آقای کرمی ..خیلی ممنون از توضیحاتی که دادید.. من همیشه سعی میکنم در قرن فعلی و در حال زندگی بکنم واز اشتباهات گذشته ام و یا تاریخی ام را به عنوان الگو قرار داده تا پیشرفت های بنمایم... نوشته بودید که چرا نام ایران برای من مشکل آفرین شده است .. اولآ من با کلمه ایران و یا مادا گاسکار مشکلی ندارم . من باکسانی مشکل دارم که با کلمه ایران میخواهند برای من تاریخ بسازند. لطف کنید تصویر های تمبری را حتی در اوایل دوران رضا شاه روجوع کنید که نوشته شده است (( ممالک محروسه ایران)) که قبلآ هم پرشیا بود. خیلی جالب است که تمام ایرانی های لوس آنجلسی خودشان را (( پرشین)) می دانند. آقای کرمی این را بهتر میدانید که هیتلر اولین شکست نظامی اش را در ( استالینگراد) چشید که این باعث شد ارتش المان سرانجام شکست بخورد. ولی همانطور که تحلیل گران نظامی تائید می کنند تنها دلیلی که هیتلر در استالینگراد شکست خورد
همان بودن نفت و گاز در مناطق « ترک تباران » یعنی آزربایجان بود . اگر هیتلر چشم طمع به نفت باکو را نداشت , ارتش 6 به رهبری ( پالوئس) میتوانست استالین گراد را گرفته و بعد ارتش آلمان وارد مسکو بشود. البته هیچ وقت فراموش نکنیم که حماسه استالینگراد که به وسیله مردمان این شهر آفریده شد به این زودی ها از صفحه های تاریخ محو نخواهد شد... ولی پالوئس به دستور هیتلر لشکر 6 را دو قسمت کرد ( تضعیف قوا ) که لشگر جنوبی به آزربایجان رفت ولی در نصف راه ماند و لشگر باقی مانده بطرف استالینگراد حرکت کرد که به شکست انجامید. . هرچند که بعضی ها این شکست را به گردن نیروهای حلقه ای ضعیف رومانی و ایتالیائی در اطراف استالیگراد میدانند. ولی این نفت باکو در منطقه (( ترک تباران)) و تاکتیک ژنرال ژوکوف بود که اولین شکست نظامی را به هیتلر به ارمغان آورد. اگر ما ترک تباران در طول تاریخ هیج کار مثبتی نکرده ایم لااقل می توانیم فریاد بزنیم که در شکست آلمان هیتلری , نقش مهمی را هم بازی کردیم. هیج وقت فراموش نکنید که بیش از هشتاد در صد سوخت ارتش سرخ در آزربایجان تهیه میشد. آقای کرمی من واقعآ در تعجب هستم کسی که خود را به (( زورنالیست مدرن)) جا میزند, در دنیای قاراشمیش فعلی آنقدر سوژه است که می توان در باره موضوعات مختلف هزاران مقاله نوشت ولی موضوع مقالات شما در یک محور میچرخد. محوری که به غیر از کینه و دشمنی از یک گروه و یا از یک تبار چیزی دیگر نمی توان نتیجه گرفت.. بهترین ها را برایتان ارزومندم...
فانون گرامی،
به نظر من ایرانگلوبال در طرح گفتمان نژادپرستی موفق بوده است ولی در "ترویج گفتمان ضدنژادپرستی" این موفقیت را نداشته است. آنچه در حال حاضر در ایرانگلوبال میگذرد، گفتمان "ضدنژادپرستی" نیست بلکه عین گفتمان "نژادپرستی" است.
فکر میکنم علاوه بر کم کاری نیروهای ضدنژادپرست که شما به درستی به آن اشاره کردهاید، یکی از دلایل اصلی این وضعیت، عدم برنامهریزی و ضعف مدیریت این گفتمان بوده است.
رازی گرامی،
قبول دارم که نژادپرستان همه از یک "طرف" هستند و از یک قماش ولی منظورم این بود که فعلا در این سایت در میان دو گوشه مختلف این قماش جنگ است و ظاهرا به دو "طرف" تقسیم شدهاند و وقتی به یک گوشه این قماش اشاره میکنیم، این تصور پیش میآید که ما طرفدار گوشه دیگر آن هستیم!
با سلام به دوستان عزیز در ایران گلوبال؛
ایران گلوبال سایتی است ممتاز و نمونه بویژه در رابطه با ترویج گفتمان ضدنژادپرستی در میان ایرانیها. دوستانی که فکر میکنند امکان ترویج ادبیات ضدراسیستی در محیطی «پاکیزه و ضدعفونی شده» وجود دارد، به نظر من سخت در اشتباهند. در مراکز حتا آکادمیک همین غرب نیز مباحث قومی/نژادی/ضدراسیستی با انبوهی از فحش و ناسزا و دیسکورس غیربهداشتی همراه است- چه رسد به ما ایرانیها که حتا ثانیه ای از فرهنگ آزادی اندیشه و بیان را تجربه نکرده ایم.
کار ایرانگلوبال در فراهم آوردن نظرات متنوع و متضاد از محافل پان-فارسی و پان-ترکی عملی است قابل تقدیر. تنها راه خروج از بیماری عشیره/قوم/نژادپرستی در کندوکاو همین نظریات راسیستی موجود است. اینکه ادبیات و واکنشهای راسیستی به حد شایسته مورد نقد قرار نمیگیرند تقصیر ایرانگلوبال نیست؛ کوتاهی از ما خوانندگان است. پس
با سلام و با تقدیم احترام به همه دوستان گرامی که مطلب را گرفته اند وحتي آنها که هنوز نه؟!من سایت را تحریم کرده ام اما برای تنویر افکار عمومی مطلبی را عنوان و آنگاه پرونده این سایت را برای همیشه در نزد خود میبندم:ابتدا باید عرض کنم که من امین موحدی هرگز کارنامه سیاسی خود راچه در گذشته و چه حال انکار نمیکنم و ادعا های آقای توکلی در این خصوص جز شانتاژ و ...... نیست در گذشته هرچه بودم وبا هرتفکری اما اکنون افتخار میکنم که در خدمت ملت بزرگ آذربایجان جنوبی و در کنار هموطنان خویش هستم و بر سر عهدی که بسته ام اییستاده ام .من ترجیح میدهم با ملت خویش باشم و در مقابل اراده آنها سر تعظیم فرود آورم و اکنون آنها استقلال خویش میخواهند و من نیز هر آنچه در توانم باشد به عنوان سربازی کوچک در کنارشان خو
با سلام و با تقدیم احترام به همه دوستان گرامی که مطلب را گرفته اند وحتي آنها که هنوز نه؟!من سایت را تحریم کرده ام اما برای تنویر افکار عمومی مطلبی را عنوان و آنگاه پرونده این سایت را برای همیشه در نزد خود میبندم:ابتدا باید عرض کنم که من امین موحدی هرگز کارنامه سیاسی خود راچه در گذشته و چه حال انکار نمیکنم و ادعا های آقای توکلی در این خصوص جز شانتاژ و..... نیست در گذشته هرچه بودم وبا هرتفکری اما اکنون افتخار میکنم که در خدمت ملت بزرگ آذربایجان جنوبی و در کنار هموطنان خویش هستم و بر سر عهدی که بسته ام اییستاده ام .من ترجیح میدهم با ملت خویش باشم و در مقابل اراده آنها سر تعظیم فرود آورم و اکنون آنها استقلال خویش میخواهند و من نیز هر آنچه در توانم باشد به عنوان سربازی کوچک در کنارشان خواهم ایستاد .مطلب آخر اینکه آقای توکلی بستن حساب من در این سایت برای من مهم نیست چرا که شما به خوبی میدانید که حد اقل ده سایت معتبر در صف چاپ مطالب من هستند وتلوزيونهايي که با آنها گفتگو ميکنم اما دلیل اصلی بستن حساب من توسط شما دفاع اينجانب از حقّانیت شهید ناصر خانزاده بود که شما و ونداد عظیمی آنرا انکار میکردید .یاشاسین آذربایجان
بله اقای کرمی شما مهد تمدن هستید وبه راحتی به نصف مردم جغرافیای موسوم به ایران توهین می کنید و انتظار دارید مردم شریف ازربایجان به شماها افرین وبرکاالله بگوید امروز زمان ارتباطات است کوچکترین اشتباه از طرف هرکس فورا رسانه ایی می شود در کامنت بالا نیز عرض کردم این ازربایجان است برای شماها مرز تعیین خواهد نمود وبه فکر کویر لوت باشید جذابیت ازربایجان برای مردم ازربایجان روز به روز بیشتر وفاصله ها با فارس بیشتر می شود
جناب آ.ئلیار گرامی، شما چندی پیش نوشتاری را در باره امکان همریشه بودن زبان ترکی و زبان سومری آغاز کردید که جنبه های جالبی را دارا بود، اما شوربختانه یکباره دست از پیگیریش برداشتید! این نوشتار مرا وادار بجستجوهایی نیز کرد. از جمله شما از شخصی بنام الجا سلیمان نام بردید که میبایست پژوهشگری در این مورد باشد، اما من نتوانستم مبحثی از ایشان بدست بیاورم. اگر برای شما مقدور است، من را در این جستجو یاری کنید.
با سپاس
به اقای لاچین .... Lachin…. ..... رسانه ای تلویزیونی بنام 3 Sat بطور رسمی و حقوقی به زبان آلمانی وجود دارد که از مشارکت شبکه های تلویزیونی 1 و 2 رسمی آلمان و از تلویزیون رسمی کشور اطریش و کشور سویس مطالب خود را تهیه و تنظیم میکند. برنامه این رسانه 3 Sat، بسیار جالب میباشد و مضوعات ادبی و فرهنگی و تاریخی آن از اعتبار خاصی برخورد ار میباشد، که گاهی اوقات در طول تمام هفته یک موضوع محوری مثلأ تاریخی و مردم شناسی و زبان شناسی را در دستور کار خود برای اطلاع رسانی شهروندان این چند کشور قرار میدهد.
اتفاقأ موضوع محوری هفته قبل این شبکه، در مورد چگونگی شکل گیری کشوری جدید بنام ترکیه و بررسی مهاجرت مردمان تُرک تبار به قفقاز و به ترکیه و به ایران بود. در بررسی تاریخی 500 سالهء مردم تُرک تبار کارشناسان و اساتید دانشگاهی از کشورهای آلمان، اطریش، سویس و حتّی فرانسه شرکت داشتند.
با کمال تاسف باید بگویم که تمامی ادعاهای تاریخی و زبانی مردم تُرک تبار را به چالش گرفتند و با تبسمی معنی دار همه را مردود شمردند، حتّی شخص کمال آتاتورک و ادعاهای او را.
کوتاه سخن هر آن مطلبی را که من در رابطه با مردم تُرک تبار نوشته و بر زبان آورده ام ام بر گرفته و آموخته از کتابهای معتبر به زبان آلمانی است، که همهء آنها را کارشناسان و اساتید تاریخ و جامعه شناسی و در رشته های تخصصی دیگر مورد تأیید قرار دادند. مطالبی را که من تاکنون به آنها اشاره کرده ام شاید تناسب یک به هزار این مورخان و تُرک شناسان (تورک لوگ) هم نمی باشد.
بنا بر این شما بجای اینکه من را نژادپرست و هیتلری و ضد تُرک بنامید، بروید یقهء دانشمندان اروپایی و یا از این چهار کشور نامبرده را بگیرید، و دانشگاهها و علوم تحقیقی آنها را تعطیل کنید. من با کمال آگاهی و اعتماد به نفس میگویم که به هیچ کس و به مردم تُرک تبار هیچگونه توهینی نکرده ام و نخواهم کرد، و اگر در جایی خارج از روش روشنگری و تحقیق و خارج از میدان سیاست ورزی دانش محور و متداول روز به کسی توهین کرده ام حداقل از آن شجاعت کم برخوردار هستم که صد بار پوزش بخواهم.
شما و هم تباران شما چه بخواهید و چه نخواهید نام جغرافیای این سرزمین امروز و فراتر از آن " ایران" به معنی "سرزمین آریایی ها آنجا که آریایی زندگی میکنند" بنام گذاری شده است و این نام در تاریخ جهانی ثبت هزاره ها میباشد و خود کتابی بزرگ از تاریخ انکار ناپذیر جهانی است.......
آریایی بودن یک فرهنگ است و به رنگ مو وچشم و به قد و قواره هم اصلأ ربطی ندارد، همانطور که می بینید ما ایرانیها مردمانی قد کوتاه سیه چهره و زشت هستیم، ولی نسلهای گذشته ما و تاریخ و فرهنگ این سرزمین و نام این سرزمین بر این مبنا پایه ریزی شده است.
اگر مردمان کارگر مهاجر تُرک به المان تا ده نسل دیگر اجازه یافتند، نام سرزمین و تاریخ و فرهنگ مردم و سرزمین آلمان را خدشه دار کنند(حتّی شهرکی از کشور آلمان) انوقت شما هم مجاز خواهید بود در ایران چنین کاری را ادعا کنید. چطور ممکن است نام ترکیه در تاریخ 1926 میلادی که هنوز هک یک قرن نشده است بر روی سرزمین آسیای میانه گذاشته شده است، زیر سئوال نرود ، امّا نام ایران و آریایی بودن که قدمت هفت هزار ساله دارد برای شما مشکل آفرین شده است، تلاش شما با گلآویز شدن به تاریخ ایران آب در هاون کوبید میباشد، همان بهتر که در پی کسب حقوق شهروندی خود باشید.
به هم تبار خودتان که " رد پای سگ را در ادبیّات فارسی" مورد بررسی قرار میدهد، سفارش کنید، که "رد پای تُرک تباران را در خاورمیانه و فققاز و ترکیه و ایران مورد بررسی قرار دهد" که چه فجایع و مصیبتهایی را ببار نیاورده و نخواهد آورد. که کلآ روند و پروسه تکامل و توسعه و دست یابی به دمکراسی و بر قراری آسایش و امنیّت را مسدود کرده است.
0-موحدی چه زخمی از ایران گلوبال به دل دارد؟
1-با اتکاء به چه چیزی امین موحدی «تحریم ایران گلوبال» را مطرح میکند؟
2- این «چیز» تا چه حد واقعی ست؟
3- چه میتوان کرد؟
--------
طرح تحریم ایران گلوبال برای اینکه عینی شناخته شود لازم است به سئوالات بالا پاسخ دقیق دهیم. تا درد درست شناخته نشود نمی توان مداوا کرد.
0- پاسخ زخم دل را مسئول سایت داده است و درکامنت ایشان میتوان دید:« موحدی و امید دانا بعلت عبور از خط قرمز سایت- اکانت شان بسته شد-و تقاضای برداشتن عقاید قبلی موحدی- از سایت -مورد قبول واقع نشد .خلاصه دلیل.»
بله، درست است. اما این تنها یک دلیل برای تحریم است نه همه ی دلایل.
چرا موحدی قبلا این تحریم را مطرح نکرده و «حالا» میکند؟
1- اتکاء موحدی برای طرح خود به یک پدیده ی عینی ست: « تحمیل هویت به ترک آذربایجان و توهین به فرهنگ آن. و فرهنگها»درسایت.
2- تا چه حد این سخن عینی ست؟
- تبلیغات مداوم «کسرویسم توسط کاوه جویا»- انتشار ویدئو امید دانا- تبدیل کردن جو دیالوگ سازنده به « آتش نفرت و کینه ی متقابل» برای طرفین دیالوگ. - خراب کردن امکان مدیریت دیالوگ.
این موضوع حداقل تا این حد واقعی ست.مدرک آن هم کامنتها در این خصوص است.
3- چه می توان کرد؟ هیچ! تعجب نشود سایت استعداد «مدیریت دیالوگ» را ندارد.
تنها امکان مدیریت بسیار اندک توسط مسئول کامنت نیز با «تخریب جو کامنتها» تباه میشود.
سایت نمی تواند هفته ای یکی دو موضوع را عنوان دیالوگ طرفین قرار دهد که نتیجه گیری کند.
با سیاست «همه چیز و همه ی خطها تبلیغ شود» ما با «جنگ و نفرت طرفین» بجای دیالوگ سازنده روبرو هستیم.
اعتراض به حق مسعود گرامی که نوشته:
« شاید شما مسئول کنترل کامنتها نباشید، ولی به هر روی به عنوان مسئول اصلی درج چنین مواردی (ولو غیر مستقیم) بر عهده شماست. ایشان نوشته اند:
"...فحاشی و جعل و واژگونه نگاری یکی از شاخص های اصلی و ستون تمدن سازی و فرهنگ تُرکی است...."
ببنیدید دوست بزرگوار جناب توکلی؛ وقتی که شخصی با اکانت واقعی (ثبت شده و مورد تایید سایت شما) این چنین راجع به یک فرهنگ و تمدن صحبت میکند و شالوده و اساس آن را بر پایه فحاشی و جعل میداند، عکس العمل متقابل برخی با الفاظ مشابه "تمدن جعلی ایرانی و فرهنگ فحاشی پارسی" میتواند جای تعجب داشته باشد؟
آیا این توهینها (از جانب هر شخصی چه لر، چه کرد، چه ترک، چه فارس و چه ...) به بهانه آزادی بیان صحیح است؟
سایت ایران گلوبال "قطعا" مسئول نوشته های دیگران نیستید. اما به نظر من "قطعا" مسئول جلوگیری از توهین به هر فرهنگ و زبانی است.»
بله با «سیاست همه چیز تبلیغ شود» دیگر مسئولیت جلوگیری از توهین به فرهنگها به بهانه «نظر» رخت برمی بندد. و
عملا میشود « توهین به فرهنگها و توهین سیاسی به اشخاص» آزاد است.
اینجا :
-موحدی پیدا میشود تحریم میکند.
-مسئول فنی میگوید دستم به کار نمی رود
-ائلیار می نویسد ایران گلوبال درخدمت تشدید نفرت.
-کاربرمی نویسد من تحریم میکنم
- و....
-------------
«سیاست اینکه همه خط خود را تبلیغ کنند مدیر سایت توازن ایجاد میکند» راه صحیحی نیست.
0-فرض کنیم 2 مطلب فارس و 2 مطلب ترک منتشر کرده-توازن برقرار است. اما هر دو طرف
توهین کرده اند جنگ و نفرت درگرفته. آزاد هستند-خواستیم «برخورد شود»-بله خواستیم «جنگ و نفرت شعله ور شود»!
نه خواستیم «نقد» شود. چون نقد نباز به اداره ی دیالوگ یعنی مدیریت نقد دارد- و ما کاری به این کارها نداریم.
یک طرف «تبلیغ» راه میاندازد -طرف دیگر «نگاه میکند» - یا تبلیغ را بایکوت میکند- نفرت زبانه میکشد. پس توازون
با «اداره ی دیالوگ و نقد - و دوری از تبلیغ- طرح تئوری- و نه تبلیغ یک چیز مداوم» میسر است.
1- مقوله ی تبلیغ به عهد 57 تعلق دارد و نادرست است. (رجوع شود به دو مقاله ام در آرشیو "تبلیغ و روشنگری")
2-انتشار مقاله و کامنت دیالوگ است-دیالوگ باید مدیریت شود در جهت اهداف انسانی سایت «دوستی و همبستگی و همزیستی».
3- بدون مدیریت دیالوگ سایت میشود «ابزار نفرت افزایی». که شده است. و امین موحدیها هم از آب گل آلود
ماهی خود را میگیرند. سن ساغ- من سلامت.
از من گفتن-از شما نشنیدن!
کولی مهاجر و تمامیت خواه اگرغیرت داشت از صاحبخانه و میزبانش نمی خواست که خانه را با او تقسیم کند و اگر دارای اخلاق و پرنسیپ بود 24 ساعت، بمردم تورک آذربایجان که در طول تاریخ به ایشان پناه داده اند، توهین نمیکرد، و دروغ و افترا نمی بست. لازم است به یاد کولیان مهاجرهندی، که خود را مالک بیابانهای جغرافیای موسوم به ایران میدانند، آورده شود، که بیش از نیمی از جمعیت 15 میلیونی تهران مردم تورک آذربایجان است، که این رقم تقریبان دو برابر جمعیت یزد و کرمان و مناطق فارس است. و انشاالله یکروز وقتی ورق برگشت، کولیان مهاجر پانفارس، و زیاده خواهان و مهمانان ناسپاس میتوانند دوباره از طریق کوههای پامیرافغانستان به بیابانهای هندوستان به آغوش مام وطنشان برگردند!
آقای مسرل کامنتها من هم از شما انتقاد دارم. خودتان اعلام کرده اید که هر کس شکایت دارد ایمیل بزند و شما اینجا به کسی جواب نمی دهی.
حالا چرا بگفته خودت عمل نمی کنی؟ خوب یک نفر توهین کرده و کامنتش را سانسور کرده ای. بگذار ایمیل بنویسد و شکایت کند. حالا چرا اعتراضش را که توهین به خودت هم هست منتشر می کنی و اینجا اعصاب همه خراب می شود؟ اصلا چرا با اینها بحث می کنی؟
جناب ائلیار، جالب است که جز تکرار توهمات مسئول کامنت ها چیز دیگری بلد نبودید بنویسید! لا اقل همینها را به زبان "سومری" یا "عیلامی" ترکی شده تان با استفاده از آثار "بسیار معتبر"! آقای زهتابی می نوشتید که یک چیز تازه ای درش باشد!
آقای کیانوش توکلی، با ملا حظه کامنت های پر دروغ و توهین مسئول کامنت ها و ائلیار دیگر نیازی نمی بینم با اینها حرفی داشته باشم. روی سخن من با شماست که یک فرد مغرض را مسئول کامنت ها کرده اید. خودتان کامنت های میان من و مسئول کامنت هایتان را بخوانید و داوری کنید. ایشان بجای انجام وظیفه خود مدام تهمت می زند و مرا به "روح" و "چند نامی" بودن منتسب می کند که اگر هم اینطور بود ارتباطی با مسئول کامنت ها نداشت. این در حالیست که خود مسئول کامنت ها بی نام و نشان است! همچنین مسئول کامنت ها مرا از تماس تلفنی با شما ترسانده و گفته که این تماس ها هیچ اثری ندارد! مسئول کامنت ها و ائلیار نوشته اند که از من "اثر انگشت" هایی دارند. از این تهدیدات اینها بسیار ترسیده ام!! و خواب و قرار ندارم!! آقای توکلی، صفحه کامنت های شما آزاد نیست بلکه یکطرفه و پر از توهین و تهدید کسانی بخاطر گرایش فکری و سیاسی آنهاست.
من هیچگونه این همانی! با جنابان انصاف، صمد، سیاوش و دیگرانی که احیانا از نطر من حمایت کرده اند ندارم. مسئول کامنت های شما و آقای ائلیار برای اینکه از پاسخ به پرسش های من فرار کنند به این مسائل بی ارزش دست انداخته اند. ولی موجب خوشحالی است که این قضیه پوشش دروغین "بیطرفی" و "آزادیخواهی" را از روی اینها پس کشید. آقای توکلی اگر می خواهید سایت شما سایت آزادی باشد این وضعیت را تغییر دهید!
باز هم بهانه ای پیدا کردی که ابراز وجودی بکنی! در طول این چند سال به غیر از فتوا صادر کردن که فلان کس باید به فلان جا تبعید شود و حرفهای صد من یک غاز دیگر چه هنری به خرج داده ای؟ حالا برای این که بالاخره دستاوردی هم داشته باشی و همه این سالهای عمرت به پوچی محض نگذشته باشد، یک سایت خیلی مفید بهت پیشنهاد می کنم که اسمش باشد ویکیپدیا. باور کن کار کردن باهاش خیلی راحته و ضمنا چیزهای مفیدی هم یاد می گیری. مثلا اینکه جمعیت جمهوری آذربایجان نزدیک 9.5 میلیون است نه 6 میلیون. حداقل به این ترتیب به گفتار نیک نزدیکتر میشوی. ...
جهان سومی !! جان
معلومه که با یه قوره سردی کردی؛ حواست باشه مویز نخوری که جوش بیرون می زنی.
دنیا هوووو پرازاین افراد است.بلند آوازو میان تهی.مثل آسیدرضا
درثانی این طفلک چیزی نگفته که.گفته آذری ها تورک نیستند، نگفته که تورک ها آذری هستند.
آذربایجان ؛ آذربایجان می ماند.ناراحت نباش
اژدر گرامی، فقط برای تکمله. از نظر من "طرف دیگر"ی وجود ندارد. نژادپرستان از هر قوم و تباری که باشند، در یک طرفند، و انساندوستان از هر نژاد و تباری که یاشند، در یک طرف دیگر. مشکل عمده طرف اول "نادانی" است. یعنی نه طرفداران نژاد پاک آریا می دانند که نطفه ناسیونالیسم مدرن ایرانی در قفقاز و آذربایجان بسته شد، و نه ترکگرایان و جدائی خواهان می دانند که یکی از مهمترین آثار موسیقیدان برجسته جمهوری آذربایجان اپرای "رستم و سهراب" است. آن اولیها احتمالا اسامی آخوندزاده، طالبوف، اسکندر بیگ و ... را نشنیده اند، تا بدانند هویت مدرن آنها بر اساس عقاید این ترکزبانان تدوین شده، و این دومیها احتمالا اسم رشید اسماعیلاوغلو افندی و شمسالدین سامیبای بگوششان نخورده است و به احتمال بسیار زیاد نمی دانند که اولین اپرای کشور ترکیه هم بر اساس داستان فریدون از شاهنامه ساخته شده است. آن اولیها احتمالا از کوروش فقط
کشورگشائیهایش را شنیده اند و نمی دانند که او سیستم فدرال را که در تمدن ایلام رایج بود و به شکل پیشرفته ای اجرا می شد، اقتباس کرد و به همه فلات ایران گسترش داد. یعنی از این زاویه هم اگر نگاه بکنیم، ما دو گروه متفاوت نداریم، اینها یک گروه هستند که وجه اشتراکشان نادانی، تعصب نژادی و عشیره پرستی است، حالا یکی با لهجه ترکی و آنیکی با گویش فارسی. اینها را گفتم که بگویم من "طرف دیگر"ی نمی بینم، همه نژادپرستان سروته یک کرباسند.
«جناب آقا انصاف، مگر شما وکیل آقای نگرش هستید و آقای نگرش هم وکیل شما؟ وکیل شخصی شما باز هم به آقای توکلی تلفن کرده اند ولی همانطور که نوشتم این تلفنها دیگر تاثیری نخواهد کرد و اگر لازم باشد اثر انگشت شما و آقای نگرش و وکیل شما را هم به همه نشان خواهم داد تا همه بدانند که با چه کسی سر و کار دارند و چه کسی پشت این نامها به مسموم کردن محیط کامنتها و محیط سایت مشغول است و نفرت پراکنی را در این سایت دامن می زند.
توضیح اثر انگشت برای اینکه حواستان جمع باشد و خاطرتان را آسوده کنم:
وقتی شما کامنتی می نویسید، آدرس آی پی شما برای ما مشخص است. حتی اگر آدرس آی پی خودتان را با توسل به انواع برنامه ها عوض کنید، دی ان آی کامپیوتر شما و برنامه هایی که از آن استفاده می کنید، برای ما مشخص است. و به همین دلیل به راحتی می توانیم بدانیم که کدام نامها به شخص واحدی تعلق دارند. مسئول کامنت»
«اگر لازم باشد اثر انگشت شما و آقای نگرش و وکیل شما را هم به همه نشان خواهم داد تا همه بدانند که با چه کسی سر و کار دارند و چه کسی پشت این نامها به مسموم کردن محیط کامنتها و محیط سایت مشغول است و نفرت پراکنی را در این سایت دامن می زند.»
آقای «اثر انگشت» پس با این حساب برای سایت مشخص شده که شما «چگونه با چندین اسم» جو دیالوگ را به «نفرت و کینه» تبدیل میکنید.
عزیز من از شما خواسته شده در قبال کار و کامنت خود «مسئولیت قبول کنید » ، ارواح بازی نکنید. این کار سیاسی و روشنگری نیست.
شخص لازم است با هراسمی که خودش انتخاب میکند در برابر نوشته خود مسئولیت قبول کند و ارواح بازی نکرده و جو دیالوگ را به جای «دوستی و تبادل فکر» به محیط «جنگ و نفرت و کینه و انتقام» تبدیل نکند.
-برای مثال کاربری که برایش « فحش» داده شده سالهاست با همان اسم در دیالوگ محترمانه شرکت میکند. و مسئولیت پذیری سخن اش- برای سایت مسجل است.
-یا آ.ائلیار حضوری و حقوقی برای مدیریت سایت شناخته شده است.و مسئولیت سخن خود را در دیالوگ به عهده میگیرد.
-شما با هر نامی که انتخاب میکنید باید «مسئولیت پذیر» باشید. سخن مسئولیت دارد.
اینکه بیایید «یک کامنت با اسم حسن بنویسد و بعد بیایید با اسم حسین بنویسید که "چه خوش گفت آن حسن کاکل خزری...» -این
مسئولیت پذیری نیست. «کار بچه گانه»، ارواح بازی،علاف کردن دیگران،توهین به دیالوگ و اشخاص، تبدیل جو دیالوگ به
«نفرت و کینه » است. این کار «سوء استفاده» از آزادی و امکان بیان است. شما با این کار «نفرت افزایی» میکنید.
میخواهیم نفرت موجود را کمی کاهش دهیم-اگربتوانیم.
ایران عزیز را «ارواح بازی و عدم پذیرش مسئولیت سخن» از تجزیه نجات نمی دهد. بل به نابودی آن کمک میکند.
بارت را درست ببند که به منزل رسد.
دفاع از فردوسی لمپن نامیدن دیگری نیست. کوشش در درک دیگری ست.
تجزیه طلب اگر غیرت داشت از صاحبخانه و میزبانش نمی خواست که خانه را با او تقسیم کند و اگر دارای اخلاق و پرنسیپ بود در یک سایت ایرانی فارسی زبان 24 ساعت به مردم فارس و ایران توهین و دروغ و افترا نمی بست . عوام میگویند پاداش آدام ناشکر اینست که جلو زیاده خواهی هایش را باید گرفت و او را بیاد آورد که تنها جمعیت تهران با رقم 14 میلیون بیش از دوبرابر جمعیت آذربادگان شمالی است که فقط 6 میلیون ساکن دارد و یکروز طبق انتخابات سراسری به مام وطن یعنی ایران باید ملحق شود و تجزیه طلبان میتوانند راهی ترکیه و ترکستان و مغولستان گردند و اروپا را نیز ترک کنند.
دوستان عزیزی که تنها برای تحریم کردن این سایت میدان را خالی میکنند بایستی یاد آوری شود که (( فرار از مشکلات , مشکلات را حل نخواهد کرد)) . تنها با مشکلات روبرو شدن است که مشکلات را حل میکند...بقول آتالاریمیز « اولدی وار , دوندی یوخ».. دوستان همانطور که متوجه هستید این دفعه آقای « نگرش » شاهنامه را در (( زورخانه )) می خواند..و اما آقای کرمی... شما که در آلمان هستید حتم دارم با فرهنگ و تاریخ آلمان تا اندازه ای آشنای دارید. . همین افکاری شما که اعلان میکنید ( تمام ترک تباران در دو استان) جمع بشوند , شخصی بنام هیتلر , تمام یهودیها, کولی ها و حتی بیماران روانی را دربین سالهای 1933-1945 در آلمان خواست همین کار را زیر کلمه منحوس « آریائی» اقدام بکند که تا اندازه ای موفق شد ولی دیدیم نتیجه چه شد. خیلی عجیب است که در اروپا زندگی بکنی ولی دارای افکار سیاهترین دوره اروپائیان باشید. ما ترکها
می دانیم وطن و سرزمین مادریمان همرا با سرحدادتش کجاست .
سیاوش گرامی، چنین امکانی هم وجود دارد که در یک خانه دو یا سه نفر زندگی کنند و همه از یک آی پی استفاده کنند. ولی باور کنید که مساله فراتر از اینهاست. از زمانی که کامنت جناب نگرش به دلیل توهین حذف شده است، نمی دانید که چه فشاری به من وارد آمده است. و این اولین بار نیست و فقط در مورد جناب نگرش نیست بلکه هر بار نام کامنت نویسها مختلف بوده و تلفن توسط یک نفر خاص و شکایت از من که «کامنت مرا حذف کرده است"!
سلام-بایدبعرض این خانم هاکه خودرافمنیسم می نامندبرسانم حدودنه ماه به انتخابات مجلس فرمایشی مانده وشمافرصت داریدازهمین امروزبه وظیفه خودجامه عمل پوشانده وازشعاربه عمل نزدیک شوید.
تعدادی همه راازاسراییل.آمریکا.تجزیه.خلیج فارس!ودهها مسایل می ترسانندکه اکثرخالقان این تفکرحکومتی وشئونیست های فارس وپان ایرانیست های خودی هستندوتعدادی نیزسرنوشتشان بستگی به این توهم وسرکوب هادارد.
شمازنان نصف جمعیت ایران هستیدودرمجلس ودولت درطول این 37سال بیش ازده نفرنماینده فرمایشی ضدزن همجنس خودنداشتید.
آیانصف جمعیت ایران شایسته این نمایندگان واین دوسه نفردرسطح معاون هستند؟خوب آیادرخودتان هیچ گناهی نمی بینید؟شماازهم اکنون توسط وایبر.اینترنت.موبایل .درپارک ها.درکوچه وخیابان میتوانیدانتخابات راتحریم کرده وهمه پرسی ومشروعت انتخابات رازیرسئوال ببریدآیااین کارسخت است که درصف نیاییدوازهم اکنون حکومت رابه چالش بکشید.
آیاشماهاراکه هیچ نفعی دراین 37سال نبرده ایدوروزبروزهم برایتان مشکلات رازیادکرده اند.کارسختی است که ازهم اکنون دست بکارشده وتحریم زودهنگام راآغازکنید؟آیابزورشماهاراازخانه به صف انتخابات خواهندبرد.پس بفکرآینده وآمریکاواسراییل واستقلال یاتجزیه ایران نباشیدوشماهم بدون دیگرمسایل تصننی آستین خودرابالازده وعقلانی فکرکنید.
مسؤل کامنتها، گرامی از مسؤلیت شما در برابر اهانتها ویا واژههای غیرمعمول آگاه هستم. اما من از شما پرسشی دارم. اگر در یک خانواده و یا در یک محیط کار چندین کاربر از تنها یک آیپی استفاده کنند و هر یک متفاوت از دیگری کامنت بگذارند، میتوان یکی را و تنها یکی را در این مورد نکوهش کرد؟
با تشکر از شما
جناب آقا انصاف، مگر شما وکیل آقای نگرش هستید و آقای نگرش هم وکیل شما؟ وکیل شخصی شما باز هم به آقای توکلی تلفن کرده اند ولی همانطور که نوشتم این تلفنها دیگر تاثیری نخواهد کرد و اگر لازم باشد اثر انگشت شما و آقای نگرش و وکیل شما را هم به همه نشان خواهم داد تا همه بدانند که با چه کسی سر و کار دارند و چه کسی پشت این نامها به مسموم کردن محیط کامنتها و محیط سایت مشغول است و نفرت پراکنی را در این سایت دامن می زند.
توضیح اثر انگشت برای اینکه حواستان جمع باشد و خاطرتان را آسوده کنم:
وقتی شما کامنتی می نویسید، آدرس آی پی شما برای ما مشخص است. حتی اگر آدرس آی پی خودتان را با توسل به انواع برنامه ها عوض کنید، دی ان آی کامپیوتر شما و برنامه هایی که از آن استفاده می کنید، برای ما مشخص است. و به همین دلیل به راحتی می توانیم بدانیم که کدام نامها به شخص واحدی تعلق دارند.
اینجا خانه ماست و ما اگر اینها را نداشته باشیم، یک روزه از صحنه اینترنت خارج می شویم. ابن هم دلیل وجود اداره آگاهی در سایت.
بس کنید و به جای بازی با اعصاب من و دیگران به کامنت نویسی خودتان ولی با ادب و احترام بپردازید.
باز هم تلفن کنید به آقای توکلی!
جناب کیانوش توکلی. بنده معمولا مطالب سایت شما را میخوانم. اما بندرت در قسمت نظرات چیزی مینویسم. توجه شما را به کامنت جناب کرمی جلب میکنم که در زیر همین مطلب ارائه شده است. مخاطب خاصم هم شما هستید. شاید شما مسئول کنترل کامنتها نباشید، ولی به هر روی به عنوان مسئول اصلی درج چنین مواردی (ولو غیر مستقیم) بر عهده شماست.
ایشان نوشته اند:
"...فحاشی و جعل و واژگونه نگاری یکی از شاخص های اصلی و ستون تمدن سازی و فرهنگ تُرکی است...."
ببنیدید دوست بزرگوار جناب توکلی؛ وقتی که شخصی با اکانت واقعی (ثبت شده و مورد تایید سایت شما) این چنین راجع به یک فرهنگ و تمدن صحبت میکند و شالوده و اساس آن را بر پایه فحاشی و جعل میداند، عکس العمل متقابل برخی با الفاظ مشابه "تمدن جعلی ایرانی و فرهنگ فحاشی پارسی" میتواند جای تعجب داشته باشد؟
آیا این توهینها (از جانب هر شخصی چه لر، چه کرد، چه ترک، چه فارس و چه ...) به بهانه آزادی بیان صحیح است؟
سایت ایران گلوبال "قطعا" مسئول نوشته های دیگران نیستید. اما به نظر من "قطعا" مسئول جلوگیری از توهین به هر فرهنگ و زبانی است.
سلام-دوستان من اولین کسی بودم که شدیدوتندترین جواب رابه همین ویدئودادم حتی قسمت هایی ازنوشته من راجناب مسئول کامنت هاحذف کرد.
من به امثال اقای کرمی هاهمانقدرارزش قایلم که به هیتلروموسیلینی وپینوشه قایلم.ایشان حتی ارزشی پایین تراز حدادعادل فاشیست درایران برایم ارزش دارد.
این آقای دانا!هم ...... که فکرمیکندبافحش میتوانددراراده من وشماخلل ایجادکند.ولی استفاده ازهرروزنه برای ماارزش بالایی دارد.
آقای امین احدی وتعدادی که نظرتحریم این سایت رادارند.مختارند ونظرشان برای خودشان ارزشمنداست .هزینه کردن از آرزبایجان میتواندهم باتندروی باشدوهم کندروی.
حتی تعدادی امکان داردنظررادیکال تری داشته وبخواهدسلاح دست گیرد.من برای ملتی که صدسال است اسیرافرادی همچون کرمی هاهستندنمیتوانم شعرسرایی کرده وازآزربایجان خرج کنم نابودشوم اگرچنین نظری داشته باشم.
کسی که خانه اش راویران کرده وزن وبچه هایش را
بزورازاوبگیرنددست به هرکاری بزندحقش است.ولی من راضی به این نمی شوم که آلت دست افرادی همچون کرمی ویادانا!هاشده ونتوانم تصمیم درست درمواقع حساس بگیرم.من اکنون سایتی که میتوانم نظرخودرابراحتی به دیگردوستان برسانم یکی ازآنهاهمین است .مادرجبهه های مختلفی مبارزه بایدبکنیم وقهرکردن کارمان پیش نخواهدرفت.
آقای توکلی و سایت ایران گلوبال ...برخورد مسوول کامنتهای ایران گلوبال با کامنت نویسان بسیار تاسف آور است. ایشان با بیپروایی از یک فکر خاص که خودش دوست دارد جانبداری میکند و مخالف فکری خودش را به توهین و تهمت میگیرد. من معتقدم که مسوول کامنت ها در مقابل جناب نگرش حق ندارد بازجویی کند و نسبت های دروغ بدهد. به مسوول کامنت ها چه که جناب نگرش با مسوول سایت تماس تلفنی گرفته یا با چند نام کامنت نوشته. مگر نام مسوول کامنتها یا نام اصلی اقای ایلیار معلوم است که از جناب نگرش میخواهید نامش را بگوید؟ اینها برای فرار از سوالات نگرش به دروغ و توهین متوسل شده اند. این شیوه را قبلا درمورد من هم بکار برده اند. این اثر انگشت دیگر چه صیغه ایست که مسوول کامنت همه ش تکرار میکند. مگر صفحه کامنتها اداره آگاهی یا اطلاعات است؟
جناب کرمی شما هنوز از عظمت ایران وتحقیر ملت آزربایجان سخن می گویید این مردم آزربایجان است برای شما مرز تعیین خواهند کرد ودر مناطق کویری سکنی خواهید شد اراضی تاریخی آزربایجان مال ازربایجان بوده وخواهد بود بهتر است به فکر پایتخت جدید باشید زیرا طهران نیز جزیی از آزربایجان بزرگ خواهد شدحرکت ملی ازربایجان با قدرت کوبنده امثال شماها را له خواهد نمود .
این آقای ....همان ..... است، که مثل .... به دیگر کامنت نویسان آذربایجانی مدام توهین میکنند. .... و هنوز که هنوز است، بعد از سی سال زندگی در اروپا، ذره ای از خصلت نژاد پرستی عشیره ای، و خان خانی شان تغییر نکرده است. و اگر قدرت سیاسی داشته باشند، مردم غیر فارس را در جغرافیای موسوم به ایران بر خیش و گاو آهن می بندند! و بدروغ از دمکراسی دم میزنند، در صورتیکه حتا الفبای دمکراسی را نیزنمی دانند!
آقای توکلی کامنت را زود اصلاح میکنید از ناصر کرمی عذر میخواهید تا مبادا به کرمی توهین شود اما توهین به میلیونها نفر را حذف نمیکنید و از ملت آذربایجان عذر نمیخوهید !کدام رفتار شما را باور کنیم به اندازه یک میلیونم احترامی که به ناصر کرمی دارید به ملت آذربایجان داشته باشیداین آخرین کامنت من در این سایت است به تحریم این ایران گلوبال میپیوندم
تورک اوغلو در مبارزه باید قاطع بود ما احتیاج به فیلسوف نداریم احتیاج به انسان های محکم داریم که مواضع قاطعانه بگیرند برای دفاع از آذربایجان .این آخرین کامنت من در این سایت است به تحریم این ایران گلوبال میپیوندم
تورک اوغلی ,در مبارزه برای آزادی و استقلال خود برای دشمنان حیله گرا خود شعر نسرایید سرائی نکنید لطفا دارند به همه چیزما با حیله توهین میکننند از آستانه تحمل صحبت میکنید اینجا میدان مبارزه هست نه محل بخشش از کیسه خلیفه! لطفا از کیسه ملت آذربایجان نبخشید عرض کردم تورک ها اگر آینده نگر باشند باید درک کنند نباید هیچ بازویی از هزار پای پان فارسیسم و پان ایرانیسم را تقویت کنند حتی اگر آن دست نوازش گر باشد.
عنوان مبالغه آمیز و غیر واقعی ( سایت ضد آذربایجانی ایران گلوبال را تحریم کنید) مقاله ای از فردی بدون شناخت در امور دانستنیهای عمومی و فاقد درک از علوم و سیاست بنام امین موحدی باعث شد، که نظرات در پانویس این پراکنده گویی را بخوانم، در دو کامنت مشاهده کردم که فردی بنام Anonymous نوشته های من را توهین و دروغ و دست آخر مرا دیوانه نامیده است.
من طبق قرارداد و تعهد قبلی با سایت ایران گلوبال، در هر زمان و مکان و در هر محفلی و نشستی پاسخگوی مطالب مستند و امروزی مطابق با داده های تاریخی و مردم شناسی بوده و خواهم بود. در فرهنگ ما توهین و دروغ و فحاشی جایی ندارد. با استناد به همین سایت ایران گلوبال فحاشی و جعل و واژگونه نگاری یکی از شاخص های اصلی و ستون تمدن سازی و فرهنگ تُرکی است.
ادعای "ضد آذربایجانی بودن سایت ایران گلوبال" همانقدر بی اساس است، که تُرک تباران ادعا میکنند بجای مهاجرت آنها در قرن 12 به قفقاز و به ایران و ترکیه، آنها هزاران سال در آناتولی سکونت داشته، و یا زبان آوایی غیر نوشتاری و بدون الفبای تُرکی را به زبان و خط سومری نسبت میدهند، و زبان ابتدائی بر گرفته از طبیعت خود را "مادر " همهء زبانهای موجود در جهان ارزیابی میکنند. تاریخ کذایی و سراسر دورغی را که کمال آتاتورک برای مردم تُرک تهیه و تنظیم کرد، خود بخود از بین رفت و بی اساسی آن بر همگان ثابت شد و میشود، که این خود باعث سرگردانی و بحران هویّت مجدد در جوامع تُرک تباری است که مشکلات گذشته را برای خاورمیانه تازه و پیچیده تر کرده است.
من بارها اقای کیانوش توکلی را متهم کرده ام و هنوز بر این نظر هستم که ایشان در سایت ایران گلوبال بیش از حد از مردم تُرک اذربایجان طرفداری یکجانبه کرده و میکند، و این نوشتهء امین موحدی را تاکتیکی برای باز کردن عرصهء بیشتر برای تُر ک تباران در این سایت و یا سر پوش گذاشتن بر جانبداری بدون مرز آقای توکلی از مردم تُرک اذربایجان است. تنها بنا به اعتراض به عملکرد و جانبداری آقای توکلی از تُرک تباری چند ماهی است که من مقاله ای در سایت ایران گلوبال نمیگذارم. افسار گسیختگانی را در فحاشی به مادران ما آزاد گذاشته است،
امید دانا انتشار دهندهء این ویدئوی زشت و غیر اخلاقی، کودکی کم تجربه است ولی کسانیکه آنرا به میدان فرستاده اند، بیخردانی هستند که با همین فرهنگ کم عمق و دریده سقوط رژیم پهلوی و پیروزی آخوند ها را هموار نمودند. همین مردم . طبقه، تا دیروز آذربایجان را سر ایران، و از اسب سورای سردار ملّی ساختند.
مردم تُرک اذربایجان 2 راه و روش در پیش دارند، 1- با احترام خاص به تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانی که به قدمت تاریخ و تمدن بشری است، بدون هیچ ادعایی به حقوق شهورندی و فردی خود در ایران قانع شوند، 2- در غیر اینصورت میتوانند همهء تُرک تباران را در سراسر ایران در دو استان آذربایجان شرقی و اردبیل جمع آوری و تشکیل حکومت مخصوص خود را دهند و به زیر مجموعه ای از حکومت ترکیه تبدیل شوند
.
اگر مردم تُرک آذربایجان بر این عقیده و نظرهست، که مانند سلجوقیان در ترکیه که 6 ملّت را نابود و در بدر کردند و همهء تاریخ و تمدن مردمان گوناگون گذشته و حال را خراب کردند و بعد در قرن 20 نام ترکیه را بر آن گذاشتند،
میخواهند در ایران هم چنین کاری را بکنند، این آرزو تا ابد در قلب و نهاد آنها خواهد ماند، و عملی نخواهد شد، و باعث فرسایش و نابودی خودشان را در پی خواهد داشت.
م سحر گرامی .با سپاس از نوشته با ارزش شما.با اطمینان میتوان ادعا کرد این تخم تلخ تجزیه طلبی که امروز سر از بلند گوی استعمار در اورده است محصول پذیرش دکترین حزب کومونیست شوروی از سوی حزب توده در ایران است.
علم کردن شعار ویرانگر خلقهای تحت ستم و ستم ملی وزبانی ارمغان استعما رسرخ است که حزب توده این برنامه استعماری را بدون دقت و وارزیابی شعار و برنامه حزبی خود قرار داد. چه تلخ و چه غم انگیز باید اعتراف کرد که ضربه حزب توده به ایران و تمامیت ارضی کشور با این شعار ها بمراتب سخت تر از خود استعمار است.هدف نهائی این تز استعماری جدائی اذربایجان ایران و بخشی از مستعمره دولت روس شدن است.
برای مبارزه با فاشیسم نمی توان آرا و افکار منصوب به آن را مخفی کرد. در تورکی یک هست که میگوید چشم ملت ترازوست و این ملت است که درپایان قضاوت میکند و فرد فرد این ملت چه بهتر است که بدانند در پس مغزهای پوسیده و ارتجاعی نژادپرستان باستان گرا چه میگذرد. نکته دیگر این که من هم به گذشته شخص موحدی البته در حد نوشته های که در اینترنت منتشر میکرد آشنا هستم ، ایشان با 180 درجه جبهه عوض کردن در عرض مدت کوتاهی سعی کرد خود را به عنوان فعال ملی آزربایجان معرفی کند . اما نه ادبیات و نه منش او هیچ ربطی به جنبش ملی ندارد؛
رازی گرامی،
در مورد تعریف از هویت من هم با شما همنظرم و فکر نمی کنم که بتوانم چیزی به آن اضافه کنم.
در باره بخش آخر نوشتهتان میتوانم این را اضافه کنم که حرفهای شما شامل طرف دیگر دعوا هم میشود. البته میدانم که شما در کامنتهای خود به این مورد اشاره کردهاید ولی این را برای تاکید بیشتر مینویسم.
میتوانیم به طرف دیگر دعوا هم بگوییم که بگذارید هر کسی هویت خود را تعریف کند. تلاش نکنید که به آنها بقبولانید که ترک نیستند و آذری هستند. دشمنان شما رژیم جمهوری اسلامی و کارگزاران آن هستند نه کسانی که خود را ترک و کرد و... میدانند.
میتوانیم به هر دو طرف بگوییم که یکپارچگی همراه با به رسمیت شناختن تنوع، زیباترین گزینه است. تفاوتها را بپذیریم و با هم باشیم.
رازی گرامی،
با تشکر از شما برای این اظهار نظر که میتواند برای من بسیار مفید باشد.
راستش را بخواهید من مدتهاست که با خودم کلنجار میروم و هنوز به جایی نرسیدهام. من خیلی هم منزه طلب نیستم. تلاش میکنم پدیدهها را در ارتباط با هم ببینم و سبک و سنگین کنم. هم خودِ کار و هم شیوه آن و در نهایت، نتیجه آن برای من اهمیت دارند.
با خودم میگویم: "من که تصمیم گیرنده نیستم. پس مسؤلیتی بر عهده من نیست."
باز با خودم میگویم: "اگر شغل یک نفر چاقوسازی است و با آن چاقو انسانی کشته میشود، مسؤلیتش که با او نیست."
سپس از خودم میپرسم: "آیا اگر آن چاقوساز بداند که با چاقویی که میسازد، هم انسانی از مرگ نجات مییابد و هم انسانی کشته میشود، باز هم مسؤلیت آن قتل را بر عهده ندارد؟ آیا نباید این چاقو را بسازد؟ تکلیف کسی که با همان چاقو از مرگ نجات مییابد چه میشود؟"
من به این سایت و سایتهای دیگری کمک میکنم که هر یک نکات مثبت و منفی خود را دارند. هر یک از این نکات مثبت و منفی هم میتوانند برای من اصولی و اساسی باشند.
از خودم میپرسم: "آیا به دلیل نکات منفی اصولی هر یک از اینها، باید همه را کنار بگذارم؟ آیا این کار به معنی بی عملی نیست؟"
به هر حال تا کنون به نتیجهای نرسیدهام.
سلام-باسلام به جناب آقای توکلی وتشکرازتمام دست اندکاران این سایت وزین ولاقل 85درصددموکرات ،که امثال من هم میتوانیم درآن حضورپیداکرده وابرازوجود کنیم.
دوستان این سایت راشایسته نیست بابی بی سی مقایسه کنیدوالاستم وظلمی ناحق ونامردانه نه به توکلی بلکه به خودمان میکنیم.بی بی سی یک رسانه استعماری باکارکنانی بابرنامه مشخص سیاسی مدیریت شده وازبودجه سازمان های امنیتی انگلیس تامین میشود.
من خودازافرادی هستم که بدون محافظه کاری وبازبان تندباایین هتاکان سخن میگویم وحتی تورکان آهسته روو به محافظه کارهم ملاحظه زبانی ندارم.
مادراین دنیای مجازی هزاران سایت بزبانهای مختلف داریم که میتوانیم درآنهانیزحضوریافته وابرازنظرکنیم.شایسته نیست افرادی مثل توکلی رابه نژادپرستی متهم کنیم.امکان داردمقاله ویاویدئویی خارج ازنزاکت دراین سایت گذاشته شود،ولی ماپوستمان کلفت شده اکنون نیزدرسایه اینترنت وماهواره وموبایل
دیکتاتوری راشکانده وباراه سالم میتوانیم وراه عقلانی پیش گرفته ایم .یک اشتباه رانبایدآنچان بزرگ کنیم که خودمان خودمان راسانسورنماییم.
جناب توکلی من ازشماهیچ توقعی ندارم شمانقش آزادگی راباتفکرزیبای انسانی بنحواحسن بازی میکنید.من ازخودم میگویم بچه روستاودرس خوانده بزبان فارسی تحمیلی درجوانی شخصی بدون دیدگاه سیاسی وقبل از57تفکرمذهبی پیداکرده وپس از57به افکارکمونیستی روآوردم .
یکی ازاعضای رسمی یک سازمان شدم وپس ازفروپاشی شوروی ودیدن فلاکت مردم شوروی اکنون باتفکرچندجناحی درکشور ی مثل ایران واستقلال برای میلیتهای درون ایران رابهترین راه برای مردم میدانم شماازآقای امین موحدی ایرادتغییرموضع گرفته ایدایشان هنوزجوان هستندورشدویاتغییرمواضع ودیدگاه یک امرطبیعی وعقلانی برای انسانهای پویااست .
واگرایشان به استقلال طلبی آزربایجان رسیده باشدبنظرمن میشودگفت ایشان تکامل یافته است .
آقای موحدی شماهم بایدتحمل خودرابالابرده تابتوانیم باپاهای استواربرای آینده آزربایجان پیش روییم.یک نقطه ازمبارزات ضدنژادپرستی درآمریکابرایتان تعریف میکنم تامبارزان استقلال طلب راکمی راهنمایی کرده باشم.
درجریان اعتراض وراهپیمایی مارتین لوترکینگ ودیگرسیاهان روزی مارتین تصمیم گرفت ازوسط جاده برگرددوهمه تندروهای دوست ازمارتین ایرادگرفتندکه چرابرگشتی وشماباعث شدیدمبارزه مابی نتیجه شود.
مارتین پس ازشنیدن وتحمل بدزبانی هافقط یک جمله کوچک گفت وآن این بودمن ازگشته شدن یک نفرآنچنان ناراحت میشوم که توان دیدن این کشته هاراندارم.
دوستان صدسال است زبان وفرهنگ وهستی ملت ماراباانواع حقه ونام هایی همچون اسلام. ایران.شیعه.وطن وتوهن و..از گرفته اند.
بایدباصبروقدم های استوارتنهابرای استقلال بایدفکرکرد،وپیش رفت.بگذاریدهرکس وهرگروه هرفکروتوهینی دارندهمچون گذشته کرده وبکنند.آینده ازآن ماست.
جناب «نگرش و...» عزیز،
-شما به کاربری فحش میدهید که سالهاست در سایت محترمانه با دیگران دیالوگ دارد.
- به مسئول کامنت توهین میکنید -او را دروغگو- مینامید. که به کاربر فحش نداده اید. لمپن فحش نیست؟ صحیح است که
دیگری هم شما را چنین خطاب کند؟ و سایت منتشر کند؟
- با چندین نام برای کار خود- و کامنتهای خود- کامنت تمجیدی می نویسی !
معلوم است من با چه کسی دیالوگ دارم؟ با ارواح؟ بله؟
عزیز، «من را علاف کرده ای یا خودت را؟»
دیالوگ برای شما چاله میدان است که کاربر محترمی را «لمپن» خطاب کنی -مسئول کامنت را دروغگو بنامی ، و من را با چندین نام غیبی غلاف کنی و معلوم نشود با کدامین روحی از ارواح دیالوگ میکنم؟
شما با آدمهای سایت دیالوگ میکنید که شما را خوب می شناسند. پس این «بازیها» برای چیست؟ چرا با نام خود نظرتان را
نمی نویسید که مسئولیت قبول کنید؟ و مرا به دنبال ارواح چه و چه نفرستید. یعنی مثلا زرنگی میکنید؟ برای چه کسانی؟ برای کسانی که شما را خوب میشناسند؟ حالا من چیزی نگفتم ، آدم خودش یک کمی باید نمی دانم چه و چه داشته باشد؛ نه؟ متأسفانه شما ندارید.
و این جای دریغ و درد است.
گرامی، برای رسیدن به هدف انسانی باید ابزار اخلاقی انتخاب کنی. نه هر وسیله ای را. دیدی به سر کسانی که با هر وسیله میخواستند به هدف برسند چه بلایی آمد و میاید؟ مسعودخان را که می بینی...
کمی ماکیاولی بخوانید. چون
بهلول را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت از بی ادبان!شاید ابزار درست را از ماکیاولی گرفتی.
دیالوگ برای شما بازی ارواح است. ولی برای من خوشبختانه با صحبت حضوری فرقی ندارد. پس اجازه بدهید شما را به قسمت ارواح هدایت کنیم. تا می توانید «بازی» کنید. تبلیغ کنید -فردوسی و که وکه بخوانید.
ولی زیر مقاله ی من جای بازی ارواح نیست.
م. سحر گرامی، دیگر چیزی نیست که، بآنچه تو گفته ایی بیفزایم. نوشته ایی آنچه میبایست نوشته شود. نمیخواهم از شیرینی سخن تو بکاهم. زنده باشی و دیر زی!
یک بختیاری ایران دوست
اقای توگلی نخست درود برشما که با زحمت زیاد راه را برای ازاد اندیشی در این سایت هموار میکنیند. اما موضوع این است که جریانان تجزیه طلب ترک که از سوی باکو و انکارا و دستگاه اخوندی حمایت و اداره میشود هدفی جز اعتشاش و تجزیه ایران و بوجود اوردن جنگ دنبال نمیکنند. حمله و توهین و تاکی به مردم پارس زبان و ادبیات ایران و مشاهیر مردم ایران و بوجود اوردن جو نژاد پرستی و ایران ستیزی بخشی ار برنامه برنامه دراز مدت جریانات بالا برای هدف روشن و نامقدش تجزیه است.موضوع دوم این است که ریشه این وطن ستیزی از کجا ریشه میگیرد؟
انقلاب اگتبر روس تاثیر بسیار منفی در تاریخ ایران بجا گذاشته است که هنوز ادامه دارد.پیروان انتقلاب شوروی در ایران مانند حزب توده و فرقه پیشه وری وجریان فدائی بنیان گذار اندیشه تجزیه طلبی و استبداد کنونی هستند. دولت کنونی کشور ما در حقیقت مروج
همین اندیشه اسلامگرایئ پانترک است. در کشور ما قران رابه دها زبان وبویژه زبان ترکی / مغولی ترجمه کرده اند و برایگان در اختیار ترک تباران و مغولان و افریقائیها می گذارند .نه شمشیر محمود ترک بلکه ثروت ملی ما صرف ایمان ترکان مسلمان میشود.
آقای نگرش گرامی!!! واقعا برای شما متاسفم. من به بعضی از دوستان حق می دهم که به ارواح جواب ندهند. اگر با نام اصلی خودتان می نوشتید، مسلما نمی توانستید چنین دروغهایی را بنویسید و چنین تفسیرهای بی پایه ای بکنید زیرا باید مسولیتش را به عهده می گرفتید.
من قصد بحث با شما را نداشتم و اصولا در مورد محتوای کامنتها با هیچکس بحث نمی کنم. ولی شما بی خود و بی جهت پای مرا به وسط کشیدید و مرا مجبور کردید که وارد این بحث بشوم. من حرف خودم را می نویسم و قضاوت را به عهده خوانندگان می گذارم.
من در جواب اعتراض شما به حذف کامنتتان مودبانه نوشتم: «نگرش گرامی، کامنت شما به دلیل فحاشی به آقای لاچین حذف شده است.»
شما با بی ادبی تمام، مرا دروغگو خطاب کردید . یعنی اینکه من دروغ می گویم و شما به آقای لاچین فحاشی نکرده اید.
در جواب شما نوشتم: «شما در کامنتی بسیار مودبانه! ایشان را لمپن و یاوه گو خطاب کرده اید.»
شما باز هم مرا دروغگو خطاب کردید. یعنی اینکه شما آقای لاچین را لمپن و یاوه گو خطاب نکرده اید!
برای اینکه مشخص شود من دروغ می گویم که شما به آقای لاچین توهین کرده اید یا شما دروغ می گویید، با معذرت خواهی از آقای لاچین عین کامنت شما را در آخر این جواب، قرار خواهم داد.
شما در کامنت آخر خودتان کامنت آقای لاچین را جعل کرده و نوشته اید: «"لاچین" میلیون ها انسان را که شاهنامه را خوانده اند "بیش از حد یاوه گو" نامیده است.»
شما یا زبان فارسی را نمی دانید و یا عامدانه نوشته آقای لاتین را جعل می کنید که به نظر من با توجه به مقالات و کامنتهایی که نوشته اید، دومی درست است.
شما خطاب به من می نویسید: «اینکه من با چند نام می نویسم (که البته همیشه با همین آیدی می نویسم) و با کی تماس می گیرم ربطی به شما ندارد.»
اتفاقا خیلی هم به من مربوط است. وقتی من می بینم که شما با چند نام مختلف سعی می کنید جو کامنتها را مسموم کنید و بعد هم وقتی که کامنت شما حذف و یا نقطه چین می شود به آقای توکلی تلفن می کنید و ایشان هم مرا تحت فشار قرار می دهند، این مساله خواهی نخواهی به من مربوط می شود.
حالا تا دلتان بخواهد به آقای توکلی تلفن کنید!
و این هم کامنت شما خطاب به آقای لاچین:
فرستاده شده توسط نگرش در جمعه, 06/12/2015 - 22:27
نظر:
خانم یا آقای لاچین، شاهنامه خوان یاوه گو نیست بلکه یاوه گو آن کسی است که به شاهنامه و شاهنامه خوان توهین می کند. شاهنامه افتخار ملت ایران است. بازهم برای سایت ایران گلوبال متاسفم که به چنین لمپن های بی ادبی که به الگوهای ملی ایرانی توهین می کنند بنام کامنت نویسی اجازه آلوده سازی می دهد.
به نظر من یک جور جوگیری در این باره وجود دارد. چرا باید از دعوت برای بایکوت ایرانگلوبال ناراحتشد . ایرانگلوبال چه فرقی با بی بی سی دارد چون بی بی سی هم گاهی از حقوق تورکهای ایران می نویسد.
جدا از نوشته های تاریخی و زبانی و غیره. در حجم زیادی نوشته های در تمسخر تورک ها در آن سایت وجود دارد با نظریه های درج شده ..... مانند ناصر کرمی که درخواست تجمیع کردن تمام تورک ها در دو استان را دارد نشان از حال ایرانگلوبال دارد. متاسفانه به خاطر مرام کمونیستی بعضی از سایت ها فعالان ما در دام این گونه سایت ها می افتند چون تا حدودی اجازه حضور به آنها داده می شود و البته خیلی هایشان نمی دانند کمونیست ایران به مانند
به نظر من یک جور جوگیری در این باره وجود دارد. چرا باید از دعوت برای بایکوت ایرانگلوبال ناراحت شد. ایرانگلوبال چه فرقی با بی بی سی دارد چون بی بی سی هم گاهی از حقوق تورکهای ایران می نویسد.
جدا از نوشته های تاریخی و زبانی و غیره. در حجم زیادی نوشته های در تمسخر تورک ها در آن سایت وجود دارد با نظریه های درج شده .... مانند ناصر کرمی که درخواست تجمیع کردن تمام تورک ها در دو استان را دارد نشان از حال ایرانگلوبال دارد. متاسفانه به خاطر مرام کمونیستی بعضی از سایت ها فعالان ما در دام این گونه سایت ها می افتند چون تا حدودی اجازه حضور به آنها داده می شود و البته خیلی هایشان نمی دانند کمونیست ایران به مانند دینش با تمام دنیا فرق می کند و مستقیما در جهت منافع پان فارسیسم است.
این که این همه نویسنده تورک و فعال آزربایجان بنا به دلایلی مجبورند در این گونه سایت ها بنویسند بسیار باعث تاسف است. بدون شکل در بلند مدت از افکار کمونیستی (بخوانید پان فارسی) تاثیر خواهند پذیرفت.
تورک ها اگر آینده نگر باشند باید درک کنند نباید هیچ بازویی از هزار پای پان فارسیسم و پان ایرانیسم را تقویت کنند حتی اگر آن دست نوازش گر باشد. هدف ایرانگلوبال و حزب کمونیستی-فاشیستی در بلند مدت جذب فعالان آزربایجانی است. آزموده را چند بار باید آزمود.
بهنام جان،
عدم مدیریت نفرت موجود. این کار یکطرفه است. نه دو طرفه.
--------
هرکس به تشدید نفرت به هر نحوی یاری میکند- بدیهی ست که شریک عمل است.
کار، عنصر آزادی دارد- و عنصر تشدید نفرت. نقد درخدمت آزادی ست. برای نفی تشدید نفرت.
نقاد را نمی توان شریک نفرت افزایی دانست.
برای نفی نفرت و یاری به آزادی - بهترین سلاح نقد است. نه کنار نشستن. و نظاره گربودن.
لازم است درگود بود و اعتراض نمود. و یاری نمود که آزادی جان بگیرد.
باید نفرت و نقد -هر دو -مدیریت شود. نه کار سر خود ول گردد. بدون مدیریت- هردو بی ثمراند.
و شخص عملا در خدمت تشدید نفرت. مگر اینکه فردی احساس مسئولیت کند و نقد را فردی پیش ببرد.
اگر هم دید آش خیلی شور است، تلاش بیفایده است -دیگر پاسخ روشن است.
----------
جمع:
-فنی هستی-باید نقد هم بکنی. ممکن نیست-پس شریکی.
-نه خیر-نقد میکنی-اما بیفایده اس- پس باز شریکی.
«جهان سوم » گرامی /شاید تا حدودی حق با شما باشد ولی توجه کنید که ایران گلوبال قصد نداردکه بلند گو وسخنگوی هیج خط مشی سیاسی در عرصه مسایل اتنیکی ایران باشد. ازادی بیان شامل همه ی طرف های درگیر مباحث قومی_ ملی می باشد. کارووظیفه اینجانب ، بطور مشخص توازان عادلانه نظری در سایت است . با این وجود سعی می کنم این تعادل را حفظ کنم ولی بسته به میزان مطلب گذاری ویا کامنت نویسی ، وزنه گاهی به این طرف و گاهی به ان طرف سنگینی می کندو توجه کنید ایران گلوبال ، مطلقا هیج نظر و دیدگاهی را سانسور نمی کند. خط قرمز ما ، توهین ، اتهام زنی می باشد ولی برخی مواقع مجبور می شویم اتهام زنی دیگران را به منظور به چالش کشیدن افکار نادرست ؛ ان را در سایت منتشر کنیم (مثل ویدئو کلیب امید دانا و یا همین نوشته جناب امین موحدی)
آقای کرمی ..خیلی ممنون از توضیحاتی که دادید.. من همیشه سعی میکنم در قرن فعلی و در حال زندگی بکنم واز اشتباهات گذشته ام و یا تاریخی ام را به عنوان الگو قرار داده تا پیشرفت های بنمایم... نوشته بودید که چرا نام ایران برای من مشکل آفرین شده است .. اولآ من با کلمه ایران و یا مادا گاسکار مشکلی ندارم . من باکسانی مشکل دارم که با کلمه ایران میخواهند برای من تاریخ بسازند. لطف کنید تصویر های تمبری را حتی در اوایل دوران رضا شاه روجوع کنید که نوشته شده است (( ممالک محروسه ایران)) که قبلآ هم پرشیا بود. خیلی جالب است که تمام ایرانی های لوس آنجلسی خودشان را (( پرشین)) می دانند. آقای کرمی این را بهتر میدانید که هیتلر اولین شکست نظامی اش را در ( استالینگراد) چشید که این باعث شد ارتش المان سرانجام شکست بخورد. ولی همانطور که تحلیل گران نظامی تائید می کنند تنها دلیلی که هیتلر در استالینگراد شکست خورد
همان بودن نفت و گاز در مناطق « ترک تباران » یعنی آزربایجان بود . اگر هیتلر چشم طمع به نفت باکو را نداشت , ارتش 6 به رهبری ( پالوئس) میتوانست استالین گراد را گرفته و بعد ارتش آلمان وارد مسکو بشود. البته هیچ وقت فراموش نکنیم که حماسه استالینگراد که به وسیله مردمان این شهر آفریده شد به این زودی ها از صفحه های تاریخ محو نخواهد شد... ولی پالوئس به دستور هیتلر لشکر 6 را دو قسمت کرد ( تضعیف قوا ) که لشگر جنوبی به آزربایجان رفت ولی در نصف راه ماند و لشگر باقی مانده بطرف استالینگراد حرکت کرد که به شکست انجامید. . هرچند که بعضی ها این شکست را به گردن نیروهای حلقه ای ضعیف رومانی و ایتالیائی در اطراف استالیگراد میدانند. ولی این نفت باکو در منطقه (( ترک تباران)) و تاکتیک ژنرال ژوکوف بود که اولین شکست نظامی را به هیتلر به ارمغان آورد. اگر ما ترک تباران در طول تاریخ هیج کار مثبتی نکرده ایم لااقل می توانیم فریاد بزنیم که در شکست آلمان هیتلری , نقش مهمی را هم بازی کردیم. هیج وقت فراموش نکنید که بیش از هشتاد در صد سوخت ارتش سرخ در آزربایجان تهیه میشد. آقای کرمی من واقعآ در تعجب هستم کسی که خود را به (( زورنالیست مدرن)) جا میزند, در دنیای قاراشمیش فعلی آنقدر سوژه است که می توان در باره موضوعات مختلف هزاران مقاله نوشت ولی موضوع مقالات شما در یک محور میچرخد. محوری که به غیر از کینه و دشمنی از یک گروه و یا از یک تبار چیزی دیگر نمی توان نتیجه گرفت.. بهترین ها را برایتان ارزومندم...فانون گرامی،
به نظر من ایرانگلوبال در طرح گفتمان نژادپرستی موفق بوده است ولی در "ترویج گفتمان ضدنژادپرستی" این موفقیت را نداشته است. آنچه در حال حاضر در ایرانگلوبال میگذرد، گفتمان "ضدنژادپرستی" نیست بلکه عین گفتمان "نژادپرستی" است.
فکر میکنم علاوه بر کم کاری نیروهای ضدنژادپرست که شما به درستی به آن اشاره کردهاید، یکی از دلایل اصلی این وضعیت، عدم برنامهریزی و ضعف مدیریت این گفتمان بوده است.
رازی گرامی،
قبول دارم که نژادپرستان همه از یک "طرف" هستند و از یک قماش ولی منظورم این بود که فعلا در این سایت در میان دو گوشه مختلف این قماش جنگ است و ظاهرا به دو "طرف" تقسیم شدهاند و وقتی به یک گوشه این قماش اشاره میکنیم، این تصور پیش میآید که ما طرفدار گوشه دیگر آن هستیم!
Anonymous گرامی، انتقاد شما را قبول می کنم. از این نظر اشکال از من است. من نباید کامنت ایشان را منتشر می کردم و نباید به توهینهای ایشان جواب می دادم.
با سلام به دوستان عزیز در ایران گلوبال؛
گناه خودمان را به گردن ایرانگلوبال نیاندازیم.ایران گلوبال سایتی است ممتاز و نمونه بویژه در رابطه با ترویج گفتمان ضدنژادپرستی در میان ایرانیها. دوستانی که فکر میکنند امکان ترویج ادبیات ضدراسیستی در محیطی «پاکیزه و ضدعفونی شده» وجود دارد، به نظر من سخت در اشتباهند. در مراکز حتا آکادمیک همین غرب نیز مباحث قومی/نژادی/ضدراسیستی با انبوهی از فحش و ناسزا و دیسکورس غیربهداشتی همراه است- چه رسد به ما ایرانیها که حتا ثانیه ای از فرهنگ آزادی اندیشه و بیان را تجربه نکرده ایم.
کار ایرانگلوبال در فراهم آوردن نظرات متنوع و متضاد از محافل پان-فارسی و پان-ترکی عملی است قابل تقدیر. تنها راه خروج از بیماری عشیره/قوم/نژادپرستی در کندوکاو همین نظریات راسیستی موجود است. اینکه ادبیات و واکنشهای راسیستی به حد شایسته مورد نقد قرار نمیگیرند تقصیر ایرانگلوبال نیست؛ کوتاهی از ما خوانندگان است. پس
با سلام و با تقدیم احترام به همه دوستان گرامی که مطلب را گرفته اند وحتي آنها که هنوز نه؟!من سایت را تحریم کرده ام اما برای تنویر افکار عمومی مطلبی را عنوان و آنگاه پرونده این سایت را برای همیشه در نزد خود میبندم:ابتدا باید عرض کنم که من امین موحدی هرگز کارنامه سیاسی خود راچه در گذشته و چه حال انکار نمیکنم و ادعا های آقای توکلی در این خصوص جز شانتاژ و ...... نیست در گذشته هرچه بودم وبا هرتفکری اما اکنون افتخار میکنم که در خدمت ملت بزرگ آذربایجان جنوبی و در کنار هموطنان خویش هستم و بر سر عهدی که بسته ام اییستاده ام .من ترجیح میدهم با ملت خویش باشم و در مقابل اراده آنها سر تعظیم فرود آورم و اکنون آنها استقلال خویش میخواهند و من نیز هر آنچه در توانم باشد به عنوان سربازی کوچک در کنارشان خو
با سلام و با تقدیم احترام به همه دوستان گرامی که مطلب را گرفته اند وحتي آنها که هنوز نه؟!من سایت را تحریم کرده ام اما برای تنویر افکار عمومی مطلبی را عنوان و آنگاه پرونده این سایت را برای همیشه در نزد خود میبندم:ابتدا باید عرض کنم که من امین موحدی هرگز کارنامه سیاسی خود راچه در گذشته و چه حال انکار نمیکنم و ادعا های آقای توکلی در این خصوص جز شانتاژ و..... نیست در گذشته هرچه بودم وبا هرتفکری اما اکنون افتخار میکنم که در خدمت ملت بزرگ آذربایجان جنوبی و در کنار هموطنان خویش هستم و بر سر عهدی که بسته ام اییستاده ام .من ترجیح میدهم با ملت خویش باشم و در مقابل اراده آنها سر تعظیم فرود آورم و اکنون آنها استقلال خویش میخواهند و من نیز هر آنچه در توانم باشد به عنوان سربازی کوچک در کنارشان خواهم ایستاد .مطلب آخر اینکه آقای توکلی بستن حساب من در این سایت برای من مهم نیست چرا که شما به خوبی میدانید که حد اقل ده سایت معتبر در صف چاپ مطالب من هستند وتلوزيونهايي که با آنها گفتگو ميکنم اما دلیل اصلی بستن حساب من توسط شما دفاع اينجانب از حقّانیت شهید ناصر خانزاده بود که شما و ونداد عظیمی آنرا انکار میکردید .یاشاسین آذربایجانبله اقای کرمی شما مهد تمدن هستید وبه راحتی به نصف مردم جغرافیای موسوم به ایران توهین می کنید و انتظار دارید مردم شریف ازربایجان به شماها افرین وبرکاالله بگوید امروز زمان ارتباطات است کوچکترین اشتباه از طرف هرکس فورا رسانه ایی می شود در کامنت بالا نیز عرض کردم این ازربایجان است برای شماها مرز تعیین خواهد نمود وبه فکر کویر لوت باشید جذابیت ازربایجان برای مردم ازربایجان روز به روز بیشتر وفاصله ها با فارس بیشتر می شود
جناب ناصر کرمی, امید وارم سواد آلمانی شما کافی بوده که از بحث آلمانی ها سر در آورده اید. ولی فکر نمیکنم که آلمانی را بحد کافی بلد باشید
جناب آ.ئلیار گرامی، شما چندی پیش نوشتاری را در باره امکان همریشه بودن زبان ترکی و زبان سومری آغاز کردید که جنبه های جالبی را دارا بود، اما شوربختانه یکباره دست از پیگیریش برداشتید! این نوشتار مرا وادار بجستجوهایی نیز کرد. از جمله شما از شخصی بنام الجا سلیمان نام بردید که میبایست پژوهشگری در این مورد باشد، اما من نتوانستم مبحثی از ایشان بدست بیاورم. اگر برای شما مقدور است، من را در این جستجو یاری کنید.
با سپاس
به اقای لاچین .... Lachin…. ..... رسانه ای تلویزیونی بنام 3 Sat بطور رسمی و حقوقی به زبان آلمانی وجود دارد که از مشارکت شبکه های تلویزیونی 1 و 2 رسمی آلمان و از تلویزیون رسمی کشور اطریش و کشور سویس مطالب خود را تهیه و تنظیم میکند. برنامه این رسانه 3 Sat، بسیار جالب میباشد و مضوعات ادبی و فرهنگی و تاریخی آن از اعتبار خاصی برخورد ار میباشد، که گاهی اوقات در طول تمام هفته یک موضوع محوری مثلأ تاریخی و مردم شناسی و زبان شناسی را در دستور کار خود برای اطلاع رسانی شهروندان این چند کشور قرار میدهد.
اتفاقأ موضوع محوری هفته قبل این شبکه، در مورد چگونگی شکل گیری کشوری جدید بنام ترکیه و بررسی مهاجرت مردمان تُرک تبار به قفقاز و به ترکیه و به ایران بود. در بررسی تاریخی 500 سالهء مردم تُرک تبار کارشناسان و اساتید دانشگاهی از کشورهای آلمان، اطریش، سویس و حتّی فرانسه شرکت داشتند.
با کمال تاسف باید بگویم که تمامی ادعاهای تاریخی و زبانی مردم تُرک تبار را به چالش گرفتند و با تبسمی معنی دار همه را مردود شمردند، حتّی شخص کمال آتاتورک و ادعاهای او را.کوتاه سخن هر آن مطلبی را که من در رابطه با مردم تُرک تبار نوشته و بر زبان آورده ام ام بر گرفته و آموخته از کتابهای معتبر به زبان آلمانی است، که همهء آنها را کارشناسان و اساتید تاریخ و جامعه شناسی و در رشته های تخصصی دیگر مورد تأیید قرار دادند. مطالبی را که من تاکنون به آنها اشاره کرده ام شاید تناسب یک به هزار این مورخان و تُرک شناسان (تورک لوگ) هم نمی باشد.
بنا بر این شما بجای اینکه من را نژادپرست و هیتلری و ضد تُرک بنامید، بروید یقهء دانشمندان اروپایی و یا از این چهار کشور نامبرده را بگیرید، و دانشگاهها و علوم تحقیقی آنها را تعطیل کنید. من با کمال آگاهی و اعتماد به نفس میگویم که به هیچ کس و به مردم تُرک تبار هیچگونه توهینی نکرده ام و نخواهم کرد، و اگر در جایی خارج از روش روشنگری و تحقیق و خارج از میدان سیاست ورزی دانش محور و متداول روز به کسی توهین کرده ام حداقل از آن شجاعت کم برخوردار هستم که صد بار پوزش بخواهم.
شما و هم تباران شما چه بخواهید و چه نخواهید نام جغرافیای این سرزمین امروز و فراتر از آن " ایران" به معنی "سرزمین آریایی ها آنجا که آریایی زندگی میکنند" بنام گذاری شده است و این نام در تاریخ جهانی ثبت هزاره ها میباشد و خود کتابی بزرگ از تاریخ انکار ناپذیر جهانی است.......
آریایی بودن یک فرهنگ است و به رنگ مو وچشم و به قد و قواره هم اصلأ ربطی ندارد، همانطور که می بینید ما ایرانیها مردمانی قد کوتاه سیه چهره و زشت هستیم، ولی نسلهای گذشته ما و تاریخ و فرهنگ این سرزمین و نام این سرزمین بر این مبنا پایه ریزی شده است.
اگر مردمان کارگر مهاجر تُرک به المان تا ده نسل دیگر اجازه یافتند، نام سرزمین و تاریخ و فرهنگ مردم و سرزمین آلمان را خدشه دار کنند(حتّی شهرکی از کشور آلمان) انوقت شما هم مجاز خواهید بود در ایران چنین کاری را ادعا کنید. چطور ممکن است نام ترکیه در تاریخ 1926 میلادی که هنوز هک یک قرن نشده است بر روی سرزمین آسیای میانه گذاشته شده است، زیر سئوال نرود ، امّا نام ایران و آریایی بودن که قدمت هفت هزار ساله دارد برای شما مشکل آفرین شده است، تلاش شما با گلآویز شدن به تاریخ ایران آب در هاون کوبید میباشد، همان بهتر که در پی کسب حقوق شهروندی خود باشید.
به هم تبار خودتان که " رد پای سگ را در ادبیّات فارسی" مورد بررسی قرار میدهد، سفارش کنید، که "رد پای تُرک تباران را در خاورمیانه و فققاز و ترکیه و ایران مورد بررسی قرار دهد" که چه فجایع و مصیبتهایی را ببار نیاورده و نخواهد آورد. که کلآ روند و پروسه تکامل و توسعه و دست یابی به دمکراسی و بر قراری آسایش و امنیّت را مسدود کرده است.
0-موحدی چه زخمی از ایران گلوبال به دل دارد؟
1-با اتکاء به چه چیزی امین موحدی «تحریم ایران گلوبال» را مطرح میکند؟
2- این «چیز» تا چه حد واقعی ست؟
3- چه میتوان کرد؟
--------
طرح تحریم ایران گلوبال برای اینکه عینی شناخته شود لازم است به سئوالات بالا پاسخ دقیق دهیم. تا درد درست شناخته نشود نمی توان مداوا کرد.
0- پاسخ زخم دل را مسئول سایت داده است و درکامنت ایشان میتوان دید:« موحدی و امید دانا بعلت عبور از خط قرمز سایت- اکانت شان بسته شد-و تقاضای برداشتن عقاید قبلی موحدی- از سایت -مورد قبول واقع نشد .خلاصه دلیل.»
بله، درست است. اما این تنها یک دلیل برای تحریم است نه همه ی دلایل.
- تبلیغات مداوم «کسرویسم توسط کاوه جویا»- انتشار ویدئو امید دانا- تبدیل کردن جو دیالوگ سازنده به « آتش نفرت و کینه ی متقابل» برای طرفین دیالوگ. - خراب کردن امکان مدیریت دیالوگ.چرا موحدی قبلا این تحریم را مطرح نکرده و «حالا» میکند؟
1- اتکاء موحدی برای طرح خود به یک پدیده ی عینی ست: « تحمیل هویت به ترک آذربایجان و توهین به فرهنگ آن. و فرهنگها»درسایت.
2- تا چه حد این سخن عینی ست؟
این موضوع حداقل تا این حد واقعی ست.مدرک آن هم کامنتها در این خصوص است.
3- چه می توان کرد؟ هیچ! تعجب نشود سایت استعداد «مدیریت دیالوگ» را ندارد.
تنها امکان مدیریت بسیار اندک توسط مسئول کامنت نیز با «تخریب جو کامنتها» تباه میشود.
سایت نمی تواند هفته ای یکی دو موضوع را عنوان دیالوگ طرفین قرار دهد که نتیجه گیری کند.
با سیاست «همه چیز و همه ی خطها تبلیغ شود» ما با «جنگ و نفرت طرفین» بجای دیالوگ سازنده روبرو هستیم.
اعتراض به حق مسعود گرامی که نوشته:
« شاید شما مسئول کنترل کامنتها نباشید، ولی به هر روی به عنوان مسئول اصلی درج چنین مواردی (ولو غیر مستقیم) بر عهده شماست. ایشان نوشته اند:
"...فحاشی و جعل و واژگونه نگاری یکی از شاخص های اصلی و ستون تمدن سازی و فرهنگ تُرکی است...."
ببنیدید دوست بزرگوار جناب توکلی؛ وقتی که شخصی با اکانت واقعی (ثبت شده و مورد تایید سایت شما) این چنین راجع به یک فرهنگ و تمدن صحبت میکند و شالوده و اساس آن را بر پایه فحاشی و جعل میداند، عکس العمل متقابل برخی با الفاظ مشابه "تمدن جعلی ایرانی و فرهنگ فحاشی پارسی" میتواند جای تعجب داشته باشد؟
آیا این توهینها (از جانب هر شخصی چه لر، چه کرد، چه ترک، چه فارس و چه ...) به بهانه آزادی بیان صحیح است؟
سایت ایران گلوبال "قطعا" مسئول نوشته های دیگران نیستید. اما به نظر من "قطعا" مسئول جلوگیری از توهین به هر فرهنگ و زبانی است.»
بله با «سیاست همه چیز تبلیغ شود» دیگر مسئولیت جلوگیری از توهین به فرهنگها به بهانه «نظر» رخت برمی بندد. و
عملا میشود « توهین به فرهنگها و توهین سیاسی به اشخاص» آزاد است.
اینجا :
-موحدی پیدا میشود تحریم میکند.
-مسئول فنی میگوید دستم به کار نمی رود
-ائلیار می نویسد ایران گلوبال درخدمت تشدید نفرت.
-کاربرمی نویسد من تحریم میکنم
- و....
-------------
«سیاست اینکه همه خط خود را تبلیغ کنند مدیر سایت توازن ایجاد میکند» راه صحیحی نیست.
0-فرض کنیم 2 مطلب فارس و 2 مطلب ترک منتشر کرده-توازن برقرار است. اما هر دو طرف
توهین کرده اند جنگ و نفرت درگرفته. آزاد هستند-خواستیم «برخورد شود»-بله خواستیم «جنگ و نفرت شعله ور شود»!
نه خواستیم «نقد» شود. چون نقد نباز به اداره ی دیالوگ یعنی مدیریت نقد دارد- و ما کاری به این کارها نداریم.
یک طرف «تبلیغ» راه میاندازد -طرف دیگر «نگاه میکند» - یا تبلیغ را بایکوت میکند- نفرت زبانه میکشد. پس توازون
با «اداره ی دیالوگ و نقد - و دوری از تبلیغ- طرح تئوری- و نه تبلیغ یک چیز مداوم» میسر است.
1- مقوله ی تبلیغ به عهد 57 تعلق دارد و نادرست است. (رجوع شود به دو مقاله ام در آرشیو "تبلیغ و روشنگری")
2-انتشار مقاله و کامنت دیالوگ است-دیالوگ باید مدیریت شود در جهت اهداف انسانی سایت «دوستی و همبستگی و همزیستی».
3- بدون مدیریت دیالوگ سایت میشود «ابزار نفرت افزایی». که شده است. و امین موحدیها هم از آب گل آلود
ماهی خود را میگیرند. سن ساغ- من سلامت.
از من گفتن-از شما نشنیدن!
کولی مهاجر و تمامیت خواه اگرغیرت داشت از صاحبخانه و میزبانش نمی خواست که خانه را با او تقسیم کند و اگر دارای اخلاق و پرنسیپ بود 24 ساعت، بمردم تورک آذربایجان که در طول تاریخ به ایشان پناه داده اند، توهین نمیکرد، و دروغ و افترا نمی بست. لازم است به یاد کولیان مهاجرهندی، که خود را مالک بیابانهای جغرافیای موسوم به ایران میدانند، آورده شود، که بیش از نیمی از جمعیت 15 میلیونی تهران مردم تورک آذربایجان است، که این رقم تقریبان دو برابر جمعیت یزد و کرمان و مناطق فارس است. و انشاالله یکروز وقتی ورق برگشت، کولیان مهاجر پانفارس، و زیاده خواهان و مهمانان ناسپاس میتوانند دوباره از طریق کوههای پامیرافغانستان به بیابانهای هندوستان به آغوش مام وطنشان برگردند!
آقای مسرل کامنتها من هم از شما انتقاد دارم. خودتان اعلام کرده اید که هر کس شکایت دارد ایمیل بزند و شما اینجا به کسی جواب نمی دهی.
حالا چرا بگفته خودت عمل نمی کنی؟ خوب یک نفر توهین کرده و کامنتش را سانسور کرده ای. بگذار ایمیل بنویسد و شکایت کند. حالا چرا اعتراضش را که توهین به خودت هم هست منتشر می کنی و اینجا اعصاب همه خراب می شود؟ اصلا چرا با اینها بحث می کنی؟
جناب ائلیار، جالب است که جز تکرار توهمات مسئول کامنت ها چیز دیگری بلد نبودید بنویسید! لا اقل همینها را به زبان "سومری" یا "عیلامی" ترکی شده تان با استفاده از آثار "بسیار معتبر"! آقای زهتابی می نوشتید که یک چیز تازه ای درش باشد!
آقای کیانوش توکلی، با ملا حظه کامنت های پر دروغ و توهین مسئول کامنت ها و ائلیار دیگر نیازی نمی بینم با اینها حرفی داشته باشم. روی سخن من با شماست که یک فرد مغرض را مسئول کامنت ها کرده اید. خودتان کامنت های میان من و مسئول کامنت هایتان را بخوانید و داوری کنید. ایشان بجای انجام وظیفه خود مدام تهمت می زند و مرا به "روح" و "چند نامی" بودن منتسب می کند که اگر هم اینطور بود ارتباطی با مسئول کامنت ها نداشت. این در حالیست که خود مسئول کامنت ها بی نام و نشان است! همچنین مسئول کامنت ها مرا از تماس تلفنی با شما ترسانده و گفته که این تماس ها هیچ اثری ندارد! مسئول کامنت ها و ائلیار نوشته اند که از من "اثر انگشت" هایی دارند. از این تهدیدات اینها بسیار ترسیده ام!! و خواب و قرار ندارم!! آقای توکلی، صفحه کامنت های شما آزاد نیست بلکه یکطرفه و پر از توهین و تهدید کسانی بخاطر گرایش فکری و سیاسی آنهاست.
من هیچگونه این همانی! با جنابان انصاف، صمد، سیاوش و دیگرانی که احیانا از نطر من حمایت کرده اند ندارم. مسئول کامنت های شما و آقای ائلیار برای اینکه از پاسخ به پرسش های من فرار کنند به این مسائل بی ارزش دست انداخته اند. ولی موجب خوشحالی است که این قضیه پوشش دروغین "بیطرفی" و "آزادیخواهی" را از روی اینها پس کشید. آقای توکلی اگر می خواهید سایت شما سایت آزادی باشد این وضعیت را تغییر دهید!باز هم بهانه ای پیدا کردی که ابراز وجودی بکنی! در طول این چند سال به غیر از فتوا صادر کردن که فلان کس باید به فلان جا تبعید شود و حرفهای صد من یک غاز دیگر چه هنری به خرج داده ای؟ حالا برای این که بالاخره دستاوردی هم داشته باشی و همه این سالهای عمرت به پوچی محض نگذشته باشد، یک سایت خیلی مفید بهت پیشنهاد می کنم که اسمش باشد ویکیپدیا. باور کن کار کردن باهاش خیلی راحته و ضمنا چیزهای مفیدی هم یاد می گیری. مثلا اینکه جمعیت جمهوری آذربایجان نزدیک 9.5 میلیون است نه 6 میلیون. حداقل به این ترتیب به گفتار نیک نزدیکتر میشوی. ...
جهان سومی !! جان
معلومه که با یه قوره سردی کردی؛ حواست باشه مویز نخوری که جوش بیرون می زنی.
دنیا هوووو پرازاین افراد است.بلند آوازو میان تهی.مثل آسیدرضا
درثانی این طفلک چیزی نگفته که.گفته آذری ها تورک نیستند، نگفته که تورک ها آذری هستند.
آذربایجان ؛ آذربایجان می ماند.ناراحت نباش
اژدر گرامی، فقط برای تکمله. از نظر من "طرف دیگر"ی وجود ندارد. نژادپرستان از هر قوم و تباری که باشند، در یک طرفند، و انساندوستان از هر نژاد و تباری که یاشند، در یک طرف دیگر. مشکل عمده طرف اول "نادانی" است. یعنی نه طرفداران نژاد پاک آریا می دانند که نطفه ناسیونالیسم مدرن ایرانی در قفقاز و آذربایجان بسته شد، و نه ترکگرایان و جدائی خواهان می دانند که یکی از مهمترین آثار موسیقیدان برجسته جمهوری آذربایجان اپرای "رستم و سهراب" است. آن اولیها احتمالا اسامی آخوندزاده، طالبوف، اسکندر بیگ و ... را نشنیده اند، تا بدانند هویت مدرن آنها بر اساس عقاید این ترکزبانان تدوین شده، و این دومیها احتمالا اسم رشید اسماعیلاوغلو افندی و شمسالدین سامیبای بگوششان نخورده است و به احتمال بسیار زیاد نمی دانند که اولین اپرای کشور ترکیه هم بر اساس داستان فریدون از شاهنامه ساخته شده است. آن اولیها احتمالا از کوروش فقط
کشورگشائیهایش را شنیده اند و نمی دانند که او سیستم فدرال را که در تمدن ایلام رایج بود و به شکل پیشرفته ای اجرا می شد، اقتباس کرد و به همه فلات ایران گسترش داد. یعنی از این زاویه هم اگر نگاه بکنیم، ما دو گروه متفاوت نداریم، اینها یک گروه هستند که وجه اشتراکشان نادانی، تعصب نژادی و عشیره پرستی است، حالا یکی با لهجه ترکی و آنیکی با گویش فارسی. اینها را گفتم که بگویم من "طرف دیگر"ی نمی بینم، همه نژادپرستان سروته یک کرباسند.«جناب آقا انصاف، مگر شما وکیل آقای نگرش هستید و آقای نگرش هم وکیل شما؟ وکیل شخصی شما باز هم به آقای توکلی تلفن کرده اند ولی همانطور که نوشتم این تلفنها دیگر تاثیری نخواهد کرد و اگر لازم باشد اثر انگشت شما و آقای نگرش و وکیل شما را هم به همه نشان خواهم داد تا همه بدانند که با چه کسی سر و کار دارند و چه کسی پشت این نامها به مسموم کردن محیط کامنتها و محیط سایت مشغول است و نفرت پراکنی را در این سایت دامن می زند.
«اگر لازم باشد اثر انگشت شما و آقای نگرش و وکیل شما را هم به همه نشان خواهم داد تا همه بدانند که با چه کسی سر و کار دارند و چه کسی پشت این نامها به مسموم کردن محیط کامنتها و محیط سایت مشغول است و نفرت پراکنی را در این سایت دامن می زند.»توضیح اثر انگشت برای اینکه حواستان جمع باشد و خاطرتان را آسوده کنم:
وقتی شما کامنتی می نویسید، آدرس آی پی شما برای ما مشخص است. حتی اگر آدرس آی پی خودتان را با توسل به انواع برنامه ها عوض کنید، دی ان آی کامپیوتر شما و برنامه هایی که از آن استفاده می کنید، برای ما مشخص است. و به همین دلیل به راحتی می توانیم بدانیم که کدام نامها به شخص واحدی تعلق دارند. مسئول کامنت»
آقای «اثر انگشت» پس با این حساب برای سایت مشخص شده که شما «چگونه با چندین اسم» جو دیالوگ را به «نفرت و کینه» تبدیل میکنید.
عزیز من از شما خواسته شده در قبال کار و کامنت خود «مسئولیت قبول کنید » ، ارواح بازی نکنید. این کار سیاسی و روشنگری نیست.
شخص لازم است با هراسمی که خودش انتخاب میکند در برابر نوشته خود مسئولیت قبول کند و ارواح بازی نکرده و جو دیالوگ را به جای «دوستی و تبادل فکر» به محیط «جنگ و نفرت و کینه و انتقام» تبدیل نکند.
-برای مثال کاربری که برایش « فحش» داده شده سالهاست با همان اسم در دیالوگ محترمانه شرکت میکند. و مسئولیت پذیری سخن اش- برای سایت مسجل است.
-یا آ.ائلیار حضوری و حقوقی برای مدیریت سایت شناخته شده است.و مسئولیت سخن خود را در دیالوگ به عهده میگیرد.
-شما با هر نامی که انتخاب میکنید باید «مسئولیت پذیر» باشید. سخن مسئولیت دارد.
اینکه بیایید «یک کامنت با اسم حسن بنویسد و بعد بیایید با اسم حسین بنویسید که "چه خوش گفت آن حسن کاکل خزری...» -این
مسئولیت پذیری نیست. «کار بچه گانه»، ارواح بازی،علاف کردن دیگران،توهین به دیالوگ و اشخاص، تبدیل جو دیالوگ به
«نفرت و کینه » است. این کار «سوء استفاده» از آزادی و امکان بیان است. شما با این کار «نفرت افزایی» میکنید.
میخواهیم نفرت موجود را کمی کاهش دهیم-اگربتوانیم.
ایران عزیز را «ارواح بازی و عدم پذیرش مسئولیت سخن» از تجزیه نجات نمی دهد. بل به نابودی آن کمک میکند.
بارت را درست ببند که به منزل رسد.
دفاع از فردوسی لمپن نامیدن دیگری نیست. کوشش در درک دیگری ست.
تجزیه طلب اگر غیرت داشت از صاحبخانه و میزبانش نمی خواست که خانه را با او تقسیم کند و اگر دارای اخلاق و پرنسیپ بود در یک سایت ایرانی فارسی زبان 24 ساعت به مردم فارس و ایران توهین و دروغ و افترا نمی بست . عوام میگویند پاداش آدام ناشکر اینست که جلو زیاده خواهی هایش را باید گرفت و او را بیاد آورد که تنها جمعیت تهران با رقم 14 میلیون بیش از دوبرابر جمعیت آذربادگان شمالی است که فقط 6 میلیون ساکن دارد و یکروز طبق انتخابات سراسری به مام وطن یعنی ایران باید ملحق شود و تجزیه طلبان میتوانند راهی ترکیه و ترکستان و مغولستان گردند و اروپا را نیز ترک کنند.
دوستان عزیزی که تنها برای تحریم کردن این سایت میدان را خالی میکنند بایستی یاد آوری شود که (( فرار از مشکلات , مشکلات را حل نخواهد کرد)) . تنها با مشکلات روبرو شدن است که مشکلات را حل میکند...بقول آتالاریمیز « اولدی وار , دوندی یوخ».. دوستان همانطور که متوجه هستید این دفعه آقای « نگرش » شاهنامه را در (( زورخانه )) می خواند..و اما آقای کرمی... شما که در آلمان هستید حتم دارم با فرهنگ و تاریخ آلمان تا اندازه ای آشنای دارید. . همین افکاری شما که اعلان میکنید ( تمام ترک تباران در دو استان) جمع بشوند , شخصی بنام هیتلر , تمام یهودیها, کولی ها و حتی بیماران روانی را دربین سالهای 1933-1945 در آلمان خواست همین کار را زیر کلمه منحوس « آریائی» اقدام بکند که تا اندازه ای موفق شد ولی دیدیم نتیجه چه شد. خیلی عجیب است که در اروپا زندگی بکنی ولی دارای افکار سیاهترین دوره اروپائیان باشید. ما ترکها
می دانیم وطن و سرزمین مادریمان همرا با سرحدادتش کجاست .سیاوش گرامی، چنین امکانی هم وجود دارد که در یک خانه دو یا سه نفر زندگی کنند و همه از یک آی پی استفاده کنند. ولی باور کنید که مساله فراتر از اینهاست. از زمانی که کامنت جناب نگرش به دلیل توهین حذف شده است، نمی دانید که چه فشاری به من وارد آمده است. و این اولین بار نیست و فقط در مورد جناب نگرش نیست بلکه هر بار نام کامنت نویسها مختلف بوده و تلفن توسط یک نفر خاص و شکایت از من که «کامنت مرا حذف کرده است"!
سلام-بایدبعرض این خانم هاکه خودرافمنیسم می نامندبرسانم حدودنه ماه به انتخابات مجلس فرمایشی مانده وشمافرصت داریدازهمین امروزبه وظیفه خودجامه عمل پوشانده وازشعاربه عمل نزدیک شوید.
آیاشماهاراکه هیچ نفعی دراین 37سال نبرده ایدوروزبروزهم برایتان مشکلات رازیادکرده اند.کارسختی است که ازهم اکنون دست بکارشده وتحریم زودهنگام راآغازکنید؟آیابزورشماهاراازخانه به صف انتخابات خواهندبرد.پس بفکرآینده وآمریکاواسراییل واستقلال یاتجزیه ایران نباشیدوشماهم بدون دیگرمسایل تصننی آستین خودرابالازده وعقلانی فکرکنید.تعدادی همه راازاسراییل.آمریکا.تجزیه.خلیج فارس!ودهها مسایل می ترسانندکه اکثرخالقان این تفکرحکومتی وشئونیست های فارس وپان ایرانیست های خودی هستندوتعدادی نیزسرنوشتشان بستگی به این توهم وسرکوب هادارد.
شمازنان نصف جمعیت ایران هستیدودرمجلس ودولت درطول این 37سال بیش ازده نفرنماینده فرمایشی ضدزن همجنس خودنداشتید.
آیانصف جمعیت ایران شایسته این نمایندگان واین دوسه نفردرسطح معاون هستند؟خوب آیادرخودتان هیچ گناهی نمی بینید؟شماازهم اکنون توسط وایبر.اینترنت.موبایل .درپارک ها.درکوچه وخیابان میتوانیدانتخابات راتحریم کرده وهمه پرسی ومشروعت انتخابات رازیرسئوال ببریدآیااین کارسخت است که درصف نیاییدوازهم اکنون حکومت رابه چالش بکشید.
آذربایجان شمالی در بازی های اروپائی تا حال 9 مدال برده است, ناصر کرمی مشغول کندن قبرستانها است تا بلکه سر کورش را پیدا کند
مسؤل کامنتها، گرامی از مسؤلیت شما در برابر اهانتها ویا واژههای غیرمعمول آگاه هستم. اما من از شما پرسشی دارم. اگر در یک خانواده و یا در یک محیط کار چندین کاربر از تنها یک آیپی استفاده کنند و هر یک متفاوت از دیگری کامنت بگذارند، میتوان یکی را و تنها یکی را در این مورد نکوهش کرد؟
با تشکر از شما
بنده نیز به تحریم ایران گلوبال می پیوندم / عذرخواهی از ناصر کرمی کسی که با اقای اقبالی در این سایت تا توان داشته اند به ملت اذربایجان توهین کرده اند .
جناب آقا انصاف، مگر شما وکیل آقای نگرش هستید و آقای نگرش هم وکیل شما؟ وکیل شخصی شما باز هم به آقای توکلی تلفن کرده اند ولی همانطور که نوشتم این تلفنها دیگر تاثیری نخواهد کرد و اگر لازم باشد اثر انگشت شما و آقای نگرش و وکیل شما را هم به همه نشان خواهم داد تا همه بدانند که با چه کسی سر و کار دارند و چه کسی پشت این نامها به مسموم کردن محیط کامنتها و محیط سایت مشغول است و نفرت پراکنی را در این سایت دامن می زند.
اینجا خانه ماست و ما اگر اینها را نداشته باشیم، یک روزه از صحنه اینترنت خارج می شویم. ابن هم دلیل وجود اداره آگاهی در سایت.توضیح اثر انگشت برای اینکه حواستان جمع باشد و خاطرتان را آسوده کنم:
وقتی شما کامنتی می نویسید، آدرس آی پی شما برای ما مشخص است. حتی اگر آدرس آی پی خودتان را با توسل به انواع برنامه ها عوض کنید، دی ان آی کامپیوتر شما و برنامه هایی که از آن استفاده می کنید، برای ما مشخص است. و به همین دلیل به راحتی می توانیم بدانیم که کدام نامها به شخص واحدی تعلق دارند.
بس کنید و به جای بازی با اعصاب من و دیگران به کامنت نویسی خودتان ولی با ادب و احترام بپردازید.
باز هم تلفن کنید به آقای توکلی!
جناب کیانوش توکلی. بنده معمولا مطالب سایت شما را میخوانم. اما بندرت در قسمت نظرات چیزی مینویسم. توجه شما را به کامنت جناب کرمی جلب میکنم که در زیر همین مطلب ارائه شده است. مخاطب خاصم هم شما هستید. شاید شما مسئول کنترل کامنتها نباشید، ولی به هر روی به عنوان مسئول اصلی درج چنین مواردی (ولو غیر مستقیم) بر عهده شماست.
ایشان نوشته اند:
آیا این توهینها (از جانب هر شخصی چه لر، چه کرد، چه ترک، چه فارس و چه ...) به بهانه آزادی بیان صحیح است؟"...فحاشی و جعل و واژگونه نگاری یکی از شاخص های اصلی و ستون تمدن سازی و فرهنگ تُرکی است...."
ببنیدید دوست بزرگوار جناب توکلی؛ وقتی که شخصی با اکانت واقعی (ثبت شده و مورد تایید سایت شما) این چنین راجع به یک فرهنگ و تمدن صحبت میکند و شالوده و اساس آن را بر پایه فحاشی و جعل میداند، عکس العمل متقابل برخی با الفاظ مشابه "تمدن جعلی ایرانی و فرهنگ فحاشی پارسی" میتواند جای تعجب داشته باشد؟
سایت ایران گلوبال "قطعا" مسئول نوشته های دیگران نیستید. اما به نظر من "قطعا" مسئول جلوگیری از توهین به هر فرهنگ و زبانی است.
سلام-دوستان من اولین کسی بودم که شدیدوتندترین جواب رابه همین ویدئودادم حتی قسمت هایی ازنوشته من راجناب مسئول کامنت هاحذف کرد.
بزورازاوبگیرنددست به هرکاری بزندحقش است.ولی من راضی به این نمی شوم که آلت دست افرادی همچون کرمی ویادانا!هاشده ونتوانم تصمیم درست درمواقع حساس بگیرم.من اکنون سایتی که میتوانم نظرخودرابراحتی به دیگردوستان برسانم یکی ازآنهاهمین است .مادرجبهه های مختلفی مبارزه بایدبکنیم وقهرکردن کارمان پیش نخواهدرفت.من به امثال اقای کرمی هاهمانقدرارزش قایلم که به هیتلروموسیلینی وپینوشه قایلم.ایشان حتی ارزشی پایین تراز حدادعادل فاشیست درایران برایم ارزش دارد.
این آقای دانا!هم ...... که فکرمیکندبافحش میتوانددراراده من وشماخلل ایجادکند.ولی استفاده ازهرروزنه برای ماارزش بالایی دارد.
آقای امین احدی وتعدادی که نظرتحریم این سایت رادارند.مختارند ونظرشان برای خودشان ارزشمنداست .هزینه کردن از آرزبایجان میتواندهم باتندروی باشدوهم کندروی.
حتی تعدادی امکان داردنظررادیکال تری داشته وبخواهدسلاح دست گیرد.من برای ملتی که صدسال است اسیرافرادی همچون کرمی هاهستندنمیتوانم شعرسرایی کرده وازآزربایجان خرج کنم نابودشوم اگرچنین نظری داشته باشم.
کسی که خانه اش راویران کرده وزن وبچه هایش را
آقای توکلی و سایت ایران گلوبال ...برخورد مسوول کامنتهای ایران گلوبال با کامنت نویسان بسیار تاسف آور است. ایشان با بیپروایی از یک فکر خاص که خودش دوست دارد جانبداری میکند و مخالف فکری خودش را به توهین و تهمت میگیرد. من معتقدم که مسوول کامنت ها در مقابل جناب نگرش حق ندارد بازجویی کند و نسبت های دروغ بدهد. به مسوول کامنت ها چه که جناب نگرش با مسوول سایت تماس تلفنی گرفته یا با چند نام کامنت نوشته. مگر نام مسوول کامنتها یا نام اصلی اقای ایلیار معلوم است که از جناب نگرش میخواهید نامش را بگوید؟ اینها برای فرار از سوالات نگرش به دروغ و توهین متوسل شده اند. این شیوه را قبلا درمورد من هم بکار برده اند. این اثر انگشت دیگر چه صیغه ایست که مسوول کامنت همه ش تکرار میکند. مگر صفحه کامنتها اداره آگاهی یا اطلاعات است؟
جناب کرمی شما هنوز از عظمت ایران وتحقیر ملت آزربایجان سخن می گویید این مردم آزربایجان است برای شما مرز تعیین خواهند کرد ودر مناطق کویری سکنی خواهید شد اراضی تاریخی آزربایجان مال ازربایجان بوده وخواهد بود بهتر است به فکر پایتخت جدید باشید زیرا طهران نیز جزیی از آزربایجان بزرگ خواهد شدحرکت ملی ازربایجان با قدرت کوبنده امثال شماها را له خواهد نمود .
این آقای ....همان ..... است، که مثل .... به دیگر کامنت نویسان آذربایجانی مدام توهین میکنند. .... و هنوز که هنوز است، بعد از سی سال زندگی در اروپا، ذره ای از خصلت نژاد پرستی عشیره ای، و خان خانی شان تغییر نکرده است. و اگر قدرت سیاسی داشته باشند، مردم غیر فارس را در جغرافیای موسوم به ایران بر خیش و گاو آهن می بندند! و بدروغ از دمکراسی دم میزنند، در صورتیکه حتا الفبای دمکراسی را نیزنمی دانند!
آقای توکلی کامنت را زود اصلاح میکنید از ناصر کرمی عذر میخواهید تا مبادا به کرمی توهین شود اما توهین به میلیونها نفر را حذف نمیکنید و از ملت آذربایجان عذر نمیخوهید !کدام رفتار شما را باور کنیم به اندازه یک میلیونم احترامی که به ناصر کرمی دارید به ملت آذربایجان داشته باشیداین آخرین کامنت من در این سایت است به تحریم این ایران گلوبال میپیوندم
تورک اوغلو در مبارزه باید قاطع بود ما احتیاج به فیلسوف نداریم احتیاج به انسان های محکم داریم که مواضع قاطعانه بگیرند برای دفاع از آذربایجان .این آخرین کامنت من در این سایت است به تحریم این ایران گلوبال میپیوندم
جناب ناصر کرمی گرامی/اشتباه از من بود،متاسفانه کامنت را کامل نخوانده درج کردم
تورک اوغلی ,در مبارزه برای آزادی و استقلال خود برای دشمنان حیله گرا خود شعر نسرایید سرائی نکنید لطفا دارند به همه چیزما با حیله توهین میکننند از آستانه تحمل صحبت میکنید اینجا میدان مبارزه هست نه محل بخشش از کیسه خلیفه! لطفا از کیسه ملت آذربایجان نبخشید عرض کردم تورک ها اگر آینده نگر باشند باید درک کنند نباید هیچ بازویی از هزار پای پان فارسیسم و پان ایرانیسم را تقویت کنند حتی اگر آن دست نوازش گر باشد.
عنوان مبالغه آمیز و غیر واقعی ( سایت ضد آذربایجانی ایران گلوبال را تحریم کنید) مقاله ای از فردی بدون شناخت در امور دانستنیهای عمومی و فاقد درک از علوم و سیاست بنام امین موحدی باعث شد، که نظرات در پانویس این پراکنده گویی را بخوانم، در دو کامنت مشاهده کردم که فردی بنام Anonymous نوشته های من را توهین و دروغ و دست آخر مرا دیوانه نامیده است.
ادعای "ضد آذربایجانی بودن سایت ایران گلوبال" همانقدر بی اساس است، که تُرک تباران ادعا میکنند بجای مهاجرت آنها در قرن 12 به قفقاز و به ایران و ترکیه، آنها هزاران سال در آناتولی سکونت داشته، و یا زبان آوایی غیر نوشتاری و بدون الفبای تُرکی را به زبان و خط سومری نسبت میدهند، و زبان ابتدائی بر گرفته از طبیعت خود را "مادر " همهء زبانهای موجود در جهان ارزیابی میکنند. تاریخ کذایی و سراسر دورغی را که کمال آتاتورک برای مردم تُرک تهیه و تنظیم کرد، خود بخود از بین رفت و بی اساسی آن بر همگان ثابت شد و میشود، که این خود باعث سرگردانی و بحران هویّت مجدد در جوامع تُرک تباری است که مشکلات گذشته را برای خاورمیانه تازه و پیچیده تر کرده است.من طبق قرارداد و تعهد قبلی با سایت ایران گلوبال، در هر زمان و مکان و در هر محفلی و نشستی پاسخگوی مطالب مستند و امروزی مطابق با داده های تاریخی و مردم شناسی بوده و خواهم بود. در فرهنگ ما توهین و دروغ و فحاشی جایی ندارد. با استناد به همین سایت ایران گلوبال فحاشی و جعل و واژگونه نگاری یکی از شاخص های اصلی و ستون تمدن سازی و فرهنگ تُرکی است.
من بارها اقای کیانوش توکلی را متهم کرده ام و هنوز بر این نظر هستم که ایشان در سایت ایران گلوبال بیش از حد از مردم تُرک اذربایجان طرفداری یکجانبه کرده و میکند، و این نوشتهء امین موحدی را تاکتیکی برای باز کردن عرصهء بیشتر برای تُر ک تباران در این سایت و یا سر پوش گذاشتن بر جانبداری بدون مرز آقای توکلی از مردم تُرک اذربایجان است. تنها بنا به اعتراض به عملکرد و جانبداری آقای توکلی از تُرک تباری چند ماهی است که من مقاله ای در سایت ایران گلوبال نمیگذارم. افسار گسیختگانی را در فحاشی به مادران ما آزاد گذاشته است،
امید دانا انتشار دهندهء این ویدئوی زشت و غیر اخلاقی، کودکی کم تجربه است ولی کسانیکه آنرا به میدان فرستاده اند، بیخردانی هستند که با همین فرهنگ کم عمق و دریده سقوط رژیم پهلوی و پیروزی آخوند ها را هموار نمودند. همین مردم . طبقه، تا دیروز آذربایجان را سر ایران، و از اسب سورای سردار ملّی ساختند.
مردم تُرک اذربایجان 2 راه و روش در پیش دارند، 1- با احترام خاص به تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانی که به قدمت تاریخ و تمدن بشری است، بدون هیچ ادعایی به حقوق شهورندی و فردی خود در ایران قانع شوند، 2- در غیر اینصورت میتوانند همهء تُرک تباران را در سراسر ایران در دو استان آذربایجان شرقی و اردبیل جمع آوری و تشکیل حکومت مخصوص خود را دهند و به زیر مجموعه ای از حکومت ترکیه تبدیل شوند
.
اگر مردم تُرک آذربایجان بر این عقیده و نظرهست، که مانند سلجوقیان در ترکیه که 6 ملّت را نابود و در بدر کردند و همهء تاریخ و تمدن مردمان گوناگون گذشته و حال را خراب کردند و بعد در قرن 20 نام ترکیه را بر آن گذاشتند،
میخواهند در ایران هم چنین کاری را بکنند، این آرزو تا ابد در قلب و نهاد آنها خواهد ماند، و عملی نخواهد شد، و باعث فرسایش و نابودی خودشان را در پی خواهد داشت.
م سحر گرامی .با سپاس از نوشته با ارزش شما.با اطمینان میتوان ادعا کرد این تخم تلخ تجزیه طلبی که امروز سر از بلند گوی استعمار در اورده است محصول پذیرش دکترین حزب کومونیست شوروی از سوی حزب توده در ایران است.
علم کردن شعار ویرانگر خلقهای تحت ستم و ستم ملی وزبانی ارمغان استعما رسرخ است که حزب توده این برنامه استعماری را بدون دقت و وارزیابی شعار و برنامه حزبی خود قرار داد. چه تلخ و چه غم انگیز باید اعتراف کرد که ضربه حزب توده به ایران و تمامیت ارضی کشور با این شعار ها بمراتب سخت تر از خود استعمار است.هدف نهائی این تز استعماری جدائی اذربایجان ایران و بخشی از مستعمره دولت روس شدن است.
برای مبارزه با فاشیسم نمی توان آرا و افکار منصوب به آن را مخفی کرد. در تورکی یک هست که میگوید چشم ملت ترازوست و این ملت است که درپایان قضاوت میکند و فرد فرد این ملت چه بهتر است که بدانند در پس مغزهای پوسیده و ارتجاعی نژادپرستان باستان گرا چه میگذرد. نکته دیگر این که من هم به گذشته شخص موحدی البته در حد نوشته های که در اینترنت منتشر میکرد آشنا هستم ، ایشان با 180 درجه جبهه عوض کردن در عرض مدت کوتاهی سعی کرد خود را به عنوان فعال ملی آزربایجان معرفی کند . اما نه ادبیات و نه منش او هیچ ربطی به جنبش ملی ندارد؛
رازی گرامی،
در مورد تعریف از هویت من هم با شما همنظرم و فکر نمی کنم که بتوانم چیزی به آن اضافه کنم.
در باره بخش آخر نوشتهتان میتوانم این را اضافه کنم که حرفهای شما شامل طرف دیگر دعوا هم میشود. البته میدانم که شما در کامنتهای خود به این مورد اشاره کردهاید ولی این را برای تاکید بیشتر مینویسم.
میتوانیم به طرف دیگر دعوا هم بگوییم که بگذارید هر کسی هویت خود را تعریف کند. تلاش نکنید که به آنها بقبولانید که ترک نیستند و آذری هستند. دشمنان شما رژیم جمهوری اسلامی و کارگزاران آن هستند نه کسانی که خود را ترک و کرد و... میدانند.
میتوانیم به هر دو طرف بگوییم که یکپارچگی همراه با به رسمیت شناختن تنوع، زیباترین گزینه است. تفاوتها را بپذیریم و با هم باشیم.
رازی گرامی،
من به این سایت و سایتهای دیگری کمک میکنم که هر یک نکات مثبت و منفی خود را دارند. هر یک از این نکات مثبت و منفی هم میتوانند برای من اصولی و اساسی باشند.با تشکر از شما برای این اظهار نظر که میتواند برای من بسیار مفید باشد.
راستش را بخواهید من مدتهاست که با خودم کلنجار میروم و هنوز به جایی نرسیدهام. من خیلی هم منزه طلب نیستم. تلاش میکنم پدیدهها را در ارتباط با هم ببینم و سبک و سنگین کنم. هم خودِ کار و هم شیوه آن و در نهایت، نتیجه آن برای من اهمیت دارند.
با خودم میگویم: "من که تصمیم گیرنده نیستم. پس مسؤلیتی بر عهده من نیست."
باز با خودم میگویم: "اگر شغل یک نفر چاقوسازی است و با آن چاقو انسانی کشته میشود، مسؤلیتش که با او نیست."
سپس از خودم میپرسم: "آیا اگر آن چاقوساز بداند که با چاقویی که میسازد، هم انسانی از مرگ نجات مییابد و هم انسانی کشته میشود، باز هم مسؤلیت آن قتل را بر عهده ندارد؟ آیا نباید این چاقو را بسازد؟ تکلیف کسی که با همان چاقو از مرگ نجات مییابد چه میشود؟"
از خودم میپرسم: "آیا به دلیل نکات منفی اصولی هر یک از اینها، باید همه را کنار بگذارم؟ آیا این کار به معنی بی عملی نیست؟"
به هر حال تا کنون به نتیجهای نرسیدهام.
سلام-باسلام به جناب آقای توکلی وتشکرازتمام دست اندکاران این سایت وزین ولاقل 85درصددموکرات ،که امثال من هم میتوانیم درآن حضورپیداکرده وابرازوجود کنیم.
دیکتاتوری راشکانده وباراه سالم میتوانیم وراه عقلانی پیش گرفته ایم .یک اشتباه رانبایدآنچان بزرگ کنیم که خودمان خودمان راسانسورنماییم.دوستان این سایت راشایسته نیست بابی بی سی مقایسه کنیدوالاستم وظلمی ناحق ونامردانه نه به توکلی بلکه به خودمان میکنیم.بی بی سی یک رسانه استعماری باکارکنانی بابرنامه مشخص سیاسی مدیریت شده وازبودجه سازمان های امنیتی انگلیس تامین میشود.
من خودازافرادی هستم که بدون محافظه کاری وبازبان تندباایین هتاکان سخن میگویم وحتی تورکان آهسته روو به محافظه کارهم ملاحظه زبانی ندارم.
مادراین دنیای مجازی هزاران سایت بزبانهای مختلف داریم که میتوانیم درآنهانیزحضوریافته وابرازنظرکنیم.شایسته نیست افرادی مثل توکلی رابه نژادپرستی متهم کنیم.امکان داردمقاله ویاویدئویی خارج ازنزاکت دراین سایت گذاشته شود،ولی ماپوستمان کلفت شده اکنون نیزدرسایه اینترنت وماهواره وموبایل
جناب توکلی من ازشماهیچ توقعی ندارم شمانقش آزادگی راباتفکرزیبای انسانی بنحواحسن بازی میکنید.من ازخودم میگویم بچه روستاودرس خوانده بزبان فارسی تحمیلی درجوانی شخصی بدون دیدگاه سیاسی وقبل از57تفکرمذهبی پیداکرده وپس از57به افکارکمونیستی روآوردم .
یکی ازاعضای رسمی یک سازمان شدم وپس ازفروپاشی شوروی ودیدن فلاکت مردم شوروی اکنون باتفکرچندجناحی درکشور ی مثل ایران واستقلال برای میلیتهای درون ایران رابهترین راه برای مردم میدانم شماازآقای امین موحدی ایرادتغییرموضع گرفته ایدایشان هنوزجوان هستندورشدویاتغییرمواضع ودیدگاه یک امرطبیعی وعقلانی برای انسانهای پویااست .
واگرایشان به استقلال طلبی آزربایجان رسیده باشدبنظرمن میشودگفت ایشان تکامل یافته است .
آقای موحدی شماهم بایدتحمل خودرابالابرده تابتوانیم باپاهای استواربرای آینده آزربایجان پیش روییم.یک نقطه ازمبارزات ضدنژادپرستی درآمریکابرایتان تعریف میکنم تامبارزان استقلال طلب راکمی راهنمایی کرده باشم.
درجریان اعتراض وراهپیمایی مارتین لوترکینگ ودیگرسیاهان روزی مارتین تصمیم گرفت ازوسط جاده برگرددوهمه تندروهای دوست ازمارتین ایرادگرفتندکه چرابرگشتی وشماباعث شدیدمبارزه مابی نتیجه شود.
مارتین پس ازشنیدن وتحمل بدزبانی هافقط یک جمله کوچک گفت وآن این بودمن ازگشته شدن یک نفرآنچنان ناراحت میشوم که توان دیدن این کشته هاراندارم.
دوستان صدسال است زبان وفرهنگ وهستی ملت ماراباانواع حقه ونام هایی همچون اسلام. ایران.شیعه.وطن وتوهن و..از گرفته اند.
بایدباصبروقدم های استوارتنهابرای استقلال بایدفکرکرد،وپیش رفت.بگذاریدهرکس وهرگروه هرفکروتوهینی دارندهمچون گذشته کرده وبکنند.آینده ازآن ماست.
جناب «نگرش و...» عزیز،
نمی نویسید که مسئولیت قبول کنید؟ و مرا به دنبال ارواح چه و چه نفرستید. یعنی مثلا زرنگی میکنید؟ برای چه کسانی؟ برای کسانی که شما را خوب میشناسند؟ حالا من چیزی نگفتم ، آدم خودش یک کمی باید نمی دانم چه و چه داشته باشد؛ نه؟ متأسفانه شما ندارید.-شما به کاربری فحش میدهید که سالهاست در سایت محترمانه با دیگران دیالوگ دارد.
- به مسئول کامنت توهین میکنید -او را دروغگو- مینامید. که به کاربر فحش نداده اید. لمپن فحش نیست؟ صحیح است که
دیگری هم شما را چنین خطاب کند؟ و سایت منتشر کند؟
- با چندین نام برای کار خود- و کامنتهای خود- کامنت تمجیدی می نویسی !
معلوم است من با چه کسی دیالوگ دارم؟ با ارواح؟ بله؟
عزیز، «من را علاف کرده ای یا خودت را؟»
دیالوگ برای شما چاله میدان است که کاربر محترمی را «لمپن» خطاب کنی -مسئول کامنت را دروغگو بنامی ، و من را با چندین نام غیبی غلاف کنی و معلوم نشود با کدامین روحی از ارواح دیالوگ میکنم؟
شما با آدمهای سایت دیالوگ میکنید که شما را خوب می شناسند. پس این «بازیها» برای چیست؟ چرا با نام خود نظرتان را
و این جای دریغ و درد است.
گرامی، برای رسیدن به هدف انسانی باید ابزار اخلاقی انتخاب کنی. نه هر وسیله ای را. دیدی به سر کسانی که با هر وسیله میخواستند به هدف برسند چه بلایی آمد و میاید؟ مسعودخان را که می بینی...
کمی ماکیاولی بخوانید. چون
بهلول را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت از بی ادبان!شاید ابزار درست را از ماکیاولی گرفتی.
دیالوگ برای شما بازی ارواح است. ولی برای من خوشبختانه با صحبت حضوری فرقی ندارد. پس اجازه بدهید شما را به قسمت ارواح هدایت کنیم. تا می توانید «بازی» کنید. تبلیغ کنید -فردوسی و که وکه بخوانید.
ولی زیر مقاله ی من جای بازی ارواح نیست.
م. سحر گرامی، دیگر چیزی نیست که، بآنچه تو گفته ایی بیفزایم. نوشته ایی آنچه میبایست نوشته شود. نمیخواهم از شیرینی سخن تو بکاهم. زنده باشی و دیر زی!
یک بختیاری ایران دوست
اقای توگلی نخست درود برشما که با زحمت زیاد راه را برای ازاد اندیشی در این سایت هموار میکنیند. اما موضوع این است که جریانان تجزیه طلب ترک که از سوی باکو و انکارا و دستگاه اخوندی حمایت و اداره میشود هدفی جز اعتشاش و تجزیه ایران و بوجود اوردن جنگ دنبال نمیکنند. حمله و توهین و تاکی به مردم پارس زبان و ادبیات ایران و مشاهیر مردم ایران و بوجود اوردن جو نژاد پرستی و ایران ستیزی بخشی ار برنامه برنامه دراز مدت جریانات بالا برای هدف روشن و نامقدش تجزیه است.موضوع دوم این است که ریشه این وطن ستیزی از کجا ریشه میگیرد؟
همین اندیشه اسلامگرایئ پانترک است. در کشور ما قران رابه دها زبان وبویژه زبان ترکی / مغولی ترجمه کرده اند و برایگان در اختیار ترک تباران و مغولان و افریقائیها می گذارند .نه شمشیر محمود ترک بلکه ثروت ملی ما صرف ایمان ترکان مسلمان میشود.انقلاب اگتبر روس تاثیر بسیار منفی در تاریخ ایران بجا گذاشته است که هنوز ادامه دارد.پیروان انتقلاب شوروی در ایران مانند حزب توده و فرقه پیشه وری وجریان فدائی بنیان گذار اندیشه تجزیه طلبی و استبداد کنونی هستند. دولت کنونی کشور ما در حقیقت مروج
آقای نگرش گرامی!!! واقعا برای شما متاسفم. من به بعضی از دوستان حق می دهم که به ارواح جواب ندهند. اگر با نام اصلی خودتان می نوشتید، مسلما نمی توانستید چنین دروغهایی را بنویسید و چنین تفسیرهای بی پایه ای بکنید زیرا باید مسولیتش را به عهده می گرفتید.
شما باز هم مرا دروغگو خطاب کردید. یعنی اینکه شما آقای لاچین را لمپن و یاوه گو خطاب نکرده اید!من قصد بحث با شما را نداشتم و اصولا در مورد محتوای کامنتها با هیچکس بحث نمی کنم. ولی شما بی خود و بی جهت پای مرا به وسط کشیدید و مرا مجبور کردید که وارد این بحث بشوم. من حرف خودم را می نویسم و قضاوت را به عهده خوانندگان می گذارم.
من در جواب اعتراض شما به حذف کامنتتان مودبانه نوشتم: «نگرش گرامی، کامنت شما به دلیل فحاشی به آقای لاچین حذف شده است.»
شما با بی ادبی تمام، مرا دروغگو خطاب کردید . یعنی اینکه من دروغ می گویم و شما به آقای لاچین فحاشی نکرده اید.
در جواب شما نوشتم: «شما در کامنتی بسیار مودبانه! ایشان را لمپن و یاوه گو خطاب کرده اید.»
برای اینکه مشخص شود من دروغ می گویم که شما به آقای لاچین توهین کرده اید یا شما دروغ می گویید، با معذرت خواهی از آقای لاچین عین کامنت شما را در آخر این جواب، قرار خواهم داد.
شما در کامنت آخر خودتان کامنت آقای لاچین را جعل کرده و نوشته اید: «"لاچین" میلیون ها انسان را که شاهنامه را خوانده اند "بیش از حد یاوه گو" نامیده است.»
شما یا زبان فارسی را نمی دانید و یا عامدانه نوشته آقای لاتین را جعل می کنید که به نظر من با توجه به مقالات و کامنتهایی که نوشته اید، دومی درست است.
شما خطاب به من می نویسید: «اینکه من با چند نام می نویسم (که البته همیشه با همین آیدی می نویسم) و با کی تماس می گیرم ربطی به شما ندارد.»
اتفاقا خیلی هم به من مربوط است. وقتی من می بینم که شما با چند نام مختلف سعی می کنید جو کامنتها را مسموم کنید و بعد هم وقتی که کامنت شما حذف و یا نقطه چین می شود به آقای توکلی تلفن می کنید و ایشان هم مرا تحت فشار قرار می دهند، این مساله خواهی نخواهی به من مربوط می شود.
حالا تا دلتان بخواهد به آقای توکلی تلفن کنید!
و این هم کامنت شما خطاب به آقای لاچین:
فرستاده شده توسط نگرش در جمعه, 06/12/2015 - 22:27
نظر:
خانم یا آقای لاچین، شاهنامه خوان یاوه گو نیست بلکه یاوه گو آن کسی است که به شاهنامه و شاهنامه خوان توهین می کند. شاهنامه افتخار ملت ایران است. بازهم برای سایت ایران گلوبال متاسفم که به چنین لمپن های بی ادبی که به الگوهای ملی ایرانی توهین می کنند بنام کامنت نویسی اجازه آلوده سازی می دهد.
به نظر من یک جور جوگیری در این باره وجود دارد. چرا باید از دعوت برای بایکوت ایرانگلوبال ناراحتشد . ایرانگلوبال چه فرقی با بی بی سی دارد چون بی بی سی هم گاهی از حقوق تورکهای ایران می نویسد.
به نظر من یک جور جوگیری در این باره وجود دارد. چرا باید از دعوت برای بایکوت ایرانگلوبال ناراحت شد. ایرانگلوبال چه فرقی با بی بی سی دارد چون بی بی سی هم گاهی از حقوق تورکهای ایران می نویسد.جدا از نوشته های تاریخی و زبانی و غیره. در حجم زیادی نوشته های در تمسخر تورک ها در آن سایت وجود دارد با نظریه های درج شده ..... مانند ناصر کرمی که درخواست تجمیع کردن تمام تورک ها در دو استان را دارد نشان از حال ایرانگلوبال دارد. متاسفانه به خاطر مرام کمونیستی بعضی از سایت ها فعالان ما در دام این گونه سایت ها می افتند چون تا حدودی اجازه حضور به آنها داده می شود و البته خیلی هایشان نمی دانند کمونیست ایران به مانند
جدا از نوشته های تاریخی و زبانی و غیره. در حجم زیادی نوشته های در تمسخر تورک ها در آن سایت وجود دارد با نظریه های درج شده .... مانند ناصر کرمی که درخواست تجمیع کردن تمام تورک ها در دو استان را دارد نشان از حال ایرانگلوبال دارد. متاسفانه به خاطر مرام کمونیستی بعضی از سایت ها فعالان ما در دام این گونه سایت ها می افتند چون تا حدودی اجازه حضور به آنها داده می شود و البته خیلی هایشان نمی دانند کمونیست ایران به مانند دینش با تمام دنیا فرق می کند و مستقیما در جهت منافع پان فارسیسم است.
این که این همه نویسنده تورک و فعال آزربایجان بنا به دلایلی مجبورند در این گونه سایت ها بنویسند بسیار باعث تاسف است. بدون شکل در بلند مدت از افکار کمونیستی (بخوانید پان فارسی) تاثیر خواهند پذیرفت.
تورک ها اگر آینده نگر باشند باید درک کنند نباید هیچ بازویی از هزار پای پان فارسیسم و پان ایرانیسم را تقویت کنند حتی اگر آن دست نوازش گر باشد. هدف ایرانگلوبال و حزب کمونیستی-فاشیستی در بلند مدت جذب فعالان آزربایجانی است. آزموده را چند بار باید آزمود.
بهنام جان،
عدم مدیریت نفرت موجود. این کار یکطرفه است. نه دو طرفه.
--------
هرکس به تشدید نفرت به هر نحوی یاری میکند- بدیهی ست که شریک عمل است.
کار، عنصر آزادی دارد- و عنصر تشدید نفرت. نقد درخدمت آزادی ست. برای نفی تشدید نفرت.
نقاد را نمی توان شریک نفرت افزایی دانست.
برای نفی نفرت و یاری به آزادی - بهترین سلاح نقد است. نه کنار نشستن. و نظاره گربودن.
لازم است درگود بود و اعتراض نمود. و یاری نمود که آزادی جان بگیرد.
باید نفرت و نقد -هر دو -مدیریت شود. نه کار سر خود ول گردد. بدون مدیریت- هردو بی ثمراند.
و شخص عملا در خدمت تشدید نفرت. مگر اینکه فردی احساس مسئولیت کند و نقد را فردی پیش ببرد.
اگر هم دید آش خیلی شور است، تلاش بیفایده است -دیگر پاسخ روشن است.
----------
جمع:
-فنی هستی-باید نقد هم بکنی. ممکن نیست-پس شریکی.
-نه خیر-نقد میکنی-اما بیفایده اس- پس باز شریکی.
از طرف مردم آذربایجان وفات این شاعر عزیز را به تمام ستم دیده های دنیا تسلیت عرض می کنم
«جهان سوم » گرامی /شاید تا حدودی حق با شما باشد ولی توجه کنید که ایران گلوبال قصد نداردکه بلند گو وسخنگوی هیج خط مشی سیاسی در عرصه مسایل اتنیکی ایران باشد. ازادی بیان شامل همه ی طرف های درگیر مباحث قومی_ ملی می باشد. کارووظیفه اینجانب ، بطور مشخص توازان عادلانه نظری در سایت است . با این وجود سعی می کنم این تعادل را حفظ کنم ولی بسته به میزان مطلب گذاری ویا کامنت نویسی ، وزنه گاهی به این طرف و گاهی به ان طرف سنگینی می کندو توجه کنید ایران گلوبال ، مطلقا هیج نظر و دیدگاهی را سانسور نمی کند. خط قرمز ما ، توهین ، اتهام زنی می باشد ولی برخی مواقع مجبور می شویم اتهام زنی دیگران را به منظور به چالش کشیدن افکار نادرست ؛ ان را در سایت منتشر کنیم (مثل ویدئو کلیب امید دانا و یا همین نوشته جناب امین موحدی)