که یکی از فرزندان منسوب به شاه مخلوع ایران است جدیدا با بیان .............
رضا پهلوی که یکی از فرزندان منسوب به شاه مخلوع ایران است جدیدا با بیان اظهاراتی سعی نمود تا هرگونه انتساب فرزندی به وی را پیشاپیش رد کند. او که از معدود افراد خانواده پهلوی هاست که فعلا ترجیح داده است تا با خودکشی نمیرد، نگرانی مردم ایران درباره دموکراسی را دستمایه جدیدترین اظهارات خود قرار داد. رضا ربع پهلوی در تازهترین اظهارات خود از مردم خواسته است ضمن رعایت بردباری و متانت، خیالشان از بابت موروثی شدن حکومت احتمالی‌اش پس از سرنگونی جمهوری اسلامی!راحت باشد؛ چرا که وی در آینده و طی یک عمل جراحی،خود را از بچه‌دار شدن محروم خواهد کرد. برخی آگاهان که به شدت خیالشان راحت شده بود این اظهار نظر رضا ربع پهلوی را بیشتر از آنکه برخاسته از نگرانی مردم ایران بدانند، ناشی از نگرانی او درباره سرنوشت فرزند احتمالی خود دانسته اند. این آگاهان که به شدت سعی می کردند خود را نسبت به راههای محروم کردن انسان از بچه دار شدن نا آگاه نشان دهند و از فرط راحت شدن خیالشان نفس عمیقی همراه با صداهای خاصی می کشیدند، گفتند: هر کس دیگری هم که جای این بنده خدا بود با نگاهی به سرنوشت، پدر بزرگ، پدر و حتی خودش به این نتیجه می رسید که بهتر است بچه دار نشود و یک موجود مفلوک دیگر به خاندان پهلوی اضافه نکند. این آگاهان که کم کم کنجکاویشان جلب شده بود ادامه دادند: طبیعی است که وقتی آدم می بیند چگونه پدرِ پدربزرگش و پدرش در آمده است ترجیح دهد که عمرا پدر نشود. رضا ربع پهلوی در تازهترین اظهارات خود از مردم خواسته است ضمن رعایت بردباری و متانت، خیالشان از بابت موروثی شدن حکومت احتمالی‌اش پس از سنگونی جمهوری اسلامی! راحت باشد؛ چرا که وی در آینده و طی یک عمل جراحی، خود را از بچه‌دار شدن محروم خواهد کرد. او در پاسخ به سوال یک شبکه تلویزیونی سلطنت طلب، بیان درباره تضمین موروثی نبودن حکومتش پس از تاجگذاری و به دست گرفتن قدرت در ایران گفت: من نگرانیهای هم وطنانم را از داشتن یک حکومت موروثی درک میکنم، هرچند تا زمانیکه محتوای نظام دموکراتیک باشد و به حق انتخاب مردم احترام گذاشته شود، شکل حکومت و موروثی بودن آن اهمیتی نخواهد داشت. وی در ادامه نیز برای اینکه خیال هموطنانش را از موروثی نبودن حکومتش راحت کند گفت: ولی برای ادای احترام به نگرانیهای هم وطنانم در آینده نزدیک عمل وازکتومی انجام خواهم داد و به خاطر ایران و ملت ایران، خود را از داشتن فرزند پسر محروم خواهم کرد! البته اظهارات خنده‌دار پسر شاه مخلوع به اینجا ختم نشده و او کارنامه پرباری در این زمینه دارد. مثلا چندی پیش، رضا پهلوی در برنامه «پارازیت» که از تلویزیون دولتی آمریکا پخش میشود، در پاسخ به سوالی مدعی شد: «پدرم در هنگام مرگ 62 میلیون دلارداشت و همان 62 میلیون دلار را از کشور خارج کرده و اسنادش نیز موجود است که چقدرش به من رسیده است.»
http://balatarin.com/permlink/2012/7/5/3077842
«پدرم در هنگام مرگ 62 میلیون دلارداشت و همان 62 میلیون دلار را از کشور خارج کرده...............
پس از آنکه فرزند شاه مخلوع در یک برنامه تلویزیونی پخش شده از شبکه صدای آمریکا، از خروج 62 میلیون دلار توسط پدرش هنگام فرار از کشور خبر داد، مورد حملات شدید بسیاری ازطرفداران خود قرار گرفت. رضا پهلوی در برنامه «پارازیت» در پاسخ به سوالی مدعی شد: «پدرم در هنگام مرگ 62 میلیون دلارداشت و همان 62 میلیون دلار را از کشور خارج کرده و اسنادش نیز موجود است که چقدرش به من رسیده است[!]» این در حالی است که روزنامه فایننشال تایمز چندی پیش در گزارشی به مناسبت قیام‌های مردم کشورهای عربی علیه دیکتاتورها، میزان دارایی‌های خارج شده از سوی دیکتاتورهای فراری را بررسی کرده بود که بر اساس آن محمد رضا پهلوی به عنوان یکی از این دیکتاتورها، 35 میلیارد دلار دارایی را از ایران خارج کرده بود. با این حال اگرچه میزان مبلغ مورد اشاره از سوی رضا پهلوی کمتر از میزان مورد اشاره روزنامه فایننشال تایمز است اما اعتراف رسمی به خروج این مبلغ هنگفت در 30 سال قبل، حتی مورد اعتراض بسیاری از طرفداران وی قرار گرفته است. یکی از کاربران بالاترین در این راستا نوشته است:«رضا پهلوی گفت: ثروت پدر من هنگام خروج از کشور 62 میلیون دلار بود!! چنان با خضوع و خشوع گفت 62 که فکر کردم الان میگوید 62 هزار دلار و نه 62 میلیون دلار! این همه پول (نه غیررسمی!!) را از کجا آوردند؟»
دستگاه سلطنت پهلوی در ایران سابقه و پایگاه طبقاتی و اجتماعی مشخصی دارد و جایگاه افرادی است که بندهای وابستگی آنان به بیگانگان به مراتب بیش از وابستگی به مردم و کشور است. هر گاه هم که بزنگاهی مثل ٢٨ مرداد پیش اید که در ان دستگاه پهلوی باید به انتخاب بین منافع و مطالبات ملت و یا زیاده خواهی استعمار بنشیند، مسلما انتخاب این دستگاه، منافع ملت نخواهد بود. آقای رضا پهلوی هم نمیتواند آنطور که شما خواسته اید، ٢٨ مرداد را محکوم کرده، نهضت ملی شدن نفت و پیشوای ان مرحوم دکتر محمد مصدق را مورد حمایت قرار دهد. هر چه باشد، سلطنت طلبان و حامیان ایشان دنبالچه های همان دزدهایی هستند که به مدت ٥٠ سال از قبل وابستگی به قدرتهای خارجی زندگی کرده اند، در وابستگی و خیانت به ملت تشکیل نطفه داده اند و پوست و گوشتشان از وابستگی به انگلستان و آمریکا درست شده. محکومیت مصدق یعنی راندن همین دزدان و آدمکشان و خائنین از سلک حامیان ایشان. دستگاه دربار و سلطنت در واقع سخنگو و مدافع منافع کسانی است که بیاد گذشته های خود بدنبال بازگشت بقدرت و از سرگیری غارت و دزدی هستند. دردشان هم از انقلاب بخاطر آنستکه انقلاب دست آنها را از غارت و دزدی کوتاه کرد. به عبارتی دیگر مخالفتشان با آخوندها، مخالفتی است بر سر تقسیم مقام و قدرت و پول. اساسا در تمام طول تاریخ، جنگ شیخ و شاه، چه در ایران، چه در اروپا و چه هرجای دیگر، جز بر سر گرفتن سهم بیشتر از دوشیدن مردم نبوده است. اما راجع به پادشاهی آقای پهلوی. دوست عزیز خیلی ببخشید ولی این دیگر توهین به شعور مردم ایران است که بگویند که آقای رضا پهلوی بدنبال تاج و تخت نیست! آقای رضا پهلوی با خوردن قسم تاجگذاری، رسما وظیفه برپایی دربار و دستگاه پهلوی را به دوش گرفت. بنابر این به مادر محترم ایشان خرده نگیرید! مطابق قسمی که ایشان خورده اند و هنوز هم پس نگرفته اند، ایشان به واقع "رضا شاه دوم" هستند. مشکل ما و شما و بسیاری از دوستان اینست که برای حل مسائل ایران دست به دامن آنهایی میشوید که قبلا امتحان خود را پس داده اند. یا بدنبال اصلاح طلبان ولایی میفتیم و برای آدمکشان خط امامی دهه ٦٠ هورا میکشیم، یا بدنبال خائنین، چاقوکشان و چماقداران آریامهری میفتیم و از آنها انتظار معجزه داریم.پیشنهاد میکنم که وقت خودمان را تلف نکنیم که آزموده را آزمودن خطاست! نه به شاه و شیخ. زنده باد ایرانی آزاد و دموکراتیک.
روحانی ارشد مصر به احمدی نژاد گفت در امور خليج فارس دخالت نکن
خبرگزاری فرانسه گزارش داد: شيخ الازهر؛ روحانی ارشد مصر به احمدی نژاد گفت در امور خليج فارس دخالت نکن. در يک رسوايی خوارکننده ديگر برای رژيم آخوندی در سفر احمدی نژاد به مصر؛ خبرگزاری فرانسه از مفتضح شدن رژيم ايران در سفر احمدی نژاد به مصر خبر داد و گفت: روحانی ارشد مصر روز سه شنبه در ديدار با محمود احمدی نژاد، گفت که در امور بحرين يا خليج فارس دخالت نکند و به حقوق اقليت کشور خودش احترام بگذارد. علاوه براين؛ طيب، امام الازهر، دانشگاه برجسته مسلمانان در مصر طی بيانيه يی آنچه را به عنوان ”نفوذ شيعی در سرزمينهای سنی ”توصيف می کرد؛ محکوم نمود. http://mojahedin.org
افتضاح در کنفرانس مطبوعاتی احمدی نژاد در قاهره..................
در حاليکه احمدی نژاد غروب امروز سه شنبه پس از ديدار از دانشگاه الازهر در کنفرانس مطبوعاتی در قاهره از تأييد مواضع رژيم ايران توسط شيخ الازهر دم می زد، اعلام شد که الازهر طی بيانيه يی اعلام کرده است که شيخ الازهر از احمدی نژاد خواسته است که رژيم ايران از ادامه خونريزی در سوريه و دخالت در امور کشورهای خليج فارس خودداری کند و به دولت بحرين احترام بگذارد.
در بيانيه الازهر آمده است که شيخ الازهر به احمدی نژاد تأکيد کرد با دخالت شيعی در کشورهای اهل تسنن به کلی مخالف است و آن را رد می کند.
در اثنای کنفرانس مطبوعاتی هنگامی که نماينده الازهر مشغول بيان تصريحات شيخ الازهر در ديدار بود احمدی نژاد در برابر دوربين ها از طريق همراهانش شروع به فشار آوردن به نماينده الازهر کرد تا از بيان آنچه شيخ الازهر در ملاقات به او گفته خودداری کند.
به اين ترتيب نمايش دروغگوی و رياکاری رئيس جمهور رژيم آخوندی در برابر دوربين ها به يک افتضاح تبديل شد.
http://mojahedin.org
درود بر دلاوری های آقای کاظم موسوی اردبیلی که با صداقت و شجاعت تمام دست به آکسیون واقعا پر شور در این مرحله تاریخی بسیار حساس در دوران جوشش مبارزاتی مردم ایران زد. من فقط از این در تعجبم که چطور آقای موسوی پر جرات و دلیر و پاک باخته با شخصی نابکار که خود را شاعر و نویسنده مقیم برلین می نامد و چندی پیش به آقای موسوی تهمت همکاری با رژیم اسلامی را زد ، اما دکتر موسوی همچنان رابطه ودوستی نزدیک با آن شاعر دورغین را ادامه می دهد؟
فکر میکنی با لباس فراگ وکلاه سلیندرمتمدن میشی وقتی توخلوتت یاحسین میگی و غذای نذری میخوری ومامانتو تعطیلات مشهد میبری پابوس امام رضای محبوب رضاشاه اول خوبه حتما دوباره شاه بازی رو شروع میکنید و سید حسین نصر رو میارید معلم فرهنگ... شهبانو بشه وافراد لاییکو شناسایی کنه لیستشو بده ثابتی برا شکنجه و اعدام بازم میخواید اصلاحات ارضی کنیدوخرید و فروش زمین یاد کشاورزا بدید وراهی شهرا بکنیدشون تا ساواکی وارتشی ورقاص کاباره بشن باز میخواید ایرانی هارو به زور اریایی کنید ونفت مفت به اریایی های اروپا و امریکابدید نه رضا پهلوی هم یه شهروند ساده است همونطور که خودش میگه ولی یه مشت ادم عقده حقارتی که همیشه دنبال چکمه برای لیسیدن میگردن میخوان ازش شاه بسازن مشکل شما اینه که ذاتا بت پرستید وبجای دوستی با طبیعت و خلق وتمدن بومی
فلات دنبال پرستش انسان بجای خدا هستید.ودنبال خدا روی زمین میگردید خدایی که وقتی هوا پسه به اغوش اریایی های ماورای ابها پناه ببره .شما اریایی ها فقط 5میلیون نفرید و سرور همه مردم ایران نیستید باید مثل بقیه تو تعاونی های صنعتی و کشاورزی کار کنید وزحمت بکشید و حقوق زحمت کشی دریافت کنید نه حقوق شاه پرستی یا شیعه پرستی .داس و چکش وکولیس نیاز داری برای ساخت میهن نه کلاه سیلندر وفراگ دستات وقتی پینه بست بیا از میهن پرستی صحبت کنیم .
این خط و نشان ها چی هست پدر جان؟ فعالین سیاسی ده سال پیش شکر فراوان خوردند دلیل ندارد که رضاپهلوی لبیک بگوید؟ ان فعالین سیاسی خودشان بروند کناره گیری کنند. رضاپهلوی که زوری نمیخواد شاه بشه. میخواد با رفراندوم بیاد روی کار و دلیلی هم نداره که هرکس از هر گوشه ای یک درخواستی کرد مثل جنابعالی که از محضر اعلیحضرت ما تقاضای هرچهار سال یکبار رفراندوم را دارید او هم بپذیره. شما پس از اینکه ایشالله ایشون رضاشاه دوم شدن با تقاضانامه تون تشیف بیارین کاخ سعدآباد یخورده تو صف درخواست دهندگان معطل میشین تا باجه باز بشه درخواستتون رو بدید و ضمنا یک پاکت تمبرخورده هم با تقاضانامه باشه که پاسخ تون توسط یکی از کارمندان نوشته و براتون ارسال بشه. البته... لباس فراگ و کلاه سیلندری فراموش نشه.
حامد ایرانی گرامی اگر خط فارسی اختراع کردید خوب است این کلمه دختر را همینگونه دخطر بنویسید چون خیلی واقعی تر است مخصوصا درایران چون خیلی پدیده خطر ناکی است. عشق را هم اشک بنویسید.ازدواج هم اختلال -انقلاب هم ان قلاب- مرز را مرگ -مرد را مرگ- زن را زر -کار را عار-کشاورزی را کشورداری-دامداری را رهبری-سلطنت را ولایت- شهر را ولایت-عراق را ایران-ایران را نینوا- اسلاو را اریا-سیاست را خباثت-تهران را تورکان-اصفهان را اورشلیم- قم را شق-کارمند را عار مند- رعیت را شهروند-روستا را ویران-اتو موبیل را دودوسبیل-اخوند را اگوند-امامزاده را روستازاده- حسین را کورش- ابولفضل را رستم-قبر را حجله-سفر را خطر- تجاوزرا هماغوشی-...
جناب ذاکری شما به گفته خودتان تا دیروز یکی از مهرهای وزرات اطلاعات برای شناساسیی و دستگیری مخالفین فعالیت می کردید و امروز اما با سرویس های جاسوسی غرب کار می کنید . کار جنابعالی تا بدان حد رسیده است که تکذیب خبر انفجار توسط رادیو فردا و رویتر را نه تنها نادرست می دانید بلکه این 2 بنگاه خبری غرب را وابسته به جمهوری اسلامی می نامید ، من یکی دارم مشکوک می شوم که نکند .... برای نفوذ در سازمانهای اطلاعاتی غرب برنامه گمراه سازی دارید . آخه 240 کارشناس اتمی در اثر انفجار در اعماق زمین مدفون شوند و آن وقت اخبارش در هیج کجا پخش نشود !!! سازمان های اطلاعاتی اسرائیل گزارش دروغین شما را افشا کرده اند . نان تان بد جوری اجر شد و حالا آنقدر .....شده اید که به ایران گلوبال بند کرده اند و به آن اتهام می زنید . برو آقا .....
حامد ایرانی گرامی از آقای توکلی گرامی مدیر زحمتکش سایت بخواهید یک فراخوان بدهند که بزرگان قوم زبان و خط شناس یک دستور نگارش و ویرایش جدید انتشار دهند از طرف ایرانیان در تبعید حالاکه دستور فرهنگستان رزیم ناکاراست همه فارسی شناسان حرفه ای بیایند با هم ایین نامه بدهند و منتشر کنند ما وهمه نویسندگان پایبندش خواهیم بود اینکه دیگرانتظار تغییر رزیم نمیخواهد بعد در داخل هم رایج میشود زحمت اعلان فراخوان را بدهید همه بزرگان قوم جمع شوند ایین نامه خط و نگارش روزامد فارسی بنویسند تا بزور مجبور به فینگلیش نویسی نشده ایم اسمس و چت فینگلیش غالبمان کردند حالاباید متونمان هم فینگلییش بنویسیم .متنش که منتشر شد به همه افراد و گروه های شهری می دهیم انگونه بنویسند.
جناب ایرانی شما فکر میکنید که تا سی سال دیگر همه مردم و همه داشن آموزدان و دانشجویان همه چیز را با کامپیوتر خواهند نوشت؟ فکر میکنید که در ایران هم اینطور خواهد شد؟ فکر میکنید که ما باید 30 سال دیگر صبر کنیم تا یک دولت دمکراتیک سر کار بیاید و اگر کار و مشغله دیگری نداشت بیاید و در فرهنگستان سرمایه گذاری کند و در برنامه ریزیهایی که بخواهد کار ما را راحت کند؟ خوب اولا ما در زبان ترکی یک مثلی داریم که میگوید: اؤلمه ائششیم یاز گلر آرپا بیتر. معدل فارسی آنرا حتما میدانید: بزک نمیر هار میاد کمپوزه و خیار میاد. جناب ایرانی اگر دلمان را به این آرزوها خوش کنیم که باید تا ابد صبر کنیم. دوما نوشته اید که یادگرفتن 46 صفحه پیزی نیست. من هم این جزوه را خوانده ام. حتا خود اعضای فرهنگستان هم در طول بیشتر از 14 سال نتوانسته اند آنرا یاد بگیرند و مطابق آن بنویسند. به نوشته های فرهنگستان نگاه کنید.
واقعا زشته ادم مثل اقای امینی ترکم باشه ولی تلاش های ترک های ایران برای مبارزه با حکومت ایلی قاجار رو بخوادفراموش کنه چطور میشه ملی گرا و سوسیالیست و شهریگر بود ولی شخصیت های بزرگی مثل حیدر خان عمو اوغلی ستارخان باقر خان علی موسیو تقی رفعت شیخ محمد خیابانی پیشه وری عباس اقا صراف اذربایجانی و... رو فراموش کرد مبارزات مردم ترک وغیر ترک اذربایجان رو با استبداد حکومت ایلی قاجار و سختی هایی رو که درزمان محاصره تبریز متحمل شدند فراموش کرد یادش بخیر استاد عظیم رهین استاد دانشگاه علامه وقتی از محاصره تبریز وگرسنگی وغرورمردم وروحیه مقاومتشون جلوی حکومت مرکزی تهران در کلاس صحبت میکرد اشک به چشماش میومد طوری که ادم خودشو تو تبریز احساس میکرد و ماهم بغضمون میگرفت همونطور که الانم وقتی به حکومت شهید دموکرات فرقه سی و توحش حکومت مرکز
به اون فکر میکنیم و مظلومیت مردم طرفدارش باز بغضمون میگیره چطور میشه ادعای شهریگری کرد و تلاش های یکصد و پنجاه ساله مردم ترک و غیر ترک اذربایجان رو ورزمندگان پیشگامشون رو و معلمای بزرگ شهریگری رو فراموش کرد اگر من وخیلی از فارس زبونای ایالات تحت ستم چیزی بلدیم خیلی هاش نتیجه اموز شهای معلمان بزرگ شهریگری ما از اذربایجانه چطور میشه صابر و معجز شبستری میرزا فتحعلی اخوندزاده روفراموش کرد خیلی بی انصافیه ادم استاداشو فراموش کنه چون ترک بودن وتهران نشین نبودن چطور میشه صمد و ساعدی و خویی و کسروی رو فراموش کرد چطور میشه بچه های ترک مجاهد و فدایی رو فراموش کرد ارانی رو فراموش کرد شهریگری توی ایران بدون این عزیزان اسطوره های ترک چیزی برای عرضه نداره قاجار ها هم ترک بودن ترکای مهاجر از اناطولی ولی چون خیانت و اشتباه کردن و غیر شهری بودن تبریز تودهنی بزرگی بشون زد و تومارشون رو بهم پیچید و ابروی شهریگری ترک رو حفظ کرد نقش ترک های شهریگر در فروپاشی قاجار رو هیچ وقت نمیشه انکار کرد ترکای شهریگر ایران با انهدام قاجار ثابت کردند نژاد پرست نیستند وشهریگری براشون مهم تره و با بیرحمی حکومت ایلی قاجار رو لگد مال کردن و افتخارش همیشه براشون موند.قوم های دیگه هم تلاش هایی کردند ولی رهبراشون اصالت و صداقت کسانی مثل ستارخان و باقر خان رو نداشتند .من بابت شهریگری که از مردم ترک وغیر ترک اذربایجان اموختم وفرهنگی که سعی میکنم داشته باشم همیشه ممنونشون هستم وبرای مبارزه برای احقاق حقوق فرهنگی و شهریشون کنارشون خواهم بود.اونها صاحب مناطق زادگاه شون و منابعش هستن وباید مدیریت و مالکیت داشته باشن وزبان و فرهنگ شهری ترکی باید تدریس بشه و بازتولید بشه و زنده بمونه . مالکیت ومدیریت ایالتی بحث بردار نیست کسی که ردش کنه مزدور امپریالیست هاست .هیچی نیست نه ایرانیه نه خاورمیانه ای.
رفراندوم سال پنجاه و هفت بنظر شما دموکراتیک بود؟ آیا خود شما خواهان تکرار چنان دلقک بازی پوچی بنام دموکراسی هستید یا منظور شما از انتخابات آزاد یک انتخابات بر اساس موازین دموکراتیک با قرار دادن شرایط مساوی شرکت برای همه و زمان کافی برای معرفی هرآنچه که به رای گذاشته میشود است؟ فرضی غلط میگذارید و نتیجه گیری های دلخواسته میگیرید. مشکل بیشتر روشنفکران ما چه چپ و چه راست این است که فقط تا آنجایی دموکرات هستند که بدانند نتیجه اش به نفع خودشان تمام میشود. شما اگر در شرایط مساوی و زمان کافی نتوانستید با رضا پهلوی یا مسعود رجوی یا علی خامنه ای رقابت کنید و آنها پیروز شدند آنوقت آن نشان ..... ناتوانی شماست و سطح شعور مردم است. شما هم باید اگر براستی دموکرات هستید آن را بپذیرید.
اقای ایرانی نقش روشنفکران در جامعه خیلی مفید بوده است ...شما نقش روشنفکران را در عصر روشنگری نمیتوانید نامفید بدانید ..مهم این است که بدانیم چه میخواهیم ..به اعتقاد من مردم تا حدود زیادی دنباله رو روشنفکران جامعه هستند و به ان سمت و سو میروند...عصر روشنگری در تاریخ فلسفهٔ اروپا، (Age of Enlightenment) نمونه واصطلاحی است که برای سدهٔ هجدهم میلادی و یا دورهٔ طولانی‌تر یعنی عصر خردگرایی در سده هفده به‌کار میرود.فلسفه روشنگری فلسفه قرن هجدهم را شامل میشود. دیدرو، ولتر، روسو، مونتسکیو،کانت و ساد از فیلسوفان عصر روشنگری‌اند.
روشنگری اشاره به حرکت تاریخی روشنفکریِ است که مدافع عقل به عنوان مبنای سیستم زیبایی‌شناسی معتبر، اخلاق، حکومت و منطق بوده و به فیلسوفان اجازه میدهد که حقیقت قابل مشاهده را در جهان بدست آورند.پس با این رویکرد ما هم میتوانیم بر اساس منطق و حاکمیت ملی اتحادنماییم .
جناب حامد
کسی که نتواند در کلاس سال اول واژه دختر را یاد بگیرد... تنها و تنها بایست گفت مغزش عیب دارد. یعنی مغزش در حد طرفداران پورپیرار است. آیا تابحال شما دیدید کسی دختر را دخطر بنویسید؟ البته اگر اینطور باشد صد در صد تنها طرفدار پورپیرار/زهتابی است. یا کسی که ادعا کند کتیبه بیستون جعلی است! در ضمن زبان پارسی به تو چه؟ برو همان زبان ترکی خودت را در یک سایت پان ترکی/پورپیراری بنویس. اگر جوانان چینی میتوانند 5000 حروف را یاد بگیرند، جوانان ایرانی هم میتوانند "است" و "دختر" را درست بنویسند و یادبگیریند. اگر یکبار اشتباه کردند دفعه دوم نمیکنند. بروید عقده قومی خود را جای دیگر بریزید! ما که در درست نویسی لغات پارسی مشکلی نداریم و اگر هم چیزی را ندانیم، میرویم به سراغ لغتنامه دهخدا. اما شما که بهتان فرق "دختر" و "دخطر" را یاد ندادند، خوب بهتر است اصلاً پارسی ننویسید.
جناب دانا ! شما با این فیلم و ویدیو و نوشته هایتان در این سایت آنرا خرابتر از آنچه هست کرده اید . غالب عنوان فیلم و ویدیو و نوشته های شما با محتوا نمی خورد و فقط یک لاف و بلوف است و وقت کاربران را میگیرد و روح مخالفین سلطنت را آزار میدهد . سواد غالب اپوزیسیون و مراجعین این سایت از شما و سلیقه تان بالاتر است و نیازی به اینگونه کارهای کودکانه و احساساتی شما نیست . شما شاهدوستان صدها سایت و تلویزیون دارید بهتر است اینگونه کارهای کیفیت پایین خود را در آنجا بنمایش بگذارید . من تاکنون چند کامنت زیر کارهای شما گذاشته ام ولی سانسور شدند .آخر در کدام فیلم شما عکس و شعار ضد آخوندی دیده میشه ؟ یک نفر سوار ماشین در کوچه و خیابان خلوت با هندی اش از در و دیوار عکس لرزان میگیرد و شما آنرا با عنونهای اغراق آمیز اینجا قرار میدهید . شاید میخواهید وجدان خود را آرام کنید که اهل فعالیت هستید یا نزد دوستانتان..
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال
جناب داکری، فقط یک کامنت شما حذف شده است. کامنتی که در آن به یک نفر توهین آشکار کرده بودید و بقیه کامنتهای شما با وجود تبلیغ شدید علیه سایت ما و توهین به ما، همگی منتشر شده اند.
اعتراض احمدی نژاد به دستگيری مرتضوی
پاسدار احمدی نژاد گفت: دستگيری سعيد مرتضوی توسط قوه قضاييه کاری بسيار زشت است. قوه قضاييه يک سازمان ويژه خانوادگی نيست. کس ديگری تخلف کرده، ديگری دستگير می شود. من بعد از برگشت از سفر مصر اين مسأله را دنبال می کنم.
در واقع اگر سلطنت پهلوي در داخل کشور در بهمن 57 سقوط کرد، در آمريکا با پشتيباني گروه بندي هاي......
در واقع اگر سلطنت پهلوي در داخل کشور در بهمن 57 سقوط کرد، در آمريکا با پشتيباني گروه بندي هاي معين صاحب نفوذ، سلطنت پهلوي نه تنها زنده نگاهداشته شد بلکه به مردم آمريکا القاء شد که آلترناتيو ايران يا سلطنت است يا که جمهوري اسلامي. در بسياري از مؤسسات حقوق بشري و خبري در آمريکا که در آنها سلطنت طلبان قدرت را بخاطر روابط گذشته شان با همکاران آمريکائي سابق رژيم پهلوي در دست دارند، تا توانستند نظير دوران شاه براي مخالفين سلطنت مانع ايجاد کردند. اگر هم به غير سلطنت طلبان اجازه کاري داده ميشد تا وقتي بود که براي سلطنت طلبان بي خطر باشند، وگرنه براي افراد مستقل فعال در خبررساني و کمک به حقوق بشر مردم ايران، در آن مؤسسات، پاپوش درست ميکردند.
اگر در ايران جمهوري اسلامي بيمه خانوده يک خبرنگار منتقد قطع ميشود، در آمريکا نيز در مؤسساتي که سلطنت طلبان ايران قدر قدرت هستند وضع چندان متفاوت نيست. سلطنت طلبان نيز نظير کمونيست ها وقتي در اپوزيسيون هستند مرتب از دموکراسي دم ميزنند ولي همانقدر که در مؤسسات آمريکائي در قدرت قرار گرفتند باز هم نظير دوراني که در رژيم شاه در قدرت بودند، تبعيض آميز رفتارميکنند، چون ايدئولوژي سلطنت بر تبعيض مبتني است . کمونيست ها نيز هنگام اپوزيسيون بودن با پرچم دموکراسي فعاليت ميکنند ولي وقتي در قدرت هستند مثلاً وقتي به هدفشان که حکومت بسته کمونيستي است ميرسند يعني حکومتي که هيچ قرابتي با دموکراسي و جامعه باز ندارد،همه گونه تبعيض که از خود ايدئولوژي آنها ناشي ميشود را روا ميدارند
سام قندچي
آقای يحيايی ضمن تشکر از اطلاع رسانی از جلسه و حرفهای امينی ميخواستم خدمت تان عرض کنم که درست است که در نود سال اخير دو سيستم شاه - خمينی روی کار بوده ولی در عرض اين نود سال نماينده های تمامی احزاب و تفکرات در ايران دولت تشکيل داده و آزمايش داده اند از عين الدوله بگير تا قوام از مصدق و زاهدی تا اعلم از هويدا بگير تا آموزگار و کلی ارتشی تا زمان خمينی بعد از بازرگان بگير تا بنی صدر از رجائی بگير تا رفسنجانی ازموسوی بگير تا حاتمی و در نهايت احمدی نژاد . يعنی اينکه با يک چشم انداز کوتاه ميشود نتيجه گرفت که در مکانی که بنام ايران ناميده ميشود امکان حيات و زندگی بجز فارسها برای ديگران نيست و هر چه زمان به پيش ميرود اين حقيقت بيشتر و بيشتر بارز ميشود . در ايران بايد فارس شد ، غير فارس نه تاريخ دارد نه زبان نه فرهنگ نه هنر و ادبيات . اگر گفته مرا قبول نداريد به کتابهای درسی در نود سال اخير مراجعه کنيد .
آقای آیدین نوشته اید "براي من حقوق فرد در مناسبات دنياي مدرن اهميت دارد " ! در آن حقوق فردی شما ، آزاد بودن و نبودن زبان مادری یک فرد ! آیا جایی دارد یا نه !!
وقتی می گویید " براي من تنها انسان و حقوق شهروندي و اجتماعي‌اش مقبول است " آیا آزادی ادبیات ، تاریخ ، موسیقی و کلا هویت یک انسان جزو حقوق شهروندی و اجتماعي‌اش حساب می شود یا نه !
یعنی یک ملت که زبان مادریش ممنوع است ! آیا به نظر شما می تواند احساس آزادی بکند !
دوست عزیز ما هم با پان ایرانیستها سالها زندگی کردیم ! آنها را کوته فکرترین و نادان ترین مردمان دنیا دیده ایم ! که حتی اگر در مرکز اروپا و در آزادترین کشور دنیا هم زندگی کنند همانند مردمان هزار سال پیش دچار جمود مغزی هستند و در توهمات 2500 ساله خودشان سیر می کنند !
جناب "مسؤل کامنتهای "
بله یک کامنت من در یک بحث دیگر در نقد جناب ائیلار و عملکرد مدیریت ایشان سانسور شد. به هرحال مهم نیست زیرا من قصد وقت تلف کردن بیشتر ندارم.
مسئولین محترم ایرانگلوبال نیز نقد من را در مورد عملکرد جناب ائیلیار حذف کردند. در هر حال، من بخاطر جناب اژدر یک پاسخ دیگر اینجا خواهم داد. امیدوارم این حذف نشود! (هیچ فحش و توهین و تهمت و غیره در کار نیست) (ادامه را بنگرید)
جناب اژدر: **تکلیف کسانی که در رایانه نمی نویسند چیست؟ دانش آموزان و دانشجویان در کلاس درس چه باید بکنند؟ اگر کسی بخواهد نامه ای با دست بنویسد چه امکانی برای درست نویسی دارد؟ **
اگر نسبت به بیست سال پیش نگاه کنیم، تقریباً اکثریت مطلق متون روزانه مردمان کشورهای پیشرفته با کامپیتور نوشته میشود. این روند دیگر تا سی سال دیگر چنان فراگیر میشود که فکر نکنم کسی با خط بنویسد (از این لحاظ نیز برای آینده هنر خوشنویسی نگرانم).
دوم آنهایی که کامپیتور ندارند نیز میتوانند جزوه فرهنگستان را بخوانند و عمل کنند. بخدا 46 صفحه چیز سختی نیست. مغز انسان وسعت دارد. در هر حال، با ادامه روند فراگیر شدن نوشتن از طریق رایانه برای عموم مردم جهان، این مسئله مهمی نیست. الان هم در بسیاری از مدارس غرب دانشجویان را با رایانه یا آی-پد یا چیز شبیه آن از کلاس اول آشنا میسازند و کم و بیش بیشتر دانش آموزان دارند با کامپیتور مینویسند. 15 سال دیگر من تعجب خواهم کرد که در جایی در جهان، کودکها را بدون رایانه درس بدهند.
جناب اژدر:**"من برای آزمایش، بخشی از متنی را که شما نوشته بودید، تغییر دادم و اشتباهاتی املایی و دستوری در آن وارد کردم. نتیجه بسیار ناامید کننده بود. "**
برنامه که من اوردم ربطی به دستور زبان ندارد. و همچنین بحث ما خط است و نه دستور زبان به طور کلی. دستور زبان با خط چندان ربط ندارد و همان اشتباهات دستور زبان بنده در خط لاتین نیز تکرار میشود. خود برنامه نیز گفته است:
"در نسخههٔ کنونی توانایی یافتن غلط‌های املایی وجود ندارد اما در آینده این امکان را نیز به ویراسباز افزوده خواهد شد."*
پس ویراستاز برای نیمه فاصله و نوشتن لغت است و نه برای تحصیح دستور زبان.
**"کنند، بر پایه دستور خط فارسی فرهنگستان و یا دستور خط فارسی نشر دانشگاهی، بر پایه داده های دکتر پرویز ناتل خانلری و یا دکتر حسن انوری؟"***
بلاخره باید یکیشان انتخاب گردد. اما در یک برنامه خوب رایانه میتوان هرچهارتا را وارد کرد و بر طبق آن نوشت. شاید گام اول همین است که یکیشان را انتخاب کرد و سپس آن را جزو برنامه (مختلف) رایانه کرد.
"اشکال این برنامه ها که شرکتهای عظیمی مانند مایکروزوفت در آن سرمایه گذاری کرده اند، زمانی آغاز می شود که با خطوطی مانند عربی و فارسی و عبری و ژاپنی و چینی و این قبیل خط ها مواجه می شود. ملاحظه می کنید که ما هنوز در این زمینه حدود 20 سالی عقبیم. "
این بیست سال عقب ماندن بخاطر دولت ناکارآمد است که ایران را جهان سومی کرده است و همچنین بخاطر اینست که فناوری مربوطه مایکروسافت و دنیا اول به خط لاتین شده است. اما راستش تنها اگر دولت سرمایه برای یک برنامه خوب رایانه صرف کند، در عرض دوسال تمامی مشکلات ریزی که شما به آن اشاره کردید حل میشود. این خیلی بهتر است که خط پارسی را به خط لاتین عوض کنیم که صدها آسیب فرهنگی دارند. در آینده هم شاید چینیها زبانشان حرف اول بزند و دستگاهای باشد که ده سال طول کشد تا از چینی به لاتین تبدیل شوند. آن زمان آیا ما خطمان را چینی خواهیم کرد؟ در ضمن فرقی نمیکند که من بنویسم "متنها" یا "متنها" یا "متن ها" یا "متن-ها".. طرف مقابل مفهوم را دریافت میکند و این مهم است. در مورد "است" و "اسط" و "عسط"..این هم مربوط به سواد شخص میشود. اما انسانی که مغزش متوسط تا حتی سطح پایین باشد، پس از یک دوبار اشتباه، "است" را میفهمد. الان هم چنانکه گفتم، در انگلیسی حرف "شین" را حداقل شانزده گونه مینویسند اما هیچکس پی اصلاح خط انگلیسی نیست. انگلیسی هم زبان اول جهان است. امروز علم هم به این زبان است. پس علمی بودن ربطی به این حرف ندارد زیرا ژاپن از تمامی کشورهای باخط سریلیک و تقریبا از تمامی کشورهای با خط لاتین جلوتر است. ادامه نمیدهم. یاحق.
کپی خوبی از سایت های رژیم برداشتید و بعنوان نظر درج نمودید خوبه تمام نظرات من را که سانسور میکنند ححتما شما مال باشگاه خبرنگاران و همسو با ایران گول بالید ..احسنت
مطمئن باشید به تمام منحرفین و مغرضین در خصوص این خبر اعتراض رسمی و جعل و تعریف خبر را کرده ایم حتی رویترز و رادیو فردا که تکلیفش روشن است یک رادیوی فرماشی و چاکر و مرید و عذیضه ای از خودش ندارد
جنابان هیچ منبع رسمی در ایران و در خارج از ایران این خبر را رسما مردود نکرده و تمام این گفتار شما بر اساس اما و اگرها و تیترهای خلاف واقع است که در متن خبر میخوانید که حتی کاخ سفید اعلان نمود مطلع نیستیم اما به واقعیت خبر شک داریم و همچنین آژانس که خبرگزاری رویترز با دیکته کاخ سفید و اربابانش خبر را بدروغ تعریف کرد که نماینده آژانس آن گرفتار را مردود کرد
من حرفم شما ها در ایران گول بال هستید که کارتان شده تعریف و تمجید و بریدن و سانسور کردن
بنده بسیار زیبا تر از مدیران و نویسندگان این سایت میتوانم روشی را در پیش بگیرم که حقیقت پشت پرده افکار و عملکرد این سایت بیرون بیاید و هویدا شود
سانسور کردن و یکطرف به قاضی رفتن و زرنگ بازی جناب توکلی جوابش چیزی دیگر است که باید هویت شکافی گردد که خواهد گردید و خودش را زده به کوچه علی چپ .
من میگویم تبلیغ یک شیادی را بنام خبرنگار آمریکا سایت ایران گول بال کرده و همین اراجیف را سایت وزارت اطلاعات در ایران پیگیری کرده آنموق داستان تحویل میدهید
این را بخوانید در خصوص یک دیوانه که ایران گول بال با موریت بزرگش کرد و سایت وزارت اطلاعات در درون ایران مردم را سعی در فریب نمود.
http://www.persian.se/article729.html
این آخرین گفتار اینچنینی بود تا یک تشریح کامل ایران گول بال
به نظر می رسد از پایه های اصرار احمدی نژاد در تثبیت مرتضوی بر سازمان تامین اجتماعی ،بستن این قرارداد و مبلغ هنگفت آن بود در پروسه ی تامین کسری بودجه و نیازهای مالی -اقتصادی دولت تا پایان دوره دهم ریاست جمهوری.و مخالفت تیم خامنه ای نیز ،در راکد گذاتن و عقیم کردن این معامله درامدزا احمدی نژاد
در روز ۱۳ دیماه ۱۳۵۸, «جامعه روحانیت مبارز» تهران ابوالحسن بنی صدر را به عنوان کاندیدای خود برای اِحراز مقام ریاست جمهوری اعلام کرد. در جریان فعالیتهای انتخاباتی کاندیداها, سپاه پاسداران برای انتخاب او تبلیغ می کرد. پاسدار همدانی, سرکرده سپاه تهران, در مصاحبه با روزنامه «خبر», در تاریخ ۱۳مهر۸۹, در این باره گفت: «سپاه پاسداران برای روی کارآوردن اولین رئیس جمهور یعنی بنی صدر فعالیت کرده است. برای ایشان هم تبلیغ کردیم. سپاه همدان واقعاً کاندیدایش آقای بنی صدر بود».خمینی در آذرماه ۱۳۵۹ در دیدار با استانداران سراسر کشور در باره او گفته بود: «جناب آقای بنی صدر را همین مردم کوچه و بازار از پاریس آوردند اینجا و رئیس جمهور کردند، برای این که مردی مسلمان است، مؤمن است، خدمتگزار است». حال آن که «مردم کوچه و بازار» شناختی از بنی صدر نداشتند و خود او بود که بنی صدر را از پاریس به ایران آورد و زیر بالش را گرفت و بر مسند ریاست جمهوری نشاند
بنی صدر, به حق, از این «مراحم امامانه» حق شناسی داشت و برای تثبیت نظام ولایت از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. می نویسد: «من خود از نویسندگان اصل ۱۱۰ ولایت‌فقیه بودم، از ۷نفری که این اصل را نوشته‌اند یکی خود من بودم» («انقلاب اسلامی», شماره ۲۶دی۵۸). او با خمینی رابطه مرید و مرادی داشت. می گوید: «...تبلیغ می کنند که نخستین رئیس جمهوری "جمهوری اسلامی ایران" با بنیانگذار این جمهوری مخالف است... آنها که این تبلیغات را می کنند راه معاویه را می روند و من به آنها می گویم ... در دل من که خود را فرزند امام می دانم, جز عشق و صمیمیت به امام نیست و در فکر من هیچ نمی گذرد جز این که خواست او به اجرا درآید...» (از سخنان بنی صدر در روز ۱۷شهریور ۱۳۵۹ در میدان شهدا ـ ژاله ـ به نقل از روزنامه بامداد, ۱۸شهریور۱۳۵۹).
«خط امام در همان خط است که ما طی ۲۰سال در آن قلم و قدم زده ایم... همین قدر می گویم که پیشنهاد طرح حکومت اسلامی از من بود و نخستین کسی هستم که به این مهم پرداختم و عمر را صرف تدارک چهار رکن سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حکومت اسلامی کردم» («صد مقاله بنی صدر», صفحه ۱۱۹, سرمقاله «انقلاب اسلامی», شماره پنجشنبه ۱۳دیماه ۱۳۵۸).
بنی صدر در مصاحبه با هفته نامه هلندی «مری نیدرلند», که در شماره ۱۹شهریور ۱۳۶۷به چاپ رسید. در بحبوحه قتل عام مرداد و شهریور آن سال, که خمینی در «جلد خونریز و ویرانگر»ش بیش از سی هزار تن از پاکبازترین فرزندان ایران زمین را در زندانها کشتارکرد, گفت: «...من به خمینی اعتماد داشتم ولی هرگز به رجوی اعتماد نداشتم... طرز فکر او توتالیتر است و کوچکترین شانسی [برای حکومت] ندارد... ایرانیان هرگز او را نخواهند بخشید, چون با عراق همکاری کرد...» او با الهام از «امام» دجّالش ـ خمینی ـ گفت: «مجاهدین در عراق چند زندان دارند. رجوی حتی افراد خودش را اعدام می کند...».
او درباره ادّعای مجاهدین که عملیات «فروغ جاویدان» پیروزمند بوده است, گفت: «اینها تبلیغات محض است. حقیقت این است که ارتش آزادیبخش ملی آنها در نزدیکی کرمانشاه گوشت چرخ کرده شد. همه می خواستند علیه مجاهدین بجنگند. هرگز آیت الله ها نتوانسته بودند در چند روز ۱۲۰ هزار داوطلب را به جبهه بفرستند. مردم ایران به خیلی چیزها عادت دارند, ولی پوچ طلبی رجوی, او را بیشتر از خمینی مورد نفرت مردم قرارداده است. رجوی در تله افتاده است....»
وقتی خبرنگار می گوید : «رجوی دارای حزبی و تشکیلاتی محکم و یک ارتش است, شما یک رئیس جمهور بدون کشور و بدون حزب هستید», جواب می دهد: «اما, رئیس جمهوری که مردم روی دست می برندش. من برای قدرت این کار را نمی کنم. من برای آزادی می جنگم و وقتی به تهران برگردم مردم با روی باز از من استقبال خواهندکرد».
بنی صدر در «انقلاب اسلامی» شماره ۱۹۵, ۱۰تا ۲۳بهمن ۱۳۶۷, چندماه پس از قتل عام زندانیان مجاهد در تابستان ۶۷, از خوشحالی مردم از اعدام مجاهدین یادمی کند و می نویسد: «درایران هرکسی را که رژیم اعدام می کند, به نام مجاهدین خلق اعدام می کند و متاٌسفانه مردم به عوض اظهار تاٌثّر و نفرت نسبت به رژیم, خوشحال هم می شوند, زیرا آن قدر از این سازمان متنفرند که مپرس!».
بنی صدر دو روز پس از نوشتن نامه به خمینی (اول مرداد۶۳) در مصاحبه یی با کانال ۳ تلویزیون فرانسه, که در ۱۳مرداد۶۳ (۳اوت۱۹۸۴) پخش شد, از احتضار خمینی سخن به میان آورد: «بین ۱۲و ۲۰ژوییه, او در حال مرگ بود. مجلس خبرگان هر روز گردهمایی داشت. تا وقتی مهلت تمام می شود جانشین او را انتخاب کرده باشند. از یک ماه پیش او بیمار است و تحت مراقبت پزشکی» و ادامه می دهد: «جنگ در جا می زند... یک اقتصاد فاجعه بار وجود دارد و جنگی که به هیچ پیروزی منجر نمی شود». او در این مصاحبه از «گرایش سخت» درون رژیم یاد می کند که «سازمانهای پاسداران, دادگاههای انقلاب و کمیته هایی را تشکیل می دهد که در شرایط کنونی بازنده هستند. بنابراین آنها ...دست به خرابکاری می زنند تا از پیشروی جناح میانه رو جلوگیری کنند». گرایشهای میانه رو را هم «گرایش هاشمی رفسنجانی, گرایش خامنه ای و یک گرایش دیگر که باز هم میانه رو تر [از اینها]ست, گرایش مهدوی کنی». در پایان تاٌکید می کند: «جناح سرسخت راهی جز خرابکاری ندارد, بنابراین باید کمک کرد کسانی که خواست صلح دارند, پیروز شوند», یعنی همان «گرایشهای میانه رو».
در همان روز (۳مرداد), بنی صدر در مصاحبه یی با ژان گراس, که در روزنامه «لوموند» ۱۴مرداد به چاپ رسید, به بیماری خمینی و امکان مرگ او اشاره کرد و مرگ او را باعث «افزایش اقدامات سرکوبگرانه» «جناح سخت» علیه مخالفان داخل ایران دانست و از دولتهای غربی خواست که از جناح «میانه رو» حمایت کنند: «... عصر بعد از خمینی شروع شده است. اگر امام بمیرد, افراطیون که هیچ گونه شانسی برای پیروزی ندارند, عملیات خرابکاری را برای سنگ اندازی درمقابل اقدامات ”میانه روها“, که خواهان گشایش دیپلوماتیک به طرف غرب و راه حل مسالمت آمیز در جنگ با عراق هستند, افزایش خواهندداد». خود او هم قندیلش را به «امامزاده» «گرایشهای میانه رو» بست.
نامه بنی صدر به خمینی
بنی صدر در روز اول مرداد۱۳۶۳, که رژیم را در آستانه سرنگونی می دید و خمینی را در بستر بیماری شدید, در نامه یی به او نوشت که «بزرگی» و «قیافه معنوی عصر انقلاب را از سر گیرد»: «وضع بیش از آن چه باید وخیم شده است. ویرانی و کشتار و بی اعتباری دور از حدّ اسلام و روحانیت در افکار مردم ایران و مردم جهان اندازه نمی شناسد... نمی خواهم انحطاط پرشتاب ایران امروز را برای شما شرح کنم. شما آن قدر بی هوش نیستید که ندانید ایران در حال سقوط است... خدا می داند که در سقوط قطعی رژیم شما کمترین تردید ندارم...».
او در این نامه از خمینی خواست که «بگذارید یک دولت لایق از مردم دلسوز بر سر کار آید و امور را به جریان عادی بازگرداند, یعنی مجلس جدیدی با انتخابات آزاد تشکیل دهد تا وضعیت سیاسی کشور عادی بگردد». «...می دانم که در این آزادی خشمهای سرکوفت شده چون شراره های آتشفشان بیرون خواهند زد. در آغاز شما قربانی خشمها خواهید شد. هزاران خانواده های جگرسوخته فریادهای خشم سر خواهند داد ... اما زمان خواهد گذشت. ایران در آزادی آرامش از سر خواهدگرفت و تاریخ, دوران انحطاط شما را گواه بزرگی روح و توانایی دینی خواهد شمرد؛ روحی و دینی که به شما امکان دادند از اعماق سقوط فرازآیید و بزرگی از سر گیرید... چرا نگویم هنوز مایلم که شما نیز از جلد خونریز و ویرانگر به درآیید و همان قیافه معنوی عصر انقلاب را از سرگیرید...» (نشریه مجاهد, شماره ۲۱۶, ۲۶مرداد۱۳۶۳).
همزمان با ارسال این نامه, با این که خمینی هنوز در «جلد خونریز و ویرانگر»ش به کشتار و خونریزی مشغول است, در شماره ۳مرداد۶۳ «انقلاب اسلامی» این پرسش را مطرح کرد: آیا «ولایت فقیه خمینی به گرد ولایت رهبری سازمان [مجاهدین] می رسد»؟ پرسشی که خود او جوابش را بارها در روزنامه اش, «انقلاب اسلامی», ازجمله در شماره ۱۰۸ داده است: «مردم در انتخاب بین حکومت شماها (مجاهدین) و آقای خمینی، دیکتاتوری دستگاه فعلی را برمی‌گزینند، چه، این ملت حکومت کنونی را، با آن‌همه صدماتی که به استقلال کشور وارد آورده است، از شماها پایبندتر به استقلال کشور میدانند». خود بنی صدر نیز «دیکتاتوری دستگاه فعلی» برگزیده بود.
فرمانده کل قوا
وقتی فرمانده کل قوای خمینی شد, با این که هیچ تجربه یی در کار نظامی نداشت, برای آماده کردن ارتش و سپاه پاسداران درجهت مقاصدی که خمینی در سر داشت, ازجمله تصرف کشور عراق, به جدّ, به دخالت در امور نظامی پرداخت. یکی از اقدامات او پروبال دادن به صیّاد شیرازی بود. او در نامه یی به خمینی در روز ۲۸شهریور۵۹ (دو سه روز قبل از آغاز جنگ ایران و عراق), در مورد صیّاد شیرازی می نویسد: «آقاى صیاد شیرازى سرگرد بود و مرحوم دکتر چمران او را به اینجانب معرفى کرده بود. سه درجه ارتقا به او دادم، او را سرهنگ تمام کردم، ۳ لشکر را در اختیارش گذاشتم و مأمور کردستانش کردم . با آن که فرماندهان ارتش مخالف بودند. مى گفتم بلکه راست باشد و او مردى باجوهر باشد. به دفعات شکایت و اعتراض شد که مگر ما نظامیان موش آزمایشگاه هستیم که به دست افسر توپخانه ـ که نه درس ستاد فرماندهى و نه تجربه دارد ـ مىسپارید. جوابم این بود که باتجربه ها کمکش کنند و موجب هماهنگى و همکارى میان سپاه و ارتش مى شود. خبر رسید که در تهران به کارهاى دیگر مشغول شده و هر روز گزارش گفتگوهایش درباره عزل فرماندهان و همه کاره شدنش را مى آوردند. تزلزل و خشم فرماندهان نیروها زیاد مى شد تا بدانجا که دسته جمعى آمدند و گفتند استعفا می دهیم. سرانجام در کردستان مصیبت بر مصیبت افزود و مصیبت آخرى که به بار آورد، غیرقابل اغماض شد: یک گروه ۵۰۰ نفرى را به سردشت برده و ۴۵۷ تن از آنها را به کشتن داده و ۴۵ میلیون تومان پول و بسیارى از ابزار جنگى از بین رفت و روحیه نظامیان را به کلى خراب کرده بود. ارتشیان با او به غایت دشمن شدند. براى جبران عدم کفایت، درخواست بمب ناپالم کرد و امروز در دنیا موضوع تبلیغات بر ضد جمهورى اسلامى ما شده است که در حکومت مذهبى، هموطنان مسلمان خود را با بمب ناپالم مى سوزانیم. در کردستان بر نفرت عمومى از او افزوده شد. احضارش کردم. از او در باره فاجعه یى که [در سردشت] به بار آورده بود، توضیح خواستم. پاسخ داد به بهشت مى روند! خشکم زد! پرسیدم مگر خداوند شما را مأمور فرستادن جوانان مردم به بهشت کردهاست؟...» («نامه‌های بنی‌صدر به خمینی و دیگران»، ص۱۵۷).
جنگ, جنگ تا پیروزی
دو ماه پس از نشستن بنی صدر بر مسند ریاست جمهوری (۳۰دی۵۸), خمینی در پیامش به مناسبت آغاز سال ۱۳۵۹, که در پایان شهریور آن, عراق به ایران حمله کرد, رژیم عراق را دستپرورده آمریکا نامید و مردم آن کشور را به قیام و خیزش دربرابر آن فراخواند: «...ملت شریف عراق... به پا خیزید و قبل از آن که این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند, دست جنایتکار او را از کشور اسلامی قطع کنید... و بدانید اطاعت از این سفّاک, مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است» (صحیفه نور, «مجموعه رهنمودهای امام خمینی», جلد سیزدهم, چاپ بهمن ۱۳۶۲, ص۴۰).
سه هفته بعد, بنی صدر, در راهپیمایی موسوم به «وحدت» در روز ۲۲فروردین ۵۹, خطاب به رئیس جمهور عراق گفت: «ما انقلاب کردیم و یک آدم فاسد و خائن را بیرون کردیم, تو در این میان چه میگویی؟ ... ما مردم عراق را به رژیم فاسد تو بفروشیم؟ غیرممکن است. نمی فروشیم». سپس, به درخواستهای مکرّر رژیم عراق بهرفع اختلافات اشاره کرد و گفت: «اتّفاقاً, چند نوبت, چه زمانی که در مسئولیّت بودم و چه زمانی که مسئولیّت نداشتم, فرستادند و گفتند: ما آمادهایم تا امور خودمان را با شما حل کنیم. من گفتم: با شما امری نداریم که حل کنیم. دفعه آخر یاسر عرفات آمد و من همین جواب را دادم» (اطّلاعات, ۲۳فروردین۵۹).
این هم «بیانیه» بنی صدر با عنوان «بیت المقدّس را باید آزادکنیم»: «ما باید دولت بعث عراق و رژیمهایی مانند اورا ... سرنگون کنیم... ما برای پیروزی قطعی باید بپذیریم که با ابرقدرتها در جنگ هستیم و باید شرایط جنگ و سختیها و محرومیتهای آن را بپذیریم. در آن صورت است که قدس عزیز نیز نجات خواهد یافت». (روزنامه اطلاعات, ۱۴مرداد۱۳۵۹). این بیانیه یک ماه و نیم قبل از آغاز رسمی جنگ ایران و عراق منتشر شد.
پيامدهای استيضاحی که به انفجار و افتضاح انجاميد
افتضاح بی سابقه نزاع ميان رئيس جمهور و رئيس مجلس ديکتاتوری فاسد آخوندی که به طور وسيعی در جهان منعکس شد، امواج تنش ناشی از جنگ باندها را تا اعماق رژيم می برد.
خبرگزاری حکومتی ايلنا آه نامه شماری از عوامل ولايت را تحت عنوان دانشجويان بسيجی 133دانشگاه و مرکز آموزشی استان فارس منتشر کرد. بسيجيان ولايت نوشته اند: «در صحن مجلس شورای اسلامی اتفاقی رخ داد که دلهای تمامی دلدادگان به امام، انقلاب، رهبرعظيم الشان و شهدا را خون کرد… آقايان سياسی آيا سخنان رهبر انقلاب را نمی شنويد يا خود را به کرگوشی زده ايد؟ … اخطار می دهيم که هيچ عمل مخالف با مواضع ولی امر مسلمين و اهداف انقلاب را تحمل نمی کنيم». يک تشکل حکومتی که خود را «اتحاديه جامعه اسلامی دانشجويان» می نامد، طی بيانيه يی هشدار داد که پرداختن به اختلافات در اين شرايط، خيانت به نظام است. کيهان ارگان خامنه ای در سرمقاله اش نوشت: «اخلاق را باختيد». خبرگزاری حکومتی مهر تحت عنوان «حاشيه های روز تاريخی! مجلس» از «حيرت بسيار و سردرگمی» در ميان اعضای مجلس نوشت و آنهايی که «به سرعت و با حالت دويدن خود را به قسمت تماشاچيان رساندند تا از نزديک از آنچه که در حال رخ دادن است آگاه شوند».
واکنش متقابل لاريجانی و احمدی نژاد در انتهای کشمکش هم قابل توجه بود. اجازهٴ صحبت ندادن لاريجانی و ترک مجلس با حالت قهر و غضب توسط احمدی نژاد و عبارت معنی دار «به سلامت!» که لاريجانی نثار احمدی نژاد کرد. لاريجانی در جلسه مجلس گفت:
«شما آقای احمدی نژاد تهمت زديد، جوابتان رو داديم، حق ديگه صحبتی نداريد شما. اخطار داديد بفرماييد (صدای داد و بيداد نماينده ها) به سلامت! شما در يک جلسه علنی شئونات جمهوری اسلامی رو رعايت نکرديد».
روبوسی طرفداران احمدی نژاد با او در حال خروج و روبوسی طرفداران لاريجانی با او در بالای سن هم صحنه های جالب لشگر کشی متقابل بود. هم چنان که در خبرها آمده است اين لشکر کشی به داخل مجلس محدود نماند و تا اعماق رژيم عوامل باندها را رو در رو کرد.
خامنه ای تا کنون در برابر اين افتضاح ساکت مانده و بايد ديد که چگونه می خواهد وارد صحنه شود چون هر اقدامی در اين مورد پيامدهای بيشتری را برايش دارد.
البته خامنه ای و اطرافيان او نهايت تلاش خودشان را می کنند که اين قضيه را مهار کنند، اما همان طور که نتوانست جلو جرقه را با همهٴ تلاشهايی که کرد بگيرد، قطعاً جلو انفجار را هم نمی تواند بگيرد. حالا خامنه ای بر سر يک دوراهی قرار گرفته است:
راه اول ـ همين جا برای جراحی احمدی نژاد اقدام کند و با کمک مجلس و قضاييه او را کنار بزند و حتی تحت پيگرد قضايی يا لااقل اتهامات قضايی قرار بدهد و از دستش راحت شود. اين البته به معنی اين است که احمدی نژاد هم همين جا برگهای خودش را بازی خواهد کرد و انفجاری که جرقه اش خورده صورت خواهد گرفت.
راه دوم: اين که فعلاً فرو بخورد و به نحوی با کوچک جلوه دادن اين برخورد از کنار آن بگذرد و ترجيح بدهد که از اين ستون به آن ستون به دنبال فرج بگردد. اين البته به معنی اين است که با آشکار شدن اين ميزان از شکستگی طلسم در گامهای بعدی ديگر احمدی نژاد و ساير سردمداران رژيمش را نمی تواند مهار کند و بايد به فکر کوتاه آمدن از موضع قدرت خودش به عنوان ولی فقيه باشد.
راه اول راه انفجار و راه دوم راه جام زهر است. بايد ديد که کدام را انتخاب خواهد کرد
اما هر کدام را که انتخاب کند، می توان گفت که خودش بازندهٴ اصلی اين ماجراست و برنده آن مردم و مقاومت ايران اند که طی 3دهه نبرد و رويارويی رژيم کشتی شکستهٴ ولايت را به نقطهٴ کنونی رانده اند.
کاخ سفيد: بايدن قرار است با رهبر اپوزيسيون سوريه در اروپا ديدار کند............
خبرگزاری رويتر، 31ژانويه 2013 کاخ سفيد:
روز پنجشنبه مقامات کاخ سفيد گفتند، جو بايدن معاون رئيس جمهور آمريکا قرار است طی سفرش ظرف چند روز آينده به اروپا با معاذ خطيب رهبر اپوزيسيون سوريه ديدار کند. او همچنين نگرانيهای آمريکا درباره درگيری سوريه را با روسيه مورد بحث قرار می دهد. اين بالاترين سطح ملاقات آمريکا با اپوزيسيون سوريه خواهد بود... . مقامات گفتند، بايدن قرار است روز شنبه در حاشيه يک کنفرانس امنيتی در مونيخ با الخطيب ديدار کند، جايی که معاون رئيس جمهور قرار است سخنرانی نمايد. بن رودس، معاون مشاور امنيت ملی آمريکا طی يک کال کنفرانس با خبرنگاران گفت، ”موضع آمريکا روی حمايت از خاتمه دادن به رژيم اسد متمرکز است، بدين دليل است که فشار فزاينده يی را روی رژيم اسد از طريق تحريمها و ديگر طرق وارد آورده ايم، در حالی که همزمان ما برای تقويت شورای اپوزيسيون سوريه که به عنوان نماينده مشروع مردم سوريه به رسميت شناخته ايم، فعاليت می کنيم“... .
رودس گفت، انتظار می رود بايدن طی ملاقاتش با خطيب و ديگران، کمک انسان دوستانه و سياسی آمريکا و حمايت ”غيرمرگبار“ برای سوريه را مورد بحث قرار دهد. اين دستيار گفت، بايدن در بين مقامات با سرگيی لاوروف، وزير امور خارجه روسيه گفتگو خواهد کرد. رودس گفت، ”ما در رابطه با راههای سياسی پيش رو بحث خواهيم کرد“.
او افزود: ”آنچه ما مايليم از ديگر کشورها، از جمله روسيه مشاهده کنيم، تصديق اين موضوع است که بشار اسد بايد برود و ضرورت يک انتقال در داخل سوريه به سمت يک دولت جديد است“. بايدن قرار است با آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در روز جمعه در برلين ملاقات نمايد، و روز دوشنبه با فرانسوا اولاند رئيس جمهور فرانسه و روز سه شنبه با ديويد کامرون نخست وزير انگلستان ملاقات کند...
mojahedin.org
جناب ذاکری ...... به رادیو فردا که در ان گفته شد که آمریکا: ادعاهای مطرح شده درباره انفجار در فردو معتبر نیست ایالات متحده اعلام کرد ادعاهای مطرح شده درباره انفجار در تاسیسات اتمی فردو را معتبر نمی‌داند./ اعتراض کنید
پیشتر یک رسانه آمریکایی، خبری درباره انفجار در فردو و به دام افتادن دهها تن از کارکنانش منتشر کرده بود که ایران آن را تکذیب کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید، روز دوشنبه نهم بهمن، در این باره گفت: «ما اطلاعاتی که این ادعاها را تایید کند نداریم و ما فکر نمی‌کنیم که این گزارش معتبر باشد.»
وبسايت آمريکايی ورلد نیوز دیلی که نزدیک به محافظه‌کاران است، روز شنبه به نقل از افرادی که آنها را مهره‌های اطلاعاتی پيشين ایران معرفی کرده بودند، نوشت که انفجاری «مهيب» در روزهای گذشته در سايت اتمی فردو در قم رخ داده و تمامی ۲۴۰ کارکنان آن در دل کوه گرفتار شده و وضعيت اضطراری در محل برقرار است.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص نیز با تردید درباره این گزارش نوشته بود رسانه‌های غربی که به منابع اطلاعاتی دسترسی دارند با احتیاط با این خبر برخورد کردند. هاآرتص همچنین در منبع این خبر که شخصی به نام رضا کهليلی است، تردید کرده و نوشته است سازمانهای اطلاعاتی عمده، این ادعای کهلیکی را جدی نگرفتند؛ مضاف بر اینکه قرینه‌ای هم برای ادعای وی در دسترس نیست.
سایت فردو که وجود آن در سال ۲۰۰۹ فاش شد و از سال ۲۰۱۱ غنی‌سازی اورانیوم تا غنای ۲۰ درصد را آغاز کرده، از جمله محورهای مناقشه غرب و ایران است.
کشورهای غربی خواستار تعطیلی این سایت هستند و ابراز نگرانی کرده‌اند که این تاسیسات میتواند ایران را به ساخت بمب اتم نزدیک کند.
ایران میگوید محصول این تاسیسات را برای رآکتور تحقیقاتی امیرآباد تهران می‌خواهد.
از سوی دیگر اسرائیل بارها تهدید کرده که منتظر اثر تحریم‌های غرب برای تغییر مسیر ایران نمی‌ماند و اگر لازم بداند خود برای توقف برنامه هسته‌ای تهران اقدام خواهد کرد.
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید، روز دوشنبه به مذاکرات ایران و پنج عضو شورای امنیت بعلاوه آلمان نیز پرداخت و از تاخیر ایران در آغاز دور تازه مذاکرات انتقاد کرد.
سخنگوی کاخ سفید گفت که برای نخستین بار نیست که ایران با حربه پیشنهاد شرایط جدید، از تاکتیک تاخیری استفاده میکند.
ما همیشه همین جواب را از اقایان فارس می شنویم، صحبت های اقای سخنران جدی و واقعیت دارد، اقا جان اینقدر تهمت تجزیه طلبی نزنید، چنانکه سخنران گفت مگر اقوام ترس دارند که جدا شوند، حق تایین سرنوشت که اولین ماده کنوانسیون حقوق بشر است و حق هر دسته انسان است که راه خودش و اینده خودش را پیش ببرد و حرف های اقای استخانلو در کامنت بالا هم فقط کمک به تقسیم ایران میکند. زیرا حق انسانها و اقوام و ملیتها است که نوع زندگی و اینده خود را انتخاب کنند، ببینم پس شعار دمکراسی و حقوق بشر شما کجا رفت!؟ پس می بینی این شما هستید که لاف و دروغ می گویی.
اقای حمید رضا ذاکری شما در مصاحبه با فضایل عزیزیان «گفتگو با مامور اسبق وزارت اطلاعات،حمید رضا ذاکری» http://www.youtube.com/watch?v=kfDnXzZqBp4
اعتراف می کنید که یکی از ماموران مهم وزرات اطلاعات بودید و حالا به اغوش مردم باز گشتید . کار خوبی کردید و ما شما را می بخشیم ولی اینکه اکنون اخباری را در اختیار سازمانهای اطلاعاتی قرار می دهید که خود انان این خبر را تکذیب کرده اند .سازمان انرژی اتمی ، روزنامه های اسرائیلی و حتی خود اوباما این خبر را تکذیب کرده اند . اما شما همچنان اصرار می کنید که این خبر درست بوده است .
حامد ایرانی گرامی در داخل کشور کسی عملا را عملن نمینویسد این اختراع بعضی دوستان فقط درین سایت است من جای دیگر ندیدم ولی تشدید بر افتاده و در ویرایش متون نمیگذارند تایپش هم سخت است و ندارد.نباید هرکی هرکی باشد باید یک نهاد قوانین نگارش ویرایش را تصویب کند در مورد کلمات جدا و پیوسته نیز وهمه تبعیت کنند وخودمختاری نگارشی نداریم .لاتین شدن خط پیشنهاد خارج نشینان است بخاطروضعیت خودشان وشاید لاتین زدگی شان ندیدم بجز اسمس های فینگیلیش که مردم به هم می دهند یا در چت روم ها کسی دنبال تغییر خط به لاتین باشد .شما براحتی از یک متخصص نصب ویندوز کمک بگیرید امکان زبان فارسی ویندوز را برایتان نصب میکند برچسب حروف فارسی هم بخرید بچسبانید .
اگر فرصت شد طریقه فارسی کردن ویندوز را برایتان مینویسم خود انجام دهید مایکروسافت سال هاست فارسی و کیبرد فارسی را فعال کرده بخاطر بخصوص افغانی ها نیازی به دانلود فایل هم ندارید در همان دیسک ویندوز هست.ویندوز 7 هم دارد فونت نستعلیق هم هست میتوانید با ویندوز خوشنویسی کنید براحتی.ازیک نصاب ویندوز کمک بگیرید برچسب حروف فارسی بخرید یا از ایران کیبرد فارسی سفارش بدهید بفرستند .برچسب نداشتید با مازیک cd بنویسید یا از کی برد مجازی فارسی ویندوز کمک بگیرید.در سایت پارس دیلی نیوز کیبرد فارسی هست برای پیام نوشتن درانجا تایپ کنید و کپی کنید دراین صفحه.شخصا از فینگلیش خوشم نمیاید و نمیتوانم بخوانم .هر وقت غرب به ما تکنولوژی داد و وحشیانه و vilian با ما برخورد نکرد شاید نیاز به تغییر خط لاتین پیدا کردیم غرب به ما چه داده که حالا بخواهیم خطمان را مثل انها کنیم قومی وحشی که 1000 سال پیش توی جنگل بودند و تا 500 سال پیش حمام نمیرفتند .غربی ها از نظر من وحشی های شمالی هستند وخطشان مال خودشان اول املای مسخره خودشان را درست کنند .خودمان خط داریم لازم شد از انها استفاده میکنیم.یک موی عرب حجاز زحمتکش به هزار اروپایی وحشی کودتا چی و جنگ و انقلاب ساز و سرمایه دزد ارزش دارد اروپایی ها وحشی هستند و بوده اند و خواهند بود .خط شان هم ناخواناست .زبا ن صنعت هم انگلیسی نیست انگلیس صنعتی ندارد زبان صنعت المانی است .کسی که اروپا میرود میتواند اروپایی شود ولی حق ندارد مردم وکشورش را اروپایی کند .میراث اروپا برای ما خمینی بود خمینی چکیده همه تمدن اروپا بود همه تکنولوزی اروپا بود بسمان است .بن لادن هم همه تمدن اروپا و امریکا بود .فقط مارا به حال خود بگذارید اروپا خوب است مبارک اروپا نشینان .ما خاورمیانه ای هستیم و هیچ چیز ار اروپا نمیخواهیم همان خمینی کافیست ماشین پزوی دودزا کافیست انرزی هسته ای کافیست.خواستی روح اروپایی را درک کنی فیلم human centipede 1,2 را ببین ساخت المان .
این درست است که دکتر موسوی به افشاگری می پردازد ولی ویدئو نشان میدهد که دمکراسی غربی شوخی بردار نیست. او در جمعی بدون اینکه اجازه داشته باشد شروع به سخن میکند و دیگران او را مزاحم برنامه میدانند و به راحتی و بدون تعارف و برای اینکه بیش از آن وقت دیگران را نگیرد و مزاحم نباشد به بیرون راهنمایی میشود.
که یکی از فرزندان منسوب به شاه مخلوع ایران است جدیدا با بیان .............
رضا پهلوی که یکی از فرزندان منسوب به شاه مخلوع ایران است جدیدا با بیان اظهاراتی سعی نمود تا هرگونه انتساب فرزندی به وی را پیشاپیش رد کند. او که از معدود افراد خانواده پهلوی هاست که فعلا ترجیح داده است تا با خودکشی نمیرد، نگرانی مردم ایران درباره دموکراسی را دستمایه جدیدترین اظهارات خود قرار داد. رضا ربع پهلوی در تازهترین اظهارات خود از مردم خواسته است ضمن رعایت بردباری و متانت، خیالشان از بابت موروثی شدن حکومت احتمالی‌اش پس از سرنگونی جمهوری اسلامی!راحت باشد؛ چرا که وی در آینده و طی یک عمل جراحی،خود را از بچه‌دار شدن محروم خواهد کرد. برخی آگاهان که به شدت خیالشان راحت شده بود این اظهار نظر رضا ربع پهلوی را بیشتر از آنکه برخاسته از نگرانی مردم ایران بدانند، ناشی از نگرانی او درباره سرنوشت فرزند احتمالی خود دانسته اند. این آگاهان که به شدت سعی می کردند خود را نسبت به راههای محروم کردن انسان از بچه دار شدن نا آگاه نشان دهند و از فرط راحت شدن خیالشان نفس عمیقی همراه با صداهای خاصی می کشیدند، گفتند: هر کس دیگری هم که جای این بنده خدا بود با نگاهی به سرنوشت، پدر بزرگ، پدر و حتی خودش به این نتیجه می رسید که بهتر است بچه دار نشود و یک موجود مفلوک دیگر به خاندان پهلوی اضافه نکند. این آگاهان که کم کم کنجکاویشان جلب شده بود ادامه دادند: طبیعی است که وقتی آدم می بیند چگونه پدرِ پدربزرگش و پدرش در آمده است ترجیح دهد که عمرا پدر نشود. رضا ربع پهلوی در تازهترین اظهارات خود از مردم خواسته است ضمن رعایت بردباری و متانت، خیالشان از بابت موروثی شدن حکومت احتمالی‌اش پس از سنگونی جمهوری اسلامی! راحت باشد؛ چرا که وی در آینده و طی یک عمل جراحی، خود را از بچه‌دار شدن محروم خواهد کرد. او در پاسخ به سوال یک شبکه تلویزیونی سلطنت طلب، بیان درباره تضمین موروثی نبودن حکومتش پس از تاجگذاری و به دست گرفتن قدرت در ایران گفت: من نگرانیهای هم وطنانم را از داشتن یک حکومت موروثی درک میکنم، هرچند تا زمانیکه محتوای نظام دموکراتیک باشد و به حق انتخاب مردم احترام گذاشته شود، شکل حکومت و موروثی بودن آن اهمیتی نخواهد داشت. وی در ادامه نیز برای اینکه خیال هموطنانش را از موروثی نبودن حکومتش راحت کند گفت: ولی برای ادای احترام به نگرانیهای هم وطنانم در آینده نزدیک عمل وازکتومی انجام خواهم داد و به خاطر ایران و ملت ایران، خود را از داشتن فرزند پسر محروم خواهم کرد! البته اظهارات خنده‌دار پسر شاه مخلوع به اینجا ختم نشده و او کارنامه پرباری در این زمینه دارد. مثلا چندی پیش، رضا پهلوی در برنامه «پارازیت» که از تلویزیون دولتی آمریکا پخش میشود، در پاسخ به سوالی مدعی شد: «پدرم در هنگام مرگ 62 میلیون دلارداشت و همان 62 میلیون دلار را از کشور خارج کرده و اسنادش نیز موجود است که چقدرش به من رسیده است.»http://balatarin.com/permlink/2012/7/5/3077842
«پدرم در هنگام مرگ 62 میلیون دلارداشت و همان 62 میلیون دلار را از کشور خارج کرده...............
پس از آنکه فرزند شاه مخلوع در یک برنامه تلویزیونی پخش شده از شبکه صدای آمریکا، از خروج 62 میلیون دلار توسط پدرش هنگام فرار از کشور خبر داد، مورد حملات شدید بسیاری ازطرفداران خود قرار گرفت. رضا پهلوی در برنامه «پارازیت» در پاسخ به سوالی مدعی شد: «پدرم در هنگام مرگ 62 میلیون دلارداشت و همان 62 میلیون دلار را از کشور خارج کرده و اسنادش نیز موجود است که چقدرش به من رسیده است[!]» این در حالی است که روزنامه فایننشال تایمز چندی پیش در گزارشی به مناسبت قیام‌های مردم کشورهای عربی علیه دیکتاتورها، میزان دارایی‌های خارج شده از سوی دیکتاتورهای فراری را بررسی کرده بود که بر اساس آن محمد رضا پهلوی به عنوان یکی از این دیکتاتورها، 35 میلیارد دلار دارایی را از ایران خارج کرده بود. با این حال اگرچه میزان مبلغ مورد اشاره از سوی رضا پهلوی کمتر از میزان مورد اشاره روزنامه فایننشال تایمز است اما اعتراف رسمی به خروج این مبلغ هنگفت در 30 سال قبل، حتی مورد اعتراض بسیاری از طرفداران وی قرار گرفته است. یکی از کاربران بالاترین در این راستا نوشته است:«رضا پهلوی گفت: ثروت پدر من هنگام خروج از کشور 62 میلیون دلار بود!! چنان با خضوع و خشوع گفت 62 که فکر کردم الان میگوید 62 هزار دلار و نه 62 میلیون دلار! این همه پول (نه غیررسمی!!) را از کجا آوردند؟»دستگاه سلطنت پهلوی در ایران سابقه و...
دستگاه سلطنت پهلوی در ایران سابقه و پایگاه طبقاتی و اجتماعی مشخصی دارد و جایگاه افرادی است که بندهای وابستگی آنان به بیگانگان به مراتب بیش از وابستگی به مردم و کشور است. هر گاه هم که بزنگاهی مثل ٢٨ مرداد پیش اید که در ان دستگاه پهلوی باید به انتخاب بین منافع و مطالبات ملت و یا زیاده خواهی استعمار بنشیند، مسلما انتخاب این دستگاه، منافع ملت نخواهد بود. آقای رضا پهلوی هم نمیتواند آنطور که شما خواسته اید، ٢٨ مرداد را محکوم کرده، نهضت ملی شدن نفت و پیشوای ان مرحوم دکتر محمد مصدق را مورد حمایت قرار دهد. هر چه باشد، سلطنت طلبان و حامیان ایشان دنبالچه های همان دزدهایی هستند که به مدت ٥٠ سال از قبل وابستگی به قدرتهای خارجی زندگی کرده اند، در وابستگی و خیانت به ملت تشکیل نطفه داده اند و پوست و گوشتشان از وابستگی به انگلستان و آمریکا درست شده. محکومیت مصدق یعنی راندن همین دزدان و آدمکشان و خائنین از سلک حامیان ایشان. دستگاه دربار و سلطنت در واقع سخنگو و مدافع منافع کسانی است که بیاد گذشته های خود بدنبال بازگشت بقدرت و از سرگیری غارت و دزدی هستند. دردشان هم از انقلاب بخاطر آنستکه انقلاب دست آنها را از غارت و دزدی کوتاه کرد. به عبارتی دیگر مخالفتشان با آخوندها، مخالفتی است بر سر تقسیم مقام و قدرت و پول. اساسا در تمام طول تاریخ، جنگ شیخ و شاه، چه در ایران، چه در اروپا و چه هرجای دیگر، جز بر سر گرفتن سهم بیشتر از دوشیدن مردم نبوده است. اما راجع به پادشاهی آقای پهلوی. دوست عزیز خیلی ببخشید ولی این دیگر توهین به شعور مردم ایران است که بگویند که آقای رضا پهلوی بدنبال تاج و تخت نیست! آقای رضا پهلوی با خوردن قسم تاجگذاری، رسما وظیفه برپایی دربار و دستگاه پهلوی را به دوش گرفت. بنابر این به مادر محترم ایشان خرده نگیرید! مطابق قسمی که ایشان خورده اند و هنوز هم پس نگرفته اند، ایشان به واقع "رضا شاه دوم" هستند. مشکل ما و شما و بسیاری از دوستان اینست که برای حل مسائل ایران دست به دامن آنهایی میشوید که قبلا امتحان خود را پس داده اند. یا بدنبال اصلاح طلبان ولایی میفتیم و برای آدمکشان خط امامی دهه ٦٠ هورا میکشیم، یا بدنبال خائنین، چاقوکشان و چماقداران آریامهری میفتیم و از آنها انتظار معجزه داریم.پیشنهاد میکنم که وقت خودمان را تلف نکنیم که آزموده را آزمودن خطاست! نه به شاه و شیخ. زنده باد ایرانی آزاد و دموکراتیک.روحانی ارشد مصر به احمدی نژاد گفت در امور خليج فارس دخالت نکن
خبرگزاری فرانسه گزارش داد: شيخ الازهر؛ روحانی ارشد مصر به احمدی نژاد گفت در امور خليج فارس دخالت نکن. در يک رسوايی خوارکننده ديگر برای رژيم آخوندی در سفر احمدی نژاد به مصر؛ خبرگزاری فرانسه از مفتضح شدن رژيم ايران در سفر احمدی نژاد به مصر خبر داد و گفت: روحانی ارشد مصر روز سه شنبه در ديدار با محمود احمدی نژاد، گفت که در امور بحرين يا خليج فارس دخالت نکند و به حقوق اقليت کشور خودش احترام بگذارد. علاوه براين؛ طيب، امام الازهر، دانشگاه برجسته مسلمانان در مصر طی بيانيه يی آنچه را به عنوان ”نفوذ شيعی در سرزمينهای سنی ”توصيف می کرد؛ محکوم نمود.
http://mojahedin.org
افتضاح در کنفرانس مطبوعاتی احمدی نژاد در قاهره..................
در حاليکه احمدی نژاد غروب امروز سه شنبه پس از ديدار از دانشگاه الازهر در کنفرانس مطبوعاتی در قاهره از تأييد مواضع رژيم ايران توسط شيخ الازهر دم می زد، اعلام شد که الازهر طی بيانيه يی اعلام کرده است که شيخ الازهر از احمدی نژاد خواسته است که رژيم ايران از ادامه خونريزی در سوريه و دخالت در امور کشورهای خليج فارس خودداری کند و به دولت بحرين احترام بگذارد.در بيانيه الازهر آمده است که شيخ الازهر به احمدی نژاد تأکيد کرد با دخالت شيعی در کشورهای اهل تسنن به کلی مخالف است و آن را رد می کند.
در اثنای کنفرانس مطبوعاتی هنگامی که نماينده الازهر مشغول بيان تصريحات شيخ الازهر در ديدار بود احمدی نژاد در برابر دوربين ها از طريق همراهانش شروع به فشار آوردن به نماينده الازهر کرد تا از بيان آنچه شيخ الازهر در ملاقات به او گفته خودداری کند.
به اين ترتيب نمايش دروغگوی و رياکاری رئيس جمهور رژيم آخوندی در برابر دوربين ها به يک افتضاح تبديل شد.
http://mojahedin.org
جناب آراز سلیمانی گرامی/ این بار دوم است که شما با گذاشتن یوتوب در سایت مشکل دارید . لطفا لینک زیر که خیلی ساده بیان شده است ؛ توجه کنید .
http://vimeo.com/48142407#at=0
درود بر دلاوری های آقای کاظم موسوی اردبیلی که با صداقت و شجاعت تمام دست به آکسیون واقعا پر شور در این مرحله تاریخی بسیار حساس در دوران جوشش مبارزاتی مردم ایران زد. من فقط از این در تعجبم که چطور آقای موسوی پر جرات و دلیر و پاک باخته با شخصی نابکار که خود را شاعر و نویسنده مقیم برلین می نامد و چندی پیش به آقای موسوی تهمت همکاری با رژیم اسلامی را زد ، اما دکتر موسوی همچنان رابطه ودوستی نزدیک با آن شاعر دورغین را ادامه می دهد؟
فکر میکنی با لباس فراگ وکلاه سلیندرمتمدن میشی وقتی توخلوتت یاحسین میگی و غذای نذری میخوری ومامانتو تعطیلات مشهد میبری پابوس امام رضای محبوب رضاشاه اول خوبه حتما دوباره شاه بازی رو شروع میکنید و سید حسین نصر رو میارید معلم فرهنگ... شهبانو بشه وافراد لاییکو شناسایی کنه لیستشو بده ثابتی برا شکنجه و اعدام بازم میخواید اصلاحات ارضی کنیدوخرید و فروش زمین یاد کشاورزا بدید وراهی شهرا بکنیدشون تا ساواکی وارتشی ورقاص کاباره بشن باز میخواید ایرانی هارو به زور اریایی کنید ونفت مفت به اریایی های اروپا و امریکابدید نه رضا پهلوی هم یه شهروند ساده است همونطور که خودش میگه ولی یه مشت ادم عقده حقارتی که همیشه دنبال چکمه برای لیسیدن میگردن میخوان ازش شاه بسازن مشکل شما اینه که ذاتا بت پرستید وبجای دوستی با طبیعت و خلق وتمدن بومی
فلات دنبال پرستش انسان بجای خدا هستید.ودنبال خدا روی زمین میگردید خدایی که وقتی هوا پسه به اغوش اریایی های ماورای ابها پناه ببره .شما اریایی ها فقط 5میلیون نفرید و سرور همه مردم ایران نیستید باید مثل بقیه تو تعاونی های صنعتی و کشاورزی کار کنید وزحمت بکشید و حقوق زحمت کشی دریافت کنید نه حقوق شاه پرستی یا شیعه پرستی .داس و چکش وکولیس نیاز داری برای ساخت میهن نه کلاه سیلندر وفراگ دستات وقتی پینه بست بیا از میهن پرستی صحبت کنیم .و تقاضانامه را به دربان و پیشخدمت مخصوص شاه، شکرخور مشهور و همیشگی جناب آقای محسن کردی تحویل دهید و گرفتن رسید یادتان نرود.
رضا پهلوی آلترناتيو دموکراتيک ايران را نمايندگی نمی کند
http://www.ghandchi.com/741-reza-pahlavi-not-democratic-alternative.htm
این خط و نشان ها چی هست پدر جان؟ فعالین سیاسی ده سال پیش شکر فراوان خوردند دلیل ندارد که رضاپهلوی لبیک بگوید؟ ان فعالین سیاسی خودشان بروند کناره گیری کنند. رضاپهلوی که زوری نمیخواد شاه بشه. میخواد با رفراندوم بیاد روی کار و دلیلی هم نداره که هرکس از هر گوشه ای یک درخواستی کرد مثل جنابعالی که از محضر اعلیحضرت ما تقاضای هرچهار سال یکبار رفراندوم را دارید او هم بپذیره. شما پس از اینکه ایشالله ایشون رضاشاه دوم شدن با تقاضانامه تون تشیف بیارین کاخ سعدآباد یخورده تو صف درخواست دهندگان معطل میشین تا باجه باز بشه درخواستتون رو بدید و ضمنا یک پاکت تمبرخورده هم با تقاضانامه باشه که پاسخ تون توسط یکی از کارمندان نوشته و براتون ارسال بشه. البته... لباس فراگ و کلاه سیلندری فراموش نشه.
آیا این لاریجانی ها هم ترک و آذری هستند ؟ جون قدری لحجه دارند . ---------- مرسی
حامد ایرانی گرامی اگر خط فارسی اختراع کردید خوب است این کلمه دختر را همینگونه دخطر بنویسید چون خیلی واقعی تر است مخصوصا درایران چون خیلی پدیده خطر ناکی است. عشق را هم اشک بنویسید.ازدواج هم اختلال -انقلاب هم ان قلاب- مرز را مرگ -مرد را مرگ- زن را زر -کار را عار-کشاورزی را کشورداری-دامداری را رهبری-سلطنت را ولایت- شهر را ولایت-عراق را ایران-ایران را نینوا- اسلاو را اریا-سیاست را خباثت-تهران را تورکان-اصفهان را اورشلیم- قم را شق-کارمند را عار مند- رعیت را شهروند-روستا را ویران-اتو موبیل را دودوسبیل-اخوند را اگوند-امامزاده را روستازاده- حسین را کورش- ابولفضل را رستم-قبر را حجله-سفر را خطر- تجاوزرا هماغوشی-...
جناب ذاکری شما به گفته خودتان تا دیروز یکی از مهرهای وزرات اطلاعات برای شناساسیی و دستگیری مخالفین فعالیت می کردید و امروز اما با سرویس های جاسوسی غرب کار می کنید . کار جنابعالی تا بدان حد رسیده است که تکذیب خبر انفجار توسط رادیو فردا و رویتر را نه تنها نادرست می دانید بلکه این 2 بنگاه خبری غرب را وابسته به جمهوری اسلامی می نامید ، من یکی دارم مشکوک می شوم که نکند .... برای نفوذ در سازمانهای اطلاعاتی غرب برنامه گمراه سازی دارید . آخه 240 کارشناس اتمی در اثر انفجار در اعماق زمین مدفون شوند و آن وقت اخبارش در هیج کجا پخش نشود !!! سازمان های اطلاعاتی اسرائیل گزارش دروغین شما را افشا کرده اند . نان تان بد جوری اجر شد و حالا آنقدر .....شده اید که به ایران گلوبال بند کرده اند و به آن اتهام می زنید . برو آقا .....
حامد ایرانی گرامی از آقای توکلی گرامی مدیر زحمتکش سایت بخواهید یک فراخوان بدهند که بزرگان قوم زبان و خط شناس یک دستور نگارش و ویرایش جدید انتشار دهند از طرف ایرانیان در تبعید حالاکه دستور فرهنگستان رزیم ناکاراست همه فارسی شناسان حرفه ای بیایند با هم ایین نامه بدهند و منتشر کنند ما وهمه نویسندگان پایبندش خواهیم بود اینکه دیگرانتظار تغییر رزیم نمیخواهد بعد در داخل هم رایج میشود زحمت اعلان فراخوان را بدهید همه بزرگان قوم جمع شوند ایین نامه خط و نگارش روزامد فارسی بنویسند تا بزور مجبور به فینگلیش نویسی نشده ایم اسمس و چت فینگلیش غالبمان کردند حالاباید متونمان هم فینگلییش بنویسیم .متنش که منتشر شد به همه افراد و گروه های شهری می دهیم انگونه بنویسند.
جناب ایرانی شما فکر میکنید که تا سی سال دیگر همه مردم و همه داشن آموزدان و دانشجویان همه چیز را با کامپیوتر خواهند نوشت؟ فکر میکنید که در ایران هم اینطور خواهد شد؟ فکر میکنید که ما باید 30 سال دیگر صبر کنیم تا یک دولت دمکراتیک سر کار بیاید و اگر کار و مشغله دیگری نداشت بیاید و در فرهنگستان سرمایه گذاری کند و در برنامه ریزیهایی که بخواهد کار ما را راحت کند؟ خوب اولا ما در زبان ترکی یک مثلی داریم که میگوید: اؤلمه ائششیم یاز گلر آرپا بیتر. معدل فارسی آنرا حتما میدانید: بزک نمیر هار میاد کمپوزه و خیار میاد. جناب ایرانی اگر دلمان را به این آرزوها خوش کنیم که باید تا ابد صبر کنیم. دوما نوشته اید که یادگرفتن 46 صفحه پیزی نیست. من هم این جزوه را خوانده ام. حتا خود اعضای فرهنگستان هم در طول بیشتر از 14 سال نتوانسته اند آنرا یاد بگیرند و مطابق آن بنویسند. به نوشته های فرهنگستان نگاه کنید.
واقعا زشته ادم مثل اقای امینی ترکم باشه ولی تلاش های ترک های ایران برای مبارزه با حکومت ایلی قاجار رو بخوادفراموش کنه چطور میشه ملی گرا و سوسیالیست و شهریگر بود ولی شخصیت های بزرگی مثل حیدر خان عمو اوغلی ستارخان باقر خان علی موسیو تقی رفعت شیخ محمد خیابانی پیشه وری عباس اقا صراف اذربایجانی و... رو فراموش کرد مبارزات مردم ترک وغیر ترک اذربایجان رو با استبداد حکومت ایلی قاجار و سختی هایی رو که درزمان محاصره تبریز متحمل شدند فراموش کرد یادش بخیر استاد عظیم رهین استاد دانشگاه علامه وقتی از محاصره تبریز وگرسنگی وغرورمردم وروحیه مقاومتشون جلوی حکومت مرکزی تهران در کلاس صحبت میکرد اشک به چشماش میومد طوری که ادم خودشو تو تبریز احساس میکرد و ماهم بغضمون میگرفت همونطور که الانم وقتی به حکومت شهید دموکرات فرقه سی و توحش حکومت مرکز
به اون فکر میکنیم و مظلومیت مردم طرفدارش باز بغضمون میگیره چطور میشه ادعای شهریگری کرد و تلاش های یکصد و پنجاه ساله مردم ترک و غیر ترک اذربایجان رو ورزمندگان پیشگامشون رو و معلمای بزرگ شهریگری رو فراموش کرد اگر من وخیلی از فارس زبونای ایالات تحت ستم چیزی بلدیم خیلی هاش نتیجه اموز شهای معلمان بزرگ شهریگری ما از اذربایجانه چطور میشه صابر و معجز شبستری میرزا فتحعلی اخوندزاده روفراموش کرد خیلی بی انصافیه ادم استاداشو فراموش کنه چون ترک بودن وتهران نشین نبودن چطور میشه صمد و ساعدی و خویی و کسروی رو فراموش کرد چطور میشه بچه های ترک مجاهد و فدایی رو فراموش کرد ارانی رو فراموش کرد شهریگری توی ایران بدون این عزیزان اسطوره های ترک چیزی برای عرضه نداره قاجار ها هم ترک بودن ترکای مهاجر از اناطولی ولی چون خیانت و اشتباه کردن و غیر شهری بودن تبریز تودهنی بزرگی بشون زد و تومارشون رو بهم پیچید و ابروی شهریگری ترک رو حفظ کرد نقش ترک های شهریگر در فروپاشی قاجار رو هیچ وقت نمیشه انکار کرد ترکای شهریگر ایران با انهدام قاجار ثابت کردند نژاد پرست نیستند وشهریگری براشون مهم تره و با بیرحمی حکومت ایلی قاجار رو لگد مال کردن و افتخارش همیشه براشون موند.قوم های دیگه هم تلاش هایی کردند ولی رهبراشون اصالت و صداقت کسانی مثل ستارخان و باقر خان رو نداشتند .من بابت شهریگری که از مردم ترک وغیر ترک اذربایجان اموختم وفرهنگی که سعی میکنم داشته باشم همیشه ممنونشون هستم وبرای مبارزه برای احقاق حقوق فرهنگی و شهریشون کنارشون خواهم بود.اونها صاحب مناطق زادگاه شون و منابعش هستن وباید مدیریت و مالکیت داشته باشن وزبان و فرهنگ شهری ترکی باید تدریس بشه و بازتولید بشه و زنده بمونه . مالکیت ومدیریت ایالتی بحث بردار نیست کسی که ردش کنه مزدور امپریالیست هاست .هیچی نیست نه ایرانیه نه خاورمیانه ای.رفراندوم سال پنجاه و هفت بنظر شما دموکراتیک بود؟ آیا خود شما خواهان تکرار چنان دلقک بازی پوچی بنام دموکراسی هستید یا منظور شما از انتخابات آزاد یک انتخابات بر اساس موازین دموکراتیک با قرار دادن شرایط مساوی شرکت برای همه و زمان کافی برای معرفی هرآنچه که به رای گذاشته میشود است؟ فرضی غلط میگذارید و نتیجه گیری های دلخواسته میگیرید. مشکل بیشتر روشنفکران ما چه چپ و چه راست این است که فقط تا آنجایی دموکرات هستند که بدانند نتیجه اش به نفع خودشان تمام میشود. شما اگر در شرایط مساوی و زمان کافی نتوانستید با رضا پهلوی یا مسعود رجوی یا علی خامنه ای رقابت کنید و آنها پیروز شدند آنوقت آن نشان ..... ناتوانی شماست و سطح شعور مردم است. شما هم باید اگر براستی دموکرات هستید آن را بپذیرید.
اقای ایرانی نقش روشنفکران در جامعه خیلی مفید بوده است ...شما نقش روشنفکران را در عصر روشنگری نمیتوانید نامفید بدانید ..مهم این است که بدانیم چه میخواهیم ..به اعتقاد من مردم تا حدود زیادی دنباله رو روشنفکران جامعه هستند و به ان سمت و سو میروند...عصر روشنگری در تاریخ فلسفهٔ اروپا، (Age of Enlightenment) نمونه واصطلاحی است که برای سدهٔ هجدهم میلادی و یا دورهٔ طولانی‌تر یعنی عصر خردگرایی در سده هفده به‌کار میرود.فلسفه روشنگری فلسفه قرن هجدهم را شامل میشود. دیدرو، ولتر، روسو، مونتسکیو،کانت و ساد از فیلسوفان عصر روشنگری‌اند.
روشنگری اشاره به حرکت تاریخی روشنفکریِ است که مدافع عقل به عنوان مبنای سیستم زیبایی‌شناسی معتبر، اخلاق، حکومت و منطق بوده و به فیلسوفان اجازه میدهد که حقیقت قابل مشاهده را در جهان بدست آورند.پس با این رویکرد ما هم میتوانیم بر اساس منطق و حاکمیت ملی اتحادنماییم .
جناب حامد
کسی که نتواند در کلاس سال اول واژه دختر را یاد بگیرد... تنها و تنها بایست گفت مغزش عیب دارد. یعنی مغزش در حد طرفداران پورپیرار است. آیا تابحال شما دیدید کسی دختر را دخطر بنویسید؟ البته اگر اینطور باشد صد در صد تنها طرفدار پورپیرار/زهتابی است. یا کسی که ادعا کند کتیبه بیستون جعلی است! در ضمن زبان پارسی به تو چه؟ برو همان زبان ترکی خودت را در یک سایت پان ترکی/پورپیراری بنویس. اگر جوانان چینی میتوانند 5000 حروف را یاد بگیرند، جوانان ایرانی هم میتوانند "است" و "دختر" را درست بنویسند و یادبگیریند. اگر یکبار اشتباه کردند دفعه دوم نمیکنند. بروید عقده قومی خود را جای دیگر بریزید! ما که در درست نویسی لغات پارسی مشکلی نداریم و اگر هم چیزی را ندانیم، میرویم به سراغ لغتنامه دهخدا. اما شما که بهتان فرق "دختر" و "دخطر" را یاد ندادند، خوب بهتر است اصلاً پارسی ننویسید.
جناب دانا ! شما با این فیلم و ویدیو و نوشته هایتان در این سایت آنرا خرابتر از آنچه هست کرده اید . غالب عنوان فیلم و ویدیو و نوشته های شما با محتوا نمی خورد و فقط یک لاف و بلوف است و وقت کاربران را میگیرد و روح مخالفین سلطنت را آزار میدهد . سواد غالب اپوزیسیون و مراجعین این سایت از شما و سلیقه تان بالاتر است و نیازی به اینگونه کارهای کودکانه و احساساتی شما نیست . شما شاهدوستان صدها سایت و تلویزیون دارید بهتر است اینگونه کارهای کیفیت پایین خود را در آنجا بنمایش بگذارید . من تاکنون چند کامنت زیر کارهای شما گذاشته ام ولی سانسور شدند .آخر در کدام فیلم شما عکس و شعار ضد آخوندی دیده میشه ؟ یک نفر سوار ماشین در کوچه و خیابان خلوت با هندی اش از در و دیوار عکس لرزان میگیرد و شما آنرا با عنونهای اغراق آمیز اینجا قرار میدهید . شاید میخواهید وجدان خود را آرام کنید که اهل فعالیت هستید یا نزد دوستانتان..
جناب داکری، فقط یک کامنت شما حذف شده است. کامنتی که در آن به یک نفر توهین آشکار کرده بودید و بقیه کامنتهای شما با وجود تبلیغ شدید علیه سایت ما و توهین به ما، همگی منتشر شده اند.
اعتراض احمدی نژاد به دستگيری مرتضوی
پاسدار احمدی نژاد گفت: دستگيری سعيد مرتضوی توسط قوه قضاييه کاری بسيار زشت است. قوه قضاييه يک سازمان ويژه خانوادگی نيست. کس ديگری تخلف کرده، ديگری دستگير می شود. من بعد از برگشت از سفر مصر اين مسأله را دنبال می کنم.
در واقع اگر سلطنت پهلوي در داخل کشور در بهمن 57 سقوط کرد، در آمريکا با پشتيباني گروه بندي هاي......
در واقع اگر سلطنت پهلوي در داخل کشور در بهمن 57 سقوط کرد، در آمريکا با پشتيباني گروه بندي هاي معين صاحب نفوذ، سلطنت پهلوي نه تنها زنده نگاهداشته شد بلکه به مردم آمريکا القاء شد که آلترناتيو ايران يا سلطنت است يا که جمهوري اسلامي. در بسياري از مؤسسات حقوق بشري و خبري در آمريکا که در آنها سلطنت طلبان قدرت را بخاطر روابط گذشته شان با همکاران آمريکائي سابق رژيم پهلوي در دست دارند، تا توانستند نظير دوران شاه براي مخالفين سلطنت مانع ايجاد کردند. اگر هم به غير سلطنت طلبان اجازه کاري داده ميشد تا وقتي بود که براي سلطنت طلبان بي خطر باشند، وگرنه براي افراد مستقل فعال در خبررساني و کمک به حقوق بشر مردم ايران، در آن مؤسسات، پاپوش درست ميکردند.اگر در ايران جمهوري اسلامي بيمه خانوده يک خبرنگار منتقد قطع ميشود، در آمريکا نيز در مؤسساتي که سلطنت طلبان ايران قدر قدرت هستند وضع چندان متفاوت نيست. سلطنت طلبان نيز نظير کمونيست ها وقتي در اپوزيسيون هستند مرتب از دموکراسي دم ميزنند ولي همانقدر که در مؤسسات آمريکائي در قدرت قرار گرفتند باز هم نظير دوراني که در رژيم شاه در قدرت بودند، تبعيض آميز رفتارميکنند، چون ايدئولوژي سلطنت بر تبعيض مبتني است . کمونيست ها نيز هنگام اپوزيسيون بودن با پرچم دموکراسي فعاليت ميکنند ولي وقتي در قدرت هستند مثلاً وقتي به هدفشان که حکومت بسته کمونيستي است ميرسند يعني حکومتي که هيچ قرابتي با دموکراسي و جامعه باز ندارد،همه گونه تبعيض که از خود ايدئولوژي آنها ناشي ميشود را روا ميدارند
سام قندچي
آقای يحيايی ضمن تشکر از اطلاع رسانی از جلسه و حرفهای امينی ميخواستم خدمت تان عرض کنم که درست است که در نود سال اخير دو سيستم شاه - خمينی روی کار بوده ولی در عرض اين نود سال نماينده های تمامی احزاب و تفکرات در ايران دولت تشکيل داده و آزمايش داده اند از عين الدوله بگير تا قوام از مصدق و زاهدی تا اعلم از هويدا بگير تا آموزگار و کلی ارتشی تا زمان خمينی بعد از بازرگان بگير تا بنی صدر از رجائی بگير تا رفسنجانی ازموسوی بگير تا حاتمی و در نهايت احمدی نژاد . يعنی اينکه با يک چشم انداز کوتاه ميشود نتيجه گرفت که در مکانی که بنام ايران ناميده ميشود امکان حيات و زندگی بجز فارسها برای ديگران نيست و هر چه زمان به پيش ميرود اين حقيقت بيشتر و بيشتر بارز ميشود . در ايران بايد فارس شد ، غير فارس نه تاريخ دارد نه زبان نه فرهنگ نه هنر و ادبيات . اگر گفته مرا قبول نداريد به کتابهای درسی در نود سال اخير مراجعه کنيد .
کنيد .ويدو نيست، خالي است
آقای آیدین نوشته اید "براي من حقوق فرد در مناسبات دنياي مدرن اهميت دارد " ! در آن حقوق فردی شما ، آزاد بودن و نبودن زبان مادری یک فرد ! آیا جایی دارد یا نه !!
وقتی می گویید " براي من تنها انسان و حقوق شهروندي و اجتماعي‌اش مقبول است " آیا آزادی ادبیات ، تاریخ ، موسیقی و کلا هویت یک انسان جزو حقوق شهروندی و اجتماعي‌اش حساب می شود یا نه !
یعنی یک ملت که زبان مادریش ممنوع است ! آیا به نظر شما می تواند احساس آزادی بکند !
دوست عزیز ما هم با پان ایرانیستها سالها زندگی کردیم ! آنها را کوته فکرترین و نادان ترین مردمان دنیا دیده ایم ! که حتی اگر در مرکز اروپا و در آزادترین کشور دنیا هم زندگی کنند همانند مردمان هزار سال پیش دچار جمود مغزی هستند و در توهمات 2500 ساله خودشان سیر می کنند !
جناب "مسؤل کامنتهای "
بله یک کامنت من در یک بحث دیگر در نقد جناب ائیلار و عملکرد مدیریت ایشان سانسور شد. به هرحال مهم نیست زیرا من قصد وقت تلف کردن بیشتر ندارم.
مسئولین محترم ایرانگلوبال نیز نقد من را در مورد عملکرد جناب ائیلیار حذف کردند. در هر حال، من بخاطر جناب اژدر یک پاسخ دیگر اینجا خواهم داد. امیدوارم این حذف نشود! (هیچ فحش و توهین و تهمت و غیره در کار نیست) (ادامه را بنگرید)
جناب اژدر: **تکلیف کسانی که در رایانه نمی نویسند چیست؟ دانش آموزان و دانشجویان در کلاس درس چه باید بکنند؟ اگر کسی بخواهد نامه ای با دست بنویسد چه امکانی برای درست نویسی دارد؟ **اگر نسبت به بیست سال پیش نگاه کنیم، تقریباً اکثریت مطلق متون روزانه مردمان کشورهای پیشرفته با کامپیتور نوشته میشود. این روند دیگر تا سی سال دیگر چنان فراگیر میشود که فکر نکنم کسی با خط بنویسد (از این لحاظ نیز برای آینده هنر خوشنویسی نگرانم).
دوم آنهایی که کامپیتور ندارند نیز میتوانند جزوه فرهنگستان را بخوانند و عمل کنند. بخدا 46 صفحه چیز سختی نیست. مغز انسان وسعت دارد. در هر حال، با ادامه روند فراگیر شدن نوشتن از طریق رایانه برای عموم مردم جهان، این مسئله مهمی نیست. الان هم در بسیاری از مدارس غرب دانشجویان را با رایانه یا آی-پد یا چیز شبیه آن از کلاس اول آشنا میسازند و کم و بیش بیشتر دانش آموزان دارند با کامپیتور مینویسند. 15 سال دیگر من تعجب خواهم کرد که در جایی در جهان، کودکها را بدون رایانه درس بدهند.
جناب اژدر:**"من برای آزمایش، بخشی از متنی را که شما نوشته بودید، تغییر دادم و اشتباهاتی املایی و دستوری در آن وارد کردم. نتیجه بسیار ناامید کننده بود. "**
برنامه که من اوردم ربطی به دستور زبان ندارد. و همچنین بحث ما خط است و نه دستور زبان به طور کلی. دستور زبان با خط چندان ربط ندارد و همان اشتباهات دستور زبان بنده در خط لاتین نیز تکرار میشود. خود برنامه نیز گفته است:
"در نسخههٔ کنونی توانایی یافتن غلط‌های املایی وجود ندارد اما در آینده این امکان را نیز به ویراسباز افزوده خواهد شد."*
پس ویراستاز برای نیمه فاصله و نوشتن لغت است و نه برای تحصیح دستور زبان.
**"کنند، بر پایه دستور خط فارسی فرهنگستان و یا دستور خط فارسی نشر دانشگاهی، بر پایه داده های دکتر پرویز ناتل خانلری و یا دکتر حسن انوری؟"***
بلاخره باید یکیشان انتخاب گردد. اما در یک برنامه خوب رایانه میتوان هرچهارتا را وارد کرد و بر طبق آن نوشت. شاید گام اول همین است که یکیشان را انتخاب کرد و سپس آن را جزو برنامه (مختلف) رایانه کرد.
"اشکال این برنامه ها که شرکتهای عظیمی مانند مایکروزوفت در آن سرمایه گذاری کرده اند، زمانی آغاز می شود که با خطوطی مانند عربی و فارسی و عبری و ژاپنی و چینی و این قبیل خط ها مواجه می شود. ملاحظه می کنید که ما هنوز در این زمینه حدود 20 سالی عقبیم. "
این بیست سال عقب ماندن بخاطر دولت ناکارآمد است که ایران را جهان سومی کرده است و همچنین بخاطر اینست که فناوری مربوطه مایکروسافت و دنیا اول به خط لاتین شده است. اما راستش تنها اگر دولت سرمایه برای یک برنامه خوب رایانه صرف کند، در عرض دوسال تمامی مشکلات ریزی که شما به آن اشاره کردید حل میشود. این خیلی بهتر است که خط پارسی را به خط لاتین عوض کنیم که صدها آسیب فرهنگی دارند. در آینده هم شاید چینیها زبانشان حرف اول بزند و دستگاهای باشد که ده سال طول کشد تا از چینی به لاتین تبدیل شوند. آن زمان آیا ما خطمان را چینی خواهیم کرد؟ در ضمن فرقی نمیکند که من بنویسم "متنها" یا "متنها" یا "متن ها" یا "متن-ها".. طرف مقابل مفهوم را دریافت میکند و این مهم است. در مورد "است" و "اسط" و "عسط"..این هم مربوط به سواد شخص میشود. اما انسانی که مغزش متوسط تا حتی سطح پایین باشد، پس از یک دوبار اشتباه، "است" را میفهمد. الان هم چنانکه گفتم، در انگلیسی حرف "شین" را حداقل شانزده گونه مینویسند اما هیچکس پی اصلاح خط انگلیسی نیست. انگلیسی هم زبان اول جهان است. امروز علم هم به این زبان است. پس علمی بودن ربطی به این حرف ندارد زیرا ژاپن از تمامی کشورهای باخط سریلیک و تقریبا از تمامی کشورهای با خط لاتین جلوتر است. ادامه نمیدهم. یاحق.
کپی خوبی از سایت های رژیم برداشتید و بعنوان نظر درج نمودید خوبه تمام نظرات من را که سانسور میکنند ححتما شما مال باشگاه خبرنگاران و همسو با ایران گول بالید ..احسنت
مطمئن باشید به تمام منحرفین و مغرضین در خصوص این خبر اعتراض رسمی و جعل و تعریف خبر را کرده ایم حتی رویترز و رادیو فردا که تکلیفش روشن است یک رادیوی فرماشی و چاکر و مرید و عذیضه ای از خودش ندارد
سانسور کردن و یکطرف به قاضی رفتن و زرنگ بازی جناب توکلی جوابش چیزی دیگر است که باید هویت شکافی گردد که خواهد گردید و خودش را زده به کوچه علی چپ .جنابان هیچ منبع رسمی در ایران و در خارج از ایران این خبر را رسما مردود نکرده و تمام این گفتار شما بر اساس اما و اگرها و تیترهای خلاف واقع است که در متن خبر میخوانید که حتی کاخ سفید اعلان نمود مطلع نیستیم اما به واقعیت خبر شک داریم و همچنین آژانس که خبرگزاری رویترز با دیکته کاخ سفید و اربابانش خبر را بدروغ تعریف کرد که نماینده آژانس آن گرفتار را مردود کرد
من حرفم شما ها در ایران گول بال هستید که کارتان شده تعریف و تمجید و بریدن و سانسور کردن
بنده بسیار زیبا تر از مدیران و نویسندگان این سایت میتوانم روشی را در پیش بگیرم که حقیقت پشت پرده افکار و عملکرد این سایت بیرون بیاید و هویدا شود
من میگویم تبلیغ یک شیادی را بنام خبرنگار آمریکا سایت ایران گول بال کرده و همین اراجیف را سایت وزارت اطلاعات در ایران پیگیری کرده آنموق داستان تحویل میدهید
این را بخوانید در خصوص یک دیوانه که ایران گول بال با موریت بزرگش کرد و سایت وزارت اطلاعات در درون ایران مردم را سعی در فریب نمود.
http://www.persian.se/article729.html
این آخرین گفتار اینچنینی بود تا یک تشریح کامل ایران گول بال
لااقل این خبرها را بر میدارید منابعش را هم بنویسید که مردم بدانند
این خبرتان را هم که بازتاب و فوائد صادقی داه نه ؟؟؟
به نظر می رسد از پایه های اصرار احمدی نژاد در تثبیت مرتضوی بر سازمان تامین اجتماعی ،بستن این قرارداد و مبلغ هنگفت آن بود در پروسه ی تامین کسری بودجه و نیازهای مالی -اقتصادی دولت تا پایان دوره دهم ریاست جمهوری.و مخالفت تیم خامنه ای نیز ،در راکد گذاتن و عقیم کردن این معامله درامدزا احمدی نژاد
«فرزند امام»
در روز ۱۳ دیماه ۱۳۵۸, «جامعه روحانیت مبارز» تهران ابوالحسن بنی صدر را به عنوان کاندیدای خود برای اِحراز مقام ریاست جمهوری اعلام کرد. در جریان فعالیتهای انتخاباتی کاندیداها, سپاه پاسداران برای انتخاب او تبلیغ می کرد. پاسدار همدانی, سرکرده سپاه تهران, در مصاحبه با روزنامه «خبر», در تاریخ ۱۳مهر۸۹, در این باره گفت: «سپاه پاسداران برای روی کارآوردن اولین رئیس جمهور یعنی بنی صدر فعالیت کرده است. برای ایشان هم تبلیغ کردیم. سپاه همدان واقعاً کاندیدایش آقای بنی صدر بود».خمینی در آذرماه ۱۳۵۹ در دیدار با استانداران سراسر کشور در باره او گفته بود: «جناب آقای بنی صدر را همین مردم کوچه و بازار از پاریس آوردند اینجا و رئیس جمهور کردند، برای این که مردی مسلمان است، مؤمن است، خدمتگزار است». حال آن که «مردم کوچه و بازار» شناختی از بنی صدر نداشتند و خود او بود که بنی صدر را از پاریس به ایران آورد و زیر بالش را گرفت و بر مسند ریاست جمهوری نشاندبنی صدر, به حق, از این «مراحم امامانه» حق شناسی داشت و برای تثبیت نظام ولایت از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. می نویسد: «من خود از نویسندگان اصل ۱۱۰ ولایت‌فقیه بودم، از ۷نفری که این اصل را نوشته‌اند یکی خود من بودم» («انقلاب اسلامی», شماره ۲۶دی۵۸). او با خمینی رابطه مرید و مرادی داشت. می گوید: «...تبلیغ می کنند که نخستین رئیس جمهوری "جمهوری اسلامی ایران" با بنیانگذار این جمهوری مخالف است... آنها که این تبلیغات را می کنند راه معاویه را می روند و من به آنها می گویم ... در دل من که خود را فرزند امام می دانم, جز عشق و صمیمیت به امام نیست و در فکر من هیچ نمی گذرد جز این که خواست او به اجرا درآید...» (از سخنان بنی صدر در روز ۱۷شهریور ۱۳۵۹ در میدان شهدا ـ ژاله ـ به نقل از روزنامه بامداد, ۱۸شهریور۱۳۵۹).
«خط امام در همان خط است که ما طی ۲۰سال در آن قلم و قدم زده ایم... همین قدر می گویم که پیشنهاد طرح حکومت اسلامی از من بود و نخستین کسی هستم که به این مهم پرداختم و عمر را صرف تدارک چهار رکن سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حکومت اسلامی کردم» («صد مقاله بنی صدر», صفحه ۱۱۹, سرمقاله «انقلاب اسلامی», شماره پنجشنبه ۱۳دیماه ۱۳۵۸).
«البته خمینی»!
بنی صدر در مصاحبه با هفته نامه هلندی «مری نیدرلند», که در شماره ۱۹شهریور ۱۳۶۷به چاپ رسید. در بحبوحه قتل عام مرداد و شهریور آن سال, که خمینی در «جلد خونریز و ویرانگر»ش بیش از سی هزار تن از پاکبازترین فرزندان ایران زمین را در زندانها کشتارکرد, گفت: «...من به خمینی اعتماد داشتم ولی هرگز به رجوی اعتماد نداشتم... طرز فکر او توتالیتر است و کوچکترین شانسی [برای حکومت] ندارد... ایرانیان هرگز او را نخواهند بخشید, چون با عراق همکاری کرد...» او با الهام از «امام» دجّالش ـ خمینی ـ گفت: «مجاهدین در عراق چند زندان دارند. رجوی حتی افراد خودش را اعدام می کند...».او درباره ادّعای مجاهدین که عملیات «فروغ جاویدان» پیروزمند بوده است, گفت: «اینها تبلیغات محض است. حقیقت این است که ارتش آزادیبخش ملی آنها در نزدیکی کرمانشاه گوشت چرخ کرده شد. همه می خواستند علیه مجاهدین بجنگند. هرگز آیت الله ها نتوانسته بودند در چند روز ۱۲۰ هزار داوطلب را به جبهه بفرستند. مردم ایران به خیلی چیزها عادت دارند, ولی پوچ طلبی رجوی, او را بیشتر از خمینی مورد نفرت مردم قرارداده است. رجوی در تله افتاده است....»
وقتی خبرنگار می گوید : «رجوی دارای حزبی و تشکیلاتی محکم و یک ارتش است, شما یک رئیس جمهور بدون کشور و بدون حزب هستید», جواب می دهد: «اما, رئیس جمهوری که مردم روی دست می برندش. من برای قدرت این کار را نمی کنم. من برای آزادی می جنگم و وقتی به تهران برگردم مردم با روی باز از من استقبال خواهندکرد».
بنی صدر در «انقلاب اسلامی» شماره ۱۹۵, ۱۰تا ۲۳بهمن ۱۳۶۷, چندماه پس از قتل عام زندانیان مجاهد در تابستان ۶۷, از خوشحالی مردم از اعدام مجاهدین یادمی کند و می نویسد: «درایران هرکسی را که رژیم اعدام می کند, به نام مجاهدین خلق اعدام می کند و متاٌسفانه مردم به عوض اظهار تاٌثّر و نفرت نسبت به رژیم, خوشحال هم می شوند, زیرا آن قدر از این سازمان متنفرند که مپرس!».
«امام» در آستانه مرگ
بنی صدر دو روز پس از نوشتن نامه به خمینی (اول مرداد۶۳) در مصاحبه یی با کانال ۳ تلویزیون فرانسه, که در ۱۳مرداد۶۳ (۳اوت۱۹۸۴) پخش شد, از احتضار خمینی سخن به میان آورد: «بین ۱۲و ۲۰ژوییه, او در حال مرگ بود. مجلس خبرگان هر روز گردهمایی داشت. تا وقتی مهلت تمام می شود جانشین او را انتخاب کرده باشند. از یک ماه پیش او بیمار است و تحت مراقبت پزشکی» و ادامه می دهد: «جنگ در جا می زند... یک اقتصاد فاجعه بار وجود دارد و جنگی که به هیچ پیروزی منجر نمی شود». او در این مصاحبه از «گرایش سخت» درون رژیم یاد می کند که «سازمانهای پاسداران, دادگاههای انقلاب و کمیته هایی را تشکیل می دهد که در شرایط کنونی بازنده هستند. بنابراین آنها ...دست به خرابکاری می زنند تا از پیشروی جناح میانه رو جلوگیری کنند». گرایشهای میانه رو را هم «گرایش هاشمی رفسنجانی, گرایش خامنه ای و یک گرایش دیگر که باز هم میانه رو تر [از اینها]ست, گرایش مهدوی کنی». در پایان تاٌکید می کند: «جناح سرسخت راهی جز خرابکاری ندارد, بنابراین باید کمک کرد کسانی که خواست صلح دارند, پیروز شوند», یعنی همان «گرایشهای میانه رو».در همان روز (۳مرداد), بنی صدر در مصاحبه یی با ژان گراس, که در روزنامه «لوموند» ۱۴مرداد به چاپ رسید, به بیماری خمینی و امکان مرگ او اشاره کرد و مرگ او را باعث «افزایش اقدامات سرکوبگرانه» «جناح سخت» علیه مخالفان داخل ایران دانست و از دولتهای غربی خواست که از جناح «میانه رو» حمایت کنند: «... عصر بعد از خمینی شروع شده است. اگر امام بمیرد, افراطیون که هیچ گونه شانسی برای پیروزی ندارند, عملیات خرابکاری را برای سنگ اندازی درمقابل اقدامات ”میانه روها“, که خواهان گشایش دیپلوماتیک به طرف غرب و راه حل مسالمت آمیز در جنگ با عراق هستند, افزایش خواهندداد». خود او هم قندیلش را به «امامزاده» «گرایشهای میانه رو» بست.
نامه بنی صدر به خمینی
نامه بنی صدر به خمینیبنی صدر در روز اول مرداد۱۳۶۳, که رژیم را در آستانه سرنگونی می دید و خمینی را در بستر بیماری شدید, در نامه یی به او نوشت که «بزرگی» و «قیافه معنوی عصر انقلاب را از سر گیرد»: «وضع بیش از آن چه باید وخیم شده است. ویرانی و کشتار و بی اعتباری دور از حدّ اسلام و روحانیت در افکار مردم ایران و مردم جهان اندازه نمی شناسد... نمی خواهم انحطاط پرشتاب ایران امروز را برای شما شرح کنم. شما آن قدر بی هوش نیستید که ندانید ایران در حال سقوط است... خدا می داند که در سقوط قطعی رژیم شما کمترین تردید ندارم...».
او در این نامه از خمینی خواست که «بگذارید یک دولت لایق از مردم دلسوز بر سر کار آید و امور را به جریان عادی بازگرداند, یعنی مجلس جدیدی با انتخابات آزاد تشکیل دهد تا وضعیت سیاسی کشور عادی بگردد». «...می دانم که در این آزادی خشمهای سرکوفت شده چون شراره های آتشفشان بیرون خواهند زد. در آغاز شما قربانی خشمها خواهید شد. هزاران خانواده های جگرسوخته فریادهای خشم سر خواهند داد ... اما زمان خواهد گذشت. ایران در آزادی آرامش از سر خواهدگرفت و تاریخ, دوران انحطاط شما را گواه بزرگی روح و توانایی دینی خواهد شمرد؛ روحی و دینی که به شما امکان دادند از اعماق سقوط فرازآیید و بزرگی از سر گیرید... چرا نگویم هنوز مایلم که شما نیز از جلد خونریز و ویرانگر به درآیید و همان قیافه معنوی عصر انقلاب را از سرگیرید...» (نشریه مجاهد, شماره ۲۱۶, ۲۶مرداد۱۳۶۳).
همزمان با ارسال این نامه, با این که خمینی هنوز در «جلد خونریز و ویرانگر»ش به کشتار و خونریزی مشغول است, در شماره ۳مرداد۶۳ «انقلاب اسلامی» این پرسش را مطرح کرد: آیا «ولایت فقیه خمینی به گرد ولایت رهبری سازمان [مجاهدین] می رسد»؟ پرسشی که خود او جوابش را بارها در روزنامه اش, «انقلاب اسلامی», ازجمله در شماره ۱۰۸ داده است: «مردم در انتخاب بین حکومت شماها (مجاهدین) و آقای خمینی، دیکتاتوری دستگاه فعلی را برمی‌گزینند، چه، این ملت حکومت کنونی را، با آن‌همه صدماتی که به استقلال کشور وارد آورده است، از شماها پایبندتر به استقلال کشور میدانند». خود بنی صدر نیز «دیکتاتوری دستگاه فعلی» برگزیده بود.
فرمانده کل قوا
فرمانده کل قواوقتی فرمانده کل قوای خمینی شد, با این که هیچ تجربه یی در کار نظامی نداشت, برای آماده کردن ارتش و سپاه پاسداران درجهت مقاصدی که خمینی در سر داشت, ازجمله تصرف کشور عراق, به جدّ, به دخالت در امور نظامی پرداخت. یکی از اقدامات او پروبال دادن به صیّاد شیرازی بود. او در نامه یی به خمینی در روز ۲۸شهریور۵۹ (دو سه روز قبل از آغاز جنگ ایران و عراق), در مورد صیّاد شیرازی می نویسد: «آقاى صیاد شیرازى سرگرد بود و مرحوم دکتر چمران او را به اینجانب معرفى کرده بود. سه درجه ارتقا به او دادم، او را سرهنگ تمام کردم، ۳ لشکر را در اختیارش گذاشتم و مأمور کردستانش کردم . با آن که فرماندهان ارتش مخالف بودند. مى گفتم بلکه راست باشد و او مردى باجوهر باشد. به دفعات شکایت و اعتراض شد که مگر ما نظامیان موش آزمایشگاه هستیم که به دست افسر توپخانه ـ که نه درس ستاد فرماندهى و نه تجربه دارد ـ مىسپارید. جوابم این بود که باتجربه ها کمکش کنند و موجب هماهنگى و همکارى میان سپاه و ارتش مى شود. خبر رسید که در تهران به کارهاى دیگر مشغول شده و هر روز گزارش گفتگوهایش درباره عزل فرماندهان و همه کاره شدنش را مى آوردند. تزلزل و خشم فرماندهان نیروها زیاد مى شد تا بدانجا که دسته جمعى آمدند و گفتند استعفا می دهیم. سرانجام در کردستان مصیبت بر مصیبت افزود و مصیبت آخرى که به بار آورد، غیرقابل اغماض شد: یک گروه ۵۰۰ نفرى را به سردشت برده و ۴۵۷ تن از آنها را به کشتن داده و ۴۵ میلیون تومان پول و بسیارى از ابزار جنگى از بین رفت و روحیه نظامیان را به کلى خراب کرده بود. ارتشیان با او به غایت دشمن شدند. براى جبران عدم کفایت، درخواست بمب ناپالم کرد و امروز در دنیا موضوع تبلیغات بر ضد جمهورى اسلامى ما شده است که در حکومت مذهبى، هموطنان مسلمان خود را با بمب ناپالم مى سوزانیم. در کردستان بر نفرت عمومى از او افزوده شد. احضارش کردم. از او در باره فاجعه یى که [در سردشت] به بار آورده بود، توضیح خواستم. پاسخ داد به بهشت مى روند! خشکم زد! پرسیدم مگر خداوند شما را مأمور فرستادن جوانان مردم به بهشت کردهاست؟...» («نامه‌های بنی‌صدر به خمینی و دیگران»، ص۱۵۷).
جنگ, جنگ تا پیروزی
جنگ, جنگ تا پیروزیدو ماه پس از نشستن بنی صدر بر مسند ریاست جمهوری (۳۰دی۵۸), خمینی در پیامش به مناسبت آغاز سال ۱۳۵۹, که در پایان شهریور آن, عراق به ایران حمله کرد, رژیم عراق را دستپرورده آمریکا نامید و مردم آن کشور را به قیام و خیزش دربرابر آن فراخواند: «...ملت شریف عراق... به پا خیزید و قبل از آن که این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند, دست جنایتکار او را از کشور اسلامی قطع کنید... و بدانید اطاعت از این سفّاک, مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است» (صحیفه نور, «مجموعه رهنمودهای امام خمینی», جلد سیزدهم, چاپ بهمن ۱۳۶۲, ص۴۰).
سه هفته بعد, بنی صدر, در راهپیمایی موسوم به «وحدت» در روز ۲۲فروردین ۵۹, خطاب به رئیس جمهور عراق گفت: «ما انقلاب کردیم و یک آدم فاسد و خائن را بیرون کردیم, تو در این میان چه میگویی؟ ... ما مردم عراق را به رژیم فاسد تو بفروشیم؟ غیرممکن است. نمی فروشیم». سپس, به درخواستهای مکرّر رژیم عراق بهرفع اختلافات اشاره کرد و گفت: «اتّفاقاً, چند نوبت, چه زمانی که در مسئولیّت بودم و چه زمانی که مسئولیّت نداشتم, فرستادند و گفتند: ما آمادهایم تا امور خودمان را با شما حل کنیم. من گفتم: با شما امری نداریم که حل کنیم. دفعه آخر یاسر عرفات آمد و من همین جواب را دادم» (اطّلاعات, ۲۳فروردین۵۹).
این هم «بیانیه» بنی صدر با عنوان «بیت المقدّس را باید آزادکنیم»: «ما باید دولت بعث عراق و رژیمهایی مانند اورا ... سرنگون کنیم... ما برای پیروزی قطعی باید بپذیریم که با ابرقدرتها در جنگ هستیم و باید شرایط جنگ و سختیها و محرومیتهای آن را بپذیریم. در آن صورت است که قدس عزیز نیز نجات خواهد یافت». (روزنامه اطلاعات, ۱۴مرداد۱۳۵۹). این بیانیه یک ماه و نیم قبل از آغاز رسمی جنگ ایران و عراق منتشر شد.
بالاخره این خبر از طرف کدوم سایت بود؟ ایران گلوبال، ایران آباد، مهر، القدس ...؟!
پيامدهای استيضاحی که به انفجار و افتضاح انجاميد
خبرگزاری حکومتی ايلنا آه نامه شماری از عوامل ولايت را تحت عنوان دانشجويان بسيجی 133دانشگاه و مرکز آموزشی استان فارس منتشر کرد. بسيجيان ولايت نوشته اند: «در صحن مجلس شورای اسلامی اتفاقی رخ داد که دلهای تمامی دلدادگان به امام، انقلاب، رهبرعظيم الشان و شهدا را خون کرد… آقايان سياسی آيا سخنان رهبر انقلاب را نمی شنويد يا خود را به کرگوشی زده ايد؟ … اخطار می دهيم که هيچ عمل مخالف با مواضع ولی امر مسلمين و اهداف انقلاب را تحمل نمی کنيم». يک تشکل حکومتی که خود را «اتحاديه جامعه اسلامی دانشجويان» می نامد، طی بيانيه يی هشدار داد که پرداختن به اختلافات در اين شرايط، خيانت به نظام است. کيهان ارگان خامنه ای در سرمقاله اش نوشت: «اخلاق را باختيد». خبرگزاری حکومتی مهر تحت عنوان «حاشيه های روز تاريخی! مجلس» از «حيرت بسيار و سردرگمی» در ميان اعضای مجلس نوشت و آنهايی که «به سرعت و با حالت دويدن خود را به قسمت تماشاچيان رساندند تا از نزديک از آنچه که در حال رخ دادن است آگاه شوند».افتضاح بی سابقه نزاع ميان رئيس جمهور و رئيس مجلس ديکتاتوری فاسد آخوندی که به طور وسيعی در جهان منعکس شد، امواج تنش ناشی از جنگ باندها را تا اعماق رژيم می برد.
واکنش متقابل لاريجانی و احمدی نژاد در انتهای کشمکش هم قابل توجه بود. اجازهٴ صحبت ندادن لاريجانی و ترک مجلس با حالت قهر و غضب توسط احمدی نژاد و عبارت معنی دار «به سلامت!» که لاريجانی نثار احمدی نژاد کرد. لاريجانی در جلسه مجلس گفت:
«شما آقای احمدی نژاد تهمت زديد، جوابتان رو داديم، حق ديگه صحبتی نداريد شما. اخطار داديد بفرماييد (صدای داد و بيداد نماينده ها) به سلامت! شما در يک جلسه علنی شئونات جمهوری اسلامی رو رعايت نکرديد».
روبوسی طرفداران احمدی نژاد با او در حال خروج و روبوسی طرفداران لاريجانی با او در بالای سن هم صحنه های جالب لشگر کشی متقابل بود. هم چنان که در خبرها آمده است اين لشکر کشی به داخل مجلس محدود نماند و تا اعماق رژيم عوامل باندها را رو در رو کرد.
خامنه ای تا کنون در برابر اين افتضاح ساکت مانده و بايد ديد که چگونه می خواهد وارد صحنه شود چون هر اقدامی در اين مورد پيامدهای بيشتری را برايش دارد.
البته خامنه ای و اطرافيان او نهايت تلاش خودشان را می کنند که اين قضيه را مهار کنند، اما همان طور که نتوانست جلو جرقه را با همهٴ تلاشهايی که کرد بگيرد، قطعاً جلو انفجار را هم نمی تواند بگيرد. حالا خامنه ای بر سر يک دوراهی قرار گرفته است:
راه اول ـ همين جا برای جراحی احمدی نژاد اقدام کند و با کمک مجلس و قضاييه او را کنار بزند و حتی تحت پيگرد قضايی يا لااقل اتهامات قضايی قرار بدهد و از دستش راحت شود. اين البته به معنی اين است که احمدی نژاد هم همين جا برگهای خودش را بازی خواهد کرد و انفجاری که جرقه اش خورده صورت خواهد گرفت.
راه دوم: اين که فعلاً فرو بخورد و به نحوی با کوچک جلوه دادن اين برخورد از کنار آن بگذرد و ترجيح بدهد که از اين ستون به آن ستون به دنبال فرج بگردد. اين البته به معنی اين است که با آشکار شدن اين ميزان از شکستگی طلسم در گامهای بعدی ديگر احمدی نژاد و ساير سردمداران رژيمش را نمی تواند مهار کند و بايد به فکر کوتاه آمدن از موضع قدرت خودش به عنوان ولی فقيه باشد.
راه اول راه انفجار و راه دوم راه جام زهر است. بايد ديد که کدام را انتخاب خواهد کرد
اما هر کدام را که انتخاب کند، می توان گفت که خودش بازندهٴ اصلی اين ماجراست و برنده آن مردم و مقاومت ايران اند که طی 3دهه نبرد و رويارويی رژيم کشتی شکستهٴ ولايت را به نقطهٴ کنونی رانده اند.
کاخ سفيد: بايدن قرار است با رهبر اپوزيسيون سوريه در اروپا ديدار کند............
خبرگزاری رويتر، 31ژانويه 2013 کاخ سفيد:روز پنجشنبه مقامات کاخ سفيد گفتند، جو بايدن معاون رئيس جمهور آمريکا قرار است طی سفرش ظرف چند روز آينده به اروپا با معاذ خطيب رهبر اپوزيسيون سوريه ديدار کند. او همچنين نگرانيهای آمريکا درباره درگيری سوريه را با روسيه مورد بحث قرار می دهد. اين بالاترين سطح ملاقات آمريکا با اپوزيسيون سوريه خواهد بود... . مقامات گفتند، بايدن قرار است روز شنبه در حاشيه يک کنفرانس امنيتی در مونيخ با الخطيب ديدار کند، جايی که معاون رئيس جمهور قرار است سخنرانی نمايد. بن رودس، معاون مشاور امنيت ملی آمريکا طی يک کال کنفرانس با خبرنگاران گفت، ”موضع آمريکا روی حمايت از خاتمه دادن به رژيم اسد متمرکز است، بدين دليل است که فشار فزاينده يی را روی رژيم اسد از طريق تحريمها و ديگر طرق وارد آورده ايم، در حالی که همزمان ما برای تقويت شورای اپوزيسيون سوريه که به عنوان نماينده مشروع مردم سوريه به رسميت شناخته ايم، فعاليت می کنيم“... .
رودس گفت، انتظار می رود بايدن طی ملاقاتش با خطيب و ديگران، کمک انسان دوستانه و سياسی آمريکا و حمايت ”غيرمرگبار“ برای سوريه را مورد بحث قرار دهد. اين دستيار گفت، بايدن در بين مقامات با سرگيی لاوروف، وزير امور خارجه روسيه گفتگو خواهد کرد. رودس گفت، ”ما در رابطه با راههای سياسی پيش رو بحث خواهيم کرد“.
او افزود: ”آنچه ما مايليم از ديگر کشورها، از جمله روسيه مشاهده کنيم، تصديق اين موضوع است که بشار اسد بايد برود و ضرورت يک انتقال در داخل سوريه به سمت يک دولت جديد است“. بايدن قرار است با آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در روز جمعه در برلين ملاقات نمايد، و روز دوشنبه با فرانسوا اولاند رئيس جمهور فرانسه و روز سه شنبه با ديويد کامرون نخست وزير انگلستان ملاقات کند...
mojahedin.org
این خانم لطف کردند و نصف بیشتر نوشته ی ما رو کپی کردن و چپاندن توی این نوشته، بدون ذکر منبع، خیلی ممنون
برای اینکه ربطی به مسائل مورد بحث نداشت و برای اطلاع در اختیار اعضای مدیریت سایت گذاشتم.
جناب ذاکری ...... به رادیو فردا که در ان گفته شد که آمریکا: ادعاهای مطرح شده درباره انفجار در فردو معتبر نیست ایالات متحده اعلام کرد ادعاهای مطرح شده درباره انفجار در تاسیسات اتمی فردو را معتبر نمی‌داند./ اعتراض کنید
پیشتر یک رسانه آمریکایی، خبری درباره انفجار در فردو و به دام افتادن دهها تن از کارکنانش منتشر کرده بود که ایران آن را تکذیب کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید، روز دوشنبه نهم بهمن، در این باره گفت: «ما اطلاعاتی که این ادعاها را تایید کند نداریم و ما فکر نمی‌کنیم که این گزارش معتبر باشد.»وبسايت آمريکايی ورلد نیوز دیلی که نزدیک به محافظه‌کاران است، روز شنبه به نقل از افرادی که آنها را مهره‌های اطلاعاتی پيشين ایران معرفی کرده بودند، نوشت که انفجاری «مهيب» در روزهای گذشته در سايت اتمی فردو در قم رخ داده و تمامی ۲۴۰ کارکنان آن در دل کوه گرفتار شده و وضعيت اضطراری در محل برقرار است.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص نیز با تردید درباره این گزارش نوشته بود رسانه‌های غربی که به منابع اطلاعاتی دسترسی دارند با احتیاط با این خبر برخورد کردند. هاآرتص همچنین در منبع این خبر که شخصی به نام رضا کهليلی است، تردید کرده و نوشته است سازمانهای اطلاعاتی عمده، این ادعای کهلیکی را جدی نگرفتند؛ مضاف بر اینکه قرینه‌ای هم برای ادعای وی در دسترس نیست.
سایت فردو که وجود آن در سال ۲۰۰۹ فاش شد و از سال ۲۰۱۱ غنی‌سازی اورانیوم تا غنای ۲۰ درصد را آغاز کرده، از جمله محورهای مناقشه غرب و ایران است.
کشورهای غربی خواستار تعطیلی این سایت هستند و ابراز نگرانی کرده‌اند که این تاسیسات میتواند ایران را به ساخت بمب اتم نزدیک کند.
ایران میگوید محصول این تاسیسات را برای رآکتور تحقیقاتی امیرآباد تهران می‌خواهد.
از سوی دیگر اسرائیل بارها تهدید کرده که منتظر اثر تحریم‌های غرب برای تغییر مسیر ایران نمی‌ماند و اگر لازم بداند خود برای توقف برنامه هسته‌ای تهران اقدام خواهد کرد.
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید، روز دوشنبه به مذاکرات ایران و پنج عضو شورای امنیت بعلاوه آلمان نیز پرداخت و از تاخیر ایران در آغاز دور تازه مذاکرات انتقاد کرد.
سخنگوی کاخ سفید گفت که برای نخستین بار نیست که ایران با حربه پیشنهاد شرایط جدید، از تاکتیک تاخیری استفاده میکند.
این کامنت آخری مرا چرا حذف کردید دیگر، آقای مسؤول کامنت ها؟!
ما همیشه همین جواب را از اقایان فارس می شنویم، صحبت های اقای سخنران جدی و واقعیت دارد، اقا جان اینقدر تهمت تجزیه طلبی نزنید، چنانکه سخنران گفت مگر اقوام ترس دارند که جدا شوند، حق تایین سرنوشت که اولین ماده کنوانسیون حقوق بشر است و حق هر دسته انسان است که راه خودش و اینده خودش را پیش ببرد و حرف های اقای استخانلو در کامنت بالا هم فقط کمک به تقسیم ایران میکند. زیرا حق انسانها و اقوام و ملیتها است که نوع زندگی و اینده خود را انتخاب کنند، ببینم پس شعار دمکراسی و حقوق بشر شما کجا رفت!؟ پس می بینی این شما هستید که لاف و دروغ می گویی.
اقای حمید رضا ذاکری شما در مصاحبه با فضایل عزیزیان «گفتگو با مامور اسبق وزارت اطلاعات،حمید رضا ذاکری»
http://www.youtube.com/watch?v=kfDnXzZqBp4
اعتراف می کنید که یکی از ماموران مهم وزرات اطلاعات بودید و حالا به اغوش مردم باز گشتید . کار خوبی کردید و ما شما را می بخشیم ولی اینکه اکنون اخباری را در اختیار سازمانهای اطلاعاتی قرار می دهید که خود انان این خبر را تکذیب کرده اند .سازمان انرژی اتمی ، روزنامه های اسرائیلی و حتی خود اوباما این خبر را تکذیب کرده اند . اما شما همچنان اصرار می کنید که این خبر درست بوده است .
حامد ایرانی گرامی در داخل کشور کسی عملا را عملن نمینویسد این اختراع بعضی دوستان فقط درین سایت است من جای دیگر ندیدم ولی تشدید بر افتاده و در ویرایش متون نمیگذارند تایپش هم سخت است و ندارد.نباید هرکی هرکی باشد باید یک نهاد قوانین نگارش ویرایش را تصویب کند در مورد کلمات جدا و پیوسته نیز وهمه تبعیت کنند وخودمختاری نگارشی نداریم .لاتین شدن خط پیشنهاد خارج نشینان است بخاطروضعیت خودشان وشاید لاتین زدگی شان ندیدم بجز اسمس های فینگیلیش که مردم به هم می دهند یا در چت روم ها کسی دنبال تغییر خط به لاتین باشد .شما براحتی از یک متخصص نصب ویندوز کمک بگیرید امکان زبان فارسی ویندوز را برایتان نصب میکند برچسب حروف فارسی هم بخرید بچسبانید .
اگر فرصت شد طریقه فارسی کردن ویندوز را برایتان مینویسم خود انجام دهید مایکروسافت سال هاست فارسی و کیبرد فارسی را فعال کرده بخاطر بخصوص افغانی ها نیازی به دانلود فایل هم ندارید در همان دیسک ویندوز هست.ویندوز 7 هم دارد فونت نستعلیق هم هست میتوانید با ویندوز خوشنویسی کنید براحتی.ازیک نصاب ویندوز کمک بگیرید برچسب حروف فارسی بخرید یا از ایران کیبرد فارسی سفارش بدهید بفرستند .برچسب نداشتید با مازیک cd بنویسید یا از کی برد مجازی فارسی ویندوز کمک بگیرید.در سایت پارس دیلی نیوز کیبرد فارسی هست برای پیام نوشتن درانجا تایپ کنید و کپی کنید دراین صفحه.شخصا از فینگلیش خوشم نمیاید و نمیتوانم بخوانم .هر وقت غرب به ما تکنولوژی داد و وحشیانه و vilian با ما برخورد نکرد شاید نیاز به تغییر خط لاتین پیدا کردیم غرب به ما چه داده که حالا بخواهیم خطمان را مثل انها کنیم قومی وحشی که 1000 سال پیش توی جنگل بودند و تا 500 سال پیش حمام نمیرفتند .غربی ها از نظر من وحشی های شمالی هستند وخطشان مال خودشان اول املای مسخره خودشان را درست کنند .خودمان خط داریم لازم شد از انها استفاده میکنیم.یک موی عرب حجاز زحمتکش به هزار اروپایی وحشی کودتا چی و جنگ و انقلاب ساز و سرمایه دزد ارزش دارد اروپایی ها وحشی هستند و بوده اند و خواهند بود .خط شان هم ناخواناست .زبا ن صنعت هم انگلیسی نیست انگلیس صنعتی ندارد زبان صنعت المانی است .کسی که اروپا میرود میتواند اروپایی شود ولی حق ندارد مردم وکشورش را اروپایی کند .میراث اروپا برای ما خمینی بود خمینی چکیده همه تمدن اروپا بود همه تکنولوزی اروپا بود بسمان است .بن لادن هم همه تمدن اروپا و امریکا بود .فقط مارا به حال خود بگذارید اروپا خوب است مبارک اروپا نشینان .ما خاورمیانه ای هستیم و هیچ چیز ار اروپا نمیخواهیم همان خمینی کافیست ماشین پزوی دودزا کافیست انرزی هسته ای کافیست.خواستی روح اروپایی را درک کنی فیلم human centipede 1,2 را ببین ساخت المان .این درست است که دکتر موسوی به افشاگری می پردازد ولی ویدئو نشان میدهد که دمکراسی غربی شوخی بردار نیست. او در جمعی بدون اینکه اجازه داشته باشد شروع به سخن میکند و دیگران او را مزاحم برنامه میدانند و به راحتی و بدون تعارف و برای اینکه بیش از آن وقت دیگران را نگیرد و مزاحم نباشد به بیرون راهنمایی میشود.