Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب peerooz یه کمی آرام و خونسرد و به اعصابت مسلط باش الان مشکل تو در مورد کردها چیست از چه چیزی در مورد کردها رنج میبری ، شما چه خوشت بیاید چه خوشت نیاید کردها اگر خودشان بخواهند مستقل میشوند و کردستان را خودشان درست میکنند اگر هم مردم خودشان نخواهند پس طور دیگری مبارزه خواهند کرد و احتمالا در نتیجه سالها مبارزه به حقوق از دست رفته شان دست پیدا خواهند کرد ، تو توی این وسط کاری نمیتوانی بکنی پس خودت را ناراحت نکن یه وقت دیدی خدای نکرده فشار خونت بالا میرود .

نوشته شده توسط: Anonymous

کشور ما ایران نیازمند عبور اجباری از دو گردنه و یا تنگنای نفس گیر تاریخی یعنی ارتجاع سرخ و سیاه است. سرنوشت ملیونها انسان ایرانی با وعده های پوشالی بهشت روی زمین سوسیالیسم و یا جامعه بی طبقه توحیدی به نابودی و تباهی و در بدری و غربت و ناکامی انجامید.
کشور ما و مردمان ان راهی ندارند که با بیگانه پرستان توده ای و عبرب تباران اخوند و مجاهد رجوی اش تصفیه حساب تاریخی کنند.

سازمان اسلامی رجوی در واقع یک داعش سازماند هی شده از سوی غرب و شیوخ مرتجع عرب است.سازمان رجوی به مراتب از خود اخوند خطرناکتر است. تهدید و قتل و اعدام و نوشتن طورمار های سازمان دهی شده علیه جدا شده گان نشان از ترس و خشونت اسلامی سازمان در برابر صدای مخالف میدهد.
در سایت افتاب کاران و به تعبیر من سایت سیاه کاران ارتجاع سیاه طوماری بالا بلند به امضای صدها برده و کینز رجوی علیه

جدا شده گان سازمان به چشم میخورد.
نوشتن این طومار های ننگ اور نیازی نه به عقل است و نه شرافت انسانی بلکه ایمان به ایه شریفه ثم بکم لاترجعون دارد . این بر خورد با کسانی که عمری توجه کننید عمری را در سازمان و برای اهداف ان سپری کرده اند شرم اور است و تکلیف کسانی که مخالف اسلام و رجوی بوده اند و خواهند شد از اکنون روشن است.ایا بهتر نیست رجوی و بردگان و کنیزان این دستگاه اسلامی فاسد و ضد ملی در همین غربت بمانند و بپوسند؟ پاسخ من اری است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سنگسار در دین وآئین زرتشتی

بسیار دیده می‌شود که زرتشتیان و باستان‌گرایان افراطی، موضوع سنگسار در اسلام را به عنوان یک نقطه ضعف مطرح می‌کنند. در حالی که سنگسار در اسلام، فقط مربوط به حالتی استثنایی است، یعنی زنای زن محصنه یا مرد محصن (متأهل) و البته شرایط و مفاد آن به قدری پیچیده و شگفت‌انگیز طرح‌ریزی شده که کمتر زناکننده‌ای به آن صورت مجازات شود. به هر روی هر منصف خردمندی اگر از شرایط و جوانب قانون سنگسار در فقه اسلامی آگاه باشد، ایرادی بر آن نمی‌گیرد.[۱] گفتنی است، سنگسار در جامعه و آیین زرتشتی نیز به وفور وجود داشته است. هرچند امروزه جامعه‌ی زرتشتیان به دلیل نداشتن اهرم سیاسی و حکومتی، از اجرای قوانین خود مهجورند، لیکن اصل وجود سنگسار به عنوان یک مجازات رایج را می‌توان در متون تاریخی به روشنی مشاهده نمود. در ادامه به مواردی اشاره می‌کنیم:
در باب چهل‌ و ششم از رساله‌ی «صد در نثر» که یکی از مهم‌ترین متون حقوقی و فقهی زرتشتی است، چنین نوشته شده: «اینکه چون مردم، چهارده ساله باشند کُشتی [کمربند مقدس و نشانه‌ی دین زرتشتی] برباید بستن. چه دستوران گفته‌اند که آن نه ماه که در شکم مادر بوده‌اند هم اندر حساب باید گرفتن! چه در دین ما کاری بهتر از کُشتی داشتن نیست. بر مرد و زن فریزوانست، و به روزگار پیشین اگر کسی پانزده ساله تمام شدی و کشتی نداشتی او را به سنگسار کردندی که نان و آب بر وی حرام است».[۲] همین گفتار در ترجمه‌ی دانشمند اوستاشناس، وِست (E. W. West) که چنین آمده:
نوشته شده توسط: Anonymous

بارک اوباما جای خود را به عنوان یکی‌ از بی‌ لیاقت‌ترین رهبران آمریکا در تبیین سیاست خارجی‌ تثبیت خواهد کرد، از نظر استراتژی راهبردی و بهره برداری از موقعیت‌های ژئوپلتیکی، اوباما آمریکا را وارد یکی‌ از جنجالیترین دورانهای خود کرد، خط قرمز اوباما در قبال سوریه، استفاده از سلاح‌های شیمیائی بود، ولی‌ احتیاط بیش از حد اوباما، وی را قادر به اتخاذ یک سیاست قطعی پیرامون اسد نکرد، نتیجهٔ آن، خدشه دار شدن روابط آمریکا با تنها متحد خود، ترکیه بود، اوباما با ( سیاست سازش ) نه تنها به اسد، بلکه به رژیم ایران نزدیک شد و همپیمانان خود از جمله ( اسرائیل، عربستان) و سایرین را به حاشیه راند، نتیجه آن این شد که ( تروریست‌های داعش ) امروز کشوری مثل اردن را در بی‌ تدبیری اوباما، وارد بحران کرده اند، سیاست اوباما در مقابله با تروریست‌های داعش را صف تروریست‌های ( پ کا کا )، اردن فکسنی و ملیشیا شیعه

تشکیل میدهد در حالیکه این صف می‌توانست شامل اسرائیل، ترکیه، عربستان و تمام کشور‌های شورای همکاری خلیج باشد، مماشات اوباما و سیاست نزدیکی‌ به ایران برای مهار سیاست اتمی‌ رژیم ایران، هیچ موفقیتی نداشته، اوباما قادر به درک این واقعیت نیست که رژیم ایران، مثل ارمنستان، دست مهره روسیه است، نتیجهٔ سیاست اوباما، مماشات با تخریب گران است که نتیجهٔ آن را، در تخریب خاورمیانه شاهدیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

بە جناب پیروز و دیگران ، با عرض معذرت تحلیلهای آبکی و نیم متری شما همان تحلیلهای کهنە و پوسیدەای است کە با شعبدە بازی ایرانی میخواهید یخەی ملت کورد و رسیدن بە آزادی و زیستن در سرزمین خود و شهروند کوردستانی بودن نە شهروند اشغالگران سرزمین کوردستان بودن میباشد ،،برای این میگویم تحلیلهای آبکی این اسم رمز تمامی مخالفان آزادی و اشغالگران از پان های تورک و فارس و عرب از ما بهتران میباشد ، کوردها قوم و قبیلەاند، کوردها در سرزمینی کوهستانی زندگی میکنند کوردها منبع مهم اقتصادی مالی برای پیشرفت و زیستن ندارند کوردها عشیرەاند ، کوردها با هم سر سازگاری ندارند ، کوردها با هم درگیر میشوند ، کوردها در چند کشور تقسیم شدەاند

کوردها فقط با زبان اسلحە حرف میزنند ، کوردها سر میبرند ، کوردها زن میکشند ، کوردها ناموس پرستند ، کوردها احساساتی هستند ، کوردها زود فریب میخورند ، کوردها آلت دست کشورها و قدرتهای بزرگ میشوند وووووووووووو

جناب پیروز بلاخرە کە چی؟؟ کوردها نیز مانند تمام شهروندان کرەی زمین حق زندی آزاد در سرزمین خود را دارند یا نە ؟ کوردها الزامأ باید آنجور بە آزادی برسند کە جنابان نیم متری میخواهند ؟ کوردها باید آزادیشان را بە تفکر امسال شما گرە بزنند ؟؟

من صریح و واضح برای امسال شماها نوشتم ، تمام ضعفهائی کە در مبارزە برای ازادی کوردستان در احزاب و رهبران کورد وجود داشتە باشد باز حقانیت مسئلەی کورد را برای آزاد زیستن و داشتن کشور خود نمیتوان زیر سوأل برد در این کرەی خاکی 50 سال پیش 50 کشور عضو سازمان ملل متحد وجود داشت اکنون 201 کشور مستقل عضو سازمان ملل متحد میباشند پس میبینید کە عرض 50 سال 150 کشور بە کشورهای تازە استقلال یافتەی عضو سازمان ملل اضافە شدە ،، شما و امسال شما کە جهان را یک دهکدە میبینید و معتقد هستید کە جهان بە سوی همپیوستگی میرود نە جدائی های بیشتر هر زمان توانستید پرچمهای این 150 کشور تازە استقلال یافتە را بر در سازمان ملل پائین بکشید مطمئن باشید ملت کورد هم از حقوق خود برای داشتن کشور مستقل کوردستان صرف نظر خواهد کرد در غیر این صورت جناب پیروز باید بە امثال شماها باید گفت کە بیهودە .......... میزنید

باز عرض میکنم کشوری مثل ایران با هر بحران و خلاء قدرت سیاسی در طول تاریخ در آستانەی فروپاشی کامل قرار میگیرد چون ایران در طول تاریخ یک هویت ملی مشترک یک دست سیاسی ملی نبودە و نخواهد شد آنچە کە مربوط بە ملت کورد است اگر هم اکنون زورش بە اشغالگران ایران نرسد در بحرانها و خلاء های سیاسی کە قبلأ پیش آمدە و باز نیز در ایران شاهد آن خواهیم بود مطمئن باشید سریعأ این ملت خود را برای خلاصی از دست اشغالگران ایران باز سازی و سازماندهی میکند قبلأ هم بارها این اتفاق افتادە حداقل در تاریخ معاصر 4 بار خلاء قدرت سیاسی در ایران سرئعأ ملت کورد ادعای هویت طلبی کوردستانی را در مقابل ایرانیت و تهران علم کردە . دوران مشروطیت، جنگ اول جهانی، جنگ دوم جهانی و اعلام جمهوری کوردستان در مهاباد و انقلاب 1357 ،، هر بار کە این خلاء قدرت سیاسی در ایران پیش میآید بلافاصلە پادگانهای اشغالگران ایرانی توسط مردم کورد خلء سلاح شدە باور کنید باز هم پیش خواهد آمد ولی این بار دیگر بار آخر خواهد بود چون این بار یک خلاء قدرت سیاسی در ایران برابر است با فروپاشی کامل کشوری بە اسم ایران کامنت باز خوانی نشدە احتمالأ اشکالاتی دارد با عرض معذرت
نوشته شده توسط: peerooz

در کامنت پاسخی بنده به جناب جمال عرض شد که " .... زمانی که از ما بهتران احتیاج به پیاده نظام در ناحیه داشتند ارزان تر از کردها داوطلبی پیدا نکردند ....." و بخاطر این اظهار نادرست باید از هم قبیله های خود صمیمانه عذر خواهی نمایم. کلمه درست در این مورد " مفت " است نه " ارزان " چون ارزان در مورد خرید چیزی بکار میرود و در اینجا خرید و فروشی نبوده است و کاری که از ما بهتران میکنند سوء استفاده از اختلافات محلی در جهت تامین منافع خود است. شوروی هم همین کار را با کرد ها کرد و کیسینجر که چند روز پیش مورد حمله گروه Code Pink در سنای امریکا قرار گرفت شاهد حی و حاضر دیگری در این مورد است. منظور اینست که چون سیاست صاحبان قدرت در خاور میانه, قانون تفرقه بینداز و حکومت کن است و پس از تجزیه عراق در پی تجزیه سوریه میباشند, ابلهانه است اگر باور کنیم که اینها در پی ایجاد کردستانی متحد و قوی و سعادتمند در همسایگی خود هستند که هیچوقت نبوده و نخواهند بود

نوشته شده توسط: Anonymous

به به، چه نظرات آموزنده ای! چه اسامی قشنگی! مگر قرار نبود فقط فارسی نویسی مجاز باشه و بقیه ی متنها حتما به فارسی ترجمه بشن؟ یادم میاد که یک بنده خدایی مقاله ای به ترکی نوشت و زمین و زمان علیه ایشان موضع گرفتن و تذکر آئین نامه ای دادن.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مطالب بالا نقل شده از نوشته ی:
*عمل خاص، منطق ناقص
http://www.iranglobal.info/node/7667
به قلم آ.ائلیار
---------------------
فدانیان اورمیه در 57-58:

امیدوارم دوستانیکه در آفرینش این بخش از داستان شرکت داشتند دست به قلم برده و نسل جوان را از تجربیات آموزنده ء خود بی نصیب نگذارند.
1-قصهء سازماندهی هزاران عضو،
2-کسب 15هزار رأی مردم در انتخابات مجلس(برای قربانعلی پاشایی) با تلاشهای شبانه روزی دهها دختر و پسر فدایی ،
3-کار ارجمند دختر فدایی «تهمینه» با زنان کارگر دخانیات برای سوادآموزی ، و سخنرانیهای آگاهی بخش و پر شورش به زبان آذربایجانی،
3- یاری سازمانیافته به دهقانان تهیدست به هنگام درو و برداشت محصول،
4- متشکل ساختن کارگران در « هیئت نمایندگان کارخانه های ارومیه»، و ...
همه در انتظار توصیف قلم شما ست.
هرگز مباد،که این تاریخ و تاریخچه ها فراموش بشوند.
مردمانیکه تاریخ خود را بفراموشی بسپارند، همیشه مجبورند گذشته ها را تکرار کنند.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه:- شوقعلی( کشاور): «از آدم راحتطلب انقلابی در نمیاید».
- عضو جوان(بیست ساله، کارگر-محصل):« انقلاب کار توده هاست. سازماندهی کار پیشاهنگ».
- هوشنگ( معلم): « با پیکانیسم همه چوخ بختیار شده اند».
-هادی ( کارمند): « در این نظام اگر کارگر بخواهد از حق خود دفاع کند جایش تو زندان است».
-رحیم( کارمند شرکت): « دید رایج درمورد تروتسکی اشکال دارد. تجربه کوبا راه ماست».
- محمود( یل کارگری): او در زندان به سنار مامدی ، رئیس یکی از طوایف کردها، و پدر چنگیز مامدی (چنگیز، گویا در همکاری با ساواک عامل شهادت پسر عمومی خود ارشد مامدی بود. ارشد مشهور به « اشو»، سرکردهء گروهی از کردها علیه حکومت، که مبارزه اش در آن دوره شورو هیجان آزادیخواهی در دل اهالی منطقه ایجاد کرده بود) گفته بود « اگر چنگیز ،عامل شکست قیام اشو، گیرم بیفتد ، میدانم چکارش کنم! در برابر چشمان دهقانان و مردم منطقه ، همه یتان را رسوا

رسوا میکنم! خجالت نکشیدید شعله را خاموش کردید؟»
- عطا الله :« گذشته از جان باید بگذشت از توفانها».
نکات عمده ء«برنامه» هنوز مورد موافقت تمام اعضا قرار نگرفته بود. اما همه با «روند آگاهی و ارتباط و سازماندی مردم » توافق داشتند.
جوانی و تهور و مردم دوستی ، مخالفت با اختناق و دیکتاتوری، قید و بند شکنی ، عشق به دانستن و تغییر دادن وضع موجود، مشورت و هم اندیشی، تأثیر پذیری از اوضاع جهان و بکارگیری «شیوه استدلال منطق ناقص» را میتوان از خصایل عمدهء گروه بشمار آورد.
*
زنده یاد «غلامعلی کسرایی عصر» مشهور به « آقای کسرایی»* (درگذشت تابستان 88 ارومیه)، معروفترین روشنفکر شهر، ادامه دهنده راه صمد بهرنگی در عرصه تربیت شاگردان آگاه در منطقه، مورد احترام اقشار مختلف و حتی شکسته گردنان ساواک ، معلمی که دوست و مربی شاگردانش بود ، در سال 50، غیاباً توجه اعضا را برای به عهده گرفتن« مسئولیت» گروه جلب کرد.
او در کودکی شاهد کشتار بیرحمانه «فداییان آذربایجان» در زمان پیشه وری بدست ارتش و عوامل شاه بود. از اینرو نظر مساعدی به «مبارزهء مسلحانه» نداشت. «راه آگاهی و تشکیلات صنفی و سیاسی » را درست میدانست. طبق تعلیماتش که میگفت « هیچ سخن و اندیشه ای را نباید پذیرفت ، مگر اینکه مستقلاً درستی آنرا آزموده باشیم.» به یکی از شاگردانش که عضو گروه بود و قرار شده بود « تماس» را بر قرار کند جواب داده بود:« من راههای نو را رد نمیکنم. قرار ما بر اینست که «آزمایش کنیم» اما از سوی دیگر همه نمیتوانند فدایی باشند، بعضی ها هم باید راه بهرنگیها را ادامه بدهند.»
او در زمستان 50 از سوی ساواک دستگیر شد و بعد از ده ماه که آزاد میشد «گروه اورمیه» در زندان بود.
*
در زمان خاتمی زندگی نامه ای ظاهراً به قلم او ،تحت عنوان« تنها ترین فرد» در اورمیه منتشر که «اندیشه های اساسی نوشته» با شناختی که نزدیکان و شاگردانش از عالم روحی و زندگی و تلاشهای او داشتند مغارت داشت.
**
بعد از بهمن 57 ، بقایای «گروه اورمیه» ،« زندانیان سیاسی» تازه آزاد شده، و تعدادی از«دانشجویان دانشکده کشاورزی ارومیه» و « دیگران» ، گرد هم آمده «ستاد چریکهای فدایی خلق» ارومیه را با نام رسمی « دفتر روز نامه کار» تشکیل دادند؛که خود داستان دیگریست.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

«گروه اورمیه»

در بامداد یکی از روزهای مرداد ماه سال 1351 شمسی ، ساعت پنج صبح با یورش مأمورین اطلاعات وامنیت شاه (ساواک) به خانه های فعالین سیاسی در شهر اورمیه یازده نفر بازداشت شدند. در پی حملات بعدی ، در تهران و ارومیه،تعداد این عده به بیست و دو نفر رسید. البته عده ای نیز به خاطر به میان نیامدن اسامیشان از بازداشت مصون ماندند.
از آنجاییکه گروه پیش از اعلام موجودیت ، مورد حمله قرار گرفته بود مثل دیگر گروه ها به اسم شهر خود مشهور شد. «گروه ارومیه». و از آنجاییکه با یحی امین نیا(چریک فدایی، شهادت بیست و دوم اسفند پنجاه) و گویا با دیگر فداییان همشهری ارتباط داشت، و همینطور با توجه به دیدگاهها و برنامه هایش به جریان فدایی مربوط میشد.
در این سال در زندان ارومیه ،که برسر راه دریاچه قرارداشت، گروههای چندی محبوس بودند که قبل از اعلام موجودیت بازداشت شده بودند.

و با اسامی شهرهای خود در بین زندانیان سیاسی معروف بودند. مانند: گروه نقده، سراب، تبریز-اردبیل، ارومیه ، و گروه سه نفری مسئله ملی(ارومیه) . دانشجویان دانشکده کشاورزی ارومیه. در کل بیش از پنجاه نفر زندانی سیاسی در آنجا نگهداری میشد. تمام این گروه ها غیر از «گروه مسئله ملی»، و «کردها » که راه مستقل خود را داشتند، به نظریه امیرپرویز پویان رسیده بودند. علت مسئله را در پایین توضیح خواهم داد.
تعدادی از مبارزان کرد که بیشترشان درارتباط با حرکت نظامی سردشت در سال 1341 به زندان افتاده بودند به نام گروه سردشت نامیده میشدند. اینان از سوی مقامات زندان برخلف غیر کردها حداقل به صورت غیر رسمی هم افراد سیاسی بشمار نمیامندند. و نمیتوانستند در اعتصابات و اعتراضات دیگر زندانیان سیاسی شرکت کنند. اگر کسی هم شرکت میکرد میدانست که به سختی شکنجه خواهد شد.
اتهام گروه ارومیه اقدام علیه امنیت کشور ، با مرام اشتراکی و قیام مسلحانه علیه نظام شاهنشاهی قید شده بود. دلیل ساواک برای این اتهامات : گزارش یک مأمور ساواک به نام «همزه عطانور» که خود را در داخل گروه جا داده و با راس آن «رحیم »، که تنها به خاطر ارتباطات گسترده نفر اول محسوب میشد ، در ارتباط بود ، سندیت مییافت. دیگر آنکه مأمورین، وسایل و قطعات مجزایی را از خانه یکی از فعالین برداشته ادعا میکردند که ابزار بمب ساعتی ست. و همینطور جزوات و کتابهای ممنوعه و مارکسیستی و اعترافات زیر شکنجه را میشد در پرونده یافت.
در طی هشت ماه باز داشت( پادگان ارومیه، پادگان قوشچی و زندان شهر) ، عده ای آزاد و بقیه که چهار ده نفر بودند در دادگاه نظامی واقع درخیابان پهلوی جنب سینما نیاگارا محاکمه شدند. یکنفر آزاد و سیزده نفر، به حبس محکوم شدند.از یک تا شش سال .
تجمع مردم در جلوی دادگاه نظامی به قدری بود که عبور و مرور ماشینها به سختی صورت میگرفت. مردم میگفتند:« از فرقه دموکرات آذربایجان تا کنون، به خاطر زندانیان سیاسی چنین تجمعی دیده نشده است».
در دادگاه کسی اتهامات را نپذیرفت. و گروه در کل خود را به عنوان یک محفل مطالعاتی و دوستانه معرفی نمود.
به هنگام محاکمه « میرزا سرگیزییان» ، ارمنی ، از اعضای گروه، گفت : «ستمگران بدانند وقتی زمانش برسد حتی گجهای این دیوار ها هم از آنان انتقام خواهند گرفت».
جوانترین عضو گروه گفت: «شما مرا به خاطر مطالعه ء«رمان اسپارتاکوس» محاکمه میکنید. رمانی که از آن فیلم ساخته و در سینما ها نمایش داده اند».
وابستگی فعالین به اقشار و طبقات: کشاورز، کارگر، معلم، دانش آموز، دانشجو، کارمند، استادکار، دفتر دار شرکت.
سن فعالین: یک نفر پانزده ساله، سه نفر بالای چهل، و بقیه زیر سی سالگی بودند.
کتابهای مورد مطالعهء گروه: دفاعیات شکراله پاکنژاد، تضاد از مائو، یک گام به پیش دوگام به پس، از لنین، دفاعیات روزبه،ترجمه هایی ازآثار مارکس و انگلس و لنین و دیگران که توسط یک مترجم خودی از زبان فرانسه تهیه میشد مورد مطالعه قرار میگرفت. انقلاب در انقلاب رژه دبره، رد تئوری بقا و بسیاری آثار ممنوعه و غیر ممنوعه دیگر در دسترس گروه بودند. گروه از نظر مطالعات مشکلی نداشت.
برنامه گروه:
الف :عمق بخشیدن به مطالعات، ایجاد ارتبا طات با اقشار و طبقات زحمتکش، سازماندهی، راه اندازی انتشارات، خلع سلاح ساواک، شهربانی ، پادگان نظامی داخل شهر، بریدن راههای ارتباطی .
ب: اعلام موجودیت، شکستن جو سکوت و اختناق، اثبات ضربه پذیر بودن نظام، گسترش مبارزه . راهنمایی مردم به سوی قیام عمومی علیه دیکتاتوری شاه.
ساواک گفته بود :«اگر زود اقدام نمیکردیم شماها حسابی کار دست ما میدادید. بعد هم که همه یتان اعدامی بودید».
اندیشه هایی از اعضا گروه:
-زنده یاد ولی چوپانی(دبیر هنرستان) : « ما برای آزادی اینجا هستیم. افتخار میکنیم که زندانی ایم.»
ادامه درپایین...
نوشته شده توسط: Anonymous

گردشی که به حاکمیت چپ و کمونیست‌ها پایان خواهد داد در چین شروع شده است، در حالیکه اقتصاد آمریکا ( فقط در ماه ژانویه بیشتر از ۲۵۰ هزار ) شغل ایجاد کرد، برخی‌ کارشناسان رشد اقتصاد چین را ۶.۴ درصد برای سال ۲۰۱۵ تخمین میزنند، چرا اقتصاد چین دیگر توان شتاب بخشیدن به خود را از دست داده است؟ طبقه متوسطی در چین پا به عرصهٔ وجود گذاشته است که دیگر به حقوق فکسنی دولتی راضی‌ نیست، و این واقعیتی است که ( پایان کمونیزم ) را رقم خواهد زد، برای حفظ نظام کمونیستی، باید یک ملت را، در سطح گدا نگاه داشت، همینکه اقتصاد تکانی بخورد و وضع مردم بهتر شود جامعه اشتهای استانداردهای یک نظام کمونیستی را بر سر و صورت کفن پوشان کمونیستی استفراغ خواهد کرد، یعنی‌ نظام کمونیستی با کمترین اصلاحاتی، گور خود را خواهد کند، اگر اصلاحاتی نیز در کار نباشد سوخت موتور اقتصاد جامعه، چنان به تحلیل خواهد رفت که در کوبا و

گردشی که به حاکمیت چپ و کمونیست‌ها پایان خواهد داد در چین شروع شده است، در حالیکه اقتصاد آمریکا ( فقط در ماه ژانویه بیشتر از ۲۵۰ هزار ) شغل ایجاد کرد، برخی‌ کارشناسان رشد اقتصاد چین را ۶.۴ درصد برای سال ۲۰۱۵ تخمین میزنند، چرا اقتصاد چین دیگر توان شتاب بخشیدن به خود را از دست داده است؟ طبقه متوسطی در چین پا به عرصهٔ وجود گذاشته است که دیگر به حقوق فکسنی دولتی راضی‌ نیست، و این واقعیتی است که ( پایان کمونیزم ) را رقم خواهد زد، برای حفظ نظام کمونیستی، باید یک ملت را، در سطح گدا نگاه داشت، همینکه اقتصاد تکانی بخورد و وضع مردم بهتر شود جامعه اشتهای استانداردهای یک نظام کمونیستی را بر سر و صورت کفن پوشان کمونیستی استفراغ خواهد کرد، یعنی‌ نظام کمونیستی با کمترین اصلاحاتی، گور خود را خواهد کند، اگر اصلاحاتی نیز در کار نباشد سوخت موتور اقتصاد جامعه، چنان به تحلیل خواهد رفت که در کوبا و ونزوئلا شاهدیم.
نوشته شده توسط: peerooz

گاهی آدم نمیداند به ساده لوحی و زود باوری هموطن و هم قبیله خود بخندد و یا بگرید و قطعا از تاثیر تبلیغات عالم گیر از ما بهتران بنالد. در نیویورک پل عظیمی بنام پل جورج واشنگتون وجود دارد که در دوران ساختمان آن ۸۰ - ۷۰ سال, پیش از شاهکار های مهندسی دنیا بود و متعلق به موسسه دولتی ست که مخارج آن از عوارض یا حق العبور تامین میشود. سه چهار سال پیش مخارج تعمیر طناب های معلق آن یک میلیارد دلار بود. بهر حال منظور از این پرحرفی جوکی بسیار شایع ی در آمریکاست که به آدم های ساده لوح میگویند اگر شما فلان مطلب غیر قبل باور را باور میکنید پس من پلی دارم که مایلم آنرا به شما بفروشم. با فرمایشات جناب جمال باید پل جورج واشنگتن را به ایشان فروخت.
کردستان سرزمین کوهستانی ست که تا پیش از تسهیلات ارتباطی امروز رابطه بین صد ها ایل و قبیله و خانخانی غیرممکن بود و بهمین دلیل در تمام طول تاریخ, کردستان هیچوقت

دولت واحدی نداشته است ولی آرزوی چنین دولتی صد ها هزار نفر را به باد فنا داده است. در مناطق سهل العبور مجاور, چون سرزمین های عرب زبان و ترک زبان مسلمان, و یا انگلیس زبانان مسیحی, جمعا ده ها دولت مستقل و اغلب همجوار وجود دارد وگاهی مثلا عوام فریبی چون عبدالناصروجو دارد که مدعی اتحاد عرب ها بود و اتحاد مصر با سوریه چند ماهی بیش طول نکشید. در منطقه خاورمیانه که کردستان در محاصره دولت های عرب و ترک و فارس و یهودی ست بارها کردها را با این طناب پوسیده به چاه فرستاده اند که آخرین آن واقعه کوبانی ست که تا پیش از این وقایع کسی حتی نام آنرا نشنیده بود ولی زمانی که از ما بهتران احتیاج به پیاده نظام در ناحیه داشتند ارزان تر از کردها داوطلبی پیدا نکردند و با بیش از ۷۰۰ بمباران منطقه, خرابه ای به نام کوبانی را به آنها تحویل دادند و پنهانی جشن گرفتند که ز هر طرف که شود کشته سود اسلام است و کوبانی را با تبلیغات, برابر با حماسه استالینگرد وانمود کردند. اگر روزی ز بسط خاور میانه, یهود و عرب و ترک و فارس منهدم گردد امکان کردستان متحد وجود خواهد داشت.
نوشته شده توسط: Anonymous

Yes there is no need to reinvent the wheel. Just learn from Castro and go to the USA and say please forgive me and all BS I wasted my country resources and people to promote. Please come to my country and show me why you are the best of the world and Russia, Venzuela, Greece, Blarus, ... are crap

نوشته شده توسط: Anonymous

در عوض تا میتواند به امریکا و اسرائیل و لیبرال ها و ملی ها و سلطنت طلبان و مجاهدین و فارس ها و غرب و دموکراسی و بازار آزاد ( اهداف آسان ) حمله کند .
اما راه حل من برای منافع ملی :
۱) بازگشت به مدار امریکا و غرب ! چرا ؟ چون هم چین و هم روسیه و هم کوبا چنین کردند تا چه رسد به بقیه ۱۷۵ کشور دیگر که همه دنبال امریکا و نزدیکی و جلب رضای خاطر امریکا هستند چون پول دارد ( فقط ج ا , بلاروس , سوریه , کره شمالی , ترکمنستان , قزاقستان , ارمنستان , قرقیزستان , مغولستان چنین نکردند )
من از شما میپرسم آیا این حماقت محض نیست که ما این همه کشور را ول کرده ایم چسبیده ایم به این چند تا کشور فلک زده ؟
۲) ترک مخاصمه با اسرائیل و پرهیز از دخالت در امور اعراب ( همه کشورها از جمله روسیه و چین و کوبا و ونزوئلا و حتا ان بیغوله های دیگر با اسرائیل مثل ما خصومت ندارند ! آیا از خود پرسیده اید

) ترک مخاصمه با اسرائیل و پرهیز از دخالت در امور اعراب ( همه کشورها از جمله روسیه و چین و کوبا و ونزوئلا و حتا ان بیغوله های دیگر با اسرائیل مثل ما خصومت ندارند ! آیا از خود پرسیده اید چرا ما از عربها بیشتر با اسرائیل درگیر میشویم ؟
۳) اقتصاد بازار آزاد و درهای باز به روی سرمایه گذاری خارجی و توریسم و فروش نفت و گاز به قیمت بین المللی به هرکس که کمتر شرط و شروط میگذارد و سرمایه گذاری ان در تولید ( مثل شاه سابق و چین امروز - البته چین نفت ندارد اما کارگر ارزان دارد , یا ترکیه که نه نفت دارد و نه کارگر ارزان - اما توریسم دارد و یا کوبا که دختران و مشروب ارزان دارد و حتا مجموعه های توریستی و هتل آنها هم که ساخت خارجی ها است )

توسعه پایدار ! اما دموکراسی و حقوق بشر هم میخواهد . من میدانم که با این ج ا که هیچ , با شاه سابق هم که هیچ , با هیچ ا پوزیسیو نی در دو رژیم گذشته و حال ما ایرانیها به این زودی ها صاحب دموکراسی و حقوق بشر نخواهیم شد .
چون نه تلرانس ( رواداری ) لازم را داریم ,
نه تمرین دموکراسی و پایبندی به قانون کرده ایم . ( به همین دلیل ستاره درخشان سیاست اخلاقی ایران بازرگان میگفت گام به گام ! دموکراسی تمرینی است ! و بنی صدر بر مدار حق بودن و رها شدن از اصا لت دادن به قدرت را پیش شرط دموکراسی میداند و هر دو میگویند این رژیم اصلاح شدنی نیست .
از همه بدتر به نظر این حقیر چون کشور ما ۳۰۰ سال تحت استعمار پنهان روس و انگلیس بوده . که بدترین نوع استعمار است . چون کشور استعمار گر هیچ مسئولیتی در قبال ما ندارد . اندیشه و فکر راهنمای خا لص در کشور ما گوهر نایاب است . به هرجا و هر کس دست میزنی کرم روسی و انگلیسی دارد .
خصوصا روسیه جایی از ما را نگاییده نگذاشته اما هیچ نمی به ما پس نمی دهد . چون برخی از ما به تبعیت از مزدوران روسیه تبلیغ کرده ایم که روسیه استعمارگر نیست و در ایران سهمی ندارد !!!!
حتا محمد ارسی که خود توده ای بوده بعد میگوید رنجبران شده , حالا هم میگوید از همه بیشتر از بازرگان و بنی صدر حما یت کرده ( حتا از ملی مضحکی ها ) و قبول دارد که حزب توده در ۲۸ مرداد و در ۵۷ تا ۶۰ و بعد از ان به همراه بقیه چپ ها راه ناصواب رفتند و به کشور صدمه زدند , باز میگوید شوروی در حال فروپاشی بود پس خطری نبود !!!!!
الله اکبر از این همه جهالت ! یا حماقت ؟ یا کوردلی !
آیا کسی تا سال ۸۹ که شوروی فروپاشید , می دانست که شوروی در حال فروپاشی است ؟
چائوشسکو آمد تهران قالیچه گرفت شب برگشت دستگیر و ا عدا م شد . شما به ولایتی و رفسنجانی هم نگفتید تا چه رسد به ملت ایران !
آیا هنوز فدایی ها و توده ایها فروپاشی شوروی را قبول کرده اند ؟
آیا شوروی فروپاشید , روسیه هم فروپاشید ؟
آقا چرا مزخرف سر هم میکنید ؟
بگویید آنها جاسوس رو سیه بودند چون منافع روسیه را بر کشور خودشان ارجح میدانستند هنوز هم میدانند . اگر هم اسمشان در لیست ک گ ب نبود ( که بنده تردید دارم ) این کارشان جز جاسوسی معنی دیگری نمی تواند داشته باشد الا خریت !
آقا اگر فهم منافع ملی و دموکراسی و حقوق بشر برای مغزهای آلوده به ویروس ما رکسیسم روسی شما اینقدر مشکل است چرا مثل شاگرد تنبل های کلاس از روی دست رفقای تان نگاه نمی کنید ؟
خوب کاسترو هم که رفت زیر امریکا !
شما معطل چی هستید ؟
نوشته شده توسط: Anonymous

من فقط یک چیز را نمی فهمم
- چرا مسائلی که در همه کشورها ساده و آسان است در کشور ما عده ای تخصص دارند آنرا با بازی با لغات چنان پیچیده کنند که همه دست آخر ول کنند و صحنه را خالی برای کسانی مثل رضا شاه , خمینی , کیانوری , رجوی , ... که آنها بیایند و با توپ و تشر و زور و زد وبند با یک قدرت خارجی مشخص مسائل ما را آنجور که خودشان میخواهند و یا ان قدرت خارجی می خواهد تعریف کنند و به همه بچپانند ؟
من نمی دانم منافع ملی تعریفش چرا در هیچ کجا پیچیده نیست : د رکره جنوبی , ژاپن , سنگاپور , تایوان , استرالیا , کانادا , سوئد , ترکیه , مالزی , سویس , هند , , اندونزی , چک , اسلواکی , کرواسی , آلمان , فرانسه , انگلیس , امریکا , برزیل , آذربایجان , لیتوانی , مولداوی, استونی , بلژیک , هلند , لوکزامبورگ , دانمارک , ایتالیا, اسپانیا, ایسلند , ایرلند , آفریقای جنوبی , ..... که حکومت های مختلف دارند ,

من نمی دانم منافع ملی تعریفش چرا در هیچ کجا پیچیده نیست : د رکره جنوبی , ژاپن , سنگاپور , تایوان , استرالیا , کانادا , سوئد , ترکیه , مالزی , سویس , هند , , اندونزی , چک , اسلواکی , کرواسی , آلمان , فرانسه , انگلیس , امریکا , برزیل , آذربایجان , لیتوانی , مولداوی, استونی , بلژیک , هلند , لوکزامبورگ , دانمارک , ایتالیا, اسپانیا, ایسلند , ایرلند , آفریقای جنوبی , ..... که حکومت های مختلف دارند , میزان قدرت آنها با هم متفاوت است , سیستم های اقتصادی آنها با هم فرق دارد , میزان دموکراتیک بودن آنها با هم متفاوت است , میزان پیوند آنها با ناتو و میزان قدرت نظامی آنها متفاوت است , ...
آیا جز این است که روشنفکر ایرانی یا وابسته است , یا بازیگر دو چهره و چند چهره, و یا شعبده باز ترسو است ؟ و شاید هم چند تایی از آنها میخواهند در برج عاج نشسته و محبوب القلوب همه باشند و یا خطر نکرده و دائم مثل حزب باد , بادش بدهند به سمت جریانهای پیروز حا کم در قدرت .
همین نوری علا ی خودم در همین جا جرات نکرد بگوید که لنین و ما رکسیست های ایرانی و حزب توده و فدایی خلق , هم جهان وطن هستند ( مثل امتی های اسلامی ) , روسیه وطن اصلی انها است و منا فع ملی برای آنها = منافع روسیه است
در اوکراین , در سوریه , در کوبا , در ۲۸ مرداد , در انقلاب ۵۷ , در اشغال سفارت امریکا , در حمله به بازرگان , در سرنگونی بنی صدر , حمایت های شدید از رژیم ولایت فقیه ضد امپریالیستی خمینی , با ند موسوی خویینی ها , با ند موسوی , باند رفسنجانی تا سال ۶۷ و بعد در ماجرای اصلاحات و سبز , همیشه و همواره بدون کوچکترین تردیدی از روسی گری اسلامیست ها ( عالیجنابان سرخ پوش , خاکستری پوش و زرد پوش علی لاریجانی ) , مارکسیست های اسلامی روسی ( اصلاحاتی های خط امام و سبز عصر طلایی و ملی مضحکی پیمانیست ) , از سوریه و فلسطین و ضد آمریکایی گری روسی بدون کوچکترین لغزشی حمایت کور و بدون چون و چرا کرده اند . اینرا فریدون تنکابنی و رئیس دانا و بابک خسروی هم گفته اند . چیز پنهانی هم نیست . فیل درون اتاق است که کسی نمیخواهد اسم آنرا بیاورد .
اما نوری علای خودم که تعریف او از نئو سکولار هنوز در ابهام کامل است چون حاضر نیست بگو ید مارکسیسم هم مثل اسلام نمی تواند سکولار به معنی دموکراتیک ان باشد .
او اینجا به مائو ایست ها طعنه میزند که انها "جهان وطن" هستند پس منافع ملی برای آنها معنی دیگری دارد ! تو گویی که چین و وابسته های ایدولوژیکی ان از روسیه و احزاب و نویسندگان وابسته به ان در کشور ما از قدرت بیشتری برخوردارند یا بیشتر در تاریخ مملکت ما منافع ملی ما را به پای منافع ملی کشور وابسته شان قربانی کرده اند !

البته ایشان حق دارد اینگونه دست به عصا راه برود چون
۱) مثل بقیه دموکرات شده ها , سکولار شده ها , حقوق بشری شده ها , سوسول دموکرات شده ها , روشنفکران چپ خا رج نشین , قوم گرایان تروریست ترک و کرد و بلوچ و سنی و شیعه , .. ایشان هم قبلا توده ای بوده !
۲) ایشان یکبار از دهانش پرید و گفت توده ایها رفتند لای رژیم شاه و به دلیل وابستگی به شوروی کشور ما را به تباهی رهنمون شدند و حامی سر سخت ایت الله ضد امپریالیست گردیدند . در جا سایت امنیتی - توده ای خودنویس که همه روزه سخنان تجزیه طلبانه این نوری جان خودم را پوشش دو چندان می داد , او را مثل بنی صدر سانسور و اخراج نمود .
۳) کلا هر کسی هر چرندی بگوید و به هر جا وابسته باشد و هر خیانتی بکند هیچ ایرادی ندارد مشروط به اینکه به ساحت مقدس حزب توده و فدائیان خلق و کاسترو و روسیه و پوتین و یاکونوویچ ( که کسی نمی داند کجا است ) انتقادی نکند و در مورد غارت منابع ملی و نا بود کردن منافع ملی ما به پا ی روسیه و اعراب و اکراد وابسته به روسیه , سکوت اختیار کند . در عوض
نوشته شده توسط: Anonymous

شما نه ایرانی هستید و نه کرد . اگر کرد بودی ، اروپای نرم و گرم را ترک میکردی و به یکی از کردستان های دلخواهت مبرفتی تا بقیه عمرت را در بی وطنی تباه نکنی . مردم ایران سیاست را تعیین میکنند و نه افرادی شعارگو مثل تو . برو جای دیگر . خدا خیرت بدهد .

نوشته شده توسط: Anonymous

قهرمان جان... حالا تو باید حتما جانب مم رضا رو بگیری. با اون ادب ادب کردنت...خب بذار خودش جواب بده. یا خصوصی براش پسغام بده جواب کامنت های مردم و بده.

نوشته شده توسط: Anonymous

اروپا صد سال است روی این گردش میچرخد , هنوز هم می چرخد . الکی خودتان را خوش نکنید. در اروپا , کلا در جهان کاپیتال حکومت میکند. ته مانده های کومونیزم هم که شکست بزرگی را تجربه کرد در حال حل شدن در جهان کاپیتال هستند. انسان ها در عمل آزادی و نان میخواهند نه وعده وعیدهای تو خالی.آخوندها زرنگتر از شما ها هستند , همه وعده های یشان را به بعد از مرگ موکول میکنند.ولی وعده های شما در این دنیا است و آنهم یک بار تجربه شده است. اروپائی ها مخصوصا روسها دیگر کومونیزم را تجربه نکاهند کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشتەی آخری کە فرستادم از شخصی است بە اسم سامان رسولپور از صفحەی فیسبوکی ایشان

نوشته شده توسط: Anonymous

این نوشتە هم بی مناسبت بە مقالەی آقای نوری عەلاء نیست ،، حق ندارید اسامی فارسی روی فرزندانتان بگذارید. حق ندارید به زبان فارسی درس بخوانید. حق ندارید روزنامه فارسی منتشر کنید. چون زبان رسمی کشور «کردی» است. مذهب رسمی کشور «سنی» است. فارس‌ها و ترک‌ها حق ندارند رییس جمهور و وزیر باشند. حق ندارند مدیران شهری و منطقه ای خودشان را انتخاب کنند.

. نیروهای امنیتی کرد و عرب و بلوچ تمامی شهرهای فارس نشین را تبدیل به پادگان کرده‌اند. کردها و بلوچ‌ها، هر روز به طور متوسط یک یا دو کاسب‌کار مرزی فارس زبان را می‌کشند؛ و هر دو سه روز یک بار، یک کودک آن منطقه پایش روی مین می‌رود. فارس‌ها مرزداران غیور و اصیل کشور هستند که از همه ایرانی‌تر هستند.

روشنفکران و ملی گرایان افراطی کرد، فارس‌ها را به دلیل مجاورت فرهنگی و زبانی و اشتراکات تاریخی با افغانستان و تاجیکستان و مبادلات فرهنگی و تاریخی بینشان، متهم به تجزیه طلبی می‌کنند. اکثریت کردها هم از حکومتشان ناراضی هستند. کردها می‌گویند این حکومت، منافع ما را هم تأمین نمی‌کند. حقوق ما را هم نقض می‌کند. روشنفکران کرد معتقدند که فارس زبان‌ها حق دارند در حد یکی دو واحد اختیاری زبان مادریشان را یاد بگیرند. اما حق ندارند از حق تعیین سرنوشت خود بگویند. ملی گرایان کرد می‌گویند: فارس‌ها باید به «باید» و «نباید»هایی که برایشان تعیین و تعریف می‌شود، احترام بگذارند. زبان کردی را پاس بدارند. نظامیان کرد و بلوچ و عرب و ترک را که در شهرهای فارس نشین قدرت بلامنازع هستند، به عنوان نیرویی با رفتارهای اشغالگرانه، به حساب نیاورند. بلکه برادر و عزیز خود بپندارندشان. اگر چه مبدأ حضور آن‌ها در شهرهای فارس نشین، از زمانی بوده که رهبر مذهبی و سیاسی کردها و بلوچ‌ها و عرب‌ها بعد از انقلاب «فرمان جهاد» علیه شهرهای فارس نشین و احزاب و گروه های سیاسی‌شان داد و آن‌ها به شهرهای فارس نشین گسیل شدند؛ و در جریان آن ده‌ها هزار شهروند غیرنظامی فارس و البته هزاران سرباز کرد و بلوچ کشته شدند. تقریباً هیچ خانواده فارسی نیست که عضوی از خانواده‌اش توسط حکومت مرکزی کشته و یا اعدام نشده باشد. حکومت مرکزی معلم فارس را اعدام می‌کند. او را تروریست می‌داند. اما تمامی شهرهای فارس نشین ایران به شکل یکپارچه اعتصاب می‌کنند و معلمشان را قهرمان ملی می‌دانند.

نیروهای امنیتی در شهرهای فارس نشین، بیش‌ترشان زبانشان کردی است. شکنجه گران به زبان کردی شکنجه می‌کنند. نیروی انتظامی شهرهای فارس نشین با زبان کردی به زنان و مردان توهین می‌کنند. بیشتر نیروهای اداری و مدیران شهری شهرهای فارس نشین از شهرهای دور و نزدیک کردستان آماده‌اند در حالی که نیروهای کاردان فارس بیکار هستند. شهرهای فارس نشین از جمله تهران و اصفهان و شیراز از لحاظ توسعه اقتصادی در وضعیت نامساعدی به سر می‌برند. اما شهرهای کردنشین در مجموع وضعیت بهتری دارند. هر از چند گاهی شخصیت‌های مذهبی سنی، به شیعیان توهین می‌کنند. به شیعیانی که در تک تک شهرهایشان مساجد سنی‌ها هست اما در بزرگ‌ترین شهر کردنشین کشور که پایتخت هم هست، حق ندارند مسجدی داشته باشند. روشنفکران کرد معتقدند که حکومت حاکم منافع ملی آنان را هم تأمین نمی کند...

شوکه شده‌اید؟ طبیعی است. فکر کنید این یک بازی است. یک بازی که قبلش باید تمرکز کنید. چشمانتان را چند ثانیه ببندید. سعی کنید وجدانتان را فرا بخوانید و غیر از حقیقت چیز دیگری را نبینید. برای دقایقی مسیر تاریخ و اتفاقات تاریخی و میسیون های تاریخی و رویدادهای تاریخی را برعکس کردم. هم ذات پنداری با یک کرد یا یک عرب محال است. مگر اینکه خودمان را در کالبد و نقش یک کرد یا یک عرب احساس کنیم. نسبت حکومت موجود با زبان فارسی و فرهنگ ایرانی را به خوبی می‌دانیم؛ و می‌دانیم که حقوق انسانی آن‌ها هم نقض می‌شود. این یک بازی است. یک بازی که کمک می‌کند مخالفت‌هایمان، اظهارنظر
نوشته شده توسط: دکتر مهرداد درویش پور

کارشناسان جمهوری اسلامی بدون ذکر نام و منیع در مصاحبه ای با کارشناس خود تلاش کرده اند گمانه زنی مرا درباره گردش به چپ در اروپا، احتمال دومینو شدن حرکت یونان و احتمال "خانه تکانی در اروپا" را نفی کنند. در لینک زیر می توانید آنرا ملاحظه کنید.
http://irdiplomacy.ir/fa/page/1943920/%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%BE
%D8%A7%D8%9B+%DA%86%D9%BE+%D8%A8%D9%87+%D8%B
1%D8%A7%D8%B3%D8%AA+%DB%8C%D8%A7+%D8%B1%D
8%A7%D8%B3%D8%AA+%D8%A8%D9%87+%DA
%86%D9%BE%D8%9F.html

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب نوری علاءباز آسمان و ریسمان را بە هم بافتند تا معیارها و تعریفهای اشتباه و غلطی را بە دیگران بقبولانند ، ما منافعی بە نام منافع ملی ایران نداریم چون ایران در طول تاریخ یک ملت و یک هویت ملی سیاسی یکدست نبودە و نخواهد شد ، اساسأ منافع ملی من کورد با منافع ملی شما در تناقض است و منافع ملی من کورد در خلاصی از دست اشغالگری سرزمین کوردستان از ایران تأمین میشود نە بر عکس آن اتحادو همکاری با اشغالگران سرزمین کوردستان درست 180 درجە در منافع ملی ملت کورد در تناقض است . جناب نوری علاء منافع ملی یک کورد در ایران کە سرزمین آن توسط اشغالگران ایران اشغال شدە در همکاری با بخشهای دیگر کورد زبان در خاور میانە تأمین میشود مثلأ یک کورد کرمانشاهی یا سنندجی خود را با یک کورد در دیاربکر و وان ، در تورکیە و قامیشلو در سوریە و اربیل و سلیمانە در کوردستان عراق هم وطن و منافع ملی مشترک دارند تا یک

فارس زبان در شیراز و اصفهان و مشهد یا یک تورک زبان در تبریز و یا یک ترکمن در ترکمن صحرا و تمام این داستان سائی هائیکە بیان میکنید منافع ملی ایران آب در هاون کوبیدن است چون باور بفرمائید در کوچکترین خلاء قدرت سیاسی کە در ایران پیش بیاید این منافع ملی ایرانی شما کاملأ آشکار میشود کە اساسأ وجود ندارد و ایران یک ملت نیست نمونەها برای اثبات ادعای منافع مشترک کورد زبانها در 4 کشور تورکیە . ایران ، عراق، سوریە آنقدر زیاد است کە برای همە عیان است ، مثلأ در جریان معاصرەی کوبانی در سوریە تنها در مناطق کورد نشین ایران بود کە وسیعلأ مردم کورد اعساس همدردی و با تظاهرات در تمام شهرهای کوردستان ایران پشتیبانی کردند در حالی کە مثلأ در اصفهان ، شیراز، مشهد انگار نە انگار این منافع ملی برای تورک زبانان ایران و بلوچها نیز صادق است پس ما منافعی بە نام منافع ملی کل آحاد مردم کشوری بە اسم ایران نداریم
نوشته شده توسط: Anonymous

با این نوشته آقای نوری اعلاء به نظر می آید که ایرانیانی که قبلا ذهنیت تمرکزگرا با بینش فریبکاری و سرکوبگری خشن در از بین بردن اقوام و زبانها و مذاهب ایران داشتند کم کم دارند به هوش می آیند. البته می خواستم نظر اهل فن و کارشناسان حوزه اجتماعی و سیاست را در مورد تعریف لغوی کلمه ملی مثلا در " جبهه ملی " بدانم، و همچنین تعریف آن در سپهر سیاسی را. خودم چیزی را در ذهن دارم که در زیرنوشته ام. نظرتان در این مورد چی است؟

در حوزه سیاست معمولا گروه و یا دسته ای سیاسی که از چندین سازمان یا احزاب مختلف العقیده که در یک موضوع سیاسی خاص اتفاق کلمه داشته باشند و گرد هم جمع شوند را جبهه می گویند. معمولا هر یک از این سازمانها یا احزاب سیاسی عضو جبهه دارای اساسنامه و مرامنامهء سیاسی مشخص خود هستند که نظام سیاسی اجتماعی اقتصادی فرهنگی در راستای پایه ریزی دمکراسی و آزادی در کشورمان ایران تبیین می دارند. و یا کاملتر اینکه عموما افراد خوشنام و با بینش و سوابق سیاسی شناخته شده و احزاب یا سازمانهای سیاسی که در یک جبههء سیاسی یا یک ائتلاف سیاسی شرکت میکنند، متعهد هستند که اختلافات سیاسی خود را موقتاً در مرحله ٔ دوم قرار داده و موضوع مورد اتفاق را مد نظر و پیشبرد قرار دهند. در مورد کلمه " ملی " یعنی ملت ایران که شامل تمام ایرانیان و تمام مردمان ایران (همه زبانها، مذاهب، فرهنگهای متنوع ایران با لباسهای قومی خود، و ...) می باشد، که هم بطور شفاهی و عملی و یا بعبارت دیگر هم در گفتار و هم درعمل بایستی چنین باشد و به نوعی نمودی از تمامی مردمان ایران با حفظ هویت شان باشد و با این وجود تمامی مردمان ایران هم به نوعی خود را در آن می ببینند و لمس می کنند. مثلا اگر روزنامه، وبسایت یا تارنمای اینترنتی دارند بایستی به زبان تمامی اقوام و ملیتهای ایران و تمامی مردم ایران / ملت ایران باشد.

اگر تعریف فوق از دو کلمه " جبهه و ملی " درست باشد در آن هنگام ارگان " جبهه ملی" در ایران با این تعریف به نظر من جور در نمی آید، بعبارت دیگر " جبهه ملی " در واقع نه "جبهه" است و نه " ملی" است. و شاید در مورد "جبهه ملی مذهبی"ها نیز همینطور باشد.

با زور امنیه و پاسبان و پاسدار که نمیتوان کلمه " ملی" و یا ملت سازی کرد . پیش شرطهای لازم باید در اجتماع بوجود بیاید تا این پدیده شکل بگیرد. در ایران هیچ چیز ملی نیست. ملی یعنی دولتی و در انحصار دولت استبدادی. امنیت ملی؛ یعنی امنیت دولت و ایادی دولت. نفت ملی یعنی در انحصار دولت و آقازاده هایی که سه هزار ملیون و بیشتر کاسب میشوند.
بنابر این نه امت هستیم و نه ملت. یه چیزی مابین ایندو هستیم. املت.

نظرتان در این مورد چی است؟

قبلا از شما سپاسگزارم
نوشته شده توسط: Anonymous

هدف از انقلاب مشروطه و دولت مصدق و انقلاب سال 57 چیزی نبود جز دفاع از منافع ملی مردم ایران یعنی حکومت مردم بر خود مردم.این هدف بود ولی نشد وچرایش را میدانیم.اینکه شما نوشته اید (بنا بر اين، در اين ديدگاه نيز «منافع ملی» در امر مبارزه با حکومت اسلامی دارای کارکرد مؤثری نيست.) صد در صد خطاست .انچه باید محرک مبارزه با نظام اسلامی شود همانا منافع ملی و هویت ایرانی ماست. نگاهی به تاریخ حزب توده و سازمان مجاهدان رجوی و گروه های تجزیه طلب نشان می دهد که منافع ملی مردم ایران پشیزی برای این گروها ارزش ندارد و بی هیچ شکی در کنا رهم قرار نخواهند گرفت.
ایا حزب توده از منافع پرولتاریا ی جهانی دفاع نمی کند؟ ایا به قتلگاه فرستادن ایراینان به عراق از سوی رجوی مهر دفاع از منافع ملی داشت؟ متاسفانه عدم توافق بر سر دفاع از منافع ملی باعث تشدد و چند دستگی و منفعل ماندن در

برابرنظام است.
شما نوشته اید که (در نتيجه، چاره ای نيست جز اينکه، در موقعيت کنونی مبارزات اپوزيسيون، همهء فکرها و پيشنهادات را با عينک «جنبش سکولار دموکراسی ايران» نگاه کنيم، جنبشی که:) این سخن شما درست است ولی لازمه ان این است که رهبران مخالف مانند حزب توده و رجوی و چپها و ملی گراها و تجزیه طلبها در کنار هم خواهان ان باشند که شما نوشته اید ایا این کا رعملی است ؟
سازمان رجوی که اکنون عامل مستقیم غرب و دولت اسرائیل است و شعار یا همه چیز و یا هیچ چیز را بر سینه خود اویزان کرده و مخالفان را تعقیب و تهدید و به قتل میرساند چگونه میتوان انتظار داشت ناگهان روح لیبرالی پیدا کنند و سکولار شوند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-جناب آقای نوری اعلاء همانطورکه فرمودیدوعلم ودانش پیشرفته امروزی روشن کرده مادردنیادیگرنمیتوانیم ازملی وملی گرایی دفاع کرده ویابخواهیم بااین کلمات به دوران 120سال پیش برگردیم.ملی گرایی فرهنگ اقتصادملی بوده واکنون اقتصاد رابایدهمه جهانی دانسته ودیگراقتصادبهم پیوسته وزنجیرناگستنی بوجودآورده وهرکس وگروهی آنرابنفع خودتعبیرمیکنند.ولی برای اینکه یک پیوندواتحادی برای رهایی ازتحجرگرایی فکری تحجرگرایی نیزتنهابه مذهبیون شامل نمیشود،ایجادشودلازم است تمام گروههاوسازمانهاواشخاص متعهدبرای این اجماع ازتفکرخودخواه وخودبین عدول کرده برروی یک سیستم فدرال که دربرگیرنده خواست های زیرپامانده آتینیک های زبانی دراین 100سال رامحترم دانسته ،ازنام وآدرس های عوامفریب دوری شودهرچندکه استقلال هرملتی حق مسلم است ولی حداقل خواسته هادرسیستم فدرال برآوردخواهدشد.این اصول وقواعدرابصورت علنی ودرمجامع بین المللی

بایدرسمیت دادوسهم هرگروه واتینیک درحاکمیت ودولت مشخص شود.تمام بندهابایدطبق منشورحقوق بشروقطعنامه های کنوانسیون های سازمان ملل بوده ورسمیت یافته وثبت شود.همانطورکه میدانیددرانقلاب مشروطه ودرخیزش ها وسال57ملیت های درون ایران تنگاتنگ ودرپیشترزهمه حرکت کرده ولی هیچ سهمی دریافت نکرده اندوحتی میشودگفت برایشان بدترشده است.آنها ییکه ادعای روشنفکری وسیاسی میکنندبایدقبول کننددراولین قدم ازافکارپان ایرانیستی وشئونیستی فارسی وتوهم ایران پرستی دوری کرده وبرای شعیه وسنی ودیگرمذاهب باهم برابروازحقوق یکسان بایدبهره جویند.بین وزن مردهیچ تفاوتی نبایدباشد.زبان انگلیسی رازبان رسمی وزبان هرملتی درهرنقطه ایی بایدتدریس شود.خط قرمزی نبایدبرای افرادوگروه وفرقه ایجادشود.درهزینه بودجه ملی تنی ناتنی وخودی غیرخودی نبایدباشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

اردوغان‌‌مثل‌ولی‌فقیه‌ترکیه‌‌را‌اداره‌میکند،‌ولی‌در‌این‌چند‌سال‌اخیر‌بدون‌استثناءهر‌سال‌۱۰‌میلیارددلاربر‌صادرات‌و‌۲‌میلیون‌‌نفربه‌تعداد توریستهاَی بازدید‌کننده‌از‌ترکیه‌افزوده،َو‌رشد‌اقتصادی‌همواره‌حول‌و‌حوش‌۴٪‌بوده۰۰۰‌
فقط‌ یونانیها‌قدر‌و‌منزلت‌یک‌همچو‌رهبری‌را‌میدانند٬َ نه‌افراد‌معلوالحال‌که‌به‌هر‌بهانه‌ای‌ترکها‌رامیکوبند۰۰۰

نوشته شده توسط: Anonymous

منظور ایشون از سکولار دمکراسی یعنی اسماعیل نوری علاء است. به همین دلیل ادعا می کند که
- در نتيجه، چاره ای نيست جز اينکه، در موقعيت کنونی مبارزات اپوزيسيون، همهء فکرها و پيشنهادات را با عينک «من» نگاه کنيم.

نوشته شده توسط: Anonymous

از انجائیکه کمونیست‌ها و چپ‌ها نمیتوانند نتایج پیروزی چپ‌ها و کمونیست‌ها را بر اقتصاد یونان ارزیابی کنند من به مواردی اشاره خواهم کرد، تمام پول و کاپیتالی که یونان تا حالا از ( صندوق بین المللی پول، بانک مرکزی اروپا و دولت‌های اروپائی ) گرفته در عرض ((( یک ماه ))) ته خواهد کشید، دولت برای جلوگیری از برداشت پس انداز‌های مردمی که به کمونیست‌ها رای دادند از بانک‌ها خواهد خواست میزان برداشت کاپیتال توسط مردم از بانک‌ها را کنترل و به شدت محدود کنند، آیا ( بحران بانکی قبرس ) یادتان است؟ از طرفی‌ سقوط ارزش پول ملی‌،حتی آن میزان پول نگهداشته شده در بانک‌ها را نیز از ارزش خواهد انداخت، در کامنتی اشاره کردم که ( شناور نگاه داشتن بانک‌ها ) امری مهم است، ولی‌ با چنین شرایطی کسی‌ به یونان و یونان، وامی نخواهد داد، این شرایط را در افق تحولات ژئوپولتیکی مثل ( تنش شدید در شرق و غرب اوکراین ) و

و رویائی ( ناتو با روسیه ) سبک و سنگین کنید تا به چاله سیاهی که در یونان دهان باز کرده دقیقتر نگاه کنید. ذکر این نکته را نیز ضروری میدانم که هر چه ( مذاکرات دولت چپ یونان با آلمان و سایرین ) بیشتر به درازا می‌‌کشد کمتر میتوان به نتیجهٔ مطلوبی رسید.
نوشته شده توسط: Anonymous

فاحشگی در حقیقت یک کار است مانند هر کار ی دیگر .بنظر من این کار بهتر از دزدی های ملیاردی گلاه بر داری های شرعی و اذدواجهای تحمیلی است. فرق یک فاحشه با یک زن مسلمان این است که زن فاحشه به دلخواه خود این کار را میکند ولی زن مومن در حقیقت یک برده جنسی است است .ایا در قران مجید نخوانده اید که زنان کشتزارهای شما یند؟ ایا می دانید زنان مسلمان از خواندن ایه شریفه یوسف بر حذز شده اند؟ ایا شما نمیدانید که در سازمان رجوی زنان به صیقه برادر مسعود میایند و دسته جمعی در حوض کوثر شنا میکنند؟ ایا خواند ن عبارتی به زبان عربی به اسم صیغه همه چیز را انسانی میکند؟
چه بسیار زنان مومن که در ارزوی بهشت و همبستر شدن با مرد دلخواه خود و یا امامی و یا نامحرمی ویا هنرپیشه سینمائی بدون لذت و کامیابی از این جهان رفتند.زن مومن مسلمان برده دین و فرمانبر و یک فاحشه ازاد بر روح وجسم خود .

نوشته شده توسط: Anonymous

without Russia and pro_russian marxism

Islamic Republic and Assad will collapse
Saudy Arabia will not have any reason to support ISIL
Turkey will attack ISIL
All problems come from Iran and Saudi Arabia
Their problems come from Russia
Look at what Putin does to Ukraine

نوشته شده توسط: Anonymous

- حکومت های شاه و اسلام در ایران بنا به موقعیت و نام شاملو نمیتوانستند او را دستگیر و یا از کشور اخراج کنند ،چون با افکارعمومی در دنیا مواجه میشدند و این به نفع آنها نبود .
- در وهلۀ اول سیستم و نظام تولیدی حاکم بر جامعۀ ایران سرمایه داری است . حکومت اسلامی هم پیش برندۀ سیاسی این نظام است .سرمایه داری هم مدال نیست . خود نظام توحش و جنایت است . خودتان روزمره میبینید .
- مقاومت و مبارزه با توبه کردن در عالم سیاست دو مقولۀ متفاوت از هم هستند . این مورد را به حساب مبارزه و سیاست بگذارید .
- جهت اطلاع تا کنون غیر از کمون پاریس و انقلاب اکتبر روسیه تا مقطع مرگ لنین که سوسیالیستی بودند ، کشور دیگری که سوسیالیستی بوده باشد ،سراغ نداریم . به اسم چرا . کمونیستی که جای خود دارد و تا به حال وکشوری کمونیستی وجود نداشته است .
- و جواب سئوال آخر : چون کمونیست واقعی نبودند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش توکلی عزیز! به شما توصیه می کنم که در مواردی که به آبرو و اعتبار دیگران بر می گردد، این ساده ترین پرنسیپ ژورنالیسم سالم و اخلاق سالم را رعایت کنید و اصل را بر برائت بگذارید مگر خلاف آن ثابت شود. من هیچ شناختی از طرف های مختلف این قضیه ندارم و توصیه من هم فقط به این مورد بر نمی گردد. شخص دیگری هم به نام «امرالله ابراهیمی» که هوادار گروه رجوی است و گویا از همکاران این خانم هم هست به طور دائمی در سایبت شما به متهم کردن این و آن مشغول است و سایت شما تنها سایت معتبری است که به او اجازه چنین کاری را داده است. بالا رفتن شماره کلیک ها معیار درستی برای انتخاب نوشته ها نیست. لطفاً پاسخ دهید. من من منتظر پاسخ شفاف شما هستم و می خواهم بدانم در آینده با این نوع موارد چه خواهید کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

بحث بیغما بردن پول بصورت "ریال" امریست تبعی .در اصل کل درآمد کشور فقط در هشت سال جلوس شجره خبیثه احمدی نجات" بصورت ارز باستناد گزارش آقای روحانی ودیگر دولتیان 700 تا 850ملیارد دلار فقط در آمد حاصل از فروش نفت نیست شده ولی شخص مجسمه وقاحت در چهار ماه آخر دوران ریاستجمهوریش چندین بار اعلام داشته که "پس انداز ارزی پر"و بار دیگر "حساب ارزی را جارو کردن"و.......با این حساب و اقرار صریح محمود احمدی نزاد تمام خزانه مورد دستبرد قرار گرفته که رقم آن بالای هزار میلیارد دلار شروع میشه که کل ذخیره ارزی و پس انداز ارزی که از دوره شاه وزوزک در بانک مرکزی بوده را یکجا بلع التو.. بلاخره سرنوشت یک میلیارد و هشتصد ملیون پوند که در کوران خرداد 88 دولت انگلیس توقیف کرد چی شد ؟ ریختن توی سفارت برای آزاد کردن پولها ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سرکار خانم همیلی, گرچه تکرار مطلب ملال آور است ولی سکوت در برابر اصرار شما در تعقیب این مطلب, حمل بر پذیرش گفته های شما میشود. من نه شما را میشناسم و نه سرکار خانم شیرزاد را. چند سال پیش در سایت دیگر برخورد تلخی با جناب جیلو داشتم که آن خود به کامنت دیگری احتیاج دارد. ضمنا من قاضی و حقوق دان هم نیستم و چون شما ادعای خود را به دادگاه افکار عمومی برای نظریات کسانی چون من آورده اید عر ض شد که اگر به دادگاه رسمی شکایت کرده اید منتظر رای دادگاه باشید. دیگر آنکه اگر شما قبلا این خاطرات را منتشر کرده و خوانندگان حقوق دان به شما پیشنهاد کرده اند که از راه قانونی به دادگاه شکایت کنید مسئله تا حدودی فرق میکند چون شما در آن زمان از چنین اقدامی خبر نداشتید ولی باز به همان نقطه میرسیم که اگر پرونده در دادگاه است منتظر رای دادگاه باشید. اگر رای دادگاه به ضرر شما بود شما حق دارید که از

ظلم دادگاه با تمام قوا به دادگاه افکار عمومی بروید. گمان نمیکنم بشود قضییه را از این ساده تر توضیح داد. این اصرار شما چیزی به حقایق اضافه نمیکند و انسان را مشکوک مینماید.
نوشته شده توسط: آرمان چاروستایی

با دورد به دوستان عزیز و سپاس از اظهار لطف شما.
شاید در این مصاحبه پاسخ های ابهامات و سوالات خود را بتوانید بگیرید.اتفاقا آقای بهبهانی تقریبا به نوعی «تئوری توطئه » که شما دوستان به آن اشاره نموده اید را رد کردند بنده با پاسخ های خود و ارائه اسناد تاریخی ، توانستم ایشان را قانع نمایم.

https://www.youtube.com/watch?v=AsqWyDxWZ6s

نوشته شده توسط: Anonymous

توسعه طلبی احزاب مزدور کردی بخشی از توطئه جدید دول استعماری!

خشم اعراب سنی از تصرفات نیروهای پیشمرگ / دنیس ناتالی
بخش 3/منبع المانیتور

شاید کردها تصرفات خود را به عنوان یک تدبیر امنیتی ضروری تلقی بکنند اما به هر صورت این تصرفات تنش بین آنها و برخی اجتماعات سنی را هر روز شدیدتر می کند. احمدالجبوری وزیر مشاور در امور استانها و عضو پارلمان عراق اخیرا در کنفرانسی نیروهای پیشمرگه را متهم کرد که 700 خانه را در جلولا بعد از به دست گرفتن کنترل آن شهر از داعش تخریب کرده اند و «به ساکنین سنی اجازه نداده اند به منازل خود بازگردند.» نمایندگان سنی پارلمان عراق از استان نینوا انتقاد خود را از نیروهای پیشمرگه علنی کرده اند و آنها را به اتخاذ«استراتژی زمین سوخته متهم می کنند که منجر به کوچ اجباری روستائیان عرب سنی به بهانه مبارزه با داعش شده است.» گروههای عرب سنی همچنین از اینکه می بینند ائتلاف به رهبری آمریکا کردها را نسبت به آنها ترجیح می دهد و در مبارزه اش علیه داعش از مناطق کردنشین محافظت می کند، خشمگین هستند.

این روند برای استراتژی مقابله با داعشِ ائتلاف به رهبری آمریکا و امنیت منطقه ای پیامدهایی به دنبال دارد. تسلیح و آموزش نیروهای پیشمرگ با هماهنگی دولت عراق قطعا در مقابله با تهدید داعش تاثیرگذار خواهد بود؛ اما آتش جنگ طولانی مدت بر سر مناطق مورد مناقشه را شعله ور خواهد کرد. نیروههای ائتلاف با در اختیار گذاشتن بی قید وشرط تسلیحات به حکومت اقلیم کردستان و بدون انجام حمایتی مشابه از گروههای عرب سنی که مخالف داعش هستند، بصورتی غیرعامدانه موازنه قدرت را در شمال عراق بهم می زنند. این تدابیر واکنش منفی اعراب سنی را در آن قلمروها و اقلیم کردستان به دنبال خواهند داشت. استراتژی کنونی ائتلاف، همچنین اعراب سنی را که حمایت آنها در جنگ علیه داعش حیاتی است، به سمت آن گروه سوق می دهد.

ترسیم مجدد نقشه عراق با زور اسلحه، تجویز یک نسخه فاجعه بار برای آینده آن کشور است. اگر سیاستگذاران و برنامه ریزان نظامی آمریکایی می خواهند برای تضعیف و نهایتا نابودی داعش بر شرکای محلی خود تکیه کنند باید به درک مولفه های پیچیده محلی و عواقب استراتژی خود همت گمارند. با در نظر گرفتن تغییرات سیاسی مهمی که در جریان است نابودی داعش و به ثبات رساندن منطقه نیازمند آمادگی داشتن برای عراق پس از داعش است، عراقی که متاسفانه یکی از مشخصه های اصلی آن جنگهای فروملی بر سر مرز، قلمرو و منابع، با حضور و یا بدون حضور بغداد خواهد بود./B

منبع: المانیتور
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

توضیح :در این نوشته خانم مینو همیلی، سابقه سیاسی اقای اضغر جیلو را یاد اور می شود که هیج ربطی به موضوع مورد بحث ندارد. با این وجود متذکر می شوم که اضعر جیلو بیش از 25 سال است که هیج ارتباطی با سازمان فدائیان خلق اکثریت ندارد و او یک فعال سیاسی مستقل است و مواضع سیاسی امروز شان بسیار متفاوت با گذشته می باشد .

نوشته شده توسط: Anonymous

This is very interesting that among all idea logic groups in Iran they are the only successful survivors in spite of all the difficulties.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بهروز شادیمقدم گرامی اگر وقت کردید به این چند سئوال پاسخ بدهید: _ شاملو؛ چپ رادیکال را تبلیغ می کرد ولی خود بطور علنی در دو رزیم شاه و شیخ علنی می زیست ... این تناقص را چگونه توضیح می دهید ؟.دوم_آنچه در وطن ما حاکم است ؛ سرمایه داری نیست بلکه حکومت داعش شیعه نامیده می شود .سرمایه داری پرنسیب های خود را دارد.لطفا به جمهوری اسلامی داعش مدال سرمایه داری ندهید.سوم _ برایم بنویس که نتیجه این همه شکنجه ، زندانی و اعدام مبارزان ایرانی چه بود؟ اگر این مبارزان بجای مقاومت مثل این خانم توبه می کردند، اوضاع ایران بد تر از این می شد؟ در صورتی که پاسخ شما مثبت باشد؛ لطفا بنویسید اگر بدتر می شد ، مثلا رزیم چه ها می تونست بکند .چهارمی را زیاد سخت نمی گیرم که کشورهای سوسیالیستی و کمونیستی یک به یک نا بود شد یعنی دود شد و به هوا رفت و

عیرغم اینکه هزاران کمونیست و فدایی جان خود را فدای ارمان خود کردند و چرا اکثر 95 در صد کمونیست ها با سوسالیسم و کمونیست ها وداع کردند>
نوشته شده توسط: Anonymous

http://www.iranglobal.info/node/42655

قابل توجه شاگردان"ولتر"که بامقالات وکامنتهای خود قصددارندمراواداربه سکوت کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

یعنی ...... به هزار و اندی سال شعر فارسی با این شعرت

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

یادش گرامی باد

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

قضاوت سیاسی در باره عیار دمکراتیک بک حکومت بر اساس معیارهای شخصی،عاطفی و پیوندهای خونی فاقد ارزش اند. برای قضاوت درست باید امکان واقعی سنجش را دریافت که همانا؛ حقوق شهروندی، حقوق بشر، دمکراسی، آزادی و .. می باشد.
یکی (تاکید بر یکی) از مبناهای من برای تعیین عیار دمکراسی در کشورهای منطقه برخورد با مسئله کرد است. ترکیه تاریخ شرم آور و جنایتکارانه ای در برخورد به کردها داشته و دارد.
اکثریت شهروندان ترکیه با ارزش های سکولار دمکراسی بیگانه اند، وگرنه این "دموکراتیک ترین کشور مسلمان" را اردوغان نمایندگی نمیکرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

دست از فالانژبازی داعشی بردار و فضای سم و زهر را در این سایت مفت و مجانی آماده نکن . کمنت گذاران این سایت را اگر شما نمی شناسید ، اجازه ندارید اینقدر یکه تازی کنید . رفتار شما خیلی بیشتر از میرفطروس قابل سرزنش است .

نوشته شده توسط: Anonymous

باز سرو کله میرفطروس در این سایت پیدا شد و کمنت هایی در رد و قبول این آقای دکتر! که بخش بزرگی از آنها از طرف خود میرفطروس با آی دی های مخفی سعی در بزرگ کردن مقاله خود دارد. حرف و حدیث زیاد است ولی واقع بین باشیم کسی که برای یک مدرک قلابی گریبان میدراند به هیچ وجه جایی در مقام یک محقق ندارد یک پژوهشگر کسی است که به دنبال کشف وافعیت های باشد نه اینکه از این راه برای خود دکانی باز کند و خوشبختانه دست میرفطروس و امثال او رو شده هرچند که این آقا به آلاف و علوف خود رسید و برای خودش وضع مالی نسبتاً خوبی به هم زد ولی نباید دیگر در دام این آدم ها افتاد و به آنها اجازه داد باز سر بر آورند. حالا همین آقا با نام های مخفی به حمایت از خودش خواهد پرداخت و مدیران سایت را مجبور خواهد کرد که کمنت ها را سانسور کنند. زنده باد سانسور! که پایانی ندارد

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-درحقوق میگویدهرمتهمی مجرم نیست مگرزمانی که اتهام وجرم اوثابت شده باشد.البته درکشورهای جهان سوم واکثر کشورهامیتوانندجای آنهاراعوض نمایند.ماازاین قوانین نانوشته زیاددیده ایم.اگرکسانی ازطرف حکومت مامورباشندآنزمان کل قوانین عوض میشود.پدرچاه های نفت بسوزدکه این چاه هاچکارهاکه نمیکنند.اگردادگاه های کانادابی طرف باشندومثل بعضی ازکشورهاعمل نکنندمیتوان بدان امیدی بست ولی اگربخواهنددراین مواردمسایل سیاسی ومنافع ملی خوددرنظرگیرندنبایدزیاد امیدواربود.شاهدان فکرکنم بایدواردمیدان شده ونگذارندلاقل درکشورکانادااین جانیان آزادباشند.انشالله که گربه باشد.درسیاست نبایدخط قرمزوجودداشته باشد.کسی که باسرنوشت ملت های یک کشوربازی میکندبه اونباید رحم کرد.درکشورآزربایجان اگریک نفرحتی درمحله ایی جرم دزدی.آدمکشی.کلاه برداری.بندوبست دولتی کنند.آن هارادرتلویزیون نشان داده وبرای آنهاآبروداری نمیکنند.ولی درایران

هرهفته یک اختلاص 3هزارمیلیاردی.رشوه گیری ورشوه دهی وباندبازی.رانت خواری.تصرف افراد وبیت المال میشوددولت آنهاراساپورت حیثیتی میکندآیااین همه ویرانی باکمک همین شکنجه گران صورت نمیگیرد.پس برای هرکسی آبروداری حق نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

تحليل های نپخته وطرح سناريوهای اتوپيستی ما را بجائی نميرساند. بايد با واقع گرائی با مسائل امروزکشور
برخورد نمود. بنظرم آقای نويسنده بسيار خوب از سلفش آقای نوری زاده فن تفسيرهای آبکی و پوپوليستی را فراگرفته است.

نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا تاسف برانگیز است. تا جایی که من می دانم بسیار بسیار نادرند زنانی که از روی میل باطنی دست به این کار بزنند. در تقریبا همه موارد این کار از روی ناچاری و درماندگی محض است. جدا دردآور است.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست هم نام من! كسي كه نگهبان زندان ميشود و حتي آنقدر مورد اطمينان است كه زنداني را به او ميسپرند كه برأي درمان به درمانگاه خارج از زندان ببرد و بازگرداند، ديگر تواب محسوب نميشود، خود سركوبگر است. ايشان ديگر از هيچ منظري زنداني سياسي محسوب نميشود. إعدام همسر برأي هيچكس اعتبار نمي أورد. برأي اطلاع شما دو زنداني سياسي سابق كرد كه از كشور سويد آمده بودند به حضور ايشان در برنامه بنياد پژوهشهاي زنان در مونترال اعتراض كرده و ايشان را بازجو و سركوبگر خود در زندان معرفي كرده بودند كه متاسفانه بدليل اينكه مدركي در دست نيست ساكتشان كرده بودند! و خانم شكرايي حتما بياد مياورند! آيا شهادت چنذين زنداني سياسي كافي نيست كه تقاضاي رسيدگي به اين پرونده را داشت؟ به نظر من ايشان بايد خود پا پيش گذاشته و به اين زندانيان سابق پاسخ بگويند. بسيج افرادي كه در جريان كار ايشان در زندان سنندج نبوده اند نمك پاشيدن

بر زخم كساني است كه شكنجه شده اند. به اميد روزي كه هيچ جاي جهان خانه أمن سركوبگران نباشد
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم هما عليزاده گرامی / شما نوشته اید که خانم مینواز انجا که يك زنداني سياسی بود پس سخنانشان در این مورد حقیقت دارد . در حالی که خانم گيتي شيرزاد هم یک زندانی سیاسی بود که شوهرش را در زندان اعدام کردند. من اینطور از جنجالی که سر این موضوع در ایران گلوبال ایجاد شده می فهمم که به قول ان روز ها طرف« ضعف» نشان داده و به یا به قول اسلامی ها «تواب» شده بود. مگر همه ی زندانی هایی که در فاصله 60 تا 67 و پس از آن، ازاد شده بودند همه قهرمان و «سرموضع »بودند و اصولا کسی نمی داند که در اتاق بازجویی بین زندانی و زندانبان چه گذشته بود . اری قضاوت درست را می شود از روی آرشیو پرونده زندانیان سیاسی که قطعا روزی علنی خواهد شد؛ بررسی نمود وگرنه اختلافات شخصی و سیاسی بین گروههای و سازمانهای سیاسی همواره قربانیان رزیم را زیر ضربه برده است.

هنوز نسل ما زنده است می تواند شاهدت دهد که برای دومین بار در تاریخ سیاسی ایران ؛ موضوع «تواب » توسط سازمان مجاهدین خلق طرح شد و داستان از این قرار بود که پس از ورود سازمان به فاز نظامی ،بسیاری از مجاهدین خلق در خیابانها شناسایی ودستگیر می شدند ؛ بدین خاطررهبری مجاهدین تصمیم درستی می گیرد و به زندانیان مجاهد، مخفیانه پیغام می دهد که توبه نامه نوشته و از زندان آزاد شوید تا در خدمت مقاومت قرار گیرند. اولین بار هم، رهبری حزب توده در سال های پس از کودتای 28 مرداد بود که چنین تصمیمی گرفت و به اعضای خود پیغام داد که به محض دستگیری انزجار نامه نوشته و ازاد شوند.
رژیم اسلامی در سال 60 بسیاری از مجاهدینی که تواب شده بودند را آزاد کرد و اکثر این زندانیان «تواب» شده ، مجدا به خانه های تیمی بازگشتند و به مبارزه مسلحانه خود با رزیم ادامه دادند و..... از آن پس بود که رزیم به شیوههای مختلف سعی کرد تا تواب های تاکیتکی را از تواب های واقعی تشخیص دهد .
امروز 35 سال از ان روز های تلخ و سیاه گذشته است و آنان که جان بدر برده اند ؛ پدر بزرگ و مادر برزگ شده اند ولی عقل و فکر برخی از این دوستان ، همچنان در سالهای جوانی مانده و منجمد شده است . مگر نه این است که همه چیز با ان دوران سیاه عوض شده است ؛ نخست وزیر ، رئیس مجلس و رئیس جمهور آن زمان ودیگر مقامات بلند پایه رزیم امروز ان زمان یا در زندان هستند و یا در تبعید و یا از کنار گذاشته شده اند و اینکه این خانم شیزاد مجبور شده بود که زندانی دیگر را به درمانگاه ببرد که نمی شود؛ نامش را « نگهبان زندان سندج ؟!!» نامید . چرا عامدا جای زندانی و نگهبان را عوض می کنید ؟
شخصا در هر دو رژیم شاه و شیخ زندانی سیاسی بودم و دلیل نمی شود که هرچه از خاطراتم بگویم و یا بنویسم عین حقیقت باشد. بگذارید این موضوع «تواب» را با نگاه امروز جهانیان به ویدئو هایی که داعش از قربانیانی که قصد بریدن سرآنان را داشت که اینکه چگونه آنان جلوی دوربین عجز و ناله می کردند و از دولت هایشان می خواستند که به خواستهای نا بجا گروگانگیر ها اجابت نمایند و یا دست از مبارزه با داعش بردارند و.... یا یکی دیگراز گروگانهای غربی که خود روزنامه نگار بود مجبور شد که برای تبلیغ داعش رپورتاژ تهیه نماید . ولی نگاه جهان مترقی این نبود که بجای داعش ، گروگانهای «تواب » شده را مورد سرزنش قرار دهند ، هیج بنی بشری این قربانیان را «تواب» و «نگهبان» زندان داعش نخواند و جهان ضد داعش یکپارچه، اتش زدن و سربریدن این زندانیان را محکوم کرد . آری کلیه زندانیان سیاسی پس از 60 گروگان داعش شیعه ایران بودند که درست بود در همان زمان همگی توبه نامه می نوشتند و از زندان و اعدام رهایی می یافتند باور کنید رزیم زود تراز این ها سرنگون می شد . مینو و شما به قول معروف سوراخ دعا را گم کرده اید و متاسفانه بجای جنایت کاران داعش شیعه با آبرو و حیثیت قربانیان رزیم بازی می کنید و کارتان نادرست است ؛جاسوس های واقعی رژیم خودشان را خوب در بین سازمانهای سیاسی جاسازی کرده اند و اگر لازمباشد، شعار های خیلی تند هم سر می دهند ؛ نگاه کنید به ترورهای مخالفین که در 35 سال گذشته در خارج از کشور صورت گرفته چگون نفوذی ها خود را استتار کردند و در بین شان حتی یک تواب نبود .دستگاههای جاسوسی رژیم بسیار حرفه ای تر از این حرف ها عمل می کنند وآنان مغز خر نخورده اند که بیایند از زندانی سیاسی که تواب شده بود ، برای خبر چینی استفاده نمایند از نظر دستگاه اطلاعاتی رزیم چنین افرادی سوخته شد، محسوب می شوند.. بنابریان تور جاسوس گیری خانم مینو تنها قادر است که در مورد قربانیان رزیم جنایت پیشه ، بزرگ نمایی کنند .