Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

این خنده لوس آنجلسی بوقلمونها در پشت صحنه خیلی بی مزه است و مانع شنیدن جوابها شده .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آ طهرانى گرامی،1- این جمله ها که از رمان «خوابهای سنگی» نقل میشود با زبان ادبی جنوب «تفاوت» ندارد ؟
Artist "ehtiyac" kəlməsini eşidən kimi pistolet məsələsini ortaya atdı***
Xəstəni koridorun tən ortasıyla ayrı bir korpusdakı əməliyyat otağına aparırdılar***
Əməliyyat otağı hündür tavanı, iri aynaları olan geniş tikili sahəsi idi

2- اینجا صحبت از« ادبیات» است. بحث مسایل سیاسی را در مقالات سیاسی میتوانیم دنبال کنیم. 3- وجود« لیوان» روی میز شما ،وابسته به عقیده شما نیست. و خود بخود وجود دارد. چه شما باشید چه نباشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقاى آ. ائليار،مقالة شما در اين زمينه بسيارتفرقه انگيز و سوال برانگيزمى باشد ، من خودم بارها در جمهورى ازربايجان شمالى
بوده ام و هيج گونه فرق نوشتارى بين جنوب و شمال ازربايجان وجودندارد ،تنها فرق فقط در استفاده بيش از حد لغات فارسى در ازربايجان جنوبى مى باشد .واين بخاطر سلطة شديد زبان فا رسى بر زبان تورکى مى باشد.،مثلأ در جنوب موقع صحبت کردن دراکثر اوقات ما سعى مى کنيم افکار واحساسات فارس شدة خودمان را به تورکى ترجمه کنيم ،که اين خود بسيار مشکل زا مى باشد. ׳

ما در ازربايجان جنوبى به دليل نداشتن فرهنگ نوشتارى اصلآ تورکى رابا گراماتيک صحبت نمى کنيم و دراکثر موارد ما را متوجه نمى شوند . مشکل فعلى ما درحال حاضر ادبيات جنوب وشمال آزربايجان نيست،بلکه مسله آزادى ازربايجان جنوبى مى باشد. اگر مردم ازربايجان بخواهند مى توانند ،از تجارب مردم تورکيه در زمينة ادبيات نوشتارى استفادة فراوان ببرند.شما با
نوشتن و درج چنين مقالاتى سعى ميکنيد خواسته يا نخواسته مرز ها ى فعلى بين ازربايجان شمالى و جنوبى را دو چندان کنيد. ׳
نوشته شده توسط: Anonymous

در ادامه باید گفت راحت میشود یک ساختمان را ویران نمود حتی اگر کاستی هایی داشته باشد ..اما ساختن یک ساختمان بدون مشکل سخت است ..ما از صبح تا شب میتوانیم به این و ان خورده بگیریم .اما چگونه میتوانیم با هم این کاستی ها را برطرف نماییم .من خودم شخصا سعی میکنم با افراد و سازمان ها از نزدیک صحبت نمایم و موضوعات را رسانه ایی نکنم که بخواهد خوراک حسین بازجو شود ...این مقاله را به همین دلیل منتشر نمودم و خواند ن ان را به اقای دوشوکی پیشنهاد میدهم ..لطفا طرح و مانفیست خودتان را ارائه دهید و به معرض افکار عمومی بگذارید .من شخصا با شما مشکلی ندارم اندیشه افراد و عملکرد افراد برای من و مردم مهم است .شما اینطور میتوانید اعتماد سازی نمایید نقد به ان میگویند که نکات مثبت هم نوشت و راهکار ارائه داد ..این هم لینک این مقاله...http://www.iranglobal.info/node/19693

نوشته شده توسط: Anonymous

درود به همه دوستان .اولا من دو موضوع را میخواستم مشخص نمایم .ایا ما اپوزیسیون هستیم یا نه ?دوم اینکه ایا ما باید در یک انسجام و اتحاد بر علیه این حکومت صف ارایی نماییم ?امروز بحث جنگ نرم است و رسانه ها میتوانند نقش بسزایی برای افکار عمومی داشته باشند .حکومت ولایت فقیه از راه های مختلف در پی ضربه زدن به اپوزیسیون است و ابزارهای خودش را دارد .سوال من از اقای دوشوکی این است که شما در شرایط امروز چه مانفیست و راهکاری برای اتحاد اپوزیسون دارید ..ایا به اتحاد اعتقاد دارید ...ایا به این موضوع واقف هستید که باید از این کنفرانس ها بهترین بهره برداری را نمود ..ایا معتقد هستید که نقد با تخریب متفاوت است ...من خودم شخصا این طور فکر میکنم که امروز ما در میدان جنگی ناخواسته با این حکومت هستیم .اگر هر روز بخواهیم موضوعات را شخصی و انحرافی نماییم مردم دچار سرگردانی نمیشوند .نقاط مثبت هم باید نوشت .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

یوسف عزیز، 1- کتابهای مختلف «دستور زبان» و «لغتنامه» با عنوان « ترکی استانبولی» منتشر شده و خیلی ها هم از آنها استفاده میکنند. چرا «ترکی ترکیه» را به نام شهر «استانبول» نامیده اند؟ روشن است منظور از «ترکی استانبولی» زبان ترکی «ترکیه» است. نه چیز دیگر. درک این چیزها دیگر نیازی به «پرسش و پاسخ» ندارد. ولی متأسفانه دوستان ما در «ابتدایی ترین مسایل» مشکل دارند. هر کسی که اندک آشنایی با «ادبیات» داشته باشد میداند معنای جمله ی « زبان روستاها و شهرهای جنوب» یعنی «زبان مردم جنوب» و با توجه به متن یعنی«زبان ادبی هنری» جنوب. 2- نه خیر! «در جنوب زبان ادبی نداشتيم و با مجله وارلیق شروع شده» ، نادرست است. پیش از وارلیق زبان ادبی ما توسط آثار « شهریار-حبیب ساهر-سهند- معجز- اوختای- صمد بهرنگی- زهتابی- فرزانه-مرضیه اسکویی و دیگران» به وجود آمده و پایه ی محکمی نیز دارد.

3- وارلیق و شاعران و نویسندگان بعدی با شیوه خاص خود این راه را پی گرفته اند. 4- «قدغن» بودن تا حدود زیادی مانع آفرینش بود ولی نتوانست ما را «خفه» کند. 5- زبان ادبی جنوب از انقلاب مشروطیت تا 57 وجود داشت و تحت اختناق «کار»میکرد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اصغر جیلو گرامی همانطور که می دانید مباحث کنفرانس استهکلم نه تنها مخفی نبوده بلکه بطور زنده از پالتاک و همین طور از برخی رادیوها وتلویزیونها پخش میشد . هیج کس حاضر نیست که ان گفتار ها را به نقد بکشد و مخالفین کنفرانس تنها سئوالی که طرح می کنند موضوع مالی اتحاد برای دمکراسی می باشد...هر چند مسئولین« اتحاد» ده ها بار موضوع منابع تامین مالی را طرح کرده اند .شاید در آن مصاحبه با سربی درست تر بود می گفتم نقطه ضعفی که مخالفین فکر می کنند موضوع « منابع مالی » اتحاد برای دمکراسی است . بدین وسیله در همینجا آن را تصیح می کنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

من فکر می کنم شهامتی که دوشوکی دارد، این آقایون اتحاد دمکراسی ندارند. ............؟. بعقیده من هم دوشوکی آدم مهمی نیست ولی شما دارید او را مهم می کنید. روزانه هزاران مقاله انتقادی حتی خیلی تند و خوب و بد در اینترنت منتشر می شود. چرا دهها سایت اپوزیسیون و دهها سایت ولی فقیه آن را منعکس نمی کنند و روی آن بحث نمی کنند؟ شما خودتان دارید دوشوکی را بزرگ می کنید. اگر مطلب بی ارزشی نوشته مثل بقیه مطالب بی ارزش و توهین آمیز با بی اعتنایی کامل محل نگزارید و به آن نپردازید. من هم نمی نویسم. این آخرین نظر و مطلب من است. شما و دعوایتان با دوشوکی را می گذارم بین خودتان.

نوشته شده توسط: Anonymous

ایران تر ک ساخته 500 ساله امروز مستعمره چندین کشور کوچک وبزرگ است که درایران اتباع همنزاد دارند یکی ازین کشورها که بالاترین صادرات استعماری را به ایران دارد ترکیه است که با داشتن ستون پنجم اقتصادی تجاری سیاسی در ایران با واردات کالاهای ترکی به ایران باعث خروج ارز وسرمایه ایران به ترکیه می شود صادرات سهمگین لباس های ترکی مبلمان ودکوراتور داخلی ترکی فرش و موکت ترکی لوازم ارایش ترکی شکلات های ترکی موادغذایی بسته بندی ترکی لوازم یدکی ترکی مشروبات الکلی و غیر الکلی ترکی ...به ایران وازبین رفتن تولید داخلی این محصولات باعث شده که ایران مستعمره ترکیه شود تاجران ترک ساکن ایران نیز که دارای سرمایه های بسیاری هستند و روابط خوبی با رزیم های تهران و انکارا دارند نقش زیادی در تبدیل شدن ایران به مستعمره ترکیه دارند اکثر تاجران عمده بازار ایران وتهران که اجناس را وارد میکنند ودر سراسر ایران پخش میکنند

از زمان قاجار به بعد ترک هستند این شانس بزرگی برای ترکیه بود که با شروع تولیدات وصادراتش این ستون پنجم اقتصادی تجاری او در ایران به کمکش امد وباعث استعمار دوچندان ایران ورشد هیولایی اقتصاد ترکیه در 20 سال گذشته شد از طرف دیگر توریسم جنسی ایرانیان به ترکیه نیز از منابع پرسود غارت سرمایه از ایران به سوی ترکیه است امروزه در بازار شهر های بزرگ ایران قدم به قدم فروشگاههایی هست که لوازم دکوراتور خانه مبلمان ترک و لوازم ارایش ترکی میفروشند ولباس های ترکی ویا دفاتر توریستی که توریست جنسی ایرانی به ترکیه می برند بخاطر قاچاق بودن حجم زیاد مبادلات ترکیه وایران هیچ کس هیچ اماری از صادرات استعماری ترکیه به ایران ندارد لازم به ذکر است ترکیه گاز ایران را به یک چهارم قیمت فروش گازایران به مردم خود ایران میخرد یعنی تقریبا رایگان و قیمت گاز خانگی مصرفی در ترکیه پایین ترین قیمت گاز در کشورهای اروپایی است که مجاور ترکیه هستند.بخشی از ترکان علوی رانده شده از ترکیه در زمان عثمانی قراراست بخش شمال غربی ایران را جدا وبه خاک ترکیه منضم کنند حدود 1 میلیون نفر از مردم این مناطق ترکنزاد وعلوی هستند که با روی کار امدن حکومت سنی عثمانی در ترکیه از تریکیه اخراج شدند ودر شمال غربی ایران ساکن شدند این اتباع ترکیه امروز بصورت جدی خواستار الحاق شمال غرب ایران به ترکیه هستند.ترکان علوی ایران از ثروممندترین اقوام ایران فعلی هستند وهمگی دارای مناصب بالای کشوری لشگری و تجاری و سرمایه داری سنعتی هستند بساری از وزیران و حکومتگران 34 ساله گذشته از ترکان علوی مهاجر ازعثمانی بوده اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

هر یک رای در انتخابات، یک رای به نظام است!

• احمد خاتمی٬ امام جمعه مردم ستیز تهران گفته است: «هر رای در انتخابات رای به نظام است!» و «چیزی که برای نظام مطرح است، حضور با شکوه در انتخابات است.»

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای دوشوکی زیاد خوشحال نباشید ......شما فکر می کنید خیلی ادم مهمی هستید که چنان مقاله کوبنده ای علیه« اتحاد برای دمکراسی » نوشته اید که دهها نشریه وابسته به بیت خامنه ای ان را کپی کرده . آری آنان چنین وانمودمی کنند که ببنید که ما نمی گویئم خود اپوزیسیون می گوید که خادم کسی که کودتای نوژه را رهبری کرده و پدرش را کشته ایم وابسته به سیا ست و... در روز دهها مقاله سیاسی و علمی نوشته می شود که کسی رغبت خواندن آن ندار و دلیلل نمی شود که ادعا بکنید خیلی چیز های مهمی نوشته اید مقاله شما سراسر اتهام زنی شما دل چپ های ضد امپریالیستی ، جمهوریخواهان سکولار و لائیک در مانده و انارشیست های حزب کمونیست کار گری را شاد کرده است

جنابعالی ادعای هوادارای از شاهزاده رضا پهلوی را دارید ولی وسط کار شورای ملی ایران را رهایش کرده اید ، شما بنیاد تک نفره بلوچستان را ایجاد کرده اید که حتی یک بلوچ را هم در کنار خود ندارید . دقیقا می دانستید که رزیم ضد بشری خامنه ای به این اجلاس حساسیست خاصی نشان می دهد وگرنه کنفرانس اتحاد جمهوریخواهان و لائیک و دمکرات هم برگزار شد؛ مطبوعات رزیم حتی یک کلمه در باره انان چیزی ننوشته است . شما در ابتدا تشکیل شورای ملی ایران پر شور از آن همراهی کردید ؛ ان راوسط رها کردید .اکنون هم علیه اتحاد برای دمکراسی نوشتید که ما یه خرسندی کیهان شریعتمداری شده اید . شما در کنفرانس نبودید و لی شب و روز در حالا تهیه مقاله و لین ها شب را برخود حرام نموده اید ...شما هیج انگیزه برای مبارزه با رزیم ندارید کار تان علیه اپوزیسیون است نمی دانم چرا.... ؟!!
نوشته شده توسط: Anonymous

حالا چرا همه اینها افتادند به جون دوشوکی و گیر دادن به ایشون که چرا انتقاد کرده؟ آیا دمکراسی که این آقایون و خانمها می خواهند برای ملت ایران به ارمغان بیاورند همین است. تحمل و بردباری اینها که از ولایت فقیه کمتر است.

نوشته شده توسط: یاسین اهوازی

جهت اطلاع کلیه ایرانیان و نیروهای سیاسی مایت های ایران

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای آ.ائليار يا تو مفاهيم و معانی اصطلاحات رايج را که بکار ميبری را نميدانی ويا اينکه از اصطلاحات رايج مفاهيم و معانی مخصوص خودت را داری و ميخواهی ديگران نيز با عينک تو به اين اصطلاحات نگاه کنند . آقای محترم در کجای دنيا زبان را با نام شهر و منطقه بکار ميبرند که تو بکار ميبری تو ميگوئی زبان تبريز و يا زبان باکو .!!!در جنوب آذربايجان به خاطر قدغن بودن زبان ترکی ما قبل از انقلاب استاندارتی برای زبان ادبی نداشتيم و وقتی به چند اثر ادبی که بعد حکومت ملی در دست است نگاه ميکنی ميبينی که نبودن استادارت بخوبی خود را نشان ميدهد ولی بعد از انقلاب مجله وارليق اين وظيفه را به عهده گرفت و ما امروز وقتی به آثار ادبی نگاه ميکنيم ميبينيم هيچ فرقی به لحاظ زبان شناسی در بين نيست و مخصوصا شعرا و اهل قلم جوان جنوبی آثار خود را با زبان استاندارت يعنی ادبی مينويسند و يک پاک سازی استفاده از لغات غير ترکی هم در

هم در شمال و هم در جنوب به پيش ميرود
نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

در ضمن آیا از خود پرسیده اید چرا این مقاله در سایت های اپوزیسیونی که در آن امکان رای گیری یا امتیازدهی وجود دارد، بیشترین رای مثبت را آورده است. مثلا در خودنویس چهار ستاره (****) از مجموعه پنج ستاره (*****) رای آورده است. در بالاترین قریب به 90 درصد رای مثبت (سبز) داده اند و حدود 10 درصد رای منفی (قرمز) داده اند. در خبرنامه گویا اکثریت قاطع نظرات زیر مقاله در راستای حمایت از آن بوده. بیش ار 85 در صد ایمیل های هم که من دریافت کرده ام در حمایت از مقاله بوده.

نوشته شده توسط: Anonymous

نزدیک نود سال با نسل کشی فرهنگی و جانی سایر ملیتها ترک ها از حاکمان و امپراطوران برای حفاظت از یکپارچکی ایران از اریکه قدرت توسط انگلیس ها و رضا خان پایین آمدند و شدند قوم و زبانشان هم انکار و نام جدید آذری بر آن نهاده شد. 7 میلیون مهاجر از تمام نقاط آذربایجان به تهران مهاجرت کردند و مفتخر یافتند که آریایی اصیل شده ودر فرهنگ وزبان محو شدند و نزدیک تغییر سه نسل کنونی تا حال به ملت فارس ملحق شدند و اکنون چیزی از میلیونها مهاجر نمانده و اکنون باز اسلام شهر و اکبرآباد ورباطکریم و کرج و ...که بالای 80 درصد مهاجرین از روستاها و شهرهای آذربایجان هستند. اما در این نود سال نه کتابی نه روزنامه ای و فرهنگستان و دانشگده و هنرکده ای که برای زبان و فرهنگشان افتتاح نشد که هیچ برعکس نحقیر و تمسخر و انکار و زندان و شکنجه هم اضافه شد . اکنون نتیجه همین وضعیت گذشته را شما در روحیه بسیاری از ترکهای

فارس شده می بینیم که چنان مسخ شده اند که خود ملت فارس برای زبان و هویت خود حتی اگر اهمیتی قایل نباشد همین جماعت آسیمالاسیون شده که تنها از ترک بودن آن را فهمیده اند که بگویند باری پدرم یا مادر بزرگم ترک بود سینه چاک شده و تازه خود را فاذری "آذری" هم معرفی کرده و دم از ایرانی بودنشان یعنی دقیقا به معنی فارس بودن تعبیر می کنند و تا ابد هم که باشد قادر به درک موضوع نیستند . همین جماعت آسیمیله شده "نه ترک و نه فارس " از حبث شخصیتی بی تعهد ترین و بی قید ترین و خطرناکترین افراد هستند که اغلب نیز در خدمت حاکمیت و نظام اطلاعاتی امنیتی بوده اند و هستند . این ها تازه تبعات کوچک انکارو سرکوب و بی هویتی و آسیمیله ملت ترک مهاجر تهران هستند. چگونه و کی ملت ترک به ترمیم بی هویتی و تبعات آن اقدام خواهد کرد . شونیزم آریایی فارس هم از این مانقورد ها و آسیمیله شده های ترک که امروزه عرب و فارس شده اند در امان نیست و نخواهد بود .
نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

سه نکته:

1- بنده هرگونه نقد و انتقاد (هر چقدر تند و حتی توهین آمیز) را بجان می پذیرم و هیچکس را تهدید به پیگرد حقوقی نمی کنم چون ایمان به شعور خوانندگان، دمکراسی و قدرت استدلال خویش برای پاسخگویی دارم. من فقط سوال پرسیده ام و اقامه دعوا و یا اتهام نکرده ام . اگر سوالات من بیهود و بی ارزش می بودند، دهها وب سایت معروف و پر بیننده (بازدیدکننده) اپوزیسیون آن را منتشر نمی کردند.

2- بنده در مقاله ام به دو نکته تاکید کرده ام: یک: نوشته ام "البته نگارنده برای سیستم دمکراتیک سوئد احترام قائلم، و تعبیر بد نشود". پس لطفا . . .

پس لطفا تعبیر بد نکنید. دوم: نوشته ام "برای اکثریت شرکت کنندگان فرهیخته و محترم (کنفرانس استکهلم ٢) احترم قائلم". و واقعا احترام قائلم و آنها را فرهیخته و محترم و "مستقل" می دانم. پس لطفا با "شیطنت" وسط دعوا نرخ تعیین نکنید. در مقاله های قبلی هم همیشه بر همین احترام و تکریم بر شرکت کنندگان محترم و مبارز تاکید کرده ام.

3- در ضمن هموطنان منتقد را متهم نمی کنم که در حمله به من با نیروهای افراطی و ارتجاعی رژیم از حزب الله زاهدان و سپاه انصارلحسین همدان گرفته تا کیهان و رجا نیوز و زاهدان پرس و غیره، همسو هستند. چون اینگونه نیست. در ضمن ادعای دعوی و طرح اتهام با اتکا و استناد بر نوشته ها و "شیطنت" های حسین بازجو، قدری خنده آور است. و من در زمره مدعیانی نیستم که چون از دلیل فرو مانند سلسله خصومت بجبانند. شما اگر در گوگل جستجو کنید، مطالب و تهدیدات و اتهامات فراوانی را از سوی سایت ها و نشریه های رژیم و دیگر افراطیون بر علیه من یافت می کنید. یک نمونه آن این است که متاسفانه علیرغم اشاره قبلی، از سلسله مطالب و جوابهای بالا حذف شده است. مطمئنم که سهوی بوده یا وگرنه عمدی در کار نبوده:

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=109372
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی عزیز ودوست گرامی،
اجازه بدهید چند نکته را برای فهم بهتر همدیگر بیان کنم:
1-من تردیدی ندارم که شما از اولین کسانی بودید که از ایده اتحاد برای دموکراسی دفاع کردید. اگر به مطلب آنزمان خودتان که اخیرن هم باز نشرش کردید رجوع کنیم فرمول اتحاد برای دموکراسی به کار رفته در نوشته شما، اکنون به تشکیلاتی تشکیلاتی با همین مضمون تبدیل شده است. (و همزمان هم ازسوی حکومتیان وبخشی از اپوزیسیون خارج مورد لعن ونفرین قرار گرفته)

به نظر من شما در آنهنگام برعکس بسیاری ایده صحیح وراه درست را تشخیص داده بودید ولی متاسفانه گوش شنوایی برای آن پیدا نشدو آنهایی که در آن زمان شما را تحت عنووین گوناگون تخطئه کردند هم اکنون همهگیشان یک معذرت خواهی بزرگ واز روی صدق به شما بده کارند.
2-این روزها وقتی به انتشار مطالب ارزان وبی مضمون، وخصوصن مطالبی که انباشته ازناسز گویی و اتهام زنی به اشخاص حقیقی وحقوقی هستند اعتراض میکنی بلافاصله پاسخ بر افروخته مدیران سایت ها ربا این مضمون دریافت میکنی که:" نه خیر آقا قرار نیست ما فقط نظرات موافق با نظر شما چاپ شود، این سایت مال همه است وبر اساس حد اکثر انعطلف در انتشار نظرات گوناگون اداره میشود...". خوب این پاسخ را من بارها شنیده ام.
کیانوش عزیز یک بار دیگر به پاسخی های این چنینی که به دیگران میدهید فکر کنید. انتشار مطالب دروغ، توهین واتهام نه نامش خبر رسانی و پایبندی به آزادی بیان است ونه کمکی است به بحث وگفتگو و گسترش وسع نظر.مدیران یک سایت از جمله سایت شما و خصوصن شخص شما مسئولیت اخلاقی دارید از انتشارودروغ وناسزا و اتهامات ثابت نشده خود داری کنید، و اگر هم به دلایل مجبور به انشار چنین مطالبی هستسد حد اقل باید، خوانندگان این مطلبتوضیحاتی از شما بشنوند که شما به چه دلایلی اجازه میدهید این نوع مطالب نشر یابند.
این دلیل موجه نیست که خوب ما نظرات دیگر را هم چاپ میکنیم تا تعادل وبی طرفی برقرار شود. آخر دوست عزیز بد وبیراه و ناسزا واتهام چگونه میتواند خبر و اطلاع ویا نظرواثبات عقیده معینی قلمدادشود.
3-سوالات مشروع در مورد منابع مالی ؟اتحاد برای دموکراسی" حتمن باید طرح شوند، این حق دموکراتیک همه علاقمندان و مخالفان سیاسی این اتحاد در اپوزیسیون است که چنین سوالاتی را طرح کنند و انتظار پاسخی حداقل و روشن داشته باشند. اما ایا شما خودتان حاضرید لیست کسانی را که کم یا بیش کمکهایی را به سایت ایران گلوبال میکنند منتشر کنید؟ شما در مصاحبه خود با آقای سربی به این سوال پاسخ دادید و گفتید درست نیست که شما نام کمک این کم کنندگان را اعلام کنید؟ خوب عزیز من، اگر این روش برای شما درست است چرا برای دیگران نیست؟ همین تلویزیوننی که شما یا آن مصاحبه کردید هم مثال شما؟ گرداننده این تلویزیون ابتدا نام و مشخصات منابع مالی خود را منتشر کند و بعد هم از دیگران انتظار مشابه داشته باشد؟ رطب خورده نمیتواند منع رطب بکند؟ شما بر چه اساسی در این مصاحبه مطرح میکنید که نقطه ضعف اتحاد برای دموکراسی موضع منابع مالی آنست؟ اگر تاکنون توضیحات مسئولین آن در مصاحبه های ودر خود کنفرانس در این مورد ناروشن ونا کافی بوده شما روی این ناروشنیها انگشت بگذارید. اگر لیست افرادی که به شما ویا هر سایت وجریان وتشکل دیگری کمک میکنند نمیتواند منتشر شود پس چرا باید نام ومنابع مالی اتحاد برای دموکراسی اعلام شود؟ چرا کسانیکه دراین مورد سوال دارند یقه بقیه احزاب را نمیگیرند و ار آنها لیست منابع مالی را نمیخواهند؟ همین اتحاد جمهوریخواهان دوهمایش بزرگ در فاصله چند ماه برگزار کرده است و به کسی هم اصلن مربوط نیست که چرا چنین کرده، قرار نیست احزاب وتشکلها برای ایجاد خود ویا هم کنفرانسها وسمینارها ی خود از کسی جز اعضای خود اجازه بگیرند. ولی آیا شما و دیگران در مورد منابع تامین مالی و مخارج آن ها سوالی از مسئولین آن ها کردید؟
ما نباید ونمیتوانم بر اساس حدس و گمانها وشبهات در مورد منابع مالی احزاب و تشکلها به قضاوت بنشنییم. اگر شما و یا هر کس دیگری در این مورد شواهدی دارید که نشان دهنده عدم صدق گفتار گزدانندگان اتحاد برای دموکراسی در مورد توضیحات قبلی آنهاست وظیفه دارید آن را به ا طلاع بقیه برسانید؟ اگر هم چنین چیزی نیست فعلن حداقل باید ساکت ماند تا حقایق بیشتری در آینده روشن شود
موفق باشید.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

لطفا ویدئو زیر را نگاه کنید در انجا توضیح داده شده است. جایی دارد که محل گذاشتن عکس است:https://vimeo.com/47087271

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

خانم ناهید حسینی گرامی / بالا پائین زدنها نظری _ سیاسی بخشی از زندگی جدایی ناپذیری فعالان سیاسی و جهت تعادل فکری عنصر خوبی است و از ثبات فکری و ایمان به پیروزی راهمان کمی باید ترسید و همچنین بد نیست که زندگی ادم ها هز از چندی زیر سئوال دوستان برود بشرطی که سئوالات بطور مشخص و دقیق مطرح شوند .اما برکسی پوشیده نیست که حداقل در زمینه اتحاد برای دمکراسی حقیقا در بیست سال گذشته کاملا پایدار بوده ام وبارها گفته و نوشته ام که بحث «جمهوری _ سلطنت » بحث عقب مانده ای است ...بایستی برای اینده فکر داشت و برنامه ریزی کرد و همواره تاکید کرده ام که مخالفین دمکرات و نیمه دمکرات می توانند در نقاطی با هم به اتحاد موقت و درازمدت برسند و رمز پیروزی هم این نوع نگاه است . در مصاحبه سربی هم تاکید کردم که:

کلیه نواز های دو روزه کنفرانس در سایت ایران گلوبال موجود است دراین گفتگو ها کلمه ای علیه دیگر بخش های اپوزیسیون سخنی بر زبان شرکت کنندگان در کنفرانس رانده نشده است و طبیعی است رزیم در ارتباط با کنفرانس استهکلم بشدت واکنش از خود نشان دهد وبه همین خاطر نوشته دکتر دوشوکی در اکثر نشریات وابسته به بیعت خامنه ای باز چاپ شده است. این نوشته همچنین در نشریات خارج از کشور که با اتحاد برای دمکراسی مسئله دار بودند هم باز چاپ شد و آنوفت شما انتظار دارید که این نوشته در ایران گلوبال چاپ نشود که 32 سخنرانی و مصاحبه را به آن اختصاص داده بود ؟ در حالی که باید نوشته دوشوکی را به بحث عمومی گذاشت و مسئولین اتحاد برای دمکراسی را دعوت کرد که به این سئوالات و یا اتهامات پاسخ دهند... نباید انتظار داشت که ایران گلوبال تنها به انتشار یکجانبه مطالب کنفرانس بپردازد ...دمکراسی یعنی حق اظهار نظر مخالف است و مخالفین هم به همان اندازه حق اظهار نظر را دارند که من و شما داریم
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اقای اصغر جیلو گرامی / اینجانب هیج همراهی و هم نظری با جناب دوشوکی در خصوص« اتحاد برای دمکراسی ایران» ندارم و همچنین با نوع نگاه ونحوه برخورد جناب دکتر با این «اتحاد» کاملا مخالفم ونحوه برخورد اینچینی سئوال بر انگیز هم شده است و این موضوع را هم شفاها با ایشان در میان گذشته ام .. شخصا تاکید بربه رسمیت شناختن چند کانونی مقاوت و مبارزه اپوزیسیون علیه جمهوری اسلامی دارم .

بر کسی پوشیده نیست که ایده اتحاد برای دمکراسی را از 20 سال پیش بدین سو دنبال کرده ام ولی از زمانی که مسئولیت کار رسانه ای را بعهده گرفتم با خود عهد کردم که وارد مسایل تشکیلاتی و سازمانی نشوم . حقیقتا در سه کنفرانس اتحاد برای دمکراسی عموما وقتم صرف ضبظ ، مصاحبه و انتشار مطالب بود و بیشتر از هر رسانه ای به انتشار گفتگو های کنفرانس ها بر آمده ام . در مصاحبه با سربی گفتم قبول مسئولیت گردانگی از سوی من اشتباه بود وگرنه من کجا با نظرات جناب دوشوکی موافقت ویا با ایشان همراهی کرده ام ... ایران گلوبال رسانه یکسویه ای نیست من با وجود اینکه جناب دوشوکی به شرکت کنندگان کنفرانس (از جمله خودم ) توهین کرد و همه ی انان را وابسته خطاب کرد .. نه تنها به مقاله ایشان اجازه پخش دادم بلکه آن را به بخش پر ببینده منتقل کردم ...این بحث تازه آغاز شده است
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب دوشوکی از وضیعت مهاجرین و پناهندگان ساکن سوئد بگذریم که ربطی به کنفرانس استهکلم نداشته است و شما برای لشکر کشی علیه مخالفین سیاسی خود از آن استفاده ابزاری کرده اید وگرنه وضع پناهجویان درهمه ی کشور های اروپایی اسفناک تر از کشوردمکراتیک سوئد است . چند عدد سئوال خیلی ساده از شما دارم : آیا تا کنون در کنفرانسی شرکرده اید که میزبان هزینه سفر و هتل شما را داده باشد؟

ایا با پرداخت هزینه اینگونه سفر ها مشکل ایدئولوزیک _ سیاسی دارید ؟ایا شما تقاضای کتبی شرکت در یکی از این اجلاس های اتحاد برای دمکراسی را کرده بودید ؟ ایا بر این اعتقاد هستید که اپوزیسیون ایران مجاز نیست از کسی و یا کشوری کمک مالی ،لجتسگی ، تبلیغی ، دیپلماتیک و... بگیرد ؟ این کمک ها چه اشکالی می تواند داشته باشد / ایا کمک گیرنده را وابسته می کند ؛ چگونه ...ایا اپوزیسیون بدون کمک خارجی می تواند بر رزیم جمهوری اسلامی پیروز شود ؟ در حالی که کاملا واضح و روشن است که جنگی تمام عیار مابین غرب وحامیانش ازیک طرف با هلال شیعه ای به رهبری جمهوری اسلامی از سوی دیگر جریان دارد . همین چند روز پیش جناب خامنه ای مبلغ نا چیز 7 میلیارد دلار را تقدیم بشار اسد کرده است و روسیه موشک های 300 اس و جنگنده های میگ 29 را به سوریه داده است .... پاسداران، مجاهدین خلق ایران ، جنگجویان حزب الله لنبان ، گروههای سلفی ، القاعده ، قطر ، عربستان و صدها سازمان فنتاتیک سنی در سوریه می جنگند و اسرائیل اشغالگر هم هز از گاهی مناطقی از سوریه را بمباران می کند . تعداد خارجیان به چند ده هزار جنگجو می رسد ..آنگاه شما هزینه بلیط و هتل را بهانه کوبیدن بخشی از اپوزیسیون سکولار را کرده اید .ایا قصد شما از قطع دست مخالفین جمهوری اسلامی ازمنابع کمک مالی برای اپوزیسیون چیست ؟ براستی چرا هر شما علیه اپوزیسیون می نویسید ؛سر از کیهان شریعتمداری در می اورد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

.جناب دوشوکی از وضیعت مهاجرین و پناهندگان ساکن سوئد بگذریم که ربطی به کنفرانس استهکلم نداشته است و شما برای لشکر کشی علیه مخالفین سیاسی خود از آن استفاده ابزاری کرده اید وگرنه وضع پناهجویان درهمه ی کشور های اروپایی اسفناک تر از کشوردمکراتیک سوئد است . چند عدد سئوال خیلی ساده از شما دارم : آیا تا کنون در کنفرانسی شرکرده اید که میزبان هزینه سفر و هتل شما را داده باشد؟

ایا با پرداخت هزینه اینگونه سفر ها مشکل ایدئولوزیک _ سیاسی دارید ؟ایا شما تقاضای کتبی شرکت در یکی از این اجلاس های اتحاد برای دمکراسی را کرده بودید ؟ ایا بر این اعتقاد هستید که اپوزیسیون ایران مجاز نیست از کسی و یا کشوری کمک مالی ،لجتسگی ، تبلیغی ، دیپلماتیک و... بگیرد ؟ این کمک ها چه اشکالی می تواند داشته باشد / ایا کمک گیرنده را وابسته می کند ؛ چگونه ...ایا اپوزیسیون بدون کمک خارجی می تواند بر رزیم جمهوری اسلامی پیروز شود ؟ در حالی که کاملا واضح و روشن است که جنگی تمام عیار مابین غرب وحامیانش ازیک طرف با هلال شیعه ای به رهبری جمهوری اسلامی از سوی دیگر جریان دارد . همین چند روز پیش جناب خامنه ای مبلغ نا چیز 7 میلیارد دلار را تقدیم بشار اسد کرده است و روسیه موشک های 300 اس و جنگنده های میگ 29 را به سوریه داده است .... پاسداران، مجاهدین خلق ایران ، جنگجویان حزب الله لنبان ، گروههای سلفی ، القاعده ، قطر ، عربستان و صدها سازمان فنتاتیک سنی در سوریه می جنگند و اسرائیل اشغالگر هم هز از گاهی مناطقی از سوریه را بمباران می کند . تعداد خارجیان به چند ده هزار جنگجو می رسد ..آنگاه شما هزینه بلیط و هتل را بهانه کوبیدن بخشی از اپوزیسیون سکولار را کرده اید .ایا قصد شما از قطع دست مخالفین جمهوری اسلامی ازمنابع کمک مالی برای اپوزیسیون چیست ؟ براستی چرا هر شما علیه اپوزیسیون می نویسید ؛سر از کیهان شریعتمداری در می اورد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

رفیق عزیز ناصر چان،
با سلامهای دوستانه، شما که همیشه از دوهزار و پانصد سال پیش صحبت میکنید، عزیز دلم میشه یک کمی هم، از دوهزار پانصد سال به بعد تا حالا، یک کمی صحبت بکنی ، تا ببینیم در عرض این مدت تا بحال، سلاله پاک کوروش کبیر شاه شاهان، چه تمدن بزرگی برای نجات بشریت ایجاد کرده است ؟ با سلامهای رفیقانه، حاجی قولی گرمه شمه لی

نوشته شده توسط: Anonymous

کیانوش گرامی
چند بار سعی کردم ولی متأسفانه موفق نشدم . اگر ممکن است مرا راهنمائی کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی گرامی،این روزها استقلال فکری و تصمیم گیری شما در امور زندگی خودتان برای من زیر سئوال رفته است. شما مختار هستید در کنفرانسی شرکت بکنید یا نکنید و یا گرداننده جلسه ای باشید یا نباشید و یا سطح انتظار خودتان را نسبت به وضعیت موجود آن جریان تنظیم کنید. مصاحبه شما با آقای سربی و همراهی با آقای دوشوکی به آن دلایلی نیستید که ابراز داشته اید. حداقل من که شما را مدت طولانی می شناسم نتوانستم در مقابل بالا و پایین زدن شما سکوت کنم. تلاش میکنم در فرصت مناسب با شما صحبتی داشته باشم. موفق باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

آفرین آقای زمانی شمامهمترین نکته تضاد مخالفین جمهوری اسلامی را که همانا حق حاکمیت ملی است مطرح کرده اید:"همه ما باید به راه حلی برسیم که ایران یکپارچه بماند و دموکراتیک تقسیم قدرت و ثروت با یک سیستم نامتمرکز عملی شود .تنها راه دیالوگ و گفتگو است و حق حاکمیت ملی باید اساس کار همه ما باشد". بلی اساس کار حق حاکمت ملت است که اکنون مات بهیچ عنوان حقی ندارد، حتی فیمی دارد بنام ولی فقیه که میکوید:مردم جاهل, ناقص و ناکاملند, آنها نیازمند کمالند وشرعا احتیاج به قیم دارند. یعنی من وشما وخانمها وآقایان در شورای ملی واتحاد برای دموکراسی در ایران و.... در ایران ازحقوقی برابر با اسرا یا بردگان برخورداریم. ایران درمیان 193کشورعضو سازمان ملل, تنها کشوریست که روح الله خمینی بنیانگذاررژیم قرون وسطایی اسلامی, قیومت قانونی مردم را تصریح کرده. اوباور داشت؛ این قیومت قیومت شرعی قیم بر صغیر است.

اومیگوید قیم ملت با قیم صغار از لحاظ وظیفه وموقعیت فرقی ندارد. بنابر این قانون اساسی جمهوری اسلامی را برای 75 میلیون اسیر یا صغیر نوشته اند. ما نباید در تعجب باشیم، وقتی ولی فقیه برای صغیران خود رئیس جمهور انتصاب میکند ویا پول ملت گرسنه را به حکام سوریه میبخشد مقداری هم خود بالا میکشد. گرچه او قیم خوبی نیست اما قیم است و آزاد است برای هر عملی. این قانون اساسی باید باطل شود وبا آن جمهوری اسلامی هم باطل میشود. آنوت است که حق حاکمیت به ملی بازمیگردد و"برگزاری انتخابات آزاد ومنصفانه" بدون سرکوب وجلوگیری ازهرگونه گردهمایی ودرآزادی قلم وبیان, فعالیت احزاب سیاسی، نهادها و سازمان های مستقل مردمی, سندیکا ها و رسانه های غیر وابسته به حاكمیت، مقدور است. کسی هم ادعای"برگزاری انتخابات آزاد وعادلانه" راهم عنوان نمیكند و برای کسب هویت وحقانیت درمیان مردم ایران وجوامع بین المللی, سینه چاک نمیدهد. حال کسانیکه ریگی در کفش ندارند لازم نیست ازحق حاکمیت ملی دفاع نکنند و آنرا اساس کار سیاسی قرار نهند، مگر اینکه کاسه ای زیر نیم کاسه پنهان دارند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سئوال اول از آقای دوشوکی: اگر کیانوش توکلی سایتش را دربست در اختیار شما قرار ندهد آیا از فحش دادن به او خودداری خواهید کرد؟
سئوال دوم: شما چرا با هیچ سازمان و حزبی مدارا ندارید، ایا این همه وقتی که شما صرف می کنید و فقط به دیگران بد و بیراه می کویید لطمه ای به کار شغلی نمیزند؟
سئوال سوم: وقتی کشور سوئدبرای زندگی از نظر استاندارهای بین المللی جز 4 کشور برتر دنیاست شما چگونه به خود اجازه میدهید هر جوری دلتان خواست نسبت به این کشور قضاوت می کنید؟
سئوال چهارم؟ آیا منوجه هستید که روزی می آید کسی شما را به علت توهین های یدون فکت و دلیل به دادگاه می کشاند و آنگاه فکر میکنید باز هم قادر خواهید بود هر جوری دلتان خواست صحبت کنید؟
سئوال پنجم؟ آیا بیاد دارید به تلویزیون بی بی سی بد و بیراه می گفتید و معتقد بودید اگر به اینها فحش بدهید شما را به تلویزیون شان دعوت خواهند کرد؟

آقای دوشوکی، دوستانه خدمتتان عرض کنم که خراب کردن کار آسانی است، شما چرا در پی درست کردن بر نمی آیید؟ همه جا سر کشیده اید و ناراضی بیرون آمده اید، مگر شما هم یکی از همین افراد نیستید؟ آیا شما فکر می میکنید که تافته جدا بافته هستید. اگر دیگران سکوت می کنند به این علت نیست که نمیتوانند مثل شما غیر مسئولانه برخورد کنند بلکه به این علت است که نمی خواهند مثل شما برخورد کنند. در نتیجه به شما دوستانه توصیه میکنم که بسازید و خراب نکنید. با تشکر
نوشته شده توسط: Anonymous

مسئول محترم كامنت ها باز دوباره چرا كامنت من پخش نشد؟ آيا كلماتي به غير از مرد محترم سام قندچي بكار برده ام؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای امین پور، بالاخره یک نکته درست هم از حرفهای ناحسابی و "خررنگ کن" شما درآمد. کاملا موافقم: "مخاطبان و کاربرانی که به نوشته هایی از این دست مراجعه می کنند نویسندگان خود را می شناسند." با آرزوی موفقیت برای شما "در بازچاپ".

نوشته شده توسط: Anonymous

Yenilik پیش از شما این موضوع را متوجه نشد ؟ ایران مدعی است مقام یازدهم رشد اقتصادی را دارد یعنی از ترکیه جلوتر است . سابقا رومانی و شوروی و آلمان شرقی هم از این ادعاها داشتند . پدر آریامهر هم که به دروازه تمدن رسیده بود ولی کارتر حسودی اش شد و بقیه ماجرا......................................................

نوشته شده توسط: Anonymous

خیانت همکاری با رفسنجانی یا سایر عوامل حکومت بیشتر از همکاری با صدام است.

صدام اگر ایرانیان را کشت عرب بود خاوران را صدام های ایرانی بوجود اوردند

خیانت همکاری با رفسنجانی یا سایر عوامل حکومت بیشتر از همکاری با صدام است.

صدام اگر ایرانیان را کشت عرب بود خاوران را صدام های ایرانی بوجود اوردند
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام
مدیر سایت
باتوجه به ویرایش مقاله در سایت نظری که پس از این پیام ارسال می شود به جای نظر جمعه, 05/31/2013 - 01:21 قرار گیرد.
با احترام

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم ناهید ب باید از این اتهامات دست بردارد، که چون شخص دعوت نشده از کنفرانس انتقاد میکند، حقیتقا اظهار نظر شما خانم ناهید جای تاسف و تعجب دارد، و این اولین بار نیست که چنین اتهاماتی را به دیگران ملقب میکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

ایشان همیشه عنوانهای غلط به مطالب و فیلم های درج شده خود میدهند . مثلا این سخنرانی صدها بار پخش شده . شاید کیفیت بد تصویر نیز گویای آن هم باشد . بهتر است کسی کار این منظر جاوید را کمی کنترل کند چون وقت کاربران را با این کارش هدر میدهد . ----------------------- استخانلو/ایروان قفقاز

نوشته شده توسط: Anonymous

yenlik فارس زبان هم پیدا شد دوستی این دو دوست ترکیه را تبریک میگویم حالا اقای مستشارنماینده منافع ترکیه در کنار yenlik است ازان قسمت که واتیکان وصلیی ها پرچم بخاطر مزدوران صفوی افراختند خوشم امد ایران صفوی ساخته وترک ساخته علوی صفوی مزدور صلیبیان وکلیسا بوده و هست شیعه گری همان صلیبی گریست به زبان های ترکی فارسی وغیره ایران هم ساخته پرداخته صلیبیان در 500 سال گذشته است که با شمشیر ترکان صفوی رانده شده از عثمانی ساخته شد عثمانی ترک های ناجورش را به ایران هش داد انهاهم ایران علوی ساختند وکشور جعلی ساختند وهنوز بران حکومت میکنند البته با کمک صلیبی ها کلیسا و یهودیان.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش توکلی گرامی،
این نوشته تکلیف شرکت کنندگان کنفرانس استهکلم از جمله شما را روشن کرده است. شما با دفاعی شرمگینانه از حضور تان در این کنفرانس، و به جای پافشاری بر ایده اتحاد حول دموکراسی که میگویید از سالها پیش آن را مطرح کرده اید و و در دفاع از آن هم، تاسیس اتحاد جمهوریخواهان را یک انحرافدر ایام دانستید، رفتاری مناسب در مقابل ناسزا گویان به این کنفرانس از خود نشان ندادید.

آیا واقعن چه نسبتی بین وظیفه خبرنگاری واطلاع رسانی در این سایت، و اجازه اهانت به شرکت کنندگان کنفرانس مورد بحث وجود دارد.هم چنین در مورد حزب میزبان این کنفرانس مطالبی اجازه نشر یافته اند که دارای رفرنس منبع برای چک کردن صحت ادعاهای مطروحه نیستند. ترویج ونشر اطلاعت دست چندم تحریف شده وغیر موثق توسط سایت شما فاقد توجیه اخلاقی است.
نویسنده این مطلب در سه نقش همزمان مدعی العمومی ، قضاوت، هیئت منصفه ای خود گمارده، اتهامات سنگینی را به شرکت کنندگان این کنفرانس وارد کرده است. کسی که مدعی میشود چون روزنامه نگار تحقیقی وجود ندارد تا رابطه ای مالی بین شر کت کنندگان این کنفرانس و حرب میزبان را افشاکند ، حتمن بعد از سالها زندگی در انگلیس این موضوع را یاد گرفته باشد که افراد مبرا از هر اتهامی هستند مگر این که خلاف آن، توسط مدعیان ثابت شود. اثبات جرم وخطای متهم همیشه بر عهده مدعی است. بسیاری از خلاف کاری ها و جنایات حکومتی درایران بر علیه مخالفین بی گناه آن مطابق روشی که آقایوشکی و کف زنندگان او در مورد کنفرانس استهکلم به کار برده اند، صورت میگیرد. در این مکتب مخالفین همه مجرمند مگر این که خلافش ثابت شود.
تدیق میکنید که هر کسی اراده کند میتواند این شتر را در خانه آقای دوشکی هم بخواباند. تهمت زدن کاری گر چه آسان ولی ضد اخلاقی برای اثبات غلط بودن یک ایده ومشرب فکری و یا سیاسی است. برعکس تصور عامیانه این عمل نه نشانه شهامت و شجاعت است و نه دلیلی بر حس مسئولیت. مشکل در واقع اثبات اتهام است که آقای دوشکی مسئولیت عدم امکان انجام آن را بر گردنفقدان خبرنگاران تحقیقی اندالخته اند.
آیا میتوان پرسید که دلایل مشابهت آشکار زبان و معانی و مفاهیم به کار رفته توسط آقای دوشکی، با زبان تبلیغات مسموم سیستم ترور وپی گرد حکومتی در ایران چیست؟ اگر قرار بر کار برد سبک وسیاق خودآقای دوشکی باشد، صد البته میتوان در کفش ایشان به کشف ریگ بزرگی نایل شد، و طبق منطق ایشان این خود ایشان هستند که باید اثبات کنند هیچ نوع وابستگی به محافل امنیتی حکومت ایران ندارند و... اگر به ادعای ایشان بعضی روزنامه نگاران را میتوان با یک نوشابه خرید؟ پس چرا ایشان برای دسترسی فوری وروزانه به اخبار واطلاعات درونی کنفرانس از طریق خرید یکی از این روزنامه نگاران حاضر در آن جا، با توسل به اخبار واطلاعات دست چندم وتحریف شده و مخدوش به ارزیابی این کنفرانس نشستند؟
مگر کسی در این سر آشکار شکی دارد که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با تهدید و تحبیب کسانی را در خارج از کشور یا وادار به سکوت ویا هم همکاری می کند؟ بر بستر این واقعیت آیا این امری اخلاقی، پسندیده و و منصفانه است که کسی مدعی شود چون ما به لیست این افراد فعلن دست رسی نداریم ، پس نمیتوانیم ثابت کنیم که نام آقای ایکس در این لیست نیست و در نتیجه؛ امر وابستگی آن شخص به باندهای امنیتی حکومتی منتفی نیست. خوب چنین منطقی همان منطق سرکوب و ترور شخیت وو سیله ای مخرب برای گسترش فضای مسموم موردنظر استبدادیان در درون جبهه مخالفان آنست...
در پایان، من لینک مصاحبه یکی از دست اندرکاران آن حزب بسیار بد وشیطانی و مدافع اسراییل را که حاوی اطلاعات دست اول در مورد برخی از مواضع آن حرب است برای اطلاع شما میفرستم تا در کنار ا اخبار و اطلاعات غیر معتبر وتحریف شده ودروغینی که تا حال منتشر کرده اید، آن را هم منتشر کنید.

موفق باشید.
http://persian.euronews.com/2013/05/29/iranian-opposition-udi-holds-4th-conference-/
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

یوسف عزیز، اینجا از زبان ادبی جنوب سخن گفته ام ، نه از زبان «شفاهی جنوب». حتی بالاتر از آن از «زبان هنری» جنوب حرف زده ام. بنا برین صحبت «زبان شفاهی» در میان نیست. منظور از «زبان مردم جنوب» نه زبان شفاهی بل «زبان ادبی هنری» جنوب است. در متن اشاره به تلاشهای «سی و چند ساله»ی ادبی در جنوب شده و مشخصاً از ادبیات جنوب سخن در میان است. ما در مورد زبان شفاهی حرف نمی زنیم. « زبان ترکی آذربایجان» در ادبیات مطرح است. نه چیز دیگر. اجازه بدهید مسئله زبان ادبی هنری جنوب را به سیاست ربط ندهیم. اندیشه های سیاسی من در مقالاتم روشن است. اینجا فقط از «زبان ادبی هنری ترکی آذربایجان» صحبت میکنیم که در طی «سی و چند سال» از سوی نویسندگان به کار برده شده است. نکته اینجاست که «این زبان » با زبان شمال و ترکیه و جاهای دیگر «تفاوت» دارد

و این «عنصر تفاوت» در «زبان هنری ادبی» ضرورت دارد که «حفظ»شود. این نوشته در همین سایت که یکی از پربیننده ترین سایتهاست منتشر شده است. هر« اهل فنی» -درصورت تمایل- میتواند نقیض تزهای ارائه شده در آن را بنویسد. بسیار سپاسگزار خواهم بود.نوشتن در زمینه مسایل ادبی «کندن ضخره ی سنت با ناخن » است. هم در نگاه ،وهم در طرز نگاه. این کار را هم ضرورتاً انجام میدهیم . کار من نشان دادن راه است. چرا که خود راه بهترین آموزگار است. به زبان خودمانYolçunu tovşur yola, yol özü vurağandı
ساغ اولون.
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم هدایتی،
با سلام، وقتی حرفتان حرف دل مردم میشود، "دیکتاتور سکوت" خیلی ها را خاموش میکند، این فرهنگ ایرانیست. فرهنگی که برای توصیف تمدن والایش، به آسانی کلمه یافت نمیشود. آرزوی موفقیت،
خان آقا ساوالانلی

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تبریزی
با سلام ، در یاد داشتتان میفرمائید؛ که " بسیاری از سخنانی که شما میگوئید، (چه درست و چه نادرست) هیچ پیوندی با نوشتارمن ندارند". پایان نقل قول. در جای دیگر نیز میفرمائید، گویا اینجانب یادداشتهای جنابعالی را بگونه ای گذرا میخوانم و رد میشوم. و صحبتهایم دوباره گوئی و دوباره نویسی سخنان قبلیست. و میفرمائید که نوشته هایتان را موشکافانه بخوانم تا پی ببرم که جنابعالی در باره چه چیزی سخن میگوئید. بسیار خوب. من این عطف توجه جنابعالی را، بر کم سوادی خودم حمل میکنم، و فرض را بر این میگذارم که اینجانب در حوضه ادبیات فارسی آنطور که باید موشکاف نیستم. بسیار خوب. بر اساس گفته های جنابعالی بر میگردم دو مرتبه سر اصل مطلب، به تیتر مقاله تان و از اول شروع میکنم. تا بلکه بنده با مطالعه دقیق و موشکافانه نظر جنابعالی، که شما نیز درآن مورد توضحات لازم را مبذول

خواهید داشت، بتوانم به فهم مطلب نایل شوم. شما با تیتر مقاله تان میفرمائید: " در هیچ کجای ایران چیزی به نام نژاد و تبار و قوم یکدست یافت نمیشود و سخن گفتن ناسیونالیست های پندار باف از قومیت، ملیت، نژاد، تبار و ..... جز خواب دیدن با چشمان باز نامی نمی تواند داشته باشد." پایان نقل قول.
اکنون اگر گفتار شما را ساده بیان کنیم بصورت نکات زیر منتج میشود:
1ـ در هیچ کجای ایران قوم و نژاد یکدست وجود ندارد. (یعنی همه باهم آمیخته اند.)، حالا نژادشان چه نام دارد؟ معلوم نیست! و یا زبانشان چه نام دارد؟ معلوم نیست!
2ــ بقول شما، اگرکسی از تبار و نژاد حرف بزند، ناسیونالیست است.
بطور واضح، از نظر شما، درایران نژاد ترک، نژاد فارس، نژاد عرب، ... و یا سایر نژادها، وجود خارجی ندارند، و همه اقوام با هم آمیخته ، مختلط ، و یا التقاطی هستند، و این توده ها، و یا جنبنده های بی نام، با هویت (مجهول ) موجودات تشکیل دهنده جغرافیای ایران بحساب می آیند. و اصلا معلوم نیست، اصل و نسبشان چیست.
وقتی جنابعالی با تاکید و اطمینان تمام چنین حکمی را صادر، و در ملا عام آنرا مطرح میکنید، حتما ادله، و مدارک علمی کافی، برای اثبات آن در دست دارید، که به چنین گفتاری اقدام میکنید، در غیر این صورت میدانید که گفتار، و ادعای بدون پشتوانه علمی، هیچ ارزشی ندارد!
احتمالا جنابعالی به این امر واقف هستید، که تبلیغ منفی درباره اصالت دیگران، و نفی ماهیت نژادی خلقها، و تحمیل تبلیغ و انتصاب تبار جعلی، نسبت به ملیتها، کاری ناپسند، و در حقیقت نوعی سرقت زبانی، فرهنگی و در زبان عامه، استعمار معنوی، و جعل هویتی معنا میدهد؟ و از نظر اخلاقی، انسانی، و حتی حقوقی جرم است؟ اکنون با توجه به ادعای جنابعالی بطور طبیعی این سئوال مطرح میشود که ؛ شما از کجا و به چه دلیلی چنین حکمی را نسبت به " نفی هویت ملی" خلقهای ایران صادر میکنید؟
1ـ آیا جنابعالی دررشته ژن شناسی تخصص دارید؟ یعنی در رشته ژن شناسی تحصیل و پژوهش کرده اید، که چنین حکمی را با صراحت تمام، صادر میفرمائید؟ اگر چنین است، لطفا رشته تخصصی و محل تحقیقات، و دانشگاهی را که شما در آن تحصیل و در مورد DNA انسان ایرانی، پژوهش کرده اید، معرفی کنید، تا خوانندگان نیز با درجه علمی و دانش جنابعالی آشنا بشوند، و از شما، و از کارهای علمی تان قدردانی کنند.
2ـ آیا شما، خون تمام افراد ملیتهای ایران، و بالطبع تک تک انسانهای جامعه را، شخصا و یا از طریق لابراتوار عملی تان آزمایش کرده، و گروه خونی آنان را مشخص و ثبت کرده اید؟ و از روی سنجش، معیار دقیق، محاسبات علمی، و مدارک کافی، صحبت میکنید؟
اگر چنین است، لطفا نتیجه تحقیقات خود را، یعنی اسم گروه خونی این توده التقاطی، و نام آن را، که جنابعالی احتمالا مشخص فرموده اید، بصورت مقاله علمی، و یا کتابی درهمین صفحه منتشر کنید، تا در جامعه روشنگری شود، و مورد توجه جامعه علمی و همچنین دانشمندان ژن شناس، و بالطبع عطف توجه همگان، یعنی روزنامه ها، خبر گذاریها، و مطبوعات اینترنتی، و سایر رسانه ها قرار بگیرد. از نظر اینجانب حیف است که یک چنین کارهای پر ارزش علمی، از دید جامعه بدور بماند. اینجانب نیز به نوبه خود از مقام شامخ علمی جنابعالی، به عنوان یک هموطن ایرانی، استقبال خواهم کرد. با تشکر تهرانی.
نوشته شده توسط: Anonymous

http://lnkd.in/NBzgHc نتیجه

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، جناب آقای دکتر عبدالستار دوشوکی، شما می گوئید: ( ............ نوشته های شخصی به نام تبریزی را هرگز نخوانده ام و ایشان را نیز نمی شناسم ............ ) بسیار خوب، دوست گرامی، بهترین کار این است که برای آشنائی با نوشته های من و داوری درباره آنها به لینک زیر که فهرستی از نوشتارهائی هستند که خود من نوشته ام و در تارنمای ایران گلوبال گنجانده شده اند نگاه کنید. با سپاس – تبریزی http://www.iranglobal.info/taxonomy/term/340

نوشته شده توسط: تبریزی

نکته های زیر درباره سخنان آقای نقی محمودی نیاز به یادآوری دارند ..........

نکته های زیر درباره سخنان آقای نقی محمودی نیاز به یادآوری دارند: نام کامل (زین العابدین تقوی) (زین العابدین تقوی فردود) فرزند (عباس تقوی فردود) است. (زین العابدین تقوی فردود) چون چهارمین پسر (عباس تقوی فردود) بود از این روی (عباس تقوی فردود) نام امام چهارم شیعیان را بر وی نهاد. گزارش های فراوانی در دست هستند که (زین العابدین تقوی فردود) که هم اکنون در تهران به سر می برد در برپائی دادگاه های نمایشی و توابسازی و اعترافگیری های دروغین از دشمنان رژیم ولایت فقیه پس از جنبش سبز دست داشته است. (زین العابدین تقوی فردود) که قصاب شمال غرب ایران نام گرفته است در کشتار و شکنجه هزاران تن از دشمنان رژیم در بیدادگاه انقلاب اسلامی تبریز دست داشته است و هیچ عکسی از وی تا کنون در هیچ کجا دیده نشده است! همچنین (زین العابدین تقوی فردود) چپ است و با دست چپ می نویسد. ********** (قاسم روستائی) اهری است و با شکنجه گر و بازجوی سرشناس رژیم در تبریز (سردار سرتیپ حسن روستائی) و برادر وی (سرهنگ علی روستائی) که هر دو تبریزی هستند در نام خانوادگی همنام است اما خویشاوند نیست و دلیلی در دست نیست که (قاسم روستائی) از فرماندهان مراکز انتظامی رژیم در تبریز باشد و گمان بر این است که (قاسم روستائی) هم اکنون به پست های بسیار بالای قضائی رژیم ولایت فقیه رسیده باشد. ********** دادستان دادسرای انقلاب اسلامی تبریز در دهه شصت و زمانی که (زین العابدین تقوی فردود) جنایت های بیمانندش را انجام می داد (حمید سطوتی) فرزند (محمدباقر سطوتی) بود. (حمید سطوتی) از خویشاوندان (سلمان خدادادی) است. (سلمان خدادادی) در آغاز رئیس اداره اطلاعات تبریز بود و سپس مدیر کل اداره کل اطلاعات استان اردبیل شد و سپس فرمانده سپاه پاسداران ملکان شد و سپس چند بار نماینده بناب و ملکان در مجلس شورای اسلامی شد و سرانجام برای هیاهوی فراوانی که بی بند و باری جنسی وی برانگیخت شورای نگهبان او را در انتخابات مجلس نهم رد صلاحیت کرد. در سخنان آقای نقی محمودی از (حمید سطوتی) نام برده نشده است! هم اکنون روشن نیست که (حمید سطوتی) کجاست و چه کار می کند؟ و هیچ عکسی نیز از (حمید سطوتی) تا کنون در هیچ کجا دیده نشده است! ********** در دهه شصت پس از (حمید سطوتی) کسی به نام (حیدرزاده) دادستان دادسرای انقلاب اسلامی تبریز شد که در بیدادگری های فراوانی دست داشته است. از (حیدرزاده) نیز آگاهی فراوانی در دست نیست. ********** فراوانند کسانی که می گویند نام کوچک (آخوند جنایتکار شجاعی) (علی) نیست و نام کوچک وی (قدرت) است و (علی شجاعی) نام یکی از خویشاوندان (قدرت شجاعی) است و رئیس بیدادگاه انقلاب اسلامی در تبریز (قدرت شجاعی) بود نه (علی شجاعی) و هیچ عکسی نیز تا کنون از (آخوند جنایتکار شجاعی) در هیچ کجا دیده نشده است! ********** گفته می شود که (محمد ایمانی یامچی) رئیس دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی زمانی رئیس بیدادگاه انقلاب اسلامی اورمیه بود و هزاران تن به ویژه کردهای ضد رژیم را در محاکمه های پنج دقیقه ای به اعدام محکوم کرده است و سپس به تبریز آمده و رئیس دادگاه شعبه شانزدهم کیفری یک تبریز شده و در آنجا نیز هزاران تن را برای جرائم غیر سیاسی به اعدام و سنگسار و زندان محکوم کرده و سپس به پست های دیگر رسیده است. ********** کسانی از دوستان اگر ایمیل آقای نقی محمودی را دارند بهتر است این یادداشت را به ایشان بفرستند.
نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

خانم ناهید گرامی؛ من نمی دانم شما کدام ناهید هستید چون اسم خانوادگی خود را ننوشته اید. من به کنفرانس پراگ توسط آقای دکتر خادم دعوت شدم ولی با رد دعوت، نرفتم. طبعتا اگر به پراگ رفته بودم، خود بخود به استکهلم هم می آمدم. پس این ادعای شما که گربه دستش نمی رسه میگه پیف پیف بو میده، کاملا نادرست است. وانگهی من عضو فعال کمیته موقت برای شورای ملی، و یکی از دو عضو . .

و یکی از دو عضو کمیته مالی؛ و یکی از اعضای کمیته رایزنی و کمیته های دیگر بودم و براحتی می توانستم منتخب دفتر سیاسی شوم، اما اعتراض کردم و به جلسه پاریس نرفتم (اگرچه خودم دعوت کننده بودم) و در یک اتاق پالتاکی با حضور 213 نفر انتقادات خودم را نسبت به شورای ملی مطرح کردم. پس این ادعای شما کاملا غلط است. . ./ . ..

من سالها پیش، قبل از اینکه شما این آقایان (اتحاد برای دمکراسی) را بشناسید، با آنها دوست بودم و با آهی و سازگارا و ن . و . و خیلی از آنها در جنبش رفراندوم همکاری و رفاقت داشتم. پس بحث شخصی مطرح نیست.بر خلاف "از ما بهتران" من خود را مقید می دانم به هموطنان جوابگو باشم حتی اگر آنان با نام واقعی یا مستعار خود مخلوطی از توهین و پرسش را مطرح کنند... / .
در مورد رسانه هایی مثل بی بی سی و صدای آمریکا که من از آنها انتقاد کرده ام، شما اشتباه می کنید من در هردوی این رسانه ها بعد از انتقادات شدیدم نسبت به آنها ظاهر شدم، چون مرا دعوت کرده بودند. در بی بی سی و صدای آمریکا در عرض یک ماه اخیر دعوت شده بودم. باور کنید کمبود حضور رادیو تلویزیونی ندارم. من هر هفته در یک یا دو رادیو و یا تلویزیون مصاحبه دارم. امشب (ساعت 10 اروپاه) هم قرار است با تلویزیون پارس در مورد نشست پاریس و استکهلم نقدی داشته باشم. . ./ ..
در مورد ربط شورش ها و کنفرانس استکهلم توضیحات لازمه را داده ام. لطفا به لینک های زیر مراجعه کنید که من در پاسخ به هموطنان جواب داده ام.
http://www.iranglobal.info/node/19547 .
http://www.akhbar-rooz.com/ideas.jsp?essayId=53028 .
در مورد کیهان، هم باید بگویم که شریعتمداری روزانه این کار را می کند. در مورد خود من هم مطالب زیادی نوشته که فقط یکی از آنها بنقل از رجا نیوز اینجاست: http://www.rajanews.com/detail.asp?id=109372

نوشته شده توسط: Anonymous

لانه كردن(قابل توجه مسئول كامنت ها آيا كاربرد اين كلمات در اين سايت مجاز است؟) اينجا خانه شما نيست كه ما از دشت و كوه صحرا آمده در آن لانه كرده باشيم ،اين توهم شماست كه در اين ٨٠ ساله خود را صاحب خانه مي پنداريد و عده تان بنا به شرايط فعلا راضي به محدوده تماميت ارضي بعنوان خانه تان براي حكمراني هستيد كه اگر بتوانيد از چنگ اين رژيم در بياوريد و عده ديگراز چين تا مصر را خانه خود در دود ترياكشان مي بينند،شما اولين كسي نيستيد كه براي حفظ اين محدوده ارضي به اميد روزي كه حاكميت كلي اش را در دست بگيريد دست بعيت با امثال محسن رضايي دراز كرده ايد بلكه فرامرز فروزنده علناً آمادگي خودش را براي استغفار در برابر خامنه اي با همين نيت ماه ها پيش اعلام كرده است ،بقول تيمور شما متوجه نيستيد كه مخاطب تان الان مردم كشوري است كه فوق ليسانس ثبت نام آبدارچي شده است و اين مردم براحتي فريب شعار را نمي خورند

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سام قندچی چقدر تعصب بی مورد آریایی را سرلوحه مقالات خود قرار داده اید. من 12 سال است در کانادا زندگی می کنم و 5 سال هم هست که در شهر کبک زندگی میکنم . شما چیز هایی من در آوردی از خودتان می خواهید به خورد دوستان بدهید که اصلا حقیقت ندارد . دو ملت فرانسوی زبان و انگلیسی در کمال آرامش و برادری و برابری حقوقی در یک کشور در صلح زندگی میکنند. نه مثل ملت فارس تک زبانه فارس جوک و تحقیر و تمسخر و زندان و شکنجه دارند و نه اقتصاد عقب مانده مثل کردستان وبلوچستان و عربستان اهواز دارند. فرانسه زبانها ی کبک زیباترین شهر و مدرنترین زندگی را صاحبند . عوام فریبی شما برای غیر مشروع جلوه دادن فدرالیست ملی زبانی برای کشور ایران گویا حد و اندازه ای ندارد. ضمنا بایستی بدانید نوع فدرالیست استانی سردار بی سواد سپاهی آقای محسن رضایی از نوع فدرالیست شمایی که در آمریکا زندگی می کنید بسیار مترقی تر و

لیبرال تر است . اما نوشته اید که نباید اجازه داد عربهای اهوازی صاحب ثروت مستقل خود در منطقه خود باشند چون آذربایجان و کردستان حقوقشان از بین می رود. آفرین بر حس انساندوستانه و برابری طلبانه اتان ؟! نود سال نفت خوزستان کجای کردستان و بلوچستان و آذربایجان را آباد کرد ؟! حتی نفت خود عرب ها برای خود چه دردی از خوزستانی ها را دوا کرده که از سهم نفت به کرد و ترک وبلوچ برسد؟! مگر چند شهر اصفهان و شیراز و مشهد و تهران وکرمان دردانه های فارس نشین آریایی اجازه داده که ملتهای دیگر هم ذره ای سهم از منابع ثروت های خود را داشته و به آبادانی منطقه خود بپردازند ؟! به اعتیاد و آب مسموم و کودکان کولی و چادر های عربهای خوزستان وزندگیشان نگاه کنید و کمی هم به شعور ملی ملت عرب هم احترام بگذارید. به آنسوی آب یعنی به زندگی عرب های کویت و دوبی نگاه کنید و باز بگویید استقلال بسیار مذموم است ولی باری شما راست می گویید چون اسقلال تنها و تنها برای ملت فارس زبان حاکم مذموم و تلخ است و برای دیگر ملتهای عرب و ترک و کرد همچون عسل شیرین و ابدی .
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به جناب آقای کیانوش توکلی،.... بحث انتقاد از گردش کار در سایت ایران گلوبال بجای خود بماند،.... ولی می بینم کسانیکه بهر شکل از چگونگی ایجاد و نشست" اتحاد برای دمکراسی در استکهلم" انتقاد میکنند، متهم به این میشوند که چون به این نشستها دعوت نشده اند، بنا بر این انتقاد میکنند، و یا اینکه خود شما این امتیاز را به من دادید که در جلسه ای پالتالکی سخن ران باشم. ● اگر قرار بر امتیاز دادن برای همکاری و ساکت شدن باشد، جمهوری اسلامی بیشترین امتیازات را خواهد داد. امّا مسئله به همین سادگی نیست و بسیار فراتر از این موضوعات ساده اندیشی و کودکانه است...

● من نه فقط به این نشست ها در یک کامنت انتقاد کرده ام، بلکه حداقل در دو نوشتار تحلیلی دیدگاهم را همراه طرح پیشنهادی برگزاری دمکراتیک چنین نشستهایی را در سایت ایران گلوبال انتشار داده ام که اکنون در آرشیو فعلی من در سایت هست.( در لینکهای زیر). ● در فرصت مناسب به پیامد چنین نشستهایی با کمک گرفتن از دو نوشتار در پایین خواهم پرداخت، چون اکنون مسئلهءِ انتخابات مهم میباشد. آیا برگزار کنندکان این کنفرانس به پیشنهادات و انتقادهای ما توجهی کردند ؟ . ● از این گذشته لیبرال دمکراسی بویژه در بعد "اقتصادی آن" با شکست قطعی مواجه شده است، کسانیکه لیبرال دمکرات بودن کشور سوئد را بهانه ای برای توجیح خطاهای خود انتخاب میکنند، باید بجای تشکیل چنین کنفرانسهایی بروند کمی مطالعه کنند. در پایان من کمک خارجی را برای عبور از نظام اسلامی رد نمیکنم ولی هر سخن جایی دارد و هر نکته مکانی. من این کامنت را در پانویس مقالهء خود میگذارم شاید آقای دکتر دوشوکی موافق گذاشتن کامنتهایی از امثال من نباشند ////// "طرح پیشنهادی برای تشکیل کنگرهءِ ملّی ایرانیان"
http://www.iranglobal.dk/printsite.php?news-id=70543
///// "فدرالیسم اساس تشکیل شورای ملّی ایرانیان"
http://www.iranglobal.info/node/10128
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائليار در زبان ترکی ميگويند « يواش گئت بيرليک ده گئدک» يعنی يواش برو باهم برويم . يک پيشنهاد برايت دارم لطف کن اين نوشته ات را با يک زبان شناس مذاکره بکن بعد به اشتباهات فاحش نظری که داری پی ببر. آقای محترم هر آنکه کوچکترين آشنائی با زبان شناسی و ادبيات دارد ميداند که در تمام دنيا يک زبان شفاهی داريم و يک زبان ادبی که نوشتاری است و زبان ادبی زبان استاندارت ناميده ميشود منتها زبان شفاهی با لهجه ها و گويش های مختلف در مناطق مختلف بکار ميرود در رابطه با آذربايجان نيز ما از اين اصل پی روی ميکنيم و بعد از ٤٠ سال قدغن بودن زبان ادبی ترکی در ايران بعد از انقلاب مجله وارليق اين مسئوليت سنگين را به عهده گرفت و با موفقيت به پيش برد و امروز بعد از ٣٠ ميبينيم فرق چندانی در نوشته های نويسندگان شمال و جنوب نيست و هر روز که پيش ميرود اين نزديکی بيش تر ميشود حتی ادبيات و زبان شفاهی نيز در سايه

ماهواره های تلويزيونی بهم نزديک ميشود . و تمام پروژه و سياست شونيزم در حال افلاس و شکست است . کدام خانواده ترک زبان است که شبها در منزلش به تلويزيون ترک زبان نگاه نکند.
نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

در بین اپوزیسیون روزنامه نگار تحقیقی (investigative journalism) وجود ندارد تا کنکاش کند آیا ارتباطی بین حامیان یا حامی مالی اینگونه کنفرانس ها و احزابی نظیر حزب لیبرال مردم سوئد که طبق گفته شما شدیدا ً طرفدار اسرائیل و اشغالگری و حتی طرفدار ترور فلسطینی ها است، می باشد. واقعا برای برخی از پاسداران و چپ های دیروز متاسفم که اینگونه به دریوزگی و گدائی حمایت از افراطی ترین نیروهای ضد فلسطینی و راستگرا افتاده اند و تعجب آور نیست که بلافاصله بعد از کنفرانس به رادیو تلویزون های خارجی دعوت می شوند تا کالای "تحت الحمایه" خود را بنام آزادی به مردم ایران بفروشند. بیشتر از آن متاسفم برای آنانیکه که با افتخار صف می کشند تا پول هتل و بلیط هواپیمای مجانی خود را دریافت کنند واینگونه الت دست شوند. برخی از روزنامه نگاران مفلس ما را می توان با یک بلیط، هتل،غذا، و بطری نوشابه خرید.

نوشته شده توسط: Anonymous

اتفاق كيهان شريعتمداري به نقل از از مقاله دو شوكي نوشت و در واقع برنده هم كيهان شد