Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-میگویندکورازخداچی میخواد،دوتاچشم بینا.طبق نوشته یوسف اکنون یکی ازابزارهای چپ وروشنفکرنماهاوعقب مانده های ترکان آزربایجان وجیره خواران ترک وفارس این است که خامنه ایی ترک است.1-جیره خواران که وظیفه شرعی!و قانونی شان بایدباشدبرآنهاحرفی نیست.2-ترکان ساده لووبیسوادفکرمیکنندچون پسوندفامیلی ایشان خامنه ایی است حتما!این نماینده امام.پیفمبرازخودشان است درصورتی که به عملکردودراختیارودرخدمت فارس هابودن بودن ایشان راندیده واین هانیز چون بیسوادوکورهستندزیادمهم نیست.3-روشنفکرنماهای چپ ومذهبی این هاهمچون شئونیسم فارس عامداوباغرض ورزی با هویت طلب هادرصف شئونیسم فارس قرارگرفته وبیشتربه تمامیت خواهی فکرمیکنندتابه آرمان های مکتب خودکه شعارعدالت خواهی وآزادگی رابدروغ سرمیدهند.عمل کرده باشند میشودگفت اینهاجزخدمت به سرکوب مبارزان واقعی آزادی کاردیگری نمیکنند.4-نیروهای شئونیسم فارس وعریانی که چندین سال

است برای همه شناخته شده هستنداینهادراصل گردانندگان سیستم حکومت شاه وشیخ بوده وشعارهای همچون اسلامی.وطن پرستی.باستان گرایی.چپی های تمامیت خواهی وو...ازتاکتیک های کاری آنهابوده وازخارج ازمرزهاباکمک اربابان انگلیسی.اسراییلی.آمریکایی وغربی گرانندگان سیستم دورژیم بوده ودرکل این 4گروه نامبرده شده درقبل آلت دست وابزارآنهابوده وبرای آنهاچاه میکنند.اگرخامنه ایی نباشدیکی مثل آقامجتبی ویامومن.شاهرودی.علی خمینی راطهارت داده وبجای ان میگذارند.که هیچ فرقی باهم نداشته باشندومن فکرمیکنم یک ترک زاده دیگری راکه هیچ رگ وغیرتی ازترکان نداشته باشدهمچون رضاشاه.شاه.وخامنه ایی راجایگزین ایشان میکنند.یعنی کسی که هیچ دغدغه ایی نسبت به ترکان وآزربایجان نداشته باشد.شماهم فکرنکنیدآمریکاوانگلیس بهمین راحتی دنیارامی چرخانند.اکنون بهترین وسیله برای سرکوب وطعنه به ترکان وکاسه وکوسه رابرسرترکان شکستن همین خامنه ایی است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-بعرض دوستان برسانم ماهیت این دوستمان تبریزی ! تابحال برای همه روشن شده برای اینکه روزنه ایی پیداکند!به دنبال نخودسیاه است تاآنراابزاری برای سرکوب جنبش چندبعدی مبارزان آزربایجان کند،جنبش آزربایجان را تنهاازبعدناسیونالیستی معرفی میکند،آنهم ازجنبه کورناسیونالیستی اش،البته درترکی مثلی است میگوید(کورتوتدوغون بوراخماز)یعنی وقتی کورچیزی رابگیردولش نمیکند.البته اصلادوست ندارم ایشان رابه ارگانهای حکومتی متهم کنم ولی این دوست مثلاترکمان!یابایدعینک اش راپاک کند........... ودیگربرایش فرق نمیکندکه چقدردرآن بغلتد،توسط یکی ازارگانهای حکومتی سایتی بوجودآمده بنام آذری که سایتی موازی بوده وکارش مثلاجوابگویی است ومیلیاردهاسالانه خرجش میکنند!فکرمیکنم ایشان تنهافکری که نداردکمک به طبقه کارگروکشاورزاست،چون به فقرای اتینیک های تحت ستم فارس هاستم مضاعف میشوداین ستم ندوبرابربلکه سه وچهاربرابر

دیگراتینیک هااست.اگرایشان صداقت دارندعینک خودراعوض کرده تابتوانددنیاراپاک ترببیند.مانه تنهاموافق دولت وکمک به آن نبوده ایم ونخواهیم شد، بلکه بزرگترین دشمن سیستم حاکمیتی این نوع سیستم بوده ایم.بقول یوسف آزربایجان یادمان نرفته که گروه های کمونیستی چه کمکی دراستقراروتحکیم این سیستم آپارتایدی ومتحجرکردند.هنوزهم اکثرسران گروههای چپ دردامن کشورهای امپریالیستی سرمایه داری نشسته وازآزادی های مدنی وسیاسی آنهااستفاده کرده وبرای سران جمهوری اسلامی فتواومشاوره ایی میفرستند.مادنبال آزادی های اجتماعی ومدنی وتمام حقوق فرهنگی خودبوده شماازروزنه سوسیالیسم واردشده افکارتمامیت خواهی وپان ایرانیستی دنبال ویروس پراکنی هستید.شماحزب توده.فداییان.مجاهدین.پیکار.حزب کمونیستی وسوسیالیستی.وحدت جدیداتاسیس چپ.هیچ کس راقبول نداشته چسبیده ایدبه حکمتیست ها!آیاشماخودتان آفتی برای چپ ودیگرمبارزان سیاسی ودیگراتینیک ها نیستید؟هم به نعل میزنیدهم به میخ .کی گفته مبارزان هویت ویااستقلال طلب طرفدارسرمایه داراست.بله ماسرمایه داررامیخواهیم ولی کشوری مثل فرانسه سویدولوکزامبورک.نروزبرای ازربایجان میخواهیم شمادنبال چی هستید.؟
نوشته شده توسط: Anonymous

این واژهای مبهم بریا زانا ایرانی چقدر میتواند به ازادی زن از قید دین و اجحاف پدر و برادر و شوهر کمک کند هنوز در ابهام است مانند.(از سوی فمینیست‌های سوسیالیست، فمینیست‌های پسامدرن، کویر فمینیسم، فمینیسم پسااستعماری و فمینیسم میان‌برشی (Intersectionality) نقد شده )شاهکار و کشف نویسنده ما در این چند سطر نمایش درخشانی دارد.توجه کننید>( به این ترتیب با چالش همزمان برتری‌طلبی قومی "فمینیسم مرکزگرا" و برتری‌طلبی جنسیتی گفتمان مردانه هویت‌طلبی قومی، می‌توان در باره وضعیت زنان "اقلیت‌های قومی" پرتو افکنی کرد، بی‌آنکه نگران تضعیف همبستگی عمومی زنان علیه مردسالاری شد.)
این حرف معنائی ندارد جز اینکه زنان پارس زبان مسئول بدبختی همه زنان ایرانی هستند که پارسی حرف نمیزنند.
به زبان ساده مرد و زن در برابر قانون عرفی برابرند. زن و مرد در ادیان الهی برابر نیستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

شیوه ی "پاسخگویی" مقام جمهوری اسلامی در برابر رسانه ها:
http://iranglobal.info/node/44259

شیوه ی "پاسخگویی" آقای اقبالی و آقای کیانوش توکلی به منتقدین:
شتر دیدی ندیدی!

نوشته شده توسط: Anonymous

خامنه ای بمیرد و رفسنجانی یا هر فارس زبان دیگر جایش را بگیرد ما ترکها راحت میشویم چرا که نیم طرف ترک بودن خامنه ای چوماق دست شونیزم فارس برای کوبیدن ترکهاست و امیدوارم خامنه ای هر چه زودتر به دره ک میرود و موجب راحتی ما میشود

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبریزی از سر بیکاری ملات گیر آورده و به لانه زنبور انگشت کردن فرمود تا بازار کسات را بلکه رونق داده باشد آنهم از نوع مشکوک حزب کمونیست باصطلاح کارگری « بخوان کارمندی» خارج کشور .چرا که وقتی سران این حضرات در داخل تشریف داشتند و هنوز حزب خارجه نشین تشکیل نداده بودند در سال ١٣٥٨ در جریان حزب خلق مسلمان حامی سرکوب ملت آذربایجان توسط پاسداران بودند و هم خط و هم سو با حزب توده و اکثریت شعار میدادند که لیبرالیزیم عالت دست امریکاست و این توطئه باید در آذربایجان سرکوب شود .کافی است به آرشیو نشریات به مواضع پیکار - حزب توده و اکثریت نگاه کنید. طرف را به ده راه نمیدادند طرف دنبال کد خدا میگشت .طرف از آذربایجان و مسائل ملت ترک بی خبر است ولی مسئول کمیته آذربایجان آنهم از طرف حزب مشکوک اسم گذاری شده.

نوشته شده توسط: Anonymous

این آقا که محتوای مقالاتش در خدمت ناسیونالیسم کرد است، آیا میخواهد به این بهانه دوباره به حرکت ملی مردم آزربایجان به تازد؟ آیا او دوست مردم آذربایجان است، که به بهانه دفاع از منافع کارگر، کل حرکت ملی آذربایجان زیر سئوال میبرد؟ در ضمن چرا آقای تبریزی چنین مقالات تکراری و از نظر فکری مسموم را در این صفحه درج میکند، و به تکرار مکررات می پردازد؟ آیا دیگران نیر باید با تغییر نام مطالب کهنه شان دوباره آنرا در این صفحه نشر بدهند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تبریزی
من نمی دانم که شما با مسرلین سایت توافق قبلی کرده اید یا نه ولی ویرایش جدید توسط نویسنده صورت می گیرد.
از نظر منِ خواننده، اسم این کار شما تقلب است!!!

نوشته شده توسط: تبریزی

بر پایه آئین نامه ایران گلوبال: ( ..... درج مقالات قدیمی ممنوع است مگر با ویرایش جدید و یا با توافق قبلی ..... ) من در پایان این نوشتار روشن کرده ام که ..... نوشتار آقای محسن ابراهیمی دبیر کمیته آذربایجان حزب کمونیست کارگری به نام: (ستم ملی در آذربایجان و راه حل آن) را که در پنج بخش نوشته شده است من گردآوری کرده و پس از ویرایش و بازنویسی و چیدمان بهینه پارنوشت های آن بازنویسی و بازپخش کرده ام و ..... از این روی گنجانده شدن این نوشتار صد در صد هماهنگ با روال تارنمای ایران گلوبال بوده است!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار, من بخاطر مشخص بودن از پیروزها, در اینجا و سایت های دیگر همیشه peerooz بوده ام.

نوشته شده توسط: Anonymous

حالا چه شده که مقاله یک سال پیش را اینجا منتشر می کنید؟ ظاهرا طبق قوانین ایرانگلوبال مقالات قدیمی در سایت منتشر نمی شوند.
امیدوارم که مسول سایت جواب بدهد و مثل همیشه سکوت نکند.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

در همین نوشته ، از جمله« جرم »و « اتهامی» که مینو هُمیلی به گیتی شیرزاد وارد می کند این است که :« گیتی شیرزاد ... بدون هیچ محدودیت قانونی از طرف جمهوری اسلامی به ایران هم سفر می کنند.» از نگاه مینو سفر به ایران جرم محسوب می شود. بعبارت دیگر مینو از جمهوری اسلامی انتظار دارد که برای گیتی شیرزاد محدودیت ایجاد نماید. این نگاه افراطی برخی از احزاب از جمله حزب کمونیست کارگری است که هم اکنون کمپینی در کانادا و استرالیا علیه ایرانیانی که به کشور خود سفر می کنند؛ براه انداخته اند. این حزب از دولت های دست راستی کانادا و استرالیا انتظار دارند که اقامت ایرانیانی که به زادگاهشان سفر می کنند را باطل نمایند.

1- از خودم بگم که شخصا سال 1986 کشور را ترک کرده و بحز یک بار که مخفیانه برای سازماندهی شبکه های مخفی به ایران رفتم ؛ 28 سال است که به ایران سفر نکرده ام و یکی از آرزوهای شخصی این است که روزی بتوانم آزادنه به زادگاهم ، شهر شاهی مازندران برگردم ویا بتوانم به آنجا سفرنمایم . 2- بر طبق بند 13 اعلامیه جهانی حقوق بشر ترک کشور و بازگشت به وطن ، حق هر انسانی بر روی این کره خاکی است بعبارت دیگر اگر فردی به دلیل سیاسی، اجتماعی ، قومی و مذهبی ناگزیر شد که وطن اش را ترک نماید و یا پس از مدتی حق دارد که ازادنه به کشورش بازگردد. بنابرانی بازگشت انسانها به زادگاهشان نه تنها «جرم» محسوب نمی شود بلکه «حق » است .3_ اعتراض می شود که بسیاری از ایرانیان برای اقامت درغرب، کیس سیاسی ارائه می کنند و پس از پذیرش پناهندگی و اقامت در کشور میزبان به ایران سفر می کنند . این کمپین در نظر دارد که اقامت چنین ایرانیانی را لغو نمایند. واقعیت این است که از هر 10000 ایرانی که تقاضای پناهندگی سیاسی می دهد؛ تنها یک نفر شاید دلیل و کیس واقعا سیاسی داشته باشد . اما دلایل واقعی که موجب فرار ایرانیان از وطن خود می شود عبارتند از بیکاری ، تبعیض جنسیتی، حجاب اجباری و... می باشد. بر طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر همه ایراینان در شرایط فعلی حق پناهندگی دارند و دولت های غربی ، بدون هیج بهانه ای می باید به تقاضای پناهندگی آنان پاسخ مثبت دهند ؛ولی از انجا که غرب، معمولا به کیس های غیر سیاسی پاسخ منفی می دهند؛ موجب شده است که ایرانیان به دروغ خود را فعال سیاسی نشان دهند. متاسفانه برخی از احزاب از جمله حزب کمونیست کارگری در گذشته سعی کردند برای سرباز گیری و لشگر کشی واراد کمپ های پناهندگی شده و از اب گل آلود برای حزب خود ماهی بگیرند. برخی از پناهنجویان ظاهرا به چنین احزابی گرایش نشان دادند ، این دسته از ایرانیان پس از دریافت پناهندگی سیاسی ا ز این احزاب سیاسی دوری جستند و به دنبال درس ، کار و زندگی شخصی خود رفتند و پس از چند سالی هم بدون هیج محدودیتی به ایران رفت و امد می کنند . شخصا در این 28 سال هر کجا که بودم به پناهجویان ایرانی کمک کردم و بعد ها هم که بسیاری از انان بدون هیج محدویتی به ایران رفت و امد می کنند، ناراحت نیستم . کشورهای غربی با تحریم های گسترده و بعضا ضد انسانی بسیاری از مردم ایران را خانه خراب کردند و موجب بیکاری میلیون ها نفر شدند.جوانان کشور هیج آینده ای در ایران ندارندو مسئو ل چنین خانه خرابی در درجه اول جمهوری اسلامی و پس از آن ،دولت های غربی تحریم کننده اند. این بحث ادامه دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله‌ی اخیر آقای زعیم (ایران بازیچه‌ی استراتژی ابرقدرت‌ها)، جدا از تاریخ نگاری معیوب ایشان، نشاندهنده‌ی آن است که متاسفانه تبلیغات دینی نظام و تحریکات نژادپرستانه‌ی احمدی نژادی و از جمله یهودستیزی جنون‌آمیز سال‌های اخیر، عده‌ای از ملی‌گرایان را نیز در نظام ذوب کرده است:
1- آقای زعیم بدون درس گیری از تجربیات 35 ساله پس از انقلاب اسلامی، توجهی به این واقعیت تاریخی ندارند که یکی از دلایل پایه‌ای کشتارهای داخلی در سرزمین ما و از دست دادن مناطق وسیعی از خاک ایران و حوزه‌های فرهنگی ایرانی در چند قرن گذشته، همانا بنیادگرایی دینی و جهادگرایی بین‌المللی نظام‌های دینی- آخوندی حاکم بر ایران بوده است.
2- آقای زعیم دین و قوم یهود را عملاٌ مسبب تیره‌بختی ایرانیان معرفی می‌کنند و بدینوسیله ضمن مشارکت در ستم دینی نظام، عوامل پایه‌ای اجتماعی، دینی، فکری و بین‌المللی .....

مقاله‌ی اخیر آقای زعیم (ایران بازیچه‌ی استراتژی ابرقدرت‌ها)، جدا از تاریخ نگاری معیوب ایشان، نشاندهنده‌ی آن است که متاسفانه تبلیغات دینی نظام و تحریکات نژادپرستانه‌ی احمدی نژادی و از جمله یهودستیزی جنون‌آمیز سال‌های اخیر، عده‌ای از ملی‌گرایان را نیز در نظام ذوب کرده و حتی در صف جنگ طلبان قرار داده است:
1- آقای زعیم بدون درس گیری از تجربیات 35 ساله پس از انقلاب اسلامی، توجهی به این واقعیت تاریخی ندارند که یکی از دلایل پایه‌ای کشتارهای داخلی در سرزمین ما و از دست دادن مناطق وسیعی از خاک ایران و حوزه‌های فرهنگی ایرانی در چند قرن گذشته، همانا بنیادگرایی دینی و جهادگرایی بین‌المللی نظام‌های دینی- آخوندی حاکم بر ایران بوده است.
2- آقای زعیم دین و قوم یهود را عملاٌ مسبب تیره‌بختی ایرانیان معرفی می‌کنند و بدینوسیله ضمن مشارکت در ستم دینی نظام، عوامل پایه‌ای اجتماعی، دینی، فکری و بین‌المللی این مشکلات را پنهان و در برخی موارد تایید و پشتیبانی می‌نمایند.
آقای زعیم از لفظ «یهودی» همانند فحش استفاده کرده و شخصیت‌های منفی در تاریخ‌نگاری خود را بدون توجه و تحقیق «یهودی» خطاب می‌نمایند. این خود نشان دهنده‌ی رجوع ایشان به منابع نئونازیستی و احمدی‌نژادی یا متون دستکاری شده و مجاز داخلی و آمادگی قبول بی‌چون و چرای این منابع از جانب ایشان است.
ایشان آشکارا بر تنفر دینی و قومی ایجاد شده توسط نظام، مهر تأیید زده و یا قصد استفاده‌ی ابزاری از آن را دارند.
3- در برابر احکام بدخواهانه یا غیر مسئولانه آقای زعیم، به توضیحات زیر توجه فرمائید:
الف- برژنسکی معروف یهودی نبوده و بعنوان عضوی از خاندان‌های مسیحی لهستانی، می‌تواند حتی وارث افکار ضدیهودی سنتی در لهستان نیز بوده باشد. مسئله‌ی اصلی این سیاستمدار کلیدیِ، مقابله با کمونیزم و بویژه با روسیه به عنوان دشمن اصلی لهستان بوده است.
- بارون جولیوس رویتر که تنها پیشینه‌ی یهودی داشته و خود مسیحی شده و نوادگانش نیز مسیحی بوده‌اند را نمی‌توان دارای هویت یهودی دانست.
4- سهل‌انگاری آقای زعیم تا بدانجاست که در استفاده و استناد به منابع، با عرض پوزش به نتیجه‌گیری‌های...... نیز رسیده‌اند:
آقای زعیم به «مصاحبه»ای با هنری کیسینجر اشاره می‌کنند که هیچ عقل سالمی انتساب گفته‌های مربوط را به یک سیاستمدار هوشمند و مورد مراجعه و استناد، قابل قبول نخواهد دانست.
مصاحبه‌ی مورد استناد آقای زعیم نه یک مصاحبه‌ی واقعی، بلکه نوشته‌ای تخیلی و فرضی و طنزآمیز است. در منبع اصلی این «مصاحبه» زیر تیتر آن به وضوح نوشته شده است: «طنز دقیق»، یعنی که طنز نویس مربوطه، افکاری که خود فکر می‌کند باید در ذهن طرف باشد را از زبان طرف بیان می‌کند. چنین سوءبرداشتی همانند آن است که در یک کاریکاتور سیاسی، نقل قول فرضی طراح کاریکاتور را به مثابه نقل قولی واقعی به حساب آوریم و در مورد آن مقاله هم بنویسیم! آیا چنین گاف بزرگی نشان دهنده‌ی مشکل ذهنی آقای زعیم نیست؟
در این رابطه به سایت منبع اصلی «مصاحبه» مراجعه فرمائید:
http://counterpsyops.com/2012/01/13/henry-kissinger-if-you-cant-hear-the-drums-of-war-you-must-be-deaf-accurate-satire/
فریار نیکبخت
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

peerooz گرامی
کامنت بالا مال شماست ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت سوم ۳ پیرامون ( سخنی با عزیزان ترک آزربایجانی ) بعد از تحقیق جوامع شرقی‌ مسلمان که شامل ( اندونزی، پاکستان، ایران، ترکیه و مصر ) می‌‌شد دریافتم فقط در ایران، هم در زمان شاه، هم در زمان شیخ، ( عملکرد سیستم، کمونیستی ) است با وجودیکه دولت کمونیستی نیست، در زمان شاه پدر و پسر، خلع ید از زمینداران و ملاکین با بالا کشیدن ۷ هزار روستا در زمان رضا خان، و ( انقلاب سفید )در زمان پسر، عملکرد کاملا کمونیستی است که در زمان رضا خان، این مرحله با پوست کردن زمیندارانی که زیر زور گویی رضا خان نرفتند همراه بود، در زمان شیخ نیز، عملکرد کمونیستی است و نظام ملغمه‌ای از افکار چپ، پان فارسیستی و شیعه یزم فارسی‌ است.( براستی کدام جامعه شناس ایرانی این مسائل را با شما در میان گذاشت؟ ) وجدان آگاه

نوشته شده توسط: Anonymous

خوب است همه ما ایرانیها از معلمان اگاه و دلیر یاد بگیریم و برا حق و حقوق مان که دولت ظالم اخوندای خورده حررکت کنیم.35 سال شد بس است دیگر

نوشته شده توسط: Anonymous

بعله ... اگر دوستان چپ اندیش پس از 36 سال اتلاف وقت و درک و بآور اینکه آخوند توانسته انقلاب را بتواند از ندانم کاری آنها بدزد و در درازای سالها آب به آسیاب آخوند نمیریختند و میتوانستند بفول ننه جون با خرد ورزی ، مثل نردبان بشریت،پله های خود را بتراشند ،درست به اندازه ی پله های آن، نه کوتاه و نه بلند. مورد قبول ها را سوار دوتا چوپ میکردند و موارد اختلاف را «اندازه گیری» می نمودند، بعد از اصلاح و تعمیر سوار میکردند.امروز هنوزاندر خم کوچه آخوند نیودیم»

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت دوم پیرامون ( سخنی با عزیزان ترک آزربایجانی )، پدیدهٔ مالکیت، در سنجش چگونگی‌ گذر یک جامعه به دوران مدرن، جایگاهی‌ والا و حیاتی‌ دارد، با چپاول ۷ هفت هزار روستا از زمین داران و ملاکین ایران بعد از دوره قاجار ها، فلسفه شکل گیری مالکیت در ایران برای همیشه عقیم و سترون شد، رضا خان نه تنها کمر زمین داران ایران را شکست بلکه سوار بر اریکهٔ قدرت، ( مدرنترین انقلاب تاریخ ایران را ) چنان از اذهان جامعه پاک کرد که گویا اصلا چنین انقلابی‌ در ایران رخ نداده بود، من در تحقیقی که پیرامون ( تکامل جوامع شرقی‌ مسلمان از اندونزی، پاکستان، ایران، ترکیه و مصر ) انجام دادم شاهد قطع ( نخاع ) مالکیت شخصی‌ در هیچ کشوری نشدم به جز ایران رضا خانی، این جوامع مسیر رشد و ترقی‌ را پیمودند و کم و بیش صاحب ( حزب، قوّه قضا ئیه مستقل از دولت، مطبوعات آزاد، بانک مرکزی مستقل و هکذا ) شدند به جز ایران، فقری که

فقری که به دلیل سیاست‌های پدر و پسر پهلوی‌ها بر ایران مستولی شد به انقلاب سال ۵۷ انجامید، در نبود نهاد‌های مدرن به دلیل سیاست غلط پهلوی‌ها در ایران، بعد از انقلاب، آدم کشان، مافیا، کلاشان، دزدان امور دولت را به دست گرفتند که همه اینها نتیجهٔ مستقیم سیاست‌های غلط پهلوی هاست. امروز شاید شبه روشنفکر جامعه فارسی‌، ژست شبه روشنفکری بگیرد و ادعا کند که ( لیبرال‌های جامعه فارسی‌، از دل‌ حکومت احمدی‌ نژاد‌ها و روحانی‌ها بیرون خواهند آامد ) ولی‌ کسانی‌ که آگاه به تکامل جوامع هستند بهتر میدانند که جامعه فارسی‌، در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. وجدان آگاه
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ع.ب.تورک اوغلی، اولا که به عنوان یک آذربایجانی بسی مایه خوشحالی و خوشنودی و سرافرازی شخص من است که جمهوری آذربایجان در طی این سالها با مدیریتی به مراتب کارامدتر و عقلایی تر از جمهوری اسلامی موفق شده است علی رغم همه اشکالات و نقصانها و کمبودهای موجود، مسیری رو به رشد داشته باشد؛ به نحوی که مملکت از وضعیت اسفبار و ورشکسته دهه آخر قرن گذشته، به وضعیت نسبتا آبرومند فعلی رسیده و نرخ فقر بسیار کاهش پیدا کرده. ضمن این که در این بین، جمهوری اسلامی و پان ایرانیستهای رنگارنگ نیز هر چه سنگ به دستشان رسیده، سر راه این جمهوری نو پا انداخته اند تا آن را زمین بزنند که البته کار چندانی از پیش نبرده اند و نخواهند برد. خلاصه این را بگویم که موفقیت و سعادت و پیشرفت برادران و خواهرانمان در جمهوری آذربایجان، از بزرگنترین آرزوهای من است. فکر می کنم که شما منظور من را بد متوجه شده اید.

ببینید، درست است که فقر آلمان و فرانسه و لیبی ندارد، ولی اشعار آقای احمدی زاده به ترکی آذری است و خیلی سخت و دشوار است که بتوان آنها را به آلمانی و عربی و ... برگرداند. اما این اشعار برای خواننده آذربایجانی کاملا ملموس و به قول معروف «دوغما» است. به علاوه، سطح کارهای آقای احمدی زاده از نظر من بالاست و فکر می کنم توسط نشریات ادبی جمهوری آذربایجان قابل قبول باشند (کارهای ایشان من را به یاد شاعر خوبمان ذوالفقار کمالی می اندازد). اگر ایشان کارهایشان را به آن نشریات بفرستند، هم باعث غنای ادبیات آذربایجان می شوند (چون بخواهیم یا نخواهیم، امروز با شرایطی که ما در ایران داریم، بار اصلی حفاظت و صیانت از فرهنگ و ادب آذربایجان، به عهده ادبای آن دیار است)، هم خودشان در معرض نقد کارشناسان پخته و مجرب قرار می گیرند و این باعث ترقیشان است، هم باعث خبردار شدن دو سوی ارس از هم می شود و تبادلات فرهنگی را گسترش می دهد، هم ممکن است به انجمنهای ادبی آن جمهوری پایشان باز شود که باز باعث پیشرفتشان است و ...
به علاوه، چنین نیست که سیستم سیاسی جمهوری آذربایجان بی عیب و نقص باشد که البته هزاران هزار عیب و نقص و کاستی دارد و امروز شکاف طبقاتی در آذربایجان بسیار بزرگ است (هر چند شاید به بدی ایران نباشد). پس خواننده آذربایجانی، وصف وضعیت خودش را در این اشعار می بیند و برای مبارزه با کاستیهای موجود آماده می شود که این نیز به نفع بیداری ملت و تحولات مثبت اجتماعی آتی است.
نوشته شده توسط: Anonymous

به امید آنکه خانواده رضا بتوانند آخرین بوسه را بر لب سرد او بزنند. سپاس از آقای محمد مستوفی که به او پناه داد و تا رساندن جسمش به آغوش خانواده او را همراهی کرد. و سپاس از آن انسان هائی که جدا از نظرشان در مورد سازمان مجاهدین، با نگاهی انسانی در سفر آخرِ رضا به نزد خانواده اش حمایتشان را دریغ نکردند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در باره ی واژه ی «بورو کراسی» :
در نوشته واژه ی «بورو کراسی» به معنی بخش دستگاه اداری حکومت یا طبقه ی ماموران عالی رتبه ی ادارات به کار برده شده است. و نه به معنای شیوه و روش اداری. یا دیوان سالاری.
معروف است گویند بخش اداری جامعه یا حکومت- خودش یک طبقه جدید در جامعه است. به کنار از صحت و سقم ایده.
در نوشته - این طبقه ی جدید به بخش بالایی و پایینی قسمت شده است.
بوروکراسی را به دو معنی ناهمگون در فارسی بکارمیبرند: روش دیوانسالاری - و بخش ماموران اداری حکومت یا دستگاه اداری. منبع فرهنگ علوم انسانی-آشوری.
از نظر من درست آن است که بوروکراسی را به معنی روش «دیوانسالاری» و خود کارمندان را بخش «بوروکرات» حکومت یا جامعه ، طبقه ی بوروکرات- بنویسیم. در هم آمیختن دو مفهوم نا همجنس مسخره و غیرمنطقی ست.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-دوست عزیزمن وعیال من راخوب میشناسی یک کتابخانه چوبی هنوزازشمادراول ازدواج که درصادقیه می نشستید به یادگارداریم.امروزدرمحلات تهران انتخابات شورایاری بود.بامادربچه هاوبقول ما تورکان قادین خودصحبتی داشتیم که چطور میشوددراین نهادهای مردمی شرکت کنیم.به این نتیجه رسیدیم که این کاندیداهابایدباشرکت کردن درنمازمسجدبایددشروع کنند. ونتیجه گرفتن نشدکه نشد.چون بایدلاقل دوسال درپشت سریک ملای بیسوادعقب مانده نمازخوانده تاشماراتاییدکنندکه شمامومن هستیددراین دوسال چه کارهاکه نبایدبکنی آش نذری پختن.باراهیان نورهمراه شدن.شرکت درنمازجمعه.شرکت درگروههای بسیج.الله اکبرگفتن هادرمواقع ضروری.ریش گذاشتن.ووو...تابتوانی ازدیوارهای آهنی گذرکرده وکاندیدشورایاری بشویی.برادرگرامی!آقای خدانگهدار!شمادغدغه چه چیزی راداری؟شماازهم اکنون فتوای شرکت درانتخابات آینده راصادرفرموده ایی چی خبراست؟آیاونکنددرانتخابات آینده

شماهم میخواهیدکاندیدشوید.؟شمادرکجای این بازی قراردارید؟نکندفرانسه شمارابجای خمینی میخواهدبه لوفل لوشاتوببرد وسوار هواپیمای ایرفرانس کرده وبیاوردتحویل مابدهد.یاازسوریه وعراق شدن ایران کورش کبیرمیترسید؟این راازمن بیسوادترک تهران نشین داشته باش اکنون هرگروه واتینیک راه خودرامیرود.شماهم جایتان خوب است.تامیتوانیدازاین فتواهابدهید.این دفعه همه آگاه شده اندبقچه پان فارسیسم رابسته انددیگردرلوای اسلام.چپ وملی هانمیتوان مردم راگول زد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-این شعرنشان دهنده وجودفقردرجامعه ایران را روشن میکند.البته تورم آنچنان بالاست که فکرنکنم شاعرمحترم توانسته آنرادر شهرهابدرستی بتصویرکشیده علت نیزناآشنایی ملموس ایشان بعلت دوری ازایران است.ولی واقعیت موجودراتوانسته بقلم آورد.ضمن آرزوی موفقیت برای ایشان وتمام شعرای سرزمینم آزربایجان درخواست عاجزانه دارم درموردتاریخ موسیقی موقام . حقوق زن.روابط انسانها.قوانین پیشرفته.اجرای عدالت درتاریخ ترکان.فولکوریک ترکان.سینما.وتیاتر.کارکرده ومارا مستحفیظ نمایید.به آقای معماهم سفارش میکنم مسایل شخصی خودراکه نشات ازتفکرحاکم برمغزخودداردوارداین معقولات نکرده وعقده فکری خودکمتربروزدهند.فقروگرانی ایران وآزربایجان وافغانستان وعراق وسوریه.آلمان.آمریکا.فرانسه نمیشناسد. تنها مدیریت توسط حاکمیت میتواندتعادل نسبی رادرجامعه بوجودآورد.آنهم اگردرکشوری که دلارهای نفتی بادآورده ایی همچون منطقه فقیرعرب نشین خوزستان

داشته باشد.راستی آقای معمایک سئوال دارم اگرمیشودلطف کرده جواب دهیدتامن کمی روشن شوم.درایران خیلی وقت است سالانه از4میلیون بشکه تا6میلیون تولیدنفت داریم آیابحال من ومردم فرق میکردکه نیم یا15میلیون تولیدمیشد؟لطفابه درآمدسالانه وشاخص رشداقتصادی مردم ایران وآزربایجان راکه نیم میلیون تولیدداردرا،ازسایت سازمان ملل درآورده وبرای مادراین سایت بنویسید،تاروشنگری شود.من میدانم که قابل قیاس نیست شایدشمادرآمدمخصوصی ازآن درآمدهاداشته باشید!؟
نوشته شده توسط: Anonymous

( سخنی با عزیزان ترک آزربایجانی ) جامعه فارسی‌، یک جامعه تک‌ روایتی است که روایت غالب فقط روایت جامعه فارسی‌ است. من در بحثی‌ که پیرامون ( دلایل عدم توسعه ایران ) شروع شد با اشاره به سیاست خاندان پهلوی ( پدر و پسر ) نشان دادم چگونه رضاخان و پسرش با ( انگ یاغی ) به زمینداران و ملاکین به جا مانده از دوره قاجار، ثروت آنان را بالا کشیدند، ( لطفا دقت کنید در این دوره، جمعیت ایران ۱۲ میلیون نفر است که ۹ میلیون آنان در روستاها زندگی‌ میکنند، یعنی‌ ۸۰ درصد جمعیت ساکن روستا‌ها هستند، در این بهبوهه رضا خانی از راه می‌رسد و به هر کسیکه زمین را تقدیم رضا خان نکند انگ یاغی می‌‌زند و پوست کله‌شان را میکند. رضا خان بدین طریق، کمر طبقه متوسط را در ایران شکست، طبقه‌ای که ثروتمندان و کار آفرین جامعه، از دل‌ آنان قرار بود بیرون بیاید. اگر ما قادر به بیان این واقعیت‌ها نشویم، روایت حاکم

روایت حاکم جامعه فارسی‌ که بر ایران حاکم است نخواهد گذاشت واقعیت‌ها برای درک افکار عمومی‌ عیان شوند. رضا خان با بالا کشیدن ۷ هزار روستا، در کشوری که ۹ میلیون تان آنان در روستاها زندگی‌ میکنند، عامل اصلی‌ در انحطاط ایران، در تاریخ معاصر است. وجدان آگاه
نوشته شده توسط: Anonymous

شاید افشاگریهای این خانم مفید باشه ولی از گفتار و نوشتارش نمیشه چیزی فهمید. میگند ز گهواره تا گور دانش بجوی. او نباید فکر کنه که درس و مشق فقط برای نوه های اوست و خودش نمی تونه یاد بگیره. وقتی می خواد این کارها را بکنه یا باید بره کلاس انشا نویسی و یا اینکه با ایما و اشاره منظورش را به کسی بفهمونه و اون فرد برایش بنویسه. در اینجا اگر درست فهمیده باشم، می خواد عقب نشینی کنه ولی عقب نشینی بدون عذرخواهی که نمیشه. بهتره عذرخواهی اش را بده یک نفر برایش بنویسه که همه متوجه شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله زیر توسط Philip Weiss روزنامه نگار یهودی آمریکایی در باره سخنرانی نخست وزیر اسرائیل است. در این مقاله ایشان از نفوذ و قدرت لابی یهودی در امریکا سخن میگوید و اینکه این سخنرانی نقطه عطفی ست در فعالیت این لابی که نفوذ خود را بتدریج از دست خواهد داد زیرا بسیاری از مردم به وضوح میبینند که نخست وزیر یک کشور بسیار کوچک سعی دارد که سیاست خارجی امریکا را - علی رغم اراده رییس جمهورشان - اداره کند و این موجب بروز احساسات آنتی - سمیتیک خواهد گردید. با چنین مقالاتی یهودیان ایرانی - اگر هم بخواهند - احتیاجی ندارند که خود را با " شاخ گاو " طرف کنند.

Philip Weiss
http://mondoweiss.net/2015/03/netanyahus-speech-israel

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

عزیز، ممنون از توجه شما. و سپاس از زحمت های طاقت فرسایتان برای مطالبی که لطف کرده به سایت می فرستید.
برای من هنر و ادبیات در عین حال که کاری فردی ست-کار جمعی نیز هست. به ویژه برای ما تبعیض دیدگان فرهنگی.
نویسندگان زبان فارسی برای انتشار یک مطلب دهها ادیتور و نقاد و مترجم دم دست دارند، و مطالب را از زوایای گوناگون نقد و بررسی و اصلاح و تغییر و تراش میدهند -و بعد منتشر میکنند. اما ما متأسفانه از همه اینها محرومیم. محرومیت در هرقدم یقه ی ما را گرفته است. ما از هیچ امکان بالندگی برخوردارنیستیم.

یادم هست زمانی به یک نقاد فارسی زبان گفتم به نوشته ی من نگاهی بکن و نظرت را برایم بگو که مهم است.
بعد که دید ترکی زبان هستم -گفت باشد -اگر حوصله داشتم -این کار را میکنم. و هرگز هم حوصله نیافت.
نوشته ی من هم نه به ترکی-بل به فارسی بود. خوب ، درست یا غلط- من احساس تبعیض کردم- از این برخورد.

احساس نمودم نمیخواهند تجارب خود را در اختیار ما بگذارند.
دانستم کارما بسیار سخت است. تبعیض از یک سو و از سوی دیگر کسی نمیخواهد دانش و تجربه هایش را با ما تقسیم کند.
لگد میزنند که هرچه بیشتر در محرومیت و تبعیض فرو رویم. و« خدای نکرده ، نکند یک وقتی هوس طرح فرهنگ خودی-به سرمان بزند».
احساس کردم اینان از ظهور دوباره ی ساعدیها و براهنی ها و بهرنگی ها...درمیان ما -که به زبان خودمان چیز بنویسیم -وحشت دارند. «کوته فکری» - و دیگر هیچ.
از اینرو فکر میکنم کار یک یک ما متعلق به همه یمان است. و موفقیت یکیمان پیروزی همه یمان. تا میتوانیم باید دست همدیگر را بگیریم. در همه ی زمینه ها.شاید اندگی از محرومیتها کاسته بشود.

نوشته شده توسط: Anonymous

به جناب ایرج, این دولت پان فارس شما این کلمه آزاد را هم که بدست خودش نوشته شده است««تدریس ادبیات" انھا در مدارس در کنار زبان فارسی" ازاد" است.»» رعایت نمیکند. حرفتان در این بره چیست؟

نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیار عزیز! ممنون از بابت توضیحات و ادیت زیبای ترجمه فارسی

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز! ممنون از ابراز لطف و علاقه تان

نوشته شده توسط: Anonymous

ناسیونالیسم، و نژاد پرستی افراطی و تشکیل دول ناسیونالیستی که اولین بار در اروپا و خاور نزدیک درقرن نوزدهم شکل عملی بخود گرفت و تعاقب آن به جریان افتادن دو جنگ خانمانسور اول و دوم جهانی را سبب شد. باابراز تاسف در قیاس با چنین پدیده ای، اندیشه ناسیونالیسم افراطی فارس که در نقش حکومتگران، عامل سرکوب ملل جغرافیای ایران است، تقریبا
هزارسال پیش از طریق آقای فردوسی تبلیغ و ترویج میشود. پس از نظرتاریخی افرادی مثل فردوسی در واقع ناسیونالیسم افراطی را ازهزارسال پیش تبلیغ و ترویج میکنند. تا زمانیکه زهر ناسیونالیسم و شونیسم، درشکل خود بزرگ بینی، و حس برتری طلبی، نسبت بملل دیگر، در رک فکری روشنفکران جامعه فارس رسوخ کرده و نشت داشته باشد، هیچ نجاتی برای مردمان ایران متصور نمیباشد. و همین افکار ناسیونالیستی که به بهانه "تمامیت ارضی" مردم ایران را در نقش شاه و شیخ به زنجیرکشیده است، دیر یا زود

گسست جامعه، و در گیریهای خونین داخلی را برای احقاق حقوق پایمال شده، ملی ـ مدنی، زبانی ـ فرهنگِی، و همچنین مبارزه برای آزادیهای سیاسی... و امثالهم را در جامعه دیکتاتور زده بهمراه خواهد داشت. در یک چنین حالتی برای ناسیونالیسم افراطی فارس راه چاره دیگری وجود نخواهد داشت، یا باید به حقوق ملی ـ مدنی و فرهنگی ملل دیگر گردن نهد!، و احترام بگذارد، و یا اینکه جغرافیای، خرافات زده، جهل زده و دیکتاتور زده جهنم ایران، از هم خواهد پاشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

شعار این "عاج" است: پنجاه/پنجاه یعنی هم زنان و هم مردان از صد در صد حقوق شان برخوردار باشند تا فرصت های برابر و عادلانه ای برای کسب قدرت های سیاسی، اقتصادی و غیره در جامعه داشته باشند.
پنجاه/پنجاه حداقل انتظار و درخواست زنان است و پس از توانمند سازی زنان، این شایسته سالاری است که حکم می کند.

رزا: زنان خیلی وقت است که دریافته اند که شرکت و فعالیتهای زنان در ساختارهای مردانه دردشان را دوا نمیکند. زنان در این ساختارها مامور اجرایی سیاستهای مردسالار میشوند.

نگاهی بیندازیم به سیاستهای مارگارت تاچر که اوج آن علیه مادران تنها بود. زنان در مجلس ارتجاعی رژیم ایران فوق ارتجاعی هستند. بسیار نوکر تر از مردان برای سیستم عمل میکنند. بمانند پلیس تُرک در دستگاه امنیتی آلمان. پلیس ترک برای اثبات خود مجبور است که چندین برابر خشن تر باشد. پنجاه پنجاه که شعار این "ان-جی-او" است کمکی به وضعیت فرودست زنان نمیکند.
50 درصد ساختار مجلس مرتجع اسلامی زنهای خر مذهبی ای مانند خانم شاعق باشند، تمامی زنانی که بدلیل فقر تنفروشی میکنند را از چراغ برقها ی شهر آویزان میکنند. (شاعق:چند فاحشه را اعدام کنیم، مشکل زنان خیابانی در کشور حل میشود). شرکت زنان در ساختارهای رژیم های دیکتاتوری بیشترین ضربه را از طرف "زنان" به جامعه ی زنان زده است. نگاهی به پدیده ی عروسهای هیتلری و صیغه های رژیم اسلامی داعش شیعه بیندازیم.
آنها سگهای دست آموز رژیم شده اند. برای هر گونه سرویس جنسی/ عاطفی/مادی آماده هستند. "عاج" خواهان تاج است!
ما خواهان آزادی و رهایی از سیستم مردسالار/ سرمایه دار...
عاج میخواهد در قدرت سیستم سهیم شود، زنان آزادی طلب خواهان لغو قدرت و سیاستگذاری هستند.
عاج به ساختارهای زن ستیز دولت/مجلس/ارتش...با شرکت در آنها (50%) استحکام می بخشد. زنان رهایی طلب خواهان سرنگونی این ساختارهای زنستیز و انسان ستیز بوده و ساختارهای خود را بر مبنای مشارکت و نه نمایندگی (دمکراسی مستقیم) به پیش میبرند. بمانند زنان روژاوا/ جیاپاس و کمونها و کلکتیوها و روستاها و مناطق اشتراکی...
عاج سهم خود را در قدرت مردسالاران مطالبه میکند، ما سهم نمیخواهیم. ما ارتش و دولت و حکومت را نشانه گرفته ایم!
ما از روی این ساختارهای پوسیده رد خواهیم شد. بگذاریم عاج سهم خود را از مردان گدایی کند!
زنان آنارشیست/ فیمینیست
www.archiverosa.blogspot.com
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام.یکی نماینده انگلیس.یکی فرانسه.یکی اسراییل.یکی روس.یکی آمریکا.یکی آلمان.وچین وو..جنگ ابرقدرت ها برای تاراج .منافع بری ازایران ومنطقه جنگ رزگری دربین سران نادان ماراکشته.بیسوادی گروه ها.سوء استفاده شئونیسم فارس ازسیاسیون وازبیسوادی مردم مارابجای پیشرفت به پس رفت گرفتارکرده است.روزی زمان دکترپروفسورعالم بسیجی احمدی نژادبرشت میرفتم وقتی ازهشتگردردشدم منطقه راپلیس فراگرفته بود.درپشت هرتپه وهربوته یک نفربامسلسل سنگر گرفته بود،حدود100کیلومترپلیس هادوتایی راه میرفتندویاسنگرگرفته بودندوتاقزوین ادامه داشت.برایم سئوال شدکه چه خبرشده است.فرداروزنامه نوشتندریس مصلحت نظام دردانشگاه آزادقزوین سخنرانی داشته است.آقای لاریجانی بااین حرفهاردگم میکندحکومت راهمه باهم میکنندوزمانی به هم پاس میدهندتامردم سرگرم شودوخودشان میگیرندومی چاپندومیکشند.تنهامردم راسرکارگذاشته انداگرراست میگویندجنایت همدیگررالودهند

نوشته شده توسط: Anonymous

اشعار و نوشته های آقای احمدی زاده واقعا نعمت بزرگی هستند. شعر گفتن به این شیوایی از زبان توده مردم، بی اغراق کار هر کسی نیست. آقای احمدی زاده قریحه و استعداد فوق العاده ای در شعر دارند؛ ضمن این که این استعداد را در مسیر صحیح آن که همان دفاع از حقوق اکثریت ستم کش جامعه است به کار انداخته اند. من به ایشان پیشنهاد می کنم حتما اشعارشان را برای نشریه های ادبی جمهوری آذربایجان نیز بفرستند. چرا که این اشعار صرفا متعلق به جامعه ما نیست و شکاف طبقاتی و مصائب ناشی از آن را مسلما توده های زحمت کش در آن جمهوری نیز با تمام وجود احساس می کنند. مجددا از ایشان تشکر می کنم و امید این که کارهای خوبشان ادامه دار باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-قانون اساسی ایران قران وحتی بالاترازقران است!اگرکسی درموردقانون اساسی ویااصلاح آن حرفی بزندمیشودکافر!میشودبابی ست!اگرمسئولان اسلامی هم یک روزی بفکراصلاح درموردزبان فارسی رشدفکری داشته باشندازطرف روشنفکران باستانگرای دوران دایناسورهامیشوندخاین وکورش فروش.دنیادرکجاسست ومابه چه چیزی خودراپیوندزده ایم.آقاسنندجی عزیزازماست که برماست.ازاینهاتوقع داشتن وبه این امیدبستن زهی خیال باطل است.اگرهم روزی درمورداجرای اصول مربوط بزبان مادری حرفی میزنندازفشاروهجمه بیرون است والاازاین امازاده شفاخواستن عقب ماندگی بیش نیست.وجودوروح این فارس هاتنهابستگی به دیکتاتوری بوده بقیه بهانه است.زنده بودنشان بستگی به دیکتاتوری است واسلام. ایران وطن انسانیت برای عوام فریبی است گول خورنده نیزهالویی بیش نیستند.هیچ فکروامیدی به حاکمیت فارس وروشنفکرچپ وراست فارس نداشته باشید.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

موضوع «عید و فقر»، حداقل از زمان مشروطیت در نظم و نثر و طنز نویسندگان آذربایجان کم و بیش مطرح بوده است. و کسانی چون صابر و معجز شبستری و دیگران فقر مردم را در این روز به نحوی در نوشته های خود منعکس کرده اند.
با دید قلمزنان آذربایجانی این «فقر» نتیجه ی کشورداری ناشایسته است که در «گرانی» و «بیکاری» و «اختناق» موجود نمود پیدا کرده . فشار فقر در این روز-عید- در چهره ی کودکان-پدران-مادران- بخوبی نمایان میشود.
نوشته ی احمدی زاده ی عزیز بازتاب این فشار در بین مردم ندار جامعه است.که خواننده را با چهره ی فقر در ایام عید آشنا میکند.ایام عید زمانی ست که چهره ی فقر و نداری هرچه بیشتر عریان میشود.
-یک عده مست اند. و کلاه خود را محکم چسبیده که باد نبرد.
-یک عده دارا هستند و با چهره ی فقر آشنایی ندارند.

- دیگر اکثریت مردم اند که نسل به نسل در فقر زیسته و میزینند.
عید با اینکه خبر نوشدن طبیعت را میدهد و یک احساس عمومی ایجاد میکند ولی همراه با فشار و درد نمیگذارد چهره ها براستی شاد باشند.
-نوشته با زبان خود مردم این درد را منعکس میکند.
بعد از 100 سال نشان میدهد که در باتلاق «فقر» جامعه تغییری ایجاد نشده و یک قرن است که در برهمان پاشنه می چرخد. تلاش های انقلاب مشروطیت-جنبشهای مختلف بعدی-انقلاب بهمن در راه ساختن یک زندگی متوسط خوب همگانی با شکست کامل روبرو شده است. و پیروزی با فقر بوده و اجراکنندگان آن.
همانطور که در شعر هم به «مستان» اشاره شده فقر تنها فقر مالی نیست فقر «فرهنگی» یعنی «عقلی» نیز هست. علت اصلی شکست کوششها «فقر عقلی» بوده که اکثریت مردم نتوانسته اند «راه را از چاه» تشخیص بدهند.
عقب ماندگی فرهنگی جمعی -علت اصلی وجود فقر مادی و زندگی غیر انسانی حاکم برجامعه بوده است.
تا زمانی که فرهنگ عقب مانده است- هرکه به فکر خویشه- پیروزی از آن حافظان باتلاق فقر و بیکاری و استبداد و خرافات است.

داشتم تاریخ فلسفه ی ایران از زرتشت تاکنون را کندوکاو میکردم ، به نکته ی جالبی برخوردم و آن اینکه در این تاریخ چند هزار ساله «هیچ متفکری پیدا نشده که ذهن خود را از چهارچوب دین یا اسلام رها کند. » -منهای عده ای انگشت شمار -که آنها هم به نوعی گرفتار دین بودند- هیچکس نتوانشته تفکر خود را از دین آزاد کند.
با این وضعیت وضع ذهنی و فرهنگی جامعه روشن است که «عقب مانده-دینی-خرافی-سنتی» ست. با این فرهنگ عیدها که به «عزا» تبدیل میشوند-هیچ- حتی سرتاسر زندگی هم به «درد و عذاب» تبدیل میشود.

با این پیشنه ی تاریخی و فرهنگی، با این استعداد روشن است که لیاقت ما «باتلاق فقر» است و بیش از آن شایستگی نداریم.
اگر شایسته ی زندگی بهتر هستیم باید «نشانه هایش را دید» و تعریف کرد. متأسفانه هرچه به چشم میخورد «منفی»ست.
تا در آینده چه باشد...
نوشتم «هیچکس نتوانشته تفکر خود را از دین آزاد کند.»-منظورم این نیست که هیچکس دین را «رد» نکرده؛ بل اشاره به این نکته است که «هیچکس نتوانسته در خارج از دین و اینجا اسلام، بایستد و موضوعات را بدون دید دین مورد بررسی قرار بدهد».
برای مثال دانشمندانی هستند که دیندار اند ولی وقتی موضوعات مختلف را تحلیل میکنند دیگر بینش دینی خود را معیار قرار نمیدهند. تنها با خود فنومنها سروکار دارند. و علمی به مسایل نگاه میکنند.
متأسفانه چنین کسی یا کسانی در تاریخ فلسفه ی ایران وجود ندارند.

تنها توسط زادالمسافرین ناصر خسرو و برخی منابع میدانیم که «جریانهای فکریی به نام «طباعیان و دهریان» دز زمان شاعر و پیش از او بودند که از افکار مادی یونان باستان به خصوص دموکریت فیلسوف یونانی پیروی میکردند و ماتریالیست بودند. از تلاشهای فکری آنها هم چیزی دردست نداریم. که دچار تیغ دین بودند.
نوشته شده توسط: Anonymous

اظهارات آخوند نژاد گرای پانفارس علی یونسی مشاور قومی و فرهنگی حسن روحانی که خیال میکرد همه جا مثل ایران است که هر چه خواست بگوید و بکند, خشم همسایه عراق عرب را بر انگیخته است.

محکومیت اظهارات نامتعارف علی یونسی از سوی هیئت علماى مسلمين عراق

هیئت علماى مسلمين عراق تصریح کرده كه "صحبت هاى "على يونسى" در حالى مطرح مى شود كه در دنياى غرب، دولت حسن روحانی به دولت "معتدل "معروف شده است

به گزارش سایت کلمه، هیئت علماى مسلمين عراق با انتشار بيانيه اى، با اشاره به صحبت های "علی یونسی" دستیار حسن روحانی، رئيس جمهور ايران كه اظهار داشته بود "ايران تبديل به امپراطوری شده است که بغداد پایتخت آن است"، از آنچه که این هیئت از ان تحت عنوان "خطر های جاه طلبی ایران" ذکر کرده به "امت اسلامی وعربی" هشدار داده است.
هیئت علماى مسلمين عراق تصریح کرده كه "صحبت هاى "على يونسى" دستيار حسن روحانى رئيس جمهوری ايران كه از طريق رسانه ها منتشر شد، در حالى مطرح مى شود كه در دنياى غرب، این دولت به دولت "معتدل "معروف شده است ."
در بخشی از اين بيانیه آمده است : "صحبت های آقای یونسی که گفته : امروز بغداد پایتخت ماست وآنجا مرکز فرهنگ وهویت ماست آنچنان که در گذشته بوده است اشاره به عهد امپراطوری فارسی ساسانی دارد که بر عراق سیطره داشت و مدائن پایتختش بود."
این هيئت اسلامی ضمن محکوم نمودن و مردود دانستن اظهارات اقای "یونسی "، تصریح کرده که "اين صحبت ها جاه طلبانه است" و "دومین خبر شوک آمیزی بوده است که عراقیان در چند روز گذشته با آن برخورد نموده اند ."
هیئت علمای مسلمین عراق در مورد خبر شورک آور نخست گفته است:" نیروهای ایرانی با دهها تانک ودستگاههای نظامی با عبور از مرزهای عراق وارد معرکه های درگیری در صلاح الدین شده اند ."
اخیرا قای علی یونسی به عنوان نماینده آقای حسن روحانی در امور اقوام اظهارات غیر معمولی در خصوص ایران باستان، پایتختی بغداد برای ایران، جایگزین کردن نام کاسپین به جای خزر، جدا شدن عربیت از اسلامیت به دست ایرانیان، ریشه های زبان ترکی، تبار آذربایجانیهای ایران و عثمانیگری نوین یاد کرده بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

متن بالا یک تحریف آشکار از اصل 15 قانون اساسی است.
«زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتب و متون رسمی و کتب درسی "باید" با این زبان و خط باشد ولی استفادە از زبانھای محلی و قومی در مطبوعات و رسانەھای گروھی و" تدریس ادبیات" انھا در مدارس در کنار زبان فارسی" ازاد" است.»
درباره زبان فارسی کلمه باید برای دولت الزام آور است.هیچ اشاره ای به تدریس زبان مادری نشده فقط تدریس ادبیات محلی آمده (که با تدریس زبان مادری یا تدریس به زبان مادری تفاوت بسیار دارد) البته در مورد تدریس ادبیات محلی از کلمه "آزاد است" استفاده شده که برای دولت الزام آور نیست و به عهده خود اقوام است که به صورت فوق برنامه ادبیات فولکور خودشونو تدریس کنن.

نوشته شده توسط: Anonymous

با وجودیکه جامعه شناس هستید خواستم به پدیده‌ای مهم اشاره کنم، ریشه از خود بیگانگی‌ جامعه فارسی‌، در ( تفکر قیاسی و ذهنیت اسطوره‌ای ) نهفته است، ذهنیت اسطوره ای، امکان تجربه‌ تحولات عصر روشنگری را از انسان می‌گیرد و ذهن بدون تاثیر پذیری از تجربه‌ عصر روشنگری، از انجائیکه در موقعیت لازمان و لامکان قرار گرفته، عاجز می‌‌ماند، تفکر قیاسی نیز امکان درک واقعیت را از انسان می‌گیرد، در اینجا به پدیده‌ای دیگر اشاره خواهم کرد، فرهنگ شعر و شاعری، سوار با بالهای توهم، فقط ابهام گویی و واقعیت گریزی یک جامعه را ثابت می‌کند، جامعه فارسی‌ با لشگری از شاعران، بدون نظریه پرداز، نمون بارز یک جامعه متوهم است.

نوشته شده توسط: Anonymous

36 سال است که ما را استثمار کرده اند و خودشان با انواع و اقسام دزدیها خون مردم را در کیسه می کنند. اجازه ندهید این ظلم ادامه داشته باشد.ای ایرانیان اگر فرزندانتان را دوست دارید به کمک معلمان بشتابید.اگر ترس معلمان از آخوندهای لجن ریخت کمکشان کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

( خبر خوش ) عزیزان با نام ( تاناپ ) یا ( خط لوله گاز مایع ترانس آناتولی ) ( Trans Anatolian Natural Gas Pipeline) آشنا هستند، این خط لوله گاز بخشی از خط لوله گاز ( کریدور جنوبی ) است. خبر خوش این است که ( بی‌ پی‌ ) (BP) اعلام کرد حاضر به خریدن ۱۲% سهام خط لوله تاناپ است. موفقیتی دیگر برای جمهوری آزربایجان

نوشته شده توسط: Anonymous

با همه احترامی که برای جناب برقعی قائلم باید بگویم که ایشان بهمان عارضاه ای مبتلایند که بسیاری از بزرگان ما را نیز گرفتار کرده است و آن گم کردن سوراخ دعا ست. بقول مولانا گفت شخصی خوب ورد آورده ای - لیک سوراخ دعا گم کرده ای. آیا ما باید سنی های ایران را پاسخ گوی عملیات داعش بدانیم؟ برای ما چه فرقی بین سنی و یهودیست؟ درست است که ممکن است در بین داعشی ها چند سنی ایرانی هم وجود داشته باشد و قطعا چندین یهودی سرشناس هم جزء یهودیان تندرو اسرائیل وجود دارد ولی آنها بند نافشان را از ایران قطع کرده اند و ربطی به اکثریت یهودیان ایران که در خارج مانند بقیه ایرانیان در اشاعه زبان و فرهنگ ما فعالند, ندارند. پاسخ گوی گفته های نخست وزیر اسرائیل اسراییلی ها هستند و تعدادی از منصفان آنها پاسخ داده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-این یک موضوع ساده است واگرکسی خودرابه بیراهه بزندیعنی شب کوری مگرشمادراین37سال تغییری دیده ایدکه دولت مردان راجناح جناح میکنید.مثل اینکه گذشت 37سال رااصلا حس نکرده اید.37سال گذشت زمان. اگریک بچه راحساب کنیدالان پدریامادربزرگ شده است.گذشت زمان خودیک تفییرات بدنبال دارد.که آنراندیده میگیرید.چه حرکت اجتماعی درایران صورت گرفته آنرابفرمایید.هرچندکه گذشت زمان بایدبوجودمی آوردکه نیاورده است.لطفابفرماییدخجالت نکشید.موبال یااینترنت وماهواره رامیگویید.بابام جان اینهاپیشرفت جهان است ربطی به ملا.شاه وشیخ.نگهدار.پوتین.گورباچف.بوش ندارد.کدام آزادی.کدام تفییرات اجتماعی.کدام حزب.کدام کلوپ.ازاینهابگویید.شماهم دلتان راخوش کرده ایدبه رفسنجانی.روحانی.کواکبیان.مطهری.موسوی.کروبی.آقای نگهداردرصف ایستادواکنون نیزازراه رشدغیرسرمایه داری.وازجناح این وآن میگوید.فکرکنم خودش هم سرکارمی بودازاین قماش هامیشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

باسلام دوستی دیرینه بین ایرانیان ویهودیان چه در آئین یهود وچه در کتابهای تاریخ همیشه زبانزد همگان بوده وهست وخواهد بود. در واقع ایران وایرانیان با مقایسه به همه کشورهای دیگر جهان, ایرانیها بهترین دوست یهودها بودند. اسرائیلها نیز همگی از این حقیقت آگاهند. چنانچه شخصی برعکس آنرا نشان دهد یا کاملا بیسواد است ویا به دلیلی که نمیدانم چه میتواند باشد واقعیت را تحریف میکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

پخش فیلم مستند ( دختر هند ) ('India's Daughter) که به معضل تجاوز به زنان، مخصوصا تجاوز به دختری در داخل اتوبوس توسط چندین مرد، در هند ممنوع شد، فیلم را که نگاه می‌کردم ناگهان صدای ( آزادی، آزادی ) دختران و زنان هندی را شنیدم و تصور کردم گوش هام اشتباهی شنیده، اینجا هند است نه جامعه فارسی‌ یا افغانی که همه به فارسی‌ ( آزادی ) می‌‌گویند، من همیشه باور داشتم این زبان فارسی‌، روزی روزگاری زبان هندیان بوده، ولی‌ با شنیدن فریاد ( آزادی ) زنان هندی برای آزادی از مرتیکه‌های وحشی، این حدسم تبدیل به یقین شد.

به امید روزی دختران هند از دست فرهنگ پلید تجاوز نجات و آزاد شوند.
نوشته شده توسط: Anonymous

مسولین محترم ایرانگلوبال
با احترام به اینکه این سایت مال شماست و هر طور که بخواهید می توانید آن را اداره بکنید، می خواهم این موضوع را بعنوان اعتراض اینجا بنویسم که از 11 مطلب موجود در بخش مدیای صفحه اول ، 9 مطلب به زبانهای خارجی انگلیسی و المانی است.
اگر اشتباه نکرده باشم یکی از قوانین سایت شما این است که هیچ مطلبی بدون فارسی منتشر نشود. در حالیکه خودتان این کار را می کنید و در ضمن این بخش شده است بخش نمایندگی cnn و nbc

نوشته شده توسط: Anonymous

ببخشید! در کامنت قبلی یادم رفت چند فحش به خمینی وخامنه ای و رفسنجانی و دیگران بدهم تا متهم به طرفداری از جمهوری اسلامی نشوم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب وجدان آگاه، جارچی باشی محترم ترکیه!
باز هم <فرمان جار> غلط خواندی!
نماز وحشت را شب اول قبر برای مرده می خوانند. در <فرمان جار> شما نوشته شده است: نماز حاجت! نماز حاجت را در موقع گرفتاریها می خوانند.
منِ چریک خدانشناس اینها را می دانم و شما که دنبال اردوغان راه افتاده اید که ترکیه را هم مثل ایران، اسلامی داعشی بکنید، اینها را نمی دانید. معلومه که از شاگرد تنبلهای اردوغان هستید.

نوشته شده توسط: Anonymous

مینا اسدی و جنابعالی هم تواب تشریف دارید. شما ها سوراخ دعا را گم کرده اید .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی لطفا منبع این خبر را بنویسید تا من هم بتوانم آنرا از منبع اصلی بخوانم.
راستش من هر چه گشتم در ایران خبرگزاری های فضول نیوز ، بی بی سی می یوز ، موجود نیوزو افق دهقان پرس را پیدا نکردم.
تنها جایی را که این خبر را در آن پیدا کردم <وبلاگ فرید> است که خبرگزاری نیست و فقط به مسخره کردن رهبران و مقامات جمهوری اسلامی مشغول است.
اگر منبع خبر شما همین وبلاگ فرید باشد باید به حال شما و ایرانگلوبال گریست که این را بعنوان یک خبر جدی منتشر می کند و آنرا هم در صدر خبرها قرار می دهد.
مثلا این متن را از این وبلاگ بخوانید:
افشای متن نامه محرمانه علی خامنه ای به بارک حسین اوباما رئیس جمهور امریکا
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
برادر بارک حسین اوباما ، رئیس جمهورى محترم ایالات شیطون بلای آمریکا - دامت افاضاته ، مرقوم شریف جنابعالى واصل و موجب خرسندى گردید.
اینجانب که از سالهاى

اینجانب که از سالهاى قبل از انقلاب با جناب سید جیمی کارتر عزیز ارتباط نزدیک داشته ام و‌‌‌ همان ارتباط بحمداللَّه تعالى تاکنون باقى است، و همو او بود که جنابعالى را که یکى از یاورهای تواناى جمهورى اسلامى در شرایط بسیار ناگوار و پیچهای تند هستید، به ما معرفی فرمودند ، البته این کوسه را واسطه کرده بود که خاطر ما را کمی آزرد ولی من شما را چون برادرى که آشنا به مسائل و مشکلات کشور امام زمان و متعهد به آن هستید و از مبانى فقهى مربوط به ولایت مطلقه ما جانبدارى مى کنید، مى دانم و در بین دوستان و دولتمردان جهانی از متعهدان به حفظ نظام ما و از جمله افراد نادرى هستید که چون خورشید، روشنى مى دهید