Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

هرزبان صدائی است با ویژگی ها و ظرفیت های خاص و منحصر و کشور عزیز ما به لحاظ تنوع قومی و زبانی به مانند ارکستری است متشکل از سازهای متنوع. که تا کنون فقط یک صدا صدای غالب بر ارکستر بوده و دیگر صداها فرصت نواختن نیافته اند. چرا باید دیگر صداها را خفه کرد.و به آنها میدان و فرصت بازی نداد؟ چرا ملت مان را از همه صداها بهرمند نکنیم تا رنگین کمانی از زیبائی و زیبائیهای زبانی داشته باشیم. آیا اگر فقط یک ساز بنوازد بهتر است یا کل ارکستر؟ سرزمین فرهنگی ایران بهاریست از گونه های ارزشمند. بگذاریم بهاری رنگین داشته باشیم نه زمستانی یکرنگ و سرد. بگذاریم فرد فرد میهن مان خودش انتخاب کند که چگونه بیندیشد، بنویسد بخواند و حرف زند. زبان فارسی مردنی نیست. زنده است و زنده خواهد ماند. دادن فرصت به زبان های دیگر تهدیدی برای زبان فارسی ما نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

یکی از زیباترین لحظه های زندگیم پس از ورود خمینی دجال به ایران بود. چون پس از سالیان از ته دل آنقدر خندیدم که دل درد گرفتم. گذشته از این چیزی که نفهمیدم اینست که آیا این بانو با فرهنگ پارسی دشمنی دارد که اینگونه شعر گفته و یا سواد پارسی و ادبی و فرهنگی و علمی شان در این حد است؟
با اینحال از اینکه برای چند لحظه ایی مرا شاد کردند از ایشان سپاسگزارم. استعداد بنده در شعر گفتن در حد ایشان است. با اجازه استاد مهناز هدایتی:
نخواندم تا کنون شعری چنین
لاجرم زین پس نیز همی کنی رین

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام دوست عزیز

چرا اینقدر سفسطه و جعل و تحریف تاریخ!!! کل قدمت زبان فارسی 800 سال هستش (اگه در مورد جدیدترین تحقیق زبان شناسی چیزی شنیده باشید اینرو میفهمید که البته نشنیدید چون اگه میخوندیدش اینطور از خودتون مطلب نمینویشتید)
بهرحال چیزی به اسم فارسی میانه و یا قدیم هم جزئی از تخیل و جعل تاریخ فارس هستش و هیچ وجود خارجی ندارند.
امیدوارم بهتر و دقیق تر از این بنویسید و بخونید

نوشته شده توسط: Anonymous

افکار و باورهای فاشیستی افراد هیچگاه برای مدت طولانی و با کلمات پرزرق و برق کتابی پنهان نمیمونه .متاسفانه تمام چیزهای که گفتین حقیقته . به امید سربلندی ملت ترک و بلوچ و کرد

نوشته شده توسط: Anonymous

- از این جماعت-
اخیرا در پی مطرح شدن حق زبان مادری از جانب سخنوری که عمرش را بر اعتلای زبان ملی ( فارسی) و ادبیات فارسی زبان نهاده همه روزه شاهد موج حملاتی ناسیونالیستی و گاها فاشیتی و احساسی که هرروز بر شدت و تندی این حملات افزوده میشود به ایشان آقای دکتر براهنی هستیم.. این جملات نه تنها از جانب گروهها، افراد و جمعیتهای وابسته به جریانات خاص و راستگرای بلکه از جانب هنرمندان و نویسندگان باصطلاح روشنفکر نیز دیده می شود. می توان گفت که این نوع بینش و برخورد با این مقوله ریشه در همان تفکر و سیستمی دارد که ژیل دلوز آن را تفکر "ساقه درختی" یا رشد عمودی ی اندیشه ، می نامد. در این سیستم، "ساقه" همه ی عناصر ِ درخت را تحت فرمان خود دارد. و متکی بر تک مرکزی است.

با قمه کشی و تهدید و خفه کردن صدای متفاوت دیگران نه تنها به یکپارچگی ایران کمکی نمی کند وموجب اختلافات قومی و ملیتی در بین ملت نیک اندیش ایران میشود، بلکه ناقض توقع انتظارات عصر حاضرو روند رو به دمکراسی آن میشود.
آقای براهنی با طرح یک خواسته ی برحق که در راستای قوانین مدون حقوق بشر امروزیست با دلیل و برهان عالمانه علمی، فلسفی و تاریخی و با بی طرفی کامل به حق رسمیت شناختن زبانهای مادری درکشورمان تاکید می کنند. که این خواسته نه به معنای حذف زبان فارسی و یا تجزیه ی خاک و اقلیمی ازکشور یک پارچه ایران بلکه به یک پارچکی آن نیز کمک خواهد کرد. آن چیزی که ایشان مطرح می کند نه مسئله تجزیه طلبی ملک و سرزمین، بلکه مسئله عبور از تمرکز گرائی و زبان دیکتاتوری و قدرتمدار و طلوع و گذار به تکثرگرائی است ، به معنای دیگر رفع غلبه گونه ای غالب بر دیگران است. موضوع حذف یکی به نفع دیگری نیست. بلکه برسمیت شناختن عناصر متنوع دیگر و دادن حق برابر به همه در یک همنشینی مسالمت آمیز در یک کلیت بنام کشور است تا بتوان به این عناصرکه تا کنون به حاشیه رانده شده و سرکوب شده اند و حق ابراز وجود نیافته اند از ظرفیت های زبانی آنها در راستای اعتلای فرهنگی کشور عزیزمان ایران بطور اخص و انسان بطور اعمم بهره ای برده شود.
این مسئله تازه ای نیست. امروزه ما درکشورهای پیشرفته اروپائی می بینیم که ایالت های مختلف با زبان خاص و محلی خویش می نویسند، می خوانند و تکلم می کنند. و چند گونگی زبانی و قومی هیچ مشکلی یا اشتقاق و یا تجزیه ای هم ایجاد نکرده بلکه گونه های متفاوت درکنار هم همزیستی می کنند. بطور نمونه کشور هلند هم زبان هلندی و هم د رشمال آن زبان فریزلندی استفاده میشود. ودر بلژیک، لوگزامبورگ سویس و ... نیز ما شاهد چند گونگی زبان هستیم..
چرا که ما امروز در عصر پسامدرن زیست می کنیم. درعصری که دیگر مرکزی قدرتمدار و رهبر و حاکم بر دیگران را نمی پذیرد. عصری که همه گونه های با حفظ هویت مستقل خویش می توانند حق حیات بیابند. موضوع دمکراسی در زبان است و پذیرش چند گونگی آن است.
پس بیائیم دمکراسی و اعتقاد به دمکراسی را که همانا تحمل دگر اندیشه ها وهمزیستی با تفاوت ها و چندگونگی است از خود شروع کنیم. و با بردباری از نگاهی پسامدرنی با این موضوع نگریسته و به بدور از احساسات ناسیونالیستی و راستگرایانه و قدرتمدارنه و هر نوع مرکز گرائی بر این مقوله و سخنان ایشان تامل کنیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

همه شما دچار کوته فکری هستید، اگر خیلی دلتان می خواد مستقل باشید بفرماید در آذربایجان سکنی گزینید. تبریز و اردبیل و ارومیه چز خاک ایران بوده و خواهد بود.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

خانم صلواتی گرامی، شما علاوه بر حیله گر نامیدن افراد، به دو سطر آخر کامنت تان مراجعه کنید که سرتاسر اتهام و توهین است.

نوشته شده توسط: Anonymous

كامنت من اين دفعه براي چي پخش نشد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

متأسفانە سازمان" اکثریت" هنوز در سال ٥٩ زندگی میکند و چشم امید بە استحالەی درونی رژیم دوختە است. آیا بە زعم شما کشوری باقیماند کە خطر از هم پاشیدنش محتمل باشد؟ تیتر" حذف کاندیداهای ریاست جمهوری را محکوم میکنیم" چە محلی از اعراب دارد؟ آیا مگر در ایران انتخاب کردن و یا انتخاب شدنی معنا دارد؟ حالا کە دیگە شوروی ای وجود ندارد تا سیاستهای خود را بە شما دیکتە کند، اینبار و از این در، در آمدن بە چە معناست؟ چنانچە" نظارت استصوابی" بە درخواست شما"لغو" شود، چە "تقی" بە "توقی" میخورد؟ و آیا این حکومت با سە رکن اساسی"ولایت فقیە، جمهوری اسلامی ، قانون اساسی" موجود، ظرفیت تغییر و تحول را دارد؟

نوشته شده توسط: کاظم موافق

با سپاس از همشهری عزیزم برای گرمی‌ احساس و مهر بی‌ پایانش

نوشته شده توسط: Anonymous

صمد آقا ! در تبريز مثلی است که ميگو يند که « عينالی نجه زيارت گاه دير ؟ دئيرلر . جواب وئرلر ، باخ اونون زوارينا » ترجمه اش چنين است که زيارتگاه عينالی چطوری است جواب ميدهند نگاه کن به زوارش. امروز وقتی به ترکيب شرکت کنندگان و تفکر حضرات را بررسی ميکنی ميبينی همه چيز روشن است و با اين جمله « اتحاد برای دموکراسی در ایران » ميخواهند ملل تحت ستم شونيزم سر خرمن ببرند ولی حرکت ملی آذربايجان نميرود .

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای استخانلو حق دارند .کسی که رقص ملی اش رقص سنگین و متین بابا کرم باشد مسلما حق دارد این رقص را قر و اطوار بنامد!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی خندیدم. به نظر میرسه میگه بهشون لطف کردند سکس دادند.این منتهای شکسته نفسی هست.

نوشته شده توسط: Anonymous

متنی زیبا بود از همشهری گرامی آقای موافق. من بدلیل خوزستانی بودن و همزیستی ، همسایگی و مراوده با هموطنان عرب تبارم در این استان بسیاری نکات مطروحه در این مقاله را ملموس یافتم. عربهای خوزستان تنها عربهایی در جهان هستند که میتوانند بدرستی و سلیس چهار حرف پ، ژ، چ، گ را تلفظ نمایند.

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته هاي آقاي كرمي را جدي نگيريد لطفا،ايشان در سطح اروپايي مينويسند و ما رعيت جماعت از درك آن عاجزيم!!اقاي كرمي شماهم كامنتهاي بيسواداني چون من را جدي نگيرين لطفا!!!!

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، آتیلا تهرانی، آمارهائی که شما از آنها سخن می گوئید مانند مردم تبریز و میلیون ها ترک آذربایجانی و سه دهه مبارزه برای حق تعیین سرنوشت و ..... روشن نیست که بر کدام پایه استوار هستند اما ..........

دوست گرامی، آتیلا تهرانی، آمارهائی که شما از آنها سخن می گوئید مانند مردم تبریز و میلیون ها ترک آذربایجانی و سه دهه مبارزه برای حق تعیین سرنوشت و ..... روشن نیست که بر کدام پایه استوار هستند اما حق خواهی و خواستار حقوق سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شدن برابر با پوپولیسم نیست و پوپولیسم برابر با دنباله روی از مردم کوچه و خیابان است. سیاست را به کناری می گذارم و از نمونه ای دیگر سخن می گویم و آن هم سیگار است. میلیون ها تن را در جهان می توان یافت که سیگاری هستند. هنگامی که سیگار گران شود و سیگاری ها از گرانی سیگار گلایه کنند یک پوپولیست حتی اگر سیگاری نباشد هماواز با سیگاری ها از گرانی سیگار گلایه خواهد کرد و خواستار ارزان شدن سیگار خواهد شد و سخنانی خواهد گفت که خوشایند سیگاری ها باشند اما کسی که دلسوز مردم باشد از زیان های سیگار سخن گفته و خواستار ریشه کن شدن سیگار و توتون در جهان خواهد شد و چنین کاری راهنمائی و رهبری مردم است نه دنباله روی از مردم کوچه و خیابان. در جهان سیاست نیز کسانی هستند که ناسیونالیست نیستند و نمی توانند باشند مانند چپگراها و مارکسیست ها چون چپگرا بودن با ناسیونالیست بودن سازگار نیست و همه مارکسیست ها در سرتاسر جهان به (تک میهنی) و یا به زبان فرنگی ها (اینترناسیونالیسم) باورمند هستند نه ناسیونالیسم اما برخی از چپگراها و مارکسیست های ایرانی همان سخنان ناسیونالیست ها را بازتاب داده و همان واژه های به کار رفته از سوی ناسیونالیست ها را از قومیت و ملیت و تبار و نژاد گرفته تا دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم با دستاویز خودگردانی (فدرالیسم) به فراوانی به کار می برند بی آن که خودشان کوچکترین باوری به سخنانی که می گویند و می نویسند داشته باشند چون در گرداب پوپولیسم گرفتار شده اند! ********** دوست گرامی، آتیلا تهرانی، شما می گوئید: ( .......... آیا از نظر شما سید جعفر پیشه وری که برای مردم آذربایجان به زبان خودشان مدرسه و دانشگاه ساخت پوپولیست بود؟ .......... ) نه دوست گرامی، پیشه وری نه پوپولیست بود و نه ناسیونالیست بود و حتی بر ضد ناسیونالیسم ترک پرستانه نوشته هائی نیز نوشته است که همگی در دسترس هستند و می توانید با گشتن در جهان اینترنت آنها را پیدا کنید اما چون پیشه وری سیاسی کار ورزیده ای نبود کارهای نسنجیده ای را انجام داد که سرانجام شکست خورد. از سوی دیگر پیشه وری (سید) بود و از نگر دانش تبارشناسی (علم الانساب) سیدها عرب به شمار می روند نه ترک! با سخنانی که پیشه وری گفته است هم اکنون اگر پیشه وری زنده بود ناسیونالیست های ترک ایرانی او را صد بار بدتر از میرجعفر باقروف می کشتند! این را نیز بدانید که میرجعفر باقروف نیز مانند پیشه وری (سید) بود نه ترک تبار! ********** دوست گرامی، آتیلا تهرانی، شما می گوئید: ( .......... آیا شما فکر می کنید که خودتان پوپولیست نیستید؟ .......... ) دوست گرامی، من دنباله رو مردم کوچه و خیابان (پوپولیست) نیستم و واژگان به کار رفته از سوی پوپولیست ها را در هیچ یک از نوشته هایم ننوشته ام و باورمندی های خودم را درباره پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی در این لینک و جاهای دیگر نوشته ام http://www.iranglobal.info/node/16195 و باورداشت من (تک میهنی) یا (اینترناسیونالیسم) است، (یک کشور در جهان به نام کره زمین برای باشنده ای به نام انسان و از میان رفتن همه مرزها و دیوارکشی های ناسیونالیستی) این را نیز بدانید تنها کسی که از ناسیونالیسم و پان های رنگارنگ سود می برد رژیم آخوندی است http://www.iranglobal.info/node/17485
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای محترم، من حتما در سخنرانی ام از منابعی برای مستند کردن حرفهایم استفاده کردم و این نه تنها ننگ نیست، بلکه روش درست است. در حین سخنرانی، تصاویری هم از نمایش و بروشور تئاتر به صورت اسلاید نشان داده شد و نشانی وب سایتی را که این منابع را از آن گرفتم، در سخنرانی ام ذکر کردم تا همگان از آن استفاده کنند. البته طبیعی است که گزارشگر برنامه تنها یکی دو پاراگراف از حرفهای من و دیگران را نقل کند و

نه بیشتر. اما در همان گزارشی که شما ملاحظه کردید کاملا روشن است که من مخاطبان را به اصل بروشور تئاتر عباس آقا رجوع می دهم و زاویه ای از جمع بندی ام را با تکیه بر آن مستند می کنم. در دویچه وله و در مقاله ای که در شهروند تورنتو (سال 1999/2000) به چاپ رسید، به شکلی گذرا به مشاهدات عینی ام و اطلاعات شخصی ام اشاره کردم که همانها در سخنرانی باز شد و تنها شمه ای از آن در گزارش آمده است.
اما نکته ی اعتراضی من در ربط با مقاله ی شما این است که شما آمده اید جمله ای را (خوب یا بد، با مضمونی نو یا کهنه) از حرفهائی که به نقل از کسی گزارش شده است، دقیقا و عینا بی کم و کاست در نوشته تان آورده اید بی آنکه آن را در گیومه بگذارید و منبعی ذکر کنید. شما سخنرانی هم نکرده اید که دیگران فکر کنند که خوب شاید در گیومه گذاشته و منبع را گفته و در گزارش نیامده است، بلکه مقاله ای نوشته اید و در آن دیگر روشن است که شما در این مورد دچار یک تقلب سطحی و یک بی پرنسیپی آشکار شده اید. حالا هم به جای پذیرش خطا و پوزشی ساده، فراافکنی می کنید و آنچه خود مرتکب شده اید به من نسبت می دهید. آیا این گونه رفتار نشانی از "تعهد سیاسی" دارد؟ متأسفم.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب قندچی
با سلامهای دوستانه، دیگر دوران برده داری، دوران نژاد پرستی آریائی، و از این قبل افتخارات کاذب و تمسخرآمیز به پایان رسیده است. سعی کنید عینک تفاخر را از روی چشمتان بردارید، و به واقعیتهای جامعه ایران بدون عینک بنگرید. این رژیم یک ثلث قرن ماهیت ضد مردمی خود را به همه نشان داد، و آنهائی که فکر میکنند با طرفداری از فلان آخوند میتوانند منافع استراتژیکی خود را در نگهداشتن آن حفظ کنند، راه به جائی نخواهند برد. مللیتهای ایران دیگر فریب کسی را نمیخورند. خلقهای سرکوب شده ایران، جز خودشان به هیچ کسی اعتماد ندارند. هر خلقی باید خودش اختیارات امور خود را دارا باشد. امروز دیگر کلی گوئی و شعار دمکراسی دادن، هیچ دردی را دوا نمی کند. در واقع کسی به این حرفها باور ندارد. هر خلقی باید از طریق مردم خودش اداره بشود. و جز این هیچ راهی وجود ندارد! جز جنگ داخلی مثل یوگسلاوی سابق.
با تشکر احمد رام

نوشته شده توسط: Anonymous

ناصر جان
ضمن درود های فراوان، و سلام وعیک خدا جویانه، فوت سیاسی حضرت آیت الله رفسنجانی و نوچه اش جناب مشائی را به طرفدارانش تسلیت عرض میکنم. همه اش تقصیر جضرت آیت الله خامنه ای است که بخاطر پست و مقام ، رهبر و رئیس جمهورمتمدنی مثل آیت الله محمود احمدی تبار را، مظلوم واقع کرد. از خداوند جلیل برای دوستارانش صبر عظیم و اجر جزیل خواستارم. و امید وارم که خداوند تبارک و تعالی، جمیع مسلمین را از کنز کنازان و طنز طنازان مصون و محفوض بدارد.
با التماس دعای فروان، از طرف حجت الاسلام میرجلال نجف آبادی

نوشته شده توسط: Anonymous

اعتراضاتی از اعضای خبرگان نظام و نامه علی مطهری به خامنه ای...................
حدس قوی دارم که اگرخمينی هم شرکت می کرد صلاحيتش رد می شد!

علی مطهری نماينده مجلس رژيم در نامه اعتراضی خود به خامنه ای نوشت: اين رد صلاحيت که با دو دليل ناموجه ناتوانی جسمی و نقش داشتن در فتنه سال ۸۸ انجام شده است آسيب جدی به انتخابات آينده وارد خواهد کرد. حدس قوی دارم که اگر امام هم، به فرض حيات، با نام مستعار در انتخابات شرکت می کردند صلاحيت شان رد می شد چون ايشان هم گاهی انتقاداتی داشتند

آخوند زرندی، عضو خبرگان آخوندی از کرمانشاه: با اشاره به تخريب شخصيتی رفسنجانی در هفته های اخير گفت: اين جوسازی ها و تخريبها که در حق آيت الله هاشمی در برخی روزنامه ها و سايتها شروع شده موجب تأسف و تأثر است. والله اين مرد دلسوز است بالله اين مرد دلسوز نظام است. من يقين دارم که ايشان به خاطر درک شرايط خطير کشور آمده اند.

آخوند واعظ موسوی عضو ديگر خبرگان نظام هم در مورد حذف رفسنجانی به خاطر سن بالای او اظهار داشت: اين اشکال، اشکال واردی نيست.

وحشت سرکرده نيروی انتظامی: در مقابل ولی فقيه صف آرايی کرده اند
پاسدار احمدی مقدم سرکرده نيروی سرکوبگر انتظامی رژيم، در يک فقره پارس خوابيده در اراک نسبت به اعتراضات عليه حذف رفسنجانی واکنش نشان داد و گفت: هراس دشمنان از ولايتمداری و حرکت در خط ولايت است که در مقابل آن صف آرايی کرده اند. دشمنان امروز با تبليغات منفی و رسانه های رنگارنگ خود درصدد تخريب افکار عمومی و ولايت هستند. متحجران و قانون شکنان در مقابل ولايتمداری صف آرايی کرده اند.
پاسدار احمدی مقدم درعين حال، مدعی شد: گامهای اول انتخابات اعم از ثبت نام نامزدها و تأييد صلاحيت آنان را به خوبی پشت سر گذاشتيم.mojahedin.org
نوشته شده توسط: Anonymous

اظهارات رفسنجانی دربارهٴ حذف او به دستور خامنه ای و بحرانهای مرگبار و بی علاج در سراپای نظام آخوندی.....
تأييد اظهارات قبلی اش در مورد بالا کشيدن خامنه ای:
من خود می دانم نبايد می آمدم و در جلسات خصوصی هم گفتم که اينها را از هرکس بهتر می شناسم

افلاس و بحران اقتصادی و انزوای بين المللی:دولتی که بيش از ۵۰۰ هزار ميليارد تومان به بانکها و پيمانکاران بدهکار است چگونه می خواهد اداره کند؟پولی نمانده و اگر هم باشد قابل انتقال به داخل نيست پولهای خارجی را خوشبينانه به چين داديم و آنها با دريافت هزينه ای آن را به يوآن تبديل کردند. بعد گفتند به جای پول کالا می دهيم و بعد از آن گفتند نه هر کالايی
با سم های چينی محصولات کشاورزی پارسال و امسال را از دست داديم حالا ببينيد مردمی که داروی چينی می خورند چه می کشندوضع دارو و غذا اين شده و هيچ کس نمی داند فردا چه می شود مقايسه بحران سرنگونی با مقطع زهر آتش بس:همان تجربه پس از جنگ يک فرمول قابل حل است با اين تفاوت که آن موقع اين همه خصومت و افتراق در جامعه وجود نداشت نگرانی از طرف دشمنان خارجی البته جدی است رفسنجانی بعد از حذف وی به دستور خامنه ای، به اعضای ستاد انتخاباتی خود گفت: خدمت رهبر رفتم و گفتم در انتخابات نامزد نمی شوم تا اگر ايشان فکری درباره کسی در نظر دارند انجام دهند.اشاره کردم که «نگفتم نمی آيم»، همين يک جمله کافی بود که لشکرکشی سنگينی کنند. پس از آن بود که سيل نامه ها و تلفنها از نجف، قم و مشهد که همه از مراجع بزرگ بودند برای نامزدی بنده آغاز شد. چطور می توانستم اين قدر مستبد به رأی خودم باشم که به آنها و به خصوص اين جوانان نه بگويم؟رفسنجانی اظهارات قبلی اش در مورد بالا کشيدن خامنه ای و مخالفت وی با کانديداشدن خودش را تأييد کرد و گفت: من خود می دانم نبايد می آمدم و در جلسات خصوصی هم گفتم که اينها را از هرکس بهتر می شناسم. يک روز قبل از نام نويسی اين تفکر بر من افتاد که ديگر نمی توان در برابر مردم مقاومت کرد. اين که شخصاً چه کردم بماند، چون از آن حرف در می آيد. پس از ثبت نام تا نيمه شب بيدار ماندم و به شرايطی که ما در داخل و بيرون کشور داريم و اين آدمهايی که بوق به دست دارند و البته تک تک آنها را با تفکرات و اميالشان می شناسم فکر کردم.وی افزود: اينها نمی فهمند دارند چه می کنند؟ حتی اگر دشمنی و رقابت هم داشته باشند عقل می گويد که بگذاريد بيايد و بعد رسوا کنيد. می گذاشتيد مردم با اميد پای صندوق می آمدند و بعد از ۶ ماه متوجه می شدند که همه چيز دارد گرانتر می شود.رئيس مصلحت نظام، درباره وضعيت رژيم تحت ولايت خامنه ای و بحرانهای مرگبار اقتصادی و اجتماعی، گفت: ”با اين کوه مشکلات هرکس که راضی به پذيرفتن مسئوليت باشد بايد ابتدا قصدش را پرسيد که با اين بودجه بدون منابع چگونه می خواهد ۲۵ درصد حقوق کارمندان را افزايش دهد؟ دولتی که بيش از ۵۰۰ هزار ميليارد تومان به بانکها و پيمانکاران بدهکار است را چگونه می خواهد اداره کند؟ پولی نمانده و اگر هم باشد قابل انتقال به داخل نيست.
رفسنجانی درباره افلاس و انزوا و تأثير تحريمها گفت: پولهای خارجی را خوشبينانه به چين داديم و آنها با دريافت هزينه ای آن را به يوآن تبديل کردند و بعد هم گفتند به جای پول کالا می دهيم و بعد از آن هم گفتند نه هر کالايی، بلکه آنچه خودمان تعيين می کنيم می دهيم. هند هم آمده نفت ما را با قيمتی خيلی ارزان می خرد اما حاضر نيست حتی روپيه بپردازد. اين گزارش وزير بازرگانی و رئيس کل بانک مرکزی است که در يکی از جلسات تلخ مجمع آمدند و گفتند. ما کشاورزی کوچکی داريم. با سم های چينی محصولات پارسال و امسال را از دست داديم حالا ببينيد مردمی که داروی چينی می خورند چه می کشند.
چند سال پيش، بهترين داروهای دنيا را می خريديم. وضع دارو و غذا اين شده و هيچ کس نمی داند فردا چه می شود. کاسب وقتی جنس می دهد بايد جايگزين آن را بخرد اما نمی داند فردا بايد به چه قيمتی جايگزين کند و ناچار آن را نگه می دارد. در مجلس سنای آمريکا دو طرح خطرناک وجود دارد؛ منتظر انتخابات بودند که تکليف روشن شود و گويا ازmojahedin.or
نوشته شده توسط: Anonymous

""" اتحاد تضاد‌ها """ آری آری تا شقایق هست برده گی‌‌ باید کرد """ جناب قندچی، این نوشتهٔ شما مملو از تناقضات است، من فقط به قسمتی‌ از آنها اشاره خواهم کرد. "" شما شرایط زمانی‌، تحولات تکنولوژیکی و تعارضات ژئوپلتیکی "" را به طور کامل نادیده می‌گیرید. قرن ۲۱، از بسیاری از جهات، با زمان قوام متفاوت است. از قوام تا رفسنجانی دنیا "" دوران جنگ سرد "" را به سر گذاشته، و اینک شاهد "" فروپاشی پروژهٔ فرا ملی‌ در اروپا و فروپاشی پروژهٔ ملی‌ در کشور‌های عربی‌ "" است. بلوک شرق و شوروی شکست خرده و چندین کشور جدید پا به عرصه وجود گذشته اند.یگسلاوی چندین پاره شده، لطفا فراموش نکنید که "" مفهوم و شیوهٔ دولت و ملت سازی "" در قرن ۲۱ با قرن ۲۰ فرق دارد. شما گلوبلایزیشن و جهانی‌ شدن و پیشرفت تکنولوژیک و جهان مجازی و اینترنت و ماهواره را به هیچ می‌گیرید، من در کامنتی "" تعارضات ژئوپلتیکی "" کشوری به نام ایران

را با دنیای پیرامونی توضیح داده بودم، این تعارضات نه تنها حل نشده اند، دره حال تبدیل شدن به معضل جهانی‌ هستند. شما "" رشد جمعیت "" را نادیده می‌گیرید. شما "" سیستم ناکارا "" را که ایران را به سوی تباهی میبرد را به هیچ می‌گیرید.

**************************************************""" تعارض ژئوپلیتیکی و بزرگ نمائی چند توهم """ واقعیت این است که در دنیای امروز، برای عینیت یافتن بعد ژئوپلیتیکی، دولت بودن ارجح نیست، بلکه منطقه بودن شرط است. فرض را بر این بگیریم که کلّ سیاست خارجی‌ رژیم جمهوری اسلامی فارسی‌ بر اساس توانمند سازی در سه ۳ بعد شکل گرفته که عبارتند از: ۱- بعد شیعه ۲- بعد نفت و گاز ۳- بعد اتمی‌ . بعد شیعه هم اکنون چنان دچار خونریزی شده که دستاورد آن فقط امروز کشته شدن نزدیک به ۳۱ عضو حزب‌ا‌لله در سوریه توسط ارتش آزادیبخش سوریه و نزدیک به ۷۴ کشته در عراق است. همچنین این شیعه فارسی‌ شیعیان ترک آزربایجانی در داخل ایران و شیعیان جمهوری آذربایجان را با حمایت از کشور اشغال گر ارمنستان به خودی و غیر خودی تقسیم کرده است. بعد نفت و گاز دیگر ارزش گذشته را ندارد، اگر کامنت پیشین من را خوانده باشید در خواهید یافت که عراق در حال جایگزینی ایران است و کشور‌های جدیدی به زودی به صف صادر کنندگان نفت و گاز خواهند پیوست. بعد اتمی‌ هیچ نیازی به توضیح ندارد، آیا پاکستان اتمی‌ از ایران غیر اتمی‌ وضع بهتری دارد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای دوشکی
با اهدا سلامهای دوستانه، شما که در کار سیاست هستید، تنها راه آزادی ملل دربند ایران از بین رفتن رژیم مستبد جمهوری اسلامی ایران، و به دادگاه کشیده شدن باندهای مافیائی آن است. تمام آن دارائیهای غصب شده از بیت المال، باید ضبط، و به ملل مظلوم ایران مسترد شود. تا زمانی که مردم در بند جغرافیای ایران، مثل ملت بلوچ، ملت عرب، ملت کرد، ملت فارس، ملت ترک .. و امثالهم نتوانند اختیارت حق تعیین سرنوشت خود را کسب کنند، هیچ وقت نخواهند توانست روی آزادی را ببینند. امروز دیگر دنیا عوض شده است. هر خلقی باید آزادیهای سیاسی، فرهنگی، حقوقی، مدنی، و سایر تمهیدات اجتماعی خود را داشته باشد. چون هر ملتی به اندازه کافی افراد و رجل متشخص، دانشمندان، و محققین اجتماعی، و نخبه گان سیاسی خویش را دارا هستند. و نیازی به کفیل و قیم ندارند. با تشکر زاهد امینی

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تبریزی
با سلام، آیا جنابعالی فکر میکنید که مردم تبریز و میلیونها ترک آذربایجانی که خواستار حقوق سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و حقوق ملی مدنی خویش هستند، از نظر شما پوپولیست هستند؟ اگر از نظر شما سازمانهائی امثال اکثریت پوپولیست هستند، مردم آذربایجان که سه دهه است برای حقوق زبانی و آزادیهای سیاسی، فرهنگی و "حق تعیین سرنوشت" در مقابل رژیم جمهوری اسلامی مبارزه میکنند، پوپولیست هستند؟ آیا از نظر شما سید حعفر پیشه وری که برای مردم آذربایجان به زبان خودشان مدرسه و دانشگاه ساخت پوپولیست بود؟ آیا شما فکر میکنید که خودتان پوپولیست نیستید؟ و مردم آذربایجان باید به دنبال شما راه بیفتند تا شما آنها را ارشاد بفرمائید؟
با تشکر آتیلا

نوشته شده توسط: Anonymous

"" نگاهی‌ مختصر به پروژه‌های استراتژیک در منطقه "" ایران در کجای این تحولات ایستاده است؟ "" پروژهٔ ساخت "" پالایشگاه ستاره "" در ازمیر ترکیه توسط اسپانیا و آزربایجان به ارزش ۵ پنج بیلیون دلار. پروژهٔ "" تاناپ یا ترانس آناتولی "" که گاز را از طریق آزربایجان، گرجستان به ترکیه و سپس به اروپا انتقال خواهد داد. پروژهٔ خط آهن "" باکو، تبلیس، قارص "" که آزربایجان را به طور مستقیم به دریای سیاه وصل خواهد کرد. پروژهٔ ساخت بزرگترین فرودگاه دنیا در استانبول. پروژهٔ ساخت نیروگاه اتمی‌ در ترکیه به ارزش ۲۲ بیلیون دلار، پروژهٔ ساخت کانال بین دریای سیاه و دریای مرمره. پروژهٔ ساخت تونل مرمره از زیر دریا که اروپا و آسی‌ا را به هم پیوند خواهد داد. پروژهٔ ساخت پل . لازم به توضیح است که آزربایجان تا سال ۲۰۱۸ نزدیک به ۱۷ بیلیون دلار در ترکیه سرمایگذاری خواهد کرد، و تا سال ۲۰۲۰ میزان سرمایگزاریهای آزربایجان

در ترکیه بالغ بر ۲۰ بیست بیلیون دلار خواهد شد. اگر ایران نیز سر عقل بیاد شاید آزربایجان اجازهٔ استفاده از خط آهن "" باکو، تبلیس و قارص را به ایران بدهد تا این کشور به دریای سیاه وصل شود.
نوشته شده توسط: Anonymous

این هم از این رجال سیاسی ^آمریکا میخواهد ایران را تجزیه کند.^ مردی که باعث اصلی اکثر بدبختیهای بعد از انقلاب منجمله انتخاب خامنه ای بعنوان ولایت فقیه شده امروز منجی بودن خود را داد میزند. کسی به این رجال ارتجاعی و تنگ نظر نیست بگوید که اگر امریکا فقط یک دهم بودجه تلویزیون صدای امریکا را در اختیار فعالان و گروههای سیاسی آزربایجانیها قرار میداد امروز کشوری بنام ایران وجود نداشت. آخی .... چرا از معده حرف میزنی. از روی کدام اسناد و یا مدارکی بغیر از توهمات عاملان امنیتی رژیم ایران این حرفها را میزنی. بنظر من هیچ فرقی بین تو و سایر کاندیدها نیست. 8 سال چی گلی بر سر مردم کاشتی که افسوس آن روزها را بکنیم

نوشته شده توسط: Anonymous

""خبر مهم اقتصادی"" دولت ژاپن ۲ دو تریلیون ین "" نزدیک به ۱۹.۵ بیلیون دلار "" وارث سیستم مالی‌ خود کرد تا با این شوک درمانی اقتصاد ژاپن را از "" رکود اقتصادی "" خارج کند، امروز بازار سهام در ژاپن و کلّ آسیا در حالت قرمز به سر میبرند، اگر "" تزریق کاپیتال به سیستم اقتصادی "" اقتصاد را از حالت رکود خارج نکند، این بدان معنی‌ است که اروپا نزدیک به "" یک دهه "" در حالت رکود اقتصادی به سر خواهد برد، اروپا با چشمان باز فعالیت اقتصادی ژاپن و نتیجهٔ تزریق پول را دنبال میکرد، با توجه به اینکه "" اقتصاد ترکیه "" در اروپا و کلّ منطقه "" بیشترین رشد "" را دارد، ما آزربایجانیها باید از این فرصت بیشترین استفاده را بکنیم، ما امروز بیشتر از هر زمانی‌ به کسانی‌ نیاز داریم که "" کارکرد اقتصاد جهانی‌ "" را می‌‌فهمند.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، آتیلا تهرانی، چکیده سخن شما این است که اگر انبوهی از مردم مانند صدهزار تن یا چند میلیون تن سخنی را گفتند و یا به باورداشتی باورمند بودند ما نیز باید با دنباله روی از همان مردم همان سخنان و همان باورداشت را بپذیریم ..........

دوست گرامی، آتیلا تهرانی، چکیده سخن شما این است که اگر انبوهی از مردم مانند صدهزار تن یا چند میلیون تن سخنی را گفتند و یا به باورداشتی باورمند بودند ما نیز باید با دنباله روی از همان مردم همان سخنان و همان باورداشت را بپذیریم! این سخن شما همان چیزی است که در جهان سیاست به آن پوپولیسم Populism یا دنباله روی از مردم کوچه و خیابان گفته می شود. دنباله روان مردم کوچه و خیابان (پوپولیست ها) دو گروه هستند: یک گروه آنهائی هستند که آن چنان ناتوان و کم هوادار هستند که برای پیدا کردن هوادار راه چاپلوسی را در پیش گرفته اند و گروه دوم مردم فریبانی هستند که نان به نرخ روز خور (اوپورتونیست) هستند و با روش های پوپولیستی می خواهند مردمفریبی کرده و به خواسته هایشان برسند و روشن است که چنین سیاسی کارانی هرگز شایستگی رهبری مردم را ندارند. دنباله روی از مردم کوچه و خیابان (پوپولیسم) گرداب دهشتناکی است که بدبختانه بسیاری از گروه های سیاسی گرفتار آن هستند. در سال ۱۳۵۷ که به جای سال انقلاب اسلامی این سال را باید سال انتحار اسلامی بنامیم همه گروه های ضد رژیم پادشاهی از مارکسیست گرفته تا غیر مارکسیست می گفتند: درود بر خمینی – زنده باد خمینی – تا خون در رگ ماست – خمینی رهبر ماست و ………. چرا؟ چون مردم کوچه و خیابان این شعارها را می دادند! در سال ۱۳۵۸ گروه های مارکسیست در کردستان شعارهای ناسیونالیستی گروه های ناسیونالیست کرد را تکرار می کردند، چرا؟ چون مردم کوچه و خیابان در کردستان از این شعارها خوششان می آمد! در خردادماه سال ۱۳۵۹ بخشی از سازمان فدائیان خلق که نام نادرست (اکثریت) به روی آنها گذاشته شده است با هزار و یک فلسفه بافی خنده دار اعلام کردند که از رژیم جمهوری اسلامی پشتیبانی خواهند کرد! چرا؟ چون بیشتر مردم کوچه و خیابان در آن هنگام هوادار رژیم جمهوری اسلامی بودند! با این کار اکثریتی هائی که در گرداب پوپولیسم گرفتار شده بودند بزرگترین سازمان مارکسیستی خاورمیانه تکه پاره شد و از میان رفت و روح الله خمینی یک ماه از این اعلامیه چرند اکثریتی ها نگذشته بود که در تیرماه ۱۳۵۹ با آسوده شدن از سازمان فدائیان خلق بر ضد سازمان مجاهدین خلق سخنرانی کرد و پس از یک سال یعنی از سال ۱۳۶۰ فدائیان اقلیتی و مجاهدین را هزار، هزار قصابی و سلاخی کرد و سپس نوبت به همان اکثریتی هائی رسید که به همراه توده ای ها می گفتند: زنده باد خمینی! و آنها نیز قصابی و سلاخی شدند! هنگام به روی کار آمدن سیدمحمد خاتمی و آغاز جنبش اصلاح طلبی بسیاری از گروه های ضد رژیم گفتند: زنده باد خاتمی! و هنگامی که پدیده جنبش سبز نمایان شد بسیاری از گروه های ضد رژیم گفتند: زنده باد موسوی! چرا؟ چون گرفتار دنباله روی از مردم کوچه و خیابان (پوپولیسم) بودند. روشن است که با روش های پوپولیستی هرگز یک گروه سیاسی نمی تواند مردم را رهبری کند و برای رهبری مردم همچنان که چه گوارای آرژانتینی گفته است: روشنگری، روشنگری و باز هم روشنگری باید کرد اما بسیاری از گروه های سیاسی در برابر گمراهان و نا آگاهان چاپلوسی، چاپلوسی و باز هم چاپلوسی می کنند! و چنین گروه هائی سرانجام به چاه بی پایانی خواهند افتاد که اکثریتی ها و توده ای ها افتادند! ********** دوست گرامی، آتیلا تهرانی، آن آمارهائی را هم که شما در یادداشتتان نوشته اید مانند هشتاد هزار نفر، تظاهرات میلیونی، توده های میلیونی که با گلوله های پاسداران به خون می غلتند، هزاران زندانی و .......... برای دادن شعارهای سیاسی کارائی دارند اما هرگز چنین آمارهائی در هیچ کجا جز یادداشت شما دیده نمی شوند! برای نمونه آن چند میلیون که به خون غلتیده و کشته شده اند لاشه هایشان کجاست؟ و آن هزاران زندانی در کجا زندانی هستند؟ و نام و نام خانوادگی آنها چیست؟ و ..........
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی با سلام،
مهم نیست که این مطلب در سایت قرار داده شود، یا نه! فقط میخواستم به محضر تان این مطلب را گفته باشم که: چه رفسنجانی بماند چه نماند، عمر رژیم جمهوری اسلامی دارد به پایان خود نزدیک میشود. دست پنهانی که شاه را برداشت و آخوند خمینی را، به جایش گذاشت. دیگر این رژیم را نمی خواهد! آن دست پشت پرده، این رژیم را تا مدتی کوتاه نگه خواهد داشت، تا کسی را به جایش بگذارد. البته اینهم آسان نیست. زیرا ایران مثل سی سال پیش نیست که سیای آمریکا، کسی را به اسم شاه، یا امام، علم کند و در مطبوعات برایش جار وجنجال کند و بعد با هواپیما به ایران بیاورد و برای مردم امام تعیین کند. دیگر زمان این جور چیزها گذشته است.

مردم ایران از اسلام متنفر است. مردم ایران ازشاه متنفر است. مردم ایران از دیکتاتور متنفراست. در هر شکل و اسم و رسم و قیافه ای. رفسنجانی نیز مثل خامنه ای و سایر دست اندرکاران رژیم جمهوری اسلامی تبهکار و جنایت کار است. و بیش از سه دهه جغرافیای ایران را برای مردم جهنم کرده است. که جنابعالی نیز بخوبی این را میدانید. چندان طول نخواهد کشید که این رژیم پوسیده در طوفان عصیان خلقهای ایران لت و پار خواهند شد.
و اگر کسی فکر میکند که بهتر است خامنه ای بماند. چون با ماندن او سلطه و سیطره، رژیم و در کنار آن فرهنگ و زبان فارسی حفظ میشود، سخت در اشتباه است. سیاستی که اغلب گروههای سیاسی باصطلاح سرتاسری، هنوز هم آنرا دنبال میکنند. تازه اگر رفسنجانی انتخاب میشد و حلقه طناب را کمی شل میکرد، دیگ جوشان جهنم ایران، زوتر منفجر میشد، چون منفذی می یافت. از نظر اینجانب که عمر خود را مثل شما، در کار سیاست گذرانده ام، و اوضاع سیاسی ایران و منطقه را خیلی خوب میشنام، تنها راه حل سیاسی مسئله ملل در ایران، از حلقه سازمانهای ملیتهای ایران، یعنی نمایندگان ، نخبه گان، سیاستمداران و کسانی که آنها را نمایندگی میکنند، میگذرد. در غیر اینصورت باید بطور رفیقانه بخدمتت عرض کنم، که دیر یا زود، یک جنگ داخلی تمام عیار در انتظار همه مان است. با تشکر مجید
نوشته شده توسط: Anonymous

" آدم هر کاری که میکند باید با شوق و اشتیاق آتشین انجام دهد " درود بر آقای کریمی در این بحث سیاسی چون او با اشتیاق حرف میزند و نه مثل غالب افراد اپوزیسیون که آدم موقع شنیدن حرفهایشان دچار خمیازه و چرت زدن میشود .

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام خدمت جناب ارسی،
بعنوان یک همشهری ازایشان انتظار دارم که بیش از این در خدمت گروههای تند رو راست و ضد دموکراتیک قرار نگیرد. این جریانات ضد خلقی برگ سوخته ای هستند، که هرگاه در فردای ایران صاحب قدرت شوند، ملل ایران به خاک و خون خواهند کشید. آقای ارسی اگر فکر میکند که با این کار به مردم ایران خدمت میکند سخت در اشتباه است! دوست عزیز آقای ارسی، منکه به شما احترام خاصی قائلم، لطفا به خودتان بیاید. فردا دیر است. و در مقابل خلق آذربایجان جوابگو خواهید شد.
با تشکر صابر نمینی

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئله حقوق ملل تحت ستم به مترسک شونيزم تبديل شده و اينها با ترساندن مردم بفکر پايداری سيستم هستند ولی کور خوانده اند اگر بفکر وطن هستند به حقوق ملل تحت ستم احترام بگذارند و گرنه استقلال ملل حتمی خواهد شد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای تبریزی،
با سلام سئوالی از محضرتان داشتم . شما در نوشته تان میفرمائید که توده های ایران مردمی التقاطی هستند. شما که شخصا نمی دانید به کدام اصل و نسب تعلق دارید، و از اصل و نسب خود بطوردقیق آگاه نیستید، آیا بنظر شما مردمی که در تبریز در استادیوم هشتاد هزار نفری یکصدا فریاد میدارند " هارای هارای من ترک هستم" آیا همه اینان از نظر شما دروغ میگویند، و به اندازه شما شعور سیاسی ندارند؟ وقتی که مردم تبریز و سایر شهرهای آذربایجان با تظاهرات میلیونی در مقابل گلوله های پاسداران، با صدای بلند فریاد میکشند: " تورک دیلینده مدرسه اولمالیدیرهر کسه" یعنی " هر آذربایجانی باید به زبان خودش درس بخواند!"، فکر میکنید، این توده های میلیونی که در کوچه و خیابان با گلوله های پاسداران به خون خود میغلتند، و هزاران نفر در زندان شکنجه میشوند، آیا به اندازه شما شعور سیاسی ندارند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی... جمهوری آپارتاید اسلامی اصلاح شدنی نیست. همان طوری که حزب رستاحیز پهلوی اصلاح شدنی نبود. انتخابات در جمهوری آپارتاید اسلامی ایران, انسان را به یاد انتخابات نمایشی دوره پهلوی می اندازد . این یک امر طبیعی است که در کشوری که اختلاف شخصی بین هویدا نخست وزیر و اسدالله اعلم بر سر اینکه کدام یک از آنها بیشتر (( نوکر شاه )) هستند به جاهای باریک کشیده می شود تا به حدی که شخص خود شاه در این دعوا میانجیگری می کند, خمینی ها, خامنه ای ها, احمد نژاد ها در این فرهنگ رشد پیدا می کنند . امیدواریم هر چه زودتر این تفاله های پس مانده رستاخیز که در شکل جمهوری آپارتاید اسلامی است , از روی زمین بر کنده شود و رهبرانشان (( صدای انقلاب)) را بشنوند....ولی این را بدانید که در آن زمان ایرانی مثل شکل گربه روی نقشه جغرافیا نخواهد بود چون گرگ خاکستر بیدار شده است...

نوشته شده توسط: Anonymous

زمان مسافرت ايشان به اروپا در ٤٠ سال پيش ويزا به شكل امروز مطرح نبود و اگر ويزا نبود براي عراق و عربستان و كويت... هم نبود بخاطر ثروت راحت از فروش نفت و در اين بين ايران تافته جدا بافته نبود و براي ديگر كشورها هم ويزا بسيار اسانتر از امروز بود( حالا چون ايشان را به بازي راه ندادند پس فردا ميگه شاه خيلي خوب بوده و ايشان اصلاً تو ماجراي انقلاب نبودند) تو اگر تاييد صلاحيت مي شدي و برنده ميشدي حرفي از اين مشكلاتي كه بر شمردي مي زدي؟در مورد آذربايجان و بلوچستان چرا تجزيه؟ مگر جسد موجودات عالي است كه كلمه تجزيه بكار مي بري؟ چرا استقلاال طلبي نميگي؟ يا حتي جدايي خواهي؟ در كدام كشورها به اين جريانات تجزيه طلبي مي گويند؟ اكثراً استقلال طلبي اطلاق مي شود و در مواردي با لحن تندتر جدايي طلبي،تو خود بر اوضاع ايران گريه ميكني حالا با هشدار به تجزيه ايران سو استفاده از نگرش منفي عوام ميكني والا حداقل...

به علل اين اين جدايي خواهي ها اشاره مي كردي نه اينكه خواست انساني اين ملت ها را كار سناي آمريكا براي تجزيه معرفي كني، و تو خود اظهار مي داري نيازي به دشمن خارجي ندارند چرا كه مشكلات از درون در حال وقوع است پس چطور حق خواهي ملتهاي در ستم را كار سناي آمريكا قلمداد ميكني؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي كرمي كاش خواب تو كه سياست خامنه اي بسود پان تركيسم و پان عربيسم است تعبير حقيقت داشت كه بر ميگشتيم به دوران طلايي اسلام و ايران ( حاكميت تركان و اعراب)رازي و ابوريحان و ابو علي سيناو حلاج و سهرودي نه دوران پهلوي با ناسيونالسيم فارسي كه قدرتهاي خارجي عروسك گردان از مهتري اسبان افسران تا تبعيد به جزيره موريس و پسرش هم با كودتابه حاكميت رساندند و در آخر سر در آسمان آواره بدون اجازه ورود به سرزمين اربابانش و در نهايت در كاخ عرب مصري كه تو دشمنش ميداني فرود آمد و پذيرايي شد تا دم مرگ

نوشته شده توسط: Anonymous

می‌ پرسید تکلیف چیست؟ """ رد صلاحیت سیستمی‌ که ایران را فارس و زبان را فارسی‌ تعریف می‌کند. """ یکی‌ از مشخصات این سیستم دشمنی با " نو اندیش " است. نو اندیش کشی این سیستم ۱۰۰ صد سال پیش، با به سلاخی کشاندن مدرنترین انقلاب تاریخ ایران "" انقلاب مشروطیت "" شروع شد. با وجودیکه این سیستم با آمدن رضا خان، پا به عرصه وجود گذشته، ولی‌ چنان در "" سیستم اداری، دیوان سالاری، نظامی "" ایران ریشه دوانده که حتی انقلاب سال ۵۷ نیز قادر به واژگون کردن این سیستم نشد و سیستم دوباره خود را "" باز تولید "" کرد. تفاله‌های شاه و شیخ فرزند نا خلف این سیستم هستند. تا این سیستم بر ایران حاکم است، تاریخ ایران، تاریخ باز تولید استبداد باقی‌ خواهد ماند، این سیستم وارد مرحله نوین تکاملی خود شده و آن "" مرحلهٔ زبون سازی "" است، بعد از تبدیل صحنه‌های دردناک جان کندن اعدامیان بدبخت و بی‌ گناه به سیرک در سر چهار راه ها

اینک مرحلهٔ زبون سازی "" انسان "" با سرعت تمام وارد کارزار خواهد شد. سیستم‌های کمونیستی نیز این مرحلهٔ زبون سازی انسان را از سر گذراندند، دورهٔ تکامل آنان خمر‌های سرخ بود که در عرض ۲ سال، بیشتر از ۴ میلیون انسان بی‌ گناه را ، سلاخی کردند. مجاهدین خلق نیز دست کمی‌ از اینها ندارند.
نوشته شده توسط: Anonymous

بازتاب بين المللی رد صلاحيت رفسنجانی........................
دولت آمريکا: غيرمحتمل است اين کانديداها خواسته مردم ايران را نمايندگی کنند
واشينگتن پست: حذف رفسنجانی و مشايی می تواند عواقبی داشته باشد
روز سه شنبه نيروهای امنيتی موتورسوار در خيابانهای تهران گشت زنی کردند
mojahedin.org

به گزارش خبرگزاری فرانسه روز سه شنبه آمريکا رد صلاحيت کانديداهای انتخابات رياست جمهوری در ايران را محکوم کرد و رهبر رژيم ايران را حاکمی ”غير پاسخگو“ خواند که به چنگ انداختن بر قدرت شدت بخشيده است.
پاتريک ونترل، سخنگوی وزارت خارجه آمريکا گفت: شورای نگهبان غيرمنتخب، که به مردم ايران پاسخگو نيست، کانديدای بالقوه را بر مبنای معيارهای مبهم رد صلاحيت کرده است. اين غيرمحتمل است که کانديداها، خواسته مردم ايران را نمايندگی کنند.

واشينگتن پست نوشت: رفسنجانی رئيس جمهور سابق رژيم ايران برای شرکت در انتخابات رياست جمهوری رد صلاحيت شد، امری که شگفتی و تنش ايجاد می کند. علاوه بر رفسنجانی، صلاحيت مشايی مشاور نزديک احمدی نژاد نيز رد شده است، حذف اين دو می تواند عواقبی را برای طيف رقيب به وجود آورد.
به گزارش واشينگتن پست، گروه های زيادی از نيروی ضدشورش در خيابانهای تهران مستقر شدند، مشابه اين آرايش نيرو در سال 2009 بود که در اعتراض به انتخابات قبلی تظاهرات برگزار شد. برای نخستين بار بعد از مدتها، روز سه شنبه نيروهای امنيتی موتورسوار در خيابانهای تهران گشت زنی کردند که احتمالاً انتظار داشتند کانديداها واکنشی نشان بدهند.

خبرگزاری رويتر: حذف رفسنجانی و مشايی توسط حکومت ملاهای ايران، منجر به اين می شود که تندروهای طيف خامنه ای بر انتخابات رياست جمهوری تسلط پيدا کنند.
رويتر در گزارشی قبل از اعلام رد صلاحيت رفسنجانی خاطرنشان کرد اگر رفسنجانی اجازه شرکت در فعاليتهای انتخاباتی پيدا کند، شرکت او يک چالش عمده برای وفاداران به علی خامنه ای است.

خبرگزاری بلومبرگ نيز در آستانه انتشار اسامی از سوی شورای نگهبان گفت: مقامات رژيم ايران با اين گزينه مواجه هستند که يا راه هاشمی رفسنجانی را سد کنند يا به او اجازه دهند شرکت کند و صحنه به دقت کار شده وفاداران به خامنه ای را از بين ببرد.

تلويزيون بی.بی.سی جهانی نيز اعلام کرد: شورای نگهبان خود را پاسخگو نمی داند که علت نفی کانديداها را توضيح بدهد. اما ما می دانيم که علت چيست. رهبر رژيم ايران که شورای نگهبان را کنترل می کند خواهان هيچ حرکت غافلگيرانه برای انتخابات 14ژوئن نيست. بنابراين شورای نگهبان اين کانديداها را که ممکن است چالشهايی يا تهديدی برانگيزند حذف کرده است.

آسوشيتدپرس در گزارشی که از تهران مخابره کرد، نوشت: در حالی که رهبر رژيم ايران با چالشهای تعيين کننده مانند تحريمهای بين المللی و مذاکره بر سر برنامه اتمی مواجه است، اين صداهای مخالف را هر چه بيشتر به حاشيه می راند. ليست رسمی انتخاباتی که در تلويزيون حکومتی اعلام شد، با نزديک به 6ساعت تأخير صورت گرفت.

خبرگزاری فرانسه با مخابره اطلاعيه دبيرخانه شورای مقاومت ايران نوشت: در بيانيه يی که در پاريس منتشر شد، اپوزيسيون ايران، رد کانديداتوری رفسنجانی را به مثابه جراحی و شقه ای توصيف کرد که پايگاه قدرت رژيم را ضعيف و شکننده خواهد کرد.
مقاومت ايران در اين بيانيه گفت، ”خامنه ای هيچ انتخابی جز اين که هر دو کانديدا را حذف کند، نداشت... او بيهوده تلاش می کند با حذف و تصفيه و انقباض، از سرنگونی محتوم بگريزد“.
نوشته شده توسط: Anonymous

در پی رد صلاحیت رحیم مشائی مرتجع و مبلغ چاه لنکران و نائب برحق هاله نور و شعیب ابن صالح، بلتدگوی پیر استعمار یعنی بی بی سی سه روزه که عزا گرفته و همه برنامه های خودشو به عزاداری برای رد صلاحیت مشائی اختصاص داده اما یک کلمه به رد صلاحیت افرادی مانند اکبر اعلمی و این نامه مهم او اشاره ای نکرده است. چه می کند این انگلیس خبیث و اذنابش!؟
جالبه که سایت هائی مثل کلمه و جرس و سحام نیوز و گویا نیوز و پیک نت و پیک ایران و ...هم که فریاد آزادیخواهیشون گوش فلک را کرده و حتی برای سرفه کردن های نوه و نبیره و همسایه های خاتمی و موسوی و هاشمی 50 تا خبر می سازند و همه اونها را هم بدروغ به افراد یاد شده نسبت می دن در اتحادی شوم و ناجوانمردانه عزمشونو جزم کردن تا تنها صدائی را هم که از داخل در میاد خفه کنند چرا چون اعلمی زیر بلیط فسیل هائی که نون و آب اینها را در خارج از کشور تامین می کنند نرفته

و حرف خودشو می زنه و برای اینا اشک تمساح نمی ریزه! به همین سبب همه این سایت های سبزاللهی و... طلب مثل رفقاشون در بی بی سی فقط سنگ مشائی و هاشمی را به سینه شون می زنند و اعلمی را کاملا بایکوت خبری کردن و حتی به این نامه مهم هم کوچکترین اشاره ای نکرده اند!!!
امیدوارم دم خروس و ماهیت واقعی این آزادیخواهان دروغگو و فریبکار برای همه روشن شده باشه
نوشته شده توسط: Anonymous

من در تعجبم که آقای استاخانلو از اجرای یک رقص در آزربایجان که روح گلوبال را در جوانان این کشور نشان میدهد ناراحتند. آزربایجان عضو شورای اروپا هست نگاه این کشور هم به اروپاست. شکست سیاست صادرات ملا و مهر و تسبیح حاکمان ایران به این کشور هم یک حقیقت است. قرار نیست که جوانان آزربایجان بابا کرم برقصند یا سینه بزنند تا به مذاق شرقی شما خوش بیاید. شما ناراحت خودت باش که در مملکتت هنوز عده ای به دنبال جمرکران و امام زمان هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کاش یکی تو رو از برق میکشید ..

خب شما این اشعار زیبا و شیواتونو به انگلیسی بگید .. بجای این خزعبلاتی که اسمشونو شعر گذاشتی برو یه کم در مورد زبان و ادبیات پارسی کتاب بخون بفهمی قدمت این زبان چقدره ، انگلیسی چقدر
شعرای مولانا و حافظ بخون که همون انگلیسی زبانا خودشونو میکشن واسه اینکه ترجمه شون کنن
متاسفم برات ....
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای تبریزی
با سلام و تحیت فراوان و برادرانه، بعد از تحقیق و مطالعه ، اینجانب به این نتیجه رسیدم که تئوری ملل التقاطی شما ، که در نوع خود بی نظیر است دیگران را قانع خواهد کرد و ایران را بطور کلی نجات خواهد داد. آرزو میکنم ای کاش چند نفر اهل نظر و صاحب قلم مثل شما داشتیم که جناب عالی را درک میکردند. استدعا دارم اگر ممکن است همین یک قلم را به زبان انگلیسی نیز مرقوم بفرمائید، تا در مجامع دیگر افکار روشنگر جنابعالی منتشر بشود. که این مایه افتخار هر ایرانی خواهد شد.
خداوند جنابعالی را در کنف حمایت خود قرار داده، از شر شیاطین بر حذر نموده، سایه جنابعالی را از سر ایران کم نکند.
با احترام فائقه، خالد ثقت الاسلام

نوشته شده توسط: Anonymous

حناب آقای اقبالی!
جناب احمدی نژاد این سلاله امام زمان، هفت صد میلیارد دلال به جیب زده ، و اکنون زمان عشق وحاش فرا میرسد. امت اسلام نیز منتظر امام زمان است. عجب روزگاریه. به نازم فرهنگ شریف ایرانی را. جهان باید از این فرهنگ علم و تمدن یاد بگیرد.
این ناکس ها تمام عظمت و تمدن کوروش کبیر را بر باد داند. لعنت بر همه شان.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" اکتساب محوری و دیوار بلند عوام فریبی """ جامعه بسته و زندانبانانش """ از ۸ هشت نفری که صلاحیتشان پذیرفته شده فقط یکیشان "" حسن روحانی "" آخوند و ملا تشریف دارند، در این جامعه بدبخت و نکبت زده، آن ۷ هفت نفری که آخوند و ملا نیستند، حتی اندازهٔ آخوند رفسنجانی نیز اعتبار ندارند، یکی‌ از این کاندیداهائیکه صلاحیتش قبول شده "" حداد عآدل "" است که پدرش در زمان شاه، رئیس ساواک شیراز بود. با نگاهی‌ به این ۸ هشت نفر که هفت نفرشان آخوند و ملا نیست به میزان عوام فریبی در جامعه عقب مانده پی‌ ببرید، این جامعه با چنین جاهگاهی چگونه میتواند "" اکتساب محوری "" را پیشه کند؟ جوان این جامعه عقب مانده با کدام پیشینه ذهنی‌ قادر به انتخاب معقول است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

پاسخی به جناب استخانلو """ سطحی نگری شما عمق عقب ماندگی این جامعه را آشکار می‌کند """ جامعه آزربایجانی "" انعطاف پذیر "" است، شما در عالم عقب ماندگی خود، این انعطاف پذیری را "" قرو اطوار‌ها "" تعبیر می‌کنید. سوال اساسی‌ """ چرا جوامع ترک، الفبای لاتین را به این سادگی‌ پذیرفتند، ولی‌ جامعه فارسی‌، نه تنها دو دستی‌ به الفبای عربی‌ چسبید، بلکه از این نیز فراتر رفته، ادعای مالکیت الفبای عربی‌ را کرد؟ """ این در حالیست که اکثر قلم به دستان ترک، نه فارس، از همان آغاز دوران مشروطیت، به تغییر الفبای عربی‌، به لاتین در ایران اعتقاد داشتند. جامعه ترک آن جامعه خشک، کلیشه ای، در جا مانده و متکللم وعده و تک صدا ئی نیست. من از این نیز فراتر رفته به معضلی دیگر میپردازم، چرا در جامعه فارسی‌، "" جامعه شناسی‌ "" قادر به طرح سوال نشده؟ میدانید چرا؟ چونکه جامعه شناسی‌ مبتنی‌ بر لحظه حال است، ولی‌

جامعه فارسی‌ بین سنت و مدرنیته کلّه پا شده و حالت آویزانی جامعه فارسی‌ امکان شناخت را از این جامعه گرفته
نوشته شده توسط: Anonymous

احمدی نژاد: مشايی مظلوم واقع شده است، اين موضوع را تا لحظه آخر تعقيب خواهم کرد
پاسدار احمدی نژاد گفت: ”مشايی مظلوم واقع شده است… ، اين موضوع را از طريق خامنه ای دنبال خواهم کرد. اين موضوع را تا لحظه آخر تعقيب خواهم کرد“.

خبرگزاری فرانسه گفت: احمدی نژاد رد صلاحيت مشايی متحد خود را محکوم کرد.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

آقای زمانی، تا آنجایی که به من مربوط می شود تا به حال هیچ کامنتی را که دارای توهین و اتهام نسبت به شما باشد، منتشر نکرده ام. خانم یا آقای حمیدی هم چنین اتهامی را که نوشته اید به شما نزده اند. موضوع کمک مالی به سایت مربوط می شود به کامنت نویس دیگری به نام rahmani که آن کامنت را هم آقای توکلی به دلیلی که نوشته اند، منتشر کرده اند. بقیه موارد در مورد کپی برداری از نوشته های دیگران هم موضوعی کاملا روشن است و اتهام نیست. کاربران سایت به درستی از شما انتظار توضیح دارند که تا به حال شما این خواسته را بی پاسخ گذاشته ایدد و من نمی توانم موضوع به این روشنی را به عنوان اتهام منتشر نکنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای توکلی شما شاهد اتهام زنی امثال حمیدی هستید و حتی میگویند من به ایران گلوبال کمک مالی کرده ام .دیگر به کدام حرف این افراد میتوان اعتماد نمود ..اقای حمیدی مشکل شما چیز دیگری است نه درج این مطالب .در ضمن از همه مسوولین و دوستان در ایران گلوبال صمیمانه به دلیل درج مقالات بدون هیچ چشم و داشتی تشکر مینمایم.در ضمن اقای حمیدی مقالات من در سایت های مختلف درج میشود و مشکلی در این زمینه نیست ..شاید این اخرین کامنت من باشد کارهای مهم تری است که باید به ان پرداخت.در ضمن اقای حمیدی اگر مقالات من محتوا نداشت اینقدر استقبال نمیشد و بارها مقالات من چز پربیننده ترین در همین ایران گلوبال بوده است .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

سولماز عزیز، ادبیات و سیاست ، صحیح است که در همه حال از چیزهای «اخلاقی،انسانی، و مشروع» دفاع کند. «خشونت» از هر طرف که باشد مشروع نیست. راهی که میتوان از آن دفاع کرد فکر میکننم چنین است: « روشنگری، ارتباط، سازماندهی، دفاع و حمله ی مشروع». توسط نیروهای انقلاب دموکراتیک ایران: « - جنبش دموکراسی خواهی ( و برابری طلبانه زنان)- جنبش عدالتخواهانه زحمتکشان- جنبشهای ملی- دموکراتیک ملیت ها، منهای جناح ناسیونالیسم ارتجاعی و افراطی و کور آنها».برای تحقق اهداف:« دموکراسی- عدالت اجتماعی- برابری حقوقی ملیتها در تمام عرصه ها ( رفع تبعیض). روشهای مبارزه :دوگونه است:الف- مبارزه مسالمت آمیز سیاسی مدنی .
ب- بکار بردن روشها و ابزار لازم مشروع در دفاع از خود،
بهنگام تهاجم نیروهای حکومت ، در حرکات عمومی .»
ایران در آستانه انقلاب دموکراتیک**http://www.iranglobal.info/node/7651 **

چگونه جنبش ایران پیروز میشود؟ http://www.iranglobal.info/node/7661
مبارزۀ برابر حقوقی مسالمت آمیز هم استراتژی هم تاکتیک جنبش آذربایجان http://www.iranglobal.info/node/11857 ** مقالاتی ست از آ.ائلیار که موضوعات مربوطه در آنها تحلیل شده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای حمیدی اتفاقا شما اگر ادم سیاسی بودید میفهمیدید که هدف از این مقاله نه صلاحیت هاشمی است و نه رد صلاحیت ایشان ..این مقاله در قالب طنز سیاسی کل سیستم حکومت اسلامی را نشانه گرفته بود ..اتفاقا اگر عمیقا به این مقاله نگاه کنی ما در قدم اول به موفقیت رسیدیم ..قبل از اعلام صلاحیت ها من در تلویزیون اندیشه گفتم که رد صلاحیت میشوند ...اما من هدف دیگری را دنبال میکردم و ان نه به کل این حکومت است ...در ضمن من صحبت اقای توکلی را تایید مینمایم و این طور توهین ها راه به جایی نمیبرد ..در ضمن به برخی افراد بگویم هیچ تخلف ایین نامه ایی صورت نگرفته است .من خوشحال هستم که به هدفم تا النون رسیدم ..فقط چند گام دیگر مانده است که ان هم با کمک نیروهای سکولار و دموکرات و انحلال طلب و بر انداز با همت مردم و تمام طیف های سیاسی از چپ تا راست یک نه بزرگ به انتصابات و نه به کل حکومت اسلامی تا براندازی پیش میرویم