Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

""" اگر سیاست مداران اشتباه شاعران را مرتکب شود """ در دنیای شعر و وری، شاعر میگوید کوه البرز در هند واقع شده، شاید بعضی‌ از سیاست مداران نیز فکر میکنند سوریه در ایران واقع شده، در این دنیای سیاست هر کثافت کاری ممکن است، از کجا معلوم، یکی‌ گفت به جای دام مار، سر آن را بزنید. شاید خواستند همزمان هم دم و هم سر مار را بزنند. نزدیک به هفتاد درصد اقلام مورد نیاز رژیم بشار اسد، از طریق مرز خاکی عراق تامین می‌‌شود، با حمله به سوریه، نه تنها عراق وارد بحران خواهد شد، بلکه "" لبنان "" نیز که رژیم فارس ایران با دزدیدن دو خلبان ترک، سعی‌ در باز کردن جبهه جدیدی بر علیه ترکیه از خاک لبنان را داشت وارد جهنم منطقه خواهند شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

من در عجبم که روشنفکران فارس چرا از این اندیشه ایرانینت دست نمیکشند و هنوز درک نکرده اند که دیگر کسی فدای ایران نخواهد شد. ایران و مفکوره ای عینی آن که در دولت ایران است ، مگر غیر از فارس محوری بودن است. داداش شما قبل از آنکه دیگران را به شهادت در راه این " ایران " فرا بخوانید ، کمی به اطراف به همین دونیای مجازی نظر بیفکنید، بجز طیفی که سهمی و منفعتی از سلطه فارسی در ایران میبرند کسی برای "ایران" با تعاریف نورماییو کنونی اش تره هم خرد نخواهد کرد چه به رسد که فدای آن شود.

اگر بخواهیم مغز شعار " جانم فدای ایران" را بشکافیم یعنی اینکه به فلسفه آقا بالا سری فارسی و فارس محوری سر فرود آوریم اینجاست که تنها برای شما تنها لشکریان کورش می مانند. لشکر باکری ها را فراموش کنید ، آنان اگر بناست که فدا شوند فقط برای وطن خود یعنی آذربایجان خواهند شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

تشکر از توضیحتان. مقاله فیلابیرا با ایمیل فرستادم

نوشته شده توسط: Anonymous

انسان های واقع بین ونیز شریف ومنصف دربین فارس زبان هاکم نیستند.انهاکه به خود وشخصیت خود ارج گذاشته وتسلیم هیاهو هانمیشوند.این افراد متکی به خودواستفلال فکری شان هستند .وچه لذت بخش است هم خانگی وهم نشینی شان.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

چپ گرامی ، نوشته «بنیانگذاران سازمان که اغلبشان در درگیری های جنگل و شهر، و در خانه های تیمی در مقابله با جلادان ساواک آریامهری جان باختند، بقیه با سو استفاده از نام آن قهرمانان، در داخل سازمان خدا بیامرز اکثریت، هیچکاره، و ول معطل بودند...» - این دیدی ست که جنبش مسلحانه را تنها به چند نفر در «جنگل و شهر» خلاصه میکند. که با عینیت این جنبش متضاد است. درست است که جنبش مسلحانه نخستین باز با اینان اعلام موجودیت کرد ، ولی در برخی از نقاط کشور ، پیش از سال 49 جوانان برای گشودن راه جدید جنبش مسلحانه در تلاش بودند که بعد از تلفات جنگل و شهر، جنبش توانست در خیلی از نقاط کشور توسط همین جوانان جان بگیرد. من از آذربایجان سال 1351 بگویم که : 1- گروه تبریز،2- اردبیل، 3اورمیه، 4-سراب، 5-نقده، و.. در زندان مرکزی اورمیه زندانی بودند و همه ی این گروهها آغاز گر راه مبارزه ی مسلحانه بودند.

که تعدادشان بین 50 تا 60 نفر بود.البه دستگیر شدگان- آنان که در بیرون بودند نیز لازم است مورد توجه قرار بگیرند. اینان که سال 51 در زندان بودند از سالها پیش مقدمات راه را آماده کرده بودند. حالا این وضعیت آذربایجان بود. شرایط دیگر جاها هم کمتر از این نبود. این وضعیت تا 57 هفت به اوج رفت. این بود که سازمان فدایی بزرگترین نیروی چپ منطقه بود. میخواهم این نکته را بگویم که تنها پویان و احمد زاده و دیگران نبودند. جنبش مسلحانه پویانها و احمد زاده های بسیاری داشت. فدایی را به چند نفر خلاصه کردن یک دید انحصارگرانه و مرتجعانه است. آغاز گران این جنبش بسیار بودند و هرکدام در شرایط و نقطه خود تأثیر قابل توجه خود را داشته اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

باسلام . مقاله متین ومودبانه ای است ولی کسی را که خودرا به خواب زده نمیتوان بیدارکرد. مااین متواضعان ! و فارس قولی !هارا خوب می شناسیم .سربه زیربرف کردهاند درحالی که باقی اندامشان درمعرض دید میلیون هاچشم اشکاراست.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" این سیستم است که کشور را به این روز سیاه انداخته """ من به چگونگی‌ """ بازنده شدن رژیم فارس ایران """ در بازیهای شطرنج سیاسی منطقه اشاره کردم، در اینجا کمی‌ به روسیه خواهم پرداخت، کسی‌ به درستی‌ به محتوای گفتگوی "" بندر از عربستان و پوتین در روسیه "" آگاه نیست. ولی‌ از پشت در‌های بسته خبر هائی به بیرون درز کرده که بندر به پوتین پیشنهاد داده بود که عربستان میتواند قیمت نفت را در بازار‌های جهانی‌ بالا ببرد، میزان نفت صادراتی خود را در سطحی که است نگاه دارد یا """ حتی """ کمی‌ پایین بیاورد تا بازار نفت بیشتری از روسیه خریداری کند. سیاست نفتی‌ """ پترپالیتیک """ چیزی است که عربستان در این علم به درجأی ارشدی رسیده، حالا پرسشی که در اینجا مطرح می‌‌شود این است در صورتیکه پوتین همگام با عربستان به طرح عربستان مبنی بر "" انحصار بازار نفت و گاز "" به وسیلهٔ عربستان و

روسیه جواب ندهد چه عواقبی در انتظار روسیه خواهد بود؟ در کامنت‌های پیشینم نوشته بودم که پوتین روسیه بر خلاف اردوغان ترکیه "" خواهان طولانی کردن "" مناقشه روسیه """ است تا خیالش از قفقاز شمالی‌ و چچن راحت باشد "" چونکه جنگ جویان چچنی و بالکانی "" که زبدهٔ‌ترین جنگ جویان هستند اکنون در سوریه می‌جنگند""، بدون شک عربستان، بعد از درگیریهای سوریه، هدفی‌ برای آنان دارد. سال ۲۰۱۴ نیز نیروهای ناتو افغانستان را ترک خواهند کرد و عربستان دست بالا را در افغانستان و تاجیکستان و آسیای مرکزی خواهد داشت. از همه مهمتر، اقتصاد روسیه هنوز از زیر بحران اقتصادی سر بر نیاورده، عربستان می‌‌تواند آمریکا را زیر فشار قرار دهد تا "" فدرال ریزرو "" آمریکا که هر ماه چیزی حدود """ ۸۰ بیلیون دلار """ اوراق قرضه میخرد تا بازار فعال و متحرک شود را رها کند. این قطع خرید اقتصاد اوراق قرضه توسط فدرال ریزرو اقتصاد پوتین روسیه را میتواند بر سرش خراب کند.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب« چپ » عموما اختصار نویسی می تونه شبهه ایجاد بکنه ؛ هر چند نوشته من بشکل کامنتی است که می خواست دهسال اشنایی با خانواده بهکیش ها و بطور مشخص پسر بزرگ این خانواده مبارز یعنی محمود بهکیش را به تصویر بکشه... در این اختصار حاشیه هایی است که اهمیت مهمی داشت که ذکرش مهم بود...دربرخی مواقع، شاعر و یا نقاشی اثری می آفرینند که تنها خودش می تواند ، ان را تفسیر کنه...

در این تصویر سازی نوشتم که یک روز قبل از 16 آذر سال 52 من دانشجوی سال اول و محمود سال چهارم فیزیک بود و چیزی به پایان فارغ التحصیلی اش نمانده بود. او بعنوان یک فعال دانشجویی زیر نظر دائم ساواک و گارد دانشگاه بود و فردی شاخته شده بود و هر اتفاقی در دانشگاه می افتاد ، طبیعتا اول بسراغ محمود می رفتند. تظاهرات معروف 16 اذر 52دانشگاه مشهد را سال اولی ها که شناخته شده نبودند ، سازمان دادند و ساواک بلافاصله محمود بهکیش را دستگیر کرد . .او مطلقا چیزی در باره من نمی دانست . محمود را زیر مشت و لگد گرفته بودند و ادرس من و سایر دانشجویان را می خواستند که طبیعتا او چیزی در این باره نمی دانست . محمود انسان محقق و پژوهشگری بود. او مطالعاتی در زمینه مارکسیسم کرده بود و فراتر از آن به این نتیجه رسید که به روستاهای استان خراسان برود و در باره پیاده شدن مارکیسیم در کشورهای اسلامی و بطور مشخص روستاهای خراسان تحقیق کرد و نتیجه این تحقیق ، بصورت دست نوشته در کوله پشتی او بود ؛ ژاندارمری یکی از حوزه های خراسان به او مشکوک می شوند و نوشته را پیدا کرده و به ساواک مشهد زنگ می زنند و ماموران رسیده و ایشان را به زندان وکیل آباد مشهد می برند و در دادگاه به شش ماه حبس محکوم می شه ... در تصویر سازی دیگری جو زندان های سیاسی قبل از انقلاب را تصویر کردم . جو زندان در دست دو کمون چریک های فدایی و کمون مجاهدین خلق بود ؛ بقیه کمون ها در حاشیه قرار داشتند. در کمون همه چیز بجز شورت ؛ اشتراکی بود و هیجکس حق نداشت بدون برنامه ریزی از بالا ، تصمیمی بگیره ...محمود در زمینه فلسفه کار کرده بود و به من و« آلف» پیشنهاد کرد با هم یک کتاب فلسفی را بخوانیم ؛ من از این پیشنهاد سر باز زدم و مسئولین کمون فدایی این پیشنهاد محمود را مغایر با قوانین کمون فدایی ارزیابی کردند و هر دو را از کمون اخراج کردند در حقیقت در این اختصار می خواستم این تفکر فرماندهی را که برای همه چیز زندانیان تصمیم می گرفت را به تصویر بکشم . این برخورد غلط کمون چریک موجب جدایی این دو رفیق ازتز مبارزه مسلحانه چریک ها شد .«الف »یکی از فعالین خط 4 شد . (خط چهار در واقع پایه گذار سازمان راه کارگر بود) .. با وجود برخورد های مسئولین کمون؛ محمود پس از ازادی از زندان با چریک ها تماس می گیرد . ان زمان تفکر مخفی کردن مبارزین در سازمان چریک ها «مد» شده بود و یکی از راههای ازمایش اعضای جدید این بود که بهش می گفتند برو برای خودت یک اتاق تکی اجااره کن و او هم رفت و اتاقی کرایه کرد بنگاهی بهش مشکوک شد و به ساواک زنگ زد و درست یک روز بعد دستگیر شد . مجد ا محمود بهکیش برای بار سوم دستگیر و به سه سال زندان محکوم شد . انقلاب شد و محمود بین تفکر مبارزه سیاسی و مشی چریکی در گیر بود .محمود با «الف »از فعالان راه کارگر در تماس نزدیک بود و یک روز (سال 60)با خبر شدم که محمود راه کارگری شد. دیگر محمود را ندیدم تا اینکه (تابستان سال 61 ویا 62) پس از انشعاب اقلیت ، او مجددا به بخش اکثریت فدائیان پیوست در حالی کلیه برادران و خواهران و دامادش به بخش اقلیت پیوسته بودند. او نه در اکثریت و نه در راه کارگر هیج مسئولیت سازمانی نداشت و جز محدود فعالان سیاسی بود که با مغز خودش کار می کرد و جو گیر نمی شد . در حالی اکثر ماهها امروز به افکار قبیله ای گذشته خود ،می خندیم ولی محمود فکر می کرد و شخص مشتقلی به لحاظ سیاسی بود او چهار بار بدون دلیل و جرمی بازداشت شد و در سال 67 همراه با دیگر زندانیان سیاسی سر موضع؛ اعدام شد .یاد او و دیگر اعضای خانوداه بهکیش گرامی باد.در حاشیه هم مطالبی نوشتم که عین واقعیت بود . در آن روز ها که اکثریت و اقلیت سایه همدیگر را باتیر می زدند .. دوستی ها و رفاقت های شخصی اثر بخش بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

آفرین بر وجدان سعید یوسف و اخلاق والای انسانی اش که در این شعر زیبا منعکس شده است. یاشاسین سعید

نوشته شده توسط: Anonymous

شما به درستی‌ اشاره می‌کنید که فرماندهی واحد‌های ارتش روسیه در جنگ با ایران در سال ۱۸۲۶ به عهده یک ژنرال ارمنی به نام """ ژنرال ماداتف """ بود، واقعیتی که در مورد کشته شدن "" آقا خان "" نیز توسط شاه و شیخ و دوستان ارمنی آنان تحریف شده قابل ذکر است. آقا خان بعد از سرکوب شورش‌های نواحی گرجستان، در راه بازگشت ، "" توسط ۳ خدمت کار ارمنی """ کشته شد، فرهنگ شعر و وری کشته شدن اوو را به "" خربوزه خوردن "" و ندادن خربوزه به خدمت کاران بیان می‌کند، یا چیزی مثل دزدیدن خربوزه توسط خدمت کاران و تنبیه شدید شاه از آنان که خشم خدمت کاران را بر انگیخت تا شاه را در خواب بکشند.

نوشته شده توسط: Anonymous

همانطور که پیش بینی‌ کرده بودم قیمت نفت با قطعی شدن حمله به سوریه بالا خواهد رفت، فقط در عرض یک روز، قیمت نفت نزدیک به ۳.۵ دلار بالا رفت، که در شش ماه گذشته، تا این حد بالا نرفته بود. هر چه قیمت نفت بالا رود، رژیم فارس ایران بیشتر زیان خواهد کرد و عربستان و امپراطوری مالی‌ """ ۴.۵ تریلیون دلاری کشور‌های خلیج """ بیشترین سود را از این تحولات خواهند برد و "" قدرت تاثیر گذاری آنان "" در معادلات منطقه‌ای و جهانی‌ بالا خواهد رفت.

نوشته شده توسط: Anonymous

در نوشته های این آقا فقط نفرت خوابیده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" هستهٔ داخلی‌ و هستهٔ خارجی‌ سیستمی‌ که ایران را فارس و زبان را فارسی‌ تعریف می‌کند، کدامند؟ """ این سیستم از دو ۲ لایه تشکیل شده، هستهٔ داخلی‌ آن را "" پان فارسیزم "" و هستهٔ خارجی‌ آن را "" پان ایرانیزم "" تشکیل میدهد. هر دو رژیم شاه و شیخ بر محور این ۲ دو هسته شکل گرفته اند، هستهٔ خارجی‌ این سیستم را "" تعارضات ژئوپلیتیکی "" خواهد ترکاند. هستهٔ داخلی‌ این سیستم به دلیل عدم توانائی در تولید "" حزب، قوّه قضات ئیه مستقل از دولت، بانک مرکزی مستقل از دولت، مطبوعات آزاد، فرهنگ نقد، ادبیات مدرن "" زمینه انحطاط سیستم را از درون فراهم خواهند آورد. عدم تولید این نهاد‌های مستقل از دولت، ناسیونالیزم فارسی‌ را به یکی‌ از "" ناکار آمد‌ترین ناسیونالیزم‌ها "" در دنیا تبدیل کرد. همچنین این ناکار آمدی خلع لازم را برای ورود دزدان، آدمکشان، تبهکاران به درون سیستم مهیا کرد. همه این عوامل دست به دست

هم میدهند تا "" انحطاط تدریجی‌ سیستم "" در زمانی‌ دراز مدت تضمین شود.
نوشته شده توسط: Anonymous

حالا این "خوانین" قشقایی و فارس که شما اینهمه سنگ آنها را به سینه زده ای و بقول جنابعالی سرشان بی کلاه ماند، چه گلی به سر مردم و زیردستان بدبخت خود زده بودند که باید آنها را روی سر میگذاشتند و حلوا حلوایشان میکردند؟ آیا پیوستن وکلای ایشان به رژیم به قول شما "کودتا" تنها بخاطر تطمیع بوده و یا آن بدبخت ها دنبال فرصتی میکشتند که خود و مردم را از دست این خوانین گردن کلفت رها کنند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دریاچه با تغییر سیاست اقصاد کشاورزی قابل احیا ست. 1-سیاست کشاورزی «تولید کم و مصرف کم». و خرید و فروش محصول به قیمت باز. کمبود هزینه زندگی کشاورزان باید حساب شده و از بودجه ایکه از در آمد نفت به آن اختصاص داده میشود پرداخت گردد. 2- قسمتی از در آمد نفت به دیگر کارهای احیا دریاچه مصرف شود. 3- واردات کشاورزی در حد نیاز مبرم. 4- آب تنها به تولیدات کشاورزی مبرم و محدود. 5- همه چاهها که بیش از 20 هزار است مسدود شود. 6- آب همه سد ها باز شود. اینجا کشاورزان چون محصول کمشان خریده میشود و کمبود هزینه را هم دریافت کنند میتوانند با «تولید و مصرف کم موافقت کنند. از سوی دیگر دریا چه سه چهارم آب موجود را دریافت میکند. تا دید این آزمایش عملاً چه نتیجه ای میدهد. نخست با اختصاص بودجه ی مخصوص به دریاچه و محدویدیت کشاورزی میتوان اقدام کرد.

محدویت تولیدات کشاورزی یک حسن اش این است که سالاله مقدار زیادی از این محصولات به فروش نمیرود و هزینه ی قابل توجهی را تلاف میکند. اینکه به قیمت استفاده از آب، دریاچه را خشک کنی ، جنایت علیه محیط زیست همگانی ست. هیچ دلیل منطقی برای آن وجود ندارد. اکنون که دولتها باعث این وضعیت شده اند باید هزینه تغییر آن را هم بپردازند. برنامه مصرف کم و تولید کم در سطح جهانی یک برنامه معروف و شناخته شده ایست. و حتی کشورهای اروپایی هم برای حل مشکلات گوناگون آنرا اجرا میکنند.چاهها را ببندید. سدها را باز کنید. سه چهارم آب موجود را به دریاچه اختصاص دهید. خرید محصولات کشاورزی مبرم و هزینه ی حداقل زندگی کشاورزان را تأمین کنید. بودجه ی مخصوصی برای این کار از درامد نفت اختصاص دهید و حتی از مالیات. ببینیم این مشکل چگونه حل نمی شود جناب پدر بیابان سازی ایران! اگر مشکلات تحریمهارا دارید بهترین راه کنار آمدن با جامعه جهانی ست برای رونق اقتصاد ایران. و رفع هزینه ی مشکلات داخلی. از سوی دیگر انرژی اتمی لازم نیست. به انواع گوناگون دیگر انرژیها باید سرمایه گذاری کرد که سالم اند. 6- برای نجات دریاچه استفاده از کمک داوطلبانه ی سازمانهای جهانی و حتی دولتها و کارشنان ایرانی مقیم خارج و جهانی بسیار ضروریست. باید بی رودربایستی از همه یاری خواست.
نوشته شده توسط: Anonymous

عروج روح جهانگشائی کوروش در جلد تشیع سرخ علوی به رهبری روحانیت پانفارسیست در حال پر و بال ریختن است، دیگر سوریه و حزب الله لبنان نمی توانند رل خط مقدم جبهه را برای در امان نگهداشتن ایران ایفا کنند، روحانیت پانفارسیست ضمن از دست دادن اعتبار جهانی در داخل ایران هم هیچ اعتباری در پیش ملتهای غیر فارس ندارد، البته طبق معمول همیشه، پانفارسیسم بدنبال مقصری می گردد، تا تمام ناکارآمدی تعصبات دینی، ایدئولوژیکی پانیرانیستی خود را به دشمن خیالی و توطعه های ایادی شیطان و استکبار جهانی و یا به سرسپرده گان امپریالیسم نسبت دهند، چون تئوری توطعه کلیدی است که به هر قفلی می خورد و نیازی هم به بحث و بررسی و تحلیل ندارد،

نوشته شده توسط: Anonymous

چنان مینویسند "پدر علم کویر شناسی" که کویا وحی منزل است ایشان - در ثانی ، کردوانی و امثال ایشان فقط بدنبال این هستند تا دریاچه خشک شود تا بروند آنجا مطالعات خود را دنبال کنند.و من الله توفیق.

نوشته شده توسط: Anonymous

شاید زمانی برسد، که دوباره...

شاید زمانی برسد، که دوباره با اهداف خاص دیگری، همین تبهکاران اعلام نمایند که اصلا خودشان دست به بمباران شیمائی اطراف دمشق زده بودند، زیرا آنها صلاح بشریت را در این بمباران می دیدند...
شاید زمانی فرا برسد، و "علم" روانشناسی به "سطحی" برسد و روانشناسان جر و بزه ی آنرا پیدا کنند، که اعلام نمایند علت این توحش دموکراتها، بیماری "حشری شدن" برای جنگ می باشد...
شاید زمانی فرا برسد، که این تبهکاران دموکرات دیگر نیازی به "پیش غذا"، همان بمباران شیمیائی مردم جهت تدارک غذای اصلی خود، جنگهای خانمانسوز نداشته باشند و این امکان را بیابند که مستقیما سراغ "دسر" غذای خود بروند...
شاید زمانی فرا برسد...
زمانی، که دیگر این تبهکاران هیچ نیازی نداشته باشند... آزادی بیان...حقوق بشر...نفت...بمباران...جنگ و جنگ و جنگ!
شاید زمانی...
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی، با سلام، گرامیداشت خاطره قهرمانان راه آزادی خوب است، ولی نه به اینصورت که شما در مورد، خانواده بهکیش توصیف میفرمائید:"من مخفی (فراری ) شده بود م ولی ساواک محمود را دستگیر کرد و اطلاعاتی در باره من از او طلب می کرد ....یک ماه بعد منهم دستگیر شدم ؛ در زندان مشهد با هم دوست شده بودیم ...بار دوم بود که دستگیر می شد ."
آقای توکلی، شما چنان با شبهه صحبت میکنید که گویا شما یک شخصیت مهمی بودید، و گویا محمود، شما را لو داده است. اگر مدارکی در دست دارید که کسی شما را لو داده است، همه را رو کنید. اگر چنین نیست شبهه آمیز صحبت نکنید. و به خودتان لطمه نزنید. چون جو پلیسی سازمان خدا بیامرز اکثریت را همه میشناسند. آقای عزیز! از طرف دیگر به جای تجلیل از خانواده مبارز محمود، و نقش قهرمانانه آنان، در خاتمه میگوئید: "خانواده بهکیش 6 نفر از خانوداه شان را از دست دادند و من همیشه با خود م می

گفتم که :" محمود یکی از بد شانس ترین سیاسی های ایران بود" چهار بار دستگیری بدون اینکه کاری کرده باشد"......
اکنون سئوال اینست، که چرا با بکار بستن کلمه "بد"، و یا "بدشانس "، جانبازی، و نقش انقلابی این خانواده را، توهم آمیز و ضایع میکنید، و در سایه قرار میدهید؟ یعنی اینقدر خواننده را ساده، کودن، و احمق بحساب میاورید؟، که فکر میکنید، شبهه آمیز بودن صحبت شما را نمی فهمند؟ شما تا دهن باز میکنید، افکارتان افشا میشود، آیا خود شما "چه گوارا" بودید، که مردم دنیا، از شما خبر نداشت؟ بجز بنیانگذاران سازمان که اغلبشان در درگیری های جنگل و شهر، و در خانه های تیمی در مقابله با جلادان ساواک آریامهری جان باختند، بقیه با سو استفاده از نام آن قهرمانان، در داخل سازمان خدا بیامرز اکثریت، هیچکاره، و ول معطل بودند، نمونه اش آقای نگهدار.
نوشته شده توسط: Anonymous

چرا هر کس از مجاهدین جدا می شود . می شود جاسوس جمهوری اسلامی. ایا در مجاهدین به جز جاسوس ادم سالمی هم هست؟

نوشته شده توسط: Anonymous

به امید تشکیل مجدد کنگره اتحاد سراسری رهبران تؤرک و کورد به مناسبت سالروز پیمان دوستی رهبران فقید جمهوریهای آذربایجان و کوردستان سید جعفر پیشەوری و قاضی محمد،

نوشته شده توسط: Anonymous

جواب‌این‌مقاله‌را‌به‌عهده‌ای‌اونایی‌بزارین‌که‌برای‌یک‌پارک‌۳۰۰ـ۴۰۰ متری‌‌در‌استانبول‌سینه‌چاک‌میکنند، نسخه‌شرایط‌‌انقلابی‌صادر‌می‌کنند.۲تا‌استانبول‌بزرگ‌را‌میشه‌دردریاچه‌اورمیه‌جا‌داد....و‌ملیونها‌انسان‌دراطراف‌این‌‌دریاچه‌زندگی‌میکنند. انتشار‌دوباره‌این‌‌مقالهٔ‌مزخرف‌بعد‌از‌چندین‌ماه‌ جای‌شک‌وتردید‌دارد‌ازنیت‌انتشار‌دهنده‌محترم۰

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

تازه وارد دانشگاه مشهد شد ه بودم (سال 52)؛ محمود بهکیش سال اخر بود و خیلی مواظب بود که بتونه لیسانس فیزیک اش را بگیره .چند روز مونده به 16 آذر بسراغش رفتم ... او مرا نمی شناخت ...پاسخ اش منفی بود در تظاهرات 16 اذرسال 52 شرکت نکرد؛ من مخفی (فراری ) شده بود م ولی ساواک محمود را دستگیر کرد و اطلاعاتی در باره من از او طلب می کرد ....یک ماه بعد منهم دستگیر شدم ؛ در زندان مشهد با هم دوست شده بودیم ....بار دوم بود که دستگیر می شد .

بار اول برای تحقیق به روستاهای خراسان رفته بود و خاطراتش را در دفتر چه ای یادداشت می کرد. تحقیق در باره " اینکه ایا مارکسیسم با جامعه اسلام زده ما همخوانی دارد؟" در سفر چند هفته ای به روستاهای استان خراستان و در مصاحبه هایش با مردم به این نتیجه رسیده بود که مارکسیسم قابل پیاده شدن در ایران نیست اما وی در یکی از روستاها؛ توسط ژاندارمری دستگیر و تحویل ساواک شد ه بود و پس از شش ماه؛ مجددا به دانشکده بر گشت !

من ؛ الف و محمود بهکیش عضو کمون چریک ها شده بودیم . محمود بدون اجازه کمون کلاس فلسفه برای الف گذاشته بود و همین موضوع موجب اخراج محمود از کمون فدایی ها شده بود و الف در اعتراض به این "حکم " او هم از کمون کنار کشید .

در زندان هنگام ملاقاتی ؛ با خانواده محود ؛ اشنا شده بودم و همه آن "عکس دسته جمعی" را از پشت میله های زندان دیده بودم سال های بعد با کاظم و منصوره در سازمان آشنا شده بودم ولی نمی داستم که انان برادر و خواهر محمود هستند تا اینکه ...

هر سه از زندان ازاد شده بودیم . یکسال بعد (54) محمود مخفی شد و به چریک ها پیوست در اولین روز پیوستن به چریک ها ؛ برای تهیه خانه تیمی ؛ توسط بنگاهی محل لو می رود و راهی زندان می شود

پس از انقلاب ؛ ...الف را جلوی دانشگاه تهران دیدم با خوشحالی وصف نشدنی به من خبر داد که محمود به مانند او عضو راه کارگر شده است تا اینکه؛ چند روز مانده به دستگیری اش(بار چهارم ) ؛ محمود را برای اخرین بار دیدم که به من خبر داد مجدا به طرف چریک ها برگشته است. در روزهای پس از خرداد 60 بطور اتفاقی توسط یکی از مسئولین اوین شناسایی و روانه زندان و در سال 63 و یا 67 اعدام می شود

کاظم و منصوره (اسامی مستعار) به بهکیش که هر دو با انشعاب اقلیت رفته بودند اما دوستی مان ادامه یافت تا در یک روز تابستانی در کنار خیابان ازادی با کاظم و سیامک اسدی (شوهر خواهر محمود) بطور اتفاقی همو دیدیم

من و سیامک اسدی؛ عضو کمیته نظامی چریک ها بودیم وقتی انشعاب شد هر کسی سعی می کرد " اموال" بیشتری را با خود ببرد . سیامک اقلیتی و من اکثریتی شده بودم وادرس خیلی از انبارک های اسلحه(تهران) را بطور مشترک می دانستیم . ما سه نفر در ان روز گرم تابستانی (تابستان 60) هنوز سیاست ؛دوستی هایمان را از هم نپاشانده بود وما در توافق بین خود؛ انبارها را بطور مساوی بین هم قسمت کردیم ....

عید سال 61 بود . در خانه سمنو پخته بودیم و می بایست تا صبح سمنو را بهم می زدیم که ته نگیرد ؛ دم دم های صبح بود؛ دستههایم خسته بود ؛ پیچ راددیو چرخاندم .... . گوینده خبر از کشف چند ین خانه تیمی اقلیت را داده بود....... ؛ کاظم بهکیش ؛ منصوره بهکیش و....جز کشته شدگان بود.... دستم خشک شده بود؛ سمنو ته گرفته بود فورا بسراغ انبار اسناد سازمانی رفتم ؛ چندین کیلو بیوگرافی اعضای تشکیلات سازمان و خیلی از گزارشات داخلی را خیمر کرده و داخل قوطی های بزرگ پودر رختشویی ریختم وبا موتور از خانه بیرون رفته و بسته ها را یک به یک در چاههای اطراف میدان ازاد ریختم و....... خانواده بهکیش 6 نفر از خانوداه شان را از دست دادند و من همیشه با خود م می گفتم که :" محمود یکی از بد شانس ترین سیاسی های ایران بود" چهار بار دستگیری بدون اینکه کاری کرده باشد......
نوشته شده توسط: Anonymous

آنچه به نظرم باید بیشتر درباره آن تامل و تعمق کرد این است که آیا این کشتار شیمیایی دستاویز و سناریویی بیش نیست برای مشروعیت بخشیدن به حمله به سوریه و تبدیل منطقه به بشکه باروت. رژیم سوریه نزدیک به دو سال است که بیش از صد و بیست هزار انسان را غرق خون کرده است و کماکان پابرجا است. حالا چرا باید در این لحظه که ما شاهد حوادث مصر هم هستیم، رژیم جنایتکار اسد بخواهد دست به این خودکشی سیاسی بزند؟ آن هم در زمانی که هیچ تناسبی در کار نیست و سلاح شیمیایی هم موثر و مثمر ثمر از حیث تعیین نبرد نیست و نقشی در برنده یا بازنده شدن در این درگیری ایفا نمی کند. بلکه حتی برای حفظ قدرت اسد هم خطرناک است و در حقیقت خط قرمز است. به نظرم باید نگاه را متمرکز به دستان پنهانی کرد که اینک خواهان آنند ضربه قطعی و نهائی را به اسد بزنند و موازنه قدرت را در منطقه به نفع خود رقم بزنند. کشتار شیمیایی به نفع کیست در این

لحظه. به هیچ وجه به نفع اسد نیست. بلکه به نفع کسانی است که خواهان تسخیر سوریه و شکستن مثلت شیعه اند در منطقه. اسرائیل، عربستان، ترکیه در سطح منطقه و آمریکا در سطح جهانی در مقابل جمهوری اسلامی، سوریه و روسیه و چین در آن سوی. کشتار شیمیایی محکوم است اما به نظرم سرنخ های آن به احتمال ضعیف در عملکرد اسد است و به احتمال قوی در عملکرد نیروهایی که می دانند و می دانستند که استفاده از سلاح شیمیایی خط قرمز است و کلید حمله به سوریه. درهرحال واقعیت به کار بردن سلاح شیمیایی وضعیت جدیدی ایجاد کرده است. اما این که چه کسانی آن را استفاده کرده اند، پرده از نیات اصلی آنان برخواهد داشت.
نوشته شده توسط: Anonymous

یونس عزیز، روسیه و چین بخاطر عقب ماندگی علمی و صنعتی در مقایسه با کشورهای مترقی جهان، در تمام نقاط دنیا دست بدامن نیروی های میرنده و مرتجع می شوند و از آنها حمایت می کنند تا شاید بتوانند چند صباحی با افکار پوسید خود نقشی در سیاست جهانی ایفا کنند، نیروهای بالنده و مترقی مورد تبعض واقع شده، دارای پتانسیل عظیمی هستند که وجود آنها انکار و در سایه نگاه داشته شده، دنیای سیاست، دنیائی نازک نارنجی نیست، انرژی حاصل از تبعیض ملت ها خیلی قویتر از انرژی بمب اتم است، مثلآ در ایران ٨٥ سال کودکان ملتهای غیر فارس در اولین روز مدرسه بخاطر تحصیل بزبان بیگانه با چشمانی گریان به خانه هایشان برگشته اند، شما می توانید انتگرال انرژی حاصل از این حقارتها را محاسبه کنید؟ آیا می توانید حدس بزنید که این انرژی چه طوفانی در ایران براه خواهد انداخت؟

نوشته شده توسط: Anonymous

کسی اجازه نخواسته!

نوشته شده توسط: Anonymous

کا ملا درست می گی ، فیلم برداری خیلی حرفه ای انجام گرفته است. حالت رانندگان خیلی طبیعی بنظر می رسد. احتمال اینکه هنرپیشه باشند ، وجود دارد . اخیرا دو مستند ساز جمهوری اسلامی توسط اسلامگریان کشته شدند . رزیم در زمینه مسایل اینترنتی و مستند سازی در سوریه بسیار فعال است . هر چند در آدم خوار بودن جبهه النصر سوریه شکی وجود ندارد و این کار ها از آنان بر می اید که انسان ها را بر اساس مذهبشان بکشند

نوشته شده توسط: Anonymous

فاشیزم , آگاه باش اجازه نخواهیم داد , آزربایجان را به کویر تبدیل کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یونس شاملی گرامی‌، متاسفانه روند تحولات این آینده تاریک را موجب خواهند شد، به نظر من """ سناریو کوزووو """ در مقیاسی بزرگتر در سوریه تکرار خواهد شد. رژیم فارس ایران "" بزرگترین بازنده "" در این جنگ منطقه‌ای خواهد شد. عربستان یکی‌ از بزرگترین برندگان این جنگ خواهد بود. روسیه مانند جنگ ۱۴ سال پیش یوگسلاوی نمیتواند بیشتر از توانش کاری انجام دهد در غیر این صورت "" اتحادیه اروپا "" طرح پیوستن اوکراین به این اتحادیه را روی میز خواهد گذاشت و " ناتو " طرح پیوستن گرجستان و جمهوری آزربایجان را با حدت بیشتری عملی‌ خواهد کرد. رژیم فارس ایران با استفاده از "" ابزار اسلام "" و شیعه از نوع فارسی‌ به جاه طلبی پان فارسیستی و پان ایرانیستی در منطقه مشغول بود، با حمله غرب به سوریه و اوج گیری قیمت نفت در بازار‌های جهانی‌، سیاست "" پتروپالیتیک "" میدان مانور بیشتری را در اختیار امپراطوری مالی‌ ""

کشور‌های شورای همکاری خلیج "" قرار داده این به انزوای بیشتر ایران در خلیج و دریای عمان خواهد انجامید. با میانجیگری عربستان، حامد کارزای و طالبان در پاکستان دیدار هائی داشتند، این در دنبال دیدار هائی است که ترتیب ملاقات طرف افغانی با طالبان در سفر عمره بوسیلهٔ عربستان داده شد. در کلّ رژیم فارس ایران، در چنگال عربستان احاطه شده، و انزوای مطلق این رژیم هتمی است. وزیر نفت عراق سفری به هند داشت، پارسال میزان خرید نفت هند از عراق نزدیک به ۱۶ بیلیون دلار بود، روابط نزدیک هند با عربستان و عراق به دلائلی تضمین خواهد شد تا هند به طرف ایران نرود. در مدتی‌ کم، سوریه و عراق چشم به رژیم فارس ایرانی خواهند دوخت که عامل همه این تخریبات در منطقه است. و اینگونه "" تفکر فارسی‌ "" ایران را به جهنمی تبدیل خواهد کرد، و فراموش نکنیم که "" جامعه فارسی‌ همیشه در تشخیص جایگاه خود، چه در بعد بومی چه در بعد جهانی‌ "" مشکل داشت. در مورد "" سناریو کوزوو "" توضیح این مطلب لازم است که این جنگ ۷۸ روز به درازا کشید، نزدیک به یک هزار هواپیما، از جمله هواپیماهای بدون سرنشین بیشتر از ۳۸ هزار پرواز عملیاتی انجام دادند. در مورد سوریه به احتمال زیاد ابتدا موشک باران سنگین ناوگان دریائی ناتو از راه دور شروع خواهد شد، بعد نیرویه هوائی وارد عمل خواهد شد، همچنین ورود "" کشور‌های شورای همکاری خلیج "" در کنار ناتو از دیگر نکات برجسته این حمل در مقایسه با جنگ یوگسلاوی خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر چه در رفتار پلید و ضدانسانی اینها هیچ شکی نیست وامثال چنین جنایاتی را بسیار مرتکب شده اند اما از دید من این ویدئو کاملا ساختگی به نظر میرسد اگردقت کنید در هنگام شلیک کردنها از جلوه های ویژه استفاده شده وهیچ گلوله ای به افراد برخورد نمیکند

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

علی گرامی، لطفا مقالات طولانی را در کامنتها ننویسید، به دلایل زیر: 1- کامنتها اساسا برای اظهار نظر شما در مورد مطلب است و نه انتشار مقالات. 2- مقاله طولانی چندین صفحه ای را که شما در کامنتها وارد می کنید، برای شما یک کپی پست ساده است و برای من یعنی باید ساعتها وقت بگذارم و مطلبی را که احیانا هیچ علاقه ای به خواندنش ندارم، دقیقا بخوانم تا توهین و اتهامی در آن نباشد. 3- جای مقالات در بخشهای مختلف سایت است و مسؤلیت انتخاب و انتشارش با مدیریت سایت است و نه با من. ***** لطفا مقالات را توسط ایمیل به سایت بفرستید. توجه داشته باشید که ما مقالات تکراری را منتشر نمی کنیم. یعنی اگر شما مقاله ای را در کامنتها منتشر کنید، آن مقاله در بخشهای مربوطه منتشر نخواهد شد.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

یئنی لیک عزیز، شما در این کوتاه سخن یکی از سناریوها مطرح و البته بدترین سناریو را برای روند تحولات در خاورمیانه انتخاب کرده اید. اگر تحولات آنچنانکه شما مطرح کرده اید پیش رود، وضعیت مایوس کنند و آیندهء بسیار تاریکی را پیشا روی حوادث در این منطقه حساس و پرتحرکت (خاورمیانه) ترسیم کرده اید که امیدوارم چنین نباشد. سوریه امروز به مرز جدل شرق و غرب تبدیل شده است. ایران در این جدال تعیین کنند در جناح شرق و در جنایت آفرینی ها سوریه نقش اول را بازی میکند. روسیه و چین پشتیباتان این دو رژیم جنایت در منطقه هستند. حوادث اخیر و بمباران شیمیایی مردم در سوریه شاید صفحهء سیاست در منطقه را تغییر دهد. حوادث سوریه و حمایت روسیه و چین از آن در واقع مرزبندی شرق و غرب در سیاست را تعیین خواهد کرد. البته بشار اسد به احتمال بسیار زیاد حذف خواهد شد، اما با حمایت اخیر روسیه و چین جمهوری اسلامی خود را

در امان بیشتری حس خواهد کرد. این برای جنبشهای سیاسی در ایران مضر است. فشار به ایران تنها و تنها از راههای تحریم مقدور خواهد شد و رژیم جنایت در ایران دست بازتری برای سرکوب خشن خواهد داشت. این سناریوی تاریکی استکه جنبشهای سیاسی در ایران و از آن جمله جنبش ملی خلق ترک در آذربایجان از قبل این سناریو ممکن است صدمه ببینند. حالا بایستی تحولات منطقه را به دقت پی گیری کرد.
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

یوسف آذربایجان گرامی، شما گفتگویی را که گویا میان شما و آقای رئیس نیا جریان داشته آورده اید. حالا اگر من آن را انتشار بدهم و آقای رئیس نیا اعتراض کنند و بگویند که من چنین چیزی نگفته ام تکلیف من چیست؟ حتما باید مشؤلیتش را به گردن بگیرم از ایشان معذرت خواهی بکنم. من این نقل قول شما را منتشر نکردم چون به هیچ سندی مستند نیست و نمی تواند باشد و من هم که به شما دسترسی ندارم و شما را فقط با اسم مستعار می شناسم و مسؤلیت حرفهای شما را به گردن نمی گیرم.

نوشته شده توسط: Anonymous

تهديدهای توخالی و واکنشهای هراس آلود رژيم آخوندی در برابر خشم جامعه جهانی

لاريجانی: استفاده تروريستها از سلاح کشتار جمعی و زمينه سازی برای آمريکا و اسراييل
معاون ستاد فرماندهی نيروهای مسلح رژيم: پيامدهای شديد عبور از خط قرمز سوريه برای کاخ سفيد

سردمداران رژيم آخوندی که از خشم و نفرت جامعه جهانی از حمله شيميايی ديکتاتوری سوريه به مردم اين کشور و کشتار بيش از 1300تن از مردم غيرنظامی به ويژه کودکان و زنان، و برملا شدن نقش اين رژيم در کشتار مردم سوريه، سخت به وحشت افتاده اند، ضمن نسبت دادن اين کشتار به اپوزيسيون سوريه به تهديدهای تو خالی رو آورده اند تا مانع واکنش جامعه جهانی عليه اين جنايت جنگی و جنايت عليه بشريت شوند.
پاسدار-سرتيپ جزايری، معاون ستاد کل نيروهای مسلح رژيم آخوندی، در همين رابطه گفت: «آمريکا محدوده خط قرمز جبهه سوريه را می داند و هر گونه عبور از خط قرمز سوريه پيامدهای شديد برای کاخ سفيد در پی خواهد داشت». وی در واکنش به برخی اظهار نظرهای مقامات غربی مبنی بر استفاده از گزينه دخالت نظامی در سوريه گفت: «هم اکنون دولت و مردم سوريه در جنگ تحميلی تروريستی استکبار و ارتجاع، دست برتر را دارند... هر يک از همدستان آمريکا و رژيم صهيونيستی در جنگ تروريستی عليه سوريه با مشکلاتی مواجه شده اند و کسانی که بر دامنه اين آتش می افزايند، از انتقام ملتها (بخوانيد تروريستهای رژيم ايران) در امان نخواهند بود» (خبرگزاری حکومتی ايسنا- 3شهريور 1392).

پاسدار لاريجانی، رئيس مجلس آخوندی، نيز در يک داستان پردازی سخيف و ابلهانه گفت: «استفاده از سلاحهای کشتار جمعی که تروريستها در سوريه استفاده کردند بستر سازی برای فرصت طلبی آمريکا و رژيم صهيونيستی است تا در خلال جنگ افروزی بين طوائف و مذاهب، زمان برای صلح قلابی در فلسطين و تحقير مجدد ملت مظلوم فلسطين را فراهم کند... کشورهای زورگو و ياغی چون مسير تحولات در منطقه را به نفع اهداف سلطه طلبانه خود ارزيابی نکردند، پروژه آشفته سازی منطقه را کليد زدند» (خبرگزاری وزارت اطلاعات-مهر- 3شهريور 1392).

دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
4شهريور1392 (26 اوت2013)
نوشته شده توسط: Anonymous

یوسف گرامی موضوع را از «مسئول» کامنتها بپرسید. متآسفانه من از دلیل انتشار یا عدم انتشار کامنتها اطلاعی ندارم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بهرنگ کامنت در رابطه با مقاله آقای رئيس نيا فرستاده بودم ولی هنوز گذاشته نشده ؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

تهدید های تماس گیرنده با تلویزیون مجاهدین و تایید های مهدی ابریشمچی را نمیشود دور از انتظار دانست، چرا که این نوع رفتار و عملکرد برآمده از طرز تفکر و اندیشه آنها سر چشمه می گیرد. طرز تفکر و اندیشه ای که متعلق به باورهای عقیدتی است که در مغزشان انباشته شده اند. همان باورها و عقایدی که نتیجه اش را روزانه به صورت ویدیو و نوشتار در رسانه های مختلف از کشورهای خاور میانه و بعضا آفریقایی شاهدش هستیم و در سوریه، عراق، مصر، افغانستان و دیگر سرزمین های مسلمان نشین رواج دارد. عقایدی که برادر را به برادر و پدر را به فرزندکشی تشویق مینماید. این عقاید هر عضو و فرد به آگاهی رسیده، جدایی طلب، جدا شده از خودشان را دشمن اصلی و ریختن خونش را واجب میدانند. بطور حتم و یقین و آنطور که در روند موجودیت مجاهدین خلق دیده شده، چنانچه نزدیک ترین و بالاترین عضوشان از جمله همین ابریشمچی و رفیعی هم دم از انتقاد از آن

سازمان بزنند و یا روزی بخواهند از آنها جدا شوند حکم مرگشان توسط رهبری صادر و توسط عمال جان بر کف عقیدتی به اجرا در خواهد آمد. این همان روشی است که در حکومت ولایت فقیه در ایران و سایر هم مسلکانشان از 1400 سال قبل جریان داشته و همچنان ادامه خواهد داشت، چرا که پیشرف، تغیر و تمدن برای آنها مقوله ای نا آشنا است.
نوشته شده توسط: Anonymous

اصلا هدف اخلال نیست. بلکه هدف روشنگریست ...مطالب مخالف هم خواندنش ضرر ندارد .....مقاله هم یکجااز طریق ایمیل هم فرستاذه شده است. ولی در ستون نظر امکان چاپ همه و یکجای مقاله نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر فرصتی شد توضیح خواهم داد چگونه بعد از حمله غرب به سوریه، شرق، غرب، شمال و جنوب ایران دچار تحول خواهند شد، شیفت قدرت جهانی‌ را توضیح داده و به آرایش توازن قوا در منطقه خواهم پرداخت.

نوشته شده توسط: Anonymous

هنگامی که قوس اندیشه سیر نزولی طی می کند و به تدنی و انحطاط می افتد، به شرافت و مکانت انسان ها هجمه می کنند و هر آن چه را که ندای نقادی و نقد است؛ قسم یاد می کند که تو را خواهیم کشت و به نقد و نقادی فضای تنفس نمی دهیم و داس نفرت و مرگ خود را بر ریشه های نونهال نقد می کوبیم. و همه این تهدید و افتراء به نام اخلاق بزرگوار و بزرگواری اخلاقی انجام می گیرد. رسانه ای که به راحتی به این تفکر مرگ و کشتار میدان می دهد، نوید آینده تاریکی است که این تاریک اندیشان متحجر و قشری برای ایران در حفره های ظلمانی شهادت و ایثار خود می تنند. مجاهدین دیر زمانی است که به ورطه سقوط اخلاقی و سیاسی پرتاب شده است. و تمام سرمایه و اخلاق آنان در گروی استبداد حاضر است. دیدگاه مجاهدین، آن روی سکه یِ تفکر حاکم بر جمهوری اسلامی است یعنی نفرت از نقد و شیفتگی کیش شخصیت. مرگ-شیفتگی که در ردای اساطیری شهادت پروری و شهادت طلبی

با هر گونه نگاه مخالف بیگانه است و از سرمایه شهیدان و خون کسانی که به دست استبداد به ناحق بر زمین ریخته شده است جفیه و کشکولی از نفرت و مرگ و ذهنیتِ مصلوب دوخته است. مبارزه با استبداد فقط زمانی دمکراتیک است، که به دمکراسی بی قید و شرط یعنی پذیرش دیگران ختم شود. دور باطل خیر-شرّ که سنگپایه این نگاه اساطیری است، سیکل معیوب تفکر حاکم بر همین نظام است. هر دو اهل شهادت و جهاداند، هر دو خون را نشانه مشروعیت می دانند، هر دو به غایت دگراندیش کش اند و هر دو به غایت ادعای ضداستبدادی دارند. اما هر دو، دو روی یک سکه اند: سکه استبداد-ضداستبداد. اما نه آزادی.
نوشته شده توسط: Anonymous

پهلوان فیلاابی چه خیانتی به مردم ایران کرده؟ اگر مثل بعضی ها به زیر قبای ملا پناه میبرد مورد خشم از ما بهتران قرار نمی گرفت. مرحوم جهان پهلوان تختی هم خط سیاسی داشت و به جبهه ملی و مصدق علاقه داشت. البته ان مرحوم هم اگه زنده بود الان مورد نفرین قرار میگرفت. چون ما مردم عاشق مردگان هستیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب Qoshchayli، لطف کنید نظریه « انترناسیونالیستی چپ سنتی» را در این نوشته نشان دهید. که دیگران هم از آن مطلع شوند. اتهام سیاسی به دیگری «روشنگری» نیست. زحمت بکشید صحت سخن خود را با « دلیل و استدلال» نشان دهید. از طرف دیگر « یک نویسنده حق دارد هر گونه گرایشی» که دوست دارد داشته باشد، و این دلیل عدم صحت سخن او نمی تواند باشد. صحت یا سقم یک سخن در چیزی ست خارج از آن سخن . که بستگی به مطابقبت یا عدم مطابقبت با آن چیز دارد. نه اینکه فلانی چه عقیده و مسلکی دارد یاندارد. فلانی بهایی ست. پس سخن اش کذب است. این روش آخوندهاست. یکی میتواند بهایی، چپ, یا هر چیز دیگر باشد ولی سخن اش صحیح یا ناصحیح و یا آمیخته باشد. لطف کنید سخن خود را استدلال نمایید. نویسنده ی مقاله ایسم گرا نیست. همانطور که آثارش نشان میدهد. او پژوهشگری آزاد اندیش است. چه در قلمرو تاریخ و چه در دیگر عرصه ها.

نوشته شده توسط: Anonymous

همکاری و تفاهم دو ملت قطعا تضمین کننده منافع و عامل تسریع احقاق حقوق از دست رفته اشان خواهد بود. امیدوارم نخبگان کورد در مورد مسائلی که بالقوه عامل تنش (ادهای ارضی احزاب کورد نسبت به غرب آذربایجان) بین دو ملت خواهد موضع منطقی گرفته و جهت تنویر افکار عمومی کورد نسبت به این مسئله تلاش نمایند. بدیهیست اصرار در این مسئله (ادعای ارضی) باعث واگرایی و بروز دشمنی بین دو ملت خواهد بود که دقیقا همسو با منافع رژیم حاکم می باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

گذاشتن پانزده کامنت پی در پی توسط یکی از هواداران مجاهدین در زیر این مقاله از همان نوع رعایت ننمودن پرنسیپ های سیاسی و اجتماعی است که متاسفانه مجاهدین خلق به آن معتاد شده اند و من در کامنت قبلیم به آن اشاره نمودم.
مگر نه اینکه طبق آیین نامه این سایت هر کاربر حق دارد که تا میزان مشخصی از کلمات و جملات در یک کامنت استفاده نماید؟ خوب اگر قرار بود که این آقای ali یک نظر و یک مطلب را به 15 قسمت تقسیم نموده و در زیر یک مقاله زور چپان نماید، خوب از ابتدا مسئول سایت محل یک نظر را آنقدر گل و گشاد میگذاشت که نیازی به این کار نباشد.
چنانچه این چنین افراد قصد اخلال ندارند، آیا بهتر نبود و نیست که بجای این بی انظباطی، به مانند آقای کریم قصیم مطلبشان را یکجا و به صورت یک مقاله به سایت ایران گلوبال و یا رسانه دیگری بدهند تا اگر واقعا مفید است مورد استفاده تمامی کاربران قرار بگیرد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دادش! ایران هیچ قدمتی ندارد، محمد رضا هم تمدن خیالی دو هزار و پانصد ساله را بلغور کرد، آخرش را دیدیم. اگر اطلاع ندارید، بهتر است که بدانید، حمهوری اسلامی را همان آمریکای متمدن سر کار گذاشته است، و اگر منافعش ایجاب بکند، یک قرن دیگر نیز همین جنازه پوسیده را، سر پا نگه خواهد داشت. و از دست کسی هم هیچ کاری ساخته نیست. اگر از من میشنوی بیهوده حلقومت را خسته نکن. اگر واقع بین باشی، هیچ جای تعجب ندارد که همین آقایان دیروز به آخوند رفسنجانی از طراحان اعدامهای دسته جمعی 1367، جایزه صلح اعطا کردند. اگر حرفهایم را باور نداری، پس چرا برای شما هواپیما آماده نمی کنند، تا بعنوان رهبر آینده، به ایران ببرندت و در آنجا رهبرت بکنند. چطور که محمد رضا، پدرش، و آخوند خمینی را اینچنین رهبر کردند.چون میدانند، که زمان رهبر سازی تمام شده است. و مردم ایران، دیگر چنین شعبده بازیها را نخواهد پذیرفت. از این

جهت، اگر لازم باشد برای حفظ منافع سرشار خود، جنازه پوسیده رژیم تهران را، صد سال دیگر نیز سر پا نگه میدارند. مشکل غرب با ایران، مشکل دموکراسی نیست، مشکل آمریکا با رژیم تهران این است که میگوید: آخوند های روضه خوان را سر کار گذاشته است، و باید بعنوان یک ملیجک و نوکر تمام عیار، دستوراتش را عملی بکنند. والسلام. اگر سیاست گذاران دولت آمریکا طرفدار صلح و دموکراسی برای مردم ایران بودند، کودتای بیشت و هشت مرداد را، راه نمی انداختند. و مصدق را سرنگون نمی کردند. اگر گردانندگان دولت آمریکا طرفدار صلح و دموکراسی بودند، اجازه نمی دادند، بیش از صد هزار انسان آزاده و انقلابی در بیدادگاههای رژیم آخوندی تهران به جوخه اعدام سپرده شوند. این رژیم بطور مستقیم، مثل طالبان دست پرورده، دست نشانده، و دست راست آمریکاست. "کیسنجر" به خبر نگار فرانسوی میگفت: خودمان به رژیم آخوندی گفته ایم، از یکطرف مرگ بر آمریکا بگوید، و مردم را مشغول کند، از طرف دیگر دستورات ما را عملی بکند. خبر نگار پرسید: آیا اینان بعد ها برایتان مشکل ساز نمی شوند؟ کیسنجر جواب داد: کلک سوسیالیسم را کندیم، اگر بخواهیم در عرض مدت کوتاه کلک اینها را هم میکنیم..... همین چراغ سبز آمریکاست، که رژیم تهران به اسد میلیاردها دلارها کمک بلا عوض میکند، و مردم بی پناه، و زن و بچه را در سوریه بمباران میکند. بعد از دو سال کشتار مردم بی دفاع سوریه از طریق پاسداران رژیم تهران، و نیروهای مسلح اسد، حالا انگار دولت آمریکا، و اروپا تازه متوجه اوضاع شده اند، اسد را تهدید میکنند، که چرا با گاز سمی میکشی. و اگر با راکت و گلوله میکشت، شاید زیاد مهم نبود. و این خیلی خنده دار است.

نوشته شده توسط: Anonymous

ای کاش آقای سید علی صالحی اندکی صداقت وشجاعت میداشت ازدورانی که خبر چین وجاسوس سازمان جهنمی وقلم شکن امینت (ساواک ) بود وازخد مات خودش به این سازمان ولودادن دیگران چند صفحه ای می نوشت .حال آقای سید علی صالحی در پی این خدمات خود به این سازمان لعنتی چه پاداشت ها وجوایزی دریافت کردند ؟؟؟.خودشان باید پاسخ دهند که هنوزپس ازگذشت 33 سال صداقت وشهامت این کاررا نداشتند. بچه های آن دوران مسجدسلیمان ازاین جریان جاسوس بودن آقای صالحی آگاهی درست دارند{ البته آن گروه که اهل کتاب ومطالعه بودند نه لومپن ها وهوچی های شکم گنده } بی جهت نبود که پس از سال 1357 زنده یادان احمد شاملو وهوشنگ گلشیری وووو سید علی صالحی را ازکانون نویسندگان به همین علت بیرون کردند.نسبت آدم فُروشی وجاسوسی به کسی دادن کاری است پُرمسولیت وبسیاردشوار ونیاز به مدرک وسند ودلیل دارد زیرا که با شخصیت انسان ها بازی می کند.هدف من از این نوشت

ای کاش آقای سید علی صالحی اندکی صداقت وشجاعت میداشت ازدورانی که خبر چین وجاسوس سازمان جهنمی وقلم شکن امینت (ساواک ) بود وازخد مات خودش به این سازمان ولودادن دیگران چند صفحه ای می نوشت .حال آقای سید علی صالحی در پی این خدمات خود به این سازمان لعنتی چه پاداشت ها وجوایزی دریافت کردند ؟؟؟.خودشان باید پاسخ دهند که هنوزپس ازگذشت 33 سال صداقت وشهامت این کاررا نداشتند. بچه های آن دوران مسجدسلیمان ازاین جریان جاسوس بودن آقای صالحی آگاهی درست دارند{ البته آن گروه که اهل کتاب ومطالعه بودند نه لومپن ها وهوچی های شکم گنده } بی جهت نبود که پس از سال 1357 زنده یادان احمد شاملو وهوشنگ گلشیری وووو سید علی صالحی را ازکانون نویسندگان به همین علت بیرون کردند.نسبت آدم فُروشی وجاسوسی به کسی دادن کاری است پُرمسولیت وبسیاردشوار ونیاز به مدرک وسند ودلیل دارد زیرا که با شخصیت انسان ها بازی می کند.هدف من از این نوشته توهین وخراب کردن چهره دیگران نیست بلکه روشن کردن واقیعت های تاریخی است. اسم آقای سید علی صالحی فرزند خُونکار در دوسند آمده که جاسوس وخبر چین ساواک بوده :
1 » لیست اسامی 115 ساواکی مسجدسلیمان . چاپ شده در روزنامه کیهان چاپ تهران در// صفحه 15// به تاریخ سه شنبه 13 خرداد// سال 1359// شماره 12 110 //
2 » لیست اسامی 345 ساواکی دیگر خوزستان .چاپ شده در روزنامه کیهان چاپ تهران// در صفحه 13// پنجشنبه 26 تیر ماه // سال 1359// شماره 11047 .
کسانی که براستی پیرو یافتن حقیقت هستند می توانند با اندکی زَحمت به خود به این اسناد بالا دسترسی پیدا کنند.موسسه روزنامه کیهان درتهران چند سال پیش شماره های گوناگون این روزنامه کیهان را از سال 1357 تا 1360 دراندازه کوچکتراز اندازه معمولی وکنونی روزنامه دوباره چاپ کرده در 6 جلد صحافی نموده ودراختیارهمگان قرارداده که با زحمت کشیدن ومراجعه به هرکتابخانه های عمومی درشهرهای بزرگ بویژه درکتابخانه های عمومی مراکزاستانها به آسانی می توان به این مجلدات دوباره چاپ شده روزنامه کیهان دسترسی پیدا کرد.چند سال پیش ازمرگ زنده یاد هوشنگ گلشیری با اودیداری کوتاه داشتم و درباره نویسندگان خوزستانی گفتگوداشتیم که ایشان همه را خوب می شناخت.هنگامی که اسم سید علی صالحی را آ وردم ایشان به من گفت :شما چرااحوال نویسندگان مشکوک را ازمن می پرسید .واقعیت هیچ گاه پنهان نمی ماند. فراموش نکنیم که با تاریکی نمی توان به جنگ تاریکی رفت وبادروغ نمی توان به جنگ دروغ .
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

حسن گرامی، کامنت مورد نظر شما حذف شد و دلیلی برای انتشار نظر شما وجود نداشت. علاوه بر این در نظر شما هم باید تغییراتی داده می شد تا قابل انتشار می شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله حاوی اطلاعات جالب ولی متاسفانه آمیخته با درک انترناسیونالیستی چپ سنتی است که از نظر پایه های ایدیولوگی با انترناسیونالیسم پانگرایی خویشاوندی اساسی دارد.این اندیشه ها یکی با نام انسان باتبار خالص! و دیگری بانام انسان تراز نوین! ولی با ماسک دیکتاتوری طبقه کارگرنوع روسی و با نفی حقوق بشر تک تک آحاد انسانی و با لگدمال کردن آزادیهای فردی و جمعی آنهاکه در یکصدسال اخیر میلیونها افراد را به قربانگاهای قتل واعدام و جنگ هدایت نمودند.خیلی از حامیان خجول این اندیشه ها هنوز که هنوز است رسما و با صراحت یک عذرخواهی کوچک هم ازاعمال خود نکرده اند. آنچه در این مقاله قابل توجه هست اختلاط عمدی بعضی از مقوله ها از قبیل ملت گرایی تاریخی جوامع انسانی با ملیت گرایی(ناسیونالیسم) و ملیت گرایی افراطی وشوونیسم ملی است. عدم مرز بندی ناسیونال سوسیال اوروپایی و روسی این مقاله راه بر سرکوب ملت گراها درایران باز است

نوشته شده توسط: Anonymous

نظر من حسن دیده نشد و سانسور شد.من ایران گلوبال را متهم به تشویق و ترویج فاشیسم نظریه چپ ها و گروهای تجزیه طلب میکنم .از همه کسانیکه با این نظر موافق هستند تقاضا میکنم در برابر فاشیستهای چپ و تجزیه طلب سکوت نکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای صوفی زادهِ عزیز، با تشکر از این نوشته خوبتان، نوشتهِ بسیار خوب و بجایی است. امیدواریم دیگر قلم بدستان آذربایجانی و کورد هم "قلم رنجه" بفرمایند و در باره این موضوع حساس و سرنوشت ساز به تبادل افکار بپردازند،
میخواستم

در بارهِ تاریخچهِ روز همبستگی جهانی‌ آذربایجانی‌ها (۳۱- دسامبر)، تصحیح بکنم که، این روز نه از سال ۲۰۰۷، بلکه سال ۱۹۸۹، جشن گرفته میشود و علت نامگذاری آن هم به مناسبت "سالروز تولد الهام علیف ! " نبوده است (که اگر نگاه کنید خواهید دید که تاریخ تولد ایشان ۳۱ دسامبر نمی‌باشد)، بلکه به این خاطر است که در چنین روزی مردم آذربایجانیِ چند روز پس از فرو ریختن دیوار برلین در ۲ طرف رود ارس تجمع کرده و خواهان بر چیده شدن سیم‌های خاردر شدند که یک نفر نیز با غرق شدن در ارس جان خود را از دست داد. سپس رییس جمهور فقید آذربایجان حیدر علیف روز ۳۱ دسامبر را "روز همبستگی آذربایجانی‌های جهان" نامید و آذربایجانی‌ها از آن تاریخ به بعد هر ۵ سال یکبار از سرتاسر جهان تحت نام "دونیا آذربایجان لیلار کنگره سی‌ " در پایتخت جمهوری آذربایجان گرد هم می‌آیند.
. با تشکر دو باره از آقای صوفی زاده