Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

فرهاد عزیز من حقیقآ نمی توانم علت نفرت شما را از ملت ترک آذربایجان درک کنم، ملتی که با رکیکیترین جوکها مورد تحقیر واقع شده، ملتی که زبان مادریش ممنوع شده و موسیقیش اجازه رشد و تکامل نیافته، اکثر روستاهای آذربایجان بخاطر عدم اختصاص بودجه از طرف دولت مرکزی پانفارسیسم خالی از سکنه گردیده، دریاچه ارومیه اش در حال خشک شدن است، روستاهای قره داغ در اثر فقر و متعاقب آن زلزله در حال اضمحلال است، من علت نفرت شما را از ملت ترک آذربایجان نمی توانم درک کنم و شما تمام وقت و در همه جا و د رتمام سایتهای داخلی و خارجی مشغول نفرت پراکنی بر علیه روشنفکران و نویسندگان آذربایجان از جمله یونس شاملی هستید،

نوشته شده توسط: Anonymous

AA++!

نوشته شده توسط: Anonymous

بابک عزیز روزهای سختی در پیش است گرگی در جلد میش با وعده های بهشت موعود برای ملتهای غیر فارس با اخذ رأی آنها به قدرت رسیده، و لی وعده های غیر عملی او شمشیری بر گردن او خواهد بود، ما در ترکی ظرب المثل معروفی داریم که می گوید پایان شب از تمام لحاظات شب تاریکتر است ولی بعد از آن اول صبح همه جا روشن می شود و ملتهای دربند پانفارسیسم آزادی خود را بدست می آورند دیگر چیزی به آن روز نمانده، هیچ نیروئی نخواهد توانست وجود ملت ترک آذربایجان را از صحنه روزگار محو گرداند، ما وطنمان آذربایجان را با خونمان محافظت خواهیم کرد،

نوشته شده توسط: Anonymous

بابک عزیز روزهای سختی در پیش است گرگی در جلد میش با وعده های بهشت موعود برای ملتهای غیر فارس با اخذ رأی آنها به قدرت رسیده، و لی وعده های غیر عملی او شمشیری بر گردن او خواهد بود، ما در ترکی ظرب المثل معروفی داریم که می گوید پایان شب از تمام لحاظات شب تاریکتر است ولی بعد از آن اول صبح همه جا روشن می شود و ملتهای دربند پانفارسیسم آزادی خود را بدست می آورند دیگر چیزی به آن روز نمانده، هیچ نیروئی نخواهد توانست وجود ملت ترک آذربایجان را از صحنه روزگار محو گرداند، ما وطنمان آذربایجان را با خونمان محافظت خواهیم کرد،

نوشته شده توسط: Anonymous

متشکرم از ایران گلوبال که فرصت تضارب آرا می دهد . به نظر من عقیده همه فعالان سیاسی محترم است و این رنگارنگی نظر ها است که جریان سیاسی را شیرین و جذاب می کند شما فکر کنید اگر تنها بودید کسی نبود صدای شما را بشنود و نظر دهد . امروز داشتم وبگردی می کردم که چشمم به سایت www.titrnet.com افتاد من جواب سوال هایم در مورد مسائل قومی را در این سایت دیدم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب فرهاد جعفر اوغلو،محقق و نويسنده عزيز!كسي كه قصد سفر دارد نبايد از سنگ و كلوخ و درازي راه ناراحت شود،براي اين راه خطيري كه انتخاب كرده ايد كفش و عصاي آهني و ايمان و هدف مقدس لازم است كه شما نيز الحمدالله داريد،به اين اهانتها و سردرفتاريها و عصبيتها كه ناشي از خشم نژادپرستان است اعتنا نكنيد.آنان از آگاهي و دانايي ملتهاي تحت ستم ناراحت و از عاقبت اعمال و جنايتهاي خود بيمناكند.وقت گرانبهاي خود را با پاسخ به آنها تلف نكنيد،فقط تحقيق كنيد و بنويسيد و بنويسيد و بنويسيد و منتشر كنيد.پاسخ به سوالات را به خوانندگانتان بسپاريد.برايتان اميد سعادت و براي ملت دربندمان آرزوي آزادي دارم.

ًش-

نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه آقای اقبالی جزو ایرانیانی است که هم در جایگاه دادستان می نشینند و هم در جایگاه قاضی. ادبیات ایشان هم بسیار زمخت و خشن است. مثلا در همین چند سطری که به عنوان مقدمه نوشته اند دو مساله قابل تامل است:
1- اگر قصد ایشان بازخوانی بیطرفانه و منصفانه تاریخ است، این مقدمه خشن و جانبدارانه علیه فدائیان برای چیست؟ چرا ایشان به خوانندگان این فرصت را نمی دهند که مطلب را مستقلانه بخوانند و در باره آن بیندیشند و خود، قضاوت خودشان را داشته باشند؟
2- آقای اقبالی با خشونت تمام لباس دادستان و قاضی را همزمان می پوشند و چریکهای فدایی را به خیانت محکوم می کنند. آخر چه کسی به آقای اقبالی این صلاحیت را می دهد که در این مورد حکم صادر کند؟ اگر اینطور باشد یک اکثریتی هم می تواند حکم صادر کند که مثلا فدائیان اقلیت و یا راه کارگر و یا مجاهدین و گروههای دیگر با در پیش گرفتن سیاست خشونت و جنگ مسلحانه و ترور،

به مردم ایران و بشریت خیانت کرده اند و جنایتکارند. درحالی که در مورد تمام اینها می توان به بحث و بررسی نشست. متاسفانه لحن آقای اقبالی در بیشتر موارد در مورد مخالفینش بسیار توهین آمیز است و این واهمه را بوجود می آورد که اگر روزی و روزگاری ایشان بر مسند قدرت بنشیند، چوبه های دار و جوخه های اعدام را در کوی و برزن به کار گیرد. متاسفانه من شاهد این هستم که آقای اقبالی در مورد جنبش های ملی هم با انتشار مطالب توهین آمیز و یکسونگرانه و مغرضانه، قوی سبقت را از شوینیست ترین فعالین سیاسی ربوده و حتا از رژیم جمهوری اسلامی هم پیشی می گیرد. حتا اخباری را هم که منتشر می کند، با مقدمه ای طولانی و شعار مانند و اغلب توهین آمیز همراه می کند، طوری که من بعنوان خواننده، رغبت خواندن آن را از دست می دهم. آخر تا کی باید این شعارهای انقلابی نما را بخوانیم؟ در سال 57 همه می نوشتند: "دست امپریالیسم از آستین فلانی بیرون آمده...." و امروز هم پس از گذشت اینهمه سال، هنوز آقای اقبالی آن ادبیات را تکرار می کنند. +++++++++ و اما دیدار فرخ نگهدار و مصطفی مدنی با بهشتی که آقای اقبالی بعنوان "منتشر نشده" منتشر کرده اند، در همان زمان، در بعضی از روزنامه های آن زمان انتشار یافت. حالا هم نمی دانم به چه دلیلی و با چه هدفی، چندی پیش در حقیقت تجدید انتشار شد، آنهم توسط نشریات رژیم که دیگران هم از آنها گرفته و منتشر کردند. به نظر من لازم بود دقت شود که این تیتر، امروز نادرست است و این اشتباه، از یک فعال سیاسی که بیش از 43 سال سابقه فعالیت دارد، بعید است و نپذیرفتنی، بویژه اینکه خود ایشان در همان زمان، از فعالینی بودند که ادعای رهبری حداقل بخشی از جنبش چپ را داشتند. ++++++++ صدور حکم خیانت به این سادگی نیست. خیانت امری آگاهانه است. یعنی شخصی آگاهانه عملی را بر ضد مردم و کشور و یا مرام و عقیده خود و... انجام می دهد. در مورد گروههای سیاسی ایرانی، شاید بتوان به چند گروه این اتهام را زد (اتهام زد و نه حکم صادر کرد). مثلا به گروههای که از امکانات دولت عراق برای جنگ و عملیات تروریستی در داخل خاک ایران استفاده کردند و از آنها برای این کار پول گرفتند، مانند مجاهدین و راه کارگر و... ولی اینکه بیاییم هر اشتباه اساسی سازمانی سیاسی را خیانت بنامیم و حکم عدامشان را صادر کینم، نه درست است و نه چنین حقی داریم. چیزی که متاسفانه آقای اقبالی معمولا در نظر نمی گیرند!
نوشته شده توسط: Anonymous

جدای از

توهین هایی که معمولا شما در جواب مخالفان ابراز می‌کنید من جمله به این حقیر اما پاسخ شما در خود اندیشه‌های متناقض تان نهفته است. از سوئی به تقسیم مردم ایران بر پایه نژاد اعتراض می‌کنید و از جهت دیگر از بامداد تا شامگاهان مدام بر طبل جدایی و پاره پاره کردن مردم میکوبید و سخن از ملت‌ها و ملیّت‌ها و فارس و غیر فارس و....به میان می‌‌آورید. اتفاقا تمامی‌ حرف ما هم همین است مردم یک سرزمین رودر حقوق بر حسب تمایزاتشان تقسیم بندی نکنید چه مسلمان و غیر مسلمان چه ترک و فارس چه سیاه و سفید. اینکه او می‌گوید نان و من میگویم چورک, نشان متفاوت بودن ملت و ملیّت ما نیست که به قول شهریار بزرگ, ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان. جای این مباحث تاریخی و ژنتیکی‌ در دانشگاه‌ها و لابراتوار‌های تخصصیست (دقیقا حوزه کاری دکتر اشرفیان) و نه عالم سیاست و حقوق. شما مدام بر اوهام بودن نژاد آریایی تاکید می‌کنید جناب شاملی چه درست و چه غلط (اصولا اینگونه مباحث به هیچ وجه جنبه قطعییه و ذاتی ندارد و کسی‌ نمی‌تواند مدعی ترک بودن نژاد خود یا هر چیز دیگری به طور قطع شود و تقسیم بندی هاییست که در دانشگاه‌ها پدید آمده ) عده‌ ای از مردمان خود را با این گذشته تعریف میکنند این سخن شما کاملا نشان از تفکّر نژاد ستیزانهٔ دارد که براحتی به باور عده‌ ای دیگر توهین می‌کنید در حالیکه اگر شخص دیگر همین سخن رو دربارهٔ نژاد ترک یا عرب به زبان آورد, داد و فغان شما و همفکرانتان به هوا بر میخیزد که جهانیان ببینید نژاد پرستی‌ عریان را. من ایمان دارم که اگر دکتر اشرفیان گفته ای دقیقا خلاف این بیان میکرد و بر جدائی ژنتیکی‌ آذری‌ها تاکید می‌ورزید از سوی شما و همفکرانتان بزرگترین دانشمند و پروفسور قرن لقب می‌گرفت اما افسوس که نتیجه مطالعاتشان خلاف هدف و نیت و ایدئولوژی متعلق به قرون هفده و هجده شما از آب درامد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

4- در مورد این ادعای اقبال که «.. نمایندگان" نمایندگان" چریک های فدائی با دست اندرکاران نظام نامعلوم است. انچه مسلم است بهشتی دو پیک سازمان را ارشاد می کند. پیشبرد سیاست انشقاق در چپ و حمایت خائنانه چریک های فدائی از فاشیسم اسلامی....»
که اینهم اتهامات نادرستی است . اولا موضوع انشعاب به سالهای قبل از انقلاب بر می گردد . اختلافی که بتدریج جدی شد که اساس آن نفی و یا ادامه « خط مشی چریکی» بود ؛ کسانی همچنان پس از انقلاب از روش قهر آمیز مبارزه سیاسی دفاع می کردند .پس از انقلاب 57 هم این بحث ادامه پیدا کرد و طبیعتا با مسایل روز سیاسی هم عجین شد و به دو تفکر و 2 خط مشی جداگانه در قبال حاکمیت جمهوری اسلامی فرا روئید .این اختلافات موجب بحران بزرگی در درون چریک ها انجامید .

بخش «اقلیت» چریک های فدایی ضمن پافشاری بر خط مشی چریکی ، حاکمیت جمهوری اسلامی را ضد خلقی می نامید وراه مقابله مسلحانه را در پیش گرفت . بخش« اکثریت» فدائیان ضمن رد خط مشی چریکی اماحاکمیت جمهوری اسلامی را خلقی _ ضد امپریالیستی نامید و روش اتحاد و انتقاد را در پیش گرفت ولی همچنان بشکل نیمه مخفی به فعالیت اش تا سال 1362 ادامه داد. خط مشی «اکثریت » سر اغاز کجرویهای یک سال و نیمه بعد شد. انشعاب اقلیت در تابستان 1359 رخ داد و درزمستان سال 60 و پس از دستگیری رهبران حزب توده ؛ دیدگاه ضد امپریالیستی _ خلقی نامیدن حاکمیت بتدریح می شکند و دستگیری سراسری توده ای ها دراردیبهشت 1362؛ فدائیان اکثریت را به خود می آورد ودست از خط مشی اتحاد و انتقاد نسبت به رزیم بر می دارند .بعبارت دیگر از ابتدای سال 62 بتدریج رهبری خود را خارج و دست به تغییر سازماندهی می زنند . در پلنوم سال 63 عملا در خط سرنگونی حرکت می کنند و در پلنوم وسیع سال 1365 اشکارا شعار سرنگونی می دهند و پس از پلنوم مورد هجوم و دستگیری گسترده قرار می گیرند و هزار نفر از فدائیان اکثریت دستگیر می شوند که درکشتارجمعی زندانیان سیاسی در سال 67 بخشی از رهبران و کادر های آن اعدام می شوند. .بنابراین « آیت الله بهشتی» نبود که انشقاق چریک ها را موجب شد بلکه این رهبران حزب توده ایران بود که چریک ها را زیر بمبارانایدئولوزیک _ سیاسی خود قرار داد ه بودند. «فدائیان خلق » که توده ای ترین سازمان چپ آن روز خاورمیانه بود و در شرایط بحرانی زیر فشار های چند گانه ای بدنه سازمانی در نقاط مختلف کشور قرار گرفت . از سوی دیگر جنگ ایران و عراق ، تسخیر سفارت امریکا و... تاثیر مخربی در تصمیم گیری رهبران چریک ها باقی گذاشت . با این وجود این سیاست نا بخردانه فدائیان اکثریت یک سال و نیم بیشتر بطول نیانجامید و این سازمان در اولین گنگره خود این سیاست را مورد نقد بی رحمانه قرارداد.باز هم جا دارد که این تاریخ توسط محقیق بی طرف مورد باز بینی مجدد قرار گیرد .
5- امروز که به گذشته و به روز های قبل و بعد از انقلاب 57 می نگریم .کاملا روشن است که اصلی ترین بد بختی و یا در واقع « آفت» این انقلاب در افراط گری بیمارگونه انقلابیون دهه چهل و پنجاه نهفته بودکه البته در انباشت این افراط گرایی نظام پیشین مقصربود ، فضای بسته سیاسی و سر سخنتی شاه درپذیرش رفرم سیاسی و حضور رادیکالیسم چپ انقلابی در سطح جهان و.... موجب این افراط گرایی پس از انقلاب شد . حاصل کار یکصد هزار کشته ، نابودی اکثر سازمانهای سیاسی _ انقلابی و خروج چهار میلیون انسان نسبتا اگاه از اقشار میانی جامعه از کشور شد و رزیم اسلامی هم روند خروج را تسریع نمود . اما این نکته را نبایستی فراموش کرد؛ کسانی که کج اندیشی فدائیان اکثریت را بدون بررسی زمینه ها و بستر های واقعی ان مورد قضاوت قرار می دهند بدون اینکه افراط گرایی مجاهدین خلق و فدائیان اقلیت و..._ به این خاطر که آنان بخاطر مقابله رادیکال با رژیم اسلامی مبارزه کردند_ مورد نقد قرارنمی دهند .بطور مثال کسانی که مناظره و گفتگوی رهبران چریک ها با بلند پایه ترین عنصر جمهوری اسلامی را «حمایت خائنانه چریک های فدائی از فاشیسم اسلامی » می نامند و در مقابل ترور بهشتی در هفتم تیر ۱۳۶۰ که در پی انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی که توسط سازمان مجاهدین خلق ایران سازماندهی شده بود، امروز چه نظری دارند؟ ایا این ترورها خود موجب رهایی جمهوری اسلامی از حضور سنگین نیروهای سکولار ، لیبرال ، چپ ، ملی و دمکرات در کشور نشد.
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای فرهاد ایران، شما مثل اینکه دوست دارید قاشق هر آشی باشید. باشید، اما در این کامئنت شما حتی یک جمله به مفهوم مطلبی که من نوشته ام برخورد شده است، غیر از سمپاتی شما از آریاپرستان؟ چرا اصل مسئله را که تقسیم ژنتیک مردم ایران است در کامئنت شما جایی ندارد، اما حاشیه ها را محکم گرفته اید. در مورد دانشمند شما هم همان نامه ایشان در بی بی سی از هر مبلغ غیرمتخصصی مثل شما بهتر نشان میدهد که اشرفیان بناب کجا ایستاده است. برای یک انسان عالم شرم آور است که از اوهام آریایی سخن بگویید و تاریخ دانی چون غیاث آبادی نداند این آریایی کیست!! اینهم دانشمند نوع پان ایرانیستی که دیگر رسوای دنیای آزادگی و انسانیت است

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اوضاع کشور و مردم ایران چنان درهم ریخته و شرایط زیستی چنان جهنمی شده است که اگر بر فرض محال، محمد رضا شاه پهلوی امروز زنده شود ؛ قطعا میلونها ایرانی سینه خیز به پا بوس این دیکتاتور تاریخ خواهند رفت و چه بسا صد ها قربانی در پای او فدا نمایند . کار بجایی رسیده است که سر سخت ترین انقلابیو ن 57 هم ،سر تعظیم در مقابل «آنچه در زمان شاه بودیم» ، فرود می آورند. مهمترین شخصیت نظام جمهوری اسلامی که خمینی اورا استوانه انقلاب می نایمد یعنی هاشمی رفسنجانی بود که پس از رد صلاحیتش بطور آشکاری گفت: آن قدیم ها (زمان شاه ) چقدر احترام داشتیم و هر کجا می رفتیم تنها پاپسورت کافی بود و. زنان ایرانی حرمت داشتند و .. امروز وقتی دیپلمات های جمهوری اسلامی در عربستان و دیگر کشورها با لگد ماموران میزبان پذیرایی می شوند... دیگر حمایت رژیم از ایرانیان خارج از کشوری ، بیشتر به شوخی شباهت دارد.

با وجود بیزاری همگانی از «انقلاب 57» ، به قول عباس میلانی« انقلاب 57 »،انقلاب دمکراتیکی بود که نتیجه آن ارتجاعی شد »با وجود اینکه اینجانب دیگر نه چپ ،نه کمونیست و نه انقلابی، نه ضد امپریالیست ونه « چریک فدایی خلقم » اما در مقابل شایعه پراکنی و دروغ سازی های تاریخی سکوت نخواهم کرد و «همرنگ جماعت» نخواهم شد ..اما بپردازیم به موضوع پاراگرافی که دوست عزیز اقای اقبالی بر بالای این گفتگو نوشته است ودر این رابطه چند نکته را متذکر می شوم :

1_ همانطور که قبلا نوشتم گفتگوی دو تن از رهبران چریک ها و ایت الله بهشتی «مذاکره پنهانی» نبود که حالا «سند ش» افشاه شده باشد بلکه از محدود مناظره های تلویزیونی پس از انقلاب بین رهبران چریک های فدایی و برخی از مقامات جمهوری اسلامی بود و میلیونها چشم و گوش آن را با اشتیاق دنبال کرد .بنابراین اینکه گفته شود این مذاکره پنهانی چریک فدایی خلق با مقامات رزیم بود ؛ دروغ محض است 2_ اینکه نتیجه گرفته شودکه :« انچه مسلم است بهشتی دو پیک سازمان را ارشاد می کند. ویشبرد سیاست انشقاق در چپ و حمایت خائنانه چریک های فدائی از فاشیسم اسلامی...» اینهم دروغ است و توهین به هزاران فدایی خلق که تنها در دو سال پس از انقلا ب ؛ کشته ، ومورد ازار و اذیت و شکنجه کمیته چی ها و پاسداران و مردم حزب الله در کوچه و خیابان شدند . چریک های فدایی خلق پیشنهاد معاون وزیر در دولت بازرگان را نپذیرفت و به مبارزه و مقاوت علیه رزیم تازه تاسیس که متاسفانه میلیونها نفر از مردم ایران پشتیبان آن بودند--- زد . حضور موثر و چشم گیرچریک ها ؛ در کردستان ، ترکمن صحرا ، بلوچستان و..... قدائیان خلق را بعنوان یگانه نیروی سراسری و توده ای در مناظره تلویزیونی در مقابل ایت الله بهشتی این بلند پایه ترین مسئول جمهوری اسلامی علیه ستم اتنیکی - ملی طرح کرد . تاریخ این مناظر باید قبل از از انشعاب اقلیت باشد . فاصله زمانی که چریک فدایی از حقوق دمکراتیک مردم ایران دفاع می کرد ند و به همین خاطر روزانه صد ها هوادار آن مورد ضرب و شتم در خیا بانها و شکنجه در زندانها رزیم قرار می گرفتند 3_ در این مناظره که میلیونها بیننده داشت؛ رهبران چریک ها از حقوق مردم کرد و دیگر گروههای اتنیکی دفاع اشکاری کرده اند و این دو رهبر چریک ها با صراحت در مقابل بهشتی گفتند:«اینکه خلق کُرد یا ترکمن یا بلوچ هر کدامشان در رژیم گذشته آن فشارهایی که رویشان بوده همه این را می‌دانیم و الان باید از حق مساوی برخوردار باشند. ...» نمی دانم کجای گفتگو خیانت به خلق و مردم ایران است؟
در واقع موضوع اصلی این مناظره علنی، طرح مسایل اتنیکی در ایران بود اگر به خواست چریک ها در ان روز هاعمل می شد امروز ایران با خطر تجزیه و جدایی اتنیک ها مواجه نبودو هنوز هم اکثر رهبران سیاسی ایرانی پس از 33 سال از گذشت آن مصاحبه همانند بهشتی می اندیشند. 3_«سایت پارسینه» که از سایت های وابسته به جمهوری اسلامی است بدون اظهار نظر؛ متن کتبی را این مناظره تلویزیونی را منتشر ساخت و آن را «گفت‌وگوی منتشرنشده» خواند که پر واضح است که این سایت هم دروغ می گوید...این بحث ادامه خواهد داشت
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

با درود به اژدر عزیز؛
اژدرجان من این مطلب را امروز برای نخستین بار در سایت پارسینه http://www.parsine.com/fa/news/134277 با عنوان- گفت‌وگوی منتشرنشده آیت الله بهشتی با چریک‌های فدایی - خواندم.مسئولیت عنوان مطلب و صحت و سقم طرفین مذاکره (مذاکره با اکثریت بوده است ویا سازمان فدائی) با رسانه حکومتی پارسینه است. اما از انجاکه برای من ناروشن بود که این گقتگو مربوط به پیش از انشعاب اقلیت می باشد یا پس از ان، بمنظور پیشگیری از تعمیم آن سیاست به همه چریکهای فدائی، با دقت و واضح از "سقوط بخش بزرگ سازمان فدائی" و نه کل نیروها نوشتم تا تاریخ آنگونه که واقعن بوده است بازخوانی شود: "بازخوانی گفتگوی آخوند بهشتی با فرخ نگهدار و مصطفی مدنی، بیانگر سقوط بخش بزرگ سازمان فدائی در منجلاب دفاع از استبداد و جباریت رژیم اسلامی در ایران است."

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

خبر تكراري است،

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

عزیز اردبیلی، 1- شما از آرزوهای خود نوشته اید، بهتر است منهم کمی به آرزو هایم اشاره کنم. تأکید میکنم از « آرزو»هایم بنویسم. که با واقعیت موجود، و سیاست امکان پذیر، عملی، مبرم و ضروری، در لحظه و حال، و آینده ی نچندان دور، فرق دارند. و فاصله ای مانند فاصله بین رؤیا و واقعیت، فاصله بین آسمان وزمین، میانشان - میان واقعیت و آرزو- وجود دارد. آرزو میکنم سیستم زندگی بشر روی کره ی زمین که «برده داری مدرن» است مثل «برده داری کهن» بر افتد . که خود نیز یکی از این بردگان نوینم. آرزو میکنم نه تنها مردم کل آذربایجان- جنوب و شمال- بل همه ی مردم جهان - که توسط خطهای سیاسی فرضی تاریخی- بیرحمانه تقسیم شده اند - بهم پیوسته و در کشور مستقل و آزاد خود بدون تبعیض و ستم و بردگی نوین زندگی کنند. آرزو میکنم همه خطهای سیاسی برافتد. همه در رفاه و صلح و دوستی با دیگران زندگی کنند.

آری، منهم این آرزوهای نیک و زیبا را دارم. اما این را بخوبی میدانم که اینها تنها آرزوهای زیبای من هستند - و شاید بشر روزی و روزگاری در آینده های بسیار دور به قسمتی از آنها دسترسی پیدا کند. ولی در شرایط حاضر و آینده ی نزدیک اینها فقط رؤیا های من هستند و امکان عملی برای تحقق آنها وجود ندارد. از اینرو اجازه ندارم به دنبال خواب و رؤیایم راه بیفتم. مجبورم واقعیت موجود را ببینم و در رابطه با آن سیاست و کارهایم را تنظیم کنم. کردها در ترکیه در طول 30 سال 30 هزار کشته دادند به خاطر دنبال کردن رؤیا. من حاضر نیستم حتی قطره اشکی برگونه ی هیچ کودکی بنشیند- چه برسد به کشته. یاد گرفته ام از آرزو و خیال و خوابم در سیاست دوری کنم و بر آنچه می بینم و حس و لمس میکنم تکیه کنم. آنچه شما آرزو کرده اید در میان آرزوهای من هم هست. ولی امکان پذیر نیستند. و مشکل حاضر هم نیستند. من به مسایل مبرم کنونی فکر میکنم: رفع تبعیض-دیکتاتوری- تحصیل به زبان مادری- محیط زیست آذربایجان- به رفع فقر و بیکاری و عدم رفاه - به هویت مردم خودم درجنوب. به تاریخ و فرهنگ- و هنر خودم. آینده را کسی نمی تواند پیشگویی کند مگر اینکه ادعای پیغمبری داشته باشد. ما هنوز نمی توانیم به زبانی که حرف میزنیم بنویسیم - یکی شدنها و جدایی ها و مانند اینها مشکل روز من نیستند. فرق من و شما این است که شما به دنبال آرزو هستید؛ من به دنبال چیز عملی در حال حاضر. 2- زبان و فرهنگ و تاریخ و سرزمین و...جنوب « هویت» همگانی و عمومی - ملی - ماست. در جنوب ما هویت داریم. لازم است که « خود شناسی» کنیم. آنرا بهتر درک کنیم. من بی هویت نیستم که « هویت طلب» باشم- هویت جست و جو کنم. آدم بی هویت یافت نمی شود. هر کس محیط و دنیا را به روش خود تا حدی میشناسد- و این شناخت نسبی هویت اوست. هویت طلبی، نه - این عبارات و مقولات خیلی تهی و پوچ اند. .خیلی کاذب اند.درست اش هویت شناسی و خود شناسی ست. 3- فرق زبان جنوب و شمال و غیره - فرق ادبی و هنری ست. این تفاوت را تنها اهل فن می توانند درک کنند. درک آن برای افراد عادی ممکن نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

بلعجب! جناب شاملی که در هر مقاله حداقل ده بار لغت اتنیک و اتنیسیته رو تکرار میکنه حال که پاسخی به تحقیقات دکتر اشرفیان بناب نداره با استناد به یک مقاله ایی از روزنامه سوئدی اظهار میکنه "تکنیک جدید دی ان ای نشان میدهد که نژادها وجود ندارد".حال سوالی که مطرح میشه اگر تحقیقات ایشان دقیقا خلاف این میشد مثلا بیان میکرد نژاد آذری‌ها بسیار متفاوت از دیگر ایرانیان است باز هم شاهد فحاشی‌های سایت‌های پان تورکیستی و به اصطلاح هویت طلب به دکتر اشرفیان میبودیم. حتی جناب شاملی برای پائین آوردن ارزش این مطالعات لغت دانشمند رو که آقای صالحی به دکتر مازیار اشرفیان اطلاق کرده اند به سخره میگیره جناب شاملی اگر نام وی رو

در اینترنت سرچ کنید قطعاً نام و تحقیقات ایشان رو که در معتبر‌ترین دانشگاه‌های جهان به ثبت رسیده پیدا خواهید کردید دقیقا بر خلاف اشخاصی‌ که بنا بر مصالح ایدئولوژیکیتان (قوم گرائی و عشیره گری)عنوان دانشمند و پروفسور رو به آنها ضمیمه کرده اید از زهتابی بگیرید که نوشته‌هایش از کلاس‌های درس باکو و بغداد زمان بعث فراتر نرفت و مقبولیتی نزد اهل فن نیافت تا صدیق که به لطف زیارت سالی‌ دوبار بارگاه مقتدایشان در بهشت زهرا در حاشیه امن نظام مشغول تورکی زاسیون کردن تمامی‌ تاریخ و جغرافیا و نجوم و علوم هستند.بر خلاف باور شما آنچیزی که بسیار مظلوم افتاده و مورد ستم واقع شده ایران و ایرانیت است که از هرسو به آن تاخته میشود از نظام بگیرید (رجوع به مواضع حضرات مصباح و مطهری و...)تا مذهبیون و قوم گراها و اخیرا هم اولترا لیبرال‌ها با مقاله‌های ماورأیی که کشور‌های کوچک زیباست!! و...
نوشته شده توسط: اژدر بهنام

اقبالی عزیز، 1- این گفتگو را حدود یک ماه پیش در یکی از سایتها خواندم. بنابراین امروز نمی توان آن را «منتشر نشده» خواند.
2- شما از «حمایت خائنانه چریک های فدائی از فاشیسم اسلامی» صحبت کرده اید. شما بعنوان فعال سیاسی سابقه دار باید بدانید که چریکهای فدایی هیچ حمایتی از جمهوری اسلامی نکرده اند. این سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت بود که با توهم ضدامپریالیست بودن حمهوری اسلامی از آن حمایت کرد و سیاست شکوفایی جمهوری اسلامی را پیش برد و بعدا در کنگره اول خود با لحنی بسیار شدید از آن سیاست و از گذشته خود انتقاد کرد. البته کسانی مانند فرخ نگهدار هستند که هنوز هم آن سیاست فاجعه بار را درست می دانند.
امیدوارم در آنچه می نویسید دقت بیشتری به خرج دهید چون بازخوانی تاریخ با گفته های نادرست و عصبی، بازخوانی نمی شود بلکه راه به تحریف ناخواسته تاریخ می برد.

نوشته شده توسط: Anonymous

تیتر مطلب بعد از سی و چهار سال خیلی اپورتونیستی نوشته شده است: "گفتگوی منتشر نشده ی بهشتی با چریکهای فدائی خلق." در صورتی که همه می دانند نه مصطفی مدنی چریک است نه فرخ نگه دار. آن ها از سال های حتی قبل از قیام بهمن ماه 57 دیگر خود را چریک نمی دانستند. امروز همه می دانند تنها یک جریان است که معروف و شناخته شده است به نام "چریکهای فدائی خلق ایران" و اینان از همان روز اول جمهوری اسلامی را رژیم وابسته به امپریالیزم معرفی کردند و بهشتی را نیز از مزدوران خدمت گذار سرمایه داری و امپریالیزم می دانستند. که این را دیگر اکنون آدم و عالم می دانند؛ حتی جناب دکتر بنی صدر که خود نیز ابتدا هم دست بهشتی بود در استقرار رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و تعطیلی دانشگاه ها و سرکوب خلق کرد.

در ضمن امروز تشت رسوائی این دو نفر مدنی و نگه دار بیش از این به صدا در آمده است که دیگر نیاز به این افشاگری ها باشد.

تاریخ طی همین دوره ی کوتاه قضاوت خودش را کرده است و نیروهای سیاسی هم هر کدام در جایگاه واقعی خود قرار گرفته اند. مثلا مدنی و نگه دار که از هم انشعاب می کنند دوباره هم دیگر را پیدا می کنند و ای بسا در آینده ای نه چندان دور دوباره یک سازمان شوند. برای خدمت جدی تر و چاکری بورژوازی.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تجلی گرامی !
اینکه در بین خوانندگان مخالف این مقاله کسی پیدا شده که هیچ توهین و فحشی نثار ملت آذربایجان و ترکها ننموده ، جای بسی امید است. اما درمورد مطالبی که مطرح نمودید باید گفت که نگارنده به هیچ وجه منکر تاریخ و فرهنگ ملت فارس نبوده و هیچ زشتی و پلیدی را به این ملت نسبت نداده ولی به گوشه های از تاریخ آنها اشاره کرده که معمولا به آنها اشاره ای نمی شود. و همچنین هیچ خوبی و نیکی را به ملت آذربایجان نسبت نداده و سعی کرده از زبان و هویت ملی آذربایجان دفاع کرده باشد. در هر صورت حقیقت برای آنهایی که قصد بی اعتنایی به آن را دارند معمولا تلخ است.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اين مطلب بشكل مناظره تلويزيوني منتشر شده بود

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

این را هم اضافه کنم که تاکنون در کل نوشته و همین قسمت - اشکال یا چیز مهمی به نظرم نرسید ه - که توجه شما را به آن جلب کنم. با توجه به این نکته که نوشته ی شما تنها نگاه گذرایی ست به این جنبشها.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبال اقبالی بە من اجازە دهید کە با ةظر Homayoon در مورد شما کاملأ موافق باشم شما مدام دم از پان اسلامیست، پان عربیسم و پان ترکیسم میزنید شما یک مقولەیبسار عینی و صاحب حضور در صحنە پان ایرانیسم را همیشە عمدأ از خط می اندازید پان ایرانیسم نیز کە شما در کل کامتهایتان نوشتەهایتان پیداست از خط می اندازید فرق شما با ناصر کرمی در این ات ایشان صراحتأ از پان ایرانیسم دفاع میکند ولی شما هم بە میخ میزنید هم بە نعل در ضمن از پان ایرانیسم دفاع میکند قربان اسلام درست است یک آئین است کە بنیان گذار آن عرب بودە و ازشبە جزیرەی عربستان بە جهان سرایت کردە ولی بعد از 1400 سال حضور اسلام در ایران و حکومتهای یکی پس از دیگری ایرانی دیگر اسلا، عربی در ایران بە اندازی سر سوزنی ارزش و اعتبار ندارد مشکل را بە جای اینکە در فرهنگ عرب جستجو کنید

مستقیمأ بە مردم خود رجوع کنید امروزە ایرانیان کاسەی گرمتر از آش در پاسداری اسلام شدند این بە آن عرب آتیئیست و غیر مسلمان چە ربط دارد ؟ جناب اقبال اقبال شما گاهان با توپ کردستانی نیز بازی میکنید فکر نکنید کە مردم کورد دست امثال شما پان ایرانیستها را نمیخوانند شما کە امروز قالی را همان ایرانی اسلامیست زیر پات در آوردە در فردا تفکر شما و جناب ناصر کرمی با هر گونە آزادی ملت کورد کە بە مرحلەی عمل برسد مخالفت خواهید کرد ما هیچ شکی نداریم اگر ملت کورد زمانی خواست جدائی سرزمین کوردستان از ایران را تحقق بخشد شما نیز پتین از پایتان در نخواهید آورد و برای پاسداری از این سرزمین بی هویت ایران بە جمع خیل پانایرانیستها خواهید پیوست شما دفعتان از ملت کورد نە بە خاطر انسانیت و حقوق بشر و بر حق بودن این خواست برای آزاد زیستن است دفاع کچ دار مریض شما از کوردستان تنها بە دلیل مواضع پان ایرانیستی شماست کە فکر میکنید کورد در هر کجای جهان باشد ایرانی است و در نهایت یک کوردستان مستقل چارەای بە پیوستن بە ایران نخواهد داشت این فقط تراوشات مگز ،،،،،،، پان ایرانیستهاست
نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام. من نه توده ای بوده ام و نه از حزب توده خوشم آمده، ولی نفهمیدم منتشر کننده این فایل از چه ناراحت است. اختمالا فقط همین ها را می داند. لطف می کرد و مقاله می نوشت بهتر بود

نوشته شده توسط: Anonymous

رژیم جمهوری اسلامی و تنگ نظران فارس زبان از هزار و یک شیوه در تضعیف گون آذ تی وی یگانه تلویزیون 30 میلیون مردم ساکن ایران استفاده کرده و میکنند و این هم یکی از آنها.

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت دوم پیرامون """ تحلیل دیپلماسی ایرانی‌ " فارسی " از وقایع یک تحلیل آبکی و آب دوغ خیاری است """ رژیم فارس ایران می‌دانست که با اتکا به "" زبان فارسی‌ "" توان و قدرت نفوذ در منطقه را ندارد، "" اسلام سیاسی "" با این درک به عنوان ابزاری در دست "" سیستم فارس "" قرار گرفت، رژیم فارس ایران "" با بازیچه قرار دادن مذهب "" دنبال متحدانی در منطقه بود تا در خاورمیانه که اکثریت آن از نظر جقرافیائی، قلمرو و جمعیت "" سنی، عرب، ترک "" هستند و هیچ نقطه اشتراکی با "" شیعه از نوع فارسی‌ "" آن ندارند نفوذ کند. """ خشم، درماندگی """ رژیم فارس از سقوط مرسی مصر نیز از اینجا ناشی‌ می‌‌شود، رژیم فارس هیچ نقط اشتراکی با مرسی ندارد، ولی‌ سقوط مرسی به نوعی سقوط اسلام سیاسی و در نتیجه "" خلع سلاح اسلام سیاسی "" رژیم فارس ایران است. اینک صدای طنین کوبیدن پتک بر سر حزب الله را شاهد باش، و

این را بدان که روزگار اسد به آخر رسیده. توجه "" رژیم فارس ایران "" به هیچ وجه مذهبی‌ نیست، از مذهب به عنوان دکان استفاده کرده برای تحمیق توده‌ ها، """ یک مشت دزد """ بعد از سرنگونی دزد دیگر "" رژیم شاه "" اداره "" سیستم فارس "" در ایران را به دست گرفتند، دزد اولی‌ را کفن پوشان کوروش و ایران باستان تشکیل میدانند، دزد دومی‌ "" رژیم فارس امروز ایران "" با بهانه مذهب به دزدی مشغول شد، در هر دو پدیدهٔ، یک واقعیت چون خورشیدی درخشان میدرخشد و آن این است که """ جامعه فارسی‌ همیشه در تشخیص جایگاه خود چه در بعد بومی و چه در بعد جهانی‌ مشکل داشته است """.
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

آقای همایون گرامی؛
واقعیت اینست که از سال 1357 حکومتی بر مسند قدرت نشست که هسته سفت آنرا روحانیت شیعه تشکیل داده و هدفش اجراء فرامین الله در ایران بود. این سیاست در 35 سال گذشته بر متن آئین کشی، فرهنگ ستیزی و خردستیزی توسط رژیم اسلامی پیگیری شده است. جمهوری اسلامی تداوم تاریخی مطالبات سیاسی جریانی ست که قدمتی 1400 ساله داشته و پس از شکست در تندپیچ تاریخی مشروطه؛ در انقلاب بهمن سکان کشورداری را بدست گرفت تا مطالبات معوقه 1400 ساله را تامین کند.
مسئله حجاب را نمی توان بطور مجرد و جدا از بستر سیاسی واقعن موجود بررسی کرد. اگر کار "دیده بانان کنترل اندامهای زنان" در خیابانها برای تحمیل سلطه فرهنگ، سنت و آداب و رسوم قبیله ای - عربی نیست؛ پس چیست؟
من تا کنون نخوانده ام و نه شنیده ام که پوشش اجباری در ایران به این دلیل است که یهودیت، مسیحیت و آئین زرتشت را بخطر می اندازد!!!

خواننده گرامی؛
ملت ایران با مانعی بنام جمهوری اسلامی روبرو هستند که بایستی به دقت تعریف شود، اهدافش بدرستی شناخته شود و از سیاست به در کوبیدن تا شاید دیوار بشنود پرهیز کرد. اسلامیزاسیون عربیزاسیون جامعه ما همواره هدف بلاواسطه جمهوری بوده ، هست و بیوقفه از بلندگوهای رژیم اعلام می شود. چرا بیان این حقیقت ساده از نظر شما "نگاه نژادگرایانه و بسیار خطرناک می باشد" ؟ من استدلالی در نوشته شما نیافتم تا دریابم روی کدام صندلی نشسته اید؟ در مورد فرمایش تان در مورد ترک ستیزی و ... من، باید عرض کنم که این یک پندار واهی ست مگر این که شما این نظر را مستدل بیان کنید. من همواره نقش سه گرایش سیاسی ارتجاعی پان اسلامیزم، پان ترکیسم و پان عربیسم را بمثابه موانع یکپارچگی ملی و ایجاد اراده واحد دمکراتیک برای ساختن ایرانی آزاد، دمکراتیک و سوسیال مورد تاکید قرار داده و خواهم داد. در رابطه با اسلامگرایان حاکم از سیاست برچیدن نظام دفاع می کنم و در رابطه با ارتجاع نژادپرست پان ترک و پان عرب، سیاست آگاهگرانه توده ای و انزوای انها توصیه می شود.
ممنون از اظهار نظرتان
نوشته شده توسط: Anonymous

""" دیپلماسی ایرانی و تحلیل آن از وقایع یک تحلیل آبکی و آب دوغ خیاری است """ ایران و رژیم فارس نه برندهٔ تحولات خاورمیانه که "" بزرگترین بازندهٔ "" این تحولات است. هر کسی‌ که کمی‌ از تحولات منطقه و دنیا خبر دارد بعد از خواندن این مقاله این پرسش برایش مطرح می‌‌شود که اگر رژیم فارس ایران برندهٔ تحولات خاورمیان است پس چرا این کشور "" مثل کشور ارمنستان "" منزوی است؟ و چرا ایران و رژیم فارس تبدلی به "" مرد تنها و بیمار خاورمیانه"" شده؟ و چرا این کشور به روزی افتاده که باید به کشوری مثل پاکستان نفت و گاز مفت و رایگان بدهد تا پاکستان گندم در اختیار رژیم فارس بگذارد. در ترکیه و مصر "" بزرگترین کشور ترک و عرب """ دورهٔ اسلام سیاسی به پایان رسید. اینک ما "" محور اعتدال یا لیبرالیزم "" را داریم در مقابل "" محور رادیکالیزم یا مقاومت اسلام سیاسی "" که رژیم فارس ایران حامی‌ آن است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

سلولماز عزیز، از نظر من برخورد شما با آن کتابهای « حکومت تدوین کرده و سوء استفاده کرده از پاره ای از اسناد ساواک» یک برخورد متعهدانه و بیطرفانه به علم تاریخ است ؛ و روش و متد شما درست است. به ندرت همچو برخوردی از دیگران دیده ام.
کسانی که زندانی بوده اند و بازجویی شده اند میدانند « نوشته هایی که زندانی در باز جویی به دست باز جو میدهد « برای گول زدن باز جوست» و « مخفی کردن حقایقی» که برای زندانی و دوستانش ایجاد جرم میکنند. این دست نوشته ها نمی توانند به عنوان سند مورد استناد قرار بگیرند. حتی واقعیت یک جریان را توضیح بدهند. اگر زندانی بنویسید با ایکس قرار ملاقات داشتم . در این جمله هم حالتهای بسیار میتواند وجود داشته باشد. و حقیقت را مخفی کند.از نظر من نمی توان به این دست نوشته ها استناد کرد. چون در هر جمله ی آنها دهها اما و اگر و دلیل نهفته است .

که برای جوینده ی واقعیت ینهان است . حقیقت امر تنها برای خود فرد روشن است و آن را هم در آزادی و امنیت کامل میتواند عنوان کند. بله ، شما عدم «استفاده » را فقط در مورد خودتان مطرح کرده اید. و دیگران را آزاد در نظر گرفته اید. اما این تصمیم گیری برای کار خود از دید من بسیار قابل اهمیت و ارزشمند است. وقتی توجه کنیم که خیلی ها در گذشته و حتی حالا از این و آن «نقل قول» میاورند که فلانی چنین نوشته و بهمان کس چنان گفته است. بدون اینکه به من و تصمیم و تفکر خود بیاندیشند. معروف است میگویند و می نویسند: « لنین میگوید؛ مارکس می نویسد؛ نمی دانم فلان فیلسوف چنین و چنان گفته» پس حکم عنوان شده درست است. روش شما نشان میدهد که فراسوی این چیزها حرکت میکنید. یک روش مستقل و علمی بر پایه ی تفکر خودتان است. حالا چه صحیح باشد و چه غیرصحیح. اندیشه مال خودتان است. جامعه ما این روش و متد را سخت نیازمند است. با مغز خود بیندیشد. و نه با مغز دیگران. تاکنون سنت این بوده که عمدتاً با مغز دیگران اندیشیده ایم . و خود را همیشه فراموش نموده ایم. یعنی « مقلد» بوده ایم. و این متد هم کار خیلی ها را خراب کرده است. بهر صورت از زحمات شما در نوشتن این مقاله خوب ادامه دار سپاسگزارم.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای آ.ائلیار با تشکر از توضیحات شما. امیدوارم دوستان دیگر هم از این < من > برداشت دیگری نداشته باشند. لذا به عنوان یک توضیح کوتاه فقط باید اضافه کنم هدفم اولا این بود که حکم کلی صادر نکرده باشم. یعنی ننویسم ،هیچکس نباید از این اسناد استفاده کند. یا اینکه بدتر فتوا دهم که ای مردم بیایید و این کتابها و امثال آنرا نخوانیم و تحریم کنیم یا مورد استفاده قرار ندهیم. < من فقط وفقط برای خودم میبایست تصمیم بگیرم، انتخاب کرده و عمل کنم> حال اگر دیگران به احترام مبارزان راه عدالت اجتماعی و آزادی، دلایل ذکر شده را بپذیرند، و همیگونه عمل نمایند، بسیار خرسند خواهم بود. در غیر اینصورت هم خودشان میدانند. به هر حال این کتابها و منابع قابل اعتماد نیستند. با درود فراوان.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای صالحی، بنظر میرسد، که شما هنوز در حال و هوای دوران " یان اسمیت" نخست وزیر نژاد پرست سابق آفریقای حنوبی بسر میبرید. آقای عزیز، اگر در مورد تخصص ژنتیکی صاحب نظر نیستید، مطالعه بفرمائید.اطلاعات نادرست باعث سردرگمی خواننده میشود. لطفا بخودتان زحمت بدهید، نگاهی به اثر گرانبهای نظریه " انتخاب طبیعی" داروین، به اندازید، بعد اظهار ادله بفرمائید. مبدا و ریشه ژنتیکی DNA بشراز سیر تکاملی موجودی میمون نما شکل گرفته و یکسان است. لطفا برای مقاصد سیاسی خود، با انشقاق و امتزاج مبدا نژادی ملیتها، به این یا آن دسته دلبخواه خود، باعث تشتت و انفصال سیاسی، هیجان و خلجان عمومی در جامعه نشوید، و با روش ماکیاولستی، دستاورد های علمی دانشمندان را مخدوش نفرمائید. ماحمود هم این حرف را میزنه ، شما هم همینو میگید. خدا، این مردم بیچاره را از دست شماها حفظ کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

محمد بن عبدالله فساد و جنایات او:
http://alcorana.blogspot.se/2011/11/blog-post_27.html

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تجلی ! فریتز هومل سومر شناس آلمانی علاوه بر ٣٥٠ لغات مشترک سومری و ترکی و اينکه اين دو زبان از يک خانواده زبانی بوده اند مينويسد که در دنيا فقط سومر ها و ترکها هستند که در شمارش اعداد بعد از رغم ١٠ ، از ١٠ در جلو ارقام استفاده کرده و ميکنند مثلا اعراب ، اروپائی ها و ديگران از جمله فارسها ميگويند ياز ده ، دوازده، سيزده و.......... ولی در سومری و ترکی گفته ميشود اون بير ، اون ايکی ، اون اوچ و ..........ولی زبان فارسی « دری» از کجا به زبان پهلوی نسبت ميدهند تا بحال مثل معماء حل نشده

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای اقبال اقبالی- مدتی نوشته های شما را دنبال می کنم ... اینکه زنان ایرانی 34 سال است در مقابل حجاب اجباری مقاوت می کنند و اپوزیسیون ایران باید از آن حمایت کند؛ حقیقتی است که باید گفته شود؛ اما اینکه حجاب را پوشش «عربی - اسلامی» می نامید و این سئوال به ذهن خواننده می اید که انگار بی حجابی و لباس مدرن امروز ریشه در فرهنگ و سنن ایرانی داشته است! در حالی که حجاب برای زنان و حتی مردان تاریخ طولانی تری از تاریخ اسلام داشته است و در یهودیت ، زرتشتی ، مسیحیت و....اتفاقا اسلام هم خیلی از سنن خود را از یهودیت گرفته است . من بی پرده می گویم که مخالفت شما با اینگونه مسایل ؛ نگاه نژادگرایانه و بسیار خطرناک می باشد

اگر این گونه موضع گیری شما را در کنار ترک ستیزی که البته زیر پوشش حمایت از کردها، نمود پیدا می کند ؛ بگذارید می شود یک نوع ستیزه جویی با ترک ها و عرب ها ... در حالی که عرب ها و ترک ها دارند بسرعت پیشرفت می کنند و ما بد بختانه اسیر رهبرانی در جمهوری اسلامی هستیم که روحیه ستیزه جویی آنان واکنش همسایگان مسلمان عرب و ترک بر انگیخته و انان را در کنار اسرائیل و امریکا و اروپا قرار داده و در تحریم ها و حتی در جنگ احتمالی علیه ایران ،عرب ها و ترک ها مصمم تر از دیگران در نابودی جمهوری اسلامی و احتمال ایران شرکت خواهند کرد. بنظر می رسد که نیاز دارید که مدتی در افکار و اندیشه های خود باز نگری کنید.
نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا باید شرف و آزادی و عدالت را از برادران و خواهران پان ترک یاد گرفت . همان هایی که با این نژاد پرستی... ترکیشون 1.5 میلیون ارمنی و 500 هزار کرد و 200 هزار یونانی و 200 هزار آشوری رو سلاخی و نسل کشی کردن و امروز میخوان همین جنایات و کشتار رو در ایران به راه بندازن . شما ترک عزیز که میخوای به زبون مادر بخونی و بنویسی چرا نمیگدارید ما کردها در ترکیه به زبان مادریمون بخونیم و بنویسیم . مرگ خوبه ولی واسه همسایه . شما که میگی فارس ها علیه شما تبعیض قائل میشن چرا به ما در ترکیه میگی ترک کوهستانی در حالی که یک چهارم جمعیت ترکیه کرده . شما مدافع حقوق بشری چرا به برادرهای ترکت تو ترکیه چیزی نمیگی که هر روز کردها رو شکنجه و سرکوب و کشتار میکنن . فارس ها یک هزارم جنایتی که ترک ها علیه ما کردها کردن رو مرتکب نشدن .

نوشته شده توسط: Anonymous

فقط شاحه "شاحه نظامی" با برگ هاش و یا شاخه بدون برگ ؟ چرا اصلا کل درختش تخریم نمیشه...اصلا" چرا کل درختش اره نشه؟ البته شاخه های دیگر حزب الله در شهر برلین کشور آلمان خیلی برگ داده و رشد کرده .. روی این برگ ها طلافروشان و عتیقه فروشان مجهول هویت با حانه ها و حتی ویلاهای مجلل و اتومبیل های سوپرلوکس بالای 50000یورو تسبیح گردان وجود دارند...

نوشته شده توسط: Anonymous

کت شلواریه ...کت شلواریه ..آبگرمکن یخچال تلوبزیون مبایل می خریم ...کت شلواریه..حاج خانم چیزی برای فروش داری می هر چی باشه می خریم..نه جانم ...کت شلواریه ظرف مسی و قاشق و چنگال و لوسترکریستال می خریم ...لاسیتک ماشین باطری ماشین می خریم ..حاج آقا لاستیک ماسین داری کهنه هم باشه می خریم ...کاغذ روزنامه ..نون خشک اگر در منزل داری هم می خریم ...کت شلواریه ...حاجی برو کنار مگه نمی بینی دارم می پیچم... وسط راه ایستادی که چی ؟ بابا بسه دیگه هر روز راه می افتی تواین محل چشم چرونی میکنی و می خریم می خریم در میاری با اون صدای نه کرت ....حاج آقا من برای تکه نان مجبورم چندتا بچه دارم زنم هم بیماره ..خودم هم بواسیر حاد دردناک توام با خونریزی دارم ...شما ماشالله خدا بهتون خانه و پراید داده من ندارم ...میگی آبگرمکن می خری با بواسیر حاد خونریزون چطوری می خوای حملش کنی؟..

جانم شما نگران حملش نباش خدا بزرگه ...جلل خالق به حق چیزهای نشنیده خدا بزرگه ....شما ببین در منزل آچار پیچ گوشتی خارجی داری و بخوای بندازی داخل خاکروبه من اونها از شما می خرم...کت شلواریه ..کت شلواریه ..چاه توالت رو خالی می کنیم ..پشتبام رو قیر گونی می کنیم !!...آهای کلیه و جیگرو چشم پیوندی خریداریم ...پدرسوخته تو کی باشی راه افتادی در محله کارم می خوای رقیبم بشی؟ ..کلیه و جیگرو و چشم و.. می خری مگه شاگرد کله پزی هستی ؟یالله زود بزن به چاک و دیگه اینجام پیدات نشه وگرنه اون پاره آجر رو می زنم توسرت ...مگه این محله رو خریدی مادر..ده.؟گی رو می حوای گول بزنی ؟ چیه می حوای تنها تنها بدزدی ؟ ماشین های مردم که شبونه جلوی در خونش اوراق شدن پس کاره کی بوده ؟ میگم پرو گیری نکن دیگه ؟ این حاجی خانم شاهده که من هرروز در این محل چار می زنم و هیچکی تورو تا بحال اینجا ندیده باشه ...جناب کت شلواری من دربون بیمارستانم اگر بتونم یه معامله کبد و کلیه جور کنم کلی حق دلالی بهم میدن ..اگر بتونم بچه مدرسه ای رو هم گول بزنم و بدزدم کلی میلیون از جراحی گیرم میاد..تو چی گیرت میاد با اون قیافه قراضت که هرروز در این محله داد می زنی آبگرمکن ..آبگرمکن ...!!اگر پول دوست داری باید بچه دزدی کنی مگه نخوندی که برای پیوند کبد 400میلیون میدن ...باید چی چار بزنم ..چار بزن کلیه کبد چشم پیوندی می خریم ...کت شلواریه ..کت شلواریه آبگرمکن کلیه..کبد ..چشم ..مجاری دفع ادرارمی خریم...!!
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

نگاه سولماز عزیز، در این نوشته، مثل قسمتهای پیشین مقاله ، نگاهی ست «باز» ، و نه بسته، در ارزیابی حرکات و اندیشه ها، که تجارب ارزشمندی را در اختیار خواننده قرار میدهد. و نسل جنبش مسلحانه را در کل از نگاه تاریخی، کوتاه و روشن و درست ، معرفی میکند.این نشانه آگاهی عمیق و تیز بینی خواص نویسنده است. نویسنده ایکه با کارش نشان میدهد بر موضوع برگزیده اش، در جوانب گوناگون، خوب تسلط دارد. و در ارزیابی آنها بسیار تواناست. همه اینها به کنار. با آشنایی که از دید نویسنده در بخش های گذشته داشتم در کل کیفیت خوب این قسمت نیز برایم روشن بود. و قابل تصور. اما چیزی که در این بخش از مقاله ی ادامه دار او ، برایم قابل اندیشه بود ، یک جمله ی ساده و معمولی بود که چنین قید کرده است :

« تا زمانی که رژیم جمهوری اسلامی به علنی کردن کلیه اسناد و منابع تاریخی رژیم شاه ، برای استفاده تاریخ نگاران نپردازد، این کتابها و منابع در آنها از طرف من مورد استفاده ، و استناد، قرار نخواهد گرفت.» . و در این جمله واژه یا ضمیر « من» است. مینویسد مورد استفاده ی « من» قرار نخواهد گرفت. تمام سنگینی جمله ، مقاله ، مثل یک « کوه» روی همین ضمیر دو حرفی به ظاهر کوچک است. و در حقیقت از نظر من قله ی نوشته و اوج کار همینجاست. ضمیر، بدون نشانه ی تأکیدی ست؛ اما در لابلای کلمات و لحن کلی، خواننده تأکید را با همه ی گوشت و پستش احساس میکند. "من" استفاده نخواهم کرد! این من از آنجا دارای اهمیت و ارزش است، از آنجا، کوه و قله است که « استقلال تفکر» نویسنده را به تمامی بیان میکند. همانطور که در تمامی نوشته خواننده آنرا احساس میکند. گوینده که خانم قلم زنی ست « من» خود را مطرح و تصمیم گیرنده و تکیه گاه خود قرار میدهد. یعنی سخن شخصیت فردی خود را- سخن استقلال اش- را مینویسد. خودش نظر رد یا قبول- در ارزیابی تاریخ میدهد. تأکید غیر مستقیم بر این ضمیر- من -برایم خیلی جای اندیشه داشت. چرا که این من - تنها نیست. من هاست. من -های نسلهای جوان جامعه ماست. کسب استقلال از سوی آنها ست. به ویژه از سوی زنها. جامعه ایکه متوجه من خود شود- متوجه استقلال خود شده است- از حکومتگران- و نمایندگانش. سخن نسلهای نوی ست که امید و سپیده ی « آزادی» را قاصدک اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت چهارم پیرامون """ برای عینیت یافتن بعد ژئوپلتیکی، منطقه بودن الزامی است نه دولت بودن """ اگر فرصتی شد توضیح خواهم داد چرا ایران به سرنوشت "" دیترویت "" دچار خواهد شد. همانطور که چین با نفوذ در آسیای مرکزی امکان نزدیکی‌ هند و روسیهٔ را عقیم خواهد کرد، "" هند و عربستان "" نیز کشور "" پاکستان "" را را بی‌ ثبات خواهند کرد تا منافع بلند مدت خود را در افق شیفت قدرت جهانی‌ تضمین کرده باشند، برای هند، یک پاکستان بی‌ ثبات یعنی‌ چین قادر نخواهد بود از بندر "" گوادر "" در بلوچستان پاکستان بهره برداری کرده و به اقیاوس هند دسترسی داشت باشد. برای عربستان یک پاکستان بی‌ ثبات یعنی‌ سر "" سر رژیم فارس ایران "" را در غرب کشور نیز گرم کنند. "" چیزی که رژیم فارس ایران در بحرین قادر به انجام آن نشد ""، همچنین با بی‌ ثباتی پاکستان، عربستان قادر به خرید و به خدمت گرفتن ارتش پاکستان در سطح کلان خواهد شد،

این ارتش با ارتش مصر تبدیل به نیروی خواهد شد تا سیادت عربستان از اقیانوس هند تا تنگه جبل الطارق را عملی‌ کند.
نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت سوم پیرامون """ برای عینیت یافتن بعد ژئوپلتیکی، منطقه بودن الزامی است نه دولت بودن """ در آینده نزدیک، کشور‌های "" تورکمنستان و قزاقستان "" جای روسیه را در بازار صادرات گاز به چین خواهند گرفت. چین در آسیای مرکزی نفوذ خواهد کرد تا نه تنها مانع کارشکنی روسیه در این خطوط لوله‌ها شود بلکه از نزدیک شدن روسیه و هند نیز جلوگیری کند. این ثبات سیاسی آسیای مرکزی را تضمین خواهد کرد، در حالیکه با خروج نیروهای ناتو از افغانستان، شرق ایران را توفان بی‌ ثباتی بر خواهد گرفت. با سقوط اسد، عراق به زیر چتر "" کشور‌های شورای همکاری خلیج "" خواهد رفت، امکان جنگ داخلی‌ زیاد دور از واقعیت نیست، در هر حال، عراق یا به رقیب ایران تبدیل خواهد شد یا به مرکز بی‌ ثباتی دیگر برای ایران در غرب ایران، با قدرت گیری مافیا سپاه پاسداران، تجارت مواد مخدر رونق خواهد گرفت، و مشکل "" بی‌ آبی‌ "" کشور ایران را با

تفکر فارسی‌، به افغانستان دوم تبدیل خواهد کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

اولا زبان آذری نه زبان ملت غیرتمند آذربایجان زبان تورکی هستش.بعدشم تلویزیون گوناذ دشمن آذربایجان نیست و در جهت استقلال آذربایجان و احقاق حقوق اولیه ملت تورک تلاش می کند.یاشاسین آذربایجان

نوشته شده توسط: Anonymous

گون آذ تلويزيون ملي آذربايجان جنوبي مي باشد. اين تلويزيون نقش بزرگي در بيداري ملي در ميان آذربايجاني ها دارد به همين دليل خاري ست در چشم مزدوران امپرياليسم هاي روس وفارس. به اميد روزي كه اين تلويزيون از تبربز برنامه هاي خودرا پخش كند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت دوم پیرامون """ برای عینیت یافتن بعد ژئوپلتیکی، منطقه بودن الزامی است نه دولت بودن """ یک مقایسه ساده بین "" دامنه ژئوپلتیکی کشور‌های شورای همکاری خلیج "" و "" رژیم فارس ایران """، کشور کوچک لبنان امروز به "" مرکز چالش "" رژیم فارس ایران با کشورهای حوزه شورای همکاری خلیج تبدیل شده، نزدیک به """ نیم میلیون """ لبنانی در کشور‌های شورای همکاری خلیج کار میکنند و هر سال نزدیک به "" ۵ بیلیون دلار "" به لبنان می‌‌فرستند، این ۵ بیلیون دلار نزدیک به ۱۰ درصد کلّ "" تولید ناخالص ملی‌ "" لبنان را تشکیل میدهد، اهمیت این ۵ بیلیون دلار وقتی‌ بیشتر درک می‌‌شود که "" رکود اقتصاد لبنان "" را نیز در نظر بگیریم، با کمی‌ سخت گیری در ارسال پول از کشور‌های شورای همکاری خلیج به لبنان، کلّ اقتصاد کشور را می‌‌صحه وارد بحران کرد، آیا رژیم فارس ایران چنین ابزار مالی‌ را در دست دارد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

علی خامنه ای ..به خارجی ها بگن بیان...عراقچی همه مو زرد و چشم آبی ها و چشم سبزها را دعوت کنن ولی بجز کسانیکه رک و رو راست بما میگن درکره زمین بوی گند و تعفن راه انداختیم ..
چه با افتخار همه جنگ جویان و جبهه رفتگان چه زنده و چه معلول که در جبهه نبرد ایران و عراق می جنگیدن هی می گفتن و میگن که ما نگذاشتیم که عرب های عراقی وارد ایران بشن .....بر مصداق قسم حضرت عباس آقا رو باور کنیم یا دمب خروس رو؟ باید در اینجا به عباس عراقچی اشاره کرد که ای داد بیداد عراقیه وارد ایران شده و سخنگوی جمهوری اسلامی هم شده !! پس چشم جبهه رفتگان روشن !...حالا خنده دار اینکه طوری مزدوران و گماشته گان و مواجب خوران علی خامنه ای نعشه دیدن چند تا مو زرد چشم آبی و سبز هستند که براشون تمام سال سناریونویسی می کنن و ریشی ها و چارقتی ها در تلویزون هی با این مطالب جولان خواهند...

حالا طوری از این دعوت موجود عراقچی صخبت می کنه که دعوت شدگان برای دیدار مراسم سوپر هیجان آور علمی و دیداربا فضانورد عازم کره مریخ به تهران خواهند آمد...البته تروریست ها و خالد مشعل ها و اسلحه فروشان و دلالان چینی و روسی از چند روز قبل اونجا پاتیل میشن که بله دیگه خورشت سبزی دوست دارن...حکومت داران کشورهای غربی و شرقی و جهان امپریالیست ها و نفت خوران مثلا" برای اولین باره که آخوند و آخوندها "فضانوردان سفینه امام زمان" را روئیت می کنن !! علی خامنه ای ولایت تنقیه میگه یالله عراقچی به خارجی ها بگن بیان ..بگن بیان ...بگید به عراقچی که خارجی ها را بگن بیان ..ما حماسه داریم بگن بیان آخوندمون رو ببینن ...یالله بیان ببینن که قسم دادن یه روباه " آخوند" چطوری چندین میلیون با شعور وفهم رو نعشه و خمار کرده...!!
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جناب تصرت مثل اینکه سواد فارسی شما نم کشیده یا موقع نوشتن کامنت حالتان خیلی خوش بوده. مقاله،
« مؤذن زاده و آ. ائلیار» را « ذوق زده » کرده یا شما سواد فارسی خودتان را ذوق زده نشان داده اید؟
«مؤذق زاده و آ.ائلیار » هر دو از مدیران سایت هستند و نمونه ای از نوشته های« تبلیغاتی با نام مجعول و ساختگی» را به خواننده معرفی کرده اند. که سیاست حکومت را کپی کرده است . متن نوشته را مؤذن زاده و توضیح را آ.ائلیار،
در اختیار خواننده قرار داده است. شما بدون فکر و درک مطلب و ارتباط توضیح آ.ائلیار با متن ،
پیش خودتان ذوق زده شده و چیزهای بی ربطی در مورد اعضای مدیریت و «روشنگری» آنها قید کرده اید.
سواد فارسی خود را جلو آفتاب بگذارید تا رطوبت اش بر طرف شود.
آنوقت می فهمید موضوع از چه قرار است و چی به چی ست.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای راشدی مقاله جدیدی در نقد مصاحبه سید جواد طباطبایی نوشته است که آدرس آن تقدیم می گردد .
http://yurddash.arzublog.com/post-36874.html

نوشته شده توسط: Anonymous

""" برای عینیت یافتن بعد ژئوپلتیکی، منطقه بودن الزامی است نه دولت بودن """ شما به کشوری کوچک مثل "" قطر "" اشاره می‌کنید که "" تاثیر ژئوپلتیکی "" آن از "" ایران "" بیشتر است. قطر در رتبه بندی اقتصاد‌های رقابت پذیر جایگاه رفیع "" ۱۱ "" را بین بلژیک و ژاپن احراز نمود و این کشور امروز با "" هنک کنگ و سنگاپور "" رقابت میکنند. """ رژیم فارس ایران """ عمق استراتژیک "" ایران را به سطح """ درجه صفر "" نزول داده، چیزی در سطح "" دامنهٔ ژئوپلتیکی کشور ارمنستان ""، وقتیکه "" بعد ژئوپلتیکی "" یک کشور افول می‌کند، تعارضات ژئوپلتیکی، نیروی "" گریز از مرکز "" را بر "" نیروی متمایل به مرکز "" برتری داده و مرکز تحت تاثیر "" قوّه مغناطیسی‌ "" پیرامون قرار می‌گیرد. درک این تحولات در سخنان چند روز پیش رئیس جمهور ارمنستان به خوبی‌ قابل رویت هستند، ایشون گفتند : مردم ارمنستان در حال فرار از کشور هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جنابان مراد و نقی تبریزی: من نمی فهمم که چرا شما دوستان اصرار در سرپوش گذاشتن بر حضور گسترده جریان خطرناک پان تورکیسم در داخل حرکت بیداری ملی اذری ها – که به اشتباه تورک نامیده می شوند--- هستید. اینکه عالی جنابانی مانند رفقا پرولتاریای سرخ اسماعیل آل بایراق و مصطفی و مرتضی و احمد علی نتوانسته اند تا بحال آدرس و اسم تشکیلاتی و دیگر مشخصات این جریان غالب را افشا کنند که تقصیر آنها نیست. اولا: این رفقای بخاطر نداشتن بودجه کافی--- توجه بفرمایئد که همه این رفقا بر عکس پان تورکیست ها میلیونر نیستند بلکه پرولتاریا هستند---- نتوانسته اند تا بحال میکروسکوپ اتمی خریداری کنند که برای یافتن پان ترکیست ها به این ابزار گرانقیمت احتیاج است.

. انگار که شما این پان تورک ها را نمی شناسید که اینها با چشم معمولی دیده نمی شوند حتی از امام جعفر صادق روایت داریم که منظور جن در قرآن همین پان تورکیست ها هستند که همه جا هستند و هیچ جا نیستند . ثانیا: دومین روش برای کشف و ضبط تصاویر این پان تورکیست ها دسترسی به دوربین های قوی ماهواره های آمریکایی است که از عهده مالی این رفقای سرخ اذری خارج است. ثالثا: از آنجائیکه با دوربین های مجانی گوگول می توان روی نقشه ها زوم کرد این دوستان توانسته اند عکس شبح مانندی از یک موجود که کلاهی شبیه کلاه پشمی سلطان محمد فاتح بر سر داشته است در ورودی بازار تبریز ضبط کنند. این عکس که احتمال دارد متعلق به یکی ا ز صد ها هزار پان تورک باشد برای ازمایش و تجزیه و تحلیل به یکی از لابراتور های خصوصی فرستاده شده است . مگر نشنیده اید که " مشت نمونه خروار است " اگر ثابت شود که این شبح عکس پان تورکیست است می تواند نتیجه گرفت که خروار خروار از این شبح ها در اذربایجان تشریف دارند
رابعا: اگر هم این رفقا با همه تلاش ها و عرق ریزی هایشان تا بحال نتوانسته اند مشخصات و اسامی تشکیلات و محل فعالیت و سکونت و اسامی شورای رهبری این جریان را افشا کنند ایا این وظیفه به عهده خود پان تورکیست ها نیست که خودشان را معرفی کنند. مگر شما منطق ملانصر الدین و میخ طویله اش را نه شنیده اید.؟ این رفقا که میخ طویله شان را زده اند و این به عهده دیگران است که ثابت کنند که این میخ طویله در مرکز جهان نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

یک محقق واقعی و پژوهشگر حقیقتاعلمی تاریخ ایا شما سراغ دارید که هرچه نبکی ؛ خوبی ؛ دادگری و عدالت باشد را به ملت خودش نسبت دهد یعنی به مثلا ترکها و هر چه پلیدی و بی فرهنگی وشقاوت و ...را به طرف مقابل اش یعنی فارسها . اگر چنین تاریخدانی وجود هم داشته باشد بدون تردید باید در سلامت نظریات اش و بی طرفی اش و حتی سلامت عقلش تردید جدی نمود ؛ چه این طرف فارس باشد چه ترک باشد ؛ چه غربی و .... مگر می شود ملتی که تاریخ دارد یکسره بری از ستمگری باشد و ملتی دیگر یکسره واجد خصایل نیک . بر همین اساس من معتقدم به تاریخی که ایشان روایت می کند اصلا نباید اعتماد کرد ؛ اگر طرفدار درستی هستیم و حقیقت برای مان برتر از نژاد ؛ ملیت ؛ قومیت و زبان مان باشد .
حالا اقای فرهاد جعفر اوغلو با این نظریات بشدت طرفدارانه ؛ نژاد پرستانه وبه احتمال زیاد ساختگی اش می گوید فارس ها راسیست و شوونیست هستند و خودشان مبرا

از این صفت های زشت . وجدان هم خوب چیزی است .
اینکه حضورترک ها و زبان ترکی را در خاورمیانه به زمان سومریان به عقب بکشیم چنان ادعای بزرگی است که حکایت دروغ هرچه بزرگتر باشد باورش اسانتر می شود را به ذهن متبادر می کند . البته این قضیه تخصصی است و داور اصلی تاریخدانان بی طرف و حقیقتا محقق هستند . باید ببینیم انها چه می گویند .
نوشته شده توسط: Anonymous

من متخصص پاسدار شناسی هستم۰ همین نامه! بالا توسط پاسدار وزارت اطلاعات نوشته شده است. پاسداران وزآرت اطلاعات که بدون نام و نشان معمولا با عنوان "گروهی از.."، "طرفداران.." ، " جمعی از.." و یا "عده ای از.."، نوشته هایشان را در رسانه های دموکراتیک مثل ایران گلوبال رسوخ میدهند. اینان مطلبی را مربوط به حقوق مردم آزربایجان انتخاب کرده و دو آتشه از آن دفاع میکنند. و پارالل با آن اشخاص، گروهها، و تشکیلات آزربایجانی را میکوبند و اشخاصی مثل لاله موذن و الیار را ذوق زده کرده و در دام میاندازند. حتما میپرسید که من تخصص پاسدار شناسیم را کجا اخذ کرده ام. بله، بگویم .. سایت baybak.com ... این سایت توسط وزارت اطلاعات برای مبارزه با جنبش بیداری مردم آذربایجان راه اندازی شده و فعالییت میکند. این سایت تندترین شعار ها را در راستای حقوق آذربایجانیها میدهد و تندترین مقالات را برای رسیدن به حقوق

من متخصص پاسدار شناسی هستم۰ همین نامه! بالا توسط پاسدار وزارت اطلاعات نوشته شده است. پاسداران وزآرت اطلاعات که بدون نام و نشان معمولا با عنوان "گروهی از.."، "طرفداران.." ، " جمعی از.." و یا "عده ای از.."، نوشته هایشان را در رسانه های دموکراتیک مثل ایران گلوبال رسوخ میدهند. اینان مطلبی را مربوط به حقوق مردم آزربایجان انتخاب کرده و دو آتشه از آن دفاع میکنند. و پارالل با آن اشخاص، گروهها، و تشکیلات آزربایجانی را میکوبند و اشخاصی مثل لاله موذن و الیار را ذوق زده کرده و در دام میاندازند. حتما میپرسید که من تخصص پاسدار شناسیم را کجا اخذ کرده ام. بله، بگویم .. سایت baybak.com ... این سایت توسط وزارت اطلاعات برای مبارزه با جنبش بیداری مردم آذربایجان راه اندازی شده و فعالییت میکند. این سایت تندترین شعار ها را در راستای حقوق آذربایجانیها میدهد و تندترین مقالات را برای رسیدن به حقوق حقه آذربایجانیها چاپ میکند. در عین حال دائم در حال کوبیدن مبارزین و تشکیلات فعال آذربایجانی میباشد. این سایت هیچگاه کسی را به عنوان مسول سایت معرفی نکرده و نخواهد کرد، چون نمیتواند اسم وزارت اطلاعات را به عنوان مسول سایت بیاورد. شما هم اگر میخواهید پاسدار شناس شوید، برای مدتی به سایت بای بک مراجعه بکنید و با متد تمجید اول و بعدا تخریب وزارت اطلاعات آشنا شوید.
نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه خوانندگانی که به هر طریق قصد توهین و تخریب به شخصی یا ملتی را داشته باشند و در کامنتها جانب ادب را رعایت نکنند ، حتی اگر از فیلتر ایرانگلوبال رد شده باشند ، به هیچ وجه جواب کامنتشان داده نخواهد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب سهند گرامی !
نگارنده مقاله به هیچ وجه قصد تخریب یا زیر سوال بردن تاریخ و زبان عثمانی ندارد. تورکها چه عثمانی و چه تورکیه نه تنها دوست بلکه همیشه برادر ملت آذربایجان بوده اند ، اما انتقاد بنده به این جریان فرصت طلب هست که سعی دارد فرهنگ و زبان عثمانی و ترکیه را به آذربایجان تحمیل کند. موقعی که آذربایجان خود زبان و فرهنگ و تاریخ ملی دارد لزومی ندارد دستش را به سوی دیگران دراز کند. لطفا سفسطه گری نکنید و توپ را به میدان عثمانی و نرکیه نیندازید. سعی کنیند د رمقابل انتقاداتی که بنده کرده ام جواب منطقی بدهید. اگر هم جوابی در چنته ندارید شما را به خیر و ما را به سلامت ! نه وقت خود را بگیرد و نه دیگران را.