Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

هرجا استعدادی برای تجزیه طلبی وجود دارد تنور ملت و ملیّت سازی هم از سوی آقایان گرم هست ( آنچیزی که در قوانین بین المللی به self determination شناخته میشود به هیچ عنوان درمورد مردمان ایران صدق نمیکند و بیشتر مربوط به ملت‌های تحت استعمار است و نه یک ملت کهن که سابقه همزیستی‌ چند هزار ساله دارد) اما وقتی‌ نوبت به مردمان دیگر در محدوده سرزمینی خود می‌رسد تمامی‌ این تئوری‌های به ظاهر حقوق بشری که اینان در چتر آن مخفی‌ شده اند رنگ می‌بازد من بار دیگر سؤال خود رو که بدون جواب مانده تکرار می‌کنم تکلیف لزگیها, تالشیها و تات‌ها به چه گونه است آنها نیز ملت هستند و یا خیر.اگر نیستند به چه علت و اگر هستند حق تعیین سرنوشت ( تجزیه از سرزمین موعود شما )دارند یا نه

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب شاملی گرامی / «نقد »سرمایه بزرگی است و مطمئن باشید که هر گز رنجشی در کار نخواهد بود

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای کرمی در ادامه این بحث ها و در پاسخ به مسائلی که شما میگویید بزودی نوشته ایی را منتشر خواهم کرد و مختصات و مشخصات ملت فارس را بیشتر روشن خواهم نمود. در عین حال من در نوشته خودم عنوان کرده بودم که شما به جمعیت ملیونی فارس زبان یک اسم اتنیکی بدهید که مردم هم بدانند و به آن نام خود را بخوانند. هر چند که امروز در ایران غیرفارسها، این گروه انسانی را در ایران "فارس" میشناسند و زبان ملی این گروه را نیز "فارسی" میدانند و سرزمین ملی آن را نیز فارس یا فارسستان میشناسند. اما ظاهرا شما از این مسائل خبر ندارید. شما مطالعه تان را متمرکز کرده اید به 2500 سال پیش و با امروز کاری ندارید.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقا کیانوش من مطلب زیر را در نقد نظر شما نوشته ام. امیدوارم ادبیاتی که در این نوشته استفاده کرده ام رنجشی برای شما ایجاد نکند. چون قصدم فقط و فقط بیان تفاوت ها و ارائه استدالال بوده است و بس

http://www.iranglobal.info/node/20672

نوشته شده توسط: Anonymous

ازادی کاریکاتور بخشی از آزادی بیان است .شما می توانید از رئیس جمهورامریکا تا پیغمبران ، امامان مسلمین تا موسی و مسیح کاریکاتور بکشید و این حق هنرمند و یا نویسنده است .

نوشته شده توسط: Anonymous

موضوع معضلات اقتصادی برای دولت یازدهم، شامل 1- مشکلات ساختاری 2- معضلات تشدید شده سیاسی و 3- دست ساز دولت دهم است. از اینرو حل و ارائۀ طریق برای برون رفت از شرایط فعلی آسان نخواهد بود.
این موضوع تشدید می شود با شرایط "رکود تورمی" و به نظر می رسد تورم و اشتغال به عنوان دو قطب در این روند عمل خواهند کرد.
فتیله پیچِ کُشتی در این میان هم به دو موضوع "تورم" و "اشتغال" گیر می کند. هوشمندانه ترین روند، تمرکز بر یکی از این دو معضل است و به نظر من اشتغال، رونق اقتصادی و معیشت مردم بر کنترل "تورم" اولویت اساسی داشته باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایرانخواه شما نمیتوانید، بطور دلخواه کلمه "ملت" را به کلمه "قوم" تنزل دهید. کلمه "قوم"، و کلمه "ملت"، از زمین تا آسمان از یکدیگر فرق دارد. قوم در اصل به بخش محدودی از کسانی گفته میشود، که بعنوان قوم و خویش، و فامیل و کسان و در ارتباط خویشاوندی نسبت بهم قرار دارند. مثل، پدر و مادر، فرزندان، برادران، عموها، دائی ها، ... و تمام قوم و خویش و فک و فامیل و امثالهم. همانطور که در زبان عامه در نامه نگاری نیز میگویند، از جانب فلانی به قوم و خویش و آشنایان سلام برسان. در صورتی که کلمه " ملت" فراتر از این چیز هاست، و از کلمه "قوم" کاملا فرق دارد. وقتی به توده میلیونی ملت گفته میشود، نه از این جهت است که، با هم رابطه خویشاوندی و فامیلی دارند، بلکه بجهت زبان مشترک، فرهنگ مشترک، سرزمین مشترک، تاریخ مشترک، آداب و رسوم مشترک، ... و سایر معیارهای ملی است، که

آن توده عظیم و میلیونی را بهم ارتباط میدهد. کلمه "ملت " اساسا از کلمه "قوم" فرق دارد. در حقیقت، شما به ملت 35 میلیونی آذربایجان نمی توانید قوم خطاب بکنید. سعی نکنید، مثل شاهنشاه آرامهر سابق ، برای خودتان تئوری ببافید. مردم آذربایجان در یک محیط وسیع جغرافیائی زیست میکند. استعمال چنین کلمه ای نسبت به مردم 35 میلیونی تورک آذربایجان توهین و دهن کجی معنی میدهد. چنین سیاست استعماری خیلی وقت است که شکست خورده است. شما اگر به آذربایجان تشریف ببرید و در جلسه ای شرکت بکنید و بمردم بگوئید که شما قوم هستید، به شما میخندند، و شما را جدیدی نمیگیرند. چنانکه آقای حداد عادل، محسن رضائی، و جنابانی از این دست، دست از پا درازتر و نا امید ،جلسه سخنرانی خود را ترک گفتند. دو باره تکرار میکنم؛ داشتن زبان مشترک، سرزمین مشترک، تاریخ مشترک، آداب و رسوم، و فرهنگ مشترک و سایر خصوصیات ملی، که این توده های وسیع مردمی به هم ربط میدهد، از مشخصات ملت بودن مردم آذربایجان است. حالا شما فریاد بزنید که مردم آذربایجان قوم است. در چنین شرایطی کسی شما را جدیدی نمیگیرد. همانطور که قبلا اشاره شد، مفهوم "خلق " و یا "ناسیو" در زبان لاتین بمعنی "ملت" است. و مردم آذربایجان صاحب این خصوصیات، و ملت است. برای یاد آوری، دو مرتبه مفهوم "ناسیو" در ذیل آورده میشود. کمی به خودتان زحمت مطالعه بدهید.
HISTORICAL DICTIONARY
Natio; from national Latin, people ") refers to larger groups of people, which common cultural characteristics such as language, traditions, customs, habits ... be attributed. Nation; lat. natio, Volk“) bezeichnet größere Gruppen von Menschen, denen gemeinsame kulturelle Merkmale wie Sprache, Tradition, Sitten, Gebräuche... zugeschrieben werden.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام
آقا قاسم خدا قوت
همین که اسمت تنه خیلیارو میلرزونه برای ما کافیه.
سید علی اگه چند تا مثل شما داشت غم نداشت.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای راضی من بزودی مختصات و مشخصات مشترک ملت فارس را در پاسخ به بیانات شما منشتر خواهم کرد و نشان خواهم داد که آیا ملت فارس غیر زبان فارسی مشترکات دیگری نیز دارند؟ من نوشته را نوشته ام و تنها شرایط ایران گلوبال برای انتشار مساعد نیست. کمی منتظر باشید حتما مطالعه خواهید کرد

نوشته شده توسط: Anonymous

من نیز دیروز کامنتی را ارسال کردم که در صفحهٔ شما درج نشده، به هر حال به چند نکته اشاره خواهم کرد. """ ایران و تحولات خاورمیانه """ جنگ سوریه دو ۲ دنیای سنی و شیعه را با کشاندن لبنان و سایرین به این مهلکه رودر روی هم قرار داده است. """ کاپیتال """ در دست دنیای سنی است، ایران و جمهوری اسلامی فارسی‌ به عنوان رهبر و علمدار دنیای شیعه با اقتصاد ورشکسته محدودیت جهان شیعه از نوع فارسی‌ را حس میکنند. جای بسیار شادمانی است که ایران و شیعه از نوع فارسی‌ با جمهوری آذربایجان روابط حسنه ندارد و از ارمنستان حمایت می‌کند. با خروج نیروهای ناتو از افغانستان، طالبان سنی دست بالا را در افغانستان خواهد داشت. تعارضات ژئوپلتیکی با تحولات بسیار سریع ایران را به مرکز بی‌ ثباتی تبدیل خواهد کرد. همچنین سیل مواد مخدر وارد ایران خواهد شد. با بحران اقتصادی دنیا، دیگر نفت و گاز آن ارزش استراتژیک

را ندارد، و تکنیک فرکینگ گاز بیشتری را در اختیار متقاضیان قرار خواهد داد و کشور‌های بیشتری از جمله روسیه و عراق خواستار حذف ایران از بازار صادرات نفت و گاز خواهند شد. از همه اینها مهمتر کمبود آب ایران را در برطرف کردن نیازهای غذایی ۸۰ میلیون انسان با مشکلات جدی رو به رو خواهد کرد و بلوچستان پاکستان با تحریک هند نا امن خواهد شد تا چین قادر به بهربرداری از بندر گوادر در بلوچستان پاکستان نشود و آن نیز به سهم خود به بی‌ ثباتی بیشتر ایران خواهد افزود.
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای سیف الله حق با شماست. اما موضوعاتی که امروز ذهنیت جامعه فارس را و بخشا جامعه ما را در هشتاد سال گذشته تحت تاثیر تبلیغات دولتهای فاشیستی حاکم قرار داده مسئله است. من با آقای کرمی کاری ندارم و میدانم که خیالات ایشان به مراتبی که بیشتر مینویسند بیشتر افشاء میشود. من در مطلب بعدی سعی میکن مختصات و مشخصات ملت فارس را هم برای گرایش سوپر راست امثال کرمی و هم به باورمندان چپ در جامعه سیاسی فارسی توضیح دهم

نوشته شده توسط: Anonymous

یعنی‌ این نقد بود یا فحش و فحش کاری به سبک پست مدرن؟ هر کس که یک استدلال بر اساس منطق در این متن به من نشان داد، یک جایزه طلبش :)

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای رازی عزیز، تیتر نوشته من در خصوص "مردم ایران" و "حاکمیت ایران" است، و مردم ایران نیز از ملیتهای مختلف تشکیل شده است. بنابراین اگر در تیتر از مردم و در متن از ملیتها یاد کرده ام هیچ تضادی با همدیگر ندارند. تازه من در یک نوشته شش صفحه ایی تنها یک جمله در مورد حقوق ملیتهای غیرفارس نوشته ام و این حساسیت شما را برانگیخته است. این انگیزش شما واقعا در یک نوشته شش صفحه ایی منطقی یا منصفانه است؟ سوآل صمیمانه اینکه آیا این ذکر نام ملتهای غیرفارس در ایران نیست که شما را می رنجاند و شما را در یک نوشته بیش از 250 سطری تنها به یک سطرش حساس میکند؟ من جایی نگفته ام که آمار "اصلا مهم" نیست. نوشتم که در بحث حقوق برابر تمامی ملیتهای ساکن ایران (که فارسها نیز یکی از آنها بشمار میروند)، مسئله اصلی آمار نیست، مسئله اصلی حقوق برابر است. چون حقوق برابر ملی به کمی و زیادی آمار آن جمعیت ها نیست. حقوق برابر

اتنیکی را با معیار اقلیت و اکثریت نمی سنجند. تازه هیچ ملیتی در ایران اکثریت 50 درصدی ندارد. حتی داشته باشد نیز بایستی برابری حقوق اتنیکی در کشور رعایت گردد. از این جهت بود که من گفتم در این بحث اهمیت ثانوی دارد. البته اینکه خوانندگانمان تاحدودی از چند و چون آمار هم خبر داشته باشند هیچ ضرری ندارد. اینکه میگویید: "آیا من هیچ کجا آماری ارائه کرده ام؟"، بلی که شما آمار اعلام کردید، از براند شفر نقل کردید که حدود 50 درصد جمعیت ایران غیرفارس است. این آمار نیست پس چیست؟ من با یقه شما چه کار دارم دوست. مثل دو شهروند ایرانی داریم در خصوص مسائل و مشکلات کشور با همدیگر بحث و گفتگو میکنیم. این موضوع یعنی بحث و گفتگو در خصوص مسائل و مصائب کشور پایانی ندارد و دقت من به نوشته های شما از آن جهت استکه شما خودتان را چپ گرا معرفی میکنید و از آنجا که عدالت خواهی جوهره چپ را تشکیل میدهد، من هم به خاطر همان تمایل عدالتخواهانه در نزد شما به این گفتگو با شما ادامه میدهم. در خصوص سود و زیان انتخابات حتی در این سطح برای ملیتهای غیرفارس در مقایسه با ملت فارس در نوشته بالا توضیح داده ام و لزوم به تکرار نیست.

آوردن آمار از سوی من بخاطر حرفهای بی ربطی چون عشیرتی بودن و غیره نیست. آمار در جهان کاربردهای بسیار مدرنی دارد. من آمار را می آوردم ملتهای غیرفارس از سویی و نخبگان به خواب رفته سیاسی فارس از سوی دیگر، را روشن کنم که تنها فارسها در ایران زندگی نمیکنند. من میخواهم نشان دهم که جمعیت غیرفارس در ایران بسیار بالاست و استمرار روش کنونی دولت ایران و نخبگان سیاسی فارس (همفکر دولت) در تقابل با مطالبات مردم غیرفارس میتواند ایران را به یوگسلاویزه شدن بکشاند. من میخواهم به آنها بگویم که بیدار شوید. البته با آن بخش از نخبگانی که آگاهانه و استعمارگرانه سیاست تبعیض علیه ملتهای غیرفارس را دنبال میکنند کاری ندارم. این تنها واقعیتها و مقاومت مردم است که آنها را سرجایشان خواهد نشاند. تمامی آمار آوردن و گفتن و بحث کردن بخاطر این هشدار است.

در مورد آمار، برای من اظهار نظر وزیر آموزش و پرورش که از تعداد عددی دانش آموزان در ایران با خبر است از هر منبع دیگری در میان منابع موجود معتبرتر است. حالا برای شما نیست، باشد. من در مورد آمار و ارقام نظر خود را گفته ام و فعلا نکتهء اضافه کردنی نمی بینم. مگر اینکه مطلبی مطرح شود که برایم تازگی داشته باشد و من فکر کنم که لازم است در آن خصوص فکرم را مطرح کنم.

در مورد اینکه رضا شاه از شاه وقت افغانستان برای استفاده از واژه "ایران" برای نام کشور کنونی ایران، کسب اجازه کرده است. همچنان هستم. منبع این سخن نیز به موقع منتشر خواهد شد، عجله نکنید و از ابزار فشار استفاده نکنید.

آقای رازی، لطفا اسامی دیگر را در گفتگو با من دلیل و مدرک نیاورید. در عین حال ادعای شما نسبت به سخن آقای علیرضا اردبیلی ناروا و نادرست است. چون در یک جلسه سخنرانی ایشان همین پرسش از ایشان شد و ایشان به قطع این برداشت از سخن ایشان را مردود دانستند. من به هیچ وجه علاقه ایی ندارم اسامی دیگری به این گفتگو وارد شوند تا با آوردن اسامی دیگر مثلا بخواهید مرا خراب کنید و شما قهرمان داستان بشوید. لطفا این روشها را کنار بگذارید. به نظرم گفتگوی دوستانه و محترمانه از هر روشی بهتر است و در عین حال این روش به تقویت دمکراتیسم در همین زمینه کمک میکند. روش های تخریبی پیش از این و در سی و اندی سال گذشته و شاید بیشتر نتایج تخریبی خود را نشان داده اند. شما دیگر لازم نیست آنها باز تولید کنید.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب برادری،اول اینکه این شیوه زشت رارسم نکنید که بجای عکس خودمثل همیشه دربالای نوشته تان،کاری کاتوری ازکسان دیگرودراین رابطه ازخانم شادی صدر رابگذارید. ثانیآمنظورتان ازاین کارچیست؟ همین که کسانی مثل شما ناسیونال- سوسیالیستهای وطنی طرفداران رژیم درجلدشبه اپوزیسیون، به پروپای بزرگانی چون خانم شادی صدرمی پیچید،درستی نظرات فعالین حقوق بشری فارس زبان را که دوسه درصدنیستند تائیدکرده ومحبوبیت این انسانهای بزرگ راصدچندان میکند.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

یوسف آذربایجان گرامی، ما دیروز کامنتی از شما دریافت نکرده ایم. به هر دلیلی، کامنت شما به دستمان نرسیده، لطفا کامنت خودتان را یک بار دیگر بنویسید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی جنابعالی ميفرمائيد که فارسها نه ملت هستند نه قوم پس لطف کن يک واژه و يا اصطلاحی برای آن عده از مردمی که بزبان فارسی صحبت ميکنند بکار ببر تا ما نيز بعد از اين استفاده بکنيم . چرا که روزنامه يا کارخانه اصطلاح سازی تابناک برهبری پاسدار شونيست محسن رضائی غير فارسها را قوم نامگذاری کرد و در دهان ديگران .... گذاشت ولی برای فارس زبان هيچ اصطلاحی موجود نيست انگار فارسها جدا بافته و تاخته روزگارند ولی در غرب غذاهای آذربايجانی را بنام پرشين « فارسی » ثبت ميکنند مثل قورمه سبزی و امثالهم و يا فرشهای آذربايجان را پرشين مينامند مثل فرش اردبيل تبريز همدان و امثالهم .ولی در ايران چنين ملتی بنام فارس وجود ندارد

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر استاد زبانشناسي مدرن جيناب آقاي ناصر كرمي.بگوذاريد تا چشم حسودان بيسواد از اينهمه علم و نبوغ استاد مرمي كور شود .اقاي كرمي سالهاست با ماليدن پيه زحمت و تحقيقات بيشمار شبانه روزي اقدام به تدقيق بي بديل ايراني در آثار دانشمندان الماني نموده اند و از آثار گرانبهاي انان استفاده و انها را براي ما با زحمت فراوان منعكس ميكنند حالا نميدانم چرا بعضيها ناراحت ميشوند؟آخرين نتيجه تحقيقاتي استاد كرمي نشانگر غير علمي و چرت بودن مطالب ويكي پديا خصوصا نوع فارسي ويكي است.بهتر نيست تا به عوض انتقاد به اين اثار گرانبها از ايشان بخاطر زحمات سي ساله شبانه روزي تقدير و تجليل كنيم؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای باقر زاده
با سلام از پیامتان بروشنی آشکار است که میگوئید؛ به هر ترتیبی که بشود باید جنازه سیاسی دیکتاتورهای رژیم جمهوری اسلامی ایران را سرا پا نگهداشت، تا از هم نپاشد، سیاستی که 34 سال با کلماتی مثل اصلاح دیکتاتورها، گفتگوی تمدن با دیکتاتورها را به پیش برد. و بهمین طریق مردم را در برابر ظلم به آرامش دعوت کرد، و از این طریق خیش برده گی را بر گردنشان محکم نمود. دیگر این رسوائی به پایان خود نزدیک میشود. شما برای مردم دلتان نمی سوزد، تفکر پان ایرانیستی شما، ترس از این دارد، که اگر جمهوری اسلامی از هم بپاشد، سلطه و سیطره زبان فارسی، و خشونت گرداننده گان آن به پایان خواهد رسید. اما این پروسه بوقوع خواهد پیوست، با طولانی کردن عمر رژیم تنها موج عصیان قویتر خواهد شد. اگر این دیگ انفجار با نام اصلاحات، منفذی بیابد، اوضاع خرابتر از آن خواهد بود که جنابعالی تصور میفرمائید.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

اینها تازه سخنان عناصر خود رژیم و نمایندگان آنهاست. تصورش را بکنید وقتی صدای نماینده رژیم چنین برمیخیزد وضعیت مناطق عربی در ایران چه احوالات فاجعه باری دارد

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای علاء کامنت هايی که نوشته ميشود بايد منتشر کرد تا ديگران نيز با نظرات مقابل با خبر شوند حتی مخالف نظر جنابعالی باشد . ديروز کامنت کوتاهی فرستاده بودم ولی منتشر نشده .

نوشته شده توسط: Anonymous

جنابان ایرانخواه، ،شاملی، رازی، ...مسائل تاریخی،آماروارقام مختلف ازمنابع متفرقه درموردایل وقبیله وملت وخلق و...مشکلات رانه تنها آسانترننموده بلکه برمشکلات موجودمیافزایند.هماطوریکه بنیتوگروچه ایتالیائی میگوید«تاریخ واقعی تاریخ معاصراست»مثلا ایرانی ها ازهرگروه زبانی وسازمانی درموردروی دادهای تاریخی معاصرمثل بقدرت رساندن رضاخان ترک تباروبرپائی رژیم فارس زبان برای اولین مرتبه درتاریخ این سرزمین، کودتای 28 مرداد،حکومت ملی

آذربایجان ،جنبش وقیام ضدسلطنتی همه وهمه دریک صدسال اخیربوده بااینهمه اختلاف درک وعقیده؟؟؟چگونه میتوان مسائل 1000سال پیش ویابدتر2500 ساله رابررسی کرد؟.درممالک چندزبانه معیاراصلی بایدعهدنامه ومواثیق بین المللی ماننداعلامیه جهانی حقوق بشر،که برابری همه واعلامیه جهانی حقوق زبانی بایدمدنظرباشد ونه چیز دیگری.مثل سوئیس

هیچ زبانی برزبان دیگرارجح نیست وهرزبانی میتوانداحتیاجات روزمره رابرآورده سازد ولی زبان انگلیسی بهرعلت تاریخی درزمینه ی گسترش روابط بین المللی ،علمی –تکنیکی،توریستی و...باهیچ زبانی قابل مقایسه نیست وبرای اینکه ما ایرانی ها ازهرگروه زبانی ،ازقافله تمدن عقب نمانیم ضمن تحصیل بزبان مادری بایدانگلیسی رابعنوان زبان ارتباطی یادبگیریم.
غیرفارس زبانان هیچ نفعی دریادگیری فارسی ندارندکه هیچ بلکه(مگرداوطلبانه) بخاطراینکه انگلیسی رانیزبایدبیاموزند یک اضافه کاری غیرضروری رامتحمل میشوند.اگردوستان آقایان/خانمها ایرانخواه ورازی که عدالت خواه وبرابری طلب هستندصادقانه قضاوت کنند چه ایرادی دارد که غیرفارس زبانان بزبان خودتحصیل کنندوباشما بزبان انگلیسی ارتباط داشته باشند؟ ازاینها هم بگذریم زبان فارسی مشکل نوشتاری بزرگ وعلاج ناپذیری دارد که غیرعلمی وغیرمنطقی وهردم بیلی والکن است مثلا شما نمتوانیداستدلال کنید چرا ایرانخاح وایرانخاه نادرست است ؟وچرانبایدراذی وراظی نوشت؟ لطفآ برای یک دفعه هم که باشد تعصب راکنارنهاده ومنطقی فکرکنید دزصورت امکان !!!باتشکر
نوشته شده توسط: Anonymous

این جناب -کوچک زاده را میگویم- یک چیزی کم دارد. دو تاچیز. یکی عمامه ای ملانصرالدینی که عکس مار را میکشید و میگفت: ای مردم این مار است یا اون چیزی که ان آدم نوشته ( کلمه ی مار که معلمی به قصد آموزش نوشتن به مردم برای انها نوشته بود. با این تفاوت که کوچکزاده نمیفهمد که دوره ی انجور تحمیق ها گذشته. قرنهاست که گذشته) و اما اون کمبود دومی ایشان یک ریش خیل خیلی توپی است که روی لبش هم از روی یک خط کش قیچی شده باشه! درست مثل مولایی که کوچک زاده از ذوب در اوست که نانش چنان توی روغن افتاده.------------واقعا شرم باد نظامی را که چنین نماینده های خوشفکر و دنیا شناس و میهندوستی دارد!! کاش وقت بشود من این گفت و شنود را یکباردیگر بشنوم

نوشته شده توسط: Anonymous

و اما سند سوم شما معرکه است و باعث می شود از شما بپرسم آیا اساسا خودتان این سایت را نگاه کرده اید؟ دقت کنید:
این سایت تعداد آذربایجانیها ی ایران را 15 میلیون یعنی 20 درصد
http://www.ethnologue.com/language/azb
و تعداد فارسی زبانهای ایران را 45 میلیون یعنی 60 درصد می داند
http://www.ethnologue.com/language/pes
این در واقع منبع مستند و دندان شکن شما برای ادعایتان بود. آیا من چیزی را اشتباه فهمیده ام؟ آیا شما داده های آماری منبع مورد استناد خودتان را قبول دارید؟ باز هم تکرار می کنم، من برعکس شما حقوق شهروندی را منوط و مشروط به تعداد و درصد و آمار نمی کنم. هر انسانی باید از همه حقوق مندرج در منشور حقوق بشر و حقوق شهروندی بدون کوچکترین استثنایی برخوردار باشد، حتی اگر عضوی از یک اقلیت عددی یک درصدی باشد. برای همین هم هیچوقت از آمار (مگر اینکه ضرورت علمی و کاربردی داشته باشد) استفاده نمی

کنم. ولی شما ظاهرا به "فرد" اهمیتی نمی دهید و هنوز در چارچوب "عشیره" فکر می کنید و گمان می کنید حق با آن گروهی است که تعدادش بیشتر است، پس دست به آمارسازی می زنید.
متأسفانه من مجبور شدم برخلاف میلم جواب را در همین کامنتها بدهم. ظاهرا شما نمی خواهید دست از روانکاوی من بردارید و باز هم به "اصطلاحات مورد استفاده من" گیر داده اید. مشکلی نیست، اگر اینکار شما مسئله ای را حل می کند، ادامه بدهید.
ولی اگر واقعا در پی یک دیالوگ مدرن و مدنی بدون احساس توهین شدگی هستید؛
1. سند نامه رضاشاه به پادشاه افغانستان را ارائه کنید،
2. سند آماری جمعیت هفتاد درصدی غیر فارسها را ارائه کنید
3. نظرتان را در باره آمار سایت مورد استناد خودتان یعنی اتنولاگ ابراز بفرمایید.
با تشکر وقت شما و خوانندگان
نوشته شده توسط: Anonymous

حالا برمی گردیم به نوشته شما. شما اگر واقعا معتقد هستید که "آمار" یک بحث انحرافی یا جانبی است، قاعدتا نباید بجا و بیجا از آمار هفتاد درصدی غیر فارسها حرف بزنید. مسئله اصلی من با شما درست بر سر همین حرفهای بی سند است. شما برای ادعای آماری خودتان سه "سند" آوردید. 1. حرفهای حاجی بابایی، 2. حرفهای صالحی، 3. سایت اتنولاگ. سند 1 و 2 اصولا سند نیستند. آیا این دو نفر رئیس سازمان آمار کشور هستند؟ آیا اساسا ما در ایران سرشماری اتنیکی داشته ایم؟ شما به این نتیجه رسیده اید که تعداد غیرفارسها بیش از هفتاد درصد است، بعد رفته اید برای اثبات ادعایتان دنبال ادعایتان دست بدامان کسانی شده اید که نه چیزی از آمار می دانند و نه اگر بدانند، اساسا ارزشی برای آنها قائلند. آیا احرفهای این حضرات با ادعای شما مبنی بر "فارس بودن دولت حکومت" در تناقض نیست؟ آیا قاعدتا نباید حکومت فارسیستی وجود غیر فارسها را منکر شود؟

نوشته شده توسط: Anonymous

من به ادعاهای مبسوط شما در باره استعمار دولت و ربط آن با "ملت فارس" جوابی نمی دهم، زیرا اگر بخواهم به آن بپردازم باید خط به خط آن را رونویسی کنم و تناقضاتش را نشان بدهم، این ادعاها نه پایه علمی دارند و نه پایه منطقی و بیشتر احساسی و اموسیونال هستند. مشکل اصلی ما دو نفر ولی این نیست. شما در یک نوشته ادعا کردید که رضا شاه برای استفاده از کلمه ایران برای کشورمان از پادشاه وقت افغانستان اجازه گرفته است، من از شما خواستم سندتان را ارائه کنید، ولی شما مرا به سایت بی بی سی و "یک" مقاله از "یک" پروفسور افغانی حواله دادید. من همانطور که گفتم با ادعای بی سند مشکل دارم. با گفتن اینکه «زن همسایه ما از پسرعموی مستأجرشان شنیده است» هیچ حرفی مستند نمی شود. برایتان یک مثال می زنم: سیروس مددی نوشته است که علیرضا اردبیلی فارسها را دچار نقص کروموزومی و بیشعور نامیده است. من اگر بخواهم این ادعا را تکرار کنم

فقط حق دارم بنویسم: «بنا به گفته سیروس مددی علیرضا اردبیلی فارسها را دچار نقص کروموزومی و بیشعور نامیده است» و از نظر اخلاقی موظفم که بگویم سیروس مددی در کجا چنین حرفی را زده است. ولی اگر خودم این ادعا را بکنم (مثل ادعای شما در مورد رضا شاه و جمعیت هشتاد درصدی ایرانیان غیر فارس) باید، تأکید می کنم باید در مورد منابعم تحقیق کنم و فقط و فقط در صورت احراز اطمینان به آنها استناد کنم. پس من باید به فایل صوتی درج شده در سند سیروس مددی گوش بدهم و ببینم آیا راست می گوید یا نه. ولی من ترکی بلد نیستم، پس باید از کسی کمک بگیرم که بزبان ترکی مسلط باشد و مورد اطمینان من باشد. با اینهمه سندیت یک منبع فقط وقتی برای من محرز می شود که علیرضا اردبیلی به انتساب این نوار به خودش اعتراض نکند و صحت آنرا تأیید کند. همه این شرایط موجود است، پس من می توانم از طرف خودم ادعا کنم: «علیرضا اردبیلی گفته است که فارسها دچار نقص کروموزومی و بیشعور هستند» این از نظر من یک سند تقریبا بی نقص است و می توان به آن استناد کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب شاملی عزیز! متأسفانه شما با درج پی در پی کامنتها مرا هم مجبور می کنید نظرم را در اینجا بنویسم. من نمی فهمم اگر مسئله آمار برای شما اصلا مهم نیست، برای چه اینقدر بر سر آن اصرار می کنید؟ آیا من هیچ کجا آماری ارائه کرده ام؟ آیا من وجود اقوام، فرهنگها، زبانها، دینها و گرایشهای مختلف در ایران را نفی کرده ام؟ شما اگر دوست دارید در اینباره بحث کنید، باید یقه کسانی را بگیرید که این موضوعات را نفی می کنند، نه یقه مرا. مشکل کارشما در یک جای دیگر است. تیتر مقاله شما این است: "حسن روحانى واقعا انتخاب كيست؛ مردم یا حاكميت؟" شما این تیتر را به هرکس که می خواهید نشان بدهید و بپرسید آیا از آن مفهوم مسائل قومی و زبانی را درک می کنند؟ شما می فرمایید: «كسى كه در اين انتخابات سرش كاملا بى كلاه ماند مليتهاى غيرفارس ساكن، یعنی حدود هفتاد درصد جمعیت کنونی ایران، در اين جغرافياى سياسى بود» معنی این حرف از

نظر من این است که در یک جایی کلاه مجانی پخش می کردند و این کلاه فقط به "فارسها" رسیده و به غیر فارسها (که شما علی رغم بی اهمیت دانستن آمار تعداد آنها را با اصرار مکرربالای هفتاد درصد می دانید) نرسیده. من از شما خواستم که بگویید بر سر این فارسهای کذایی چه کلاهی گذاشته اند که بر سر دیگران نگذاشته اند؟ از قضا ادر این ماجرا کلاه گشادی بر سر "همه" مردم ایران رفته است و از این منظر اگر نگاه کنیم هیچ سری در ایران بی کلاه نمانده است! مسئله این است: آن مردمی که در تیتر مقاله شما از آنها صحبت شده است، چه کسانی هستند؟ فارسها؟ بخشی از فارسها؟ بخشی از مردم ایران بدون توجه به هویت اتنیکی آنها؟ همه مردم ایران؟ بله! من معتقدم قوم یا اتنیک یکدستی بنام "فارس" وجود ندارد، ما در ایران فقط فارس زبان داریم و بس. من نمی دانم بجز زبان فارسی چه چیز دیگری یک فارسی زبان آبادانی یا اهوازی را به یک فارسی زبان تایبادی یا زابلی یا ورامینی پیوند می دهد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي شاملي عزيز باور كنيد نطالب آقاي ناصر كرمي ارزش خواندن ندارد تا چه برسد راجع به تراوشات خيالي ايشان وقت گذاشته و مقاله بنويسيد.اخيرا هم چند مقاله بي ارزش از ايشان منتشر شده كه با استقبال خوانندگان مراجه نشده و به آرشيو منتقل شده،فقط قصد و نظر ايشان ايجاد هاي و هو و تحريك ملتهاي ايرانيست كه اين اواخر با هوشياري محاطبان عقيم مانده است.من به شما توصيه ميكنم مطالب ايشان را جدي نگيريد و مثل ساير ين اعتنايي به آن نكنيد و بزرگشان نكنيد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یدالله، تعریفی که از ملت ارائه کرده اید نادرست است. در هیچ دانشنامه سیاسی معتبری ملت به گونه ای که شما و آقای شاملی می گویید تعریف نمی شود. من پیش از این در کامنت هایی معنی "ملت" و تفاوت آن با "قوم" را در زبان فارسی و زبان های مهم اروپایی شرح داده ام که می توانید دراینجا ملاخظه نمایید:
http://www.iranglobal.info/node/20553#comment-17925
بویژه در کامنت آخر من در پاسخ به آقای شاملی این واقعیت که ملت با آنچه ایشان "اتنیک" می خوانند تفاوت دارد، به روشنی تشریح شده است که البته آقای شاملی دیگر پاسخی ندادند.

نوشته شده توسط: Anonymous

هر کس بخاد تو هر رشته ای فعالیت کنه باید لباس شو تو فدراسیون ثبت کنه.اول باید لباسشو ثبت میکرد بعد رکورد میزد.حیف!

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

بله واقعأ چنین است، ملّتی بنام فارس وجود ندارد، بارها همراه با سند و مدرک تاریخی معتبر جهانی گفته شده و گفته خواهدشد که ملتی بنام فارس وجود خارجی ندارد. ایران مانند بعضی از کشورها مانند آلمان دارای دو نام میباشد، در دورن کشور از قبل میلاد تاکنون فلات و سرزمین ایران بنام مردمان ساکن آن "ایران" ( یعنی سرزمین آریایی ها) نامگذاری شده و یوناییان و رُمی ها هخامنشیان را بنا به سرزمین زادگاه و زیستی آنها، پرسیس ( پارسی) نامیده اند، که از آن پس نام خارجی ایران بویژه در اروپا و بعد در آمریکا " پرسیس" نامگذاری شد. واژهء پرسپولیس هم به معنی خانهءِ پارسی است.● نام پرسیس و یا به آلمانی" پرزین با همکاری نازیسیم " در 21 ماه مارس 1935 میلادی از روی نام خارجی ایران برداشته شد، و نام داخلی و بین المللی ایران تعیین شد.● در 10 خاندانها و تیره های هخامنشی نامی بنام پارسی نیست

● در هیچ ادبیّات آکادمیک و دانشگاهی آلمانی معنی که شما از ملّت فارس کرده اید وجود ندارد، وکی پدیا آنهم به زبان فارسی اعتباری ندارد، حتّی در همین وکی پدیا چنین تعریف و برداشتی که شما کرده اید وجود ندارد● بیشترین تحقیقات باستان شناسی در ایران را آلمانی ها انجام داده اید و امروز هم ادامه میدهند، مدّت 20 سال هست که من با این کتابها و تحقیقات سر و کار دارم ● هرکسی به زبان پارسی صحبت کند که پارسی و هخامنشی نیست، اگر قرار بر این باشد چندین کشور در شرق، در آسیا، در آسیای میانه، در قفقاز، در آسیای کوچک (ترکیه امروز) در حوزهء خلیج فارس، درخاورمیانه باید همه هخامنشی و پارسی باشنددر تهران تُرکهای مهاجر به این شهر هم فارسی صحبت میکنند ! ● هخامنشی و پارسی زیر مجموعه ای از ایران و ایرانیّت هست ● شما آنقدر از جغرافیای سیاسی ایران و مردم شناسی آن بی اطلاع هستید که پارسه و پارسی را " دشت" نامیده اید، پارسه و پارسی دشت نیست، ایالت ( ساتراپ) پارسه ناحیه ای بر بلندیها و بر فراز رشته کوه زاگرس و در بخش غربی آن، تا آخرین بلندیهای زاگرس تا خلیج فارس هست. تنها پهنای زاگرس بیش از 100 کیلومتر هست.● اگر کردستان مکان زیستی کُردها و بلوچستان مکان بلوچها میباشد، امّا آذربایجان "ترکستان" (جای تُرکها) نیست، آذربایجان مکان زیستی و امپراطوری مادها و ا اتفاقأ وّلین ایستگاه هخامنشیان بوده و هست ● مردمان تُرک چندین نسل هست که به ایران مهاجرت کرده اند، من دوباره تأ کید میکنم فردوسی یک ایرانی مایهء افتخار و هویّت ما، یک ایرانی است، به معنای واقعی هخامنشی و از سرزمین پارسه نیست، همچنانکه پایتخت سه امپراطوری ماد (همدان) هخامنشی (تخت جمشید) و ساسانیان ( تیسفون) بر فراز و در دوسوی زاگرس میباشد. بحث در این زمینه انتهایی ندارد، ولی من فعلأ برای هر گونه بحث با هر کارشناسی در فضای سایبری آماده هستم. جغرافیای بقول شما فارسستان فلات ایران هست، نامیدن چند شهر غیر پارسی نشانه از عدم صداقت و ناآگاهی شماست.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای آراز تبریزلی، فرموده اید: " همیشه سلاح ها باب گفتگو ها را باز و سیایتمداران آنموقع شروع به درک واقعی و خواستهای ملیتهای تحت ستم می کنند." اما نگفته اید این "سلاح ها" کجا و علیه چه کسانی قرار است به کار روند؟ علیه شماری روشنفکر تبعیدی که خود مغضوب رژیم حاکمند یا علیه رژیم جنایتکاری که بر همه دارایی و سرنوشت ایرانیان حاکمیت دارد؟ از کسی که عزم و بیباکی گشادن "سلاح ها" را دارد انتظار می رود به جای صرف وقت به جدل در دنیای مجازی با "سلاح ها" ی خود رهسپار میدان نبرد با دشمن ستمکار گردیده، از این طریق راه گفتگو را باز نماید! در غیر این صورت بهتر است آرامش خود را حفظ کرده، به جای تهدید هم میهنان خود ، که همچون خود او ستمدیده و سرکوب شده اند، به گفتگوی منطقی و سازنده بپردازد. ردیف کردن شعار های عاطفی و دیگران را "نفهم" خواندن و تنها خود را فهمیده شمردن استدلال منطقی نیست و نتیجه سودمندی در بر ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

حسن داعی در اين برنامه با ژست کارشناس در صدای آمریکا حاضر می شود، در توهینی آشکار گفت: «مردم شریف ایران، یک استخوانی می اندازند و می گویند اگر این استخوان را بر ندارید وضع بدتر می شود و این استخوان را هم نخواهید داشت.» / تفرشی هم نوشت : این اقدام تلویزیون صدای آمریکا به معنای درستی اعتراض من به اظهارات ضدایرانی و ضدملی آقای حسن داعی میهمان برنامه سه شنبه گذشته برنامه افق، نادرستی رفتار غیرحرفه ای مجری برنامه چه در سکوت در برابر آقای داعی و واکنش عجیب غیرمودبانه و پرخاش جویانهآقای دهقانپور به من در جهت توجیه و تایید ضمنی و عملی اقدام اقای داعی است، وگرنه دلیلی برای حذف این دو لینک از صفحه رسمی برنامه افق در سایت صدای آمریکا و صفحه این برنامه در فیس بوک وجود نداشت

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقا یدالله بسیار منطقی و بسیار دقیق نوشته اید و پیشنهاد بسیار خوبی را نیز مطرح کرد ه اید.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای رازی، من همیشه توصیه کرده ام که محترمانه تنها به تقابل استدلالهایمان بپردازیم و از رفتارهای دیگر پرهیز کنیم. لطفا برگردید و اصطلاحات مورد استفاده تان را درمورد من بازنگری بکنید خواهید دید که من تنها و بسیار ضعیف به آن ها پرداخته ام. در هر صورت روش مناسب همین است که در نهایت به آن نزدیک شده ایم. برخورد و نقد فکر به دور از هر گونه توهین و یا تهمت. بسیار عالی است.

و اما در مورد آمار که نوشته اید. دوست عزیز در این بحث آمار یک امر فرعی است. بحث اصلی حضور و وجود ملیتهای مختلف در ایران و انکار و نفی این ملیتها از سوی دولت جمهوری اسلامی و همراهی بخشی از اپوزیسیون مرکزگرای فارس است. حالا گاهی پیش می آید که آمار و ارقامی نیز که بدستمان می آید مطرح کنیم. اتفاقا من فکر میکنم آمار وزیران جمهوری اسلامی دقیقتر از هر آمار دیگریست که از بیرون به بررسی مسئله پرداخته است. برای اینکه وزیران دولت

اطلاعات بسیار دقیق تری از آمار و ارقام این ملت ها دارند و بویژه آمار وزیر آموزش و پرورش که بصورت عددی از امار کودکان غیرفارس زبان را که ایشان بی شرمانه آن را "کودکان دو زبانه" میخواند، خبر دارد. هفتاد درصد کودکان در تمامی مدارس ایران که وزیر آموزش پرورش بخاطر آن نظام آموزشی را تغییر میدهند تا سطح فارسی آموزی کودکان غیرفارس را افزایش دهند، نمیتواند دور از واقعیت باشد. تازه این آمار دشمن خلقهای غیرفارس است. این دشمنان همیشه سعی کرده اند انکار کنند، ناچیز جلوه دهند و مسئله ملیتها را فرعی بخوانند. این دشمن امروز خود به دلیل تغییر نظام آموزش اش و دقیقا بخاطر فارسیزه کردن کودکان ایران، آمار هفتاد درصدی را اعلام کرده است. این آمار از درون نظام است. و من بر این باور هستم که وارد نکردن ردیف زبانی در سرشماریهای کشور نیز دقیقا ریشه در این مهم دارد که غیرفارسها جمعیت بسیار بالاتر از جمعیت فارس در ایران است. وگرنه مطمئنم که اگر این جمعیت کمتر بود امروز صدها بار آمار گرفته بودند و بر سر مردمان غیرفارس کوبیده بودند. حالا شاید این آمار دقیق دقیق نباشد، اما تا حدودی سمت و سوی آمار جمعیتی را روشن میکند. من همچنان بر حرف خود در این مورد هستم. اما آمارهای خارج از دولت را نیز ابدا دقیق نمیدانم. چه آنها که به نفع ملیتهای غیرفارس آمار میدهند و چه به ضد آنها. برای من هیچ فرقی نمیکند. وضعیت آمار در ایران بسیار می لگند.

اما باز همچنان میگویم، مسئله من آمار نیست. بلکه مسئله من بی حقوقی ملیتهای غیرفارس و استعمار این گروهها توسط دولت شاه و شیخ است. من طالب برابری حقوقی تمامی اتنیکها در ایران هستم و قائل شده حقوق ویژه به فارس و یا فارسی را یک سیاست نژادپرستانه میدانم. و متعجبم که شمای چپ در این خصوص چرا با من بحث و جدل میکنید. مگر سوسیالیستها نباید از عدالت در تمامی عرصه ها دفاع کنند. چه شده است که وقتی سخن به عدالت و برابر ملی ملتهای ساکن ایران میرسد و چرا وقتی فارس ها نیز چون ترک ها و بلوچ ها و... ملتی محسوب میشوند، شما از در تخالف در می آید و حتی وجود ملت و یا اتنیکی بنام فارس را هم انکار میکنید؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب شاملی تکلیف لزگیها, تالشیها و تات‌ها به چه گونه است آنها نیز ملت هستند و یا خیر.اگر نیستند به چه علت و اگر هستند حق تعیین سرنوشت ( تجزیه از سرزمین موعود شما )دارند یا نه

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته وزيني بود در مقابل مطالب بي پايه و اساس آقاي كرمي.... با تشكر از آقاي شاملي

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جلال Jalal
از خودتان تئوری درست نکنید. معنای ملت همان خلق است. که در مفهوم لاتین lat. natio, „Geburt, Herkunft, Volk خلق و یا ملت؛ به توده مردمی گفته میشود که زبان، نژاد، فرهنگ ، آداب و رسوم، تاریخ و سرزمین مشترک داشته باشد. این تعریف را در تمام کتابهای فلسفی و دایره المعارفهای دنیا، به زبانهای مختلف میتوانید مطالعه بکنید. لطفا مردم را احمق بحساب نیاورید. به خودتان زحمت مطالعه بدهید. الکی حرف نزنید. دیروز شعار میدادید که از نژاد برتر جهان هستید، شما نوعی، دنبال مردم جوک میگفتید، و همه را مسخره میکردید، امروز به روزی افتادید، که وجود خلق فارس، موجودیت خودتان را نیز انکار میکنید. اگر به گفته شما در ایران خلق فارسی وجود ندارد، پس زبان فارسی زبان چیه؟ زبان گنجشگه؟ آدم نباید خودش را آنقدر زبون و کوچک بکند. با این تئوریهای من در آوردی نمی توان خلقهای غیر فارس را

گول زد. آن دوران دیگر گذشته است. در جغرافیای ایران هر خلقی میخواهد به زبان خود تحصیل کند، چه شما آنرا بخواهید ، چه نخواهید، زبان انگلیسی بهترین زبان ارتباطی برای خلقهای ایران است. از طریق زبان انگلیسی ملیتهای ایران توانائی ارتباط با تمام جهان را دارا هستند. پس اگر آدم دموکراتی هستید، زبان فارسی را به زور شلاق و سر نیزه به دیگران تحمیل نکنید! با نفی نژاد فارس نمی توانید زبان فارسی را، مدام العمر به دیگر خلقهای ایران تحمیل کنید. یک کمی آزاد اندیش باشید. دیگر آن دوران سپری شده است. خلقهای ایران باید زبانی را مثل زبان انگلیسی بعنوان زبان رابطه انتخاب کنند، که زبان علم و دانش، زبان تکنولوژی مدرن، زبان اختراعات و اکتشافات باشد ، مثل هندوستان، کانادا، آفریقای حنوبی، پاکستان، نیجریه،بتسوانا، گامبیا، زیمبابوه، غنا، گویان، کامرون و امثالهم!... نه زبان فارسی! زبان فارسی صد ها سال از قافله علم و تمدن عقب است. مقایسه کنید فرهنگ و اوضاع مملکت خود را با کشورهای اروپائی! این تفاوتها را خود شما به عینه می بینید. هر کسی باید در کنار زبان مادری خود، زبان انگلیسی را به عنوان زبان علم و صنعت و زبان ارتباط بیاموزد. جز این هیچ راهی نیست! جز کشاکش داخلی و جنگ خانمان سوز.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شاملی عزیز، البته من قصد نداشتم این بحث را به شکل کامنتی ادامه بدهم، ولی مجبورم به چند نکته بپردازم> 1. توصیه‌ام برای نتیجه بخش بودن بحث این است که لطف کنید و دست از تجزیه و تحلیل روانی افراد بردارید و به اصل مطلب بپردازید، شما قبلا هم من و هم آقای کرمی را "عصبی" نامیده اید و حالا هم می فرمایید که من بدنبال کیش و مات کردن شما هستم. روانشناسان به این نوع برخورد "نارسیسم" می گویند، از مات کردن شما چه چیزی عاید من می شود؟ 2. از قضا حرف شما کاملا درست است، ما در ایران بررسی آماری که بتواند به عنوان منبع مورد استفاده قرار بگیرد، نداریم، پس حرف وزیر جمهوری اسلامی و خانم برندا شیفر از نظر من به یک اندازی بی اعتبار است. ولی مسئله این است که من هیچ ادعایی در مورد آمار نکردم و این شما هستید که با قاطعیت اعلام می کنید "بیش از هفتاد درصد جمعیت ایران غیر فارس هستند" و ادعایتان را به سخنان وزیر

جمهوری اسلامی مستند می کنید. مشکل من دقیقا برخورد دُگم و جهتدار شما به واقعیتهای روز است و.همین قاطعیت شما در زمینه آمار. کتاب خانم براندا شیفر برای من وحی منزل نیست، ولی برای بسیاری از قومیتگرایان و هویت طلبان و تجزیه طلبان و امثالهم هست، زیرا ایشان در کتابش آشکارا بدنبال توجیه و تقویت گرایش تجزیه در ایران است. آمار ایشان را برای همین آوردم، تا کسسی نگوید ایشان هم پانفارسیست است، یا خودش را به پانفارسیستها فروخته است. من می گویم تعداد فارسی زبانها شاید حتی %10 جمعیت ایران یا کمتر باشد، شاید هم بیشتر از هفتاد درصد باشد، هیچکس نمی تواند در اینباره ادعای مستندی بکند، ولی شما اینکار را می کنید و بعد به من ایراد می گیرید که چرا دنبال آمار و این حرفها هستم. در واقع این شما هستید که باید به خوانندگانتان توضیح بدهید چرا در شرایطی که ما هیچ آمار علمی و قابل استنادی در دست نداریم، شما با قاطعیت و مکرر تعداد جمعیت فارسها را کمتر از %30 درصد می دانید. من ادعایی نکرده ام که جوابگویش باشم، شما ادعا کرده اید و شرافت اخلاقی حکم می کند که در برابر ادعایتان پاسخکو باشید. فعلا این را داشته باشید، در نوشته ای که قولش را دادم نگاه دُگم و بسته و معطوف به نتیجه شما را در برخورد با سایت اتنولاگ هم نشان خواهم داد، ولی در چارچوب Fair play به شما توصیه می کنم با آن صفحه بروید و آمار اتنولوگ را دوباره بخوانید و اگر این صفحه را یک صفحه معتبر می دانید، آمار آن را در باره زبان فارسی و زبان آذربایجانی (این اسمی است که اتنولوگ بکار می برد) برای خوانندگان ترجمه و در اینجا درج کنید. به گمانم اندکی متعجب خواهید شد!
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای جلال، شما فهم و برداشت خودتان را از ملت و یا اتنیک مینویسید و منهم نظر خودم را نوشتم. اتهامات نژادپرستی شما، نوعی فرار به جلو هست اش. من اتنیک و ملت را کنار هم می آورم تا روشن گردد که از چه چیزی سخن میگوییم. برای رفع سوتفاهم امثال شما این دو مفهوم را در کنار شما می آورم، تازه بده هم میشوم. و بعد با یک چشم بندی یک هیتلر هم ظاهر میکنید. مگر با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین میشد که مشکلی نبود. به زعم شما مثلا اگر ما بگوییم ملت ایران، همه چیز گل و بلبل خواهد شد. با گفتن "ملت ایران" تیپولوژی اتنیکی و فارسی دولت ایران تغییر خواهد کرد و به دولت همه مردم تبدیل خواهد شد، بله؟ مقصودتان همین است؟ می بینید که سخن حلوا دهان را شیرین نمیکند. آنچه شما عنوان کرده اید، یعنی ملت آذربایجان، ملت کردستان بهتر میبود یکی را هم که ملت فارسستان است به این لیست اضافه کنید. آنوقت می فهمیدیم که ریگی به

کفشتان نیست. اما این عناوین یعنی ملت آذربایجان و ملت فارسستان و یا ملت کردستان در واقع کوتاه شده اصطلاحت دولت ملت آذربایجان، دولت ملت فارسستان و یا دولت ملت کردستان است. به عبارت بهتر زمانی موضوع سرزمین سیاسی به اسم تبدیل میشود که آن ملت اتینک ها به دولت تبدیل شده باشند. چون در ملت آذربایجان و یا ملت فارسستان و یا ملت بلوچستان عمده ترین اساس سرزمین سیاسی است که دولتی حاکم است و منطقه نفوذ دولت سیاسی را دولت ملت مثلا آذربایجان و یا بلوچستان و یا فارسستان مینامند. اما قبل از تشکیل دولت این ملتها و به عبارتی اتنیک ها وجود دارند و امروز تشکیلات شناخته شده جهانی وجود دارد که عنوانش "ملتهای بدون دولت است" و یا جنبش هایی وجود دارد که جنبش های رهایی بخشی ملی هستند. یعنی ملت ها وجود دارند که دولت ملت را در پروسه مبارزه خود برپا میکنند. در اینجا بحث لفظ ها نیست. بحث فهم همدیگر است. حالا شما اسمش را بگذارید اتنیک ولی عادلانه فکر کنید. یعنی در ایران به برابری حقوق اتنیک ها احترام بگذاری و برای اتنیک ها حقوق برابر قائل شوید. اگر چنین تفکری داشته باشید من هم به همراه شما از واژه اتنیک استفاده میکنم. مقصود حرکت بسوی یک نظام عادلانه است و نه استفاده از این و یا آن لفظ.
نوشته شده توسط: Anonymous

شما هم یک طرفه قضاوت نکنید. چرا آقای تفرشی دایه مهربانت از مادر برای ایرانیان شده است؟ او از این مسئله به نفع خودش و ،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،و اصلا چرا صدای امریکا از چنین شخصی دعوت میکند تا در چنین برنامه هایی شرکت کند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی،
با سلامهای انترناسیونالیستی، فکرمیکنم یک مورد سهو لغوی در نوشته تان بچشم میخورد، و حیف است که این نوشته با ارزش نقصان متنی داشته باشد. لطفا اگر مقدور است، به جای کلمه "امام دوازده هم" شیعیه اثنا العشری، وجه تسمیه "امام سیزدهم"، حضرت مهدی مودعود، فرجه و شریف ، و به جای کلمه " گورباچوف" لطفا کلمه " پوتین " را مرقوم بفرمائید. تا این نقص فنی در نوشته مرتفع گردد. با آرزوی موفقیت، اکبر

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای رازی، بحث دیگر و بسیار مهم در کشور ایران عدم گنجاندن ردیف آماری زبان در سرشماریهای کشور است. فکر میکنید چرا دولتهای شاه و شیخ هیچکدامشان نمیخواهند در سرشماریهای خود ردیف زبان و ملیت شهروندان کشور را ملحوظ دارند؟ هیچ به علتهای این مهم اندیشیده اید؟ دولتهای شاه و شیخ هر دو میدانند که در ایران ملیتهای غیرفارس زندگی میکنند و در این هشتاد و اندی سال از هر تعرض و تبعضی علیه آنها خودداری نکرده اند. اما چرا نمیخواهند آمار زبانی کشور و یا امار اتنیکی کشور بررسی شود. اگر ملیتهای غیرفارس از نظر عددی جمعیت کمتری را و به اصطلاح اقلیتی را در ایران تشکیل میدهد، چرا از ارائه آمار آن خودداری میکند؟ فکر نمیکند مسئلهء جدی و دلیلی بسیار مهم که همانا کثرت جمعیت غیرفارس در کشور وجود دارد که باعث اجتناب دولتهای شاه و شیخ از ارائه آمار مردم غیرفارس شده است؟ میخواستم توصیه

کنم که مطلب زیر را نیز مطالعه کنید:
http://www.iranglobal.info/node/20622
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای رازی، چه خوب که میخواهید بنویسید. اما مسئله اصلی در ایران سند آماری نیست. تا آنجا که من فهمیده ام شما صاحب یک نگرش چپ هستید. اما گاهی دیده میشود که شما در هیبت یک ناسیونالیست ناب فارس اظهار نظر میکنید. حالا هم با توضیحتان برای من منبعی را مطرح کرده اید که گویا جمعیت فارس کشور را بیشتر از ان چیزی که من مطرح کرده ام نشان میدهد. جالبتر اینکه این منبع را آیه منزل فرض کرده اید و تصورتان اینست که مرا در این بحث کیش و مات کرده اید. من به خاطر مسابقه برای برنده شدن به این بحث وارد نشده ام. و اساس بحث آن نیست. به نظر میرسد که شما اصل قضیه را فراموش کرده اید و به دنبال دفاع از مسائل فرعی در این بحث هستید. حتی به فرض درست بودن عددهای شما، اصل قضیه همچنان سرجایش باقی است. یعنی پنجاه درصد جمعیت ایران (از منظر آمار ارائه شده شما) در ایران از نظر اتنیکی بی حقوق هستند. یعنی 40 ملیون انسان

از سیاست استعماری دولت ایران در رنج و عذابند و برای شمای چپگرا ظاهرا این 40 ملیون در مقابل آمار 40 ملیونی جمعیت فارس کشور ارزش بحث و جدل ندارد. و شما به دنبال آوردن سند و مدرک هستید که نشان دهید تعداد یکی از این جمعیت ها چند ملیون بیشتر از آن دیگریست. واقعا فهم شما از مسئله اینست؟
اصل قضیه و پرسش اصلی همچنان باقی است، آیا فارسها نیز چون ترکها و یا کردها و یا بلوچها و عربها یک اتنیک، یک قوم، یک ملت و یا ملیت محسوب میشود یا نه؟ شمای چپگرا در کمال تعجب مطرح کرده اید که "اینها (فارسها) کی هستند دیگر اصلا؟". به عبارت دیگر از طرف میگویید اتنیک و یا ملتی به نام فارس وجود ندارد و از طرف دیگر برای آمار بیشتر آنها را میخواهید نشان دهید. دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یونس شاملی؛
ملت و اتنیک دو چیز جدا هستند و شما هرچقدر هم زور بزنید آنها هم معنی نمیشوند. اتنو-ناسیونالیسم آلمانی که شما از آن تبعیت میکنید محصول برداشت نژادپرستانه آلمانیهای قرن نوزده از پدیده ملت بود که از دل آن هیتلر بیرون آمد. در قرن بیست ویکم جایی برای برداشتهای نژادپرستانه از ملت وجود ندارد. در منطقه ما شما میتوانید از ملت ایران، ملت آذربایجان، ملت کردستان، ملت بلوچستان و غیره صحبت کنید. چیزی بنام ملت ترک و یا ملت فارس وجود ندارد چرا که فارسها و ترکها اتنیکهای ساکن ایران هستند. اتنیک را به عمد و با لجاجت ملت نامیدن خودش امری ست نژادپرستانه.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" اعترافات یک مزدور اقتصادی """ نویسندهٔ این کتاب کسی‌ است که ابتدا شانس خود را در نوشتن کتاب‌های "" خود یاری "" امتحان کرد، ولی‌ زود کفگیرش به ته دیگ خورد، سپس نگاه خود را به مقوله‌های اقتصادی متمرکز نمود. در حرفه‌ای بودن این شخص فقط دانستن این واقعیت کافی‌ است که ایشون هنوز نمیداند که """ آژانس امنیت ملی‌ """ یک نهاد "" کد سازی و شکستن کد """ است نه یک سازمان اقتصادی. جالب نیست که احمدی نژاد نیز چند سال پیش ادعا کرد این کتاب را خوانده است. چیزی که من را به فکر کردن وا میدارد این است که اگر پروفسور ما قادر به کنکاش و تجزیه و تحلیل ریشه‌ای مسائل نیستند پس چه کسی‌ به این امور خواهد پرداخت؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مصطفی اگه واقعا این زنها را تحسین میکنی باید حسن نیت خودت را ثابت کنی، باید خواهر و مادر خودت را برهنه کن وبه همه خبر بده که خواهر و مادرت را از جهل و نادانی و خرافات آزاد کردی.

نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا متاسفم.... از صمیم دلم آرزو می کنم شرایط به گونه ای باشد که زحمات این دختر شناگر که افتخار ایرانی است هدر نرود و قربانی نظرات کوتاه بین افرادی خاص نگردد. به امید روزی که تحجر دست از سر این مردم زجر کشیده بردارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شاملی، نوشته اید: " من ملتی بنام ملت ایران نمیشناسم. چون در ایران ملتهای مختلفی زندگی میکنند و ایران یک کشور کثیرالملله است." پس شما وجود ملت ترکیه را هم نفی می کنید! چرا که در ترکیه هم خلق های گوناگونی زندگی می کنند. همچنین ملت هند، ملت کانادا و ملت بریتانیا نیز از نگاه شما وجود ندارند! چرا که این کشورها نیز به قول شما "کثیرالمله" هستند. ببینید با پافشاری بر دیدگاه متعصبانه و غیر علمی خود به چه گرفتاری دچار می شوید که ارتباط گفتار شما را با گفتار سیاسی رایج در جهان امروز به کلی قطع و آن را به پندارهایی رویایی تبدیل می سازد. در ادامه می گویید:"... دولت- ملت در ادبیات سیاسی بصورت خلاصه "ملت" هم خوانده میشود. اما مقصود آن "ملت" نیست که ما از آن سخن میگوییم." آن "ملت" که شما از آن سخن می گویید غیر از مفهوم رایج و شناخته شده واژه ملت در علم سیاست است. معنی واژه ها و اصطلاحات علمی

بسته به میل و اراده من و شما نیست که آنها را به دلخواه عوض کنیم.این هم که ادعا کرده اید تعریف ملت در آلمانی با مقصود شما سازگاری دارد نادرست است. آنچه در آلمانی مفهوم مورد نظر شما را می رساند واژه Ethnie به معنی قوم است.در زبان سیاسی آلمانی امروز نیز واژه Nation به مفهوم مردمی با سرزمین و حکومت مشترک است و کاربرد آن به مفهوم قوم در دانش انسان شناسی و غالباً از طریق واژه مرکب Kulturnation به معنی "ملت فرهنگی" کاربری دارد. از این روست که مثلاً در آلمانی هم سازمان ملل متحد را die Vereinten Nationen می نامند که در اینجا Nation عیناً مانند فارسی به معنی مردم دارای سرزمین و حکومت مشترک یا همان ملت به کار رفته است. در فارسی سیاسی امروز واژه ملت به عنوان ترجمه واژه Nation، که در بنیاد واژه ای لاتینی است، به همان معنی رایج در زبان های اروپایی معمول شده و جا افتاده است و نسبت دادن معانی من درآوردی به آن از نا آگاهی چنین نسبت دهندگانی حکایت می کند. اگر به راستی به گفته خود باور دارید که:" دیگر دوران سخن گفتن ایدئولوژیک از علم و بویژه علم سیاست سپری شده است" پس از بازی ایدئولوژیک با واژه ها دست بردارید و آنها را در معنای علمی رایجشان به کار ببرید.
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب رازی، تمامی کامنتهای شما منتشر شده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب مسئول کامنتها، کامنت من مشکلی داشت؟