مرغ پخته خنده اش میگیره اقتدار!! شما جوگیر شدید مثله همیشه هنوز نتیجه علا م نشده برای خودتان نتیجه علا م میکنید. خوشحالی شما ترکان مرا بیاد فکت های تاریخی می اندازه چه ها که بر سر این سرزمین ایران نیاورده اید در طول این هزار سال حاکمیت ترکان. حتی اسم ما آذریان را هم بدنام کرده اید این آذربایجان دروغین که هیچ هویت نداردهمانند پاکستان و یا ترکیه در ساخت و پآخت هویت چه ها که نمی کنند. ای کاش مرزبان ها بکارشان ادامه میدادند پدران ما در گذشته های دور تا قبل از یورش عربها در طول سیردریا (رود سیحون) به مرکزیت خجند پادگانهای متعدد به نام مرزبان تاسیس کرده بودند که تا پایان کار یزدگرد سوم در سال 651 میلادی پابرجا بودند و حذف این پادگانها، به طوایف آلتائیک فرصت داد که نخست به فرارود و سپس به چند نطقه دیگر ایرانزمین مهاجرت و بعضا تعرض کنند.این بد بختی تا به امروز ادامه دارد.
سنباد از آذربایجان
پنتاگون: پاکسازی قومی عرب ها و ترکمن ها توسط کردها در شهر تل ابیض غیرقابل قبول است.
سستی اراده سیاسی دولت اوباما و اتکای بیش از حد آمریکا به کردها در شمال عراق و سوریه برای مقابله با داعش و فقدان گزینه دیگر باعث تقویت تمایلات توسعه طلبانه کردها در این دو کشور شده است بطوریکه کردها با دست اندازی به مناطق غیرکردنشین از قبیل کرکوک در عراق و تل ابیض در سوریه و اخراج کردن جمعیت عرب و ترکمن، در حال گسترش قلمروی خود هستند. توسعه طلبی کردها بویژه در شمال سوریه شکل مشخص تری بخود گرفته و کردها در صدد هستند با
ضمیمه کردن مناطق غیرکردی، سه کانتون کردی را بصورت یک منطقه واحد و احتمالا کشوری مستقل دربیاورند و در این راستا از پاکسازی قومی عرب ها و ترکمن های ساکن مناطق شمالی عراق (گزارش عفو بین الملل - لینک شماره یک) و اجازه ندادن به بازگشت پناهندگان به شهر و خانه خود (گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل - لینک شماره دو) و همینطور مجبور کردن عرب ها و ترکمن ها برای تخلیه برخی مناطق در داخل و اطراف تل ابیض در شمال سوریه رویگردان نیستند. (لینک شماره سه)
به نظر می رسد دولت اوباما که عنوان مفتضحانه ترین سیاست خارجی تاریخ معاصر آمریکا را بخود اختصاص داده نیاز به تجدید نظر در سیاست خود در باز گذاشتن دست کردها در پاکسازی قومی با دستاویز مقابله با داعش دارد. در این راستا استیو وارن، سخنگوی پنتاگون هشدار داده در صورت صحت، پاکسازی قومی توسط کردها در سوریه غیرقابل قبول است. (لینک شماره چهار)
سلام-تجزیه وتحلیل خوب وروشنی بود.بنظراین حقیرتنهایک اشتباه بزرگ داشت که ترکیه راباایران مقایسه کرده اید.عزیزجان ترکیه کشوری است بادستان خالی ودرکشوری که هیچ کونه حاکمیت وقدرت بلامنازع دیکتاتوری وتحجردینی رالاقل صدسال است ندیده است.
شمانمیدانم باینکه به این خوبی میتوانیدتحلیل وتفسیرکنیداصلاچرا عراق،سوریه،لیبی،پاکستان،افغانستان راگذاشته ایدرفته ایدسراغ ترکیه .
کشوری که زنانش هیچ وقت زیرزورنرفته واگرخودشان نخواسته کسی نتوانسته به آنان یاروسری یاتوسری بگوید آیااین درست است که کشورایران راباترکیه مقایسه کرده اید؟
کشوری که تابحال ازافرادی سیاسی سندی دروابستگی بسازمان فراماسیونی ازافراددرآنجانیافته چطوراین مقایسه رانموده اید. کشوری که یک لیترنفت وگازنداشته وباعقلانیت توانسته سری دربین سران دنیاداشته باشدباکشوری که دلارهای نفتی مفتی برآن حاکم بوده این دورامقایسه کرده اید.
اگرهرکسی یک کمی
مطالعه داشته ووجدان سالم دارد.اکثرروشنفکران تجددخواهی چراغ راهنمایشان ترکیه وباکوبوده وشماکشوری بااین سابقه فرهنگی بالاراباایران دیکتاتورزده وعقب مانده وهمه حاکم ماموران استعمارمقایسه کرده اید؟
عزیزدل ساختارفکری ،قانونی،ریاستی وو..ترکیه زمین تاآسمان باایران فرق دارد.شئونیسم حاکم شده درایران وماموران خارجی ترکیب این کشوررابهم زده وتازمانیکه روشنفکران ایرانی ازاین تفکرغلط رهایی نیابندبه این راحتی نبایدتوقع آمدن دموکراسی ترکیه ویااجرای ساختاردرست فکری ساسی راداشت.
ارزو میکنم که در ایران انتخابات ازاد بر گزار شود و همه نیروها از ارتجاعی تا انقلابی در ان شرکت کنند. امیدورام که هیچ نیروئی به تنهائی به ویژه جریان چپ و یا رجوی به قدرت نرسد که رسیدن انها به قدرت یعنی سرکوب خشن ازاد اندیشان و مردم ایران و مهاجرتی دیگر . امیدوارم که ازادی سندیکا جای دیکتاتوری حزب را بگیرد.امیدوارم چپها لیبرال شوند و مسلمین سوکولار و هر دو میهن دوست.
باشه، ولی این حرفهایت چقدر به جیغ کشیدن و دشنام دادن با دهان کف کرده شبیه است! امثال تو که ساربان باشند، معلوم است که کاروان به کدام جهنم دره ای روان است. وضعیت ایران هم که همه چیز دارد غیر از حسادت. خدا را شکر که زبان و فرهنگ و قدرت و مدیریت دست آذری ها تجزیه طلب نیست وگرنه باید تا ابدالدهر داغ ننگ رساندن مملکت به رتبه اول اعدام و اعتیاد و فحشا و امثال آن را بر پیشانی می داشتند. حالا به این چیزها افتخار هم میکنه! خوش به حالت که این قدر سرفرازی!
دوستان محترم ایرن گلوبال . من بی نهایت از اینکه شما با زحمات شبانه روزی و پراخت ماهانه برای اداره این سایت کوشش میکنید سپاسگزارم.اما توجه داشته باشید که عوامل اجیر شده نظام جنایتکار اسلامی با دادن نظریه های متضاد سعی در بوجود اوردن اغتشاش و دوبهم زنی دارند. این افراد دارای هیچ گونه اخلاق و وجدانی نیستند. به این افراد میگویم که نان ...... را خوردن با شرف تر از نان اسلام اخوند و جهل و جنون و جنایت است.شرم کنید واز ان الله خود خجالت بکشید.
کاروان ایرانی و پارس به پیش میرود و آذری های راسیت ،جیغ کشان به زمین و آسمان آویخته اند و دهان پر از دشنام شان کف کرده . اینها چون خود هیچ ندارند غیر از تیمور و چنگیزمغول و الهام علییف ، به دیگران حسادت میورزند .فعلا که زبان و فرهنگ و قدرت و مدیریت در دست ایرانیان است . فاشیسم آذری نادان باید راهی ترکیه و ترکستان و مغولستان شود چون باکو و گنجه نیز بخشی از ایران و ارمنستان و قفقاز است و باید به مام وطن ملحق گردد .
انقلاب نادانی .در باره گذشته داروی نمی کنم اما شاهدهستیم که چگونه هزاران نوجوان ایرانی روانه میدانهای جنگ شدند ویا هزاران کودک ایرانی اسلام زده و مجاهد زده بی سرپرست اواره و در بدر شدند.از باز یهای روزگا ر پدری ومادری که فرزند نوجوان خود را به جلادن اوین سپردند و چند سال پس خود را موظف یه سرپرستی دوکودک کردند که پدر را در جنگ غروب جاویدان از دست دادند.هیچ کس نمیداند در درون ذهن پاک و بی گناه این کودکان چه گذشت و در نبودن پدر ومادر و اغوش خانواده چه شبهایئ را روز نکردند.این کودکان بدون محبت پدر و مادر و خانواده بزرگ شدند و اکنون دارای هیچ هویتی نیستند نه ایران را میشناسند ونه میتوانند به زبان مادری سخن بگویند و این پیام ان انقلاب است.
سلام-مادرترکی مثلی داریم میگویند.(بیردلی آتدیقی داشی قوِِِِِِِئیا،اون دنه عاقیلی آدام قوئیدان چیخاردابیلمز)یعنی سنگی که یک دیوانه به چاه اندازد،دههاآدم عاقل هم نمیتواندازچاه بیرون آورد.صدام وخمینی بخاطرکینه های خودوبراثرهمین حنگ باعث شدند.اکنون پس از37سال هم هنوزمردم تاوانش آن جنگ رامیدهند.
دراین جنگ تنهایک گروه ازکشورهاسودبردندودودش رفت به چشم مردم ایران وعراق ومردم کل منطقه .ایران وعراق تمام زیرساخت های اقتصادی ومالی خودراهردوکشورازدست دادوده هاسال دیگربایدهزینه آنرانبایدبدهند.
خواسته وآرمان های انقلابیون وخودانقلابیون توسط بهانه وسودجویان مالی وسیاسی ازبین رفت.کینه های مردم منطقه نسبت به هم عمیق ترگشت.
اسراییل ازفرصت استفاده کرده صنایع مهم عراق رابمب باران کرد.اسلحه های روس وآمریکا وغرب به توسط دلالان بین المللی سلاح چندین برابرتوسط ایتالیایی ها.ژاپنی ها.پاکستانی ها.یونان
وغیربه ایران فروخته ودلالان داخلی هم سودبردند.فرصت طلبان ازکوبیدن طبل وبا ریش وپشم میدان داری کردند.
وفرصت طلبان سیاسی ازرانت های خودوباندهای بیسوادواحمق درادارات سودهای کلان برده وهنوزهم می برند.
غرب هنوزهم پس از37سال ویرانگری توسط دونادان وتحریک تعدادی عقب مانده فکری درسرکوب مردم ونیروهای سیاسی اساسی وابتدایی ترین حقوق مدنی مردم راتوسط این عقب مانده های تاریخی سرکوب می کردند.
دراین میدان یک تعدادشئونیست نادان بابرطبل کوبیدن تفکرنادانی تاریک باستانگرایی هنوزدرکمک به این نادانی حکومت تخم نفاق درمنطقه می پاشند ومی کارند.
کافی است همین یک والیبال ساحلی که در باکو دختران خوش اندام و زیبا رو , با پوشش دلخواه خود با آزادی کامل بازی میکنند و در کشور پر مدعی آریایی , زنان حتی اجازه ورود به ورزشگاه هم ندارند . جمهوری آذربایجان کجا , و جمهوری ولایت آریایی پان ایرانیستی کجا !! .
در حالیکه در پارک شهر تهران کتاب کودکان به امثال دکتردرویش پور به امانت میدادند ، ما در شهرستانهای 300 هزار نفری دنبال یک کتابخانه شهری و دولتی می گشتیم و پیدا نمی کردیم . تمدن بزرگ به فریب بزرگ رسیده بود . تا اینکه متاسفانه سرانجام مساجد آمدند و همه را جاروب کردند . متاسفانه !علی ماند و حوض اش .
هر دولتی به اندازه عقل و فکر و سیاست و لیاقتش کار کشورداری و اداره کشور را پیش می برد. یک دولتی مثل دولت و حاکمیت استبدادی و دیکتاتوری مثل حاکمیت فاشیستهای فارس شاخه اسلامی و آخوندی جهنمی به نام ایران رمق مردم و مملکت را کشیده و میلیارد ها اختصاص و دزدی از کشور و مردم می نماید و یا مبالغ سرسام آور برای گرویدن تروریست و ترور در دنیا هزینه مینماید در حالیکه ملت خودش از گرانی مخارج زندگی به تن فروشی روی می آورد. و دولت جوان و تازه استقلال یافته ای مثل آزربایجان شمالی بنا به لیاقت دولت و ملت شش هفت میلیارد برای ورزش و آوردن امکانات ورزشی و شناساندن ملت و کشورش به عنوان یک ملت و کشور متمدن به دنیا و آبادانی کشورش خرج می نماید. به نظر انسانها عاقل که به جای مغز در کله شان انبار کاه نباشد کدامش عاقلانه تر با ارزشتر و بازدهی بیشتر و مفیدتر برای ملت و کشور دارد؟
"زحمتشکان ایران سرانجام حساب دیکتاتور مروج خفقان و حماقت و ارتجاع را کف دستش گذاشتند"......وبعد از حساب رسی دادنش به دست آخوندا.....................تحویل بگیر.
عدم شکل گیری اتحاد در میان اپوزیسیون و جبهه های سیاسی دیگر، چون و چندهای بسیاری را دارد، که اغلب ریشه در فرهنگ سیاسی جهان سوّمی و قبیله گرایی و وجود ایدئولوژیکهای خشک و با جهان بینی های تخیلی و ریشه در منافع قومی و منطقه ای و جغرافیایی، و سایر عوامل درونی و بیرونی دارد.، که به سهم خود در نوشتارهایی به آن پرداخته ام.
امّا برای بررسی در این زمینه باید اوّل بخود ساختار و عملکرد همین شبکه و جنبش سکولارها، دمکراتها پرداخت.
1- جنبش سکولار دمکراسی اوّل در تشکیلات" شبکهء سکولار و دمکراتهای ایران" ایجاد شد . افرادی که از قبل از انقلاب 57
و بعد از آن در بستر سکولار دمکراسی تلاش و تحقیق داشتند آنرا امضاء کردند، چرا و بنا به کدام دلایل نام "شبکه سکولار دمکراتهای ایران" به جنبش سکولار دمکراتهای ایران تغیر یافت، و پیمان نامه ای جدید نوشته شد ؟ آیا این تغییر و تحول با اجازهء امضاء کنندگان بیناد گذاران شبکه صورت گرفت ؟ آیا این افراد امضاهای خود را پس گرفتند و دیگر سکولار دمکرات نیستند ؟
نتیجه اینکه سکولاریسم به تنهایی بار و ارزشی ندارد مگر اینکه دمکراسی آنرا تضمین کند، عدم اتحاد جنبش سکولار دمکراسی، را میتوان خود خواهی افرادی دانست که هدف دارد، نامی نیک امّا اتوپیایی در تاریخ برای خود بر جای گذارد و نام خود را به عنوان کاشف پروسهء سکولاریسم در ایران پیوند دهد. عدم روابط مدرن احزاب در عصر امروز و عدم رعایت دمکراسی و حقوق فردی باعث پراکندگی و فروپاشی است.
2- سکولاریسم محصول دوران تکاملی، ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی، و فلسفهء راسیونال در عصر مدرنیته و رفرماسیون، رنسانس و عصر روشنگری است. امّا افرادی دکانی باز کردند و درصدد فروش آن و بر این دیدگاه هستند که سکولاریسم را به افراد آموزش و تدریس کنند، تازه بعضی از این افراد" خود از عاشقان خمینی بوده اند و او را تا عرش اسمان بالا بردند و در ماه نشاندند، و در باره خمینی چنین گفته و نوشته است: " اسلام واقعی بُت میشکند، نه آنکه بُت می آفریند، امام خمینی پدیده ای تازه و دلگرم کننده در تاریخ تشیّع است. حال این فرد سمبل و نماد جنبش سکولار دمکراسی است و از این تلویزیون به آن رسانه و از این نشست به آن نشست و خلاصه خود این فرد به ولایت فقیه سکولاریسم تبدیل گشته، هر کس به او انتقاد سازنده کند، اطلاعاتی و جاسوس نظام اسلامی است و هر کس او را ستایش کند، یک شبه به مقامات عالیهء در جنبش سکولار دمکراسی میرسد. روابطی که در ساختاری دیکتاتوری حاکم میباشد.
3- کاملأ درست است که ساختار سیاسی ایی که باید سکولار دمکراسی در آن پیاده شود، باید بر اساس لیبرال دمکراسی بر اساس حقوق فردی و شهروندی باشد و فرا قومی، فرا نژادی، فرا ایدئولوژیک و فرا باوری باشد، امّا افراد و لیدرهای سکولار دمکراسی مرتب از ممالک محروسه، کثیر الملله، و از بر شمردن اقوام آنهم بدون پشتوانه می پردازند، وقتی از آنها می پرسی که منبع اطلاعاتی شما چیست، میگوید ( آقای کورش اعتمادی) من تخصصی در این زمینه ندارم.
اقای دکتر سیاوش عبقری فیلمی را در فیس بوک انتشار میدهدند، که پارسی ها به هند رفته اند و تعداد آنها در جهان فقط 100 هزار نفر میباشد و در حال انقراض میباشند
آقای اسماعیل نوری در جدیدترین جمعه گردی های خود اقوام را بر می شمارد، امّا نامی از تُرک اذربایجانی و از گیلان و مازندران، از ایران مرکزی و غیره نمی آورد، تو گویی گیلان و مازندران قوم و تیره نیست و با ترس، از مردم تُرک نامی نمی آورد.
در جنبش سکولار دمکراسی بحث قومی فئودالیته وجود ندارد، اگر هم داشته باشد، ملّتی بنام "فارس" وجود نداشته و ندارد، برای صدمین بار تکرار میکنم پارسه و پارس و پارسی، بیانگر نژادی و قومی نیست، بلکه بیانگر جغرافیای خاص استانهای غرب، جنوب غربی، و جنوب ( زاگرس مرکزی و جنوبی) است و ساکنان آنها از گذشته تا به امروز پارسی نامیده شده و میشود چنانکه هخامنشیان و کوروش و داریوش را پارسی بودند و هستند،
اوّلین حرکت هر نهاد سیاسی و فرهنگی و اجتماعی از جمله " جنبش سکولار دمکراتهای ایران " که بخواهد به مسائل قومی بپردازد، باید باید تصحیح تاریخ ایران را در دستور کار خود قرار دهد، و نام پارسی و پارسه را به زادگاه اصلی خود در ناحیه و جغرافیای غرب و بر فراز زاگرس مرکزی و جنوبی با خلیج فارس باز گرداند. نامیدن ملّتی بنام فارس، قدم اوّل فروپاشی و تجزیه ایران است.
اين کنگره هم به سرنوشت کنگره ها قبلى دوچار خواهد شد ،چون تعريف دورستى از ممالک محروسه ندارد.امروز ديگر
کسى زير علم ايران ايرانيت سينه نخواهد زد ،تا زمانى که منافع ملتها مورد نظر قرارنگيريد ،هيچ حرکتى به راه نخواهد افتاد. ׳
ایران فقط تهران نیست . تهران فقط شمران نیست . این ژستهای روشنفکری فقط برای فریب بورژوازی ایران بود . زحمتشکان ایران سرانجام حساب دیکتاتور مروج خفقان و حماقت و ارتجاع را کف دستش گذاشتند . دیری نخواهد گذشت که حاکمان قرون وسطایی فعلی را نیز روانه بهشت موعودشان و عالم برزخ خواهند کرد .
خوانندگان گرامی بد نیست کامنتهای دوستان درباره اپرا دوباره بخوانند تا ببینند من در رابطه با عشیره پرستان تا چه حد حق دارم. 1) من نگفتم اولین اپرای آذربایجان رستم و سهراب بود. بهتر است کامنتها پیش از پاسخگویی بهتر خوانده شوند. جمله من این است: «اولین اپرای کشور ترکیه هم بر اساس داستان فریدون از شاهنامه ساخته شده است» 2) همه دوستان اطلاعات جالبی در باره موسیقی آذربایجان ارئه کرده‌اند (که البته برای من تازه نبود). ولی حتی یک نفر نمی نویسد اگر شاهنامه منشور نژادپرستی و فردوسی سمبل تُرکستیزی و زن‌ستیزی است، چرا بزرگترین موسیقیدان شرق نزدیک و اولین آهنگساز اپرا در جهان اسلام اپرایی بر اساس این کتاب و به زبان ترکی آذربایجانی می سازد؟ آیا حاجی‌بیگف شاهنامه را نخوانده بود؟ این دوستان چرا در اینباره سکوت میکنند؟ زیرا خوشان هم میدانند که در رابطه با شاهنامه و فردوسی .... مشغول دروغگویی هستند و
خودشان حتی یکبار هم لای این کتاب را باز نکرده‌اند. این هم اوج تبلور تفکر و فرهنگ عشیره‌پرستی است. این دوستان سکوت میکنند، زیرا اگر واقعیت را بگویند، نیمی از مقاله‌هایشان در ایران گلوبال و کل اینترنت به زیر سؤال می رود! مگر اینکه دوستان بگویند میرزاعلی اکبر صابر و اوزیر حاجی بیگف هم مانگورت و آسیمیله و مثل احمد کسروی آلت دست رضاشاه بودند!؟
گروه‌های سیاسی اپوزیسیون قبل از هر چیز باید این را بپذیرند که خودشان محصول ساختار ناهنجار اجتماعی و بحران هویت فرهنگی ایران هستند. خودشان عارضه‌ای از عوارض ناهنجاری ساختاری ایران هستند و نه راه حلی بر آن. این است که پیشفرض اتحاد ملی، انحلال و ادغام این گروه‌ها در یک تشکیلات واحد مردمی است.
در فقدان پایگاه اجتماعی و مقبولیت مردمی، فعالین سیاسی باید فاکت‌های تاریخی جنبش تجددگرایی در ایران را ملاک عمل خود قرار دهند. قانون اساسی مشروطهٔ پادشاهی تنها سند قانونی و مشروع تجددگرایان ایرانی است. عدم پذیرش این واقعیت تاریخی خود به خود افراد را از مجموعهٔ مدافعان مدرنیته خارج میکند. جای چک و چانه هم ندارد. سلامت امر مبارزهٔ آزادی‌خواه و تجددگرا در گرو این تصفیه است.
بهرحال هرچند امیدی به مخاطبان ایران گلوبال ندارم، اما واقع‌بینی نوشتهٔ آقای اقبالی مرا واداشت که لینک پیشنویس برنامهٔ سیاسی و مبارزاتی جنبش نوین ملی ایران را که در سال ۱۳۶۷ تهیه کرده بودم در اختیار کنجکاوان قرار دهم.
در نمونه‌های کامنتها در ایران گلوبال جایی ندیدم که لینک «هایپر» بشود این است که احتمالاً باید آدرس زیر را کپی و پیست کنید.
http://iranian.com/posts/view/post/10776
شما گفتید که عربهای ایران را در میان نیروهای امنیتی و نظامی راه نمی دهند . مگر شمخانی عرب نیست ؟ او گویا فرمانده نیروی دریایی رژیم و مشاور مهم دولت است .
پاسخ به یک دروغ تاریخی .جنبش سبز را فقط به مردم پارس زبان وابسته کردن و همراه نشدن دیگر ( ملیتها ) به جنبش را به دلیل توجه نکردن به خواستها و مطالبات انها دانستن یک توجیه غیر منطقی برای رسمی کردن و بجا انداختن تز ملیتها در ایران است.اقای موسوی نخست وزیر اذری تبار دوران ترور و کروبی نماینده اسلام دو ستون اصلی جنبش بودند.اینکه این دو خود را تا چه اندازه پارس میدانند ترک زبانی موسوی و خاستگاه دینی کروبی روشن کرده است. بسیار ساده لوحانه خواهد بود اگر تصورشود کروبی و موسوی با اعلام خواستهای بر حق ملل تحت ستم جنبش سبز به پیروزی میرسید .
سلام-اازین خوشحالم که آزادی رسانه ایی چه خوب عمل میکند.دراین آزادی است که معلوم میشودچه کسانی باچه تفکری وازچه نیروهایی استفاده ابزاری کرده وصدسال است فرمان رابدست گرفته اند.
کسی که خودش نمی داندالفبا وخط ولغتنامه داردیانه ،می آیددراین جا ودریک سایت آزاد،خودرامعرفی می کند.همین آقای ایرانسان حتی نمیداندکه الفبای مورداستفاده فارسی عربی است خوشابحال ماکه باچه کسانی طرفیم.
دوستان... اولین اپرا نه در آزربایجان بلکه در« شرق» همانطوری که کاربر گرامی (( حمید)) اشاره کردند, اپرای « لیلی و مجنون» است که در سال 1908 به وسیله « اوزئیر حاجی بیگف » نوشته شده است. ایشان دومین اپرا را که بنام « شیخ صنعان» معروف است در سال 1909 و اپرای « رستم و سهراب» را در 1910 نوشته اند . اپرای « اصلی کرم و اپرای شاه عباس و خورشید بانو » هر دو در سال 1912 و اپرای « هارون و لیلی» در سال 1915 را نوشت... و اما چرا؟؟..اوزئیر جاجی بیگف در سنین نوجوانی 13 ساله گی) یعنی در سالهای1898 در قسمت (( کر)) آواز های لیلی مجنون که در روی صحنه به وسیله ( جابّار قار یاغدی اوغلی و عبدالرحیم حق وردی اف) تنظیم و به صورت موغام خوانده میشد شرکت میکرد. چون آن فرهنگ ( اپرای اروپائی) هنوز در فرهنگ آرزبایجانی ها رشد نیافته بود و تمام موسیقی در محور ( موغامات آزربایجانی) می
چرخید, تمام اپراهای ذکر شده در بالا همه در دریف « موغام » نوشته شده است. اپرای « لیلی مجنون » نه تنها در ردیف موغام نوشته شده است بلکه چند قسمت از این اپرا را جاجی بیگف قصدآ در متن ( ریتم های سینه زنی و نوحه خوانی) ترتیب داده تا یک بعد ( مذهبی ) هم به این قطعه بدهد تا مذهبیون فاناتیکی آن دوران را هم تا اندازهای راضی نگه دارد. ولی همانطور که تاریخ نشان داد چون ( بازیگر و یا خواننده زن) هنوز حق آمدن به روی صحنه در آن سالها را نداشت, در اولین گشایش این اپرا « مردی» که لباس زن پوشیده بود و در نقش لیلی بازی میکرد به وسیله مذهبیون افراطی کشته شد. یکی از شاهکارهای این موسیقدان که به جرات میتوان گفت ستاره درخشانی در فرهنگ و مدنیّت آزربایجان را بازی میکند , همان اپرای « کور اوغلو» است. در اینجا جا دارد که یادی از دوست عزیز (( یونس.........)) در سالهای دبیرستانیم را در تبریز بکنم که به کمک ایشان بیش از 6 ماه طول کشید تا این اپرای حماسه ای را با چندین بار صبرانه گوش بکنیم وبتوانیم تمام متن را نوشته و در بین دوستان و آشنایان در دوران خفقان رستاخیزی پخش بکنیم. متاسفانه دوستم یونس, بیشترین جریمه را برای این کار داد و به این خاطر روزی ماموران «ساواک» وارد دبیرستان شدند و ایشان را که در کلاس یازدهم دبیرستان بودیم برای سربازی اجباری به پادگان عجب شیر فرستاند. طولی نکشید که من هم در یکی از پادگان های همان اطراف بهش پیوسته و با چندین تن از دانشجویان اخراجی که همه (( ممنون الاسلحه )) بودیم , از مرز بوم دفاع میکردیم....
آقای تبریزی...همردیف کردن حرکت های ملی ملل غیر فارس ایران را با نازی ها و داعشی ها و......گویای یک نوع اختلافات فکری شما را می رساند. ( ما) ترکها عادت به هجوم فرهنگی و حقوقی از تمام طیفها هستیم ولی یک ( انترناسیونالیست فانتزی) فکر نمی کنم این قدر توانای آن را داشته باشد که حرکت های ملی را مسدود و یا به راه بیراهه بکشد. از تمام انشاء های که نوشته اید به این نتیجه می رسم که اگر شما کتاب آشپزی بنویسید شاید یک کامنت مثبتی برایتان ارسال شود ولی در دنیای فانتزی جهان تک میهنی , گفته های شما خریدار ندارد. لطفآ اجازه بدهید سخن معروف مارکس را برایتان یاد آوری بکنم که گفته است« اسم من مارکس است ولی من مارکسیست نیستم» ...روزهای بهتری را با بوقلمون های سرخ کرده بدون داس و چکش برایتان آرزومندم...
نکاتی در ارتباط با نتایج انتخابات اخیر دانمارک : 1_ بررسی نتایج انتخابات اخیر بدون بررسی رفتار اجتماعی و میزان مشارکت مسلمانان (بخش عمده خارجیان را جامعه مسلمان تشکیل می دهد)در بازار کار جامعه میزبان غیر عادلانه و ناصحیح است.2_حزب مردم دانمارک DF که در این انتخابات موفقیت چشم گیری داشته است . حزب بیگانه ستیز و راست افراطی نیست بلکه اگر دقیق تر نگاه کنیم حزبی است که در عرصه دولت رفاه؛چپ تر از حزب سوسیال دمکرات دانمارک است . حزب DF بیگانه ستیز نیست بلکه حزبی علیه مسلمانان است بعبارت دیگر این حزب با یک امریکایی و یا اروپایی ساکن دانمارک و با مک دونالذ ، کوکاکولاو... مشکلی ندارد بلکه دقیقا مسلمان ستیز است.3_ جامعه مسلمان مهاجر اصولا تمایلی ندارد که به دولت دانمارک مالیات بپردازد با این حال، جامعه مسلمان درسه دهه گذشته بیشترین قشرسوء استفاء کن از خدمات سوسیال بوده است.
جامعه مسلمان میلیارد ها کرون از بودجه دولت رفاه را بلعیده است.3_ میزان خلاف کاری و بزه کاری در بین جوانان مسلمان بسیار بالاست . جوانان مسلمان هفتاددرصد ندامگاهها این کشور را تشکیل می دهند .4_ گرایش به اسلام بنیادگرا در بین جوانان مسلمان روند رو به افزایش است ...بخشی از آنان به داعش گرایش دارند. 5_در این انتخابات احزابی که نسبت به خارجیان دست و دلباز تر بودند، ارای خود را از دست دادند.6_ چپ رادیکال دانمارک مدافع خارجیان هم پیشرفت داشته است، بعبارت دیگر راست میانه (حزب تشکیل دهنده دولت آتی) و چپ میانه(سوسیال دمکرات ، دولت قبلی) بازندگان انتخابات اخیر بوده اند 7_جامعه مسلمان نا امنی ، دزدی، جرم و جنایت و تروررا بطور چشم گیری افزایش داده است تا جایی که آزادی بیان در این کشور کوچک اسکاندیناوی به مخاطره افتاده است . آمار حمله و ضرب و شتم مسلمانان علیه دانمارکی ها افزایش یافته است8_ در یک شهر کوچک اطراف کپنهاک که نیمی از جمعیت ان خارجی است . حزب DF بیست و هشت درصد اراه را کسب کرده است . 8به لحاظ سیاسی جامعه مسلمان دانمارک بسوی بنیادگرایی اسلامی گرایش دارد و سعی دارد که قوانین شریعت اسلامی را در جامعه دانمارک پیاده کند. در دوسال گذشته دو مسجد بزرگ یکی از سوی قطر و دیگری از سوی جمهوری اسلامی ساخته شده است که دقیقا اهداف سیاسی دولت های اسلامی را دنبال می کنند و این مساجد عملا مراکزی برای جاسوسی و صدور بنیادگرایی و تروریسم است.9_زادوولد در میان مسلمانان نسبت به جامعه میزبان بسیار بالاست ووپیشبینی میشود؛ اگر جلوی روند مهاجر ت گرفته نشود تا 50 سال دیگر ترکیب جمیعتی دانمارک ؛ بسود جامعه مسلمانان این کشور تغییر یابد. ..این کامنت ادامه دار خواهد بود
دوستان گرامی، تاریخ به فراوانی نشان داده است که هنگامی که مردم سرزمینی می خواهند خود را از فرمانروائی ستمگران برهانند کسانی پیدا می شوند که نه تنها مردم ستمدیده را یاری نمی کنند بلکه در راه نابودی ستمگران سنگ اندازی نیز می کنند! به چنین کسانی در فرهنگ واژگان سیاسی (انگل سیاسی) گفته می شود! برای نمونه هنگام انقلاب مشروطیت، ستارخان و یاران او در تبریز از یک سو با نیروهای محمدعلی شاه قاجار می جنگیدند و از سوی دیگر با کسانی که تبریزی بودند و می گفتند: (مشروطه خلاف شرع دین مبین اسلام است) در درون شهر تبریز می جنگیدند! دوستان گرامی، هم اکنون و در زمان کنونی کسانی که در راه نابودی رژیم آخوندی سنگ اندازی می کنند ناسیونالیست ها هستند! هم اکنون هنگامی که میلیون ها تن از مردم ایران در آتش تورم تازنده و گرانی جهشی و بیکاری و نداری می سوزند میلیاردرزاده های مفت خوری که حتی یک بار نیز .....
..... بیل و کلنگ و داس و چکش به دست نگرفته و کار نکرده اند و از بس خورده و نوشیده اند که از سیری دارند می ترکند چسبیده اند از این که چند هزار سال پیش آذربایجانی ها آریائی بودند یا نبودند و یا هفتاد سال پیش فلان نویسنده چه چیزی درباره ترک ها یا فارس ها نوشت و یا چند هزار سال پیش سومری ها به چه زبانی سخن می گفتند! هنگامی که هزاران تن از دشمنان رژیم در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم ولایت فقیه له می شوند آریاپرستان و پان ترک ها هرگز با این ستمدیدگان همدردی نمی کنند و گفتن و نوشتن هرزنامه ها و چرندنامه هایشان را دنبال می کنند! ناسیونالیست ها هرگز با کسانی که آنها را از نژاد خودی و زبان خودی نمی دانند همدردی نمی کنند اما ناسیونالیست های ایرانی حتی با خودی ها نیز همدردی نمی کنند! در گفته ها و نوشته های پان ترک هائی که با به کارگیری واژه (ما) و گفتن و نوشتن (ما ترک ها) می خواهند خود را نماینده مادرزاد میلیون ها ترک جا بزنند روح انگیز دهقانی ترک، ثریا ابوالفتحی ترک، اعظم صادقی بناب ترک، پریوش محمودی ترک، مهدی برادران ترک، افشین اسانلوی ترک، الناز بابازاده ترک جائی ندارند! هم اکنون جایگاه نرگس محمدی که یک دختر ترک زنجانی است در گفته ها و نوشته های پان ترک هائی که ترک، ترک می کنند کجاست؟ ناسیونالیست های ترک پس از گفتن سخنان صد من یک غاز و بی سر و ته و تکراری و خسته کننده و بی خواننده مانده درباره زبان مادری و قوم فارس و قوم ترک و پس از زبان، زبان کردن و قوم، قوم کردن و پرت و پلاهای دیگری از این دست به یاد نمی آورند کسانی که در آذربایجان خون مردم گرسنه را به شیشه کشیده اند کوچکترین پیوندی با قوم منحوس فارس نداشته و همگی از ترک نژادان و ترک تباران و ترک زبانان هستند http://iranglobal.info/node/30149 ناسیونالیست های پان آریا نیز که رونوشت برابر اصل پان ترک ها هستند از فارس هائی که از نژاد برگزیده و خجسته و اهورائی آریائی هستند و در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم آخوندی هزاران تن از آنها کشته شده و یا به زنجیر کشیده شده اند یاد نمی کنند http://iranglobal.info/node/22670 در گفته ها و نوشته های آریاپرستان زهرا کاظمی فارس تبار، مریم اکبری منفرد فارس تبار، سعید زینالی فارس تبار، فاطمه قائم مقامی فارس تبار، ندا آقاسلطان فارس تبار، فریبا کمال آبادی فارس تبار و ..... جائی ندارند! ********** دوستان گرامی، گروهی از ناسیونالیست ها جوانان کم سن و سال و ساده دلی هستند که باید آنها را آگاه کرد اما برخی دیگر فسیل هائی هستند که سخن گفتن با آنها سودی ندارد و سخن گفتن با کسانی که در سده بیست و یکم بزرگترین آرزویشان دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین بر پایه نژاد و تبار و زبان و ژن و کروموزوم و نیاکان و رنگ پوست است بیهوده است! (نرود میخ آهنین در سنگ!) و سخن گفتن درباره مردم دردمند و درمانده و گرسنه ایران با فسیل میلیاردرزاده ای که چهل سال در فرامرز مانده و خوراکیش فیله ماهی و بوقلمون سرخ کرده است بیهوده است! دوستان گرامی، ناسیونالیسم پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای است که در شش هزار سال پیش و در زمان برده داری پیدا شد و با آن که هم اکنون در بسیاری از بخش های جهان از میان رفته است اما ریشه کن نشده است و ناسیونالیست ها در زمان کنونی کسانی هستند که با پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و مرزپرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی مغزشان در شش هزار سال پیش و در زمان برده داری یخ زده است! به نوشتاری در این باره و در این لینک نگاه کنید http://iranglobal.info/node/28638
خوزستان هیچگاه عربستان نبوده . شهر شوش یا سوسا پایتخت فقشلاقی هخامنشیان بوده . شهر و دانشگاه گندی شاپور و جندی شاپور در اهواز را ساسانیان ساخته اند . عرب ها آنزمان کجا بودند ؟ مگر اینکه شما هم مثل آذری های تجزیه طلب ادعا کنید که تمام حکومت های گیشین ایرانزمین مانند ماد و ایلام و آسور و ساسان و هخا و اشکان یا عرب بوده اند یا ترک !اینست تحریفات و جعلیات و دروغهای مدعیان هویت و تجزیه طلب . شما با بچه طرف نیستید . آنانیکه پنج هزار سال فرهنگ و تمدن ایران را خلق کرده اند ، چند هزار سال دیگر از این آب و خاک و تمدن اهوارایی دفاع خواهند نمود . 75 میلیون پارس و ایرانی کاوران را به پیش خواهند راند .
چون دینامیتی قلب ایران را متلاشی کرده است!
ایران پرستی تو
80 سال است
حقوقم را متلاشی است.
انبار باروت شاه و شیخ و توست
ایران پرستی تو
آدرس دقیق است
انفجار باروت
قلب ایران را متلاشی کرده است!
اما قدرت درک آن را نداری
چون کبکی سر در برف فرو برده ، چیزی نمی بینی
و ادای دایی جان ناپلئون درمیاوری
که «کار، کار انگلیسی هاست».))
جناب سحر! نوشته اید : " کتابهای سعدی و حافظ و مولوی و خیام و به ویژه فردوسی را بسوزانید تا «تُرکیّت» شما از آلودگی فکری و ذوقی و ادبی و هنری و فرهنگی مکنون در این آثار درامان بماند! " ما ترکها اگر کتابسوز بودیم الان شما فارسها اینقدر به فردوسی ، عنصری ، جامی ، حافظ ، سعدی و دیگر شاعران فارسی گوی ۱۰ قرن گذشته افتخار نمی کردید . همه این شاعران در زمان حکومت ۱۰۰۰ ساله ترکان و با انعام و اطعام سلاطین ترک این اثرها را به زبان فارسی آفریده اند. فارسها چیزی به عنوان اثر ادبی که بتوانند بر آن افتخار کنند از زمان حاکمیت پادشاهان فارس ندارند . این فارسها هستند که در قرن اتم و در سال ۱۳۲۵ در ۲۶ آذرماه تمام کتابهایی که در طول یکسال حکومت فرقه دموکرات آذربایجان و به ترکی چاپ شده بود سوزاندند و آنرا جشن گرفتند اما ندانستند با سوزاندن این کتابها
نمی توانند ریشه حقوق انسانی ترکهای ایران را برای همیشه بسوزانند! خاکستر آن کتابهای سوزانده شده امروزه ققنوسی شده که آتش بر جان بدسگالان و نژادپرستان فارس زده و خواب آنها را از چشمانشان ربوده است !
- در قرون نهم و دهم هجری و پس از آن اکثر آثار ادبی دنیای ترک به زبان فارسی ... نگاشته می شوند.
- اولین اثر تئوریک موسیقی ترک کتاب " الموسیقی الکبیر" ابونصر فارابی می باشد.
- میراث های به جامانده از دوره صفویه یعنی پان ایرانیسم....پایان نقل قول
چند پرسش بخاطر ارزش فرهنگی این مغاله؟
چرا آثار ادبی دنیای ترک به زبان فارسی نگاشته میشوند و نه به ترکی؟! چرا ابونصر فارابی «ترک تبار» در سال ۱۲۰۹ میلادی اولین اثر تئوریک «موسیقی ترک» را به زبان عربی مینویسد؟! آیا پایان دوره صفویه آغاز سربراوردن پان ایرانیسم بود؟!
..... باید به مردم نشان داد که ناسیونالیست های قوم پرست ترک همتایان نازی ها و آدمکشان رواندا و جانیان صرب و کروات و انواع تروریست های اسلامی مثل داعش و طالبان هستند که ظرفیتشان در کشتار زنان و مردان و کودکان کمتر از ظرفیت داعش و طالبان در کشتار کودکان و عابران پیاده نیست ..... همه این نوشتار را در این لینک بخوانید http://iranglobal.info/node/41377
اقای امید و شخصی که خود را منطق العرب!؟ میداند. در مصاحبه اقای مصاحبه کننده هیچوقت نگفت که باید همه استخدام شدگان از یک استان باشد، مصاحبه را دوباره گوش کنید، در مصاحبه از تیعیض شغلی علیه مردم عرب خوزستان گفته شد و امار استانداری و مطبوعات خود رژیم ایران را هم ذکر کرده است.. و اما اقای منطق العرب، در مصاحبه گفته شد که بعضی از مدیران ابدارچی های خود را با هواپیما می اورند و میبرند، و این مسئله در سایت مهر و خوزنیوز هم اشاره شده است. در ضمن به جای تهمت زدن به اصل مسئله توجه کنید، این انتقاد به مدیریت ایران گلوبال برمیگردد گه اتهامات و فحاشی را منتشر میکند!؟ به هر حال دوباره مصاحبه را ببینید.
جناب وضعی با تشکر از اطلاعات جامعی که از فساد مالی رژیم ارائه دادید. می خواستم خواهش کنم یک مقدار هم در مورد قاچاق مواد مخدر و سلاح توسط رژیم و همدست هایش در منطقه از جمله طالبان، شخص مسعودبارزانی، پ ک ک و حزب الله لبنان بنویسید
اخوی گرامی اقای اهوازی من متاسف هستم که بر همه مردمان این سرزمین ظلم روا میشود .ولی این ظلم از سوی مردم پارس نیست بلکه ناشی از نظام دینی حاکم بر ایران یعنی دین محمد پسر عبدالله است . ایا شما اماری دارید که چندین ملیارد دلار از سال 57 تا کنون به همز زبانان عرب شما در سوریه و عراق و فلستین و افریقا مسلمان داده اند ؟
من با دادن یک دلار به خارجی مخالفم و مردم بلوچ و کورد و اذری و قزوینی به ان بیشتر نیاز دارند. کشور ما د رحقیقت قربانی اهداف شوم ان بچه یتیم یهودی زاده عرب یعنی اسلام و تشیع و دیگر فرقه ها شده است.نظام حاکم انتخاب مردم ایران نیست و ایران در حقیقت مستعمره دین اسلام و مروجان دین اخوند شده است. هزاران ایرانی مجبور به ترک کشور و زادگاه خود شده اند در حالیکه هزاران عرب در خراسان رهل اقامت افگنده خانه وسرمایه دارند و مردم خراسان فقیر و بدبخت
در همین قم هزاران طلبه خارجی برای دین پدران شما با خرج مردم ایران خرافه نامه قران و احادیث و تاریخ ننگین اسلام میخوانند .ایا ابلهانه نیست در قرن 21 مردم اسلام زده مسخ هجویات ان مجنون عرب شده اند که از سحر تاغروب افتاب چیزی نباید بخورندو بنوشند چون فرمان ان شتر چران عرب بود است.توجه دارید که کشور ما کشور ما نیست بلکه ازمایشگاه یک غده سرطانی بنام اسلام عرب است.
دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، بدبختانه و با اندوه فراوان من و چند تن از دلسوزان با آن که بارها و بارها درخواست ساماندهی یادداشت ها (کامنت ها) را برای آن که از هرج و مرج و آشفتگی به درآیند کرده ایم تا کنون هیچ برنامه کارآمدی برای سر و سامان دادن به یادداشت هائی که به تارنمای ایران گلوبال فرستاده می شوند پیاده نشده است و آشفتگی همچنان پابرجاست! نمونه ساده ای از این آشفتگی ها و هرج و مرج ها آن است که اگر کسی بدون نوشتن نامش یادداشتی را به ایران گلوبال بفرستد نام او Anonymous (ناشناس) دیده خواهد شد و با این روال اگر ده هزار تن نیز بدون نوشتن نامشان یادداشت هائی را به ایران گلوبال بفرستند نام همه آنها Anonymous از آب درخواهد آمد و روشن نخواهد شد که کدام Anonymous چه چیزی را نوشته است؟! دو ماه پیش برنامه ای شل و ول و آبکی برای ساماندهی به کامنت ها آغاز به کار کرد و این .....
..... برنامه نه تنها دست هرزنامه نویسان را کوتاه نکرد بلکه آنها را در انجام کردارشان تواناتر نیز کرد! و با آن که من یادآوری کردم که این برنامه دست تبهکاران اینترنتی و هرزنامه نویسان را بازتر خواهد کرد با هیچ انگاری سخنان من کارها بدتر از پیش نیز شدند! اکنون زمان آن رسیده است که با چاره اندیشی بنیادین راهکاری کارآمد برای ساماندهی به یادداشت هائی که بدبختانه بسیاری از آنها هرزنامه هستند و سیل آسا به ایران گلوبال سرازیر می شوند به انجام رسد و گر نه با روال کنونی روز به روز ارزش تارنمای ایران گلوبال در میان تارنماهای سیاسی از میان خواهد رفت و همچنان که خودتان نیز دیده اید بسیاری از نویسندگانی که کد کاربری تارنمای ایران گلوبال را نیز دارند بی آن که حساب کاربریشان بسته شود از تارنمای ایران گلوبال رم کرده و رفته اند!
جناب اهوازی یا احوازی یا قبیشی یا غبیشی اهل عربستان ایران ، در اینجا ادعا میکند که دولت اسلامی روزانه صدها هزار کارگر غیرعرب و غیربومی را با هواپیما به خوزستان می آورد و بعد از پایان کار دوباره آنها را به نقاط دیگر ایران باز میگرداند . یعنی دولت ایران ثروتمند ترین کشور جهان است که هر روز این هزینه را متحمل میشود و دارای هزاران هواپیما و فرودگاه در اهواز است . این منطق کسانی است که میخواهند به افشای دولت بپردازند .!
آقا تبریزی، از نظر من شما بویی از افکار دمکراتیک و سوسیالیستی نبرده اید. افکار شما از نظر من فرقی با افکار اسلامی ندارند. نتیجه افکار شما با افکار اسلامی در رابطه با ملتهای ظلم دیده و کارگران ملل ظلم دیده یکی است. هدف شما، سلطنت طلبان، جمهوری اسلامی و دیگر جریانهای فارس بورژوایی فارس و فارس زده در اسارت نگه داشتن مردمان ترک، کرد، بلوچ، عرب و ترکمن است.
اما انصافا شما در پیشبرد افکارتان در سایت ایران گلوبال موفق هستید. شما با این افکارتان همه را از سوسیالیسم و کمونیسم بیزار کردید. خوانندگان ایران گلوبال با خواندن نوشته های شما از دار و ندار کمونیسم نفرت پیدا میکنند. البته شما مقصر نیستید مقصر اصلی
رهبران شما و تئوریسین های شما یعنی لنین، استالین، مائو و غیره هستند. بورژواها و ضد کمونیستها باید به شما آفرین بگویند. با نام کمونیسم و انترناسیونالیسم به جنگ کمونیسم و سوسیالیسم آمدید. تا حال موفق شدید و چهره پلیدیدی از سوسیالیسم به خوانندگان ایران گلوبال بخصوص آذربایجانیها نشان دادید. متاسفانه آذربایجانیها دو نفر کمونیست مثل اسماعیل آل بایراق که شما از او نام بردید ندارند تا چهره واقعی و انسانی از سوسیالیسم به نمایش بگذارند. چه میشود کرد مدعیان کمونیسم و ناسیونالیستها همگی بر ضد کمونیسم هستند. این هم دوره ای است که گذاراست.
دوستان ..یکی دیگر از زیبای های زندگی در کالیفرنیا این است که در این ایالت 141 زبان های مختلف دنیا صحبت میشود . این ایالت در سال 1988 اولین ایالت در امریکا شد که تعداد جمیعت سفید پوستان به زیر 50 % نزول کرد . درست به همین خاطر کثرت نژادی , با فرهنگ های مختلف دنیا آشنا میشویم که باعث (( فرهنگ دزدی)) میشود . شما را دعوت به قطعه دزدیده شده فرهنگی (( آرشین مال آلان )) که بر روی صحنه در سال 2013 رفت جلب میکنم. دیدن این اپرا با دیالوگ انگلیسی و آوازها به زبان ترکی حس دیگری داشت. شاید من و دوستانم از معدو کسانی بودیم که این سرقت فرهنگی مان را توسط ( شیطان بزرگ) به فال نیک گرفتیم.... روزنامه های لوس آنجلس و رادیو تلویزیون های محلی از این (( سرقت فرهنگی بزرگ)) خیلی تمجید کرده بودند.. این هم قسمتی از این اپرا.. https://www.youtube.com/watch?v=StcCydX7v54
کلاسیک قطعه ای از « اورتور BARBER OF SEVILLE » که بوسیله تار زن ماهر ( رامیز قلی اف) اجرا میگردد.
https://www.youtube.com/watch?v=oxlo360O0vc&list=RDoxlo360O0vc#t=35
در ضمن, رامیز قلی اف یکی از داوران مسابقات موغام امسال بود , و تار زن مشهور مسابقات موغامات ( صاحیب پاشا زاده) شاگرد رامیز قلی اف بود... امیدوارم که از این قطعات خوشتان آمده باشد.
سلام-جناب آقای تبریزی!آیاشماوظیفه داشته وماموریدتاهرمقاله ایی درباره حقوق مدنی ازدهان هریک ازافرادهویت طلب باهر گرایشی درآمد پاسخگوباشید.آیامیتوان بشماچپ یعنی سوسیالیست نام نهاد؟
شماباتفکرچپ مثلا(سوسیالیست)وآنهم بانام تبریزی !خودراتنهاوکیل مدافع سوسیالیسم بی سروته وبیکاره جهانی کنونی حساب کرده ودردفاع ازشئونیسم های پان ایرانیست ازکارگران وکشاورزان حرف زده ومن فکرکنم روی حاکمان 37ساله جمهوری اسلامی که خودرامسلمان راستین ووکیل مدافه امت اسلامی دانسته چه فرقی باآنهاداری؟یکی بنام اسلام همچون حدادعادل هاویکی بنام سوسیالیسم ،کاریک نواختی رابعهده کرفته اید.
جناب تبریزی!شمابانوشته هایی که فکرکنم حتی یک نفرآنراتاییدنمیکند،چی رامیخواهی ثابت کنی؟تفکرشمابرای همه شناخته شده ومتروداست.
هرچندکه کسی که خودرابخواب زده نمی توان بیدارکردشماهمان حرفایی رامیزنی که سیاه پوستان مخالف مارتین لوترکینگ در
مقابل اومیزدند.سوسیالیستی که استقلال طلبی راقبول نداشته باشد،سوسیالیست که چه عرض کنم .... نیست.آزادیخواهی ازپله های اولین تفکرسوسیالیستی است.شئونیسم فارس باهمکاری پان ایرانیست های همچون شماصدسال است همه چیزمارانابود میکنند،توبجای اینکه مرحمی برزخمهاوراه حل نجات ازاین تفکرغلط پیداکرده وراهنمایی کنی هرروزیک موضوعی که اصلاربطی به فارس ستیزی داشته باشد،مطرح وبرای مارباعی میخوانی.
................نظرتان در باره عربستان و اسرائیل و ایران و تجزیه طلبان عرب زبان خوزستانی ، نشان داد که شما استعداد درک و دخالت در مسائل سیاسی را ندارید و بهتر است حزب یکنفره خود را منحل کنید یا به کسی واگذار نمایید . دوم اینکه در کدام استان ایران ، کارکنان و استخدام شدگان ، فقط از همان استان هستند و استخدام گرسنگان استانهای دیگر قابل سرزنش است ؟ شما تجزیه طلبان همه چیز را راسیستی توجیه میکنید و ایرادهای آبکی بنی اسرائیلی میگیرید .
مرغ پخته خنده اش میگیره اقتدار!! شما جوگیر شدید مثله همیشه هنوز نتیجه علا م نشده برای خودتان نتیجه علا م میکنید. خوشحالی شما ترکان مرا بیاد فکت های تاریخی می اندازه چه ها که بر سر این سرزمین ایران نیاورده اید در طول این هزار سال حاکمیت ترکان. حتی اسم ما آذریان را هم بدنام کرده اید این آذربایجان دروغین که هیچ هویت نداردهمانند پاکستان و یا ترکیه در ساخت و پآخت هویت چه ها که نمی کنند. ای کاش مرزبان ها بکارشان ادامه میدادند پدران ما در گذشته های دور تا قبل از یورش عربها در طول سیردریا (رود سیحون) به مرکزیت خجند پادگانهای متعدد به نام مرزبان تاسیس کرده بودند که تا پایان کار یزدگرد سوم در سال 651 میلادی پابرجا بودند و حذف این پادگانها، به طوایف آلتائیک فرصت داد که نخست به فرارود و سپس به چند نطقه دیگر ایرانزمین مهاجرت و بعضا تعرض کنند.این بد بختی تا به امروز ادامه دارد.
سنباد از آذربایجان
پنتاگون: پاکسازی قومی عرب ها و ترکمن ها توسط کردها در شهر تل ابیض غیرقابل قبول است.
سستی اراده سیاسی دولت اوباما و اتکای بیش از حد آمریکا به کردها در شمال عراق و سوریه برای مقابله با داعش و فقدان گزینه دیگر باعث تقویت تمایلات توسعه طلبانه کردها در این دو کشور شده است بطوریکه کردها با دست اندازی به مناطق غیرکردنشین از قبیل کرکوک در عراق و تل ابیض در سوریه و اخراج کردن جمعیت عرب و ترکمن، در حال گسترش قلمروی خود هستند. توسعه طلبی کردها بویژه در شمال سوریه شکل مشخص تری بخود گرفته و کردها در صدد هستند با
ضمیمه کردن مناطق غیرکردی، سه کانتون کردی را بصورت یک منطقه واحد و احتمالا کشوری مستقل دربیاورند و در این راستا از پاکسازی قومی عرب ها و ترکمن های ساکن مناطق شمالی عراق (گزارش عفو بین الملل - لینک شماره یک) و اجازه ندادن به بازگشت پناهندگان به شهر و خانه خود (گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل - لینک شماره دو) و همینطور مجبور کردن عرب ها و ترکمن ها برای تخلیه برخی مناطق در داخل و اطراف تل ابیض در شمال سوریه رویگردان نیستند. (لینک شماره سه)به نظر می رسد دولت اوباما که عنوان مفتضحانه ترین سیاست خارجی تاریخ معاصر آمریکا را بخود اختصاص داده نیاز به تجدید نظر در سیاست خود در باز گذاشتن دست کردها در پاکسازی قومی با دستاویز مقابله با داعش دارد. در این راستا استیو وارن، سخنگوی پنتاگون هشدار داده در صورت صحت، پاکسازی قومی توسط کردها در سوریه غیرقابل قبول است. (لینک شماره چهار)
گزارش عفو بین الملل - لینک شماره یک:
http://www.amnesty.org.uk/…/absolute_impunity_iraq_report.p…
گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل -لینک شماره دو:
http://www.unhcr.org/cgi-bin/texis/vtx/refdaily…
لینک شماره سه:
http://www.thetimes.co.uk/…/w…/middleeast/article4456567.ece
لینک شماره چهار:
https://www.middleeastmonitor.com/…/19279-pentagon-kurds-et…
دلآوری این فرزند ایرانی در زندان، درخور ستایش است. امیدوارم که او روزی بتواند تندرست از زندان بدرآید.
سلام-تجزیه وتحلیل خوب وروشنی بود.بنظراین حقیرتنهایک اشتباه بزرگ داشت که ترکیه راباایران مقایسه کرده اید.عزیزجان ترکیه کشوری است بادستان خالی ودرکشوری که هیچ کونه حاکمیت وقدرت بلامنازع دیکتاتوری وتحجردینی رالاقل صدسال است ندیده است.
مطالعه داشته ووجدان سالم دارد.اکثرروشنفکران تجددخواهی چراغ راهنمایشان ترکیه وباکوبوده وشماکشوری بااین سابقه فرهنگی بالاراباایران دیکتاتورزده وعقب مانده وهمه حاکم ماموران استعمارمقایسه کرده اید؟شمانمیدانم باینکه به این خوبی میتوانیدتحلیل وتفسیرکنیداصلاچرا عراق،سوریه،لیبی،پاکستان،افغانستان راگذاشته ایدرفته ایدسراغ ترکیه .
کشوری که زنانش هیچ وقت زیرزورنرفته واگرخودشان نخواسته کسی نتوانسته به آنان یاروسری یاتوسری بگوید آیااین درست است که کشورایران راباترکیه مقایسه کرده اید؟
کشوری که تابحال ازافرادی سیاسی سندی دروابستگی بسازمان فراماسیونی ازافراددرآنجانیافته چطوراین مقایسه رانموده اید. کشوری که یک لیترنفت وگازنداشته وباعقلانیت توانسته سری دربین سران دنیاداشته باشدباکشوری که دلارهای نفتی مفتی برآن حاکم بوده این دورامقایسه کرده اید.
اگرهرکسی یک کمی
عزیزدل ساختارفکری ،قانونی،ریاستی وو..ترکیه زمین تاآسمان باایران فرق دارد.شئونیسم حاکم شده درایران وماموران خارجی ترکیب این کشوررابهم زده وتازمانیکه روشنفکران ایرانی ازاین تفکرغلط رهایی نیابندبه این راحتی نبایدتوقع آمدن دموکراسی ترکیه ویااجرای ساختاردرست فکری ساسی راداشت.
ارزو میکنم که در ایران انتخابات ازاد بر گزار شود و همه نیروها از ارتجاعی تا انقلابی در ان شرکت کنند. امیدورام که هیچ نیروئی به تنهائی به ویژه جریان چپ و یا رجوی به قدرت نرسد که رسیدن انها به قدرت یعنی سرکوب خشن ازاد اندیشان و مردم ایران و مهاجرتی دیگر . امیدوارم که ازادی سندیکا جای دیکتاتوری حزب را بگیرد.امیدوارم چپها لیبرال شوند و مسلمین سوکولار و هر دو میهن دوست.
باشه، ولی این حرفهایت چقدر به جیغ کشیدن و دشنام دادن با دهان کف کرده شبیه است! امثال تو که ساربان باشند، معلوم است که کاروان به کدام جهنم دره ای روان است. وضعیت ایران هم که همه چیز دارد غیر از حسادت. خدا را شکر که زبان و فرهنگ و قدرت و مدیریت دست آذری ها تجزیه طلب نیست وگرنه باید تا ابدالدهر داغ ننگ رساندن مملکت به رتبه اول اعدام و اعتیاد و فحشا و امثال آن را بر پیشانی می داشتند. حالا به این چیزها افتخار هم میکنه! خوش به حالت که این قدر سرفرازی!
دوستان محترم ایرن گلوبال . من بی نهایت از اینکه شما با زحمات شبانه روزی و پراخت ماهانه برای اداره این سایت کوشش میکنید سپاسگزارم.اما توجه داشته باشید که عوامل اجیر شده نظام جنایتکار اسلامی با دادن نظریه های متضاد سعی در بوجود اوردن اغتشاش و دوبهم زنی دارند. این افراد دارای هیچ گونه اخلاق و وجدانی نیستند. به این افراد میگویم که نان ...... را خوردن با شرف تر از نان اسلام اخوند و جهل و جنون و جنایت است.شرم کنید واز ان الله خود خجالت بکشید.
کاروان ایرانی و پارس به پیش میرود و آذری های راسیت ،جیغ کشان به زمین و آسمان آویخته اند و دهان پر از دشنام شان کف کرده . اینها چون خود هیچ ندارند غیر از تیمور و چنگیزمغول و الهام علییف ، به دیگران حسادت میورزند .فعلا که زبان و فرهنگ و قدرت و مدیریت در دست ایرانیان است . فاشیسم آذری نادان باید راهی ترکیه و ترکستان و مغولستان شود چون باکو و گنجه نیز بخشی از ایران و ارمنستان و قفقاز است و باید به مام وطن ملحق گردد .
انقلاب نادانی .در باره گذشته داروی نمی کنم اما شاهدهستیم که چگونه هزاران نوجوان ایرانی روانه میدانهای جنگ شدند ویا هزاران کودک ایرانی اسلام زده و مجاهد زده بی سرپرست اواره و در بدر شدند.از باز یهای روزگا ر پدری ومادری که فرزند نوجوان خود را به جلادن اوین سپردند و چند سال پس خود را موظف یه سرپرستی دوکودک کردند که پدر را در جنگ غروب جاویدان از دست دادند.هیچ کس نمیداند در درون ذهن پاک و بی گناه این کودکان چه گذشت و در نبودن پدر ومادر و اغوش خانواده چه شبهایئ را روز نکردند.این کودکان بدون محبت پدر و مادر و خانواده بزرگ شدند و اکنون دارای هیچ هویتی نیستند نه ایران را میشناسند ونه میتوانند به زبان مادری سخن بگویند و این پیام ان انقلاب است.
سلام-مادرترکی مثلی داریم میگویند.(بیردلی آتدیقی داشی قوِِِِِِِئیا،اون دنه عاقیلی آدام قوئیدان چیخاردابیلمز)یعنی سنگی که یک دیوانه به چاه اندازد،دههاآدم عاقل هم نمیتواندازچاه بیرون آورد.صدام وخمینی بخاطرکینه های خودوبراثرهمین حنگ باعث شدند.اکنون پس از37سال هم هنوزمردم تاوانش آن جنگ رامیدهند.
وغیربه ایران فروخته ودلالان داخلی هم سودبردند.فرصت طلبان ازکوبیدن طبل وبا ریش وپشم میدان داری کردند.دراین جنگ تنهایک گروه ازکشورهاسودبردندودودش رفت به چشم مردم ایران وعراق ومردم کل منطقه .ایران وعراق تمام زیرساخت های اقتصادی ومالی خودراهردوکشورازدست دادوده هاسال دیگربایدهزینه آنرانبایدبدهند.
خواسته وآرمان های انقلابیون وخودانقلابیون توسط بهانه وسودجویان مالی وسیاسی ازبین رفت.کینه های مردم منطقه نسبت به هم عمیق ترگشت.
اسراییل ازفرصت استفاده کرده صنایع مهم عراق رابمب باران کرد.اسلحه های روس وآمریکا وغرب به توسط دلالان بین المللی سلاح چندین برابرتوسط ایتالیایی ها.ژاپنی ها.پاکستانی ها.یونان
وفرصت طلبان سیاسی ازرانت های خودوباندهای بیسوادواحمق درادارات سودهای کلان برده وهنوزهم می برند.
غرب هنوزهم پس از37سال ویرانگری توسط دونادان وتحریک تعدادی عقب مانده فکری درسرکوب مردم ونیروهای سیاسی اساسی وابتدایی ترین حقوق مدنی مردم راتوسط این عقب مانده های تاریخی سرکوب می کردند.
دراین میدان یک تعدادشئونیست نادان بابرطبل کوبیدن تفکرنادانی تاریک باستانگرایی هنوزدرکمک به این نادانی حکومت تخم نفاق درمنطقه می پاشند ومی کارند.
Anonymous عزیز، یعنی کور اولسون گؤزو گؤتورمه یه ن.
کافی است همین یک والیبال ساحلی که در باکو دختران خوش اندام و زیبا رو , با پوشش دلخواه خود با آزادی کامل بازی میکنند و در کشور پر مدعی آریایی , زنان حتی اجازه ورود به ورزشگاه هم ندارند . جمهوری آذربایجان کجا , و جمهوری ولایت آریایی پان ایرانیستی کجا !! .
در حالیکه در پارک شهر تهران کتاب کودکان به امثال دکتردرویش پور به امانت میدادند ، ما در شهرستانهای 300 هزار نفری دنبال یک کتابخانه شهری و دولتی می گشتیم و پیدا نمی کردیم . تمدن بزرگ به فریب بزرگ رسیده بود . تا اینکه متاسفانه سرانجام مساجد آمدند و همه را جاروب کردند . متاسفانه !علی ماند و حوض اش .
هر دولتی به اندازه عقل و فکر و سیاست و لیاقتش کار کشورداری و اداره کشور را پیش می برد. یک دولتی مثل دولت و حاکمیت استبدادی و دیکتاتوری مثل حاکمیت فاشیستهای فارس شاخه اسلامی و آخوندی جهنمی به نام ایران رمق مردم و مملکت را کشیده و میلیارد ها اختصاص و دزدی از کشور و مردم می نماید و یا مبالغ سرسام آور برای گرویدن تروریست و ترور در دنیا هزینه مینماید در حالیکه ملت خودش از گرانی مخارج زندگی به تن فروشی روی می آورد. و دولت جوان و تازه استقلال یافته ای مثل آزربایجان شمالی بنا به لیاقت دولت و ملت شش هفت میلیارد برای ورزش و آوردن امکانات ورزشی و شناساندن ملت و کشورش به عنوان یک ملت و کشور متمدن به دنیا و آبادانی کشورش خرج می نماید. به نظر انسانها عاقل که به جای مغز در کله شان انبار کاه نباشد کدامش عاقلانه تر با ارزشتر و بازدهی بیشتر و مفیدتر برای ملت و کشور دارد؟
"زحمتشکان ایران سرانجام حساب دیکتاتور مروج خفقان و حماقت و ارتجاع را کف دستش گذاشتند"......وبعد از حساب رسی دادنش به دست آخوندا.....................تحویل بگیر.
استخوانلو...، این که نوشتی "فریبِ بورژوازی ایران" بعنی چی؟ من که نفهمیدم. یه دو کلمه دیگه بنویس. مام اینجا از افاده هات استفاده کنیم.
نوایی جان، اون کور شود هر آنکس رو....خوب اومدی. دوبله اش به ترکی جی می شه؟
عدم شکل گیری اتحاد در میان اپوزیسیون و جبهه های سیاسی دیگر، چون و چندهای بسیاری را دارد، که اغلب ریشه در فرهنگ سیاسی جهان سوّمی و قبیله گرایی و وجود ایدئولوژیکهای خشک و با جهان بینی های تخیلی و ریشه در منافع قومی و منطقه ای و جغرافیایی، و سایر عوامل درونی و بیرونی دارد.، که به سهم خود در نوشتارهایی به آن پرداخته ام.
امّا برای بررسی در این زمینه باید اوّل بخود ساختار و عملکرد همین شبکه و جنبش سکولارها، دمکراتها پرداخت.
1- جنبش سکولار دمکراسی اوّل در تشکیلات" شبکهء سکولار و دمکراتهای ایران" ایجاد شد . افرادی که از قبل از انقلاب 57
و بعد از آن در بستر سکولار دمکراسی تلاش و تحقیق داشتند آنرا امضاء کردند، چرا و بنا به کدام دلایل نام "شبکه سکولار دمکراتهای ایران" به جنبش سکولار دمکراتهای ایران تغیر یافت، و پیمان نامه ای جدید نوشته شد ؟ آیا این تغییر و تحول با اجازهء امضاء کنندگان بیناد گذاران شبکه صورت گرفت ؟ آیا این افراد امضاهای خود را پس گرفتند و دیگر سکولار دمکرات نیستند ؟نتیجه اینکه سکولاریسم به تنهایی بار و ارزشی ندارد مگر اینکه دمکراسی آنرا تضمین کند، عدم اتحاد جنبش سکولار دمکراسی، را میتوان خود خواهی افرادی دانست که هدف دارد، نامی نیک امّا اتوپیایی در تاریخ برای خود بر جای گذارد و نام خود را به عنوان کاشف پروسهء سکولاریسم در ایران پیوند دهد. عدم روابط مدرن احزاب در عصر امروز و عدم رعایت دمکراسی و حقوق فردی باعث پراکندگی و فروپاشی است.
2- سکولاریسم محصول دوران تکاملی، ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی، و فلسفهء راسیونال در عصر مدرنیته و رفرماسیون، رنسانس و عصر روشنگری است. امّا افرادی دکانی باز کردند و درصدد فروش آن و بر این دیدگاه هستند که سکولاریسم را به افراد آموزش و تدریس کنند، تازه بعضی از این افراد" خود از عاشقان خمینی بوده اند و او را تا عرش اسمان بالا بردند و در ماه نشاندند، و در باره خمینی چنین گفته و نوشته است: " اسلام واقعی بُت میشکند، نه آنکه بُت می آفریند، امام خمینی پدیده ای تازه و دلگرم کننده در تاریخ تشیّع است. حال این فرد سمبل و نماد جنبش سکولار دمکراسی است و از این تلویزیون به آن رسانه و از این نشست به آن نشست و خلاصه خود این فرد به ولایت فقیه سکولاریسم تبدیل گشته، هر کس به او انتقاد سازنده کند، اطلاعاتی و جاسوس نظام اسلامی است و هر کس او را ستایش کند، یک شبه به مقامات عالیهء در جنبش سکولار دمکراسی میرسد. روابطی که در ساختاری دیکتاتوری حاکم میباشد.
3- کاملأ درست است که ساختار سیاسی ایی که باید سکولار دمکراسی در آن پیاده شود، باید بر اساس لیبرال دمکراسی بر اساس حقوق فردی و شهروندی باشد و فرا قومی، فرا نژادی، فرا ایدئولوژیک و فرا باوری باشد، امّا افراد و لیدرهای سکولار دمکراسی مرتب از ممالک محروسه، کثیر الملله، و از بر شمردن اقوام آنهم بدون پشتوانه می پردازند، وقتی از آنها می پرسی که منبع اطلاعاتی شما چیست، میگوید ( آقای کورش اعتمادی) من تخصصی در این زمینه ندارم.
اقای دکتر سیاوش عبقری فیلمی را در فیس بوک انتشار میدهدند، که پارسی ها به هند رفته اند و تعداد آنها در جهان فقط 100 هزار نفر میباشد و در حال انقراض میباشند
آقای اسماعیل نوری در جدیدترین جمعه گردی های خود اقوام را بر می شمارد، امّا نامی از تُرک اذربایجانی و از گیلان و مازندران، از ایران مرکزی و غیره نمی آورد، تو گویی گیلان و مازندران قوم و تیره نیست و با ترس، از مردم تُرک نامی نمی آورد.
در جنبش سکولار دمکراسی بحث قومی فئودالیته وجود ندارد، اگر هم داشته باشد، ملّتی بنام "فارس" وجود نداشته و ندارد، برای صدمین بار تکرار میکنم پارسه و پارس و پارسی، بیانگر نژادی و قومی نیست، بلکه بیانگر جغرافیای خاص استانهای غرب، جنوب غربی، و جنوب ( زاگرس مرکزی و جنوبی) است و ساکنان آنها از گذشته تا به امروز پارسی نامیده شده و میشود چنانکه هخامنشیان و کوروش و داریوش را پارسی بودند و هستند،
اوّلین حرکت هر نهاد سیاسی و فرهنگی و اجتماعی از جمله " جنبش سکولار دمکراتهای ایران " که بخواهد به مسائل قومی بپردازد، باید باید تصحیح تاریخ ایران را در دستور کار خود قرار دهد، و نام پارسی و پارسه را به زادگاه اصلی خود در ناحیه و جغرافیای غرب و بر فراز زاگرس مرکزی و جنوبی با خلیج فارس باز گرداند. نامیدن ملّتی بنام فارس، قدم اوّل فروپاشی و تجزیه ایران است.
اين کنگره هم به سرنوشت کنگره ها قبلى دوچار خواهد شد ،چون تعريف دورستى از ممالک محروسه ندارد.امروز ديگر
کسى زير علم ايران ايرانيت سينه نخواهد زد ،تا زمانى که منافع ملتها مورد نظر قرارنگيريد ،هيچ حرکتى به راه نخواهد افتاد. ׳
ایران فقط تهران نیست . تهران فقط شمران نیست . این ژستهای روشنفکری فقط برای فریب بورژوازی ایران بود . زحمتشکان ایران سرانجام حساب دیکتاتور مروج خفقان و حماقت و ارتجاع را کف دستش گذاشتند . دیری نخواهد گذشت که حاکمان قرون وسطایی فعلی را نیز روانه بهشت موعودشان و عالم برزخ خواهند کرد .
خوانندگان گرامی بد نیست کامنتهای دوستان درباره اپرا دوباره بخوانند تا ببینند من در رابطه با عشیره پرستان تا چه حد حق دارم. 1) من نگفتم اولین اپرای آذربایجان رستم و سهراب بود. بهتر است کامنتها پیش از پاسخگویی بهتر خوانده شوند. جمله من این است: «اولین اپرای کشور ترکیه هم بر اساس داستان فریدون از شاهنامه ساخته شده است» 2) همه دوستان اطلاعات جالبی در باره موسیقی آذربایجان ارئه کرده‌اند (که البته برای من تازه نبود). ولی حتی یک نفر نمی نویسد اگر شاهنامه منشور نژادپرستی و فردوسی سمبل تُرکستیزی و زن‌ستیزی است، چرا بزرگترین موسیقیدان شرق نزدیک و اولین آهنگساز اپرا در جهان اسلام اپرایی بر اساس این کتاب و به زبان ترکی آذربایجانی می سازد؟ آیا حاجی‌بیگف شاهنامه را نخوانده بود؟ این دوستان چرا در اینباره سکوت میکنند؟ زیرا خوشان هم میدانند که در رابطه با شاهنامه و فردوسی .... مشغول دروغگویی هستند و
خودشان حتی یکبار هم لای این کتاب را باز نکرده‌اند. این هم اوج تبلور تفکر و فرهنگ عشیره‌پرستی است. این دوستان سکوت میکنند، زیرا اگر واقعیت را بگویند، نیمی از مقاله‌هایشان در ایران گلوبال و کل اینترنت به زیر سؤال می رود! مگر اینکه دوستان بگویند میرزاعلی اکبر صابر و اوزیر حاجی بیگف هم مانگورت و آسیمیله و مثل احمد کسروی آلت دست رضاشاه بودند!؟سلام اقای یحیایی گرامی / امیل شما برگشت می خورد .لطفا امیلی بهم بزنید . مشتکرم
گروه‌های سیاسی اپوزیسیون قبل از هر چیز باید این را بپذیرند که خودشان محصول ساختار ناهنجار اجتماعی و بحران هویت فرهنگی ایران هستند. خودشان عارضه‌ای از عوارض ناهنجاری ساختاری ایران هستند و نه راه حلی بر آن. این است که پیشفرض اتحاد ملی، انحلال و ادغام این گروه‌ها در یک تشکیلات واحد مردمی است.
بهرحال هرچند امیدی به مخاطبان ایران گلوبال ندارم، اما واقع‌بینی نوشتهٔ آقای اقبالی مرا واداشت که لینک پیشنویس برنامهٔ سیاسی و مبارزاتی جنبش نوین ملی ایران را که در سال ۱۳۶۷ تهیه کرده بودم در اختیار کنجکاوان قرار دهم.در فقدان پایگاه اجتماعی و مقبولیت مردمی، فعالین سیاسی باید فاکت‌های تاریخی جنبش تجددگرایی در ایران را ملاک عمل خود قرار دهند. قانون اساسی مشروطهٔ پادشاهی تنها سند قانونی و مشروع تجددگرایان ایرانی است. عدم پذیرش این واقعیت تاریخی خود به خود افراد را از مجموعهٔ مدافعان مدرنیته خارج میکند. جای چک و چانه هم ندارد. سلامت امر مبارزهٔ آزادی‌خواه و تجددگرا در گرو این تصفیه است.
در نمونه‌های کامنتها در ایران گلوبال جایی ندیدم که لینک «هایپر» بشود این است که احتمالاً باید آدرس زیر را کپی و پیست کنید.
http://iranian.com/posts/view/post/10776
شما گفتید که عربهای ایران را در میان نیروهای امنیتی و نظامی راه نمی دهند . مگر شمخانی عرب نیست ؟ او گویا فرمانده نیروی دریایی رژیم و مشاور مهم دولت است .
پاسخ به یک دروغ تاریخی .جنبش سبز را فقط به مردم پارس زبان وابسته کردن و همراه نشدن دیگر ( ملیتها ) به جنبش را به دلیل توجه نکردن به خواستها و مطالبات انها دانستن یک توجیه غیر منطقی برای رسمی کردن و بجا انداختن تز ملیتها در ایران است.اقای موسوی نخست وزیر اذری تبار دوران ترور و کروبی نماینده اسلام دو ستون اصلی جنبش بودند.اینکه این دو خود را تا چه اندازه پارس میدانند ترک زبانی موسوی و خاستگاه دینی کروبی روشن کرده است. بسیار ساده لوحانه خواهد بود اگر تصورشود کروبی و موسوی با اعلام خواستهای بر حق ملل تحت ستم جنبش سبز به پیروزی میرسید .
درخانه اگر"کس"است
همین سخن وی رابس است.
عیوض جان لذت بردم
سلام-اازین خوشحالم که آزادی رسانه ایی چه خوب عمل میکند.دراین آزادی است که معلوم میشودچه کسانی باچه تفکری وازچه نیروهایی استفاده ابزاری کرده وصدسال است فرمان رابدست گرفته اند.
کسی که خودش نمی داندالفبا وخط ولغتنامه داردیانه ،می آیددراین جا ودریک سایت آزاد،خودرامعرفی می کند.همین آقای ایرانسان حتی نمیداندکه الفبای مورداستفاده فارسی عربی است خوشابحال ماکه باچه کسانی طرفیم.
دوستان... اولین اپرا نه در آزربایجان بلکه در« شرق» همانطوری که کاربر گرامی (( حمید)) اشاره کردند, اپرای « لیلی و مجنون» است که در سال 1908 به وسیله « اوزئیر حاجی بیگف » نوشته شده است. ایشان دومین اپرا را که بنام « شیخ صنعان» معروف است در سال 1909 و اپرای « رستم و سهراب» را در 1910 نوشته اند . اپرای « اصلی کرم و اپرای شاه عباس و خورشید بانو » هر دو در سال 1912 و اپرای « هارون و لیلی» در سال 1915 را نوشت... و اما چرا؟؟..اوزئیر جاجی بیگف در سنین نوجوانی 13 ساله گی) یعنی در سالهای1898 در قسمت (( کر)) آواز های لیلی مجنون که در روی صحنه به وسیله ( جابّار قار یاغدی اوغلی و عبدالرحیم حق وردی اف) تنظیم و به صورت موغام خوانده میشد شرکت میکرد. چون آن فرهنگ ( اپرای اروپائی) هنوز در فرهنگ آرزبایجانی ها رشد نیافته بود و تمام موسیقی در محور ( موغامات آزربایجانی) می
چرخید, تمام اپراهای ذکر شده در بالا همه در دریف « موغام » نوشته شده است. اپرای « لیلی مجنون » نه تنها در ردیف موغام نوشته شده است بلکه چند قسمت از این اپرا را جاجی بیگف قصدآ در متن ( ریتم های سینه زنی و نوحه خوانی) ترتیب داده تا یک بعد ( مذهبی ) هم به این قطعه بدهد تا مذهبیون فاناتیکی آن دوران را هم تا اندازهای راضی نگه دارد. ولی همانطور که تاریخ نشان داد چون ( بازیگر و یا خواننده زن) هنوز حق آمدن به روی صحنه در آن سالها را نداشت, در اولین گشایش این اپرا « مردی» که لباس زن پوشیده بود و در نقش لیلی بازی میکرد به وسیله مذهبیون افراطی کشته شد. یکی از شاهکارهای این موسیقدان که به جرات میتوان گفت ستاره درخشانی در فرهنگ و مدنیّت آزربایجان را بازی میکند , همان اپرای « کور اوغلو» است. در اینجا جا دارد که یادی از دوست عزیز (( یونس.........)) در سالهای دبیرستانیم را در تبریز بکنم که به کمک ایشان بیش از 6 ماه طول کشید تا این اپرای حماسه ای را با چندین بار صبرانه گوش بکنیم وبتوانیم تمام متن را نوشته و در بین دوستان و آشنایان در دوران خفقان رستاخیزی پخش بکنیم. متاسفانه دوستم یونس, بیشترین جریمه را برای این کار داد و به این خاطر روزی ماموران «ساواک» وارد دبیرستان شدند و ایشان را که در کلاس یازدهم دبیرستان بودیم برای سربازی اجباری به پادگان عجب شیر فرستاند. طولی نکشید که من هم در یکی از پادگان های همان اطراف بهش پیوسته و با چندین تن از دانشجویان اخراجی که همه (( ممنون الاسلحه )) بودیم , از مرز بوم دفاع میکردیم....لاچین گرامی, من از کامنتهای تبریزی فقط یک کلمه میخوانم, آنهم کلمه, تبریزی, است, بقیه اش را می بخشم به خودش, زیرا: میدانم همه اش جز چرندیات چیزی نیست.
آقای تبریزی...همردیف کردن حرکت های ملی ملل غیر فارس ایران را با نازی ها و داعشی ها و......گویای یک نوع اختلافات فکری شما را می رساند. ( ما) ترکها عادت به هجوم فرهنگی و حقوقی از تمام طیفها هستیم ولی یک ( انترناسیونالیست فانتزی) فکر نمی کنم این قدر توانای آن را داشته باشد که حرکت های ملی را مسدود و یا به راه بیراهه بکشد. از تمام انشاء های که نوشته اید به این نتیجه می رسم که اگر شما کتاب آشپزی بنویسید شاید یک کامنت مثبتی برایتان ارسال شود ولی در دنیای فانتزی جهان تک میهنی , گفته های شما خریدار ندارد. لطفآ اجازه بدهید سخن معروف مارکس را برایتان یاد آوری بکنم که گفته است« اسم من مارکس است ولی من مارکسیست نیستم» ...روزهای بهتری را با بوقلمون های سرخ کرده بدون داس و چکش برایتان آرزومندم...
نکاتی در ارتباط با نتایج انتخابات اخیر دانمارک : 1_ بررسی نتایج انتخابات اخیر بدون بررسی رفتار اجتماعی و میزان مشارکت مسلمانان (بخش عمده خارجیان را جامعه مسلمان تشکیل می دهد)در بازار کار جامعه میزبان غیر عادلانه و ناصحیح است.2_حزب مردم دانمارک DF که در این انتخابات موفقیت چشم گیری داشته است . حزب بیگانه ستیز و راست افراطی نیست بلکه اگر دقیق تر نگاه کنیم حزبی است که در عرصه دولت رفاه؛چپ تر از حزب سوسیال دمکرات دانمارک است . حزب DF بیگانه ستیز نیست بلکه حزبی علیه مسلمانان است بعبارت دیگر این حزب با یک امریکایی و یا اروپایی ساکن دانمارک و با مک دونالذ ، کوکاکولاو... مشکلی ندارد بلکه دقیقا مسلمان ستیز است.3_ جامعه مسلمان مهاجر اصولا تمایلی ندارد که به دولت دانمارک مالیات بپردازد با این حال، جامعه مسلمان درسه دهه گذشته بیشترین قشرسوء استفاء کن از خدمات سوسیال بوده است.
جامعه مسلمان میلیارد ها کرون از بودجه دولت رفاه را بلعیده است.3_ میزان خلاف کاری و بزه کاری در بین جوانان مسلمان بسیار بالاست . جوانان مسلمان هفتاددرصد ندامگاهها این کشور را تشکیل می دهند .4_ گرایش به اسلام بنیادگرا در بین جوانان مسلمان روند رو به افزایش است ...بخشی از آنان به داعش گرایش دارند. 5_در این انتخابات احزابی که نسبت به خارجیان دست و دلباز تر بودند، ارای خود را از دست دادند.6_ چپ رادیکال دانمارک مدافع خارجیان هم پیشرفت داشته است، بعبارت دیگر راست میانه (حزب تشکیل دهنده دولت آتی) و چپ میانه(سوسیال دمکرات ، دولت قبلی) بازندگان انتخابات اخیر بوده اند 7_جامعه مسلمان نا امنی ، دزدی، جرم و جنایت و تروررا بطور چشم گیری افزایش داده است تا جایی که آزادی بیان در این کشور کوچک اسکاندیناوی به مخاطره افتاده است . آمار حمله و ضرب و شتم مسلمانان علیه دانمارکی ها افزایش یافته است8_ در یک شهر کوچک اطراف کپنهاک که نیمی از جمعیت ان خارجی است . حزب DF بیست و هشت درصد اراه را کسب کرده است . 8به لحاظ سیاسی جامعه مسلمان دانمارک بسوی بنیادگرایی اسلامی گرایش دارد و سعی دارد که قوانین شریعت اسلامی را در جامعه دانمارک پیاده کند. در دوسال گذشته دو مسجد بزرگ یکی از سوی قطر و دیگری از سوی جمهوری اسلامی ساخته شده است که دقیقا اهداف سیاسی دولت های اسلامی را دنبال می کنند و این مساجد عملا مراکزی برای جاسوسی و صدور بنیادگرایی و تروریسم است.9_زادوولد در میان مسلمانان نسبت به جامعه میزبان بسیار بالاست ووپیشبینی میشود؛ اگر جلوی روند مهاجر ت گرفته نشود تا 50 سال دیگر ترکیب جمیعتی دانمارک ؛ بسود جامعه مسلمانان این کشور تغییر یابد. ..این کامنت ادامه دار خواهد بودhttps://www.youtube.com/watch?v=0HnQftJlq4I
دوستان گرامی، تاریخ به فراوانی نشان داده است که هنگامی که مردم سرزمینی می خواهند خود را از فرمانروائی ستمگران برهانند کسانی پیدا می شوند که نه تنها مردم ستمدیده را یاری نمی کنند بلکه در راه نابودی ستمگران سنگ اندازی نیز می کنند! به چنین کسانی در فرهنگ واژگان سیاسی (انگل سیاسی) گفته می شود! برای نمونه هنگام انقلاب مشروطیت، ستارخان و یاران او در تبریز از یک سو با نیروهای محمدعلی شاه قاجار می جنگیدند و از سوی دیگر با کسانی که تبریزی بودند و می گفتند: (مشروطه خلاف شرع دین مبین اسلام است) در درون شهر تبریز می جنگیدند! دوستان گرامی، هم اکنون و در زمان کنونی کسانی که در راه نابودی رژیم آخوندی سنگ اندازی می کنند ناسیونالیست ها هستند! هم اکنون هنگامی که میلیون ها تن از مردم ایران در آتش تورم تازنده و گرانی جهشی و بیکاری و نداری می سوزند میلیاردرزاده های مفت خوری که حتی یک بار نیز .....
..... بیل و کلنگ و داس و چکش به دست نگرفته و کار نکرده اند و از بس خورده و نوشیده اند که از سیری دارند می ترکند چسبیده اند از این که چند هزار سال پیش آذربایجانی ها آریائی بودند یا نبودند و یا هفتاد سال پیش فلان نویسنده چه چیزی درباره ترک ها یا فارس ها نوشت و یا چند هزار سال پیش سومری ها به چه زبانی سخن می گفتند! هنگامی که هزاران تن از دشمنان رژیم در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم ولایت فقیه له می شوند آریاپرستان و پان ترک ها هرگز با این ستمدیدگان همدردی نمی کنند و گفتن و نوشتن هرزنامه ها و چرندنامه هایشان را دنبال می کنند! ناسیونالیست ها هرگز با کسانی که آنها را از نژاد خودی و زبان خودی نمی دانند همدردی نمی کنند اما ناسیونالیست های ایرانی حتی با خودی ها نیز همدردی نمی کنند! در گفته ها و نوشته های پان ترک هائی که با به کارگیری واژه (ما) و گفتن و نوشتن (ما ترک ها) می خواهند خود را نماینده مادرزاد میلیون ها ترک جا بزنند روح انگیز دهقانی ترک، ثریا ابوالفتحی ترک، اعظم صادقی بناب ترک، پریوش محمودی ترک، مهدی برادران ترک، افشین اسانلوی ترک، الناز بابازاده ترک جائی ندارند! هم اکنون جایگاه نرگس محمدی که یک دختر ترک زنجانی است در گفته ها و نوشته های پان ترک هائی که ترک، ترک می کنند کجاست؟ ناسیونالیست های ترک پس از گفتن سخنان صد من یک غاز و بی سر و ته و تکراری و خسته کننده و بی خواننده مانده درباره زبان مادری و قوم فارس و قوم ترک و پس از زبان، زبان کردن و قوم، قوم کردن و پرت و پلاهای دیگری از این دست به یاد نمی آورند کسانی که در آذربایجان خون مردم گرسنه را به شیشه کشیده اند کوچکترین پیوندی با قوم منحوس فارس نداشته و همگی از ترک نژادان و ترک تباران و ترک زبانان هستند http://iranglobal.info/node/30149 ناسیونالیست های پان آریا نیز که رونوشت برابر اصل پان ترک ها هستند از فارس هائی که از نژاد برگزیده و خجسته و اهورائی آریائی هستند و در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم آخوندی هزاران تن از آنها کشته شده و یا به زنجیر کشیده شده اند یاد نمی کنند http://iranglobal.info/node/22670 در گفته ها و نوشته های آریاپرستان زهرا کاظمی فارس تبار، مریم اکبری منفرد فارس تبار، سعید زینالی فارس تبار، فاطمه قائم مقامی فارس تبار، ندا آقاسلطان فارس تبار، فریبا کمال آبادی فارس تبار و ..... جائی ندارند! ********** دوستان گرامی، گروهی از ناسیونالیست ها جوانان کم سن و سال و ساده دلی هستند که باید آنها را آگاه کرد اما برخی دیگر فسیل هائی هستند که سخن گفتن با آنها سودی ندارد و سخن گفتن با کسانی که در سده بیست و یکم بزرگترین آرزویشان دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین بر پایه نژاد و تبار و زبان و ژن و کروموزوم و نیاکان و رنگ پوست است بیهوده است! (نرود میخ آهنین در سنگ!) و سخن گفتن درباره مردم دردمند و درمانده و گرسنه ایران با فسیل میلیاردرزاده ای که چهل سال در فرامرز مانده و خوراکیش فیله ماهی و بوقلمون سرخ کرده است بیهوده است! دوستان گرامی، ناسیونالیسم پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای است که در شش هزار سال پیش و در زمان برده داری پیدا شد و با آن که هم اکنون در بسیاری از بخش های جهان از میان رفته است اما ریشه کن نشده است و ناسیونالیست ها در زمان کنونی کسانی هستند که با پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و مرزپرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی مغزشان در شش هزار سال پیش و در زمان برده داری یخ زده است! به نوشتاری در این باره و در این لینک نگاه کنید http://iranglobal.info/node/28638خوزستان هیچگاه عربستان نبوده . شهر شوش یا سوسا پایتخت فقشلاقی هخامنشیان بوده . شهر و دانشگاه گندی شاپور و جندی شاپور در اهواز را ساسانیان ساخته اند . عرب ها آنزمان کجا بودند ؟ مگر اینکه شما هم مثل آذری های تجزیه طلب ادعا کنید که تمام حکومت های گیشین ایرانزمین مانند ماد و ایلام و آسور و ساسان و هخا و اشکان یا عرب بوده اند یا ترک !اینست تحریفات و جعلیات و دروغهای مدعیان هویت و تجزیه طلب . شما با بچه طرف نیستید . آنانیکه پنج هزار سال فرهنگ و تمدن ایران را خلق کرده اند ، چند هزار سال دیگر از این آب و خاک و تمدن اهوارایی دفاع خواهند نمود . 75 میلیون پارس و ایرانی کاوران را به پیش خواهند راند .
شتر در خواب بیند پنبه دانه ؛ گهی لپ لگ خورد گه دانه دانه .تجزیه طلبان اول بروند الفبا و خط و لفت نامه درست کنند و بعد بیایند ادعای ارث کنند .
چون دینامیتی قلب ایران را متلاشی کرده است!
ایران پرستی تو
80 سال است
حقوقم را متلاشی است.
انبار باروت شاه و شیخ و توست
ایران پرستی تو
آدرس دقیق است
انفجار باروت
قلب ایران را متلاشی کرده است!
اما قدرت درک آن را نداری
چون کبکی سر در برف فرو برده ، چیزی نمی بینی
و ادای دایی جان ناپلئون درمیاوری
که «کار، کار انگلیسی هاست».))
جناب سحر! نوشته اید : " کتابهای سعدی و حافظ و مولوی و خیام و به ویژه فردوسی را بسوزانید تا «تُرکیّت» شما از آلودگی فکری و ذوقی و ادبی و هنری و فرهنگی مکنون در این آثار درامان بماند! " ما ترکها اگر کتابسوز بودیم الان شما فارسها اینقدر به فردوسی ، عنصری ، جامی ، حافظ ، سعدی و دیگر شاعران فارسی گوی ۱۰ قرن گذشته افتخار نمی کردید . همه این شاعران در زمان حکومت ۱۰۰۰ ساله ترکان و با انعام و اطعام سلاطین ترک این اثرها را به زبان فارسی آفریده اند. فارسها چیزی به عنوان اثر ادبی که بتوانند بر آن افتخار کنند از زمان حاکمیت پادشاهان فارس ندارند . این فارسها هستند که در قرن اتم و در سال ۱۳۲۵ در ۲۶ آذرماه تمام کتابهایی که در طول یکسال حکومت فرقه دموکرات آذربایجان و به ترکی چاپ شده بود سوزاندند و آنرا جشن گرفتند اما ندانستند با سوزاندن این کتابها
نمی توانند ریشه حقوق انسانی ترکهای ایران را برای همیشه بسوزانند! خاکستر آن کتابهای سوزانده شده امروزه ققنوسی شده که آتش بر جان بدسگالان و نژادپرستان فارس زده و خواب آنها را از چشمانشان ربوده است !- در قرون نهم و دهم هجری و پس از آن اکثر آثار ادبی دنیای ترک به زبان فارسی ... نگاشته می شوند.
- اولین اثر تئوریک موسیقی ترک کتاب " الموسیقی الکبیر" ابونصر فارابی می باشد.
- میراث های به جامانده از دوره صفویه یعنی پان ایرانیسم....پایان نقل قول
چند پرسش بخاطر ارزش فرهنگی این مغاله؟
چرا آثار ادبی دنیای ترک به زبان فارسی نگاشته میشوند و نه به ترکی؟! چرا ابونصر فارابی «ترک تبار» در سال ۱۲۰۹ میلادی اولین اثر تئوریک «موسیقی ترک» را به زبان عربی مینویسد؟! آیا پایان دوره صفویه آغاز سربراوردن پان ایرانیسم بود؟!
..... باید به مردم نشان داد که ناسیونالیست های قوم پرست ترک همتایان نازی ها و آدمکشان رواندا و جانیان صرب و کروات و انواع تروریست های اسلامی مثل داعش و طالبان هستند که ظرفیتشان در کشتار زنان و مردان و کودکان کمتر از ظرفیت داعش و طالبان در کشتار کودکان و عابران پیاده نیست ..... همه این نوشتار را در این لینک بخوانید http://iranglobal.info/node/41377
اقای امید و شخصی که خود را منطق العرب!؟ میداند. در مصاحبه اقای مصاحبه کننده هیچوقت نگفت که باید همه استخدام شدگان از یک استان باشد، مصاحبه را دوباره گوش کنید، در مصاحبه از تیعیض شغلی علیه مردم عرب خوزستان گفته شد و امار استانداری و مطبوعات خود رژیم ایران را هم ذکر کرده است.. و اما اقای منطق العرب، در مصاحبه گفته شد که بعضی از مدیران ابدارچی های خود را با هواپیما می اورند و میبرند، و این مسئله در سایت مهر و خوزنیوز هم اشاره شده است. در ضمن به جای تهمت زدن به اصل مسئله توجه کنید، این انتقاد به مدیریت ایران گلوبال برمیگردد گه اتهامات و فحاشی را منتشر میکند!؟ به هر حال دوباره مصاحبه را ببینید.
جناب وضعی با تشکر از اطلاعات جامعی که از فساد مالی رژیم ارائه دادید. می خواستم خواهش کنم یک مقدار هم در مورد قاچاق مواد مخدر و سلاح توسط رژیم و همدست هایش در منطقه از جمله طالبان، شخص مسعودبارزانی، پ ک ک و حزب الله لبنان بنویسید
اخوی گرامی اقای اهوازی من متاسف هستم که بر همه مردمان این سرزمین ظلم روا میشود .ولی این ظلم از سوی مردم پارس نیست بلکه ناشی از نظام دینی حاکم بر ایران یعنی دین محمد پسر عبدالله است . ایا شما اماری دارید که چندین ملیارد دلار از سال 57 تا کنون به همز زبانان عرب شما در سوریه و عراق و فلستین و افریقا مسلمان داده اند ؟
در همین قم هزاران طلبه خارجی برای دین پدران شما با خرج مردم ایران خرافه نامه قران و احادیث و تاریخ ننگین اسلام میخوانند .ایا ابلهانه نیست در قرن 21 مردم اسلام زده مسخ هجویات ان مجنون عرب شده اند که از سحر تاغروب افتاب چیزی نباید بخورندو بنوشند چون فرمان ان شتر چران عرب بود است.توجه دارید که کشور ما کشور ما نیست بلکه ازمایشگاه یک غده سرطانی بنام اسلام عرب است.من با دادن یک دلار به خارجی مخالفم و مردم بلوچ و کورد و اذری و قزوینی به ان بیشتر نیاز دارند. کشور ما د رحقیقت قربانی اهداف شوم ان بچه یتیم یهودی زاده عرب یعنی اسلام و تشیع و دیگر فرقه ها شده است.نظام حاکم انتخاب مردم ایران نیست و ایران در حقیقت مستعمره دین اسلام و مروجان دین اخوند شده است. هزاران ایرانی مجبور به ترک کشور و زادگاه خود شده اند در حالیکه هزاران عرب در خراسان رهل اقامت افگنده خانه وسرمایه دارند و مردم خراسان فقیر و بدبخت
دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، بدبختانه و با اندوه فراوان من و چند تن از دلسوزان با آن که بارها و بارها درخواست ساماندهی یادداشت ها (کامنت ها) را برای آن که از هرج و مرج و آشفتگی به درآیند کرده ایم تا کنون هیچ برنامه کارآمدی برای سر و سامان دادن به یادداشت هائی که به تارنمای ایران گلوبال فرستاده می شوند پیاده نشده است و آشفتگی همچنان پابرجاست! نمونه ساده ای از این آشفتگی ها و هرج و مرج ها آن است که اگر کسی بدون نوشتن نامش یادداشتی را به ایران گلوبال بفرستد نام او Anonymous (ناشناس) دیده خواهد شد و با این روال اگر ده هزار تن نیز بدون نوشتن نامشان یادداشت هائی را به ایران گلوبال بفرستند نام همه آنها Anonymous از آب درخواهد آمد و روشن نخواهد شد که کدام Anonymous چه چیزی را نوشته است؟! دو ماه پیش برنامه ای شل و ول و آبکی برای ساماندهی به کامنت ها آغاز به کار کرد و این .....
..... برنامه نه تنها دست هرزنامه نویسان را کوتاه نکرد بلکه آنها را در انجام کردارشان تواناتر نیز کرد! و با آن که من یادآوری کردم که این برنامه دست تبهکاران اینترنتی و هرزنامه نویسان را بازتر خواهد کرد با هیچ انگاری سخنان من کارها بدتر از پیش نیز شدند! اکنون زمان آن رسیده است که با چاره اندیشی بنیادین راهکاری کارآمد برای ساماندهی به یادداشت هائی که بدبختانه بسیاری از آنها هرزنامه هستند و سیل آسا به ایران گلوبال سرازیر می شوند به انجام رسد و گر نه با روال کنونی روز به روز ارزش تارنمای ایران گلوبال در میان تارنماهای سیاسی از میان خواهد رفت و همچنان که خودتان نیز دیده اید بسیاری از نویسندگانی که کد کاربری تارنمای ایران گلوبال را نیز دارند بی آن که حساب کاربریشان بسته شود از تارنمای ایران گلوبال رم کرده و رفته اند!جناب اهوازی یا احوازی یا قبیشی یا غبیشی اهل عربستان ایران ، در اینجا ادعا میکند که دولت اسلامی روزانه صدها هزار کارگر غیرعرب و غیربومی را با هواپیما به خوزستان می آورد و بعد از پایان کار دوباره آنها را به نقاط دیگر ایران باز میگرداند . یعنی دولت ایران ثروتمند ترین کشور جهان است که هر روز این هزینه را متحمل میشود و دارای هزاران هواپیما و فرودگاه در اهواز است . این منطق کسانی است که میخواهند به افشای دولت بپردازند .!
آقا تبریزی، از نظر من شما بویی از افکار دمکراتیک و سوسیالیستی نبرده اید. افکار شما از نظر من فرقی با افکار اسلامی ندارند. نتیجه افکار شما با افکار اسلامی در رابطه با ملتهای ظلم دیده و کارگران ملل ظلم دیده یکی است. هدف شما، سلطنت طلبان، جمهوری اسلامی و دیگر جریانهای فارس بورژوایی فارس و فارس زده در اسارت نگه داشتن مردمان ترک، کرد، بلوچ، عرب و ترکمن است.
رهبران شما و تئوریسین های شما یعنی لنین، استالین، مائو و غیره هستند. بورژواها و ضد کمونیستها باید به شما آفرین بگویند. با نام کمونیسم و انترناسیونالیسم به جنگ کمونیسم و سوسیالیسم آمدید. تا حال موفق شدید و چهره پلیدیدی از سوسیالیسم به خوانندگان ایران گلوبال بخصوص آذربایجانیها نشان دادید. متاسفانه آذربایجانیها دو نفر کمونیست مثل اسماعیل آل بایراق که شما از او نام بردید ندارند تا چهره واقعی و انسانی از سوسیالیسم به نمایش بگذارند. چه میشود کرد مدعیان کمونیسم و ناسیونالیستها همگی بر ضد کمونیسم هستند. این هم دوره ای است که گذاراست.اما انصافا شما در پیشبرد افکارتان در سایت ایران گلوبال موفق هستید. شما با این افکارتان همه را از سوسیالیسم و کمونیسم بیزار کردید. خوانندگان ایران گلوبال با خواندن نوشته های شما از دار و ندار کمونیسم نفرت پیدا میکنند. البته شما مقصر نیستید مقصر اصلی
سپاس از شما
دوستان ..یکی دیگر از زیبای های زندگی در کالیفرنیا این است که در این ایالت 141 زبان های مختلف دنیا صحبت میشود . این ایالت در سال 1988 اولین ایالت در امریکا شد که تعداد جمیعت سفید پوستان به زیر 50 % نزول کرد . درست به همین خاطر کثرت نژادی , با فرهنگ های مختلف دنیا آشنا میشویم که باعث (( فرهنگ دزدی)) میشود . شما را دعوت به قطعه دزدیده شده فرهنگی (( آرشین مال آلان )) که بر روی صحنه در سال 2013 رفت جلب میکنم. دیدن این اپرا با دیالوگ انگلیسی و آوازها به زبان ترکی حس دیگری داشت. شاید من و دوستانم از معدو کسانی بودیم که این سرقت فرهنگی مان را توسط ( شیطان بزرگ) به فال نیک گرفتیم.... روزنامه های لوس آنجلس و رادیو تلویزیون های محلی از این (( سرقت فرهنگی بزرگ)) خیلی تمجید کرده بودند.. این هم قسمتی از این اپرا..
https://www.youtube.com/watch?v=StcCydX7v54
دوستان... (( جفری ورباگ)) امریکائی چندین سال است که موغام را در غرب, مخصوصآ در امریکا به دوستاران موسیقی معرفی میکند. خوشبختی ما این است که عالیم قاسیموف همراه با دخترش این فرهنگ را در جهان غرب و در امریکا بیشتر شناسائی داده است...
کلاسیک قطعه ای از « اورتور BARBER OF SEVILLE » که بوسیله تار زن ماهر ( رامیز قلی اف) اجرا میگردد.https://www.youtube.com/watch?v=rRS38BJ6ngg
این شاگرد منسوم ابراهیم اف است . این شاگرد اهل کره حنوبی است.
https://www.youtube.com/watch?v=SGCYaMNydNQ
دوستان الان که به خاطر مسابقات اروپائی با کلمه جدیدی همچون (( دزد فرهنگی )) روبرو شدیم , شما را دعوت به یکی از سرقت های فرهنگی مان از فرهنگ (( کوهای آند)) در امریکای جنوبی دعوت میکنم.
https://www.youtube.com/watch?v=a3P2E_Bvcdc
اگر این سرقت فرهنگی به میل شما نبود این هم تار با گیتار ( چنگیز))
https://www.youtube.com/watch?v=oxlo360O0vc&list=RDoxlo360O0vc#t=35
در پایان , این هم موسیقی
https://www.youtube.com/watch?v=oxlo360O0vc&list=RDoxlo360O0vc#t=35
در ضمن, رامیز قلی اف یکی از داوران مسابقات موغام امسال بود , و تار زن مشهور مسابقات موغامات ( صاحیب پاشا زاده) شاگرد رامیز قلی اف بود... امیدوارم که از این قطعات خوشتان آمده باشد.
سلام-جناب آقای تبریزی!آیاشماوظیفه داشته وماموریدتاهرمقاله ایی درباره حقوق مدنی ازدهان هریک ازافرادهویت طلب باهر گرایشی درآمد پاسخگوباشید.آیامیتوان بشماچپ یعنی سوسیالیست نام نهاد؟
مقابل اومیزدند.سوسیالیستی که استقلال طلبی راقبول نداشته باشد،سوسیالیست که چه عرض کنم .... نیست.آزادیخواهی ازپله های اولین تفکرسوسیالیستی است.شئونیسم فارس باهمکاری پان ایرانیست های همچون شماصدسال است همه چیزمارانابود میکنند،توبجای اینکه مرحمی برزخمهاوراه حل نجات ازاین تفکرغلط پیداکرده وراهنمایی کنی هرروزیک موضوعی که اصلاربطی به فارس ستیزی داشته باشد،مطرح وبرای مارباعی میخوانی.شماباتفکرچپ مثلا(سوسیالیست)وآنهم بانام تبریزی !خودراتنهاوکیل مدافع سوسیالیسم بی سروته وبیکاره جهانی کنونی حساب کرده ودردفاع ازشئونیسم های پان ایرانیست ازکارگران وکشاورزان حرف زده ومن فکرکنم روی حاکمان 37ساله جمهوری اسلامی که خودرامسلمان راستین ووکیل مدافه امت اسلامی دانسته چه فرقی باآنهاداری؟یکی بنام اسلام همچون حدادعادل هاویکی بنام سوسیالیسم ،کاریک نواختی رابعهده کرفته اید.
جناب تبریزی!شمابانوشته هایی که فکرکنم حتی یک نفرآنراتاییدنمیکند،چی رامیخواهی ثابت کنی؟تفکرشمابرای همه شناخته شده ومتروداست.
هرچندکه کسی که خودرابخواب زده نمی توان بیدارکردشماهمان حرفایی رامیزنی که سیاه پوستان مخالف مارتین لوترکینگ در
................نظرتان در باره عربستان و اسرائیل و ایران و تجزیه طلبان عرب زبان خوزستانی ، نشان داد که شما استعداد درک و دخالت در مسائل سیاسی را ندارید و بهتر است حزب یکنفره خود را منحل کنید یا به کسی واگذار نمایید . دوم اینکه در کدام استان ایران ، کارکنان و استخدام شدگان ، فقط از همان استان هستند و استخدام گرسنگان استانهای دیگر قابل سرزنش است ؟ شما تجزیه طلبان همه چیز را راسیستی توجیه میکنید و ایرادهای آبکی بنی اسرائیلی میگیرید .