Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

اصلاً هم اينطور نيست ! شما قشر آگاه و باشعور مردم را چون فقط مطيع و دنباله رو افكار شما يا ديگران نيستند اخ و بد ميدانيد و چون بازار ضديت با هويت اسلامي منطقه از طرف مسيحيت و يهوديت داغ است يه عده ....را خيلي گرمازده كرده ودر مواردي بي حال و مدهوش كرده .......

نوشته شده توسط: Anonymous

با این لحنی که شما سخن میگویید بنظر میرسد از روی تعصب حرف میزنید. بهتر است با ذکر مورد معین توضیح دهید نه با کلی گویی و بدوبیراه گفتن. احتمالا توقع شما این است که هرچه توهین و دشنام به اشخاص و اقوام و فرهنگ ها نثار میکنید در اینجا چاپ شود و ایران گلوبال را تبدیل به فحشنامه فرقه خودتان نمایید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رجوی، آخوند بی عمامه، هنوزهیچی نشده، ادعای خدائی میکند، وای به روزیکه صاحب قدرت و مقامی بشود، درآن صورت از سردمداران رژیم اسلامی نیزبدترمیشود. چنین اشخاص پان ایرانیست، آنقدردرعزلت غربت کفک زده اند، که با تمام وجود تشنه قدرت اند. آخوند خمینی هم باهمین عقده ها بر موج احساسات مردم سوار شد. و امپبریالیسم غرب از وی برای فریقتن مردم نهایت استفاده را کرد. زمانیکه خبرنگار فرانسوی درهواپیما ازخمینی پرسید؛ اکنون که در این لحظه نامبارک به ایران بر میگیردی چه احساسی داری؟ او با عقده تمام پاسخ داد؛ هیچ احساسی! خمینی با یک پاسخ ساده، عقده دلش را خالی کرد. و نشان داد که به اندازه پشیزی بمردم ارزش قائل نیست. همین آقای رجوی و رجوی ها نیز، سر و ته یک کرباسند. که میخواهند با جهالت اسلام ، پنجاه سال دیگر سر مردم کلاه بگذارند، و جیبهای خود را مثل سردمداران رژیم اسلامی پر بکنند. چیزی که برای اینان

اصلا مهم نیست، سرنوشت و اوضاع ملل جغرافیای ایران است. او بقایای سازمان مجاهدین را، چنانکه افراد جدا شده از آن میگویند، بشکل تشکیلات مافیا در آورده است، و کسی که نظر دیگری داشته باشد، و یا بر خلاف نظر آقای رجوی حرفی بزند، با بر چسب ضد تشکیلاتی، سرکوبش میکند. حالا فکرش را بکنید، فردا اگر چنین آدمی بقدرت برسد، مثل خامنه ای شروع به قتل عام مردم میکند. و از جغرافیای چند ملتی زندان ایران، یک جهنم بدتر از رژیم اسلامی میسازد. بیچاره مردم! ببین چه دیکتاتورهائی دندانشان را برای بدست گرفتن قدرت تیز کرده اند!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شکوری عزیز، آیا شما سیره‌های رایج مثل ابن اسحاق و ابن هشام و واقدی و طبری را به رسمیت می شناسید؟ اگر جواب مثبت است نظر شما در باره قتل "عبدالله بن خطل" و دو کنیزش و همچنین "حويرث بن نقيذ" پس از فتح مکه چیست؟ سیره های اولیه گناه آنها را "هجو" (بخوان سب) محمد می دانند. و اگر جوابتان منفی است، آیا سیره دیگری را می شناسید که در باره زندگی محمد بشود به آن استناد کرد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

ویدیو کلیپی کوتاه از حضور جوانان کورد در کنفرانس سبزهای آلمان کلیپی کوتاه کە همە را بدیدن آن دعوت میکنم جوانانی کە تک تک ملت کورد باید مدیون آنها باشند و بە آنها افتخار کنند کە چگونە با اهبت و صلابت برای مدتی کوتاه کنفرانس عظیم سبزهای آلمان را مصادرە میکنند تا جای کە بە بحث اصلی محافل آلمان تبدیل شدە و تشویق شرکت کنندگان کنفرانس https://www.facebook.com/video.php?v=10152829889746142&set=vb.371028716…

https://www.facebook.com/video.php?v=10152829889746142&set=vb.371028716141&type=2&theater
نوشته شده توسط: Anonymous

عین جمله بهنود این است: «هویدا بیشتر یک روشن‌فکر فرانسوی بود، خیرخواه و در عین حال نسبت به بخش عظیمی از جامعه بی‌خبر، هویدا فرانسه فکر می‌کرد. اما خاتمی روشن‌فکر ایرانی است. به دلیل این‌که اصولا روشن‌فکر ایرانی بدون فرهنگ شیعی معنی نداره، چون وقتی معنی پیدا بکنه، اون‌وقت همون چیزی می‌شه که ازش تو تفهیم روشن‌فکر غرب زده، الگوهای غربی، اینا را می‌گیم» حالا عده ای از جمله آقای توکلی راه افتاده اند و می گویند منظورش این نبوده. من نمی فهمم چرا درک هر چیزی که به اسلام مربوط می شود، همیشه محتاج "مفسیر" است. یعنی باید در ورای کلمات مفهوم دیگری را درک کرد. همچنین من نمی‌فهمم از جمله «اصولا روشن‌فکر ایرانی بدون فرهنگ شیعی معنی نداره» چه معنی دیگری می‌توان استخراج کرد، که آقای توکلی آرزو می کند «كاش دوستان مصاحبه بهنود را به دقت گوش مي دادند و سپس إظهار نظر مي نمودند» و من هم می گویم ایشان که ظاهرا

بدقت گوش داده اند، لطف کنند و برای ما بی دقتان این جمله اخیر را معنی کنند. مشکل ما ایرانیان کماکان بت‌پرستی است، مسلمان شیعه حق را با علی می سنجد و نه علی را با حق، و نامسلمان سکولار مارکسیست سابق هم حق را با بهنود می سنجد و نه بهنود را با حق. اولی مرادش را امیرالمومنین می داند، و دومی امیرالخبرنگاران. بهر حال از کوزه همان برون تراود که در اوست و این وضعیت کشور ما و اپوزیسیون آن است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-دقیقاخاطرم نیست یک نویسنده فرموده روشنفکران کشورهای عقب مانده عقب مانده هستندکه کشورشان عقب مانده شده واگرعقب مانده نبودندکشورشان رشدیافته میشد.مادر بچه گی زیادمیشنیدیم که بزرگترهادرهرمشکلی میگفتنددست انگلیس درکاراست.اگرکمی دقت کنیدوموشکافانه عملکرد36ساله اپوزسیون ایران رازیرذره بین ببریدخیلی چیزها برایتان روشن خواهدشد.دراین مدت میشودگفت همه این نیروهابطریقی متضررشده اند. تعدادی نیزبه کشورهای خارجی بخصوص اروپاوآمریکاهجرت کرده وکم وبیش به رسانه وامکانات دسترسی داشته اند.دراین مدت چندین باردرسال جلسات وهمایش ها گذاشته اند.آیاتوانسته اندبه یک اتحادکوچک حتی زیرپاافتاده سیاسی درموردی مثل پارازیت به توافق برسند.اگرکارنامه این گروه هاراتوجه کنیدازاحزاب 70و80ساله تا سلطنت طلب وغیربوده ازسازمان هایی مثل فداییان وراه کارگروبقول خودشان دموکرات دیده میشود.آیاتوانسته اندکوچکترین اتحادی داشته

باشند.ازسازمانهای منطقه ایی بگیریدتاچپ وچپ .دوستان بایدقبول کنیم که نیروهای مابه استانداردهای حداقلی فرهنگی و سیاسی نرسیده وحکومت وکشورهای استعماری به آنها تغذیه فکری سالم نداده ونگذاشته اطلاعات وسوادسالم دروجودشان رسوخ کرده وبتوانند حداقل های حقوق واحترام ومراعات راآنها داشته باشند.ماراطوری پرورش داده اندکه هیچ گونه نظری مخالف نژاد.زبان.دین.محیط. حتی همسایه راتاب نمیاوریم.دکترشریعتی جمله ایی داردمیگوید.به آفریقایی گفته اندشما بی ریشه .بی تاریخ.بدون تمدن وو.. هستید ولی بماگفته اندشماتمدن سازوبافرهنگ.تاریخ سازوو...هستید.بخاطرآن آفریقایی هاتلاش دارند به آن چیزهایی که نداشته وانگارمیکنند بدان برسند.ولی مافکرمیکنیم همه باید ازما اطاعت کنندومادرعالم هپروت خودویلانیم. میگویندآمریکا300سال پیش و استرالیا250 سال پیش کشف شده حال مقایسه کنیدمارا باآنهاتاجایگاه ماراپیداکنید.تمام اروپا. حتی روسیه جدیددر25سال پیش رانگاه کنیدبه من جواب بدهیدچراآنهاباتوجه به اینکه حتی تعدای ازآن کشورهادارای یک نژادوزبان مشترک هستندولی کشورفدرال دارند.؟چرا روسیه پس ازهم پاشی فوراسیستم فدرال رابرای کشورشان انتخاب کردند. آیا روشنفکر ماحتی اگرسیاسیون مااز کردوترک هاباشندتوانسته اندبه این ضرورت وتفکررسیده باشند؟آیا روشنفکرمامیتواندیک استقلال طلب راباتفکرمذهبی وچپ سنتی رادرجمع خود تحمل کند؟البته من خودم یک سیستم فدرال رابهترین روش برای یک کشورچندمیلیتی دانسته که میتواندکارسازاصلی وناجی کشورباشد.ولی درکشوری مثل ایران وجودمردم وروشنفکرهای دیکتاتورزده این سیستم بااین دیکتاتوری که تابحال برایمان رواداشته اند وبامنافعی که استعمارگران وروشنفکرنماهای نشسته دربی بی سی.ووا.وحاکمان مفت خور این سیستم نمیتواندونمی گذارندروندسالم خودراطی کند.حال لازم است روشنفکرهای ماتنهانبایدبه خودوایل وتبار وعشیره خودفکرکنند.رهایی یکی ازملت های درون ایران رهانیتی ازرهایی مردم منطقه درسرنوشت مانیزتاثیرخواهدداشت.به این رضایت ندهیم که کشتی درحال غرق همه راغرق کند.اگرمیتوانیم به رهایی ازغرق شدن تعدادی کمک کنیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آ.ائلیار جهت یاد آوری بوهارا اوهارا ,یا خلاصه کنم ,بیزهارا فارسلار هارا؟در ترکی مقایسه است بین دو جنس که از هم کلا و اصلا متمایزاند.یعنی نه به عنوان مقایسه و برتر بودن یکی.هدف متفاوت بودن است و نقطه مشابه و اشتراک نداشتن.و منظور این شعار نه هدف مثل برتری طلبی و یا خود را برتر دیدن راسیستهای فارس است.بلکه هدف این شعار این است که این دو ملت اصلا دو مقوله متفاوت و دو ملت کاملا متمایز هستند که هیچ نقطه مشترکی با هم ندارند بلکه تورکان آذربایجان با تقرابا آمار 35 میلیون که اکثریت نسبی ملل ایران را تشکیل می دهند زیر سلطه و حامیت اقلیت فارس در ایران از تمامی حقوق مللی و انسانی و زبانی و فرهنگی و اقتصادی و شهروندی خود محروم گشته.به همین خاطر می گویند که فارسها کجا ما کجا .یعنی هیچ نقطه مشرک با آنها نداریم و ملت جداگانه ای هستیم در جواب سیاستهای اعمال شده حاکمیت فارس که می گویند شما قبلا

بعدا سرتان خورده به دیوار مغزتان تکان خورده یا مغولها که اصلا زبات تورکی آذربایجانی بلد نیستند آمدند این ملت آذربایجان را آزری کردند .تورک هم نه آزری یعنی مثل صحبت کردن تلویزیون کانال 5 که دو سه جمله را باید فارسی بگویند و در بین دوسه تا جمله یک فعل تورکی بکار ببرند که به آن می گویند آزری یا فازری.
نوشته شده توسط: Anonymous

مگر در جبهه ملی ، یک نفره میشود اعلامیه داد ؟ ! در جبهه ملی مقاومت مسعود رجوی حتی این بلبشو حاکم نبود یا بود ؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر امثال شما پان ترکیسم تجزیه طلب توانست 2 جمله بنویسد بدون اینکه با فارس مظلوم برخوردی فاشیستی نکند ، تاریخ با شما خواهد بود . وگرنه دوره نژاد پرستی مغولی پایان یافته و جای شما 3/2 نفر تجزیه طلب ؛ با ادعای دروغین هویت خواه ، در زباله دان شرق الاوسط خواهد بود . شما در دو رژیم شاهان و آخوندها همیشه نصفی از مهرههای سرکوب حکومتی را تشکیل داده اید . در رژِیم آخوندی پست های بیشمار شکنجه و بازجویی و سرکوب و ارتش و سپاه و اطلاعات و بسیج در دست شما ترکهاست . چون همیشه دنبال پست و مقام و خوش خدمتی بودید و هستید . کردها و سایر خلقهای ایران از آغاز انقلاب به مبارزه با آخوندها پرداختند ، شما ترکها از آغاز به خدمت اسلام درآمدید . و حالا فارسها را سپر بلا کرده اید چون به دیکتاتوری اسلامی و سرمایه داری کاری ندارید . این فریب شما با شکست روبرو شده .

نوشته شده توسط: Anonymous

آفرین بر شما آقای دوشوکی
توضیحات شما نشانه از انسان بودن شما است. و موضع انسانی شما را در مقابل مذهبی های متعصب شیعی و سنی مشخص می کند. ایکاش امثال بهنود و جبهه ملی ها از شما یاد می گرفتند که بجای فرقه ای فکر کردن، انسان بودن را بیاموزند.

نوشته شده توسط: Anonymous

تشیع یکی از اخرین سلاحهای رژيم نژاد پرست و اریانیست قلابی فارس در ایران است. تمامی برنامه های اسیمیلاسیون اجباری رژیمهای پهلوی و اخوندهای شوونیست برای تبدیل کردن اقوام ملی ایران به شکست خورده و به همین دلیل به اصطلاح روشنفکران لیبرال فارس به مورد حفاظت از شوونيزم فارس که بخشی از ایدولوژی ملی و قومی انهاست دست به دست با اخوندهای مرتجع یک دسیسه جدید برای کونترول مردم غیر فارس به نام شيعيزم را اختراع کرده اند.بهنود و جبهه ملی بایستی مطلع شوند که پان فارسیسم در ایران به زباله دانی تاریخ تعلق دارد و ملتهای غيرفارس چنين برنامه اپارتاید مانند را هرگز قبول نمی کنند.

نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

دوست گرامی
در اینترنت جستجو کن و ببین که گروه های تکفیری و متعصب سنی مذهب چقدر به بنده حمله کرده اند. من هم بدون تعارف و سیاست بازی، گروه های متعصب سنی و تکفیری را چه در ایران و چه در منطقه محکوم کرده ام و می کنم. لطفا به بخش آرشیو نویسندگان سایت ایران گلوبال رجوع کن و به مقالات من سری بزن. من به سکولاریسم (جدایی کامل دین از حکومت) معتقدم. من معتقد نیستم که متعصبین و تکفیریون ســُــنی مذهب نظیر القاعده، طالبان، الشباب، بوکوحرام و داعش پرونده بهتری از جمهوری اسلامی دارند. پرونده آنها صد برابر سیاه تر از جمهوری اسلامی است. و اگر این گروه های ســُــنی مذهب به قدرت برسند، وضع صد برابر بدتر خواهد شد. نمونه اش داعش، بوکوحرام، طالبان و غیره هستند که جنایات آنها بر علیه بشریت توصیف ناپذیر است. گروه های مسلح و متعصب شیعه در پاکستان و لبنان و یمن و غیره هرگز شیعه نمی کشند. اما گروه های سنی، بیشتر

اما گروه های سنی، بیشتر سنی ها را می کشند که بمراتب خطرناکتر و وحشی تر هستند.


من حتی از بقیه نیروهای سیاسی بلوچ هم که در مقابل جنایات گروهای تکفیری بلوچ سکوت کرده بودند، انتقاد کرده ام و ادبیات و عملکرد و تفکر ضد شیعه گروه هایی مثل جندالله را شدیدا محکوم کرده ام. بعنوان مثال در پایان این مقاله نوشته ام:
http://iranglobal.info/node/33053
"نیروهای سیاسی بلوچ باید مشخصاً اعلام کنند که توجیه، تائید، تقدیس و ترویج خشونت، بمبگزاری و کشتار انسانهای بیگناه و انتقامجویی عریان در شدیدترین و بی رحمانه ترین اشکال متصور آن توسط جمهوری اسلامی و جــنـدالله در بلوچستان بازتولیدی جز خشونت ندارد و شدیداً محکوم است. خشونت و کشتار های ضد انسانی جندالله نظیر آنچه که امروز در چابهار رخ داد نفرت و انزجار هر انسان با وجدانی را بر می انگیزد و آن را شدیدا ً تقبیح و محکوم می کند".

در نتیجه کارنامه من (بدون ذره ای فرصت طلبی سیاسی و یا تعصب قومی و مذهبی) در مورد اشاعه سکولاریسم و محکوم کردن تعصب سنی گری و تکفیری کاملا روشن است. انتقاد از شیعگیری متعصب بهنود و برومند، به معنای آن نیست که بنده با سنی گری متعصب سنی ها موافقم و یا سکوت کرده ام و یا آن را محکوم نمی کنم. اتفاقا من ســُــنی های تکفیری را همانند شیعه های تکفیری (بدون ذره ای تبعیض و فرق گذاشتن) محکوم کرده ام، و انسانیت و انسان بودن را اصل قرار داده ام.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دو شوكي عزيز، در مورد ظلمي كه روحانيت شيعه عليه سني هاي ايران انجام داد با شما موافقم. مسعود بهنود د ر اين مصاحبه مطالب زيادي را طرح كرد از جمله مقايسه اي بين هويدا و خاتمي انجام مي ده كه در انجا بسيار مختصر از روشنفكر شيعه مي گه و خيلي زود از ان رد مي شه كه البته جاي بحث و پرسش بسيار دارد. با اين وجود، من همون نتيجه اي كه شما گرفته ايد را برد اشت نكرده ام

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا نمی نویسید جرم و اتهام این شخص چیست ؟ ما که همه را نمی شناسیم . بهتر است در آغاز خبر گفته شود که ما مجبور نباشیم روده درازی زبان عربی دادگاه و وکیل و منبع خبررا بخوانیم .

نوشته شده توسط: Anonymous

انتقاد ما از شیعه گری از موضع سکولار یا روشنگری یا ملی گرایی یا چپ است . یعنی موضعی علمی و ترقی خواهانه .------انتقاد شما از شیعه گرایی ، به نظر می آید از موضع سنی گرایی و دینی باشد . یعنی از موضعی ارتجاعی تر از شیعه دوستی که مخالف خلیفه گرایی در قرن 21 است . یعنی شما بعنوان فردی مذهبی و سیاسی در همان سطح آقای برومند مذهبی سیاسی هستید .

نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

امیدوارم آقای بهنود، مثل آقای ادیب برومند، این شجاعت و شهامت را داشته باشد که با عذرخواهی از هموطنان غیر شیعه و توضیحات لازمه، پاسخگویی به مخاطب را جزو شئون ژورنالیستی معرفی کند.

نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

کیانوش عزیز
من مقاله در مورد بیانیه آقای ادیب برومند نوشتم. از آقای مهندس کورش زعیم گرفته تا گروه ها و سازمانهای جبهه ملی در برونمرز و حتی خود جناب آقای ادیب خود را موظف و مقید دانستند تا به مخاطبان خود جواب بدهند که دادند. اما آقای بهنود بعنوان یک کارمند یک موسسه خود را مقید نمی داند که جواب بدهد. همانگونه که سران تشیع خود را مقید به جواب دادن به احدی نمی کنند. این یعنی فرهنگ . . . .

کیانوش گرامی، امیدوارم که ناراحت نشوی اگر به شما، مسعود بهنود و بقیه هموطنان عزیز شیعه که دیگران را " إفراط گرايي مخالفين" قلمداد می کنید، بگویم "گفتن از زنبور بی حاصل بود / با یکی در عمر خود ناخورده نیش؛ تا تو را حالی نباشد همچو ما / حال ما باشد تو را افسانه پیش؛ سوز من با دیگری نسبت نکن / او نمک بر دست و من بر عضو ریش"

جمهوری اسلامی تحت عنوان شیعه و شیعه گری آنقدر . . .

جمهوری اسلامی تحت عنوان شیعه و شیعه گری آنقدر زخم بر جسم و روح و روان هموطنان و بخصوص غیر شیعیان وارد کرده، که آقای بهنود بقول شما با نیم قرن تاریخ ژورنالیستی، باید در مورد "مقوله" شیعهگری و روشنفکری حساسیت و ژرف بینی عمیق تری از خود نشان می داد؛ که نداند. و مجددا هم حرف های خود را تائید کرد و نمک بیشتری بر زخم ها ریختند. و دلیلی هم نمی بیند که روشنگری بکند و یا توضیح بدهد چون مخاطبان پرسشگر خود را مشتی عوام بیسواد و إفراط گرايي مخالفين می پندارد

نوشته اید که او میلیون ها مخاطب در ایران دارد. که چی؟ آیت الله ها هم میلیون ها مخاطب دارند. داعش هم میلیونها مخاطب دارد. صرف داشتن مقلد و مخاطب مستمع در میان "عوام الناس بیسواد و شیعه" منشاء هیچگونه اعتبار و حقانیتی نیست. روشنفکران شیعه نظیر جلال آل احمد و شریعتی و مکارم شیرازی ثابت کردند که جز فلاکت و بدبختی حاصل دیگری نداشته اند. بعد از 35 سال تجربه، ثابت شده است که شیعیگری و روشنفکری دو کلمه متضاد هستند، و هیچکس نباید این "رو" را داشته باشد که از "روشنفکر شیعه" دفاع کند. من در عجبم که شما چگونه از مسعود بهنود و موضع ایشان دفاع می کنید.
نوشته شده توسط: Anonymous

در این رویدا شرم اور نه تنها دولت اسلامی باید مورد سئوال واقع شود بلکه مردمانی که خود را مسلمان میدانند و در برابر این مجازات شرم اور هیچ اعتراضی نکردند.
واقعن دین مردم همین است و همین مردم مسلمان در این بازی شرم اور سهیم و شریک هستند.این دین دین تحقیر توهین و بی عدالتی و بی وطنی است. ای کاش رهبر جبهه ملی بجای دفاع از ارتجاع سیاه از حق طبیعی همین مرد بهائی دفاع کند و دفاع از اسلام و تشیع را به عهده قدراه بندان و زنجیرزنان و سینه زنان و عاشورائیان حسینی و عباسی بگزارد.شرم باد بر رسول این دین با این همه ویرانی برای ایران و ایرانی .شرم باد برمشایخ و مروجان این ایئن صحرائی .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب عطا حسنی
منطقه آزربایجان غربی قبل از تقسیمات استانی در زمان رضاخان هم جز ایالت آزربایجان بود. هیچ سرشماری اتنیکی در منطقه صورت نگرفته است که به صورت رسمی نشان دهنده اکثریت بودن کردها در استان آزربایجان غربی باشد. بالعکس شواهد( نظر شخصی بنده) نشان می دهد که همچنان جمعیت ترکهای استان بیشتر از کردهها می باشد.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اينجانب هيج نظري را سانسور نكرده ام،

دوستان و خوانندگان عزیز، «صفحه شما» واقعا به شما تعلق دارد. هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادانه نقد، نظر، خبر، تفسیر، تحلیل و... بنویسید اما خواهش می کنیم بدون نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در کمال امنیت برای خود و دیگران فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

شخص سانسورچی و دیکتاتور منشی مثل آقای توکلی، که اغلب کامنت ها را سانسور میکند، از نظرماهیت دیکتاتور منشانه، هیچ فرقی با آخوند خامنه ا ی ندارد. خامنه ای نیز بخاطر منافع خویش صدای مردم را خفه کرده است، آاقای توکلی نیز سلطه و سیطره سانسور گر خود را بر سایت ایران گلوبال گسترده است. حال چه فرقی بین ماهیت سانسور گر آخوند خامنه ای و ماهیت سانسورگر آقای توکلی وجود دارد. سانسور سانسور است. چه از طرف خامنه ا ی اعمال شود، چه از طرف شخص آقای کیانوش توکلی. در واقع ماهیت سانسور یکی است. سانسور خوب و بد ندارد. همه اش سر و ته یک کرباس است. دیکتاتور خوب و بد وجود ندارد. دیکتاتور دیکتاتور است.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب قنبری, ممنون از پاسخ و همراهی. ظاهرا من نتوانسته ام که منظور خود را به روشنی بیان کنم. بنده نه پان ایرانیستم و نه طرفدار آنها. پان ایرانیسم آنطور که من فهمیده ام عقیده ای مربوط به ٧٠ -٦٠ سال پیش بود و آنهم احتمالا از تفکرات و اقدامات آتاتورک و بعدا نازی ها و تحسین رضا شاه از آن اقدامات ریشه گرفته بود. بعدا عبد الناصر, نظامی کودتاچی و عوام فریب این حماقت را ادامه داد. اینها طرز تفکر سالها پیش است و با تغییرات دنیا همخوانی ندارد و یا اینکه نباید داشته باشد. منظور من این بود که افرادی مانند فروهر که هیچگاه به هیچ اقلیتی توهین نکرده و وطن دوست بوده اند, با طرز تفکر آن زمان, اتحاد بین اقوام این سرزمین پهناور را پیشنهاد کرده بودند. منظور من این است که ما با طرز تفکر امروزی با این موضوع بر خورد کنیم و افراد شریفی چون ایشان را مورد حمله قرار ندهیم.

مسلما افراد افراطی در هر گروهی من جمله پان ایرانیست ها وجود دارند و هر روزعقاید خود را مکرر تکرار میکنند و نفت بر آتش میپاشند. این نفت پاشی ها عقیده هیچ کس را تغییر نداده بلکه آنها را مصمم تر میکند. اولین قدم در راه اصلاح و اتحاد آنست که به این دیوانگی پایان دهیم و گمان نمیکنم ایران گلوبال با اجازه دادن به ١٢٠ نفر که عقاید خود را بدون بررسی انتشار دهند سر مشق خوبی برای این کار باشد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

كاش دوستان مصاحبه بهنود را به دقت گوش مي دادند و سپس إظهار نظر مي نمودند، بهنود در يك أشاره كوتاه در مقام مقايسه هويدا و خاتمي تأكيد مي كند كه هويدا بيشتر يك روشنفكر فرانسوي بود كه جامعه ايران را بدرستي نمي شناخت در حالي كه خاتمي يك روشنفكر شيعه إيراني است كه شناخت بيشتري نسبت به ايران دارد،دوم: درك بهنود از روزنامه نگاري ،گزارش نويسي است تا تحليلگري . نظر بهنود اين است كه جايگاه گزارش نويسي در خارج كشور تقليل يافته است در حالي كه تحليل رويداد ها وظيفه اصلي سياسيون است ، نه روزنامه نگار....بعبارت ديگر مرزي بين روزنامه نگار و كارشناس سياسي وجود دارد كه أولي رويداد ها را گزارش مي كند و دومي با گرد اوري مجموعه اي از گزارشات و فاكت ها به تحليل رويداد ها مي پردازد

سوم: با اقاي دو شوكي موافقم كه تبعيض مذهبي، زباني و اتنيكي در ايران وجوددارد و ايراد سخن بهنود اين بود كه شيعه گري از نظر او، پارامتر مثبت در شناخت جامعه ايران بدل مي شود در حالي شيعه گري پس از انقلاب ٥٧ موجب تنگ نظري و انحصار طلبي حاكمان شيعه ايران شده است و جامعه ايران را به دو بخش خودي و غير خودي مبدل كرده است كه عملا حدود بيست ميليون غير شيعه از حقوق أوليه شهر وندي محروم كرده است .چهارم-با اين حال ،مسعود بهنود يكي از كم نظير ترين ژورناليست إيراني هست كه ٥٠ سال تاريخ ايران را با خود دارد ، مي شود بسيار از او اموخت .در جو إفراط گرايي مخالفين خارج از كشور ،مسعود بهنود يكي از سبيل هاي حمله روشنفكر ان سياسي كشوراست ولي او ميليون ها مخاطب در ايران دارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام باتشکرازاین سایت که فکرکنم تلاش داردپایه ایی برای تمرین دموکراسی باشد. سعی کنیم ازتاکیدبرنظرخودومتهم کردن دیگران وانگ زدن به افرادی که مخالف خودبودن و..یکی ازاصول پایه های تمرین دموکراسی است خوداری کنیم.تابحال هرکسی ازملی گرایی برداشت خودداشته وامکان داردداشته باشد.همانطورکه ازدین هرکس وگروه وحتی افرادشاخص دینی دارند.درکل میشودگفت درتمرین بحث وجدل وچالش میتوان به یک آگاهی حداقلی دست یافت.تخصص دراین راه بایدتوسط عالمان هررشته باتحقیق ومطالعه بزرگان برای دیگران بدست آمده به منبع تبدیل میشود.اگردقت کنیددین به اکثرمردم از طریق تحقیق خودنرسیده بلکه بطریق ارثی بوده وکم کم به روح وروان آنان حاکم گشته است.و برای مردم محل یامنطقه یک اصل گشته است.مشکل اینجاست که دین.مذهب. ملی گرایی.خاک.تاریخ گذشته .میلیت.نژادوو..اززمانهای قدیم ابزاری برای سوء استفاده وبهره برداری برای گروه ودسته وو..شده میشود.

انسان های امروزی اکنون باتشکیل دسته وگروه علاوه برسوء استفاده خودشان دیگران رانیزدراین کارکثیف شریک میکنند.مابجای تلاش برای تحقیق درعلت نگرش وابراز نظرآقایان برومندوبهنود میخواهیم برسروکله هم زده وآنهانیزراه خودرادراین جنگ بی نتیجه رفته تاهیچ کس نتواند راه درست رابیابد.این سایت وزین کارخوبی راپیشه کرده وتنهایک خواهش دارم سعی نکنند خودشان بخواهندنظری راعمال کنند.سعی نکنندچوب انگ وتهمت بدست گرفته وازروش های سیاستمداران وابسته وخاین پیروی نمایند. دوستان دراین سرزمین وحتی درمنطقه دموکراسی هیچ وقت روی خوش ندیده ومردم ماهم دیکتاتورزده هستند. امکان هرنوع فحش وبدوبیراه گویی است واینترنت وفضای مجازی بازاست بگذاریدهمه حرف بزنند.بگذاریدشماومن رانقدکنندبگذاریدنظرات خود رابگویند.اینهاتمرین وازابتدایی ترین اصول گفتگوست مااین هاندیده وتمرین نکرده ایم. یونانی ها3000سال قبل ازمیلاد این صحبت هاوگفتگوهاراتمرین کرده اند.بگذارید از استقلال ازفاشیسم. ازمسیجیت. از اسلام. اززرتشتی.ازفمنیسم.ازکمونیسم .ازهم جنسگرایی وو..حرف زده وگفتگوراتمرین کنند.بازمیگویم شمامسئولان کمترحرف ونظردهیدمگراینکه ازدانشمندان وعالمان وتحقیق شده نظری باشد.بنظرمن ملی گرایی یک نگرش کلی وهمه جانبه نگری به تمام داشته ها ومصالح یک جفرافیای درون یک مرزاست ودوران ملی گرایی خیلی وقت است گذشته وافرادی که ازاین واژه یاکلمه استفاده میکنندهیچ فرقی بانیروهای تمامیت خواه منجمدشده فکری ندارند.اکنون دوران جهان وطنی باتکنولوژی مدرن همه چیزرابرهم زده وتنهاارزش های انسانی واحترام وپاس داشت آنهاست که مافکرکنم ارزش حفظ واحترام دارند.ملتهاازمرزهاگذشته وهویت طلبی رابایدارزش نهاده وازتعرض وزیاده خواهی هاراکم کنیم وسعی کنیم مدیریت عادلت مندانه نگری رابه همه توصیه کرده وخودنیزعمل نماییم.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب peerooz دغدغه شما قابل درك است و حتى انسانى،ولى راه حل شما چاره كار نيست!براى جلوگيرى از بروز جنگ و خونريزى و گسست كه اروزى هيچ انسان عاقلى نمى تواند باشد،بايد راه حلى ارايه شود كه بقول معروف نه سيخ بسوزد و نه كباب!نوشته مذبور راه حل را در پان ايرانيسم ميجويد يا توصيه ميكند!در حالى كه مشكل نشات گرفته از پان ايرانيسم و مليت گرايي افراطى است!
راه حل اين موضوع نه نژادپرستى پان ايرانيستى!بلكه ارزشهاى نشات گرفته از اصالت فردى و حقوق بشر است.
اگر بنظر شما پان ايرانيسم و سركوب خواسته هاى انسانى اقليتهاى قومى و دينى راه حل است !سخت در اشتباه هستيد،جمهورى اسلامى هم سركوب ميكند،انكار ميكند!
البته اين قابل درك است كه وقتى كشور مورد تهديد خارجى يا داخلى قرار دارد،افكار و احزاب ناسيوناليستى رشد ميكنند،ولى اين كار فقط قدرت سركوب و افزايش قدرت استبداد را به ضرر ازادى باعث ميشود،تر و خشك باهم

ميسوزند!البته فعالين قومى يا دينى بايد احتياط كنند كه دچار افراط گرايي نشوند كه در اين صورت هم نتيجه عكس ميدهد!
بنظر ميرسد كه توسل به افكار پان يا اولترا ناسيوناليستى از هر دو طرف،فقط قدرت چماق زنها را بيشتر كرده و به سود استبداد تمام ميشود،و در اين بين پان ايرانيسم هم نمى تواند مستثنى از پانهاى ديگر باشد!
راه ديگر بايد جست.
نوشته شده توسط: Anonymous

از دیگر معجزه های عصر انفورماتیک و روباتیک این است که منی که از صبح تا شب در رستورانهای شهر ونکوور در کانادا به کار ظرفشویی و نظافتگری مشغولم، می آیم در <صفحه شما> در ایران گلوبال پز دانای کل بودن میدهم! چندین نام مستعار انتخاب میکنم و زیر آنها تا دلتان میخواهد به سوسیالیستها و چپها و مارکسیستها فحش میدهم. بعضی وقتها ادای اقتصاددانها را درمیاورم و گاهن استاد علوم سیاسی میشوم و از پوتین و طیب اردوغان مینویسم! من خودم عاشق اردوغان هستم برای اینکه او نیز مثل من تابع مذهب تسنن است و من کلن یک پان تورک هستم ولی هرگز با نام اصلی ام از ترکپرستی و اینها دفاع نمیکنم.وگرنه چطور میتوانستم مردم را خر کنم؟ بله اینهمه از نعمتهای عصر مدرن انفورماتیک است. آیا من میتوانستم بیست سال پیش هم از این کارها بکنم؟ البته که نه! پس زنده باد سرمایه داری و اسثمار و بهره کشی!

نوشته شده توسط: Anonymous

شیعه قمه زنی و زنجیر زنی و ختنه گری را با مسیحت مقایسه کردن یا بیسوادیست یا بی خبری ویا حرافی و سفسطه . مسیحیت فعلی غرب مخلوطی است از فرهنگ یونان و روم و دوره رنسانس و عصر روشنگری و انقلاب فرانسه و جنبش سکولار انقلاب صنعتی و هومانیسم وغیره . اگر در خانواده یا در جامعه غرب ، مسیحیت بعنوان اصول اخلاقی هنوز فعال است ، در سیاست و اداره جامعه ، روش کار سکولار است . این نمونه را در مورد فرانسه و آلمان و غیره میتوان دید . در جامعه ایران که نصف آن بیسواد هستند یا در روستاها زندگی میکنند ، تعصب دینی بسیار خطرناک تر از جامعه غربی است . پس از موضع پان تجزیه نکوشید هر افتضاحی را توجیه کنید و آنوقت هم اسم خود را روشنفکر یا هویت طلب بگذارید .

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

منتقد بودن بخودی خود ارزش نیست! این گوهر انتقاد است که به منتقد هویت می دهد، ارزش ویا ضد ارزش می آفریند و جایگاه منتقد را در کشاکش مبارزات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تعیین می کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

هر وقت يكي از كشورها و دولتهاي مدعي دموكراسي تاريخ ميلادي مسيحيشان را به تاريخ غير مذهبي تغيير داد ويا بزرگترين جشن شان از كريستمس به جشن غير مذهبي ديگر تغيير داد و يا آشكار و پنهان از نفوذ اسقف ها و خاخامها و كليساها در تمام امور سياسي اجتماعي اين كشورها رهايي يافتند و بزرگترين حمله گستره بعد از جنگ جهاني دوم يعني حمله آمريكا به عراق و افغانستان با نام خداي مسيحي (جورج بوش : خدا از من خواست كه به كشورها حمله كنم ) ديگر مذهبي نباشد. اگر تعريف هويتي شان مذهبي مسيحي نباشد( دويد كامرون: ما نبايد ابايي داشته باشيم كه بگيم يك كشور مسيحي هستيم) و اگر انها به تاريخ قبل از مسحيت و يهوديت خود افتخار كنند سپس از ما بخواهد به تاريخ قبل اسلاممان افتخار كنيم آنوقت ما هم فكري درباره اسلام و هويت و تاريخمان مي كنيم

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

"برومند ها، بهنودها" نه تنها "اخرين تير تركش" اخوند ها نيستند،بلكه انان منتقدين جمهوري أسلامي اند. اينكه در مورد "تشیع " دچار اغراقگويي شده اند، نبايد ما را به نتيجگيري إفراطي رساند ونا خواسته ،دگر انديشان را به طرف " دشمن" هل داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من جناب بروند نه تنها سواد نوشتن یک اعلامیه سیاسی را ندارد بلکه از مانیفست ملی گرایی و سواد سیاسی و اجتماعی و رفرم و انقلاب ، بی بهره است . گویا ایشان طبق معیار اشرافیت خوش تیپی انتخاب شده اند و صاحب مقامی در این گروه یا سازمان شده اند . از اینکه مردم ایران از زمان مصدق این جریان سازشکار را جدی نمی گیرند ، حق دارند .

نوشته شده توسط: Anonymous

شاید این جناب برومند به ایران رفت و آمد میکند و نیاز به اینگونه ...... ها دارد . دوم اینکه ما می بینیم که بعضی از این تحصیل کرده ها یا این مبارزان یا این امیدهای سیاسی یا این روشنفکران، چه کسانی هستند ! جامعه ای که حاکمانش شاه و خمینی بشوند ، نشان میدهد که در چه وضعیتی است . ایکاش جامعه ایرانی که نیم قرن است در رشته های پزشکی و علوم و ریاضی ، به جهان نابغه صادر میکند ، در زمینه علوم اجتمای و سیاست و تئوری انساندوستی ، هم موفقیت هایی را نشان بدهد .

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

إنسان تنها يك هويت ندارد بلكه دار اي هويت هاي گوناگون مي باشد.انسان إيراني در كنار هويت ملي ، زباني ، فرهنگي و كشوري ، هويت مذهبي و يالا مذهبي هم مي تواند داشته باشد.مذهب شيعه يكي از هويت چند گانه ،اكثريت مردم ايران است .اينكه حكومت مذهبي و يا پانيرانيست ها سعي مي كنند، أراده گرايانه هويت إيرانيان را منحصر انه "اسلامي" ويا "إيراني " قلمدادنمايند،در عمل راهي بجز انحصارواستبداد ندارند اينكه خانم شكوه ميرزادگي برای همه ایرانیان در طول تاریخ چند هزار ساله یک هویت« ملی» مي سازد؛ ...اومی نويسد:

"اگر ایران از هجوم بیگانگان و قتل و غارت ها و کتابسوزان ها و فرهنگ ستیزی های اشغالگران و یا بیگانه صفتان به سلامت گذشته و تا امروز ماندگار و سرفراز مانده، تنها به این دلیل است که مردمانی باورمند به هویت و تاریخ شان، با عشق به وطن و زادگاه شان، و با داشتن مذاهب، زبان های مختلف و عادات و فرهنگ های گوناگون، یک دل و یک نفس، برای ماندگاری ميهن شان از جان و زندگی خود مایه گذاشته اند؟"به راه دور و دراز تاریخی نرویم و تنها نگاهي به انگيز هاي مذهبي صد ها هزار جنگجوي بسيجي و غير بسيجي كه قهر مانه در مقابل سرباز ان اشغالگر صدام ايستادگي كردند، نشانه مي دهد كه إيرانيان با انگيز هامتفاوت و هويت دو گانه (ملي ومذهبي) در مقابل اشغالگر ان ايستادگي كردند. بعبارت ديگر اين دو هويت لزومان در مقابل هم نيستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

اکنون میلیونها کتاب را میتوان در یک کامپیوتر جا داد. بجای اینکه منتظر کتابی سفارشی باشی، یا کیلومترها راه بروی تا کتابی بخری و یا قرض کنی. کتابها و مطالب لازم در خانه ی گرم و نرمت پس از چند دقیقه و گاهی چند ثانیه در جلوت ظاهر میشوند. می توانی حروف ریز کتابت را درشت کنی، میتوانی رنگ صفحه اش را پر رنگ یا کم رنگ کنی، میتوانی بخشی از آنرا بدون اینکه به کتابت آسیبی برسد بر داری یا کپی کنی و به جای دیگر بچسبانی، میتوانی پهلویش و یا یک صفحه مجازی دیگر در همانجا بوجود آورده، یادداشتهایت را بکنی

میتوانی چندین میلیون کتاب را بهمراه خود تا هر کجا که خواستی ببری که جمعا دارای وزنی برابر یک کتاب باشد. این یعنی انقلابی بسیار بزرگتر از تمامی انقلابات جهان تا کنونی! دیگر هیچ چیز از لوله ی تفنگ بیرون نمی آید. بلکه از صفحه رنگی و زیبای کامپیوتر بیرون می آید. هیچ کشور دیکتاتوری یارای مقابله با تمامی جهان را ندارد. آگاهی جهانی باعث شده است که کشورهای جهان برای استقرار دموکراسی در جائی دیگر حتی گاهی ناخواسته در گیر شوند. دوست و دشمن را کنار هم بگذارند و سر میز مذاکره بکشانند و یا حکومت دیکتاتوری را سرنگون کنند. جهان دیجیتالی جهان شتاب و سرعت هم هست. دیر بجنبی رفته ای! دیگران آگاه تر از تو می شوند و ترا میخورند. نگاه کنید به کره ی جنوبی دارد ژاپن را می خورد با تکنولژی آمریکا برابری میکند و ثروت هنگفتی را به بچه های سرزمینش هدیه میدهد. این تنها از طریق آگاهی جمعی است که می تواند اینچنین عمل کند و آنرا مدیون دانش دیجیتالی کنونی است. پس حالا دیدید که چگونه چکش بلند شد و یک طبقه ی پیشرو سابق را بکلی نابود کرد؟ حالا فهمیدید که چگونه بهار اعراب پدیدار شد؟ و از آفریقا تا عراق را دربر گرفت. هیچکدام از این کشورها حرفی از سوسیالیسم نزدند. بلکه دموکراسی خواستند. بدانیم دوستان آگاهی و دانش حرف اول و آخر جهان کنونی است. این است جهان کنونی، همین!

نوشته شده توسط: Anonymous

تحول دیجیتالی جهان کنونی خوشبختانه دارد یوغ بردگی را از نوع بشر بر میدارد و به آنها آگاهی و دانش میدهد و سراسر جهان را به آگاهی یکدست که در آن هیچ کس با هیچکس فرقی ندارد، فرا میخواند. درست مانند نفس کشیدن که میلیاردر و گدا در آن یکی است.

حتما لازم نیست که مارکس بدبخت را بیدار کنیم و ازش بخواهیم برای این جهان هم مانیفستی بنویسد. مانیفست این جهان گویاتر از آنست که به نوشتن احتیاج داشته باشد. جهان کنونی به مارکس و امثال وی احتیاجی ندارد. دیگر جهان ناجی ها سپری شده است همه ی مردم جهان دارند همدیگر را نجات میدهند. سیل علم و تکنولاژی که اکنون در جهان سرازیر شده است دارد همه را با خود میبرد. کشورهائی که دیر بجنبند عقب خواهند ماند و ممکن است خود را به دام حرکتهای مکانیکی مردم برای نابودیشان بیندازند. کشورهای آگاه و عاقل دارند همپای تکنولوژی و آگاهی جهانی پیش میروند و خودشان را با جهان آینده که مسئله اش دیگر گرسنگی و بی مسکنی و بیکاری نیست بلکه جهانی پر از دانش و آگاهی است سازگار می کنند. هر کس چه بخواهد و چه نخواهد به این مسیر خواهد افتاد. این است سرنوشتن محتوم بشر کنونی!


به اطراف خود نگاه کنید! به فرزندتان، به همکارانتان! هرکدام با تلفن همراه خود بنوعی مشغولند. حرفهای شما دیگر برایشان جالب نیست چرا که بهتر و جالب تر از آنها را از اینترنت پیدا میکنند. جوابهای گزافه گویانهی شما را درباره ی سئوالی که برایش پیش آمده دیگر دوست ندارد. وی گوگل گردی میکند و جواب خویش را با سند و مدرک پیدا میکند. جهت خندیدن دوست آفریقای جنوبیش که هرگز وی را ملاقات نکرده، جکی را میفرستد و دوست هندیش یک کلیپ و دوست زنلاندنوی اش یک صحنه ی واقعی. حالا تو برایش زیاد مهم نیستی تو پس از مدتی تکراری می شوی ولی اینترنت تنها مواقع شنیدن ترانه های نو برایش تکراری است و گرنه همیشه چیز نوی در آستین دارد. وی زمانی ترا میخواهد که تو هم مثل او باشی و از نیازهای وی در اینترنت با خبرش کنی! درست بدین سبب است که بچه ها هر روز از پدر و مادر خود بیگانه تر شده و به دوستان و همفکران خود نزدیکتر میشوند. این همفکری دارد جهانی میشود و به این همفکری خرده نگیرید. برخی به غلط معتقدند که آدمی دارد ایزوله و اتمیزه میشود در صورتیکه برعکس انسان دارد جهانی میشود. همین همفکری به حرکتهای بزرگ اجتماعی مثلا در مصر انجامید. یا که کسی برای عمل جراحی خود نیاز مادی داشت، میلیونها دلار برایش با کلیک های انترنتی جمع شد. از این حرکتها بینهایت است برویم و بیشتر بدانیم.
این حرکتی است که دارد تمامی چهره ی جهان را عوض میکند. تمامی قوانین بشری با این حرکت نقض شده اند و دوباره باید باز نوشته شوند. قانون باید خود را منطبق با دیجیتالیسم کند و گرنه قانونی ضد بشری است. بشر بغیر از دست و دهن چیز دیگری پیدا کرده است و آن همان ابزار دیجیتالی کنونی است که مانند دست و دهن و پا برایش خدمت میکنند و گاهی بسیار موثر تر از آنها هم هست.
اکنون میلیونها کتاب را میتوان در یک کامپیوتر جا داد. بجای اینکه منتظر کتابی سفارشی باشی، یا کیلومترها راه بروی تا کتابی بخری و یا قرض کنی. کتابها و مطالب لازم در خانه ی گرم و نرمت پس از چند دقیقه و گاهی چند ثانیه در جلوت ظاهر میشوند. می توانی حروف ریز کتابت را درشت کنی، میتوانی رنگ صفحه اش را پر رنگ یا کم رنگ کنی، میتوانی بخشی از آنرا بدون اینکه به کتابت آسیبی برسد بر داری یا کپی کنی و به جای دیگر بچسبانی، میتوانی پهلویش و یا یک صفحه مجازی دیگر در همانجا بوجود آورده، یادداشتهایت را بکنی. میتوانی چندین میلیون کتاب را بهمراه خود تا هر کجا که خواستی ببری که جمعا دارای وزنی برابر یک کتاب باشد. این یعنی انقلابی بسیار بزرگتر از تمامی انقلابات جهان تا کنونی! دیگر هیچ چیز از لوله ی تفنگ بیرون نمی آید. بلکه از صفحه رنگی و زیبای کامپیوتر بیرون می آید. هیچ کشور دیکتاتوری یارای مقابله با تمامی جهان را ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

همه ی ما میدانیم که آچار یکی از ابزارهای عادی مکانیکی است. اما این بشر ابزارساز آچار را تا روبات ها و کامپیوترها و برنامه های مختلف رایانهای ترقی داده است. اکنون اداره و کارخانه ای نیست که در آن رایانه وجود نداشته باشد. تمامی محاسبات اقتصادی و علمی و تمامی مقالات منتشره در سراسرجهان بصورت دیجیتالی در حافظه های مجازی کامپیوتر جاگذاری میشوند. از این حافظه کسی در آنسوی آنگولا همانگونه استفاده میکند که در نیویورک. هر روز این مقالات و اطلاعات بیشتر و بیشتر میشوند.

جالبی رایانه ها در این است که سلیقه ها را هم تقسیم میکند. هر کس پی تحقیق یا سلیقه ی خودش گوگول را میراند. من اسم اینکار را گوگل گردی میگذارم. انبوهی از مردم روزانه فراخور خواست، سلیقه، نیاز، پژوهش و حتی خریدوفروش خویش به اینترنت سر می زنند. گوگل گردی نه تنها تفریح است بلکه غنی از اطلاعات هم هست.

آدمی که تا دیروز از کتاب و مجله خسته بود و یا قدرت خرید اینهمه مجله و روزنامه را نداشت امروزه روز نه تنها احتیاجی بدانها ندارد بلکه خبر را با سرعت نور گوش میدهد. تظاهرات با پخش زنده ی اوکراین را همزمان با تظاهر کننده می بیند. شهر خودش را با گوگلگردی پیدا میکند. حتی گاهی عکس شهرشان را در همان روز می بیند. از تحولات اقتصادی و اجتماعی و علمی در همان دم خبردار میشود. با مادر و همسر و پدر و فرزندانش میتواند اسکایپ کند و با پخش زنده در حین عذا خوردن تماشایشان کرده، گپ بزند. سئوال اینست که آیا هزار کارگر میتوانست یک چنین امکانی را با چکش و آچار در خدمت شما بگذارد؟ جواب در آستین بسیاری از پارینه اندیشان اینست که بلی! همه ی اینها را کارگران ساخته اند. بایستی گفت کارگری که اینها را ساخته دیگر کارگر کلاسیک دوران مارکس ولنین نیست. اینها تکنسین ها و مهندسینی هستند که دستکم به ابزاری مسلح هستند که با ماشینی هوشمند مانند کامپیوتر کار میکنند. یعنی حتی قالب ریز هم مجهز به تکنولژی ماشینی است. خود قالب ریز یک نوع برنامه ریز هم هست. اکنون دارد چاپکرهای سه بعدی بسرعت تکنیک را غنی تر میکنند و جای قلب گیر ها را می گیرند.
کوچکترین مثالی که میتوان زد اینکه آچار سابق رشد کرده و آچار ساز را به گور برده است. این موضوع به یک فیلم هالیوودی شبیه است ولی همین هست که هست. روند رشد کامپیوتری به همه جای اجتماع جهانی ما کشیده شده است.
اکنون اگر یکی را از تلفن همراهش و یا انترنت اش دور کنی مجرم هستی! چرا که وی را از اطلاعاتی که مورد نیاز مادی یا معنوی اش است محروم کرده ای. این محرومیت با زندانی کردن طرف مجرم هیچ فرقی نمیکند. زندانی مگر کیست؟ کسی ست که از اجتماع دور میشود . اکنون اجتماع دیگر اجتماع یک ده و یا یک شهر نیست. اجتماع، اجتماعی جهانی است.
برای یک فردی که در سوئد نشسته گرسنگان آفریقا همآنقدر مهم هستند که پولداران روسیه! حتی نژادپرستان سوئدی هم هرگز نمیگویند که نژاد دیگر را بکشید! چرا که تمدن و تکنولژی جهانی هم نه اینرا میخواهد و نه قبول دارد. برای جهان کنونی کشتن و اعدام کردن مضحکه است. زیرا این برخورد ها به زمانی برمیگردد که تمامی راه حلها مکانیکی بودند. جهان دیجیتالی جهانی مجازی است که واقعیت را متغیر میکند. جهانی که سوسیالیسم را میخواست و آنرا از طبقه ی کارگر طلب میکرد، دیگر مرده است. آن اینترناسیونالیسم به یک اینترناسیونالیسم دیجیتالی که در آن روح انسانها با هم همکاری میکنند و اطلاعات خود را مشترکا داخل فیس بوک میریزند تبدیل شده است. دیگر استادکار شگرد خود را از زیردست خود نمیتواند پنهان کند. بلکه زیردست کافیست یوتیوب گیرش بیآید تا ده برابر استادکارش از تکنیک و شگردهای مدرن آن کار سر در بیآورد.
از نظر رشد افکار و اندشه انترناسیونالیسم بیست سال است که در جهان گسترده شده است. روبات ها و برنامه ریزی های دیجیتالی خیلی وقت است که جای کارگران سراسر جهان را گرفته است و کسی برای اتحاد جهت برقراری سوسیالیسم دیگر وجود ندارد. آنهائی هم که باقی مانده اند در سرزمین هائی زندگی میکنند که سوسیالیسم در آنها به ابزار سرکوب تبدیل میشوند تا ابزار برابری. چرا که اگر چیزی برای تقسیم وجود نداشته باشد مردم خودشان را با هم تقسیم میکنند. بخودی خود طبقه ی حاکم یا قشر حاکم طبقات و اقشار زیر دست را له و لورده میکند. درست مانند استالین پس از جنگ جانی اول و یا پول پوت و غیره.
دنباله ..........
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب وجدان آگاه, شما نیز مانند هرکس حق اظهار عقیده دارید ولی منظور ما از این گفتگو پیدا کردن راه حل مساله گرفتاریهای ما میباشد. شعار دادن بدون مدرک راه بجایی نمیبرد. بحث ازهم پاشیدن اتحادیه اروپا را بهتر است به خود آنها واگذار کنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

( کاربران عزیز جناب قهرمان قنبری و پیروزpeerooz) بحثی‌ را شروع کرده اند، ببینید دیدگاه این دو نفر چقدر از واقعیت‌های اروپا به دور است، راست‌های افراطی اروپا که بزودی به کّل اورپا فرمانروائی خواهند کرد از ( روسیه ) کمک مالی‌ در یافت میکنند، مهمترین هدف راست‌های افراطی اروپا، اضمحلال اتحادیه اروپا است، از طرفی‌ کمونیست ما که عاشق روسیه است نمیدانند که همین روسیه از راست‌های افراطی در اورپا حمایت میکنند، جالب اینجاست که راست‌های افراطی هیچ تمایلی به ارتباط با آمریکا ندارند، ( معجزه )، کمونیست‌های ایرانی‌ و راست‌های افراطی اروپا دشمن مشترک پیدا کرده اند و آن امپریالیزم آمریکاست.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

نقض حقوق نسرین ستوده نقض حقوق 75 میلیون انسان است.
نقض حقوق یک انسان نقض حقوق همه انسانهاست. تا نتوان حقوق یک نفر را حفظ نمود نمی توان از حفظ حقوق 75 میلیون انسان حرف زد.
گرفتن حق وکالت از نسرین ستوده -به دلیل دفاع مستقل او از حقوق متهمان سیاسی- پایمال کردن حقوق همه ی انسانهاست.

ضرورت دارد همه ی اقشار جامعه به هر نحوی که مایل اند و میتوانند از حقوق نسرین ستوده- که در حقیقت حقوق خود آنهاست- دفاع کنند.
نباید این وکیل حق طلب را تنها گذاشت. تنهایی او- نقض حقوق او- نابودی حقوق همه ماست. و پیروزی او پیروزی همه.

ضرورت دارد اعتراض او را- به بی قانونی- به اعتراض 75 میلیون انسان تبدیل نمود.

نوشته شده توسط: Anonymous

مطبوعات فارسی‌ هیچوقت قادر به تجزیه و تحلیل مسائل اقتصادی دنیا نشده اند، اگر مطبوعات فارسی‌ کمی‌ از ( هنر پرسش کردن ) بهره‌ای برده بودند باید تا حالا از مخاطب خود پرسیده باشند ( اگر قیمت هر بشکه نفت به ۶۰ یا ۵۰ دلار ) نزول کند آیا دیگر احتیاجی به ( اوپیک ) است؟ من فکر می‌کنم آمریکا داره خودش را آماده می‌کنه که ( محدودیت‌های صادرات نفت و گاز ) از میان بردارد، بدون شک ایران بزرگترین بازنده است، ونزوئلا و روسیه نیز بازنده‌های بعدی هستند، یادتان است در کامنتی به ( خیز دو مرد عصبانی در بیخ گوش اروپا ) اشاره کردم؟ شاید عواملی دست به دست هم داده اند تا این دو کشور دوباره به هم نزدیک شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای هدایت سلطانزاده مینویسد:
ﻣﻌﻤﻮﻻ در ﺷﺮاﯾﻂ ﺳﺨﺖ زﯾﺮ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﮐﻪ ﻋﺎﻣﻼن ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ ﺗﻼش ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ اراده زﻧﺪاﻧﯽ اﺳﯿﺮ در ﭼﻨﮓ ﺧﻮدرا درﻫﻢ ﺑﺸﮑﻨﻨﺪ و ﺑﻪ ﺗﺴﻠﯿﻢ واداراﻧﺪ، ، ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ، ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﻮازی ﺧﺎرج از ﻓﻀﺎی ﮐﻮﭼﮏ اﻃﺎق ﺷﮑﻨﺠﻪ در ذﻫﻦ ﺧﻮد را دارد ﮐﻪ ﺑﺮ آﯾﻨﺪ اﻃﺎق ﺷﮑﻨﺠﻪ را رﻗﻢ ﻣﯿﺰﻧﺪ. ﮔﺎﻫﯽ ﻫﺴﺘﯽ اﻧﺴﺎن در اﯾﻦ ﺟﻬﺎن ﻣﺠﺎزی ، ﺑﺎ ﻧﺎم و ﯾﺎ ﯾﺎد ﯾﮏ ﺷﺨﺼﯿﺖ داﺳﺘﺎﻧﯽ و ﯾﺎ واﻗﻌﯽ ﻣﻄﻠﻮب در ﺧﺎﻃﺮ ﺧﻮد، ﺑﻬﻢ ﻣﯽ آﻣﯿﺰد ﮐﻪ ﻓﺮاﺗﺮ از داﯾﺮه زﻣﺎن ﻣﯿﺮود و اﻧﺴﺎن زﯾﺮ ﺷﮑﻨﺠﻪ و ﻓﺸﺎر ، ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﻘﻄﻪ اﻟﻬﺎم و ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮای ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺧﻮد ﺑﯿﺎﻓﺮﯾﻨﺪ.
ﺻﻔﺮ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﯽ را وﻗﺘﯽ ﺑﻌﺪ از ﺳﯽ ﺳﺎل زﻧﺪان ﻫﻤﺮاه ﻫﻔﺘﺎد و ﭼﻨﺪ ﺗﻦ از ﻧﺎدﻣﯿﻦ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ « ﺳﭙﺎس آرﯾﺎ ﻣﻬﺮی» ﺑﺮده ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻧﺎﻣﻪ ای ، ﺗﻘﺎﺿﺎی «ﻋﻔﻮ ﻣﻠﻮﮐﺎﻧﻪ » ﺧﻮد را ﺑﮑﻨﺪ و او در ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﻮج ﺑﺰرگ ﺗﻮاﺑﺎن ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﻮد ، ﻣﯿﮕﻔﺖ: در ﯾﮑﺴﻮ ﻧﺎدﻣﺎن ﺳﭙﺎس آرﯾﺎ ﻣﻬﺮی ﻫﻤﺮاه ﺑﺎزﺟﻮﯾﺎن ﺳﺎواک اﯾﺴﺘﺎده

ﺳﺎواک اﯾﺴﺘﺎده ﺑﻮدﻧﺪ و در ﺳﻮی دﯾﮕﺮ ﻣﻦِ ﺗﻨﻬﺎ ، ﮐﻪ درذﻫﻨﻢ ﺗﺼﻮﯾﺮی ازﺗﻤﺎم ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن در زﻧﺪان ، ﺻﻒ ﮐﺸﯿﺪه و ﺳﺎﮐﺖ ﻣﺮا ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ ﮐﺮدﻧﺪ. ﻋﺼﺮ آن روز ، ﺻﻔﺮ ﺧﺎن ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ زﻧﺪان ﺑﺎز ﮔﺸﺖ، ﺗﻨﻬﺎ و ﺳﺮ ﺑﻠﻨﺪ . و چنین بود که صفر خان به سمبل مقاومت و پایداری تبدیل شد . روحش شاد خاکش پر بار باشد
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست دارم به موردی اشاره کنم که بدون شک از دید مطبوعات فارسی‌ به دور خواهد ماند، اول دسامبر ( هفتهٔ آینده ) پوتین عازم ترکیه خواهد شد، در ۲۷ این ماه اعضأ اوپیک اجلاسی خواهند داشت، آیا دیدار پوتین از ترکیه ربطی‌ به اجلاس اوپیک دارد؟ بدون شک عربستان همچنان نفت و گاز ارزان را وارد بازار‌های دنیا خواهد کرد و اجلاس اوپیک بدون هیچ ره‌ آوردی به کار خود پایان خواهد داد، پوتین چشم به اقتصاد پویا ترکیه دوخته است که با اتحادیه اروپا دوباره در حال ورود به رکود اقتصادی، تنها ترکیه قادر است میزان واردات نفت و گاز خود را، افزایش دهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب قنبری, فرمودید " شما اگر به آمار کشورهای سازمان ملل نگاه کنید،نمودار افزایش کشورها را نشان میدهد نه کاهش مورد ادعای شما را !". منظور از فضولی های من هم همین بود. در حالی که کشور های دنیا هر روز به واحد های کوچکتری تقسیم میشوند تا زمینه بهره برداری از آنها آسانتر گردد, اروپا با سابقه بزرگترین پدر کشی و خونریزی بین اجزا, متحد میشود. آیا نسبت پدر کشی بین فارس و ترک و کرد و عرب ایران بیش از پدر کشی بین اروپایی هاست؟ خیر, چنین نیست. آنها پس از جنگ جهانی دوم و تخریب اروپا, هر روز یکدیگر را به باد ملامت نگرفتند و زخم های کهنه را نخراشیدند. در عوض بطور مثال ما از پانصد سال پیش یعنی دوران صفویه هرسال یک ماه را وقف یاد آوری مصیبت کربلا کرده ایم و هر هفته یکی دو بار در مسجد ها و یا مجالس " نذری " روضه خوانی, این خاطره دشمنی بین سنی و شیعه را زنده نگه میداریم.

مشابها ما ( فارس و ترک و کرد و عرب ) با مقالات و کامنت های خود هر روز بر آتش اختلاف قومی- ملتی میدمیم تا اینکه اذهان برای خونریزی آماده گردد و طرفداران " حقوق بشر" اسلحه های در انبار پوسیده را مجانا بین ما پخش کنند تا به " مقصد " برسیم و برسند. این ها افسانه نیست, حقیقتی است واضح و آشکار پیش چشم ما و در همسایگی ما. لطفا بفرمائید کجای این " ادعای " من غلط است؟
نوشته شده توسط: Anonymous

افرین بر شما برای این افشاگری تاریخی .مسعود رجوی از خرداد 60 تا کنون هدفی جز خرابکاری.... و به دم تیغ دادن اعضا خود نداشته است. بنا بر گفته های غیر رسمی در گیری مسلحانه موسی خیابانی و گشته شدن وی از کار های خود مسعود رجوی است چرا که هیچ کس جز رجوی و چند نفری از محل مخفیگاه خیابانی اطلاعی نداشت.مسعود رجوی اکنون عامل سرسپرده امپریالیسم جهانی و صهیونیسم بین الملل است.این رجوی بود که برای خوشرقصی مسئله ساختن بمب اتمی را به دهان غربی ها انداخت. خداوند مردم ایران را از شر رجوی در امان نگه دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

در باب روشنفکر ایرانی‌، با وجود مشغله‌های فراوان، فرصتی کردم کتاب جدید خانم ( آذر نفیسی ) را بخوانم، در کتاب‌های قبلی‌ شان، از جمله ( لولیتا خوانی در تهران )، کّل داستان دچار بحران ایجاد ارتباط با خواننده است، در کتاب دیگرشان ( چیزی هائی که در موردشان ساکت بوده‌ام ) فقط به خشم و نفرت ایشون از مادرشان پی‌ می‌برید، در کتاب جدیدشان ( جمهوری تخیل ) ایشون در مورد کتاب‌های دیگر حرف می‌‌زنند، اصلا این یک کتاب نیست یک جزوه کمکی‌ برای دانش آموزان کالج است، ایشون به اهمیت ( رمان و داستان ) در بطن زندگی‌ امروز ما میپردازند، اگر زبان فارسی‌ ایشون و ما یک نویسنده در سطح جهانی‌ داشت دست کم این کتاب را شاید می‌‌شد تحمل کرد، یاد آن شبه روشنفکر بچه اصفهان افتادم، مدام از پست مدرنیسم حرف میزد در حالیکه شهر اصفهان ایشون، ارتجائی ترین، مذهبی‌‌ترین شهر ایران است که از قم نیز در این بعد جلو زده،

نوشته شده توسط: Anonymous

شما مشکل را می بینید اما تعصب تان شما را در یافتن راه حل گمراه میکند،شما اروپا را مثال می زنید که خسته از ملیت گرایی بفکر اتحاد هستند!
اولا این اتحادیه اقتصادی در پی حذف زبان و فرهنگی برای اتحاد نیست!با تمام اشکالاتی که به این اتحادیه است،یکی از شروط عضویت در این اتحادیه،اعطای ازادی ملی و زبانی و شهروندی به اقلیتهای قومی و مذهبی هستید!بهتر است سرنا را از سر گشادش ننوازید!گسترش اتحاد اورپا بر پایه اعطای ازادی قومی و زبانی یا حمایت از تنوع و تکثر است نه مبتنی بر نژادپرستی و پان گرایی و انکار،حذف و اسیمیله اقلیتهای قومی و زبانی!پانها و الترا ناسیونالیستها با اینکه به فکر رجوع به قبیله و تاریخ باستانی پرشکوه هشان هستند،اما دایما برای اینکه حقوق انسانی خلقهای تحت ستم را پایمال کنند از دهکده جهانی و اتحاد همه کشورها حرف میزنند!
اولا بخاطر ملیت گرایی فزاینده کشورهای سلطه گر،خلقهای تحت سلطه

واحد های ملی خود را تاسیس میکنند،و شما اگر به امار کشورهای سازمان ملل نگاه کنید،نمودار افزایش کشورها را نشان میدهد نه کاهش مورد ادعای شما را !
باز هم دوستانه عرض میکنم مجادله سیاسی بین مدافعان حقوق ملی و زبانی در ایران!پان ایرانیسم و نژادپرستی بدترین سلاحی است که به ان متوسل میشوید!این سلاح فقط شکافها را بیشتر میکند!لااقل که اتحادیه اروپا را اولگو قرار دادیدو بنفع خودتان تبلیغ میکنید!بهتر است که راه و روش انرا هم کمی بررسی کرده و بکار بگیرید.
نوشته شده توسط: Anonymous

بی زحمت پیاده شوید تا با هم برویم. حزب توده ایران حزب طبقه کارگر حزب طراز نوین همه اعضا بهائی و یهودی خود را از حزب اخراج کرد بنا برنوشته های اقای رضا فانی .در زندان نظام جنایت پیشه اسلامی در حسینه زندان فدائیان خلق نعره مرگ بر مخالفان نظام سر میدادند بنا بر نوشته های اقای ایرج مصداقی.
توجه داشته باشید که خمینی لیاقت هیچ گونه ستایشی را نداشت و عده ای فکر میکردند که اگر این رهبر عقیدتی مردم اهل تشیع به ایران وارد شود به قم خواهد رفت ولی دیدیم که خمینی به همه مردم دروغ گفت و یک شیاد تاریخی یک جنایتکار اسلامی از اب درامد.چه خوشمان بیاید و یا نیاید دین اسلام فرقه شیعه اهل تسنن و دین یهود و مسیحی و حضرت بودا بخشی از میراث فکر ی مردمان این کشور هستند.
نه تنها خمینی بلکه همه رهبران دینی اسلام از جمله اقای رجوی به مردم به مومنین به شیعیان دروغ میگویند

ولی باید پذیرفت که هیچ دینی د راینده نباید رسمی شود .قانون اساسی مشروطه دین اسلام و تشیع را دین رسمی
اعلام میکند. اما انچه اقای برومند را متاسفانه مجبور به اتخاذ این چنین نظراتی میکند ناشی از نبود اجازه گردهمائی این سازمان از سوی ارتجاع سیاه است.
نوشته شده توسط: Anonymous

خودت فهمیدی که چی نوشتی ؟ بهتر است برای بیان یک جمله فارسی ، ابتدا این زبان را درست یاد بگیری تا بتوانی منظورت را بیان کنی و نه اینکه فقط هندونه زیر بغل همپانهایت بگذاری .

نوشته شده توسط: Anonymous

هويت خواه عزيز گل گفتي به اضافه روشنايي فكر روشنفكران ايران مثل چراغ روشنايي كلاه معدنچيان است كه كلنگ به دست به يك سو در حال حفاري براي رسيدن به اهداف خود هستند