Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

بانوی ارجمند سرخانم اشرف دهقان، با سلام، هرانسان بشردوست و با وجدان میخواهد که خلابق در هر کجای دنیا که باشند، در کمال آزادی، و صلح و صفا، و آرامش و دوستی در کنار یکدیدگر زندگی بکنند، و از دماغ کسی حتا خونی ریخته نشود. اما کسانیکه امروز کوبانی را لینین گراد، و استالین گردا، کمون پاریس، و اسپارتاکوس مینامند، کمی خنده دار بنظر میرسد. آنانیکه در اخبار، در جلوی دوربینهای تبلیغاتی غربی، هنگام صحبت کردن ازکوبانی رگ گردنشان بیرون میزند، در پستو خانه همان مراکز اخبارکه از کاه کوه میسازند، از فرط خنده روده برمیشوند! زیرا مردم جهان بخوبی آگاهند که تقریبا نود و نه درصد ساکنان کوبانی، از یکماه پیش آنجا را ترک کرده و در کشور ترکیه در امنیت کامل بسر میبرند! اکنون سئوال این است، آیا منظور آنان از بزرگ گنمائی یک قریه بی نام سوری چیست؟ کسانیکه

مدام زن و بچه های گریان را جلوی دوربین میکشند، و از فاجعه و قتل عام فریاد میزنند، آیا این بدین خاطر است که مردم کوبانی (عین العرب) کرد هستند؟ و یا بخاطر انسانیت این کار را میکنند؟ اگر بخاطر انسانیت است، ما نیز میگوئیم که کار نیکی است. و لازم است که انسانهای با وجدان، از مظلومان حمایت کنند، همان کاری را که ترکیه میکند، و به همه آنان پناه داده و در حد امکانات خود، مایحتاج بیش از دو میلیون آواره جنگی را تامین میکند. که هزینه ماهانه آن سر به میلیارد ها میکشد. اما باید خاطر نشان ساخت از این دو میلیون آواره جنگی تقریبا "صد و پنجاه هزار" نفر اهل کوبانی هستند، و در حدود تقریبا 1.850.000 نفرشان پناهنده گان و آواره گان عرب سوری و یا سایر گروهای اتنیکی، از قبیل آسوری، ارمنی، و امثالهم اند. "حلب" شهری که رژیم دیکتاتور اسد، بکمک رژیم جنایتکار اسلامی فارس، و رژیم پوتین، در جلوی چشم جهانیان، از سه سال پیش به قتل عام مردم آن و دیگر شهر های مشابه میپردازد. و کشور های غربی نیز مثل اینکه در سالن قصابی به تماشای صحنه سلاخی ایستاده اند، سکوت کرده اند، و تنها پیامشان اینست که این جنگ طول خواهد کشید. از زمانیکه رژیم اسد بشکه های بمب را بر سر و روی مردم بیگناه شهر زیبای حلب میریزد، و آن را با خاک یکسان میکند، آیا سرکار خانم اشرف دهقان، در باره آن حملات وحشیانه و قتل عام مردم بیدفاع شهر حلب، مقاله ای به رشته تحریر در آورده اند؟ و از حقوق انسانی آنان دفاع کرده اند؟ شهری که، از نظر پیشرفت و تمدن و سابقه هزاران سال تاریخی، که اصلا قابل قیاس با آبادی گمنامی بنام کوبانی، نیست، آیا ایشان به ویرانی آن شهر و قتل عام مرم حلب اعراض کرده اند؟ از آن جمله اند، کشتار مردم بیدفاع "قره باغ" و قتل عام اهالی شهر "خوجالی" آذربایجان، توسط ارتش روس و ارمنستان، که هنوز که هنوز است بیش از یک میلیون نفر مردم بی پناه آذربایجان از شهرآبا و اجدادی خود رانده شده اند، و در چادرها زندگی میکنند. و بیست سال تمام است که در آرزوی بازگشت به شهر و دیار خود انتظار میکشند. از آن جمله اند قتل عام مردم گروزنی در"چچن ستان" و با خاک یکسان کردن "گروزنی"، توسط ارتش روس! کسانی که امروز یک قریه بینامی مثل عین العرب را اینهمه بزرگش میکنند؟ هدفشان از بزرگنمائی آن چیست؟ چه سیاستی در پشت این تبلیغات رسانه ای نفهته است؟ آیا جنگ داخلی سوریه فقط در آنجا جریان دارد، و یا به علت اینکه ساکنان آن کرد هستند، و آنجا مقر گروههای مسلح پ.کا.کا و امثالهم است، که برای انجام عملیاتهای تروریستی در خاک ترکیه برای غرب ازاهمیتی مهم بر خوردار است؟ به همین جهت رسانه ها و تبلیغات غربی آن را بهانه قرار داده، بعنوان نکته اتحاد علیه ترکیه و ملت ترک مهم جلوه میدهند؟ تا بدین بهانه در روز روشن با تسلیح گروههای تروریستی اکراد، و به بهانه ایجاد کردستان بزرگ جنگ داخلی سوریه را بداخل مرزهای ترکیه و آذربایجان هدایت بکنند؟ همین گروه مسلح و تروریستی پ.کا.کا که از طریق عوامل خارجی و حمایت رژیم اسد بیش از 40.000 نفر مردم بیگناه ترک را قل عام کرده است. آیا سرکار خانم اشرف دهقان، در این باره مطلبی نوشته اند، و آن فجایع و قتل عامها را محکوم کرده است؟ همان نیرو هائی که امروز به نام "پژاک" فرزندان آذربایجان را به قتل میرساند و ادعای عرضی بخاک آذربایجان دارد! سرکار خانم اشرف دهقان! اگر در یک برهه خاص،بعنوان یک انقلابی علیه دیکتاتور های شاه و شیخ مبارزه کرده اند، که قابل ستایش است. اما امروز، دوران و توازن سیاسی جهان کاملا دگرگون شده است، و لازم است که در کنار جنبش آزادیبخش مردم مظلوم آذربایجان و خلق خود قرار بگیرد، تا برای همیشه در قلب مردم و در تاریخ آن جاودانه شود. فردا دیر است.


نوشته شده توسط: Anonymous

Jerome Bastion RFI
کوبانی: نیروهایی که قرار بود بیایند، کجا هستند؟
در حالی که نظاره کنندگان حقوق بشر از کشته شدن 30 نفر داعشی و 11 نفر جنگجوی کرد، در روز سه شنبه، درشهر کوبانی گزارش میدهند، کردهای محاصره شده منتظر کمک هستند. پیشمرگهای عراقی باید از طریق ترکیه به سوریه بیایند. اما آنها هنوز نرسیده اند. روزنامه های ترکیه از خود در مورد موضع کنونی آنکارا پرسش مکنند .
مورات یتکین، سرمقاله نویس بانفوذ روزنامه Radikal، درروز 22 اکتبربعد از اینکه گفته شد پیشمرگها میباید تابحال به کوبانی رسیده باشند، میپرسد.« کسی میتواند بازی دولت ترک را بفهمد؟» تمام مطبوعات ترک این پرسش را از خود میکنند.
این اظهارات بوسیله مسئولان کرد منطقه بطور جدی رد شده. آنها حتا تماس تلفنی دراین مورد با آنکارا در نداشته اند. با این حال نخست وزیر توضیح میدهد که گفتگوها ادامه دارد، اما با چه کسی؟ هیچ کس نمیداند.

آقای م. داودگلو، تکرار میکند که کمک به کوبانی، تنها شامل کمک به غیرنظامیان خواهد بود ونه به تروریستهای PKK و NYD. به عبارت دیگر، ترکیه پس از اجازه ورود به پیشمرگها، در حال عقب نشینی است یا اینکه میخواهد وقت بخرد؟
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به خانم و یا آقای..... آتوسا.....معمولأ بعد از واژهء "یه عده" نکات و شاخص های منفی را به فرد و یا گروهی ولی با واسطه نسبت میدهند بنا بر این شما راحت باشید که پیام منفی شما را که بیانگر فرهنگ دیالوگ شماست در هر شکل آن میتوان تصور کرد و دریافت شد. حال شما از برخوردهای شخصی دست بردارید ومزاحمت برای مسئولین سایت و نگرانی برای من درست نکنید و به اصل مطلب بپردازید که مشکل شما در رابطه با این نوشتار چیست و اگر انتقاد و یا پیشنهادی متین و منطقی دارید که شایستگی پاسخگویی باشد، بدون مقدمه بیان کنید، حتمأ طبق مسئولیّت در مقابل نوشتار، پاسخ داده خواهد شد.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

پلبس امنیتی ایران از یکی قوی ترین پلیس های جهان است و گفته می شود که از هر 5 نفر یک نفر خبر چین وزرات اطلاعات است . تازه در ایران ما چندین سازمان اطلاعاتی تو در تو داریم . بنابراین وزرات اطلاعاتی جمهوری اسلامی دقیق می داند که اسید پاشی توسط چه کسانی صورت گرفته است واین اقدام جنایت کارانه به دستور کدام مقام ویا آیت الله ای انجام گرفته است .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

«ازما» ی گرامی، این را هم «ازمن » بشنوید : مقالاسیاسی،ادبی؛ اجتماعی، اشعار،نمایشنامه و داستانهای آ. ائلیار ، تاریخی هستند. ودر تاریخ خواهند ماند. این را بخوبی میدانم. و چیزی نخواهم نوشت که درتایخ نماند. مطمئن باشید. این قلم زشتی و زیبایی های انسان و روزگارش را به تصویر میکشد و میخواهد که آیندگان بدانند ما کی بودیم و چگونه زندگی کردیم. و خود قضاوت کنند. کسروی از مبارزان بی همتای راه خرافات دینی بود و از نگارندگان به نام تاریخ. هر اندیشمند و نویسنده ای نکات مثبت و منفی دارد و از آسمان نیامده است. داوری بر این مسئله بعهده آیندگان است که چه چیزی را بیاموزند و چه چیزی را کنار بگذارند. بنا برین من آگاهانه برای آیندگان می نویسم «کله بتنی» های امروزی قدرت درک اندیشه های مرا ندارند و این را بخوبی میدانم.

بر این اساس نیاز هست به حرکات و افکارو کردار خود اندیشه کنید و در عرصه ی زیبایی های زندگی به تصویر درآیید و نه در عرصه ی زشتیها. این تیتر را کسانی نوشته اند که سیاست مشخصی را که در مقاله آمده دنبال میکنند و با مغز خود نمی اندیسند بل با مغز «اردوغانی» فکر میکنند. مقاله چون آینه این فکر را در تیتر نشان داده است. لابد داستان آینه و خودشنکی را میدانید.

مردم آذربایجان در زیر یک حکومت دیکتاتوری زندگی میکنند و حق انتخاب آزاد را ندارند و تاکنون کسی را به نمایندگی خود برنگزیده اند. براین اساس کسانی که خودخوانده خویشتن را نماینده جا میزنند در عرصه زشتی ها به تصویر درخواهند آمد. اینان تیترهایشان را خود مینویسند و دیگران هم داوری خواهند.

کامنت شما از یک اندیشه ی «استبدادی و دیکتاتوری» تراوش کرده است. بهتر است به فکر چاره باشید و ذهن خود را از استبداد رها کنید. نوشته ی شما نشان میدهد که نه میدانید دگر اندیش کیست و نه اینکه دگر اندیشی چیست. پیشنهاد میکنم بهتر است ذهنیت استبدادی را بشناسید وخود را محک بزنید. روز گار مستبدان خیلی وقت است که پایان یافته است. بکوشید با زمان همراه شوید. بجای اینکه به دیگری امر و نهی کنید - بجای اینکه نظر خود را بیان کنید از - ما - حرف بزنید ، دگر اندیش را تهدید کنید- خود را غیر مستقیم نماینده جا بزنید- ووو-بدانید که اینها عرصه ی زشتیهای روزگار ماست. بهتر است زیبایی ها را بشناسید .

موضع خود را مشخص کنید، در کنار « حفظ حیات انسان» ایستاده اید یا در کنار داعش و نابودی حیات انسان؟

اکنون در کوبانی انتخاب بین «حیات و داعش» است. در کدام جبهه قرار دارید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

طبق این نقشه اتوپیایی ، خمینی و خمین هم کرد هستند . چون ملایر و بروجرد در این نقشه قرار دارند . خمین و محلات و غار کهک بین این دوشهر هستند . بروجرد جزو استان لرستان است پس چرا خرم آباد کرد نیست . ملایر قبلا جزو استان اراک بود . خلاصه تهران نیز شهری است کردنشین. در حالیکه قبلا ترکها ادعای آذری بودن تهران و کرج و قزوین را در این سایت نموده اند . من پیشنهاد میکنم دعوا نکنید فقط اسم ایران و فارس را بگذارید ترکستان و کردستان تا جهان دچار صلح و آرامش شود . و ما لحظه ای کنار سبزه بنشیسنم . بقول آشور پور رشتی خدابیامرز! بر پدر داعش لعنت .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار! آیا شما یک کرد، فارس، روس و ارمنی را سراغ داری، که چنین تیتری برای مقاله اش انتخاب بکند؟ و بطور مستقیم و یا بطور تلویحی ملت خود را زیر اتهام برده و محکوم بکند؟ و دشمنان آذربایجان را گستاخ و جری نماید؟ من هرگز فکر نمی کنم! چون در ماهیت یک کرد، فارس، ارمنی و یا روس ناسیونالیست همچه خصوصیاتی سراغ ندارم. عرض بمحضرت، روزگار دیگر عوض شده است، و زمان بکلی دگرگون گشته است! کسانیکه امروز بعنوان کاسه داغتر از آتش شده اند، و برای خوشایند دشمانان مردم آذربایجان کاسه داغتر از آش شده اند، و تحت تاثیر تبلیغات رسانه ها و مدیای غرب و امثالهم قرار گرفته اند، و برعلیه ملت مظلوم آذربایجان گام بر میدارند، و لگد بر حلقومش مینهند، باید بدانند که دیر یا زود، در پیشگاه ملت آذربایجان پاسخگوی گفتار، رفتار و اعمال زشت خود خواهند بود. ملتی که امروز از طریق دول استعمارگر از هر طرف مورد هجوم و ادعای

ارضی تجاوز گران روس و ارمنی، گروههای مسلح و تروریستی کرد، قرار گرفته، و هر روز در سرزمین مادری خود قتل عام میشوند، و راسیسم فارس در نقش رژیم جنایتکار اسلامی، بهرین فرزندان آذربایجان را به جوخه های اعدام میسپارد، خیانتگران به آرمان ملی ملت آذربایجان باید بدانند که نوشته جات، کامنتها، سخنرانیهای تلویزیونی، و سایر فعالیتهای اینترنتی آنان که برای چاپلوسی و خوشرقصی دشمنان آذربایجان صورت میگیرد، بدون شک در حافظه ماشینهای الکترونیک باقی میماند. فردا دیگر کسی نمی تواند ادعا بکند، که در فلان تاریخ، فلان حرف و بهمان مقاله و یا ادعائی را علیه مردم آذربایجان ننوشته و یا نگفته است. دیگر چنین افرادی نمی توانند، از رفتار و گفتار خود، از خود سلب مسئولیت کنند. و چنین کسانی بدون شک و برای همیشه، بعنوان لکه ننگی، در حافظه و در تاریخ ملت آذربایجان ثبت خواهند شد. و کسروی، و امثالهم نمونه بارزی از این مدعا میباشد. از ما گفتن.
نوشته شده توسط: Anonymous

تعداد قابل توجهی از مقالات این سایت صحنه زد و خورد ترک و کرد و فارس و عرب شده است و کسی حاضر نیست یک قدم عقب بنشیند. در این طوفان جهانی که مرکز آن عجالتا خاور میانه است این تجاهل و یا تغافل و یا جهالت و ندیدن طوفان جز سر در زیر برف کردن معنی دیگری ندارد. و بد تر آنکه گروهی خیال دارند که از این آب گل آلود ماهی بگیرند. مقاله زیر بحث جالبی در رابطه با این موضوع است. در سال ١٩٦٧ قذافی بر یکی از فقیر ترین کشور های آفریقا مسلط شد و در هنگام کشته شدن او لیبی بالاترین درآمد سرانه آفریقا را داشت و تعداد افراد با درآمد زیر فقر کمتر از هلند و بسیاری از خدمات دولتی مجانی بود. پس از حمله ناتو, لیبی صحنه هرج و مرجی گردید که به این زودی ها پایان نخوهد یافت. سه سال قبل ناتو اعلام کرد که " ماموریت در لیبی یکی از موفق ترین عملیات ناتو در تمام طول تاریخ آن میباشد"! این موفقیت چیزی جز پرکردن کیسه سازمان

نظامی- صنعتی امریکا و کارخانه های اسلحه سازی نبود. این سازمان پس از بمباران عراق, با صرف میلیاردها دلار پایگاه های نظامی جدیدی در کویت, بحرین , قطر , امارات عربی , یمن , عربستان سعودی , و پس از بمباران افغانستان پایگاه هایی در پاکستان قزاقستان , ازبکستان و تاجیکستان و پس از بمباران لیبی پایگاه های تازه در کنیا , سودان جنوبی, نیجریه و بورکینا فاسو- همگی در اطراف ما - برای برقراری " دمکراسی "! و رفاه و پیشرفت! اهالی ساخته است. و عده ای از ما این " حقیقت " را باور کرده ایم و میخواهیم از این نمد برای خود کلاه تازه ای بدوزیم.http://www.counterpunch.org/2014/10/20/the-descent-of-libya/
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب جمال , اگر میدانستید چه کسانی در تبریز آن تومار حمایت از کوبانی را امضا کرده بودند و در کدام سایت ها منتشر شده بود هیچ موقع چنین تشکری از طرف یک کرد ملت پرست کردی ابراز نمیشد. این تومار از طرف افراد مشخصی و یا واضح بنویسم از طرف کومونیست نما هائی که خود جمهوری اسلامی در آذربایجا ن تربیت میدهد, نوشته شده بود . افرادی هستند تمام شش دانگ آذربایجان و کردستان و اهواز هم رویش به چند هزار تومانی می فروشند.

حتما در کردستان شما هم از این تیپ انسانها و سایت ها خیلی است. اگر ما از همچون افراد و سایتها کردی تشکر کنیم , خوشتان می آید؟ اگر مخالف آذربایجان و آذربایجانی هستید ولی مردانه باشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

من نوشته ام يه عده... كجاش چطور ربطش مي دهيد به شخص حقيقي يا حقوقي.شما دلايل عدم انتشار با اشاره مشخص به جمله من و شخص حقيقي يا حقوقي اينجا بيان كنيد نه با ايميل تا ببينيم اين كار شما از ديد ديگران هم موجه هست يا خير

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی‌ها جریان را می دانستند و الان هم مطمئن شده اند ولی اینقدر بزدل، محافظه کار و فرصت طلب هستند که اظهار نظر علنی نکردند و شاید فقط در خلوت از این افشاگری ابراز خوشحالی و خرسندی می کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

NNSROJ: گروهی از روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و مدنی کُرد با انتشار بیانیه ای از خطاب به فعالین تبریزی ضمن ستوندن "پیام امید بخش و دلگرم کننده" آنها در قبال مقاومت کوبانی، اعلام کردند که " کوبانی و آرمانش سقوط نمی کند چون متحدین و هواداران"ی چون فعالان تبریزی را در منطقه پشت سر خود دارد.


در بخشی از این بیانه آمده است "ما صدای غرش گلوله های ستار خان و مجاهدین مشروطه، علی موسیو و حیدر عمواوغلی، پیشه وری و فریدون ابراهیمی، زینب پاشا و مرضیه احمدی، بهروز دهقانی و نابدل و هزاران انقلابی دیگر را در کوچه پس کوچه های کوبانی می شنویم. خط سرخی از مقاومت، میان کوبانی و هر نقطه دیگری از جغرافیای تاریخی انقلابِ مردم ترسیم شده است".

متن این بیانیه و نام افرادی که آن را امضا کرده اند به شرح زیر است:

رفقا! دوستان! و یاران!

پیام امید بخش و دلگرم کننده شما فعالان اجتماعی شهر تبریز در دفاع از مقاومت مردم کوبانی تجلی روحیه شورانگیزی است که امروزه بیش از هر زمان دیگری منطقه و کل جهان به آن نیاز دارد.

در روزهایی که متاسفانه از گوشه و کنار واکنشهای دردناکی در ضدیت با کوبانی و در دفاع از دولت فاشیستی-اسلامی ترکیه از سوی عده ای به نام آذربایجان صورت می گرفت، پیام هوشمندانه و به موقع شما تصویر واقعی آذربایجان و تبریز در تاریخ معاصر را بار دیگر به یاد همگان آورد. بله روحیه انقلابی و انترناسیونالیستی حاکم بر پیام شما، انعکاس تصویر واقعی تبریز آزادیستان است.

مساله کوبانی، مساله یک شهر و یک ملت خاص نیست بلکه مساله امید به جهانی متفاوت است که باید هر چه وسیعتر ساخته شود و پرچم سرخی بر فراز هر کوی و برزن و شهر و دیار آن برافراشته گردد. ما صدای غرش گلوله های ستار خان و مجاهدین مشروطه، علی موسیو و حیدر عمواوغلی، پیشه وری و فریدون ابراهیمی، زینب پاشا و مرضیه احمدی، بهروز دهقانی و نابدل و هزاران انقلابی دیگر را در کوچه پس کوچه های کوبانی می شنویم. خط سرخی از مقاومت، میان کوبانی و هر نقطه دیگری از جغرافیای تاریخی انقلابِ مردم ترسیم شده است.

همانطور که در بیانیه شما نیز آمده بود این خط، امید به خلق جهانی است که خطاب به بی صدایان، فرودستان و زحمتکشان و با اتکا به آگاهی و اراده و عمل آنان باید ساخته شود و تمامی مظاهر ستم و تبعیض و بهره کشی را در خود بسوزاند. در این راه هیچ امیدی به امپریالیستها و استعمارگران، دولتهای مرتجع منطقه و هیچ نیرو و قدرتی خارج از اراده مردم وجود ندارد. تحقق رویای رهایی تنها با اتکا به مردم امکان پذیر است. این عزم نیاز به وحدت انقلابی و انترناسیونالیستی ملل و خلقهای کل منطقه و جهان دارد. از همان نوعی که در جریان انقلاب مشروطه رخ داد و صدها انقلابی و رزمنده را از سراسر قفقاز فارغ از هر ملت و زبانی به آذربایجان کشاند، همان وحدتی که میان تبریز پیشه وری و مهاباد قاضی محمد وجود داشت، همان فضایی که سالهای اول انقلاب در کردستان و جنبش انقلابی آن جاری بود، همانی که امروز در واکنش به کوبانی می بینیم، همان نور امید بخشی که در بیانیه شما پرتو می افکند.

بله همچنانکه که گفتید "کوبانی حتّی اگر سقوط کند، آرمانی که تحقّق بخشیده هیچگاه سقوط نخواهدکرد"؛ اما کوبانی و آرمانش سقوط نمی کند چون متحدین و هواداران و انقلابیونی از شهر تبریز و سراسر منطقه را پشت سر خود دارد. کوبانی سرآغاز امید و جامعه ای است که با اتکا به مردم و با وحدت و عزم و رزم مشترک، باید و می توان هزاران چون آن را خلق کرد.

زنده باد مقاومت مردم کوبانی!

زنده باد اتحاد انترناسیونالیستی تمامی ملل!

زنده باد انقلاب!

بهداد بردبار، کاوه کرمانشاهی، زینب بایزیدی، میدیا بایزید پور، پخشان عزیزی، یاسر گلی، عارف سلیمی، شیرکو جهانی اصل، هیوا بوتیمار، فرهاد جهان بیگی، ژینا مدرس گرجی، شاهد علوی، عمار گلی، صباح
نوشته شده توسط: Anonymous

یعنی شما می گویید که اگر یوسف آزربایجان و بقیه کاسه داغتر از آشها به جای ننه من غریبم بازی پول جمع کنند و برای دولت بفرستند، دولت آن مکانها را آباد می کند؟ یعنی دولت مشکلش پول است و چون پول کافی ندارد، کوتاهی میکند؟ فکر نمی کنید بهتر باشد قبل از این که همین طور الکی حرف مفتی از خودتان در آورده و بپرانید، اول رویش کمی فکر کنید تا مسخره این و آن نشوید؟ پیشنهاد می شود تفریح دیگری برای خودتان دست و پا کنید تا از دیدن کامنتهای بی سرو ته تان در اینجا یک وقت ذوق مرگ نشوید.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام به‌ دوستان دست‌اندرکار سايت، اميدوار بودم ديگر شما چنين خبرها و ويديوهايی را پخش نکنيد. هيچ سايت مسؤول و جدی چنين کاری نمی‌کند. اين ژورناليسم و خبررسانی نيست و هر خبری هم ارزش پخش ندارد. هر ارگان مطبوعاتی بايد برای خود اصولی ('کودکس اخلاقی") داشته‌ باشد و طبق آن مطالب را برگزيند، اگر نخواهد به‌ کاروانسرا و بلندگوی عناصری با باورهای سخيف و عقب‌مانده‌ تبديل گردد...

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به آقای ناصر پاک نژاد........ در سال 2012 میلادی مقاله ای با عنوان: " نگرانی 4 گروه از بازگشت مردمان کُرد در مرکز ایرانیّت" در سایت ایران گلوبال انتشار دادم، حال بفرمایید شما به کدامیک از این گروهها تعلق دارید، آنوقت پاسخ شما هم داده خواهد شد. این 4 گروه عبارتند از: .....

1- نظام جمهوری اسلامی و علی خامنه ای که با همکاری هم تباران حکومت ترکیه قصد سرنگونی مردمان کُرد را در چهار گوشهءِ منطقه و خاورمیانه را دارند 2- مردمان تُرک آذری از بازگشت مردم کُرد به هویّت ایرانی خود و در محور قرار گرفتن پروسهءِ سیاسی آنها در ایران بسیار در رنج و به وحشت و به دست و پا افتاده اند. 3- افرادی کُرد تبار که لباس کُردی بر تن میکنند و وابستگی إتنیکی و فرهنگی خود را به کُرد ها نسبت میدهند، ولی عملأ در جهت عکس منافع عمومی مردم کُرد بسود تُرک تباران به رهبری ترکیه و همسو با نظام جمهوری اسلامی در حرکت هستند و از همبستگی مردم کُرد با هم نوعان ایرانی خود وحشت دارند، این گروه در حقیقت در پی خوشبختی و رهایی مردم کُرد از ستم طبقاتی و جغرافیایی نیستند و دنبال مسائل دیگری میباشند. 4- گروهی از ایرانیان ساکن خارج از ناحیّهءِ زاگرس که ساختار قدرت سیاسی و اقتصادی را از زمانِ حکمرانیِ تُرک تباران از صفویان و قاجاریان و سلسلهء پهلوی تا جمهوری اسلامی امروز، در چنگ خود قبضه کرده است و اکنون از مطرح شدن و در محور قرار گرفتن مردمان کُرد در عرصهءِ سیاسی کلان ایران وحشت دارند و همچنان خواهان همبستگی با مردم تُرک آذری در تشکیل حکومت مرکزی ایران آینده هم هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آذر گون! دانشجوی زبان و ادبیات عزیز! با سلام، در بیاناتان فرموده اید، که دانشجوی زبان و ادبیات تورکی دانشگاه بین المللی قبرس بودید و حالا هم دانشجوی زبانها و فرهنگهای مردم خاورمیانه در آمریکا هستید! که این خود مایه افتخار ترکان آذری است. آیا ممکن است بفرمائید، که در مورد کدام زبان و یا زبانهای خاورمیانه تحقیق و فحص و بحث میفرمائید؟، آیا ممکن است مقایسه ای کوتاه در مورد صرف افعال ترکی استانبولی، و افعال عربی، و یا انگلیسی منظور دارید؟ و از طریق ایمیل دانشگاه به سایت ایران گلوبال بفرسید؟ در ضمن نام دانشگاه آمریکائی را نیز قید کنید، تا با جنابعالی تماس بگیریم. و برای کنفرانسی که در دانشگاه "هاروارد" انگلیس در بخش زبانشناسی خاورمیانه، انجام میگیرد، شما را دعوت کنیم. و از تخصص علمی تان استفاده ببریم. و اگر کتبی را که احیانا به رشه تحریر در آورده اید، معرفی کنید، به امید دیدار.

نوشته شده توسط: Anonymous

تبریزی عزیز، با سلامهای گرم، لحن گفتارشما! با خوشوقتی جناب ناصر کرمی را، در ذهن تجسم میدارد. لطفن یک راهنمائی مختصر و مفید بفرمائید. و مشکل را حل کنید! از نظر جنابعالی چه باید کرد، که قیمت آش و لواش نازل آید؟ آیا باید با ایجاد کردستان بزرگ از طرف ایرانیان! با نژاد پاک آریائی، وسلاله کوروش ذولقرنین، و کبیر! مردود شود؟ یا فقط اجازه دهند که قسمت کرد نشین، از ایران جدا آید. لطفن خوانند گان را در این باره با بزرگواری خودتان راهنمائی بفرمائید. دمت گرم. ایوالله!

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی زشته که یک انسان که خودش رو روشنفکر میدونه اینجوری و با لحنی که افراد بی عرضه و ترسوو عقده ای زمان فرار استفاده می کنند صحبت میکونه.
آقا هنوز نمیفهمه ترکهای آذربایجان فقط میخواهند به حقوق اولیه خودشون داخل خاک ایران برسند.

نوشته شده توسط: Anonymous

من به شما پیشنهاد میکنم بجای گریه وزاری وننه من غريبم درآوردن، همگی شما کاسه داغتر از آشها، بروید وبرای بازسازی آنها پول جمع کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ناصرکرمی عزیز! ملت ترک و ملت عرب و سایر ملل همجوار باید خدا وکیلی قدرنوشته جات جنابعالی را بدانند، و به آن ارج نهند. شما با درج چنین مطالب روشنگرانه در حق مردم منطقه بویژه مردم ترک وعرب خدمات گرانبهائی انجام میدهید، و مخصوصا مردم آذربایجان را از وقوع یک جنگ تحمیلی توطئه آمیز با خبر میکنید. قشر روشنفکر چپ، و لیبرال مردم ترک آذربایجان، که تا دیروز با اصرار و سماجت تمام از دوستی اکراد صحبت میکرد، و برای دوستی با اکراد سر از پا نمی شناخت، و مثل جنابعالی از انترناسیونالیسم ـ جهانی، و کشور تک میهنی ـ کره زمین، وعظ افاضات میفرمود، کم کم دارد از خواب خرگوشی بیدار میشود، و بخود میآید! جنابعالی بعنوان یک شخص بدون رو در بایستی، حقیقت امر و نقشه های سودا گرانه اجانب و بیگانه گان را، که اکراد در آن رل اصلی بازی میکنند، ترسیم میفرمائید. در واقع نوشته های جنابعالی یکراست نقشه امپریالیستی و

جنگ داخلی در منطقه را به بهانه کردستان بزرگ، نمودار میسازد. البته این مطلب از طریق متخصصان و نخبه گان سیاسی مردم آذربایجان، و رسانه هایش قبلا نیز با تفاصیل تمام، و جزئیات به آگاهی مردم رسیده بود، اما تاثیر آن از زبان افرادی مثل جنابعالی بخصوص است. اگر چه رژیم راسیست اسلامی فارس، از سالها پیش برای اجرای گام بگام چنین نقشه ای، جنگ زده گان کرد عراقی و سوری را، در مناطق خلوت آذربایجان در نقاط مرزی اسکان میدهد، تا در آینده، میان کشور ترکیه و مناطق آذربایجان، منطقه کردستان ایجاد نماید. و رابطه زمینی و مرزی بین ترکیه و آذربایجان را قطع بکند. و مثل دولت تجاوزگرارمنستان که رابطه آذربایجان شمالی و منطقه نخجوان را قطع کرده است، قابل مداقه می باشد. البته چنین نقشه ای خیلی وقت است که رو شده است، و مردم آذربایجان با حساسیت تمام این موضوع را دنبال میکنند، و باید خاطر نشان ساخت که با کوچکترین عصیان مردم آذربایجان چنین نقشه هائی از مناطق غرب آذربایجان جارو خواهند شد. چیزی که امروز تعجب همگان را بر می انگیزد، سیاست "نئو کلونیالیستی"، و "اکسپانسیونیستی"، اکراد است، که هر جا که بعنوان آواره و پناهنده جنگی، روی میآورند، و بعنوان مهمان در کشورهای همجوار مثل ترکیه و آذربایجان اسکان میگیرند، مدتی بعد ادعای حاکمیت بر آن سرزمین را دارند. و این همان ضرب المثل معروف را بخاطر میآورد که میگوید: "اگر کردی شبی در هتلی بخوابد، فردا ادعا میکند که آنجا کردستان است." و بنا به شناختی که مردم ترک از روحیه و خصوصیات، و از ماهیت زیاده خواهی اکراد دارند، نقشه های بر ملا شده ناسیونالیسم کرد، زنگ خطریست برای مردم منطقه، مخصوصا مردم آذربایجان. اما لازم است اکراد نیزبه این نکته توجه داشته باشند، آنانیکه بقصد لت و پار کردن کشور ترکیه و مناطق آذربایجان! به بغل اکراد هندونه داده اند، و برای رسیدن بمقاصد نامبارک خود ازآنان بعنوان نیروی فشار سو استفاده میکنند، دود چنین آتشی در وهله اول بچشم خود اکراد خواهد رفت. نمونه اش جنگ داخلی سوریه وعراق، و ظهور پدیده ای بنام داعش است.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی، چه زود چهره تجزیه طلبانه خود را آشکارکردید.!!!!
آقای محترم، فکرمیکنید با جدایی کردستان مسایل حل خواهد شد؟؟ و بلوچستان و خوزستان ،و.... خواهان جدایی نخواهند شد؟؟؟!!!!!!!!
حتی جدایی محروم ترین منطقه ایران، یعنی سیستان وبلوچستان هم، آغازی برای جدایی دیگر بخشها خواهد بود.
شما با این نظرتان،درخدمت کی هستید؟؟ ملت ایران یا دشمنان ایران؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-دوست گرامی شماانسانی بانیت پاک هستیدونظرشماقابل احترام است.دشمن دشمن شمادوست شماست.هم فکرشماوامثال شمادرایران (آذربایجان جنوبی)زیاداست.مردم عادی مردم عین العرب درهمان ساعت های اولیه میدان جنگ راترک کرده ودرترکیه بنحو شایسته ازآنهاپذیرایی میشود.درآنجابقول شماگرگ هابه جان هم افتاده وهم دیگررا میخورند. فرقی بین پ ک ک.پژاک.پ ی د وداعش (دولت اسلامی )نیست.هرچقدرازهم بکشندمنطقه ازوجودتعدادی جنایتکارپاک میشود.آیامیدانیدکه درسیاست آذربایجان افکاری مثل افکاراومانیستی شماجایی ندارد.شماهاتنهابه دشمن فرصت سنگرگیری میدهید. بزرگان آذربایجان که مثل شمامی اندیشدندضربات زیادی به آذربایجان زده ومیتوان گفت حال امروزی ماازآسیب های تفکرات مثل شماهاست.اگرشاه اسماعیل.شاه طهماسب .شاه عباس.نادرشاه وخامنه ایی امروزی اگربکل ایران فکرنیکردندو ملت خودآذربایجان راقدرت وعظمت میدادنداکنون درعصرمتمدن برای مدرسه وزبان

مادری به هرکس وناکسی التماس نکرده ویادراین راه بهترین فرزندان آذربایجان فدایی نمیدادیم.ماچه کنم چه کنم نمیکنیم .شمانیروی خودراهدرمیدهی.ترکیه خوب میداندچکار میکند.ازطرفی بادنیای غرب مکاراستعمارگردست وپنجه نرم میکندازطرفی نیزباتفکرافرادی مثل من وشمامواجه است که درابتدایی ترین قدم وامانده وسیاست منطقه راباعینک انگلیس وایران وروس حل وفصل میکنیم...
نوشته شده توسط: منصور نعمت پور

آتوسای گرامی، برای دانستن دلایل دقیق می توانید توسط ایمیل با ما تماس بگیرید. در نظر داشته باشید که راهنمای ما برای بررسی کامنتها، همان است که بر بالای "صفحه شما" نوشته شده است:
" هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادانه نقد، نظر، خبر، تفسیر، تحلیل و... بنویسید اما خواهش می کنیم بدون نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در کمال امنیت برای خود و دیگران فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد."

نوشته شده توسط: Anonymous

مناظری از مزار ویرانه شيخ محمد خیابانی .هر کسی که به این عکسها نگاه می کند خود متوجه میشود که جایگاه شخصیتهای ملی آذربایجان در ایران کجاست .مزار ستارخان از شیخ محمد خیابانی بدتر است http://oyrenci-sesi.info/yeni/15397

نوشته شده توسط: Anonymous

مشخصاً بگوييد كجاي متن و مغاير با كدام ضوابط لطفاً

نوشته شده توسط: Anonymous

امراله جان بهتر بود که اول اطلاعات را کامل می کردی و بعد می نوشتی. اینایی که از امیر ابراهیمی نوشتی را ما می دونستیم. یکی از راه کارگر اونجا بود که اطلاعات زیادی از امیر داره و می گفت امیر قبل از رفتن به ایران هم برای رژیم خبر چینی می کرد. اسمش را به یاد آوردم برات می نویسم. حسن جعفری یک دوستی داشت که اسم او هم یادم رفت بعد از رفتن حسن او موند اونهم می تونه به تو خیلی کمک کنه. چند کورد زبان هم بودند که اسم شون را نمی دونم اونها همه چی را می دونند و از امیر نفرت هم داشتند. سعی کن اونها را پیدا کنی. یک مشکل داری و اون اینه که اونها اسم مستعار داشتند. نوشته را دیشب رضا برام فرستاد و وقت نشد که زیاد فکر کنم. هر چی به یاد اوردم را برات می فرستم.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، در کجای ایران مردم گرسنه و دردمند و درمانده ای که بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و از بام تا شام کار می کنند و حتی توان خریدن نان ساده را هم ندارند به هپروت نامه های ناسیونالیست های میلیاردرزاده مفت خوری که در فرامرز نشسته اند نیم نگاهی می کنند که نیاز به نگرانی برای راه افتادن جنگ میان همان مردم گرسنه برای پان نامه ها و سخنان صد من یک غاز و بی سر و ته نیز باشد؟ چه سودی به مردم گرسنه خواهد رسید که همدیگر را بکشند و لت و پار کنند تا کردستان بزرگ و آذربایجان بزرگ و گیلانستان بزرگ و مازندرانستان بزرگ و اصفهانستان بزرگ و کرمانستان بزرگ و بوشهرستان بزرگ و خراسانستان بزرگ و ..... برپا شوند؟ آیا کلنجار ذهنی مردم کرد و فارس و ترک و عرب و ..... در ایران آریاپرستی و فارس پرستی و پان ترکیسم و پان کردیسم و پان عربیسم و پان های رنگارنگ دیگر است یا هزاران زخمی که بر تن و روان .....

..... رنجورشان دارند؟ این که چرا ناسیونالیست ها رنج ها و خواسته های مردم را به هیچ می گیرند و هپروت نامه هائی درباره آذربایجان بزرگ و کردستان بزرگ و سرزمین اهورائی آریائی ها و ..... می نویسند برای آن است که اگر به واژه های به کار رفته از سوی پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی نگاه کنید به سادگی می فهمید که این پان ها که خود را نمایندگان مادرزاد مردم ترک و فارس و کرد و عرب می دانند به ویژگی های انسانی مردم نمی پردازند و انسان برای اینان جانور از خود بیگانه ای است که با نژاد و تبار و خاک و مرز و رنگ پوست و نیاکان شناخته می شود نه چیز دیگر! برای پان ترک و پان آریا و پان کرد و پان عرب کسانی که از نژاد خودی و تبار خودی و زبان خودی نیستند اگر مردند یا گرسنه ماندند یا دچار هر رنج دیگری شدند مانند آن است که گروهی جانور که در گله جانوران خودی جائی ندارند دچار آن رنج ها شده اند! برای آن که ناسیونالیسم انسان ها را انسان نمی داند بلکه جانورانی از نژادها و تبارها و زبان های گوناگون می داند! ********** بپردازیم به ستم و ستمدیدگان، دوستان گرامی، هرگز ناسیونالیست ها در هیچ کجای جهان و هیچ کجای تاریخ در گروه ستمدیدگان جای نداشتند و ناسیونالیست ها در همه جهان و همه تاریخ در گروه ستمگران جای داشته اند و ما چیزی به نام (ناسیونالیست ستمدیده) نداریم! ناسیونالیست هائی مانند: ناپلئون بناپارت شوونیست، کایزر ویلهلم پان ژرمن، آدولف هیتلر نازی، بنیتو موسولینی فاشیست، اسلوبودان میلوشوویچ پان سرب، صدام حسین پان عرب و ..... همگی ستمگر بودند نه ستمدیده چون ناسیونالیسم همواره ابزار دست ستمگران بوده است نه ستمدیدگان! از این روی مردم ستمدیده چرا و چگونه باید امیدوار به ستم ستیزی ناسیونالیست های ستم پیشه و ستمگر باشند؟ ********* از سوی دیگر آن چه که ناسیونالیست ها آن را (ستم) می نامند چیست؟ و مردم ستمدیده و خلق های تحت ستم و ملیت های تحت ستم و ..... را دچار کدام (ستم) می دانند؟ به گفته ها و نوشته های ناسیونالیست ها اگر نگاه کنید خواهید دید که چیزهائی مانند کشتار هزاران تن در زندان های رژیم آخوندی، به زنجیر کشیده شدن زنان ایرانی با حجاب سیاهی و تباهی، تورم تازنده، گرانی های جهشی، ده برابر شدن بهای نان در ۲٤ ساعت و ..... هیچکدام برای ناسیونالیست ها (ستم) نیستند! و آن چه که ناسیونالیست ها آنها را (ستم) می دانند برپا نشدن دبستان هائی به زبان مادری ناسیونالیست ها جدا نشدن گروه های مردم با دیوارکشی های هیتلری و با دستاویزهائی مانند فدرالیسم و حق تعیین سرنوشت است! ********** ناسیونالیست های پان نامه نویس خلق، مردم، ملت، ملیت و ..... را چه کسانی می دانند؟ کارگران و دهقانان و رنجبران گرسنه ای که بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و از بام تا شام کار می کنند برای اینان نه خلق هستند و نه ملت بلکه جانورانی هستند که باید کار کنند و جیب ملت و خلق را پر کنند! و ملت و خلق نیز ناسیونالیست های میلیاردرزاده مفت خوری هستند که اندوه نان ندارند و در انگلستان و آلمان و سوئد و نروژ و آمریکا و ..... نشسته اند و زبان، زبان می کنند! ********** روشن است که با این روال هرگز مردم گرسنه و دردمند و درمانده کرد و ترک و فارس و عرب به جان هم نخواهند افتاد و همدیگر را برای هپروت نامه های پان نامه نویسان لت و پار نخواهند کرد و نیازی به نگرانی از پیدایش جنگ های ناسیونالیستی نیست اما آن کس که در این میان از هپروت نامه های ناسیونالیستی مانند کردستان بزرگ و آذربایجان بزرگ و ..... بیشترین سود را می برد رژیم آخوندی است که از سرزمینی به نام ایران دوزخی بی همتا در جهان ساخته است و در سایه این چرندنامه ها بر روی هزاران گندکاریش سرپوش گذاشته می شود http://iranglobal.info/node/17485
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

قالاق Qalaq ياپبا يا کرمه‌دن بورج شکلينده اوستونده گومبز کيمي, دوزه‌لينر ايچينه شئي قوْيولوب, يا توْيوق سالينا بيلر.=کومه ی توپاله گاو که درونش خالی ست.

قولادان Quladan (فا. کلون), قاپيني ايچريدن باغلاماق اوچون آغاجدان دوزه‌لينن قوْل .=کلون

قه‌يلان قوش Qәylan quş قارانقوش.=پرستو

قوْندارا Qondara آروادلار اوچون اوْجا دابان باشماق. نوعی کفش.

قيپ Qıp زمي‌لرده, بيچيلندن سوْنرا يئره توکولن سونبول‌لر. «قيپا گئدنلر» بونلاري اوزلري اوچون يـيغارلار.= خوشه های گندم که بعد از درو روی زمین ریخته اند.

قارغادوزو Qarğaduzu بير نوو آغ, پارلاق داش. گونشين قاباغيندا اوزاقدان پاريلدايار.=نوعی سنگ براق ،جلو آفتاب.

قره‌سوْران Qәrәsoran حوکومت طرفيندن يوْللاري قوْروماق اوچون تعيين اوْلونان شخص.=مأمور تأمین امنیت راهها.

قَندَره‌بات Qәndәrәbat قاچاق و قاداغان اوْلونموش شئي.= جنس قاچاق

قَيله‌داشي Qәylәdaşı شوْران آدلي اوْتون يانديريلماسيندان توره‌نر. اوزومو سبزه‌يه چئويرمک اوچون اوزومو سيم سبدلرده, قايناماقدا اوْلان قيله داشي قازانينا باتيريب, چيخارديب, قورودارلار.=گردی ست از گیاه -شوران-که در تبدیل انگور به سبزه بکار میرود.

کَله Kәlә زمي‌لرده يـيغيلان داش تپه‌جييي. کومه سنگ

کوزَر Közәr خيرماندا, بعضي بوغدالاري اوستوندن آيريلماميش قالان سونبول‌لر. بونو داش ايله تاپدايـيب بوغدالاريني آيـيرارلار.=خوشه های گندم که بعد از خرمن کوبی باقی مانده اند و دانه ها جدا نشده اند.

گاي Gay آخماق و سفئه آدام.(؟)=آدم کند ذهن.

گوزه Gözә بولاغين گوزو, (سرچشمه).

گونه Gönә دوواخ, گلينين اوزونه سالينان نازيک پارچا.=روبند عروس

گوي مينجيق Göy minciq بد نظردن ساخلاماق اوچون اوشاقلارين پالتارينا تيکيلن مينجيق . (فا. خرمهره).

گيليف Gilif دووارين يا يئرين آلتـيندان کئچن سو يوْلو.=سوراخ آبرو

موزوره Müzvәrә ناخوْش ياخشي اوْلدوقدا آياغا گلمه‌سي اوچون اوْناوئريلن قووه‌لي خوره‌ک‌لر.=غذای مقوی برای مریض

مَنگَنه‌له Mәngәlә بالاجا اوْراق.=داس کوچک

مور Mür موريانا.=موریانه

مونته‌نه Müntәnә آروادلار اوچون پالتارجاکت. (ظاهرن نيم‌تنه‌نين تحريفي‌دير).=نیم تنه ی زنانه

ناتره‌ز (ناتره‌س) Natәrәz (natәrәs) خطرلي, سوز قانمايان, يوْلا گلمز آدام. باخ سوزلوک: ناتاراز.=آدم زمخت و خشن

نيس Nis نيگرانليق, قوصّه.=غصه و نگرانی.=nisgil=حسرت-درد-غصه-آمال سرخورده-عقده-اونا نیسگلیم گلدی=از وضع او دلم بدرد آمد.دلم برایش سوخت.نیسگل لی=غصه مند...

نيفي (نوفو) Nifi(nüfü) ۱)سقف, دامين ايچري طرفي, بعضي يـئرلرده بونا «تئرک» (Terk), تاوان و بغدادي کيمي آدالاردا دئييلر. ۲)سقفين ايچ ياني. داما دوزولموش آغاج‌لار. [نوفوده ايلان دوْلانير].=سقف

هفته‌لي پول Hәftәli pul ايجاره‌لر پول, نوزول‌لو پول.=پول با بهره

يـئن (يـئنگ) Yen(yeng) پالتارين قوْلو (فا. سر آستين).

يانديق قينديق وئرمه‌ Yandıq qındıq vermә بير آدامين اوره‌ييني يانديرماق اوچون اوْنا پوْز (فوْرس) وئرمک. باخ: ياندي قينديْ=حسرت به دل کسی گذاشتن
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

بيستان Bistan تاغ اوسته قاليب اوز- اوزونه قوْپوب دوشن قوْوون. چوْخ شيرين اوْلار.=خربزه ی رسیده و افتاده
پازيک Pazik توتون چوپو. بونو نارين دويوب, نازيک پارچادان (تنظيفدن) کئچيره‌رک, چوبوغا دوْلدوروب چکرلر. =گرد چوب توتون که با پارچه الک شده.

پوتلوق Putluq چلله‌ک, حَلَبي, تنيکه قاب يا قوتو.=حلبی

پئشري‌ائله‌مک Peşәri elәmәk زمي بيچيلندن سوْنرا يئره توکوموش سونبول‌لري ييغماق, باششاقليق ائتمک. «اورمو»دا اوزوم باغي سوْووشاندان سوْنرا قالان کيچيک اوزوم سالخيملاريني درمک. (بو ايشي زمي يا باغ صاحابي يوْخ بلکه يوْخسول عايله‌لر گوره‌رلر).= عمل جمع کردن باقی مانده محصول -بعد از جمع آوری آن توسط مالک-که میتوان آنرا بدون اجازه جمع کرد و برد.

تلَبه Tәlbә قاوال شکلينده, لاکين دريسي دابباغليق اوْلمايان بير قاب. زير- زيبيل و پئهين کيمي شئي‌لري داشيماق اوچون ايشله‌نيلير. =نوعی ظرف جمع آوری آشغال.

تَبه‌نه Tәbәnә يوْرغان ايينه‌سي. =سوزن لحاف

توْروم Torum مني, نوطفه.=منی در آلت تناسلی

توْلاز(آتماق) Tolaz(atmaq) اَل آغاجيني اوزاقدان توللاياراق بيرزادي وورماق.=تولازلاماق= پرت کردن چوبدستی .

تيخاجاق Tıxacaq کوفله‌ني (يا بير دَليگي) توتماق اوچون دوزلينميش پارچا ييغيمي.= گلوله ی پارچه ای برای بستن سوراخ.

تيخانج Tıxanc سه‌يينگ (سهه‌نگ)-ين يا کوزه‌نين آغزيني تيخماق اوچون توْپ شکلينده توْخونوب, دوزلميش بير شئي. اوْنون بندي کوزه‌نين قولپونا باغلانار. درپوش کوزه.

جاربي Carbı چول سيچاني. موش صحرایی

جوْشقون Coşqun گليني آت ايله گتيرنده قاباغينجا آت اوْيناديب, شنليک ائتمک. =به رقص آوردن اسب جلو عروس - به هنگام بردن او.

جوْلا Cola جوْلفا, بئز و خام (ميتقال) توْخويان شخص. =کرباس باف.

جين توْرو Cin toru توْر آتان توْرو.( تار عنکبوت).=تارعنکبوت

چاناق Çanaq ساخسي يا چيني کاسا.=کاسه ی گلی یا چینی

چوبوق آلتي (قه‌يلان آلتي) Çubuq altı (qәylan aljd) صوبحانه (عربجه تحت‌القهوه).=صبحانه در سرکار.

چوچه (چيلي بارماق) Çöçә (çili barmaq) کيچيک بارماق.=çiltik barmağı انگشت کوچک

چلتيک çәltik اوْرتا بارماغين ضربه‌سي ايله بير شئيي آتماق. فارسجا «تَلَنگر»=çiltik

خام Xam ۱)ميتقال بير نوو پارچا. ۲)باخ: سوزلوک. =نوعی پارچه

خله‌ت Xәlәt کَفَن.=کفن

خودوک Xüdük قوصّه, قم. = خودویح xüdüyh =غم و غصه

خير Xır سينيب خيردالانميش داش تيکه‌لري. سنگ ریزه

خيرليق Xırlıq داغلارين باشيندا تيکه‌لنيب, ياماجلاردا اوست- اوسته يـيغيلان خيرلي يئر. محل جمع شدن سنگ ریزه ها.

چاتاجاق Çatacaq چوواللاري مال اوستونده بير- بيرينه چاتماق اوچون ايشله‌نيلن ميله. (معمولن قوْيون قيچي‌نين قلم سوموک‌لريندن ايستيفاده اوْلونار). =چوبی ایکه در بستن نخهای بار بردوش حیوان بکار می برند.

دوندرمه Döndәrmә يئکه و ايچي داياز اوْلان سبد. اوزو قويلو قوْيولار آلتيـنا سوت, قاتـيق قوْيارلار. کيچيک جوجه‌لري ده پيشيک‌دن قوْروماق اوچون اوْنون آلتيـنا سالارلار. (مَثَل: جوجه هميشه سبد آلتيـندا قالماز). =نوعی سبد .

دويمک Düymәk يون داراغي ايله تميزلنيب, صافلانميش يون تيکه‌لري.= پشم تمیز شده با شانه.

دويش (دويه‌نج) Döyәş (döyәnc) پالتار يوياندا پالتاري تاپداماق اوچون مخصوص آغاج.= چوب مخصوص برای تمیز کردن لباس هنگام شستن.

ديل‌باغي Dil bağı زوفاف گئجه‌سي, گلينين دانيشماغي اوچون کوره‌که‌نين اوْنا وئردييگي پول (يا قيزيل و...). = پول یا جواهر آلاتی که هنگام شب زفاف داماد به عروس میدهد.

ديله Dilә آشيق اوْيونوندا آرتـيق تاوا دورماق اوچون, سورتولوب, صافلانميش آشيق.=
قاب صاف شده در قاب بازی.

سوتول چاي Sütül çay دم چکمه‌ميش چاي. چای تازه دم.

سولازيم اوْلماق Su lazim olmaq غوسل واجيب اوْلماق.=واجب شدن غسل.

سه‌يينگ Sәying بويوک کوزه.= səhəng= کوزه ی بزرگ آب.

سيرتوْو Sirtov جاکت, کوْت (ائحتيمال کي روسجادان آلينميشدير).=کت

سيريم Sırım اوکوز گونوندن چيخاريلميش نازيک ناوار. - ايپ يئرينه (خوصوصي ايله چاريق قايـيرماقدا).= نوار چرمی نازک ،برای درست کردن نوعی کفش.

شولدو Şuldu شئيطان و قئيدسيز (اوْغلان) اوشاغي.= پسرک بی قید و سربهوا.

شوْراتان Şoratan ناودان.

فاطما ننه‌نين گئجيمي )Fatma nәnәnin gecimiقوْوس قوزح, (فا.رنگين کمان).=Fatma nәnәnin cecimi; işi

قاباق Qabaq آلنـين ايکي قاشين آراسينداکي حيصّه‌سي (قاش- قاباق ساللاماق).= آویزان شدن اخم و تخم.

قارتالماق Qartalmaq بيتگي‌لرين قاليب, قوْجاليب يوْغونلاماسي. اينسان يا حئيوانين قوْجالماسي.=پیرشدن گیاه.
ادامه دارد




نوشته شده توسط: آ. ائلیار

واژه هایی از آذربایجان غربی(اورمیه) جمع اوری: ميرهدايت حصاري؛ فارسی آنها برای ایران گلوبال از :آ.ائلیار
آجار(لي) Acar(lı) ايشله‌نيلمه‌ميش پارچا. گئييلمه‌ميش تزه پالتار.=لباس نو

آدامجيل قورد Adamcil qurd افسانه لره گوره بعضي آروادلار گئجه‌لر قورد دوْنو گئييب, گوندوزلر آدام اوْلارميشلار.=آدم درجلد گرگ

آدي باتميش Adı batmış عقربي بو آد ايله چاغيرارلار. يوْخسا اوز آدي ايله چاغيريلسا, فوْورن اوْرادا تاپيلار.=گم نام

آيليقجي Aylıqıcı پادو, آيليق مواجيب آلان نوکر. =کسی که ماهانه مزد بگیراست.

اپبه‌ک ياپان әpbәk yapan خميري (لاواش ياپماق اوچون) اوْنون اوستونه آچيب, تنديره ياپارلار.= نانوا=چؤره ک یاپان.

ائحتيياطلي Ehtiyatlı شرعي جهتدن نجيس اوْلموش شئي يا يئر.، =آدم با احتیاط

تاباغ اَرسيني Tabağ әrsini بير طرفي ياستي و دايره‌وي (خمير طاباغين قاشيماق اوچون) بير طرفي چنگک شکلينده ايستي قابلارئ اوْجاق اوسته قوْيوب, گوتورمک اوچون دمير وسيله. =وسیله ی فلزی برای تمیز کردن ظرف
خمیر.


اَروْولو әrovlu صابين سويو ايچينده قالميش (هله سويا چکيلمه‌ميش) يويولموش پالتار. =چیزی که از آب صابون تمیز نشده

اَفسه‌مک әfsәmәk باخ: هووسه‌مک. فارسجا بو جاري کردن, دويو يا بوغداني سيني ايچينه توکوب, اوْنلاري بير طرفدن هاوايا آتاراق داش- قوملاريني و توْزونو آريتلاماق.= تمیزکردن غلات در سینی با جریان هوا. باد دادن.

ايمام آشي imam aşı نذر ائديب, پيشيريلن آش.=آش نذری

اوروسو Urusu قديمده رسم اوْلان کيچيک دليکلري (بعضن رنگلي شوشه‌لي) اوْلان پنجره. =نوعی پنجره

ايش iş کيليم و بئز توْخوماق اوچون دسگاه اوسته يا يئرده چکيلميش ايپ‌لر. =دار گلیم بافی و مانند آن.

بالدوْن Baldon پالتوْ. =پالتو

باش يومالي اوْلماق Baş yumalı olmaq آروادلار باره‌سينده غوسل لازيم اوْلماق. =غسل دار بودن زنان

بَره‌ک Bәrәk بئله باغلانيلان شال (قورشاق). =شال که به کمر بندند.

بوخوْو Buxov باخ: بوخاق.=بند

بوخوْو آلتي Buxov altı آرواد بورکلري‌نين, بوخاغين آلتـيندان کئچيريلن باغي, بير نوو گوموش زيينت آلات.=نوعی زیورآلات از نقره در کلاه زنان.

بوخوْولوق Buxovluq آتين ديرناغي‌نين اوستونده اوْلان چوخور قيسمت.=قسمتی از ناخن اسب.

بينه Binә چوغوندور.=چغندر

بولاما Bulama کالا سوت (ايلک سوت- آغيز) سوت ايله قاتـيليب يئييلر. =نوعی خوراکی از شیر

بولاماش Bulamaş اون و ياغ ايله پيشيريلن بير خوره‌ک. (فارسجا کاچي).=کاچی؟ غذایی که با آرد و روغن می پزند.

بوْيونا اوشاق دوشمک Boyuna uşaq düşmәk حاميله اوْلماق. =حامله شدن

بولگو Bülgü روطوبت‌لي هاوا, باخ: بورکو. (فارسجا شرجي).=شرجی

بيزوْوبورنو Bizovburnu پيس- پيسايا بنزر بر نوو حشره. باخ: دانا بورون. (فارسجا آبدزدک).= آبدزدک
این بحث ادامه خواهد داشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

شهرهای ادانا و مرسین وبندرجهیان ترک نشین هستند.وارمنستان نیز راهی به دریای سیاه ندارد.مگر اینکه دررویاهایتان میلیونها گرجی و اجارولازو ترک راقتل عام بکنید .حلب وغرب سوریه هم عرب نشین اند.وارزو های کود کانه تان به واقعیت نمی خواند.

نوشته شده توسط: منصور نعمت پور

آتوسای گرامی، برای اینکه خلاف ضوابط سایت بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

موضوع تبادل لغت بین دو زبان مختلف و یا دو شیوه متفاوت از یک زبان مشترک: در این بحث به نظر من، زبانی که میتواند براحتی لغات و کلمات را از دیگری عاریه بگیرد و آنها را با شیوه و گویش خاص خود بیان نماید نشان از غنا و وسعتش را میرساند، برخلاف تصور خیلی ها که به عنوان مثال وجود کلمات زیاده از حد عربی را در زبان فارسی حمل بر ضعف زبان فارسی میدانند. البته این وام گرفتن لغات زمانی ارزشمند و حائز اهمیت است که درفرم جدید همگون با زبان مقصد باشد. و بشکل وصله ناجور دیده نشود. مثلا کلمه قابلاما در ترکی وقتی وارد فارسی میشود تبدیل به قابلمه که برای زبان فارسی بسیار خوش آواتر است، می گردد. کلمه ساپیق که من در متن بکار بردم در اصل ساپیک شیوه آنادولو می باشد و وقتی وارد ترکی آذری می شود به شکل ساپیق در می آید ، طوریکه همانند یاریق، ساریق و... تبدیل به یک لغت کاملا ترکی آذری می شود.

یعنی تبادل لغاط بین زبانها، به مثابه برتری زبان وام دهنده و ضعف زبان گیرنده نبوده بلکه نشان از قابلیت منحصر بفرد زبان گیرنده می باشد و در مورد وجود لغات ترکی در زبان انگلیسی که اتیمولوگ عزیز لیست کرده اند، این به منزله توانایی زبان انگلیسی در عاریه گرفتن لفاط از زبانهای دیگر و ارائه آن درفرم جدید و همگون با خودش می باشد که این توانایی ربطی به برتری و یا رجحان یکی بر دیگری ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

مرگ بر جمهوری اسلامی

نوشته شده توسط: Anonymous

كامنت من چرا درج نشد؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دوستان عزیز، «لولام-لولاسی، بیرگون اولاسی» نکنید. =روزی و روزگاری چنین و چنان خواهد شد، را کنار بگذارید. اکنون را اندیشه کنید و چاره گر باشید. آدامخواران مردم یک شهر را آواره کرده اند و مدافعان شهر را هم قتل عام میکنند. موضع شما در کنار قاتلان است یا در کنار مدافعان؟ خیال بافی نکنید. جام بینی و منجمی و ستاره شناسی را دور بیندازید ببینید جلو چشم شما چه رخ میدهد. اینکه کرد در گذشته چنان بود و در آینده چنین خواهد شد فال بینی ست. با این چیزها سیاست نمی شود. گرگ آمده آدمها را تکه پاره میکند. موضع شما چیست. بله این آدم ممکن است در آینده چنان و چنین باشد -مثبت یا منفی. با فال بینی و منجمی کار سیاسی رئال صورت نمی گیرد.
دوست را در جریان عمل باید سخت و نگهداشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

این تز استعماری البته که مبارک خودتان باد ولی چند نکته ضروری .
اگر تر شما روزی روزگاری عملی شود بدون شک پیروان مکتب پیشه وری بیکار نخواهند ماند و انها نیز فیلشان یاد هندوستان خواهد کرد و به دنبال ان اعراب عربستان ایران نیز به راهیان دو فرقه کورد و ترک خواهند پیوست و مردم بلوچ نیز برای از قافله عقب نماندن به منشعبین خواهند پیوست و اجر روی اجر باقی نخواهند ماند وسرنوشت مردم مرکزی ایران چه خواهد شد البته به شما مربوط نیست .ان زمان نه لیبرالی بکار خواهد امد و نه دمکراتی بلکه مردم برای ایجاد امنیت و حفظ کشور دست به دامان نادر و رضا خان و اغا محمد خانی خواهند شد.نه این گلاه به سر این جماعت باسواد خیلی گشاد است و پایانی جز ویرانی و گشتار نخواهد داشت.

نوشته شده توسط: منصور نعمت پور

peerooz گرامی، کامنت قبلی شما که نوشته بودید: " از خوبی های سایت ایران گلوبال یکی اینست که به اندازه کافی طناب در اختیار..." منتشر شده است ولی چون ربط مستقیمی با مقاله نداشت به "صفحه شما" منتقل شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لوائی : تقریبا همه جوامع کردی نمادههای بعضا کامل فئودالیسم و ساختار کلاسیک عشیرتی را دارا هستند. وجود رهبر قبیله از مشخصه های اصلی این فرمول سنتی- قدیمی همگرائی اجتماعیست. ما آزربایجانیها هر چند از فرهنگ قبیله ای خیلی فاصله گرفته ایم و لیکن کاملا جدا نشده ایم. از طرفی بدلیل عدم درک کامل رفتار جمعی مدرن امروزی در قالبی مشخص نیزفرم نگرفته ایم.بخش بزرگی از فراگمانتاسیون موجود در درون حرکت ملی ناشی از همین دوگانگیست. حل تکاملی این معضل زمان زیادی می برد و نیازمند سکون شرایط موجود است . با توجه به سیالیت اوضاع بنظر من مشکل بطور دفعی با ظهور لیدری از دل حرکت حل خواهد شد اما احتمالا مطلوب شما و من نخواهد بود ولیکن راه برای تنظیم ایده آلها با واقعیت موجود حد اقل در مراحل آغازین تاحدودی باز خواهد بود که خود میتواند فرصتی گرانقدر باشد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

اتیمولوگ گرامی،مرسی از زحمت شما. واژه ها را دیدم. اما و متأسفانه خیلی آماتور جمع آوری شده اند. و معانی خیلی از آنها دقیق و درست نیست. این ها را در آذربایجان هم داریم. kərdi= کرت درفارسی ست. نه باغچه کوچک. اینجیمک= آغریماق= درد داشتن. یانقین از یانماق یعنی سودان یانماق=عطشناک. یانماق=سوختن؛یانقیق=تشنه. اوددان یانقیق= سوخته.بئل=قسمت کمربدن، نه کمربند،=qəyiş; بئل باغلاماق=کمربستن و امیدوارشدن به کسی یا چیزی. من= من- منه=بمن-منی=مرا.و اشکالات بسیار دیگر. متأسفانه این متن از نظر آکادمیک فاقد ارزش است. ولی اززحمت شما و طرح آنها ممنون هستم.

توالت کردن=به مستراح رفتن:توالت ائله مک-مستراحا کئتمک:
چؤله چیخماق -اردبیل؛ ال سویویا یئتیرمک=ائشی یه چئیخماق=آذربایجان غربی؛
آلاهی=علاحده-علی حده -اردبیل.= آیری،آذربایجان غربی.
ها بئله...
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر ایرانپور, زیاد ضروری نمیدانم به فرمایشات شما جواب طولانی بدهم و کافی است در چند جمله خلاصه اش کنم. این خود شیرینی و چرب زبانی شما به ایران در اصل به حکومت فارس ایران, ناشی از این است که در عراق و سوریه در منگنه گیر کرده اید و آنهم نتیجه زیاده خواهی و سیاست ناشیانه شما است. اگر خرتان از پل گذشت همان شعار همیشگی تان را که تشکیل کردستان بزرگ لازمه آن تجزیه ایران است , خواهید داد. دولت ایران را ناشی فرض نکنید. دولت ایران

وهمین پسر عموهای فارستان جزو اولین ها بودند که شعار رفراندوم بارزانی را در نطفه خفه کردند. این شیرین کاری ها با عملیات تروریستی کردها در قلمرو ایران هم خوانی ندارد.ایران دم خروس را باور میکند تا قسم حضرت عباستان..
نوشته شده توسط: Anonymous

گرچه ممکن است این کامنت ربط مستقیمی به موضوع نداشته باشد ولی بی ربط هم نیست. امروز یکی از ١٢٠ نفر نویسنده ای که " با در اختیار داشتن، آکانت سایت، نوشته های خود را بدون واسطه در سایت قرار می دهند " مقاله نسبتا درازی در قسمت دیدگاههای سایت گذارده بود که بنظر من بسیار بی معنی آمد و در بهترین حالت جز پراکندن تخم تفرقه تاثیر دیگری نمیتوانست داشته باشد. کامنتی به این مضمون نوشتم که " از خوبی های سایت ایران گلوبال یکی اینست که به اندازه کافی طناب در اختیار علاقمندان میگذارد که خود را به دار بزنند. از بدی هایش هم اینست که زحمت جنازه کشی را به گردن دیگران میاندازد". همین طور هم شد و عده ای مشغول این کارند. البته این کامنت منتشر نشد و شاید در اینجا هم منتشر نشود و نمیدانم که آیا منظور خود را روشن بیان کرده ام یا نه. اما شکی ندارم که تعداد قابل توجهی از مقالات تاثیری جز آنچه گفته شد ندارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-جنایت وآدمکشی ازطرف هرکس وگروهی باشدغیرقابل قبول وضدبشری است ومانیز محکوم میکنیم.متاسفانه روشنفکران ایران ومخصوصادارندگان افکارکمونیستی سن گذشته هابراثرتبلیغات وداشته های ذهنی گذشته ازترکیه و همکاری این کشوردر دوران حکومت کمونیستی شوروی باکمون و دربرخوردسیاسی به مشکلات منطقه وایران تفکرات غالب برذهن خودراهنوزهم بروزداده وبه اشتباه می افتند.این عامل باعث شده ازآنها ناسیونالیست های کوروحکومت سوء استفاده وبرای پیشبرداهدافش یاری گیرد.در موضوع کوبالی نقش اصلی راانگلیس وکشورهای غربی گرداننده اصلی وعوامل پان ایرانیستها وشئونیسم فارس نیزآتش بیاری معرکه رابازی مکنند.اینجاست که ازتروریستهای پ ک ک وپژاک و..کردقهرمان ساخته وآنهاراازمرتجعین داعش جداوزمنیه رابرای کوبیدن ترکیه واستقلال طلب های آذربایجان راهدف قرارمیدهند.سئوال اینجاست که چرااین روشنفکران ایرانی درکشتارآمرلی وکرکوک سکوت کردند.اگرما

ناسیونالیسیم هستیم .تروریستهای کردراچه مینامید.اگرفردااین تروریستهاآلت دست انگلیس واسراییل شدندوکارشان تروربودچه کسی جوابگوست؟
نوشته شده توسط: Anonymous

از نوشتن اشتباه کلمه خواهش پوزش میخواهم.

نوشته شده توسط: Anonymous

نظرتان را میتوانید بیشتر باز کنید وچند نمونه بیاورید؟ آیا آثار سنگکندهای دوران پیش از اسلام دلیل بر نظر شماست؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستانی که به ریشه واژها علاقه دارند میتوانند در باره این سری از واژه ها نظر بدهند . زندگی تنها سیاست نیست. خواهش میکنم کمی هم ریلاکس کنید! این لغات از سایت ترکان خراسان گرفته شده.

نوشته شده توسط: Anonymous

از کورش تا امروز ملت فارس ملت کرد را دشمن و رقیب خود تصور کرده، مقداری عجیب به نظر می رسد که شما اقای کرمی نظری غیر از این دارید،کاش دلایل این دیدگاه نو را مشروحتر می نوشتید.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ایده ی «کردستان بزرگ » ضرورت یا تصادف واحتمال؟

مقوله ی فلسفی «ضرورت» به معنای آن است که چیزی بر اساس «ماهیت درونی شئی یا پدیده» طبق قانون علیت، باید حتماً به یک ترتیب معین رخ بدهد و نه به ترتیب دیگر.

اما تز کردستان بزرگ ، برای تحقق به هزار یک علت و معلول و شرایط بستگی دارد که تحقق بیابد یا نیابد-ناقص رخ دهد ، یا به یک فرم دیگر تحقق پذیرد و یا اصلاً حذف شود. بر این اساس این ایده نه یک ضرورت بل یک «احتمال» است.

ضرورت نامیدن آن خیال بافی ست. چنین چیزهایی جزو مقولات فلسفی تصادفات و «احتمالات» جای میگیرند.

استراتژی برگزیدن یک «ایده ی احتمالی» و دور از ضرورت و شرایط عینی خودکشی ست. شعار کردستان بزرگ ضرورت تاریخی ، نشانه عدم درک فلسفی مقوله ی ضروت است و خودفریبی.

افتادن سیب از درخت بر روی زمین یک ضرورت است ولی اینکه سیب در بازار فروخته شود یا در زیر درخت خورده شود یک تصادف و احتمال است.

تصادف سیستم معینی ست که جنبه خارجی دارد و به عوامل فرعی بستگی دارد.و با ماهیت شئی بیگانه است.
نوشته شده توسط: Anonymous

اين فرمايش آقای کرمی را بسيار قبول دارم:
ایران و کردستان مجموعهء یک واحد و مکمل یکدیگرند. جدایی و همسو نبودن آنها در خاورمیانه و فراتر از آن، خسارات بسیار سنگینی را در همهء عرصه ها ببار آورده و خواهد آورد.

نوشته شده توسط: امرالله ابراهیمی

سلام جناب فرزاد گرامی. سنجری کی هست؟ اگر منظورتان کسانی است که همراه هیئت مشترک وزارت اطلاعات و وزارت امورخارجه رژیم ازعراق به ایران رفتند و وزارت اطلاعات چند نفر از آنان را به ترکیه فرستاد که چنین افرادی را جذب کنند، اسمش یقین‌علی سنجریان است. یقین‌علی سنجریان متولد اطراف آستارا است. منظورتان همان است؟ اگر برای شما مقدور است با من تماس بگیرید و یا اگر اطلاعاتی دارید، از هر طریق که خودتان صلاح می دانید برای ما بفرستید. پیشاپیش از شما متشکریم