Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب راز:
از شما که گاهی هم دکتر را به اول اسم اضافه میکنی بیش از این انتظار میرود که نتواند بفهمد این "ی" در خواستمی شد . ضمیر متصل است اما شما حتی نتوانستید فرق ضمیر و صرف ان را در فعل تشخیص دهید اما باز هم درباره چیزی که به ان کوچکترین اطلاعی نداری
محض اطلاع شما : ضمایر متصل فارسی
فتحه+م
فتحه+ت
فتحه+ش
امان
اتان
اشان
این اشتباه اول شما
درباره دوم نوشته ای:
من خواستی آمد به جشن ( پارتی) ولی مریض شدم!
نه ایرانی ها درست میگویند و مینویسند این شما هستی که فارسی را تنها محاوره اموختی ولی باز هم میخواهی درفشانی بفرمایی درباره سواد هرگز نداشته ات که البته ترک اش از شما موجب مرض هست

فارسی قدیم :
من میخواستمی امدنم به جشن اما مریض شدم
در فارسی جدید یک "را" به عنوان پسوند به ان اضافه میشود که ان را را فک اضافه میگویند
من میخواستم امدنم را به جشن اما مریض شدم

خواه به اول هر فعل اضافه شود صورت اینده ان را میسازد در زبان عربی هم واژه "سوف" دقیقا همین کار را میکند
البته صورت های اینده در گذشته استمراری را من نوشتم که نوع اخباری و بعید خبری وووووو بیش از ده حالت دیگر اینده در گذشته به سطح سواد شما نمیخورد
این " ی" هم در قدیم ضمیر متصل اول شخص به کار میرود که در جمله نوشته ناصرخسرو ضمیر نهاد جمله یا سلطان است حتی در همین زمان هم میتوان نوشت:
او میخواستی امدنش را به جشن اما مریض شد
او میخواست امدنش را به جشن اما مریض شد
بیا و یکبار هم که شده چیزی را که نمیتوانی بفهمی یا بلد نیستی یا به ان اشنایی نداری را اول بپرس بعد انکار کن
هیچ کلاس اولی نمیتواند معادلات نیوتون را به مسخره بگیرد صرفا به دلیل اینکه نمیتواند انها را "بفهمد"
اینقدر هم با کامنت نوشتن های بیپایه خودات را مایه خنده نکن جناب دکترررررررررررررررررررررررر راز

با عجب کسایی ما طرف شدیم
نوشته شده توسط: Anonymous

این کل گوئیها چه مشکلی را از دوش حرکت ملی بر میداره؟ کسی که از لمپن سیاسی بدون خود بی خبر است بحثهای بی آدرس هیچ دردی را حل میکنه؟ تفنن ما اغلب بر این است که به دیگران راه و چاه نشان دهیم. وای بر ما که خود در جهالت به جاهلان درس عبرت میدهیم. دوست گرامی یک عمل راستین در راستای لمپنزدائی بهتر از هزار تکلیف بی آدرس هست.

نوشته شده توسط: Anonymous

چيزي كه من ميدانم حقيقت ملي ازربايجان .راهـي ملت ازربايجان است .اقا فريدون هـركس هـر چي عليه نظر تو ميگويد بيهـوده است .و پيام تو هـدف نهـاي ملت ما است .وسلام دادش

نوشته شده توسط: Anonymous

سازمان مجاهدین خلق اسلامگرایان تروریست هستند که درزمان شاه فقید همه تارو مار شدند و رهبر ان مسعود رجوی با سازمان امنیتی ساواک همکاری کرد و به درستی خانه های تروریستی این گروه را افشا کرد .
سازمان مجاهدین جریانی دینی کومنیستی هستند که در زمان حکومت اخوندها با سرقت 200 ملیون دلار از بانک ملی به اهداف خود ادامه دادند و سپس به عراق رفتند و در برابر جاسوسی از صدام پول گرفتند . سازمان اسلامی مجاهدین اکنون به روش های گودتا گرایانه روی اورده و با دادن پول به لابی ها خود در غرب خواهان جنگ امریکا با ایران و در صورت شکست اخوندها گرفتن قدرت است . این واقعیت یک سازمان تروریستی با دها هزار گشته و اواره در گوشه و کنار جهان است . نظام اسلامی حاکم با تما م پلیدی باید به دام جنگ با غرب نرود و دست از دشمنی با دولت یهود بردارد که سرنخ انجاست.

دولت های عرب در حقیقت دشمن ایران هستند واز فلستین همانند اخوندها دفاع نمیکنند . دفاع از فلستین گور اخوند ها را عمقیتر میکند .
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

اسماعیلی گرامی، ایمیل شما را دیدم. بله این همان متن است که لینک اش را داده ام. من دنباله ی این متن را لازم دارم. که کامل شود. متاسفانه باقی را درج نکرده اند. چون اصل این مطلب در مجله ی کاغذی ست و به خط کیریل . وکار انتشارش زیاد.

نوشته شده توسط: Anonymous

درو د بر شرف شما. جناب آقای نوری علا که جلوی اتهام زنی های ایرج مصداقی و بلند گو آن جناب بهبهانی ایستادی و از آزادی بیان دفاع کردید. این موضع گیری شما در کار نامه آزادیخواهی تان ماندگار خواهد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

من چند بار بادقت مقاله را خواندم و نامی از حزب توده و نقش این حزب درتاریخ ایران و بویژه در اذربایجان پیدانکردم. تاریخ چپ ایران و جریانات سیاسی بدون تاثیر از حزب توده در ایران نبوده اند و جای پرسش است که مگر میتوان از حزب توده با ان کارنامه سیاه صرفنظر کرد ؟ایا نوع برخورد خود نیز یک فریب خواننده نیست ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اينکه آقای بهبهانی به بهانهء «لجن پراکنی شما عليه من» از انتشار پاسخ شما خودداری کرده است، تصميم بسيار بدی از جانب ايشان است و هيچگونه ربطی به من ندارد. نخست اينکه من هر کجا لازم ببينم توان آن را دارم که در مورد اتهامات و اهانت ها بخودم پاسخ مقتضی را بدهم و نيازی به محبت دوستان ديگر ندارم و، دو ديگر اينکه نمی دانم، بر اساس کدام سياست اعلام شده از جانب تلويزيون ميهن، «هرکس به نوری علا اهانت کند حق بيان خود را در آن تلويزيون از دست می دهد». رابطهء من (و تشکيلاتی که در آن عضو هستم) با آقای بهبهانی از ماهيت پنهان و خاصی برخوردار نيست و ايشان همانگونه که با ديگران گفتگو می کنند گهگاه به سراغ من و ما هم می آيند. رابطهء تشکيلاتی ما هم با تلويزيون ميهن از اين قرار بوده که آقای بهبهانی پخش مستقيم دو کنگرهء اول و سوم سکولار دموکرات های ايران را انجام داده و در مقابل آن حق الزحمه دريافت داشته اند

نوشته شده توسط: Anonymous

حركت ملي آزربايجان با كوله باري از تجربه اين مراحل را طي نموده است هدف نهايي استقلال آزربايجان ونجات ملت شريف ازربايجان از يوغ كشور جهان سومي ايران است ملت آزربايجان تجربه خيابانيها وپيشه وريها را دارند وخوب مي دانند كه تنها راه نجات استقلال آزربايجان است ودر اين امر مقدس همدل وهمصدا بوده وخواهندبود دنبال فرصت مناسب جهت رسيدن به هدف خود هستند ودر اين راه حاضر به فداي جان و مال خويش هستند

نوشته شده توسط: Anonymous

شب پيش زنده ياد دكتر على اصغر خان حريرى تبريزى استاد فقيدم را به خواب ديدم ، فرمودند از مثنوى فردوسى معروفم كه به مناسبت تجديد بناى آرامگاه فردوسى سرودم ، و در بين شعر شعراى شركت كننده در مسابقه اقتراح انجمن آثار ملى سوم شد ،هشت بيت پايانى مثنوى راباز نويس و دربخش نظرات مطلبى كه در باره واژهء جز نوشته اى منتشر كن ! عرض كردم چه ضرورتى دارد، فرمودند مى خواهم آنها كه نمى دانند بدانند: يك ايرانى ترك زبان زاده محله دوچى تبريز و تربيت شده شيخ محمد خيابانى نظرش در باره شاهنامه و حضرت فردوسى چه بوده :همان روستازادهء اوستاد/ برزم سخن داد مردى بداد- به ناورد فردوسى نامدار/ بيازيد دست و بسربرد كار- به سى سال بار ستم برد و رنج/ پديد آوريد اين گرانمايه گنج - گروهى بر آن آفرين خواندند/ سر انگشتها بر دهان ماندند- حسودان چو آن گفته بشناختند/ به آزار گوينده پرداختند -سخنگوى پرمايه تا زنده بود/ زشهرى بشهر

شب پيش زنده ياد دكتر على اصغر خان حريرى تبريزى استاد فقيدم را به خواب ديدم ، فرمودند از مثنوى فردوسى معروفم كه به مناسبت تجديد بناى آرامگاه فردوسى سرودم ، و در بين شعر شعراى شركت كننده در مسابقه اقتراح انجمن آثار ملى سوم شد ،هشت بيت پايانى مثنوى راباز نويس و دربخش نظرات مطلبى كه در باره واژهء جز نوشته اى
منتشر كن ! عرض كردم چه ضرورتى دارد، فرمودند مى خواهم آنها كه نمى دانند بدانند: يك ايرانى ترك زبان زاده محله دوچى تبريز و تربيت شده شيخ محمد خيابانى نظرش در باره شاهنامه و حضرت فردوسى چه بوده :همان روستازادهء اوستاد/ برزم سخن داد مردى بداد- به ناورد فردوسى نامدار/ بيازيد دست و بسربرد كار- به سى سال بار ستم برد و رنج/ پديد آوريد اين گرانمايه گنج - گروهى بر آن آفرين خواندند/ سر انگشتها بر دهان ماندند- حسودان چو آن گفته بشناختند/ به آزار گوينده پرداختند -سخنگوى پر مايه تا زنده بود/ ز شهرى به شهرى گريزنده بود-بفرجام سود حسودان چه بود؟/ ز نامردى خود چه بردند سود؟- يكايك بمردند و شهنامه ماند/ كه بود آنكه شهنامه از بر نخواند؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

حداقل چند صفحه اورجینالشرا به صورت تصویری نشان دهید.چون کار علمی باستانی داستان نویسی نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

بعد از خواندن این خبر سری به سایت مجاهدین خلق زدم و دیدم که آنچنان با آب و تاب اخبار تحریم و حمله احتمالی و تهدیدهای ترامپ را نوشته اند که گوئی مسئله ایران با ترامپ حل خواهد شد و در ضمن آقای موحدی « بامدادان » نقطه اشتراک و توافق تو با آقای اقبال اقبالی فقط مواضع ضد تورک شماست و گرنه تو طرفدار مجاهدین هستی و آقای اقبال اقبالی در خط همشهری اش پاسدار محسن رضائی و روزنامه تابناک و ایشان شب و روز از موضع روزنامه تابناک و سایت آذریها بر علیه آذربایجانی ها تبلیغ میکند و مطالب آنها را در این سایت پخش میکند و تو نیز دنبال حکومت دموراتیک اسلامی مجاهدین خلق هستی یعنی دنبال همان قوائد و احکام اسلامی که دمار از روزگار مردم در آورده و مردم را به فلاکت انداخته حالا این دموکراتیک بودن اسلامی مجاهدین چه بلائی سر ملت خواهد آورد خدا میداند ولی از سینه زدن و زنجیر زدن مجاهدین در عراق لیبرتی مشخص است که

است که زیاد فرقی بین اینها نیست و تکرار یک تجربه تلخ دولت اسلامی دیگر جز حماقت چیز دیگری نیست
نوشته شده توسط: Anonymous

توکلی فکر میکنه همه جا سایت خودش هست نه بابا رسانه حساب و کتاب دارد. همین الان یک کرد مقاله گذاشته تیترش فضیلت کرد و رذالت ایرانی است!! یک ترک دفترچه خاطرات خود را به سایت منتقل کرده و هر چه دل تنگش می خواهد می گوید یک وهابی با آن چشمان خمار 4 استان را سرزمین مادری بلوچهای آواره از پاکستان می نامد!! خوب وقتی اینها را منتشر میکنی همین اپوزیسیون زهوار دررفته الکی خوش هم به تو جواب در می دهد. بلاخره اینها هم بدنبال برگشت و راه انداازی کسب و کارد ایران هستند ایران نباشد دکانشان را کجا باز کنند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای یوسف از آذربایجان به قول اون هموطن مازندارنی در سریال پایتخت آخه این پاسخ شد که تو به من میدی؟!
جای چی رو با چی عوض کنیم؟
جنابعالی انتظار داری زبان پارسی رو که ریشه و سرچشمه مشترک تمام گویش های اقوام ایرانی ( به جز ترکی ) از قبیل خراسانی و گیلکی و مازنی و فارس و لری و سیستانی و تالش و ...... هست رو کنار بگذاریم زبان ترکی رو که فقط زبان قومیتی یک منطقه از ایران هست رو زبان رسمی کنیم که چی ثابت بشه؟ چون در غیر اینصورت شما ممکنه قربون صدقه ترامپ بری که ایران رو موشک بارون کنه؟
چرا منی که گیلک هستم این تبعیض قومیتی و زبانی رو حس نمی کنم و از ترامپ خواهان موشک باران ایران نیستم؟
چرا بسیاری دیگر از مردم آذربایجان که وقتی بهشون میگی ترک ، میگن ما آذری هستیم نه ترک این تبعیض رو حس نمی کنند و خواهان فلان نیستند؟ چرا بسیاری دیگر از هموطنان که اصلا خودشون رو ترک میدونند

این تبعیض قومی و زبانی رو حس نمی کنند و خواهان فلان نیستند؟
شماها چهار تا کلمه کلی مثل هویت خواهی و زبان مادری و تبعیض قومی و یکسری کلی گویی رو انداختید سر زبانتون همینطور مثل آدامس باهاش بازی میکنید! اصلا معلوم نیست چه میگوئید و چه میخواهید!
از همه چیز صحبت میکنید الا اون چیز اصلی که دنبالش هستید و همه اینها رو بهانه قرار دادید! با اصرار خیلی زیادی سعی در پنهان کردن اون چیز اصلی دارید! حالا نمی دونم چرا صادقانه و شفاف اون حرف اصلی دلتون رو نمی زنید؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

مگه آخوندها و نوحه خون ها و روضه خون های نظام که زندگیشون وابسته به نظامه بدون پول میان مجلس رو گرم میکنند؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی خوب شد که خمینی خرابکار حسود را به عنوان رهبرتان انتخاب کردید چون محمدرضاشاه آبادگر بود و داشت ما غربیها را به نوکری ایرانیها دعوت میکرد درحالیکه همیشه نقشه ما این بوده که نوابغ کشورهای جهان باید به کشور ما آمریکا و انگلیس مهاجرت بکنند تا سرزمین مان را آباد کنند نه اینکه ما آمریکاییها پس از کشف علم بیاییم به نوکری شماهای عقب مانده!!

نوشته شده توسط: peerooz

جناب بامدادان, این خبر دروغ نیست و در حدود یک سال پیش گزارش مفصل این خبر در نشریه های انگلیسی منعکس شد و حا کم سابق پنسیلوانیا هم برای شرکت در تظاهرات پاریس مبلغ ۱۵۰,۰۰۰ دلار دریافت کرد. مساله اینست که این پول ها از کجا میآید, مگر آنکه شابابایی خانم رییس جمهور چنین ارثیه ای بجا گذارده باشد. بجای شعار کمی مطالعه کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

وقتی این هوادار بریده مجاهدین که به جای مبارزه در صفوف آن ها راه ساده کامنت گذاشتن و شعار دادن و پریدن به این و آن را به عنوان مبارزه انتخاب کرده این طور سعی می کند که موضوع کاملا واضح و مسلمی مثل این موضوع را که فاکس نیوز حامی مجاهدین و حامی همان مقامات آمریکایی هم مورد تایید قرار داده را انکار کند باید یقین کنیم که مجاهدین کاملا از کثیفی کار خودشان آگاهند و می دانند کارشان چه قدر باعث نفرت در میان ایرانیان می شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

بهترین وراستگوترین نظر.با آرزوی بهترین ها برای شما

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه: شعر وهاب زاده
Bəxtiyar Vahabzadə.Mərziyə Poema

Sən doğuldun qeyrətindən,cürətindən, Mərziyəcan,
Aldım sənin sorağını
ölümündən çox sonra mən Mərziyəcan.
Sən vuruşdun əlindəki silahla yox,
Qəlbindəki imanınla,inamınla.
Həkk elədin öz adını sən tarixə öz qanınla.
Min il keçsə qalacaqsan 27 yaşında sən,
Tarixin yaddaşında sən tələbəlik illərində
Sən sinifdən,sinfə yox,addımladın axtarışdan axtarışa.
Bir tapıntı yazılıbdır alnındakı hər qırışa.
Nəyi tapdın? Beynindəki sualların cavabın.
Bu dünyada sənin sevinc qismətini kor eyləyən
Bir ömürlük əzabını.
Sən gənc idin,
Neyləyirdin bu dərdləri,bu qəmləri?
Niyə gəlib səni tapdı bu dünyanın sitəmləri?
Düz demədim.
Onlar deyil,sən onları tapan oldun.
Beynindəki sualların arxasınca çapan oldun.

Kimi gəlir bu dünyaya bu dünyanı unutmağa,
Kimi gəlir dünyaya yox,öz qəlbinə züy tutmağa.
Kim gəlir bu dünyanın nəşəsini yaşamağa,
Kimi gəlir,bu dünyanın dərdlərini daşımağa.
Kimi gəlir,bu bu dünyadan umduğunu görürməyə,
Kimi gəlir,bu dünyaya öz odundan nur verməyə.
Kim gəlir bu dünyada olanlara daş atmağa.
Kim gəlir bu dünyada olmayanı yaratmağa.
Haqq istədin,
Dedin niyə,adı varın özü yoxdur?
Dedin niyə bu dünyanın əyrisi var,düzü yoxdur?
1-ci fəsil
-Haqq hardadır?
Bu sualın cavabın tarix boyu aradılar.
Duyğuları çözədilər,fikirləri daradılar.
O kitaba,bu kitaba baş vurdular.
Xəyalların,arzuların qanadında nağılları uydurdular.
Nağılı dedi:"Haqq axtaran,geyib dəmir çarıqları,
Gərək düşə Ağ babanın ağ yoluna.
Həqiqəti tilsimləyib tullayıblar dağ dalına.
Öz ağlına,öz gücünə,qüdrətinə,söz gücünə
Güvənənlər yola çıxsın.
Ümidlə qol-qola çıxsın!
Ayaqlarda dəmir çarıq,əldə çomaq,
Ər babalar,nər babalar yola çıxdı,
O dağ bu dağ,soraq- soraq...
Az getdilər,üz getdilər,
Dərə-təpə düz getdilər.
Min bulaqdan su içdilər,
Dağ aşdılar,düz keçdilər.
Bu dünyanın sirlərini oxudular varaq-varaq.
Ayaqlarda dəmir çarıq,əldə çomaq!
Bu dünyanı dolaşdilar qarış-qarış.
Nəsillərdən nəsilərə davam etdi bu axtarış.
Ata bezdi,döndü geri.
Oğul geydi,nəvə geydi,
Ataların,babaların çıxartdığı çarıqları.
Çox gəzdilər,çox getdilər.
Bu yollarda neçə-neçə çomaqları dəyişdirb,
Çarıqları əritdilər.
Həqiqəti "öz gözümlə gördüm"- deyən heç olmadı.
Haqq ağladı ürəklərdə
dünyadasa tapılmadı.
Səhənd dedi.-Həqiqətdir
Çarıqların,çomaqların dağ yolunda əriməsi.
Ayaqların qabarıdır,ürəklərin nisgilidir,
Nağıllara aldanmağın cəriməsi.
...Qızım,sən də bu gerçəyi bilən gündən
Həqiqəti nağıllarda axtarmadın,
Umdun ancaq el gücündən,sel gücündən.
Dedin-Mənə qulaq asan ey həqiqət qurbanları,
Həqiqətdir,zülm əlilə
məzlumların axıdılan al qanları.
Həqiqətdir həqiqətin müc olması
Həqiqətdir dərimizn soyulması.
Həqiqətdir ağ yalanın haqq adından danışması.
Həqiqətdir haqq bağıran ürəklərin
Ağ yalanla barışması.
Həqiqətdir həqiqətlə yalanların bir-birinə qarişması.
Həqiqətdir tonqallarda yanmağımız.
Həqiqətdir ölüm hökmü qabağında
Həqiqəti danmağımız
"Həqiqət var" -yalanına-bu riyakar nağıllara
Ömrümüzü satan olduq.
Xəyalların xumarında yatan olduq.
Ayaqlarda dəmir çarıq,əldə çomaq
Siz bunumu gəzirdiniz
bu dünyanı qarış-qarış dolaşaraq
Aradınız,axtardınız yalan sizə dayaq oldu.
Atalardan oğullara,babalardan nəvələrə
Qalan yalnız çarıq oldu,çomaq oldu.
Biz geydik o çarığı,
əgər uysaq nağıllara balamız da geyəcəkdir,
Nəvəmiz də geyəcəkdir.
Dağ dalında həqiqət var -deyəcəkdir
Babalardan miras qalan bu yalanı
Həqiqətin əvəzinə yeyəcəkdir,yeyəcəkdir
Gəlin indi biz uymayaq nağıllara,
Biz güvənək sərt əllərə,tunc qollara
Bu əllərlə,bu qollarla
olmayanı yaradaq biz
Budur bizim bu dünyada ən müqəddəs vəzifəmiz...
O "xatirat dəftəri"nə köçürürdü çoxdan bəri
Qəlbindəki ağrıları,beynindəki fikirləri.
Mərziyənin "xatirat dəftəri"ndən.12 fərvərdin1348.milad.1969-cu il 22 mart
Düşünürəm,demək varam.
Haqqımı da,borcumu da anlayıram
Düşünürəm,mən özümü dərk edirəm.
Düşünürəm,mən qanıram,mən görürəm,eşidirəm
Düşünürəm...
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

اسماعیلی گرامی ،عزیز جان ، ممنون از زحمت شما. خیلی لطف و محبت کرده اید.
شعر سهند و اوختای و جمیل را دیدم. کاری ارجمند است.

کلا منظورم این بود که:
1- در زبان مردم، بایاتی های زیادی وجود دارند که بخشی از آنها در سایتهای مختلف درج شده است. لازم است جمع آوری و بعد از «ویرایش و نقد ادبی»، منتشر شوند.
2- در عین حال شاعران و نویسندگانی اشعاری هم سرده اند . که میتوان جمع آوری کرد.
------
هر گاه بایاتی در مورد صمد و دوستانش دیدید ، در صورت امکان و فرصت، خواستید لطفا آنها را گرد آورید . که منتشر شوند.
در یکی دو مقاله. یا به شکل دیگر که علاقه دارید.
من بعدها آنها را بررسی کرده و چاپ جدیدی فراهم میکنم. همینطور اشعاری که شاعران سروده اند.
----
بختیار وهاب زاده یک poem طولانی -کتابچه- در مورد Mərziyə مرضیه اسکویی دارد، که لازم است منتشر شود.
من تنها بخش اول آنرا در انترنت دیدم.

متاسفانه متن کامل نبود.
https://www.facebook.com/permalink.php?id=213742965428034&story_fbid=270250609777269

------
شاید بهتر است در درجه ی اول کار گرداوری بایاتی ها انجام گیرد. ( بایاتی هایی که در مورد صمد و دوستانش گفته اند یا ترانه هایی در این مورد وجود دارد)
-یا ترانه ها و اشعاری که مردم در مورد مسایل مهم آذربایجان گفته اند.
در کل چیزهای شفاهی که اکنون در انترنت درج میشود . در موارد مورد بحث.

در هرحال از لطفت و محبت شما بسیار ممنونم.
---------

ترانه ای بود در مورد بهروز دهقانی که قسمتی از آن چنین است. و با آهنگ آی لاچین خوانده میشد: در صمن آیدین گویا اسم مستعار بهروز بود
« آی آیدین، جان آیدین
خالقینا یانان آیدین
ائلینه قربان آیدین...»
متاسفانه من تنها همینها را شنیده ام و باقی را ندیده ام. و در انترنت هم به دنبالش نبودم.
از شعر وهاب زاده


Bəxtiyar Vahabzadə
.Mərziyə Poema

Sən doğuldun qeyrətindən,cürətindən, Mərziyəcan,
Aldım sənin sorağını
ölümündən çox sonra mən Mərziyəcan.
Sən vuruşdun əlindəki silahla yox,
Qəlbindəki imanınla,inamınla.
Həkk elədin öz adını sən tarixə öz qanınla.
Min il keçsə qalacaqsan 27 yaşında sən,
Tarixin yaddaşında sən tələbəlik illərində
Sən sinifdən,sinfə yox,addımladın axtarışdan axtarışa.
......
باقی در کامنت دیگر
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

نقش لابی های رژیم در پخش این خبر دروغین وجعلی از سوی خبرگزاری "آسوشیتدپرس" را نمی توان نادیده گرفت. ترس از مجاهدین و وحشت از سرنگونی، سرتاپای این رژیم پست و پلید را فرا گرفته، و طبق معمول وزارت اطلاعات بدنام آخوندی سعی کرده وحشت و ضعف خود را با شیوه‌های مخصوص خودش یعنی با جعل و تحریف، با وارونه‌ گویی، با فرافکنی و با سیلی صورت خود را سرخ کردن بپوشاند. وزارت اطلاعات بدنام آخوندی می‌گوید: مجاهدین در ازای 5 دقیقه سخنرانی به اینها 300هزار دلار پول می‌دهند! عجب! به این می‌گویند فرافکنی از نوع آخوندی. اولاً لابد مجاهدین روی گنج نشسته‌اند! نکند چاه نفت دارند؟! یا نکند آن 700، 800میلیارد دلار پول نفت که در درون رژیم گم شده، رفته در جیب مجاهدین؟!
به طور قطع لابی های رژیم در پخش این خبر جعلی و دروغین از سوی خبرگزاری "آسوشیتدپرس" دست داشته اند، ذره ای شک نکنید .

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان
گفته بودم زمان آینده در گذشته در فارسی نداریم.
من از آقای اسامه مجددی پرسيدم که جملات زیر را ( یکی هستند) به فارسی ترجمه کند. ایشان معادله جبری زیر را ، با بد دهنی که ترکش موجب مرض ایشان خواهد شد، ارائه فرمودند:
پس اینده در گذشته = خواست + ی+ بن ماضی
ببینیم این معادله چطور حل می شود.
Jag skulle komma på festen men jag blev sjuk
I would come to the party but I became
من خواستی آمد به جشن ( پارتی) ولی مریض شدم!
اگر ایرانیان اينطور صحبت میکنند مرا ببخشید اگر نه آقای مجددی را مجدداً ببخشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

نخست درود به اقای شاهرخ بهزادی که شجاعت کرده و دست به افشاگری مالی سازما ن تروریستی مارکسیست های اسلامی مجاهدین زده است . تاریخ بی ابروئی سازمان رجوی و پول از صدام گرفتن و جاسوسی کردن برای دولت عراق را همه میدانند . این سازمان جریانی مافیائی و قدرت پرست و خونریز است که اگر به قدرت دست یابد محاکمات مسکو و گوره های ادم سوزی ادولف هیتلر دو باره تکرار خواهند شد . دستمزد های صد هزار دلاری برای تبلیغ سازمان رجوی یک حقیقت است . اوردن دانشجویان لهستانی به پاریس برای تظاهرات علیه نظام مفت ومجانی یک حقیقت است . مردم ایران حق دارند بدانند که در امد سازمان از کجاست و به چه کسانی برای چه اهدافی پول داده اند
نه تنها سازمان از شیوخ پولدار ضد ایرانی عرب دلار در برابر نوکری در یافت میکند بلکه اعضا ساده لوح و بی خبر از همه جا به سازمان

کمک مالی میکنند . اما این کمک های مالی هواداران کفاف خرج مریم رجوی بیوه سازمان را نمیدهد . متاسفانه این گونه بود که گروهی مجاهد خلق برای خانم رجوی از فروشگاه های اروپا لباس های گرانقیمت دزدی میکردند و این را کسانی گزارش دادند که خود در سرقت لباس شرکت داشتند . داستان خیانت و رزالت سازمان اسلامی رجوی بیش از حوصله خواننده است . اما
نفرت بر ان زندگی که این گونه حقارت امیز و مملواز ننگ خفت و خیانت است و فرقی ندارد که اخوند باشد و یا ضد اخوند ..نفرت باد بربیشرمی کسانیکه از ساده لوحی اعضا سازمان برای اهداف شیطانی خود سئو استفاده میکنند .
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

« ر r » از کجا آمده؟ در نام آذ-ار-بای- قان .
r نیست بل « ارər» است. خط عربی صدا یا حرف ə فتحه را مخفی نموده است. که صدای ər و ar هر دو را در کلمات دارد.

---قاجار
Qac-ər قاج-ار
Qəc-ər قَج -ار
Qə-cər قَجَر

قاج-ار : قجر qəc-ər یا qac-ər

Qacar نام طایفه :
معنی :
آن از، قاج + ار ؛ تشکیل شده. بن فعل+ علامت اسم فاعلی . تبدیل به اسم طایفه شده است.
قاج ، قاچ، قاش که شکل باستانیش گفتیم همان kas در سومری و زبان کاسبی ست :
امروزه بن فعل میباشند از: قاجماق. قاچماق، قاشماق.

به معنی « فرار و فرار کردن» ، اما معانی مجازی و منظوری هم دارد. مانند جوانمرد یا دختر جسور و جنگجویی که « دستگیر شدنی نیست). قاچار . سیار، کوچگر نیز معنی دارد. در پایین توضیح داده ام که معانی منظوری یا مجازی، « رها و آزاد ، یا رهایی و آزادی ، و فرد آزاد و رها» در آن مستتر است. و به معنی « رها» استعمال میشد.
معانی کلمات قاجار ، قجر، گزرgəzər، خزر ، kas ، kaş در اینکه اشاره به « فردی آزاد» دارد یکی هستند. (توضیح در پایین.)
نشان میدهند ساختن اسم فاعلی از بن افعال ریشه در زبان ترکی دارد. این وند به اسم نیز می چسبد.
ار با اسم ترکیب شده اسامی ترکیبی میسازد:

ər+ اسم
ار+ سالان: کسی که مرد افکن است( سالان اسم از مصدر سالماق)
ار+ آصلان: مخفف ارصلان : کسی که چون شیر است. اصلان شیر. و غیره. ار+ دالان ، از دلان.
دالان اسم از مصدر دالاماق. مانند « آری دالادی». اردالان کسی که سریع به دشمن ضربه میزند. شکلی از معنی، در نام ارسلان . که مرد افکن گفتیم.

-----

ما به کمک لی و لو lu و li نیز اسم سازی میکنیم : قره قویونلو، تبریزلی، کنگرلو ، کنگر لی.
لی یا لو «منسوبیت » را میرسانند. به طایفه، به شهر و سرزمین.
از اسم ساده مانند «su» آب، اسم جدید با افزودن لو درست میکنیم: su-lu آب دار
یا سو لی li. با آب. دارای آب. تعلقی، منسوبیتی، با آب دارد. آبدار.

لو و لی را به شکل bi در نام لولوبیlu-lu-bi، و pi در اسم کاس بی، داریم. که منسوبیت به قوم کاس و لولو را نشان میدهند.
li شکل جدید bi یا pi است.
در سومری به شکل gi یا ngi که به صورت
gir و ngir هم نوشته میشوند آمده است. منسوب به محل. اهل یک محل. محلی. منسوب به زبانی. اهل یک زبان .

-----


برای تشکیل «اسم فاعلی» ، که میتواند اسم شخص یا طایفه یا چیز دیگر باشد، بن فعل را به نشانه ی ər اضافه میکنیم: qac+ər
ər یا ar دو تلفظ لهجه ای هستند.

ار : معنی جوانمرد، تعلق به طایفه، تعلق به سرزمین نیز دارد:


در ترکیب با کلمه دیگر گاها به نظر میرسد که مخفف شده و به « ر» تبدیل گشته مانند قجر. البته در نگارش با خط عربی.
تلفظ و شکل دقیق Qə cər است. و مخفف نیست.خط عربی خطی ست که تلفظ دقیق واژه ها (بدون فتحه و کسره و ضمه و ساکن و غیره)
ممکن نیست.
در زبانهای آسیانی لولوبی، سومری، کلمه ی lu به معنی آدم، انسان، شخص، آمده است.
----------
گؤزله ، اوخ قاچماسین. مواظب باش تیر رها نشود.
قاچار ها! رها میشود ها!
این جملات کاربرد کلمه ی قاچار را که معنی « رها» ، « آزاد» دارد نشان میدهند.
----
بنابرین کلمات:
1- کاس، آس، آذ، کاچ، قاچ ، قاجار، قجر، در کنارمعانی تحت اللحفظی فرار و فرار کردن، معانی « رها، آزاد» هم دارند. و دقیقا در نامها به همین معنی کاربرد داشته است. از این رو نیز « فرد آزاد» را در نام آراز خوشبخت نامیده اند.
که یکی از معنی های آراز «خوشبخت و خوشبختی» است.

2- گزر، که تحت اللفظی معانی« سیار، قدم زننده، گردش کننده، » دارد ، معنای منظوری و مجازی، کوچگر، محافظ، فرد آزاد، سیار نیز دارد.
--------
معنی و مفهوم منظوری گزر و کاس و قاجار، آذ ، آراز در اینکه اشاره به « رهایی و آزادی» و «خوشبختی» دارند مشترک اند.

نوشته شده توسط: احمد اسماعیلی

آقای ائلیار چون نوشته بودی درجمع آوری بایاتی وشعرها و..در این مورد دست تنها هستی ،من این سه مورد شعر را اینجا گداشتم.نمیدانم درست هست یا باید کار دیگری کرد؟ ----------------------------------- صمد کؤنلومده کؤنلومده دیر
∗ "صمد" در قلب من است
علیرضا نابدل

او خودو قارانقوش آیریلیق سؤزون
مروت اهلینین گؤزو یولدا کن
جومدو طوفانلارا اونوتدو ئوزون
اولدوزا نه جواب وئره جگم من!؟
***
سخن از جدایی گفت "قارانقوش"
در لحظه ای که مردان بامروت را چشم بر راه بود
به قلب طوفان ها زد و خود را به دست فراموشی سپرد.
اینک من، جواب "اولدوز" را چه باید بدهم!؟
***

قیشدا قارلی داغلار سوراغلاشسالار
تبریزین گول اوغلون، مهربان اوغلون
بیر هرای چکه رم ای اوجا داغلار
آختارین آرازین چنلی بئلیندن.
***
به هنگام زمستان که کوه های برف پوش سراغ می گیرند
از رعناترین و مهربان ترین فرزند تبریز؛
فریاد می زنم: ای کوه های بلند
او را در "چنلی بئل" آراز بجوئید!
***
دشمن طعنه ویر سا صمد هاردا دیر
الیمی سینه مه چالیب دیئه رم
صمد کؤ نلومده دیر، اوره گیمده دیر
دؤ گوشور، ئولسه ده دؤ نمز ائلیندن.
***
"کجاست صمد؟" به طعنه بپرسد اگر دشمن
مشت بر سینه می کوبم و می گویم:
صمد در وجود من و در قلب من است
همچنان می رزمد
که مرده اش نیز از مردم اش جدا نیست.
***
اونون صداقتی جان وئریر بیزه
آلولی عشقیندن الهام آلیریق
هر دقیقه باش چکیر اوره گیمیزه
مغایاتلیق ائدیر ئوز اکدیگیندن.
***
جان می بخشد ما را صداقت او
از عشق پرالتهاب اش الهام می گیریم.
هر آن سر می زند به قلب ما،
و از کشته ی خویش مواظبت می نماید.
***
سؤ یله ین گئده جک؛ سؤزو قالاجاق
عدالت ناغیلین ائل دوغرولداجاق
ظلم ائوی عدلیلن بر باد اولاجاق
صمدی قارشیدا گوره جک دشمن
***
آن که سخن می سراید نمی پاید، و آن چه می پاید سخن اوست،
یقین که خلق قصه ی عدالت را واقعیت خواهد بخشید
خذلان در خواهد افتاد، به خانه ی ستم از عدل
و دشمن خواهد دید که صمد در مقابل اوست.
***
بو بیر ناغیلدیر کی ائللر سوبله یر
بیری سسدن دوشسه، او بیرسی دئیه ر
ناغیلچی دایانار، سوز دوام ائدر

ائل ایچون یاشایار بوردا بسله نن.
***
این قصه ای ست که خلق ها می سرایند
اگر یکی از صدا بیفتد، دیگری به صدا درمی آید
قصه گو باز می ماند، و قصه دوام می یابد
به خاطر خلق زندگی می کند آنکه در این جا بار آید.
***
نیاران قالماسین اولدوزا دیین
کؤنلومه آلمیشام صمدین عشقین
صمد کؤنلومده دیر، اوره گیمده دیر
وورغونون آداشی جگریمده دیر
انتقام آلاجاق ائل دشمنیندن
***
"اولدوز" را بگویید دلواپس نباشد
که عشق صمد را در وجود خویش جای داده ام
صمد در وجود و در قلب من است
آن که نام کوچک اش چون "وورغون"، صمد است
جای اش در جگر من است
و انتقام خواهد کشید از دشمن خلق.


اوختای (علیرضا نابدل)
نوشته شده توسط: Anonymous

در گزارش نوشته مجاهدین خلق مشکوک هستند حتما فهمیده اند مجاهدین خلق از نفوذی های خمینی و خامنه ای و سپاه پاسداران هستند و. از داعشی ها بدترند سابقه شان را کشیدند بیرون می دانند در ترورها و کشتار مردم ایران و امریکایی ها دست داشتند . بی دلیل که اعتبار روزنامه شان را زیر سئوال نمی برند ..

نوشته شده توسط: Anonymous

"اخیرا ایرج مصداقی اظهارتی علیه مهدی فلاحتی ، مسعود نقره کار ، امیر عباس فخر آور ، اژدر بهنام ، امرالله ابراهیمی و اینجانب کیانوش توکلی در« میهن تی وی» بیان داشته است"
کیانوش جون! پس کیمیا جون خاوری کوشش؟!
اتهامات مصداقی رو در باب عدم وجود دکتر جون زیر سیبیلی در کَردی ٫پهلوون؟!
خوب نیس ها!ممکنه آدم به چیزهای دیگه ات هم شک کنه! اصاح کن ! مگه اینکه طرف بیربط نگفته باشه! البته ادعاش در مورد درزی بیچاره هم بی پاسخ مونده که بد نیس یه جوابی ٫چیزی بِدی!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بامدادان، متاسفانه شما هم مانند گروهی از کامنت گذاران بجای پرداختن به اصل موضوع از همان روش چهل سال پیش گروهکها دست به فرافکنی میزنید. موضوع آخوندها و تروریست حزب الله را شما در این میان میکشید تا بتوانید خواننده را گمراه کنید. اگر همین خبرگذاری گزارش دزدی ها و یا جنایات آخوندها را نقل میکرد، شما یقینا آنرا بی بروبرگرد قبول کرده و دشنامهای انقلابی بدرد نخور نثار میفرمودید. اما حالا که روسری بسرها سعی در بدست آوردن لابی هستند و دیگر از صدام حسین و دلالی فروش نفت برای او خبری نیست، میگوئید که اینها حقیقت ندارد. تازه خود شما در یکی از کامنها نوشتید که برای سقوط رژیم آخوندی آماده اید با شیاتین نیز پیوند برقرار کنید. پس در این صورت باید شما این دست دلبازیها را به فال نیک بگیرید.

نوشته شده توسط: احمد اسماعیلی

آقای گشتاسب ممنون از دقت شما شایدلغت هابه خاطر انتقال از روسی تغیرات پیدا کرده باشد..موفق باشید

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

به هموطن مبارز و دوست عزیز، آقای اقبال اقبالی گرامی
در این برهۀ حساس میهنمان ما مخالفین رژیم نباید به یکدیگر حمله کنیم و تفرقه و دودستگی ها را بیشتر از این کنیم، شوربختانه همینطوری اپوزیسیون با یکدیگر متحد نیستند و ما دیگر نباید بر اختلافات دامن بزنیم. در این برهه از زمان ، اتحاد و همبستگی جمهوریخواهان لائیک بسیار لازم و ضروری است. سازمان مجاهدین خلق ایران نیز به لائیسیته و جمهوریخواهی اعتقاد محکمی دارد. همه می دانند اعضای مجاهدین مسلمانان معتقدی هستند، یک مسلمان هم می تواند لائیک و سکولار باشد،لائیسیته و سکولاریسم به معنای بی دینی و بی خدایی نیست. لائیسیته، دین و مذهب را در حریم خصوصی افراد محترم می شمارد اما اجازه نمی دهد که دین وارد جامعه و سیاست و حکومت شود. من با قاطعیت می گویم که لائیسیته در ایران فقط با مجاهدین محقق خواهد شد. درضمن سازمان مجاهدین خلق ایران یک سازمان اسلامی نیست -

تمامی برنامه ها و اساسنامه های شورای ملی مقاومت بر اساس جدایی دین از دولت است. یک مصوبۀ کامل و جامع در این باره وجود دارد. طبق این اساسنامه و آن مصوبه، دین رسمی در برنامۀ شورای ملی مقاومت نیست. در حالیکه هم در قانون اساسی پایان زمان سلطنت قاجار و هم سلطنت پهلوی، دین رسمی کشور شیعۀ اثنی عشری است. ایضاً در قانون اساسی همایونی هم نوعی شورای نگهبان وجود داشت. در قانون اساسی بسیاری از کشورهای دمکراتیک دین رسمی آمده است. در اساسنامه ها و مصوبه های شورای ملی مقاومت، قید شده است که هیچ کسی به دلیل اعتقاد به یک دین و مذهب و یا عدم اعتقاد به آن بر کسی ارجحیت ندارد و از هیچ حقی محروم نمی شود یا امتیازی کسب نمی کند یا مورد تبعیض قرار نمی گیرد. تمام قوانین فقهی دربارۀ حقوق مدنی و جزا و دادگاههای اسلامی منحل می شود وتنها قوانین حاکم قوانینی است که مجلس ملی تصویب می کند. بر طبق قانون اساسی شورای ملی مقاومت، در آیندۀ ایران، یک زن یا مرد غیرمسلمان، - چه مسیحی یا زردشتی، یهودی یا بهایی، و یا بدون دین ومذهب و بی خدا, می تواند رییس جمهور یا نخست وزیر یا نمایندۀ مجلس و یا قاضی و مدیر یک نهاد باشد. طبق اساسنامۀ شورای ملی مقاومت، بعد از سرنگونی رژیم فاشیستی و ضدخلقی جمهوری اسلامی، یک دولت موقت تشکیل می شود تا تنها در طول 6 ماه، آری فقط 6 ماه! اولین انتخابات کشور، برای تشکیل مجلس موسسان قانون اساسی را تشکیل دهد. گفتنی است که بعد از انقلاب آمریکا نزدیک به سه دهه طول کشید تا جمهوری دمکراتیک و سکولار این کشور قوام گرفت. باری بر طبق همین اساسنامه، که قانون اساسی شورا در دوران مبارزۀ شورای ملی مقاومت است، بعد از اولین انتخابات مجلس شورای ملی ایران و ریاست جمهوری، هم شورا و دولت موقت و هم رییس جمهور دوران گذار - کنار رفته و هر حزب و دسته که در شورای ملی مقاومت - اکنون منحل شده- بوده است، در انتخابات، از طریق حزب و یا دسته و گروه خود، شرکت می کند. رجوع شود به همان پروسه یی که دولت موقت مقاومت فرانسه در تبعید، انگلستان، به ریاست جمهوری (منتخب) ، ژنرال دوگل طی کرد. طبق نص صریح اساسنامۀ شورا، قرار است تمام کارهای دوت موقت شش ماهه، بر اساس جدایی دین از دولت باشد.اما توضیحی در مورد عنوان جمهوری دمکراتیک اسلامی ایران در دوران موقت شش ماهه و کلمۀ "اسلام" که در این تیتر و عنوان آمده است؛ هدف سازمان مجاهدینِ ضد بنیادگرا، وتا بن استخوان ضدحکومت دینی، از این تیتر و عنوان , خلع سلاح خمینی خون آشام از اسلام، ولایت فقیه وحکومت ونظام اسلامی بود. پس این تیتر خالی - تنها وتنها برای آن دورۀ 6 ماهۀ دولت موقت - در شورا تصویب شد و پس از دوران گذارشش ماهه ، کلمۀ اسلام از عنوان جمهوری دمکراتیک ایران برداشته خواهد شد. اگر چه در این مورد بارها بین اعضای شورا صحبت شده ، اما تاکنون هیچ فرد و گروهی رسماً تقاضای برداشتن این کلمه از عنوان آن دولت 6 ماهه را نکرده است.هدف تاریخی ذکر این یک کلمه در تیتر این دولت موقت 6 ماهه این بود که مجاهدین بگویند که: «" منِ مجاهد تحت این تیتر وبه نام اسلامی که من می شناسم- در این 6 ماه برای تشکیل اولین انتخابات موسسان برای برقراری یک نظام لائیک وسراپا مبتنی بر جدایی دین از دولت اقدام می کنم. دولت موقتی که منِ مجاهد، 6 ماه وقت، برای برقراری اولین انتخابات دمکراتیک دارم، دولتی است که دمار از روزگار تو خمینی و خامنه ای در می آورد و به نام یک انسان وسازمان مسلمان، حکومت ونظام اسلامی در ایران را برای همیشه به زباله دان تاریخ می سپارد"» به سبک وسیاق مارتین لوتر که به پاپ - بخوانید ولی مطلقه فقیه - گفت که این دین و این مسیح تو، دین و مسیح من نیست وبه سبک وسیاق حنیف و مجاهدین خلق : خط کشی از بین بی خدا وبا خدا نمی گذرد.... مجاهدین مسلمانند اما به لائیسیته اعتقاد دارند .
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

معلوم نیست برای چه و با چه انگیزه ای و بر چه مبنایی خبرنگار "آسوشیتدپرس" این گزارش مغرضانه و آخوند پسندانه و مغایر اخلاق ژورنالیستی و دروغ را تهیه و منتشر کرده است . چرا از اقدامات آخوندهایی که در ترور و کشتار و ویرانگری در ایران، منطقه و جهان نظیر ندارند و فقط در عراق4500 امریکایی را کشتند و در انفجار سفارتهای امریکا در لبنان و سایر نقاط جهان و همچنین انفجار مقر تفنگداران امریکایی در لبنان که صدها امریکایی را کشت حرفی نمی زند و آن را نمی بیند و گویا نمی خواهد ببیند. مشارکت آخوند ها در کشتار ۵۰۰ هزار نفر از مردم سوریه و اعدام های جمعی و تقریبا روزانه در ایران را ندیده است و حالا یادش افتاده است که سازمان مجاهدین خلق ایران را که در مقابل چنین آخوندهای تروریست و ضدبشر ایستاده اند را مورد انواع و اقسام اتهامات واهی و دروغین قرار می دهد . البته برای رضای خدا خبرگزاری "آسوشیتدپرس" برای -

آخوندها سینه نمی زند.باید به کسانی که گزارش"آسوشیتدپرس" را چماق خویش کرده اند و بر سر سازمان مجاهدین خلق ایران می کوبند و با ذوق و شوق فراوان و با آب و تاب آن را انعکاس می دهند گقت: اولاً اینکه چاه های نفت و پول مردم ایران دست سازمان مجاهدین خلق ایران نیست. بعدش هم باید به بعضی از خبرنگاران گفت : دوران پخش اخبار کذب و غیر واقعی پایان یافته است و با آمدن اینترنت و رسانه های اجتماعی دیگر انحصار اینگونه اخبار غیر واقعی پایان یافته است.
طرفداران داخلی و خارج نشین رژیم تبهکار و منحوس جمهوری اسلامی به زودی خواهند دید که ستمگران به دست پرتوان خلق قهرمان ایران و مجاهدین ، به شدت درهم کوبیده خواهند شد.
مرگ سخت و بی امان ظالمان نزدیک است .
نوشته شده توسط: Anonymous

از هزاران دلیل ناکارآمدی فارسی عمده ترینش استفاده از خط عربی که خود سر منشا بی شمار ایراد هست.خط عربی که فارسیان کپی برداری ناشیانه کردهاند جهت نوشتارش از راست به چپ بوده که برای برنامه های کاربردی و دیجیتال قابل برنامه نویسی نیست.هر خطی در کامپیوتر ها دارای کد پیجی هست که شناسنامه ان خط هست ولی بخاطر بهره بردن خط عربی از انواع فونت ها هر فونت خود کد پیج خاصی می خواهد که مشکلات زیادی ببار می اورد.مثلا بعد از نوشتن متنی با فونت خاصی در یک سیستم به هنگام کپی روی سیستم دیگر جهت پرینت کل متن بخاطر تفاوت فونت بهم خواهد ریخت.استفاده از همزه و نقطه های جوراجور هم عامل دیگری در بهم ریختگی خط عربی هست.بدون شک همه با مشکلات نوشتن اعداد ما بین خط عربی فارسی اشنا هستند.مخابرات جهت مجبور کردن افراد به عربی نویسی قیمت اس ام اس لاتین را گران کرده ولی باز مردم ترجیح می دهند فینگلیش بنویسند.از هزاران مشکل

دیگر خط عربی فارسی دیگری انواع متفاوت شکل یک حرف خاص در اول وسط و اخر کلمه هست.مثلا عین )ع) در حالات های متفاوت شکل خاصی می گیرد که برای نرم افزار مشکل افرین هست.بدین دلیل تا پارسیان قبول نکنند که خط عربی عامل عقب ماندگی هست حالا حالا ها در عقب ماندگی فارسی گره ای باز نخواهد شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر ازگرداننده گان وبسایت ایران گلوبال و موافقان و مخالفان مطالب بنده. بهترین درمان تمام اختلافات فکری را در ابراز اندیشه های آزاد فکری میتوان جستجو کرد. زمان زمان اندیشه های آزاد و انسانهای آزاد است هر چند که اسارتگران و مشاته گان اسارت قلمهای آزاد را قصابی میکنند.!
خدمت دوستان و دوستداران مطالب بنده اول عرض ادب دوم به امید و همت مللتم و به خاطر رهایی مللتم تا روز مرگ با مللتم و در کنار مللتم خواهم بود.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

مردم ستمدیده و مظلوم ایران احتیاجی به عذرخواهی پاسدار جنایتکار و دزد "قالیباف" ندارند؛ عذرخواهی این پاسدارِ پست و نفرت انگیز دردی از ملت ایران دوا نمی کند. توده های زحمتکش و پابرهنۀ ایران مترصد فرصتی هستند تا این آدمکشان و دزدان را روانۀ گورستان کنند.
قاليباف كه به جنگ طلبي شهرت دارد در دهه60 دو لشگر سپاه پاسداران و متعاقبا يك سوم جبهه را در جنگ عليه عراق فرماندهي كرده بود. او بسياري از كودكان و دانش آموزان را شخصاً به عنوان گوشت دم توپ به ميدانهاي مين مي فرستاد. او در اواخر دهه 60 به عنوان فرمانده سپاه پاسداران در استانهاي بزرگ گيلان و مازندران در شمال ايران نقش كليدي در سركوب اعتراضات بعد از جنگ داشت. به همين خاطر نيز به فاصله كوتاهي به رياست ستاد نيروي زميني سپاه منصوب شد. او پايه گذار سرويس اطلاعاتي نيروي شبه نظامي بسيج براي كشف هسته هاي مقاومت مردمي و دستگيري و سركوب آنها بود. در -

سال 76 به فرماندهي نيروي هوايي سپاه ارتقاء يافت.

وي در شكل گيري يگانهاي موشكي سپاه و گسترش آنها از 3تيپ يگانهاي موشكي زمين به زمين به 5تيپ نقش عمده داشت و تمركزش روي گسترش موشكهاي زمين به زمين شهاب بود. خامنه اي در سال 79 او را به دليل بيرحمي اش به سمت فرماندهي نيروي بدنام انتظامي منصوب كرد. اين پاسدار جنايتكار در سركوب قيامهاي مردمي و جنبش دانشجويي نقش تعيين كننده داشته و نيروي ضربت خشن پليس موسوم به پليس 110 را پايه گذاري كرده است او از سال 84 و در پروسه اشغال مناصب حساس و كليدي كشور توسط پاسداران, به مقام شهردار تهران منصوب شد.
به زودی طرفداران داخلی و خارجی رژیم جمهوری اسلامی خواهند دید که چگونه ستمگران درهم کوبیده خواهند شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام، مهربان بهارعلی هیئت هستم از ترکیه. آقاجان آذربایجان ماذربایجان نداریم ما! این مسخره بازیها کار پان استالینیستها و پان ایرانیستهای آذربایجانگراست! ملت ترک هیچ رابطه ای با آب و خاک و وطن مطن نداشته! او همیشه به خودش ترک گفته! اصلن در کتاب مقایسته اللغتین مرحوم کاشغری آمده که ترکان باستان روی زمین زندگی نمیکردند بلکه در هوا پرواز مینمودند و هیچوقت از روی اسب پایین نمی آمدند تا وطن مطنی هم داشته باشند. صحبت از آذربایجان یعنی ایستالینیسم آغاجان! آیا شما پان ایستالینیست هستید که از آزربایجان صحبت میکنید؟!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

آذر در پهلوی یعنی آتش. در زبان ترکی امروز بسیاری از واژه های پهلوی مثل زُر یا درده جر یا زمی باقی مانده. در آذرمهر و آذرنوش و آذر بهرام و آذر برزین و آذر زردهشت و امثال آن مراد آتشکده های منسوب به این نامها است. بایگان یعنی حافظ، نگهدارنده. اگر آذزبایگان محل آز ها بوده، پس چرا آزبایگان نگفته اند؟ حرف «ر» این وسط از کجا آمده؟ این نوع زبان شناسی آدم را یاد ذبیح بهروز و مقدم می اندازد. به قول هدایت، تهران هم گویا در اصل تَه ران بوده چون مردمش در آغاز به جای راه رفتن روی دو پا، کون خیزه می رفتند. یعنی با ته شان می راندند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ایکاش اشرف ها
عینک پان ایرانیستی را ازچشمان خود دورمی کردند ظلم ستمی که به مردم آزربایجان توسط پان ایرانیست تمامیت خواه می شود را می دیدند .
می دیدندکه چطورمعادن آزربایجان مانند مس سوگون به کرمان ومعدن طلای تکاب به اصفهان ومعدن خاک چینی وسرامیک به اصفهان ،یزد،سمنان ،رشت وسنندج انتقال می یابد وجوان آزربایجانی جویای کاربه آن شهرها می رود ودیگربرنمی گردد.
ودخترهای آزربایجانی که امکان مهاجرت برای آنها فراهم نیست ،پس ازمدتها انتظارتن به ازدواج با مردان هم سن پدرخودمی دهند.
آیا اشرفها آسیملاسیون شدند؟
آیا اشرف های کمونیست دیروز پان ایرانیست امروز شدند؟
آیا این ظلم وستم را نمی بینند اگرمی بینند کواعتراض آنها کو بیانیه آنها.
پان ایرانیست تمامیت هرچه دارد ازترکها دارد اگربه دین وزبان فارسی افتخارمی کند مدیون ترکها هستند تا قبل ازعزنویان دراستانهای فارس امروزکسی به فارسی صحبت نمی کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای آتامان
می ببنید بدترازراسیسم فارس عده ای هستند ازروی جهل ونادانی ویا آسیمیلاسیون شده از رفتاراشغال گرانه ونژادپرستی دفاع می کنند.
تاحالادیده شده یک نویسنده ویا یک هنرمند که خودرافارس می دانند به ملت تورک توهین نکرده باشد؟؟
این درحالی است که این ملت تورک بود اجازه وروداسکندربه آزربایجان نداد.
این ملت تورک بود درمقابل اعراب 30سال مقاومت درآخرسرنیزاعراب باهم دستی فارس ها بابک را کشتند.
این تورکها بودند درمقابل مغولان وحشی مقاومت کردند وشاه وملت ودولت تورک کشتند.
این فارس ها بودند همدست مغولان بودند وبه موقعیت رسیدند نه تنها درایران بلکه درچین وهندبه یاری مغولان شتافتند.
اگرفارس به ایران وزبان فارسی ودین اسلام افتخارمی کند مدیون ملت تورک است .
چون فارس تا قبل ازغزنویان ازگذشته خودهیچی ندارد نه شعری ونه کتابی وخط نداردهمه اینها بعد ازغزنویان می باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" فرق عربی‌ با زبان ناتوان فارسی‌ در کجاست؟ """ حرفی‌ که ابوریحان بیرونی‌ درباره زبان ناتوان فارسی‌ زده، همچنان پا بر جاست، زبان فارسی‌ قادر به شکستن حصار شعر و شاعران نشده، """ زبان عربی‌ در سال ۱۹۸۸ با نجیب محفوظ، جایزهٔ نوبل گرفت """ زبان فارسی‌ در این مدت با "" بحران ترجمه "" چنان وارد باتلاق شده که ادبیات دنیا با ۳۲ سبک ادبی‌ نیز، قادر به بیرون کشیدن این زبان فارسی‌ / دری از باتلاق نیست. عرب‌ها دوبی، شارجه دارند، ترک‌ها استانبول، باکو دارند، و روستای فارسی‌ شما افغانستان، تاجیکستان دارد. کشور‌های ترک و عرب، هم در توسعه انسانی‌، هم در " اقتصاد رقابتی‌ "" از روستای فارسی‌ شما، جلو افتاده اند. اصفهان نصف جهانتان نیز، به دست توانای ترک‌ها ساخته شد و پایتخت ترکان بود.

نوشته شده توسط: جمال

نا هنجاریهای معیشتی و زندگی در گو شە و کنار ایران بخصوص در مناطق مرزی ،،،، مردم بلوچستان و کوردستان و آذربایجان و خوزستان و ترکمن صحرا مردمان این مناطق برای معیشت زندگی و نبودن شغل مناسب در این مناطق بە شغلهای روی می آورند کە هم برای محیط زیست هم برای جان خود و خانوادشان خطر آفرین است ،، در بلوچستان مردمانش برای کسب در آمد و معیشت و یک زندگی شرافتمندانە بە حمل سوخت از پاکستان بە ایران و بلعکس مشغول میشوند در مناطق مرزی در کوردستان همچنان کە آگاهید مردمان بسیاری برای تأمین معیشت زندگی کار پر ختر کولبری ، پوشاک ، وسائیل الکترونیک و گاهأ مشروبات الکلی بین ایران و عراق مشغولند و چە بسا مردمان بسیاری جانشان را از دست دادند و هم اکنون میشنویم در مناطق مرزی بین 2 آذربایجان کنارە های دریای مازندران بە دلیل نبودن شغل مناسب مردمانش بە کشتار بی رحمانەی پرندگان روی اوردند

فریدون کنار با جمعی کمش سالانە 500000 پرندەی مهاجر کشتار میکنند همین جا بە پان تورکهائی کە بە کولبران کوردستان قاچاخچی میگفتند کە برای تأمین معیشت مجبور بە حمل کالای سنگین تر از وزن خود بودند بین ایران و عراق باید بە این کشتار بی رحمانەی 500000 پرندە در فریدون کنار فقط در یک سال و فروش آن بە رستورانها چە باید گفت ؟؟؟

فریدون کنار با جمعیتی حدود 40 هزار نفر در حالی رکورد شکار بیش از نیم میلیون پرنده را در سال دارد که به گفته مسئول انجمن حمایت از پرندگان مهاجر تنها ده درصد از جمعیت این شهر از کنار این شکار روزگار می گذرانند.

و این در حالی است کە مردم کوردستان بخصوص همین کولبر ها با بظاعت کمشان خوراک پرندگان را کە در سرمای طاقت فرسا و نبود غذا برای پرندگان و حیوانات وحشی تهیە میکنند و شکار کردن در کوردستان بە یک پدیدەی ناپسند و غیر انسانی تبدیل شدە
نوشته شده توسط: Anonymous

زبان ایسلندی
íslenska
بیان [íslenska]
زبان بومی در: ایسلند, دانمارک, نروژ, آمریکا و کانادا ۲٬۱۷۰ نفر بر اساس سرشماری ۲۰۰۶
تعداد گویشوران
+۳۲۰ ۰۰۰ (بدون تاریخ)
تبار:
هندواروپایی
زبان‌های ژرمنی
زبان‌های ژرمنی شمالی
غرب اسکاندیناوی
زبان ایسلندی
سامانه نوشتاری
لاتین (الفبای ایسلندی)
وضعیت رسمی
زبان رسمی در
ایسلند de facto
تنظیم‌شده توسط Árni Magnússon Institute for Icelandic Studies in an advisory capacity
کدهای زبان

نوشته شده توسط: Anonymous

ذهنیت کاملا منجمد پانروسیسم لنین همه کمونیستها را آچنان نابینا ساخته که آنها هرگز قادر نیستند که آمریکا را بعنوان کشوری مترقی و پیشرو ببینند، امپریالیزیم یا همان مرتد و کافر و ابلیس و استکبار جهانی و یا شیطان بزرگ همه و همه تراوشاتی است از پانروسیسم و یا پانفارسیسسم که چشم دیدن تکنولوژی پیشرفته آمریکا را ندارند و مرتبا با ساختن لولوئی بنام امپریالیزیم می خواهند عقده های عقب ماندگی خودشان را به آمریکا نسبت دهند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

اتهام زنی و برخورد با آن
-----------------------
1- شخص A دزدی کرده است. یا مانند اینها . اتهام شخصی
2- شخص B جاسوس فلان دولت است. و غیره. اتهام امنینی
3- شخص C نژاد پرست است. و آنچه به اعتقاد مربوط میشود. اتهام اعتقادی.
----------
- طرح اتهام شخصی و امنیتی نسبت به رسانه ها متفاوت است. برخیها موافق طرح آنها هستند و برخی دیگر مخالف.
- طرح اتهام اعتقادی رایج ترین مسئله در رسانه هاست.
----------
اما در این که هرسه نوع اتهام « برای طرح شدن نیاز به سند و مدرک و فاکت و دلیل» دارند مشترک اند.
اصولا « دفاع از حقوق شهروندی ، بشری، حیثیت افراد و تشکیلاتها و دولت ها و ملت ها و حتی اعتقادها» ایجاب میکند که
« هیچ اتهامی ، چه شخصی، چه امنیتی، و چه اعتقادی» بدون « سند و مدرک و فاکت و دلیل» مطرح نشود.
برخی اتهام ها نیاز به « سند» دارند، اتهام اعتقادی حد اقل نیاز به « فاکت و دلیل» دارد.

اما متاسفانه شکل رایج «اتهام زنی اعتقادی » عملا نیاز به هیچ « دلیل و فاکت» ندارد. « یک طرف مخالف خود را به انواع اعتقادها» متهم میکند بدون اینکه « فاکت و دلیلی» ذکر کند. تا یک « فکر و تفکر» به حساب آید.
هر چیزی که گفته میشود « تفکر و اندیشه و فکر و نظر» نیست. وقتی به فکر تبدیل میشود که به همراه « فاکت و دلیل» باشد.

این است که بازار اتهام زنی اعتقادی گرم است و چهره رسانه را زشت میکند.
راه چاره « عدم پخش اتهامات اعتقادی بدون فاکت و دلیل» است.
------
رسانه ایکه توجهی به پخش طرح اتهام اعتقادی با فاکت و دلیل ندارد خود حق شهروندی دیگران را نقض نمیکند.
« نقض حقوق فرد توسط رسانه» به هر بهانه ای ، از جمله « آزادی بیان، یا اتهام سیاسی » نقض حقوق است و غیرقابل تحمل.
-----
شخص D می نویسد M صاحب فلان اعتقاد یا خط و نگرش و « نظر» است. این سخن « بدون فاکت و دلیل» یک اتهام
توخالی و زشت است و نباید پخش شود.
اگر مثبت باشد تملق است
اگر منفی باشد توهین و تحقیر است
----
در هردوحالت زشت و مانند توهین لازم است بدیده آید.

مگر اینکه شخص « فاکت و دلیل» ذکر کند و مبنای اتهام را به همراه دلایل اثباتی و اعتقادی خویش نشان دهد.
------
رسانه ایکه این اصل اولیه ی حقوق انسانی را رعایت میکند عملا در خدمت آزادی بیان است. وگرنه پخش اتهام
بدون فاکت و دلیل خدمت به نقض حقوق است و بدیهی ست که چنین عملی با آزادی بیان متناقض است.
------
رسانه وظیفه دارد از حقوق نویسنده و خواننده با « در خواست فاکت و دلیل و سند دفاع کند.»

وگرنه نمی توان آن رسانه را در خدمت آزادی بیان شمرد.
--------
دیگر به محسنات و خدمات« دلیل و فاکت» خواستن ، که در « رشد فرهنگ دیالوگ و مدنیت» دارد و چه نقش خارق العاده ای بازی میکند وارد نمیشوم .
------
حفظ هیثیت یک اعتقاد:
مثال : به نظر شخص K که مکتوب کرده،
اعتقاد N ، در پیام خود به انسانها ، با ور به « ازدواج محرمها » دارد.

ظاهرا این یک نظر است و باید طبق برداشت سطحی از نظر و آزادی نظرات منتشر شود.
اما دقت کنیم این نظر و فکر نیست تنها یک اتهام است که کا عنوان کرده است.

ولی وقتی کا سخن خود را با « فاکت و دلایل » از منابع آن اعتقاد همراه میکند و نتیجه میگیرد، سخن او به فکر و نظر تبدیل میشود و به عنوان « اندیشه ی کا» لازم است با آن برخورد کرد.
------


نوشته شده توسط: Anonymous

yaradiciliq
زیاد دور برداشتی
شما بیا به لینک و درباره زبان الکن به اصطلاح تورکی پاسخ گو باش

http://www.iranglobal.info/node/58685#comment-83145

نوشته شده توسط: جمال

جناب
yaradiciliq
خطاب بە خوانندگان این صفحە چنینن مینویسد ،،،، شما هیچوقت قادر به تفسیر تحولات دنیا با مبنی قرار دادن ایدئولوژی پوسیده کمونیستی نخواهید شد ،،،،،، اینجا نا نیز بە این جناب باید بگویم شما هم هیچ وقت قادر بە تفسیر تحولات جهان با مبنی قرار دادن افکار پوسیدە و فاشیستی پان تورک بخصوص نوع تورکیە و اوردغانی آن نخواهید شد ،، تورکیە را دارد آب میبرد ولی شما هنوز در حال حمد ثنا فاشیزم آن هستید یادتان هست با همین افکار پوسیدەی فاشیستی پان تورکی همراه اوردغان و یلدریم میگوفتید با آمدن ترامپ تورکیە جایگاه برتر در منطقە ]یدا خواهد کرد امروز از زبان سفیر آمریکا در عراق اعلام شدە ترامپ رئیس جمهور آمریکا علی رغم اثرار عبادی نخست وزیر عراق و اوردغان رئیس جمهور تورکیە هیچ علاقەای نە برای دیدار با این دو شخص دارد نە گفتگوی تلفونی

دلیلش هم خیلی سادە است مگر ترامپ مغز خر خوردە اوردغان را بە حضور ب پدیرد کە تورکیە بە عنوان دومین کشور ناتو حد اقل در 10 سال گذشتە بر علیە منافع آمریکا عمل کردە و همینطور ترامپ در مورد عراق هم مگر مغز خر خوردە باشد کە نداند عبادی و مالکی و حکومت شیعەی عراق دست نشاندەی آخوندهای ایران باسد ،،، ولی بر خلاف تفکر شما آمریکا هم در عراق هم در تورکیە و هم در سوریە هم در ایران در آیندەی نزدیک منافعش شدیدأ با منافع ملت کورد گرە خوردە و آنها حکومت مداران آمریکا بە خوبی این را میدانند و همینطور اوروپا هم میداند برای همین است کە رهبران شیعەی عراق برای مذاکرە با رهبران کورد در عراق از سر و کول هم بالا میروند و تورکیە نیز از آن هایو هوی یک ماه پیشش عقب نشستە و مجبور بە آزادی بعضی از رهبران دستگیر شدە احزاب مدنی کورد شدە
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای احمد اسماعیلی گرامی، واژه Buhenvald ، درستش Buchenwald میباشد. و در Ettersberg و نه در اترزبورگ ( Ettersburg) است.
با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

فریدون عزیز اگر ممکن است از آقای کیانوش توکلی مسئول سایت امکان درج مستقیم دریافت کنید و همانند آقای لوایی خودتان به نشر نوشته هایتان ادامه دهید و در ستون دیدگاهها درج کنید تا همه بتوانند از نوشته های شما بهره مند شده و نظراتشان راابراز دارتد با آرزوی موفقیت در راهتان و رهائی آزربایجان جنوبی از چنگال پانفارسیسم

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یاراچیلیق، ما تا زمانی که شما همه موضوع ها را تفسیر میکنید غمی نداریم. مثل اینکه راست میگویند که فرار مغزها از ایران سرمایه های هنگفتی را هدر داده.

نوشته شده توسط: Anonymous

در یک کلیپ 1 زن با روسری آخوندی آواز میخواند
در کلیپ دیگر 1 زن روس با بالت روسی می رقصد
در کلیپ سوم سوار کاری فئودالیستی ارباب و رعیتی نشان داده میشود
کل موسیقی و آواز و رقص و ادبیات آذری، تکراری ایستا روستایی رمانتیک فئودالیستی است.
در آذربایجان شمالی، فرهنگ هنوز از ته مانده استالینیسم تغذیه میکند.