگر بازی شناخته شده ای است که رسانه های غربی برا ی بزرگنمایی رژیم انجام میدهند تا با این بزرگنمایی سیاست تجاوزکارانه وبا ج گیری از یکدیگر خودرا توجیه کنند و رژیم هم البته باد درغبغب ببینید که من چقدر "قدرتمند "هستم و بعضی از حضرات هم در همان ساز میدمند که بازی قدرتهای بزرگ ورژیم است ! علاوه بر این در روی میز با یکدیگر میجنگند در زیر میز با یکدیگر توافق میکنند !عراق ، افغانستان و مذاکرات ژنو این ها بازی قدرت است برای بده وبستان وبخشی از سیاستهای جنگ طلبانه ، بخشی ایجادو حشت برای فروش سلاح به شیوخ عرب در مقدارهای میلیاردی ، بخشی برای انحراف افکار از مساله اسرائیل وفلسطین و دشمن سازی برای از بدر بردن اسرائیل ومساله فلسطینی ها درمنطقه و..... دام های خبری وتبلیغاتی را ما ها نمتیوانیم جلوگیری کنیم ولی میتونیم در بازی آنها شرکت نکنیم برعکس به آنها بگوییم احمق خودتان هستید ! مردم ما یک جنگ دارند و آنهم جنگ برای آزادی وعدالت ا جتماعی این هم با رژیم ایران وبعد هم هرکس که بخواهد بر سر این دو مساله یعنی آ زادی وعدالت اجتماعی مانع ایجاد کند دشمن مردم است با هر لباسی ! یا بنام "دمکراسی "دروغین که بخواهد مانند سوریه سوار خواسته های مردمی شوند وبعد تروریستهای خود را وارد کنند و جنگ ارتجاعی در سوریه را به مردم و جنبش آنها تحمیل کنند که از راه درست خارج شود ، یا بخواهد برای پیش برد برنامه های خود با رژیم جنایت اسلامی کنا ربیاید ویا اینکه بخواهد به بهانه " دمکراسی وحقوق بشر " وارد جنگ بشود و نیروهای در آب نمک خوابانده خود را به مردم وجنبش آزادی خواهی آنها تحمیل کند . البته همیشه کسانی هستند که خط این را به خیال خود میروند که از "تضادها " استفاده کنند ولی اولا برای این کار باید بازیگر قدرت مند بود و برای بازیگری قدرتمند برای استفاده از تضادهای درون ارتجاع و قدرتهای متجاوز باید قدرت مردم را به عنوا ن اپوزیسیون داشت وگرنه موضع به نفع وهمراهی تاکتیکی با یک جناح از درگیریهای بالا ها بدون کارت قدرت مردمی یعنی ابزار شدن این یا آن !
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به اقایان ....Yenilik...........آقای ینلیک اینکه مردمان تُرک تبار هویّت خود را در نمایِ رنگِ گوسفندانِ خود سفید گوسفندان (آق قیو نلو) و سیاه گوسفندان(قراقیونلو) نامگذاری کردند، نشانه از حیوان دوستی آنهاست و نشان از یکسان سازی حقوقی و حق حیات بین انسان و حیوان است. اینکه صفویان نسل گذشتهءِ تُرک در آذرابادگان ایران شکل و شمایل یک گوسفند را در پرچم قومی خود انتخاب کردند، بازهم نشان از وفاداری آنها به گوسفندان هست،

بنا بر این توهین به گوسفندان توهین به گروهی از انسانهاست که آنرا نمادِ هویّتی و سیاسی خود انتخاب کرده اند. آقای ینلیک!. شما تا این میزان از بی اطلاعی تشریف دارید که فاصلهءِ زمانی و تفاوت بین دمکراسی و قوانین حقوق بشر را نمیدانید ؟!. دمکراسی از 500 سال قبل از میلاد و حقوق بشر بعد از جنگ دوّم جهانی است. یعنی نزدیک 2500 سال تفاوت در فرهنگ شما رقمی نیست ؟ از این گذشته فرهنگِ بعضی از اقوام در جهان شرق با دمکراسی و حقوق بشر سازگار نیست در تضاد کامل هست // در دنیای حیوانات فقط قانون فیزیکی زور و و قوی بودن و از بین بردن حاکم است، حال ببینیم، که نام کدام قوم و قبیله و نژاد به معنی و مفهوم "زورمند و قوی " هست و در پرچم کدام قوم خون و خشونت هست که بویی از دمکراسی و حقوق بشر نبرده است.// قانونمندی و اصولأ بکار گیری واژهء حقوق، و یکسان حقوقی محصول عصر مدرنیته و روشنگری جوامع پیشرفته و متمدن است که بعضی از مردمان و فرهنگ آنها با مدرنیته و تمدن تا ابد سازگار نخواهد بود. یکسانی حقوقی باعث انحلال قدرت و وجود آنهاست.
نوشته شده توسط: تبریزی

گردانندگان (کنگره ملیت های ایران فدرال) بهتر بود نام خود را (کنگره ناسیونالیست های ایران) می گذاشتند! خودگردانی مردمی (فدرالیسم دموکراتیک) کوچکترین پیوندی با ملیت و قومیت و نژاد و تبار و زبان و اتنیک و ..... ندارد! برای نمونه پنجاه استان آمریکا از دیوارکشی به گرداگرد پنجاه نژاد و تبار و ملیت و قومیت برپا نشده اند! و در کشورهای دیگری مانند آلمان و چین و فیلیپین و مکزیک و ..... که با روش فدرالی گردانده می شوند ملیت و قومیت هیچ جایگاهی در فدرالیسم آن کشورها ندارند! در این باره به نوشتار نوشته شده در لینک زیر نگاه کنید:

http://iranglobal.info/node/16877
نوشته شده توسط: تبریزی

گزارش نقص فنی - دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، یادداشت شماره 30241 و شماره 30242 که پشت سر هم آمده اند تکراری هستند و یکی از این دو باید پاک شوند! با سپاس – تبریزی