Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا یا خانم فانون، من بعد از خواندن کامنت شما، سری به سایت گوناز توی زدم، به نظر من شما در تشخیص این سایت اطلاعات دقیق به خوانندگان ارائه نمی‌‌دهید، من به دفعات شاهد بوده‌ام شما دیگران را پان ترک نامیده اید، من در سایت گوناز توی نه تنها هیچ مقاله‌ای در توجیه پان ترک نیافتم بلکه همه مقالات در مذمت و نقد کسانی‌ بود که ترک‌های آذربایجان را پان ترک می‌‌نامند. پس این درک و تشخیص شما نا صحیح است. همچنین سایت گوناز توی پر است از مقالات و اخباری که حمله ترکیه به پ ک ک را نه تنها تایید بلکه با تمام وجود حمایت و پشتیبانی می‌کند. امیدوارم طبق گفته دیگران شما جامعه شناس نیستید چونکه واقعیت هائی به این سادگی‌ را نادیده می‌‌گیرید.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس فراوان از وبسایت شما و تشکری بسیار خاص که اجازه ایراد هرنوع دیدگاهی را می دهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ضرب المثلی هست در ترکی که می فرماید: نئجه سن قانمییم قالاسان یانا یانا! ترجمه تلویحی اش همان خود را به کوچه علی چپ زدن است. یک دشمن خیالی برای خودتان درست کرده اید موصوف به صفاتی مثل پان فارس و پ.ک.ک چی و دشمن ترکیه و مدام به آن حمله می برید. از جنگ جهانی اول و پ.ک.ک و انفجار در اینجا و آنجا گرفته تا هر دشت و دمن دیگری صحبت کردید بجز آن چه مد نظر من بود. اینجا صحبت از به خطر افتادن دستاوردهای سکولاریسم و دموکراسی در نتیجه تمرکز بیش از اندازه قدرت است. بعد از این همه توضیحات و جوابهای خارج از موضوع شما، متاسفانه باید به این نتیجه رسید که همچون کودکان سیاسی قادر به تجزیه و تحلیل این خطر نیستید. عزیز من، گاهی خطر خارجی است (مثل یک باکتری یا قارچ که به بدن حمله می کند) گاهی هم داخلی است (مثل سرطان، ام.اس و ...). اینجا صحبت بر سر یک خطر از داخل نظام سیاسی ترکیه است.

شما بدبختانه قادر نیستید دلایل واقعی درگیریهای اخیر را تحلیل کنید. خیال می کنید چون مثلا پ.ک.ک پررو شده بود درگیری شروع شد. نمی توانید متوجه اهداف پشت پرده این درگیریها شوید، لذا به شعارهای پوپولیستی که داده می شود بسنده می کنید. مثالهای من بیربط نبودند؛ بلکه شما نمی توانید متوجه ربط آنها شوید. ربط آنها را هم جامعه روشنفکری ترکیه می فهمد هم من. روی جلد شماره اخیر نشریه طنز پنگوئن، کاریکاتوری کشیده شده از احمد داووداوغلو که یک برگه نظرسنجی بدست، از یک شهروند این را می پرسد : ببخشید افندی، داریم روی یک تحقیق کار می کنیم. می خواستم بپرسم اگر جنگ بشود، شما به کدام حزب رای خواهید داد (نقل از حافظه).
العاقل تکفیه الاشاره!
اما در دو مورد حق دارید. اولا من از اردوغان نفرت دارم. چون او را دشمن دستاوردهای سکولاریسم و دموکراسی ترکیه می دانم. ولی مریض نیستم که از هر سیاستمدار ترک نفرت داشته باشم، ضمنا جلاد هم نیستم که بخواهم سر به تن مردم نباشد. ثانیا من واقعا عجله دارم. چون از این بحث بی حاصل و بی در و پیکر خسته شده ام. خوش باشید!
نوشته شده توسط: فانون

Anonymj گرامی؛ من هم با شما موافقم: گوناز تی وی گرایشش در راستای ناسیونالیسم آذربایجانی ست که با ترکیه گرایی و ترکیه پرستی فرق میکند. برای همین هم دولت ترکیه و بیشتر پانترکها چندان دل خوشی از گوناز تی وی ندارند. این هم درست است که رژیم آخوندی فعالین آذربایجانی را «پانترکیست و عوامل ترکیه» قلمداد میکند. ولی این دلیل نمیشود که آذربایجانیها اجازه دهند تا پان ترکهای واقعا موجود (که دو دوجین بیشتر نیستند) و عوامل اردوغان (که بیش از دو-سه نفر نیستند) حیثیت آذربایجانیها و منافع ملی خلق آذربایجان را بازیچه امیال خویش قرار دهند.

نوشته شده توسط: فانون

ائلیار گرامی، من منظورم نوشتار مشخص شما نبود. منظور تحلیلگرانی هستند که در مورد مسئله اتنیکها در ایران و بویژه مسائل خلق آذربایجان انرژی صرف میکنند و کار تحقیقی انجام میدهند. اگر اینان همچو پدیده بزرگی مثل دخالت دولتها در امور خلقها را نبینند و رد پای همچو دخالتهایی را نشان ندهند، زحمتشان بر باد است و چه بسا که نامشان نیز زیبنده حرفه شریف پژوهشگری و ژورنالیسم نباشد. ماموران خودشان به حد کافی «اسناد و مدارک» جا میگذارند. ولی تاکید من بیشتر بر روی مقوله و پدیده «دخالت» است تا وضعیت روحی و روانی شخص مامور. (البته اگر مامور رویش زیاد شد و 24 ساعته به تهدید و تخریب انسانها پرداخت که امری دیگر است!)

نوشته شده توسط: Anonymous

ترکیه را این طوری با ایران مقایسه کردن که با کارت آذربایجانیها بازی میکند, حرف وزارت اطلاعات ایران است. ترکیه حتی به تنها تلویزیون آذربایجان جنوبی, گوناز تی وی اجازه نداد از ساتلیت تورکسات پخش بشود.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در مورد مسئله ی « عوامل دولتها در جنبش ها» باید توجه کرد تا زمانی که « اسناد و مدارک غیر قابل انکار» برای تشخیص عمومی جهت« عامل بودن» گروه یا فردی وجود ندارد ، تحلیل گر مجبور است تنها سیاست پیش برده شده ی افراد یا گروه را سند خود قرار دهد.
در مورد ترکیه برای تحلیل «طرفداری از سیاست جنگ اردوغان» سندیت دارد و افرادی از این سیاست جنگی هواداری و پیروی نظری دارند. و مقالات و کامنتها اسناد این سیاست اند.
وظیفه ی تحلیگر نقد این سیاست است. نه کشف عامل بودن این یا آن فرد-که کارش نیست. تحلیگر کارش «اتهام زدن» به دیگری نیست بل نقد سیاست و ایده است. و این کار هم در مقاله به روشنی انجام گرفته است.
---------
جنبشهای رفع تبعیض در ایران و منطقه مثل همه ی جنبشها در جهان دربرگیرنده ی «افکار و سیاستها و جریانهای بسیاری از راست راست تا چپ چپ » است. حرکت آذربایجان هم از این مسئله مستثنی نیست.

جنبش حزب نیست- سازمان و گروه نیست- افراد و فرد نیست؛ و دارای یک فکر و سیاست نیست -بل همه ی اینهاست. خصوصیات خاص و عام دارد که در مقاله ی «استراتژی آذربایجان» توضیح داده ام. رجوع شود به زیر نویس مقاله.
بر اساس این خاصه ها با سیاستها برخورد میشود . این نه تنها در آذربایجان چنین است بل در دیگر حرکات جنبشی نیز صادق است.
کوتاه ، کار نقاد نقد سیاست است، نه جیمزباند بازی. یا دادستان بازی -و ردیف کردن اتهامات به دیگری.
نوشته شده توسط: فانون

همچنان که رژیم ایران عوامل ومکانیزمهایی در میان کردهای ترکیه دارد تا مبارزه خلق کرد را در راستای منافع خودش منحرف کند؛ رژیم ترکیه نیز عواملی در میان آذربایجانیها دارد که ماموریتشان تخریب و تحریف مبارزه ضد تبعیض آذربایجانیها در راستای منافع کشور ترکیه میباشد. این بخش بسیار مهمی از صورت مسئله آذربایجان است که هر پژوهشگر باشهامت و با صداقتی باید به آن بپردازد. نادیده گرفتن این مسئله به منزله نوشتن افکار و سکنات فاشیستی و ضدانسانی نیم دوجین مامور و دو دو جین پانترک به پای همه آذربایجانیهاست. افشا کردن این عوامل (و البته عوامل رژیم ایران مثل گردانندگان سایت آذریها) وظیفه اخلاقی روشنفکران مستقل آذربایجان است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

لازم است توجه کنیم :
سیاست غلط نتیجه اش جنگ است. در جایی که سیاست درست ترک میشود.
جنگی که نتیجه ی سیاست نادرست است برنده ندارد-هر دو طرف بازنده اند.
ضروریست هرچه زودتر آتش بس کرده به سیاست «صلح و مدنیت» برگردند.

فرد آذربایجانی به عنوان یک انسان در همسایگی خود نمی تواند خواهان ادامه ی جنگی باشد که نتیجه ی سیاست غلط است. او بر صلح و دوستی و مدنیت در جامعه ی همسایه تأکید میکند -چرا که خواسته ی متمدنانه و انسانی چنین است.
-------
-سیاست مذاکره در ترکیه درست بود
-دولت ترکیه این سیاست را به بهانه ی کمک به کوبانی ترک کرد و حملات خود را شروع نمود
- کردها نیز متقابلا قاطی جنگ شدند.
هر دو حرکت به زیان هر دو طرف است و در نهایت جنگ سیاست درستی نیست.
دوستان آذربایجانی لازم نیست سنگ سیاست اردوغان را به سینه بزنند و از کشتار طرفداری کنند. جنگ در همسایه
به زیان ماست.

آنچه به سود ماست صلح است.
- کردها نباید بیشتر در باتلاق جنگ فروروند- لازم است هرچه زود تر خود را بیرون بکشند.
بهتر است دست به دامن «میانجیگران با نفوذ داخلی و جهانی» شده به سیاست آتش بس و صلح بازگردند.
-در جنگ حرکات هردو طرف غلط است و نباید « سنگ طرفداری» از این یا آن به سینه زد.
آنچه به من آذربایجانی مربوط است صلح است نه جنگ.
نباید کاسه ی داغتر از آش شد.
من آذربایجانی نوکر سیاست غلط اردوغان نیستم که از جنگ و کشتار طرفداری کنم.
وظیفه ی جنبشهای رفع تبعیض در سطح منطقه و جهان حمایت متقابل مدنی برای مبارزات سیاسی ست.
جنگ دولتها ضد انسانی ست و عقل سلیم خواهان قطع آن است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-جناب سازاخ عزیزباعرض ادب وقبول ناسره نویسی بقول همشهری مان جناب آقای تبریزی ،نصف این گناه را ازمن بدانید،نصف دیگرش را ،پدرنامردان بسوزد،که نگذاشتند به زبان مادریمان درس بخوانیم. من به تورکی می اندیشم وبه فارسی مینویسم دانسته ،باوربفرمایید،
فکرم وحرفم رادرست درمغزخودچیده ولی دربرگران خطاایجادمیشود.وبعدا خودم ناراحت شده وکاری نمیتوانم انجام دهم .

نوشته شده توسط: Anonymous

پ ک ک به یک بیمارستان حمله کرد
Çərsənbə Axşamı, 03.08.2015 10:16

گوناز تی وی : گروه تروریستی پ ک ک به یک بیمارستان نظامی یورش برد

به گزارش گوناز تی وی به نقل از خبرگزاری ایحلاس تورکیه ، گروه تروریستی پ ک ک به یک بیمارستان در استان بیتلیس تورکیه حمله کرد

فرمانداری استان بیتلیس اعلام کرده در ساعت 22.30 دیشب به وقت تورکیه در شهر تاتوان استان بیتلیس به یک بیمارستان نظامی در محله ی دوملوپینار خیابان جمهوریت حمله ی تروریستی انجام شده است.

گفته شده است که بر اثر این حمله تلفات جانی گزارش نشده است اما به ساختمان بیمارستان بر اثر حمله با سلاح های سبک مانند کلاشینکف خساراتی وارد شده است بویژه در قسمت نگهبانی بیمارستان این خسارت وارده ممکن بود به قیمت جان افراد تمام شود.

عملیات دولت برای بدام انداختن این تروریست ها ا

عملیات دولت برای بدام انداختن این تروریست ها ادامه دارد

گفتنیست بیمارستان های نظامی علیرغم آنکه متعلق به ارتش می باشد ولی در آن بیماران غیر نظامی نیز درمان می شوند و بر اساس حقوق جنگ هیچ طرفی حق ندارد به بیمارستان ها حمله کند.

http://gunaz.tv/?id=2&vmode=1&sID=83053&lang=2
نوشته شده توسط: Anonymous

یگان ویژه ی ترور در پ ک ک
Çərsənbə Axşamı, 03.08.2015 09:44

گوناز تی وی : گروه پ ک ک برای انجام عملیات در داخل شهرها آموزش ویژه برای سوء قصد به افراد دارد

به گزارش گوناز تی وی معلوم شده است که پ ک ک یک گروه ویژه ی سوء قصد و قاتل پرورش داده است که آموزش های ویژه برای ترور افراد غیر نظامی در منازلشان را گزرانیده اند مطبوعات تورکیه مشخص کرده اند که عاملین سوء قصد به دو پلیس در پوزانتی آدانا "آموزش ویژه" دیده بودند که دو نفر از آنان کشته و دو نفر دیگر متواری شدند. رسانه های تورکیه خبر داده بودند که همراه این کشته شدگان پ ک ک کروکی منطقه برای فرار پس از ترور از طریق تونل های زغال در منطقه وجود داشته است.

http://gunaz.tv/?id=2&vmode=1&sID=83051&lang=2

نوشته شده توسط: Anonymous

داعش روستاهای تورکمان نشین را با خاک یکسان کرد + ویدئو
Çərsənbə Axşamı, 03.08.2015 10:05

گوناز تی وی : گروه داعش روستاهای تورکمان در منطقه ی حلب را ویران نمود

به گزارش گوناز تی وی در شهر عزاز استان حلب سوریه بر اثر درگیری بین ارتش آزاد سوریه با گروه تروریستی داعش ، روستاهای تورکمان نشین در این منطقه به تلی از خاکستر تبدیل شدند

گفته شده است بر اثر این حملات داعش از طریق توپخانه ی سنگین در این روستاها مردم آن موفق به فرار شده اند اما این روستاها به کلی از بین رفته اند.

این تورکمانان روستایی در نزدیکی مرزهای تورکیه بدلیل عدم اجازه ی این کشور برای ورود آنان در باغ های پسته ی اطراف چادر زده اند.

این تورکمانان اکنون منتظر کمک هستند و در گرمای سوزان منطقه بدون امکانات زندگی می کنند

http://gunaz.tv/?id=2&vmode=1&sID=83052&lang=2

نوشته شده توسط: Anonymous

«
چشم انداز ایران
»
با عثمان اوجالان برادر عبدالله اوجالان رهبر حزب
تروریستی پ ک ک در ترکیه است که بیش از چهار دهه است در این کشور دست به کشتار نظامیان و غیرنظامیان
میزند. لازم به ذکر است که پژاک ، شاخه ایرانی این حزب نیز سابقه
کشتار و جنایت در غرب ایران را دارد و
بسیاری از شهروندان غیرنظامی و سربازان آزربایجانی بسیاری نیز در عملیات های تروریستی این حزب به شهادت
رسیده اند. شاید انتشار این مصاحبه در یک نشریه ایرانی و عدم برخورد دستگاه های امنیتی جمهوری اسلامی
ایران با آن شگفت انگی
ز باشد اما آنچه که جالب توجه است اظهارات عثمان اوجالان است که صراحتا به حمایت
جمهوری اسلامی ایران از این گروه تروریستی اعتراف میکند

http://oyrenci-sesi.info/yeni/wp-content/uploads/2016/03/Osman-Ocalan.p…

نوشته شده توسط: Anonymous

حمله پ ک ک به دفتر جبهه تورکمان های عراق+تصاویر
Çərşənbə, 04.08.2015 05:45
گوناز تی وی: اعضای گروه تروریستی پ ک ک به دفتر جبهه تورکمان های عراق در شهر "کیفری" حمله کردند.

به گزارش گوناز تی وی، روز گذشته اعضای گروه تروریستی پ ک ک به دفتر جبهه تورکمان های عراق در شهر تورک

مصطفی.آ از فعالین تورکمانهای کرکوک در گفتگو با سایت گوناز تی وی در شرح رخداد این حادثه گفت:" اعضای حزب "ی ک تی" (حزب اتحاد وطنی کردستان) که در شهر کیفری تظاهرات ضد دولتی به راه انداخته بودند، در مسیر تظاهرات به یکباره به دفتر جبهه تورکمان های عراق در این شهر یورش برده و پرچم تورکمان ائلی عراق را به پایین کشاندند".

مصطفی.آ افزود:" این افراد رابطه نزدیکی با گروه تروریستی پ ک ک دارند و از حمله های هوایی اخیر ارتش تورکیه بر مواضع پ ک ک در

مصطفی.آ افزود:" این افراد رابطه نزدیکی با گروه تروریستی پ ک ک دارند و از حمله های هوایی اخیر ارتش تورکیه بر مواضع پ ک ک در شمال عراق ناخشنودند و به همین دلیل تورکمانهای عراق را مورد هدف قرار می دهند".

این فعال تورکمان بیان داشت:" ارشاد صالحی رئیس جبهه تورکمان های عراق ضمن محکوم کردن این حمله، گفته که، در مقابل این عمل ساکت نخواهند نشست".

به دنبال حمله به دفتر جبهه تورکمان های عراق، نیروهای مسلح تورکمان از مرکز استان دیاله به شهر کیفری عازم شده و برای تأمین امنیت اعضای جبهه تورکمانها در ساختمان دفتر مسقتر شدند.

لازم به ذکر است جلال طالبانی رئیس جمهور پیشین عراق یکی از اعضای اصلی و عضو مؤسس حزب "ی ک تی" (حزب اتحاد وطنی کردستان) عراق میباشد

http://gunaz.tv/?id=2&vmode=1&sID=83081&lang=2&vmode=1
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب yaradiciliq ترکیه تقریبا سالی 200 میلیارد دلار درامد دارد که حدودا 100 میلیارد آن مستقیم و غیر مستقیم از صنعت توریسم حاصل میشود حال اگر این کشور اولین اقتصاد دنیا باشد هم با ازدست دادن نیمی از درامدش فلج خواهد شد .منبع اصلی در امد ترکیه توریسم و صادرات کالاهای بهداشتی و آرایشی و پوشاک به کشورهای منطقه و آسیای میانه است. سایر درامدهای ترکیه بخش اندکی از کل درامدهای این کشور است. هیچ کشوری نمیتواند جایگزین کشور تاریخی یونان به لحاض توریسم شود چنانکه هیچ کشوری نمیتواند جایگزین ترکیه شود چون این کشورها دارای آثار تاریخی مخصوص به خود هستند و دامد ثابت توریسم را در شرایط عادی و صلح خواند داشت البته ممکن است کشورهای دیگر نیز رشد درامد توریسم داشته باشند.

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشتار بسیارارزشمندی است ولی چرا از جرجیس نقل قول در باره حافظ اوردید ؟ صدها محقق و اندیشمند ایرانی در باره حافظ سخن گفته اند ولی چرا طبری مدافع ارتجاع سیاه . طبری در دانشگاه تهران به مردم دروغ میگفت و او باوری به دین و حسین و عاشورا و وو نداشت .هدف او نابودی دیگر مخالفان بود و دیگر هیچ. به این متن دروغ توجه کننید. چه کسی در دانشگاه به گذشته خود و روی حافظ شیراز تیغ میکشد و گستاخانه از حسین حرف میزند..(مردم شماره96، دوشنبه 28 آبان ماه 1358
. . . ازخوشبختیهای این انقلاب آنست که رهبری آن دردست مردی است مانند امام خمینی، که جاذبه سیاسی را باتقوای روحانی همراه دارد ودراتخاذ تصمیم، قاطع وباکفایت است وباتوجه به مشخصات عصرما ( یعنی عصرافول قدرت امپریالیسم ) ضربات خویش را جانانه و صائب وارد میسازد. هم اکنون نام خمینی به نوازشی مهرانگیزبرای خلقها، بغرشی خشمگین برای قشرهای

انگل وغارتگر نه تنها درمقیاس میهن ما، بلکه درمقیاس جهانی بدل شده است و میشود وروش بیخردانه وپرفیس وافاده امریکا؛ که چشمش برای دیدن واقعیت عصرما نابیناست، برحیثیت این نام می افزاید. بیهوده نیست که روزنامه دیلی اکسپرس که ازشنیدن نام خمینی گوشش آزرده میشود، برای ژنرانهای باصطلاح لایق ایرانی، که بتوانند چرخ حوادث را به عقب بازگردانند، آه میکشد.

توده های عظیمی که بدنبال این رهبربحرکت درآمده اند، نه تنها ازسنن انقلابی غنی ایران بهره میگیرند، بلکه ازچهره های روشن مذهب اسلام وتشیع نیزالهام می پذیرند. درمیان این چهره ها، اینروزها بجاست از حسین بن علی نام ببریم که برراس قیام کربلا، تاآخرین نفروتا آخرین قطره خون خود علیه دشمنی قسی وکین توزانه سلسله پلید اموی ایستاد.

بدین مناسبت اجازه میخواهم چندکلمه درباره حسین، این شهید جاوید تاریخ تشیع، که یاد کرد سوگ او وقهرمانی اودرمبارزات حق طلبانه ما ایرانیان نقش مهمی داشت، سخن گویم، بویژه آنکه سنت یادکرد ازروز عاشورای حسینی وبزرگداشت ابوعبدالله حسین بن علی امام سوم شیعیان، ازطرف حزب ما ودر روزنامه « مردم» سنت دیرینه ایست . حزب ما و روزنامه ارگان ما درآن هنگام که عزای حسینی تنها برای گریه واقعی یا گریه نمائی بود، می نوشت که باید نمونه جانبازی حسین علیه یزید بن معاویه سرمشق هرمسلمان قرارگیرد. سرمشق نبرد بی امان علیه ظلم و سیطره غارتگران.

خوشبختانه درانقلاب اخیرایران، سنت حسین وعاشورای او نقش مثبت وسازنده انقلابی ایفا کرد و هم اکنون نیزاین سنت، این یادکرد، ازحالت یک سوگواری عبث بیرون آمده ، وبگفته امام خمینی، دلها را درراه وروشی شهادت جویانه هماهنگ میکند.

مبارزه حسین بایزید، به تضاد عمیق دوجناح مردمی واشرافی قریش یعنی خاندان بنی هاشم و آل سفیان بازمیگردد. ابوسفیان خودپس ازانکه ازلشگر مهاجران وانصاربه رهبری پیغمبر اسلام شکست خورد وسالوسانه به اسلام تن درداد، ولی کینه این جناح اشرافی قریش علیه جناح مردمی آن ( که بنی هاشم باشند ) کماکان باقی بود . این کینه تا پیغمبر اسلام میزیست ودرنتیجه حیثیت عظیم وچیرگی ناپذیرش، آتشی بوددرزیرخاکستر. وقتی پیغمبر درگذشت این تضاد شعله ورشد . پس ازقتل علی، معاویه بن ابی سفیان میدان را برای تصرف مجدد قدرت؛ خالی ازرقیب یافت .

درآن هنگام مسلمین به دوگروه یا نحله تقسیم شده بودند . نحله غربی بدنبال حاکم دمشق، یعنی معاویه افتادند. نحله شرقی که کوفه را مرکز خودفرا می نمودند وغالبا ازایرانیان واعراب شیفته خاندان رسالت بودند، باسیطره امویان ازدرمخالفت درآمدند . آنها دائما به حسین بی علی نامه میفرستادند که حاضرند بخاطر امامت وپیشوائی او جانبازی کنند.

معاویه درزندگی خود ازدشواری کارخبرداشت . پسرش یزید، مردی هرزه گرد وشرابخوار وزن باره و بی تدبیر بود . بدستور معاویه او می بایست به محض رسیدن به خلافت حسین بن علی و عبدالله بن زبیر را به بیعت وادارد واگر این دو ازبیعت تن زدند . آنها را بی درنگ گردن بزند تابعدهادچارمخمصه نشود.

ولی حسین توانست ازخطر بگریزد وبه مکه برود وسپس به اجابت دعوت مکرر کوفیان به عراق عرب روی آورد ولی سپاه اعزامی عبیدالله بن زیاد، فرماندار عراق ( بدستوریزید ) را ه را بر حسین دردشت کربلا سد کرد واو و هفتاد ودو تن ا.....
نوشته شده توسط: Anonymous

جاب ناشناس:1) تحریم های چین و کوبا به هیچ عنوان به گستردگی تحریمهای همه جانبه ایران نبود.تحریمهای نفتی
(نبض اقتصاد ایران) مالی و بانکی پزشکی هواپیمایی بیمه ای اشخاص و شرکتها و ....همگی با هم.2)تحریمها بسیار بیشتر از یکسال ادامه دارد و البته تاثیر بسیاری روی معیشت مردم دارد اما علت اصلی مذاکرات تاثیر تحریمها روی روی سایر بخشها بود نه مردم.3)مطمئن باشید اگر ارتش ترکیه میتوانست تا الان پ ک ک را نابود کرده بود.جنگ با یک گروه شبه نظامی بسیار سختر ازیک کشور دارای دولت و ملت مشخص است.
4)اطراف خزر پر از نفت و گاز است بسیار خوب از چه راهی میخواهد به ترکیه برسد و طی چند سال؟درطی این مدت تکلیف مردم و صنایع چه میشود؟

نوشته شده توسط: Anonymous

""" جنبش حق طلبانه آزربایجان و جامعه شناسانی که در جایگاه اسکاتلند یارد متهم میکنند """ عزیزان چپ و کمونیست حتما فراموش نکرده اید که "" جامعه شناسی‌ که در دانشگاه سوربن فرانسه "" درس خوانده بود همه چپ‌ها و کمونیست‌ها را، به جاسوسی برای روسیه متهم کرد، من نمیدانم این چه مرضی است که جامعه شناسان فارغ‌التحصیل خارج به آن دچار می‌‌شوند و آن "" بر چست جاسوس "" به هر کسی‌ است که مخألف این عالی‌ جنابان فکر کنند. یعنی‌ یک جامعه شناس بعد از ۱۰ سال درس خواندن در بهترین دانشگاه‌های غرب، تنها کاری که از نظر فکری میتواند انجام دهد "" اتّهام جاسوسی "" به دیگران است، و ما شب و روز به این معضل فکر می‌کنم که چرا جهان سوم، عقب مانده است، با چنین جامعه شناسانی، پس میخواهید جهان سوم تبدیل به سوئد یا ژاپن شود؟ یک جامعه شناس نمیتواند تحلیل ارائه دهد و در برابر دید همگان، یوزر‌ها را

به جاسوسی متهم می‌‌کند، چونکه دیگران مثل ایشون فکر نمیکنند. غلو کردن جامعه شناس را ببین، فردا اردوغان تو را کده خدای داه قلونج می‌کند و تو به هر کسی‌ که از دمکراسی و سوسیالیزم دم زد بر دهنش سرب داغ بریز. این طرز حرف زدن یک جامعه شناس است آن هم بعد از ۱۰ سال دانشگاه رفتن و ۲۰ سالی‌ در غرب زندگی‌ کردن، همین جامعه شناس، هیچ کاری به تروریست‌ها ندارد، ولی‌ من ترک آزربایجانی را شب و روز "" پان ترک "" می‌‌نامد چونکه مثل ایشون فکر نمیکنم، همین جامعه شناس کاری به رژیم ایران نیز ندارد، ولی‌ همین جامعه شناسی‌ که من یا امثال من را "" جاسوس "" و "" پان ترک "" می‌‌نامد از طرف من به فرض "" جاسوس رژیم ایران "" خطاب نمی‌‌شود، لابد من جامعه شناسی‌ نخوانده‌ام تا مخالفان فکری خودم را جاسوس خطاب کنم.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای معما. یکی از عادت های کسل کننده شما، مثالهای بیربط تان است .متاسفانه شما رابطه منطقی مثال را با موضوع در هم میریزی. و از ارتباط منطقی آن به بیراه میروی. و خواننده هنگام خواند نوشته از خود میپرسد، چه چیزی میخواهید بمن بگوید. روضه خوانی یک آخوند، و یا شعار ی از این دست چه ربطی به سیاستمداران ترکیه دارد. از طرفی بنظر میرسد در لابلای نوشته تان از چیزی رنج میبرید. حتا آنرا بطور تلویحی در نوشته تان منعکس میکنید. اما از بیان آن بطور مستقیم شرم دارید. و حتا ترس دارید مبادا با بیان آن خود را در ردیف پان ایرانیسم و یا پانفارسیسم قرار دهید. یکی از ناراحتی هائی که شما را رنج میدهد، ناکامی تفنگ بدستان پ.ک.ک است گویا نمی تواند ترکیه را به آشوب بکشند، و در آنجا جنگ داخلی راه بیندازد. با وجودیکه اینهمه پول و سلاح در اختیارشان است. و حتا نوعی عجله در لحن بیانتان حس میشود و آن اینکه عجله دارید،

که چه زمان ترکیه به بهانه پ.ک.ک، بدست عوامل خارجی به اشغال در می آید و لت و پار میشود. اما چنین درک غیر واقعی از ساده اندیشی و درک نادرستتان از پدیده (دولت ـ ملت )ترکیه ناشی میشود. درصورتیکه دولتهائی هستند که با صرف میلیونها دلار سالیان سال است، قادر به اجرای اهداف خود در ترکیه نیستند. من در اول صحبتم مثالی خدمتتان عرض کردم اما شاید شما آنرا جدی نگرفتید. همان مثال را تکرار میکنم. شاید دو ریالیتان جا افتد. قرن پیش چندین دولت متجاوز و متخاصم برای اشغال و لت و پار کردن ترکیه، به آنجا لشکرکشدند، ولی نتوانستند ترکیه را اشغال و لت و پار کنند. و دست از پا درازتر با شکستی سنگین عقب نشستند. انگار شما هنوز تو باغ نیستی. بشما توصیه میکنم تاریخ کشور ترکیه را بخوانید، باور کنید ذهنتان و طرز فکرتان نسبت به ترکیه تغییر میکند. بزودی در می یابید، که جریان پ.ک.ک، که بیهوده اینهمه خود را به آب و آتش میزند، با چه پدیده هیولائی! خود را درگیر میکند. و عامل کشته شدن مردم بیگناه ترک و کرد میشود. ولی اگر از من رنجیده نشوید، باید بگویم که باز ساده اندیشی تان هنوز بشما اجازه نمی دهد که ساختار پیچیده و بافت اجتماعی، و وافعیتهای جامعه (دولت ـ ملت) ترکیه را بدرستی بشناسید. اما در کمال خلوص نیت از این خصوصیاتتان خوشم میآید پنهان نمی کنی که دوست داری سر به تن رهبران سیاسی و دولت مردان ترکیه نباشد. در روانشناسی بحثی است میگوید: نفرت از دیگران، بمثابه انرژی منفی در وهله اول روح و روان خود آدمی را مخورد و از بین میبرد. شما از جناب اردوغان نفرت داری. احساست را میفهمم. بسیار خوب. منهم به وی انتقاد دارم. خیلی هم انتقاد سخت. اما از جانب دیگر همین آقای اردوغان با تمام انتقاداتی که به او وارد است. و پ.ک.ک را بوسیله رفتار های غیر سیاسی خود گستاخ و جری تر کرد، تا جائی که بحدی گستاخ شده که به دستور و پشتیبانی عوامل خارجی بخودش جرات داده به مردم و ارتش ترکیه و به نظامیانش بطور مسلحانه حمله بکند، و اماکن و تاسیسات خصوصی و ماشینهای ترانسورت و حمل نقل، واگن و ریل قطار سراسری را با عملیات تروریستی، منهدم و به آتش بکشد و منهدم بکند، و حتا به یکی از بیمارستانهای ارتشی که مردم عادی نیز در آنجا مداوا میشوند حمله های مسلحانه بکند، در معابرعمومی ایجاد ترس و وحشت، و اختلال بکتد، پلهای بین شهری را منفجر بکند، به پاسگاههای نظامی و دولتی حمله های تروریستی بکند، پلیس و سربازان را بکشد...و الا آخر! و لازم به یاد آوریست همبن اردوغان با تمام کارهای اشتباه آمیز خود که سبب پر رو شدن گروهای تروریستی در ترکیه شد، با وجود این، همان اردوغان بود که برای اولین بار حقوق اقلیتها را در ترکیه به رسمیت شناخت. و مردم کرد نیز به عنوان یک افلیت به بسیاری از حقوق خود از جمله ایجاد مدارس، و تدریس به زبان مادری، ایجاد تلویزون کردی، آزادی ایجاد احزاب کردی، و دهها موقییعت دیگر را فراهم ساخت. و در روند سیاست خود روش صلح و دوستی را با گروهای متخاصم دولت اتخاذ نمود. به آپو! عامل قتل بیش از چهل هزار نفر، در زندان اجازه ملاقات داد و حق داشتن وکیل قائل شد...و امثالهم. در صورتیکه درجامعه باسوادانه و متمدن ایران خودتان که ادعایش گوش فلک را کرد میکند، حتا تصور چنین اقدامات دمکراتیک جرم است. پس قبل از اینکه تنها به قاضی بروی کلاهت را قاضی کن، اول یک سوزن بخودت بزن! بعد با چوال دوز بجان دیگران بیافت. و اگر بدل نگیری، نگاه خام و نایخته تان نسبت به رویداد های پدیده پیچیده ترکیه، متاسفانه نه از روی آگاهی عامدانه، بلکه از ساده اندیشی و عدم اطلاع تان از ساختار و بافت سیاسی و اجتماعی، و تداخل بسیار پیچیده کشور(دولت ـ ملت) ترکیه ناشی میشود، و این نه تنها برای شما، بلکه برای بسیاری از دولتمردان و حتا سیاستمداران جهان مایه اعجاز است.
نوشته شده توسط: Anonymous

بسیار عالی بود متشکرم .ولی باید اضافه کرد که در نزد حافظ شاه / و شیخ بی وطن یکی نیستند. رنج حافظ بیشتر از سوی شیخ و دین است و نه دستگاه سلطنت.شاه و شیخ هر گز یکی نبودند و ترکیب زشت شاه و شیخ پس از شکست چپها در سال 57 بوسیله توده ای ها بر سرزبانها افتاد.ما دراین شعر حافظ ..به صدق گوش که خورشید زاید از نفست /که از دروغ سیه گشت صبح نخست / به دروغ گوئی محمد که از اغاز دروغ میگفت پی میبریم.حافظ تنها نقاش گلامی روزگار ماست که هر بیت ان دنیائی از اعجاب و تیزبینی را در درون خود انباشته است.ما متاسفانه از حافظ وهشدارها و اشارات وی چیزی درک نکردیم و چهره پلید یک مسلمان ادم کش را در ماه دیدیم ویا یک ناجی ضد غربی و فالگیری برای بدبختی های خود میدانیم.وقتی حافظ از شراب ترس محتسب خورده سخن میگوید معنای ان چیزی جز شلاق و ممنوع شدن شراب نبود .

ما در امتحان حافظ شناسی رفوزه شدیم و نه بیشتر .
نوشته شده توسط: Anonymous

باعرض معذرت به نظرم هم نويسنده وهم كامنت نويس ، كه سوال كرده ، هردويا بيكار تشريف دارند ويا مي خواهند به نوعي سرخوانندگان سايت راگرم كنند . براي سرگرمي انبوهي جا ومطلب ومكان و ..وجود دارد .
الان دردهاي زيادي درجامعه ما هست كه انگار شما ها نمي بينيد ويا عمدتا خودتان را به نابينايي زده ايد !!

نوشته شده توسط: Anonymous

مش دونالد ؛ یعنی "مشهدی دونالد" یا " مشتی دونالد" جالبه و انگیزه ایست وشاید در آینده نزدیک شاهد شعباتی از این همبرگر چاق و چله ی آبدار با عناوینی چون " کربلایی دونالد " " حاجی دونالد " " داش دونالد " " لوطی دونالد "" آبجی دونالد " " عمودونالد " " دایی دونالد " " برادر دونالد " " سردار دونالد " " عظمی (عظما) دونالد "دی جی دونالد " و...با شیم. گقته باشم اگه بخواهم شعبه ای بزنم برند " حاجی دونالد " رو برمیدارم با تصویر معمم جنتی . نفربعدی " عمو دونالد " رو برداره تا کسی اونو نچیده:)

نوشته شده توسط: Anonymous

در یک بحث جدّی و دمکراتیک بین دو نفر و یا چند نفر حذف کامنت یک جناح، باعث تقویت جناح دیگر می شود، مثل این می ماند که مریی فوتبال به گل زن یک تیم فوتبال، در لحظه زدن گل، به یبهانه های بنی اسرائیی کارت قرمز بدهد، و گل او و زحمات او بشود باد هوا، و خوانندگان کامنت ها بدون اینکه متوجه حذف کامنت بشوند، پیش خود تصور کنند که حتمآ جواب قانع کننده ائی نداشته و سکوت علامت رضاست، و در اینجاست که «دفاع ناقص از حقیقت، خود ناقض حقیقت است» اتفاق می افتد، ضمنآ دوستانی که با عجله به جواب دادن فکر می کنند، کمی هم بفکر خوانندگان باشند، فاصله ندادن در بین لغات و اشتباهات املائی باعث سر درگی خوانند می شود، در این مورد هم «دفاع ناقص از حقیقت، خود ناقض حقیقت است» اتفاق می افتد، در صورت امکان بدون عجله قبل از ارسال دکمه سمت راست ذخیره «پیش نمایش» را فشار دهید و نوشته خود را از موضع یک خواننده کامنت

بخوانید و بعد از رفع ایراد ارسال فرمائید،
نوشته شده توسط: Anonymous

هنوز 2 ساعت از نظر Anonymj
نگذشتە کە ایشان با افادە بیان داشتن تورکیە احتیاجت بە گاز و نفت ایران و کوردستان ندارد چون باکو پر است از نفت و گاز لولەی نفت و گاز باکو، تفلیس، قارس، ارزرم منفجر شد ، میبینید کە هیچ جای تورکیە وجود ندارد کە پ ک ک بە آن دسترسی نداشتە باشد کسانی کە باد در غبغبە می اندازند و فکر میکنند با 6+ تا هواپیمای اف 16 تورکیە کار پ ک ک را بە پایان میرسانس باید این را خوب تو گوشاشون فرو کنند محال است ملت کورد بە عقب برگردد و بە اشغالگری تورکیە در کوردستان تمکین کنند دفاع مشروع حق ملت کورد است کە بە هر وسیلەای کە در اختیار دارد در مقابل اشغال گران سرزمینش بە مقاومت برخیزد اصل خبر انفجار در خط لولەی گاز و نفت باکو . قارس. تفلیس، ارزروم

جنگ بین پ ک ک و تورکیە تنها محدود بە تورکیە نخواهد بود بهتر است کە در منطقە

http://rudaw.net/NewsDetails.aspx?pageid=148945

صلح برقرار باشد و حقوق همە رعایت شود در غیر این صورت خاور میانە برای همە بە جهنم تبدیل خواهد شذ حتی همین آذربایجان شمالی کە با اقتصاد صادرات نفت زندگی میکنند

http://rudaw.net/NewsDetails.aspx?pageid=148945
نوشته شده توسط: Anonymous

هم مقهن نا شناس (800 در)، سپاس فراوان برای تصحیتان. درست است منظور همان ابو بکر البغدادی بوده من در تایپ اشتباه کردم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای درزی، ببخشید این عکس ها رو خودتون پیوست مطلبتون کرده اید یا سایت ایران گلوبال...!!
در هر صورت معنایی به خوانندۀ مقاله تون منتقل نمی کنند. عکس اول سگی داره بند کرست یک زن با مایو رو کنار ساحل باز می کنه. عکس دوم کبیورد کامپیوتر با یک آدمک نشسته روش و عکس سوم بقای جسد آدم در کیسه پلاستیک است...!!
لطفا بفرمایید چه ارتباطی بین این عکس ها در نظر شما متصور شده تا اینکه منِ خواننده معمولی متوجه بشم.
سپاسگزارم.

نوشته شده توسط: فانون

ائلیار گرامی می پرسد: < چه کس و گروهی از کشتار و خون ریزی شادی میکند؟> این پرسش خیلی مهمی است که جوابی شفاف می طلبد. به نظر من سه گروه در میان آذربایجانیها از کشتار خلق کرد شادی میکنند:
1- پان ترکها (که تعدادشان بیشتر از دو دوجین نیست)؛
2- عوامل اردوغان ویا افرادی که عملا برای رژیم اردوغان کار می کنند (تعداد اینان نیز بیشتر از نصف دوجین نیست)
. 3- اشخاصی که فریب دو گروه بالا را میخورند و تحت تاثیر آنان قرار میگیرند.
جشن و پایکوبی پان ترکها چیز غریبی نیست چرا که اینان،

جشن و پایکوبی پان ترکها چیز غریبی نیست چرا که اینان، مثل پانهای نژادی/اتنیکی دیگر، دنیا را از دریچه تنگ و تاریک نژاد مینگرند. درنتیجه، جنگ دولت ترکیه را جنگ «همنژادان خویش» می شمارند و برای آنان هورا میکشند. یکی-دو نفری نیز که برای دولت ترکیه کار میکنند، در هر حال، مامورند و معذور، و باید هم برای ارتش دولت کارفرمایشان هورا بکشند (خوانندگان ایرانگلوبال دست کم با یکی از این ماموران به حد کافی آشنا هستند.) این دو گروه با بزرگنمایی «ادعاهای ارضی» ناسیونالیسم کرد، در میان آذربایجانیها دست به عوامفریبی می زنند و احساسات بعضی ها را تحریک میکنند. واقعیت آن است که تنها چیزی که برای ماموران اردوغان و گروه کوچک پانترک اهمیت دارد نه منافع خلق آذربایجان که منافع کشور ترکیه است. پانترکها حتا با ناسیونالیسم آذربایجانی، هویت آذربایجانی، ادبیات و موسیقی آذربایجانی و هر آنچه که رنگ و بوی «آذربایجانی» داشته باشد، دشمنی می ورزند، چرا که اینها را در تضاد با اندیشه پانترکیستی و ترکیه گرایی ارزیابی میکنند. هر کسی که کوچکترین آگاهی با مسائل معاصر سیاسی و گفتمانی آذربایجان داشته باشد، این واقعیتها را میداند. بنابر این، هر کسی که میخواهد مسائل سیاسی آذربایجان را بررسی کند باید به صورتی شفاف از دو گروه فوق (یعنی پانترکها و عوامل ترکیه) نام ببرد و نقش مخرب آنها را، بویژه در تغییر ماهیت گفتمان عدالت-محور آذربایجانی به گفتمانی ترکیه گرا و ترکیه-محور، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. در غیر این صورت، بجز حرفها و بحثهای تکراری، چیز جدیدی عایدمان نخواهد شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" چرا سقوط آزاد ارمنستان؟ """ در تبیین هدف علم سیاست چگونگی‌ ترسیم استراتژی که "" کسب قدرت، حفظ قدرت و گسترش قدرت """ را میسر سازد مورد تمرکز استراتژیست‌ها قرار می‌گیرد، در اینجا به اهداف پنهانی‌ اردوغان خواهم پرداخت و چگونگی‌ پیاده شدن این استراتژی را توضیح خواهم داد. هدف اردوغان در حمله به تروریست‌های پ ک ک فقط به دلیل اعمال تخریبانه این گروه تروریستی که با سپاه پاسداران متحد شده نیست. اردوغان می‌دانست اولین اقدام تروریست‌های پ ک ک، انفجار لوله‌های گاز و نفت خواهد بود، هدف پنهانی‌ اردوغان، حول و سوق دادن ایران به انتخاب لوله گاز جمهوری آزربایجان "" تاناپ و تاپ "" به دلیل امنیت و ثبات آن است. با چنین اقدامی، اردوغان همه راه‌ها را به جز مسیر جمهوری آذربایجان،بر روی صادرات گاز ایران می‌‌بندد، ایران مجبور می‌‌شود نفت و گاز خود را، از راه آزربایجان صادر کند، در مدتی‌ کم، کشور

تورکمنستان نیز، به خط لوله گاز "" ترانس کاسپین "" می‌‌پیوندد، با اینکار، ترکیه، ایران، آزربایجان و تورکمنستان "" روسیه "" را کیش و مات میکنند و این کشور نمیتواند همزمان با چهار کشور در بیفتد، لطفا دقت کنید که "" کسب قدرت، حفظ قدرت و گسترش قدرت "" بدون درک "" ممکنات "" امکان پذیر نیست، شم سیاسی اردوغان قادر به درک این فرصت در صحنهٔ ژئوپلتیکی منطقه شده، در چنین وضعیتی، "" ارمنستان "" تنها مهره روسیه در منطقه، چه میتواند بکند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایرج، برخلاف ترکیه، یونان جزئ ۲۰ اقتصاد برتر دنیا نیست، اقتصاد یونان به طور سنتی، به ۳ فاکتور ۱- کشتی‌ سازی ۲- توریزم ۳- کمک غرب به یونان در دوران جنگ سرد وابسته بود. کشتی‌ سازی را کشور‌های ترکیه، نروژ، ویتنام، کرهٔ جنوبی از دست یونان خارج کردند. توریزم را کرواسی، اوکراین، مراکش و مصر از آن‌ خود کردند. جنگ سرد نیز پایان یافت و یونان هیچ کمکی‌ از غرب دریافت نمیکند. در مورد صدور برق ایران به ترکیه نیز بهتر است بدانید که "" تورکمنستان "" به تاجیکستان، افغانستان، قزاقستان، ایران و ترکیه برق صادر می‌کند و برق صادراتی ایران به ترکیه اصلا قابل مقایسه با تورکمنستان نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" قمار نه چندان خطرناک اردوغان """ ایران هم اکنون برای پیوستن به خط لوله "" تاناپ "" گروه تحقیق تشکیل داده، خط لوله "Trans Adriatic Pipeline" تاناپ و تاپ "Trans-Anatolian pipeline" گاز آزربایجان را از طریق گرجستان و ترکیه به اورپا انتقال خواهد داد. درگیری کشور ترکیه با تروریست‌های پ ک ک از ۲ جهت به نفع ماست. ۱- ایران به اهمیت لول‌های گاز آزربایجان " تاناپ و تاپ " پی‌ برده به آنان ملحق می‌‌شود. ۲- ترکیه با درگیری با تروریست‌های پ ک ک در جنوب شرق ترکیه، نیروی پ ک ک را تضعیف می‌کند که این نیز به نفع آزربایجان جنوبی در بلند مدت است. بزرگترین """ بازنده در این وسط ارمنستان """ است. چونکه ایران تبدیل به بزرگترین شریک تجاری آزربایجان می‌‌شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

بنابراین بر اساس احادیثی که ذکر آن رفت:

هیچ انسان خردمندی با مطالعه ، تحقیق و تفحص باورمند به اسلام نخواهد شد مگر به زور و اسلام به زور شمشیراست و شمشیرها کلید بهشت است،بیشتر اهل بهشت ابلهانند و بیشترمشرکان و اهل جهنم؛ خردمندانند. بنابراین در نزد الله؛ ابلهان برترین مردمانند چراکه اسلام را پذیرفته و اصرار در پیاده نمودن دستورات آن در میان جوامع انسان ها دارند ، ولو به زور شمشیر.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایرج در باره چیزیکه نمیدانید بهتر است اظهار نظر هم نکنید. اولا دولت ایران در عرض یکسال تحیریم, مجبور شد جام زهر دوم را به سر بکشدد. ثانیا کشور چین در مقابل تحریم ها سی و چند سال و کشور کوبا نزدیک 47 سال دوام آورد. ثالثا در صورت اقدامات تروریستی کردها در مناطق توریستی ترکیه اولا خود کردها هم از نظر اقتصادی ضرر خواهند کرد زیرا: کرد فقط پ ک ک نیست . 99 درصد از کرد ها صلح آمیز در ترکیه زندگی میکنند و خیلی هم در مناطق توریستی سهیم هستند. ثانیا در چنین صورتی( یعنی عملیات تروریستی در مناطق توریستی) همه دنیا و بیشتر از دیگران خود کرد ها مخالف پ ک ک خواهند و آرتش ترکیه پ ک ک را نابود خواهد کرد. و پ ک ک هم خودش از خطر چنین عملیاتی آگاه است و الا خیلی وقت پیش این کار را کرده بود. از نظر گاز و نفت هم ترکیه هیچ احتیاجی به ایران ندارد. اطراف خزر پر از نفت و گاز است.

نوشته شده توسط: Anonymous

قدرت یک کشور فقط مربوط به مسائل نظامی نیست.بلکه عوامل متعددی از جمله موقعیت جغرافیایی،اقتصاد،شکل هندسی کشور،انسجام ملی و... در کنار قدرت نظامی موثر هستند.به جرات میتوان گفت کمتر کشوری در جهان والبته هیچ کشوری در منطقه قادر نبود حتی برای یکسال چنین تحریمهای همه جانبه که علیه ایران برقرار بود را تحمل کند.

از دوستانی که ترکیه را همریف قدرتهای درجه یک دنیا میدانند میخواهم درباره سناریوی زیر فکر کنند.:
پ ک ک حملات گاه و بیگاه خود را از مناطق شرقی به مرکز و غرب ترکیه و مناطق توریستی به قصد ضربه زدن به صنعت توریسم بکشاند.همزمان رابطه ایران و ترکیه به دلایلی از جمله سوریه تیره شود و ایران صادرات انرژی (نفت گاز برق) به ترکیه را قطع کند(با توجه به لغو تحریمها برای ایران مشکلی ایجاد نمیکند) چنانکه قبلا وسط زمستان چنین کرده بود.در ضمن قوانین سختگیرانه ای برای ورود کالاهای ترک به داخل وضع کند وبرای گردشگران ایرانی متقاضی سفر به ترکیه به بهانه نا امنی محدودیت زیاد قایل شود(سالانه بین بیست تا سی درصد گردشگران ترکیه ایرانی هستند) درآمد سالانه ترکیه حدود 200 میلیارد دلار در سال میباشد که بخشی از آن از توریسم میباشد(در سال 2014 ششمین کشور پذیرای گردشگر بود.....اگر این وضع دوسال طول بکشد چه بر سر اقتصاد ترکیه میاید.؟ این یعنی ضربه پذیری و ضعف یک کشور. مقایسه کنید با ایران که سالها سخت ترین تحریمها را که بعضی از آنها بیش از سی سال برقراربوده اند و در این چند سال اخیر تقریبا از سوی تمام دنیا انجام شد.
هرگز نمیگویم ایران تا ابد در برابر فشار تحریم مقاومت میکرد بحث بر سر میزان ایستادگیست.بعضی کامنت نویسان در این مقاله و مقاله دیگر چنان ازقدرت نظامی ترکیه مینویسند انگار یکی از کشورهای دارای حق وتو در شورای امنیت است.در مورد قدرت اقتصادی این کشور نیز غلو میکنند .مقاله ای از یک اقتصاد دان غربی خواندم که از وجود حباب در اقتصاد ترکیه سخن گفته بود و بدهی 400 تا 500 میلیارد دلاری این کشور را یاد آور شده بود و آینده ای شبیه یونان برای این کشور متصور بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

شاید منظورشما از "عمرالبغدادی" ابوبکرالبغدادی باشد.چرا که بیشتر با این نام مشهور است یعنی همان خلیفه ی خوانده شده برای جهان اسلام متکی برمذهب اهل تسنن در مقابل امامت و ولایت فقیه اهل تشیع.داعش(دولت اسلامی عراق وشام) یک دیدگاه اولیه ای بود برای تشکیل یک دولت اسلامی بر پایه ی اهل سنت در مناطق سنی نشین دوکشور عراق و سوریه در مقابل دولت های علوی و تحت نفوذ مذهب شیعه که بعدا به حکومت اسلامی با نگرش خلافت بر جهان اسلام و گسترش منطقه ی تحت نفوذ به خارج از عراق و سوریه ، پوست اندازی نمود.لذا برای شناسایی وی کاربرد نام حکومت اسلامی ، بهتراز داعش می باشد.چراکه لفظ داعش در همان محدوده ی دولتی با دیدگاهی سیاسی می ماند اما حکومت اسلامی بیان کننده یک حکومت بر اساس ایدئولوژی اسلام است.نه تفریط دارد و نه افراط همانی است.

ابوبکرالبغدادی تصریح نموده است که حرکت اولیه ی داعش وبعد تبدیل شدن آن به حکومت اسلامی بر جهان اسلام موبه مو طبق نوشته های قرآن مجید و احادیث پیامبرمی باشد که به اجرا گذاشته شده و می شود
همچنانکه میبینیم همین دیدگاه و باور داشتن بر اجرای قوانین اسلام بر اساس نوشته های قرآن مجید و احادیث پیامبر در ولایت امامت(جانشین پیامبر،نقطه ی مقابل خلافت)ودر غیب امام عهده دار شدن ولایت توسط فقیه تا ظهور امام غایب در نظام جمهوری اسلامی حاکم بر ایران هستیم بنابراین آنچه که در عمل اتفاق می افتد همان پیاده سازی وعملیاتی نمودن دیدگاه اسلام بر اساس قوانین نوشته شده در قرآن و احادیث پیامبراست که مردم غیر مسلمان و مسلمان حدود 1400 سال است که با پوست و استخوان خود آن را احساس کرده اند لذا همچنانکه نمی توان از اسلام افراطی نام برد ؛اطلاق عناوینی همچون، اسلام ناب محمدی و اسلام رحمانی هم بی مورد است.
لذا باشناساندن اسلام واقعی یعنی همانی که در ایران و عراق و سوریه و افغانستان وپاکستان ونیجیریه و عربستان و کلا جهان اسلام دارد عملیاتی می شود در مسیر آگاه سازی و روشنگری وظیفه ی تمامی انسان های معتقد به انسانیت و جوامع مترقی انسانیست ک در طول تاریخ از 1400 سال قبل در زمان خود پیامبر در مقابل پذیرش بی چون و چرای آیات و احادیث سخیف ایستادگی کردند کا از آنان در خود قرآن با عناوین مشرکین و کور دلان وایمان نیاوردگان ذکر به میان آورده، در صورتی که همین افراد براستی ،اندیشمندان و متفکران و دگراندیش و روشنگران عصر خود بودندکه با اقسام توهین ها و برچسب ها و گاه با تکفیر و حذف فیزیکی مواجه می شدند.
لذا شایسته است مسلمانان را وا داشت تا قرآن ها را از روی تاقچه و از داخل کمدها و داخل داشبورت ماشین ها خارج کرده و مطالعه نمایند. نه باید به ذکر قرائت عربی آن اکتفا کنند بلکه بر روی تک تک کلمات و معانی آنها و مفهوم جمله بندی آیات تعمق نموده و بیندیشند.به خرد خود بیشتر از تقلید وتفسیردیگران باور داشته باشند.
یاد روشنگران و دگراندیشان در این عرصه جاوید و گرامی باد
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دوستان گرامی،
نظرات خود را بنویسید. همیشه گفته ام باز میگویم تنها به صورت جمعی با نظرات مخالف و موافق میتوان به کشف درستی نسبی دست یافت. درستی مطلق وجود ندارد و در دست هیچکس نیست. مشکلات مال همه است و تنها به کمک هم میتوانیم به عمل و سیاست درست نسبی دست یابیم.

درمورد «حرکت مسلحانه ی کردها» چیزهای لازم را در این مقاله و نوشته های گذشته گفته ام اما باز لازم میدانم از زاویه ای دیگر مختصر به آن اشاره کنم:
مبارزه ی مسلجانه ی کردها تقریبا تاریخ صد ساله دارد و نسبتاً نیز مداوم تا کنون ادامه داشته است . علت آن شرایط جغرافیایی،
تبعیض- میزان پایین شهرنشینی - و تأثیرات جهانی از مبارزه مسلحانه بوده است. ولی مبارزه در آذربایجان در طول قرن مقطعی بوده است. چون شرایط عینی و ذهنی با کردستان متفاوت است. این تفاوت باعث شده ما در «باتلاق مبارزه ی مسلحانه مداوم گیر نکنیم» که نکته ی مثبت است.

مبارزه ی مسلحانه باتلاقی ست که آدم هرچه بیشتر در آن بماند بیشتر فرو میرود. کردها درترکیه بعد از 30-40 هزار کشته به نتیجه رسیدند که به قول اوجالان «باید سلاحها را دفن کرد». اما متأسفانه « نتوانستند قانون عدم پیگرد را بدست آورند» و سرانجام هم مذاکرات شکست خورد. که به زیان هر دو طرف است. بنا برین ترک سلاح و بازگشت به زندگی مدنی مشکل دو طرف و مردمان مختلف است. بهر طریقی باید تحقق یابد. «صلح و بازگشت به مدنیت» استراتژی ست نباید و نمی توان آنرا به خاطر تاکتیکهای غلط طرفین زیر پا نهاد. مثلا عدم حفظ امنیت یاری رسانان به کوبانی یا ترور دو نظامی ترک و یا مانند اینها.

- راه چاره باز گشت و حفظ و ادامه ی استراتژی صلح و مدنیت است. اعمال انحرافی و اشتباهی و تاکتیکی نباید اصل را نفی کند.
طرفی که با فرع غلط اصل درست را نفی میکند به زیان خود و مردم عمل می نماید.

- حرکات ماجرا جویانه ی گروههای مسلح کردها که از ناسیونالیسم سرچشمه میگیرد از عوامل شکست حرکت آنهاست. از جمله در رابطه با ترکمنها. کردها وقتی موفق اند که رضایت ترکمنها را فراهم کنند. با سیاست غلط نمی توان به هدف انسانی رسید.
- مشکل در عدم درک «تطابق وسیله و هدف انسانی» ست. هدف وسیله را توجیه نمی کند. هدف انسانی لازمه اش وسیله ی انسانی ست. ولی در جهان سیاست عمدتا با فرمول ماکیاولی که برای هدف هر وسیله ای را لازم میداند عمل میکنند. سیاست گروههای مسلح کردها هم در برخی حرکات بر این اصل نادرست استوار است. از جمله ترور دو نظامی. که بعدا به عهده نگرفتند.

دید من در سیاست پیرامون آذربایجان آن ست که «هدف انسانی - و وسیله - باید مطابقت داشته باشند.»
و راحتی انسانها اصل است.
نوشته شده توسط: Anonymous

آ.ائلیار عزیز و گرامی‌ دید شما به این موضوع بسیار احساسی‌ است و این احساسات مانع آن می‌ شود واقعیت های زمین را ببینید.شهر کرکوک را مثال می‌ زنم. شهر کرکوک یک شهر ترکمن نشین بود که جلو دید ما توسط پ ک ک و پیشمرگه به دلیل خلأ قدرت تسخیر شد. تا آن‌ زمان‌ اقلیم کردستان یکی‌ از مراکز امن و با ثبات بود. پ ک ک با مشاهده تسخیر کرکوک به دو نتیجه اشتباه در " بعد ژئوپلتیکی " رسید. 1- قدرت کرد‌ در منطقه زیاد شده 2- همین سیاست تسخیر را در سوریه نیز می‌ تواند پیاده کند و آن را به ترکیه بکشاند. پ ک ک این واقعیت را به کلی‌ نادیه گرفت """ ثبات و امنیت کردستان به دلیل آزادی عمل محدود آن بود """ برداشت پ ک ک از تسخیر کرکوک و محاسبه اشتباه از آن کردستان را وارد بی‌ ثباتی کرد و دولت ترکیه را مصمم کرد عامل این بی‌ ثباتی یعنی‌ تروریست های پ ک ک را به سر جایشان بنشاند.اینک قدرت محدود پ ک ک در برابر

قدرت نامحدود ماشین سرکوب دولتی قرار گرفته است.
نوشته شده توسط: Anonymous

آالیار گرامی در رابطه با کرد ها و رابطه آن با دولت ترکیه و آذربایجان و عربها و داعش و دنیای غرب خیلی مسائل وجود دارد که شما نمی خواهید اشاره کنید. با یک جمله کوتا می خواهم خلاصه کنم. با این سیاست و با این کردها( همه تشکیلات کردی) جنگ و کشتار در این مدطقه هر گز از میان نخواهد رفت, خواه در ترکیه باشد, خواه در سوریه , خواه در عراق و خواه در ایران. اگر خواستید توضیح میدهم چرا؟

نوشته شده توسط: Anonymous

در این بین تکبیر گفتنهای به سبک انصار حزب الله هم نمی تواند جلوی این سقوط را بگیرد. لذا من باز هم تاکید می کنم و نظرم این است که اگر اردوغان در برنامه هایش موفق شود، جامعه ترکیه به نقطه غیر قابل برگشت بسیار نزدیک شده است. به همین خاطر هم بود که هر سه حزب عمده دیگر ترکیه با درک این خطر جدی، دست به هر کاری زدند که آک پارتی آرای لازم برای تغییر قانون اساسی را کسب نکند.
اما اگر انتخابات زودهنگام برگزار شود، این احتمال متاسفانه وجود دارد که اردوغان بتواند این بار آرای لازم را کسب بکند. چرا؟ چون عملا با جبهه ای که بر علیه پ.ک.ک باز کرده، م.ه.پ و طرفدارانش را به لحاظ تبلیغاتی خلع سلاح کرده و از طرفی، اقشار مذهبی ترکیه همواره طرفدار آک پارتی بوده اند. لذا آرزومندم که جامعه مدنی ترکیه هوشیاری بخرج دهد و این اتفاق نیفتد.

اینها چیزهایی بودند که من می خواستم بگویم. این حرفهایی که به من نسبت داده اید ربطی به نظرات من ندارند. ولی یک نگاهی کردم و حیفم آمد همین جور بی تفاوت از کنارشان رد شوم. نوشته اید:
"اگر همین ترکیه، چراغ سبزی به ترکان روسیه بدهد، از طریق میلیونها ترک جنگ داخلی آنجا را بهم میریزد. اگرهمین ترکیه چراغ سبزی به چهل میلیون ترکهای ایران بدهد، دیگر ایرانی وجود نخواهد داشت."
می شود لطفا یک محبتی بکنید و فقط از جانب خودتان صحبت بفرمایید نه از جانب ترکهای ایران و بدتر از آن از جانب ترکهای روسیه؟ ضمنا آدم را یاد آنها می اندازید که در نمازهای جماعت هوار می کشند: وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد – ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد. فرقتان این است که این افراد حداقل از جانب خودشان صحبت می کنند نه از جانب چند میلیون آدم.
"اگر همین ترکیه از پیمان ناتو خارج و در کنار روسیه و چین قرار بگیرد، آنوقت توازن قوا در منظقه بکلی بهم خواهد ریخت، که این را هم رهبران اروپا میدانند، هم رهبران آمریکا."
آقاجان، ترکیه چند سال است که می خواهد یک سیستم دفاع ضد موشکی از چین بخرد، ناتو نمی گذارد! مگر سر خود است که همین جوری از ناتو خارج شود؟ شما جدا چه دنیایی دارید برای خودتان!
"این موضوع را هم آقای پوتین میداند، هم آقای اوباما میداند، هم خانم آنگلا مرکل و.."
اسم این مرکل را که آوردید، یاد یک چیزی افتادم. جامعه آلمان جامعه ایست که دموکراسی در آن نهادینه شده است. مثلا مرکل دست راستی و سیگمار گابریل دست چپی، خیلی راحت و بدون بازیهای خونین به سبک اردوغان ائتلاف تشکیل می دهند و ائتلافشان هم به پیش می رود. اما همین جامعه را افزایش قدرت نهادهای امنیتی تهدید می کند و امثال آسانژ را به واکنش وا میدارد. آن وقت امثال شما نشسته اید و پا روی پا می اندازید و راجع به روئین تن بودن دولت – ملت آتاتورک لغز می خوانید. خوش به حالتان!
ضمنا، منبعد اگر راجع به نظرات من ننویسید و از پیش خود چیزهای بی ربطی به من نسبت بدهید، از جواب دادن معذورم. کوسورا باکما افندی! (یعنی عذر می خواهم افندی).
نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه مثل اینکه شما عادتهای بدی دارید که قادر به اصلاح آنها هم نیستید. قبلا من را به ساده اندیشی متهم کردید و قضیه ائتلاف برای تغییر قانون اساسی را پیش کشیدید. بعد که جواب لازم را گرفتید و جوابی هم برای دادن ندارید، غیر مسئولانه به جلو فرار می کنید. این یک عادت بد. عادت بد دوم شما این است که گویا به جای خواندن آنچه نویسنده نوشته است تلاش دارید تا آنچه ننوشته است را بخوانید. لذا حرفهایی می زنید کاملا خارج از موضوع و بی ربط به نظرات طرف بحثتان. آن آقایی هم که موضوع را به ارمنستان و زبان مادری و آسمان و ریسمان می چسباند، مثل اینکه همین عادت شما را دارد . عادت بد سوم شما اینکه گویا قادر نیستید در یک جو محترمانه بحثی را به پیش ببرید.

سطحی و ساده اندیشانه که نه، از سر ناآگاهی و بیخبری از ابتدایی ترین مسائل، موضوع ائتلاف با دو حزب دیگر (م.ه.پ و ج.ه.پ) برای تغییر قانون اساسی ترکیه را مطرح کردید و گفتید که آک پارتی نیاز به آرای ه.د.پ ندارد. جواب لازم را وقتی گرفتید، به جای توضیح یا اصلاح آنچه گفته اید از پیش خود حرفهایی که هیچ ربطی به من ندارد در می آورید و باز من را ساده اندیش و سطحی می خوانید. اگر قصد فحش دادن دارید که بفرمایید؛ اما این طرز بحث کردن نیست. راجع به این چیزهایی هم که نوشته اید، البته من حرف زیادی برای گفتن ندارم چون اصولا ارتباطی با مطلب من ندارد. لیکن چند جمله ای می نویسم به امید اینکه اگر بحث ادامه داشته باشد، منبعد بحثی سازنده و با نقد آرای طرف مقابل باشد (مثل آن کاری که آقای مین ائللی انجام میدهند) نه با نسبت دادن چیزهای بیربط به نویسنده و بعد نقد آنها:
راجع به دولت – ملتی که آتاتورک بنیاد گذاشته و این قبیل چیزها: کار همین دولت – ملت امروز به جایی کشیده که رئیس جمهور منتخب با آرای مستقیمش می رود اندونزی و از آنجا هم می رود مسجد و می گوید که «درد ما فقط اسلام است و اسلام است و اسلام است. من اجازه نخواهم داد سایه ای بر روی اسلام بیاندازند. امکان ندارد قبول کنم.» (روزنامه حریت، اول آگوست، صفحه 20). (یادش به خیر، آدم یاد امام راحل و اسلام عزیز گفتنهایش می افتد!). ضمنا چند تایی بد وبیراه هم نثار آته ایستها کرده بود. سخن در این مورد فراوان است. قبلا در جریان انتخابات هم به یک آخوندی مرسدس ضد گلوله داده بود و وقتی انتقاد کرده بودند به این کارش، گفته بود که اگر لازم باشد هواپیما هم می دهم! باز هم می شود دهها مورد از این شاهکارهایش را ردیف کرد.
حالا اگر شما قبول دارید که درد آتاتورک فقط اسلام بود و اسلام بود و اسلام بود، که حرفی نیست و ترکیه در مسیر صحیح است. ولی اگر قبول ندارید، آن وقت جا دارد به این فکر بیفتید که سکولاریسم ترکیه آیا از مسیرش منحرف شده یا نه و اگر منحرف شده، دارد به کدامین سمت و سو می رود. آیا این حرفها به عروج منجر می شود یا به سقوط؟
برای اینکه موضوع از حالت احساسی خارج شود، اجازه دهید از ترکیه خارج شویم. مثلا آمریکا را در نظر بگیریم. از نظر شما یک پاتریوت آمریکایی چه کسی است؟ آن یانکی تگزاسی که پرچم آمریکا را از در و دیوار خانه اش آویزان می کند و به امثال دیک چنی رای می دهد یا امثال ادوارد اسنودن که به خیانت متهم می شوند؟ پاسخ به این پرسش خیلی چیزها را روشن می کند. از نظر من ادوارد اسنودن آمریکا دوست واقعی است چرا که خطراتی را که دموکراسی آمریکا را تهدید میکند تشخیص داد و باقبول هزینه ای گزاف به مقابله با آن برخاست. خطر چه بود؟ خطر تمرکز قدرت و تحدید دموکراسی و آزادیهای شخصی بود که می تواند به سقوط جامعه ای مثل آمریکا با آن سنت دموکراسی بیانجامد؛ ترکیه که جای خود دارد. حالا فکر می کنید اردوغان دنبال چیست؟ به نظر بسیاری از روشنفکران ترکیه، به دنبال قدرت بیشتر و بیشتر. و این چیزی است که جامعه ترکیه را تهدید می کند همچنانکه خطرات مشابهی جوامعی مثل آمریکا و کشورهای اروپایی را تهدید می کنند. به همین سبب عده ای پیدا می شوند مثل جولیان آسانژ یا اسنودن یا روزنامه نگاران شارلی ابدو یا روزنامه جمهوریت که با قبول خطر واکنش خشن و انتقام جویانه سیستم، با تمرکز قدرت مبارزه می کنند. تمرکز قدرت قادر است هر جامعه ای را به حال و روز ایران در بیاورد و مخربتر از هر ارتشی در جهان عمل بکند.
بقیه در کامنت بعد...
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

از وقتی که مسئله داعش مطرح شده در رابطه با «سیاست ترکیه با داعش و کرد» در تعدادی از کامنتهای آذربایجانی ها دو گونه
برخورد به موضوع صورت گرفته است:
1- برخیها از شکست کردها در کوبانی توسط داعش خوشحال بودند و سیاست ترکیه که اعلام نشده از داعش حمایت میکرد نیز مورد رضایت و علاقه و تأیید و در نهایت باز موجب خوشحالی شان بود. این «خوشحالی» اکنون با حملات هوایی به کرد ها در عراق به اوج خود رسیده است. روشن است که اگر «نیروی کردها» در سوریه-عراق-ترکیه-ایران توسط «داعش و ترکیه» نابود میشذ شادی صد چندان میشد.

2- برخورد دوم خواهان دفع جنگ داعش و قطع حمایت ترکیه از آن بود. و برصلح و دوستی و مبارزه ی مدنی بین جامعه ی «ترک و کرد» تأکید میکرد - و اکنون هم بازگشت به «آتش بس و مذاکره و مبارزه ی سیاسی» را توصیه کرده و درست میداند؛ و از «خون ریزی بین ترک و کرد» نه تنها شاد نیست بل شدیدا غمگین است.

-علت «غم» در برخورد دوم عملا دوری از «کشتار» است . تنها دفع کشتار داعش را مد نظر دارد تا خنثی سازی آن.
- علت «شادی» برخورد اول که عملا مدافع «کشتار» است ظاهرا « امنیت ترکیه و آذربایجان» است. و «امنیت» را حاصل کشتار می بیند. البته عملا.
اشکال دید اول : وابستگی به کشور دیگر

این دید امینتی آذربایجان را به ترکیه وصل میکند. در حالی که هر دولتی عملا «مدافع امنیت» خود است. ترکیه به خاطر امنیت آذربایجان نمی تواند حرکتی بکند. «امنیت یا عدم امنیت» آذربایجان اکنون به دست «دولت ایران» است. و ترکیه در این کار هیچ کاره است. اینکه « روزی و روزگاری آذربایجان بخواهد جدا شود گویا ترکیه مدافع امنیت ما خواهد بود» ؛ یک ایده ی «خیالی» ست که نه در وضعیت حاضر کاربرد دارد و نه در آینده میتواند به کارآید. دلیل اش آن است که اکنون حکومت ایران وجود دارد- فردا هم «معلوم نیست» . نه جدایی آذربایجان مطلق است و نه وجود سیاست «کمال-اردوغانی» در آینده. که چنین سیاستی وجود داشته باشد. از طرف دیگر به همسایه نمی توان امیدوار بود که آدم «بی شام» میماند. باید مشکل خود را شخصا و مستقل حل کرد. با «سیاست وابستگی» نمی توان ادعای «استقلال» نمود. استقلالی که با وابستگی حاصل شود بردگی ست. و کسانی که در این جهت
حرکت میکنند عملا وابسته اند.

اشکال دیگر اش : عملا حامی کشتار است. ممکن است در حرف دم از چیزهای دیگر بزند. وابستگی در سیاست کشتارگری هم میافریند. که طرفداران حرکت «کمال-اردوغانی» را به این موضع کشانده است.

چه کس و گروهی از کشتار و خون ریزی شادی میکند؟ و چرا؟ طرفداران «کمال-اردوغان» شادی کنندگان از کشتار اند. اما چرا؟ علت شادی از کشتار چیست.؟ احساس «قدرتمندی خیالی یا عینی جهت تسلط بر دیگری حتی با نابودی آن » یکی از علتهای مهم این شادی ست. که می تواند نه تنها فقط احساسات گذرا بل خصلتی « بیمارگونه و فاشیستی» باشد. اگر به حرکت مداومی تبدیل شود.
و به همراه با «لذت» فرا روید.
مانند « شادی و لذت لاجوردی-آندرس برینگ بریویک، کشتارگر گروهی در نروژ- دارزنندگان اعدامی ها- قضاتی که حکم اعدام صادرمیکنند» وو که با لذت و شادی و خیال آسوده مشغول زندگی اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

زبان ترکی آنچنان در فعل غنی است که بعضی زبانشناسان قدرت واقعی ترکی را در فعل می پندارند. قابل تصور نیست که زبانی هزاران فعل اصلی داشته باشد و غیرقابل باورتر آن است که 600 فعل تک هجایی داشته باشد. افعال تک هجایی که در زبانهای دیگر باید برای معادلسازی آن از افعال کمکی یا جملات توضیحی استمداد جوییم.

برای نمونه به 20 فعل تک هجایی زیر توجه کنید:

سئو(دوست داشته باش) ، سیلک (با تکان دادن تمیز کن)، مین (سوار شو)، چیخ (بالا برو)، اوم (چشم انتظار بمان)، سپ (پخش کن)، اوو(ماساژ بده) ، سؤگ (فحش بده)، پوز(متلاشی کن) ، قیس (فشار بده) ، آش (مانع را رد کن)، قوو(دور کن) ، یور(خسته کن) ، بیچ(درو کن)، سر(پهن کن) ، یئن (پایین برو)، آخ (جاری شو)، ییخ(به زمین بزن) ، تپ (فرو کن)، چاپ(با شتاب بدو)

البته بدیهی است متکلمین دیگر زبانها در مقابل بیان این مفاهیم ساکت نمی مانند ولی آنرا با افعال

ترکیبی یا جملات توضیحی بیان می کنند.

غنای فعل در ترکی را از زاویه ای دیگر ببینیم. فعل در ترکی چنان گسترده است که برای بیان یک اتفاق ، طیف گسترده ای از افعال را در گنجینه دارد که هر یک با دیگری متفاوت است ولی در ترجمه همه را یکی می دانیم. برای نمونه در ترکی برای کتک زدن انواع افعال : وورماق ، ازمک ، دؤیمک ، تاپداماق و چندی دیگر را داریم که ترک زبان می داند که وورماق درجه ضعیفتری دارد و ازمک درجه بالاتر و دؤیمک شدت بیشتری.

و یا افعال بُرشی : کسمک ، گزمک ، بیچمک ، چاقماق ، بؤلمک ، دیلمک ، یارماق و غیره را بُریدن می نامیم ولی هر یک دارای شدت و ضعف خاص و کاربرد خاص هستند.

علاوه بر 600 فعل تک هجایی در زبان ترکی در حدود 2500 فعل دو یا سه هجایی وجود دارد که آنها نیز در اصل یک ریشه تک هجایی دارند لیکن آنرا به عنوان یک فعل مشتقی همتراز با فعل های تک هجایی می پذیریم. مانند باشارماق (بلد بودن) که ریشه در باش (سر) دارد یا بوشاماق (طلاق دادن) که ریشه در بوش (خالی) دارد یا اله مک (غربال کردن) که ریشه در ال (دست) دارد.

افعال مشتقی ترکی همگی دارای قوانین پسوندی بوده و اتفاقی یا بدون قاعده به وجود نیآمده اند. مثلا از ترکیب اسم با حرف "ا" می توان به افعالی مانند "یاشا ، بوشا ، اله" رسید و از ترکیب اسم با "ات" می توان افعالی مانند "گؤزت ، قارات " ساخت.

افعال مشتقی ترکی، اعجازی عجیب و جذاب دارند. مثلا می توان هزاران فعل صدایی از ترکیب "صوت" و پسوند "ییلدا / تیلدا" ساخت. مانند : تاقّیلدا ماق (تق تق کردن)، شاقّیلداماق (غرش ابر)، هؤکّولده مک (هق هق گریستن)، جوکّولده مک (جیک جیک کردن)، ونگیلده مک (وق وق کودک).

می توان با اضافه کردن "ین" به فعل، فعل خودانجامی ساخت. یعنی فعل که مربوط به خود شخص است. مانند:

یوماق (شستن) و یویونماق (استحمام ـ خود را شستن)

گئیمک (پوشیدن) و گئیینمک (لباسهای خود را پوشیدن)

سویماق (پوست کندن) و سویونماق (لباس خود را درآوردن)

دئمک (گفتن) و دئیینمک (با خود نق زدن)

سورمک (رفتن) و سورونمک (یک پا ـ دو پا کردن)

اریمک (ذوب شدن) و ارینمک (تنبلی کردن)
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دوستان عزیز/ اشاره اینجانب به «پان تورک» و یا «پان فارس» عناوینی است که برخی از کامنت نویسان مورد استفاده قرارمیدهند . اگر دقت کرده باشید ، جلوی آن به اصطلاح گذاشته واین کلمات را داخل گیومه قرار داده بودم . به قول قدیمی ها «در مثال، جای مناقشه نیست!».

نوشته شده توسط: Anonymous

فرهنگ جامعه بیمار اسلامی با عقدههای جنسی همه چیز را شهوانی می بیند حتی بازی سگ و گربه را . عدالت داعشی در درون کشورهای اسلامی حتما این سگ را مفسد فی الرض میدانست و به اعدام محکوم میکرد ..بقول هدایت وای به روح کسانی که بیمار هستند . حیف !

نوشته شده توسط: Anonymous

""" تحلیلی از اوضاع روز """ جّو ضدّ آلمان در بین کشور های اتحادیه اروپا وارد فاز جدید شده. این جو با مشکلات یونان با آلمان شروع شد اوروپای شرقی‌ به طرز شدیدی ضدّ روسی است. اگر "" احتمال فروپاشی اتحادیه قدرت "" گیرد نیاز آمریکا به یک ترکیه قدرتمند تشدید خواهد شد یکی‌ از خواست های عمدهٔ ترکیه خلع اسد از قدرت بوده آیا با وضعیت فعلی این خواسته ترکیه به عملی‌ شدن نزدیک شده. بدون شک این تحول نیز به نفع تروریست های پ ک ک نیست. مشکلی‌ دیگر به مشکل جامعه شناس جهان سومی‌ دشمن پیشرفت ما افزوده شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

(بخش سه) گزارش بسیار مهم سایت مطلع "ایران وایر" از شرکت مستقیم عامل نفوذی مجاهدین در اعدام چند مجاهد برای کمک به مریم رجوی در خارج از ایران و مجاهدین را مهم نشان دادن. مجاهدین هیچ جواب قانع کننده ای نداده اند.
http://iranwire.com/features/7827/

در دیداری با نماینده سازمان مجاهدین خلق در ترکیه و به دنبال آن، در دیداری با نماینده امریکا در دوبی شناسایی شده و پس از بازگشت به ایران، بلافاصله بازداشت و به بند 7 زندان اوین منتقل می شود تا بی سر و صدا و بدون این که سایر افراد مرتبط بویی ببرند، کار رصد و تحقیق سایر اعضای تیم به پایان برسد.
او یک بار نیز در حال انتقال یک مموری حاوی عکس و اطلاعات بازداشت شدگان سازمان در تخت کفَش خود در سال 88 ، مورد اتهام عکس برداری غیر مجاز قرار گرفته بود ولی پس از

هفت ماه بازداشت در بازداشتگاه»دو الف» سپاه، دوباره به وزارت اطلاعات باز می گردد. پرونده وی هم اکنون در شعبه 15 دادگاه انقلاب در دست رسیدگی است و به همراه علوی و»محمدهادی سرابی» در همان بخش بازداشتگاه پرسنل وزارت اطلاعات در بند 209 زندانی است. نگه‎داری قلی پور به صورت غیرقانونی در بند 7 زندان اوین دردسرهایی را برای رییس وقت اندرزگاه هفت ایجاد کرد.
یاسر ترابی: ترابی رییس پیشین اندرزگاه 7 زندان اوین نیز چند روزی در پیوند با همین پرونده، تحت بازداشت قرار داشت ولی اکنون به قید وثیقه آزاد است. اتهام او به احتمال زیاد، نگه‎داری و حبس غیرقانونی و بدون حکم قضایی افراد است.
محمدهادی سرابی: سرابی با نام سازمانی»اکبر»، افسر اداره دوازدهم وزارت اطلاعات است. او از جمله ماموران وزارتی بود که نفوذش در سلیمانیه عراق، هم‌پایه»قاسم سلیمانی» ارزیابی می شود . ماموریت او طبق محتویات پرونده، حمل کیفی حامل اطلاعات به سلیمانیه عراق و بازگرداندن همان کیف محتوی پول نقد به داخل کشور بود .
سرابی برای 10 سال کار حمل این محموله را به همراه یک راننده بر عهده داشته است. او اواخر زمستان سال 90 به همراه چمدانی پر از پول در مرز ایران و کردستان عراق بازداشت می شود. سرابی به اتهام ارتباط با سرپل مجاهدین در عراق اکنون در بازداشت است. او متهم است که به مدت 10 سال رابط سازمان در تشکیلات اطلاعات ایران بوده است. این مامور کارکشته دوجانبه، طی این مدت بازجویی پس نداده و هنوز اتهاماتی مبنی بر ارتباط با سازمان را قبول نکرده است. در بازرسی از خانه او جزوه های آموزشی ضد بازجویی تهیه شده توسط سازمان مجاهدین، 12 قبضه سلاح و دو پاسپورت با نام های مختلف یافت شده است.
سرابی نیز در یکی از سوییت های مجهز 209 ، در همان کریدوری که علوی روزگار می گذارند، زندانی است.
حسین درویش : درویش ورزشکار و راننده این گروه بوده که عمدتا در سفرهای خارجی این ماموران، خودرویی با پلاک جعلی را رانندگی می کرده است.
ناصر عباسیان : عباسیان رییس سابق بند 240 زندان اوین، یکی از ساختمان های وابسته به بازداشتگاه امنیتی وزارت اطلاعات در مجموعه زندان اوین است. او اکنون به قید وثیقه بیرون است .
جواد مومنی : معاون زندان اوین و یکی از منفورترین چهره های سازمان زندان ها که در دوران مدیریت خود فشار زیادی به زندانیان سیاسی در بخش های مختلف زندان اوین، به ویژه به بند سیاسی 350 وارد کرد . جواد مومنی و دو مامور پلیس امنیت در این پرونده به اتهام دریافت رشوه مورد سوال و جواب قرار گرفته اند. دلیل بازداشت او، ضبط یک دسته گل و مقادیر متنابهی پول در مقابل منزل پدری وی در شهر ری عنوان شده است. اما مومنی ارسال آن را توسط عوامل افراد بازداشتی و در جهت تخریب خود اعلام کرده است و ظاهرا بازپرس نیز در این پرونده، جواد مومنی را تبرئه کرده است .
این پرونده ماه‎ها است بی سر و صدا در سیستم اطلاعاتی و قضایی ایران پی‎گیری می شود و با عیان شدن آن، علاوه بر رسوایی در دستگاه اطلاعاتی ایران، سرنوشت صدها پرونده متهمان و محکومان رابطه با سازمان مجاهدین خلق در برابر سوال های جدی قرار خواهد گرفت . پاسخ‎گویی به اتلاف سال‎ها از عمر زندانیانی که پشت میله های زندان صرف شد یا جان‎های تباه شده تحت پرونده سازی این عده که معلوم نیست بالاخره مامور جمهوری اسلامی ایران بوده اند یا مرتبط با سازمان مجاهدین خلق ایران، اکنون مقابل مقامات جمهوری اسلامی است .
http://iranwire.com/features/7827/
نوشته شده توسط: Anonymous

(بخش دو) ) گزارش بسیار مهم سایت مطلع "ایران وایر" از شرکت مستقیم عامل نفوذی مجاهدین در اعدام چند مجاهد برای کمک به مریم رجوی در خارج از ایران و مجاهدین را مهم نشان دادن. مجاهدین هیچ جواب قانع کننده ای نداده اند.

http://iranwire.com/features/7827/
بازداشت اعضای این گروه خاتمه یافت و سایر اقدامات آن نیز با ناکامی روبه رو شد.
در جریان بازجویی های علوی از عوامل بازداشتی، جزییات مفیدی از ریشه های فکری، نحوه سازمان دهی و عملیات این گروه کشف و تا حد زیادی مشخص شد که دلیل این ترورها نه آماده سازی ظهور، که موضوع جانشینی رییس قوه قضاییه وقت و به نوعی جنگ قدرت در بخشی از حاکمیت بود که رازینی را در آستانه انتخاب، به عنوان رییس این قوه قرار داده بود؛ موضوعی که حوزه مشهد به شدت با آن مخالف بود.
پس از آن، عمده ترین پرونده ای که علوی کارشناسی آن را بر عهده گرفت، پرونده قتل های زنجیره ای بود؛ پرونده ای که در جریان آن ده ها تن از روشن‎فکران ایرانی طی سال ها توسط تیم های ترور ماموران وزارت اطلاعات به فجیع ترین وجه کشته شده و تنها پس از ترور»داریوش فروهر»،»پروانه اسکندری»،»محمدجعفر پوینده» و»محمد مختاری»، از سوی ماموران اطلاعات بر ملا شد.
در پی مشخص شدن شکنجه متهمان و سناریوسازی تیم بازجویان برای تطهیر حکومت و انتساب قتل ها به عده ای خودسر، اراده سیاسی دولت خاتمی مانع از انحراف پرونده شد. تیم بازجویان پرونده در وزارت اطلاعات تغییر کرد و پرونده به دست علوی افتاد تا کار تفکیک اطلاعات از داستان را از میان صدها صفحه اعترافات ساختگی و تحت شکنجه که توسط اعضای تیم بازجویی و سر تیم آن ها،»جواد عباسی کنگوری»، معروف به»جواد آزاده» گرفته شده بود، بر عهده گیرد.
در جریان این تغییرات در مسوول پرونده بود که صابون علوی در جریان پرونده قتل های زنجیره ای به تن دکتر»ناصر زرافشان»، از وکلای نام‎دار پرونده قتل های زنجیره ای نیز خورد .
علوی سپس به عنوان سربازجو یا کارشناس پرونده مجاهدین خلق (به تعبیر حکومت،»منافقین») در وزارت اطلاعات ارتقا یافت و نزدیک دو دهه زندگی و مرگ و آزادی و اسارت اغلب زندانیان مرتبط به سازمان در سراسر کشور به دست او افتاد.
علوی هم‎چنین نقش موثری در تشدید احکام زندانیان مجاهدین خلق داشت به گونه ای که پس از صدور حکم سه سال حبس برای غلامرضا خسروی، از هواداران این سازمان به اتهام کمک مالی به»سیمای مقاومت» در دادگاه شهرستان، به طرز غیرقانونی پرونده را که با رای دادگاه تجدید نظر و تشدید حکم به شش سال قطعیت پیدا کرده بود، ابتدا به تهران منتقل کرد و سپس آن را نزد قاضی»پیرعباسی» در شعبه 26 به اتهام محاربه، به اعدام ارتقا داد.
در جریان چهار سال انفرادی و دو سال حضور غلامرضا خسروی در بند 350 ، بارها و بارها علوی در دیدار با او سعی کرد وی را به نوشتن درخواست عفو و بخشش متقاعد کند که با مخالفت خسروی و در نهایت به اعدام وی در بهار 1393 منجر شد.
اکنون مشخص شده است مردی که در 20 سال گذشته صدها زندانی منتسب به سازمان مجاهدین خلق را در زندان های ایران بازجویی و در نهایت آن ها را محکوم کرده است، خود با اتهام ارتباط با مجاهدین، ماه‎ها است تحت بازجویی در یکی از سلول های طبقه زیرین بند 209 قرار دارد .

سایر بازداشت شدگان و مظنونان چه کسانی هستند ؟
همراه علوی در پرونده ارتباط کارکنان اطلاعات با سازمان مجاهدین خلق، شش نفر دیگر در پرونده وجود دارند که برخی از آن ها تحت بازجویی هستند و برخی با دریافت وثیقه از زندان آزاد شده و از خدمت تعلیق هستند. در این میان، فقط یک نفر به نام»جواد مومنی»، معاون زندان اوین رفع اتهام شده است .
علی رضا قلی پور : کارمند سابق سازمان حراست کل کشور، شاغل در وزارت مخابرات، از فارغ التصیلان دانشکده وزارت اطلاعات و کارشناس شنود و تجهیزات مخابراتی این وزارت‎خانه بود. بر اساس محتویات پرونده
نوشته شده توسط: Anonymous

(بخش یک) گزارش بسیار مهم سایت مطلع "ایران وایر" از شرکت مستقیم عامل نفوذی مجاهدین در اعدام چند مجاهد برای کمک به مریم رجوی در خارج از ایران و مجاهدین را مهم نشان دادن. مجاهدین هیچ جواب قانع کننده ای نداده اند.

http://iranwire.com/features/7827/
خیاط در کوزه؛ سر بازجوی زندانیان مجاهدین خلق در زندان اوین
تذکر مهم؛ مطلب ذیل از طریق منبع موثقی به دست ایران وایر رسیده و از طرف دو منبع دیگر هم تایید شده، اما به دلیل ماهیت اطلاعات ذکر شده در این مطلب و عدم امکان دسترسی خبرنگاران به افراد ذکر شده در این گزارش، خبرنگاران ایران وایر به طور مستقل قادر به تایید این اطلاعات نیستند.

«علوی» را خیلی از هواداران»سازمان مجاهدین خلق» که در 20 سال گذشته کارشان به وزارت اطلاعات و بازداشت و دادگاه افتاده است، خوب می شناسند؛ کارشناس ارشد حوزه سازمان مجاهدین خلق که در زبان جمهوری اسلامی به آن»گروهک منافقین» می گویند .
علوی 50 ساله، 20 سال به عنوان کارشناس بلامنازع وزارت، پرونده های هواداران سازمان را در دست داشت. او با زندانیان دوره های مختلف سازمان که پس از انقلاب به طور مکرر به زندان آمده و چند سالی را حبس کشیده و رفته اند، ارتباط نزدیک داشته است. بسیاری از آن ها با امضای او راهی حبس های کوتاه مدت، بلند مدت، تبعید، آزاد و حتی اعدام شدند و بسیاری هم هنوز با همین امضا در زندان های گوشه و کنار کشور در حال تحمل دوران مجازات خود هستند.
اما اکنون نزدیک به یک سال است که هیچ خبری از»علوی» نیست. او دیگر با خانواده های زندان رفته و آزاد شده و یا زندانیان تماس ندارد، زندگی، شغل، تحصیل و سایر امورات آن ها را در بیرون از بازداشتگاه کنترل نمی کند و شخص دیگری پرونده مجاهدین را در وزارت اطلاعات به دست گرفته است.
علوی کجا است ؟ چه بر سر این کارشناس ارشد وزارت اطلاعات آمده است؟ این سوالی است که این روزها پیرامون پرونده این بازجوی سابق و سرتیم پرونده های بزرگی چون»گروه مهدویت» و قتل های زنجیره ای وجود دارد .
سوال ها در پرونده این بازجوی وزارت اطلاعات که در کارنامه خود پرونده سازی و تلاش برای اعدام»محمدعلی حاج آقایی»،»جعفر کاظمی» و«غلامرضا خسروی»، از بازداشت شدگان پس از انتخابات 88 را دارد، از آن جا آغاز شد که در بهار 93 کارکنان زندان اوین و بند 209 امنیتی آن از اشغال چند سوییت مجهز این بند در طبقه پایین آن خبردار شدند که به کارکنان متخلف وزارت اطلاعات اختصاص دارد؛ زندانیانی که هنگام خطاب قرار داده شدن از سوی نگهبانان، فقط یک شماره اند.
علوی به همراه عده ای از بازجویان و کارکنان وزارت اطلاعات از اواخر زمستان سال 92 به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و یا به تعبیر جمهوری اسلامی،»گروهک نفاق» بازداشت شده و تحت بازجویی قرار دارند؛ اتهامی که توسط همین بازجو و تیم همکارش به عده زیادی در طول دو دهه گذشته زده شد!

علوی کیست ؟
علوی که برخی از زندانیان او را با نام مختصر شده»حاجی» خطاب می کنند، به عنوان یک کارشناس کلیدی در وزارت اطلاعات، کار جدی خود را با پرونده گروه مهدویت آغاز کرد .
در دی ماه 1377، وقتی طرح ترور»علی رازینی»، رییس دادگستری استان تهران در دستور کار گروه افراطی مهدویت قرار گرفت، در وزارت اطلاعات پرونده ای برای کشف عوامل و علل این رخداد تشکیل شد و علوی نقش کلیدی در این پرونده بازی کرد.
در جریان بازجویی از عوامل و مظنونان این ترور، یعنی»آیت الله میلانی»،»رضا عاملی» و»حسین هدایتی»، مشخص شد گروهی در تهران با سوء استفاده از هیات‌های مذهبی و با القای این موضوع که می‌خواهند شرایط را برای ظهور امام زمان فراهم کنند، فعالیت‌های جدی تبلیغی و عملیاتی خود را آغاز کرده اند.
آن ها برای پیشبرد اهداف خود اقدام به سرقت سلاح و تجهیزات جنگی از مراکز نظامی سپاه و پایگاه های بسیج کرده و بمب ساخته بودند تا کار رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رییس وقت دادگستری تهران و ائمه جماعات مناطق سنی نشین کردستان را یک سره کنند. اما اقدام به ترور رازینی که منجر به جراحت شدید وی شد، به
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای معما! هی به این و امرو نهی میکنه، که بروند چیز یاد بگیرن. خواننده در تعجبه مگه آقای معما چه چیزی بلده، بقیه بلد نیستن؟ ما تابحال یک تحلیل جانانه از ایشون ندیدیم. ایشون همیشه به بقیه ایراد میگیرن، برن چیز یاد بگیرن. اما م نمیگه چه چیزی. از دیگران ایراد چیز ندانستن میگیره. عطر آنست ببوید، نه عطار بگوید. شما بفرما اول سواد چیزت رو ثابت کن بقیه هم پرچم بدست بیفتن پشتت. اما شعار نده. ظهار فضل و خود شیفگی کاری به پیش نمی بره! سواد به گفتن نیست. میشه بگی چه چیزی بلدی بقیه بلد نیستن؟ خواننده را روشن کن. ای والله!

نوشته شده توسط: Anonymous

25 بار نوشته این آقا بخوانید از ابتدا تا انتها هر قدر دستگیرتان شد موسع تعریف کنید شاید ما هم متوجه بشیم و بیشتر شبیه نتیجه گیریهای آقای آرش آرامش و هاشمی و تقی زاده ...و بقیه مفسرین برجسته!! مشترک بی بی سی"(b.b.c) و وی او ای(v.o a) ترجیع و ترکیب بند همه اینها سم پراکنی علیه واقع بینان و عینی گرایان است