Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

چپ گرامی، 1- با شما هم نظرم که جوانان آذربایجان در قرن اخیر در مبارزات پیشتاز بوده اند. 2- برای پیروزی مبارزات همیشه نیاز به نیروی آذربایجان هست. 3-در مورد جنبشهای قرن اخیر ایران نوشته ی آموزنده ی «نگاهی گذرا بر جنبش های تاریخ معاصر ایران (بخش هفتم: مبارزات مسلحانه) از سولماز ذالک زاده (سمن) - و همه بخشهای مقاله- روشنگر است.مطالعه این نوشته را توصیه میکنم. http://www.iranglobal.info/taxonomy/term/1516 در مورد جنبش رفع تبعیض کنونی آذربایجان و راه پیروزی آن - نظریات خود را به تفصیل منتشر کرده ام و در صورت نیاز باز هم خواهم نوشت. آنها را میتوان در آرشیو نویسندگان زیر نام آ.ائلیار دید. 4- از نظر من در آذربایجان « غیر چپ» بدون « چپ- منظور کل چپ » امکان پیروزی ندارد. 5- همینطور در ایران. 6- هیچ جنبشی به« تنهایی» در ایران نمی تواند پیروز شود. عمل مشترک ضرورت دارد.

7- تبعیض گران وقتی دست از تبعیض بر میدارند که «عمل مشترک جنبشها» تحقق یابد. 8- من با زندگی و نظریات و نوشته های مبارز گرانقدر آذربایجان و راه زحمتکشان، اشرف دهقانی عزیز ، بخوبی آشنا هستم. 9- مسایل آذربایجان عبارت اند از : رفع تبعیض همه جانبه- رفع دیکتاتوری و برقراری دموکراسی- اجرای عدالت اجتماعی . حل اینها هم بدون عمل مشترک نیروهای هم جهت و هم هدف ممکن نیست. همه این حالتها در شرایط تکامل طبیعی جنبشها مطرح است و از شرایط اتفاقی و استثایی سخنی در میان نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

با توجه به شناختی که از اوباما و دارودسته اش دارم حمله به سوریه انجام نخواهد شد این را خامنه ای و بشار اسد هم به درستی درک کرده اند. اوباما یک دلقک پرحرف و ترسو است وانتظارانجام کارهایی از او که جرات و شهامت می خواهد ساده لوحی است. امیدوارم که من اشتباه کرده باشم و بنده در این میان ضایع شوم ولی شواهد و قراین این ادعای من را بزودی ثابت خواهد کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

من نمی دانم چرا این آقای فرهاد ایرانی کارآگاه بازی در می آورد و ... آقای لوایی چندین کتاب نوشته و صدها عنوان مقاله به زبان های فارسی و ترکی دارد. شیوۀ نگارش او این است که زیاده گویی نمی کند. او با استفاده از خود متن، متن را زیر سئوال می برد. سندش گویا و شفاف است. نمونه اش همین مقاله.
او در این مقاله ایراداتی را وارد دانسته که عملا درست است. از هیچ نژاد و گروهی نیز حرف نزده است. مگر نقد فردوسی یک گناه است که این چنین با افراط و کینه به نویسنده می تازی؟

نوشته شده توسط: Anonymous

""" جامعه عقب مانده، کارکرد دانشگاه را به شکست می‌‌کشاند تا کارکرد اسطوره از زیر خاکستر جهل، جوانه زند """ همه میدانیم که کارکرد دانشگاه در ایران و جامعه فارسی‌ شکست خورده است، پرسشی که در اینجا مطرح می‌‌شود این است که چرا "" آثار دریدا، نیچه "" و "" اسطوره سازی شاهنامه "" نقل و نبات محافل شبهه روشنفکری جامعه فارسی‌ شده است؟ جواب به این پرسش پیچیده است، ولی‌ ذهن‌های تیز آگاه هستند که "" پست مدرنیزم "" با رویکردی به " اسطوره " سعی‌ در تفهیم جهان دارد، در حالیکه "" مدرنیزم " با کنار زدن " اسطوره " و با تکیه بر " عقلانیت " سعی‌ در تبیین جهان دارد. جامعه فارسی‌ که جامعه آلمانی نیست، رازی شعبان بی‌ مخانه در این تلاش عبث وجود دارد، چگونه یک جامعه مدرن نشده، به مدرنتیه نرسیده، دست به تبیین جهان با دیدی " پست مدرنیستی " می‌‌زند؟ " واقعیت گریزی، ابهام گویی، ذهنیت اسطوره‌ای و تفکر قیاسی "" مانع

درک واقعیت توسط جامعه فارسی‌ می‌‌شود. و فراموش نکنیم "" اقتصاد، سیاست و و "" دنیای امروز ما همه بر دید مدرن استوار است نه پست مدرن "".
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار، با سلام شاید تعجب خواهید کرد، اگر بگویم، نه تنها جان کلام را گفته اید، بلکه اگر اجازه بفرمائید، به نکته ای نیز اشاره کنم که فرا تر از ایده ئولوژی، خط کشی، و مرز بندیهای تشکیلاتی و سازمانی، در حقیقت بخش بزرگی از نیرو های انقلابی، کمیته مرکزی، و بدنه سازمانهائی که علیه رژیم استبدادی شیخ و شاه، در یک سده اخیر مبارزه کرده، و چه در خانه های سازمانی، چه در گیریهای خیابانی، و چه از طریق جلادان ساواک آرامهری، و رژیم منحوس جمهوری اسلامی، در خانه های تیمی،دستگیر و زندانی و به جوخه های اعدام سپرده شده اند، جوانان قهرمان و انقلابیون آذربایجان بوده اند. و بدون مردم قهرمان آذربایجان، در سده گذشته، نه چپ در جغرافیای ایران مفهوم دارد، نه مبارزه، و نه انقلاب. در حقیقت متفکرین،

روشنفکران و انقلابیون و جوانان قهرمان آذربایجان در تمام اعصار و قرون پیشتاز این مبارزات بوده اند، و بیهوده نیست، که شوونیسم فارس، و نئو راسیتهای پان ایرانیسم برای اینکه به بغل مردم آذربایجان هندوانه بدهند، و مردم را احمق بحساب بیاورند، میگفتند؛ آذربایجان سر ایران است. البته این شعار دیگر از رده خارج شده است، چون در طول دو سده خیانت، و سرکوب خلق آذربایجان، که به قلع و قمع زبان و فرهنگ، و تاریخ آن انجامید، و عوامل گستاخ و از خود راضی راسیسم و پان ایرانیسم، یک قرن تمام ، با ایجاد مراکز جوک سازی و خرج میلیونها دلار از بیت المال، با انواع توهین و تحقیر، حقوق سیاسی ـ مدنی، فرهنگی، و انسانی مردم آذربایجان را لگد مال کردند، خلق آذربایجان به این نتیجه رسید که " تجربه را تجربه کردن خطاست." اکنون خلق آذربایجان با تشکیل سازمانها، و تشکیلاتهای ملی خود، صف خود را دیریست که از راسیسم و شو ونیسم فرصت طلب فارس، جدا کرده، و کسی برای "تمامیت ارضی" و کلی گوئی های عوام فریبانه، تره خرد نمیکند. اگر چه رژیم دیکتاتور تهران در مقطعی کوتاه از این تشتتها به سود خود استفاده کرد، اما ملل غیر فارس و بخصوص آذربایجان یکبار، و برای همیشه به راسیسم و شوونیسم فارس اعلام کردند، که فقط برای منافع خود، و برای زبان و فرهنگ و حقوق سیاسی ، اجتماعی ـ مدنی، و رهائی از استعمار و استثمار سیاسی، تهران ـ مرکز مبارزه میکنند. و دیگر اجازه نخواهند داد که مشتی راسیسم و پان ایرانیسم ارتجاعی، با شعار های فریبنده، آنان را آلت دست قرار داده، برای منافع و مطامع استراتژی خود قربانی بکنند. و در کوتاه کلام، در نبود بنیان گذاران سازمان، و انشعابهای مختلف سازمانی، سازمان اکثریت، به انحراف کشیده شد، که امثال نگهدار، که هیچ نقشی جز انحراف، درسازمان نداشتند، به رهبری آن گماشته شدند. برای آگاهی بیشتر، به نوشته های دختر آذربایجان "اشرف دهقان"، این اسطوره نبرد و مقاومت، از خانواده پر آوازه قهرمان آزدای "بهروز دهقانی"، مراجعه کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

از تاخت و تازهای غربی ها در قرون اخیر گرفته تا مناقشات ملل همجوار در آسیای میانه و خاورمیانه، نیز بر مسند حکومت نشستن زامبی ها در فارسستان، بغداد، اسلام آباد، کابلستان و بسیاری ممالک عربی، آفریقایی و تورکی را به نظر من یک موضوع بسیار بزرگ سبب گردیده که اگر چشم را باز کرده و درب عقل را بگشاییم آنرا خواهیم دید. و آنهم جز عدم احترام ملل به یکدیگر، عدم دوستی و نپذیرفتن حق تعیین سرنوشت چیز دیگری نیست. من در عجبم که چرا مردم فارسستان در پذیرفتن حقی انکار نشدنی برای سایر ملل چشم و عقل بسته بدنبال نظرات زامبی های حاکم بر تهران و گروه های فراموش شده توده، اکثریت و از این قبیل اند؟ عدم رؤیت حق بزرگ تعیین سرنوشت در چشمان و کله زامبی های حاکم و مبلغین شونیسم در آسیای میانه، آفریقا و خاورمیانه بهانه بسیار جذابی برای تاخت و تازهای ایالات متحده آمریکا و متحدین غربی اش است.

نپذیرفتن حق سایر ملل یا زندانی کردن آنها باعث مسئله، تنش، تنفر، آشوب و نهایتا بی ثباتی خواهد شد. وضوح این تجربه را در پاکستان، افغانستان، عراق و امثالهم میبینیم. هر چند ریشه بی ثباتی در این مناطق از جهان را غرب خود کاشته است، متاسفانه بوضوح میبینیم که مردم فارسستان با دنباله روی از جریانات شویونیسم ریشه بی ثباتی نامبرده را آبیاری نیز میکنند. آرزو نمیکنم! اما بی ثباتی باعث خواهد شد بزودی تهران مثل اسلام اباد، کابل، بغداد و... یک فرماندار نظامی امریکایی داشته باشد و زیر دستش حکومتی مترسک را به مردم چه بخواهند چه نخواهند بنمایاند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ali ، آیا چاپ و پخش نوشته های آقای ایرج مصداقی در رسانه های داخل ایران صدور حکم قتل ایشان توسط مجاهدین را توجیه میکند؟ روزانه صدها مقاله و مطلب از مخالفین و منتقدین رژیم اسلامی در رسانه های حکومتی، و بالعکس از آنها در منابع مخالفین خارج و یا داخل کشور درج گردیده و می گردد. آیا شنیده اید که تا کنون بجز مجاهدین خلق چنین احکامی برای نویسنده و یا گوینده آن صادر نموده باشند؟ رژیم از تمامی گروه ها و احزاب مخالف خودش مقاله در سایت هایش میگذارد. کدام یک از این احزاب و یا سازمان ها تا کنون به غیر از انتقاد مشخص به آن فرد حکم قتلش را صادر نموده اند. صدها هزار نفر ایرانی تا کنون از احزاب و سازمان های که عضوش بوده اند جدا شده اند و منتقد سازمان و یا حزب مربوطه گردیده اند. آیا تا کنون کم جنبه و کم ظرفیت تر از مجاهدین برای تحمل این جدایی ها و برخورد مناسب با این مقوله سابقه داشته است؟

وانگهی، مگر کسی که مطلب و یا مقاله ای را در رسانه مجازی و غیر مجازی نشر میدهد میتواند به دنبالش راه بیافتد و برای دیگران تعین تکلیف نماید و بگوید که چه کسی مجاز به استفاده از آن است و چه کسی نیست؟ تنها اعتراض به درج مقاله در رسانه های رژیم نیست بلکه بیش از نیمی از مردم ایران در خارج و داخل آن کشور به روحانی به عنوان رییس جمهور منتخبش رای داده اند. آیا این رای دادن مهم تر از درج مقاله نیست؟ پس چنانچه دست مجاهدین به آنها برسد و قدرتش را داشته باشند همه را اعدام خواهند نمود؟ پس بی مناسبت نیست که مجاهدین را در لیست تروریست ها قرار داده بودند و بسیاری هم هنوز آنها را تروریست می نامند. بدون شک این ویدیو میتواند یک شاهد و مدرک گویا و واضح و محکمه پسند برای اثبات انجام اعمال تروریستی مجاهدین باشد. در ضمن با این نوع طرز تفکر به نظر می رسد که شما هم از آن نوع هوادار های چشم و گوش بسته هستید که خودتان را دربست در اختیار رهبری گذاشته اید. امیدوارم که مقداری به خود بیایید و ببینید که خارج از چهار چوب دنیای بسته مجاهدین دنیای دیگری هم وجود دارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله بسيار جامع و مستند بود ، من استفاده معلوماتی کردم ، شما چی؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

""" با تفسیر فلسفی‌ از متن یک اثر حماسی هیچ اندیشه‌ای تولید نمی‌شود """ اسطوره سازی در پرتو تفکرات عشیره‌ای و قبیلوی آن "" قرص تسکینی "" است که جامعه عقب مانده با "" دخیل شدن "" به آن کمبود‌های عینی خود را با ارزش‌های تخیلی‌ و ذهنی‌ اشباع می‌کند. در این جان کندن جامعه عقب مانده "" اثر حماسی شاهنامه تبدیل به اسطوره "" می‌‌شود، "" تخم سیمرغ "" اینک آن "" بسته جادوئی "" است که دانش درون آن را حتی هزار دانشگاه نمیتوانند تولید کنند. اگر این گفته را قبول کنیم که "" اسطوره تاریخ ستیز است و تاریخ اسطوره ستیز ""، جامعه عشیره‌ای و بدوی اسطوره را تاج پادشاهی میدهد تا آن "" اندیشه‌ای "" که با "" نقد تاریخ "" تجربه را تبدیل به اندیشه می‌کند در گرد و خاک اسطوره گم و گور شود.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

سخن فوق را آقای طالبی پس از کشف من خویش نگاشته اند: "این پس من یک خائمنم زیرا همواره بهجای آذربایجان فریاد ایران داده ایم و سرزمینی را که همیشه جان به ما گفته است به ران فروخته ایم،یعنی جان را از توشنیده ایم ای آذربایجان و ران و دورشدن را از توشنیدهایم ای ایران…اما ترسیده ایم بگوییم آذربایجان!" (من یک خائن هستم – رضا طالبي)
مجوز طرح چنین ادعاهائی آنهم در ارتباط با شاعر فرهیخته کشورمان، سیدعلی صالحی در سایت ایرانگلوبال اگر همسوئی با هوچی گران نیست، حداقل بسترسازی برای آن می باشد(انتقاد به ایرانگلوبال).
1- کتاب (اسامی ساواکی ها) که در آستانه انقلاب ملاخور منتشر شد، نمی تواند سندیت داشته باشد و اسامی مبارزین هم در آنجا به نادرست نوشته شده بودند.

2- کتاب مرجع آقای طالبی چندان اعتباری ندارد.
3- قضاوت یک فرد نمی تواند مبنای شناخت و صدور حکم در مورد کسی قرار گیرد. وقتی کینه توزی بر منطق غلبه کند؛ نخستین قربانی آن حقیقت است.
4- کمتر آدم با انصافی پیدا می شود که وقتی شعر صالحی را می شنود، به احترام آن کلاه از سر برندارد.
5- قضاوت وظیفه بس دشوار و کارشناسانه است.
6- گراس چند سال پیش در یک رمان اتوبیوگرافیک به نام "پوست کندن پیاز" نوشت که در ۱۷ سالگی عضو اس اس گروه تندرو نازی‌ها بوده است. این موضوع از عظمت شعر گونتر گراس نکاست؛ تنها نئونازیست ها او را نفی کردند و بدورش خط قرمز کشیدند.
نوشته شده توسط: Anonymous

در شرایطی که امروزه روبوت جای انسان را در تولید می گیرد و انسان با یافتن و تولید موادی که پنج برابر سختتر از فولاد و سبکتر از چوب، که خواهند توانست اتومبیل، کامیون، کشتی، هواپیما و موشکهای فوق سبک تولید کنند و در نتیجه انسان خواهد توانست بر جاذبه کره زمین مسلط شود و بدینطریق مصرف انرژی به یک بیستم تقلیل خواهد یافت، در این دنیای مدرن، پانفارسیسم در گورستانهای تاریخ بدنبال استخوانهای اسطوره هائی مثل زال و رستم می گردند تا با افتخار کردن به افتخارات آنها برای خود افتخار کسب کنند و هر جا که تاریخ بر وفق مرادشان نبود همه کاسه کوزه را بر سر عربها، مغولها، ترکها بشکنند، غافل از اینکه معمولآ کسانی که به خود اعتماد ندارند همیشه بدنبال مقصری می گردند تا عدم مسئولیت پذیری و ناکارآمدی خود را بدینطریق لاپوشانی کنند، غافل از اینکه مخاطبین با دیدی ترحم گونه به این افراد نگاه می کنند،

نوشته شده توسط: Anonymous

از اونجاییکه شخصیت خانم فتوحی رو از نزدیک میشناسم، کاملا با اعتقادات و نظرات ایشون موافقم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا و یا خانم Anonymous در چ., 08/28/2013 - 20:06...هر چند که در دوره قاجار خیانت..دروغ..و..و... بود ولی هیچ وقت یادتان نرود ما زندانی سیاسی نداشتیم . هیج کسی در زندانها تجاوز و بعد اعدام نمیشدند. این آزادی مطبوعات بود که در دوره قاجاریه باعث شد آن انقلاب شکوهمند مشروطیت بوقوع بپیوندد . در این زمان بود که ملت ایران آخوند ارتجاع ( فضل الله نوری ) را به دارآویختند. ولی به این انقلاب با شکوه که در شرق, بیش یک صد سال پیش صدای آزادی را به جهان رساند به وسیله یک دیکتاتور و دست نشانده انگلیس که بعد ها به عنوان ( رضا شاه) معروف شد در سوم اسفند 1299 پایان داده شد . رشد و آگاهی سیاسی همین ملت از برکت وجود رضا شاه ها و محمد رضا شاه ها به آن حدی رسید که درست موقعی که داشتیم از دروازه های تمدن بزرگ عبور میکردیم عکس یک آخوند مرتجع دیگر را در ماه می دیدیم. در سال انقلاب 1357...

تعداد گنجایش دانشگاه ها و مراکز عالی کشور در حدود 32 هزار بود ولی از برکت حزب رستاخیز تا همان سال 45 هزار مسجد در ایران ساخته شده بود. در ضمن چون من به اصطلاح بعضی ها ( ترک تبار ) هستم کلمه ( عقر ) را در فرهنگ عمید پیدا نکردم. ولی کلمه ای به عنوان ( عرق= عِ .. کسره ...ر... ساکن) که معنی ( رگ .. ریشه ) را پیدا کردم... امیدوارم این را به عرق ترک تباری من اشتباه نکنید. بهترین ها را برایتان آرزومندم
نوشته شده توسط: Anonymous

من سواد این چیزها را ندارم , فقط اینرا می دانم که ارتش مصر با شجاعت تمام اخوان المسلمین را به زیر کشید و اینرا می دانم که هیچ چیز بد تر از حکومت اسلامی نیست .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب رازی شما بیت پدر بر پدر مرمرا ایرانی بود را از کجا در آوردید که ادعا می کنید نظامی گنجوی ایرانی بوده؟ بگزارید واضحتر بپرسم آیا سندی که در آن نظامی ادعا کند ایرانی است وجود خارجی دارد؟ این کدام عقل و شعور است که به شما میگوید گنجه واطراف آن فارس بوده ولی بعدا تغییر هویت داده و ترک شده ؟اگر اتفاقی افتاده و همه شب خوابیده و روز ترک شدند این اتفاق چرا بر روی ارامنه و گرجی های آن منطقه بی تاثیر بوده؟ نزدیکترین منطقه فارس نشین به گنجه در شعاع هزار کیلومتری این شهر قرار دارد. اگر صرف شعر گفتن به فارسی دلیل بر ایرانی بودن است پس اکثریت مطلق انسانهایی که شناسنامه ایرانی دارد غیر ایرانی اند. برای این که این ادعای بنده را با سند که سهل است با تمام گوشت و پوست خود باور کنید تشریفتان را ببرید کابل و دوشنبه و ادعا کنید این شهر یکی از شهر های ایران است اگر سالم برگشتید بحث را ادامه می دهیم .

در مورد نام ایران باید بگویم که اگر سری به لینک زیر در ویکپدیا بزنید و اگر کمی نگاه عشیرتی فارسی تان را کنار گذاشته و آن هوش لایزال ایرانیتان را به کار گیرید متوجه خواهید شد نام ایران بین افغانستان و ایران (این اسم چیزی به جز یک موجودیت سیاسی نیست) مایه اختلاف نظر است.یعنی آنها معتقداند ایران اسم قدیم جغرافیای محل زندگی آنها بوده.از طرفی این مطالب چنان القاع می کند که انگار افغان ها از این سرقط اسم توسط همسایه ناراحت اند. بنابراین نتیجه میگیریم که رضا شاه وقتی به دنبال لحافی برای سیاست های عشیرتی خود بوده بدون کسب اجازه از افغانستان این نام را جایگزین پرشیا کرده والا اگر کسب اجازه کرده بود این ناراحتی بروز نمیکرد. با این تفاسیر سخنان آقای شاملو در مورد اجازه گرفتن شاه از افغانستان نادرست است و حق با شماست. متاسفانه در فرهنگ ما هم خوابی دو نفر برای یک شب لفظ مناسبی ندارد والا در مورد رستم و تهمینه و فرزند نامشروعشان سهراب بیشتر روشنتان میکردم. تمام این ها را نوشتم ولی ناراحتم چون اصولا این بحث ها ربطی به آرزبایجان ندارد. یکی نیست بگوید آخر مرد حسابی دعوای فارس و افغانی به تو چه ربطی دارد آنها خودشان زبان هم دیگر را میفهمند تو به فکر بدبختی خودت باش.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رازی، تو که سواد اروپایی داری باید بدانی که خود شاهنامه داستان عشیره ای است. اشتروس می گوید برای درک اندیشۀ عشیره ای باید با او و مثل او زندگی کرد. چرا خارج از متن می زنی؟ آقای لوایی از خود شاهنامه دلیل می آورد و سخن می گوید. کجای این مقاله حرف از ترک و غیره رفته است. آقای لوایی در این مقاله با استفاده از خود شاهنامه، شاهنامه را اسطوره نمی داند. چرا بیراهه می زنی؟ این نقایص در 15 نسخه خطی شاهنامه موجود است. حالا تو بیا ثابت کن که نیست. مگر فردوسی نمی گوید که البرز در هندوستان است؟ مگر... مقاله را با آن علم فاخرت از آغاز بخوان و ثابت کن که فردوسی نگفته است. طوری از ابزارهای انسان مدرن حرف می زنی که انگار رستم و فردوسی و اساطیر کلمات مدرن اند و مگر نه اینکه اسطوره نگاه عشیره ای و بدوی و وحشی می باشد؟ کجایی آقا؟

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته های مصداقی بصورت گسترده ای توسط وزارت اطلاعات در ایران چاپ و پخش شده است.
امیدوارم که کامنت مرا چاپ کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

تظاهرات واشينگتن در حمايت از حمله نظامی عليه رژيم اسد
پناهندگان سوری در واشينگتن تظاهراتی برگزار کردند و حمله شيميايی رژيم بشار اسد به مناطق حومه دمشق را محکوم کردند. آنها خواستار اقدام نظامی عليه رژيم اسد و سرنگونی اين رژيم شدند.

نوشته شده توسط: Anonymous

وحشت شديد خامنه ای از تهاجم نظامی به ديکتاتور سوريه

ولی فقيه ار تجاع:دخالت آمريکا در سوريه فاجعه است، منطقه مثل انبار باروت است

خامنه ای در ديدار با کابينه آخوند روحانی از حمله قريب الوقوع به ديکتاتور خونخوار سوريه و چرخش اوضاع در منطقه به شدت ابراز وحشت کرد و گفت: دخالت آمريکا در سوريه فاجعه ای برای همه منطقه خواهد بود».

ولی فقيه ارتجاع در مورد چشم انداز تاريک رژيم گفت: «منطقه مثل انبار باروت است و هيچ آينده ای را نمی توان پيش بينی کرد».

خامنه ای که بر اثر شکست سياستهايش در منطقه و در سطح بين المللی، در جنگ گرگها نيز در وضعيت ضعيفی قرار گرفته، تلاش کردن بحران مرگبار درونی رژيم را لاپوشانی کند و با تعريف و تمجيد از آخوند روحانی گفت: «رای بالای مجلس به کابينه نشانه تعامل مجلس و دولت است و بدون ترديد شخص آقای روحانی، خود، نقطه قوت کابينه است»
وحشت ولی فقيه ارتجاع از وقوع حمله نظامی عليه ديکتاتور خونخوار و هم پيمانش در سوريه و شکست استراتژيک رژيم در منطقه
نماينده خامنه ای در کيهان: روز واقعه نزديک است! صاحبنظران وقوع جنگ را قطعی پيش بينی می کنند
پاسدار شريعتمداری نماينده ولی فقيه ارتجاع در کيهان وحشت شديد رژيم از تحولات منطقه و وارد آمدن ضربات نظامی بر ديکتاتور پليد سوريه را در سرمقاله چهارشنبه 6شهريور برملا کرد و زير عنوان «روز واقعه نزديک است!»، نوشت: اين روزها آمريکا و متحدان اروپايی و منطقه يی آن، آشکارا در صحنه حاضر شده و برای مقابله با محور مقاومت سوريه، آرايش نظامی گرفته اند. بهانه اين جنگ احتمالی که برخی از صاحبنظران وقوع آن را قطعی پيش بينی می کنند.

نماينده خامنه ای حکومت خونخوار بشار اسد را «متحد استراتژيک جمهوری اسلامی» توصيف کرد و با تکرار دجالگريها و تهديدات جنگ افروزانه رژيم که در اين ايام قبل از هر چيز شدت ترس ولی فقيه ارتجاع از پيامدهای مرگبار تحولات منطقه را برملا می کند اضافه کرد: «تشکيل و سازماندهی نيروی «دفاع الوطنی»، چيزی شبيه نيروهای بسيج خودمان است و بيش از دهها هزار عضو دارد. لذا با آغاز حمله به سوريه، همه روزه هزاران موشک سراسر سرزمين اشغالی و تأسيسات حياتی آن را زير و رو خواهد کرد.

نماينده ولی فقيه ارتجاع با وارونه گويی مضحکی در مورد انزوای منطقه يی رژيم، رژيم و حکومت سوريه را جهان اسلام توصيف کرده و با زبان رسوا و دجالگرانه رژيم، می نويسد: «جهان اسلام از فتنه انگيزيهای آمريکا و اسراييل و برخی کشورهای عربی به تنگ آمده اند و برای مقابله مستقيم به جای رودررويی با عوامل دست نشانده آنها لحظه شماری می کنند. اکنون جای اين پرسش است که آيا نبايد حماقت احتمالی آمريکا و متحدانش را به فال نيک گرفت؟ همه شواهد حکايت از آن دارند که اگر هياهوی اخير، عمليات روانی نباشد، روز واقعه نزديک شده و انتظارهای چندين و چند ساله برای انتقام رو به پايان است»!.
نوشته شده توسط: Anonymous

استرون استيونسون: الزام پايان دادن به فاجعه سوريه اتخاذ سياست قاطع در قبال رژيم ايران است

بيانيه استرون استيونسون، رئيس هيأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا: حفاظت از شهروندان سوری در مقابل نظاميان اسد و پاسداران رژيم ايران وظيفه اتحاديه اروپا و آمريکا است

الزام پايان دادن به فاجعه سوريه اتخاذ سياست قاطع در مقابل رژيم ايران است
لازم است ابتدا با هم پيمانان اصلی بشار اسد در ايران و عراق مقابله کرد

صحنه های تکان دهنده کشتار زنان و کودکان با سلاح شيمايی در حومه دمشق، وجدان جامعه بشری را جريحه دار کرده است.
بی عملی در مقابل کشته شدن بيش از 1300 غيرنظامی، در شرايطی که کارشناسان شيميايی ملل متحد در دمشق و در فاصله چندين کيلومتری محل فاجعه به سر می برند، قابل بخشش نيست.
روشن است اين جنايات در سوريه با حمايت فعال رژيم ايران و نيروی تروريستی و وحشی قدس صورت می گيرد. و بعيد است اسد بدون حمايت رژيم ايران دوام بياورد. رهبران اپوزيسيون سوريه تصريح می کنند اين قاسم سليمانی فرمانده نيروی قدس است که جنگ در سوريه را فرماندهی می کند. علاوه بر هزاران پاسدار رژيم ايران، حزب الله، شعبه لبنانی رژيم ايران، مزدوران عراقی حکومت تهران مانند عصائب الحق و حزب الله عراق و حوثيهای يمن، همه به کشتار مردم سوريه تحت فرمان و نظارت قاسم سليمانی مشغولند.
بنابراين، در حاليکه چنين فاجعه ای دارد صورت می گيرد، غرب نمی تواند بيش از اين بی حرکت بايستد، . پايان دادن به فاجعه سوريه جز با يک سياست قاطع در مقابل رژيم ايران و خلع يد از اين رژيم در سويه و عراق امکانپذير نيست. مقامات ارشد رژيم ايران می گويند سوريه به مثابه سی وپنجمين استان ايران است و سقوط دمشق، حکومت تهران را ناامن خواهد کرد.
حمله شيمايی 21 اوت که بدون ترديد يک جنايت جنگی و جنايت عليه بشريت است، هر گونه بهانه را برای خودداری از دخالت فعال عليه ديکتاتور سوريه و رژيم ايران، از بين می برد. نقطه عطف فرا رسيده است. دخالت برای حفاظت از شهروندان بی گناه سوری يک تعهد بين المللی است و نبايد آن را به تاکتيکهای تأخيری شورای امنيت، که تحت تاثير منافع اقتصادی روسيه و چين است، مشروط کرد. برای مقابله مؤثر با رژيم جنايتکار اسد، لازم است ابتدا با هم پيمانان اصلی حکومت سوريه در ايران و عراق، مقابله کرد. اين ادعای پوچ و ميان تهی که روحانی، رئيس جمهور جديد رژيم ايران، يک ميانه رو است، نبايد به عنوان بهانه يی برای بی عملی مورد استفاده قرار بگيرد.

استرون استيونسون
رئيس هيأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا
نوشته شده توسط: Anonymous

توجه : کسانی‌ که کامنت اول من را خوانده باشند باید متوجه شده باشند که "" اسطوره ماهیت شعری "" دارد. آنجا که می‌‌گویم "" جریان تاریخ خط بطلانی بر اسطوره کشید ""، به دیگر سخن یعنی‌ "" اسطوره "" تاریخ ستیز است. به نظر من "" شاهنامه "" در یکی‌ دو قرن اخیر نوشته شده، اصلا چرا دانش آموز امریکائی یا انگلیسی قادر به درک "" آثار شکسپیر "" نیست و کلی‌ "" کتاب‌های کمکی‌ "" نیاز دارد تا آن بفهمد ولی‌ ما "" شاهنامه را به راحتی‌ می‌‌فهمیم؟ شما ببینید، نوشتن و سیاه کردن یک کتاب شعر ۸۰۰ صفحه‌ای با ۶۰۰ یا ۷۰۰ واژه امکان پذیر است، کسانی‌ میخواهند با "" قبولاندن شاهنامه به عنوان آثری اسطوره‌ای "" تاریخ فارس را به دوران باستان پیوند بزنند ، این نگاه یک نگاه حذفی است. اینها میخواهند تاریخ بیشتر از هزار سال حکومت ترکان بر ایران و هزار سال اعراب بر ایران را به کلی‌ حذف کنند. در تمام این دوران هزار

ساله، ایران ۳ زبانه بود، عربی‌ زبان علم و فلسفه، ترکی زبان دربار و قشون و فارسی‌ زبان شعر
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ناشناس کامنتی را که در باره مطلب yenilik نوشتم بخوانید، شاید چیزی دستگیرتان بشود، هر وقت آقای لوایی توضیح داد ترک بودن سهراب و تهمینه و همچنین تجاوز رستم به تهمینه را از کجا استخراج کرده است، و هر وقت معلوم شد نظامی در کجای خمسه اش مرتکب بیت شنیع «پدر در پدر مر مرا ترک بود» شده است، آنوقت به این موضوعها هم می رسیم. من با شما و نویسندگان عشیره پرست این سایت وارد بحثهای محتوایی (بدلائلی که می توانید حدس بزنید) نمی شوم. درگیری من با این افراد بر سر شرافت اخلاقی و مسئولیت شهروندی است، برای همین هم هست که من از آنها "سند" و "منبع" می خواهم. این عزیزان هنوز به مرحله اولیه بحث مدرن (ارائه سند و مدرک برای ادعاها) نرسیده اند. پس با کسانی که هنوز کلاس اول را تمام نکرده اند، نمی شود مباحث سال آخر دبیرستان را مطرح کرد. توضیح کافی بود؟ شما می توانید هر حرف بی سروتهی را به عنوان حقیقت بپذیرید، ولی

من آموزش آکادمیکم را در اروپا دیده ام وحرف بی سند را قبول نمی کنم و در صداقت گوینده اش شک می کنم. از این رهگذر به من ثابت شده است 1. کسی که مصرانه از ارائه سند خودداری می کند، معمولا "نادرست"گو است، 2. هیچ کسی در دنیا بدون دلیل و اهئاف معمولا منفی "نادرست"گویی نمی کند. اصرار من بر ارائه سند نامه رضاشاه به پادشاه افغانستان (که آقای شاملی هفت هشت ماه است در اینترنت به دنبال آن می گردد و ظاهرا هنوز پیدایش نکرده است!) فقط به همین دلیل است.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای فرهاد ايرانی ! مثل اينکه کم آورده ای و داری شلوغ کاری ميکنی منتها با زدن سر به اين طرف و آن طرف مسئله حل نميشود و فکر ميکنم خيابان يک طرفه شونيزم به انتها رسيده و ديگران در امتداد مخالف خيابان يک طرفه شروع به حرکت کرده اند حالا چه خوشت بياد چه بدات.نمونه اش مقالات آقای لوائی ميباشد شما عادت کرده ايد که وقت به راديو ايران و تمجيد هايش از کوروش و فردوسی گوش دهيد ولی الان دوره ماهواره و اينترنت است اگر موج راديوتان عوض کنيد از نظرات مخالفين نيز باخبر خواهيد شد و اصلا سعی نکنيد که قلم ها را شکسته و دهانها را ببنديد شاه اين عمل کثيف را کرد از توی کردارش خمينی در آمد که موجب بدبختی جهانيان شد نمونه اش بيماری حزب لله و خاورميانه.

نوشته شده توسط: Anonymous

توحید عزیز ممنون از اصلاح اشتباه من، مسئول کامنت‌های ایران گلوبال عزیز سعی‌ خواهم کرد این مشکل حل شود،

نوشته شده توسط: Anonymous

حسن

من نمی دانم چرا این آقای رازی این در و آن در می زند؟ دلیلی بیاور که آقای لوایی در مورد تناقض های جغرافیایی دست نمی گوید.
ببرم پی از خاک جادوستان
شوم تا سر مرز هندوستان
شوم ناپدید از میان گروه
برم خوب رخ را به البرز کوه
بیاورد فرزند را چون نوند
چو مرغان بران تیغ کوه بلند
خب، فردوسی این را مگر نگفته؟
در شاهنامه دیوان خرد و دانش به خسرو دادند، مگر دروغ است؟
نبشتن به خسرو بیاموختند
دلش را به دانش برافروختند
خودت می گویی تکلیفمان با 15 نسخه خطی شاهنامه که همه با هم تفاوتهایی نشان می دهند، چه می شود؟ کدامشان "قاطع" است؟ خب پدر آمرزیده این عدم قطعیت چرا در اساطیر یونانی نیست. اگر هم باشد نقص است نه حسن.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" موعظه‌ای اسطوره‌ای و گلیم پرندهٔ هخا """ به نظر من تعارضی عمیق بین زبان شناسی‌ و اسطوره شناسی‌ وجود دارد، اگر قبول کنیم که در دنیای امروز، """ علم و تکنولوژی "" زبان می‌‌آفرینند، هر جامعه‌ای که به نحوی از پروسهٔ علم و تکنولوژی دور افتاده نه تنها در "" تطبیق خود "" به علم مدرن از جمله "" علوم انسانی‌ و تجربی‌ "" ناکام خواهد ماند بلکه در مسیر انحطاط قدم گذشته در "" دور باطل "" گرفتار شده و در آرزوی برگشت به گذشته فقط ظرفیت "" باز تولید "" هخا "" را دارد. چنین فاجعه‌ای وقتی‌ وجود هولناک خود را با تمام قوا اعلام می‌کند که "" ساختار‌های علم "" در این جامعه، به جای تولید علم، جهل تولید میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی آيا هنوز وقتش نرسيده که بفهمی دوره ... سر شيره ماليدن در رابطه با ملل تحت ستم شونيزم پايان يافته ، فکر ميکنی که ملل تحت ستم بخاطر امثال تو و ناصر کرمی حاضر ميشوند جانشان را فدای آن مثال مشهور بکنند اگر چنين فکری در سر داری آنوقت در خوابی، امروز وظيفه ملی آذربايجانی ها نجات درياچه اورميه است.و دولت شونيست ايران از رفسنجانی گرفته تا بحال عمدا در جهت ويرانی آذربايجان قدم بر داشته وآذربايجان در حال تدارک اعتراض گسترده در چند روز اخير ميباشد. و خواهيم ديد کی ها در کنار رژيم فاشيست ايران قرار خواهند گرفت.

نوشته شده توسط: Anonymous

دنباله ... باشد؟». تفکر عشیره ای از درک مفاهیم پیچیده عاجز است و سعی می کند آنها را برای فهم بهترشان ساده کند. بنابر این بنیاد قضاوتش را بر "ترک" بودن و "فارس" بودن می گذارد و از شر فکر کردن راحت می شود، زیرا با این تقسیم بندی کودکانه نیازی به تعمق و تفکر (ابزارهای انسان مدرن) نیست: هر چیزی فارسی بخودی خود بد و عقبمانده و زشت است، و هر چیز ترکی بخودی خود خوب و پیشرفته و زیبا است. بدین ترتیب انسان عشیره ای در مصرف مغز صرفه جویی می کند و مانند دینداراد همه چیز را به تقسیم بندیهای از پیش تعیین شده واگذار می کند. به چنین انسانی هر کالای بنجلی را می توان با بسته بندی عشیره خودی (در اینجا ترکی) براحتی فروخت. اگر به او بگویید نظامی گفته «پدر در پدر مر مرا ترک بود» در بست و چشم بسته قبول می کند. و لی اگر بگویید نظامی گفته «همه عالم تن است و ایران دل» آسمان و ریسمان را به هم می بافد و فیلسوفانی

را یک کلمه از حرفهایشان را نفهمیده است (زیرا ذهنیت عشیره ایش توان درک آنها را ندارد) شاهد می گیرد که منظور نظامی چیز دیگری بوده است. این است احوالات اکثریت فعالان قومی ما، عین الله های به شهر رفته که فکر می کنند با کراوات بستن انسان مدرن می شود. کسانی که در قرن 21 از شنیدن "نگاه علمی به اسطوره" متعجب و حیران می شوند!
نوشته شده توسط: Anonymous

""جامعه باز و دلقکهایش""! هیچکس مجبور نیست در مورد مطالبی که به آنها اشراف ندارد اظهار لحیه های مایه خجلت و نمکپرانیهای بی مزه بکند، بجز مبتلایان به تفکر عشیره ای که خودشان را در همه موارد صاحب نظر مطلق می دانند. فقط در نگاه ماوراءالطبیعه عشیره ای است که "نگاه علمی" به اسطوره باعث تعجب اینچنینی می شود. در جهان مدرن اسطوره شناسی یا میتولوژی در دانشگاهها تدریس می شود و رشته های مختلفی دارد. البته درک چنین مفاهیم پیچیده ای برای کسانی که جهانی بسیار ساده و ابتدائی دارند و انسانها را به "فارس" و "ترک" تقسیم می کنند مشکل و سعی برای آموزش این مفاهیم اولیه جامعه شناختی و جامعه شناسی به آنها به اندازه تدریس فیزیک کاربردی در کلاس اول دبستان سخت است. یادم هست روزگاری به بچه همسایه درس جبر می دادم، وقتی گفتم 2- از 3- بزرگتر است، درست به همین اندازه تعجب کرد و معصومانه پرسید:«مگر می شود 2 از 3 بزرگتر

نوشته شده توسط: Anonymous

""" جامعه بسته و دایناسور‌هایش """ عجب، پس نگاه علمی‌ به "" اسطوره "" نیز وجود دارد، من با نویسندهٔ این مقاله در این مورد که "" شاهنامه "" یک اثر "" اسطوره‌ای "" نیست موافقم، در بهترین حالت شاهنامه را شاید یک اثر "" حماسی "" نامید. شاهنامه نه یک اثر ادبی‌ است، نه تاریخی و هیچ ارزش سندی ندارد. در شروع چنین بحث هائی ابتدا باید در چند مورد به یک توافق کلی‌ رسید، یکی‌ از این موارد، قبول این واقعیت است که """ جریان تاریخ خط بطلانی بر اسطوره کشید"""، سپس تعریفی‌ از "" شاعر "" کمک زیادی به درک این موضوع خواهد کرد. "" شاعر "" کسی‌ است که دارای "" ذهنیت اسطوره‌ای "" است. و سپس تعریفی‌ از "" ذهنیت اسطوره‌ای "" شفافیت "" را که لازمه این بحث است به این مبحث اضافه خواهد کرد. """ ذهنیت اسطوره‌ای """ یعنی‌ ذهنی‌ فرا زمانی‌ و فرا مکانی شکل گرفته که "" تحت تاثیر تجربه "" مخصوصا تجربه عصر روشنگری قرار

نمی‌گیرد. حالا پرسشی که در اینجا مطرح می‌‌شود این است که چرا "" جامعه فارسی‌ "" با "" تعبیر و تفسیر "" نادرست از شاهنامه چنین می‌‌پندارد که شاهنامه یک اثر به فرض اسطوره‌ای است، و چگونه این جامعه به شکلی‌ مذبوهانه سعی‌ در تفسیر فلسفی‌ از متن یک اثر حماسی خود را اینگونه رو در رو عقلانیت دوران مدرن قرار می‌‌دهد.
نوشته شده توسط: Anonymous

ینی لیک عزیز ...احتمالا منظورتان اقامحمدخان است. ذکر-اقاخان -به این صورت یاداوراقاخان محلاتی است.ولی مطلب تان منطقی مینماید..نقل ترورچنان شخصی به خاطردوقاچ خربزه توهین به شعورمخاطب است.

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر هر ایرانی بتواند خود را مسول بداند و خود را صاحب ایران بداند و عقر ملی داشته باشد. تمام گفته های شما را قبول خواهد کرد. چون ایران شاه و مصدق نیست و نبوده است. اگر عقر ملی یک ملت مرده باشد دنبال امام زمان خواهد گشت. عقر ملی ما ۱۴۰۰ سال مرده بود و اگر سفرنامه های رضا شاه به خوزستان و ماندران را بخوانید٬ خواهید فهمید که یک مرد مقابل یک ملت و کشور چقدر احساس مسولیت میکند و چطور ملت و یا بهتر بگم خیانت کاران سیاسی و غیره چکار میکنند. امروز ما و کشورمان برگشته به دوران قاجار یعنی خیانت و دروغ و غارت و چپاول و ویرانی و نابودی ایران.

نوشته شده توسط: Anonymous

با عرض سلام و ادب ، خانم گون ایدین این نوع نقد های شما برای من آشنا است خودتان را ناراحت نکنید .

نوشته شده توسط: Anonymous

اساسی وجود دارد و همانطور که گفتم نگاه شما به مقوله اسطوره شدیده غیر علمی، اراده گرایانه و عشیره ای است. نتیجه اینکه پرداختن به تحلیلهای شما تقریبا غیر ممکن است. ولی شما در چند مورد "ادعا"هایی کرده اید که حاظر به جوابگویی در مورد آنها نیستید و اشاره ای هم به آنها نمی کنید. اول اینکه در کجای شاهنامه یا یک اثر دیگر آمده است که تهمینه و سهراب "ترک" بودند؟ دوم اینکه واقعه "تجاوز رستم با تهمینه" را از کجا استخراج کرده اید؟ و سوم اینکه بیت "پدر در پدر مر مرا ترک بود" در کجای خمسه نظامی آمده است؟ همانطور که می بینید برخورد من با "تحلیل"، "نگاه" و یا "برداشت" شما نیست، بلکه بدنبال منبع و سند ادعاهای عجیب شما هستم. ایکاش بجای طرح مسائل جدید به پرسشهای قبلی جواب می دادید. با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لوایی عزیز، انتظار می رفت که شما به پرسشهای مطرح شده در زیر نوشته قبلی خود جواب بدهید، ولی گویا در ایران گلوبال پاسخگویی اصولا محلی از اعراب ندارد و مخصوص شما هم نیست. نوشته اخیر شما چنان سرشار از ایرادات سیستماتیک و ساختاری است که من نمی دانم از کجایش شروع کنم. ولی برای مثال توجه کنید، شما می نویسید: «یعنی این سئوال به وجود می آید که آیا بر متن فردوسی، داستان ها و واژگانی علاوه و یا از آن کم شده اند؟ یعنی قاطعیت خود شاهنامه نیز زیر سئوال می رود» اولا "قاطعیت" در یک اثر ادبی چه معنایی دارد؟ دوما چه کسی گفته با بزیر رفتن چند بییت از یک کتاب، کلیت آن اثر زیر سؤال می رود؟ سوما اگر هم فرضیه عجیب و غریب شما در مورد "قاطعیت" را بپذیریم، تکلیفمان با 15 نسخه خطی شاهنامه که همه با هم تفاوتهایی نشان می دهند، چه می شود؟ کدامشان "قاطع" است؟ می بینید که فقط در یک جمله شما 3 (شاید بیشتر از 3) ایراد

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی هنوز هم استعمال سلاح شیمیائی را در سوریه ساخته و پرداخته و دروغ غربی ها میداند. این کومونیستها عجب مخلوقاتی هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

"گویی دولت های متخاصم را قصد براین است که بر محوریت قدرت و با مبنا قراردادن منافع خود حقوق انسان ها را نادیده گرفته و همواره انسانها را قربانی منافع خود نمایند."

دولتهای خارجی که به فکر پایان دادن جنگ داخلی در سوریه و دیکتاتوری وحشیانه اسد هستند طبق اظهارات شما حقوق انسانها را نادیده میگیرند، ولی به حال خود رها کردن رژیم اسد که اجازه نفس کشیدن به مردم سوریه نمیدهد و به دلیل دهه ها اختناق و سرکوب و شکنجه و اعدام کار را بدینجا کشانده، سیاستی اخلاق محور است! لابد آقای بشار اسد که یک سال است مردمش را تحت بمباران هوایی قرار داده بسیار به فکر حقوق انسانها است.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز آیا سلاح شیمیایی در مرام شما جزو سلاح های کشتار جمعی نیست؟ حتما باید بمب اتم باشد؟ حلبچه را به خاطر دارید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

از نویسنده ی مقاله آقای بیات و از دست انرکاران این سایت بخصوص آقایان کیانوش توکلی و علیرضا اردبیلی بینهایت سپاسگزارم

نوشته شده توسط: Anonymous

مشکل میتوان باورکردکه درمرگ دریاچه ارومیه بی تدبیری دخیل بوده باشدرئیس جمهور قبلی دراوج اعتراضات مردمی برای افتتاح سدی دیگرقدم رنجه کردند .میتوان تصورکردکه رئیس جمهوردیگری هم برای افتتاح شوره زاری عظیم قیچی به دست به گیرند.وبدین سان پروسه مهاجرت سه میلیون نفری رسماکلیدبخورد....نمیدانم افشارهای ارومیه وتیکان تپه وصائین قالادرباره محمودافشاروتئوری هاوتقلاهای اوچگونه فکرمیکنند..انکارافشاربودنش ! یا انحرافات فکری وروانی درخورمطالعه ...خصلت ارباب پرستی واطاعت...کاسبی ازطریق ایده ودکرین فروشی..یاچه..اظهارنظرباخودشان است.

نوشته شده توسط: کاظم موافق

شاهد از غیب رسید ، برادر وطن پرست.

مطمئنم اگر فوتبالی هست برنامه نود را دیده ای. اگر نگاهی‌ به لینک زیر بیندازی بد نیست، این سخنان دیگر از من تجزیه طلب نیست. این مردم دلسوخته خوزستان و خود مسئولین محترم هستند که با گردن کج اعتراف میکنند

http://footballitarin.com/video_page.php?id=6623

نوشته شده توسط: Anonymous

عزیز من می‌خواهید تجزیه بشید حرفی‌ نیست دیگه به کوروش و حافظ و فردوسی چی‌ کار دارید.اما یک حرف هم با مسئولان سایت ایران گلوبال،خود شما خوب می‌دانید که اینگونه مطالب از اشخاصی‌ مشخص !!! نه ارزش ادبی‌ دارد و نه تاریخی تنها و تنها در راستای ایدئولوژی حضرات مطرح میشود و بیشتر از آنکه جنبه هویت یابی‌!! یا سازی!!یا طلبی!! داشته باشد ،کاملا هویت ستیز یا به زبان عموم نژاد پرستانه است.این یعنی‌ رواج نژاد ستیزی تحت لوای مبارزه با نژاد پرستی‌ ادعائی !. با انتشار اینگونه مطالب درجه چندم آیا شان و جایگاه سایت خود را هم در نظر گرفته اید

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

آورده اند که ...
یکی از شاعران پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت. فرمود تا جامه از او بر کنند و از ده بیرون کنند . مسکین برهنه به سرما همی رفت . سگان به دنبال وی افتادند . خواست تا سنگی بردارد و سگان را دفع کند . زمین یخ گرفته بود . عاجز شد ، گفت : « این چه حرام زاده مردمانند ؛ سنگ را بسته اند و سگ را گشاده!» امیر از دور بدبد و بشنید و بخندید و گفت : « ای حکیم ، از من چیزی بخواه.»
گفت جامه خود خواهم اگر انعام فرمایی ؛ -
امیدوار بود آدمی به خیر کسان - مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی نوشته ايد « مسئله عاجل ملت ایران نه جنگ سوریه، لبنان و آزادی فلسطین؛ بلکه رهائی از زیر سلطه رژیم دینی است که در 35 سال گذشته بیش از هر دشمنی بر ایران و ایرانیت آسیب رسانده است ». خوب هنوز مهر انتساب آخوند روحانی بعنوان رئيس جمهور خشک نشده و هنوز پيام تبريک باصطلاح اپوزيسيون فارس و مرگز گرا و رقص و پايکونی شان از ياد نرفته که ميفرمودند در سايه انتخاب « انتساب » روحانی کشور از تحديد تجزيه نجات پيدا کرد . همين باصطلاح اپيسيون فردا نيز در کنار و با همکاری مستقيم با رژيم سعی در نرسيدن آسيب بر خواهند آمد. منتها من ترک اصلا فدای فلانی و فلان نخواهم شد. اگر قرار است فدا شوم آن آذربايجان است

نوشته شده توسط: Anonymous

بشار اسد به ایران فرار کرده است
http://teleqraf.com/news.php?id=27155#.Uh2zpj-w2I1

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

ینیلیک گرامی، لطفا کامنتهایی را که مربوط به موضع مقاله نیستند در صفحه شما بنویسید تا مجبور به حذف آنها نشویم. با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

""" تشدید رقابت‌های منطقه‌ای در زمان روحانی """ تصورش را بکنید بندر از عربستان به پوتین روسیه گفته است که میتوانند ایران را از بازار نفت و گاز چین حذف کنند، برای این منظور، عقیم کردن خط لولهٔ "" ایران، پاکستان، هند """ و از آنجا چین مورد توافق طرفین قرار می‌گیرد. هدف پوتین از حمایت از رژیم فارس ایران از برنامه هسته‌ای و درگیر کردن این رژیم در سوریه حذف ایران از بازار اروپا است. با همکاری با عربستان، دو ۲ کشور روسیه و عربستان میتوانند ایران را از بازار نفت و گاز شرق ایران نیز حذف کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ايرج مصداقي شخصيتي شجاع و نويسنده اي بينظير در به تصوير كشيدن رنجهاي نسللي از جوانان است. تصويرسازي دقيق متكي به آمار و به دور از تعصب و اغراق است٬ او به تنهايي بنيانگزار مكتبي است كه مسلما به نام او ثبت خواهد شد. هركسي كتابها و مقالات او را خوانده باشد٬ متوجه اين سطح كار او خواهد بود. صداقت او به واقعيت و معاف كردن حقيقت از بند اغراقهاي معمول در شرق٬ بزرگترين خدمت اوست. بدون آثار او٬ پرونده جنايات رژيم حاكم٬ بشدت ناقص خواده بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سید حیدر بیات... خیلی ممنون از این مقاله با ارزش...( استادی ) که یک فرهنگ را در ( دو ترم) می خواهد تدریس بکند و یا یاد بگیرد بیش از این نباید انتظار داشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

این اعمال شنیع و ضدمکراتیک مجاهدین قابل تحمل نیست و باید در برابر آن ایستاد. مجاهدین نوید استبداد از همان نوع رژیم اسلامی را می دهند. ایرج مصادقی یکی از متهورترین و پرتلاش ترین فعالان سیاسی ایران می باشد. تصور نمی کنم کسی بە اندازەی وی بە امر مهم شناساندن پدیدەی زندانی سیاسی در جمهوری اسلامی خدمت کردە باشد. مجاهدین بجای قدردانی از این همە تلاش فردی آقای مصادقی تازە وی را تهدید نیز میکند. آیا کس یا جریانی است کە از مجاهدین انتقاد کردە باشد، متهم بە جاسوسی و خدمت بە جمهوری اسلامی نشدە باشد؟ تعامل ضددمکراتیک مجاهدین با دگراندیشان درونی و برونی از این سازمان یک جریان خطرناک برای آیندەی دمکراسی در ایران ساختە است.