Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در مقاله «عمل» حزب دموکرات کردستان چنین ارزیابی شده :1- اشتباه استراتژیک؛ 2- اشتباه تاکتیکی ( پاسخ آتش با آتش، که غلط است- نادرست بودن برگزاری متینگ مسلحانه). نوشته اند « حزب دموکرات شهر را هم تسخیر کرد»، من این موضوع را در متن نیاوردم ، چون «صحت » آن برایم روشن نبود. دوستانی که واقف به این موضوع هستند- مخصوصاً دوست گرامی دنیز ایشچی که خود شاهد ماجرا بوده- در صورت تمایل میتوانند این مسئله را برایمان روشن کنند. برخیها نوشته اند این موضوع صحت ندارد. خوانندگانی که علاقمند به اظهار نظر در باره مسایل مطرح شده در متن هستند بهتر است نظرات خود را بدون اتهام و توهین ، در رابطه با متن مقاله مطرح کنند که امکان انتشار داشته باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

من نسخه هاي ديگر را هم قبول ميكنم مثل نوشتهاي مدعي شده به ابو علي سينا ،ابو ريحان ،ديوان حافظ ... خلاصه هر چي ، و شما درست ميگيد من تا خودم جراحي نكنم باور نمي كنم و الا شبها از ترس جن و پري و ديو اسب شاخدارو دراكولا و روحهاي خبيث و گرز رستم و اهريمن... خوابم نمي برد

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي كامران اين كه بحث علمي مكنم يا دعوا بستگي به طرف مقابلم داره كه بحث علمي مي كند يا دعوا،زبانهاي فارسي يك مقوله زبانشانسي است و شما نمي توانيد كرد و لر و بلوچي و تالشي و زازي وتاجيك وگيلاني وپشتونها را قوم و خويش نزديك خود بدانيد و سنگ انها را به سينه بزنيدو شما اصرار داريد اين همه قوم و قبيله كه نمي توانند با هم ارتباط زباني برقرار كنند را فقط به خاطر شباهت معدود كلماتي پسر خاله خود بداني و چشم بر گروهاي تروريستي و طالباني همين امروزشان نه در تاريخ ببندي و افتخار ملي بداني؟ شما قلب رئوفي داريد و بسيار بزرگوار هستيد قربان كه هزاره ها را ميپذيريد انها بايد به خاطر اين لطف و محبت شما رو به قبله شما نماز بخوانند،و چه خوب كه نگاه نژاد پرستانه نداريد كه چشمان تركي و چشمان درشت ايراني طبقه بندي ميكنيد و وقتي ميگم پاكستاني ها و هندي ها هم چشمان درشت دارند حيرت ميكني كه شما با پاكستاني ها..

و هندي ها و افغانها چه ربطي داريد؟ و شما با اين زبان تحميلي به كل ايران فقط مي تواني با تاجيكستاني ها و بخشي از افغانستان ارتباط برقرار كني و اگر در ايران هر كسي به زبان خود تكلم كند بخش كوچكي مي تواند با انها ارتباط برقرار كند نه با زاز ها تالشي ها بلوچها كردها پشتونها
نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله محتاطانه اما بسيار خوبي بود،من معتقد به برابري خوبي و بدي نيستم چون اين دو ضد يكديگرند و نبايد براي خوشايند برخي ولو اندكي از حق بريد و به ناحق داد.حق و باطل مثل شب و روز و سپيدي و سياهي در يكجا نميگنجند.شايد صدها سال است كه ملت ترك عثماني،ترك آذربايجاني و كردها بأهم همزيستي دارند آنهم از نوع مسالمت آميز آن،اگر قضيه كوردلوق و جلولوق را در صد سال گذشته و برخي تحركاتي كه براي تجزيه عثماني توسط انگليسيها همچون نهضت اعراب و كردها مخصوصا در عراق را كه كمتر به حدود ايران رسيده در نظر نگيريم در تاريخ به موردي از برادركشي بين ترك آذربايجاني و كرد برخورد نميكنيم(اگر مواردي در تاريخ هست دوستان مطرح نمايند) هر دو ملت همسايه و مهمانان نمك شناسي براي هم بوده اند تا جاييكه امروز هم در آذربايجان غربي شاهد حضور برادران كرد و همچنين در كردستان آذربايجانيها را ميتوان يافت

حالا فاجعه و نسل كشي آذربايجانيها در اروميه و سلماس و خوي به تاريخ پيوسته اما همه بايد بدانند كه فاجعه سولدوز(نقده) و وقايع بعدي آن ديگر تاريخ نيست بلكه واقعيتي پيش چشمان ماست.آقاي ائليار سعي كرده با تسامح از كنار اين واقعه بگذرد اما بايد بداند كه طرفي كه حق است را نميتوان با چند جمله و كتاب و بريدن و چسباندن گوشه اي از باطل آلوده نشانداد.تركيب جمعيت ساوج بلاق(مهاباد) در سال ٥٧-٥٨ حدود ٨٠٪ كردنشين بود و بالعكس اكثريت بيش از ٩٠٪ جمعيتي سولدوز را آذربايجانيها تشكيل ميدادند،در ميزان و منشا اكثريت كرد نشين آنموقع مهاباد حرف و حديث بسيار است اما بگذريم كه حزب به اصطلاح دموكرات؟ كردستان در اولين روزهاي دوره انتقالي در مركز، به عوض برگزاري به اصطلاح ميتينگ حزبي(مثلا سياسي) آنهم مسلحانه در ساوج بلاق كه اكثريت جمعيتي نسبي كردنشين داشت و سولدوز (نقده) كه اكثريت قاطع آذربايجاني نشين داشت شهرهاي كرمانشاه و سنندج و مريوان و ... را انتخاب نكرد؟؟!! اگر اين حزب و يا بهتر بگوييم سازمان تروريستي به اصطلاح دموكرات كردستان(چون اگر سياسي بود أقدام به برگزاري ميتينگ غير مسلحانه ميكرد) با به اصطلاح مساعد و مناسب ديدن اوضاع به مانند دوران اخلافشان در فاجعه كوردلوق دوران جنگ جهاني اول سعي بر ايجاد فاجعه اي به مراتب وحشتناكتر از گذشته داشت و بدين لحاظ و با آمادگي و برنامه ريزي قبلي و به قصد نسل كشي وارد سولدوز شده بودند و شليك آن تك گلوله هم قطعا با برنامه ريزي قبلي صورت گرفته تا بهانه اي براي آتش زدن خانه ها و كشتار ساكنان بي دفاع سولدوز باشد. حال چطور ميتوانيم عاملان اين كشتار را با قربانيان آن برابر بدانيم؟آيا مردميكه براي دفاع از خانه خود به چاقو و تبر و چند اسلحه سرپر و قديمي متوسل شده اند با هزاران تروريست تا دندان مسلح كه از عراق و تركيه و جاهاي ديگر جمع و با اشغال پادگان ارتش مجهز به تانگ و توپخانه هم شده اند برابرند؟حق با كدام است؟.كشتار قانا هم از اين أمر مستثنا نيست،تاكنون اطلاع دقيقي از عاملان أصلي آن در دست نيست و دو احتمال مطرح هست يكي اينكه چند نفر پاسدار و مامور دولتي عامل اين قتلعامند و يا عده اي از اعضاي همين سازمان تروريستي حزب دموكرات كردستان كه در لباس پاسدار و به قصد ايجاد بار رواني و تبليغاتي و تحت شعاع قراردادن قتلعام سولدوز و سوء استفاده از اين مسئله جهت آتش افروزيهاي بعدي أقدام به اين جنايت كرده اند،به هر صورت اين جنايت توسط هركسي و در هرلباسي صورت گرفته ولو دولتي و فارس و آذربايجاني و كرد بايستي مشخص و عاملان آن بايستي محاكمه شوند اما مسائله اي كه در مورد قتلعام سولدوز جلوي چشم همگان و ثابت شده است انجام يافتن اين جنايات توسط سازمان تروريستي حزب دموكرات كردستان است و علي رغم مشخص بودن كوچكترين جزييات و عاملان آنها دست اندركاران اين جنايات هنوز هم كه هنوز است محاكمه نشده و حتي بر انجام آن افتخار هم ميكنند! و با تغيير شيوه عمل خود بازهم بر انجام اعمال مشابه در آينده برنامه ريزي و اصرار ميورزند و عينا مترصد تضعيف دولت مركزي در كش و قوس حمله اختمالي آمريكا به ايران و يا أقداما تي از ايندست هستند تا ماهي مراد خود را بگيرند اما غافل از آنند كه با ويژگيهاي عصر حاضر منجمله تسهيل ارتباطات و تغيير ملاك جامعه بين المللي و هوشياري آذربايجانيان خوابشان تعبير و رؤيايشان محقق نخواهد شد!
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن :مغولان یک قران دستنوشته خود خدای عرب ها را برای من بیاورند من فردا مسلمان ومغول میشوم وتمام ایرانیان را مغول میکنم وتمام کتاب های فارسی را به اب میسپارم .تنها کتاب های با ارزش دنیا برای مغولان ایران قران مفاتیح و..

نوشته شده توسط: Anonymous

عزيز seeb بستر زباني اين منطقه تركي است و اقوام و زبانهاي ديگر در بين تركها خود را جا كرده اند و نا همگوني در بين زبانهاي ديگر و يكدستي در زبان تركي مويد اين موضوع است همانطور كه قبلاً گفتم،شما تناقض اشكار در ادعاهاي خود ببين: شما بر طبق ادعاهاي چون كسروي زبان ان زمان منطقه آذربايجان را آذري ميدانيد كه زبان پهلوي(فهلوي) بوده است كه ظاهراً اينطور بوده نمونه اي از سروده هاي فهلوي-آذري بر گرفته از كتاب سفينه تبريز( آدراهبه م كيان اوروزم ادبي/اج شوم شوم نابي كان خزاني...) اگر شما فهميديد اين نوشته ها چيست به ما بگيد ،حالا نظامي در بين مردم اين زباني شعرهاي فارسي سروده است كه كاملاً شبيه فارسي امروز است و اثري از اين زبان و نوشتار فهلوي نيست،اگر اين زبان فهلوي قابل فهم براي ديگران نبوده پس روي چه حسابي زبان ايراني مي ناميد؟ و شاعر پارسي گوي ايراني شما در بين اين مردم با زبان ايراني نتوانسته...

ارتباط برقرار كند؟ و در مورد مولوي هم اشعار منتسب به او به زبان معاصر فارسي است و شما نه رومي بودنش را قبول داريد نه تركي پس زبان مردم انزمان قونيه چه بوده كه شاعر ارتباط برقرار نكرده؟ هنوز كه دوران حمله مغول بوده و طبق ادعاي شما تركها در ان مناطق جا نگرفته بودند؟ اين سوالات را شما كه مدعي هستي بايد جواب بدهي تا ببينيم نظريه شما در مورد آذري فهلوي و مهاجرت تركان و زبان فارسي پهلوي و ميانه... چطور اين همه در تضاد هستند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

اساتید محترم، شما چرا تو تحلیلهاتون از قالیباف نام نمی برید!!! رئیس آینده خود خودشه. بقیه شلوغبازیه.

نوشته شده توسط: Anonymous

برای دیدن نسخه های خطی دیگری از شاهنامه به آدرس های زیر بروید:
تصویری از شاهنامه دست نویس 1300 میلادی (بغداد)موزه مترو پولیتن:http://www.metmuseum.org/Collections/search-the-collections/140006270
تصویری از شاهنامه دست نویس 1330 میلادی (تبریز)موزه مترو پولیتن:http://www.metmuseum.org/Collections/search-the-collections/140006206
تصویری از شاهنامه دست نویس 1352 میلادی (شیراز) موزه مترو پولیتن:http://www.metmuseum.org/Collections/
search-the-collections/140008727
تصویری از شاهنامه دست نویس 1530 میلادی (تبریز) در دوره شاه طهماسب صفوی موزه مترو پولیتن:http://www.metmuseum.org/Collections/search-the-collections/140009552

نوشته شده توسط: Anonymous

الشرق الاوسط در گزارشی پيرامون ...........

الشرق الاوسط در گزارشی پيرامون توطئه ها و نمايشهای اخير ديکتاتوری آخوندی در اشرف، همزمان با اعدام مجاهد قهرمان علی صارمی نوشت: منابعی در پاريس به ”الشرق الاوسط ”گفتند: عوامل رژيم ايران که جديداً برای توطئه عليه مجاهدان اشرف به عراق اعزام شده اند، به کمک نيروهای عراقی در مجاورت اشرف مستقرشده و با صحنه سازی چنين وانمود می کنند که گويا اين مردم عراق هستند که خواستار اخراج ساکنان قرارگاه می باشند. اين منابع خاطرنشان ساختند، مقامات ايرانی روی ايرانيان بازداشت شده در زندانهای ايران به خاطر رابطه شان با اعضای سازمان در قرارگاه اشرف، فشار می آورند و مانع معالجه يکی از زندانيان سياسی در زندان تهران به نام محسن دکمه چی شده اند، به دليل اين که دختر او در قرارگاه اشرف حضور دارد. اين درحاليست که وضعيت بيماری اين زندانی وخيم است، و لازم است برای معالجه به بيمارستان مناسب منتقل شود.

الشرق الاوسط نوشت: گزارشها و مشاهدات شاهدان عينی حاکی از اين است که اعضای مجاهدين در قرارگاه اشرف در شرايط سختی قراردارند. آنها نيروهای امنيتی عراق را متهم کرده اند که مانع کمکهای پزشکی ضروری برای معالجه بيماران می شوند و اين امر موجب مرگ برخی از بيماران و وخيم شدن وضعيت جسمی برخی ديگر شده است.
اين منابع، کميته دولتی ناظر بر قرارگاه اشرف وابسته به دفتر نوری مالکی نخست وزير عراق را مسئول محدوديتهای پزشکی و تاخير در معالجات ضروری می دانند.
اين منابع اظهار عقيده کردند، اقداماتی که عليه اعضای سازمان در داخل قرارگاه اشرف صورت می گيرد، در چارچوب تعهداتی است که نوری مالکی به رژيم ايران داده تا از دور دوم نخست وزيری او حمايت کند.
دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران در اطلاعيه ای که ”الشرق الاوسط ”نسخه يی از آن را دريافت کرد، از شورای امنيت و دبيرکل سازمان ملل متحد و کميسر عالی حقوق بشر و اتحاديه اروپا و ايالات متحده آمريکا خواستار اقدام فوری عليه «رژيم آخوندی به خاطر نقض رو به افزايش حقوق بشر در ايران» شده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

در پنجشنبه آخر سال 91، مراسم يادبودی بر سر مزار مجاهد قهرمان علی صارمی برجسته ترين زندانی سياسی در زندانهای رژيم آخوندی برگزار گرديد.
اين مراسم توسط خانواده، دوستان و ياران و جمعی از مردم بروجرد، اشترنينان و روستای چهاربره برگزار گرديد
شرکت کنندگان با نثار حلقه های گل بر مزار اين شهيد قهرمان به او ادای احترام کردند.
مجاهد شهيد علی صارمی از زندانيان قهرمان مجاهد بود که بيش از 21سال از عمر خود را در زندانهای رژيم پليد آخوندی گذراند.

چهلمين روز شهادت مجاهد قهرمان علی صارمی با حضور جمع کثيری از خانواده ها و دوستان آن شهيد در منزلش برگزار شد.

گزارشهای دريافتی حاکی است از صبح تعداد زيادی از خانواده های شهيدان و مادران شهدا برای ادای احترام و تسليت به اين خانواده می آمدند. بعدازظهر نيز مراسم بزرگداشتی با حضور تعداد زيادی از خانواده های شهيدان و اعدام شدگان اخير گرد آمدند و صدای يا حسين يا حسين آنان که يادآور لحظات اعدام و فرياد مجاهد قهرمان علی صارمی هنگام اعدام بود، به آسمان بلند می شد.
بنا به اين گزارش حدود 1000نفر برای ادای احترام و اظهار همدردی با خانواده شهيد صارمی به منزل آنان مراجعه کرده و ياد و خاطره او را گرامی داشتند. ازدحام جمعيت در بعدازظهر به حدی بود که نفرات نوبتی برای انجام مراسم فاتحه خوانی و تسليت به منزل ايشان مراجعه می کردند.
مراسم بزرگداشت خاطره قهرمان خلق، علی صارمی و مجاهد صديق، مهدی فتحی توسط مردم شريف عراق در مرکز استان ذيقار و شهر منصوريه در استان ديالی و شهر فلوجه در استان الانبار برگزار گرديد. مردم با حضور در اين مراسمها برای شادی روح شهيدان فاتحه خواندند. حاضرين هم چنين انزجار خود را از فشارهايی که بر مجاهدان اشرف اعمال می شود، ابراز کردند و خواستار رفع محدوديتهای ظالمانه از اشرف شدند. آنها در بيانيه يی که خوانده شد مسئوليت جان باختن مجاهد سرفراز مهدی فتحی را برعهده دولت نوری مالکی دانستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

مصاحبه مهين صارمی زندانی سياسی و همسر و همرزم مجاهد شهيد علی صارمی با مجله فرانسوی «والور آکتوئل»

هين صارمی زندانی سياسی و همسر و همرزم مجاهد شهيد علی صارمی، طی مصاحبه يی با مجله فرانسوی «والور آکتوئل» گفت، اشرف سمبل مقاومت است و بسياری از جوانان از مقاومت مجاهدان اشرف انگيزه و الهام می گيرند.

مجله والور آکتوئل نوشت: مهين صارمی به دليل شرکت در تظاهرات عليه رژيم به ۱۰سال زندان محکوم شده بود و نقش فعالی در بيداری اپوزيسيون ايران از سال ۲۰۰۹ داشته است. همسرش علی صارمی يک مخالف مشهور در ۲۸دسامبر ۲۰۱۰ اعدام شد. مهين صارمی نهايتاً توانست به فرانسه بيايد و در گردهمآيی مقاومت ايران در ۱۸ژوئن در ويلپنت به دعوت سازمان مجاهدين خلق سخنرانی کرد.

مهين صارمی در پاسخ به سؤال خبرنگار مجله ولور آکتوئل درباره مجاهد شهيد علی صارمی گفت: او همسر و همرزمم بود و ۲۴سال از زندگيش را در زندانهای شاه و آخوندها گذارند. وی تا پايان سرافرازانه ايستادگی کرد. مردم ايران او را دوست داشتند. او در زندان مخوف اوين زندانی بود و در همانجا حلق آويز شد. من هم ۳۰سال از زندگی خود را در جلو و يا در پشت ديوار اين زندان گذراندم.

مهين صارمی در ادامه مصاحبه خود در مورد اشرف گفت: اشرف جايی است که مجاهدان در آن جا مستقر هستند و برای آزادی کشورشان مبارزه می کنند. اشرف برای بسياری از جوانان ايرانی الهام بخش و انگيزاننده است و به همين دليل است که رژيم ايران با همه توان خود برای از بين بردن آن تلاش می کند.

مهين صارمی همچين در گفتگوی خود با مجله فرانسوی والور آکتوئل درباره فعاليتهايش در داخل ايران در دوران قيام افزود: «من شبکه ای را در رابطه با سازمان مجاهدين خلق ايران در کشور تشکيل دادم و محله های مختلف را سازماندهی می کردم. به ويژه در بين دختران و پسران جوان که تشنه آزادی بودند. از آن جايی که خبرنگار خارجی وجود نداشت، در تظاهرات ما فيلم و عکس تهيه می کرديم تا آن را به جهانيان ارائه دهيم».
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن : اقای چنگایی اشتباه فهمیدید من گفتم ما نیروهای شهری که کافر هستیم یعنی ادیان ابراهیمی نداریم این اصطلاحی است که روستایی فکران به ما می گویند و ماهم بافتخار انرا می پذیریم که کافر ومتمدن (شهریگر)هستیم من هم خودم کافرم وکافر بودن را اولین گام برای شهری شدن میدانم کافر بودن اولین پله شهریگری است اتفاقا نیروهای شهری سال ها پیش سایتی را برای کوبیدن فرهنگ روستایی زدند به نام کافر دات کام کافر اتهامی است که انها به ما میزنند اری ما نیروهای شهری با هر ایدئولوژی هستیم باید کافر باشیم تا بتوانیم به اتحاد عمل برسیم و باید کافر بودنمان را کتمان نکنیم کافر هستیم من هم کافرم امیدوارم شماهم درخلوت وتنهایی وهنگام ترس تصادف و غرق شدن و تیرباران وپیش پدر مادر ومادر بزرگ کافر به خدای ابراهیمی باشید.و مانند کمونیست های مسلمان روس... توده اکثریتی نباشید که اول انقلاب در کارخانه ها وادارات نماز

میخواندند وریش میگذاشتند تا شبیه روستاییان باشند الان هم جلوی چشم ما شهری های کافرکربلا ومکه میروند ما کافریم وتنها با کافران کار میکنیم وهیچ کارگر کشاورز پیشه ور تاجرو سرمایه ساز وصنعتگر غیر کافری را به صفوفمان راه نمیدهیم نوع

ایدوئولوزی شهری مهم نیست مهم برای نیروی شهری بودن کافر بودن ومستقل بدون از کشورهای بیگانه ریز ودرشت چپ وراست است.نمیخواهم از اصطلاح لاییک وحشی های شمالی که شاید مورد فهم همه مردم نباشد استفاده کنم از اصطلاحی که

خود روستاییان برای افراد بی باور به روستایگری ابراهیمی استفاده میکنند استفاده کردم من به کافر کیشی خود افتخار میکنم کلمه زندیق راهم میشود استفاده کرد ولی خیلی قدیمی است و الان مردم نمیفهمند زمان ساسانیان وقرون اولیه اسلامی به ما

زندیقان میگفتند شماهم مرا دوست شهری کافر بخوانید چون به خدای ادم نوح ابراهیم موسی وعیسی ومحمد هیتلر نتانیاهو خمینی بوش چاوز باوری ندارم .من یک پیشه ور کم سرمایه شهری کافر هستم با درامد کمتر از ماهی 100 دلار و زحمت

شخصی وسرمایه شخصی محدود کل داراییم هم همان چیز های شخصی فرهنگی است که یک شهری دارد چند کتاب لوح وکامپیوتر که وسایل کارم هم هستند کل لباس های تتم هم بیشتر از30 چهل دلار قیمت ندارند گوشی موبایلم هم گوشی کارگری 5 دلاری جهان است همه فقرا دارند صاحب هیچ زمین تراکتور باغ چاه همسر دوست دختر صیغه ماشین شخصی که اکثر

روستاییان و اشرافیت کارگری دارند نیستم در طول عمرم هم هیچ وقت برای سکس ومشروبات الکلی هزینه ای نکردم زندگی عشقی وروابط سکسی پر رنگی هم نداشته ام چون اهل خرید عشق و سکس نبوده ام هرچند دورانی از زندگیم خرج زنی را میدادم که تنها رابطه اقتصادی با او داشتم وانهم به پایان رسید. بعضی وقتها سیگاری ارزان کشیده ام لباس هایم هم معمولا چند سال یکبار میخرم مثل خیلی از شهری ها میتوانید مرا یک خرده بورزوا حساب کنید چون هنوز کارخانه دار نشدم تا بورزوای کامل بشوم .کافرشدن اولین گام حرکت بسوی تمدن خاورمیانه است با زگشت به هویت خویش است بازگشت به دوران مردانگی وپهلوانی واسطور ه ایی قبلا ا زدوران مادینگی دینداری ابراهیمی.درباره دوران دینداری درتاریخ که شروع دوران مادینگی وپایان دوران مردانگی تاریخ یک سرزمین هست هم قبلا کامنت هایی داشته ام یکی از خصوصیات فرهنگ روستایی دینی همان حالت مادینگی ان است ودوری ان از ارزشهای مردانه پهلوانی و اسطوره ای قبل از دوران دینداری .دوست خرده بورزوای کافر شما راستی کلمه بورگ فرانسوی یعنی شهر
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر کسی اندک سوادی داشته باشد می داند افغانستان واژه ای است که انگلستان از 150 سال پیش رواج داد. واژه افغان فقط درباره پشتو زبانهایی بکار می رود که از کوه سلیمان در مرز پاکستان به سمت غرب حرکت کردند و مناطق فارسی زبان را یکی پس از دیگری در اختیار گرفتند و امروز هم همین کار را ادامه می دهند و آواره های بی خان و مانی که زمین هایشان را می گیرند راهی ایران می کنند تا به اسم مهاجر و پناهجو هزینه ای بر اقتصاد رنجور و بیمار ایران تحمیل شود. البته ترکتباران از آنجایی که در این مملکت فقط باید از امکانات استفاده کنند خیلی راحت ورود هر مهاجر خارجی را ممنوع کرده اند!

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی از شما عذرخواهی می کنم که نسخه اصل شاهنامه را در بساطم ندارم وگرنه حتما پیش کش می کردم!!. شنیده ام که یک زمانی یک زیست شناسی گفته بود تا وقتی که روح را زیر تیغ تشریح حس نکنم ، باورش نخواهم کرد. شما هم هرگاه خود فردوسی را دیدید اول سلام من را به او برسانید و نسخه اصلی شاهنامه را ازخودش طلب کنید بعد اگر دلتان خواست باور کنید که شاهنامه را سروده.... اگر در عالم روحانی افلاطون ،ارسطو، جالینوس، بقراط، ارشمیدس و هومر و سایر بزرگان علم و ادب و فرهنگ را دیدید، یادتان نرود که نسخه اصلی آثارشان را ازشان قرض بگیرید وگرنه به مزخرفات دیگران نکند اعتماد کنید..... در ضمن مرحمت فرموده با دوستانتان تاریخ اصلی و درست جهان را حتما تالیف کنید و نسخه تایپی خودتان را هم حتما در یک جایی نگه دارید که خراب نشود تا برای آیندگان شک و شبهه ای باقی نماند..........

نوشته شده توسط: Anonymous

امثال حامد ایرانی و atosa salavati هیچ گاه خودشان را از تک و تا نمی اندازند. بحث کردن با آن ها هم وقت تلف کردن است . من فقط برای اطلاع بیشتر خوانندگان بی طرف مطالبی را از منابع مختلف معرفی می کنم تا بدانند بعضی حرف ها و ادعا ها تا چه اندازه بی مایه و مضحک است. و...... اما دوستان..... از حرف های دکتر!! حامد ایرانی کشف جدیدی کردم و آن هم ملیت «مولانا» و «نظامی» است. این مساله که بسیار مناقشه برانگیز و لاینحل باقی مانده بود با درایت ایشان و دوستانشان حل شد و این کشف جدید: « مولانا» افغانی است... بیچاره دوستان افغانمان چقدر تلاش کردند تا به همه بفهمانند که مولانا افغانی است ولی ما باور نکردیم!!! آن ها حال نه تنها مولانا را صاحب شدند بلکه « نظامی گنجه ای » هم مانند هلو توی گلویشان فرو رفت. چون حامد ایرانی کشف کرد که «زبان جعلی فارسی » از هنگام حمله افغان ها در ایران رایج شده

(البته فقط در ایران نه در آذربایجان و آناتولی ) مولانا و نظامی هم که خدا را شکر 99 در صد آثارشان به زبان فارسی است در زمان زیستنشان هم که اصلا زبان فارسی در آن مناطق وجود نداشت !! و اگر هم بود زبان اجنه بود بنابر این سه احتمال بیشتر نمی ماند:1.مولانا و نظامی خودشان جعلی هستند 2. کلیه آثار این دو جعلی و ساختگی است. 3. هردو بزرگوار افغانی هستند چرا که زبان فارسی زبان برادران افغان بوده و هردو نفر از افغانستان به آن مناطق کوچ کرده اند. وگر نه مگر مریض بوده اند که به زبان فارسی شعر بگویند.... من اگر به حامد ایرانی نزدیک بودم جایزه نوبل تاریخ و زبان شناسی را به ایشان پیش کش می کردم
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

آقی هومن سلام، با صمیمیت بگویم که من حرف های شما را که این ها هستند: (نیروهای شهری) علیه(فرهنگ روستائی) و یا 40 در صد(فرهیخنه)و یا (اتحاد ما حول ستون شهریگری وتمدن سازی در خاورمیانه) و یا ( درصد فرهیختگان هم گرایشات کافرانه چپ داریم هم فاشیستی هم انارشسیتی ولی ویژگی این افراد شهری مزربندی شفاف انها با فرهنگ روستایی ) کمتر از توانائی منطقی که شما دارید، روشن و یاری رسان می بینم و ناگزیر می فهمم! زیرا:

با این نگاه که شما بطور مثال مرا کمونیست کافر می نامید، چه کمکی به پیشبرد فرهنگ شهری علیه فرهنگ روستائی که دعاوی اش را دارید، می کنید؟ بنظرم نچندان زیاد! زیرا با کافر و آنارشیست و...خواندن افراد عملا شما همین نیروی به اصطلاح شهری را: یک ـ سرکوب آزادی عقیده و وجدان می کنید. دو: آنها و مرا از خود دور و یا بنوعی دعوت بمبارزه بی حاصل می کنید. و این بسود هیچکدام ما نیست!؟ در حالیکه مشکل خود شما هم، اگر مشکلی واقعی و درست باشد که البته از دید شما درست است؛ شما با فرهنگ روستائی که فرهنگ شهری شما را تحقیر و تبیه می کند، مشکل بزرگ دارید. نتیجه اینکه با فرهنگ ستیزی روستائی که ویژگی شما را بعنوان شهری سرکوب می کند سازگاری ندارید! بسیار خوب. آیا فکر نمی کنید که خود شما هم چنین روشی را دارید که می تواند ستیز و مخالفت دیگری را باز تولید کند؟ و یا آیا بهتر نیست همه ی ما آنگونگی همدیگر را چنان که هستیم، بپذیریم تا به آرامش و دوستی برسیم؟ دوستی از یکطرف و از سوی دیگر در مقابل دشمنان مشترک نیروی مان را چنین بهدر ندهیم و ای بسا همفکری برای مبارزه راه های مشترک بیابیم و همدیگر را یاری کنیم؟ از دید خودم دوباره بگویم که: برای من تنها فرهنگ انسانی نوعدوست، برابری خواه و آزادی خواهی و آزادی جوئی برای همگان مطرح هست و آن را بدون در نظر گرفتن ویژگی های فرهنگی، ملی، دینی و وجدانی ، زبانی، نژادی، رنگ پوست، چگونگی تکوین جغرافیائی و...با زغبت و تعهد پاس می دارم. من در یک کلام آزادی وجدان را حق هر فرد آزاد می دانم. اما در مقابل آن، استثمار انسان از انسان را حق هیچ تنابنده ای نداسته و نمی دانم. و مشکل بزرگ بشریت امروز همین است که مادر تمامی مصیبت هاست. وجود و عدم وجود همه ویزگی ها که برشمردم از همین نقطه بهره کشی غیر اخلاقی و غیر انسانی آغاز شده است.
امروزه روز بدلیل سیاست های طماع دول غرب و امپریالیست ها و سران وابسته ی شاه گذشته و آقای سید امروزی و پیروی دستگاه هر دوی آنان از سیاست های جهان سرمایه جنابتبار و ناتوانی مدیریت هر دوی اینان روستائیان بینوای ما نان خوردن را در روستاهای شان اغلب ندارند و لاجرم ولایات خود را برای یافتن نان و شانس زنده ماندن ترک می کنند و به حاشیه ی شهرها و به ایجاد حلبی آباد ها پناه می برند. بنام یک انسان با هر عقیده باید به مصیبت این خانه خرابان فکر کرد! بازار پر سود کارگر سیاه و ارزان را برای سرمایه داری زالو همین بینوایان تأمین می کنند. آنگاه شما می گوئید فرهنگ روستائی روزگار شما را سیاه کرده است؟ با احترام بگویم که نه آقای هومن چنین نیست! روزگار شما ، من و ما و همه روستائیان و شهری نشینان ها و بسیاری دیگر را ساختارهای سرمایه داری انگل و حکومت شاهی و اسلامی بی خرد، مستبد و جائر و حامی این ساختار ظالمانه و زنجیره حیاتی و جهانی آن با هم، زندگی ما را به این منزلگه رسانده اند. تندرست باشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزيز حامد شما اطلاعات جامع و گسترده تري داريد، اگر در ديدگاهاي من ايرادي ميبينيد تصحيح كنيد ،آن عدد ٣٥٠ سال تقريبي است كه فقط براي اينكه عددي گفته باشم.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام
اقای تبریزی اگر راه شما راه درستی بود اقای ماشالله رزمی از جبهه فداییان خلق که یه حزب دسته چپیه رو گردان نمیشد و به طرف ایده استقلالیت پیش نمیرفت . واقعیت جلو چشمان شماست اما غافل از اینکه نمی بینید . نمونش همون پرچم کردستان که تو صفحه اول سایتتون قرار دادید.انشالله که شما هم دنباله دار حرکت اذربایجان شوید و مطمئنم که می شوید ولی آرزوی من اینه قبل ازاینکه دیر بشه راه درست رو انتخاب کنین وافسوس نخورین.کردها الان به اسم اینتر ناسیونالی مرز های خودشونو در کشور های عراق و الان در سوریه و ترکیه وایران نقطه چین می کننن وپیش به سوی یک کشور مستقل میرن

و ما ترکها دارین تو این شرایط حساس مسایل پیش و پا افتاده رو بحث میکنیم و آرزو میکنم از روی بی غفلتی ما مسایلی که در قره باغ ازربایجان اتفاق افتاد سر ما نیاد. اگه از یه کرد بپرسین که راه استقلال رو در پیش گرفتین میگه ابدا و تمامیت ارضی ایران رو قبول داریم ولی داده ها یه چیز دیگه رو نشون میده و فراهم کردن ضمینه برای اتحاد کشور کردستانه (چشمها رو باید شست و از خواب غفلت بیدار شد) واقعیت رو ببینید نمی خوام ما از خودی ها ضربه بخوریم
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي ايرانخواه اولاً كتابهاي ديگر را ساختگي نه بلكه گرد آوري شده تاليف كم و زياد شده نظر شخصي دخيل شده تفسير شده تعبير شده متاثر شده از ديدگاه ملي مذهبي زباني منسوب شده به اين و آن ... ميدانم و مسلماً در بعضي موارد اگر امكانش بوده دستكار كردن ميتونه باشه.وقتي شما براي من تاريخ مي نويسي و نسل من تعيين ميكني و به من ميگي ما بين چنگيز و تيمور يكي را براي نسل خود انتخاب كن من ترجيح ميدهم هر انچه از تو دورتر است را انتخاب كنم. من منكر كتاب در ان دوران گذشته هستم مثلاً فردوسي با كتابي زير بغلش كه ٥٠٠٠٠ بيت در خود جاي داده به دربار محمود غزنوي مي رود تا جايزه بگيرد نه خود فردوسي يا محمود غزنوي ،پس لطفاً مغلطه نكن،و از طرفي شما همين الان امروز حي و حاضر هر سه ما( حامد شما و من) من و حامد را يكي ميداني يا شك داري ما يك نفر هستيم و اين توهم عجيب و غريب را داري انوقت از من انتظار داري تصورات...

شما و امثال شما را از هزاران سال پيش حقيقت محض بدانم و قبول كنم؟ در اصل اين شما هستيد كه سرمست از برتري كذايي خود بر ديگران هستيد و سعي در جلو گيري از آشكار شدن حقايق داريد كه مبادا كاخهاي خيالي برتري بر اعراب و تركها در دنياي كوچكتان فرو ريزد. چرا از به چالش كشيدن اين باورها وحشت داريد ؟ اگر اين باورهاي تاريخي حقيقي باشند مي تواند استدال كنند و از خود دفاع كنند يا اينكه فرو مي ريزند وبه دنبال ديد جديدي از تاريخ مي رويم
نوشته شده توسط: Anonymous

عزيز seeb من به صراحت گفتم خود اصل نوشته را مي خواهم يعني شاهنامه كه مدعي هستيد در قرن چهارم با ٥٠٠٠٠ بيت توسط فردوسي نوشته شده و به محمد غزنوي داده و باقي داستان،روي چه نوشته بوده؟ با چه خطي ؟ اين ٥٠٠٠٠ بيت با خط انزمان و روي چه بودن چند كتاب و به چه حجمي مي تونست باشه؟... اين دستنوشته كه لينك دادي ١: طبق ادعا حتي دقيقاً گفته ١٣٤١(٧٤١ah) چطور اينقدر با تاريخ دقيق روي چه حسابي نمي دانم٢: حتي بر طبق اين تاريخ با اصل ماجرا نزديك به ٤٠٠ سال بعد مربوط ميشه٣: لطفاً هر منبعي داري خود كتاب و مربوط به نويسنده باشه نه نوشته ها تاليفات و ترجمه هاي بعدي بر اصل كتاب ادعايي بعد از چند صد سال

نوشته شده توسط: Anonymous

نيويورک تايمز: انتخابات رژيم ايران به لرزه در می آيد..................

نيويورک تايمز: با ورود رفسنجانی و مشايی در دقيقه آخر انتخابات رژيم ايران به لرزه در می آيد - يک فاز جديد و غيرقابل پيش بينی

يک تحليلگر نزديک به بالاترين مقامات گفت: اميدواريم که شاهد درگيريهای خيابانی نشويم

نيويورک تايمز11مه2013 (21ارديبهشت) : انتخابات رژيم ايران روز شنبه زمانی که دو تن از سياستمداران تعيين کننده که هيچ يک دلخواه رهبر نيستند در آخرين دقايق زمانبندی 5روزه ثبت نام، کانديداتوری خود را اعلام کردند، وارد يک فاز جديد و غيرقابل پيش بينی شد.
اسفنديار رحيم مشايی، تحت الحمايه احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی به طور همزمان وارد ستاد وزارت کشور در تهران شدند تا ثبت نام کنند. ورود اين دو تن به دليل ديدگاههايشان در به چالش کشيدن دستگاه حکومتی ايران، کارزار انتخاباتی را به لرزه در خواهد آورد. دستگاهی که اتحاد شکننده يی است از روحانيان محافظه کار و فرماندهان سپاه پاسداران که کنترل قوه قضاييه، نيروهای امنيتی، مجلس و رسانه های حکومتی را در دست دارند. آنها در عين حال قوياً با يکديگر مخالف هستند، و اين در صورتی که صلاحيت هر دو نفر تأييد شود، صحنه را برای يک انتخابات پر کشمکش آماده خواهد کرد.
امير محبان، تحليلگری که به بالاترين مقامات رژيم ايران نزديک است گفت: خيلی بعيد است مشايی تأييد صلاحيت شود. اميدوارم وقتی که اين اتفاق می افتد ما شاهد درگيريهای خيابانی نشويم.
نيويورک تايمز اضافه کرد تا قبل از روز شنبه، بسياری از ايرانيان عمدتاً نسبت به انتخابات آتی بی اعتنا بودند. ولی با ورود مشايی و رفسنجانی به رقابتها، اين ممکن است تغيير کند.
گفته می شود رفسنجانی بيشتر روز شنبه را در خانه خود به سر برد و در انتظار اجازه خامنه ای متحد او از زمان انقلاب 1979 برای ثبت نام بود.


خبرگزاريهای بين المللی: بازگشت رفسنجانی به جلو صحنه سياسی، چالش سخت برای خامنه ای
خبرگزاری فرانسه گزارش داد: رفسنجانی با ثبت نام در انتخابات رياست جمهوری رژيم ايران به جلوی صحنه سياسی بازگشته است. رفسنجانی اميدوار است تا از بحران اقتصادی کنونی و انزوای آن در صحنه بين المللی بهره برداری کند. البته دورهٴ قبلی رياست جمهوری رفسنجانی با نقض حقوق بشر، افزايش تورم و روابط دشوار با اروپا شناخته می شد.
خبرگزاری يونايتدپرس بين المللی گفت ثبت نام رفسنجانی و مشايی برای شرکت در انتخابات رياست جمهوری رژيم ايران صحنه را تغيير خواهد داد.
تلويزيون الجزيره گزارش داد: ثبت نام رفسنجانی برای انتخابات رياست جمهوری رژيم ايران صحنه سياسی ايران را به شدت پيچيده کرده است.
خبرگزاری آسوشيتدپرس نوشت چهره های تفرقه انداز وارد رقابتهای انتخابات رياست جمهوری رژيم ايران شدند. ورود رفسنجانی و مشايی به صحنه رقابتها، بيانگر يک چالش سخت برای کانديداهای وفادار به خامنه ای است.
رويتر گزارش داد: حضور رفسنجانی رئيس جمهور سابق نظام، اميد رقيبش را که به دنبال انتقال قدرت سريع و بدون تنش بود، به نااميدی تبديل کرد.
لس آنجلس تايمز نوشت: نام نويسی برای حضور در انتخابات رياست جمهوری رژيم ايران در لحظات آخر پايان دراماتيکی با حضور دو نامزد بحث برانگيز، هاشمی رفسنجانی و مشايی رقم زد.
گاردين چاپ لندن نوشت: رقابتهای انتخابات رياست جمهوری 14ژوئن در ايران روز شنبه پس از پايان زمان نام نويسی کانديداها با چهره های شاخص به پايان رسيد. با اين وضعيت به نظر می رسد اين رقابتها وارد يک مرحله منازعه شود.
روزنامه الحيات: با نام نويسی هاشمی رفسنجانی در دقايق آخر از آخرين روز ثبت نام برای حضور در انتخابات رياست جمهوری، ناظران بر اين باورند که حضور وی ورقهای بازی را در ميان باندهای رقيب بر هم خواهد زد.
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر آخوندها با نام امام زمان سر مردم را شیره می مالند ، محمدرضا پهلوی امام رضا را حامی خود میدانست و اسم تمام بچه هایش را به جای اسامی باستانی و شاهنامه ای ، رضا نامید . پس آخوندها و پهلوی ها به یک اندازه ارتجاعی و مردم فریب هستند . خمینی گویا یکبار هم به زیارت مشهد نرفت ولی محمدرضا پهلوی سالی 2 بار برای پابوسی و دخیل خود را به ضریح می بست . !

نوشته شده توسط: Anonymous

خارج نشسته اید و از همه جه بی خبر؛ چرا؟

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن : سلام بهنام جان من خودم بارها گفته ام طرفدار مشاغل کشاورزی ودامداری وصنایع دستی ومشاغل کارگاهی سنتی هستم واز بسیاری مشاغل کاذب الاینده وبیگانه اورد غیر مفید به اصطلاح مدرن بیزارم ودربراندازی انها با هر توان قلمی خواهم کوشید ولی با فرهنگ ماقبل شهری حاکم بر خاورمیانه نیز سر ستیز دارم که فرهنگی مهاجم و وارداتی از اقوام وحشی ومهاجم است از یهودیان گرفته تا اعراب وترکان ومغولان وارین ها از طرف دیگر مدرنیسم مهاجم واستعماری وحشی غرب را نیزمیکوبم وانرا نیز شهری ومتمدن نمیدانم بخش های شهری وتمدن ساز فرهنگ کشورهای شمالی را به زعم خودم شناسایی واستفاده میکنم وانتشار میدهم ولی بخش های وحشیانه وغیر شهری فرهنگ مدرن ومهاجم شمالی مثل همین کاعذ بازی رای و جمهوریت را میکوبم تجربه زندگی درایران ومطالعه در احوالات کشورهای جمهوری نشانم داده که طبقه بیسواد وعامی وغیر

شهری و عقب افتاده معمولا در انتخابات شرکت میکنند در همه کشورها حدود 40 درصد مردم که شهری ومتمدن وفرهیخته میباشند در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکنند وهمیشه نسبت به نمایشات جمهوری بی تفاوتند ونظام های جمهوری را تحقیر میکنند درایران هم همین گونه است فرهیختگان ودارندگان فرهنگ شهری وانانکه به مفهوم شهر وارزشهای شهری رسیده اند در هیچ نمایش انتخاباتی شرکت نکرده اند در هر انتخاباتی شاهد هستیم که افراد غیر شهری وغیر متمدن درصف های طولانی با ذوق وشوق درنمایشات جمهوری خواهی شرکت می کنند شخصا دنبال سامانی هستم که تا قبل از شهریگر شدن تمامی مردم درشهر ها وروستاها ان 40 درصد مردم فرهیخته شهرها وروستاها را که متمدن هستند وجمهوری خواه نیستند را به صدارت سیاسی برساند تا زمانی که فرهنگ تمامی مردمان شهری شود وصلاحیت حاکمیت مستقیم سیاسی اقتصادی را پیدا کنند تمام تلاش ما شهریگران ایران وخاورمیانه تلاش برای اتحاد وانجسام ان بخش 40 درصدی فرهیخته وشهری مردم است تا بتوانیم انها را به صدارت سیاسی فرهنگی برسانیم .طبیعی است درین 40 درصد فرهیختگان هم گرایشات کافرانه چپ داریم هم فاشیستی هم انارشسیتی ولی ویژگی این افراد شهری مزربندی شفاف انها با فرهنگ روستایی است برای همین است که لایه های مختلفی از گرایشات شهری از فاشیستی انارشیستی تا انواع گرایشات سوسیالیستی با من همراهی دارند ومن هم فعلا نمیتوانم فرق خاصی بین انها بگذارم چون همراهی همه گرایشات شهری را که در اندیشه های غربی وارداتی تجدید نظر دارند ودنبال راه حلی جدید برای تمدنسازی هستند را نیازمندم طبعا هم با شمای کمونیست کافر شهری همفکری میکنم هم با دوستان فاشیست و انارشیست کافرشهری دیگرچون تمام این گرایشات الان زیر تیغ فرهنگ روستایی حاکم ونیز امپریالیسم هستند وفعلا اتحاد ما حول ستون شهریگری وتمدن سازی در خاورمیانه ضروری است تا بتوانیم این طبقه 40 درصدی فرهیخته را به صدارت سیاسی فرهنگی برسانیم .گفتم شرط همراهی من فقط مرزبندی شفاف و عملی نیروهای شهری با فرهنگ روستایی واحزاب روستایی وامپریالیست های شمالی وشرقی وغربی است .
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، آ.ائلیار، اگر کسی ژرف اندیشانه به رویدادهای ناگواری که شما از آنها یاد کرده اید بنگرد درخواهد یافت که ریشه همه آن تیره روزی ها تنها یک چیز است و آن هم پنداری پلید و پلشت و اهریمنی و دوزخی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم است ..........

دوست گرامی، آ.ائلیار، اگر کسی ژرف اندیشانه به رویدادهای ناگواری که شما از آنها یاد کرده اید بنگرد درخواهد یافت که ریشه همه آن تیره روزی ها تنها یک چیز است و آن هم پنداری پلید و پلشت و اهریمنی و دوزخی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم است. اگر پندارهای ناسیونالیستی از مغزها شسته شوند که هیچ، و گر نه هرگز نمی توان امیدوار بود رویدادهای ناگواری که شما از آنها یاد کرده اید به پایان برسند. جنگ جهانی یکم با چهارده میلیون کشته ریشه در ناسیونالیسم داشت، جنگ جهانی دوم نیز با پنجاه و پنج میلیون کشته ریشه در ناسیونالیسم داشت و جنگ های خانمانسوز دیگر نیز همگی ریشه در ناسیونالیسم و پان های رنگارنگ داشتند. از اینها گذشته ناسیونالیسم هم اکنون یکی از بهترین ابزارهای رژیم آخوندی برای فرمانروائی بر مردم تیره روز ایران است و رژیم آخوندهای مفت خور و رژیم برخاسته از گور ولایت فقیه که از سرزمینی به نام ایران دوزخی بی همتا در جهان ساخته است برای پیشگیری از نابودیش و برای آن که پیش از مردن دست و پائی بزند هم اکنون با روش (چند دستگی بینداز و فرمانروا باش) از پان های رنگارنگ ناسیونالیستی برای به جان هم انداختن و از میان بردن یکپارچگی مردم ایران بهترین بهره برداری ها را می کند. رژیم گدایان مفت خور آخوندی با بهره گیری از پان ترک نماهای دروغین وزارت اطلاعات و پان آریانماهای دروغین وزارت اطلاعات و ترفندهای دیگر می خواهد این سخن را در میان مردم ایران جا بیندازد که ریشه گرفتاری ها و تیره روزی های آنها این زبان و آن زبان و این تبار و آن تبار و این نژاد و آن نژاد است و آخوندهای مفت خور و دژخیمان گوش به فرمان این رژیم دوزخی در این میان هیچ کاره اند! بدبختانه بسیاری از کسانی که با یاوه سرائی های ناسیونالیستی پان نامه نویسان سرگرم می شوند جوانان کم سن و سال و ساده دلی هستند که به جای پرداختن به ریشه تیره روزی مردم ایران که همانا رژیم آخوندی است از پان های رنگارنگ ناسیونالیستی پیروی می کنند. از این روی بر دلسوزان است که با روشنگری ریشه ناسیونالیسم و پندارهای ناسیونالیستی را در هر چهره ای که باشد بسوزانند. البته در میان ناسیونالیست ها کسانی هستند که باید آنها را فسیل نامید و سخن گفتن با چنین فسیل هائی بیهوده است! همچنان که از دیرباز نیز به نیکی گفته شده است: نرود میخ آهنین بر سنگ!
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب موسا بعد از معرفی این منابع ارزشمند از این دو محقق بزرگ توسط شما چند نسخه از کتابهای این دو محقق را از کتابخانه کنگره با هر سختی که بود قرض گرفتم و خواندم .منتهی یکی از این دو محقق معتقد است ترکان هفت هزار سال است در این منطقه هستند و زبان ترکی باستان به سومریان تمدن ساز میرسد اما دیگری معتقد است ترکان کمتر از 200 سال است که به وسیله عوامل کنیسه به منطقه ما کوچ داده شده اند و زبانشان هم با استفاده از لغات عربی و در درجه دوم فارسی توسط یهود درست شده است و ما مانده ایم در این همه تناقض!

نوشته شده توسط: Anonymous

انتظار از سایت ایران گلوبال این است که در این برهه حساس کشور وجو انتخاباتی ایجاد شده که حتی مخالفان و تحریمی‌ها رو هم در گیر خودش میکنه به جای اینگونه مطلب‌های سطحی و مقاله‌های پان‌ها که تماماً استوار بر تحلیل ها و ادبیات نژادیست (فارس و ترک و عرب و ،کی‌ فارسه کی‌ ترکه ....)مطالبی مبتنی‌ بر واقعیّات جاریه کشور منتشر بشه تا مخاطبان شما که بیشتر ساکن خارج کشور هستند (فیلترینگ گسترده و ...)زیاد از وقایع و فضای عینی کشور دور نشوند

نوشته شده توسط: Anonymous

تاریخ دیرین ترکان ایران پروفسور ذهتابی و کتابهای تاریخی ناصر پورپیرار ردیه ایست مطمئن بر نظریه کسروی
به خوادن کتابهای این محققان دعوت میکنم.
دوستان پان ایرانیست واذری زبان گویان وقت کردند مطالعه فرمایند و روشن شوند. علمی اگر دارید ردیه ای بر نوشته های این محققان بنویسید

نوشته شده توسط: Anonymous

کانديداهای رژيم ايران در پی سلاح اتمی
واشينگتن پست نوشت: روز شنبه رفسنجانی و مشايی 2تن از چهره های اختلاف برانگيز برای ورود به انتخابات رياست جمهوری، ثبت نام کردند. همه کانديداها قوياً از قابليت رژيم ايران برای حفظ برنامه کامل اتمی، از جمله غنی سازی اورانيوم حمايت می کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم صلواتی از یک سو هر کتاب غیر دینی پیش از پیدایش چاپ را رد می کند و ساختگی می داند و از سوی دیگر خواهان این است که از نسل چنگیز مغول باشد. نمی داند که چنگیز سه قرن پیش از اختراع چاپ توسط گوتنبرگ می زیسته و بنا به ادعای این خانم نمی توان وجود چنین شخصی را پذیرفت! حتی تیمور لنگ جنایتکار هم که خانم صلواتی خود را از نسل او می داند سالها پیش از پیدایش صنعت چاپ زندگی می کرده است! این بخش کوچکی از دستاورد های یک ذهن لجوج و متوهم است که با اندک دانسته های ناقص خویش حاصل کار علمی هزاران ساله دانشمندان فرزانه تاریخ و زبانشناسی را مردود شمرده، می خواهد با زور و هیاهو بافته های رویایی خویش را جایگزین آن سازد! این خانم و آقای حامد، که از همانندی نوشتارشان پیداست در واقع یکی هستند، با وجود ااینکه حتی از نگارش یک کامنت فارغ از غلط های املایی و دستوری ناتوانند، یافته های پژوهشگران بنامی چون زنده یادان

کسروی، پورداوود، نولدکه، گیرشمن و جز اینان را ناسزا گویان و بی دلیل خردمندانه رد می نمایند.
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام به شما اقای هومن، بخشی از تعاریف دزدیده شدن اراده ی آدم های مستقل توسط ( نهاد جمهوریت) درست است. حالا این سرقت جمهوریت می خواهد توسط راست و راست هار باشد و یا میانه و میانه ی لیبرال و یا چپ مترقی و چپ مستبد، هیچ فرق نمی کند؛ در رد اینگونه جمهوریت در مضمون با شما موافق هستم. آنهم جمهوریتی که از بالا توانائی انتصاب و یا بشکل انتخاب قادر است یک فرد وابسته، قلدر و عموما دارا را بر سر اراده اجتماعی بکار گمارد و دمار از روزگار همه مزدبگیران و زحمتکشان و فرهیختگان درآورد. من با چنین جمهوریتی بیگانگی کامل دارم و تمام سعی ام هم همین است که در این موارد روشنگری و افشاگری کنم. اما با شما در تعریف از نیروهای شهری و روستائی براستی بسیارفاصله دارم. من مسائل اجتماعی و انسانی را بیرون این سبک و نگاه بررسی می کنم. برای من همه آدم ها یکسان ارزش دارند.

و اگر تفاوتی در بین باشد که هست، من آن تمایزات را از زوایه تاثیر در تولید اجتماعی و چگونگی برداشت از آن می بینم. یعنی برای من همیشه دوری و نزدیکی به بهره کشی انسان از انسان مطرح است که در ساختار ظالمانه سرمایه داری این نابرابری موجود است، من این دو پدیده (کار و سرمایه) را همیشه در برابر هم و بتبع آن منشأ تصادمات و تضاد اجتماعی می بینم که مسبب اش همین شیوه نابرابری سازی هاست که اغلب جمهوری های جهان بر چنین شیوه ای استوار شده اند. برای من روستائی فقیر و شهری تنگدست هر دو منافع مشترک در ایجاد اراده ی مستقل طبقاتی و یا جمهوریت زیر اراده ی خود دارند. که باید برای ایجاد اراده ی افقی و یا جمهوریت مردمی دست بمبارزه طبقاتی برد که یکی از روش های موفق مبارزه ی طبقاتی امروزین دادن همین آگاهی ها و افشاگری ها و روشنگری هاست بیطرف و اگاهگرانه است و ال آخر! تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

ازنوشته محمدروشن درموردجعلی بودن نسحه فلورانس شاهنامه ویاهجونامه بقول احمدشاملو ««در سفر به ایتالیا، روزهای ۱۹ و ۲۰ تیرماه ۶۹ را در فلورانس بودم و نسخه ی شاهنامه ی مورخ ۶۱۴ هجری قمری را دیدم و به بررسی آن پرداختم. برحسب عادت که به پایان کتاب می نگریم تا تاریخ آن را بررسی کنیم، به پایان کتاب نگریستم، عبارت پایانی نسخه چنان که در نسخه ی عکسی هم پیداست، چنین است:

«در سفر به ایتالیا، روزهای ۱۹ و ۲۰ تیرماه ۶۹ را در فلورانس بودم و نسخه ی شاهنامه ی مورخ ۶۱۴ هجری قمری را دیدم و به بررسی آن پرداختم. برحسب عادت که به پایان کتاب می نگریم تا تاریخ آن را بررسی کنیم، به پایان کتاب نگریستم، عبارت پایانی نسخه چنان که در نسخه ی عکسی هم پیداست، چنین است: «تمام شد مجلد اول از شاهنامه به پیروزی و خرمی روز سه شنبه سیئم ماه مبارک محرم سال ششصد و چهارده بحمدالله تعالی و حسن توفیقه و صلی الله علی خیر خلقه محمد و آله الطاهرین الطیبن». در نخستین برخورد و دیدار به آشکارا دیده می شود که عبارت «تمام شد مجلد اول...» بر تراشیدگی کاغذ بازنویس شده است و مرکب آن به نسبت مرکب متن تازه تر است و نیز کلمه «شاه نامه»، با مرکبی نو نویس است، و نیز «ی» به «پیروزی» بازنویس شده است. در عبارت روز سه شنبه، باز نویس شده و مرکب آن نو است، زیر کلمه ی سه، شستگی یا پاک کردگی هویداست، این همه که می گویم حتی در فهرست چاپ شده از سوی کتابخانه ملی مرکزی فلورانس که اولین نسخه معرفی شده، همین شاهنامه است، قابل تشخیص است. در این تاریخ نگاری نیز چند نکته تازه به چشم می آید، نخست اصطلاح ماه مبارک است یادآور آن لطیفه که روستایی ساده دل به ماه مبارک رمضان به سفر رفته و خواستار جا به جایی صفت این ماه ها گشته بود که به راستی محرم ماه مبارک است و فراوانی نعمت!

نکته ی دیگر روز سه شنبه سیئم است که این سیئم چنان نگاشته شده که هم «سیم» خوانده می شود و هم سی ام تا در جدول تطبیقی برابری سال و ماه برابر یکسان باشد.

نکته ی سوم، در نگارش سال است به اعداد فارسی ششصد و چهارده، که عموما در این سده ها و حتی سده های پسین تر، سنه ها را به تازی می نگاشته اند، مثل اربع عشر و ستمائه، چنان که در تاریخ نگاری عبارت دیگری در همین صفحه ی پایانی آمده است!

استادی بزرگوار و نسخه شناس می فرمود از جدول بندی این تاریخ و خطی متقاطع که عبارت «بحمدالله تعالی... الخ» را جدا ساخته است به گونه ای، نشانه ی دستبردی است در بیان سنه نگارش نسخه که به دیده کارشناسان عبارت تاریخ با خط متن شعرها پاک ناهمگون است».

(رستگارفسایی، متنشناسی شاهنامه فردوسی، ص ۷۷، مقاله محمد روشن، با عنوان شاه نامه فردوسی کتاب خانه فلورانس)



تصویر صفحه ی آخر شاه نامه ی فلورانس که اینک قدیم ترین نسخه شناخته می شود برای امکان انطباق با ایرادات بر شمرده ی آقای روشن
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بابک آزاد، حرف خوبی میزنید اما با حاشیه گوئی دردی را حل نمیکنید. بهتر بود با جزئیات بیشتر انگشت بر عملکرد این تشکلها میگذاشتید تا لپ مطلب را رونمائی میکردید.

نوشته شده توسط: Anonymous

رهبر جمهوری فارسی/اسلامی باقبول کاندیداتوری رحیم مشائی وهاشمی رفسنجانی دوهدف رادنبال میکندیکم،مصرف داخلی وگرم کردن تنوراتخابات!!! ودوم ،بارقابت کاندیداهای 686 نفر میخواهدنشان دهدکه گویا بقول خودش اتخابات ایران آزادترین انتخابات جهان است !که با بازی دادن افرادساده کوچه بازاردرآخرسر فردمطیع وزیردست ونوکرخودراانتصاب کند.درکشوری که ازسازمانهای کارگری ،سندیکا،احزاب مختلف سیاسی،سازمان های زنان وملیتهای مختلف خبری نیست،صحبت ازانتخابات
وشرکت قاتلینی چون رفسنجانی وبقیه تیرخلاص زنهای سابق درواقع لطیفه ای بیش نیست وبازهم سرگرمی برای مردم که این بارگویا رقابت هاشدیداست چون رفسنجانی ،رقیب رهبر آمده است تا جنایات دوران گذشته اش راتکمیل کند وبریش اپوزیسیون ساده ادنیش بخندد.باوجودقانون اساسی قرون وسطائی وتوسل بحاله نورامام زمان وچاه چمکران صحبت ازانتخابات مسخره کردن انسان است.

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن :جمهوریت فقط مشتی کاغذبازی و لخرجی اضافه ونمایشات احمقانه برای بزک کردن نظام های سلطانی و کنترل شده از خارج است واقعا زشت است که نیروهای شهری از جمهوریت دفاع کنند جمهوری یعنی من عقل ندارم به کسی افسارم را میدهم که از من عاقل تراست واین فرد اختیار دار من ومن برده اویم وقتی من حق مشارکت اقتصادی سیاسی ندارم به عنوان یک شهروند ساده با سواد ومتمدن واین حق نداشته را با نمایش انتخابات از من میگیرند وبصورت فله ای به یک فرد تحمیلی میدهند

که پول بیشتر دارد وقلدر تر و بیشتر مزدور خارجی ها وسرمایه خواران است این جمهوری وانتخابات نوعی برده داری است بصورت نرم ویک خودکشی همگانی است روزی که مردم میروند تا رای بدهند یعنی خودشان را نفی میکنند ویک ارباب یا خان یا سلطان را که از خودشان عاقل تراست انتخاب میکنند رای میدهند که بگویند ان عقل وشعور را ندارند ان ارباب که قرارست از صندوق رای به بیرون انزال کند انرا دارد یک نیروی شهری ومتمدن وباشعور وباعقل وفلسفه نمیتواند طرفدار این جمهوری باشد وبا تمام توانش باید انرا به هر اسمی است متلاشی کند با جهموری خواهی مخالفم وانرا نفی خویشتن خویش میدانم شهروندان باسواد شهری و متمدن خودشان باید مستقیما حاکمیت سیاسی اقتصادی داشته باشند .جمهوریت برده دااری با کاغذ اضافه است وبرده داری کراواتی وشیک شده است نظام سلطانی صداقت سیاسی بیشتری از نظام جمهوریت دارد ووقت وپول کمتری را از مردم تلف میکند جمهوریت همان نظام سلطانی بزک شده است ومردم را با کراوات به بردگی میکشد.نظام سلطانی با صداقت زنجیر بر گردنت می اندازد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای yenilik
امروز پرفروش ترین کتاب در آمریکا مثنوی مولانا می باشد. نویسندگان ما گفتنی ها را گفته اند و امروز هر اثر پرفروشی را که در جهان ببینید برداشی مستقیم یا غیر مستقیم از آثار فارسی می باشد که در خیلی مواقع نویسنده این اثار مثل مارکز خود به این موضوع معترف است.
درباره تعداد افعال فارسی هم هزار بار جواب شماها داده شده اما باز هرجا در بحث کم می آورید همان حرفها را تکرار می کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای حامد
در افغانستان گروه های قومی مختلفی زندگی می کنند تعدادی از آنها شامل ازبک ها ترکمن ها و قرقیز ها چشمان مغولی دارند که به زبانهای خانواده ترکی صحبت می کنند گروهی هم هزاره ها هستند که به فارسی صحبت می کنند بسیاری از نژاد پرستان ترکی این گروه را هم نژاد خود می دانند که زبانشان عوض شده است اما گروه های دیگر قومی افغانستان فارس زبانهای تاجیک هستند و پشتونهایی که قیافه های قفقازی دارند( مثل اکثر مردم ایران) اما درباره قیافه های مغولی در آذربایجان چون فقط اقلیتی از این مردم نژاد ترک و مغول دارند به همین دلیل ظاهر مغولی خیلی در چهره آنها نمایان نیست البته هنوز هم آثار آن را کم و بیش می توان دید که عبارت است از چشمان تنگ و گونه های برآمده بویژه در

برخی مناطق. شما همین الان به قیافه برخی از افراد مشهوری که اصالت آذری دارند اگر دقیق شوید اثار قیافه ترکی و مغولی در آنها قابل تشخیص است( حالا اسم نمی خواهم ببریم چون خیلی از اینها انسانهای ایران دوستی هستند)
البته داشتن ظاهر مغولی چیز بدی نیست چون مهم اعمال افراد است ونه قیافه همه این ظاهر چند وقت بعد باید زیر خروارها خاک دفن شود. وقتی ما داریم بحث تاریخی می کنیم شما نباید عصبانی شوید.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي هومن ١: من تمام كتابهاي غير ديني كه ادعا ميشه مربوط به دوران ٧٠٠ سال ٨٠٠ و حتي ٥٠٠ سال پيش چه شرقي چه غربي را وجود خارجي ندارند بلكه در بعد از رواج خط و نوشتن و كاغذ و در اين اواخر چاپ مجموعه اي از نقل و قول ها و روايات مبهم با منابع غير مشخص را تاليف كرده اسم كتاب گذاشتند( شما يك برگ اصلي از گلستان سعدي تا شاهنامه و ديوان حافظ ... را سراغ داري بگو من برم ببينم ،لطفاً يكي را بگو كه در كدام موزه است كه بتونم سفر كنم ببينم ،لطفاً اصل نوشته با دست خط خود نويسنده باشه) ٢: اينكه ما نمي توانيم بفهميم قوم ياجوج ماجوج مورد نظر قران چه بوده يا در تورات نژاد همه نژادها را سامي دانستن...همان چيزي است كه من قبلاً گفتم كه تصورات مردم انزمان از پيرامون خود بسيار محدود و مبهم بود.٣: من ميتوانم به روسيه تركيه هند بروم فقط اگر نسخه اصلي دستخط خود نويسنده باشنه نه دست نوشته هاي مالفين اخير مربوط به..

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان ، برای دیدن برگه هایی از شاهنامه(نسخه خطی) نوشته شده به سال 1341 میلادی به آدرس زیر بروید:http://www.britishmuseum.org/research/search_the_collection_database/se…
%2Fadvanced_search.aspx&currentPage=1&numpages=10
این ، همان نسخه موزه بریتانیاست که حامد ایرانی میگوید دروغ است. در ضمن نسخه دستنویس شاهنامه که در موزه فلورانس نگه داری می شود، مربوط به سال614 قمری است نه 1903 میلادی! نسخه دستنویس دیگری مربوط به 731 قمری در کتابخانه طوپاق پوسرای ترکیه نگه داری می شود.نخستین چاپ ماشینی شاهنامه مربوط به1811 میلادی(1190خورشیدی) در شهر دهلی هند است که توسط لامسدن انگلیسی انجام شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

صلی علی محمد ناجی ملت آمد!" ای ایران ای مرز پر گهر چگونە میتوان از این ایران و ایرانی و فرهنگ ایرانی ، خلاقیت ایرانی فزونی ایرانیان در ناسا و 1000 کوفتو زهرمار دیگر صحبت بە میان آورد در حالی کە میبینیم خلایق را هر چە لایق در ایران خود را بە بهترین وجە نشان میدهد قبول کنید مردم ایران و فرهنگ ایرانی در پائین ترین سطح خود میباشد وگرنە چگونە است یک جانی و تروریست کسی کە بە عنوان آمر حد اقل 2 عمل تروریست بزرگ یکی در بوینوس آیروس و دیگری در برلین جریان میکونوس از طرف پلیس جهانی انتر پول تحت تعقیب است ناجی ملت میشود

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا خودتان را به کوچه حسن بیگ میزنید ؟ از دید آخوند یک یهودی صهیونیست اشغالگر راسیست عامل امپریالیست ، اجازه ندارد بغل گوشش مسلح به بمب اتم باشد و هر روز لات بازی دربیاورد و شاخ و شونه بکشد.. پس او هم می خواهد سلاحی قوی تر از آن داشته باشد . یا اینکه چون شما 3 نفر در امریکا و کانادا زندگی میکنید این حقیقت را زیر سبیلی و زیر چادری دک میکنید ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

حکومت اسلامی تمام روزهای موجودیتش مملواز جنایت های هولناکیست که با جابه جایی تبهکاران حاکم بر آن ۳۴ سال است متحول نشده است!

نوشته شده توسط: Anonymous

مريم رجوی: کانديداتوری رفسنجانی به رغم تهديدهای خامنه ای جنگ قدرت در رأس حاکميت ملايان آيينه تمام نمای بحران سرنگونی

ورود رفسنجانی به عنوان کانديدای رياست جمهوری، به رغم تلاشهای گسترده خامنه ای برای جلوگيری از کانديداتوری او، به بحران و شقه درونی رژيم ابعاد بی سابقه يی داده است. در روزهای گذشته خامنه ای از طرق مختلف از جمله وزير اطلاعات و حسين شريعتمداری سردبير روزنامه کيهان، رفسنجانی را محارب و مفسد فی الارض و مستحق محاکمه و مجازات توصيف کرده بود.

ثبت نام رحيم مشايی کانديدای مورد نظر احمدی نژاد که دار و دسته خامنه ای او را الهام بخش جريان انحرافی توصيف می کنند، بحران و شقه درونی ديکتاتوری مذهبی را هر چه عميق تر کرده است.

از سوی ديگر، تجزيه و انشعاب پی درپی در باند خامنه ای نيز از عمق فاجعه در درون رژيم ولايت فقيه خبر می دهد. دسته های درون اين باند که از قبل توافق کرده بودند هر کدام يک کانديدا معرفی کنند، نتوانستند بر مخاصمات خود فائق آيند و از هر دسته چند نفر ثبت نام کردند. به عنوان مثال قاليباف شهردار تهران، ولايتی وزير خارجه اسبق و حداد عادل که دختر او همسر پسر خامنه ای است جداگانه ثبت نام کرده اند. علاوه بر اين از جناح خامنه ای شمار ديگری از جمله منوچهر متکی، ابوترابی، لنکرانی و سعيد جليلی مذاکره کننده اتمی، خود را کانديد کرده اند.

خانم مريم رجوی رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران در اين باره گفت:
رژيم حاکم بر ايران اکنون با کانديداتوری رفسنجانی در انتخابات رياست جمهوری ملايان دستخوش تحول کيفی شده است. قدرت يک سويه و متمرکز خامنه ای که پس از جنگهای کويت (1370) و افغانستان (1380) و عراق و خلع سلاح اپوزيسيون ايران (1382) به آن دست يافته بود، در روند انقباض ديکتاتوری دينی به رياست جمهوری احمدی نژاد به مدت 8سال راه برد. چهارسال پيش خامنه ای و احمدی نژاد توانستند قيام مردم ايران را سرکوب کنند اما احمدی نژاد خود با خامنه ای وارد رقابتی فرساينده شد. اکنون اين دوران به پايان رسيده و با ورود رفسنجانی و مشايی در جنگ آشکار قدرت در برابر خامنه ای، روند تجزيه و تضعيف رژيم به نحو بی سابقه يی تشديد شده و سقوط محتوم آن را شتاب می بخشد. کانديداتوری رفسنجانی که شعارهای خامنه ای درباره «حماسه اقتصادی» و «حماسه سياسی» را به سخره گرفت، آيينه تمام نمای بحران سرنگونی رژيمی است که از سال 1358 تا کنون از 4جنگ بزرگ ارتزاق کرده است که نخستين آن جنگ 8ساله با عراق بود و خمينی آن را «نعمت الهی» توصيف می کرد.

دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
22ارديبهشت 92 (12 مه 2013)
نوشته شده توسط: Anonymous

آیا هرچیزی را شما ندیده اید وجود ندارد؟ عجب منطق بی نقصی دارید!!!! حالا برای این که اطلاعاتتان زیاد شود به آدرس زیر بروید. در آنجا برگه هایی از نسخه خطی شاهنامه مربوط به سال 1341 میلادی(741 قمری) را خواهید دید این نسخه در موزه بریتانیا نگه داری می شود(چون نام شاهنامه را آوردید):

http://www.britishmuseum.org/ research/search_the_collection_ database/search_object_details.aspx?objectid=231668&partid=1&output=People %2F!!%2FOR%2F!!%2F137557%2F!%2F137557-1-

7%2F!%2FRepresentation+of+Rustam %2F!%2F%2F!!%2F%2F!!!%2F&orig=%2 Fresearch%2 Fsearch_the_collection_database%2 Fadvanced_search.aspx&currentPage=1&numpages=10

نوشته شده توسط: Anonymous

""" تضاد روستای فارسی‌ با دهکده جهانی‌ """ عزیزان قدرت و توان توسعه و پیشرفت را نیز در یک جامعه فراموش نکنید، من اگر فرصتی شد مقایسه‌ای بین "" مغولستان و ایران فارس زده """ خواهم کرد تا ببینید که همین ایران با تفکر فارسی‌ حتئ از مغولستان نیز عقب مانده است، سال گذشته رشد اقتصادی مغولستان "" ۱۷ هیفده درصد بود ""، مغولستان چندین حزب دارد، در حالیکه این ایران با سیستم و تفکر فارسی‌ حتئ یک حزب نیز ندارد، پاکستان نیز امروز ثابت کرد که نه تنها چندین حزب دارد، جامعه مدنی در این جامعه از ایران به مراتب استخواندار تر است، زبان فارسی‌ با فقط ۲۶۰ فعل ساده، سیستم فارس بدون حزب، ادبیات فارسی‌ بدون یک نویسنده در سطح جهانی‌ در حال تبدیل شدن به افغانستان دوم است.

نوشته شده توسط: Anonymous

خود این دیکتاتور دنیا تائید میکنه, که یک ظالم و جنایتکار و دزد بوده, ولی طرفداران سلطنت کاسه داغتر از اش شده اند و معتقد به جنایات محمد رضا نیستند و کارشون شده پرخاشگری ,فوحش و توهین درسایتهای مخنلف و فرستادن پیامهای رکیک به ازایخواهان که مخالف شاه و شیخ هستند. لقب فقید یه یک دیکتاتور جنایتکار و دزد واقعن مسخره است. باید تیتر این ویدئو میبود:اخرین نطق یک دیکتاتور, که وقتی با پولهای دزدیده شده مردم فراری شد, هیچ کشوری هتا اربابانش حاظر به پذیرفتن او و خانواده اش نیودند. این باید درسی برای طرفداران سلطنت باشد و توجه داشته باشند, که با تحریف تاریخ , دروغگوئی و توهین و تهمت در صحنه سیاسی جائی نخواهند داشت و فراموش نکنند, که رژیم فاسد اسلامی نتیجه دیکتاتوری خاندان پهلوی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم اتوسا ما داریم با شما بحث علمی می کنیم شما به دنبال دعوا و عقده گشایی هستی.ما میگیم مقوله زبانهای آلتایی یک مقوله زبانشناسی است و شما نمی توانید قرقیز و قزاق را قوم و خویش نزدیک خود بدانید و سنگ آنها را به سینه بزنید اما شما اصرار دارید که اینهمه قوم و قبیله ناهمگون را بخاطر اینکه زبانشان زیر عنوان کلی زبانهای ترکی یا اورال آلتایی طبقه بندی میشود را پسر عموی خود بدانید و جهانگشایی های هراه با خونریزی آنها را جزء افتخارات ملی خود بدانید.
درضمن تاجیکها اکثرا چشمان درشت ایرانی دارند و بخاطر اختلاط با زرد پوستان کمی از آنها چشمان ترکی دارند. هزاره ها هم که خود شماها برای گسترش دادن دایره جمعیت خود بارها گفته اید ترکها و مغولان فارس زبان شده هستند هر چند ما آنها را به عنوان فارس زبان می پذیریم و

نگاه نژاد پرستانه و تحقیر بخاطر قیافه ظاهری نداریم. اصلا خود همین افغانی فقط باید برای پشتونهای افغانستان بکار می رود و نه همه اقوام ساکن افغانستان.پاستان هم بخشی از هند است و معلوم نیست چرا شماها تا در بحث ها کم می آورید یا اسم پاکستان را می آورید یا افغانستان را.
بخش از مردم کشوری که 150 سال است افغانستان نامیده میشود فارس زبان هستند و ما این را قبول داریم( ولو این فارس زبان شدن حاصل روند تغییر زبان باشد) همانطور که در تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان و ایران فارس زبان وجود دارد و همانطور که لهجه های فارسی یا گویش های بسیار نزدیک و همخانواده با فارسی در شرق آسیای صغیر و شمال عراق و در قفقاز با اسامی تالشی و تاتی و کرمانج و زازا و ... صحبت میشود.
ما نه افغانستان را ترجیح میدهیم نه پاکستان را و نه سنگ انگلیسی و آلمانی را به سینه می زنیم. ما فقط ایران را ترجیح می دهیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

عزیزوگرامی،درتاریخ 9 ماه مای 1945فاشیسم ونژادپرستی بگورستان تاریخ سپرده شدوهمانطوریکه شارپ آلمانی میگویدآریا وآریائی نژادنیست بلکه یعنی ولگردوبی وپدرمادر،درواقع فحشی بوده که اقوام مختلف بوحشیان هخامنشی اسلاوتبارمیدادند.دانشمندان اتفاقآبازهم دردرجه اول دانشمندان آلمانی دراواخرقرن گذشته اثبات نمودند که یک نژادانسانی وجودداردوپروفیل صورت ورنگ پوست وشکل چشم و...فنو تیپ اندوبخاطرتغیرات جوی است،آفریکائی سیاه پوست،اروپای شمالی موطلائی ،مردم آسیای جنب شرقی چشم بادامی ونیزمردم خاورمیانه تقریبآ درکلیت هم شکل اند.نژادپرستانیکه زبان رافاکتورنژادی میدانندبایدجواب دهندکه فارس زبانان آریائی افغانی وتاجیک بیشترشبیه مغول ها هستندیا آذربایجانی ها!!!ادامه

ازآنجائیکه فاشیسم ونژادپرستی بخاطرساده نگری وتنبلی ذهنی درفکرخودفریبی است،نوشته های مورخین خودی رانیزنادیده میگیرد!!!300 سال قبل ازآمدن مغول بایران درسال 628هجری،سه سلسله قدرتمندترکان درایران حکومت کرده اند.غزنویان 351هجری وسلجوقیان 429هجری وخوارزم شاهیان490 هجری قمری!!! یعنی 277 سال قبل زا آمدن مغول زبان ترکی درایران بوده است ،برخلاف فارسی که توسط افاغنه بایران آمده است!!!تمام این هیاهو جهت ردگم کنی اجدادخود که وسیله محمودافغان واشرف افغان باین سرزمین آمدندودرسال 1142توسطنادرقلی بیگ افشارقرخلو،نادرشاه بعدی ترک تبارازایل افشارارومیه که درسالهای قبل اجدادش به دره گز قوچان مهاجرت کرده بودند، تارومارشدند. این نادوستان!بقایا ی افاغنه ، دراین سرزمین باحکومت 1000ساله ترکان ،خودتاریخی بیش از180 سال ندارند وبی جهت نیست که هزگزدرمورد افاغنه صحبت نمیکنندونیز فجایع ضدانسانی رادرقتل وتجاوزوسرکوب هم تباران خودیعنی مهاجرین افغانی مقیم ایران درشهرهای فارس زبان مرتکب میشوند.ودرواقع خمینی اولین فارس زبانی است که دراین سرزمین ترکان بقدرت رسیده است زیرا وطن فروسان پهلوی ترک تباران ضدترک بودند.ماموربرپائی رژیم فارس طبق خواست انگلیس !درمورد آثارساختگی وتازه نویس همین قدربدانیدکه من نمیدانم شما این 350 سال رازاکجا آورده اید؟مثلآ قدیمی ترین شاهنامه دست نویس که میگفتندومیگوینددرکتابخانه لندن است دروغی بیش نیست زیراطبق تحقیقات مورخین جدیدازجمله گروهی ازدانشجویان دانشگاه شیراز رشته تاریخ وباستان شناسی،مشخص شده که قدیمی ترین شاهنامه درکتابخانه فلورانس ایتالیاست وتارخ نگارش وتاریخ ثبتش 1903 میلادی است !!!،توحدیث مفصل خوان ازاین مجمل!!!
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان نطق کردن با روخوانی فرق دارد . همانطور که مشق نوشتن با انشا نویسی فرق دارد .اگر یک سلطنت طلب برای بزرگ نمایی کاذب ؛ روخوانی از یک نوشته ای را که توسط قطبی نوشته شده است ؛ نطق مینامد ؛ شما نباید این تحریف را تکرار کنید . این اشتباهات اعتبار چندین ساله شمارا زیر سوال میبرد .موفق باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

شاید که گفتهای این جنایتکاران به خاطر مخالفت ما با جمهوری اسلامی به مزاج ما خوش آید. ولی‌ این گفتها‌‌ هیچ پایهٔ و اساس ندارند. فراموش نکنیم که امپریالیسم با زور پول و تبلیغات سیاسی و آتش مشغول غارت دنیا است.