Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یزدانی هنوز هم از طرف شما جوابی برای سوال خود نمیبینم. سوال < اکثراعضای هیت موسس پارلمان در تبعید مثل آقایان صمد فرتاش، عبدالله امیر هاشمی، قروی، فریدون پروزنیا، ائلدار قرده داغلی، احمد اوبالی، ممد مشتاق و ستار سوکین اعضای سابق اداره هیت مرکزی داک بودند که هر روز مثل کودک بر سرهم میکوبیدند تا اینکه آن تشکل را بخاطر بی سوادی سیاسی و بازی کودکانه به نابودی کشیدند. حالا این اشخاص چطور میخواهند مسئولیت کاری ده برابر سنگینتر از آن را بدوش بکشند؟ آیا جوابی برای گفتن داری یا اینکه چنان مشغول مباحث مدارک افتخاری خود هستین که به حرف حسابی وقت گیر نمیارین. اگر ریگی در کفش ندارید جواب خواهید داد

https://www.youtube.com/watch?v=aacPSB8p41s
آقای یزدانی اگر فرصت گیر آوردید لطفا به لینک مذکور گوش دهید
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یزدانی لطفا موضوع را زیاد کش ندهید. با این شیوه که شما در دانمارک دور هم جمع شده بودید هیچ صلاحیتی برای تشکیل پارلمان دائمی یا موقتی حتی تشکیل گروهی آماده کننده به براین کار نداشته و ندارید. این کار شما فاقد هر گونه اخلاق و خقوق اجتمائی بوده. من زیاد به جزئیاتش نمیروم واگر گمان می کردید که حرکت آذربایجان یک شهر علیل ها و غیره است سخت اشتباه کرده اید. اقلا به تیتلتان , پرفسور افتخاری دنشگاه باکو , احترام بگذارید. هم سخنرانی و هم نوشته تان در اینجا واقعا از شان یک آدم باسواد دور است.در ضمن از آقای فریدون پرویزنیا یک صحبت تلفونی به بیرون درز کرده است, واقعا شرم آور است. فکر میکنم آقای پرویزنیا برای همیشه رسوا شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آذربایجان جنوبی یعنی چی؟ بالای ارس تا زمان جنگ اول جهانی که عثمانی اشغالگر تغییر نام داد آران بود . از این گذشته تکلیف آذری هایی که الآن در سرتاسر ایران پخش چه میشود؟ یا غیر آذری هایی که ساکن آذربایجانند؟ اصلا تکلیف دیگر مردم ایران چه میشود؟ هر کس که زبان و لهجه ی متفاوت دارد باید پارلمان در تبعید و احتمالا دولت در تبعید تشکیل دهند؟ لابد بعد هم بر سر حد و مرز سرزمین خود با یکدیگر درگیر میشوند. رژیم از این اختلافات استفاده میکند و به کار خود ادامه میدهد با سپاس برای چاپ این مطلب

نوشته شده توسط: Anonymous

یاتیبسان اویان داغلار/
زنجیرلری قیردی کوللار/
ائلیم آیاغینداکی زنجیری/
قافاسینا اؤزو باغلار/
[آی کوهستان!بخوابی!بیدارشو! بازوان زنجیر را پاره کرد-مردم من، زنجیر پاهایش را -بر خرد خویش می بندد]

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یزدانی 1- شما نوشته اید که: <ملت آزربایجان با خواست تشکیل پارلمان و دولت ملی خویش به ملت سیاسی تبدیل گردیده است> می تونید برای من مشخص کنید که ملت آذربایجان کجا و در کدام جمع و یا در کدام نظرخواهی خواست تشکیل پارلمان و دولت ملی را مطرح کرده اند؟ 2- شما نوشته اید: <26نفر از فعالین سیاسی – ملی به این جلسه دعوت شده اند>. می تونید برای من آذربایجانی مشخص کنید که این 26 نفر را چه کسی به جلسه کپنهاک دعوت کرده بود؟ تا آنجایی که من مطلع هستم، ملت آذربایجان چنین مامورتی به کسی نداده است. چه کسی این ماموریت را به دعوت کننده داده است؟ 3- نوشته اید: <کسانیکه با همدیگر قهر بودند و حتی حاضر به دیدن صورت یکدیگر نبودند، به یکجا جمع شده وپس از آشتی با همدیگر به دیالوق مشترک پرداختند.> من هم خوشحالم که کسانی که تا دیروز چشم دیدن همدیگر را نداشتند و هر روز در رسانه های هزاران ناسزا و اتهام نثار هم

می کردند، عرض یک روز همه با هم آشتی کردند و شدند رفیق جان جانی. ولی در تعجبم از این آشتی ناگهانی و سریع! راستی چه نیرویی باعث این آشتی سریع السیر شد؟ عشق به آذربایجان و مردم آن؟ چرا این عشق سالها تاثیر نداشت و یک شبه تاثیر گذاشت؟ عجیبتر اینکه به نوشته شما این عده فقط پس از چند ساعت مذاکرده به یک بیانیه مشترک و اعلام تشکیل پارلمان دست یافتند. واقعا که این از عجایب روزگار است و باید آن را به عجایب هفتگانه اضافه کرد. 4- نوشته اید: <رای رسمی شدن پارلامنت و گذارآن از اشتاتوس موقتی به اشتاتوس قطعی یک هیات کار 9 نفره برای دو ماه انتخاب شد و قرار بر این شد که این هیات کار در مدت 2 ماه برای تشکیل یک نشست بزرگ..> آیا یک پارلمان می تواند عرض دو ماه با مراجعه به چند تشکل خارج نشین، از حالت موقت خارج شده و رسمیت بیابد؟ مگر این 26 نفر می خواهند یک پارلمان ولایتی برای مردم درست کنند و ولی امر ملت آذربایجان بشوند؟ 5- نوشته اید: <شرایط فعلی مهاجرت ایجاب میکند که تقدم و برتری به ماهیت و مضمون پارلامنت داده شود و نه به شکل تشکیل آن.> البته من تشکیل پارلمان در تبعید را با پارلمانهای کشورهای غربی مقایسه نمی کنم ولی آیا ابتدایی ترین اصول دمکراسی حکم نمی کند که حتی در خارج هم ایده تشکیل پارلمان در رسانه ها مطرح شود و حول آن بحث صورت گیرد و از عموم تشکلها و از عموم آذربایجانیها خواسته شود که در آن شرکت کنند و انتخاباتی مثلا از طریق اینترنت صورت گیرد و پس از آن پارلمان تشکیل شود؟ شما خودتان حساب کرده و نتیجه گرفته اید که: < 100-150 نفر آکتیو> آذربایجانی در خارج داریم. صرفنظر از اینکه من با این حساب شما موافق باشم یا مخالف، سوال من این است که چرا به همین 100-150 نفر هم مراجعه نشده است؟ در ثانی شما بیایید و لطف کنید و به دعوت کنندگان پارلمان دانمارک بگویید که یک دعوت عمومی از کلیه آذربایجانیها بکنند و بعد بگذارند که 50 نفر در آن شرکت کنند، نه اینکه به 26 نفر بگویند که بیایید در دانمارک جمع شوید و اعلام پارلمان بکنید. **** آقای یزدانی، چندی پیش آقای بابک آزاد پس از انتشار خبر تشکیل پارلمان موقتی که شما هم عضو آن هستید، مطلبی منتشر کرده و به دفاع جانانه ای از تشکیل پارلمان پرداختند. زیر آن مطلب، من کامنتی نوشته و چند سوال از ایشان کردم که همه بی جواب ماندند. من ازن کامنت را در اینجا می آورم و امیدوارم شما که عضو موسس این پارلمان هستید به این سوالات من جواب بدهید: آقای بابک آزاد شما از انتخابات آزاد صحبت می کنید. آیا این پارلمان در انتخاباتی آزاد، حداقل در خارج از کشور تشکیل شده یا اینکه، آنطور که از ظواهر امر پیداست، چند نفر یک جوری دور هم جمع شده اند و خود را پارلمان نامیده اند و از این چند نفر هم، چند نفر را برای اداره امورات خود انتخاب کرده اند؟ پاهرا شما امیدوارید که این پارلمان در آینده، در اثر حمایت اکثریت آذربایجانی ها، به عنوان نمایندگان واقعی مردم آذربایجان شناخته شوند، چطور می توان این امید را داشت زمانی که حتی آذربایجانیهای خارج نشین هم تا به حال آنها را به رسمیت نشناخته اند؟ آیا نمی توان تصور کرد که این چند نفر که هرکدام از یکی از گروهها آمده اند، جبهه ای درست کرده اند که نام پرطمطراق <پارلمان در تبعید> را به خود داده اند؟ یک سوال هم برای من پیش آمده و آن اینکه چرا این عده به جای اینکه به مردم آذربایجان نامه سرگشاده بنویسند و یا برای عموم مردم ایران یا دنیا نامه بنویسند و تشکیل تشکل خود را اعلام کنند، به روزنامه مساوات نامه نوشته اند؟ اساسا این روزنامه مساوات در کدام کشور منتشر می شود و ربط آن به مردم آذربایجان چیست؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناققال جمیل
بنده هیچوقت این ادعا را نکردم که تنها کسی هستم با مدرک دانشگاهی. من فقط از عکس العمل بعضی ار کامنت نویسان که شروع به تمسخر بنده و تیتردانشگاهیم گردیدند تعجب کردم و آنرا نشانه عقده های روانی آنها دانستم. با بخش اول نامه تان یعنی دانش نظری و دانش عملی در عالم سیاست صد در صد راضی هستم. من بطوریکه نوشتم عضو هیچ تشکیلات سیاسی نیستم . اما این بدان معنا نیست که آدم سیاسی نیستم وهیچ وقت عضو یک تشکیلات سیاسی نخواهم شد. اگر به مصاحبه بنده توجه کنید از انتخاب یک گروه کار 9 نفری صحبت میکنم که برای تشکیل پارلامنت رسمی به تشکیلاتهای سیاسی – ملی، خانمها و همچنین شخصیت های فعال وشناخته شده ی ملی آزربایجان مراجعت خواهند کرد. بنده علیرغم اصرار دوستان برای عضو بودن در میان این گروه 9 نفری از بعهده گرفتن اینچنین مسئولیتی خودداری کردم و آنرا کار دوستان باتجربه در مسائل تشکیلاتی که

که همان 9 نفر میباشند دانستم. اما بخش دوم کامنت تان را بخش پولمیک تلقی میکنم. بنده به تنهائی بفکر ایجاد پارلمان برای مردم آذربایجان نشدم و نیستم. این فکر مدتهاست در میان اکثریت مطلق طبقه سیاسی آکتیو مهاجر آزربایحانی وجود داشته که بعد از سالیان دراز بالاخره در آستانه عملی شدن میباشد . بله من با همه انتقاداتی که به دموکراسی غربی دارم آنرا قبول دارم. من نمیدانم شما از کدام پشت پرده صحبت میکنید، از کدام پچ پچ ها و از کدام پنهانکاریها و امر بمعروف و نهی از منکرها . شما اگر فعال سیاسی- ملی آزربایجانی هستید بفرمائید اسم و هویت واقعی خویش را بنویسید تا شما را به نشست آینده برای تشکیل پارلامنت دعوت کنیم. در ضمن در دموکراتیک ترین کشورهای غربی یعنی همان کشور آلمان نیز پنهانکاری و کشمکش بر سر اختیارات پارلامنت و دولت وجود دارد. مثلا بخش امنیت ملی، کنترل کار سازمانهای امنیتی کشور و دفاع ملی بطور تقریبا کامل در اختیار دولت میباشد. دولت آلمان برای فروش اسلحه به کشورهای دیگر نمیاید از پارلامنت اجازه بگیرد. این نوع مشگلات سبب اعتراضات بعضی از احزاب ونمایندگان مجلس میشود.
نوشته شده توسط: Anonymous

من تعجب می کنم که چرا همه به جای اینکه به مواضع آقای یزدانی توجه و آن را نقد کنند، چسبیده اند به اینکه آیا او پروفسور است یا نه! بیایید آنچیزی را که خودش در مورد خودش می گوید قبول کنید و بپردازید به مطالبی که نوشته است. او خودش نوشته که از 1996 پروفسور افتخاری یکی از دانشگاههای باکوست. http://profyazdani.wordpress.com/

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دوستان گر امي/ مقاله را آقاي يزد اني بدون عكس به ادرس سايت ارسال نمود، نامشان را به گوگول دادم، تا عكسي از ايشان بيابم كه متوجه تيتل پرفسور دكتر شده و اين عنوان به جلوي نامشان اضافه كردم ، بنابراين به موضوع مصاحبه توجه شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یزدانی, واقعا پروفسور هستید؟ در آلمان معمولا کسی که پروفسور میشود , اقلاا 10-20 مقالات علمی باید بنویسد و منتشر کند, کنفرانسهای علمی متعددی باید بدهد. لطفا یکی از این کارهایتان را بما سراغ بدهید(لینکش را بنویسید)

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب Azadliq کشور آلمان، نه یک وزیر امور خارجه سابق، بلکه دارای وزیران سابق است. گیدو وستر وئله، فقط یکی از وزیران امور خارجه سابق آلمان محسوب میشود. جنابعالی در فهرست وزیران امور خارجه سابق آلمان عنایت بفرمائید، ملتفت خواهید شد که " یوشکا فبشیر"، نیز یکی از وزرای امور خارجه سابق دولت آلمان بود، که در کلاس دهم دبیرستان، ترک تحصیل کرد. و فاقد مدرک تحصیلی پایان دوران دبیرستان میباشد. لطفا سعی کنید، تنها به قاضی نروید، و بدون مطالعه بدیگران تهمت دروغگو نزنید. اول مطالعه بکنید، بعد اظهار نظر بفرمائید. با تشکر.

نوشته شده توسط: Anonymous

ضمن تشکر از پاسخ تان ، جناب آقای دکتر یزدانی ، سرور گرامی , اگر درست فهمیده باشم ، شما برای چاپ مجدد این فرهنگ حداقل ١٠٠٠٠یورو نیاز دارید،بی مهری ها را هم به حق فرمودید ، اما این را مطمين باشید که به خصوص در میان نسل جوان ملتمان هستند بسیاری که قلب شان عاشقانه برای آزربایجان می تپد ، درست است که پولدار نیستیم اما مختصر بضاعتی داریم ، اگر ٢٠٠ آذربایجانی در آلمان واطریش نفری ٥٠ یورو بگذارند این حداقل تامین میگردد، من به سهم خودم حاضرم اولین نفر باشم و بعد ازچاپ هم حداقل دو جلد آن را می خرم ،جناب یزدانی اگر وبسایت یا فیس بوک جهت ارتباط دارید لطفا بفرمایید. متشکرم

نوشته شده توسط: Anonymous

جهت اطلاع بعضی از دوستان , به خصوص کسانی که اطلاعات دروغ به مردم میدهند , وزیر خارجه قبلی آلمان آقای گیدو وستروله ایشان دارای مدرک دکترأی حقوق Dr.Jur. از دانشگاه هاگن در سال ١٩٩٤ میباشد .سیستم آموزشی در آلمان به گونه ای است که اگر شما به هر دلیلی دبیرستان Gymnasium را ترک بکنید , مدارس دیگری Real Schule هستند که شما قادر به تحصیل در آنها و اخذ دیپلم و در نهایت ورود به دانشگاه هستید , آقای وستروله وزیر خارجه قبلی آلمان در سال ١٩٨٠ در دبیرستانی در شهر بن Ernst-Moritz-Arndt-Gymnasium موفق به اخذ دیپلم Abitur می گردند .
لطفا به خاطر حسادت نسبت به یک شخصیت علمی و مبارز آذربایجانی , اطلاعات خلاف واقع به مردم ندهید

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آقای احمد امید یزدانی گرامی، تاکنون هیچ کامنتی از شما توسط مسئولین سایت سانسور نشده است. لطف کنید کامنت نرسیده خودتان را دوباره ارسال کنید. با احترام.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یزدانی! شما میگوئید، که نظرات دیگران نسبت به شما، نشات گرفته از عقده های ناکام ماندن در گرفتن مدرک دانشگاهی است. عرض بمحضرت من خیلی از آذربایجانی ها را میشنام که در رشته های مختلف از دانشگاه های اروپا و آمریکا فارغ التحصیل شده اند، و مثل شما صاحب مدارک دانشگاهی هستند. یک نکته راه خواستم بمحضرتان عرض کنم، که در عالم سیاست دو نوع آگاهی سیاسی و یا بهتر بگوئیم دانش سیاسی وجود دارد. یکی دانش نظری و یا تئوری سیاسی که در دانشگاه تدریس میشود(ادبیات سیاسی) یعنی دانشجو بی آنکه در جلسه سیاسی شرکت کند، از روی کتاب متد و فونکسیون سیستم سیاسی، و یا پارلامنتارسیم سیاسی، متد مقایسه ای پارلامنتارسیم، و همچنین روند سیاست جهانی( انتر ناسیونال پولیتک) را می آموزد، و میتواند در یکی از این سه بخش رشته علوم سیاسی، فارق التحصیل شود، که در اینصورت بوی مدرک دانشگاهی "پولوتولوق" اهدا میشود. و چنین افرادی

میتوانند در حوزه موسسات مختلف اجتماعی، سیاسی، و یا دانشگاهها، بدون اینکه با (رئال پولیتیک) و سیاست عملی، سر و کاری داشته باشند، و یا عضو حزب و یا جریان سیاسی باشند، بعنوان "پولوتولوق "کار بکنند. اما نکته دیگری که میخواستم بمحضرتان عرض کنم (تجربه و یا کار عملی) در عالم سیاست یکی از ارکان مهم آن است. برای مثال در این خصوص میتوان وزیر امور خارجه سابق آلمان را مثال زد که نه تنها تحصیلات دانشگاهی نداشت، بلکه حتا پایان نامه دوره دبیرستان را نیز نداشت، و در کلاس دهم دبیرستان ترک تحصیل کرد. شما در اول صحبتهایتان فرمودید که عضو هیچ حزب و تشکیلاتی نبوده اید، و بصورت منفرد تشریف دارید. شما که تابحال هیچ تجربه حزبی، تشکیلاتی عملی ندارید، چگونه یکمرتبه بفکر ایجاد پارلمان برای مردم آذربایجان هستید؟ آیا شما که در مرز بازنشستگی تشریف دارید، هیچ از خودتان پرسیده اید، بهتر است این کار را به اشخاص سیاسی مجرب، و نیروی جوان واگذار نمود؟ شما که بقول خودتان علم سیاست خوانده اید، و به دمکراسی غربی باور دارید! پس چرا همه چیز پشت پرده میماند؟ آیا مفهوم دمکراسی پنهان کاریست؟ آیا میشود با امر و نهی بدیگران، و با پچ پچ، و پنهانکاری برای مردم پارلمان درست کرد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

وقتي اعراب مسلمان به ايران به طمع غارت اين سرزمين و دست درازي به كودكان و زنان براي تجاوز و فروختن آنان در بازارهاي برده فروشي اسلامي حمله كردند با مطرح كردن اينكه در قرآن شان تمام دانشهاي در همه زمانها وجود دارد (البته بيشتر در مورد شكم و خصوصا دانش زير شكمشان،دانش كشتار ،غارت و مثله كردن انسانها) بدين طريق تمامي كتابخانه ها و كتابهاي ايرانيان را آتش زدند و بعبارتي مردم ايران را در نسلهاي متوالي از تاريخ و دانش كشورشان تهي و انسانهاي بي متحواي امروزي را كه براي مردگان متجاوزان و نابود كننده ي تاريخ و تمدن سرزمينش گرانبهاترين مقبره ها را از سيم و زر درست كرده اند و هر ساله ميليونها نفر از آنها براي زيارت مقبره ي آن تازيان ميروند را بوجود آورده اند. مردمي كه با چندين قرن انتقال خوي و خصلت وحوش باديه نشين به ذهنشان خوي و خصلت آنها را نيز پيدا كرده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

هموطن گرامی آقای آزادلیق،
با سلام بخدمت شما، بلی درست میفرمائید اولین فرهنگ آلمانی- آزربایجانی که با الفبای لاتین توسط بنده به تحریر درآمد در سال 2004 بود. تیراژ این فرهنگ 500 جلد بود و در حدود 8 سال طول کشید تا فروخته شود. دومین چاپ با 5000 لغات تازه در سال 20012 بود که بعلت نبودن امکانات مالی با تیراژ بسیار کم انتشار یافت و بفروش رسید . دوست عزیز نمیدانم مطلع هستید یا نه هزینه چاپ کتابها را باید خود نویسنده به عهده بگیرد. مثلا برای چاپ 500 جلد کتاب با این حجم کلفت و کیفیت خوب در حدود ده هزار اویرو لازم است که نویسنده باید از جیب خودش سرمایه گذاری بکند. هشت تا ده سال لازم است که پول سرمایه گذاشته شده با سود کم و یا حتی ضرر دوباره به سرمایه گذار برگردد. بنده میخواستم این کتاب را توسط دوستان در ایران به چاپ برسانم که سازمان ارشاد از دادن جواز چاپ ممانعت بعمل آورد. مسئولین فرهنگی کشور

آزربایجان هم که به فکر این چنین کارهائی نیستند. انتشارات مختلف هم در فکر پول در آوردن فوری هستند. کرم داران ما نیز درم ندارند و درم داران ما نیز از چنین کارهائی پرهیز میکنند. نتیجه این میشود که شما میبینید. خلاصه کلام این کتاب فروخته شده و فعلا در بازار موجود نیست. برای شما آرزوی موفقیت میکنم. درضمن نمیدانم به چه علتی کامنتهای من که هیج توهین و تحقیری در متن آنها نیست از طرف مسئولین ایران گلوبال سانسور میشوند. امیدوارم این جواب نیز قربانی شمشیر داموکلوس سانسور نشود .
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دوست عزیزم جناب ابوالفضل محققی گرامی / شما با همان قلم احساساتی خود در گذشته مانده اید.کشوری که به قول شما مسئله اش سواد آموزی بود؛ با تصمیم مسکو در آن کودتای سوسیالیستی انجام گرفت و بعد غرب هم از این اشتباه شوروی ها از خوشحالی در پوستش نمی گنجید...غرب دست به کار شد و عقب مانده ترین لایه های اجتماعی اسلام گرای افغانی را به پیشرفت تر ین سلاح های جهان از جمله استنیگر مجهز ساخت و انان را به جان سربازان ارتش سرخ انداخت..اما در یک نکته با شما کاملا موافقم ؛ زمانی که نحیب الله عاجزانه از مخالفین خود خواست که بیایند و قدرت را مسالمت آمیز از حزب دمکراتیک افغانستان تحویل بگیرند و به همین خاطر 3ماه پست وزورات دفاع را برای احمد شاه

برای احمد شاه مسعود خالی گذاشته بود... ولی غربی ها آشکارا به دنبال انتقامگیری از کمونیستها و شوروی ها بودند .نتیجه آن شد که انتقال قدرت مسا لمت آمیز صورت نگرفت ؛مجاهدین تا دندان مسلح وارد کابل شدند چند سال با هم جنگید ند و سپس افغانها از دست انان خسته و مانده شدند(معروف است که افغانها می گفتند : هفت خر منظور 7 حزب اسلام گرا را بگیرید و همان گاو منظور نجیب الله را به ما برگردانید) و طالبان به کمک پاکستان و حمایت غرب کشور را در اختیار گرفت ؛ 11 سپتامبر شد ؛ بوش به افغانستان حمله کرد ؛ کرزای را سرکار گذاشت .. اوباما آنجا را تخلیه کرد و کرزای حاضر به ادامه همکاری با نا تو نشد . هنوز آینده افغانستان نا معلوم است . بیچاره مردم افغان که قربانی بلند پروازی ها و قدرت نمایی های شرق وغرب شدند .
نوشته شده توسط: Anonymous

حتا خارج نشینان خوش نشین که از برکات دموکراسی کشورهای میزبان برخوردرارند در قرن بیست و یکم ، تهیدستانی هستیند که سعی دارند با همان فرهنگ دروغ و حیله وپایمالی حق و حقوق دیگران با"زرنگی" ، عریانی خود را با لباس مندرس و پوسیده گذشتگان بپوشانند. حال چگونه باید 75.میلیون که 3/2ش در 35 سال گذشته متولد شده و در همان فرهنگ اسلامی دروغ و تجاوز و دزدی وپایمالی حق و حقوق دیگران ....رشد کرده را میتوان وادار کرد تا خود را با واقع بینی و کرامت انسانی تطبیق دهند . هر چند نویسندگی هم مهارت و توانائی میخواهد ولی ایکاش عمل کردن هم باندازه مقاله نوشتن آسان بود و امکان ارائه روش برای عمل هم ممکن میبود.

نوشته شده توسط: Anonymous

با امید اینکه تمام کنشگران سیاسی بآورمند به تمامیت ارضی ایران ، منشور حقوق بشر و سکولار دموکراسی، چون دو مهمان عالی قدر شما با توجه به مشترکاتی که مورد پذیرش هر عقل سلیمی که ایران برایش مطرح است بتوانند با توجه به دشمن مشترک برای رسیدن بهدف و انحلال رژیم آخوندی توان همکاری را داشته باشند تا بتوانند برای پشتیبانی از مبارزان درون مرز تدارکات لازم را تهیه فرمایند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اینگونه پرسشها و عنوانهای راسیستی و تحریک آمیر ،خود نشانه نادانی و فریب برای پوپولیسم میان پان ترکهاست . همچنین موذیانه ، غرض آلود و راه انداختن بحث های زرگری فریب دهنده ، مثل همیشه ...........

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام و عرض ارادت خدمت جناب آقای دکتر امید یزدانی , اولا از شما خواهش می کنم به حرفهای سراسر نیش و کنایه بعضی از افراد به هیچ عنوان اعتنا نفرمایید , اینها هیچ دشمنی و عقده شخصی بر علیه شما ندارند ، هر چه هست و اینجا میبینید دشمنی وعداوت و عقده بر علیه ملت آذربایجان است و بس ، خواهشی دیگر از شما داشتم و آن اینکه شما مولف لغتنامه آلمانی به آذربایجانی هستید که در سال ٢٠٠٤چاپ گردید, , متاسفانه من هر چه در اینترنت جستجو کردم برای خرید موفق نشدم ، خواهشمندم بفرمایید چگونه میتوان آن را تهیه کرد ، متشکرم ،

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

از حقوق زندانی سیاسی و اسیر- هرکس میخواهد باشد؛ هر نظر و عقیده ای میخواهد داشته باشد، باید دفاع نمود.به هیچ بهانه ای نمیتوان چشم بر اسیر کشی بست و آنرا مسکوت گذاشت. ضرب و شتم زندانی -با هر عقیده و جرمی عملی غیر انسانی ست و محکوم . فاجعه بند 350 اوین بار دیگر نشان داد که راهی بجز مبارزه ی متحدانه عمومی علیه حکومت وجود ندارد. بار دیگر نشان داد که همه قربانی یک جلاد اند.نشان داد که این«دیکتاتوری» ملیت نمی شناسد. و با نگاه ملیتی هم تحلیل شدنی نیست. دیکتاتوری آنچه میشناسد «سرکوب و سلطه و منافع حکمرانی خود» است. و هر حرکت اعتراضی را از هر سو که باشد میخواهد سرکوب کند. آنچه برای آن مهم است ادامه ی حیات است. برای سلب حیات از معترضان.

یاتیبسان اویان داغلار! -لاله یه بویان داغلار!-«آزادلیق» دئیب، اوره ک داغلار-ائلیم زنجیرده رنجیرده!
الی باغلی بیزیم ائل لر-آغزی باغلی بیزیم ائل لر-یاز قیریلسین زنجیرلر-ائلیم زنجیرده رنجیرده!-ئوستو توزلو قورو یوللار-
عطیر ساچان قورو کوللار- آزادلیغا ایگیت یوللار-ائلیم زنجیرده رنجیرده!یاتیبسان اویان داغلار!-لاله یه بویان داغلار!-
قان ایچینده بیزیم گول لر - ائلیم زنجیرده رنجیرده!****
آی کوهستان! بخوابی! بیدار شو!- پر از شقایق شو!- فریاد آزادی مردمم، داغ به دل میگذارد.- مردم من در زنجیر است- در زنجیر. مردمان ما-دستشان در بند !-زبانشان دربند!-بنویس! -زنجیرها پاره شوند!-مردم ما در زنجیر است!-در زنجیر!
راههای پرگرد و غبارآلود-بوته های خشک عطرآگین-جوانمردانشان را -برای آزادی میفرستند-مردم من در زنجیر است!
در زنجیر !-آی کوهستان!بخوابی! بیدار شو!-پر از شقایق شو!- خونین اند گلهای ما!- مردم من در زنجیر است!-در زنجیر !
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب جلال گرامی سلام؛ بسیار مسرورم که شما با برداشتم از زندگی کارگران و چپاول آنها توسط غارتگران همسازید. تندرست باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبال اقبالی در کامنتی چنین مینویسند ،،،، از آقای اقبال اقبالی ،،،،،،،بله تجزیه طلب بودن خود یک "انقلاب" است؛ "انقلابی کروموزومي"، معکوس(دنده عقب) و با ماهیت قومپرستانه،،،، حال با این تعریف جناب اقبال اقبالی باید گفت کە بیشتر از سە ، چهارم .. 3در چهارم مردمان کرەی زمین ، عرض 50 سال اخیر انقلاب کروموزنی، معکوس و دندە عقب و قوم پرستانە کردند چون 50 سال پیش تعداد کل کشورهای مستقل عضو سازمان ملل متحد 50 کشور بود و عرض 50 سال 150 کشور تازە مستقل شدە و تجزیە شدە از کشورهای مستعمرە گر ، اشغالگر و و مستقل شدند و هم اکنون 201 کشور مستقل عضو سازمان ملل وجود دارد

نوشته شده توسط: Anonymous

اینگونه خبرها را هم بنفع ترکیه و پان ترکیسم تفسیر کنبد بدون اینکه خشمی به ابرو بیاورید .

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز.. اقای یوسف آذربایجان... من هم با زنده یاد چنگیز بخت آور آشنائی داشتم. این اشنائی در پادگان مراغه شروع شد آنهم در قسمت ارکان...پایان خدمت ایشان یک ماه زودتر از من بود... خیلی جالب بود که در اوج انقلاب , پادگان ما را به تهران فرستادند که در خیابان های تهران مستقر بشویم... از گردان ما 6 سرباز ممنوع الاسلحه بودند که به تهران نبردند. من و چنگیز و یکی از سربازان که اهل ( گنبد .. ترکمن ) بود همراه با یک عرب اهوازی و دو سرباز دیگر از تهران در پادگان نسبتا خالی ماندیم و از آسایشگاهای خالی بدون اسلحه ( دفاع مقدس*) را انجام میدادیم... این سرباز ترکمن دانشجوی سال 4 پزشکی تبریز بود که بخاطر عقاید سیاسی از دانشگاه مستقیم آورده شده بود که خدمت بکند. بیچاره را همیشه نگهبان پاس 2 شب توالت ها می گذاشتند و همیشه هم افسرهای گشت در موقع نگهبانی به او سر میزدند. در هر صورت بعد از فرار شاه, سرهنگ

آزادپیما که فرمانده پادگان توپخانه مراغه بود در حین فرار در عجب شیر دستگیر شد .... در این پادگان خوشبختانه با سربازهای اشنا شدیم که از دهات محلی آمده بودند و زنده یا صمد بهرنگی هم معلم آنها بود....
نوشته شده توسط: Anonymous

عبدالحميد مولوي انتخاب مناسبي است كه اخيراً چهار نفر را نجات داد ولي رقاصان وعشوه گرها براي غرب متضاد با دنيايي اسلام و ترك هيچ تقديري از اين بزرگوار نمي كنند

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

با سلام و احترام خدمت آقای احمد امید یزدانی عزیز، چند نکته لازم است در میان گذاشته شوند: 1- شخصاً از کارهای «فرهنگی» شما قدردانی کرده و برایتان آرزوی سلامتی و موفقیتهای فراوان دارم.2- عدم توجه به «مدرک» صاحب مطلب، همیشه بخاطر وجود« عقده» نیست. همه انسانها کم و بیش خالی از عقده نیستند. انسان همیشه دارای عقده های مختلف است و این چیزی طبیعی ست. اینجا عدم توجه، دلایل دیگری دارد. الف- مدرک ابزاری ست بین شما و کسی که شما را برای کار استخدام میکند. نه ابزاری ست بین شما و خواننده. داشتن «مدرک» میتواند دلیل وجود «دانش و تجربه» باشد، و میتواند «نباشد». آنچه و جود «دانش و تجربه» را اثبات میکند « عمل درست» است. شما با مدرک یا بدون مدرک «کاری را درست انجام دهید دلیل بر آن است که دانش و تجربه انجام آن کار مشخص را دارا هستید». ب- با وجود مدرک، کار، نادرست انجام گیرد « بدتر» است.

3- اینجا «عمل» شما مورد توجه واقع شده است. البته در مورد «پارلمان». شما در مطلب خود « کار پارلمان» را درست نامیده و از انجام آن دفاع کرده اید. این حق شماست. برای خواننده این سئوال پیش میاید که «آیا عمل دفاع شما درست است یانه؟» اگر «عمل تشکیل پارلمان» درست باشد منطقی ست که عمل دفاع هم صحیح باشد.و اگر کار تشکیل صحیح نباشد عمل شما هم درست نیست. در صحبت های منتقدان و خود من گزاره این است که « عمل تشکیل پارلمان درست نیست. و بر این اساس عمل دفاع شما هم صحیح نیست». چرا؟ برای عمل چیدن سیب از درخت، چند چیز لازم است: درخت سیب-فصل تابستان- سلامت درخت-وجود سیب روی شاخه- وقت و خواست و حضور فرد- اجازه چیدن-و غیره. اگر همه اینها مهیا شود عمل چیدن میتواند تحقق یابد. روشن است که این چیزهای لازم را «شرایط عینی» کار چیدن سیب نامند. در صورت عدم این شرایط عینی، فرد اقدام به چیدن سیب روی درخت بید در فصل زمستان بکند گویند « این عمل نادرست است». 4- شرایط عینی «پارلمان» چه بود؟ این پارلمان با توجه به معنای فرانسوی یا علمی آن در دانش سیاسی، شرایط عینی داشت؟ آیا این پارلمان موقت، به عنوان یک وجود عینی ، دارای آن «خاصه ها» ست که دانش سیاسی عنوان میکند؟ پاسخ بر اساس همان دانشی که شما تحصیل کرده اید«منفی» ست! نه «شرایط» موجود بود. و نه «پارلمان موقت» دارای «خاصه ها»ی پارلمان است! اگر فکر میکنید پاسخ مثبت است لطف کنید شرایط و ویژگیهای پارلمان موقت را با معیار های آکادمیک و نه «دئمی» روشن کنید. شما میتوانید دو مورد را اثبات کنید: الف «وجود شرایط»؛ ب- «وجود خاصه ها». بنابراین از نظر من هم عمل تشکیل و هم عمل دفاع صحیح نیست و نبود. 5- موضوع این نیست که شما از چند نفر منتقد دعوت بکنید یا نکنید؛ بل سخن بر سر «متد و روش»کار است که صحیح نیست و نبود.6- نادرستی دیگر بکاربردن واژه «ملت» به جای «گروه» است که مورد توجه شما نیست. دیگر اینکه «علاقه» را به جای «وظیفه» استعمال میکنید. کار برای ملت وقتی مطرح است که ملت خود آنرا به عهده ی شخص قرار دهد. اما اینکه من از پیش خود کاری انجام میدهم کار از روی علاقه است نه وظیفه که ممکن است به خیر ملت باشد یا نباشد. شما که دانش سیاسی تحصیل نموده اید حتماً این برایتان روشن است. و لازم است بدیده گرفته شوند.7- تشکیل یا عدم تشکیل هیئتی- چه در داخل و چه در خارج- دلیل بر سیاسی بودن یا نبودن ملت نمیتواند باشد. میتواند مربوط به گروهی از مردم باشد. و اشکالات مهم دیگر که طرحشان در یک کامنت ممکن نیست. که میگذرم.8- با این همه ، من مخالف تلاشهای شما و دوستان و دیگران نیستم و برای همه آرزوی سلامتی دارم و همه را در کارهای مورد علاقه یشان آزاد میدانم. اما حق خود میدانم که در چیزهای مربوط به خود «نقد و نظرم» را مطرح کنم. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای چنگائی با عرض سلام،با مقاله شما موافقم ،درجهانی که ۶۵نفرسرمایه داربه اندازه نصف جهان ثروت دارند،دم زدن ازمساوات وبرابری دروغی بیش نیست،تازه درکشورهای سرمایه داری تا اندازه ای حقوق کارگران رعایت میشود،اما درکشورمصیبت زده ایران،اصلا کارگر را آدم حساب نمیکنند،خودم دریک شرکت ساختمانی کارمی کردم ،وقتی که از مسئول شرکت درخواست بخاری یا کولریا هرچیزی میکردیم ،جواب مسئول شرکت این بوب ،خب شما کارگریدبه این چیزها نیاز ندارید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یزدانی از قدیم گفته اند مشک آن است که خود ببوید نه اینکه عطار بگوید. شما که بقول خود پولوتوق هستید آیا مطبوعات و جامعه آلمانی که در آن زندگی میکنید از تحلیلهای سنجیده و معتبر شما مکررا استفاده کرده و میکند؟ به نظر بنده مهم این نیست که جنابعالی کجا و چه خوانده اید مهم آن است نگاه و برداشت شما به مسائل الاخصوص حاد روز تا چه اندازه منطقی بنظر میرسد و از این رو مطبوعات غربی بی قصد و غرض دیدگاه افراد را مد قضاوت قرار میدهند. اگر در حقتان بی احترامی نکرده باشم با توجه به میزان شراکت جنابعالی در مسائل سیاسی جامعه آلمانی حدس میزنم چندان پولوتوق معتبری هم بنظر نمیرسید. لذا تاکید و اصرار جنابعالی در پولوتوق بودنتان به اعتبار مقاله چندان تاثیر نمیگذارد. ثانیا مینویسید {اگر حرف منطقی و عقلانی برای گفتن دارید بفرمائید با من در میان بگذدارید}.... بله با شما در میان گذاشتیم{...

بعضی ازاعضای هیت موسس پارلمان را مثل آقایان صمد فرتاش، عبدالله امیر هاشمی، قروی، فریدون پروزنیا و ستار سوکین را افراد با تجربه و شخصیت شناخته شده خطاب میکنید. این آقایان اعضای سابق اداره هیت مرکزی داک بودند که هر روز مثل کودک بر سرهم میکوبیدند و صرفا بخاطر همان بی تجربگی و بی سوادی سیاسی، بازی کودکانه جنان صدمه ای به پیکر جنبش ملی آزربایجان وارد کرده اند که سالیان درازی طول خواهد کشید تا ترمیم شود}... پس چرا از جواب دادن طفره میروی؟ مگر حرف منطقی نیست؟ چه چیزی منطقتر از این است؟
در ضمن بجاست سوال کنم آیا امروز از مشاور (یا معاون) بودنتان برای آقای چهرگانی اظهار ندامت میکنید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آالیار عزیز , ما مانع شدیم و نگذاشتیم, شما ایران دموکرات بسازید؟ شما لطفا دو نفر فارس دموکرات خواه که حقوق ملتهای غیر فارس را برسمیت بشناسد, به ما نشان بدهید

نوشته شده توسط: Anonymous

هر دو ۲ کشور "" جمهوری آزربایجان و ترکیه "" نیاز به صلح منطقه‌ای دارند چونکه پیشرفت، ترقی‌ لازمهٔ امنیت است، من در دو ۲ کامنت قبلی‌ توضیح دادم که ایران با توجه به شرایط ژئوپلتیکی منطقه فرصت انتخاب دارد، ارمنستان دنبال امنیت، پیشرفت و ترقی‌ نیست، اگر بود میزان مهاجران این کشور از جامأیکا پیشی‌ نمی‌گرفت، اولویت روسیه در حال حاضر گسترش قلمرو است، ایران اگر وارد مدار آنان شود سرنوشتی به جز آنکه من گفتم نخواهد داشت، لطفا دقت کنید هم اکنون مثلث اتحاد "" ارمنستان، رژیم فارس ایران و بشار اسد "" وجود دارد، با کامل شدن خط آهن " ایران، ارمنستان روسیه " این مثلث اتحاد وارد فاز جدید خواهد شد، در مورد "" داعش یا دولت اسلامی عراق و شام "" بهتر است بدانید که داعش هیچ وقت با رژیم اسد سوریه درگیر نشده، بمباران مخالفان رژیم اسد نیز همیشه بعد از خورج نیروهای داعش از منطقه صورت گرفته است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تارای گرامی شعر مال آقای محمد احمدی زاده است.نه مال آ.ائلیار. من شعرهای خود را با نام و تخلص آ.ائلیار منتشر میکنم.و منتشر کننده هم آقای بهرنگ است. من تنها به متن فارسی نگاه کرده ام که اشکالات درست نویسی زیادی نداشته و قابل خواندن باشد و بعد منتشر شده است. امیدوارم سراینده اگر علاقه داشتند و لازم تشخیص دادند،خودشان به مسایل مطرح در مورد شعر خودش جواب بدهد. مسئله من موضوع « زندانی» بود-با دو کامنت نویس- که صحبت شد. امید وارم آنها هم لب مطلب را گرفته باشند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای احمد یزدانی, هر تیتلی که دارید الحمد لله. دوست عزیز با این تیتل هائی که دارید باید بهتر از همه بدانید که درست کردن پارلمان را اول به ملت خبر میدهند, بعد درست میکنند. شما برعکس این کار را کرده اید. یعنی اول پارلمان را درست کرده اید , بعد به ملت خبر داده اید. دوست عزیز روش همچون پارلمان درست کردن را در کجا خوانده اید؟ آدرس بدهید تا ما هم بخوانیم.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

anonym عزیز، چشم. اول نوبت آ.ائلیار است که دلایل خواسته. این روشن شود. در نوبت دیگر من به سئوالات شما جواب میدهم.اجازه بدهید آسیاب به نوبت باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آ الیار عزیز , شما اول روشن کنید, تجزیه ملتها برای جیست؟ چرا ملتی می خواهد از ملتی دیگر جدا شود؟ شما لطفا معنی امانسپاسیون را مطالعه کنید. چرا ملتها در کره زمین از همدیگر جدامیشوند؟ آیا به اندازه شما عقل ندارند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اساس کار تشکیلاتی و سیاسی روراست بودن با مردم است و ما هرگز نمی توانیم به این خیمه شب بازی ها اعتماد کنیم . این افراد نماینده حتی روستای خود هم نیستند حالا آمدند با پنهان کاری پارلملن !!! درست می کنند .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دوستانی که نظر «تجزیه» را درست میدانند لطفاً دلایل « اثباتی» خود را بیان کنند. چرا درست است؟ بدون دلیل و استدلال نمیتوان آنرا پذیرفت. چرا ها ی متن جواب استدلالی لازم دارند.تجزیه درست است. چرا؟

نوشته شده توسط: Anonymous

یعنی این شعر زیبا ولی بشدت طلبکارانه شما خطاب به این یکی دو نفر کامنت نویس است!؟ و منظور شما از حیدر بابا اتوسا و آزاد و ....میباشد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام، ما نیز با خوشوقتی بی پایان، موفقیت روز افزون، پیشرفت و مدارج علمی جناب دکتر، پروفسور یزدانی را بمحضر ایشان تبریک و تهنیت عرض کرده ، صعود به مدارج بعدی را برای جناب ایشان از ایزد منان آروز میکنیم. این امر که بقول ایشان، که وی از نادر کسانی است که به مدارج عالی دانشگاهی نایل گشته اند، چنین موفقیت نادر را بمردم شریف و زحمت کش آذربایجان، و آذربایجانیان مقیم خارج نیز تبریک و تهنیت عرض کرده، امیدواریم که هر چه بیشتر، چنین فرزندان رشید و لایقی را به جامعه بشریت تحویل دهد، و چشم جامعه جهانی و جامعه آذربایجان مقیم داخل و خارج را روشن بفرماید. در پایان آرزومندیم که خداوند تبارک وجود نازنین و زحمتکش ایشان را از کنز کنازان، و شر بدخواهان بر حذر بدارد، تا برای برگزاری پارلمان بعدی آذربایجانیان مقیم خارج، به ایشان عمر طویل و صبر کمیل مرحمت بفرماید. باشد تا در سایه وجود ذیقیمت ایشان

پارلمان بعدی بزودی تشکیل گردد. انشاالله!
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

بله تجزیه طلب بودن خود یک "انقلاب" است؛ "انقلابی کروموزومي"، معکوس(دنده عقب) و با ماهیت قومپرستانه، انقلابی اینبار نه برای سیطره دین، بلکه برای احیاء اقتدار ایلی در کشور، انقلابی چون انقلاب نژادپرستان در آلمان، پان اسلامیست ها در ایران، انقلاب قومپرستان هوتو در رواندا و ...
اما فراموش نکنید که اینگونه "انقلابها" (فرضی برای دلخوشی نویسنده) قبل از همه فرزندان خود را قورت می دهد!!!
در ضمن نویسنده در مورد دفاع ملی "شهروندان دارای کروموزم پارسی" از فرزاد و احسان کم لطفی کرده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

مثلی عربی می گوید که پیش ا زانکه خانه ای بخری همسایه ات را بشناس.در مورد ما ایرانیان صادق نیست و ما نمیدانستیم که باید با چه اقوام و ملیتهائی همسایه باشیم.
من ارزو میکنم روزی در کاخی با شرکت همه سران جهان اسناد ملکی این کشور ها را به دست خلقهای تحت ستم بدهند و دعای خیر ما نیز بدرقه راهشان خواهدبود.
در ان روز تاریخی هرگز خونی از دماغی ریخته نخواهد شد و گلوله ای از تفنگی شلیک نخواهد شد.کورد و ترک وترک ارمنی و شیعه وسنی و و بهائی و اخوند یک دیکر را در اغوش خواهند کرفت. و اشک شوق از چشمان همه سرازیر خواهد شد که از ستم پارس و پارس زبان رها شدند.
سرود رهائی از ستم پارس جای سرود انتر ناسیونال را خواهد گرفت و پرچم سه رنگ ایران جای خود را به پرچم سرخ خواهد داد.در ان روز تاریخی عملی شدن شعار ملل تحت ستم و ازادی انها را در همه کاخها جشن خواهند گرفت.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

tara-ی عزیز، من از «مردم آذربایجان» چیزی نمیخواهم. کسی نیستم به خود اجازه دهم از «مردم» چیزی بخواهم.من با «دوستانی» که اینجا کامنت گذاشته اند صحبت میکنم. «مردم» و «مردم آذربایجان» معنا و مفهوم دیگری دارد.و روی سخن هم با «مردم» تفاوت اساسی دارد با « دوستان کامنت نویس». اینجا دوستان ما حرف شان را گفته اند. منهم حرفم را نوشته ام. و ساده و روشن:« زندانی سیاسی و اسیر هرکس میخواهد باشد؛ هر نظر و عقیده ای میخواهد داشته باشد، لازم است از حقوق او دفاع نمود.» نمیتوان به بهانه ی اینکه « حقوقم نقض شده» برام «توهین»شده. اسیر کشی را تأیید کرد و یا حتی مسکوت گذاشت. کار عملی اینکه « ضرب و شتم زندانی -هرکس میخواهد باشد-عملی غیر انسانی و محکوم است». انتظاری بود از این دو دوست کامنت نویس. « کسی که بخاطر عقیده و جرم زندانی از حقوق انسانی او دفاع نمیکند » نیز محکوم است.

سخن « به من مربوط نیست» نادرست است. نقض حقوق به همه مربوط است. اینجا عامل اصلی «حکومت» است. و محکوم. من باز به خود اجازه نمیدهم به کسی بگویم فلان کار را بکن یا نکن. انجام هر کار انتخابی و بدلخواه است. ولی محیط هم «انتظاری» دارد. و حق دارد انتظارش را مطرح کند. من به شما و نه به کس دیگر نمی توانم بگویم چه بکنید یا نکنید. اما انتظارم را مطرح میکنم. و نظرم را.
نوشته شده توسط: Anonymous

فرامرز فروزنده میگه خودش سال‌ها در زندان رژیم بود ولی‌ حاضر است برای حفظ تمامیت ارزی در رکاب خامنه ای‌ برود(ویدئو کلیپ ایشان در یوتیوب هست) اگر این زندانی‌ها از این دست باشند نه تنها ابراز همدردی نمیکنم بلکه حاضرم در رکاب خامنه ای‌ بروم.و این بحث توهین دقیقا مفهوم ضرب و شتم و حمله را دارد که فروید در مفهوم فحش و توهین گفته وقتی‌ سنگ پرانی انسان اولیه به طرف مقابل نرسید شروع به فحاشی کرد پس برای من این توهین‌ها ضرب و شتم و زندان از راه دور است

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار! عملکرد رژیم سفاک تهران را که از نظر فرهنگی، زبانی، و هویتی کاملا فارس، و از نظر طبقاتی فئودالیسم عشیره ای را، در پشت ماسک رژیم اسلامی مستور نفرمائید. این رژیم دیکتاتور ماهیتا فارس زبان، و از نظر نژادی نود و پنج درصدش از دیکتاتور های عشیره ای قوم فارس تشکیل شده است. عملکرد، خصوصیات دیکتاتور منشانه آنرا در زیر لحاف رژیم اسلامی پنهان نکنید! ما خواهان آزادی تمام زندانیان سیاسی و مخالف هرگونه سرکوب هستیم. و این مثل روز روشن است که کدام نژاد بر دیگر ملل ایران، زورگوئی میکند. و این مثل روز روشن است، شوونیسم و ناسیونالیستهای افراطی تمامیت خواه ، حتا کوچکترین حق حیات برای ملل غیر فارس حغرافیای ایران قائل نیستند. گسناخی اینان به آن حد رسیده است، که حتا اجازه نمیدهند، بیش از پنجاه درصد مردمان غیر فارس، به زبان خود تحصیل بکنند. در صورتیکه بر خورداری از

حقوق زبان مادری حق مسلم هر انسان است. و این بر همگان آشکار است، که نژاد پرستان، و حکومتگران افراطی فارس، بنام جمهوری اسلامی ایران را بر مردمان جهنم کرده اند. شما دیگر نمی توانید برای خارج کردن فاشیسم فارس از زیر ضرب انتقادات، عمکرد پان ایرانیستهای راسیست را با نام کلی حکومت، ماست مالی بکنید. هر حکومتی، ماهیت زبانی، اتنیکی، و طبقاتی دارد. و اتنیک، و زبان قریب به اتفاق گردانندگان رژیم را قوم فارس تشکیل میدهد. و موضوع به این روشنی را، نمی توان کتمان کرد. رژیم اسلامی از بیخ و بن و تمام ساختارش از تفکر شوونیستی، و راسیستی قوم فارس سرچشمه میگیرد. راسیتهائی که بقول خودشان حتا حاضرند، برای جلوگیری از حقوق ملیتهای غیر فارس، در کنار سردمداران رژیم فاشیست اسلامی بایستند، و ملل غیر فارس را سلاخی بکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

حضرات کمی بخودتان بيائيد . هر کسی حق انتقاد را به هر کس و جمعی را دارد منتها مدرک يا عنوان تحصيلی و اجتماعی را مورد تمسخر قرار دادن در حد کسی نيست .منهم به اين اقدام پارلمان انتقاد دارم و در ضمن چون أقای يزدانی را ميشناسم عنوان دکتر و يا پرفسور در زير مصاحبه از سوی مصاحبه کننده استفاده شده چرا که در زير تمامی نوشتجات ايشان فقط احمد یزدانی نوشته ميشود .و دو حرف نيز با آقای بابک بخت آور دارم چون با پدر شهيدش چنگيز بخت آور دوست و آشنا بودم و برايش احترام صميمی داشتم و حالاهم دارم . عزيزم با عجله در قبال هر موضوع و هر حرکتی نتيجه مطلوب حاصل نميشود و اين چندمين بار است که از سوی تو چنين برخوردی اعمال ميشود . يادم ميايد که تو آنهايی را که در آمستردام شرکت نکرده و انتقاد داشتند را نيز بشدت ميکوبيدی .

نوشته شده توسط: Anonymous

از بعضی کامنت نویسان محترم خواهش میکنم عقده های درونی خویش را که اثر ناکام ماندن تلاششان برای تحصیلات عالی و کسب تیترهای آکادمیک بوجود آمده بر سر من خالی نکنند. اگر حرف منطقی و عقلانی برای گفتن دارید بفرمائید با من در میان بگذدارید . در ضمن بنده باین زودی 67 ساله میشوم و 45 سال است در آلمان زندگی میکنم، در دانشگاهای مختلف آلمان رشته های علوم سیاسی، اقتصاد و جامعه شناسی خوانده ام. در اصل پولیتولوق هستم و در رشته علوم سیاسی در سال 1979 پایاننامه دانشگاهی خویش را در رابطه با تاریخ و مسائل پارلامنتاریزم در ایران نوشته ام. قسمتی از این تز دانشگاهیم را بزبان مادریم ترجمه کرده و در سال 1991 در شهر برلین با تیتر "ایراندا پارلامنتاریزم سیستمین تاریخی " انتشار داده ام. کسانیکه میتوانند زبان ترکی آزربایحانی را بخوانند میتوانند از این کتاب استفاده بکنند . در سال 1993 کتابی بنام

" آزربایجان تقسیم شده" بزبان آلمانی نوشتم. بخشهای مربوط به آزربایجان جنوبی از جمله ستم ملی ، استعمار فرهنگی ، تاریخ مبارزات ملی ملت ازربایحان ، سیاست آسیمیلاسیون، ممنوع بودن اسامی ترکی برای بچه های نوزاد و مصاحبه های گوناگون با آزربایحانیها بمدت چند ماه از رادیو "اروپای آزاد" بزبان ترکی آزربایجانی ترجمه و پخش گردید. کیهان هوائی رژیم جمهوری اسلامی ایران با تهدید بنده بعنوان "ضد انقلاب فراری" ، "تجزیه طلب"، "پان ترکیست" و کسیکه نوشته هایش از رادیو سازمان سیا پخش میگردد؛ غیر مستقیم مرا در ارتباط با سازمان سیا کرد. عشق و علاقه فراوان من بزبان و ادبیات ملتم مرا تشویق به نوشتن فرهنگ جامع آلمانی – ترکی آزربایجانی کرد. برای به ثمر رسانیدن این مسئولیت بزرگ در حدود 12 سال زحمت کشیدم و برای دومین بار این کتاب را در سال 2012 در شهر برلین انتشار دادم. این کتاب در حدود 900 صفحه و حاوی 45 هزار لغات و اصطلاحات علمی، عمومی، فنی، بازرگانی میباشد. در حال حاضر برای تهیه فرهنگ آلمانی – ترکی آزربایحانی و قشقائی مشغولم. اگر طول عمر کفاف بدهد این کتاب را به ملت شریف و مبارز قشقائی تقدیم خواهم کرد. بیشتر مقالات بنده بزبان آلمانی و یا زبان مادریم است و بخاطر مشگلات دستورزبانی ، ادبی و غیره که با زبان فارسی دارم از نوشتن به زبان فارسی دوری میکنم و با کسی هم مسابقه ادبی نمیدهم. بطوریکه در مصاحبه ام با تلویزیون "اجاق خبر" که اصلش بزبان مادریم میباشد اشاره کرده ام ملت آزربایجان با مطرح کردن خواست پارلمان و دولت ملی خویش از ملت تشکیل یافته از ارزشهای زبانی و فرهنگی به ملت سیاسی پا گذاشته است. فقدان آزادی و دموکراسی در ایران و سیاست خشن آسیمیلاسیون در حق اتنیکهای غیر فارس، روشنفکران و طبقه سیاسی این اتنیکهای زیر سیتم مضاعف را که مجبور به مهاجرت به خارج ار کشور گردیده اند موظف میسازد ، با تشکیل مجالس خود در تبعید و همکاری با پارلمنهای سایر اتنیکها گامهای موثر در جهت رهایی ملتهای خود از استعمار فرهنگی - ملی بردارند. خواست تشکیل پارلامنت و دولت ملی بمعنای جدائی حتمی از ایران نیست و این خواستها میتوانند در یک سیستم فدراتیو جامه عمل بخود بپوشانند. من تنها یک رای دارم و میتوانم در یک رفراندوم عمومی و دموکراتیک رای خود را برای سیستم فدرالیستی در ایران و یا جدائی و تشکیل دولت و کشور مستقل ملت آزربایجان بدهم. در ضمن کسانی از کامنتر نویسها از قبیل آقای ائلیار، خانم ناظر، پروفسور الف ظفرنیا و آقای اسماعیل حمال - که مایل به شرکت کردن در نشستهای آینده پارلمان آزربایحان در تبعید میباشند لطفا اسم و هویت حقیقی خویش را در صفحه ایران گلوبال اعلان کنند تا ما بتوانیم بعد از شناختن همه جانبه این خانمها و آقایان از آنها دعوت بعمل بیاوریم. تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!
نوشته شده توسط: Anonymous

من هر چە فکر میکنم این یلینک فال گیر و رمال و جن گیر میشد کارش بهتر از تحلیل سیاسی در می آمد

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای الیار شما دقیقا از مردم آزربایجان چه انتظاری دارید؟ من نه در کامنت های دوستانی که اینجا نظرشان را نوشته اند ونه نه در فضای مجازی و فعالان ازربایجان و نه اینجا در تبریزکسی را ندیده ام که بگوید از اسیر کشی و نقض حقوق انسانها وستم مضاعف دفاع می کند(بر عکس روشنفکران فارس و ان وکلای مدافع حقوق زندانیان که علنا گفته اند از کسی که به خاطر زبان مادری زندانی شده دفاع نخواهند کرد!)لطفا راه حل عملی و نه تیوریک خود را خیلی ساده توضیح دهید .لطفا ساده و کمی به اصطلاح زیر دیپلم بگویید از مردم ازربایجان چه می خواهید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاى امير شما لطف کنيد ،اول کارنامة سياسى خودتان را نقد فرمايئد بقيه پيش کش !!! ׳