Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاياني كه ايران را با كشورهاي اسكانديناوي و سوييس و الخ مقايسه مي كنند ، سري هم بزنند به تاريخ و سابقه پيشه وري و دمكرات آذربايجان را مروري كنند و تحركات كردستان به هنگامه جنگ و آن بلوايي كه برپا شد. بنده موافق صد در صد فدراليسم هستم و اعتقاد دارم هر قومي مختار است ، و حتي بايد ، با زبان و فرهنگ خود آشنا شود. چرا كه هيچ انساني در هيچ كجاي اين كره خاكي حق سلب هويت از انسان يا قوم ديگر را ندارد. منتهاي امر اقوام اگر از حكومت مركزي انتظار نرمش دارند بايد خود نيز نرمشي نشان دهند و دست كم في المثل ترك هاي خواهان هويت قومي تحت لواي ايران امروزي راه خود را از پان ترك ها و تجزيه طلب ها جدا كنند و اجازه ندهند خواسته هاي منطقي آنها كه همانا آشنايي با مشاهير و هويت قومي خويش است بشود ملعبه اي براي عده اي كه معلوم نيست از كجا تغذيه مي شوند و اصلا از چه روي همگام با خاورميانه جديد آمريكا پيش مي روند

نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

هموطن گرامی جناب جامی ؛ ربط آن در مقاله نوشته شده. شما اگر سخنان کامل جناب آهی در مورد سوئد و دلسوزی مقامات سوئدی برای ایران و ایرانیان را بخوانید، و آن را در متن (context) حوادث جاری استکهلم و مفهوم عملی چنین دلسوزی هایی قرار بدهید آنوقت پی خواهید برد که بقول ضرب المثل انگلیسی دلسوزی و بخشش از خانه خویش و یا از همسایه بغلی آغاز می شود (charity starts from home). زمانی که سوئد می خواهد وبلاگ نویس پناهجوی ایرانی را اخراج بکند (لینک اول)، چگونه دلشان برای وبلاگنویسان داخل ایران سوخته است؟ طبق گزارشات خبرگزاری بین المللی سوئد، تبعیض و نابرابری در سوئد وجود دارد (لطفا به لینکهای زیر مراجع کنید). ربط این است که این همه . .

ربط این است که این همه تعریف و تمجید از سیستمی که در آن هنوز (در همان زمان و همان مکان) شعله ها مشتعل هستند، شاید تا حدی زیادروی بود. ربطش این بود که عده ای از بیرون از سوئد آمده بودند در پارلمان سوئد، ولی از مشکلات جاری پناهجویان ایرانی بی غم و آسوده بودند. آنها حتی حاضر نشدند که یک نماینده از پناهندگان و یا سازمانهای مدنی ـ سیاسی و یا اجتماعی ایرانیان در استکهلم را به جلسه خود دعوت کنند. چرا باید حضور و حمایت یک سیاستمدار دست راستی سوئدی باعث شود، در اعلامیه پایانی هر گونه مخالفتی با جنگ و حمله نظامی به ایرانی مسکوت بماند؟ ما نباید منافع ملی و اصول خود را قربانی ملاحضات سیاسی و فرصت طلبی گروهی بکنیم.

http://sverigesradio.se/sida/gruppsida.aspx?programid=2493&grupp=13503&artikel=5493049
http://sverigesradio.se/sida/artikel.aspx?programid=2493&artikel=5543781
http://sverigesradio.se/sida/gruppsida.aspx?programid=2493&grupp=13503&artikel=5533685
http://sverigesradio.se/sida/gruppsida.aspx?programid=2493&grupp=13503&artikel=5531998
نوشته شده توسط: Anonymous

لطفا ربط ؛آشوب های خیابانی در استهكلم و كنفرانس اتحاد براي دمكراسي ايران " را توضيح دهيد!!!!!!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای امینی من یک جا کار می کنم و از یک بخش پول می گیرم و بدان هم رفادارم شما هم حداقل به جای کار چند شیفته برای چندین مرکز بفرمایید تن به خدمت به یک جناح بدهید. اما شریعتمداری خود یک فدرالیست در مکتب کلاس ابتدایی است و ملت ترک هرگز آزادی های محدود شریعتمداری را قبول نمی کنند چه رسد به افاضات و نظرات فاشیستی شما. حق تعیین سرنوشت ملت ترک ایران در یک رفراندوم کاملا دمکراتیک و آزاد. همان چیزی که شما شب وروز و سی و سه سال برایش قلم فرسایی و انتحار سیاسی می کنید.

نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

هموطن گرامی و محترم جناب مجید
با تشکر از انتقاد جنابعالی. اتفاقا آقای خادم بنده را به کنفرانس پراگ دعوت کردند، که طبیعتا می توانستم در کنفرانس استکهلم هم باشم. اما نپذیرفتم و نرفتم. انتقاد سازنده من از این حرکت قبل از کنفرانس مخفی اولی در مرکز اولاف پالمه شروع شد و همه پذیرفتند که انتقادات من وارد است. در ضمن اصول شورای ملی ایرانیان کاملا واضح و روشن هستند ـ بخصوص در مخالفت با حمله نظامی به ایران. من نیز آرزوی موفقیت آنها را دارم، اگرچه جزو آنها نیستم؛ و شما تا بحال نقدی از من در مورد شورای ملی ایرانیان ندیده اید، چه برسد به تخریب! همه ما باید در تنور نقد پخته شویم تا خام نمانیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب دو شوكي عزيز، جنابعالي خواهان شركت در كنفرانس بوده ايد و حالا راه تخريب را در بيش كرفته ايد، شما با شوراي. ملي ايران هم جنين كرده ايد ، واقعا أهداف شما مشخص نيست ، نقد خوب است ولي جنابعالي بدنبال تخريب هستيد

نوشته شده توسط: Anonymous

با درود به شما آقای امینی آیا یا دتان هست که باید باشد پدر آقای شریعتمداری آیت الله شریعتمداری زیر فشا ر خمینی آمد در تلو یز یو ن با ون سن و سال آمد و احضار ندامت کر د . در زما نی که با یک کلام تبر یز بلند میشد و حکو مت خمینی پا نمی گر فت در حسا س تر ین ز ما ن که نطفه این حکو مت جا هلا ن بسته میشد . آیت الله شریعتمداری آ نقد ر دلبسته این دنیا بود که بخاطره منا فع شخصی تو ا ب شد. در آ ن ز ما ن همه چشم به د ها ن آیت الله شریعتمداری دو خته بوداند. از آ ن آیت الله شریعتمداری تو ا ب تا پسر شان فا صله در میا ن نیست.
ابرو ی ما آ ز ر ی ها را برد.. به امید آ زا دی ایران عزیز

نوشته شده توسط: Anonymous

درود فراوان به استاد عزيز آقاي محمد اميني

نوشته شده توسط: Anonymous

برادر عزیزم هاشم خان،
گل گفتی، بس است دیگر تشتت، جناب آقای نوری زاده رهبری توانا و مبرز است. خدا حفظش کند. انشاالله آن روز برسد که ایشان را در مقام ریاست جمهوری آینده کشورمان به بینیم. آنوقت همه چی درست میشود. به قول حافظ؛ شکر شکر شوند طوطیان هند، بعد از صبر نوبت ظفر آید. بقول شاعر؛ نام نوری ظفر است، به به ! فارسی شکراست.
آرزوی موفقیت و طول عمر برای ایشان از خداوند عز و وجل، و حضرت مهدی موعود، عج تعالی ... قربانت نجیم خوشنوا

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دیگر بخواهی نخواهی اصلاح طلبان از انتخابات اخراج شده اند. و دونفرشان هم که مانده اند برای این است که به این اخراج صورت قانونی داده شود. بعد از رد صلاحیت کاندیدایشان- رفسنجانی - بهتر است آنان انتخابات را به دلیل آشکارا «غیر آزاد» و انحصاری بودن تحریم کنند. اصلاح طلبان در میان رأی دهندگان پایگاه اجتماعی دارند سیاست درست این است که از این پایگاه برای آزادی انتخابات استفاده کرده و درسی به جناح انحصارطلب بدهند که بداند چه پایگاهی بین رأی دهندگان دارد. تحریم اصلاح طلبان به معنای مخالفت با انحصارگرایی اصول گرایان است. این پایگاه اجتماعی- بهتر است اکنون صدای اعتراض خود را با تحریم بلند کند. از طرف اپوزیسیون نیز تحریم عنوان میشود. این دو عمل به مردم ایران و جهان میتواند نشان بدهد که اعمال خلاف آزادی بی پاسخ نیست.

و حکومت پایه قابل ملاحظه ای ندارد. حکومت را با چنین تحریمی میتوان تحت فشار قرارداد.
اصلاح طلبان اگر شرکت کنند بدون شک بازنده اند - با تقلبات همیشگی- و حتی حق این اعتراض و فشار را هم از دست خواهند داد. و برای جناح رقیب فقط "سیاسی" لشگر خواهند بود. این هم به نفع آنها نیست.
اما ظاهراً آنان این کار را نخواهند کرد. چون اهل ایستادن در مقابل جناح دیگر نیستند. بر عکس اهل تحمل توسری خوردن هستند. و از اینرو نیز شرکت کرده و خواهند باخت. - با مهندیسی نظامی-امنیتیها، اگر نقشه یشان شکست نخورد-و به حفظ نظام مورد علاقه یشان از طریق افزودن بر سیاهی لشگر کمک خواهند نمود. اکنون شرکت اینان کمکی به شل شدن فضای استبدادی ندارد. اما خدماتی به جناح خامنه ای دارد. مشروعیت دادن به او. اگر این ارقام درست باشند و گوشه ای از واقعیت را نشان دهند « تا کنون نظر رأی دهندگان با اصلاح طلبان» است.
آیا در روزهای شمارش آراء نیز نتیجه چنین خواهد بود؟
شاید. اگر مجریان تقلبات خواب روند!

«حسن روحاني:
طبق نظر سنجیها از همه کاندیداها بهتر هستم.
سعید جلیلی
9.13%

غلامعلی حداد عادل
0.72%

محسن رضایی
4.9%

حسن روحانی
35.74%

محمدرضا عارف
20.73%

سید محمد غرضی
3.93%

محمد باقر قالیباف
19.43%

علی اکبر ولایتی
5.43%

تعداد کل آراء : 66891
» به نقل از سایتهای حکومتی.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز جناب آقای موافق اشاره شما به چهار حرف گچ و پژ بسیار عجیب است. شما که در خارج از کشور زندگی می کنید باید بدانید که صداهای زیادی در زبانهای دیگر است که در فارسی موجود نیست و این به خودی خود مزیتی برای آنها بدنبال ندارد.از جمله در زبان عربی که با توجه به خوزستانی بودن شما باید برایتان بیشتر آشنا باشدحروفی مانند ع غ ث ص ض ذ ظ ط ح وجود دارد که در فارسی مشابه آنها را نمی بینیم.

اما در این خصوص که پذیرش زبان کشور میزبان را وحی منزل میدانید باید بگویم که زبانهای هر بخش از ایران ازآذربایجان و کردستان و غیره هرکدام حکم میزبان را داشته و هیچ زبانی حکم میزبان کل ایران را ندارد که سایرین موظف به گردن نهادن به آن باشند.اگر هم گروهی از متکلمین به یک زبان مجبوربه مهجرت به سرمینهایی با زبان بیگانه می شوند خود ظلم دیگری است که به موازات مظالم زبانی و فرهنگی بر آنها روا داشته می شود.پس شایسته نیست افراد را به لطایف الحیل از سرزمین مادریشان راند و سپس در موضع طلبکارانه زبان و هویت آنها را نیز انکار کرد.گناه کسانی که توجیه گر چنین ستمهایی می شوند از عاملان و بانیانش اگر بیشتر نباشد کمتر نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

عزیزان قدری منصف باشید،
آقای ارسی، هم در حوزه خود دوستانی دارد، اینکه نمیشود یکشبه تمام افکار و دوستانش را رها کند و به طرف شماها کشیده شود. اینجور چیزها زمان میخواهد، او نیز به موقع به این موضوع خواهد پرداخت. همین آقای شریعتمداری حسن آقا، که دیروز از سانترالیزم مرکزی مدافعه میکرد، کم کم دارد انعطاف نشان میدهد. و جوابش را نیز از دوست عزیزم، ناصر کرمی، با محبت تمام دریافت میکند. ما باید خوشحال باشیم که کم کم یکدیگر را تحمل میکنیم. اما تازه اول کاریم. و تمرین دمکراسی زمان میخواهد. شاید بعد از 34 سال، داریم یک چیزهائی از اروپائی ها یاد میگیرم. که موقع صحبت کردن همدیگر را تهدید نکنیم . و ادب را مراعات کنیم. با سلام، خدا مراد بشردوست

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم ترابی، همان ابتدا به جای کاربرد کلمات بی مورد و جرم و نام بردن از عزت گوشه گیر و نشریه شهروند و اتهام به دیگران و ایران گلوبال می نوشتی این جمله من ( هایده ترابی ) است تا اصلاح شود. حضرت خانم هایده این جملات از یاد مانده های نویسنده بود که به درخواست شما یافتم که منبع نشریه کار شماره 121، خرداد 1391 است و در جواب نخست آمد که این جمله و شبیه به این را هم در سخنرانی نقل کرده و حرف مناسبی است. در مورد مسئولیت سایت ایران گلوبال، سایت در گزینش و نشر مطالب ارسالی آزاد است.

نوشته شده توسط: Anonymous

ظاهرا هدف بعضی از دوستان از شرکت نکردن در انتخابات ضربه زدن به آبرو و مشروعیت نظام است. نکته ی قابل توجه اینجاست که کسی که اصلا آبرو ندارد، چطور می شود آبرویش را برد؟ کسی را که دارد بازوی خودش را می خورد، از جیز کردن می شود ترسانید؟

بنده معتقدم از بین آقایان عارف و روحانی یکی باید به نفع دیگری باید کنار برود و دلسوزان ایران همه ی تلاششان را برای حمایت از یک نفر باقی مانده انجام دهند.

این پیشنهاد اصلا به این امید نیست که عارف یا روحانی را می گذارند رئیس جمهور شود یا بر فرض محال اگر شد می گذارند کاری از پیش ببرد بلکه صرفا برای این است که قهر معترضان با صندوق رای بزرگترین خدمت آن ها به انحصار طلبان برای از بین بردن دردسرهای رفع و رجوع نتایج و انجام مهندسی در انتخابات است.

به نظر می رسد بهترین راه این است که با واقع بینی به پای صندوق ها برویم تا انحصارطلبان مجبور شوند یک هزینه ی سنگین دیگربرای یک تقلب انتخاباتی گسترده ی دیگر بپردازند.
یادمان نرود که آرزوی قلبی انحصار طلبان این است که پدیده ای به نام انتخابات آزاد به صورت تدریجی و خودبه خودی و در پی قهر مخالفان به فراموشی سپرده شود.
قهر هرگز فایده ای نخواهد داشت و ضرب المثل زیبایی در زبان آذری می گوید: کسی که قهر کند، حقش خورده خواهد شد.
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، آتیلا تهرانی، چکیده سخن من در این نوشتار این است که چیزی به نام نژاد و تبار ناب و یکدست در هیچ کجای ایران یافت نمی شود! برای نمونه سخن گفتن دوستان پان آریا از نژاد اهورائی و خون پاک و ناب آریائی و نوادگان فریدون کیانی و ..... درباره کسانی که به زبان پارسی سخن می گویند جز پنداربافی چیز دیگری نیست! اگر شما سخنان محمدرضا پهلوی را شنیده باشید حتما می دانید که وی یک پان آریا بود...........

.......... در زمان رژیم پهلوی اگر کسی پیچ رادیو را هنگام سخنرانی محمدرضا پهلوی باز می کرد جز آریاپرستی سخن دیگری نمی شنید! محمدرضا پهلوی نام خودش را آریامهر گذاشته بود در حالی که مادر محمدرضا پهلوی سرکار خانم (تاج الملوک آیرملو) یک زن ترک قفقازی بود! و همسر محمدرضا پهلوی از پدری ترک و تبریزی به نام (سهراب دیبا) زاده شده بود! کسانی که تبریزی هستند حتما تیمسار ارتشبد (رحمت الله آیرم) را که ترک بود و خویشاوند مادری محمدرضا پهلوی بود می شناسند. تیمسار ارتشبد رحمت الله آیرم از میلیاردرهای تبریز بود و پس از به روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی به آمریکا و لس آنجلس گریخت! درباره رضاشاه نیز گروهی گفته اند که ترک بود و فیلم گفتگوی رضاشاه با آتاتورک به زبان ترکی هنگام سفر رضاشاه به ترکیه در همه جا هست و برخی نیز گفته اند که رضاشاه زبان ترکی را از همسر ترکش سرکار خانم تاج الملوک آیرملو یاد گرفته بود برخی نیز می گویند مادر رضاشاه سرکار خانم (نوش آفرین) ترک بود! پس آن نژاد اهورائی و خون پاک و ناب آریائی و نوادگان فریدون کیانی و ..... و ..... و ..... با نگرش به نوشتاری که من نوشته ام جز مغز پندارباف ناسیونالیست های پان آریا در کجا یافت می شود؟ کو آن نژاد اهورائی؟ کو آن خون پاک و ناب آریائی؟ کجا هستند آن نوادگان فریدون کیانی؟ همچنین سخن گفتن از نژادهای ترک و عرب و ...... نیز مانند سخن گفتن از نژاد آریائی تنها پنداربافی های ناسیونالیستی هستند. ********** دوست گرامی، آتیلا تهرانی، در این میان کسانی هستند که بدون باورمندی به چنین پرت و پلاهای نژادپرستانه ای برای خوشایند چنین کسانی همان سخنان را بازتاب داده و بازگو می کنند و این همان چیزی است که در جهان سیاست به آن پوپولیسم گفته می شود اما شما پوپولیسم Populism را که با واژه People یا (مردم) در زبان انگلیسی هم خانواده است با دموکراسی Democracy یا (مردم سالاری) که از واژه Demo (مردم) یونانی برگرفته شده است یکسان می پندارید! دوست گرامی، در فرهنگ واژگان سیاسی پوپولیسم هرگز برابر با دموکراسی نیست و بدفهمی شما از این واژگان کار را دشوار کرده است! شما می نویسید: ( .......... خواست خلق و یا بهتر بگوئیم خواست میلیون ها انسان در واقع خلقی و یا پوپولیستی است! .......... ) نه دوست گرامی، پوپولیستی نیست، دموکراتیک است! و دموکراسی برابر با پوپولیسم نیست! امید است در این زمینه بیشتر بپژوهید و دو واژه پوپولیسم و دموکراسی را یکسان نپندارید! ********** دوست گرامی، آتیلا تهرانی، شما می گوئید: ( .......... وقتی شما خواست میلیون ها توده های آذربایجانی را که برای تحقق حقوق خود مبارزه می کنند در مفهوم منفی، پوپولیستی می نامید .......... ) دوست گرامی، من در کجای نوشتارم حق طلبی و احقاق حق را برابر با پوپولیسم نامیده ام که خودم هم نمی دانم؟! ********** دوست گرامی، آتیلا تهرانی، درباره شوروی و کشورهای پیمان ورشو پیشین و سوسیالیسم و کمونیسم و مارکسیسم و اینترناسیونالیسم و .......... سخن بسیار بیش از آن است که در یادداشتی کوتاه بگنجد و در آینده در این باره ها نیز خواهم نوشت. ********** دوست گرامی، آتیلا تهرانی، باز هم شما آمارهائی را در یادداشتتان نوشته اید که در هیچ کجا جز یادداشت شما یافت نمی شوند! ( .......... میلیون ها مردم آزادیخواه آذربایجان در مقابل گلوله سپاه پاسداران سینه سپر می کنند و کشته می شوند! .......... ) دوست گرامی، آن میلیون ها تن که شما می گوئید کشته شده اند به جز یادداشت شما در کجا کشته شده اند؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان با سلام،
ترا خدا قدری انصاف داشته باشید! کشوی مثل ایران که رهبرانش با تمام افتخارات تاریخی ، که پایه گذار حقوق بشر و حقوق زنان، و کارگران، و زحمتکشان که با همت سلسله کوروش کبیر، به بشریت ارمغان داده شده است، هیچ وقت به ما اجازه نمیدهد که بی انصاف باشیم. جناب نوری زاده مگر چه خطائی کرده که بعضی ها چوبش میزنند. بابا ما که اهل فرهنگ و تمدن دوهزار و پانصد ساله ایم. آیا شایسته است که انسان شریف و بشر دوستی مثل جناب آقای نوری زاده را مذمت بکنیم؟ بابا انصاف هم چیز خوبی است. خوبی و نکات برحسته و ارزنده ایشان از نظر اینجانب به آن حدی رسیده که حتی لازم است که ایشان برای دریافت جایزه بشر دوستی معرفی شود، تا ایرانیها بار دیگر، عظمت تاریخ دوهزار و پانصد ساله خود را، به دنیا نشان بدهند. و به آن افتخار کنند. پاینده ایران، پاینده ملت ایران عزیز! بنازم زبان شکر فارسی را! با سپاس هاشم

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای موافق
با سلام ، این دومین باراست که این مطلب را به محضرتان ارسال میدارم، با توجه به افاضات مطول جنابعالی، بخدمتتان باید عرض کنم که امروز دنیا، دنیای علم وصنت و تکنولوژی، دنیای ترقی و تمدن است. زبان فارسی متاسفانه در حدی نیست که دوشادوش زبانهای زنده دنیا حرکت کند. نه از نظر نوشتاری، نه از نظر خوانائی. و نه از نظر الفبائی! از این جهت ، باید مردم در ایران از همان کودکستان ، مدرسه و دانشگاه، هر کس زبان مادری خود را در کنار زبان انگلیسی بیاموزد، تا ایران از انزوای خود، و از عدم اختراعات و اکتشافات، رهائی یابد. در غیر این صورت، ملیتهای ایران دیگر از آن چشم پوشی نخواهند کرد، و در صورت ادامه این وضع در ایران، مملکت بسوی یک در گیری و تنش هولناکی پیش خواهد رفت.
با تشکر مهشید جوان

نوشته شده توسط: Anonymous

ما در حال پیگیری این هستیم که شما چه پدرکشتگی با این جناب دارید . بعضی ها به خارج آمده اند که بجای مبارزه و افشاگری علیه علت العلول ؛ یعنی آخوندها ، انرژی خود را صرف مبارزه با افراد و جریانات اپوزیسیون بکنند . این یک پدیده قابل توجه است چون مبارزان قدیمی به پیجویی خواهند پرداخت .

نوشته شده توسط: Anonymous

صدای « ما اعتراض داریم ؛ به وقت نیاز داریم » به وضوح قابل شنیدن است . پس نمی توان ادعای دیگری جهت بهره برداری به مطلب نمود.

نوشته شده توسط: Anonymous

میتوانید لطف بفرمایید چرا کامنتهای انتقادی به نویسنده مطلب منتشر نمیشود ؟ ایشان رابطه خاصی با شما یا آقای توکلی دارند ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

با تبریک به این استعداد قرن، ژورنالیست منحصر به فرد.

با داشتن چنین مغزی،

مگر میشود به فردا نگران بود؟!!!

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

دوست گرامی، من این ویدئو را بدون هیچ تغییری در تیتر آن از یوتوب در اینجا منتشر کرده ام و در شعارهای آن هم نشانی از انتخابات و یا متحانات نشنیدم. فقط ویدئوی اعتراضاتی است که جدیدا منتشر شده است. اگر مربوط به انتخابات نباشد و آنچنانکه شما می نویسید، مربوط به امتحانات باشد، از بینندگان عزیز پوزش می خواهم ولی به هر حال اعتراضی است که باید منتشر شده و در معرض دید همگان قرار گیرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اعتراضی را که مشاهده میفرمایید اعترض گروهی از دانشجویان دانشگاه تبریز نسبت به شروع زودهنگام امتحانات در دانشگاه تبریز میباشد ، نه نسبت به انتخابات و دیگر چیزها .
دانشجویان همان طور که در شعارها مشخص است ، خواستار وقت بیشتر ، یا همان عقب انداختن امتحانات میباشند .
بزرگترین سرمایه هر وبسایت خبری یا رسانه اینترنتی ، اعتماد مخاطبانش میباشد .شما با انتشار اخبار دروغ تنها خود را بی ابرو میکنید . و البته به شعور مخاطبان هم توهین .

نوشته شده توسط: Anonymous

جالب است، این یکی را تازه متوجه شدم، این یکی هم دقیقا و بی کم و کاست از همان گزارش شهروند است و به نقل از حرفهای من:

"بى ترديد او و گروهش توانسته بودند در فضاى دوگانه ى آزادى و سركوب آزادى در جريان انقلاب، بى تكيه بر امكانات دولتى و با وجود همه ى موانع، با تماشاگر خويش در شكل و اندازه اى بى نظير ارتباطى هنرى برقرار سازند." آقا این یکی را هم در گیومه نگذاشته است. پس تا اینجا شد دو مورد تقلب آشکار. می بینید که در منابعی هم که همینجا زیر این مقاله داده است نه نامی از گزارش شهروند است و نه از کارشماره 121 که در آن، همان گزارش شهروند (با نقل قولهائی از دیگران و من) عینا بازچاپ شده است، و نه نامی از صاحب قول.
حضرت آقای امین پور، باور بفرمائید که این کار جرم است. کسی اجازه ندارد جمله هائی را از منبعی بگیرد و آنها را عینا در نوشته ی خودش بیاورد بدون آنکه آنها را در گیومه بگذارد و در پانویس نشانی دقیق آنها را بدهد. با این همه، فکر می کنم یک پوزش ساده از سوی شما قال این قضیه را بکند، اگر چه ایران گلوبال هم، پس از این کامنت نویسی ها، باید در برابر بازچاپ این مقاله مسئولیت بپذیرد.

یک بار دیگر برای اطلاع، لینکهای گزارش عزت گوشه گیر که حاوی این نقل قولهاست، چاپ نخست در شهروند تورنتو و بازچاپ آن، از جمله، در کار 121 خرداد 91:
http://www.shahrvand.com/archives/26211
http://www.kare-online.org/downloads/kar/Kar-121.pdf


نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تبریزی
با سلام، جنابعالی که مرتب از آمار و ارقام، صحبت میکنید، بنظر میرسد که شخصا اهل تحقیق و مطالعه هستید. اگر به گفته های خود باوردارید، لطفا تمام آن ارقام و آمارتان را در همین سایت منتشر کنید تا برای همه روشنگری شود. روزی یک آلمانی در مورد دیکتاتوهای بلوک شرق سابق، صحبت میکرد، به موضوعی اشاره کرد که جالب بود. میگفت؛ جای تعجب است که دهقان روسی و چینی، و یا احزاب به اصطلاح چپ خرده بورژوازی، که گرایشات مذهبی دارند، مارکسیسم را نخوانده، مارکسیسم شده اند! در صورتیکه محققان، دانشمندان و جامعه شناسان آلمانی، هنوز هم در تبیین و در فهم دقیق " کاپیتال مارکس" بطور جدی بحث و مداقه، و مشکل و مناقشه دارند.

او در ادامه صحبتش به کلمه "انترناسیونال" که اغلب بدون مفهوم واقعی بکار برده میشود، اشاره کرده میگفت؛ از نظر وی کلمه انترناسیونالیسم، بدون هومانیزم، جز استعمار و سرکوب زحمتکشان حاصل دیگری نخواهد داشت. او بر آن تاکید داشت، که کلمه "انترناسیونالیست" به خودی خود، هومانیزم معنی نمیدهد. همانطور " کلمه جهان وطنی" بدون هومانیزم به خودی خود، هیچ مفهومی ندارد، و چیزی را حل نمیکند، و نخواهد کرد! و تکرار آن بطور مرتب هیچ افتخاری را نصیب کسی نکرده است. که جنابعالی مرتب این کلمات را تکرار میکنید. تمام کشور های بلوک شرق سابق و سوسیالیسم واقعا موجود خدا بیامرز آن زمان، و احزاب دنباله رو نیز، تحت همین شعارهای دهن پر کن، پایه های دیکتاتوری خود را محکم کردند. البته سیستم سرمایه داری، تراست و کارتلها ، شرکتهای بزرگ چند ملیتی، کارخانجات و بانکهای غول پیکر، روی دیگر این سکه هستند، که درمقیاس جهانی فعالند، در واقع آنها نیز "انترناسیونالیست" هستند، اما بدون هومانیزم!.. سیستمی که با سرمایه گذاریهای کلان و استعمار کشورهای توسعه نیافته، حاصل دست رنج مردمان فقیر، و زحمتکش را، مثل زالوی هزار سر میمکد. درچنین سیستمی هومانیزم مفهوم ندارد.
بدین جهت کلمه "انترناسیونالیسم" بدون "هومانیسم" یا " بشردوستی"، و همانطور کلمه " جهان وطنی" بدون هومانیسم مفهوم ندارد. بطور ساده اگر کسی با درد و رنج و خواست مردمان و توده های زحمتکش میلیونی، آشنا نباشد، و یا به آن وقعی ننهد، نمی تواند از "انترناسیونالیسم و هومانیسم دم بزند! کسی که فریاد و ناله هزاران انسان برایش اهمت نداشته باشد، و آن فریاد ها را که برای آزادیهای سیاسی، فرهنگی و حقوق ملی مدنی خود مبارزه میکنند " پوپولیسم" بنامد، نمی تواند خود را خلقی و یا مدافع خلق و " انتر ناسیونالیسم جهان وطنی" بنامد. به همین جهت وقتی میلیونها مردم آزادیخواه آذربایجان در مقابل گلوله سپاه پاسداران سینه سپر میکنند، و کشته میشوند، وقتی شما خواست میلیونها توده های آذربایجانی را که برای تحقق حقوق خود مبارزه میکنند، در مفهوم منفی ، پوپولیستی می نامید، چطور میتوانید خود را خلقی، و یا مدافع هومانیزم بنامید؟ کلمه "پوپولیسموس" در مفهوم خود نشنال،" ملت" و یا خلق معنا میدهد، و همانطور که جنابعالی نیز توجه دارید، ریشه آن از لاتین گرفته شده است؛ در واقع چون کلمه "خلق" در زبان لاتین "پوپولیسم" نامیده میشود، Populismus lat. populus, „National“ پس میتوان گفت ؛ خواست خلق و یا بهتر بگوئیم خواست میلیونها انسان در واقع خلقی، و یا پوپولیستی است. شما نمی توانید، بگوئید چون مفهوم "خلق" و یا توده های میلیونی در فرهنگ لاتین " پوپولیسم" نامیده میشود، پس خواست میلیونهای انسان از نظر جنابعالی نابجاست؟ آیا مفهوم "خلق"، " نشنال" و یا " پوپولوس" که همان توده های میلیونی، اعم از کارگران و زحمتکشان و سایر اقشار زحمتکش جامعه که خواستار حقوق سیاسی، فرهنگی، مدنی و آزادی خویش هستند، چون وجه تسمیه آنها در فرهنگ لاتین " پوپولیسم " نامیده میشوند، دیگر از نظر جنابعالی هیچ حقوقی ندارند؟ و نباید به خواست آنها احترام گذاشت؟ دوست عزیز تفکر شما نه تنها در کنار توده های میلیونی کارگر و زحمتکشان نیست، بلکه در تضاد و مخالفت با خواست آنان قراردارد. از این جهت شما با چنین تفکری نمی توانید حامی کارگران و زحمتکشان جامعه چند ملیتی ایران باشید. البته این بدان معنا نیست که شما شخصا آدم بدی هستید؟ نه! شاید هم انسان خوبی هستید. اما تفکری که شما آن را تبلیغ میکنید، نمی تواند در خدمت کارگران، و زحمتکشان ملیتهای ایران، که خلق آذربایجان نیز، جز آن است، قرار بگیرد. امیدوارم از گفته هایم دلخور نشوید. بحث سر تفکر است. نه شخص حنابعالی.
با تشکر آتیلا
نوشته شده توسط: Anonymous

زبان فارسی را در تمام مناطق ایران حتی در روستاهای مناطق مرزی به خوبی می فهمند و صحبت می کنند بویژه نسل جدید با گسترش رسانه تلویزیون حتی لهجه هم ندارند این را من خودم بارها در برنامه های رادی و تلویزیون ایران شنیده و دیده ام.
با گسترش رسانه در تمام ایران در سالهای اخیر لهجه ها و گویش ها درحال نزدیک شدن به هم است لذا مطالبی چون تدریس زبان مادری یا به زبان مادری بهانه ای برای شکاف انداختن بین مردم و فراهم کردن زمینه تجزیه کشور است.

نوشته شده توسط: Anonymous

chera shoma ( bazi az doostan ) adat kadeand noghtyeh yas ro bar zahereh digaran bechsbanand?

نوشته شده توسط: Anonymous

کشاندن زنان از خانه و خانواده یا به قول شما از مطبخ به جامعه در سوئد که پرچم دارد تساوی زن و مرد است چه دستاوردی داشته بجز رشد منفی جمعیت و انقراض نسل آنها تا چند دهه آینده.
اتفاقا این نظام برای هر کی بد بوده برای زنها خیلی خوب بوده درسته زنان در ایران هم مثل اکثر کشورهای جهان ( مثل آمریکا و فرانسه و روسیه و ژاپن و کانادا و ...) با موانع قانونی اشکار یا موانع پنهان نمی توانند رییس جمهور شوند اما هم اکنون در ایران 70 درصد دانشگاه و 70 درصد استخدام های ادارات دولتی در اختیار زنان است در حالیکه میلیونها مرد ایرانی بیکار وجود دارد.
این کاندیداهایی که اسمشان رو آوردید همه وعده داده اند زنان را وارد کابینه کنند و درباره حجاب زنان سختگیری نکنند و بیش از پیش زمینه حضور و فعالیت اجتماعی زنان را فراهم کنند. ( احتمالا همین چندتا دانشجوی پسر رو از دانشگاه ها اخراج می کنند! )

نوشته شده توسط: Anonymous

دانشجویان تبریزی برای احترام به دیگر دانشجویان ملیت های دیگر، از جمله فارس زبان، به فارسی شعار میدهند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کدام صف میلیونی؟؟ منظورت بلکه صف پنجاه نفری دانشجویان خارجی مقیم تبریز هست؟

نوشته شده توسط: Anonymous

محمد امینی مسئول سیاسی سابق اتحادیه کمو نیستها واز کادر مرکزی کنفدراسیون احیا وناطق زبردست اندیشه های صدر مائو ورفیق کیم ایل سونک وانورخوجه ومدافع محاصره شهرها از طریق دهات و...........یعداز برقراری حکومت خورده بورژوازی مترقی خمینی ودفاع رفقای امینی وانشعاب بخش سربداران وفاجعه جنگل واعدام رفقای منشعب از دسته امینی وتقوایی و...........سکوت وانزوا چند سالیست که بدون نقد خود وافکار خود ناگهان جناب امینی جای صدر مائو رابا کسروی و اندیشه رفیق استالین را با پان ایرانیزم در لفافه وبسته بندی روز و به مراتب ارتجاعیتر عرضه میکند .افسوس که آن دوران که امینی از امریکا برای ارشاد ما به اروپا می آمدند نبود تا با حیرت ناظر نطق غرای دفاع از مائوئیسم و استالینیزم بودیم حال این جهان وطن عمری کالیفرنیا نشین ویک روزی را کار نکرده واز توان مالی برخوردار تئوریسین تمامیت عرضی از جنس رضاخانی شده ودر عمل از

داریوش همایون هم سومکایی تر است ، و بی جهت نیست که ناصر کرمی مدافع امینی ا ست
نوشته شده توسط: Anonymous

از اینکه صف میلیونی تظاهر کنندگان ، بزبان شیرین فارسی شعار میدهند ، معلوم است که رقم تجزیه طلبان ضد فارس و ضد ایرانی در میان تودهها ناچیز است . یاشاسن آذربادگان و بادکوبه !

نوشته شده توسط: Anonymous

از امروز زبان رسمی ایران کوردی میشود، زبان کوردی را پاس بداریم، بە کوردی حرف بزنید، مدارس از مهد کودک تا آخر، دانشگاهها، کتابها همە کوردی، تابلوها و سردر مغازەها و نوشتەهای روی هر چیز کوردی، رادیو، تلوزیون، روزنامە کوردی، هر کس هم مخالف بود بە جرم تجزیە زندان و شکنجه و اعدام میشود.

حالا دوستان فارس، چند ثانیه آیا تحمل شنیدن این جملات را دارید؟ جواب بدید،
ما سالیان سال اینها را تحمل کردیم

نوشته شده توسط: Anonymous

پرده اول نمایش، نقش رفنسنجانی و سردرگمی "تحلیلگران بزرگ"!
پرده اول نمایش انتخابات فرو افتاده است و صحنه در حال "تزیین" برای پرده دوم است.
در این فاصله، تنفس کوتاهی که با شوک دنباله روان و محافظه کاران "با سابقه" و "برجسته" و "کودتا زده" روبرو بود نیز بپایان رسیده است.
در این فاصله، بیت رهبری به بیش از یک "حماسه سیاسی" دست یافت و اکثر "تحلیلگران" را مشغول خود و هیپنوتیزم نمود.
متاسفانه ما هنوز راه درازی در مبارزه با این رژیم داریم، زیرا این رژیم، با کمال تاسف، هنوز در بسیاری جنبه ها، در خود ما جاری است. ما نیاز به شجاعت در مبارزه با این رژیم داریم؛ شجاعتی، که توان نقد خودمان را به ما بدهد، از آن سر خورده نشویم و بویژه "غرّه" توهم بخود و "سابقه" سیاسی خود نشویم و به دیگران اجازه انتقاد بدهیم.

اگر چه این رژیم "چراغ خاموش!!!!!! جلو می آید" و ما از تحولات "پشت صحنه" در "بی خبری" بسر می بریم، اما یکی از کارگردانان اصلی، که به کمک "نویسنده" سناریو آمده بود، آغاز پرده دوم را چنین اعلام نموده است:
رفسنجانی: "اینک خاضعانه از تمامی شما مردم عزیز ایران اسلامی و همه شخصیت‌ها و بزرگان دینی و علمی و دوستانی که چه قبل از ثبت‌نام و چه در مدت کوتاه پس از آن، اینجانب را مورد لطف و محبت صمیمانه خود قرار دادند، به‌ویژه کسانی که در سراسر کشور با برپایی ستادهای خودجوش مردمی، زحماتی را متحمل و متقبل شده‌اند، تشکر و قدردانی می‌کنم و توصیه می‌نمایم که فرصت تقویت وحدت و همدلی را که در ستادها، میان نیروهای معتدل اصلاح‌طلب و اصولگرا ایجاد شد، به عنوان حُسن آغازی برای تداوم این حرکت حفظ کنند. اگر اعتلای کشور و عزت و رفاه ملت در سایه نظام اسلامی، هدف اعلا و آرزوی همه ماست، رواست در این راه مشکلات و تلخی‌ها، ما را از ادامه این راه مقدس باز ندارد."
سیاست عرصه ی بیرحمی ست: حال کسانی که امیدشان به رفسنجانی را به اطلاع مردم رسانیده بودند، قدم رنجه کرده و بگویند، چرا چنین امیدی اینچنین مفتضحانه به نا امیدی تبدیل شد. چرا رفسنجانی و مشائی، اینچنین "غیر منتظرانه" همزمان، تاکید می کنم، همزمان و در آخرین "ثانیه" ها، خود را کاندید کردند؟ این سؤالی بسیار کلیدی است:
اخبار نمایش زنده ای که سناریوی آن نیز بطور "زنده" نوشته می شود، همان "اخبار پشت پرده"، ضرورتا در مراحل پایانی به "ضد و نقیض" شدن "وصله ها و تکه ها" میل می کنند. اما از آنجا که "اخبار" آغازین" از وصله ها "پایانی" بی خبرند، حقایق بیشتری را در خود حمل می کنند:
خامنه ای به رفسنجانی تلفن زده بود و از وی خواسته بود که بسرعت به ستاد انتخابات برود، زیرا که "مشائی نیز در راه است".
مشائی، که برای رد گم کردن، توجه شود، دقیقا برای رد گم کردن، نزد آقای انتظامی رفته بود و در "معیّت" وی، »در یک اتوموبیل«، با "قصد" صدور مجوز «بنیاد فرهنگی عزت‌الله انتظامی» عزیمت نموده بود، بناگهان سر از ستاد انتخابات در آورده بود.
سناریوها را میتوان کمی جابجا کرد و مهره ها را نیز کمی پیچیده تر چید، اما، کسانی که به تحلیل های "پلیسی" در اوضاع سیاسی گرفتار شوند، فقط یک "کودتا" ممکن است به "ساده تر" شدن نگاهشان به اوضاع کمک نماید و امروزه چنین افرادی قطعا می پرسند:
"حالا، چرا این احمدی نژاد افشاگری نمی نماید؟؟؟؟چه اوضاع پیچیده ای؟؟؟؟؟؟؟؟ چارا احمدی نژاد در کمال "تعجب" اعلام نموده است : "تازه کار ما آغاز شده است/اندیشه بهار هرگز طعم شکست را نخواهد چشید"!!!!!!!!...آخر این چه حرفی است؟ چرا زیر همه ی "قول و قرارها" زده می شود؟ پس همه اش "بلوف" بود؟..." و سوالاتی شییه این....!!!!!
من در کامنت های قبلی ام گفته بودم: "نگاهی به موضع گیری های "کاندیداهائی که از "مهندسی" کردن انتخابات یاد می کردند نشان می دهد، که این مساله نه همان تقلب در پایان و نتیجه گیری آن، بلکه همین جریانی است که در برابر چشمان ما جریان دارد.
میدان مبارزه هنوز هم همین "انتخابات" است. باید بازی دوسر برد رفسنجانی را به بازی دو سرباخت تبدیل کرد. آنکه سرش بی کلاه مانده است، مشائی است که رد صلاحیتش منجر به "قهرمانی" وی نگردید و زیر آوار "عدم صلاحیت" رفسنجانی گم و گور شد!
نباید به رفسنجانی و جناج "اصلاح طلب" اجازه ایفای همان نقشی را داد، که خواست نهائی بیت رهبری می باشد. باید ادامه حضور دو کاندیدای باصطلاح "اصلاح طلب" در انتخابات را نقش بر آب کرد.

کجاست "شکسپیر" تردست، تا "مکبث" اسلامی را بر روی ویرانه های آرزوی روی کار آمدن "رفسنجانی"، روی کاغذ آورده و بدست "جوزپه وردی" بدهد!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی درست می گوید. آخر امینی و شریعتمداری را چه به نظر دادن در باره کل ایران؟ اینها اصلا حق نظر دادن ندارند. در تمام دنیا اگر یک نفر صلاحیت نظر دادن در باره کل ایران که هیچ، در باره تمام خاورمیانه و کل دنیا را دارد فقط و فقط ناصر کرمی است. جناب کرمی زود دست به کار شو و این جوابیه شریعتمداری را هم نقد کن و هرچه توهین و تحقیر است نثار آنها و کل ترک تباران بکن. من بی صبرانه منتظر هستم. میدانم که کل خوانندگان ایرانگوبال منتظر ظهور شما هستند. ما را از الطاف بیکران خود محروم نکن. آخر یک کامنت چند سطری از شما بعید است. شما که قادرید یک کتاب در این مورد بنویسید.

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جای خوشبختی که همین آقای امینی که امروز از جایگاه ایران دوستی قلم میزنند و نوشتار و افکار افرادی مانند آقای حسن شریعمتداری را به چالش گرفته اند،. از آنجا که آقای امینی تُرک قاجار هستند، چند سال پیش خود ایشان یک موضع رادیکال تُرک تباری داشتند تا آنجا که طوایف آق قیونلو (سفید گوسفندان) و قرا قیونلو (سیاه گوسفندان) را پایه گذار ناسیونالیتت ایرانی معرفی میکردند....

از اشتباهات تاریخی ایرانیان این بوده است که اجازه داده اند افرادی مانند امینی و شریعتمداری با پیشینه های قومی و سیاسی در مورد کل جغرافیای ایران نظر دهند و تصمیم بگیرند، به جناب آقایان محمد امینی و حسن شریعتمداری عرض کنم امروز دیگر نه ضرورتی هست و نه تئوریهای دمکراسی به شما ها این اجازه و حقوق را میدهد که در مورد سراسر ایران نظریه پردازی کنید. بزرگترین خدمت شما دو نفر و امثال شماها، همان بس که فقط به جغرافیای آذربایجان شرقی و اردبیل اکتفا کنید و به گسترش اندیشهء دمکراسی بپردازید. ایرانیان و سایر اقوام ایرانی بیدارتر از هر زمانی هستند. آلترناتیوهای مختلف برای فردای ایران آماده بر روی میز هست و احتیاجی به زحمت شماها نیست، در پاسخ به نوشتار قومی آقای شریعتمداری را در لینک زیر داده ام. "حسن شریعتمداری ، برنامهء سامان یابی اقوام، فروپاشی ایران و جنگِ قومی"
http://www.iranglobal.info/node/17703
نوشته شده توسط: Anonymous

124 کشور در جهان هست هر سال در یک کشور دور هم جمع بشوید ناهار شام صبحونه بخورید حال کنید خاله خاله بازی کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

ترکی زبان کشوری و لشگری ؟
اولا ترکی با آذری فرق داره تکلیف خودتون رو روشن کنید
ثانیا آذربایجان با همه عزتی که دارد یک استان از ایران است و این دموکراسی مورد نظر شماست که زبان یک استان به بقیه تحمیل شود ؟ یعنی فی المثل اگر یک شیرازی رفت اداره ثبت احوال مجبور باشد ترکی صحبت کند ؟؟؟
ثالثا تماااااام کشور های جهان هرچند زبان غیر رسمی که داشته باشند یک زبان رسمی دارند که آموزش و بروکراسی و .. بر مبنای آن پیش می رود. بخواهیم یا نخواهیم فارسی زبان رسمی مملکت است و آقای براهنی هم شدیدا مغالطه می کنند که به تاریخ ارجاع می دهند !
اگر قرار باید به تاریخ برگردیم باید کشور آذربایجان را هم امروز ضمیمه خاک ایران کنیم !!

در نهایت به عقیده من باید اجازه تاسیس مدارس و نشریات زبان های غیر رسمی در استان هایی که تراکم جمعیت این اقوام بالاست داده شود و مردم اختیار انتخاب داشته باشند.

نوشته شده توسط: Anonymous

زبان انگلیسی " ژ " ندارد اما در برخی کلمات این زبان این حرف بدرستی و وضوح تلفظ میشود مثل کلمات " ایژیا " و "ایژیان" بمعنای آسیا و آسیایی. (Asia, Asian)

در همین کشور سوئد که من زندگی میکنم هم حرف "خ " وجود ندارد اما در عمده ی مناطق کشور بشکلی خفیف تر از فارسی " خ " در بسیارانی کلمات تلفظ میشود مثل کلمات " سیتواخون" و " کندیخون" بمعنای موقعیت و وضعیت.
(Situation, kondition). همچنانکه ملاحظه میکنید ترکیب " ti " صدای "خ" را به خود میگیرد.

البته بنده زبان شناس نیستم، محض اطلاع گفتم.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" وقتیکه عوامانه کردن موضوع به ضّد خود تبدیل می‌‌شود """ این مقاله از تیپ آن نوع مقالاتی است که نویسنده بر ضّد خود اعلان جنگ میدهد، بعد از کلی‌ خوش و بش‌ها که زبان فارسی‌ "" گ ، چ ، پ ، ژ "" دارد و عرب‌های ایرانی‌ به همین دلیل زبان و لهجهٔ روان و سلیسی دارند، در تعریف زبان انگلیسی‌ میگویند که آهنگ‌های انگلیسی‌ و کسانی‌ که از کشور‌های اروپائی به زبان انگلیسی‌ خواندند بیشترین رأی را بردند و فراموش میکنند که این زبان انگلیسی‌ "" ژ ، خ "" ندارد. با وجود این زبان علم، فلسفه، تکنولوژی و حتئ آهنگ‌های زیبا است.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

دوست گرامی خانم صلواتی، کامنت آخری شما که بحث بر سر توهین آمیز بودن این و آن لغت است، منتشر نمی شود. اگر می خواهید در این مورد بحث کنید و توضیحات و دلالیل کامل ما را بدانید، لطفا توسط ایمیل با ما تماس بگیرید.

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

دوست گرامی
Mahammad Tabari شاید بهترین راه این باشد که پیش از هرگونه داوری در این مورد، توسط ایمیل و یا از طریقی دیگر دلیل این کار را از دوستان اخبار روز بپرسید. با شناختی که ما از مسولین اخبار روز داریم، مسلما دلایل خود را به شما خوهند گفت و در این زمینه توضیحات خود را ارائه خواهند داد. درِ بحث با آنها نیز باز است.

نوشته شده توسط: Anonymous

شورای نگهبان آنان و شورای نگهبان اخبار روز!
ابتدا با تشکر از دوستان ایران گلوبال، که به کاربران اجازه انتشار مطالبی را می دهند، که توسط دیگر سایتها بدون دلیل و یا بخاطر "منافع" سایتی خود حذف می گردند...

مساله بر سر یک مصاحبه است. مصاحبه ی سایت "اخبار روز" با آقائی بنام "شالگونی"!
آقای شالگونی در یک مصاحبه ی رادیوئی گفته بود که باید به رفسنجانی رای داد و دو سه روز بعد، با ادعای وجود یک کودتا، ادعا نمود که مردم به خیابان خواهند ریخت و باید مبارزات خیابانی مردم را برای سرنگونی رژیم سازمان داد.
در برابر این مصاحبه ها، کامنت نویسی بنام احمد احمدی، کامنتی در سایت اخبار روز در بخش مصاحبه با آقای شالگونی نوشت و این کامنت برای حدود یک روز قابل دسترس بود.
حملات به این کامنت توسط "هواداران" آقای شالگونی ("هوشنگ فرخجسته" و "آبان") شروع گردید و این کامنت را یک "لشکرکشی"!!! علیه آقای شالگونی نامیدند. این هم لینک این کامنت ها:

http://www.akhbar-rooz.com/ideas.jsp?essayId=52940

اما پس ساعتی چند، کامنت آقای احمدی از جمع کامنت ها محو گردید، غافل از آنکه بخش زیادی از این کامنت در پاسخ آقای هوشنگ فرخجسته هنوز مندرج می باشد.
من و یکی از دوستانم از سر کنجکاوی و با توجه به جالب بودن موضع آقای احمدی، با وی تماس گرفتیم (توسط دوستم، با نام "جوینده").
مشخص شد که کامنت وی تقریبا همان مطالبی است که توسط هوشنگ فرخجسته هنوز در کامنت ها وجود دارد. ما این اقدام اخبار روز را بشدت تقبیه می کنیم و خواهان وجود یک فضای مجازی آزاد برای کاربران می باشیم. اگر دوستان اخبار روز این کامنت را بخاطر "تهدیدهای" مصاحبه کنند حذف کرده اند، کار بسیار غیر اخلاقی و زشتی انجام داده اند، آنها بویژه که ما در شرایطی واقعا زحمت می کشیم و کامنت ها ی خود را در اختیار دیگران، و دیگران نیز کامنت های خود را برای تبالدل نظر در اختیار یکدیگر قرار می دهیم.
من در این رابطه، که بنظر می رسد دوستان اخبار روز هنوز متوجه آن نشده اند، کامنتی نوشتم و مصاحبه کننده را به فقدان صلاحیت سیاسی در موضع گیریهایش متهم نمودم و خواهان آزادی انتقاد شدم:

"نه فقط آقای شالگونی، بلکه بسیاری از "تحلیلگران برجسته" دیگر نیز که بقول آقای سرکوهی گرفتار مقاله نویسی و ژورنالیسم شده اند، توسط بیت رهبری "هیپنوتیزم" شدند و عدم صلاحیت سیاسی خود را در بررسی اوضاع کنونی و تلاش برای خنثی کردن اقدامات رژیم نشان دادند.
متاسفانه ما هنوز راه درازی در مبارزه با این رژیم داریم، زیرا این رژیم، با کمال تاسف، هنوز در بسیاری جنبه ها، در خود ما جاری است.
ما نیاز به شجاعت در مبارزه با این رژیم داریم؛ شجاعتی، که توان نقد خودمان را به ما بدهد، سر خورده نشویم و بویژه "غرّه" توهم بخود و "سابقه" خود نشویم و به دیگران اجازه انتقاد بدهیم."

با تشکر از دوستان ایران گلوبال
نوشته شده توسط: Anonymous

در پاسخ: آیا این گونه رفتار نشانی از "تعهد سیاسی" دارد؟ بهتر است خانم هایده ترابی مواردی چون سرقت کاملا ناشیانه و احمقانه از منابع، فراافکنی و اتهام به دیگران برای یک جمله را که خود مرتکب می شوند به دیگران نسبت ندهند که نشانی نیز از تعهد سیاسی ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

مورد مربوطه از جنس فتنه بود یا ارتداد که شورای مصلحت سایت حکم رد ابلاغ میکند ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

با این نوشته‌های سبك ادم دو چندان از اپوزسیون نا امید میشه.

نوشته شده توسط: Anonymous

رفقای عزیز اکثریت
ایران نازنین ما زمانی از هم پاشید، که شما جنابان باتفاق حضرات حزب توده ، شعار میدادید، سپاه را به سلاح سنگین مسلح کنید. یادتان هست؟ یادتان هست که در جلسه های سازمان میگفتید، ما با جمهوری اسلامی، وحدت و مبارزه داریم. میگفتید؛ با جناح خرده بورژوازیش مبارزه میکنیم، و از اهداف دموکرات جمهوری اسلامی حمایت میکنیم. آیا بعد از سه دهه هنوز هم به خودتان نیامده اید؟ آیا از یک رژیم به غایت ارتجاعی و مستبد انتظار دمکراسی دارید؟ با این سیاست میخواستید به قدرت برسید؟ و مردم و مملکت را اداره کنید؟ وقتی به یاد این حرفها می افتم، خنده ام میگیرد.

آخوند هاشمی رفسنجانی، که مثل آخوند خامنه ای، و نوچه اش احمدی نژاد، و باندهای مافیائی شان، ایران را به جهنمی هولناک تبدیل کرده، همه چیز را غارت کرده اند، رژیمی که بیش از سی سال است به قتل و جنایت مشغول است، رژیمی که با تبلیغ و اشاعه جوکهای اهانت آمیز قومی ، کینه و تنفر را در میان ملیتهای ایران به اوج خود رسانده است، انتظار دارید که حامی دمکراسی باشد؟ اصلا در ماهیت اش همچه چیزی میگنجد؟ که شما چنین انتظاری دارید؟ آیا با آمدن رفسنجانی که ثروت ایران به حساب شخصی خود ریخته است، چه چیزی عوض میشود؟ مگر رفسنجانی سالهای سال در قدرت تکیه نزده بود؟ چه چیزی مگر نصیب خلقها شد؟ تازه اگر بیاید چه چیزی تغییر پیدا میکند؟ ایران خیلی وقت است که در اذهان ملیتهای مخلف که عمری در آن شکنجه شده اند، اهمیت خود را از دست داده است. باید به عرضتان برسانم که شما جنابان هنوز هم در طول این مدت هیچ درسی، از وقایع و اتفاقات نگرفته اید. مثل ترکی میگوید؛ کسی پشت شتر آرد برشته میخورد، همراهش پرسید:
"چه چیزی داری میخوری؟"، طرف جوابداد: "آنطور که باد میوزد، هیچی!"
دوستان عزیز، جنهم ایران به کشتی شکسته ای می ماند، که در طلاتم گرداب وحشتناکی گرفتار آمده و ناخدایش سالهاست که رفته است!
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم محترم، دو بار جواب تو در بالا قید شد. فراافکنی کردن و تعهد سیاسی نداشتن هم از نوع حرف زدنتان در نظر اول است، متاسفم. البته که باز در بالا آمده است که این جمله از نشریه کار شماره 121، خرداد 1391 است که به هر صورت در سخنرانی ات نقل شده است و حرف مناسبی است و این جمله از یادمانده های نویسنده در زمان نگارش بود که به در خواست شما منبع قید شد و جز منابع اصلی نبود.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

رد ادبیات شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

کامت من نیز رد صلاحیت شد یا منتظر حکم بالایی هست؟