Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

روایت رهائی ؟؟ یا روایت سرکوب بدون شک آزادی های آذربایجان و خلاصی از دست بی حقوقی و رسیدن بە برابر حقوقی یک روایت رهایی و آزادی است و قابل دفاع و روایتی کە بە حفظ وضع موجود و بی حقوقی آذربایجان ادامە میدهد روایت سرکوبگری میباشد و آذربایجان برای رهائی از سرکوب گری و رسیدن بە آزادی نیاز و احتیاج دارد تمام مردمان آزاد از هر تیرە و نژادی را در کنار خود داشتە باشد ........... اما متأسفانە مردمانی کە دم از آزادی آذربایجان و مبارزە برای رهائی آذربایجان میزنند دقیقأ کسانی مثل نویسندەی این مقالە ی بی محتوا کە باز هم متأسفانە تعداد آنها در همین سایت کم نیست و متأسفانە باید باز هم گفت اکثریت مردمان تورک آدری و نخبگان آذری کە بە امر رهائی آذربایجان واقف شدەاند روایت فاشیزم و بربریت و پاک سازی نژادی و تنفر پراکنی برتری طلبی و بی حقوقی دیگران را بە نمایش گذاشتند

تورکان آذری با تبلیغات مسموم نژاد پرستی و تنفر پراکنی بر ضد ملت و مردمان همسایەی خود امکان شناختە شدن روایت حق طلبی و آزادی آذربایجان را بە روایت جنگ کشتار، پاک سازی قومی ملی ، فحاشی ، تحقیر و عوض کردن جایگاه تاریخی و سرزمینی دیگران میخواهند پایە گزاری کنند این روایت تورکان آذربایجان در فردای آزادی نیز هیچ خوشبختی و رفاه و آزاد منشی و جامعەای سکولار و دمکرات و افتخار برای مردم و جامعەی تورکان آذربایجان بە همراه نخواهد داشت این تفکر تورکان آذری کە نمایندگان آن در این سایت و در مدیای نیم متری گوناز تی وی و میدان ورزشی والیبال و نخبگانی مثل چهرگانی و نظمی افشارها و اوبالیها وحسنی ها ق قاضی زادەها ووووووو بە هیچ وجە نمیتواند روایت آزادی و آزادگی و برابری طلبی باشد این روایت بسیار خطر ناکتر از روایت سرکوبگری تهران میباشد این روایت تورکان آذری کە نمایندگان آن در این سایت حضور دارند روایت فاشیزم ، تنفر پراکنی ، برتری طلبی نژادئ راسیزم و جنگ و برادر کشی و ویرانی آذربایجان را برای چندین نسل مردمان آذربایجان بە همراه خواهد داشت
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام مملکتی که روشنفکرش این باشد که (باصطلاح جنوساید ارامنه و اکراد ) نسل کشیهای دروغین را درست بداند و(جنوساید آزربایجان در دو سوی آراز و خوجالی) نسل کشی واقعی را دروغ ویا از آن دم نزند وضع منطقه و کشورش این است که یک مسئله ساده یعنی جبهه مترقی منطقه و کشورش ( ترکیه - مبارزان آزربایجانی - اعراب اهوازی - ونیروهای مترقی و ضد پان های مختلف منطقه - ......... ) و جبهه مرتجع منطقه و کشورش (مجموعه ج ا ایران - داعش تروریست -پ ک ک تروریست و دنباله هایش - ......... ) را تشخیص نخواهد داد .

جناب لوائی اللریزه ساغلیق .
جناب لوائی دستتان درد نکند .
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

گرامی ، انتخاب زبان ارتباطی نیاز به یک دوره ی «بحث و تحقیق و روشنگری» دارد که زبانها و نظرات گوناگون شنیده شده و مورد بررسی قرار گیرند. و همه ی جوانب مسئله کندوکاو و روشن شود. هم برای مردم و هم اهل فن و حکومت.
از نظر من در ایران همه ی زبانهای داخلی و حتی زبان خارجی انگلیسی می توانند کاندید شوند. بشوند بهتر است ودموکراتیک. مانده به اینکه اکثریت مردمان ایران کدام زبان یا زبانها را انتخاب کنند.
به احتمال قریب به یقیق زبان ارتباطی فارسی برگزیده خواهد شد. تنها به این علت که همه ی باسودان آنرا تا حد رفع احتیاج بلدند.
اینکه زبانی غیر از آن انتخاب شود ممکن و عملی به نظر نمی رسد.
اما اجرای امر انتخاب این موضوع را که یک زبان تحمیلی ست رفع میکند.
شاید هم بشود سه زبان فارسی عربی و ترکی را زبان ارتباطی تصویب کرد. اگر رای بیاورند. و آموزش یکی مثلا فارسی را کلاسیک نمود.

بهر صورت همه چیز بسته به شرایط است.
انتخاب زبان عربی یا ترکی به عنوان زبان ارتباطی شروع کار از صفر است و «عملی» نیست. شاید در دراز مدت آنها هم عملا توانستند تا حد فارسی همه گیر شوند. که امکانش بسیار کم است. در کشور فدرال زبانهای محلی رواج شان از محدوده ی خود کمتر بیرون میرود. اگر راوج پیدا کنند چه بهتر. بجای یک زبان ارتباطی میشود سه زبان داشت. البته در مدارس تنها یک زبان ارتباطی را میتوان تدریس کرد. چیز اضافی نباید به دانش آموزان تحمیل نمود.
بله از نظر من عملا زبان ارتباطی اول فارسی ست. و نمی توان آن را کنار گذاشت. ولی بهتر است و دموکراتیک به مرحله ی انتخاب برود و همه به این درک برسند که «آنچه عملی ست در کوتاه مدت همین زبان ارتباطی فارسی»ست.
این پروسه نیاز به یک دوره ی دموکراتیک دارد که اکثریت به درک نیازهای عاجل برسند. نباید چیزی را به مردمان تحمیل کرد که عاقبت شکننده ای دارد.
نه منظورم شرکت اهل فن و حکومت در پروسه ی روشنگری جوانب مختلف مسئله است. گرینش البته که کار مردمان است.

بله بعد از یک دوره ی روشنگری هرکس هر زبانی را که دوست داشت میتواند کاندید کند.
اینطوری نیست که اهل هر زبانی حتما به زبان خود رای خواهد داد. نه آدمها به دنبال چیزی که عملی ست میروند. اگر چیزی غیر عملی انتخاب شود نشانه ی آنست که «روشنگری» پایش لنگ بوده. من ترسی از امر انتخاب ندارم. و به درک مردم بعد از یک دوره ی روشنگری میتوانم تکیه کنم که چیزعملی را انتخاب کنند.
بله گاها مردم با مردمان انتخاب غلط هم میکنند مثل انتخاب خمینی و هیتلر. و تاوانش را هم می پردازند.
همه چیز بسته به میزان آگاهی ست.
زبان انگلیسی که به عنوان زبان خارجی و ارتباطی جهانی جایگاه خود را دارد همچنان حفظ خواهد کرد. اگر به درجه ی زبان ارتباطی داخلی هم رشد کند چهار زبان ارتباطی میتوان داشت. بد که نیست خوب هم هست. ولی احتمالش خیلی کم است.
منظور از زبان ارتباطی زبانی ست که تحصیل کردگان با آن در سراسر ایران می توانند صحبت کنند نه اینکه مردمان کم سواد یا احیانا بیسواد. اینها طبق معمول به زبان محلی سخن خواهند گفت.
البته زبان ارتباطی دولتی عملا همان زبان فارسی خواهد بود .
نوشته شده توسط: Anonymous

بزرگترین مشکل ما آزربایجانیها دولت-ملت ایران است که دکترین های اداری, فرهنگی, اقتصادی و امنیتیش بر علیه ما نوشته شده . بهمین دلیل هم چپ و راست تربیت سیاسی ایرانی, در دشمنی با ما گوی سبقت را از همدیگر می ربایند.80 سال است که بضرب شکنجه, قتل, مغزشوئی, حمله نظامی, تولید فله ای مانقورت سعی دارند ما را در پوشه هویتی Encapsulation فارسی -ایرانی که از ما دور است و هیچ شباهتی به ما ندارد پوشانده و از کیستی واقعیمان تهی سازند. اما ملت ما و فرهنگمان این هجمه هارا پس زده و متجاوزین به حقوق ما را دوباره به خانه اول برشان گردانده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آنطور که دیده میشود پانفارسهای تجزیه طلب، که نژاد پرستی و نفرت پراکنی علیه ملل غیر فارس را برای خود افتخار می دانند، جغرافیای موسم به ایران را از طریق نزاع های خونین داخلی، بکلی متلاشی خواهند کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

عامل اصلی تجزیه ایران،تجزیه طلبان پانفارس خواهند بود. تجزیه طلبانی که برای مردمان غیر فارس هیچ حقوقی قائل نیستند. و خود را آقای دیگران تصور میکنند و بمردمان دیگر از طریق جوک های شنیع اهانت میکنند. و هم اینان صد سال است زبان ملل غیر فارس را به زور سرنیزه و تفنگ قدغن کرده اند. اگر کسی دلشَ به ایران و مردمانش میسوزد، باید در اسرع وقت زبان مردمان ایران اعم از زبان ترکی، عربی ... و امثالهم را آزاد و رسمی کند و هیج امتیاز ویژای به زبان قوم فارس قائل نشود. اگر کسی میخواهد بوسیله تجزیه طلبان پانفارس! ایران از هم نپاشد، باید به جای زبان قوم فارس، زبان انگلیسی را بعنوان زبان مشترک، و زبان رابطه با جهان جایگزین کند. و زبان ملل غیر فارس بدون قید و شرط آزاد و رسمی شود. در غیر این صورت تجزیه طلبان پانفارس جغرافیای موسوم به ایران را از طریق جنگهای هولناک داخلی بر باد خواهند داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

"" جادوگر پیر و آینه "" دفتر خاطرات عزیزم، آخرین باری که خودم را در آینه نگاه کردم دو ماه پیش بود که با آخوندی وعده ملاقات داشتم، آخوند با لرزش و هیجان نزدیک شد و عاجزانه درخواست آیه‌ای را کرد تا خلایق را با آن آیه، مطیع خود کند و عاقلان و هوشمندان را دفع نماید، من که کمال معرفت و تجربه‌ شیره مالی‌ بر سر اجتماع نکبت زده را از مطالعه تاریخ مردگان و همنشینان مرداب به خوبی‌ یاد گرفته بودم ضمن نزول آیه، محتوای آیه را در حالیکه مبادرت به کفّ بینی‌ کرده بودم به آخوند گوشزد کردم، اینکه دیگر چاه جمکران کفایت نمیکند و تنها راه تحمیق عوام، دو دستی‌ چسبیدن به خط عربی‌ و تاریخ این جامعه فارسی‌ است تا ارتباط با " گذشته‌های گندیده " در عصر ارتباطات و دو برابر شدن علم در هر ۷ سال، قطع نشود. بعد از رفتن آخوند، دوباره نگاهی‌ به آینه کردم، چقدر ریختم مانند آخوند بود، آیا من یک آخوند زاده شده بودم که

سرنوشتم جادوگری بود؟
نوشته شده توسط: Anonymous

برای نجات آذری های شونیست ،از سرگردانی هویت و زبان و نژاد و وطن ، توصیه میشود که به سخنرانی ها و نوشته های ، دکتر زردشت ستوده ؛ که یک زردشتی اردبیلی و استا دانشگاه در انگلیس است ، مراجعه کنند . تا بفهمند که آذربادگانی ها ، ایرانیانی هستند که بر اثر4 حمله نیروهای مهاجم ترک آسیای میانه در طول تاریخ ، زبانشان مخلوط ترکی شده . وظیفه دولت فعلی و آینده اینست که بتدریج از آنان ترک زدایی کنند . و در درازمدت همچون سایر مردم ایران ، زردشتی یا لائیک و سکولار گردند .

نوشته شده توسط: Anonymous

"" روایت رهائی یا روایت سرکوب؟ "" پدیدهٔ جدیدی در ذهنیت ذوب شدگان در فرهنگ جامعه فارسی‌ رویت شده که من آن را "" امامزاده فمینیستی "" می‌‌نامم. در این پدیده نوعی شیدائی اعدامی به جلادش را شاهدیم، جماعتی پیدا شده اند که بدتر از آخوند و حوزهٔ علمیه، به خط عربی‌ چسبیده اند تا سلاسهٔ پاک "" شیعه یزم، آخوندیزم و خط عربی‌ "" را تبدیل به پیوندی نا گسستنی بکنند و مرگ ما ترکان آزربایجانی را در تعفن این مرداب شاهد باشند، تناقض عجیبی‌ است، روزی مادر یکی‌ از دوست‌های من گفت "" آرزو دارد رقص دختران و پسران را در کنار امام زاده‌ای شاهد باشد، کفن پوشان امامزاده فمینیستی جدیدی که که اتفاقاً یک پا نیز در اروپا دارد می‌‌خواهد دست در دست آخوند و حوزهٔ علمیه، فرهنگ آخوندی را بر زنان و دختران زور چپانی کند و در این پروسه هیچ ابائی نیز ندارد با عنوان‌های فرهنگ مرد سالاری و تشر‌های رنگارنگ، گرد و خاک کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

من شهروند معمولی ایران هستم. ولی بر حسب علاقه، بیش از بیست سال مطالعات مختلفی در زمینه تاریخ و جغارفیای تارخی و انسان شناختی دارم.
به نظرم بجای پراختن به فرضیات قوم گرایی بهترست به عنوان و محتوای این مقاله بنگریم. ولی برای قوم گرایان و تجزیه طلبان انها به خواندن مطالب "انوش رواید" جلب میکنم.
http://ravid.ir
وی بر خلاف پورپیرار (عرب پرست ضدایرانی و ضد یهود) و غیاث ابادی (ضد ایرانی و ضد زرتشتی) و ... حس وطن دوستی ایرانی دارد و اگر سخنی میگوید قصدش تحقیر اقوام ایرانی و ترجیح دیگری بر ان یکی نیست. از نظر وی ترک و فارس و کٌرد همگی ایرانی هستند که منم معتقدم همگی ایرانی هستند و ایران متعلق به همه ایرانیان است از هر قوم زبانی که هستند. شما متوجه نکات مهمتری میکنم در ادامه

فرضیه تجزیه ایران به سبک عثمانی، دارای اشکالات جدی است. عثمانی تهدید مستقیم برای ممالک مسیحی اروپا بود
1- نخست اینکه ایران مثل عثمانی نیست. ایران کشور دیرینه است. سوابق کشور بودنش بسیاری کهن تر از عثمانی است. عثمانی نام شخص است بر یک امپراتوری نهاده. ایران دوران هویت ملی ش را گذارنده است. از دوران هخامنشیان همواره یک محدود مرکزی داشته چندبربار اناتولی. مردمانی خودشان طی قرون و اعصار ایرانی میدانند از مرزهای چین تا اناتولی گسترده هستند. خراسانیان و کردستانها و شمالیها و جنوبیها ر مساحت بیش از دو میلیون کیلومتر مربع خودشان ایرانی میدانند.
2- ایران کنونی نیز علی رغم حکومت ایدئلوژیک ولایی، همه از اقوام و زبانها مشارکت دارند. اساس حکومت فعلی یک حکومت چندقومی است. در این میان ترک و کردزبانها حضور گسترده دارند و متاسفانه گاهی اینان به نفع مناطق مورد علاقه شان اعمال نفوذ میکنند. مثلا کشیدن خط لوله اتیلن از پارس جنوب یو عسلویه تا شمال غرب و ایجاد پالایشگاههای زنجیره ای در نمیه غربی کشور از طرحهای زنگنه کرمانشاهی است. عناصر ثرومتند ترک زبان رژیم ولایی در هدایت امکانات صنعتی به مناطق ترک زبان تاثیر مستقیمی دارند. بخش بزرگی از صنعت کشور در مناطق ترک زبان است. هدایت مهاجران ترک زبان از اذربایجان در اطراف مراکز صنعتی مرکزی عملا ترکیب قومی وز بانی به نفع ترک در حال تغییر است. ذی نفع بودن ترک زبانها و عرب زبانها د راین حکومت غیر قابل انکار است و اتفاق اقوام فارسی زبان مثل سیستانی و بخیتاری و خراسانی کمترین نفع تاکنون از امکانت بردا اند. بزرگرتین و بیشترین ثروتمندان از ان ترک زبانهای ایران است.
3- واقعیت ژئوپولوتیک و ژئواکونومیک منطقه و ایارن، طوری است که نفع غربیان و کشورهای صنعتی در حفظ موجودیت کشورهای بزرگ منطقه از جمله ایران و ترکیه و عراق و سعودی است.
وجود این کشورها موجب تسهیل تجارت میوشد. اکنون ایران دریای خزر و خلیج فارس بهم متصل کرده و پل ارتباطی حوزه اقیانوس هند با قفقاز و اسایی مرکزی و روسیه است. تجزیه این کشور میتواند این راهروی مهم ارتباط زمینی و درایی و هوایی مختل کند و هزینه های اضافی برای تجارت جهانی داشته باشد.
4- مشکل غربیان با حکومت ایران است. تجزیه ایران بعنوان پیشنهاد از سوی برخی غربیان هست ولی در واقع به نفع غرب و جهان نیتس کشورهای بزرگی مثل ایران و ترکیه و سعودی تجزیه شوند. سیاست کلان اقتصادی و امنیت غرب اینست اتحادیه منطقه ای و همگرایی افزایش یابد. متاسفانه برخی مشکلاتی که بنیادگراهای اسلامی ایجاد کرده اند موجب شده برخی از غربیان به فکر تجزیه این کشورها بیفتند. ولی تجربه کشورهای مثل افغانستان و لیبی و عراق و سوریه نشان داد این سیاستی اشتباه است. سیاست بهتر، اینست در این کشورهای نظام دموکراتیک با اقتصاد بزار آزاد ایجاد شود تا به روند جهانی سازی اقتصاد و تسهیل تجارت کمک کنند. حفظ بازرهای بزرگ منطقه، در وجود کشورهای بزرگ است.
5- اینکه معدودی کشور کوچک ساحلی مثل سنگاپور موفق بوده اند دلیل نمیشود کشورهای خشکادی/قاره ای مثل ایران تجزیه شوند. این از لحاظ ژئواکونومیک به زیان تجارت جهانی است و هزینه های گمرکی و تجارت افزایش میدهد.
6- وقوع جنگ داخلی و از بین رفتن زیرساختهای ارتباطی مثل راهها و خطوط انتقال نفت و گاز به زیان غرب و کشورهای صنعتی است.
7- وقوع جنگ داخلی و تجزیه- که موجب روانه شدن میلیونها آواره و مهاجر به غرب میشود- به نفع غرب نیست.

در نتیجه تئوری تجزیه ایران فرضیه اشتباه است. به دیل وجود خوداگاهی جمعی ایرانیان به ملیت ایرانی و علایق دیرپا و وجود نیروهای مسلح قوی و منافع مشترک جهانی، تجزیه ایران خیلی ضعیف است.
تجزیه ایران و ساختن چند کشور قوم گرا که به دریا راه ندارند کمکی به ژئواکونومیک منطقه نمیکند
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار، زبانها چگونه کاندید شوند؟

یعنی گویندگان آن زبانها آنها را کاندید کنند؟ مثلا ترکها ترکی را؟ عربها عربی را؟ فارسها فارسی را و غیره؟ و کسانی هم زبانهای وارادتی را کاندید کنند؟ مثل انگلیسی، فرانسه، ایتالیائی، آلمانی، اسپانیائی، پرتغالی؟
فرض کنیم که رأی اکثریت، بر فرض محال، این بود که زبان عربی بشود زبان ارتباطی در ایران. یعنی ترکها و فارسها و بلوچها و کردها باید پس از این به زبان عربی با اختلاط کنند. آیا شما به این رأی گردن می نهید؟ اگر آری، آن چگونه ارتباطی خواهد بود؟
از این که بگذریم، چرا و به چه مناسبتی "اهل فن" و "حکومت" هم باید "زبان ارتباطی" را برگزینند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز....این .... که خظ همانها که درانگلیس و امریکا نشسته اند را جا بیاندازی و داعش دستپروده خوشان را تو یک انیشه معرفی کند و درست تمام امیال خودشان را یکباراز ذهن ....تو بیرون بکشند که البته تو هم ....قلم زدی
انها که دنبال تولید جنگند میخواهند اسلحه فروشی کنند و .... پس از کسانی مثل توی عزیز استفاده یا سو استفاده میکنند ت پیشا پیش این را القا کنی که اری وافعیست
کسانی که داعش را درست کردند البته نهایت هدفشان همانست که این جانوران را جری کنند و بجان مردم بیندازند مخصوصا بجان کسانی که خط انها را پیش نمیبرند و نمیتوانند براحتی نفت و گاز و معادن ملی و زیر زمینیشان را غارت کنند از جمله همی اسد دیکتاتور یا صدام دیکتاتور و متجاوز یا قذافی دیکتاتور احمق
خب بنابه ماهیت و منافع عده ای هم در منطقه همکاری میکنند یا از سر اجبار است وگرنه مثل اسد سرش میاورند مثلا

ترکیه و این شیخ مرتجع حاشیه خلیج فارس که تو انینقدر ائتلاف ائتلافم میکنی
خب دوست عزیز و گرامی ....انها همین میخواهند که تو میکنی نمیدانم شاید تو هم هم انهایی و در پوست یک مثلا مقاله نویس
شاید تو هم مثل رجوی منتظرهستی که تغاری بشکند ماستی بریزد تا به قدرت برس حتی به قدرت یک شهر یا قسمتی از ایران دیگر بیخیال مرم و هزاران کشته و .....
ولی باید به همه شما ها که دنبال فرمول شکستن تغار هستید بگویم که از گندم ری نخواهید خورد هرگز
چون اانکه به پیشینیان شما رحم نکردند به شما هم رحم نخواهند کرد بن لادن را فراموش نکنید
و خلاصه خیش را گرامی بدارید ونفروشید
شما انسان هستید قبل از اینکه شیه یا سنی یا ایرانی و یا عربستانی باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

من نمیدانم این آذری های پر مدعا خودشان چه دارند که اینهمه از بشریت و زمین و آسمان طلبکارند ؟ ! باباجان هزار سال در خدمت پارس و ایران بودبد ! صد سال در خدمت روس بودید . 1000 سال در خدمت چین بودید . 800 سال در خدمت اعراب بودبید .چرا نتوانستید حتی یک خط و الفبا برای خود درست کنید ؟ و حالا یکشبه جواز مالکیت کره زمین را میخواهید ؟ آخر انصاف هم خوب چیزیه . نمی ترسید این حداقل ها را هم ار دست بدهید ؟

نوشته شده توسط: lachin

من نمی دانم که چرا اشتباهات تاریخ خودمان را بر سر انگلیس ها, اعراب و تازه که هم مد شده بر سر پادشاهان ترک می اندازیم. چرا انگلیسی ها کشورهای همجواری مثل دانمارک 5 میلیونی, نروژ 5 میلیونی, سوئد 10 میلیونی را نتوانستند مستعمره بکنند ولی بیش از 150 سال در هند فرمانروائی کردند و پادشاهان پهلوی را به حکومت رساندند. تا زمانی که در این شکست ها, خود را « مقصر اصلی » ندانیم و نتیجه گیری درست نکنیم تا باز هم بازیچه این آقایان بشویم, راه دو صد چندان مشکلی خواهیم داشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

ادعای جددی پان تورکها د ر هموطنان ایرانی کوردمان، نیز در راستای نفرت پراکنی نژادپرستانه است. چون در ایارن نام کولی چندان خوشنام نیست دوباره یک سناریو جددی نفرت پراکنی قومی راه انداخته اند! د رحالیکه از نظر کلی ظاهر و فرهنگ، اکثریت قاطع ایارنیان شبیه هم هستند و تنها در جزئیات فرهنگی و زبان تفاوتهایی دارند. اگر بر صد نفر کرد زبان و فارسی زبان و ترک زبان ایرانی را لباس یکسانی بپوشانی و در سکوت در جایی جمعشان کنی، تقریبا غیر ممکن است تشخیص دهی کدام یک به کدام قومیت تعلق دارند! همسانی ظاهری/تیره نژادی ایرانیان بسیار است و از نظر فرهنگی نیز دارای اشتراکات مهمی چون نوروز هستند. متاسفانه با نوفذ عقاید ملت سازی غربی و کمونیستهای شوروی، برخی معدود ایرانیان، دچار قوم گرایی ناسیونالیستی شده اند و تیشه بهر یشه همزیستی ایارنیان دیگر میزنند.

برگرفته از ویکی پدیا
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%84%DB%8C
زبان کولی‌های ایران به نزدیکی بین این زبان و زبان هندی می­رسند.
فارسی لری لوتی
پدر بوه (باوه) بایین
مادر دا (دالکه) دایین
برادر بیرار بیروین
ارباب اررُ (اررویی) مانه سیوی
خانه مال (قِلا) کُرم
انسان ئام مانِس
گراز وه راز (جیره، تاوئه) نِرقین
گاو گو تیِرن
اسب اسپ لارا
گوسفند لِش وایگِل
بز چَپَش لوتاوین
بیمار به مارگی نیمجا
شهر شَر قلیتژا
نان نُ مِنا
---------------------------------
بدیهی است کولیهایی که ریشه هندی دارند از نظر زبانی و برخی نکات انسان شناختی با ایرانیان از جمله کردها اشتراکاتی داشته باشند. ولی کردها در واقع مجموعه ای از اقوام و ایلهای ایرانی زبان هستند که به ایلهای چون کرمانج و سوران و مکری تقسیم میشوند مانند ترکهای ایرانی که شامل ایلهای چون قشقایی و شاهسون.... البته پان کوردیسم هم مانند دیگر پانها دارند جعل میکنند و از نام کرد ملیت تراشی میکنند! هرگز در طول تاریخ کشور و ملتی به نام کورد وجود نداشته است. تا قرن بیستم هم کشوری به نام تورک یا ترکیه نبوده است. ولی کشورهایی به نام ایارن و پارس بوده است تاکنون. از نظر من، ایارن و پارس در اصل نام مکان است و به سبب وجود کثرت خانواده هندویارنی زبان مردمش نیز زبان و قومیت و ملیتشان به این اسمها خوانده اند. همچنان که اذری و اذربایجان اسم مکان است ولی زبان ترکی انان را به اسم مکانشان اذری یا اذربایجانی میگویند.
ایران معانی مختلف دارد. ایران دو معنی مشهور دارد.
ایران به معنی جای بلند و کوهستانی است. این معنی در زبان مردم اذربایجان مصطلح است گویا که اجدادشان سرمین کوهستانی فلات ایران به این صفت میگفتند. باید توجه داشت در هزاره سوم قبل از میلاد دشتهای کویری مرکز ایران را دیاچه ها بزرگی تشکیل میداده است. در واقع کویرها هیچگاه سکونتگاه نبوده است.
پارس لقب مذهبی(مومن و موبد) و مکان است
ایران به معنی سرزمینی که اتش محترم است از ریشه ایر کرمانجی.
اذریها نیز مردمی ایرانی هستند و تفاوت مهمشان با دیگر ایزانیها در زبان است وگرنه از نظر ظاهر و فرهنگ ایرانی هستند. اذریها از پرسابقه ترین مدرم ایرانی هستند تلاشهای دیرینه در حفظ و نگهداری کشورشان ایران داشتند.
مردمان ترکمن در اناتولی، مثل اق قویونلوها نیز بر این هویت ایرانی صحه گذاشتند و خودشان حاکمان ایارن میشماردند. کاربرد کلمه ایارن بعنوان حاکم و سلطان و شاه ایران در نزد ترکمنها بسیار زیاد است. اسناد و اشعاری در وصف شاهان ترکمان شروان و ادربایجان و اناتولی و خراسان سروده شده همگی انان شاهان ایرانی خطاب میکردند. خوداگاهی جمعی ایرانیان بر ملیت و هویت ایرانی در نزد همه اقوام ایران طی قرون متمادی بوده است.
ایران همانند یک سرزمین تارخی طی چند هزاره از تمدن، در سراسر فلات ایران، به عنوان یک کشور و ملت جافتاده است. وارونه نشان دادن حقایق تارخی توسط پان ترکیستها نشان جهالت و جعلیلتی است که در خدمت تجزیه کشور دیرینه ایران صورت میگرد. بخاطر چند روز حکومت امثال اردوغان و سعودی و حکومت اخوندی چنین فتنه گری میکنند در خاورمیانه!
این مستبدان از اخوند و نظامی و سلطان... برای چند صباحی حکومت کردن تخم نفاق و دشمنی را میان مردمان منطقه شرق میانه میکارند و در این اقدام ضد انسانی هیچ به فکر این نیتسند که زخمهای نژادپرستانه شان میتواند تا نسلها مردمان این ناحیه کزه خاکی درگیر جنگهای جاهلانه قومی و نژادی کند.
کشورهای فعلی باید به سمت همگرایی و تشکیل اتحادیه بدهند و همانند اتحادیه اروپا مرزهای مصنوعی برچینند.
البته این مرزها هرچند مصنوعی اند ولی واقعی هستند. تجزیه راه حل مشکلات نیست. همگرایی دموکراتیک تنها راه نجات مردم است.
نوشته شده توسط: Anonymous

و روس.....

نوشته شده توسط: Anonymous

متأسفانه متن فرانسه با متن فارسی همخوانی نمیکند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

بله، خانم ترابی گرامی، مدرنیته در شرق از جمله در ایران جریان طبیعی و آگاهانه ی خود را طی نکرده است. برای اینکار نیاز به استقرار حکومتهای دموکراتیک و دموکراتیزه شدن جامعه و فرهنگها هست. اما علی رغم این عقب ماندگی و عقب نگهداشته شدگی، تکامل جهانی «تکنیک و اقتصاد و فرهنگ» تأثیر دگرگونساز خود را در جوامع نشان میدهد.
جامعه ی ایران با «حکومت کنونی و فرهنگ یخزده اش» راه پیشرفت واقعی ندارد. هیچ مشکل اساسی در شرایط حاضر، و تا هنگامیکه چنین حکومتی برسر کار است حل نخواهد شد.
مشکلات از جمله مشکل «خواندن و نوشتن و خط» در شرایط آزاد و دموکراتیک میتواند به شکل همگانی و انتخابی ، با وقت کافی و بهره گیری از همه ی امکانات و نظرات ، در دوره های مختلف به صورت نسبی حل شود.
اما «تغییرات زمان» هرگز منتظر رفت حکومتها نمیشود، و مسیر خود را علی رغم میل ما طی میکند.

فنومنهای «کامپیوتر،انترنت،موبایل،جهانی شدن و جهانی کردن؛ و امکانات نوشتن و خواندن و ...» هیچوقت چشم به راه تغییر حکومتها نماند و نمی ماند. بل حکومتها و جوامع را هم تا حد ممکن و نسبی دگرگون کرد. و این پروسه ادامه دارد.

آنچه در حال حاضر عملا جریان دارد «انتخاب آزادانه خط و نوشتن با آن» است که در بیرون از کنترول حکومت ایران قرار دارد. و در جاها و عرصه های مختلف جریان دارد.
در دوره ی خاتمی کتاب شعر خانمی که با دو الفبای لاتین و عربی رسماً در آذربایجان چاپ شده ، پیش من است . اما کتاب دوم ایشان در باکو چاپ شد -بعد از دوره ی خاتمی. این هم دو نگاه در دو شرایط به خط در ایران است.

-منظور از «کار انگلیس» ، اشاره به تئوری «توطئه در تاریخ» است. اداره کنندگان سیستم جهانی از عنصر توطئه بهره میگیرند ، همانطور که از هر چیز دیگر؛ اما این به معنای آن نیست که ما «پروسه ی طبیعی حرکات و پدیده ها» را مجبوریم از دریچه ی توطئه ببینیم.نه ،این فنومن یکی از عناصر است و کل پروسه نیست. کلیت جریان «دگرگونی ست». هر کس و نیرویی در آن به دنبال« هدف» خود است. مانند دو فنومن جداگانه ی جهانی کردن و جهانی شدن.که دومی طبیعی ست برخلاف اولی.

زبان ارتباطی -همانطور که قبلا اشاره کرده ام بین خلقهای مختلف می تواند «دموکراتیک انتخاب»شود. حالا هر زبانی را که مردمان آگاهانه و با بحث کافی روی آن انتخاب کنند. زبانها می توانند کاندید شوند و انتخاب کنندگان و اهل فن و حکومت چیزی را برمیگزینند. جواب من به سئوال زبان ارتباطی آن است که «زبانهای مختلف کاندید شوند» . تا زبانی «انتخاب شود».
البته این در شرایط آزاد ممکن است و ربطی به اکنون ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آخرین سطرها را پس از خواندن حرفهای شبحی به نام yaradiciliq نوشتم.

نوشته شده توسط: Anonymous

"ملتی که تاریخ ندارد عزت و عزمت ندارد و مرده است"
غیرت چیز بدی نیست. چرا شما فکر میکنید ترکانی از نسل چنگیز خونخوارید حال آنکه آزمایشات dna که روی تعدادی از مردمان آذرباییجان انجام شده چیز دیگری میگوید. لطفا مطالعاتتان را زیادتر کنید. ما همه ایرانی هستیم و به آن افتخار میکنیم همچنین به کورش بزرگ و آرش و چمران و جوان غیور و....

نوشته شده توسط: Anonymous

آقایAnonymous
....مطالب ملی و امنیت ملی چه ربطی به زبا مردم واحد ایران دارد. من گیلکم ولی اول یک ایرانی و اگر جنگی شود که امیدوارم هرگز پیش نیاید برای دفاع از کشورم ایران خواهم رفت چرا که هرگز با تکه پاره شدن ایران و یا زیر سلطه رفتن آن دردی نه از ما و نه از فرزندانمان دوا نخواهد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم هایده تا حالا نخواستم با یک به اصطلاح انترناسیونالیست که ابتدا و انتهای حافظه تاریخی اش ظهور و فروپاشی شوروی است وارد بحث شوم ولی شما جسارت فرموده و به حرکت ملی آزربایجان اتهام راسیستی میزنید. شما اصلا میدانید راسیسم یعنی چی؟ شما پ ک ک را یک جنبش آزادیخواه میدانید که از انگشتانش خون مردم سوریه و عراق و ترکیه می چکد ولی حرکت ملی آزربایجان را که یک گلوله هم به مخالفش شلیک نکرده راسیست می نامید. آخه این راسیست ها کی و کجا به شما گفته اند که هایده را حایده یا حایدح یا هایدح بنویس. اینها می خواهند در مورد زبان خودشان تصمیم بگیرند. شما به عنوان یک انترناسیونالیست کمونیست این حق را به مردم آزربایجان نمی دهید. در ضمن ما هیچوقت از اردغان حمایت نکرده ایم شما هم از آلیگارخ های نئوکمونیست روسیه و اقمارش مثل پ ک ک و ی پ گ و غیره حمایت نکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

پس سالها جر و بحث با قوم گرایان چه من و چه دیگران، به این نتیجه رسیده ام، کسی دچار توهمات نزادپرستانه است یا مزدور بیگانه که ادعاهای واهی نژادپرستانه طرح کند، اصلاح پذیر نیست، میخواهد هر نوع اسمی رویش گذاشت، پان فارس یا پان ترک! فرقی نمیکند، کسی معتقد است کشور تاریخی ایران متعلق به یک قوم (یا نژاد) بوده و بقیه مهاجران هستند، افکار بس پوسیده شبیه نازیها دارند! این افکار پوسیده جهان سومی است.
ایران متعلق به همه است
یک فارسی زبان هستم و میدانم فارسی زبان هستم، هرگز تصوری نژادی از خودو خانواده ام ندارم. از کجا معلوم چند نسل قبلتر من و شمایی که این نوشتار فارسی را میخوانید، اجدادمان به کدام زبان در این سرزمین سخن میگفته اند؟! از کجا شما ترک زبان چند نسل اجدادت فارسی زبان بوده و اجداد من برعکس ترک زبان؟! خب من با این سوال ساده سعی کردم انهایی غفلتا دچار عقاید و افکار نژادپرستی تحت

تاثیر قوم گرایی شده اند متوجه کنم. ولی همانطور که میگوند:
کسی را که خواب میشود بیدار کرد ولی کسی را خودش را به خواب زده هرگز.
اتهامات تجزیه طلبان و قوم گرایان همگی با یک بهانه سرمنشا دارد، چون در ایارن پایتخت تهران است و زبان فارسی در قانون اساسی زبان رسمی قید شده، پس در ایران ششونسیم فارسی و پان فارسی و از این حرفهاست.
بنا بر قولهایی که من فکر میکنم درستتر است زبان فارسی دری یک زبان نوشتاری در اصل است. طی قرون متمادی زبان کتابت و ادبی بوده است و با توجه به این پایتخت حکومتی کجا بوده، به تدریج حول این ز بان کتای فارسی دری، لهجه و گویشهای فارسی پهلوی (فهلویات) همگرا شده اند. دلیلش محلی بودن و کوچک و گوناگونگونی این گویشها بوده. تنوع و اختلافات لفظی و لحنی این گویشهای ایرانی به قدری زیاد است که امروزه در دره های کوهستانی ایارن، از یک روستا به روستا دیگر بروی مردمش قادر نیستند به راحتی با روستای همسایه ارتباط برقررا کنند و لهجه هم بخوبی درک نمیکنند که بخاطر قدمت زیاد این گویشها است، در نتیجه زبان مشترک ارتباطی تسهیل کننده این رابطه است که معمولا لهجه رسمی یا لهجه یک شهر بزرگ مثل مشهد، تهران، اصفهان... بکار میبرند. با افزایش ارتباطات بویژه در عصر حاضر، این همگرایی افزایش یافته است. همگرایی لهجه و گویش یک خانواده زبانی، ییک از پدیده های مفید ارتبطی است کار ارتباطات تسهیل میکند. ولی این همگرایی در مناطقی که زبان غیر هم خانواده مثل ترکی یا عربی مستقر شده امکانش پایین است و به همین دلیلی مناطق ترک زبان و یا عربی زبان ایارن، تقریبا به همان حال چند قرن قبل هستند و به قول یکی از همین قوم گرایان، یک روستای اذربایجان فارسی زبان نشده است طی این چند دهه حکومتهای پهلوی و ج.ا.سال!
تمام هیاهیو مثلا قوم گراین ترک گرا (پان ترک) هیاهو برای هیچ است. اینکه ترک زبانی به مناطق امثریت فارسی زبان یا کردزبان یا رعب زبان مهاجرت کند (به دلایل مختلف) و بعد زبان محلی رایج فرابگیرد و استفاده کند و احیانا بچه هایش دیگر زبان والدینش استفاده نکند دلیل سیاست ضد زبانی ینست. همان طور که بسیاری به مناطق ترک زبان ایارن مهاجرت کرده اند و ترک زبان شده اند.
داستان تاریخ هفت هزار ساله ترکی در ایران هم مانند دیگر ادعای پوچ قوم گرایان اسن. مثل ادعای قوم گراین و نژادپرستان نازی که مدعی بودند المانیها از نژاد اریا هستند و میخواستند برای سیاستهیا سیاستهای تبعیض نژاید علیه یهودیان سابقه بتراشند! این سابقه تراشی دروغین و با سندسازی و تحریف و جعل است. هیچ نژادی در جهان سند قاطعی ندارد، چه اراییا و چه ترک که زا هفت هزار سال در سرزمین بوده است. هیچ سندی حتی یک خط وجود ندارد در جهان که ثابت کند قومی به نام تورک یا کورد یا فارس در ایارن و اطارفش وجود داشته در هفت هزار سال پیش. نه هرگز تاکنون چنین سندی پیدا نشده است.
حتی نام اریا هم در اسناد مثل مکتوبات هخامنشی به نام نژاد نیست. مثلا کتیبه های داریوش اشاره به اریایی میکند احتمالا! امثال ادعاهای قوم گرایان کوردی و تورکی از این بدتر. هیچ سندی چند هزار ساله نیست که حاکی از نژاد تورک یا کورد باشد. ادعای کولی بودن کوردها نیز یک حرف جاهلانه پان تورکی است.
اریا نیز نام مکان است مثل پارس.
در مورد پارس که میگویند فارس دگرش یافته پارس، نیز به همین منوال است، تنها چیزی از کلمه پارسی از متون کهن چند هزار ساله میتوان دریافت اشاره به نام پارسی است که دو معنی کلی میداده، یکی نام مکان و دیگری صفت مردم ان مکان بوده اند. از حدود هزاره اول قبل از میلاد. پارسی لقبی مذهبی بوده گویا
از نظر اخلاقی و علمی همه انسانها زا یک نژاد هستند و امروزه امثال ما دموکراتها، چنین را چیزی قبول نداریم که نژاد انسان باهم فرق میکند! نه! همه انسانها از یک نژاد هستند
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم ترابی اگر از نسل کشی در شوروی سابق و روسیه امروزی هم اسم می بردید ممنون میشدیم. نسل کشی ارامنه را در اورمی و آذربایجان شمالی پیش کش شما

نوشته شده توسط: Anonymous

از ستم ملی و نسلی کشی قومی در ایران گفتن و واقعیت ستم ملی و نسل کشی قومی در ترکیه را مسکوت گذاشتن،

نسل کشی ارامنه را در ترکیه انکار کردن، حقوق برابر ملی، حق گزینش و تعیین سرنوشت را برای ترکهای ایران خواستن و برای کردهای ترکیه نخواستن، دچار هیستری کردستیزی و ارمنی ستیزی بودن، از دولت اردوغان و ارتش و پلیس سرکوبگرش حمایت کردن، نقش این نیرو را در حمایت از داعش انکار کردن، نقش این نیرو را در سرکوب کردها انکار کردن، از شرایطی تحمیلی نگفتن که منجر شده است پ کا کا بار دیگر به درگیری مسلحانه روی بیاورد، از تلاشهای کردهای ترکیه برای خاتمه بخشیدن به درگیریهای مسلحانه و رسیدن به صلح و همبستگی با مردم ترکیه حمایت نکردن، توجهی به کشته شدن بیش از صدتن آزادیخواه صلح طلب کرد در حین یک راهپیمائی مسالمت آمیز نداشتن، مسئولیت دولت اردوغان را در این جنایت انکار کردن و از این قبیل... این است رویکرد غالب در حجمی انبوه از کامنتها و نوشته ها به نام "ترکهای آذری ایران" در ایران گلوبال؛ رویکردی در مسیر بی اعتبار کردن و خدشه دار کردن جنبش دمکراتیک آذربایجان. بی شک این رویکرد به به پای انسانهای آزاده و نیروهای مترقی از آذربایجان ایران نوشته نمی شود. شووینیسم در هر لباسی، در هر زبانی، به هر بهانه ای، جائی در یک تریبون دمکراتیک ندارد. فرقی نمی کند که از نوع کردی اش باشد یا ترکی اش، از نوع ارمنی اش باشد یا فارسی و عربی اش، از این منظر سر و ته یه کرباسند. براستی اینان باید همه عضو یک کلوب باشند که نامش هست راسیسم.
نوشته شده توسط: Anonymous

از این اقا که بانوشته .های ..... اش حامد ایمان را بد بخت کرداگر سواد درست حسابی داشت اذربایجان را درست می نوشت.

ط

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
آقی یا خانم مسئول کامنتها بنده گفته بودم مرگ بر فاشیستها ی ( فارس کرد ارمنی روس آلمان و........) را قبل دارم ولی مرگ بر هر ملتی را قبول ندارم و شما کامنت من را ناقص پخش کردید و مورد سو استفاده قرار نگیرد ولیمتاسفانه شد لذا کامنت مرا کامل پخش کنید همین دیگر تهدید کردن چه صیغه ای است ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب مسئول کامنتها , چرا از جمال نمی پرسید , در کدام ودیو مرگ بر فارس شنیده است؟ اگر راست میگوید ویدیو اش را اینجا نشر کند

نوشته شده توسط: lachin

مسئول کامنت ها .... از راهنمائی های شما خیلی متشکرم...بهترین ها را برایتان آرزومندم

نوشته شده توسط: lachin

دوستان ........بخاطر کاهش تنش بین Sunni ها و Shia ها , بهترین کار این است که قسمت ضایعات هر دو مکتب به دور ریخته شود و قسمت ها مفید به جا مانده به هم بچسبند تا مکتب جدیدی را به عنوان (( SUSHI )) بوجود بیاید. این غذا های لذیذ, بایستی شامل ماهیهای بحر احمر و خلیج فارس گردد تا طمع این غذا ها مورد قبول دولت مردان هر دو کشور باشد. سویا سوس و زنجبیل برای سرو Sushi ها بایستی آزاد باشد..ایشالله...

نوشته شده توسط: ماندگار، خبرنگار آزاد

آقای لاچین گرامی، بر خلاف آنچه نوشته اید، علت نقطه چین شدن واژه هایی از کامنت شما در پاسخ به "مانا"، به کار بردن عباراتی چون "عقده خود کم بینی" بود. در واقع شما مخالف فکری خود را به داشتن "عقده" منتسب کرده اید که توهین است و منتشر نمی شود. اینکه شخص یا قومی را عقده دار یا دچار دیگر بیماری ها و ناهنجاری های روانی بنامید ادبیاتی توهین آمیز است و زیبنده ی یک گفتگوی سیاسی یا اجتماعی نیست. لطفاً از تکرار جنین ادبیاتی بپرهیزید.

نوشته شده توسط: ماندگار، خبرنگار آزاد

جناب qochaq zonozli، در کامنتی با متنی مبهم آورده اید که گویا آقای جمال "با همدستی مسئول کامنتها" مطالبی نوشته اند! این سخن شما هم تهمت و هم مضحک است. آقای جمال از کامنت نویسان پرکار ایران گلوبال هستند و خود به این کار تسلط لازم را دارند. من چه "همدستی" با ایشان می توانم داشته باشم؟! اینکه ایشان به پیشینه ی رویدادی که ذکر کرده اید آگاهی دارند و از شعارهای ضدقومی داده شده انتقاد کرده اند چه ارتباطی با "همدستی" من دارد؟ درباره ی اعتراض شما به سانسور واژه هایی از کامنت تان با اطمینان می گویم سخنان ضد قومی و کینه پراکنی چون "مرگ بر فارس" منتشر نمی شوند. از توهین ضد شخصی و ضد قومی جداً بپرهیزید، که در صورت تکرار، نشر تمامی کامنت شما منتفی خواهد شد.

نوشته شده توسط: lachin

مسئولین و گرداننده گان صفحه شما.....اگر کلمات ( پان فارسیسم و شونیست های فارس ) از کامنت من در جواب به ( مانا) سانسور میشود آیا کلماتی همچون ((پایه گذار راسیسم و فاشیسم نژادی ، چند آذری تجزیه طلب فعال این سایت هستند)) و یا (( به دروغ و جعل و تحریف و اتهام و ابهام و اوهام مازوخیستی قومی پناه برد و از چنگیز و اردوغان و علییف و داعش و اسکندر و عمر بن خطاب دفاع کرد و فارس و ایرانی و ارمنی و کرد را برای بی عرضگی های تاریخی فرهنگی خود مقصر دانست- منظوراز ترک هاست... از کاربر .. توسط ضد جنجال راسیستی ) با چه قاعده چاپ می شود؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار ممنون که نظرتان را بیان کردید.
نمی دانم این "آینده ای" که از آن می گوئید، چقدر نزدیک است؟

بهر رو چشم انداز شما را درباره ی آینده ی خط برای زبانهای فارسی، بلوچی و کردی غیر واقعی می بینم. از آنجا که اهل پیشگوئی و رمل و اسطرلاب نیستم، آینده را می گذارم برای آیندگان و از امروزیان می گویم. به نظر نمی رسد که انتخاب خط لاتین برای زبانهای مادری عربی، بلوچی و کردی در ایران امروز مطرح باشد. و البته فارسی گویان و یا هر کدام از ملیتها هم حق خواهند داشت عطای "دولت مرکزی فدرال آینده" شما را، در صورت تحمیل یک زبان کاملا بیگانه مانند انگلیسی، به لقایش ببخشایند و جدائی طلب شوند. در این سناریو، "آینده"ی نزدیک چندان امید بخش نیست.

و عجیب است که منکر وجود اهرمهای سیاسی و اقتصادی غرب در نفوذ خط لاتین و زبان انگلیسی در شرق هستید و مسئله را به یک نیاز زبانی صرف تقلیل می دهید. مدرنیته ی شرقی یک مدرنیته ی عاریتی بوده و به همین دلیل هم برخوردش با مسئله ی زبان دنباله روانه، فاقد خلاقیت، نوآوری، مکانیکی و سطحی بوده است. در "گذشته" دیگر نمی توان تغییری داد، اما "آینده" فصل گشوده ای است، هیچ روند محتوم و گریزناپذیری برای "آینده" وجود ندارد، بستگی دارد که انسانها چگونه بیاندیشند، چه تصوری از "پیشرفت" داشته باشند، "نیازهایشان" را چگونه تعریف کنند و در چه مسیری گام بردارند.

و البته یاد کردن از داستان دائی جان ناپلئون هم، در این مورد، بی مناسبت و ناگویاست. به امید شنیدن سخنهائی گویاتر از سوی شما.
نوشته شده توسط: Anonymous

"" ابعاد مهم تغییر خط "" مبارزه ما بعد مدنی و فرهنگی‌ دارد، این بدان معنی‌ است که جامعه ما ترکان آزربایجانی "" تروریست پ ک ک ندارد که تفنگی به دست بگیرد و زن و بچه مردم را بکشد "" ولی‌ در بعد فرهنگی‌، مبارزه مدنی و فرهنگی‌، "" نیازمند تغییر و تحول "" است، اگر یک منتقد، در حیطه‌ اندیشه، از تروریست‌های پ ک ک حمایت کند و همزمان، با تغییر خط مخالفت کند، این شخص توان شناخت ابعاد تحول در حیطه‌ اجتمائی را نمیداند، همچنانکه اگر یک منتقد طبق ۴ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر خروج ارامنه از اراضی‌ اشغالی آزربایجان، به کلی‌ این بعد را نادیده بگیرد و مدام از حق و حقوق ارامنه دم بزند، نگاهش فاقد بیطرفی است. بنابراین، ما با تغییر خط، جامعه فارسی‌ را، در برابر فرض‌های باطل خود قرار میدهیم، یکی‌ از این فرض‌های باطل، توهم مالکیت و ابداع خط و الفبای عربی‌، توسط جامعه فارسی‌ است، با تغییر خط، اولین

ضربه به فرض‌های باطل جامعه فارسی‌ وارد می‌‌شود.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام.من باهیچ نظری که داده شده کاری ندارم.اینکه کی به کی مهمان ویاخودراصاحب خانه میداند.ایران پان ایرانیست های تمامیت خواه وخاکپرست ....یک بعدنگرعملا واردتجزیه شده وتنها میخواهندهم اکنون میخواهندتست های مختلفی راانجام داده تابتوانند بازهم باعوامفریبی وکلاهبرداری سیاسی بشکلی جدید ازخاک ایران پاسداری کنند.
امسال نوع سینه زنی وهیت های محلی باسالهای دیگریک تفاوت اساسی یافته بود.دولت مردان وسیاسیون عقب مانده تمامیت خواه امسال تاکتیک دینی خودرامیشودگفت نوددرصدعوض کردند.
تاکتیک کورش پرستی وپیغمبرسازی ازاو وعلم کردن زرتشت ناامیدشده وآن راکارسازندیدند.تمام هیت های عزاداری درمناطق تهران امسال خطرناک بودن تجزیه وفروپاشی راحس کرده وتاکتیک عوض کردند.این کاررابایددرهمبسته بودن سیاستمداران شئونیست وپان فارسیسم وحکومت دید.امسال میشودگفت هیت هاکلانوحه تورکی میخواندند.این راهم باید آدرس دادن غلط

به تورکان تهران بحساب گذاشت.باورکنیدحکومت.حامیان خارجی وهمدستان سیاسی حکومت یعنی پان فارسیست ها وتمامیت خواهان حس کرده ودرفکریک نقشه جدیدبرای گول زدن مردم همچون آوردن خمینی ویاحاکم کردن خامنه ایی بی هویت ومانقوردبرعیله تورکان بایدبحساب آورد.شماهم دراروپاخوش باشید وبقول آقای تبریزی درفکرشراب ناب فرانسوی دبقلمون سرخ شده درشراب باشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام برای روشن شدن اذهان عمومی, آقا جمال با همدستی مسئول کامنتها مطالبی را که نوشته وسانسوری که روی مطالب من شده و نیمه کاره است نمی دانم علم غیب که ندارد پس با همدستی مسئول کامنتها برای من پاسخی نوشته که سوال این است شما از مطالب ناقص من چگونه برداشت کردی که من شعار مرگ بر فارس را قبل ندارم پس چه شعاری را قبول دارم شعار مورد قبول من این است مرگ بر فاشیستها چه فارس چه کرد چه ارمنی چه روس و ........

سالام
اولا" هرعملی را عکس العملی هست زیرا سال پیش در تهران پان فارسیستها و فدراسیون والیبال هرچه در توان داشتند بر سر والیبال اورمیه (آزربایجان غربی ) آوردند وآن تیم را نگذاشتند اول شود و طرفدارانش را حسابی به باد کتک گرفتند حال در دفاع از خود آن شعار تدافعی که من شخصا" بصورت محدود قبولش دارم را دادند در اصل باید میگفتند....پنهان کن ادامه نظرادامه نظر...:
برای روشن شدن ذهن آقا جمال
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
قزاقستان نیز استفاده از الفبای مشترک جهان تورک را قبول کرده است.
کشورهای جهان تورک نیازمند استفاده از الفبای مشترک برای اطمینان از درک متقابل در زمینه تحقیقات عملی و سرعت بخشیدن به روند اتحاد و هماهنگی گسترده است.
آکادمی بین المللی جهان تورک در قزاقستان اعلام کرده است الفبای تورکی آزربایجان مرکب از ۳۴ حرف اگرچه در حال حاضر به صورت نرم افزار محدود تنظیم شده است اما در زمان مشخص برای استفاده در بین کشورهای جهان تورک توصیه خواهد شد.
دارحان کیدیرالی مدیر آکادمی بین المللی جهان تورک درباره استفاده از الفبای مشترک جهان تورک گفت که یکی از فعالیت های اساسی کمیته اصطلاحات آکادمی، پیگیری در زمینه الفبای مشترک است.

وی افزود:" برای گسترش روند یکپارچگی و هماهنگی و درک عمیق پژوهش ها و تحقیقات عملی، نیازمند استفاده از یک الفبای مشترک هستیم.البته این بستگی به ابتکار کشورهای جهان تورک دارد و ما بعنوان یک تشکیلات بین المللی فقط ۳۴ حرف بعنوان الفبای مشترک درحال اعمال است".
بنا به اظهارات دارحان کیدیرالی، در جلسه شورای جهان تورک این الفبا مورد تأیید قرار گرفته است.
مدیر آکادمی بین المللی جهان تورک درباره الفبای مشترک گفت:" الفبای مشترک جهان تورک همان الفبای مورد استفاده در جمهوری آزربایجان است".
وی افزود:" آزربایجان بعنوان پل شرق و غرب جهان تورک در وسط قرار قرار گرفته است و تورکی آزربایجان به دلیل نزدیکی به لحجه تورک های اوغوز و تورک های قپچاق و الفبای مورد استفاده در این کشور را می توان بعنوان الفبای مشترک مورد استفاده قرار داد که تمامی جهان تورک بتواند از آن برای درک بهتر متقابل استفاده کند".
شایان ذکر است قزاقستان طرح استفاده از الفبای لاتین را تا سال ۲۰۲۵ به اجرا درخواهد آورد که گفته می شود الفبای مورد استفاده در این کشور همان الفبای مشترک جهان تورک خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

تنها و تنها فقط کافیست به بایگانی مندرجات این سایت دمکرات ایرانی فارسی زبان ، نظری بیندازد تا ببینید پایه گذار راسیسم و فاشیسم نزادی ، چند آذری تجزیه طلب فعال این سایت هستند . کافیست یکنفر موضوع "کارشناسی ارشد دانشگاه آراد اسلامی اش " را ، زبان راسیستی فاشیستی آذری های این سایت تعیین کند تا سیه روی شود هر که درو غش باشد . دیگر حی و حاضر میشود قضاوت کرد و لازم نیست به دروغ و جعل و تحریف و اتهام و ابهام و اوهام مازوخیستی قومی پناه برد و از چنگیز و اردوغان و علییف و داعش و اسکندر و عمر بن خطاب دفاع کرد و فارس و ایرانی و ارمنی و کرد را برای بی عرضگی های تاریخی فرهنگی خود مقصر دانست .

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
قزاقستان نیز استفاده از الفبای مشترک جهان تورک را قبول کرده است.
کشورهای جهان تورک نیازمند استفاده از الفبای مشترک برای اطمینان از درک متقابل در زمینه تحقیقات عملی و سرعت بخشیدن به روند اتحاد و هماهنگی گسترده است.
آکادمی بین المللی جهان تورک در قزاقستان اعلام کرده است الفبای تورکی آزربایجان مرکب از ۳۴ حرف اگرچه در حال حاضر به صورت نرم افزار محدود تنظیم شده است اما در زمان مشخص برای استفاده در بین کشورهای جهان تورک توصیه خواهد شد.
دارحان کیدیرالی مدیر آکادمی بین المللی جهان تورک درباره استفاده از الفبای مشترک جهان تورک گفت که یکی از فعالیت های اساسی کمیته اصطلاحات آکادمی، پیگیری در زمینه الفبای مشترک است.

وی افزود:" برای گسترش روند یکپارچگی و هماهنگی و درک عمیق پژوهش ها و تحقیقات عملی، نیازمند استفاده از یک الفبای مشترک هستیم.البته این بستگی به ابتکار کشورهای جهان تورک دارد و ما بعنوان یک تشکیلات بین المللی فقط ۳۴ حرف بعنوان الفبای مشترک درحال اعمال است".
بنا به اظهارات دارحان کیدیرالی، در جلسه شورای جهان تورک این الفبا مورد تأیید قرار گرفته است.
مدیر آکادمی بین المللی جهان تورک درباره الفبای مشترک گفت:" الفبای مشترک جهان تورک همان الفبای مورد استفاده در جمهوری آزربایجان است".
وی افزود:" آزربایجان بعنوان پل شرق و غرب جهان تورک در وسط قرار قرار گرفته است و تورکی آزربایجان به دلیل نزدیکی به لحجه تورک های اوغوز و تورک های قپچاق و الفبای مورد استفاده در این کشور را می توان بعنوان الفبای مشترک مورد استفاده قرار داد که تمامی جهان تورک بتواند از آن برای درک بهتر متقابل استفاده کند".
شایان ذکر است قزاقستان طرح استفاده از الفبای لاتین را تا سال ۲۰۲۵ به اجرا درخواهد آورد که گفته می شود الفبای مورد استفاده در این کشور همان الفبای مشترک جهان تورک خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایرانی، اشتباه شما دراین است که از تاریخ اطلاعی چندانی ندارید. چه ترکان عثمانی، چه ترکان ایران، در واقع بیش از هفت هزار سال است که در مناطق ترکیه امروزی، ایران فعلی و مناطق قفقاز و آسیای میانه تا سرزمینهای وسیع سبیری، و شبه جزیره کریمه ساکن بوده اند، و هنوز نیز هستند، البته شاخه های دیگر ترکان با توجه به کثرت جمعیتشان به مناطق دیگر حتا تا چین نیزکشیده شده است. اشتباه دیگر جنابعالی آنست که کولیان مهاجر و مهمانان هندی را که از دری های افغانستان زبان آموختند، و از طریق پادشان و سلاطین ترک برای خدمت در دربار شان به ایران فعلی آورده شدند، اکنون این مهمانان مهاجر به صاحب خانه میگویند اینجا فارسستان است؟ و این بسی مایه تعجب است! در واقع ترکانی که صاحب اصلی جغرافیای موسوم به ایران هستند، و تمام شهرهای موجود آنرا در مراحل تاریخی مختلی ساخته و پرداخته اند، و عمران و آبادانی کرده، با تشکیل

دولت و تصویب قوانین اجتماعی بر آن فرمانروائی کرده اند. اکنون جای تعجب است، که مشتی کولی مهاجر که در تاریخ این سرزمین هیچ نقشی نداشته اند، و حتا نامی از آنان در تاریخ موجود نیست بر ایران ادعای مالکیت میکنند. کولیانی که تکلم زبان دری را از افغانی ها آموخته خود را پارس نامیدند، اکنون به بین کار بکجا رسیده که اینان با سرکوب وقتل عام زبان و فرهنگ ملل غیر فارس جغرافیای موسوم به ایران را جهنم کرده اند!، و نزدیک یکقرن است که این سرزمین را برای ملل غیر فارس به زندانی وحشتناک در آورده اند. و ادعا میکنند، جز خودشان بقیه مهمان هستند. اینان که با توسل به جعل تاریخ، خود را مالک این سرزمین تصور میکنند، با سرکوب و قتل عام ملل غیر فارس ایران، حقوق زبانی فرهنگی، ملی ـ مدنی و اختیارات حق تعیین سرنوشت؛ و حقوق انسانی، آنان را بزور کشتار و اعدام و سرکوب شکنجه زیر پا لگدمال کرده اند، که نتیجه این بیدادگری ها و قتل عام و خفقان!، جغرافیای موسوم به ایران را به سوی یک جنگ خانماسوز داخلی و از هم پاشیدن سوق خواهد داد. که عواقب هولناک و دود این آتش ویرانگر در وهله اول بچشم خود مهاجران کولی پانفارسیسم خواهد رفت!
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

خط
--------
خط را به عنوان «پاسخی مثبت» به یکی از نیارهای بشر برای بیان «عقاید و روحیات» در نظر گرفته و نسبت به شرایط عام و خاص اش توضیحاتی میدهم . گفتم «نیاز» .چرا که آنرا در رده و از جنیس «آزادی و دمکراسی و پیشرفت » و فنومنی در ارتباط با شکوفایی معنوی و مادی بشر میدانم. بنابرین :
دید کلی :موقعیت بشر:
من در دو بخش مقاله ی«کافکا و هیولا» موقعیت انسان کنونی و زندگیش را در روی زمین در یک«سیستم جهانی با قالب کولونی، و محتوای بردگی» ارزیابی کرده و به اداره کنندکان و حافظان این سیستم اشاره نمودم .
اداره کنندگان و اداره شوندگان این سیستم بردگی نوین جهانی را پدید آورده اند. سرنوشت بشر را معمولا و نه همیشه اداره کنندگان تعیین کرده اند اما اداره شوندگان هم بیکار در تعیین این سرنوشت نبودند و «مثبت و منفی» در رقم زدن آن نقش داشته اند

بر این اساس بردگان نوین جهانی برای رهایی تلاش و مبارزه میکنند. و« آزادی و حیات نسبی» هم نتیجه ی همین تلاش جمعی بشریست. به صورت پدیده های مثبت در زندگی. از جمله دموکراسی و استقلال و آزادی و پیشرفت و... گام به گامی و تدریجی و نسبی. در کل آنچه که می تواند بشر را از قید و بند اندکی رها کند و در خدمت آزادی اوست.
یعنی فنومن خط جزئی از آزادی ست.
اربابان سیستم جهانی همانطور که دموکراسی،آزادی،پیشرفت را در چهارچوب سیستم و در خدمت آن می توانند بکارگیرند با خط هم می توانند همین کار را بکنند. مثل هر پدیده ی دیگر. اما بردگان هم می توانند بکوشند آنرا به خدمت خود درآورند و جزیی از آزادی خود کنند.
-------
خظ برای یک مردم و ملت چه پدیده ی تاریخی باشد و چه نباشد، در هر حالت ابزاری ست برای بیان دقیق و درست «روحیات و عقاید و احساسات » به صورت جمعی و فردی.
مردمان تحت تبعیض فرهنگی و زبانی از جمله مردم آذربایجان در ایران به علت ممنوع بودن زبان کتبی فاقد خط اند. و فاقد پیشنه ی تاریخی در خط.
تصمیم و انتخاب خط در شرایط آزاد کار خود این مردمان است. چه به شکل فدرال در کنار هم زندگی کنند و چه به شکل کشورهای جدا شده ی مستقل.
-----
آذربایجان چه با ایران باشد و چه نباشد ، در هرحالت ضروریست خطی انتخاب کند که به نیازهایش پاسخ درست میدهد.
از دید من و بسیاری از قلمزنان و اهل فن ، خط کنونی لاتین آذربایجان که در شمال خط دولتی ست و در جنوب خط انتخابی خیلی از قلمزنان، عملا نیاز بیان و نوشتن را به بهترین شکل ممکن رفع میکند.
-----
آذربایجان چه مستقل شود و چه واحد فدرال ، خط لاتین کنونی در شرایط کنونی و آینده ی نزدیک می تواند نیاز مردم را رفع کند.
----
نوع خط و زبان ارتباطی آذربایجان در حالت «واحد فدرال» بستگی به این دارد که «دولت مرکزی فدرال آینده» کدام زبان را به عنوان وسیله ی ارتباط انتخاب کند. اگر زبان فارسی با خط عربی انتخاب شود ، در این حالت هم آذربایجان میتواند خط لاتین زبان خود را استعمال کند. تنها یک واحد درسی-زبان ارتباطی- با خط عربی خواهد داشت. در کنار زبان انگلیسی به عنوان زبان ارتباطی جهانی.
---
زمان تغییر کرده و بیشتر هم دگرگون خواهد شد. خط آینده ی زبان فارسی خط لاتین است و از این گریزی نیست.
زبانهای ممنوعه ی دیگر مانند ترکمنی، بلوچی، کردی و غیره خط لاتین را انتخاب خواهند کرد. این نیاز زمان است و خود را تحمیل خواهد کرد. سرعت تغییر تکنیک انفورماسیون و اقتصاد و فرهنگ همه ی یخها را آب میکند و بیشتر هم خواهد کرد.
حتی اگر خطی و چیزی به عنوان عتیقه نگهداری شود باز تنها به عنوان عتیقه مطرح خواهد بود . نه به عنوان ابزار رفع نیاز و کارآمد.
---
انتخاب خط لاتین برای زبانهای ممنوعه در ایران نه نقشه ی خارجی بل نیاز داخلی خود این زبانهاست. گرچه سخن معروف
دایی جان ناپلئون که کار کار انگلیسی هاست-هر ثانیه از دهنی تکرار شود.
زمان سنگها را هم تغییر میدهد. و همه چیز را.
خود را با زمان همگام کنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

به کامنت گذاران "زولفعلی" و "یوسف آذربایجان"

به زولفعلی:
لطفا تعریف خود را از "خشم و عصبیت" بدهید! برای نمونه، من همین کامنت گذاری شما را ناشی از خشم و ضدیتی بدون استدلال می بینم. با این روش شما کمکی برای بهتر شدن فضای گفتگو نمی کنید، تنها خود را حق به جانب نشان می دهید و دیگری را تخطئه می کنید. دیگران را به "کنترل خشم" راهنمائی می کنید و انتظار دارید که کسی از "اخلاق گفتگو" با شما نگویند! "اخلاق گفتگو در یک فضای دمکراتیک را چرا نباید آموخت؟ اگر تنها با یک نشانی در چهارچوب حقوق مطبوعاتی ظاهر شوید، مسئولیت پذیر می شوید و مخاطبان می توانند کامنت گذاریهای شما را دنبال کنند، آنگاه می توان دانست که چه کسی با چه پیشینه ی کامنت گذاری سخن می گوید.

به یوسف آذربایجان:
از اینکه نظر خود را در این باره بیان کردید، ممنونم.
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم ترابی نظر من را در مورد الفبا پرسیده از آنجائی که الفبای عربی جوابگوی نوشتاری بزبان ترکی نیست بنده با نظر زبان شناسان موافقم که حروف لاتین برای زبان ترکی مناسب است منتها یاد گیری الفبای عربی برای مردمی که در ایران زندگی میکنند و نوشتار بالجبار به فارسی « الفبای عربی» است باید یاد گرفته شود . از یاد نبرید که خیلی از فارس زبانها خواهان تغیر الفبا از عربی به لاتین هستند و کلی بحث در این رابطه حتی در سطح دانشگاه شده و میشود .

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم ترابى عزيز صريح صحبت كردن با عصبى و خشمناك صحبت كردن فرق مى كند،اخلاق را نمى توان به كسى آموخت،وانگهى مشكل نه در اخلاق كه در ناتوانى در كنترل خشم است،اخلاق در مرحله دوم آموختن است،مشكل زمانه و منطقه ما ناتوانى مان در مهار كردن خشم مان است،شما چه وقتى كه به پان ايرانيستها حمله مى كرديد خشم تان را كنترل نمى كرديد و حالا چه به ناسيوناليستهاى ترك حمله مى كنيد قادر به جلوگيرى خشم تان هستيد،انتقاد شما در مضمون حمله است.امروز با قلم،فردا با اسلحه!
در ضمن من زولفعلى بعضى وقتها بندرت كامنت مى نويسم،اگر با اسم خودم كه رضا هست هم كامنت بنويسم شما من را نمى شناسيد وانگهى در همه جاى جهان نوشته را وقتى علنى كردند،خواننده مى تواند از آن انتقاد بكند چه به اسم خودش و چه مستعار و نويسنده هم مختار است جوابش را بدهد يا ندهد!در واقع كامنت براى هدايت نويسنده نوشته نمى شود بيشتر براى قضاوت خواننده است

همانطور هم كه عرض كردم شما مى توانيد جواب بدهيد يا ندهيد انتخاب با شماست!
البته مى دانم بحث هايى در كامنت گذارى ها است و شما مخالف كامنت گذاريها بوديد و من نظرى در اين باره ندارم چه آنكه عادت كرده ايم به سكوت و محروميت از كامنت هم دردى بر دردمان اضافه نمى كند بجز اينكه كمى از وقتمان را بهتر استفاده مى كنيم!
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم ترابی در شوروی سابق ارمنی ها و گرجی ها با الفبای خود مینوشتند و تا سال 1936 آذربایجانی ها نیز با حروف لاتین که در زمان حکومت جمهوری دموکراتیک آذربایجان به رهبری محمد امین رسولزاده تصویب شده بود مینوشتند و استالین بخاطر قطع رابطه نوشتاری با ترکیه با اجبار حروف سیریلیک « روسی » جا گزین حروف لاتین کرد که از سال ١٩٩٢ حروف لاتین دوباره بکار برده میشود .یعنی این زبان ارتباطی روسی با الفبای سیریلیک نوشته میشد .

نوشته شده توسط: ماندگار، خبرنگار آزاد

جناب بامسی گرامی، کامنت شما از سایت حذف نشده و در "صفحه شما" منتشر گردیده است. علت برداشتن آن از زیر نوشته ی "الفبای روزگار ما" این بود که با موضوع این نوشته مربوط نبود. طبق مقررات سایت مطلبی که با موضوع نوشته پیوندی ندارد، تنها در صفحه ی شما منتشر می شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

به نسیم:
مسئله هیچ ربطی به "اجازه داشتن" ندارد. شما اجازه بدهید که آن ملت آزاد و آگاه همه ی حرفها را بشنود، اجازه بدهید جریان آزاد گفتگو بدون تحریف و جوسازی جریان یابد. اجازه بدهید که نظرات انتقادی "غیرخودی" به گوش آن ملت آزاد و آگاه برسد.
در بخش دوم کامنت تان، منظورتان روشن نیست. دست خط دوم و زبان دوم کدام است؟ اجازه بدهید که "عقب ماندگی وحشتناک علمی - فرهنگی" برای من بماند. با آرزوی موفقیت برای شما در پیشرفت و یادگیری هر زبانی که دوست دارید.

نوشته شده توسط: Anonymous

کشور فعلی ایران، در محدوده اصلی و تاریخی اش است. اگر نقشه ها تارخی بنگرید، ایران فعلی/پرشیا، هیچ سرزمین غیر ایرانی را اشغال نکرده است. از کردستان تا خراسان و از شمال تا جنوبی، محدوده تارخی خودش است. البته همیشه اقوام گوناگون و زبانها بوده اند در ایران ولی همگی هویت ایارنی خودشان واقف هستند. این قیاس با عثمانی که حکومت بود و نام حاکمش بر روی امپراتوری گذاشتند فرق دارد. عثمانی نام حاکمی بود در اناتولی از قبایل تازه بکجانشنی شده ترکمان که از اسیای مرکزی مهاجرت کردند و حدود پانصد سال بر خاورمیانه وشمال افریقا و بالکان سلطه داشتند و دست کمی از اتسعمارگران راوپایی نداشتند در ظلم و ستم بخصوص به مردمان غیر مسلمان و غیر سنی! یعنی حتی شیهیعان و علویها و دراویش هم از دست ظلم انان در امان نبودند.

البته اگر سیاستهای احمقانه و ماجراجویی پان شیعی ج.ا. ادامه یابد ممکنست خطر تجزیه متوجه ایران شود. متاسفانه بر اثر اقدامات نابخردانه و دشمن تراشیهیا رزیم پان شیعی ولایی که تفسیر و برداشت خشک و بنیادگرایانه از تشیع دارد دارد در رون ایارن دودستگی ایجاد میکند و از طرفی دشمنان این حکومت بخاطر منافع کوتاه مدشان تحریک تجزیه طلبی میکنند!
دوره حساس است. مردم ایران در منجلاب فقر و فساد مالی حکومتی و انحطاط اخلاقی جامعه فرور فته اند. از این میان تجزیه طلبان فرصت استفاده میکنند و دجال دیکتاوری پان شیعی را به حساب پان فارسیسم میگذارند!!!! این دروغ بزرگ را میان اقوام ایرانی ترویج میدهند و بسیاری مردم محروم و فقیر نیز گول دروغهای اینان میخورند که در این حکومت قوم گرایی است در حالیکه این دروغ محض است. حکومت پان شیعی تنها از بان فارسی استفاده ابزرای میکند و این حکومت مخلوطی از همه اقوام هستند و البته گناه انها جدا از مردمان ایارنی است از هر قوم و زبان.
کار مردم این بسیار دشوارست برای رهایی از این حکومت جللاد و فاسد پان شیعی! چون بیشتر مردم ایارن مسلمان یا شیعه زاده هستند و هنوز شاید اکثرا اعتقادات مذهبی دارند و این حکومت متاسفانه در نزد درصد بلایی از مردم هنوز طرفدرانی دارد. حتی با ده درصد جمعیت 80 میلیونی هم یک حکومت میتواند نیوری لازم برای سرکوب 90 درصد باقی مانده فراهم کند. دیدید دیکتاور بشار اسد با تیکه بر جمعیت 12 درصدی علویان و معدودی اقلیت دیگر توانسته دوام بیارد!
یکی از مشکلات کشورهای بزرگ و پرجمعیت مثل ایران همین است که حکومتهای استبداردی و استکباری میتوانند با تکیه بر درصد کمی از مردم دوره طولانی حکومت کنند. این حکومت در سراسر ایران هر مسجد را تبدیل به یک پایگاه امنیتی کرده و تحت لوای بسیج، سپاه و دیگر سازمانهای امیتی اش میتواند هر نوع شورش و اعتراضی سرکوب کند. این هزمونی با استفاده زاانواع نیرنگ از جمله انتخابت نمایش یو حتی تفرقه عمدی بسیار خطرنااک قومی انجام میدهد! برخی معتقدند رزیم حاکم در قضایا تجزیه عمدا تحرکیاتی میکند. اری گاه برای چند روز ادامه حکومت حاضرند کیان و همزیستی تارخی ملت ایران قربانی کنند.
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب آقای توکلی، با درود،
متن این سخنرانی آنهم در چنین نشستهایی بسیار طولانی بود، و از این گذشته متن آلمانی آن در دسترس نیست، شاید در روزنامه ها باشد. من دیدگاه اقای کرمانی را بیشتر در رابطه با حکومت حاکم بر ایران و در راستای دیدگاه ایشان به دین اسلام هدف داشتم. بقیه صحبتهای ایشان مسائل و اخبار معمول در خاورمیانه و مسائل مربوط به جنبش جدید اسلامگرایی است، که روزانه در رسانه های گروهی خارجی انتشار می یافته و می یاید
متن فارسی این سخنرانی را در سایت" ایران امروز" دیدم ولی خودم آنرا نخوانده ام، دوستان و مسئولین سایت میتوانند آنرا در سایت ایران گلوبال هم بگذارند. با سپاس