Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

http://www.persian.se/article729.html

لطفا این خبر بنده را در برابر تهمت های وارده در یایتتان به بنده از طرف این فرد بچاپ برسانید

ممنون

نوشته شده توسط: Anonymous

magar jomhoriye ghar eslami shoonat ham dasht?

نوشته شده توسط: Anonymous

حامد ایرانی گرامی کتاب الفبای جدید و مکتوبات میرزا فتحعلی اخوندزاده از اموزگاران بزرگ شهریگری ایرانی را بخوانید مقلات شاملو هم درباره اصلاح خط فارسی در نشریات ادینه و دنیای سخن هم خوب است که باعث تغییراتی در نگارش این نشریات شد .چیزدیگری بخاطرم رسید برایتان اینجا مینویسم .ازینکه میخواهید فرزندان دلبندتان را با ادبیات فارسی اشنا کنید با اینکه خارج هستید ممنونم حتما انهارا با شعر و نثر فارسی 1000 سال گذشته اشنا کنید گام بزرگی در هویت یابی خاورمیانه ای انهادارد بسیار برایشان شخصیت ساز است .حتما استادی برای مطالعاتشان بگیرید و بگذارید سیستماتیک ادبیات فارسی بخوانند تا وقتشان تلف نشود از کرسی های دانشگاهی زبان فارسی در کشوری که دران هستید کمک بگیرید

ماهم درحد امکان درخدمتیم حتما کتاب تاریخ ادبیات ایران ذبیح الله صفا را برایشان تهیه کنید انهارا با عرفان و تصوف ایران اشنا کنید .کتاب های متون مانوی هم خیلی هایش ترجمه شده انهارا تهیه کنید بخوانند ادبیات قبل از اسلام است .کتاب دستور زبان فارسی جلال الدین همایی هم قدیم ها کتاب خوبی بود. برای تهیه کتاب مشکلی داشتید از طریق آقای توکلی اگر قبول زحمت کردند با من در تماس باشید یاریتان میکنم.برای اشنایی با ادبیات ترکی قدیم هم باید رسم الخط عربی را بیاموزند اکثر متون به این رسم الخط است البته خیلی ها هم به خط سیریلیک و لاتین برگردانده شدند.هیچ وقت خاورمیانه را فراموش نکنید .
نوشته شده توسط: اژدر بهنام

ایرانی گرامی، با تشکر از برنامه‌ای که معرفی کردید، می‌خواستم چند نکته را برای روشن شدن مساله در این رابطه بنویسم. 1- همانطوری که خودتان نوشته اید، این برنامه ای است برای محیط رایانه و نوشته اید که «در واقع این برنامه براحتی مشکل کسانی را که حوصله 46 صفحه خواندن را ندارند، حل میکند. دگیر بحثی هم نمیماند». بر فرض اینکه این برنامه تکمیل شود و هیچ ایرادی هم نداشته باشد، تکلیف کسانی که در رایانه نمی نویسند چیست؟ دانش آموزان و دانشجویان در کلاس درس چه باید بکنند؟ اگر کسی بخواهد نامه ای با دست بنویسد چه امکانی برای درست نویسی دارد؟ ++++++ 2- حتما اطلاع دارید که برنامه اصلاح املایی و دستوری یکی از برنامه هایی است که در بسیاری از برنامه های تکست در کامپیوتر وجود دارد. این برنامه که حدود 20 سالی از عمر آن می گذرد، برای زبانهایی که با حروف لاتین نوشته می شوند، به طور کامل عمل می کند،

حتا برای خطوط دیگری مانند سیریلیک مشکلی ندارد. اشکال این برنامه ها که شرکتهای عظیمی مانند مایکروزوفت در آن سرمایه گذاری کرده اند، زمانی آغاز می شود که با خطوطی مانند عربی و فارسی و عبری و ژاپنی و چینی و این قبیل خط ها مواجه می شود. ملاحظه می کنید که ما هنوز در این زمینه حدود 20 سالی عقبیم. +++++++ 3- برنامه ویراسباز که شما معرفی کرده اید، برنامه ایست که در آغاز راه برنامه ریزی و تکمیل خود است. نمی دانم که باید چند سال و یا چند دهه صبر کنیم تا این برنامه تکمیل شود و تازه، احتمالا خود برنامه نویسان نیز نمی دانند که آن را بر چه پایه ای باید تنظیم کنند، بر پایه دستور خط فارسی فرهنگستان و یا دستور خط فارسی نشر دانشگاهی، بر پایه داده های دکتر پرویز ناتل خانلری و یا دکتر حسن انوری؟ و یا....؟ ++++++++
4- من برای آزمایش، بخشی از متنی را که شما نوشته بودید، تغییر دادم و اشتباهاتی املایی و دستوری در آن وارد کردم. نتیجه بسیار ناامید کننده بود. همانطوری که در زیر می بینید، نه تنها غلط های املایی اصلاح نشده اند (و شما از پیش نوشته بودید) بلکه اشتباهات دستوری نیز همچنان باقی مانده اند. این برنامه برای تکمیل شدن راه درازی پیش رو دارد. در صورتی که اگر خط ما مثلا با حروف لاتین بود، ما همین مشکلات را هم نداشتیم. حالا به متن «اصلاح» شده توسط برنامه ویراسباز توجه فرمایید: متن وارد شده: « دربارهٔ ویراس باز ویراس باز یک ویراستاررایگان، برخط (آنلاین) فارسی است. نسخه ی کنونی یک نسخهٔ آزمایشی است و هنوز در ابتداء راه قرار دارد. ویراسباز متنها را از نظر دستور خط فارسی و اصول تایپ فارسی را ویرایش میکند. در نسخهه ی کنونی توانایی یافتن غلط‌های املایی وجود ندارد اما در آینده این امکان را نیز به ویراسباز افزوده خواهد شد. برخی از تواناییهای ویراسباز در نسخه ی کنونی در زیر آمده است کد منبع این ابزار برخط را نیز پس از طی نخستین دورهٔ آزمایشی و پایدار شدن کد در دسترس قرار خواهد گرفت. در واقع این برنامه براحتی مشکل کسانی را که حوصله 46 صفحه خواندن را ندارند، حل میکند. دگیر بحثی هم نمیماند. ... اما کسی که فرق "است" و "اسط" و "عسط" را نداند، این در واقع تقصیر خودش است. ایرانیان یک لغتنامه را به نام لغتنامه دهخدا دارند که برای کسانی که شک دارند که "اسط" هست یا "است"، این موضوع حل میشود.» +++++ متن اصلاح شده توسط برنامه: « دربارهٔ ویراس باز ویراس باز یک ویراستاررایگان، برخط (آنلاین) فارسی است. نسخهٔ کنونی یک نسخهٔ آزمایشی است و هنوز در ابتداء راه قرار دارد. ویراسباز متن‌ها را از نظر دستور خط فارسی و اصول تایپ فارسی را ویرایش می‌کند. در نسخههٔ کنونی توانایی یافتن غلط‌های املایی وجود ندارد اما در آینده این امکان را نیز به ویراسباز افزوده خواهد شد. برخی از تواناییهای ویراسباز در نسخهٔ کنونی در زیر آمده است کد منبع این ابزار برخط را نیز پس از طی نخستین دورهٔ آزمایشی و پایدار شدن کد در دسترس قرار خواهد گرفت. در واقع این برنامه براحتی مشکل کسانی را که حوصله ۴۶ صفحه خواندن را ندارند، حل می‌کند. دگیر بحثی هم نمی‌ماند.... اما کسی که فرق «است» و «اسط» و «عسط» را نداند، این در واقع تقصیر خودش است. ایرانیان یک لغتنامه را به نام لغتنامه دهخدا دارند که برای کسانی که شک دارند که «اسط» هست یا «است»، این موضوع حل می‌شود.» ++++++++++ می بینید که هنوز در بحث باز است.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی گرامی لطفا پاسخ مرا بدهید داریم به سالگرد عملیات سیاهکل چریک های فدایی خلق نزدیک میشویم به عنوان عضوی ازین سازمان برای مان توضیح دهید چه کسانی چریک های سیاهکل را تسلیم رزیم کردند چه کسانی با چنگک خرمن به پهلوی چریک فدایی حمله کردند و انهارا کت بسته تحویل ژاندارمری دادند چه کسی گروه چگوارا در بولیوی را به گشتی های سیا وارتش مزدور بولیوی لوداد.ممنون میشوم بدون تعارف و واهمه همه را توضیح دهید منتظرم.همان چنگک هروز دارد از طرف همان طبقه که امروز در حکومت فعلی هستند در شهرها پهلوی شهریگران چپ و راست مارا میدرد.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب ایرانی، می بینید که کامنت مورد نظر شما "سانسور" نشده است. کامنتهایی که مربوط به موضوع باشند و توهین و جوسازی و.... در آن نباشد به هیچوجه حذف نمی شوند. ما بارها اعلام کرده ایم که کامنتها باید بررسی شوند و مسؤول کامنتها هم نمی تواند 24 ساعته در خدمت شما باشد و کار و زندگی دارد و در حین کار و زندگی، از اوقات مطالعه و استراحت و.. مایه می گذارد و کامنتها را بررسی می کند. هیچ یک از گردانندگان سایت حقوق بگیر نیستند و برای فراهم آوردن محیطی سالم برای اظهار نظر شما از زندگی خود می زنند و اینکار را می کنند. وقتی کامنتی گذاشتید، لطفا بجای صدور احکامی نظیر این، که وای کامنت من سانسور شد و ایجاد جو منفی علیه این و آن، کمی دندان روی جگر بگذارید و صبر کنید. در تایید یا عدم تایید کامنتها به هیچوجه مخالف یا موافق بودن نظر نویسنده با نظر مسؤلین در نظر گرفته نمی شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

ممنون از شما اقای قندچی برای این مقاله بسیار با ارزش.
متاسفانه سلطنت طالبانها از دو دیکتاتور رضا خان و پسرش محمد رضا پهلوی بت ساخته اند
اکثر طرفداران سلطنتی ساواکیها ی شکنجه گر و چماقدارانی هستند, که نمی خواهند قبول کنند, که رژیم فاشیست اسلامی نتیچه جنایتها و سیاستهای دیکتاتوری رضا حان و پسرش محمد رضا میباشد.
چه زیبا شاملو در وصف رضا خان میگوید:

و آن کس که برای یک قبا بر تن و سه قبا در صندوق
و آن کس که برای یک لقمه در دهان و سه نان در کف
و آن کس که برای یک خانه در شهر و سه خانه در ده
با قبا و نان و خانه‌ی یک تاریخ چنان کند که تو کردی، رضاخان
نامش نیست انسان.
نه، نامش انسان نیست، انسان نیست...

نوشته شده توسط: Anonymous

با پولدارترین فوتبالیست های ایران آشنا شوید!

به گزارش انتخاب، سايت «افكار نيوز» طي گزارشي 10 فوتباليست پولدار ايران را كه از راه فوتبال تجارت‌هاي بزرگي راه انداخته‌اند. معرفي كرده است:
1- علي دايي
دايي مرد شماره يك اقتصاد فوتبال و حتي ورزش ايران است. او از طريق فوتبال توانسته تجارت‌هاي زيادي به راه بياندازد. او در حال حاضر عضو اتاق بازرگاني تهران است و در كنار آن يك شهرك توريستي در اطراف شهر چالوس دارد مي‌سازد.
2- خداداد عزيزي
چهره خبرساز فوتبال ايران بعد از اين دايي يكي از مردان موفق در كسب و كار اقتصادي است. او به غير از حضور در عرصه توليد پوشاك ورزشي در ساخت و ساز ساختمان هم فعال است. البته او يك كارخانه مونتاژ قطعات خودرو در كشور سنگاپور احداث كرده است.
3- علي كريمي
شماره 8 پرسپوليس‌ همزمان با مسافركشي در كرج فوتبال هم بازي مي‌كرد حالا در زمره پولدارترين فوتباليست‌هاي ايران به شمار مي‌رود. او در ساخت و ساز ساختمان فعاليت‌هاي زياد دارد.
4- كريم باقري
اين فوتباليست خطه تبريز علاقه خاصي به كاميون داري و تجارت فرش دارد. كريم باقري همزمان با بازي كردن در خارج از ايران با همكاري پدرش در ايران هر چه پول داشت كاميون خريد.
5- مهدي مهدوي‌كيا
مهدي مهدوي‌كيا كه هنوز هم فوتبال بازي مي‌كند. به واسطه درآمد زياد از راه فوتبال پولش را در راه ساخت و ساز ساختمان و خريد و فروش زمين هزينه كرده و از كنار آن سود زيادي عايدش شده است.
6- امير قلعه‌نوعي‌
ژنرال آبي بيشترين در آمدش از راه مربيگري در فوتبال است! او به عنوان پرافتخارترين مربي فوتبال ايران سالانه مبالغ زيادي از باشگاه‌هاي ليگ برتري مي‌گيرد. البته قلعه‌نوعي‌ جديداً يك مبل فروشي بزرگ در خيابان وليعصر داير كرده است و در كنار اين كار يك استخر و سوناي پرطرفدار هم دارد.
7- غلامحسين پيرواني
شاغلام برخلاف چهره و خلق و خوي سنتي‌اش يكي از پولدارهاي فوتبال به شمار مي‌رود. ارث به جا مانده از خانواده پدري باعث شد در كار خريد و فروش زمين مشغول شود و در كنار آن گاوداري مدرني را كه يادگار پدرش بوده حفظ كرده است.
8- فرهاد مجيدي
كاپيتان استقلالي‌ها به واسطه درآمد خوبي كه از تيم‌هاي حوزه خليج‌فارس كسب كرده در كشور امارات به كار ساخت و ساز مشغول شده تا به عنوان يكي از مالكان بزرگ ساختمان در دبي معروف شود.
9- جواد نكونام
كاپيتان تيم‌ملي به دليل علاقه‌اش به عطر و ادكلن وارد اين صنف شده تا يكي از تاجرين معروف اين تجارت شيك و پول‌ساز شود.
10- حامد كاويانپور
حامد توانسته از راه مدرسه فوتبال و نمايشگاه اتومبيلي كه دارد نفر دهم پولدارها باشد. اغلب فوتباليست‌ها ماشين‌هاي گرانقيمت خود را از كاويانپور مي‌خرند.


مشاهده میکنید فقط یکی سرمایه گذاری در بخش مولد و ملی اقتصاد کشاورزی کرده است حتی بعضی ها در خارج از کشور سرمایه گذاری کرده اند و اکثرا در زمینه های غیر ملی وغیر مولد سرمایه گذاری کرده اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

شما حتی اگر میگویید دموکراسی مگر این کلمه تولید کجاست ...امروز مفاهیمی در پروسه سیاسی وجوددارد که اکثرا وارداتی است...اما بحث من اینجاست که سکولاریسم سیاسی ضد دین نیست..مهم این است که قانون اساسی باید سکولار باشد و هر شخص دینداری هم میتواند سکولار باشد مهم این است که ان فرد اگر در انتخابات شرکت کرد نتواند مسائل مذهبی خود را وارد حکومت نماید...مثلا المان سکولار است و خانم مرکل صدر اعظم المان از حزب دموکرات مسیحی است خوب این حزب اندیشه مذهبی دارد اما چون قانون اساسی سکولار هست این حزب که نمیاید صحبت های انجیل را در جامعه پیاده نماید..پس سکولاریسم بر خلاف نظر شما ضد دین نیست..در المان مسلمانان مساجد خود را دارند و ادیان دیگر هم کلیساها و انجمن های مذهبی خود .کسی هم محدود در انتخاب دین نیست..همه ازادانه به دین خود میپردازند..در یک حکومت سکولار دین رسمی وجود ندارد .واینروند جلوی تبعیض را میگیرد

نوشته شده توسط: Anonymous

گویا حتی پیام من در مورد یک برنامه رایانه پارسی حذف میشود!
http://virasbaz.persianlanguage.ir/about
(ادامه..)
شما با سانسورگری چه فکر میکنید انجام خواهید داد؟ حتی خبر در مورد یک برنامه کامپیتوری را سانسور میکنند!

گویا حتی پیام من در مورد یک برنامه رایانه پارسی حذف میشود!
http://virasbaz.persianlanguage.ir/about
(ادامه..)
دربارهٔ ویراسباز


ویراسباز یک ویراستار رایگان، برخط (آنلاین) فارسی است. نسخهٔ کنونی یک نسخهٔ آزمایشی است و هنوز در ابتدای راه قرار دارد. ویراسباز متن‌ها را از نظر دستور خط فارسی و اصول تایپ فارسی ویرایش می‌کند. در نسخهٔ کنونی توانایی یافتن غلط‌های املایی وجود ندارد اما در آینده این امکان نیز به ویراسباز افزوده خواهد شد.

برخی از توانایی‌های ویراسباز در نسخهٔ کنونی در زیر آمده است:
•ویرایش از نظر اصول فاصله و نیم‌فاصله‌گذاری تایپ فارسی
•فارسی‌سازی عددهای عربی و انگلیسی
•فارسی‌سازی نویسه‌های عربی
•فارسی‌سازی نشانه‌های نگارشی (مانند علامت سوال، علامت نقل‌قول و…)
•ویرایش نشانه‌‌گذاری‌ها (مانند علامت نقطه، ویرگول، علامت سوال، علامت نقل‌قول، پرانتز و…)
•ویرایش نیم‌فاصله‌گذاری برخی از پیشوندها و پسوندهای رایج
•حذف فاصله‌های اضافی متن

می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این که ویراسباز چه می‌کند، چند نمونهٔ ویرایش‌شده با ویراسباز را در اینجا ببینید.

کد منبع این ابزار برخط نیز پس از طی نخستین دورهٔ آزمایشی و پایدار شدن کد در دسترس قرار خواهد گرفت.


در واقع این برنامه براحتی مشکل کسانی که حوصله 46 صفحه خواندن را ندارند، حل میکند. دگیر بحثی هم نمیماند.
...
اما کسی که فرق "است" و "اسط" و "عسط" را نداند، این در واقع تقصیر خودش است. ایرانیان یک لغتنامه به نام لغتنامه دهخدا دارند که برای کسانی که شک دارند که "اسط" هست یا "است"، این موضوع حل میشود.


نوشته شده توسط: Anonymous

چه کسی در مورد رابطه رضا پهلوی و پرويز ثابتی دروغ می گويد؟
http://www.ghandchi.com/740-reza-pahlavi-parviz-sabeti.htm

نوشته شده توسط: Anonymous

نخواستم پیام دیگر بنویسیم زیرا سایتی که پیامی که زحمت میکشم را سانسور کند، سایت من نیست. ولی چون به این بحث مربوط است، گفتم حیف است برای خوانندگان آینده این خبر را پخش نکنم. اما برای ویرایش هم در محیط رایانه برنامه‌ی خوب ویراسباز موجود است که همه می‌توانند به صورت آنلاین استفاده کنند.

http://virasbaz.persianlanguage.ir/
(ادامه را هم در زیز نگاه کنید..)

http://virasbaz.persianlanguage.ir/about

یراسباز یک ویراستار رایگان، برخط (آنلاین) فارسی است. نسخهٔ کنونی یک نسخهٔ آزمایشی است و هنوز در ابتدای راه قرار دارد. ویراسباز متن‌ها را از نظر دستور خط فارسی و اصول تایپ فارسی ویرایش می‌کند. در نسخهٔ کنونی توانایی یافتن غلط‌های املایی وجود ندارد اما در آینده این امکان نیز به ویراسباز افزوده خواهد شد.

برخی از توانایی‌های ویراسباز در نسخهٔ کنونی در زیر آمده است:
•ویرایش از نظر اصول فاصله و نیم‌فاصله‌گذاری تایپ فارسی
•فارسی‌سازی عددهای عربی و انگلیسی
•فارسی‌سازی نویسه‌های عربی
•فارسی‌سازی نشانه‌های نگارشی (مانند علامت سوال، علامت نقل‌قول و…)
•ویرایش نشانه‌‌گذاری‌ها (مانند علامت نقطه، ویرگول، علامت سوال، علامت نقل‌قول، پرانتز و…)
•ویرایش نیم‌فاصله‌گذاری برخی از پیشوندها و پسوندهای رایج
•حذف فاصله‌های اضافی متن

می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این که ویراسباز چه می‌کند، چند نمونهٔ ویرایش‌شده با ویراسباز را در اینجا ببینید.

کد منبع این ابزار برخط نیز پس از طی نخستین دورهٔ آزمایشی و پایدار شدن کد در دسترس قرار خواهد گرفت.




ویراسباز چه می‌کند؟...
---

انشاءالله با همین روند دیگر چنین بحثی لازم نیست. من تا بحال نشنیدم انگلیسیها بخاطر 16 نوع تلفظ "ش" بخواهند خطشان را عوض کنند. دوستان فریب نخورید، کسانی که پشت این حرفها هستند، خیلیهاشان بدخواه ایران هستند. در همین پیام اگر بخوانید، دو نفر از طرفداران نابودی خط پارسی پانترکیست/پورپیراری هستند (حامد ایرانی و ینیلینک) و دیگری هم خدا میداند که آیا حس دلبستگی به فرهنگ و زبان مشترک ایرانیان دارند یا نه.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای آ. ائلیار "هیچ سازشی بین فرهنگ شهری و روستایی نخواهد بود "شما موضع تون چرا مشخص نمیکنید طرفدار فرهنگ شهری هستید یا روستایی اگر طرفدار فرهنگ روستایی هستید چرا مقاله ای در دفاع از فرهنگ روستایی در نقد فرهنگ شهری نمی نویسید . اگر طرفداری کردید متهم به مجاهد یا ملی مذهبی یا اصلاح طلب موئتلفه یا سلفی طالبان شدید بعد گله نکنید لطفا نوع حزب روستایی متبوعتان راهم به ما معرفی کنید.مارکسیسیت اسلامی هم قبول نیست .بعد اگر واقعا طرفدار فرهنگ روستایی هستید حاضرید بعد از رزیم به اختیار خود در خارج از شهر زندگی کنید .یا باید همفکران من به زور شمارا راضی کنند.شماکه طرفدار عدم خشونت هم هستید حاضرید برای ماندن در شهر دست به اسلحه ببرید؟منتظر پاسخ هستیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

90 درصد سخنان تجزیه طلبان مخفی و آشکار ، لاف و دروغ و بلوف و تهدید ناشیانه است . و چون ما خود در لاف و گزاف ید دراز داریم به اینگونه ادعا ها خواهیم خندید . خلقهای ایران در کنار هم عاشقانه زندگی میکند . مشکل انسان همیشه شاه و شیخ و مزدوران بیگانه بوده اند که به سفارش خارجی کار میکنند یا دچار رمانتیسم مرگ آور پوپولیتسی شده اند .شعار ما آزادی برای ایران از دست دیکتاتوری شاه و شیخ و دیوانگان سیاسی در میان اپوزیسیون است ..این تو بمیری مثل آن توبمیری های پیشین نیست !

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

کلمات و عبارات برگزیده از کامنتهای منتشر نشده:« اراجیف- در هرزه گویی و بی اخلاقی دست فلک را از پشت بسته است-نور چشمی پان ترکیست های ایران گلوبال، یعنی آقای ائلیار و آقای اژدر بهنام-خفه-کلاهبردار و شیاد-غلط کرد با تو شارلاتان دروغگو-هفت خط-جامعه فارسهاي سگ صفت-هیچ سازش و همزیستی بین فرهنگ روستایی و شهری نخواهد بود--... تاریخ ننگین قومی -تاریخ ننگین پان ترکان مملو از نسلکشیهای متعدد بشری است.. باز همین جمهوری اسلامی بهتر از چپی هست که در همین سایت در کشور اروپایی سانسور میکند و مغولوار به تمدن ایران ترکتازی میکند و تریبونش را داده است به بدترین نوع یاجوج/ماجوج که به ایرانی مغولوار ترکتازی کنند- ای مگس -خون پان ترکی که به جوش آید دیگر آزادی و بردباری و اخلاق مطبوعاتی نمی شناسد- کسخل-کرمتان بریزد- ووو...


نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب رازی ممنون از شما. برای عدم ارائه سند و مدرک می تواند دلایل متعددی وجود داشته باشد. مثلا این که این دلایل و مدارک باید در دادگاهی ارائه شوند ویا اینکه شخص مورد نظر شما، باز به دلایلی اصلا نخواهد با شما وارد بحث شود. ///// در مورد خامنه ای و شریعتمداری هم دلایل کافی در تمام این سالها ارائه شده است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دیالوگ مدرن- دیالوگ سنتی: در گفت و گوی مدرن طرفین اندیشه های خود را در رابطه با «موضوع» روی میز میریزند. بهمراه دلایل اثباتی. بدون اینکه سعی کنند «حقیقت را تنها از آن خود بشمارند» و دیگری را «کذب محض» قلمداد نمایند. بدون اینکه منظورشان مجاب کردن باشد. شنونده یا خواننده با توجه به نظرات هر دو یا سه طرف، و مقایسه آنها با افکار خود، میکوشد به نتایجی راه یابد. یا نیابد. اما در متد سنتی طرفین افکار خود را تنها در رابطه با موضوع مطرح نمی کنند. اندکی به موضوع می پردازند- محض ابزار- بعد با موضوعات بیرونی به قصد اثبات اهداف مخفی و خارج از موضوع- با تلاش برای زمین زدن طرف دیگر- و حق و حقیقت دانستن خود- وارد دیالوگ میشوند. آنها « پیشداوری» خاصی دارند- در مورد «موضوع» و «مواضع سیاسی» همدیگر. منظورشان آنالیز«بی طرفانه» ی موضوع نیست که نکات تاریک مسئله روشن شود. گوشه های تاریک، مشکل آنها نیست.

اصلاً در گفت و گوی سنتی، موضوع، گوشه تاریکی ندارد، همه چیز روشن است و «هرکس حقیقت مطلق- و خالق سعادت». عین دو دیکتاتور بر یک تخت. هدف حل مشکل یا قضیه نیست بل رفع یکدیگر است. «حذف همدیگر». با هر شیوه ای. که میتواند بکاری گیری تحقیر- توهین- اتهام- سیاسی یا شخصی؛ و دروغگو نامیدن دیگری و راست نمایی خود- دستیازی به اجداد و تاریخ مردمی یکدیگر، کندوکاو در زندگی خصوصی و بیوگرافی متقابل و خلاصه هر چیز و همه چیز به خدمت گرفته میشود- تا «موجود یا خانم» نامیده شدن دیگری- که طرف بگوید « من حقم و خالق بهشت» - «تو باطلی و خالق جهنم». من در این بحث پیروزم و تو بازنده. این منم که باید ترا تسخیر کنم - نه تو.من تا میتوانم یقه شما را رها نمکنم تا مفتضح تان نمایم. تو دشمن من هستی. تو خائنی. و ... اینها میتواند با کلمات بزک شده و غیر مستقیم نیز عنوان شوند- و میشوند. هدف متد سنتی تسلط است- و آماج متد مدرن حل قضیه. به سهم و از دید خود. بدون پیشداوری و با حفظ بی طرفی نسبی. مثل حل یک مسئله فیزیک و شیمی- و یا ریاضی. در بحث سنتی طرف کاری ندارد که « ایده» ی شما پیرامون مسئله مشخص چیست- بل هدف اینست که « چه ایده ای» میتواند به شما «نسبت» دهد تا شکست تان تحقق یابد.اتهام. گفت و گوی سنتی دیاگوگ نیست - میدان نبرد است. مثل میدان جنگ - بین دو دشمن-در هزاران سال پیش؛ یا امروز. میدان تزویر و ریاست- نه آزمایشگاه علمی بین نظرات. این متد با کشف بیطرفانه ی پاسخ نسبی قضایا بیگانه است- کوشش آن برای حذف طرف مقابل بهر وسیله و شیوه ممکن و ناممکن است. در جوامع عقب مانده - یا واپس نگهداشته شده- شیوه بحث ها غالباً سنتی است. پایه دیالوگ سنتی « ترس» است و احساس«عدم امنیت»- و تآمین امنیت را در «تسلط» میجوید. اما اساس دیالوگ مدرن « آزادی» ست- و «انتخاب».
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب "مسئول کامنتها" حق با شما است، به هیمن روش خودتان ادامه بدهید. فقط اگر ضروری دانستید توضیح مختصری در این باره بدهید که عدم ارائه سند از نظر شما (یعنی گردانندگان سایت ایران گلوبال) بجز دروغگویی و عوامفریبی چه دلیل دیگری می تواند داشته باشد (شما نوشته اید که دلائل دیگری هم می توانند باشند)؟ آیا اطلاق واژه آدمکش به خامنه ای و اطلاق شکنجه گر به حسین شریعتمداری و ... هم شامل همین برداشت شما از کلمه "توهین" می شوند؟ آیا شما چنین کامنتهایی را هم حذف می کنید؟ با تشکر و آرزوی موفقیت شما در امر خطیر "ارشاد" خوانندگان.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود جواد عزیز مناین امادگی را دارم ..و فکر میکنم اقای توکلی هم در این زمینه امادگی داشته باشند ..اما چوناقای توکلی با نویسندگان در ارتباط هست قانونا ایشان زحمت بیشتری را بدوش دارند

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب برجی زاده بسیار متنی زیبا نوشتید، به عنوان یک آذری شخصا پدیده پان ترکها را منتسب به قشری با حداقل آگاهی اجتماعی- تاریخی میدانم، و البته عموما بی نزاکت و فحاش که خود نشان از سطح فرهنگی آنان دارد، در ضمن در پی راه اندازی وبلاگی با هکاری نشریه آذربایجانیهای دانشگاه تهران ( یولی داش) هستم تا سر دستگان و اهداف مغرضانه آنها را از بیان توهماتشان بر ملا سازیم. به هروی خسته نباشید و از هرزه دریها ناراهت نشوید.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای زمانی و اقای توکلی پیشنهاد شما در خصوص اتحاد نویسندگان این سایت کی و چه زمانی میخواهد عملی شود ..پیشنهاد خوبی است امیدوارم محقق شود

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی گرامی، من پیشنهاد می کنم در مورد کنترل کامنت ها نظارت بیشتری نمایید و شخص آزادمنش و مؤدبی را به این کار بگمارید. مسؤول کامنت های شما برای من نوشته که من با کامنت هایم وقت او و دیگران را هدر می دهم. آیا این شیوه گفتار مؤدبانه است؟ همین شخص کامنت های متعددی از من و دیگران را با انتساب به توهین و شانتاژ حذف یا تحریف کرده و می کند بدون آنکه بگوید کجا توهین و شانتاژ شده است. شما که خواهان دموکراسی و آزادی هستید خوب است نخست خانه خود را بروبید. منتظر پاسختان هستم.

نوشته شده توسط: Anonymous

به اعتقاد من اگر نیروهای سکولار و دموکرات انحلال طلب از همه طیف ها به حاکمیت ملی احترام بگذارند مردم و جوانان امروز ایران از سکولارها حمایت خواهند نمود ..مردم ما با این همه گرفتاری و تحت ستم این حکومت از مردم خاورمیانه خیلی جلوتر هستند واین بستر اماده است ..اما مردم برنامه میخواهند و باید در این زمینه کار تشکیلاتی نمود واز طریق رسانه ها اصلاع رسانی نمود..امیدوارم این اتحاد شما که نویسندگان این سایت هستید هر چه زودتر عملی شود..مردم امروز نیاز به اتحاد دارند واین وظیفه شما است...

نوشته شده توسط: Anonymous

من هم به عنوان یک جوان بیست و چار ساله مفهوم سکولاریسم را فهمیده ام ..و جوانان امروزایران از این نظر حمایت مینمایند ..اما نیروهای سکولار باید تلاش بیشتری در این زمینه انجام دهند

نوشته شده توسط: Anonymous

اتفاقا این حکومت به مردم نشان داد که یک حکومت مذهبی چقدر میتواند خطرناک باشد و مردم این را لمس نموده اند..اما شاید در مورد سکولاریم کم کاری شده است واین وظیفه الیت جامعه است...وقتی سکولاریسم با زبان ساده به مردم گفته شود انها میپذیرند.سکولاریسم سیاسی با مذهب مشکلی ندارد ولی دین از حکومت جداست واتفاقا حرمت همه ادیان هم حفظ میشود..دلیلی که روحانیون موفق شدند همین زبان توده ایی و ایجاد شبکه بین مردم بود و چومن مردم یک حکومت دینی را تجربه نکرده بودند فکر میکردند دین به انها همه چیز میدهد واین ملایان با همین ابزار به قدرت رسیدند ..اما شریط امروز متفاوت است و مردم هم دین و هم ملاها را تجربه نمودند دقیقا زمان قرون وسطی ..به اعتقاد من رنسانس در ایران شروع شده و باید کار کرد..من با کمال میل در خصوص این پیشنهاد با شماو دیگر دوستان همکاری مینمایم وامیدوارم هر زودتر این موضوع عملی شود .....

نوشته شده توسط: Anonymous

من معتقد هستم الیت جامعه خیلی در روند پیشرفت یک جامعه موفق است ..مثلا ما در ان زمان شریعتی و جلال ال احمد را داشتیم واز ان احمد کسروی ها هم بودند ..اما مهم این است که کدام تفکر یک جامعه را به پیشرفت و نابودی میکشاند...سکولاریسم پدیده ایی جدید نیست و ما هم میتوانیم الگو برداری نماییم این شدنی است به شرط این که با شناخت کامل به ان سمت برویم..مثلا مگر روشنفکران سکولار ان زمان از اقای خمینی شناخت نداشتند مگر سال 1341 ایشان در قبال شاه بدلیل رای دادن به زنان اعتراض نکرد ..کتابهای ایشان هم بود..اما اگر روشنفکران ان زمان میدانستند که چه میخواهند گرفتارنمی شدند ..مهم این است که اگر ما میگوییم این را نمیخواهیم باید بدانیم که چه میخواهیم..درست است کهایران یک کشورمذهبی است اما کشور ایران با توجه به نسل امروز این پتانسیل را دارد کهبه سمت سکولاریم برود..مهم برنامه وهدف و مانفیست است .

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

در مورد پیشنهاد شما ؛ موافقم . اصلن یکی از اهداف این سایت پر کردن شکاف نسل هاست . ایده ای است که مدتهاست به ان فکر می کنم که بجای مدیریت فعلی« شورای از همکاران سایت» را ایجاد کنیم ... در مورد جلسه باید چارچوب ان را مشخص کنیم .

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام خدمت شما، من مقاله شما را در خصوص آیینن بهایی و همجنسگرایی مطالعه کردم ، در سایت مذکور که نام آن ماهستیم (!) می باشد نیز قسمت های ابتدایی مقاله کپی مقاله شما بود ولی سایت مورد نظر موضوع ازدواج با محارم را برای رشد جمعیت بهائیان را در انتهای مقاله نیز اورده است که من نمی دانم دقیقا درست هست یا نه!!! چون نه بهایی ام و نه هیچ ایین دیگری دارم ... پیروز و موفق باشید

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

آقای زمانی ..این خاطره یکهو به ذهنم آمد؛ همینطور نوشتم و شاید ربطی به نوشته شما نداشت..می خواستم بگم دمکراسی یک پدیده « مطلق» نیست و اینطور نبود که پس از انقلاب حتی یک ساعت ارادی نداشتیم . ارادی از قبل از انقلاب بخصوص زمان حکومت 37 روز ه زنده یاد شاهپور بختیار واقعا وجود داشت و تا شش ماه اول انقلاب هم ارادی نسبی وجود داشت . تازه راستش را بخواهی هیج روشنفکری کلمه سکولار را نشنیده بود ..چون حکومت شاه سکولار بود .و نیازی نبود که ما خود را سکولار بنامیم ...من نوار مصاحبه شما با خانم لاله موذن را گوش کردم .بنظر من شما متوجه تفاوت فرهنگی بین جوامع نیستید

شما خیلی کلی گویی کرده اید بطور مثال جامعه سومالی را نمی شود با دانمارک و المان مقایسه کرد و برای سه جامعه یک نسخه مشابه هم درست کرد. حتی دمکراسی المان با دانمارک متفاوتند و هر دو اینها با دمکراسی نوع امریکایی تفاوت دارد .بنابراین کسانی که بطور کلی حرف می زنند و از دو کلمه سکولار و دمکرات تکرار می کنند ؛ متوجه نیستند که حتی در جوامع اروپایی درک های متفاوت سکولار و لائیک ....سیستم های دین ستیز تا جوامع سکولاری که همچنان با کلیسا پیوند دارند..متاسفانه روشنفکر ایرانی صد سال است که در جا می زنند و چیزی را تولید نکرده اند راحت ترین راه کپی برداری می کند . خوب سئوال این است اگر در جوامع اروپایی مفاهیم دمکرات و سکولار بسیار متفاوت است چونه شما می خواهید این تئوری کلی را در جامعه مسلمان ایران پیاده کنید؟ متاسفانه اکثر کسانی که خود را سکولار می دانند ؛ بیشتر اسلام ستیزند ...
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای توکلی من برای شما احترام زیادی قائل هستم چرا که در عمل در این سایت ازادی بیان را از طیف های مختلف رعایت نمودید و از حسن نیت شما تشکر میکنم.اما یک پیشنهاد دارم این سایت نویسندگان زیادی از تفکرات مختلف دارد اگر بتوانیم با هم یک جلسه مشترک به عنوان الیت جامعه در خصوص چگونگی گذار از این حکومت به یک توافق برسیم خیلی خوب میشود..امروزروز عمل است و همه برای نجات ایران با هدفهای مشخص باید در کنار هم قرار بگیریم ...اگر بتوانید چنین جلسه ای را با حضور افراد ونویسندگان این سایت در یک اتاق پالتاک ایجاد کنید کار بسیار مهمی را انجام داده اید ..مردم به ما و مقالات ما نگاه میکنند و بیایم نسل جدید و نسل قدیم را به هم برای یک هدف ان هم ازادی ایران وصل نماییم ..این حکومت غیر مردمی باید برود.این حکومت است که با دامن زدن به مسایل فرقه ایی ومذهبی به دنبال تفرقه است..این حکومت از اتحاد من و شما میترسد

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای توکلی من به عنوان یک روزنامه نگار و فعال سیاسی که در انقلاب متولد شدم با بررسی وقوع این انقلاب به این نتیجه رسیدم که تنها راه نجات مردم ایران یک حکومت سکولار و دموکرات است .و به همین دلیل در ایران با این هدف شروع به کار نمودم .سه بار بازداشت در سلول های این حکومت توتالیتر را تجربه نمودم و تن به خواسته های این حکومت ندادم .و امروز هم در تبعید به سر میبرم...شما مباحث را گفتید .ان زمان همه میگفتند شاه باید برود اما نمیگفتند که چه چیزی باید جایگزین ان باشد ..اما امروز ما میدانیم چه میخواهیم ما یک حکومت سکولار و دموکرات میخواهیم که بتواند تبعیض های قومی را در کل ایران از بین ببرد.امروز روز اتحاد در قبال این حکومت است ..چیزی که این حکومت نمی خواهد .اقای توکلی اگر ما به حاکمیت مردم اعتقاد داریم همه ما از چپ گرفته تا راست باید در این مسیر حرکت نماییم و روی پای خودمان باستیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی با درود با خواندن حرف هایتان یاد شهریور 20 افتادم که ازقبل از حضور متفقین در تهران پادگان ها و انبار های اسلحه و مهمات را باز کرده بودند وسلاح هایی که رضا شاه انهمه خریده و انبار کرده بود و سرمایه ملی مردم تلف انها شده بود در خیابان ها پخش شده بودند و سربازان بیچاره را بدون جیره و مواجب پابرهنه مرخص کرده بودند تابه ولایات خود بازگردند سلاح هایی که اگر زمان رضا شاه یه خال به انها میانداختی حبس و شلاق داشت جالب است یک قلدر میلیتاریست عاشق سلاح مثل رضا شاه یا پسرش یا ولایتی های حاکم را سر کار میاورند و اورا تحریک به خرید انواع سلاح های میکنند که هیچ کاربردی برای حفظ مرز ها ندارد و فقط برای سرکوب مردم است بعد مدام کشور ازین سلاح ها میخرد و سرمایه نفتی و معدنی و صادرات برای این جنون سلاح خریدن خرج میشود بعد که کشور نبدیل به یک زراد خانه شد غربی ها از ترسشان شورشی راه

راه می اندازند و این سلاح ها را از پادگان ها خارج میکنند و تراکم تسلیحاتی را به صفر میرسانند تا کشور قدرت فرامرزی نداشته باشد این حالت سلاح زیاد خریدن پهلوی ها و خمینی ها یک حالت ..... بودن روان انهارا نشان میدهد که بجای پیشرفت و خریدن کالاهای سرمایه ای با یک حس ...بچه گانه سلاح میخرند و انبار میکنند سلاح هایی که فقط کاربرد ضد خلقی دارد و برای ترسیدن مردم از انها و ارضای حس حقارت این افراد است .مطمئن باشید بازهم ایران را از این سلاح هایی که بعد از جنگ انبار کرده خلع سلاح میکنند وباز این سلاح ها که با بخور بخور های زیاد خریده شده اند در کف خیابان ها رها میشود روزی یک مامور خرید سلاح رزیم مرا مسخره میکرد و میگفت بخاطر ماهی 50 هزار تومان چقدر جان میکنی نمیدانی مبلغ پورسانت های ما ماموران خرید سلاح از کشورهای دیگر چقدر زیاد است که شماها حتی تصورش را نمیتوانید بکنید.پول نفت و معادن بصورت ازاد دست این افراد است وبا خرید و پورسانت به چه ثروت هایی میرسند وبرای مردم یک مشت اسلحه از رده خارج باقی می ماند وجنگ و انقلاب هایی که غربی ها راه می اندازند تا این سلاح ها مصرف شود و ما خطری نباشیم برای انها این حس که شما در مورد خودت گفتی با اویزان کردن سلاح ها بخودت داشتی همین حس را رضا شاه و محمدرضا شاه و خمینیست ها هم دارند وبرای ارضای ان اینهمه خرید تسلیحاتی میکنند تا احساس حقارت نکنند .مثلی می گوید:یارو را در شهر راه نمیدادند رفت در خزینه حمام شهر رید.کاش کیانوش توکلی و خیلی از میلیتاریست های انزمان بجای پز دادن به سلاح های اویزانی شان به کتاب ها وتالیفاتشان می نازیدند.هرچند امروز کیانوش ما سایتی دارد و به ان مینازد و ماهم به او مینازیم که اجازه میدهد در سایتش حرف بزنیم و فرهنگ سازی کنیم .خمینی حرف قشنگی زد با تمام .....بودنش باید روزی برسد که مسلسل ها قلم شوند.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

...ادامه : از طرف دیگرمحدویت ها شروع شد ...اول فرقانی ها ...سپس زنان بی حجاب ...دمکرات ، کومله ....پیکاریها .. شورای خلق ترکمن ها ...چریک های فدایی ...مجاهدین ..بنی صد ر اقلیت ، حزب خلق مسلمان و ایت شریعتمداری...سران کودتای نوؤه ... اکثریت و توده ...نهضت بازرگان ، قطب زاده ..ملی _مذهبی ها ..ایت منتظری .بعد همیمنطوری تا موسوی و کروبی ..تا سرانجام نوبت باند احمدی نژاد رسیده ....سرنوشت خونه تیمی ما در شهریور58 کشف شد که روزنامه ها با تیتر درشت نوشتند که کشف خانه تیمی در مجیدیه تهران با صد ها قبضه کلانشینفک ، سیانور ، دلار ، مارک و قرص های ضد حامله گی.. شیشه های عرق .. ما سه نفر هم دستگیر شدیم و دست به اعتصاب غذا زدیم ....

...آخوندی وارد سلول ما شد و ...دوستانه از خواست که اعتصاب غذا را بشکنیم ...بهش گفتم :« در روزنامه ها نوشتید 140 قبضه کلانشینکف در حالی که شش قبضه بود و بقیه هم ژ_3 و یوزی و کلت و...بود بعد دلار و مارک هم بچه های انشجو با خود از اروپا اوردند و کمک مالی به چریک ها کردند.... سیانور هم مربوط به چریک ها بود که می خورند که زنده بدست ساواک نیفتند و رفقایشان را لو ندهند ...شیشه های خالی عرق هم برای ساخت کوکتل مولوتف بود ..آنچه خیلی لجمون گرفت ..قرص ضد حامگی را از کجا اورید و به لیست اضافه کردید »...اخوند با ملایمت توضیح داد که اخه برادران فدایی .. شما با کومله و دمکرات و سردار جاف هم پیمان شدید و ما هم مجبور شدیم که قرص را به لیست اضافه کنیم ....» بهر حال با این تیر زدن از یک سو مارا به اتحاد شوری وصلکردند که ما آن بعنوان سوسیالیسم قبول نداشتیم ، با نشان دادن دلار ها و مارک ما ها را به غرب وصل کردند..با قرص ها می خواستند نشان دهند که کمونیستها زنانشون اشتراکی است و خودشون عرق خورند..
نوشته شده توسط: Anonymous

برنج تایلندی وارداتی اداره بازرگانی دولتی ایران که تا ماه پیش هر گونی 50 کیلویی 38 هزار تومان بود الان به گونی 100 هزار تومان هم رسیده ولی پیدا نمیشود این برنج را افراد کم درامد می تونستند بخرند و مصرف کنند برنج ایرانی معمولی هر کیلو 5تا 6هزار تومان است درامد اکثرطبقه شهر نشین زحمتکش غیر دولتی حدود 300 تا 400 هزار تومان است .

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

....اما یکی یا دو ماه مونده به انقلاب احساس آرادی می کردیم ؛هر چه می خواستیم ، چاپ می کردیم و هر چه توفکرمون بود بر زبان جاری می ساختیم ؛ انقلاب که «پیروز »شد ؛یواش یواش احساس خفگی می کردیم ، خودمون را جمع جور کردیم بگذار خاطره ای تعریف کنم :با دو تااز رفقا(باقر و نسرین) خونه تیمی چریکی در مجیدیه تهران داشتیم ، همون روز انقلاب با مسئول تیم (مریم سطوت) قرار داشتیم بیرون از خونه قیامت بود و صدای تظاهرات مردم لحظه ای قطع نمی شد.من به رفقای هم تیمی گفتم ...بیرون انقلاب شده ..قرار بی قرار منتظر مسئول تیم نمی شوم ...می روم با مردم .... رفتم جلوی پادگان

....اما یکی یا دو ماه مونده به انقلاب احساس آرادی می کردیم ؛هر چه می خواستیم ، چاپ می کردیم و هر چه توفکرمون بود بر زبان جاری می ساختیم ؛ انقلاب که «پیروز »شد ؛یواش یواش احساس خفگی می کردیم ، خودمون را جمع جور کردیم بگذار خاطره ای تعریف کنم :با دو تااز رفقا(باقر و نسرین) خونه تیمی چریکی در مجیدیه تهران داشتیم ، همون روز انقلاب با مسئول تیم (مریم سطوت) قرار داشتیم بیرون از خونه قیامت بود و صدای تظاهرات مردم لحظه ای قطع نمی شد.من به رفقای هم تیمی گفتم ...بیرون انقلاب شده ..قرار بی قرار منتظر مسئول تیم نمی شوم ...می روم با مردم .... رفتم جلوی پادگان جمشیدیه ...بیشتر سران نظام سابق مثل هویدا و داریوش همایون و... در انجا زندانی بودند...مردم با چوب و تخته امده بودند و پادگان را محاصره کردیم ؛انجا علیرضا یکی از چریک های فدایی را که از زندان مشهد می شناختم را دیدم .در بین انهمه جمعیت که شاید به دو هزار نفر می رسید من و علیرضا شاندیز (اعدام سال 63) مجهز به کلت و نارنجک بودیم ..فرمانده ها پادگان سنگ بندی کرده بودند ؛بعد فرنده پادگان با پرچم سفید بیرون آمد وگفت ما به شما پیوستیم .....تو این وسط یک سربازی امد در گوشم گفت حرف این بابا را باور نکنید کلی از پرسنل انقلابی در زندان هستیند و اسامی شان را به من داد و منهم ان را با فرمانده پادگان در میان گذاشتم که چند دقیقه بعد سربازان زندانی را اراد کردند غافل از اینکه خیلی از سران پیشین در همین زندان بسر می برند که موضوع درخواست ما نبود ....بعد اوضاع یواش یواش تغییر کرد و دو طرف از هم فاصله گرفتند و سربازان اشکارا سنگر بندی کردند ...مردم(دانشجویان + مردم کوچه و بازار) هم بطرف خیابان ها عقب نشینی کردند ..غروب شده بود و خبر رسید که دو سرباز نیروی هوایی که مجهز به ژ 3 بود به جمعیت ما ملحق شدند ..رفته بودند از بالایساختمان همینطور تیر اندازی می کردند....مردم هم جرئت پیدا کردند و سینه خیز با کوکتل مولتف بسوی ماشین ها پرتاب می کردند و انها را به اتش می کشیدند ...ا پادگان تیر اندازی هوایی می کردند و جرئت تیر اندازی بسوی مردم را نداشتند ولی ان دو سرباز ناشی بطرف پادگان تیر اندازی می کردند و غافل از اینکه مردمی ان پائین سینه خیر بسوی پادگان در حرکت بودند ...این افراد توسط گلوله های دو سرباز خودی مجزوح شده بودند....سرانجام ما پیروز شدیم ...ان وقت تنها به غنیمت جنگی فکر می کردم ...رفتم تو دژبانی بیچاره درجه داران و افسران می ترسیدند و امدند ما ها را بغل کردند و ان طرف تر زندانیان سران سابق در سلولها بودند و شاید برخی ها مثل داریوش همایون از موقیعت پیش امده فرار کرده بودند ...بعد رفتیم درجه داران را خلع سلاح کردیم ..عاشق یوزی بودم و یوزی را گرفتم و چند کلت کالیبر 45 و چند نارجک گیر م امده بود ...همه را به خودم اویزون کردم مثل فاتحین در حالی که مردم برای ما کف می زدند و از درب پادگان خارج شدیم در بین راه همون هایی که چوب دست شون بود با ژ_3 بیرون آمده بودند ...در بین راه درب خانه ای را زدم واز صاحب خانه تقاضای کیسه گونی کردم که سلاح های غنیمتی را ...بعد مردم دو ر بر از من سئوال می کردند چرا ان را در کیسه پنهان می کنی ؛ بهش گفتم خوب من مستاجر هستم و ممکن است فردا اوضاع تغییر کند و بگویند بیائید سلاح ها را تحویل دهید ..یکهو ان طرف که شاطر نانوا بود گفت ...خوابش را ببرند من یکی که تحویل نمی دم ..بهر حال رفتم خونه تیمی و دیدم این دو تا رفیق ما هنوز منتظر مسئول تیم در خانه مانده بودند و وقتی کیسه پر از سلاح را در وسط اتاق ریختم ...چشماشون گرد شده و گفتند ما از فردا بیرون می ایم و...فردا انقلاب شده بود ...هر چه زمان می گذشت احساس خفقان بیشتر می کردیم . چریک های فدایی اعتباری در بین مردم پیدا کرده بودند...
نوشته شده توسط: Anonymous

داوود احمدی نژاد در سخنانی جنجالی نزدیکان برادرش محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران را به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق متهم کرد///// وی گفته است:“ف – الف” یکی از اعضای جریان انحرافی و بچه گیلان است؛ “ف” یعنی فاطمه؛ “م – ر” بچه قروه؛ و “ک – ر”؛ که این سه تن با پایگاه اور فرانسه در ارتباط هستند.''

(به نظر می رسد که منظور از “م – ر” محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی نژاد است.)

وی افزود: ''درباره “ک – ر”، “الف – ن”، “الف – واو” و “ک – ر” که این ها با ارتباطی که با فرانسه و پادگان اشرف داشتند در مراسم تشییع جنازه، مرضیه خواننده زن زمان شاه در فرانسه حاضر شدند.''

برادر احمدی نژاد در سخنان خود ادامه داد: ''“م – ع” و باز هم “م – ع” نیز کسانی هستند که در لژ بهاییت انگلیس اند و دائما جلساتی در این خصوص دارند.''

وی اضافه کرد: ''“فرحناز – الف” که بچه فومن و “زهره خانم – م” که بچه رامسر است از جمله افراد جریان انحرافی هستند که دائما با پایگاه اشرف و منافقین در ارتباط هستند.''

او تاکید کرد: ''همین امروز قوه قضائیه می خواهد این ها را بگیرد اما می گویند این افراد خط قرمز ماست و نمی شود با آن ها برخورد کرد؛ در حالی که خط قرمز ما قانون است و افراد خط قرمز نیستند؛ اگر قرار باشد که هر کس خط قرمز باشد هرج و مرج می شود.''

وی با بیان این که اگر هر کسی بگوید مدیر زیر مجموعه من، خط قرمز من است، هرج و مرج می شود، گفت:''برای مثال همین آقای مرتضوی؛ چند بار تاحالا محکومیت برای او زده اند، اما مدام مشاهده می کنیم که عنوان سازمان شستا را عوض می کنند که این فرد دستگیر نشود؛ دستگیر که هیچ، جایگاهش جا به جا نشود؛ خب! بگذار بشود؛ قانون مگر باید فقط برای فقرا و ضعفا باشد؟''
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اژدر
متاسفانه پیام من در ایرانگولبال چندین مرتبه سانسور شد و من تنها بخاطر شما پاسخ میدهم و این اخرین پیام است. اما پیش از این متاسفانه یک فرد به نام حامد که استادش پورپیرار است حتی حاضر نیست پاسخ من را به شما در رابطه با Khwah بخواند و حرفش را تکرار میکند. اتفاقاً همین که Khwah در بیشتر ایران "خاه" خوانده میشود ولی در مناطقی از خراسان تا لرستان تا بوشهر و بلوچستان/سیستان/کردستان..درست Khwah خوانده میشود نشان میدهد که خط پارسی کنونی بهتر است. زیرا با وجود این خط، هرکسی مفهوم را میفهمد حتی اگر تلفظ یک واژه چندگونه باشد.. گوگل هم پارسی را پیش از آذربایجانی و ارمنی در ترجمه-گر خود داشت. برنامه های خوب کامپیوتری هم وجود دارند و در راه هستند. اصولاً چون من با علم pattern recognition آشنایی دارم، که مسئله خط هیچ ربطی به موضوع OCR ندارد..

در کل برنامه OCR را میتوان وصل کرد به یک لغتنامه و متن را درست خواند. هیچ کدام از مواردی که شما ذکر کردید قانع کننده نبود. باسوادی چنانکه گفتم از زمان قاجار 1% بود و در دوران پیش از انقلاب به حدود 75% رسید. دانشگاه تهران هم جزو برترین دانشگاه ها بود و امروز ایرانیان در بسیاری از مکانهای غرب حرف اول را میزنند.
شما میگویید:
". این درست است که در خط انگلیسی "ش" را چند نوع می توان نوشت"
چند نوع نیست! بلکه حداقل 16 گونه است! شما در زبان پارسی حداکثر یک حروف را چهار/پنج جور میتوانید بنویسید - برای نمونه "ز-ظ-ض-ذ". آن معدودی که پارسی را با گویش اصیل و درست حرف میزنند، "ذ" و "د" را جدا از هم تلفظ میکنند.
میگویید:"در صورتیکه فرهنگستان فارسی جزوه ای 46 صفحه ای برای دستور خط فارسی فعلی نوشته است که اگر آن را بخوانید متوجه پیچیدگی کار می شوید" من تابحال چنین دستوری را ندیدم. اما باز هم این پیچیده نیست. 46 صفحه پیچیده تر است یا خط چینی با پنج هزار حروف؟ مگه ما تنبل و خرفت هستیم! تازه اگر یک برنامه خوب کاپیتوری باشد، هر نوع اشتباه خطی را میتواند اتوماتیک درست کند. این کار سختی نیست و تنها سرمایه میخواهد. در کارهای زبانشناسی، خط فونتیک را نیز برای پارسی و هر زبانی استفاده میکنند. امروز با برنامه راحت میتوان حتی خط پارسی را به خط فونتیک تبدیل کرد.
شما وسعت مغز انسان را کم میگیرد. مغز انسان وسعت د ارد که میتواند خط چینی که باز میگویم پنج هزاربار سخت-تر است را یادبگیرید. پس خط پارسی سهل است. آنهایی که دشمن خط پارسی هستند اغلب چند نوع هستند:
1) یا مثل آخونزاده ضداسلام هستند و هنوز اینها طرفدارانی دارند. در حالیکه خط نستعلیق در واقع ابداع ایرانیان است و زیباترین خط جهان است. شما مقایسه کنید اصلاً هنر خوشنویسی در غرب آنچنان وجود ندارد. حال تنها بگردید در گوگول زیرا نستعلیق و صدها آثار حیرت آور وجود دارد.
2) مدعای علمی بودن. این خط همان خطیست که ابن سینا دانشنامه علائی را به آن نوشت و ناصرخسرو گشایش و رهایش را. زمانیکه در اروپا هیچ خبر علمی نبود!. پس حرفشان در مورد علمی بودن نادرست است. چین بیست سال دیگر حرف اول را میزند، پس آن زمان هم ما خطمان را چینی کنیم!؟ تاجیکستان هم خطش سریلیک هست و نه لاتین..ولی خط سریلیک هم میشود گفت مثل لاتین است و از خط پارسی اندکی آسانتر. اما تاجیکستان هیچ پیشرفتی با این خط نکرده است و حتی با وجود چنین خطی، بی هویت شده است.
3) دشمنان ایران که میخواهند ایران را مانند ترکیه عثمانی با( پنج نسلکشی) بی هویت کنند (انگلیس/آلمان/پانترکیستها/چپها). هزار دویست سال ادبیات و عرفان و فرهنگ پارسی را بدور ریزند و یک فرهنگ غیرمعنوی و غیرایرانی را جایگزین آن کنند. در هر رو، برنامه های خوب کامپیتوری هستند(میایند) که هم به آسانی خط پارسی را به فونتیک برای دیگران تبدیل میکنند (و من نمیدانم چه لزومی دارد کسی که پارسی نداند، بخواهد خود جمله را بخواند!) و هم برنامه OCR خوب میتوان ساخت. همه اینها قابل حل هستند. یک برنامه خوب کامپیتور هم میتواند به آسانی اغلاط را تحصیح کند (بر طبق برای نمونه شیوه فرهنگستان). زیرا اگر لغتنامه دهخدا را نگاه کنیم، حدود سیصد هزار لغت وجود دارد و اگر لغات دیگر فرهنگستان را بگیریم، حدود چهارصد هزار لغت است. به راحتی اگر لغتی یا عبارتی دیده میشود که نادرست است، این برنامه میتواند آن را تحصیح کند. فقط چندسال سرمایه گزاری میخواهد (که با پشتیبانی یک دولت دلسوز راحت هست). خلاصه من پیوند مقالهء پروفسور متینی را اوردم و هر خواننده میتواند قضاوت کند. اصولاً کسانی که میخواهند این خط را تغییر دهند اغلب دشمن ایران(آگاه/ناآگاه) هستند. بیخود نیست رسانه غربی بی-بی-سی/دیوچه-ول از آنها حمایت میکنند
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب دکتر : نمیدانستم روشنفکران ما همان جاهل و لات و لوتهائی بودند که خمینی را پشتیبانی کردند تا آخوند را به ایران و ایرانی مسلط نمایند.....
در ضمن جناب شعبان جعفریها ظاهرا شعورشان از روشنفکران 1357 بالاتر بود که نگذارند روشنفکران لات و لوت و جاهل 1357 در 1332 ( آخوند و توده ای) به آمالشان برسند! و لابد چون مخاطب بهتری پیدا نمیکنند به این دو گروه متوصل میشوند...

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مسؤول کامنت ها، به من چنین توصیه کرده اید: " به جای اینکه وقت خود و ما و دیگران را هدر دهید، در کامنت های خود به نقد محترمانه نظرات بپردازید." یعنی این شیوه گفتار شما "محترمانه" است که مرا به نقد محترمانه فرا خوانده اید؟! به گفته شما من با نوشتن کامنت وقت شما و خودم و دیگران را هدر داده ام. به راستی که معنی گفتار محترمانه را هم دانستم!! پس شما معنی واژه هایی چون" توهین" و" شانتاژ " را هم به همین شیوه فهم کرده اید که کامنت های حذف شده مرا به آنها منتسب نموده اید.

نوشته شده توسط: Anonymous

عکس سمت راست مربوط به میمون پروژه سال گذشته است که موفق نبود. در پروژه اخیر میمون جلیقه مشکی پوشیده و اصولا هیچ خالی چه در هنگام رفت و چه در بازگشت ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

حضرت خاقان دکتر اراز سلیمانی
که پدر در پدر ترک هست و در فرزانگی همچو گرگ هست (ترک ها اصرار دارند که نظامی شعری با این مضمون گفته )
عکس سیاه و سفید رنگ و رو رفته را چنان مو به مو واضح می بیند که آدم لذت می برد!
یهودی ها ،ر وس ها ،آلمان ها انگلیسی ها، دانمارکی ها ،فرانسوی ها، سوئدی ها، آمریکایی ها و صدها ایران شناس در طول دست کم 200 سال دست به دست هم دادند تا برای(فقط) فارس ها کتیبه و تاریخ جعل کنند! آن هم بی مزد و مواجب !
دست کم برای این که دلتان به جعلیات آتاتورک خوش بماند که سومری ها ترک بودند، حداقل این اثر را انگولک نفرمایید.چون اگر ذره یی تاریخ بدانید می دانید که کلید خواندن تمام خط های میخی و از جمله خط میخی سومری همین سنگ نبشته ی داریوش است.دکتر جان این کارها را می کنی بعد می گی چرا برای ما جوک می سازند! نکن این کارها را دکتر !دکتر!!!!

نوشته شده توسط: محسن کردی

ای بابا.. شماها هم چقدر سخت میگیرین.. حالا یه خال بالا یا پایین. چند ساله یه میمون رئیس جمهورمونه دیگه مرده و زنده ش هم فرقی نداره اینا هم مثل اون.

نوشته شده توسط: محسن کردی

هاههها ها.. اقای قندچی، شما ........... که ساواک بخواهد شما را هدف قرار بدهد. اینجوری که مینویسی مشخص است که آرزو داری که عسس بیاید تو را بگیرد. همچی میگی ساواک که انگار ساواک الساعه برقرار است. برادر بیا پایین یخورده یواش. یکی دوتا قرص آرامبخش. تحقیق داخلی خود جمهوری اسلامی خبر از زیر 4000 اعدامی که همه هم اعدام سیاسی نبود بلکه اعدام در اثر قتل نفس و غیره هم جزوش بوده. این رو دیگه آدم باید خیلی بی انصاف و غرض ورز باشه که بگذاره کنار هیتلر و با او مقایسه کنه و انتظار داشته باشه که رضاپهلوی هم فرزندی نیاره. اصلا کار برادرزاده های هیتلر هم درست نبود. و همین دفاع شما از کار آنها نشان از افراط گرایی در حد مرگ در شما دارد. شما بویی از انسانیت و حقوق بشر نبرده اید اگر نه این عمل برادرزاده ای هیتلر را تقبیح میکردید نه تایید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مسؤول کامنت ها، شما در کامنت دیروز خود (1.2.2013)، نوشتید: "... دو کامنت شما حذف شدند ولی این کار بر اساس مقررات سایت است. تمامی کامنتهایی که دارای توهین به کاربران سایت و مدیریت سایت باشد حذف می شوند." می بینید که این شما هستید که باید نگاهی به کامنت های خود بیندازید. ببینید چه تند حرف خود را تغییر داده و از توهین به شانتاژ چرخش کرده اید که خودتان هم یادتان رفته چند ساعت پیش چه ادعایی کرده بودید! آن وقت برای من کلاس می گذارید که کامنت های خودم را دوباره بخوانم! در کامنت های حذف شده من هیچ توهین و شانتاژی نبوده و تنها روشنگری نسبت به شیوه غیر دموکراتیک شما بوده که نمی خواهید آشکارتر شود. ضمناً درس ادب داده و گفته اید وقت شما و خود و دیگران را نگیرم. چه کسی حق پاسداری از وقت من و دیگران را به شما داده است؟ هر کس خودش می داند چگونه وقت خود را به کار گیرد. برای شما همان پاسداری از

وقت خودتان کافی است که طی آن کامنت های دیگران را باز بینی کرده، به حذف و جراحی آنها بپردازید!
نوشته شده توسط: Anonymous

معلوم است که چاه گفته هایت به ته دیگ رسیده است چون حتا عنوان مقاله ات هم تکراری است ! چه اصرای داری که بنویسی اگر حرفی برای گفتن نداری و دیگران پیش از شما صدها بار گفته تان را تکرار کرده اند ؟

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب رازی، از تظر ما دروغگو و موامفریب خطاب کردن شخصی، برخوردی مودبانه و محترمانه نیست و توهین محسوب می شود و ما برای حفظ احترام دیگران و ایجاد جوی سالم و دوستانه و محترمانه، از انتشار آنها معذوریم. در ضمن به نظر ما عدم ارائه سند در یک مقاله لزوما به معنی دروغگویی و عوامفریبی نیست. اگر شما ادعا بکنید که سایت ایرانگلوبال یا یک شخص عامل جمهوری اسلامی است ما آن اتهام را منتشر نمی کنیم. آیا کسی اتهامی به شما زده است و ما منتشر کرده ایم؟

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب ایرانخواه، من حرف خودم را تغییر نداده ام لطفا یک بار دیگر نوشته مرا بخوانید. من نوشته ام: «شانتاژ علیه همکاران ما و توهین آشکار به یکی از کاربران سایت». توهین به یکی از کاربران سایت با توهین به مدیریت سایت یکی نیست.. لطفا یک بار دیگر «کامنت های» منتشر نشده خودتان را بخوانید تا هم توهین و هم شانتاژ را متوجه شوید. مسلما اگر یکی از این کلمات را شخص دیگری به شما می نوشت، به درستی اعتراض می کردید. بار دیگر شما را دعوت می کنم به جای اینکه وقت خود و ما و دیگران را هدر دهید، در کامنت های خود به نقد محترمانه نظرات بپردازید. در این صورت کامنت های شما با امتنان منتشر خواهند شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

البته این نظر شما است و در خانه خود این شما هستید که قواعد و تعریفها را تعیین می کنید. نوشته اید: «اینجا محل بحثی منطقی و دوستانه است» بسیار عالی! شما بفرمائید با منطق اختصاصی خودتان 1. ثابت کنید کلمات "دروغگو" و "عوامفریب" توهین بشمار می آیند. 2. ثابت کنید شخص مورد نظر دروغ نگفته است. همین جمله شما که نوشته اید: «عدم ارائه سند می تواند دلایل مختلفی داشته باشد و لزوما به معنی دروغگویی و عوامفریبی نیست» شما را به وکیل مدافع ایشان تبدیل می کند، وکیلی که متأسفانه موکل را بیشتر بدردسر می آندازد. با این منطق اگر من ادعا کنم که سایت ایران گلوبال از دولت جمهوری آذربایجان پول می گیرد و حاضر به ارائه مدرک هم نباشم، شما در چارچوب آزادی بیان نوشته مرا چاپ خواهید کرد و از من مدرک نخواهید خواست، منطق شما را درست فهمیدم؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مسؤ.ل کامنت ها، شما هر بار ادعای خود را تغییر می دهید. پیشتر ادعا کردید که در کامنت های حذف شده من به مدیریت سایت " توهین" شده، در کامنت اخیر خود مدعی شدید نسبت به مدیریت " شانتاژ" کرده ام. همین سستی کلام شما نشانه ای است از سستی ادعایتان. هیچ توضیحی هم که نمی دهید که کجا توهین یا شانتاژ شده و با کدام استدلال. از قرار معلوم همین روش حذف کامنت را نسبت به کاربران گرامی دیگری هم اعمال کرده و باز هیچ توضیح و دلیلی ارائه ننموده اید. در همین حال کامنت های واقعاً توهین آمیز پان ترکیستی را بطور کامل درج میکنید. نام خود را هم، حتی نام مستعاری، نمی گویید تا بتوان شما را دست کم اندکی روشن تر مورد خطاب ساخت. به راستی که چه غوغایی از " آزادی بیان" بر پا کرده اید در اینجا!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب نقره کار:
پاره اجر ول ندهید! اینجا تعدادی مستند استفاده از چاقو کش و الوات در حکومت ملی! پیشوا را گذاشته ام. چرا دوره پیشوا را مستثنی کرده اید؟ بنیان گذار چماقداری نوین جبهه ملی بود!
http://yekavazi.blogspot.co.uk/2012/12/blog-post_4.html

1- علي بهزادي٬ شبه خاطرات٬ جلد اول٬ ص ۱۸۳-۱۸۶: «از آغاز حکومت مصدق تا دي ماه ۱۳۳۱ شعبان جعفري با دارو دسته‌اش در سخنراني‌ها و تظاهرات خياباني با جبهه ملي همکاري داشت و بعضي اوقات کنار دکتر فاطمي به عنوان بادي‌گارد ديده مي‌شد,»
۲, سپهر ذبيح٬ ايران در دوره دکتر مصدق٬ ص ۶۰: «۱۴ آذر ۱۳۳۰ تظاهرات خونيني در خيابانهاي تهران و در جلوي ميدان بهارستان از سوي حزب توده صورت گرفت, گروهي از چماق‌داران به رهبري شعبان جعفري به طرفداري از حکومت و با اطمينان از حمايت پليس٬ ادارات و روزنامه‌هاي مُخالفان و حمايت پليس٬ ادارات و روزنامه‌هاي مُخالفان و دفاتر حزب

اطمينان از حمايت پليس٬ ادارات و روزنامه‌هاي مُخالفان و دفاتر حزب توده را آتش زدند,» [۲۲]
۳, رسول مهربان٬ گوشه‌هايي از تاريخ معاصر ايران٬ ص ۲۵۸: «در جوار جبهه ملي سازماني به نام نظارت بر آزادي انتخابات به رهبري مظفر بقايي و يک عده چاقوکشان و پهلوانان زورخانه‌هاي تهران به ميدان‌داري شعبان بي مُخ و امير موبور و عشقي به وجود آمد,» [۲۲]
۴, فخرالدين عظيمي٬ بحران دموکراسي در ايران٬ صفحه ۳۷۳ مرجع: کيهان ۱۶ آذر ۱۳۳۰: «ساعاتي بعد در همان روز يک تظاهرات غالبا دست راستي صورت گرفت که با غارت و تاراج و سوزندان دفاتر روزنامه‌هاي توده‌اي همراه بود, اغتشاشات مزبور که پليس چشمانش را در برابر آن برهم گذاشته بود٬ از جانب گروهي از پيروان بقايي رهبري مي‌شد که ادعا ميکردند پشتيبان دولت‌اند, گروه مزبور شامل عده‌اي از چاقوکش‌هاي حرفه‌اي از جمله شعبان جعفري بود که بعدها در فعاليت عليه دولت مصدق اجير شد, امير کلالي٬ وزير کشور و رئيس شهرباني٬ و از طريق شخص مصدق کاملا در جريان قرار داشتند».