Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم یا آقای استقلال،
زبان شما پر از نفرت، توهین.....است جواب دادن به اینگونه نوشته ها سزاوار طبقه روشنفکر و آوانتگارد آزربایجان نیست . شما در فرهنگ خویش بمانید و به زندگی خویش ادامه دهید. ما نیز در جستجوی خوشبختی برای ملت ستمدیده مان آهسته آهسته براه برگزیده خویش ادامه میدهیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

در فردای سرنگونی رژیم جغرافیای موسوم به ایران نه تنها حلوائی پخش نخواهد شد، بلکه جغرافیای موسم به ایران ازاین نظر از هم خواهد پاشید، زیرا پانفارسیسم نژاد پرست و پان ایرانیسم تمامیت خواه! هیچ حقوقی، نه زبانی، نه فرهنگی ، نه اقتصادی، نه سیاسی، و نه ملی ـ مدنی و نه رفاهی برای ملل غیر فارس ایران قائل نیست. و ایران را ملک شخصی خود می پندارد. و فکر میکنند، مرمان غیر فارس نوکرشان هستند. اینان که زبان عشیره ای خود را به بیش از هفتاد و پنج درصد ملل ایران تحمیل کرده اند، نزدیک یک قرن است به قتل عام زبانی فرهنگی و چپاول ثروتهای جغرافیای موسوم به ایران مشغولند! و اگر بخود نیایند وعاقل نباشند یک جنگ خانمانسوزی در انتظارشان است، جنگی که دود آن در وهله اول بچشم پانفارسیسم و پان ایرانیسم خواهد رفت. زیرا در اثر زیاده خواهی و ماهیت دیکتاتور منشانه شان، سرنوشت نامعلومی در انتظارشان است. اما بنظر

میرسد که پانفارسیسم و پان ایرانیسم ازجنگهای خانمانسوز عراق و سوریه و کشورهای مجاورهیچ درس عبرتی نگرفته اند. و مثل کبک سرشان را در برف فرو کرده در رویاهای باستانگرائی و عصر پارینه سنگی، مشغول شاهنامه خوانی اند. پر واضح است نزدیک یکسده است در ایران تز تمامیت خواهی و نژاد پرستی پان ایرانیستی و مخصوصا نژاد پرستی فارسی، در نمای چپ و راست، که روزگاری منافع شونیستی مسکو، و دول غرب را در نظر داشت اکنون به سیاست خارجی مسکو و آمریکا بدل شده است. قدرتهای غربی و مسکو در جنگ سوریه نشان دادند منافشان بالاتر از حقوق بشر و حقوق ملی مردمان کشورهای منطقه است. جریانات نژاد پرست پانفارسیسم، پان ایرانیسم، و خرده ریزه های تمرکزگرای آنان، بدون شک راه خطرناکی میروند و آینده جغرافیای موسوم به ایران را بدون توجه به استرداد حقوق فرهنگی ـ زبانی، و ملی ـ مدنی مردمان غیر فارس در جنگ جستجو میکنند و دود آن در وهله اول به چشم خودشان خواهد رفت.

نوشته شده توسط: Anonymous

. حسن آقا پاسداران و پلیس و ارتش جنایتکار رژیم بس نیست و جنابعالی دنبال مسلح کردن بقیه هستی آنهم بر علیه آنهائی که روز و روزگاری هم وطن مینامیدی و شاید الان هم همینطور و این میلیونها از مزیت هموطنی تا بحال استفاده نکرده اند « حتی یک کلاس درس بزبان مادری را برایشان زیاد دیده اند » عین جمله جنابعالی « مخالفان تجزیه و جنگ داخلی در ایران راهی جز سازماندهی ملی و اماده گی مقاومت مسلحانه در برابر متجاسران چپ و تجزیه طلب ندارند. » حالا مشخص است طبل جنگ را چه کسی منوازد ؟ ولی برایت بگویم بازنده یه هیچ وجه ملت آذربایجان و یا کردستان نخواهد بود چرا که ما چیزی برای از دست دادن نداریم.

نوشته شده توسط: Anonymous

در تظاهرات ضد خارجی ضد پناهنده که در یکی از شهرهای المان برگزار شد یکی از سخنرانان ترکی بود بنام akif pirinçci این نویسنده ترک در برابر دهها هزار نفر اعلام کرد که راهی دیگر برای مبارزه با پناهند وجود دارد و ان کوره های ادم سوزی است که متاسفانه تعطیل هستند..این اظهار فضل نویسنده ترک با مخالفت روبروشد . یادمان نرود که بخشی از پناهندگان سوری کرد تبار هستند. تنفر از مردم فلستین انچنان عمیق است که اقای نتان یاهو گشتار ملیونها یهودی را به مفتی اعظم اورشلیم نسبت میدهد و دولت ادولف هیتلر را از این جنایت پاک میکند. وقتی نویسنده ترک مسئولیتی در برابر این همه جنایت احساس نکند چه ایرادی به اقای نتان یاهو؟ جالب است که بدانیم پدر و مادر این نویسنده ترک بدنبال کار به المان رفتند و در حقیقت خود نیز یک مهمان نا خوانده بودند.

باید بدانیم که نام اگف عربی است و نام خانواده گی برنج چی است . متولد اسلامبول پایتخت سابق روم شرقی و ساکن وبزرگ شده المان فدرال .
نوشته شده توسط: Anonymous

دو تا غلط داشتی نمره ات 18 آقاجون یادت رفت از فرماسیون بودنش بنویسی ایشان عضو گراند لژ لندن و یکی بلند پایه گان و در حد استاد اعظم بودند و هستنند . و تا مادامی آقای خمینی زنده بودند این فرد حتی حرف هم نمیتوانست بزند چه برسد بمرجعیت یا صدور فتوی . اتفاقن این جنبه در انقلاب بسیار پر رنگ بود . و بسیار هم برایش دردسر ساز شده بود .بخوان حدیث را....

نوشته شده توسط: Anonymous

این مصاحبه در حقیقت اژیر خطری است که هشدار می دهد نیروی چپ و تجزیه طلب هدفی جز ایجاد جنگ داخلی و هرج ومرج و تقسیم ایران به بیافرای دیگری ندارند. خطاب این مصاحبه با نیروی چپ است که پس از جنگ دوم بر طبل تجزیه طلبی میکوبد. سازمانهای چپ و کمونیستی باید بین ایران و قبرستان ملیونها ایرانی یکی را انتخاب کنند. ما شاهد هستیم که چگونه غرب با دادن اسلحه و کارشناس چه اشوبی در عراق و لیبی سوریه و ملیونها فراری از جنگ براه انداخت. جریانات کرد و تجزیه طلب ترک این اماده گی ذهنی در خود تمرین میکنند تا روزی در خدمت سازمانهای جاسوسی غرب و یهودی مانند سازمان مجاهدین درایند. مخالفان تجزیه و جنگ داخلی در ایران راهی جز سازماندهی ملی و اماده گی مقاومت مسلحانه در برابر متجاسران چپ و تجزیه طلب ندارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا و یا خانم استقلال حتما از یاد برده ای که اکثریت مطلق تغیر و تحول در منطقه و بالاخص در ایران در صد سال اخیر توسط ترکها شده و تجدد خواهی و مشروطه خواهی نمونه این تغیر و تحول است مثلا اولین مدرسه مدرن در تبریز و اولین مدرسه دخترانه در شبستر و اولین مدرسه کر و لال ها در تبریز و امثالهم اگر الفبا باعث دردسر و عقب ماندگی است آنوقت باید عوض شود این الفبای عربی با زبان ترکی همخوانی ندارد و جوابگوی زبان ترکی نیست .آنچه مربوط به زبان فارسی است باید فارس زبانان تصمیم بگیرند .

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب :
qochaq zonozli گرامی با اژدر بهنام برای مسائل و مشکلات فنی با آدرس ایمیل زیر تماس بگیرید:
iranglobal@iranglobal.info

نوشته شده توسط: محمد احمدی زاده

گؤزل یازی اولموش عزیز دوستوم!
من، دا فارسجا یازمیرام و ایران گلوبالدا دا بو سون یازدیغیم جومله لر اولاجاق و بیرداها بو سایتدا نه یازاجام نه ده بورا باخاجام. بورانین شورو چیخدی آرتیق. یازیلاری کیرله دیر بورا. موشکولو ده سیزین"توز قاتلاری 14" آدلی یازیزین آلتیندا، کامئنت اولاراق آقای توکلی یه، یازمیشدیم، تاسسوفله تربیه سیزلیق اتله دی جاواب یازمادی. اگر یازیلاریزی باشقا بیر یئرده قویورسوز، آدرس وئرین.

نوشته شده توسط: محسن کردی

باز تو از سر خلوص قلبی به آن اعتقاد و ایمان ضد انسانی ات از قبل از انقلاب تبدیل به هیولا شده بودی. نادانی بودی که بر آن حرجی نبود. این حرامیانی که کوچکترین اعتقادی هم به این افکار داعشی ندارند اما برای همان چرک کف دست و اب دماغ بز مردمان را به صلابه کشیده اند هزاران بار پست هستند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

لاچین عزیز ممنون از توجه و لطف شما:
;Mən yazdım zini-zini ; xəzəl tutmasın üzünü
Axıb getsin Araz kimi ;hamı görsün gül üzünü
نوشتم ، قطره-قطره، نشت گونه . تا خزان نبیند رویش را. بخروشد چون آراز، تا همه ببینند گلرخش را.

نوشته شده توسط: lachin

آقای و یاخانم استقلال... خوب بود که شما در باره مقاله کامنت می گذاشتید. زمان انگ زنی ها همچون تجزیه طلب, روشنفکران غربی و... خیلی وقت است که گذشت. متاسفانه آقای جلال آل احمد با وجود اینکه یک دیداری از ( غرب) بکند با افکار « فانتزی» مانند ( غرب زده گی) چنان بر پیکررشد فکری که در ایران تبلور می یافت کوبید که آخوندهای ضد غربی به قدرت رسیدند. اگر شما و همفکران شما این همه بر ضد غرب هستید , بفرمائید بگوئید که چرا مهره های اصلی رژیم استبدادی ایران به دنبال مدارک تحصیلی تقلبی فقط از دانشگاه های (( غرب )) هستند؟ چرا این اقایون به دنبال مدارک تقلبی از روسیه نیستند؟ اگر شما فرهنگ غربی را نمی پسندید , پس چرا از (( گزارش گران غربی )) دفاع میکنید؟ لطف کنید ( اسم رسانه های غربی )) را که در باره مراکز جاسوسی صهیونیست ها را در آزربایجان شمالی گزارش دادند بنویسید. و اما در

در باره زبان پارسی.- لطفاََ به اطلاع ما برسانید که زبان فارسی دری در 2000 سال پیش چطوری نوشته میشد.- زبان فارسی دری به وسیله رضا میر پنجه زبان رسمی ایران شد ولی فارسی دری زبان ( ملی) ایرانیان نیست. زبان فارسی , زبان یکی از اقلیّت ها در ایران است. زبان فارسی دری زبان دوم بیش از 70 در صد ایرانیان است. در باره رفراندم... این مسئله آنقدر مضحک است که عین این می ماند که شما از هندی ها بخواهید در یک رفراندم عمومی شرکت بکنند تا به سرزمین اصلیشان یعنی ( انگلستان ) ملحق بشوند. و یا همین طور از امریکائی ها بخواهید که به این کار دست بزنند. اگر ترک ها بیش از 400 سال نیست که در این منطقه هستند برای این مسئله یک حساب کوچک بکنیم که ببنیم این گفته های شما چقدر ارزش دارند.
آقا و یا خانم استقلال ... در نزدیکی شهر مراغه رصدخانه ای بود که در سال 638 شمسی به سفارش خواجه نصیرالدین طوسی و به فرمان هولاکو -نوهٔ چنگیزخان مغول- آغاز شد. الان سال 1394 شمسی است. یعنی 756=638-1394 . بنابر این, این اقوام که از طرف شونیست های فارس به عنوان ( اقوام وحشی ترک ها ) یاد میشوند تفریباََ 756 سال پیش در آزربایجان رصد خانه می ساختند..با کدام مدرک علمی شما این ادعا را دارید که اولاََ این اقوام ( وحشی بودند) و ثانیاََ ترک ها بیش از 400 سال نیست که به این منطقه مهاجرت کرده اند؟ کار بر گرامی ... . کامنت گذاشتن تنها بخاطر کامنت گذاشتن کاری را از پیش نخواهد برد. بهترین ها را برایتان آرزومندم.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام آقای توکلی گرامی با آقای اژدر بهنام چگونه میتوان تماس گرفت گشتم من بلد نیستم لطفا" راهنمائی بفرمائید تا کسانی که تحمل ندارند بیش از این ناراحت نشوند .

نوشته شده توسط: lachin

Əziz ELyar dostümuz salam
Bu gozəl ədabiyyat parcasina gorə sizdan cox minnət daram. Umudumuz vardi ki o vətandaşlari ki bu gozəl parcani oxuyub va anlayaşirlar, buna ğorə cəvab yazsinlra. Əllaruzi ozaxdan sixiram. Sən Sağ Mən Səlamət.
دوست عزیز ائلیلار
بخاطر این قطعه ادبی زیبا از شما خیلی متشکرم. امیدواریم که هم وطنان بعد از خواندن و فهمیدن این قطعه , تنها راجع به مضوع ادبی جواب بدهند. از دور دستتان را می فشارم. سن ساغ, من سلامت.

نوشته شده توسط: Anonymous

عنوان خبر و متن قلابی است . باید بنویسید طاعون حیوانی ! که خوانند فکر نکند این بیماری مردم را تهدید میکند . صداقت ژورنالیستی الفبای ام.ال میباشد . بشکل آخوندها اخبار منتشر نفرمایید !

نوشته شده توسط: Anonymous

آخوندها بعد از 300 سال آخر حکومت شاهان برای نخستین بار کوشیدند تا سم و پای بیگانگان غربی را از ایرانزمین قطع کنند. گرچه این مقصود آنان به زیانهایی روبرو شده است ولی دست از این ایده آلیسم خود برنداشتند . اما گروه ناچیزی از روشنفکران شیفته غرب میکوشند با تبلیغ خط و الفبا و زبان بیگانه و لاتین ، دوباره تار عنکبوت وابستگی فرهنگی ایران به غرب را مهیا سازند . منحرفین تجزیه طلب آذزی اکنون این وظسفه را بعهده گرفته اند . طبق گزارش رسانه های غربی اکنون سالهاست که مراکز و پایه های جاسوسی و تروریست پروری اسرائیل در آذربایجان شمالی علیه ایران فعال بوده و آماده عملیات تروریسم دولتی صهیونیستی هستند . شعار تجزیه و تبلیغ الفبای بیگانه و همکاری با نیروهای جاسوسی بیگانه از جمله کوششهای طرفداران دروغین هویت است که فقط به منافع ملی کشور مادر ضرر میزند . اتحاد تمام نیروهای آزادیخواه ایرانی و خلقهای ساکن ایران

علیه این خودفروشی و توطئه امپریالیستی صهیونیستی داعشی عربی صعودی از جمله وظایف مهم اپوزیسیون است . وحدت نیروهای ملی و چپ و مذهبی علیه تجزیه طلبان در صدر اهداف مبارزاتی نیروهای ضد آخوندی است . زبان ملی و نخست مردم ایران زبان پارسی با سابقه 2000 ساله است . زبانهای غربی و قومی و عربی دینی میتواند بطور دلخواه در مدارس بشکل زبان دوم و سوم آموزش داده شود .ایران محل زندگی اقوام ایرانی است . کسانی که خود را ایرانی نمیدانند و ترک و عرب بحساب می آورند میتوانند به ترکستان و عربستان کوچ کنند و یا بشکل مهمان و قبول اتوریته و زبان کشور میزبان در ایران زندگی کنند . ما خواهان یک رفراندوم و همه پرسی عمومی برای الحاق مجدد آذربایجان شمالی به کشور مادر یعنی ایران هستیم و معترض به لاتینی زه کردن زبان و فرهنگ ایرانی مردم آذربایجان شمالی هستیم . آسیای صغیر و قفقاز باید از ترکیه و ترکها آزاد گردد . ترکها تا 400 سال پیش در خاورمیانه نبودند چون از مغولستان و غرب چین و شرق آسیای میانه و استپ های اسکیمونشین قطب شمال وارد این مناطق از جمله ایران شده اند . زیاده خواهی پوپولیستی موجب از دست دادن بخشی از حقوق امروزی اینگونه تجزیه طلبان خواهد شد .
نوشته شده توسط: Anonymous

آیا واقعا لازم است با این ادبیات نخ نما، شعار زده و دور از منطق، اوپوزوسیون را سکه ی یک پول کنیم؟ یک بیماری بین نشخوارکنندگان شایع شده و این چه ربطی به جمهوری اسلامی دارد؟ مثل اینکه فرضا در پارک یلو استون آمریکا بیماری هاری بین روباهها و راکونها شایع شود و یک نفر آن را از تبعات امپریالیسم آمریکا بداند! این ادبیات ماهیتا با ادبیات آنانی که هر مشکل و گرفتاری را به ترک و فارس بودن ربط می دهند چه فرقی دارد؟ بیماری در مرز بین استانهای قزوین و البرز مشاهده شده و مسئولین نمی دانند که آیا حیوانات تلف شده، متعلق به استان قزوین بوده اند یا حیوانات استان البرز و دارند بررسی می کنند. برای جمهوری اسلامی چه فرقی دارد که دام تلف شده برای استان البرز باشد یا قزوین؟

مگر استان البرز متعلق به یک کشور خارجی است که اگر بیماری از آنجا آمده باشد باعث سلب مسئولیت بشود؟ آیا درک این نکته ساده این قدر دشوار است یا برخیها بیشتر دوست دارند تعمدا بر سر هر مورد بی ربطی های و هوی الکی راه بیاندازند؟ این افراد بهتر است آگاه باشند که با این کار و حرفهای غیر مسئولانه شان، حرفهای جدی دیگران را زیر سئوال خواهند برد.
نوشته شده توسط: Anonymous

افسانه جیگیم !
ما که چمدان همون را بسته ایم برای دپورت از سرزمین پر گوه هر . اطلاه دادیم که ساکنان ایران شمالی , مصر ایرانی , ساکنین سرزمنیهای فتح شده بدست خشیار شاه هم چمدان ها را ببندند که " پارسیان " صاحب خانه تاب تحمل هیچ چیز غیر ایرونی ندارند !! .....

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب مراد را هخطرناک را پان فارسها انتخاب کرده و را ملوزوویچ وبشار اسد را میروند. بلی پا فارسیزم با چنبره زدن برقدرت تمامی حق و حقوق ملل غیر فارس را از بین برده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

وقتی دیدم سید علی صالحی مطلبی برای ایسنا این خبرگزاری حکومت مافیا در ایران ارسال کرده است قبل از خواندن مطلب یکبار دیگر به واژه ایسنا دقیق شدم که شاید چیزی غیر از ایسنا باشد و من اشتباهی خوانده ام. اما نبود. دنباله مطلب را قبل از خواندن تا آخر حدس زدم چونکه در این واژه نامه های مافیائی تنها مافیاست که سخن می گوید و لذا معلوم است که چه میخواهد که بگوید. درست مثل دات آی ار انتهای دامینها که به محض دیدن میدانی که حرفش چیست. اما صالحی چرا؟ چاقو کشی چرا؟ شاعر چاقو کش را زمانی به خاطر شعرهای زیبایش دوست میداشتم و ناگهان او دشت به چاقو برد و رشته الفت میان شعر و شاعر و دوست را از هم گسست. بیچاره من که تنها شدم.

نوشته شده توسط: Anonymous

در ایران اینده و پس از نظام حلوائی پخش نخواهد شد و اگر عاقل نباشیم جنگ در انتظار ماست . اگر میخواهیم سرنوشتی مانند سوریه و عراق پیدا نکنیم و هزاران ایرانی اواره نشوند باید از انچه به ویرانی و انهدام میکشد دست برداشت. کسانیکه کشور سوریه را برای قدرت به این روز سیاه دراوردند نه خادم اسلام بودند و نه مردم سوریه بلکه قدرت و عامل غربیها بودن . در ایران نیز تز تجزیه طلبی که روزگار ی منافع دولت شوروی را در نظر داشت اکنون به سیاست خارجی امریکاو دولت اسرائیل تبدیل شده است. دولتهای غربی در جنگ سوریه نشان دادند که منافع بالاتر از حقوق ملی و بشری است . جریانات تجریه طلب بدون شک راه خطر ناکی میروند و اینده ایران را در جنگ جستجو میکنند و دود ان به چشم مردم ایران خواهد رفت.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام :
ایرانِ بعد از جمهوری اسلامی را نمی تواند به سرزمینی مشاع برای ملل موجود در آن تبدیل کند و مهمتر آنکه هویت طلبان این مطلب را به خوبی درک کرده اند.
محبوب امراهی
20.10.2015
آنکارا
گوناز تی وی

MA

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام :
حالی تشکیل می دهند که از لحاظ حقوقی ، عرفی ، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی با آنان به مانند یک اقلیت رفتار می شود)
از این رو نیز مشخص است که برابر حقوقی برای افراد و "گروهها" در صورتی می تواند قابل بحث باشد که در ابتدا آنان به عنوان یک گروه برسمیت شناخته شونداین برسمیت شناسی نیز باید بر مبنای ادعاهای آن گروه باشد زیرا برابری حکم می کند چنانچه که فارسها می توانند خود را بدون مداخله ی گروههای دیگر تعریف کنند این مطلب در مورد هر کدام از گروهها نیز صادق باشد. از سوی دیگر دولت و سیستم نباید از هیچ طرفی برای ارایه ی تعریف حمایت به عمل آورد و اجازه دهد تا این گروهها بحث های هویتی خود را "درون گروهی" کنند. (ما در ایران شاهد آنیم که در بحث های هویتی در میان تورکان دولت علنا و عملا از گروهها و افرادی که تعاریف دولت را از آن گروه تبلیغ می کنند
حمایت می کند. این در حالیست که برای جبران

مافات 100 ساله در مورد هویت ها ، باید دولت و سیستم حاکم "تبعیض مثبت" در مورد آنان را اعمال کند و این امر در ورای "یک مهندسی فکری ، ایدئولوژیک ، فرهنگی و هویتی" باشد و دست از مهندسی خود بردارد.
اما واقعا چرا بحث هویت طلبی در ایران به نزاع میان هویت ها تبدیل می شود؟ چرا این نزاع هویت ها به مرکز گریزی و غیریت سازی منجر میشود؟ باید گفت نبود فضای آزاد بدون حیله گری و اعمال قدرت سیاسی و فرهنگی ، همچنین مهندسی اعمال شده از سوی دولت و سیستم حاکم است که به این مسایل دامن می زند. زیرا دولت و سیستم به ان چیزی که بیش از همه ارزش می دهد "تمامیت ارضی" و "منافع ملی" است این در حالیست که هر دوی این موارد پیشتر و در هنگام تشکیل دولت-ملت به نفع هویت حاکم تعریف شده است. از این رو نیز این هویت حاکم در تعریف خود با بیانی عریان ، "نگاهی برده وار به توده هایی با هویت غیر حاکم"(کارگر برای ساختمان ملت-دولت به نفع هویت حاکم) داشته است و این امر به عنوان "طبقه بندی توده های تشکیل دهنده ی ساختار ملت-دولت" تلقی می شود. این دقیقا نتیجه ای به جز "تجزیه طلبی دولتی" را نمی تواند در پی داشته باشد. اما با وجود خفقان در ایران ، عدم وجود بحث های آزاد و بی طرفانه در مورد حقوق گروههای قومی ، در همسایه ی غربی ایران ، این مساله به عنوان بحث روز در رسانه ها در جریان است. این در حالیست که این رسانه های تورکی زبان از سوی مردم تورک در ایران رصد می شوند و به عبارتی بینندگان آن با شبیه سازی مسایل قومی از تورکیه برای ایران الگویی می سازند.
رسانه های تورکیه نه در مورد حقوق تورکان در ایران که در مورد حقوق اقلیت قومی کرد در تورکیه به کرات و همه روزه شاهد داغترین مباحث می باشد و بخشی از سیاست داخلی این کشور کلا و مشخصا به این مساله مربوط می شود. اما همین امر به نوبه ی خود درک و آگاهی ملت تورک در ایران را از حقوق گروهی و ملی خود بالا می برد. این افزایش آگاهی بدون مشروعیت پذیری حقوق و هویت تورکان از سوی دولت و سیستم ایران در عصری که مهترین تحول آن رسانه می باشد با سرشکستگی این گروه در ایران احساسات جدایی طلبانه در میان ملت تورک بویژه در آزربایجان جنوبی را سرعت می بخشد. به عبارتی دیگر مبارزه ی سیستم حاکم بر ایران بر علیه خودآگاهی ملی تورکان ، عدم نرمش در مقابل گفتمانهای هویت طلبانه ی آنان و در مقابل سرکوب شدید توسط دولت و سیستم هویتی ایران ، موجب افزایش بی اعتمادی به دولت و سیستم حاکم شده است و دلیلی برای اثبات "دشمن و بدخواه" بودن دولت و سیستمی است که باید نمایندگی آنان را داشته باشد. عدم وجود هیچ مفرری برای احقاق حقوق ملت تورک و از بین رفتن باور به تحقق آن موجب رد احتمال تصحیح و رفرموزه شدن سیستم شده که هیچ گزینه ای به جز استقلال خواهی را بر روی میز هویت طلبان تورک باقی نگذارده است.مزید بر این علل ، عدم تعریف یک سرزمین مشروع به صورت عادلانه برای تورکان در داخل ایران نیز موجب بی اعتمادی در مورد تجزیه ی سرزمین های تورک بویژه آزربایجان جنوبی شده است. امری که مرتبا زنگ خطر برای فعالان تورک را به صدا در می آورد. "احساس نابودی ملی" ، "احساس حقارت ملی" ، "احساس نابرابری و بی عدالتی ملی" همگی بسیار تحریک کننده می باشند.
همچنین کارنامه ی اوپوزیسیون ایرانی ، و دیاسپورای ایرانی نیز به این افکار و احساسات جدایی طلبانه دامن زده است زیرا "آگاهی هویت طلبان تورک در ایران دستکم بدلیل مساله ی تورکیه بسیار فراتر از آنی است که این اپوزیسیون بتواند با بازی با تعاریف و دستکاری در آنها هویت طلبان تورک را فریب دهد و یا وارد جدل های بی سر انجام بر سر مفاهیمی چون ملت و هویت کند". عدم باور قلبی اوپوزیسیون ایرانی به احقاق حقوق برابری گروهی ، عاملی است که
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام :
رای اکثریت و "دموکراسی اکثری" بوجود آمده اند. از این رو نیز تعریف و حدود دموکراسی بسیار مهم می باشد و لزوما در مورد مسایل بسیار مهمی چون استقلال یک سرزمین نباید رای اکثریت کل کشور در نظر گرفته شود زیرا اکثریت کشورها خود از اقلیت هایی تشکیل می شوند که "دغدغه های خاص خود" را دارند. به عنوان نمونه دغدغه ی مردم فارس در ایران دموکراسی می باشد اما دغدغه ی مردم تورک در ایران علاوه بر دموکراسی مساله ی هویت می باشد و مردم و نخبگان فارس در مورد دغدغه ی تورکان در ایران وقعی نمی نهند! از این رو سوال مفید آنست که بپرسیم چرا باید استقلال خواهی آنان مورد تایید فارس ها باشد؟ از سوی دیگر استقلال خواهی "حق طبیعی هر گروهی هست"

پس تا اینجا روشن است که مواردی وجود دارند که خود به توسعه ی دموکراسی کمک کرده اند به عنوان مثال ناسیونالیسم اسکتلندی در بریتانیا به توسعه ی گفتمان دموکراسی در این کشور

خدمت کرده است با اینحال ناسیونالیسم آنگلوساکسونی(حاکم) در بریتانیا مانع توسعه ی این گفتمان بوده است. این مطلب حایز اهمیت بسیار زیادی می باشد که بدون توجه به آن و قبول آن نمی توان مباحث اقلیتی را پیش برد. باید در مورد اقلیت ها اندیشید که چه عاملی موجب شده است تا ما تصور کنیم که پدیده ای به خود خود دارای مشروعیت است و پدیده ی دیگر نا مشروع است؟ چرا باید ناسیونالیسم انگلیسی در بریتانیا مشروع و ناسیونالیسم اسکاتلندی نامشروع تلقی شود؟ آیا این صرفا برخواسته از گفتمان های حاکم نیست؟ از این رو نیز باید فهمید که مشروعیت و غیر مشروع بودن ، پلید انگاری و فرشته انگاری ، همگی ذهنیت های بشری و متغیر در طول زمان هستند. زمانی آتاتورک و یا ماهاتما گاندی برای انگلیسی ها نا مشروع بود و باید با انان می جنگیدند و در بعد از استقلال ، تورکیه و هند هر دو کشورهایی مشروع شدند و این دو فرد در میان ملل خود و حتی انگلیسی ها "تقدیس" نیز شدند و به عنوان "ناجی مردم خود" شناخته شدند.

با توضیحات فوق باید متوجه شده باشیم که علوم انسانی جایی برای تقدس سازی ندارند و اگر توده ای از مردم می خواهند تا به عنوان یک ملت تلقی شوند "دست اخر چاره ای به جز پذیرش آن و تسلیم در مقابل آن وجود ندارد". البته همیشه مقاومت هایی نیز وجود خواهند داشت. اصولا "ملت" پدیده ای مدرن می باشد و مشروعیت یک ملت و نامشروع بودن ملتِ دیگر تنها مساله ی تقدم و تاخر در "روند ملت سازی" می باشد. از سوی دیگر اینکه ما به کدامین توده ی مردم نام ملت بدهیم نیز ابزاری برای ساخت دولت-ملت می باشد و این اصطلاحات بدون اعمال قدرت سیاسی به هیچ وجه "بالفطره مشروع" نیستند. در دوره ی ملت سازی در ایران ، مفهوم ملت ایران بوجود آورده شده است و این کاملا یک انتخاب بوده است که ماهیت آن با هویت فارس و توده هایی از انسانهای داخل مرزهای جغرافیایی ایران امروز با قومیت های گوناگون تعریف شده است اما آنچه که بسیار مهم می باشد تاریخ سازی و ذهنیت سازی برای "مفهوم نوظهور و قرن بیست و یکمی ملت ایران" در بعد از اعمال قدرت سیاسی می باشد. این پروژه ی ذهنیت سازی و تاریخ سازی برای دولت-ملت ها در همه ی این ساختارها در جهان اعمال شده است و برای به انجام رساندن آن بخشهایی از تاریخ در یک سرزمین "گلچین" شده است که به عنوان مواد اولیه برای تعریف مرزهای هویتی ملت لازم بوده است. از این رو نیز شاید بدون استثنا همه ی ملت های دنیا "بر اساس دروغی ساخته شده اند که نیمی از حقیقت را بیان داشته است". از سوی دیگر در این تاریخ سازی و ذهنیت سازی و ایجاد وابستگی به آن ، جعلیات تاریخی ، وارونه نشان دادن مسایل و یا تعمیم برخی موارد تاریخی از جزء به کل ، ایجاد ذهنیت دشمن انگاری تاریخی و ایجاد ذهنیت "تداوم تاریخی" ، "بیگانه هراسی و بیگانه ستیزی" و "هراس از تغییر(در مفهوم ملت و یا سرزمین و یا ابعاد ایندو)" نیز بسیار دخیل بوده است.
پرواضح است که همه ی ابنای بشر موجودات دوپایی هستند که هیچکدام بر دیگری برتری ندارد زیرا "برتری خود مفهومی ساختگی و قیاسی در ارتباط با وابستگی های بشر است که خودِ وابستگی نیز می تواند بسیار متغییر باشد"معمولا ملت هایی که در همسایگی هم زندگی می کنند به لحاظ ژنتیکی هم تشابهات بسیاری دارند و حتی ممکن است بسیاری از افراد دو ملت متخاصم از یک ریشه ی پدری و مادری بوده باشند. از این رو آنچه که باید مورد توجه قرار داده شود نه مفاهیمی انتزاعی مانند دموکراسی و حتی حقوق بشر باشد که باید "حق برابری کامل حقوقی برای افراد و گروهها(اقلیت های ملی ، دینی ، جنسی و ...)" را مورد توجه قرار داد. (در اینجا واژه ی اقلیت به معنای کمی آن بکار برده نشده است بلکه به معنای کیفی و حقوقی آن بکار برده میشود به عنوان مثال از نظر نگارنده زنان نیمی از جمعیت جهان را در
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام :
حاکمیت های سنی در منطقه در کنار مقابله با سقوط حاکمیت های شیعی و علوی بسیار عبرت انگیز است.
در مورد "تروریست" نامیدن گروههای متخاصم در منطقه نیز چنین نگرشی با استانداردهای دو گانه وجود دارد. روسیه ی پوتینی شورشیان چچنی را به شدت سرکوب می کند اما از جدایی طلبان روس در کریمه و اوکراین و نیز از جدایی طلبان در گرجستان حمایت نظامی عملی در سطح مداخله ی نظامی را هم انجام می دهد. ایران هیچ حقی برای اقلیت بهایی قایل نمی شود و تغییر دین افراد را به عنوان ارتداد محدور الدم می شمارد با اینحال با بسیاری از کشورهای جهان نیز روابط حسنه برقرار می کند این کشور اقلیت های قومی خود را سرکوب می کند اما خواهان استقلال عرب های فلسطین است . برغم آنکه با کودتای رضاخان در ایران حاکمیت رسما ار دست هویت تورک غصب شده است تمامی جهان این کشور را برسمیت می شناسند اما این کشور تشکیل دولت اسراییل را در حالی

نامشروع قلمداد می کند که یهودیان همواره بخشی از سرزمینهای اسراییلی-فلسطینی بوده اند و این سرزمین ها بعد از تجزیه ی عثمانی تحت قیومیت انگلیس قرار داشته است و یهودیان "دولتی را از مسلمانان غصب نکرده اند". این کشور همچنین کوچکترین حمایتی از مسلمانان جمهوری آزربایجان ، تورکستان شرقی و روسیه به عمل نمی آورد. از سوی دیگر در هنگام جنگ داخلی سودان واکنش ها به آن به هیچ وجه کافی نبوده است و مرگ 300 هزار نفر در درگیری های دارفور جهان را به واکنش جدی لازم در مقابل آن وانداشته است. عموما جنگ های آفریقا توجه زیادی را جلب نمی کند علیرغم آنکه بازندگان این جنگ ها نیز انسان هستند.

از سوی دیگر در جهان امروز وجود صندوق رای و انتخابات مترادف با وجود دموکراسی در یک کشور نیست و تقریبا در تمامی جهان امروز انتخابات برگزار می شود. ایران یکی از کشورهایی است که در آن تقریبا هر ساله یک انتخابات برگزار می شود اما دولتمردان آن هیچگاه پاسخگو نبوده اند. از اینجا مشخص می شود که دموکراسی نیز می تواند به ابزار تبدیل شود همچنین گروههای خشونت طلب مانند پ ک ک و بسیاری از گروههای نظیر آن هماره دارای "گفتمانی دموکراتیک بر مبنای حقوق بشر" بوده اند با اینحال موجب مرگ هزاران غیر نظامی نیز شده اند. علیرغم چنین واقعیتی گروهها و رسانه های طرفدار آنان همواره رفتارهای چنین گروههایی را در راستای توسعه ی حقوق بشر نمایش داده اند. و دقیقا از این روست که شمشیر خشونتی که زیر ردای حقوق بشر پنهان شده باشد بسیار غیر اخلاقی تر نیز می باشد.

در تورکیه ی نوین نیز که کشوری دموکراتیک است مسایل عمده ای در مورد حقوق بشر و حقوق اقلیت ها وجود دارد و این مساله با "تغییر ذهنیت مردم این کشور در مورد مرزهای این حقوق" در طول زمان تغییر کرده است. شاید زمانی دموکراسی به معنای انتخاب دولتمردان از سوی مردم تلقی می شد و به معنای "انتخاب اکثریت" تلقی می شد اما امروزه دموکراسی با چنین مفاهیمی مشکل پیدا کرده است. این عبارت در سخنان روشنفکران این کشور به صورت زیر تبلور یافته است :

DEMOKRASİ ÇOĞUNLUĞUN EGEMENLİĞİ DEMEK DEĞİL ÇOĞULCULUK DEMEKTİR.

دموکراسی به معنای حاکمیت اکثریت نیست و به معنای تنوع پذیری است.

این جمله ساخته و پرداخته ی روشنفکران تورک نیست اما معانی بسیار مهمی را در بر دارد زیرا حاکمیت اکثریت یک جامعه بر آن به خودی خود به عنوان "دیکتاتوری اکثریت" می باشد. برای درک بهتر این مطلب باید شعار چپ گرایان در مورد "دیکتاتوری پرولتاریا" را مورد بررسی قرار داد. این مطلب در گذشته شاید به عنوان یک پدیده ی دموکراتیک مطرح می شد اما در جهان امروز درک فیلسوفان و جامعه شناسان تغییر یافته است و دیگر دیکتاتوری اقلیت و اکثریت و دیکتاتوری یک طبقه بر طبقه ی دیگر را قابل قبول نمی شمارند. فرض کنید در یک جمع 100 نفره همه ی 99 نفر به اعدام یک فرد بی گناه رای بدهند آیا این واقعا قابل اجراست؟ سوال بهتر آنست که چرا باید قابل اجرا باشد؟ آیا شکل کنونی طبقه ها و اقلیت ها و اکثریت ها خود زیر سوال نیست؟ آنها را چه کسانی بوجود آورده اند؟ آیا جرم انگاریِ تعلق به یکی از این گروهها خود یک اشتباه نیست؟

به عنوان نمونه مردم تورکیه اکثرا تورک می باشند و بی شک در یک رفراندوم سراسری بسیار ممکن است که در "اعطای حق آموزش به زبان مادری برای کردها" "اکثریت مردم این کشور مخالفت خود را ابراز کنند" با اینحال در دنیای کنونی آموزش به زبان مادری یک "حق مسلم" است و از اینرو نیز این حق نمی تواند "ملعبه ی اکثریت" شود. به عبارت دیگر اخلاق سیاسی و قوانین حقوق بشری در عصر حاظر پیشرو تر از قوانین داخلی کشورهاست که بر پایه ی
نوشته شده توسط: Anonymous

اصطلاح "تجزیه طلبی" دارای بار منفی می باشد و در مقابل اصطلاح "استقلال طلبی" دارای بار مثبت می باشد. از آنجایی که کلمات و بویژه اصطلاحات آنهم اصطلاحات سیاسی(ترمین ها) هر کدام دارای بار معنایی ویژه ای می باشند پر واضح است که در کشورهای شرقی "ذهنیت پلید انگاری و عدم مشروعیت دهی" به جریانات جدایی طلب حاکم می باشد.

در سنوات اخیر جریانات اوپوزیسیونی ایران در خارج از کشور با افزایش تهدیدات در مورد حمله ی غرب به تاسیسات اتمی ایران ، اگرچه بسیار اندک اما در مورد مساله ی "ملل محکوم" با تقلیل آن به "مساله ی قومیت ها" نظرات خود را ابراز داشته اند. بیشتر این جریانات اوپوزیسیونی خود را "موافق" "با آموزش به زبان مادری" اعلام کرده اند در موارد "بسیار نادر"ی نیز "مساله ی فدرالیسم در ایران" به میان آمده است. اما هیچگاه "نخبگان ایرانی" پا را فراتر نگذارده اند و مساله ی بغرنج ملل محکوم در ایران را به

"بحث روز"(آکتوال) تبدیل نکرده اند فعالان ملل محکوم باور دارند که دلیل این امر "عدم باور قلبی به لزوم احقاق حقوق ملل دربند در ایران از طرف اپوزیسیون ایرانی" می باشد.به همه حال برایند اوپوزیسیون ایرانی از جملات شخصیت های آن مشخص است که در هنگامی که به بحث ملل محکوم می رسند در پاسخ آنرا به "دموکراتیزاسیون ایران" وابسته می دانند. آنان اغلب اظهار می دارند که "با سقوط جمهوری اسلامی ، رژیمی دموکراتیک تر بر سر کار خواهد آمد و بی شک دموکراسی حلال مساله ی قومیت ها نیز هست" با این حال در این مورد شبهات بسیاری وجود دارد. (بندیکت اندرسون در کتاب جوامع خیالی در مورد ناسیونالیسم عبارت "بی شک" را زیر سوال می برد که چرا همواره این ادعاها با عبارت محکم "بی شک" بیان می شوند در حالی که برای بدون شک و شبهه بودنشان دلایل مستحکمی وجود ندارد )

اینکه آیا دموکراسی حلال مشکلات است یا نه بحث دیگری است اما اینکه در واقع کشورهای دموکراتیک مشکلات قومی دارند نیز بحثی است که با آوردن چندین نمونه قابل اثبات می باشد زیرا دموکراسی در کشورهای مختلف جهان به یک گونه اجرا نمی شود و در دموکراتیک ترین کشورها نیز هماره مشکلاتی در مورد حقوق بشر و حقوق اقلیت ها وجود داشته است. به عنوان مثال در آمریکایی که به عنوان یک کشور دموکراتیک بنیان نهاده شد حقوق اقلیت قومی سیاهان در سده ها بعد تحقق یافت و سیاهان(آفریکن-آمریکن) اعتقاد دارند که هنوز نیز به طور کامل تحقق نیافته است. در فرانسه به عنوان مهد انقلاب و سایر کشورها نیز هماره دموکراسی با مشکلاتی در مورد حقوق اقلیت ها همراه بوده است. بویژه آنکه بدانیم فرانسه بزرگترین پدیده ی استحاله ی فرهنگی را در مورد اقلیت های خود به انجام رسانده است و زبان فرانسوی را از اقلیت 30 درصدی این کشور به اکثریت آن تحمیل کرده است. دلیل این امر وجود مشکل در دموکراسی نیست بلکه دلیل این امر آنست که عقل و قضاوت بشر و همچنین تعریف جوامع و تمدن ها از "حقوق بشر و مرزهای آن" مرتبا در حال تکامل می باشد ، روزگاری آپارتاید در آفریقا امری طبیعی در روند دموکراسی این کشور محسوب می شد اما این ذهنیت بکلی فروریخت با اینحال دسته بندی افراد به صورت رنگ پوست و قومیت در این کشور هنوز نیز ادامه دارد اگرچه اینبار شاید سفید پوستان دست بالا را نداشته باشند.
هنوز از صدور اولین بیانیه های حقوق بشر حتی یک سده هم نمی گذرد با اینحال این بیانیه ها هم در حال دگرگونی هستند. بشر به تازگی سازمان ملل متحد و نهادهای حقوق بشری را بوجود اورده است و تعریفش از تروریسم نیز مرتبا در حال تغییر می باشد بویژه آنکه "روش های ابراز حقوق بشر و دفاع از آن نیز به سرعت در حال تغییر می باشد" به عنوان نمونه باید گفت که کشورهای جهان اغلب حقوق بشر را به عنوان ابزاری برای اعمال فشار در جهت سیاست های خود نیز استفاده می کنند. از آن گذشته رسانه ها نیز می توانند به سادگی حادثه ای را وارونه نشان دهند و مرتکب استفاده از استانداردهای دوگانه شوند. لابی گری و نفوذ در رسانه ها و نهادهای حقوق بشری ، رقابت های قدرت های منطقه ای و جهانی ، منافع ملی و نظایرهم نیز عوامل دیگری است که به "تبدیل شدن مساله ی حقوق بشر به ابزار" دامن می زند.

شاید در مورد ابزاری شدن بسیاری از مسایل حقوق بشری نگرشی بر سیاست های استعماری روسیه و ایران در منطقه و جهان ابعاد بغرنج بودن این مسله را نمایان تر کند. در بهار عربی حمایت از جنبش های دموکراسی خواهانه در منطقه رسما به ابزاری برای اعمال قدرت و افزایش رقابت میان قدرتهای سنی و شیعه در منطقه تبدیل شد که در آن علاوه بر حقوق بشر ، باورها و ادیان نیز به صورت ابزاری مورد استفاده قرار گرفتند. به عنوان نمونه حمایت ایران از سقوط
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام :
چرا تورک های هویت طلب در ایران به جدایی طلبی روی می آورند؟ - محبوب امراهی
Çərşənbə, 20.10.2015 08:47
در ابتدا لازم می دانم که ذکر کنم بروز هر پدیده ی اجتماعی-سیاسی در میان یک توده و یا ملت هیچگاه بدون دلیل نیست اینکه چرا هویت طلبی تورکان در ایران نسبت به گذشته افزایش یافته است خود بحثی جداگانه می باشد که تا کنون در اینباره کمابیش بحث شده است و البته که دلایل متعدد و پیچیده ی فراوانی دارد. اما در این نوشته سعی خواهم کرد تا تفاوت موجود بین هویت طلبی و جدایی طلبی(استقلال طلبی) را همانگونه که هست پر رنگ نمایم. هدفم از این نوشته "بررسی برخی از دلایل و زیرساخت های فکری" در مورد روی آوردن جریان هویت طلبی تورکی در ایران به سوی جدایی طلبی می باشد.
همانگونه که بسیار نیک می دانیم در بسیاری از کشورهای دیگر جهان و بویژه در غرب جریان های هویت طلبانه

علیرغم اینکه با جریانات جدایی طلبانه ارتباط مستقیمی را دارا می باشند اما لزوما هر دو به یک نتیجه منتج نمی شوند. به
عبارت بهتر در بسیاری از جماهیر خودمختار در کشورهای اروپایی و اقلیت های قومی و مللی که پتانسیل جدایی طلبی را دارند ، طرفداران جریانات جدایی طلب به اندازه ی طرفداران جریانات هویت طلب زیاد نیستند. به عنوان نمونه در سرزمین هایی مانند کاتالونیا ، باسک ، اسکاتلند ، ایرلند شمالی ، چچن ، ولز ، تاتارستان ، چواشستان ، قبرس تورک نشین(شمالی)، بخش هایی از هلند و سوییس و ... دست آخر در ایالت کبک کانادا ، جریانات جدایی طلب و هویت طلب هر دو عرض اندام می نمایند و بویژه در کشورهای غربی جریانات جدایی طلب وجه ی قانونی نیز دارند اما با اینحال برایند جدایی طلبی در این مناطق در قیاس با برایند هویت طلبی بسیار ضعیف می باشد. این در حالیست که در بسیاری موارد مانند کاتولونیا ، کبک ، اسکاتلند و نظایر آن ، این ایالات خود مختار حتی به لحاظ ثروت نیز از معدل ثروت دولت مرکزی غنی تر می باشند. به بیان دیگر استقلال این سرزمین ها باعث شکوفاتر شدن اقتصاد و ثرومتمندتر شدن اهالی آن می شود.

اما در کشورهایی مانند ایران ، تورکستان شرقی در چین و اقلیم کردستان در عراق ، جریانات هویت طلبانه بیشتر به جدایی طلبی روی می آورند شاید برای ورود به این بحث بسیار مفید خواهد بود تا "اصطلاح جدایی طلبی" را به دو صورت مشخص تر بیان کنیم. در مورد جدایی طلبی در ادبیات سیاسی کشورهای شرقی ، عبارت "تجزیه طلبی"BÖLÜCÜLÜK کاربرد بیشتری دارد و "معمولا دولت مرکزی در مورد "جدایی طلبی" AYRILIKÇIاقلیت های قومی خود(در برخی موارد اقلیت های مذهبی) از عبارت "تجزیه طلبی" استفاده می کنند. از سوی دیگر فعالان این گروههای قومی برای "جدایی طلبی" از عبارت "استقلال طلبی"İstiklâlci-Bağımsızlıkçı استفاده می کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام :


Paylaş:
Share on facebookShare on twitterShare on emailShare on printMore Sharing Services0دیپلماسی بر سر حل بحران سوریه شتاب گرفت
Cümə Axşamı, 21.10.2015 09:03



گوناز تی وی : وزرای خارجه ی تورکیه ، عربستان ، روسیه و ایالات متحده برای حل بحران سوریه نشست برگزار می کنند

به گزارش گوناز تی وی در حالی که مدتی بعد از آغاز حملات نظامی روسیه در سوریه خبری در مورد طرح جدید برای حل بحران سوریه منتشر شد و روز بعد بشار اسد رییس غیر مشروع دولت سوریه به مسکو سفر کرد اینبار نیز روسیه اعلام کرد که چهار کشور تورکیه ، عربستان ، ایالات متحده و روسیه بزودی در مورد بحران سوریه نشست برگزار می کنند.

منابع روسی زمان برگزاری این نشست را روز جمعه عنوان کرده اند. کرملین محل برگزاری این نشست را وین اتریش اعلام کرده است.

لازم به ذکر است که در 28 سپتامبر گذشته باراک اوباما طرحی را به روسیه پیشنهاد کرده است که بر اساس آن بشار اسد به عنوان رییس جمهور سمبلیک در قدرت می ماند و دوره ی گذار در سوریه آغاز می شود.

بر اساس این طرح یک دولت گذار تشکیل می شود و تمامی اختیارات رییس جمهوری در سوریه به این دولت محول می شود و بشار اسد به عنوان رییس جمهور سمبلیک به مدت 6 ماه تا آغاز دوره ی گذار در قدرت می ماند. کشورهای عربی و غربی از این طرح استقبال کرده اند اما تورکیه گفته است به شرطی حاظر به قبول این طرح است که اسد واقعا به عنوان یک رییس جمهور سمبلیک باشد و بعد از دوره ی گذار از قدرت به کلی کنار برود همچنین اختیار نیروهای نظامی و امنیتی در دست دولت دوره ی گذار باشد.

روسیه در مورد این طرح هیچ پاسخی ارایه نکرده است با این حال درست دو روز بعد از ارایه ی این طرح به روسیه ، این کشور حملات هوایی خود در سوریه را آغاز کرده است

گوناز تی وی

MA
نوشته شده توسط: Anonymous

این سالام دیگه تعارف هم سرش نمیشه. مهمان ناخوانده فکر میکند غیر از خودش کسی دیگر برای گوزنار تی وی تره خرد میکند. آقای توکلی با احترام بهش گفت که بابا دیگه بسه! ولی نگفت بابا جل و پلاس ات را بردار و برو!

نوشته شده توسط: Anonymous

این سالام انگار بە هیچ سراطی مستقیم نیست بە غیر از تورکیە و گوناز تی وی و سالام خان هیچ بنی بشری در جهان ی پ گ را تروریستی نمی دانند در ثانی تورکیە یک کشور فاشیستی است و رهبر پر مدعا و کم عقل کشور تورکیە اصلأ داخل آدم حساب نیست کە در کشوری دیگر دخالت میکند اصلأ تورکیە چکارە هست در سوریە کە یکی را تروریست خطابمیکند و امر میکند یکی باید برود و بە یکی مثل داعش بربر کمک میکند و در تورکیە آموزشگاه نظامی دایر میکند برای نو جوانانی کە بە داعش می پیوندند ، تل ابیض همیشە کوردستان بودە و خواهد بود و اسمش هم گری سپی هست و عربها و تورکمنها هم اگر در آنجا باشند شهروند پتساوی الحقوق کانتون گری سپی خواهند بود

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام :


Paylaş:
Share on facebookShare on twitterShare on emailShare on printMore Sharing Services0چهارمین کانتون کردی پس از پاکسازی قومی تل ابیض اعلام وجود کرد
Cümə Axşamı, 21.10.2015 05:35



گوناز تی وی : گروه تروریستی پ ی د رسما تاسیس کانتون جدید در تل ابیض را اعلام کرد

به گزارش گوناز تی وی این کانتون جدید بین دو کانتون حسکه و عین العرب به مرکزیت منطقه ی تل ابیض که در ژوئن گذشته به دست نیروهای پ ی د افتاد تاسیس شده است. سازمانهای حقوق بشری و عفو بین الملل بارها در مورد پاکسازی قومی در این منطقه هشدار داده بودند اما پ ی د اصرار می کرد که آنان بافت قومی این منطقه را حفظ خواهند کرد. با اینحال دهها هزار نفر پس از تسلط پ ی د بر این منطقه از خانه های خود رانده شدند.



نیروهای کرد همچنین نام منطقه ی تل ابیض را هم تغییر دادند این تغییر به رغم آن صورت می گیرد که اکثریت مردم این منطقه عرب و تورکمان بودند. با اینحال هنوز نام کانتون جدید به صورت رسمی اعلام نشده است.



گوناز تی وی

MA
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام :


Paylaş:
Share on facebookShare on twitterShare on emailShare on printMore Sharing Services0نخست وزیر اسراییل : یک مفتی فلسطینی هیتلر را به نسل کشی یهودیان قانع کرده بود
Cümə Axşamı, 21.10.2015 04:02



گوناز تی وی : بنیامین نتانیاهو ادعا کرد که مفتی فلسطینی آدولف هیتلر را برای نسل کشی یهودیان اقناع کرده بود

به گزارش گوناز تی وی نخست وزیر اسراییل مدعی شد که حاجی امین حسینی مفتی فلسطینی هیتلر رهبر رایش سوم را برای نسل کشی بی سابقه ی یهودیان قانع کرده بود.

آقای نتانیاهو این مطلب را دیروز در 37مین کنگره ی جهانی صهیونیسم در بیت المقدس ابراز داشته است. وی گفت :

هیتلر نمی خواست تا یهودیان را نابود کند بلکه می خواست تا انان را تبعید نماید. اما مفتی فلسطین حاجی امین حسینی به برلین می رود و به هیتلر هشدار می دهد که اگر یهودیان را تبعید کند ، آنان همگی به فلسطین می آیند. در این مورد هیتلر از وی می پرسد که پس با آنان چه کنم؟ مفتی فلسطینی در پاسخ می گوید که " همه ی یهودیان را بسوزان"

این ادعای نخست وزیر اسراییل با واکنش های بسیار زیادی همراه شد. رسانه های تورکیه ادعا کرده اند که روزنامه ها و رسانه های کشور اسراییل با رد این مطلب مسبب نسل کشی یهودیان را خود هیتلر دانستند و نه فلسطینی ها. این روزنامه ها نوشته اند که حتی متخصصین تاریخ نسل کشی یهودیان هم این مطلب را رد می کنند.

لازم به ذکر است که رایش سوم(دولت آلمان در زمان هیتلر) در بین سالهای 1939-1945 یهودیان را به صورت سیستماتیک و برنامه ریزی شده نسل کشی نمود. در این حوادث که از آن به عنوان "هولوکاست" یاد می شود بیش از 6 میلیون یهودی زنده زنده سوزانیده شدند. این بزرگترین و برنامه ریزی شده ترین تراژدی بشری محسوب می شود هدف هیتلر حذف کل یهودیان از روی زمین بود. همه ساله در 27 آوریل یاد و خاطره ی قربانیان این نسل کشی گرامی داشته می شود.

گوناز تی وی

MA
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام :

عربستان سعودی : ایران از سوریه عقب نشینی کند
Cümə Axşamı, 21.10.2015 05:08
گوناز تی وی : وزیر خارجه ی عربستان از ایران خواست تا دست از مداخله در سوریه بردارد
به گزارش گوناز تی وی عادل الجبیر وزیر خارجه ی عربستان برای حل مشکل سوریه خواستار آن شد که ایران از سوریه کنار بکشد
فرانک والتر وزیر خارجه ی آلمان که به عربستان سفر کرده است در دیدار با وزیر خارجه ی سعودی در مورد مسایل منطقه ای و تنش بین ایران و عربستان گفتگو کردند.
وزیر خارجه ی سعودی در کنفرانس مشترک مطبوعاتی تاکید کرد که اگر ایران می خواهد تا بخشی از راه حل باشد باید دست از مداخله ی نظامی در سوریه بردارد.
عادل الجبیر با اشاره به این که ایران در سرزمین های عرب به صورت یک اشغالگر در آمده است گفت :
امیدواریم که ایران این رفتار خود را تغییر دهد و از مداخله در یمن ، لبنان ، سوریه و عراق دست بردارد. در مورد سوریه هم هیچ راه حلی نمی تواند در برگیرنده ی اسد در آینده ی سوریه باشد. برای دوره ی گذار در سوریه از اینکه تا تشکیل دولت گذار اسد حظور داشته باشد ولی بعد از تشکیل دولت فورا استعفا دهد حمایت می کنیم.
در این دیدار فرانک والتر نیز با تاکید بر اینکه حملات روسیه در سوریه بحران این کشور را وارد مرحله ی وخیم تری کرده است گفت :
برای نظارت و تحت کنترل قرار دادن بر تهدیدهای منطقه ای لازم است که روسیه و ایالات متحده همکاری کنند





گوناز تی وی

MA
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام :


Paylaş:
Share on facebookShare on twitterShare on emailShare on printMore Sharing Services0برادر صالح مسلم: اگر تورک ها نبودند کردها کشته می شدند
Cümə Axşamı, 21.10.2015 03:30
گوناز تی وی: مصطفی مسلم برادر بزرگتر صالح مسلم رئیس گروه پ ی د در سوریه، به خاطر کمک های تورکیه به مردم عین العرب (کوبانی) تشکر کرد.
به گزارش گوناز تی وی، مصطفی مسلم برادر بزرگتر صالح مسلم در مصاحبه با خبرگزاری آناتولی تورکیه گفت:" گروه پ ی د فقط ۱۰درصد کردهای سوریه را تمثیل می کند و دلیل قدرت پ ی د به خاطر سلاح است. پ ی د مخالفان کرد خود را دستگیر می کند".
وی افزود:" در شمال سوریه تروریست اصلی پ ک ک است.پ ی د و ی پ گ نیز شاخه های اصلی پ ک ک است. پ ی د را پ ک ک تشکیل داد و ی پ گ نیز شاخه نظامی پ ی د است".
مصطفی مسلم با یادآوری حمله گروه تروریستی داعش به شهر عین العرب و فرار هزاران کرد از این شهر به تورکیه افزود:" اگر تورک ها درهای خود را باز نمی کردند، هزاران کرد از سرما و گرسنگی تلف می شدند. این اقدام حکومت و ملت تورک به کردها خیلی مفتخرآمیز بود و تاریخ اینگونه از این اقدام تورک ها یاد خواهد کرد".
وی درباره تشکیل یک دولت کرد در شمال سوریه نیز گفت:" تشکیل یک دولت کرد در شمال سوریه فعلاً دور از ذهن است و درحال حاضر با مقامات محلی در حال اداره شدن است".
بنا به اظهارات مصطفی مسلم، صالح مسلم سرکرده گروه پ ی د در سوریه، برای درس خواندن به استانبول فرستاده شده است.وی پس از آشنایی با افراد مجهول الحال، توسط برادر بزرگتر وی برای کار به عربستان فرستاده شده است اما پس از ۱۰ سال از کار خود استعفا داده و به سوریه باز گشته است که به رادیکال ملی گرایان کرد پیوسته است.
گوناز تی وی
S.N
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای صوفی زاده! ببین کار بکجا رسیده است، که مردم تبریز با پول خود، کلاسهای ترکی دایر کرده اند. دیگه لجام از دست رژیم در رفته است. اینان اکنون درهراس جان خویش و درغم حفظ ثروتهای افسانه ای خویش که سر به صدها میلیاردها دلارمیکشد هستند. رژیم اکنون به قتل و کشتار مثل سابق قادرنیست، و حتا قادر نیست جلوی خواست مردم را بگیرد. خود رژیم بخوبی میداند که به آخر خط رسیده و نشانه های انفجارهای اجتماعی به مثابه آتش زیر خاکستر ملموس بنظر میرسد. اگرچه فعلا آرامش قبل ازطوفان حاکم است، اما جهنم ایران مثل انبار باروت منتطرجرقه است. خود مردم آذربایجان و نخبه گان و سیاستمداران نیز این را میدانند که دول اروپا، و آمریکا، که رژیم را مثل جنازه خشک شده سر پا نگه داشته اند، با کمترین نا آرامیهای سراسری، رژیم درهم خواهد شکست. سیاستمداران رژیم نیز با گذشت زمان پیر شده اند، و حرفشان خریدار آنچنانی ندارد. اما

سران رژیم بخوبی میدانند، که اگر لحظه ای درکشتار و اعدام غفلت بکنند، با سرعت سرسام آوری دراعماق طوفان سهمناکی واژگون خواهند شد. از همین جهت بنا به ماهیت جنایتکارانه شان تنها راه برای ادامه خفان 37 ساله، کشتار و زندان، و سرکوب سیاسی است. بقول یکی از فرماندهان رژیم: اسلام ترمز بریده، میره تا کرب و بلا!
نوشته شده توسط: Anonymous

افرین و صد افرین به تو . امیدوارم همه پدران اهل دین و تشیع که روزگار خانواده و بویژه دختران خود را در طول 15 قرن دین اسلام و 500 سال تشیع سیاه کردند به این اعتراف درناک تاریخی برسند. اری شیعه مکتب ننگ و ادمکشی و گشتن احساسات است و نه بیشتر . امیدوارم این اعتراف تاریخی شامل نه پدران بلکه اموزگاران تبهکار سیاسی شود که با وعده و فریب روزگار مردم ایران را سیاه کردند. اروز میکردم که اقای خاوری در این سالهای واپسین عمر همانند یک انسان شجاع به گذشه سیاه حزبی خود نگاهی انتقادی میداشت و پرده از اسرار حزبی بر میداشت و اهدا ف شوم حزبی را برای مردم ایرا ن اشکار میکرد. اقای خاوری در مصاحبه با روزنامه مردم همان دروغهای تاریخی حرب بوده را تکرار کرد و همکار ی نزدیک و خونین حزب با نظام پلید اسلامی که منجر به قتل عام دها هزار انسان ایرانی

ودر بدری میلونها ایرانی و روزگار اسف بار مردم ایران شد چیزی نگفت و سکوت کرد . اقای خاوری حزب شما در جنایات نظام اسلامی سهیم است و گناه حزب شما کمتر از خود نظام نیست چرا که شما اگاهانه از ارتجاع سیاه دفاع کردید . بجاست د راین اخرین روزهای عمر حقیقت را به مردم ایران و اعضا فریب خورده حزب بگویئد .
اقای محمد نوری زاد با این اقادم شجاعانه خود راهی جوانمرادنه و انسانی در تاریخ استبداد در ایران گشود و این مهم قابل تقدیر و سر مشقی نوین است.
نوشته شده توسط: Anonymous

پانفارسها خودشان نیز بدرستی معنای ایران را نمیدانند. اگر شرمشان نمی شد میگفتند؛ سرزمین مقدس فارس تباران! اما چون دیگه جرئت نمی کنند، جغرافیای موسوم به ایران را که ملل مختلفی در آن زندگی میکنند، فارسستان بنامند، حالا دخیل بسته اند به کلمه ایران، و هرلحظه آنرا بلغور میکنند! اینان اگر کمی ادراک بخرج دهند! و در خلوت خود اندیشه کنند در می یابند که ایران یک جغرافیای سیاسی و یک قطعه خاکی بیش نیست. درآن ملل مختلفی زندگی میکنند، و قوم فارس یکی از اقوام اقلیت منطقه است. من نمی دانم اینان را کی وکیل کرده است، که تحت پوشش عوام فریبی! ملل ساکن ایران را فارس تبار جلوه دهند؟ ایران فارس نیست. فارس هم ایران نیست. چرا دو ریالیشان نمی افتد؟! بیش ازهفتاد در صدر ملل غیر فارس ایران، زبان و فرهنگشان صد سال تمام است که در زیر چکمه پوشان پانفارس شیخ و شاه قتل عام و تباه میشود. مردم غیر فارس خواستار حقوق زبانی،

ملی مدنی، و کسب حقوق فرهنگی ، و توازن امتیازات اقتصادی و خواهان کسب آزادیهای سیاسی خویش هستند، و هنوز که هنوز است در مقابل رژیم پانفارس و نژاد پرست اسلامی فارس مبارزه میکنند. اما با ابراز تاسف پانفارسیسم و عوامل آن با عوام فریبی تمام، بجای حمایت از حقوق ملل غیر فارس ایران، به کلمه "ایران" دخیل بسته اند، و با شعارهای دروغین مردم را دنبال نخود سیاه میفرستند. برای من ایرانی، و میلیونها مردم ایرانی غیر فارس! بدون کسب حقوق زبان مادری، آزادیهای سیاسی، و کسب حقوق ملی ـ مدنی، جغرافیای موسوم به ایران به اندازه پشیزی ارزش ندارد. پانفارسیسم نژاد پرست، چرا خود را به کوچه علی چپ زده، گوشش را پنبه گرفته است؟ و بیهوده اسرار میورزد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

یادم می آید که حدود دوازده سال قبل همین حرفها را به نویسنده همین مقاله که گفتم مرا به چپ روی متهم کرد و بشدت از اصلاح طلبان حمایت نمود. حالا خیال ندارم گذشته را محور گفتگو قرار بدهم برای اینکه هدف از گفتگو باید یافتن راه حل و رو به آینده داشته باشد و خوشحالم که پیرمرد دارد به شناخت ماهیت نظام حاکم در ایران بسیار نزدیک میشود. ولی هنوز از مافیای حکومتی صحبت میکند و نه حکومت مافیا. آنچه ما پیشارو داریم مافیای حکومتی نیست بلکه خود حکومت مافیاست

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ولی عزیز! اگر از اینجانب دلخور نشوِی، گفته هایت بدون منطق.... است. من اگر جایت بودم هرگز چنین چیز های ....را بعنوان کامنت جائی نمی فرستادم. ......

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام :


Paylaş:
Share on facebookShare on twitterShare on emailShare on printMore Sharing Services0دیدار بشار اسد و پوتین در روسیه +تصاویر
Cümə Axşamı, 21.10.2015 02:01
گوناز تی وی: سخنگوی کرملین اعلام کرد بشار اسد به روسیه سفر کرده و با پوتین ملاقات کرده است.
به گزارش گوناز تی وی، دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین اعلام کرده است شب گذشته بشار اسد به روسیه سفر کرده و با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور دیدار و گفتگو کرده است.
وی در مصاحبه با مطبوعات روسی افزوده که بشار اسد و پوتین درباره وضعیت کنونی سوریه گفتگو کرده اند.
بنا به اظهارات پسکوف، دیدار بلند مدت بشار اسد و پوتین به همراه هیئت بلندپایه روسی صورت گرفته است.
بی بی سی نیز گزارش داده که بشار اسد آخرین بار در سال ۲۰۱۰ به خارج از سوریه به فرانسه سفر کرده بود که اکنون بعد از ۵ سال اولین بار به خارج از سوریه سفر می کند.
پوتین در دیدار با اسد گفته که " حل بلند مدت بحران سوریه با همکاری تمامی قدرتهای سیاسی و گروههای دینی امکان پزیر است و البته حرف آخر را ملت سوریه خواهند گفت.سوریه دوست ما است و ما فقط با ترور مجادله می کنیم در عین حال ما آماده کمک به روند سیاسی هستیم".
بشار اسد نیز گفته که " روسیه با اقدامات سیاسی خود مانع بوجود آمدن یک تراژدی بزرگ در سوریه شده است.اگر اقدامات روسیه نبود، تروریزم در وسعت بزرگتری در منطقه جاری می شد و هدف ما دیدن ملت سوریه در وطن خود می باشد."
در پایان این دیدار پوتین به خاطر قبول دعوت سفر به روسیه از اسد قدردانی کرده و بشار اسد نیز به دلیل حمایت های روسیه از وی، از پوتین تشکر کرده است.
دولت روسیه بزرگترین حامی رژیم بشار اسد پس از موافقت پارلمان این کشور که اجازه اعزام نیروی نظامی به خارج را صادر کرد، جنگنده ها و سربازان خود را برای جلوگیری از سقوط اسد به سوریه فرستاده است.
گفته می شود این سفر اسد به مسکو با همکاری جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است بطوریکه گمان می رود هواپیمایی که وی را به روسیه انتقال داده از آسمان جغرافیای ایران و عراق به عبور کرده سپس از طریق ارمنستان و یا گرجستان وارد روسیه شده است.











نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
نفرت نامه = در فرهنگ عمید نفرت یعنی یکبار رمیدن-کراهت داشتن-ناپسند داشتن-بیزاری ورمیدگی نامه یعنی نوشته-کاغذ نوشته شده-کتاب پس نفرت نامه = نوشته ناپسند – کتاب بیزاری
هر موضوع اجتماعی از چهار جنبه عمده فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و نظامی در سطح دنیا و منطقه میتواند طرح وبررسی شود نفرت نامه هم از آن موضوعها ست .
کوتاه سخن اینکه من از جنبه فرهنگی و سیاسی به نفرت نامه نگریسته و بررسی اجمالی بعمل میاورم :
این را میدانیم که همیشه آغازگران بی امان حمله کن وجود دارد تا مدافعین سرسخت و پایداربوجود آید خصوصا" در زمینه فرهنگی که بعدها رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته و فراگیر میشود .

مثلا" در جغرافی موسوم به ایران در این 58 سال حکومتی به نام پالانی بعدها پهلوی (پان پارسیسم ) شروع به تاریخ سازی و فرهنگ سازی برای خود میکند اگر تا این حد بسنده میکرد شاید مشکلی نداشتیم ولی زمانیکه دست درازی به فرهنگ و مدنیت سایر ملتهای درون جغرافی موسوم به ایران کرده و تحریفها شروع میشود این همان نقطه آغاز حمله بی امان است که خود به خود و اتوماتیک وار عکس العمل بنام مدافعه سرسخت و پایدار بوجود میاورد .در این 36 سال در پی آن حکومتی دیگر به نام جمهوری اسلامی آخوندی (پان پارسیسم و پان شیعیسم ) همان روشها را با شدت بیشتر انجام میدهد .
اولی و دنباله اش در این 94 سال تحریف نامه ها و نفرت نامه ها نوشته و پخش کرده دومی چندین سال با کار فرهنگی حالت تدافعی دارد و بعد به کار سیاسی رسیده وتا رسیدن به حالت هجوم کلی و قطعی کردن تکلیف که چه خواهد شد را آینده نشان خواهد داد . نتیجه ای که میخواهم بگیرم این است که نفرت نامه ها را ما ملت تر ک آزربایجانی یا ملت عرب اهوازی ننوشته ایم بلکه پان پارسیسم نوشته و ما حالت تدافعی داریم و از فرهنگ و تاریخ و موجودیت خود دفاع میکنیم و کسی که تازه میخواند و ازفرهنگ و تاریخ درست ملتها خبر ندارد اگر مغرض نباشد به نظرش نفرت نامه میاید بقول مشدی عباد والسلام شووود تمام.
نوشته شده توسط: Anonymous

افسانه جابجایی و مهاجرت آریاییان از دشت های شمال آسیای میانه و پامیر و شمال هندوستان، و پراکندگی آنان در خاورمیانه و اروپا فریب و دروغ است، اروپاییان آنرا ساخته و پرداخته اند، تا ایران ها نتوانند بخوبی خود و تاریخشان را بشناسند. دلایل برای این اثبات این دروغ بسیار است، که تعدادی را ذکر می کنم، البته برای مفهوم بیشتر، مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید مهم می باشد.

مردم امروزه آن بخش های وسیع از شمال شرقی قاره کهن، هیچگونه مانندگی اندام و چهره با آریاییان اروپا و خاور میانه ندارند، بیشتر به مردم خاور آسیا می مانند، که دیدگان کج و تنگ و گونه های پهن دارند. اگر بگوییم که این افسانه مهاجرت آریاییها درست است، باید بپرسیم که اگر ایلی یا خانواده ای به هر بهانه و برهان از جایی کنده شده، و به جای دیگر کوچ می کنند، باید چپ و راست و بالا و پایین سرزمین خود را شناسایی نماید، و به بهترین موقعیت که برای زندگی مناسب است، مهاجرت کنند و بروند. در شمال و خاور پامیر و هندوستان، پهنه گسترده و بارور و خرم چین و هند و آسیای جنوب شرقی را می توان دید، که آبادتر از بخش های باختریست، که آریاییان بدانجا کوچ کرده اند. باید پرسید چرا آریاییان به سوی چین و هند و چین نرفتند، و به سوی باختر به راه افتادند. برای این پرسش پاسخ درستی وجود دارد، چون آریاییان از شمال آسیای میانه و پامیر کوچ را آغاز نکردند، که از آنجا به چپ و راست و بالا و پایین پراکنده شوند. هیچ گونه نشانه تاریخی و باستان شناسی که کوچ را از نیمروز یا خاور نشانه و برهان باشد، در دست نیست، و اگر هست درباره آنها به نادرست داوری گردیده، کوچ ها و مهاجرت های تاریخی ایرانیان مانند شهر سلاطین بوده است.
در چند سال گذشته آنچه در کناره رودخانه سن، از زیر زمین بیرون آورده شده، نشان می دهد گل ها که خانواده ای آریایی هستند، 7000 سال پیش در آنجا شهر نشین بوده، و می زیسته اند این تپه از نژاد آریا هنوز به این نام خوانده می شوند، و کهن ترین یافته ای که در ایران از زیر خاک به دست آمده است، نیز به 7000 سال پیش می رسد. نادرست است بگوییم که آریاییان 7000 سال پیش هم در ایران، و هم در کناره رودخانه سن میزیسته اند. اگر آریاییان از خاور به راه افتادند، اول در ایران و اندک اندک پس از گذر هزاران سال در کرانه پایانی اروپا نشیمن گرفته اند، شاید 7000 قبل. بنابر این کوچ آریاییان در زمانی بسیار دورتر شاید 12 ـ 15 هزار سال پیش آغاز گردیده است. هیچگونه یافته زیرزمینی از آن زمان دیده نشده، 15 هزار سال پیش با پایان دوره یخبندان زمین نیز هم آهنگ است. چنانکه می دانیم در زمانی نزدیک 15 ـ 20 هزار سال پیش، سراسر بخش شمالی گوی زمین را سرما و یخبندان فرا گرفته بوده، و بجز کرانه های بالایی دریای هند و عمان، که گرمتر بوده، ماندگاری زیستن و تکامل گونه انسان را یاوری می کرده، دیگر سرزمینها شایستگی کمتری برای زندگانی داشته اند.
بنابر این بهتر است بگوییم، که آرینها با دگرگونی آب و هوا و بهتر شدن زمین، برای زیستن و فزونی یافتن شمار انسانها و کمبود جا، در زمان های بسیار دور و دراز به چهار سوی خود کوچ کرده اند. باز پرسش اینست، از کجا؟ زیرا گفتیم که نشستگان دشت پامیر به سوی شمال و خاور نرفته اند. بسیار به اندیشه نزدیک است، آریاییان که نام خود را به سرزمینشان نیز (ایران) داده اند، در 14 تا 12 هزار سال پیش که آب و هوای زمین گرمتر شده، و شایستگی بیشتر برای زیستن یافته است، از ایران به چهار سوی خود کوچیده اند، از خاور به سوی هندوستان، از شمال به سوی روسیه امروز و قفقاز، سپس به سوی اروپا و از باختر به سوی بین النهرین و بالکان و یونان، و از جنوب دریا هم نتوانسته، از جنبش و کوچ آنان جلوگیری نماید، زیرا هم اکنون نشانه های زبان ایرانیان کهن در زبان بومی مردم شیسل دیده و شناخته می شود. پس این درست است، که در 14 تا 12 هزار سال پیش آریاییان از ایران برای یافتن جایگاه زیست بهتر به جنبش در آمده، و هر خانواده ای به سویی که به آن دسترسی داشته کوچیده اند
http://arq.ir/160
نوشته شده توسط: Anonymous

وقتی ما با عینک روانشناسی سعی به توضیح تاریخ کنیم نتیجه بالا حاصل میشود اما اگر بر عکس ٬ از تاریخ شروع کنیم و ببینیم با توجه به سرگذشت ما ٬ بیماری روانی ما چیست٬ نتیجه فرق میکند. شما سعی دارید بگووید ما فانتزی تجاوز را داریم و داشته ایم لذا تاریخ را با آن شکل داده و میدهیم اما آیا برعکس این قابل بررسی نیست؟ یعنی ما به لحاظ آنچه بر ما در تاریخ رفته است دچار چنین بیماری و یا فانتزی شده ایم؟ من تصور میکنیم ٬ ویژگی بارز حمله اعراب به ایرانیان به هر روایت و یا معنی خود ساخته ٬ تجاوز جنسی بوده است چرا که اگر همین امرزو هم به یک کشور عربی سر بزنید در خواهید یافت سکس و زن برای ایشان چه تعریفی دارد. در واقع فانتزی مورد تجاوز قرار گرفتن ما واقعیتی است ناشی از عمل اعهراب به فانتزی آنها! تجاوز برای اعراب فانتزی نیست چرا که هر روز به آن عمل میکنند!

به واقع حمله اعراب به آن تمدن باعث ایجار چنین ترس و واکنشی شده است چرا که واقعا آنها به زنان ما تجاوز کردند... در نتیجه جنگ در ذهن ایرانی معنی تجاوز را تداعی میکند و این وارد زبان فارسی شده است تا آنجا که هر تهدیدی٬ هر غریبه ای و هر دستی معنی تجاوز میدهد. این حس ناشی از یک تجربه تاریخی است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام- سیستم ساختاری رژیم پهلوی وجمهوری اسلامی یکی بوده وتنها جای تاج را عمامه گرفته است.رضا شاه وشاه چه فرقی باخمینی وخامنه دارند.اگردرآن زمان چندتاماشین آنزمان آمدحال نیزبه مقتضای زمان آمده است.اگرآن زمان چندکیلومترجاده ساخته شداکنون هم به همان شکل ادامه داشته است .اصل موضوع دموکراسی است که درهردورژیم دگراندیشان رابه سلاخ خانه میبردندودرجامعه بایدتمام اندیشه هاآزادباشدحتی بقول آقای عیوض ضدکمونیست کمونیست وفاشیست هم بایدآزادباشدوتنهادشمن دورژیم آزادی وآزاداندیشی بوده است.آنهم الحمدالله درهردورژیم سرکوب میشدومیشود.درآزادی ودموکراسی است که انسانهارشدکرده ومیتوانند گروه واحزاب راصاف وچروک کنندوعقل گرایی حاکم میشود.دردموکراسی است که احزاب رامردم باچشم بازانتخاب میکنند.دردموکراسی است که جاسوسان ونمایندگان صدساله خیانت به ملت وکشورومنطقه شناسانده میشود.دردموکراسی بایدتمرین آزادیخواهی شود.بعضی از

دوستان وارداین سایت میشوندتانگذارند مثبت اندیشی دراین سایت پابگیرد.جه کسی وکسانی نمی داندکه دراین سی وهفت سال فرمان یاسکان فرهنگی دردستان چه کسانی بوده است.آیاغیرازتعدادی همچون حدادعادل ومکارشیرازی وهمدانی.خرازی .ولایتی بوده است آیااین آقایان راهی غیرازراه محمدعلی فروغی وکسروی وعباس آشتیانی.محمودافشاروشیخ الاسلام ها قدم برداشته اند.چه کسانی مانع افشاشدن این جاسوسان انگلیس هستند.چه کسانی فرهنگ شئونیستی فارسی رادرلفافه اسلام برگرده تمام ملت های ایران کرده وچه کسانی ازاین فرهنگی غالب شده انگلیسی غیرازروشنفکران پان ایرانیست سیاسی دررنگ های مختلف ازاین فرهنگ وادبیات غالب حمایت میکند.دراصل خودروشنفکرغلط انداز درشکل های مختلف نیروی خودراصرف حمایت ازافرادی همچون مکارها وحدادعادل ها کرده ونمی گذارنداین سلطه فرهنگی شئونیستی وطرفداران وپایه گذاران آن رسوا شود.مکارشیرازی وشورای عالی فرهنگی دردستان شئونیست های فارس وجاسوسان وحافظان منافع استعماری خارجی بوده وتنها درلفافه اسلام کارمیکنند وبس .شماها نیزآب درهاون میکوبید.چه کسانی دراین صدسال بخاطر منافع اتینیکی خودمخالف سیستم فدرال بوده است.چه کسانی بهانه های تجزیه ایران رادرمخالفت باسیستم فدرال عنوان میکنند.آیاغیرازپان ایرانیست های رنگارنگ ومنافع بران ازاین سیستم جهل ونادانی بوده اند.پس حق است که افرادی مثل مکارسیرازی های ساواکی دراصل انتلجس سرویسی هابرمن وشماحکومت کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

باید به پان فارسهای کامنت نویس یاد آورد شد؛ آقایان! دزد بیت المال فارس و غیر فارس ندارد که شما از دزدهای پانفارس دفاع میکنید. دزد و آدمکش از هرقومی باشد دشمن مردم و مورد نفرت جامعه است. این چه تعصب نژادی و نژاد پرستی است، که پانفارسها ها دارند و حتی آدم کشی، چپاول و دزدهای رژیمی اسلامی فارس را به ملل دیگر نسبت میدهند. و به هر دری میکوبند که بگویند فساد و آلودگی رژیم مساله پانفارسها نیست، این یک واقعیت است که بدبختی مردم جغرافیای موسوم به ایران از طبقه فاسد حاکم پانفارس که فرهنگ و زبان فارس را تمثیل میکند، تشکیل شده است با اینحال وجود مانقوردهای تورک و سایر ملل غیر فارس، نیز در آن قابل توجه است. در واقع درایران بهمه ملل ظلم و خیانت میشود. اما پانفارسیسم، و نژادپرستهای پانفارس با نفرت پراکنی قومی، به رژیم مافیای اسلامی فارس خدمت میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا ولی! بله مردم دنیا میتوانند بخوانند ولی مردم مسلمان کویرهای شرقی فارسستان که نیمی در روستاها زندگی میکنند و هنوز سواد خواندن و نوشتن ندارند ، نمی توانند بخوانند. شما روشنفکران جدا از مردم فارس که جامعه خود و خواست زبانی فرهنگی ملل ایران را نمی شناسید ، بهتر است برای افغانی ها، و بمردمان روستائی خود بنویسید .البته اگر آنان علاقه ای به ادبیات چوپانی دوره رمانتیک عصر پارینه سنگی داشته باشند . اینگونه هندوانه زیر بغل هم گذاشتن بخشی از تحریکات شونیستی پانفارسیسم است، که ره به هندوستان و ماورای کوههای پامیر میبرد، ادعائی که روزی از طرف ملل درون ایران در موقع مناسب پاسخی دندان شکنی خواهد گرفت. قوم پانفارسی که در قرن 21 فاقد الفبا و خط باشد و بدون الفبای عربی درمی ماند، با جعلیات شوم روشنفکران پانفارس و وابسته به فرهنگ خرافی، با شعار نه شرقی نه غربی ،

و فارسی شکراست، روانه پرتگاه سقوط تاریخی بی امانی خواهند شد. شما نشان دادید که صلاحیت کمک و نجات به قوم پانفارس خود را ندارید و اسطوره گرائی رمانتیک تان ریشه در وابستگی طبقاتی بورژوایی فئودالی کوروش پرستی، و جعلیات تاریخی و شامانی چوپانی تان دارد. امیدواست درعصر21 از خواب غفلت بیدار شده بخود بیائید. دیگر زمان شعار؛ کوروش بخواب من بیدارم، سپری شده است. خدا بیامرزعلیحضرت هم چنین میگفت. آخر سرجل وپلاس اش را گرفت و در رفت!
نوشته شده توسط: Anonymous

جای تاسف دارد کشوری بر روی دریایی از انرژی گاز و نفت، دچار چنین فقر جانکاهی باشد.
ولی نباید فارموش کرد، این فراد فقیر، متاسفانه به شدت دچار نزول اخلاقی میشوند. من با تعدادی از اینها اشنا شدم. متاسفانه به خاطر سختیهایی که کشیده اند، بسیاری از انها عادت به دزدی و دروغگویی هستند و تیغ زن شده اند که حتی افرادی در صدد دوستی و کمک به انها هستند مورد تیغ زنی و کلاهبردرای انجام میدهند! این افراد بخاطر نزول عقاید دینی و اخلاقی، پای بندی کمی به تعهد دارند و اعتماد کمتر به دیگران میکنند. خیلیهایشان حال کار کردن ندارند و میخواهند زود زندگی راحتی داشته باشند! زنهایشان متاسفانه پای بندی چندانی به وفا داری ندارند. با ایو وجود باز هم معتقدم هر چه زودتر باید به انها کمک شود وگرنه جامعه اسیب بیشتری خواهد ید. البته دلایلی مختلف میتواند داشته باشد. برخی بخاطر بیکاری و فقر و برخی فرار از خانه...

نوشته شده توسط: Anonymous

باید به پانترک های کامنت نویس گفت دزد بیت المال که دیگر ترک و فارس ندارد که شما از دزد های ترک دفاع میکنید. دزد و آدمکش از هرقومی باشد دشمن مردم است و مورد نفرت همگانی. این چه تعصب نزادی است که پانترک ها دارند و حتی دزدهای رژیمی را تقسیم نژادی میکنند و به هر دری میکوبند که بگویند فساد و آلودگی رژیم مساله نژادی و از جانب فارس ها ست! واقعیت این است که بدبختی مردم ایران از یک طبقه حاکم فاسد است که از هرقومی درش پیدا میشود و به همه قوم های ایران هم ظلم و جنایت میکند. این نژادپرست های پانترک با این نفرت اندازی قومی به جمهوری اسلامی خدمت میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

من ضد انقلاب هستم و بعد از این همه بدبختی که از انقلاب ۵۷ بر سر مردم ایران آمده نمی توانم مثل شما طرفدار انقلاب باشم. خودم در انقلاب نکبت ۵۷ شرکت داشتم و حالا نتیجه اش را می بینم. اگر رهبری انقلاب با فیلسوف شاعری مثل اصفهانی باشد چشم! من هم دوباره انقلابی می شوم! اما متاسفانه حرف های قشنگ امثال آقای اصفهانی خریدار ندارد. انقلابی که شاعر توصیفش را نوشته واقعا قشنگ است ولی حیف و صد حیف... ما کجا و چنان انقلابی کجا؟ ما اگر بخواهیم دوباره انقلاب کنیم یک انقلاب دیگر مثل انقلاب ۵۷ راه می اندازیم و روز از نو و روزی از نو!
خود آقای اصفهانی هم مقالات زیادی در دفاع از جنبش سبز نوشته است که همه می دانیم انقلاب نیست و رفرمی است که به هزار انقلاب می ارزد و همه محاسن انقلاب را دارد بی آن که

مضرات آن را داشته باشد.
در خاتمه من هم مثل شما آرزو می کنم که قلم آقای اصفهانی همیشه همچنان پرتوان باشد و باز هم در باره جنبش سبز بنویسد. مقالات آقای اصفهانی در دفاع از جنبش سبز به نظر من از بهترین و قوی ترین و مستدل ترین مقالاتی است که می شود در این باره نوشت.
نوشته شده توسط: Anonymous

هفته نامه اشپیگل مدعی شد: ترکیه در حال فروپاشی است،،،اگر بمبگذاری آنکارا در کشور دیگری روی می داد، سبب اتحاد مردم می شد، اما این حملۀ تروریستی ترکیه را به سمت تفرقه و فروپاشی اجتماعی سوق می دهد.

اگر بمبگذاری آنکارا در کشور دیگری روی می داد، سبب اتحاد مردم می شد، اما این حملۀ تروریستی ترکیه را به سمت تفرقه و فروپاشی اجتماعی سوق می دهد.
به نقل از خبرگزاری TimeTurk، هفته نامه معتبر "اشپیگل" (Der Spiegel) آلمان در آخرین شماره خود به بررسی تحولات داخلی در ترکیه پرداخته و در گزارشی 6 صفحه ای تحت عنوان «ترکیه در حال فروپاشی» به بررسی حملات تروریستی در ترکیه به ویژه بمبگذاری اخیر آنکارا، بحران پناهندگان سوری و سفر آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان به ترکیه پرداخته است.
در این گزارش کشور ترکیه با توجه به تحولات اخیری که در این کشور رخ داده است در آستانه تجزیه خوانده شده و عنوان شده است: اگر در پاریس و یا نیویورک حمله ای تروریستی مشابه آنکارا صورت گرفته بود دست کم برای مدتی گونه ای اتحاد در جامعه به وجود می آمد. ولی با حمله تروریستی 10 اکتبر 2015 در آنکارا، پایتخت ترکیه، این کشور بیش از پیش به جدایی و فروپاشی اجتماعی کشیده شد. حکومت و اپوزیسیون به صورت مقابله گرایانه ای همدیگر را مسئول این بمبگذاری و پیامدهای ناشی از آن معرفی می کنند و در حال اتهام زدن به یکدیگر هستند. بعد از این حمله تروریستی مراسم های یادبود برای جان باختگان این حادثه به خشونت و اعتراضات عمومی کشیده شد. سندیکاها برای شرکت در اعتراضات عمومی از ملت ترکیه دعوت کردند و دانشجویان دست به اعتصابات مختلف زدند. از طرف دیگر اتفاقات متناقضی نیز رخ داد. در بازی ملی فوتبال ترکیه – ایسلند در قونیه، در 1 دقیقه سکوت که به احترام جان باختگان بمبگذاری آنکارا اعلام شد، برخی با سوت و فریاد "الله اکبر" این مراسم را به هم زدند.
لازم به ذکر است، هفته نامه اشپیگل معتبرترین و پرفروش ترین هفته نامه آلمان به حساب می آید که در حال حاضر با شمارگانی بیش از 1 میلیون نسخه در شهر هامبورگ آلمان منتشر می شود.