Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

اول نورافكن فكر هاي كورشي داريوشي هخامنشي از قتل و نابودي مادها عيلامي ها بابلي ها...اظهار ندامت كنند و واز هجوم آرياي نژاد هايشان به اين سرزمين از نا كجا آباد دفاع نكنند و برسيم به تاريخ معاصر از ٨٠ سال ظلم و شكنجه و تبعيض به ديگر ملتهاي ايران و از براه انداختن جنگ٨ ساله با ان همه كشته و جنايت و خرابي عذر خواهي كنند تا ما تركها فرصتي پيدا كنيم تا رابطه حمله چنگيز مغول و عذر خواهي ما را بفهميم

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کعبی تاریخ ما هم فراز و فرود های زیادی داشته اما درباره قادسیه دوم شما خودتان بهتر می دانید حصر ابادان را چه کسانی شکستند و یا در فتح خرمشهر چه منطقه ای از کشور بیشترین نیرو و کشته را داد.
البته هنوز هم ما با شما برادریم و برادر هم خواهیم ماند به این شرط که شما فریب وعده های به ظاهر زیبا اما در باطن برهم زننده اتحاد ملی یک مشت تجزیه طلب بیکار خارج نشین را نخورید.

نوشته شده توسط: Anonymous

شما روشنفکرهای ترکتبار چرا از خودتان شروع نمی کنید؟ روشنفکر فرانسوی بخاطر اشغال الجزایر به دست فرانسه از مردم الجزایر عذرخواهی کرد و در کنار الجزایریها علیه فرانسه جنگید. بسیاری از روشنفکران ترکیه بخاطر نسل کشی ارامنه اظهار شرمندگی کردند و عذرخواهی کردند. چرا شما روشنفکران ترک مثل روشنفکران اروپایی فارغ از کیش و زبان به وظیفه روشنفکری خود نمی پردازید و بابت قتل و غارت امثال چنگیز و تیمور و محمود و آغا ممدخان قاجار از فارس ها عذرخواهی نمی کنید؟ کدام روشنفکر ترک بابت اشغال و سالها حکومت به ناحق و همراه با ظلم و تعدی و کشتار ایلات و عشایر ترک و ترکمان بر ملت ایران عذرخواهی کرده است و قدمی برای التیام زخمهای کهنه برداشته است؟ شما نه تنها اندک شرمساری بابت مناره های ساخته شده از سرهای بریده مردم شیراز و اصفهان و جوی های براه افتاده از خون مردم طوس و نیشابور ندارید بلکه با افتخار اعلام می کنیn

نوشته شده توسط: Anonymous

بله قربان درست میفرمایید تاریخ را هم خوانده ایم اما نه آن تاریخی که شما در آن صاحب نصف دنیا هستید وبقیه چغندر !!!
برخلاف میل و خواسته های شما و برخلاف تاریخ کذایی شما سرزمین پدری مردم ما اهوازوخوزستان بوده وهست و خواهد بود
اگربه اصطلاح قادسیه را پشت سرگذاشتید به برکت همیاری و همکاری و فداکاری مردم عربمان بوده است مردمی که گول شعارهای برادری و برابری را خوردند و سینه های خود را سپر بلا کردند کاری که تکرار آن محال است .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کامران ، مطمئن باشید افرادی با افکار نژاد پرستانه مانند شما بالاترین تهدید برای تمامیت ارضی ایران میباشند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کعبی ما هم از بیکاری حوصله مان سر رفته و بی صبرانه متظریم ببینیم چند مرده حلاجید. قادسیه دوم را با هر خون جگری بود از سر گذراندیم تا ببینیم در آینده چکار می خواهید بکنید. در ضمن اگر منصف باشید سرزمن پدری شما سرزمین وحی است و همجواری با مرقد مبارک پیامبر گرانقدر اسلام. کمی تاریخ بخوانید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شهرام زبان ترکی در ترکیه و جمهوری باکو و در ترکمنستان و ازبکستانی که بیشتر جمعیتش فارس زبان هستند آزاد است بروید هنرنمایی کنید. من نه مخالف زبان ترکی هستم و نه درباره قدرت و توانایی ان صحبت می کنم برای من مهم این است یک زبان خارجی نباید در سرزمین من رسمی شود و بیش از محاوره به آن بال و پر داده شود.
تاریخ ما مشخص است نیازی به درست کردن ندارد و ان عبارتست از .... غز و مغول و ازبک و ترکمن و نابودی بخش مهمی از تمدن و از دست رفتن بخش مهمی از سرزمینهای ما در قفقاز و اسیای میانه و آسیای صغیر.
اما دیگر اجازه نمی دهیم بیشتر از این سرزمینهای مارا به تاراج ببرند. نه هیچ مدل فدرالیسم راقبول داریم نه رسمیت یافتن زبانهای خارجی را. کشور ایران یک زبان داردو یک پرچم.

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام دوباره آقای ناثر، من در ارتباط با نقد شونیسم، ناسیونالیسم، هرگونه تمامیتگرائی و هر شکل از اشکال تمرکز ستائی جدا از اراده ی توده ای ملت ها و اشکال استبداد و تبعیض ها و نابرابری های زبان ملی و مذهبی و فرهنگی و...مقالات متعددی نوشته ام و تصورم نیز بر این است که شما مرا هیچیک از آن دو بویژه شونیست فارس ... ندانسته و نمی بینید. ولی با این وجود شما مخالف استفاده سمبولیک من از داده های تاریخی معمول و شناخته شده می باشید و شاید این حساسیت نیز یشتر بدین دلیل این باشد که مرا بعنوان کمونیست و چپ جایز به استفاده از چنین سبکی در نوشتن نمی ندانید، که البته منهم آنرا همچون بسیاری در مقاله ام بکار برده ام؟! باشد من به نقد شما احترام می گذارم.

بهر رو، همزمان انصاف بخرج می دهم و در نتیجه بشما حق! شاید بد نباشد از این ببعد در استفاده از سمبل ها برای پرهیز از عدم تفاهم و یا تقابل بی نتیجه دقت بیشتری کرد. البته در مورد مقاطع حساس تاریخی و جنگ و لشگر کشی های بسیار، رویدادهائی خونینی شکل زشت و واقعی بخود گرفته اند که در تاریخ ثبت شده اند؛ بنحوی که دخل و تصرف ما در آنها صعیف و یا شاید اصلا ممکن نباشد.
بنابرین خواهش می کنم چنانچه فرصت داشتید، روزی مقاله ی مرا با نام (من یک انسانم) را که در همین سایت ایران گلوبال و در آرشیو من موجود است مطالعه کنید که قدری بیشتر مرا بشناسید. تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کامران، اگر ترک آذربایجان دستش را از ایران بکشد، کارتان تمام است. این را خودتان هم بهتر از هر کس دیگه میدانید. دیگر نه اروپا و حتی آمریکا نیر نخواهد توانست نجاتتان بدهد، بیخودی برای خود تاریخ درست نکنید، از تاریخ و تمدن تان مشخص است وضعیت ایران کنونی، یاید زبانها را آزاد بگذارید، ببینیم زبان فارسی قدرت عرض اندام کردن در مقابل زبان ترکی آذربایجانی را دارد؟ اگر جرات دارید، و اینهمه به خودتان می نازید، زبان ترکی را نیز آزاد کنید، ببینیم در عرض چند سال، چیزی از زبان فارسی باقی می ماند؟ آنطور که من اطلاع دارم، اغلب شعرا و نویسندگان آذربایجانی به زبان ترکی آذربایجانی مینویسند، و به این زبان آثار ادبی خلق میکنند. این زبان هم آینده دارد، و هم از نظر قدرت بیان، ده ها مرتبه از زبان فارسی غنی تر است. حالا شما داد بزنید که فارسی شکر است.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوره اینترنت و ماهواره ودهکده جهانی است و بعضیها هنوز فکر میکنند دوره قیمومیت و بردگی و استثمار به پایان نرسیده است دوستان عزیز اینکه هروقت صحبت عربها ویا ترکها و کردها و حقوق انسانی و طبیعی آنها میشود بعضیها خیلی خوب مقوله سنگ مفت وگنجشک مفت را اجرا میکنند وبا هروسیله ای سعی در ابراز مخالفت خود میکنند از افراد به اصطلاح تحصیلکرده وروشنفکر گرفته تا بازاری و بقال ونوحه خوان !!!
البته چیز چندان عجیبی هم نیست حساب دودوتا چهارتاست : پول نفت !! همین است که از خراسان و اصفهان و تهران وچهارمحال برای سرزمین پدریمان مالک و صاحب پیدا میشودو هرکس بسلیقه گل آقایی خودش برایمان نسخه می پیچد !!!
گذر زمان همه چیز را مشخص میکند دوستان ! شب دراز است و قلندر بیدار

نوشته شده توسط: Anonymous

رحیم جان من توده ای نیستم ولی از نوجوانی با توده ایها بسر بردم و آنها را به نیکی میشناسم.الان که دوسال از ماجرای بی بی سی گذشته کاملا مشخص است که علی خدایی موقعیت را درست تراز دوستان شما تشخیص داده بود و شرکت ایشان در برنامه مذکور نه تنها به ضرر توده ایها نبود بلکه دفاع همه جانبه و اصولی ایشان از سیاست های گذشته حزب باعث روشنگری و عقیم گذاشتن نیات گردانندگان بی بی سی گردید. دوستان نامه مردم بهتر است سری از محاق بیرون بیاورند و ببینند نظر دوستداران حزب چیست. امروزه اغلب هواداران و دوستداران غیر تشکیلاتی حزب به تحلیل های راه توده به عنوان میراث دار حزب نگاه میکنند.فراموش نکنید 1357-60 چه کسانی در رهبری حزب بودند که همگی از مفاخر بی نظیر حزب و جنبش کمونیستی ایران هستند.گناه علی خدایی و سایر گردانندگان راه توده تنها وفاداری صادقانه به خط مشی اصولی حزب در گذشته و تبیین علمی آن با شرایط اموز است

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای araz و آقای yenilik فعلا که ترکیه شما در حال تکه تکه شدن است اما ایران امن و امان .
دوستانه به شما می گویم هیچوقت کانادا با سابقه تاریخی 100 ساله را با ایران چندهزار ساله مقایسه نکنید.
درضمن بلوچستان اسم اختراعی امثال شما ست وگرنه اسم این منطقه سیستان است همین الان هم فارسها و سیستانی ها که شاخه ای از فارس هستند در این منطقه اکثریت دارند. عربستان هم آخرین باری که به نقشه نگاه کردم اطراف مکه و مدینه بود!

نوشته شده توسط: Anonymous

شما فارسا نژادپرستی تو خونتون هستش وجز خودتون هیچکسو قبول ندارید و اصولا بحث کردن با شما بی فایده است.این پست رو به عنوان یک آذربایجانی نوشتم تا بدونید این حرفا تو آذربایجان خریدار نداره اگه خواستار ایرانی ازاد هستید این تفکراتو بندازید دور وگرنه ما ملت آذربایجان ایرانو بی خیال میشیم و اگرم ما ایرانو بی خیال بشیم شما ضرر میکنید چون ما ابزار لازم برای ایجاد یک اذربایجان پیشرقته رو داریم...روزی را میبینم که ایران به خاطر تفکرات نژادپرست قوم پارس تکه تکه میشه و اونوقت بشینید به تاریخ دروغتون افتخار کنید و بشینید هر روز یه جوک ترکی جدید درست کنید....یاشاسین آذربایجان

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی بدون تعارف نوشته شما درزمینه ی سقوط اخلاقی رژیم درتمام زمینه های اجتماعی،بن بست ورسوائی ولایت،فقروتنگدستی زحمتکشان،زنان نوشته خوب هرچندمختصرولی تحایل بسیارواقع بینانه است.ولی متاسفانه همان تبلیغات شونیستی فارس که مغول آمدوسوزاندوعرب ویران کردو...فقط فارس فرشته است وپاک درجمله«هیچ دشمن مغول آسائی آنچنان که ما شاهدیم هرگز نمی توانست هستی کارگران، زحمتکشان...»نمایان است واین متاسفانه آن مرض خودبرتربینی آپارتلیدفارس است که حتی درچپ ها وکمونیستها نیزریشه دوانده است واین حس خودپاک بینی وبرتربینی روشنفکران فارس بزرگترین مانع وحدت جنبش های مختلف مردمی اززبانها وتبارهای گوناگون است.

نوشته شده توسط: Anonymous

سرچشمه آب کارون در کوههای زاگرس ، اصفهان و بختیاری است .عربها تازه بدهکار هم هستند . نفت خوزستان در ابتدا در شهرهای غیر عرب مانن هفتکل و نفت سفید و آغاجاری و گچساران و مسجدسلیمان و لالی و امبل و پازنان و غیره کشف شد و دهها سال هزینه شهرهای عرب نشین را داد . نفت و گاز فعلی از خوزستلن تا خلیج فارس و عراق و کویت و عربستان و کشورهای عربی حومه خلیج فارس است . پس تبلیغات ضد ایرانی عربهای تجزیه طلب فقط مردم فریبی یا نشناختن تاریخ و جغرافیای ایران است .

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام دوست گرامی، از عطف به ماالسبق لطفا بگذرید و قدری اگر ممکن است مواضع خود مقاله را بررسی و نقد کنید. این بهتر است تا... تندرست باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

درزبان آذربایجانی کسانیکه چنان آسیمیله شده وبیگانه ازفزهنگ خودگشته اند را منقورت مینامندکه بزبان شیرین فارسی یعنی خودفروش فرهنگی وحتمآ بزبان عربی شما هم میشود ال خائن -ال منفور!!!نظرات شما محصول کارخانجات فارس سازی وفارس تازی در90 سال گذشته است امیدوارم برای خودشیرینی و........................ بخرید.به پروپای بزرگان 2درصدی فارس زبانان فرهیخته چون خانم صدر که بدرستی حاکمیت تک زبانی ارتجاعی فارس محوررامحکوم میکندمایه ننگ ورسوائی است .«آموزش زبان مادری بجای آموزش بزبان مادری»سخن داریوش همایون رهبر قهوه ای پوشان کودتای ننگین 28 مرداد است که امروزه وردزبان ناسیونال فاشیستهای فارس است تابتوانندحاکمیت ارتجاعی زبان مادری خودرابکمک رژیم فارسی/اسلامی که اتفاقآ مثل شما حتی درقانون اساسی اش دراصول 15 و19 تصویب کرده ، ادامه دهند.افتخاربرشما که موصبات قانون اساسی ولایت راتکرارمیکنید

نوشته شده توسط: Anonymous

اصفهان برای دفاع از خوزستان خون داد اگر کمی آب دریافت کند بی انصافی است؟
عرب عراقی به خوزستان حمله کرد و برای دفاع از مردم آن منطقه که اقلیتی عرب زبان هم در بینشان بود بچه فارسها از همه مملکت برای دفاع رفتند حالا عرب چرا باید طلبکار باشد؟
همین الان روزانه تعداد زیادی از سربازان وظیفه که عربزبان یا دربینشان نیست یا کم است برای خنثی کردن مینهای یادگار مانده از سردار قادسیه دوم ،صدام عرب دست و پایشان قطع میشود.
اگر کسی بخواهد طلبکار باشد ما مردم خراسان هستیم که هم صدها هزار جوان برای دفاع از خوزستان دادیم هم صدها هزار مهاجر عربزبان را در شهرهای خود پزیرفتیم و استانمان گرفتار انواع آسیبهای اجتماعی شد و امروز در ردیف فقیرترین استانهاست حتی فقیرتر از آن خوزستان خشکسالی و کم آبی هم سالهاست بیچاره کرده مارا.

نوشته شده توسط: Anonymous

دکتر گلمرادخان این اسیدپاشی و خودسوزی دختران و ازدواج اجباری و ظلم به زنان در همان سمت ولایت شما بیشتر است .درباره اعتیاد هم باید گفت اگر برخی در منطقه غرب ایران دست از مشکل درست کردن برای کشور بردارید نیروهای مسلح توان اصلی خود را صرف کنترل مرزهای شرقی می کند تا مواد مخدر وارد نشود و جوانها معتاد نشوند.
همین الان ما فقط یک میلیون سرباز وظیفه داریم که در غالب خدمت سربازی در اختیار نیروهای مسلح هستند اما بجای مرزبانی در شرق و جلوگیری از ورود مواد مخدر باید با تجزیه طلبان در غرب مبارزه کنند یا در تهران جمع بشوند تا به بهانه انتخابات کسی شلوغ کاری نکند.
کمی عمیقتر فکر کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب چگائی،یابهتربگویم رفیق چگائی گرامیازاینکه شیوه نوشتاری پان ایرانیستی راترک کرده وکلمات رسمآ،عملآ،ابتدائآ رابرخلاف سره نویسی نژادپرستان بصورت غلط رسمن،عملن،ابتدائن ننوشته ایدباعث خوشحالی است ولی دوست گرامی ورفیق چگونه میتوان چپ وانسانگرابودواین جمله «زادپرستانه وضدانسانی رانوست؟«هیچ دشمن مغول آسائی آنچنان که ما شاهدیم هرگز نمی توانست هستی کارگران، زحمتکشان...»همان مغولی که مثلآ رسدخانه علمی نراغه راساخته واسم یکی ازبزرگترین شخنوران فارس زبان هلاکوئی است ؟میدانیدکه مثلآلشگرکشی های نادشاه درهندوستان به بربریت وتوحش مشهوراست ؟دوست عزیز ازنژادپرستی وآپارتایدفارسی پرهیزکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته هاي يه عده چنان پريشان و سر در گم است كه تنها مي تواند از يك ذهن انباشته از تناقضات و تضادهاي دروني نشئت گرفته باشد،اين دوست ما در اين چند سطر در اشاره به فقر و آلودگي وتشنگي مردم خوزستان متهمين و مجرمين اين بي عدالتي و ظلم را از شيوخ گردن كلفت تا دولت بريتانا و شيخ خزعل و امير نشين هاي ميكروسكوبي و گروهاي مدافع زبان مادري و لندن وقوانين ١٤٠٠سال پيش و كويت و اصفهان و يزد بصورت پراكنده اشاره مي كنند تا متهم و مجرم اصلي ،حاكميت پارسي ٨٠ ساله را تبرئه كند ،كه در اصل هرچه دود در چشم اين عزيزان است از اجاق حاكميت پارس است .دوست عزيز ان برادارن و خواهران آماده جانبازي براي منافع و حفظ برتري و استعمار مردم و منابع زميني ان مناطق هستند كه شما با عنوان تماميت ارضي ياد مي كنيد نه براي حمايت و همدلي بعنوان هموطنان و شهروندان وبرادارن و خواهران يك كشور

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز باید بگویم که این مطالب تنها بیان کننده نظرات شماست نه مردم عرب و جنابعالی هم هیچگاه عرب نبوده و نیستید مطالبی که بیان کننده حقوق این مردم هستند بسیار واضح وروشن هستند ونیازی نیست که شما به نیابت ازآنها وبرای رضایت بعضی ازدوستان غیرعربمان این مطالب را بنویسیدهمین که شط العرب را اروند مینامید بخوبی نشاندهنده حقیقت ماورایی شماست بیخود خود را به آب وآتش نزنید چرا که دوره استحمار مدتهاست که به سرآمده وتقلای افرادی نظیر شما برای زنده نگه داشتن این جسد رو به موت هم افاده ای در بر نخواهد داشت متشکرم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کاظم موافق اولا هیچوقت زاده یک شهر بودن دلیل بر نبالت و وفا به آن شهر و مردمش برای کسانی امثال شما نخواهد بود چون در طول تاریخ چه بسیار کسانی که به ملت و قوم خویش روی برگردانده و جانب قوی و چرب!! قضیه را به دلایلی گرفته اند ولی این به خودی خود زیاد اهمیت ندارد زیرا نه شما و نه کسانی بزرگتر از شما میتوانند جلوی موج هویت طلبی و استقلال مردمی مظلوم و زجر کشیده ... را بگیرند .
دوما در مورد انتقاد از صحبتهای خانم شادی صدر همین بس که ایشان با انسانیت و روح بزرگی که دارد در مقابل همه بی عدالتیها و ظلمهایی که اربابان شما بر این ملت آوردند ساکت نماندند و طرف احق مسئله را گرفت . سوما چرا ایران را نباید " لعنتی " خواند در حالی که تیغ اعدام و خفقان حکومتهای متوالیش چه آن نظام منحوس پهلوی و چه این نظام کذایی ولایت فقیه همه ملتهای تحت ستم غیر فارس را روزانه در بر میگیرد

و سهمی ثابت از گرفتن جان جوانان ما را دارد ؟؟ شما و امثال شما باید از واژه تعیین سرنوشت در هراس باشید چونکه میدانید ملتهای تحت ستم جواب همه شعارات تمامیت ارضی ایران شما و همفکرانتان را... به شما خواهند داد .
اما در مورد نام " شط العرب " همین بس که به شما یادآوری کنم که ابزار جستجوی جهانی بنام " گوگل مپ " وجود دارد که خالی از لطف نیست آنرا یکبار ببینید البته اگر نگویید که عربها با پول خودشان گوگل را خریده اند ..!!!
نوشته شده توسط: Anonymous

ZENDE BAD BER ZENHA SHOGAHE GILANI WE IN MAGALEH KAMALAN BA ANALYSE KHOB BA WAGIHAT KAMAL HAMAHANG MIBASHED WE MAN YAK MARDE GILEK AN RA TASDIGH WE TAHID MINEMAJAM

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

یوسف عزیز، نظرم را در پاسخ سئوال شما و درباره وارلیق در این صفحه نوشته ام. در دیالوگ هیچ قرار نیست من یا شما نظرات یکدیگر را بپذیریم. ما دانسته های خود را روی میز میریزیم - چه چیزها درست و بدرد بخور هستند یا خواهند بود ، این را تنها زمان میتواند تعیین کند. نظرم را باز مینویسم : - از 21 آذر فرقه تا 1357 ما دو نوع ادبیات ترکی داشتیم : منتشر شده- و مخفی. منتشر شده ها بخشی مربوط به خارج کشور میشود که آن موقع توسط دانشجویان مخفیانه به داخل نیز میرسید. برای آگاهی از تاریخ این دو قسمت نیاز هست که بررسی هایی صورت بگیرد و خوشبختانه نوشته هایی نیز منتشر شده است. ولی کافی نیست. من آثار هردو قسمت را استاندارد میدانم. چرا که به زبان کتبی نوشته شده اند. با تمام اشکالات ممکنه. نقش ادبیات ترکی مخفی از نظر من بیشتر و سازنده تر و پیشرو تر از نقش ادبیات رسمی منتشر شده بود.

این را تنها با بررسی مستند تاریخ این دوره میتوان نشان داد. من فقط خطوط را بیان میکنم. از سوی دیگر آثار مانده از انقلاب مشروطیت و فرقه در دست ها و کتابخانه های ملی که به طریقی میشد استفاده کرد و حتی رونویسی نمود. پخش مخفیانه دو اثر حبیب ساهر در سالهای 1914 و 1916 تحت عنوان کؤلگه لر و شقایق یعنی پیش از نیما. بعدها آثار ترکی شهریار «قسمت اول حیدربابایا سلام 1954) ، قسمت دوم (1962) ، تورکون دیلی(1969) ، محمد راحیمه مکتوب(1967) ، سهندیه1967) - بعدها باز « شهریار-حبیب ساهر-سهند - معجز- اوختای- صمد بهرنگی- زهتابی- فرزانه-مرضیه اسکویی و دیگران»- در کنار اینها آثار فولکوریک : داستان مختارنامه-اصلی کرم- کوراوغلو- شاه اسماعیل- امیر ارسلان- دیوان قمری-لعلی- کتاب رنگارنگ- و دیگرو دیگران . اشعار و نوشته های ترکی مذهبی. بخشی از این نثر و نظم منتشر شده بود و بخش دیگر مخفی جریان داشت. به اینها باید آثار استانبولی و باکو را هم اضافه کرد که باز مخفیانه به دستها میرسد. نمونه ی اسامی این شاعران و نویسندگان در کتاب صدیق که ترجمه شعرهاست و پاره پاره آمده است. من خودم داستانهای جلیل محمد قلی زاده را به ترکی درسال 1351 خوانده بودم. بر این اساس زبان ادبی استاندارد پیش از 57 وجود داشت. 2- در مورد وارلیق هم نظرم را گفته ام. وارلیق به عنوان مجله جایگاه خاص خود را دارد. و آغازی ست در ترکی نویسی -نثر- جدید ما. که پیش از آن همچو امکان انتشاری وجود نداشت. ولی پایه ادبیات و هنر نوین که تنها شعر را شامل میشود به پیش از 57 برمیگردد. ما در جنوب - پیش ار57 اثر نثر نویسی نوین که منتشر شده باشد نداشتیم. از مخفی ها هم اطلاعی ندارم. اما این موضوع لازم است در نشریات خارج -که منتشر میشدند -تحقیق شود. اگر اشتباه نکنم آثار نثر ترکی حتی در مورد فلسفه نیز نوشته میشد. ولی مطمئن نیستم. باید تحقیق کرد.این هم نظر دکتر هیئت در باره دوره ی مورد بحث ما :« در این دوران با وجود سرکوب و ممنوعیت زبان ترکی شاعران بزرگی در آذربایجان ایران مانند میرزا علی معجز شبستری، حداد، کریمی مراغه ای، ساهر، و سهند و بسیاری دیگر توانستند به زبان مادری شعر گفته و آثار خود را مخفیانه به چاپ برسانند.
در این دوران بزرگانی چون پروفسور حمید نطقی، پروفسور محمد محمد زاده، استاد گنجعلی صباحی، پروفسور محمد تقی زهتابی، استاد محمد علی فرزانه، میر مهدی اعتماد، جبار باغچه بان و بسیاری دیگر پا به عرصه دفاع از زبان و فرهنگ و تاریخ آذربایجان گذاشتند و با آثار جاودان خود در عرصه های گوناگون فرهنگ آذربایجان روح جدیدی در کالبد حیات مردم آذربایجان دمیدند.»
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

خانم صلواتی شما هیچ کامنتی در زیر این مطلب ندارید که منتشر نشده باشد.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دکتر جان / مقاله تان را 3 تا 3 در سایت می گذاری !!! این دفعه که امدی همو می بینیم

نوشته شده توسط: Anonymous

ناثر عزیز با پوزش اسم شما اصلاح شد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آ طهرانى عزیز، نقد بیرحمانه همه چیز در خدمت پیروزی ماست. بدون نقد، شکست حتمی در انتظار ماست. من در یک جمله در مورد اشتراکها به اندازه ی «کتابها» سخن گفته ام؛ اگر توجه شود. نوشته ام «شمال وطن فرهنگی ماست». لیوان اگر «نیست»باشد کسی نمی تواند آنرا «هست» نماید. ما چاره ای جز حل مشکلات «هستی» خود نداریم. آنان که چشم خود را به مشکلات می بندند و نقد و رهیابی را «ماست مالی» میکنند، تاوانش را هم با شکست و 30 هزار کشته می پردازند. فکر کنید چرا نمی توانید «نقد همه چیز»را تحمل کنید؟ اشکالتان کجاست؟ چرا سایتهای آذربایجانی از نقد فرار میکنند؟ من نویسنده مستقلی هستم در ایران گلوبال؛ چرا ؟ چون به روش دموکراتیک کار میکند. اگر کسی اینجا استقلال مرا نقض کند میگویم آقا شما را بخیر مارا به سلامت.

روی این چیزها شوخی نداریم. بروید نوشته های مرا در مورد فاشیسم آریایی بخوانید. آنها را همینجا منتشر کرده ام. « اختناق»در سایتهای آذربایجانی را هم زیر نقد برده ام. این دیوار هم باید فرو ریزد. کد سایت را در اختیار نویسندگان آذربایجانی و حتی ناسیونالیست ها قرار داده ایم که حرفشان را بزنند. همه اینها در سایه «نقد» فرهنگ مسلط سیاسی بر فضای ایرانیها ممکن شده و دیوارهای اختناق فرو ریخته اند. هر کس میتواند آزادانه نقد و نظر و تئوریش را مطرح کند. آیا زیبا و رهایی بخش نیست؟ پس چرا از نقد میترسید؟ چرا نمیکوشید دیوارهای ذهنتان را در هم ریزید؟ اختناق مزرعه فاشیسم است. چرا از شناخت این چیزها هراس دارید؟ آزادی خودی نداریم. آزادی برای همه است. «بکوشید همه چیز را بیرحمانه زیر سئوال ببرید. پرسش، نخستین گام اندیشیدن است. تا نتوانید بیاندیشید بازنده اید». چون و چرا کنید. دلایل محکم و علمی منطقی بجویید. اسیر ذهنیت متعارف و روزمرگی نباشید. کسی که اسیر جو حاکم شود - کسی که نتواند ذهنیت حاکم در یک جامعه و حرکت و حزب را زیر سئوال ببرد مقلد بارمیاید و شکستش حتمی ست. این پیام من به همه دوستان آذربایجانی ست. چرا نمی پرسید «کار اندیشیدن و خلاقیت » چگونه است؟ چطور میتوان «علمی - منطقی» اندیشید و از تفکر «غیر علمی و روزمرگی» رهایی یافت؟ اصلاً این «تفکر متعارف و روزمرگی» چیست؟ چرا مانع اندیشیدن درست است؟ اصلاً اندیشیدن چیست و چگونه ممکن میشود؟ چرا اینها را نمی پرسید و از « طرح تفاوت» که یک چیز عیان و طبیعی ست هراس دارید؟ آیا دچار «اندیشه ایده لوژیکی» نشده اید؟ چرا؟ به چه دلیل؟ بکوشید به جای ترس و واهیمه به این مسایل بپردازید که پیروزی بر این «تبعیض هزار و یک چهره» در گروه پاسخ همین پرسشهاست. نه در «ترس و هراس». ترس مادر مرگ است. زیر چرخهای تبعیض و استبداد و بیعدالتی له شدن ، مسئولیت ِ - تقریباً - 50 در صد اش به عهده خودماست.
نوشته شده توسط: Anonymous

جنبش شهری مردم قهرمان ترکیه از تمام نزادها و زبان ها و ارمان های شهری علیه حکومت غیر شهری سنی اردوغان وحزب عدالت توسعه که با حمایت های مالی ایران قدرت اهریمنی خودرا بر سراسر ترکیه گسترش داد بازبه میدان امد احزاب لاییک چپ وراست شهری دوشادوش هم برای مبارزه با اسلام گرایی وفاشیسم ووابستگی های امپریالیستی رزیم غیر شهری اوردوغان به میدان امدند تا این حکومت عقب افتاده وفناتیک را به حاشیه برانند حکومتی که با ادبیات قلدرمابانه از نوع ایرانی اسلامی با مردم برخورد میکند مبارزان شهری ترکیه با شهامت جلوی گلوله های گاز وباتوم ها وفشار بی امان اب پاش ها بر نابودی حکومت غیر شهری اوردوغان شعار دادند دعوا از دستورحکومتی اوردوغان در تاسیس یک مرکز خرید تجاری بزرگ

در منطقه پارک گزی شروع شد و ادامه دارد از تمام مبارزان شهری چپ وراست اقوام ساکن در ایران میخواهیم با هر شکل ممکن کنار همرزمان ترکیه ای خود با شند وانها تنها نگذارند بی تردید رسیدن به سامان شهری در خاورمیانه با همراهی تمام مبارزان شهری خاورمیانه از هر قوم نزاد و ارمان شهری تنها میسر است مبارزان ترکیه ای را تنها نگذارید با اطلاع رسانی به

زبان های ترکی کردی انگلیسی وفارسی وعربی پیام این مبارزان باشرف و متمدن ترکیه ای را به گوش تمامی مردم خاورمیانه برسانید زمان اتحاد برای زمین زدن حکومت های تحمیلی امپریالیستی عقب افتاده غیر متمدن است این فرصت تاریخی را برای اتحاد سراسری مبارزان شهری سراسر خاورمیانه از دست ندهید اتحاد قدرتمند احزاب چپ وراست شهری ترکیه را درکنار هم
ببینید اتحاد تمام افراد با فرهنگ شهری با هر نژاد و زبانی را درترکیه امروز ببینید نگذارید این حرکت هم مثل حرکت چند ماه پیش شهری مردم اذر بایجان شمالی علیه نوکیسه های ثروتمند حکومتی اذربایجان سرکوب و فراموش شود وادامه پیدا نکند ازین حرکت حمایت کنید انرا به سرزمین های ایران و اذربایجان گسترش دهیددست از اختلاف های کودکانه قومی نزادی ایده ای بردارید برای داشتن سامان های شهری وکارامد ومردمی و روزامد در سرزمین های خاورمیانه تلاش کنید حکومت های تحمیلی غیر متمدن غیر مردمی وبی هویت را کنار بزنید و قدرت به مردمان با فرهنگ وباشعور و متمدن بسپارید رزمندگان شهری ترکیه را تنها نگذارید.به زبان ترکی و فارسی اطلاع رسانی کنید در شبکه های اجتماعی این حرکت بزرگ را دوچندان کنید.در ماه های گذشته بعد از جنبش های شهری در کشور های عربی این دومین حرکت مبارزان شهری پس از حرکت اذربایجان شمالی است که در کشورهای حوزه اذربایجان ترکیه صورت میگیرد .
نوشته شده توسط: Anonymous

در فیلم ضمیمه فوق . محمد درخشش توضیح میدهد که چگونه شاه و ساواکش . حتی تحمل مجله صنفی معلمان . یعنی مجله مهرگان را نداشتند و چند بار آنرا توقیف کردند و گردانندگانش را به زندان انداختند . ننگ بر دیکتاتوری شاه و شیخ و ژنرال !

نوشته شده توسط: Anonymous

اقاى آ . آئليار متاسفانه اين مقالة شما در جامعة ازربايجانى که ، سواد خواندن ونوشتن به زبان مادرى خودش را ندارد هيچ گونه کمکى نمى کند .قصد شما و هم فکرانتان ازبزرگ جلوه دادن تضادهاى کوچک ميان ازربايجان شمالى و جنو بى چيست ؟،بسيار
جاى تعجب است ،جنابعالى هرگز مقاله اى در مورد، مواردمشترک بين شمال وجنوب ازربايجان به قلم نياورده ايد .ولى در
ديوارکشى هميشه قدم رنجه داريد . وجود ليوان روى ميز قابل انکار نيست، ولى ليوانهايى که شما با دست خودتان روى
ميز گذاشته ايد.بسيار پر واضح است. ׳
آقاى بهرامى ، شما مسلة بسيار مهمى را مطرح کرده ايد ،درهيچ سايتى نخواهيد يافت که روشنفکرا ن کورد ،حرکت مردمى مردم
کورد را با تمام کم وکاستيهايش مورد انتقاد قرار دهند. ولى حرکت مردمى مردم ازربايجان در تمامى سايتهاى فارسى زبان مورد انتقادهاى بى اساس وبى پايه قرار ميگرد. ׳

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مهدی عزیز، 1- نوشته اید:«اینطور نوشته ها به مبارزه ی آذربایجانیها کمک نمیکند- زیان هم دارد». و دلیل هم آورده اید که « کرد ها بحث تفاوت را مطرح نمیکنند- به خاطر زیان اش». در ضمن اندیشه ی من را هم به «ایده لوژی خاص» مربوط کرده اید. از سوی دیگر «تفاوت لهجه های مناطق و شهر و روستاها» را قبول دارید. همینطور «جای بحث ادبیات و زبان» را «به هنگام موجودیت نهادهای آکادمیک محول کرده اید». 2- از همین موضوع آخری شما به مسئله نگاه کنیم. «ادبیات» در جنوب سی و چند سال است «کار میکند و جاری ست». « دهها مشکل هم دارد و از جمله مشکل زبان نوشتن و مشکل سنت و مدرنیته ، و همینطور مشکل مکتبهای ادبی -هنری». سه موضوع. و آنها را هم مورد «بحث و بررسی» قرار میدهد. دست روی دست نه نهاده و نه نشسته است. چرا؟ چون «موجود زنده» است. جان دارد،حرکت میکند،مشکلاتش را رفع مینماید؛ تا بتواند «رشد» نماید.

چرا؟ چون « فرهنگ است . هویت و موجودیت مردم است». و لاجرم میخواهد «رشد کرده پیشرفت نماید». چرا؟ چون « اساس فرهنگ سیاسی ست». بله، «پایه فرهنگ و شعور سیاسی، فرهنگ ادبی ست». یعنی بدون «فرهنگ ادبی هنری» مبارزه سیاسی « فاقد شعور» است. و به بیراهه ها زده انجامی جز شکست ندارد. در هر جامعه ایکه فرهنگ ادبی-هنری قدرتمند است به موازات آن «شعور سیاسی» نیز توانمند است. و عکس قضیه نیز صادق است. دموکراسی یونان باستان نتیجه «فرهنگ ادبی-فلسفی» بود. همینطور دموکراسی کشورهای پیشرفته نتیجه فرهنگ غنی آنهاست. که بخشی از این فرهنگ ادبیات است.تسلط «اسلام سیاسی» در ایران نتیجه «فقر فرهنگی» «زمانه» بود. در آذربایجان ما هم «تسلط ناسیونالیسم» نتیجه «فقر فرهنگی» در «مبارزه رفع تبعیض» است. اگر میخواهیم دچار« فاشیسم ملی» و «فاشسیم آریایی» نشویم مجبوریم ذهن خودمان را به کارگیریم و این «فقر فرهنگی و شعوری» را رفع نماییم. ادبیات اساس مبارزه را تشکیل میدهد و در خدمت آزادی و رفع تبعیض و پیشرفت است. این موجود زنده بدون حل مشکلات سه گانه که ذکر شد «فقیر» مانده و رشد نمیکند. در عدم رشد آن شکست در انتظارماست. جنبش کرد صد سال است از بیراهه ها رهایی نیافته است. به خاطر «فقر فرهنگی - هنری» ست. درترکیه بعد از 30هزار کشته تازه دوهزاری اش افتاده است. ما نمی توانیم این راهها را تجربه کنیم. نتیجه: مقاله در خدمت رفع مشکلات ادبیات است و لاجرم در خدمت فرهنگ و پیروزی مبارزه رفع تبعیض است. اینکه کرد فلان کار را نمی کند ماهم نباید بکنیم نادرست است. کرد اگر این کار را نمیکند و مشکلات ادبیاتش را رفع نمیکند غلط است. باید در این راه بکوشد. من حتم دارم آنها در حل مسایل ادبیات خود جلوتر از ما هستند. 3- با شما موافقم تفاوت وجود دارد . و ادبیات جنوب برای پیشرفت خود لازم است بدون تقلید راه خود را مستقلاً برپایه «زبان ادبی» خود و نوآوریهایی که میکند ادامه بدهد. برای غنی تر کردن خود یکی از راهها «استفاده از واژه های زیبای لهجه های جنوب» است. یکی از راههای غنی کردن زبان به کارگیری آگاهانه ی برخی واژه ها از لهجه های مختلف است. مثال در میاندواب به سطل لاستیکی «آرباarba» میگویند. واژه ایست بسیار زیبا که در جاهای دیگر نظیرش را نداریم. یا میگوییم « رزینrezin سطیل»؛ که آربا زیبا تر از آن است. و مانند اینها. از این روش در همه زبانها برای غنی سازی زبان ادبی استفاده میکنند. در رابطه با زبان گفتاری و نوشتاری این تجربه از ایتالیای دوران دانته آموزنده است. نویسندگان ایتالیا - زمان دانته، «زبان شفاهی مردم ايتاليا يعنی ايتاليايی را، در ادبيات، بکارگرفته و به زبان نوشتاری تبدیل نمودند» که به موجب آن زبان لاتين را به عنوان زبان ادبی که رایج بود به عقب راندند.
4- ما نمیتوانیم در حل مشکلات ادبیات به آن بگوییم « ایست!» ما هنوز نهاد نداریم. پایه نهادها با همین بحثها ریخته میشود.5- من ایده لوژیک فکر نمیکنم و این روش را نیز نادرست میدانم. اما مثل هر انسان خیرخواهی در آرزوی خوشی و سعادت همگان هستم. 5- نوشته ام شمال وطن فرهنگی ماست. ما باید از آنها بیاموزیم. اما بر اساس معیارهای دانش «ادبی -هنری ، صحیح است که خصوصیت زبان جنوب» را حفط کنیم. ادبیات ما هدیه جنوب به شمال است. همانطور که مال آنها هدیه برای ماست. اتحاد شمال و جنوب کار نسلهای آینده است و راه درستش را آنها خواهند یافت. از نظر من این راه نخست از« اتحادیه ی منطقه ای میگذرد». همینطور راه اتحاد کردها نیز. باز کار نسلهای آینده است. نباید دچار ماجرا جویی ها و خیال بافیها شویم. نه تنها توان 30 هزار کشته را نداریم حتی یک گل زندگی هم نباید برای حل این مسایل پرپرشود. که اگر بشود نشانه خطا بودن راه ماست.
نوشته شده توسط: Anonymous

مهدی بهرامی-درکامنت قبلی در پاراگراف چهار سنندج را اشتباها سسندج و در پاراگراف دوازده شمالی را شمای نوشته ام که ضمن پوزش بدینوسیله تصحیح می نمایم

نوشته شده توسط: Anonymous

حرف های نا حسابی و " خر رنگ ". آنچه باعث شده خزعبلات شما ادامه یابد نوع حرف زدنتان است. البته آن حرفی که در مورد تئاتر سلطانپور گفتی ( ترابی ) مناسب است و در سایت قرار گرفت.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائليار اصلا غرضی در کار نيست و اميدوارم مسئله حل شده ولی دوست محترم تو اصل کامنت مرا کنار گذاشته ای و در اطراف مطلب برای خود ميگردی « مطلبی بوراخيب اطرافيندا گزيرسن » . يک سوال ؟ بعد از حکومت ملی تا زمان انقلاب 22 بهمن بجز شعر چند شاعر چند صفحه و يا اصلا کتابی بزبان ترکی داريم که ما آن را الگو ادبی و استادارت زبان ترکی خود قرار دهيم؟ ؟ ؟ اگر جوابت منفی است آن وقت قبول کن که در جنوب استاندارت ما از مجله وارليق شروع شد و اکثر نويسندگان و شاعران و زبان شناسان مجله وارليق را مکتب وارليق مينامند برای اينکه بعد از ٤٠ سال شروع کرد بشکل علمی و زبان شناسانه متود و روش نوشتاری و ادبی زبان ترکی را رايج و ترويج کند .

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

خانم ناهید حسینی گرامی،... من مشارکتی مستقیمی با بحث شما و آقای توکلی و آقای دوشوکی ندارم، امّا از آنجا که شکل نهاد اتحاد برای دمکراسی را غیر دمکراتیک است همه را در بر میگرد.● اوّل اینکه خوشحال هستم که شما جایگاه و مقام ملکهء انگلیس را ندارید، وگرنه یک دیکتاتوری تمام عیار را جایگزین دمکراسی در انگلستان میکردید، چنانکه در کلام و نوشتار غیر دمراتیک و منطقی شما، همچنین دخالت شما در زندگی شخصی افراد روشن است ،● دوّم بحث فقط بر سر موضوع سوئد و پارلمان آن و افرادی مانند شهریار آهی نیست، در اساس شکل گیری این نهاد غیر دمکراتیک است و شما به مسائل جانبی آم می پردازید،

● سوّم شما از آقای دوشوکی خواسته اید که بجای انتقاد، مانیفست خودش را در مورد اتحاد برای دمکراسی و برای همبستگی اپوزیسیون بنویسند، من اینکار را در سال 2011 و 2012 کرد ه ام آیا شما توجه کردید ؟ ● چهارم من نوعی چنین انتقادات را به اتحاد جمهوری خواهان و شبکهء سکولارهای سبز کردم که اصول دمکراسی را رعایت کنند و از خود محوری پرهیز کنند، نکردند، و نتیجهء آنرا دیدند، ● پنجم : من به شما هشدار میدهم اصول دمکراسی را رعایت کنید و از آلترناتیو سازی چلبی ها و مانند خمینی در اروپا دست بردارید وگرنه نهاد شما آنقدر نکات ضعف و سست بنیا هست و افراد تشکیل دهندهء آن آنقدر از جایگاه و پایگاه اجتماعی و سیاسی بدون پشتوانه هستند که آنرا با شیوه های دمکراتیک درهم خواهم کوبید، من نوعی بسیار خوشحال هستم که اگر دو ایرانی به شیوهء مدرن اتحادی تشکیل دهند، تا چه رسد به اتحادی برای دمکراسی ؟● ششم شما به افرادی تازه به دوران رسیده که فقط هیاهو میکنند و با خوردن آشی ساز میزنند، تکیه نکنید، اصول دمکراسی را رعایت و سیاست ورزی مدرن را یاد یگبرید. در زیر لینکهای مربوط به موضوع را دوباره می آورم/.
"طرح پیشنهادی برای تشکیل کنگرهءِ ملّی ایرانیان"
http://www.iranglobal.dk/printsite.php?news-id=70543
///// "فدرالیسم اساس تشکیل شورای ملّی ایرانیان"
http://www.iranglobal.info/node/10128
نوشته شده توسط: Anonymous

شما آخرسرباتمام آنده نگری های واپس گرایانه وضدزبان وفرهنگ های غیر فارس،بموضوع خوبی اشاره کردید.اگرحزب اله درنمایشات نمازجمعه وسایرخیمه شب بازی ساندیس خوررژیم فارسی/اسلامی اندپس این دوستان ونادوستان خیمه شب بازی های دموکراسی فارسی گرانیز ساندیس خورمحافل صهیونیستی وامپریالیستی اندچون حزب مردم سوئد یک حزب اسرائیلی سوئدی است.اگراحزاب راست اروپائی هزازگاهی سیاستهای ضدانسانی وخانه سازی صهیونیستهارامحکوم میکنند حزب مردم سوئدپشتیبان صددرصدراشغال گران صهیونیستهاست.اگراین دوستان ونادوستان حالا که ماهیت حزب مردم سوئدکمی روشده آیا بهترنیست ازشرکت دراین کنفرانس اسرائیلی -سوئدی ازخودانتقادکنند؟؟؟تا درآینده دموکراسی فارس سازی وفارس بازی شان کمی جدی گرفته شود؟

نوشته شده توسط: Anonymous

لطفآ توضیح دهیدچرااسم من راحذف کرده وپیام من رابا قابل توج درج کردید؟طبق تماس شخصی باآقای توکلی وتاکید ایشان براینکه هرشخصی باهراسمی میتواندپیام بنویسد ومن هم آگاهانه ناثر راانتخاب کردم لطفآ توضیح دهید واسم من راتصخیخ کنید که نه قابل توج بلکه ناثر بنویسیدتا هوچی گران وشارلاتانهای سیاسی سوء استفاده نکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بهر نگ گرامی که پیامهای جالب وخواندنی راتهیه نموده ایدپیام من با نام « نا ثر قابل توج... در د., 05/27/2013 - »بدون نام وقابل توج...درج نموده اید.خانم ناهید حسینی که هنوزهم درپی مسلح کردن سپاه به سلاحهای سنگین اسرائیلی است،با سوء استفاده واتهام زنی وبدون توجه باصل مطلب دنبال هوچی گری وماهیگیری سیاسی است.خانم محترم شما باشرکت درکنفرانس استکهلم بمیزبانی حزب اسرائیلی سوئدی -حزب مردم-ساندیس خورصهیونیستهای اسرائیلی به رهبری ناتانیاهووکمپانی بوده اید.انتخاب اسم من «ناثر»بجای ناصروناسر!!!بسیارآگاهانه است تاشما فارس پرستان ضددموکراسی وتمامیت خواه تجزیه طلب واقعی بفهمید که زبان نوشتاری تان چقدرالکن وآبدوغ خیاری است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سام قند چی و دیگر ایران گرایان باور کنید شماها بی خود بر تمامیت ارضی و ماندگاری چهار چوب ارضی ایران بدین شکل کنونی پا فشاری میکنید ، شماها فقط بر طبل دشمنی و در نهایت جنگ و لشکر کشی برای حفظ این چهار چوب می کوبید ، ایران و تقسیم و تجزیە ایران امری است 100% و این کشور در نهایت اگر تمام ارتش جهان در کنار ایران گراها و طرفداران تمامیت ارضی قرار بگیرند باز فروپاشی ایران و تقسیم و تجزیە این کشور صورت خواهد گرفت مسئلە فقط یک سوأل زمانی است و معلوم نیست این امر کی بە وقع خواهد پیوست ولی در تقسیم و تجزیە این کشور شک نکنید چون این کشور در طول تاریخ یک ملت، یک زبان، یک سرزمین بە معنی ، مردمان مشترک ، در زبان ، فرهنگ، هویت ملی نبدە و نخواهد بود . ایران یک هویت ملی نیست ، کورد، یک هویت ملی است، تورک یک هویت ملی است ، بلوچ یک هویت ملی است فارس یک هویت ملی است ..

این هویت های نا همگون امکان همزیستی برابر در یک چهار چوب یک کشور را هیچ وقت نخواهند داشت بنا بر این همیشە سعی در تقسیم و تجزیە آن وجود خواهد داشت و در نهایت نیز همانطور کە گفتم اگر تمام ارتش جهان پشت سر شما برای حفظ این چهار چوب مصنوعی و نا برابر، کە توسط تانک و توپ بر دیگران تحمیل شدە از هم پاشیدە خواهد شد ،،پس بە شما ایران گراها توصیە میکنم این واقعیت را در یابید و ثابت کنید کە دمکرات هستید و بە حقوق بشر و حقوق برابر ملتها برای حاکم شدن بر سرنوشت خودشان باور کنید در غیر این صورت بدون همکاری شماها نیز چنین خواهد شد ،، من شخصأ در مورد نسل جوان ملت کورد بە شما میگویم نسل جوان این ملت بە چیزی کمتر از یک کشور مستقل کورد در خاور میانە رضایت نخواهد داد ..... حال شماها تا میتوانید بر طبلتمامیت ارضی ایران بکوبید
نوشته شده توسط: Anonymous

باتشکرازجناب دوشوکی عزیز که ماهیت سیمینارهای عده ای روشنفکروتاریک فکرکه بنام تمام ایرانیان ویا نماینده آنها درمحافل صهیونیستی مشغول بندوبست سیاسی اند،راافشا میکنید.دوستان ونادوستان سینه چاک دموکزاسی!آیا آقایان آهی ونوری زاده وسازگارا واقعآ باآن سوابق درخشانشان طرفداران دموکراسی اند؟؟؟به نوشته نوری زاده درمورد صفرقهرمانی اسطوره مقاومت ،زندانی ای که 33 سال درسیاه چالهای رژیم وطن فروش وجنایتکارپهلوی دوم بوده مراجعه کنیدتا اوج تنفرازنیکی وانسانیت رابه بینید.خانم حسینی گرامی درکناراین افرادشناخته شده نشستن وازدموکزاسی گپ زدن افتخارنیست.ادامه

قابل توجه خانم ناهیدحسینی وطرفداران سیمیناراستکهلم. اولا اینکه عده ای به آقای توکلی ایرادمیگیرندکه گویا با منتقدین کنفرانس استکهلم بمیزبانی حزب مردم طرفداراسرائیل میدان داده !!!، ویابا حملات بی پایه واساس به آقای عبداستار دوشوکی که بدرستی ماهیت این نوع سیمینارهارا که بسازمانهای غیبی ومشکوک مربوط اند،راافشاکرده، بنظرمن امرخوبی است زیرا موردحمله دشمن(این جابمعنی مخالفین نظرات سیاسی خودی!) افرادی مثل اصغرجیلو،صادق،مجید وازهمه بدترخانم ناهیدحسینی قراگرفتن،نشان میدهد که آقای دوشوکی درست بهدف زده است.
1-خانم ناهید حسینی اگرطرفداربرابری و عدالت اجتماعی هستیددرمورد حزب میزبان این کنفرانس تحقیق کنیدواگر به اسرائیلی بودن حزب مردم سوئدیقین پیداکردیدبدانیدکه شما مهمان صهیونیستها بودیدواین کنفرانس هم نه تنها بادموکراسی برای مردم ایران نبوده بلکه آلت دست بندباز های سیاسی است. -گروهی ازروشنفکران فارس خودرا نماینده تمام ایرانیان جا زده وبا غرووتکبربی جا ی سیاسی وخودمرکزبینی بنام ایرانیان ودموکراسی باسازمانهای غیبی ومشکوک امپریالیستی درحال زدوبندسیاسی اند.
2-آیا بهترنیست این دوستان ونادوستان اززبان خودوبعنوان فقط جز و بخشی ازاپوزیسیون فارس زبان سمیناروکنرانس تشکیل دهندودرپی وحدت بابقیه فعالین فارس زبان باشندکه اگرموفق شدندبعنوان سخن گویان بخش اپوزیسیون فارس زبان باغیرفارس زبانان وارد بحث ودیالوگ شوند؟آیا این بهترین راه نیست؟
3-دوستانیکه بدون اطلاع ازمسائل پشت پرده وبدون شناخت ازماهیت حزب مردم سوئد،حزب طرفدارسیاستهای ضدانسانی گروه های صهیونیستی وتروریستی اسرائیل درمناطق اشغالی،ازکنفرانس استکهلم به میزبانی حزب ارتجاعی ودست راستی حزب مردم دفاع میکنند،درواقع خودزائیده ها ودنباله روان ناتانیاهو وسایرصهیونیستهاهستندوبس.
4-حزب مردم سوئدازسال 2006 باهمکاری سه حزب دست راستی دیگردرقدرت اند.تمام رفاه وقوانین مترقی راکه سوسیال دموکراتها درمدت 60-70 سال گذشته تصویب کرده بودندازبین برده ویا درحال تخریب هستند.مثلابیمارستانها واکثرمدارس خصوصی شده وبه افرادپول دارجهت کسب وسود بفروش رفته است! اگرپول معاینه پزشک 60 کرون سوئد بودامروزه باید حداقل 200 کرون پرداخت شود البته دربیمارستانهای عمومی،پزشگ ها ودندان پزشگ های خصوصی هرکدام قیمت خودرادارندوتیغشان تاجائیکه ببردازمریض پول طلب میکنند!!!.
5- یکسال پیش دررای گیری سازمان ملل جهت عضویت فلسطین درسازمان یونسکو،کشورسوئد جزو معدودکشورهائی بود که رای منفی دادبله سوئدکشوردموکراتیک است ولی قوانین پناهندگی ومهاجرت،بیمه اجتماعی و...درحال تغییراست.بطوریکه بخاطر همین دمکراسی محکومیت سوئد هرازگاهی ازطریق سازمانهای حقوق بشری سازمان ملل درموردپناهندگان ومهاجرین ازطریق خودرسانه ها ی سوئد باطلاع مردم میرسد.

برای اطلاع بیشتردرگوگل،ویکی پدیا مطالبی درمورداین حزب اسرائیلی سوئدحزب مردم میتوانیدپیداکنید وهمچنین میتوانیدبا آقای ماکان افشین نژاد ایرانی تبارمتولدسوئد،یکی ازسخن گویان این حزب ارتجاعی تماس بگیرید.
نوشته شده توسط: Anonymous

گزارش های مردمی ازشهر اراک استان مرکزی حاکی است با گذشت چندین روز ازشروع تبلیغات نمایش جمهوری و اویزان کردن پارچه های ده متری در سطح میدان اصلی شهر باغ ملی برای چسباندن عکس کاندید ها هیچ بروشور وپوستر قابل توجهی بر این پارچه ها نصب نشده چند ستاد در شهر مشغول به کار شده اند وتمام نیروهایی که درانها کار میکنند مال شهر نیستند واز افراد غیر بومی بصورت مزدور استخدام شده اند وبخاطر عدم اشنایی با شهر نمیتوانند تبلیغات کنند مردم کاملا بی تفاوت هستند وهمگی همدیگر را برای تحریم گوشزد میکنند پارچه های خالی میدان باغ ملی شهر از تبلیغات واقعا تصویرخنده داری است و نشان از هیچ تحرک مردمی نمیدهد ستادها همه خالی و پر از جوانان اجیر شده غیر بومی است که با ناامیدی سیگار میکشند وساندویچ وساندیس میخورند ومردم شهر با نفرت به انها نگاه میکنند مردم اراک با عدم شرکت خود در اخرین

نمایش جمهوری خود را برای اینده ای بدون حکومت مرکزی وسامانی خودگردان در ایالت خویش اماده میکنند انها هیچ وقت ظلم هایی را که حکومت های مرکزی تهرانی به انها کردند فراموش نمیکنند وقتی با نهایت امید واخلاص قائم مقام و امیرکبیرصدر اعظم را به تهران فرستادند برای اصلاح امور در ایران و دیدند که عمال حکومت مرکزی با خدعه این مردان را که اروزهای نیک برای کل سرزمین ها را داشتند به شهادت رساندند در سال 71 در یک قیام سراسری شهری در اعتراض به حکومت مرکزی اکثر ادارات حکومت تهران در اراک ویران شد وبه اتش کشیده شد حکومت تهران ده ها نفر را دستگیر کرد وبه زندان انداخت 64 نفر مخفیانه اعدام شدند ودر بیایانهای اراک درگور دسته جمعی دفن شدند مردم اراک هیچگاه جنایات حکومت تهران را فراموش نمیکنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

مهدی بهرامی-آقای ائلیارمن با آقای طهرانی موافقم که اینطور نوشته ها به مبارزه ی آذربایجانیها کمک نمیکند من تا بحال نویسنده ی کردی را سراغ نداشته ام که زبان کردی را به زبانهای کردی ترکیه عراق ایران و یا سوریه تقسیم کند ویا حضور فعالین سیاسی کردهای ایران را در کردستان عراق ببیند و در ایرانگلوبال بنویسد:"سرنوشت کردستان ایران نه در اربیل بلکه در سسندج تعیین خواهد شد"هر کردی دایره ی فعالیت فرهنگی و سیاسی خود را همه ی کردستان ایران عراق سوریه و ترکیه میداند و در این خصوص به هیچ مرکزگرایی هم اجازه نمیدهد بخاطر این همبستگی پان خطاب شود نوشته های کردها لااقل در این سایت باید برای نویسنده های ما الگو باشد.اختلاف لهجه حتی بین دو شهر که فاصله شان ممکن است از صد کیلومتر هم تجاوز نکند وجود دارد مثلا لغت بله در ارومیه و ماکو و متاطق قشقایی "هه یه" در سایر نقاط "هه" و یا لغت "بیله" بیشتر در ارومیه

به معنی "خود" و "من" بکار میرود مثلا "بیله می یوردو" مرا خسته کرد. در اطراف ماکو و میاندواب لغت " قاغا" هم به همراه "قارداش " به معنی "برادر" کاربرد دارد.اختلاف لهجه مابین شهرهای آذربایجان شمای نیز وجود دارد و لهجه ی نخجوانیها به ماکوییها خیلی شبیه است.اختلاف لهجه بین مناطق فارس نشین نیز وجود دارد مثلا به اختلاف لهجه ی اصفهانیها و کرمانیها و شیرازیها و مشهدی ها دقت کنید.آقای ائلیار عزیز آیا تا بحال نوشته ای ازآقای گلمراد و یا آقای ایرانپور دیده ای که در این مقطع بجای فاش ساختن فاشیسم آریایی و دفاع از ملت مظلوم خود از اختلاف کردی کرمانجی و سریانی بنویسند؟ شایدجای این بحث ها را در فرهنگستان زبان و ادبیات کردی و زمان این بحث ها را بعد از تشکیل این نهاد میدانند دوست عزیز اگر انترناسیونالیزم شما به شما اجازه نمیدهد به نفع ملت خود بنویسی لا اقل این اجازه را هم به شما ندهد که به ضرر ملت خود بنویسی .
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

یوسف عزیز، 1- اسم من آ.ائلیار است. نه علیار. اگر حروف را ندارید لطفاً کپی کنید. غلط نویسی شما را ما هردفعه تصحیح میکنیم. اگر قصد توهین ندارید لطف کنید نادرست نویسی خودتان را تصحیح کنید. اگر هم منظور توهین دارید لازم است بدانید که کامنت توهین دار منتشر نمیشود. بعداً نباید پرسشی پیش بیاید که چرا کامنت منتشر نشده است. 2- اشتباه دیگرتان این است که «خود را با اطلاع» و طرف مخاطب را «بی اطلاع» می نامید. این هم «تحقیر» مخاطب است. و نشانه بی احترامی به کسی که شما را «عزیز» خود مینامد و میداند.
3- « تو» خطاب کردن مخاطب در زبان فارسی دو حالت دارد : الف- توهین است به مخاطب؛ ب- نشانه صمیمیت است با دیگری. من در نوشته شما «صمیمیت» نمی بینم . امیدوارم اشتباه از من باشد و شما قصد و منظور «توهین» نداشته باشید. 4- عزیز من، وجود «زبان ادبی» را «ویراستاری» نشدن آثار نویسندگان و سرایندگان «نفی» نمیکند.

از حافظ ایرانی گرفته تا گوته آلمانی ، از هدایت گرفته تا ساعدی و بهرنگی ؛ از آخوندزاده گرفته تا پاره-پاره ، همه این نوشته ها و آثار نویسندگان و شاعران در تمام زبانها «اشکالات زیادی» داشته و دارند. وجود «ویراستار» یا «مصحح» برای همین است که آثار خلق شده را تصحیح کند. در دوره های مختلف بارها یک اثر تصحیح میشود. اما نبود این کار وجود زبان ادبی را نفی نمیکند.شاملو نوشته «میخواستم بوف کور هدایت را ادیت کنم و اشکالاتش را برطرف نمایم که بعدها از این کار چشم پوشیدم. » نقل به مضمون.نویسنده و شاعر ادیب نیست و مصحح هم نیست. 5- این جمله را از مجله وارلیق شماره 2-93 ص. 54 پاراگراف اول نقل میکنم . اشکال جمله را خودتان متوجه میشوید. از این چیز ها در همه جا هست املاء هم مال خود وارلیق است: «ایللر دیر او بیزه وارلیغی چاتدیریردی». 6- مطالب مجله وارلیق با همه ویراستاری نه تنها عاری از اشکالات نیست بل مهمتر از اینها از نظر دانش ادبی ( در فرم و محتوا) « سنتی» است؛ و دور از «مدرنیت». در هنر و اندیشه. که نسل جوان قلمزنان با نفی این اشکال مهلک پای به راه آفرینش ادبیات نوین گذاشته اند. ادبیات نوین هم مثل ادبیات همه کشورها نیاز به ادیت آثارش دارد و این هم یک چیز طبیعی ست در عرصه آفرینش. هر اثر ادبی نه تنها از نظر دستور زبان بارها ادیت میشود بل از نظر محتوا و جوانب هنری نیز ادیت میشود. 7- برای مثال دولت آبادی در مورد داستان سلوک مینویسد :« از بیش از هفت نام گذر کرد». یا « با بیرحمی به جراحی و تراشیدن و ساییدن ...می پردازم». یا « ...گاهی به صرافت می افتم که دورش بریزم یا که بسوزانمش». 8- ساعدی که از بزرگان ادبیات است در کتاب «ساعدی به روایت ساعدی» میگوید:« هر کاری را آدم ادیت (ویراستاری) میکند. مزخرفاتی را که من بنویسم میگویم شما ببینید که فارسی اش درست است یانه. چهار کلمه اینور آنور صاف و صوف بشود». 9- اگر شما به این چیزها توجه کنید دیگر نمیگویید فلانی و بهمانی بلد نبود بنویسد و این زبان ادبی نیست. 10- آنچه در مورد زبان ادبی آذربایجان نوشته ام بر پایه آگاهی و احساس مسئولیت عمیق قرار دارد. 11- به قول ساعدی قدرت صمد بهرنگی در زبان مادریش در ترجمه شعرهای شاعران معاصر فارسی ست . مراجعه کنید به کتاب «گئجه دیر، باخ گئجه دیر». که شامل شعرهای نیما- فروغ-شاملو-و اخوان ثالث است.
نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفم آقای دوشوکی که کسانی مثل "قابل توجه" در بالا که حتی اسم خودش را ننوشته در خط کیهان شریعتمداری قدم برداشته است و همینطور به خود می بالی که در حودنویس رای مثبت آورده اید، بعید میدانم لو دادن مهدی هاشمی توسط نیک آهنگ کوثر را از یاد برده باشید، او شدیدا لطمه سیاسی و اخلاقی خورد، حالا شما به ایشان استناد میکنید، بنظرم بهتر است به حرفهای آقای زمانی گوش فرادهید و بجای اینکه به نفع جمهوری اسلامی قلم بزنید مانیفست خود را برای چگونگی اتحاد اپوزیسیون بنویسید و وقت خود را بطور مثبت در آن راه مصرف کنید، زیر سئوال بردن سیستم دموکراتیک سوئد برای خراب کردن آقای آهی کار اشتباهی است، مردم هم که بی شعور نیستند به دروغهایی گنده شما باور کنند، در نتیجه عاقبت چنین برخوردهایی گرچه از ابتدا همراه با هیجان کاذب رسانه ای است، مطمئن باشید در نهایت به ضرر شما در خواهد آمد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اخرین حکومت ایرانی شیعه بگذارید دردم های اخر هر جانی میخواهد بکند این حکومت کشور جوان وصلیبی ساز ایران وعامل کلیسا و واتیکان وفراماسونری و امپریالیسم بزودی در چاه جمکران دفع خواهد شد نام کشور 500 ساله شیعه ایران هم به افسانه های شیعه خواهد پیوست شاید از زیراوار ایران چندین تمدن باستانی که زیر لگد سم های وحشی های شمالی مهاجم به فلات دفن شده بودند دوباره سر براورند ایران شیعه را به سوی مدفتنش چاه جمکران هل دهیم وزمینه را برای عروج دوباره تمدن های باستانی هزاران ساله بومی فلات فراهم کنیم ایران شیعه در چاه جمکران با انبیا و اولیا ابراهیمی محشور خواهد شد وبه اغوش ابراهیم وموسی خواهد پیوست

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای عليار تو خودت را قاطی مسئله ای ميکنی که کوچکترين اطلاع لازم را در اين زمينه نداری با يک قطعه شعر و يا يک برگ نامه نميشود که برای ملتی زبان ادبی درست کرد و هيچکدام از اينهايی که نام ميبری بجز استاد فرزانه تصلت کامل بزبان ترکی بلحاظ تخصصی نداشتند ولی حبيب ساحر ، شهريار و بلوت قاراچالو در شعر آثار بسيار با ارزش و ماندگار آفريده اند منتها آثار اين شخصيتهای ملی استاندارت زبان محسوب نميشود . مثلا به مقدمه کتاب پاره - پاره صمد بهرنگ نگاه کنيد که خود صمد به زبان ترکی نوشته . هم به لحاظ گرامر هم به لحاظ املا و لغوی ، اين ٥-٦ سطری که نوشته پر از اشتباه است حالا آقای عليار تو ميخواهی بگويی که اين همان زبان ادبی جنوب است نه آقای محترم ، خود فرزانه که جزو نويسنده گان مجله وارليق بود ميگفت مکتب وارليق

آغاز گر استاندارت زبان ادبی جنوب است و در سايه وارليق پراکندگی از بين رفت و روش و متد صحيح زبان ترکی آموزش داده شد. يوسف آذربايجان
نوشته شده توسط: Anonymous

سکوت

پایان خرداد 1392