Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

اسناد روسی وجود نام آذربایجان در شمال رود ارس را با ترجمه فارسی در این نوشته ببینید:
http://web.comhem.se/zhivago/pdf/Tarikhche-Amouzesh-Azeri.pdf

نوشته شده توسط: lachin

آقای جاسم عزیز....زخمهائی روحی که این عزیزان چه در زمان دیکتاتوری شاهنشاهی و یا چه در زمان دیکتاتوری اسلامی دیده اند , متاسفانه سالیان درازی طول خواهد کشید که از روان انسان ناپدید شوند. و حتم دارم که بعضی از شکنجه ها تا آخر عمر در وجود این عزیزان باقی خواهد ماند . درست دراین مقطع زمانی است که وظیفه انسانی ایجاب میکند که این عزیزان, علی رغم ایئده لوژی های سیاسی متفاوت, لااقل از پشتیبانی روحی برخوردار باشند. به امید روزی که زندان و شکنجه به خاطر داشتن عقاید سیاسی از روی زمین برچیده شود ....

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب نگرش! عرض به شرف مبارکت، من شخصا هیچ نیازی بزبان فارسی ندارم که آن را بکار ببرم. چون خودم زبان مادری دارم. که مرا از بکار گیری زبان فارسی کاملا بی نیاز میکند. تنها عاملی که بفارسی مینویسم اینست که جواب نوشته ها و کامنتهای بی ربطی را بدهم که بزبان فارسی نسبت بمردم آذربایجان نوشته میشوند. و اگر به زبان خودم، یعنی به زبان ترکی بنویسم شما آن را نمی فهمید. پس حالا التفات میفرمائید، چرا بفارسی مینویسم. در ثانی اگر پانفارسیسم، پان ایرانیسم و نماینده آن رژیم دیکتاتوراسلامی، چوب و چماق و سرنیزه را از بالای سر مردمان جهنم ایران بردارد، هرکس به زبان خود می نویسد. و زبان انگلیسی بعنوان زبان مشترک تعیین میشود، که مردم ایران نه تنها با یکدیگر، بلکه ازهمان سطوح دبستان و دبیرستان، تا دانشگاه میتوانند، با تمام دنیا ارتباطی زبانی، علمی، فرهنگی، هنری و دانش و تکنولژی بر قرار بکنند،

و دیگردرنهایت ایزولاسیون، درچهارچوب محدود حروفات عربی و زبان فارسی درجا نمی زنند. حالا جنابعالی شعار بده: " نه خیر! زبان شما از زبان انگلیسی نیز مهمتر و بهتراست، و تمام اختراعات و اکتشافات، و پیشرفت و تکنولوژی جهان، از طریق فارسها و به زبان فارسی انجام شده است. و از نظر جنابعالی بیش از 7.000.000.000 مردم جهان که انگلیسی را به عنوان زبان فلسفی، هنری و علمی جهان قبول دارند ، و در سراسر جهان بعنوان زبان زنده و زبان ارتباط بدان تکلم میشود، شاید از نظر جنابعالی مغزشان ایراد دارد...... جنابعالی میتوانید تا روزقیامت روی تحجرعقیده تان باشید! و بدان پافشاری کنید. بقول معروف: آرزو حتا، بر پیران نیزعیب نیست! تا روزیکه با فریادعصیان مردمان بجان آمده!، رویای جهنم تمامیت ارضی جنابعالی ، مثل دیوار شیشه ای درهم فرو بریزد. اگر یادتان باشد، شاهنشاه آریا مهرمعدوم، ضل الله، بزرگ ارتشداران، و خدای خدایگان نیز روزگاری مثل شما می اندیشید! بقول معروف: مرا درمنزل جانان چه امن عیش چون هردم/ جرس فریاد میدارد که بر بندید محملها!
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به آقای م – سحر...همانطور که نوشته اید اسلام با ایران و ایرانیان همان کاری را کرد، که امروز سپاه اسلام داعش با مردمان غیر عرب و تُرک یعنی مردمان کُرد ایرانی نژاد در خاورمیانه میکند، البته ورود و صدور اسلام به ایران صد بار و مرتبه بدتر و وحشیانه تر از داعش امروز عمل کرده است.
امّا اسلام عرب تباران با ما ایرانیان و فرهنگ و زبان پارسی چه کرد و نکرد، در حال در سال 1258 میلادی دین اسلام و ساختار سیاسی خلیفه گری آن بدست مغولان برای همیشه در جهان از بین رفت، آنهم با مشورت و تشویق ایرانیان.
ولی این مردم تُرک تبار بودند و هستند، که اسلامگرایی عربی را رونق دادند و به روش همان دوران صدر اسلام خلیفه گری و سلطانی را به روش همان خلفای راشدین در خاورمیانه و ایران رونق دادند.

دقیقأ از تاریخ مهاجرت مردم تُرک تبار در قرن 12 از دامنه های آلتایی و مغولستان و از غرب چین بسوی غرب، از سال 1285 تا سال 1326 میلادی اسلامگرایی را منشور و محور تمدن و فرهنگ سازی و ساختار سیاسی و حکومتی خود قرار دادند و پرچم در جهان بر زمین افتادهء اسلام عرب گرا بر دوش گرفتند و بر افراشتند تا بالاخره در سال 1453 میلادی با فتح قسطنطنیه پایتخت امپراطوری رُم و رُم شرقی حکومت خلیفه گری عثمانی را در ادامهء اسلامگرایی اعراب بنا نهادند و به توسعه و گسترش دیا اسلام پرداختند.
بدون مردم تُرک تبار پرچم دین اسلام محو شده در جهان دیگر در تاریخ، برافراشته نمی شد، اسلامگرایی امروز مدیون تُرک تباری است و نه عرب تباری.
مسجد صوفیا در ترکیه امروز، همان کلیسای بزرگ جهان مسیحیّت بوده و هست که تُرک تباران آنرا به مسجد تبدیل کردند، Konstantinopels قسطنطنیه پایتخت امپراطوری رُم که بنام قیصر نامگذاری شده بود، آنرا تُرک تباران به " اسلامبول" یعنی "شهر اسلام " تبدیل کردند،
هستند از شرق شناسانی که بر این نظر هستند که در اساس "اسلامگرایی برای شکست ایرانیان" شکل داده شده است و امپراطوری رُم شرقی و غربی از آن حمایت میکرده اند، اگر خود محمد این عبدالله و خلفای بعد از او نتوانستند، قطعأ بر ایران آنزمان و بر امپراطوری رُم شرقی پیروز شوند، امّا این تُرک تباران بودند که برای گسترش اسلامگرایی و تسخیر ممالک دیگر رُم شرقی را شکست دادند و ایران را هم تسخیر کردند، از آنزمان تا کنون خاورمیانه و ایران ما روی آسایش و امنیّت و رشد و توسعه را ندیده و نخواهد دید.
بینادگذار جهادیسم و اسلامگرایی رادیکال از قرن 11 به اینطرف مردم تُرک تبار بودند و هستند، داعش امروز دست پروردهء همین مردم هست.

در قرن 15 که اروپا دوران رنسانس و مدرنیته، و آغاز عصر روشنگری و سکولاریسم و تئوریهای این جهانی با ساختارهای مدرن سیاسی و حکومتی را طی میگرد، امّا همزمان در شرق، تُرک تباران در خاورمیانه و در آسیای کوچک ( ترکیه امروز) در ایران ساختار حکومتهای دینی، سنتی خلیفه گری سنی و شیعه را بر پا کردند، عامل عقب ماندگی و اسلامزدگی در ایران مردم عرب نبوده و نیستند، بلکه مردم تُرک تبار در شکل حکومتهای صفوی و قاجار هستند، که نجف و کربلا را به مشهد و قم آوردند و اسلام را در ایران به عنصر سیاست ورزی تبدیل کردند، اسلامگرایی و شیعه گری قزلباش ایدئولوژی سیاسی مردم تُرک تبار از کمونیستهای آن تا لیبرال ترین آنها، از حزب توده گرفته تا سازمان فدائیان( بویژه سازمان اکثریّت) میباشد.
در این شکی نیست که از دوران حملهء اعراب در نیمهء قرن هفتم میلادی ایران دچار بحران شده است، امّا من درک نمیکنم که چرا شما و امثال شما فقط به اعراب می پردازید و در این میان به عاملان اصلی و مشکل بینادی یعنی مردمان تُرک تبار و عملکرد اسفبار و واپسگراینه و ضد ایرانی آنها از قرن 12 به بعد در خاورمیانه و در ایران نمی پردازید، حیا و شرم دارید ؟ میترسید ؟ و یا نمیدانید ؟. امروز ایران مانند گذشته دستخوش پان ترکیسم و پان غربیسم است، و علی خامنه ای و مردم تُرک تبار ساکن ایران این دو پان را تقویت و یاری میرسانند، دیگر جایز نیست، پرچم هویّت ایرانی و سرنوشت سرزمین ایران به بیگانان و مهاجرین به ایران سپرده شود.

بر خلاف دیدگاه آقای کیانوش توکلی اسلام و شیعه گری هیچگاه هویّت ایرانی نبوده و نیست. عوام اندیشیدن و عوامگری در حوزهء علوم تجربی و راسیونالیسم و ماتریالیسم تاریخی و دیالکتیک جا و مکانی ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

دو جریان تاریخی یکی اسلام و دیگری شمشیر ترک با هم بر علیه مردم ایران بیش از 14 قرن یعنی 1400 سال است که روزگار مردم ایران را سیاه کرده اند.نویسنده میخواهد بگوید ما مخالف استعما ر کشورمان بوسیله دین اسلام هستیم .اکنون نیز دو جریان ترک و عرب منطقه را به اشوب کشانده اند جنگ در سوریه یعنی اتحاد تر ک استانبولی و عرب صدر اسلامی برای نابود ی مردم عرب سوری در حال تکوین است.ایا ما نمیتوانیم بگویم ایران کشور ماست و انرا دوست داریم و نمیخواهیم با حکم قران و اسلام و قوانین دوران عرب زندگی کنیم؟ما خواهان استقلال کشورمان از جریانی نام دین اسلام هستیم که با خرافات وزور برکشور ما حاکم شده است.مشکل نه عرب است و نه زبان عربی بلکه تسلط روحی نظم پلید اسلامی . در همین استان خراسان دهها هزار عرب غیرایرانی زندگی میکنند و خوش امدند ولی نباید اجازه داد skj بیابان گردان عرب

سرنوشت کشور ما را اقم زنند.چه جریانی افغانستان را به این روز سیاه در اورد ؟ ایا طالبان اندیشه یونانی دارند و یا دینی ؟
تنها ایران نیست که مورد تجاوز صحرا کردان قرار گرفته است بلکه بخش بزرگی از اسیا در اتش سیاه دین شریعت و امامت و هزار زهر ما رمیسوزد.همین بمب های عرب برسر مردم عرب یمن همان وعده قرانی عام الفیل در قرن 21 نیست ؟
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

مگر خمینی و خمینیست ها و کل جمهوری اسلامی ایران در این 37 سال با کشورهای عربی در نیفتادند . نظام اسلامی ایران با عراق صدام حسین و اکنون با ده کشور عربی .... پس یک جای تحلیل جناب م. سحر اشکال داره .. جوهره اساسی این مقاله عرب ستیزی و در دنباله تبلیغاتی است که این روزها در ایران علیه سعودی ها و سنی ها جریان دارد. ...بهر حال 98 در صد مردم ایران مسلمان (چه شیعه و چه سنی ) اند و اسلام (چه دوست داشته باشیم و یا نه) یکی از هویت های اکثرمردم ایران است . همانطور زبان ترکی ، بلوچی، عربی ، گلیگی ، ترکمنی ، مازندرانی و کردی یکی دیگر از هویت انسان ایرانی را رقم می زند و زبان فارسی هم بعنوان زبان مشترک فعلا عمومیت دارد

نوشته شده توسط: Anonymous

بدون فراهم آوردن آموزش به زبان مادری از مدارس ابتدایی ، بدون گسنرش کمک به رشد و گسترش فرهنگ و ادبیات خلقها ، بدون تامبن برابر حقوقی همه خلقهای ساکن کشور ، بدون تلاش برای اتحاد داوطلبانه در کشوری فدرال ، امکان استقرار و نهادینه شدن دمکراسی در کشور ما فراهم نخواهد آمد.تاریخ کشور ما وبسیاری از کشورها جز این نشان نداده است.در کشور ما و تاریخ کشور ما،انقلاب مشروطه سر آغاز تلاش برای ساختن ملت مدنی بود و کوشش برای ایجاد ملت قومی واحد محصول شکست آن. آن اولی باید بر اساس حاکمیت مردم شکل می گرفت، دومی حکومت فراگیر بر مردم را سازمان میداد؛ اولی هویت خود را از مردم و حقوق طبیعی آنها می گرفت، دومی با نبش قبر در گورهای گم شده تاریخ برای خود هویت دست و پا می کرد.روحانیت در این انقلاب با نقش سنتی خود ظاهر شد. دفاع از حق مالکیت و شریعت و اُمت، که در اساس با ملت سازی و ناسیونالیسم در هر شکل آن بیگانه بود. ا

روحانیت در این انقلاب با نقش سنتی خود ظاهر شد. دفاع از حق مالکیت و شریعت و اُمت، که در اساس با ملت سازی و ناسیونالیسم در هر شکل آن بیگانه بود. اولی می خواست مردمی محروم را از عقب ماندگی برکشد و با سایر ملتها برابر سازد، دومی تحقیر همه ملت های همسایه و ملیت های درون خود از عرب، افغان ، کرد، بلوچ، ترک و ترکمان را دستمایه عظمت خود می ساخت؛ اولی در برابر تقاضاهای ایالتی و ولایت گوشی شنوا داشت و به شکوفائی، حقوق ملی و منطقه ای فرصت می داد، دومي تلاش می کرد با ارتش و تانک همه را یک رنگ و یک زبان کرده و در برابر اقتدار مرکزی بر تسلیم وادارد. اولی می خواست ملت روابط خود را با سرمایه و سیاست خارجی بر اساس منافع خود تنظیم کند، دومی سرمایه در سیاست خارجی را تکیه گاه خود قرار داده و ناگزیر سیاست و اقتصاد خود را بر اساس خواست آن تنظیم می کرد...اینک،پس از یک قرن و نیم تلاش ،تاریخ دوباره تکرار میشود. م-سحر در کجای این تصویر جای دارند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

این نقدی شوینیستی از انقلاب اسلامی شده ایران است. این نقدیست که تنها به جنگهای فرقه ای و نژادی و سازمان دادن جنگهای نیابتی در ایران و خاورمیانه یاری میرساند. این نگاهیست سرکوبگرانه و شوینستی به انقلابی که با شعار حق تعیین سرنوشت مردم ایران اغاز شد . نه تنها انقلاب بهمن ، بلکه انقلاب مشروطیت ؛با شعار حق ملت در تعیین سرنوشت خویش آغاز شد و انقلابیون دوران مشروطیت خیابانیها و ستارخان ها و باقرخان ها با برنامه رشد و تقویت همبستگی بین ملیتهای ساکن ایران به طرح شعار انجمنهای ایالتی وولایتی پرداختند. اما روحانیت با شعار شریعت و امت و مالکیت به مقابله به حق ملت برخاستند و "روشنفکرانی"ظاهرا علیه ارتجاع مذهبی ،اما دقیقا همراه دستگاه سرکوب به نابودی آن انقلاب و دستاوردهایش همت گذاردند. آنان نه تنها در کنار دستگاه سرکوب حاکم ؛بلکه به بخشی از سیاست استعمار تبدیل شده بودند . تاریخ بشکل طنزآلوده و تلخی در

تاریخ بشکل طنزآلوده و تلخی در حال تکرار است!! اینان در تمام این سالها برای "یکرنگ کردن و یکسان سازی" زبان و فرهنگ ملیتهای ساکن ایران با زور وسرنیزه سخن گفته اند و هیچ جز تخم نفرت نکاشته اند. نقد مذهب و هجو مذهب و سیاست آدمخوارانه ای که دستگاه روحانیت و دولت اسلامی ،باید از نگاه انسانی ودمکراتیک صورت گیرد. نمیتوان با این سلاح شوینیستی و نژادپرستانه به جنگ داعش و دولت اسلامی و دول ارتجاعی سعودی و قطر و امارات و ...و ارزشهای ایدئولوژیک برآمده از این دولتها رفت . این سلاح زنگ زده و کهنه ،تنها بدرد جنگهای نیابتی و استعماری وتقوییت بی حقوقی مردم و نابودی زندگی و همبستگی انسانی مردمان ایران وهمسایگان آن هست. نزادپرستی آشکار امثال اقای م -سحر تنها به این ختم نمیشود که ملت بزرگ عرب را به وحشیگریهای داعشی و اسلامی وسعودی متهم میکند و فکر میکند عرب ؛یعنی اسلام ،جمهوری اسلامی یعنی عرب، سعودی یعنی عرب!! یعنی دقیقا همان ادعاهای دولتهای اسلامی و سعودی را در نمایندگی کردن مردم عرب و ...میپذیرد . میخواهید مردم عرب را ببینید در بهار عربی آنان را جستجو کنید، در موسیقی و ادبیات عرب در محمود درویش ، ادوارد سعید ،نوال سعداوی ،خالید جبران ،جبراابراهیم جبرا،صلاح جاهین ،نژار قبرانی، آندونیس و....در امه کلثوم و فیروز و...جستجوکنید. بجای سازمان دادن همبستگی با مردم کرد و عرب و ترکمن و فارس علیه تاریکی و وحشتی که منطقه را فرا گرفته و جنگهای وحشت وآدمخوارانی که بزرگترین آثار تاریخی ملتهای منطقه را نابود میکنند ،بجای سازماندادن همبستگی و تشکل مردم علیه قدرت و ارتجاع و جنایت ،علیه سلطه شیخ و سلطان و شاه ومذهب وسرمایه ، بجای یاری به مردمی که گرفتار استبداد و ارتجاع و بیداد قدرتهای منطقه ای و جهانی اند و این مصیبت با مصیبت زیست محیطی و خشکی و ریزبادهای شنی تکمیل شده ،آقای م -سحر و یارانش این زنجیره را میخواهند آگاهانه ویا نابخردانه با وحشت جنگهای قومی و نژادی ونیابتی تکمیل کنند.
نوشته شده توسط: مسؤل سابق کامنتها

نگرش گرامی، در نظر داشته باشید که "فقط باید آدم مغزش ایراد داشته باشه این حرفارو بزنه که ما تورک نیستیم آزری هستیم" یک جرف کلی است و خطاب به یک نفر مشخص نیست ولی خطاب شما به فرد مشخص است.

نوشته شده توسط: Anonymous

لاچین گرامی , بسیار زیبا توصیف کردید و از نوشته شما لذت بردم . من یک زندگی آرام برای این عزیزان آرزو دارم - جاسم

نوشته شده توسط: Anonymous

وقتی روشنفکر فارس چنین قلم زنی کند دکتر ایرانی هم یک قدم جلو تر گذاشته و از معاینه بیمار عرب خوداری میکند بفرمائید عین خبر و عکسهای مربوطه

جنجال پلاکارد «ورود عرب ممنوع» پزشک ایرانی+ عکس
تصویری منتشره در شبکه‌های اجتماعی که پلاکردی با تصویر و اشعار نژادپرستی در ورودی یک مطب پزشک را نشان می‌دهد جنجالی جدید به راه انداخته است.
به گزارش «فردا»، در این پلاکارد ی که در مطب پزشکی در کرمانشاه است نوشته شده است: از پذیرش بیماران عرب معذویم.

سایت العربیه نیز با انتشار این تصویر گزارشی در مورد آن و کلیپ شاعری به نام مصطفی بادکوبه‌ای که علیه عرب‌ها شعر خوانده را منتشر کرده است.
همچنین صفحه «اهم الاخبار» که یکی از صفحه‌های پرمخاطب عربی ایستاگرام است نیز بخشی از این گزارش را ضمن انتشار این عکس بازنشر داده است. http://www.fardanews.com/fa/news/414416/

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئول کامنت ها، شما باز بکطرفه کار می کنید. از کامنت پان ترک عبارت هایی مثل " فقط باید آدم مغزش ایراد داشته باشه این حرفارو بزنه که ما تورک نیستیم آزری هستیم" را که توهین مستقیم به نویسنده مقاله است چاپ می کنید. ولی از کامنت من کلمه های "مضحک" و "مهمل گویی" را که در وصف همین توهین های کاربران بی ادب است نقطه چین می کنید. این چه جور بیطرفی است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس برای سخن روشن و اندیشه ورزی برای ایران و ایرانی .نه تنها مردم ایران بلکه خود مردم عرب قربانی اهداف شوم
هزره گو و ماجراجوئی بنام محمد شدند.محمد با خرافه نامه اش قران باعث شد که هیج شاعر عربی پس از او نتواند سخنی نوین بیافریند چرا که فقط در پیرامون قران سخن گفتن تخم سخن پراگنی و منطق اندیشه را از عرب زبانان گرفت.یکی از اثار خیانتبار قران برای مردم ایران نیزفراموش کردن روزگار وطن و هم نوع و قربانی کردن همه چیز برای جریانی بنام دین بود.دین اسلام دین اخلاق و مکارم نیست بل دین قدرت پرستی و خیانت به ایران است بدون شک اگر خمینی و رجوی و علی شریعتی باور دینی اسلامی نداشتند ایران ما امروز این گونه خیانت زده بحران زده اسلام زده نمیبود. هر سه افراد نام برده در بالا هر چند همچو به خون یکدیگر تشنه بودند اما همه سرسپرده مستیبد عرب محمد و ائین شیطانی او هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر سید محمد جلالی چیمه (م-سحر) که خشمگین از عربیسم و عرب گرایی و استعراب ایرانیان و ملت های دیگر عرب است.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-ایران زمانیکه بهارعربی شروع شده بودوهرروزیک نوع سنگ اندازی وکارشکنی دربرابراین جنبش میکرد،بایدبفکرامروزمی افتاد.پول های بادآورده دلارهای نفتی عرب های مظلوم خوزستان این پیروان شعوبیه راهارکرده ودرآغوش روس وانگلیس لمیده وسرخود رادرون برف کرده فکرمیکرددردنیاهمه درکماهستند.در37سال گذشته بخاطرنفت وگازباایران سربه سرنگذاشتندودرقبل ایران ضرادخانه های جهان استعماری سه شیفته کارکردندواسلحه فروختند.جهان عرب راویران کردند.مردم ایران راباتوهم خودیرسرکارگذاشته بایدبفکرامروزمی اندیشیدند.آسیاب به نوبت است این قانون راایرانی هابایدآموخته باشند.متوهمین هرچه زودتربایدازخواب بیدارگشته وبه رونپژشک برای درمان مراجعه کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب جم، شاعر می گوید: تا مرد سخن نگفته باشد ، علم و هنرش نهفته باشد خوب است که شما زبان باز می کنید و "علم" و "هنر" خودرا به همگان عرضه می کنید. من نمی دانستم که شما را آنطور که نوشته اید به زور "سرنیزه و چماق، و اعدام و کشتار و شکنجه " وادار کرده اند در این سایت به زبان فارسی کامنت بنویسید! اگر می دانستم به نوشته های ....شما کمتر می خندیدم. به هر حال آرزو می کنم سرنیزه چماق، و اعدام و کشتار و شکنجه و... را که می گویید از روی سرتان بردارند تا دیگر مجبور به کامنت گذاری به فارسی نباشید و به زبان دلخواه خود در سایت های ترکی بنویسید و دق دلی "چندهزارساله" تان را حسابی تخلیه بفرمایید. هنوز برای ..... مالیاتی وضع نشده است!

نوشته شده توسط: Anonymous

تاریخ باستان , آریا گرایی , فارس بازی , تمدن درخشان ایرانی , فرهنگ غنی ایرانی , و واژه هایی از این قبیل دکان نان خوری تاریخ نویسان فرنگی و خودی بوده و است . هستند کسانی که نام استاد , تاریخ نویس و غیره بر رویشان گذاشته اند , ولی با چشم بستن به حقایق نان خور کوروش و هخامنش و زبان فارسی هستند . اعداد نجومی صرف این

پروژهه انگلیسی شده , و مثلا جشنهای ۲۵۰۰ ساله سمبل ان بود .
حالا تنور این شونیسم ایرانی همیشه داغ است , و نان خوران تازه بدوران رسیده هم خواهد داشت. یکی از این دیر رسیده ها هم تاریخ دان ترکیه البر ایتالی است . ایشان نقطه ضعف این پان ایرانیست ها را خوب میشناسد , و میداند به چه طریقی میتوان متولیان سیستم شونیستی پان ایرانیستی را حسابی دوشید !
حالا این پان ایرانیست ها از میان این همه پیغمبر جرجوس را پیدا کردند ! به نظر صدها دانشمند و تاریخ دان ترک در مورد تمدن و زبان اشاره ای هم
نوشته شده توسط: Anonymous

صدایش در نیار, چون دست ایران در کار است

کشته شدن 43 نفر از جمله کودکان توسط بمب های بشکه ای اسد

دبی-العربیه.نت فارسی

منابع سوری روز شنبه 30 ماه مه از کشته شدن 43 تن از مخالفان اسد با بمب های بشکه ای توسط بالگردهای سوریه خبر دادند.

به گزارش هیئت عمومی انقلاب سوریه، هلی کوپترهای وابسته به رژیم سوریه، چندین بمب بشکه ای بر سر ساکنان شهرک رامی، و شهر معره النعمان در حومه ادلب فرو ریختند.

همزمان با این حادثه، منطقه تضامن در دمشق پایتخت سوریه، مورد هدف چند موشک قرار گرفته است. در همین حال برخی گزارش ها از درگیری میان مخالفان مسلح و نیروهای رژیم اسد در میدان الحریه و خیابان دعبول خبر دادند.

هیئت عمومی انقلاب سوریه، گزارش داد که جنگنده های رژیم این کشور پرواز های خود را بر فراز شهرک های الحسنینیه، الصالحیه و چند شهرک دیگر در حومه دیر الزور را افزایش داده است.

همچنین هلی کوپترهای رژیم اسد، شهرک های درعا البلد، و نعیمه را در درعا با چند بمب بشکه ای دیگر مورد هدف قرار داده است.

همزمان با این گزارش ها، فعالان سوری، چند ویدیو از شهر اریحا که دو روز پیش، پس از عقب نشینی نیروهای اسد، به دست مخالفان افناده است، پخش کرده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب نگرش! یکی اشتباهات اساسی جنابعالی، در مورد بررسی مسائل جغرافیای موسوم به ایران این است که شما فاشیسم فارس و نژاد پرستان افراطی قوم فارس را مترادف با ایران، تلقی میکنید. ما بارها گفته ایم و بازهم تاکید میکنیم، و این مثل روز برهمگان روشن است، که ایران، فارس نیست! و قوم فارس هم نماینده ایران نیست. و زبان فارسی هم زبان مردم ایران نیست. زبان قوم فارس! که منشا آن افغانستان است! نمی تواند و اجازه ندارد، خود را بزور سرنیزه، برملل غیر فارس درایران تحمیل بکند! زیرا تقریبا نصف مردم ایران تورک، و تورک زبان است! و در کنارآن میلیونها ملیتهای غیر فارس نیزدرجغرافیای ایران غیر قابل انکار است. همانطور که جنابعالی نیز مشاهده میفرمائید، قوم فارس درجغرافیای ایران یک قوم اقلیت است! زبان یک قوم اقلیت را با هیچ منطقی نمی توان به زور سرنیزه براکثریت جامعه موسوم به ایران حاکم کرد. زیرا

این زبان نه زبان علم است، نه زبان فلسفه است، نه زبان تکنولژی است، نه زبان اختراعات است، نه زبان اکتشافات است، و نه زبان تمدن و پیشرفت! زبان قوم فارس تنها در بخش کوچکی از افغانستان و مناطق کویرایران رایج است، و جز این درهیچ کجای دنیا کاربردی ندارد. و با یک چنین زبان پرت وعقب مانده!، مردم ایران نمیتواند، به منابع علمی دسترسی داشته باشند! و با جوامع پیشرفته دنیا ارتباط زبانی، فرهنگی وعلمی برقرارکند. این زبان با حروفات عربی نوشته میشود، و این زبان نه در خواندن، نه در نوشتن، و نه در فهم محتوا، با زبانهای زنده دنیا، ازجمله با زبانهای علمی و فلسفی اروپائی، هیچگونه وجه اشتراکی ندارد! در ثانی در ایران ملل مختلفی با زبان و فرهنگهای مختلفی زندگی میکنند، و ازهزاره های دور درآن ساکنند، واستخوانهای پدران، و نیاکان و اجدادشان درآنجا دفن شده است. جغرافیای موسوم به ایران ملک خصوصی قوم فارس نیست! که فاشیسم گستاخ فارس این چنین برآن ادعای مالکیت میکند، و بیخودی سینه خود را می درد! از طرفی اعمال و تحمیل زبان قوم فارس بملل غیرفارس، بزور سرنیزه و چماق، و اعدام و کشتار و شکنجه، در هیچ منطقی نمی گنجد. جنابعالی اگر دقت کرده باشید، پانفارسها، و پان ایرانیستهای سینه چاک، باتفاق تنی چند از فارس پرستان، و مانقورد های دوآتشه، هیچ حقوقی برای مردمان غیرفارس اعم از فرهنگی، زبانی، ملی ـ مدنی قائل نیستند، واصلا ملل غیرفارس را مورچه هم بحساب نمی آورند! و بطورآشکارهیچ حقوق انسانی، فرهنگی ـ زبانی، و ملی ـ مدنی نیز برایشان قائل نیستند! یکی از گستاخی ها..... سکوت روشنفکرنمایان فارس در مورد حقوق ملل ستم دیده غیرفارس است! اینان طوری وانمود میکنند، و چنان خود را به کری و لالی و کوری زده اند، که گوئی، نه میبینند، نه میشنوند، و نه میتوانند حرف بزنند! اینا با یک چنین سیاستی، نهایت بی تفاوتی،و گستاخی خود را نسبت به جوامع غیر فارس نشان میدهند. ایران فارس نیست! اگر درایران از ارزشهای تاریخی و فرهنگی صحبت میشود، این بمعنای این نیست، که فارسها بانی آن بوده اند! اگر جنابعالی مختصراطلاعی از تاریخ داشته باشی، این موضوع را خیلی آسان درک میکنید، که از هزارسال پیش، تا حکومت معدوم پهلوی، یعنی بیش ازهزارسال سلاطین و پادشاهان تورک، اعم ازغزنویان، اشکانیان، افشاریان، صفویان، ... و همچنین سسلسه پادشاهان قارجار برجغرافیای موسوم به ایران حکومت کرده اند، و در آن ایجاد شهرسازی، وعمران و آبادنی کرده اند، تشکیل ارتش و دولت، ایجاد حکومت، و تصویب قانون، وقانون گذاری کرده اند، و اغلب شهرهای بزرگ ایران را اعم از تهران، و قزوین و مشهد، اصفهان، همدان و شیراز... و امثالهم و همچنین دیگر مراکز و شهرهای مهم و بزرگ ایران را بنا نهاده اند، و ایجاد فرهنگ و آبادانی کرده اند، و دانشمندان ترکی مثل دهخداها برایتان لفت نامه نوشته اند. پس وقتی از ارزشهای فرهنگی و تاریخی جغرافیای موسوم به ایران صحبت میشود، منظور قوم فارس نیست، چون قوم فارس در طول این هزاره ها هیچوقت درایران صاحب دولت و قدرتی نبوده است! که پانفارسها خود را وسط میندازند! و خود را وارث این دستاوردها مینامند! و چنان وانمود میکنند، که گویا جغرافیای موسوم به جهنم ایران! آرامگاه ابدی، وملک شخصی پدرشان است!
نوشته شده توسط: Anonymous

قسمت دوم_دوستان من فکرمیکنم ،کاریک جوان 10ساله طرفدارتراختورباحضوروفریادش درمیادین ،ودستگیرشدنش توسط پلیس سرکوبگر کاری تروستودنی تروشایسته ترازکاریک معلم واستاددانشکاه وتئوری نویس تمامیت خواه برای ملت مظلوم آزربایجان بوده وهست.
وجودآن نوجوان هادرمیادین هم اکنون باعث شده که نمادهویت طلبی وقدرت استقلال طلبی سوژه نشریات ورادیووتلویزیون ورسانه های سایبری درجهان گردد.تشعشه فریادتراختورذهن من وشماراشکافته ودرمنطقه وجهان توانسته بیداری درجوان وزن مردتورک آزربایجانی تهرانی وکرجی وقزوینی ایجادکند.توانسته چهره راسیسم فارس حاکم رادرظاهروشکل عوامفریبی مذهب دچاربحران کند.
توانسته خامنه ایی شیادرابه چالش کشیده تادردیدارخودباوکیل الدوله هابگویدکه پس ازاین سریال های حقوق بشری علم خواهدشد. توانسته نماینده ولی سفیه درتبریز(شیستری خودفروش)راخیط نموده وشعارهای دروغین احساسی اورابه بیراهه بفرستند.

توانسته به روحانی جلاد که برای تلاش و ترمیم حکومت شعوبیه جلادان فارس تلاش رادارد،باکارت قرمزدردنیااوت کند.اگردوست نداریدنگاه کنیدازمن بشنویدکه آدمکشان جمهوری راسیستی فارس درلفافه اسلامی مدیرتلویزیون گونازرا درباکوبقصدکشت کتک زده واموالش راغارت کرده اند.
فریادهویت طلبی ،راسیسم رامجبورکرده تاتلویزیون اداره اطلاعاتی سحررا24ساعته برای تفرقه اندازی دایرکند.همین فریادهاباعث شده قدرت پارازیت زیادترنماید.
دوستان ماشمارادوست داریم وازشمامیخواهیم چنانچه تمامیت خواهان وفدرالیست هااگرتوانش رادارندآنهانیزمتینگ وکارناوال راه انداخته وماهم کمکشان خواهیم کرد.مانیروی قدرتمندی دردرون ایران وآزربایجان داریم ماخودرامحدودبه یک نوع تفکرمنجمد ودگم نکرده ازشماهانیزحمایت خواهیم کرد.هرکس دوست داردزخمهای مارابجای مرحم گذاشتن عمیق نکنند.مادست یاری بسوی همه تورکان درازمیکنیم.
مابه همه نوع تفکرنیازداریم ازسوسیالیسم بگیرتاملی گرایی پاک آزربایجان ازفاشیسم بگیرتافمنیسم سنتی .ازمذهبی بگیرتاافکار لاییک برای رسید به حقوق پایمال شده خودبه همه شماتورکان نیازداریم.اگرنابودهم شدیم باتفکراستقلال طلبی وبرای اهداف وجغرافیای آزربایجان بایدباشد.
خواهش داریم تعدادی نقش دوستی خاله خرسی رابامابازی نکنند.بازی بامابااحساسات وباغرورمادیگربس است.یاشاسون آزربایجان چون فیکیرلشن لر.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-متنی نوشته بودم،بعلت کامنت های جدیدآقای احمدی زاده ودیگران لازم دانستم متن راکمی زیادترکنم.اولامنهم آقای احمدی زادودیگردوستان راکه زحمات زیادی راتقبل میکننددوست دارم،حتی مخالف وهنجارشکنان رادوست شان دارم.درثانی من هیچ مشکلی بااتینیک فارس ندارم،تنهاباشئونیسم فارس که حدودصدسال است درجهت خدمت به استعمارگران برآمده وخدمت میکندوباآنهاییکه ازاتینیک تورک ،کرد،عرب،ودیگراتینیک هابوده وبانگاه سوسیالیستی وچپ وراست ومذهبی درطیف های مختلف فکری ازسیاست شئونیست هابانگاه تمامیت خواهی وپان ایرانیستی وناسیونالیسم کورنقش مغزودستان ناخواسته وخواسته این حاکمیت هادرآمده اند،مشکل دارم.
ازپیشنهادآقای احمدی زاده ودیگران که بانوشتن به زبان مادری وترویج آن دربین مردم راقبول داشته ،هرچندکه آقای احمدی زاده نقش دولت ومقابله دولت وارگانهای فرهنگی دولتی رانادیده گرفته و.فکرمیکندتعدادی بصورت انفرادی متوانند

تاثیرگذاردرهویت طلبی باشند.درصورتی که چنین نیست واین دیدگاه دردرون مردم بصورت خودجوش وجوددارد.این کارهاتنها وقت تلف کردن است.
باتوجه به اینکه درکشوری همچون ایران که تنوع ملل وجودداردمعتقدبه تحمل دیگران وتنوع عقایدهستم.همه واقفیم دموکراسی درایران اصلا روی خوش ندیده وتمرین نشده است.
دولتهای عصرجدیددرسرکوب آزادی احزاب ونهادهای مدنی تازه شکل گرفته درنطفه عمل کرده است.بعضی دوستان میخواهند زحمات وعملکردگذشتگان رانادیده کرفته وآن رابمادیکته وتحمیل کنند.
جهت آگاهی این دوستان بایدعرض کنم.
1-بزرگان تورکان آزربایجان اززمانهای قدیم به آنچه خودبوده وبایدبرای خود(آزربایجان) تلاش وفعالیت میکردندکه ولی بازیاده خواهی درجغرافیای منطقه وخارج ازچهاچوب تلاش زیادی کرده اند.درآخرنیزدوداین تفکرزیاده خواهی به چشم مردم آزربایجان رفته است.نمونه آنرا درشاهان صفوی وبخصوص درشاه اسماعیل صفوی ونادرشاه قاجارودرسران انقلاب مشروطه بخوبی میتوان دید.
2-نیروهای تمامیت خواه که عملادچارافکارپان ایرانیستی هستند،دراشکال وظواهرمختلف ظاهرمیکردند.ازچپ های توده ایی وفدایی .چپ های رنگارنگ ومذهبی های ملی واصلاح طلب تامذهبی های سنتی این هاهمگی دچارتمامیت خواهی بخوانید تفکرپان ایرانیستی گشته وبه مردم آدرس غلط مسدهند.
3-نبروهایی بادیدگاه فدرالیستی مدرن ویاایالتی ولایتی ،این نیروهابااینکه نظرخیرخواهانه وآرمانگرای داشته این هابنظرحقیر نیروهای اثرگذارجهانی درسیا ست منطقه وجهان رانادیده گرفته وفکرمیکنند،خودخواهندتوانست مهندسی سیاست ایران راترسیم کنند.اگرکوچکترین مطالعه ایی درانحراف انقلاب مشروطه درکل ایران ودر28مردادسال1332وانقلاب 1357وحتی حرکات جنبش سبز(اصلاح طلبی)داشته باشند،خواهندید،تراست های نفتی وسیاست گذاران غربی بخاطرمنافع خوددستاوردهای مردم راآنطورکه خودمیخواهندسمت وسو داده اند.کوچک انگاری غرب ،این نیروهاهنوزبرای تمامیت خواهان اتینیک های غیرفارس ناشناخته ،وسیاست مداران فارس درون گروه های تمامیت خواه نیزدوست ندارند،کل بدنه این گروه ها باچشم بازبه مسایل نگاه داشته باشند،تادرآینده سیاست خودرابتوانندبه اجراگذارند.
پس دراین دیدگاه نیزیعنی فدرالیسم چه مدرن وچه سنتی یک نوع سوپاپ اطمینان شدن برای اتینیک فارس ها بوده ،وآب درهاون کوبیدن است.هرزدادن نیروی خودوچوب لای چرخ گذاشتن درچرخ نیروهای استقلال طلب وکمک به آسیملاسیون شدن بیشتر فرزندانمان خواهدانجامید.
4-جنبش استقلال طلبی مردم تورک آزربایجان هم اکنون به یک آلترناتیوسیاسی درایران تبدیل شده وظیفه دیگرنیروهای سیاسی تمامت خواه چپ وراست وطنی تورک بنظراین حقیرنگاه ونظرمثبت ویاسکوت محترمانه بوده وآنچه درتوان دارنددراین راههابکاربرند.مثل سرودن شعروداستان نویسی وتقویت موسیقی وتاریخ خوانی منابع واقعی واگرنمیتوانندکمکی کنند،لاقل مرحمی برزخمهای صدساله وسرکوب ملتمان شوند.پایان قسمت اول
نوشته شده توسط: محسن کردی

جناب استخانلو... من در انقلاب مسلحانه شرکت داشتم این عکس با تفنگم را هم همان روزها گرفتم میگذارم که اینجا همچی راحت انگ سلطنت طلبی نزنید. هنوز همون ادبیات اول انقلاب رو دارید. درست عین مسعود رجوی ها که بجای استدلال انگ میزدند. من به این نتیجه رسیدم که علیرغم آنکه رژیم شاه یک رژیم اقتدارگرا بود اما بهترین امکان برای کشوری مثل ایران بود که خود را به قافله تمدن برساند. مخالفین چپ و راست شاه بهتر بود بجای مخالفت با او به او کمک میکردند و هرکدام یک جای کار را میگرفتند و کشور را میساختند. همه تحقیقات جامعه شناسی نشان میدهد که کشوری در شرایط ایران زمان شاه هنوز سالها تا رسیدن به دمکراسی و آزادی کار داشت و تفاوتی بین نظام جمهوری چپ و راست یا نظام سلطنتی نمیکرد. شاه چهارنعل داشت ایران را به .. ادامه

آن مرحله میرساند. و طبیعی است که در هر نظامی مشکلاتی وجود دارد که قبل از آنکه این مشکلات از سران آن نظام باشد از مردم و فرهنگ آن نظام است. سابقا تصور ما بر این بود که در غرب هیچ فسادی نیست. اما امروز می بینیم که در همه کشورهای جهان فساد اداری و دولتی هست منتها کم و بیش دارد. آن زمان اتفاقا ایران کمترین فساد را در میان کشورهای همنوع داشت و کشورهای چپ بسیار فاسد تر از ایران بودند. ماهایی که انقلاب کردیم یا نباید انقلاب میکردیم یا اگر انقلاب کردیم باید و باید از این انقلاب یک چیز خوبی بیرون می آمد. شما نمیتوانید انقلاب کنید و بعد بگویید خمینی خیانت کرد. تو که نمیتونی هدف انقلاب رو تضمین کنی بیجا میکنی در این انقلاب شرکت میکنی. آخه برای یک بارهم که شده شما فسیلهایی که هنوز از شاه و ساواک ایراد میگیرید یک سوزن هم به خودتان بزنید. دست ساواک درد نکنه که تروریستهای مخالف پهلوی ها رو در بند کرد که این انقلاب نکبت چندسالی به عقب بیافته تا یه خاطره خوش در عمرمان از ایران داشته باشیم. حال در ایران و خارج بنشینید و هی ناله کنید.
نوشته شده توسط: محسن کردی

دوران انقلاب و سالها پس از آن دوران تهمت ها شانتاژها و هوچی گری و آبرو بردن بر علیه کسی بود که با تفکر غالب هماهنگ نباشد. در این راه استفاده از هر وسیله ای مشروع بود و کسی به فکر منطقی و درست بودن عمل نبود و حتا حاضر به بحث هم نبود. یا باید انقلابی باشی یا ضد انقلابی. در میان ای سفید و سیاه خاکستری وجود نداشت. پس از انقلاب روش مجاهدین چنین بود. یا بر ضد انقلاب هستید که باید جنگ مسلحانه را برگزینید اگرنه اهل استحاله و کوتاه آمدن هستید یا با لقب هایی مانند بریده و غیره تحقیر میشدید. سیاستمداران قدیمی جبهه ملی حب و بغض بخشی از رفتار سیاسی شان بود. اگر بجای بختیار سنجابی نخست وزیری را پذیرفته بود بختیار همین رفتار را میکرد که سنجابی پس از نخست وزیری بختیار کرد. همه از چپ تا راست پرت بودند و شعور سیاسی نداشتند. آقا این سیستم رمز گذاری کامنتها سخت و وقت گیره.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس از اقای همنشین بهار .همین گفتگو ها استبداد را به بالای دار میرد.علت را نه در فرد و سازمان بلکه در باور به ایمان کور دینی و کومونیستی باید جستجو کرد که نه تنها مردم ایران بلکه جهان اسلام و بخشی از جهان را در سیاهی فرو برد.فرض که رجوی در جنگ فروغ جاویدانش پیروز میگشت چه کشوری در انتظار ما بود ؟ شاید بخت همراه مردم ایران بود که قرباینان رجوی گشته شوند تا ایران اشرف نشود.مردم ایران بیش از انکه میهن پرست باشند مسلمان هستندو دین سرنوشت انها را رقم میزند.نه جریان چپی ونه جریان دینی از دو صفت میهن پرستی و ازادی خواهی جدا هستند. حماسه حسین و واقعه عاشورا هنوز ادامه دارد و گشتار چند هزار مجاهد و چند هزار زندانی بی خبر از هم جا
نه برای ازادی خواهی بود و نه توانست کمکی به امال مرم ایران کند.هدف رسیدن به قدرت با پرچم اسلام به هر قیمت بود. .

در همان سالهای نخست انقلاب از یک تازی مجاهد خلق و حزب توده بیخبر نستیم .اگر هدف ازادی و دمکراسی بود و یا هست چرا در همان سالها دو سازمان قدرتمند حزب توده و سازمان مجاهدین برنامه ای مشترک برای رسیدن به ازادی نداشتند و اکنون نیز همان سیاست ادامه دارد . ایا غیر از این است که هر دو سازمان هم در گذشته و کنون سایه یکدیگر را با تیر میزنند؟بله اقای رجوی و کیانوری خمینی را باید به جرم و عاملان قتلهای سنگین محاکمه کرد ولی محرک این همه جنایت دین اسلام و مارکسیسم هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم ترابی

خانم ترابی ،
شما داریوش آشوری را خیلی جدی گرفته‌اید. امیدوارم اطلاعات ارزشمندی که در این نوشته به دست داده‌اید، اندکی بر دانش او بیفزاید و از آشوب فکری او بکاهد. آشوری در جایی گفته است که وقتی به سراغ نیچه رفت، هیچ چیز از او نمی دانست. حتی نیمۀ نخست کتاب «چنین گفت زرتشت» را با اسماعیل خویی و کمک‌های فکری او ترجمه کرده است. درواقع، نیچه وبال گردن او شده و اکنون بیخ ریش اوست، زیرا شهرت خود را به عنوان روشنفکر در صحنه تا حدودی مدیون نیچه است. او از نیچه‌شناسی در غرب اطلاع درستی ندارد. راستش را بخواهید از هایدگر نیز چیز زیادی نمی‌داند. صحبت‌های او در تلویزیون بی بی سی در برنامه ای که ویژۀ هایدگر بود، نشان می داد که چقدر اطلاعاتش از این فیلسوف عوامانه است. چسبیدن آشوری به این دو فیلسوف از روی شناخت و آگاهی عمیق از فلسفۀ آنان نیست. او خیلی کم می خواند و این را از حرف هایی که در زمینه های گوناگون می‌زند می‌توان فهمید. خود او بیش از هرکسی به رُسانتیمانی که به دیگران نسبت می‌دهد، دچار است. همین «کشف» نسب خانوادگی اش نشانه‌ای است از رسانتیمان او. در ایران، رقبایش از جمله فردید برای کوبیدن او نام خانوادگی‌اش را بهانه می‌کردند و او را «غیر ایرانی» می نامیدند. حتما باید یک کُردی پیدا می شد و به او می گفت که نام خانوادگی آشوری در کردستان فراوان است و «آشور» همان «آذر» است و نیاکان او از قبیلۀ «آذربانان» بوده است. لابد همۀ خانواده‌های آشوری نام هم که در الجزایر و تونس زندگی می‌کنند از تبار «آذربانان» هستند. ایشان که خود را زبان شناس می‌دانند، حتی این زحمت را به خود نداده‌اند که بروند کمی تحقیق کنند و ببینند که نام آشوری در کشورهای عرب زبان خاور میانه نام رایجی است. البته ته دلشان خوب می دانند که دارند کلک می زنند و مثل خیلی از ایرانی ها نسب‌سازی می‌فرمایند. بگذریم از اینکه آتش پرستی کردان هم «کشف» تازه ای است و تحقیقات جدی تاریخی آن را تأیید نمی‌کنند. اما خانم ترابی یک چیز را باید بدانند و آن اینکه با این مقاله کینۀ آقای آشوری را برای همیشه به جان خریده اند.
نوشته شده توسط: lachin

آقای علامه زاده... همه ما امیدوار هسیتم که شما و تمام دوستانتان یک زندگی آرام همراه با آسایش روحی و روانی را در پیش داشته باشید..تراژدی ملت های دیکتاتور زده را شما کاملآ در چشممان مجسم فرمودید. خیلی رسم هست که فارغ التحصیلان دانشگاه های اروپائی و امریکائی بعد از چندین سال همدیگر را ملاقات میکنند ( Alumni) تا یادی از گذشته ها کرده و تجربه های جدید کار و زندگی را باهم ردّ و بدل بکنند. خیلی هم اتفاق می افتد که بعضی از این افراد , نه در دانشگاها, بلکه در سمینار های علمی باهم آشنا شده اند. در زندگی تراژدی وار رستاحیزی وحزب اللهی ایران , نخبه گان ما , نه در سمینارهای علمی بلکه در (( زندان )) ها باهم آشنا میشوند..شما و دوستان عزیز شما بهترین نمونه این تراژدی هستید. نکته خنده دار این تراژدی , عکس العمل خانم فرح پهلوی است که انتقاد میکند که چرا آخوندها مدارک و اسناد

دوران دیکتاتوری محمد رضا شاه را از بین میبرند..کسی نیست که به این خانم گوش زد بکند که اگر در دوران دیکتاتوری شوهرت , تعداد مساجد , بیشتر از تعداد گنجایش دانشگاه ها نمی شد, تفاله های « حزب رستاخیز» بصورت « حزب الله» تغیر نمی کرد. در هر حال , ما بهترین ها را برای شما و دوستانتان آرزومندیم....
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-این یک واقعیت است که پس ازفروپاشی شوروی واستقلال کشورهای تورک آسیایی یک نگرش جدیدهمراه بارشداقتصادی درسیاست کشورترکیه بوجودآمده است.درک این موضوع برای سیاسیون ایرانی که دچارنوعی افکارتوهم انگیزپان ایرانیستی شده اند،مقداری سخت وغیرقابل پذیرش بوده ونتوانسته اندبه یک موضوع کوچک منطقه ایی پی ببرند.هم اکنون ترکیه بانگاه اسلامی به دنیاخواسته ونخواسته جای پای محکمی دردنیابرای خودبازکرده ،استعمارگران غرب مخصوصافرانسه وروس وایرانیان خودشیفته، پان ایرانیست چپ وراست ،درسنگ اندازی برای جلوگیری ازنفوذترکیه تمام تلاش خودکرده تاترکیه راازقدرت گیری بازدارند.درجریان تهاجم ارمنستان به آزربایجان وانحراف وکارشکنی درخیزش بهارعربی این کارشکنی وهمدستی مخالفان ترکیه بخوبی قابل رویت هستند.موضوع گسترش سیاست یک کشوردردنیاشکل های مختلف داردکه سیاستمداران ترکیه نیزنمیتواندازاین تزمبراباشد.مگرکشورهای آمریکا.

انگلیس .فرانسه.روس.ایران.چین تزی غیرازاین سیاست راپیش میبرندکه ،ترکیه ازآن تزجهانی دوری کند.درایران خودمان افکار شیعه گری وگسترش آن ویاافکارپان فارسیسم باهزینه های میلیاردی فرهنگستان های فارسی نیزازهمان تزهااستفاده میکنند.پس این کمک های ترکیه برای سرنگونی بشاراسد که بنوعی عامل مستقیم برای جلوگیری ازگسترش نفوذترکیه بوده بفکرمن حتماوبایدازبین برود.حال این رفتن توسط هرکس ونیرویی باشدفرقی نکرده ودیگران درجوارمرزهای ترکیه دیگرقادربه کارشکنی نبوده ونخواهند بود.بفکرمن ترمزوسدراه وانحراف بهارعربی دروجودبشاراسدخلاصه شده وجزنابودی اوترکیه راهی دیگرندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب جم، شما که اینقدر با خشم به فرهنگ و تمدن ایران می تازید و توهین می کنید و ادعای ترک دوستی دارید یک نگاهی به ویدیوی سخنان دکتر ایلبر اورتایلی در بخش مدیای ایران گلوبال بیندازید و گوش بدهید که این دانشمند ترک درباره فرهنگ و تمدن ایران چه می گوید . آدرس http://www.iranglobal.info/node/46786

نوشته شده توسط: Anonymous

بختیار حتی بدون تایید سازمان خود یعنی جبهه ملی سوپاپ انفلاب شد . او در هر حال یک قربانی بود چون از سیاست چیزی نمی فهمید . اگر انقلاب ترمز میشد ، شاه و ساواک او را نفله میکردند . اگر انقلاب به پیش میرفت، آخوندها او را سر میزدند . که شد . بختیار ، آخرین فئودال زاده سیاسی ایران ، سرنوشتی تراژدیک داشت . بختیار تا آخرین روز عکس شاه را بالای میز کار خود زده بود . این ....یک دکتر سیاسی است که نه مردم را میشناسد و نه کشور و فرهنگ و تاریخ ایران انقلابی شورشی را . طبق مصاحبه ای مقامات اسرائیلی ، فرودگاهها و نقاط حساس ساواک و ارتش تا یک هفته بعد از ورود خمینی به ایران در دست و زیر کنترل موساد بود . این حکومت شاهنشاهی ایران بود . چه خوب چپ ها میگفتند . سگ زنجیری امریکا

نوشته شده توسط: Anonymous

جای آن است که یک کارزار مردمی برای اعتراض به هزینه های رژیم برای گور این مردک نابکار راه بیفتد هم در داخل و هم در خارج ایران و همه ایرانیان هر جور میتوانند به دولت اعتراض کنند که در این شرایط اقتصادی و فقر عمومی که دولت حقوق کارگران را ندارد بدهد چرا این همه وجوه میلیاردی برای قبر خمینی خرج میشود.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

فرج سرکوهی
در دو راهه استبداد شاهی یا جمهوری اسلامی، شاپور بختیار از همراهی با اکثریت تن زد و راه سومی پیشنهاد کرد. او از شجاعت فکری و سیاسی برخوردار بود که در میان سیاستمداران ایران “پدیده ای نادر” است.
آنان که می بایست و می توانستند از او حمایت نکردند. اما شاپور بختیار، با انتخاب خود در گره گاهی مهم به سرمشقی از شجاعت فکرى و سیاسی، به مظهری از فضیلت تنهایی و انزوا بر بستر ایستادگى در برابر امواج پر قدرت و به نمادی از پیروزی عقل نقاد بر شوق و رویا و ضرورت خردورزى و نقد در قله شور بدل شد.

انقلاب دو قطب از جامعه ایرانی، زحمتکشان، حاشیه نشینان شهری و لایه های فقیر و کم درآمد را از سویی و طبقه متوسط شهری را از دیگر سو گره زد.
قطب اول از منظر دینی و فرهنگی با روحانیت شیعه پیوند داشت و همراه با گرایش های چپ به شعارهای پوپولیستی آیت الله خمینی چون “عدل علی” و مبارزه با “آمریکا و مستکبرین” دل بسته بود.
لایه های مهمی از قطب دوم، که به حدی از مدرنیته و دموکراسی تمایل داشتند، نماینده سیاسی مستقلی نداشتند و از جمله به این دلیل که استبداد شاه همه نهادهای سیاسی و اجتماعی، جز روحانیت را سرکوب کرده بود.
بخیتار به امید حمایت قطب دوم، لایه هایی از طبقه متوسط شهری، روشنفکران، گرایش ها و احزاب آزادى خواه غیرمذهبى ملی، لیبرال و چپ، نخست وزیر شد.
بختیار با این چشم انداز “زمان می خرید” که این قطب از دوران نخست وزیری او بهره گیرد و بلوکى مستقل از دموکراسى خواهان غیرمذهبى و مخالفان استبداد شاهنشاهى و دینی تشکیل دهد.
اگر این قطب نخست وزیری بختیار را چون پیروزی خود ارزیابی و از او حمایت می کرد، اگر این قطب در آن مقطع از قطب دیگر جامعه، که به رهبری آیت الله خمینی خواهان استقرار جمهوری اسلامی بود، فاصله می گرفت و با تشکیل ائتلافی سیاسی و ارائه قانون اساسى دموکراتیک در برابر روحانیت و حکومت اسلامی می ایستاد، چه می شد؟
محتوای واحد می تواند در شکل های متفاوت ظاهر شود. آنچه به واقع رخ داد، ماندگاری بختیار را بر کرسی نخست وزیری ناممکن کرد، اما و حتی در این حالت، حضور بلوک سیاسی هواداران دموکراسی و بختیار می توانست بر شکل و محتوای جمهوری اسلامی اثر نهاده و دستکم حذف دستاوردهای انقلاب در عرصه آزادی های سیاسی در کمتر از یک سال و نیم، بدان آسانی نبود که در غیبت این بلوک رخ داد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

چند روز پیش داستان غم انگیز کشته شدن بیش از 4000 سربار و غواص ایرانی درناگفته هایی از لو رفتن «عملیات کربلای ۴» را شندیم و امروز داستان دنباله دار کشته شدن چند هزار مجاهد خلق در فروغ جاویدان و زنی که نامش قصه و یا غصه بود و در هوای 60 درجه جنازه های مجاهدین را دفن می کردند . و درست دو ماه بعد قتل عام 5000 زندانی سیاسی در سال 67 را در کنار هم قرار دهیم که به انتقام فروغ جاویدان به فرمان خمینی صادر شده بود. براستی مسببان و مقرضان اصلی کیستند ...شاید بگوید خمینی ، مسعود رجوی و... این ها رهبران یک انقلاب احمقانه بودند . انان خود قربانی چنین تفکری بودند . متاسفانه

همنشین بهار رواوی داستان اسماعیل وفا یغمائی مشکل را در رهبر جستجو می کنند بنظرمن مقصر اصلی ایدئولوزی و سیاست انقلابی حاکم بر احزاب و سازمانهای انقلابی بودند که چنین فجایعی را رقم زدند. بیش از یکصد سال است که روشنفکران ایرانی در فکر انقلاب اند . دهها هزار کشته و زندانی ....نتیجه اینکه : ایران در مرز فروپاشی از درون قرارگرفته است و کافی موشکی از زمین و هوا در خلیج فارس شلیک شود ، عربستان ، اسرائیل و ایران بیفتند به جون همدیگر ......در چنین جوی هنوز کودکانی پیدا می شوند که بدنبال تواب در 33 سال پیش می گردند و ای بر ما« نسل سوخته انقلابی» ...چه کردیم با خود و مردم ایران
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

1- ممنون از زحمت و روشنگری های نویسنده ی گرامی - خانم ترابی- که این موضوع بسیار ضروری را مورد بحث و نقد قرار داده اند. بدون نقد نژادگرایی و زمینه های «تاریخی-نظری» آن در جامعه ی ایران به ویژه «نژادگرایی و ناسیونالیسم فارسی» امکان گذار به دموکراسی که چکیده اش «آزادی و برابری» ست، ممکن نیست. این پدیده لازم است چه در حکومت فاشیستی حاکم و چه در بیرون آن عمیقاً زیر تیغ نقد برود. و حلاجی شود. نوشته در این جهت سیرمیکند.

2- نژادگرایی در تاریخ ایران از «خون پاک» جویی و «تخمه گرایی» آغاز شده و بعد ها با «باستانگرایی» و «سومکا» به نازیسم گره خورده و در «ناسیونالیسم فارسی» به برنامه ی اجرا شده ی « یک زبان ، یک ملت ، یک دولت» رسیده است.

3-از زاویه فکری «ناستانگرایی» عهد مشروطیت و مجلات ایرانشهر و کاوه و سومکا و کسرویسم به حزب «پان ایرانیست» و شاهنشاه گرایی پهلوی انجامید

و روشنفکرانی نیز مرید «هایدگر و نیچه» شدند. که نمونه ی تپیک این آخری داریوش آشوری ست.

4- آشوری آثار «نیچه و ماکیاوللی» را ترجمه کرده است. البته بدون نقد آنها و با «تأیید». و نه به عنوان منابع جهت مراجعه بل به عنوان «ترویج ایده ی آنها» در تقویت ناسیونالیسم فارسی که پا به پای دیگر گرایشهای ملی درمقابل حکومت و دربرابر یکدیگر رشد کرده اند. چرا؟ تا جایی که از کارهای آشوری دریافته ام ایشان در تقویت بنیاد تئوریک ملی گرایی فارسی ست-که ناسیونالیسم فارسی حکومت متمرکز و قدرتمند و تمامیت خواه ایران فردا را قبضه کند. بهر وسیله. با متدی که ماکیاولی در شهریار توضیح میکند.

5- گیرم فردا بعد از حکومت کنونی «حکومت ملی و قدرتمند و متمرکز و تمایت خواه» آشوری با تئوریهای « سروران - بردگان» و «ابرانسان» نیچه ، و «اصالت جویی هستی» هایدگر در زمان، مستقرشد و «هیتلر» هم برخاست. آیا این، سرفرازی فکری برای آشوری یا هر روشنفکر دیگر میاورد یا موجب سرشکستگی شان میشود؟
پاسخ روشن است . سرفرازی نظری از آن کسانی ست که این اندیشه ها را نقد نموده و هشدار داده اند.

6- جای تأسف است که کسانی در آخر عمر چنین خود کشی نظری میکنند. ملی گرایی در این برهه راه دیگری جز این ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا خیلی با حال بود. به دلم نشست. حالا دیگه نوبتِ جوانی دومه. پرواز ذهن.....شیرینیِ یافتن عزیزانی تازه.

بوسه ای از دور برای شما.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-وای برملتی که هرچندسال امام وامازاده ایی برای آن درست میکنند.اروپاازقرن 16میلادی درنقاطی ازاروپاشروع به انقلاب رنسانس کرده ولی مردم ماوتمام مسلمان راطوری بارآورده اند،که درقرن 21برایمان هنوزامازاده درست میکنند.این هارابایدازتمدن وفرهنگسازی توسط ایرانیان فرهنگسازجهانی برای جهانیان بحساب آورده وبرآن بالید!این پول نفت چه کارهاکه نمیکند!راستی مادرکجای تاریخ قرارداریم؟خوشابحال باستانگراهاوتمامیت خواهان وپان ایرانیست های چپ وراست که چه تحفه هایی رابرعقلانیت انسانی حاکم کرده اید!اینهاکه برای ماتورکان آزربایجان شجره نامه مینویسندودوست دارندماهم فارس باشیم وازخرافات دینی به خرافات باستانی ایمان آوریم ،بایدبگویم شمادربدباتلاقی گیرکرده وخودخبرنارید.این امامزاده وعقب ماندگی دراثرحاکمیت شمادرعصرتصرف کرات وموبایل واینترنت ودیگراختراعات پیشرفته جهانی که من هنوزخبرندارم مبارکتان باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

از طرز صحبت بعضی از فارس پرستان و خاک پرستان پان ایرانیست، چنان بر میآید که گه گویا حتا درخواندن و نوشتن زبان و ادبیات ترکی نیزمشکل دارند! و چنانکه از خصوصیات شوونیستی شان معلوم است......... به فعالین حرکت ملی آذربایجان انگ " پانترک" میزنند! هرگاه اینان.......... سواد خواندن و نوشتن بزبان ترکی را داشتند، میتوانستند، در منابع ذکر شده کامنت فوق، حداقل، کتاب مذکوردر باره اتروسکهای تورک را مطالعه بکنند و به حقایق و موجودیت هزاران ساله زبان و فرهنگ مردم تورک آذربایجان در سرزمین اجدادی خود پی ببرند! اما خصوصیات فارس پرستی، و پان ایرانیستی آنان چنان چشمشان را چنان کورکرده، که جز جلوی پایشان از دیدن اطراف و محیط خود بکلی عاجزند! و مثل مانقورهای دو آتشه، در رکاب پانفارسیسم سینه میزنند! تا شاید مورد مرحمت و توجه آنان قرار بگیرند! باید به این آقایان گوشزد کرد، که

با این طرز فکر، راه بجائی نخواهند برد. و هماره درانجماد فکری درجا خواهند زد.
نوشته شده توسط: Anonymous

این هم شده مسله عده ای در منطقه ما در قرن 21 . جای بسی افسوس.به جای قلم فرسائی در نهی یک ملت یا خلق یا هر چه نامش میگذاری. قدمی بگذار در راه حقوق حقه آنان. ای برادر آذری ساز آهنگی تازه بسا . گراسیرخط وخالی شد دلم عیبم مکن---مرغ جائی میرود کانجاست آب ودانه ا ی---- پادشه راغرفه آبادان ودل خرم چه باک ---- گر گدایی جهن دهد در گوشه ویرانه ای----عاقلانش باززنجیری دگر بر پا نهند---- روزی این زنجیر از هم بگسلد دیوا نه ای.

نوشته شده توسط: Anonymous

به‌گزارش رویترز، نیروی ویژه پلیس تاجیکستان (اومون)، یگان ویژه برای مبارزه با مجرمان و نیروی ضدشورش است. خالیموف در پایان ماه آوریل ناپدید شد و از آن زمان با وجود جست‌وجوهای پلیس تاجیکستان اثری از او به‌دست نیامد.

در ویدئوی منتشرشده، گلمراد خالیموف با نواری از گلوله بر روی دوش و تفنگی در دست به زبان روسی جهاد در روسیه و آمریکا را اعلام می‌کند.



در این پیام او برخی از مقام‌های بلندپایه تاجیک را به مرگ تهدید می‌کند و می‌گوید: "نیروهای خراسان برای کشتن شما خواهند آمد. ما شریعت را در تاجیکستان بنا خواهیم کرد".

نیروهای داعش به افغانستان، پاکستان و سرزمین‌های اطراف آن "ولایت خراسان" می‌گویند.

خالیموف در این ویدئو، امامعلی رحمان، رئیس‌جمهور تاجیکستان و همچنین وزیر کشور تاجیکستان را "سگ" خطاب می‌کند و از نیروهای ارتش این کشور می‌خواهد تا علیه دولتی که "حجاب و نماز در خیابان را ممنوع می‌کند" به‌پا خیزند.

او همچنین بیش از یک میلیون تاجیکی را که در روسیه کار می‌کنند خطاب قرار می‌دهد و از آن‌ها می‌خواهد که به "بردگی" خود پایان دهند و به داعش بپیوندند.

وزارت کشور تاجیکستان از هرگونه اظهارنظری درباره این ویدئو که به‌شکل گسترده در شبکه‌های اجتماعی پخش شده، پرهیز کرده است.

رسانه‌های محلی تاجیکستان به‌نقل از منابع امنیتی این کشور گفته‌اند گلمراد خالیموف دوره نظامی خود را در روسیه و آمریکا گذرانده است. به‌گفته آن‌ها خالیموف اول ماه مه به مسکو رفته و فردای آن روز احتمالاً آن‌جا را ترک کرده است. او پیش از رفتن‌اش در میان نیروهای پلیس تاجیکستان به سود داعش تبلیغ می‌کرد.

رئیس‌جمهور تاجیکستان از آن نگران است که داعش در کشورش ظهور کند و شعله‌های جنگ را به آن‌جا نیز بکشاند. امامعلی رحمان می‌گوید در این صورت جهنم در انتظار داعش خواهد بود.

مقام‌های تاجیکستان به‌منظور مقابله با نفوذ رو به رشد تندروهای مذهبی، دستور اصلاح ریش و محدودیت زیارت مکه را صادر کرده‌اند.

به‌گفته مقام‌های تاجیکستان، بیش از ۳۰۰ تاجیک برای نبرد در صفوف نیروهای داعش کشور را به مقصد سوریه ترک کرده‌اند و حدود ۵۰ نفر از آن‌ها در آن‌جا کشته شده‌اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

نوشتم: خیانت به دوستی و رفاقت، در عرف نانوشته شده ی جوامع انسانی بد است.
فکر میکنم شما حرف من را خوب میفهمید. آیا شما هم رفقای خود را لو داده و یا میدهید؟
آیا شما هم دقیقن دانشیان را به ساواک لو میدادید؟ در زمان و مکان قید شده؟
نوشتید: چرا ایرانی ها حتی یک نویسنده و یا متفکر جهانی ندارند.
میگویم: شما کتابی از خدمات شهریاری (مرد هزار چهره) بنویسید!

نوشته شده توسط: Anonymous

فرض بفرمایئد که همین نظام اسلامی دستور داد در ایران انتخابات ازاد بر گذار شود. کاندید شما از بین افراد زیر با توجه به تجربه 3 دهه گذشته کدام یک میباشد؟
1 دکتر بختیار 2 کیانوری 3 رجوی 4 قاسملو 5 خمینی 6 اقای بنی صدر 7 فرخ نگهدار8 بازرگان 9 روحانی 10 رضا پهلوی
11خواهر مجاهد مریم قجر عضدانلو رجوی 12؟ ایا شما کاندید دیگری میشناسید که نام او از قلم افتاده باشد ؟
از بین افراد بالا چه کسی میتواند از ازادی های مدنی شما دفاع کند؟
اگر( مجبور) به انتخاب باشید چه کسی را انتخاب خواهید کرد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جداری از زحماتی که در نوشتن این مقاله متحمل شدید تشکر می کنم. شما در این مقاله با ستمهای سیاسی، ستم ملی، ستم طبقاتی، ستم جنسی و ستم مذهبی مخالف کردید. مخالفت با این ستمها امروزه چیز عجیبی نیست. چیز مهم و عجیب داشتن برنامه، استراتژی و هدف درست از یک سو و سازماندهی و رهبری مبارزات توده ها برای رفع این ستمها است. شما برای رفع همه این ستمها آلترناتیوتان را ارائه دادید که متاسفانه آلترناتیوی نادرست میباشد. شما در جمله آخر مقاله

آلترناتیوتان را چنین توضیح دادید: "تنها سرنگونی رژیم خودکامه و شوونیست جمهوری اسلامی به دست توده های محروم و زحمتکش می تواند زمینه را برای رفع انواع ستم ها و از آن جمله ستم ملی، فراهم سازد." این است حرف آخر شما که تنها سرنگونی جمهوری اسلامی علاج همه دردها و ستمها است
همه شاهد بودیم که سرنگونی رژیم شاهنشاهی به دست زحمتکشان هیچ درد و ستمی را از بین نبرد و سرنگونی دولت اسلامی هم هیچ ستمی را نابود نخواهد کرد.
حال سوال است که :
1- آیا انصافا شما مطمئن هستید که بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی ستم طبقاتی، ستم ملی، ستم جنسی بر زنان و ستم مذهبی نابود خواهند شد؟؟؟؟
2 - بعد از جمهوری اسلامی چه حزبی یا جریانی بقدرت خواهد رسید که آزادی، برابری، عدالت و دموکرااسی را به انسانها به ارمغان خواهد آورد؟؟؟؟ اگر احزاب شوونیست ایرانی و فارس مانند مجاهدین خلق، جبهه ملی، اصلاح طلبان، سلطنت طلبان، چریکهای فدایی رنگارنک، حزب توده، شاخه های حزب کمونیست کارگری و غیره دولت و حکومت را بدست بگیرند آیا ستمهای نامبرده را نابود خواهند کرد؟؟؟؟
آقای جداری عزیز بدون پاسخگویی به این سوالات مقاله شما ناقص است. چونکه مخالفت با ستمهای طبقاتی، ملی و غیره چیزی عادی و طبیعی اکثریت مردم عادی کوچه و بازار است. فرق رهبر سیاسی با مردم عادی این است که رهبران سیاسی استراتژی، راه حل سیاسی روشن و ملموس برای جنبش های اجتماعی ارائه میدهند.
سرنگونی جمهوری اسلامی علاج همه دردهاست راه حل سیاسی یا آلترناتیو درستی نیست.
مطمئن باشید که بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی ستمهای طبقاتی، ملی، جنسی و مذهبی پایان نخواهد یافت. امیدوارم در این مورد بررسی، کار و تمرکز بفرمائید. موفق باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

من هم مرگ سرکار خانم سهیلا بسکی را تسلیت گفته و آرزوی نیکنامی برایشان آرزومندم. اما دو غلطی که در خبر شماست اینکه سال عمر ایشان را در سطر اول خبر 64 و پایین خبر 62 سال ذکر کردید و دوم اینکه خانم بسکی درست است که مجله معمار را تاسیس کرده بودند ولی ایشان معمار نبودند که شما از ایشان به عنوان معمار یاد کردید.
شاد باشید باران

نوشته شده توسط: Anonymous

هم میهن عزیز نور در پ..، من بهیچوجه نمی خواهم تو و بقیه هم میهنان کور کورانه از موضع دفاعی بر آئید. بنده که جسارتی نکرده ام و فقط گفته های پیامبر در نهج الفصاحه را مجددا آورده ام. دلم نمی خواهد کاسه از آش داغتر بشوید. اگر من منبع تحریف شده را را دارم. ممکن است بفرمائید که چه منبع تحریف نشده ای توی عزیزم در اختیار دارید که من از آن استفاده کنم

نوشته شده توسط: Anonymous

با شما در خصوص زبان ترکی آذربایجانی موافقم و معتقدم اولین گام مبارزه با شونیزم فراگیری کامل زبان ادبی ترکیست. اما در حال حاضر این کار تنها بصورت فردی و محفلی میسر است. بسیاری از فعالان حرکت ملی از پس این مهم با وجود مشکلات فراوان , تاحدود زیادی برامده اند و سایت های مختلف به زبان ترکی آزربایجانی شاهدی بر این مدعاست. دوستی که در دانشگاه تبریز مخفیانه کلاس آموزش زبان ترکی بر قرار کرده بود شش ماه را در زندانهای جمهوری اسلامی بهمراه شاگردانش سپری کرد. جمهوری اسلامی اجازه تاسیس کلاسهای آموزش ترکی در سطح وسیع را هرگز نخواهد داد.
سپاه پاسداران تراکتور را بخاطر خطر امنیتی آن بزور از چنگ کارخانه تراکتور سازی درآورد. برادران قاچاقچی علاوه بر اسکله های آزاد ورود کالای بدون گمرک, صاحب شرکت های بی رقیبی همانند مخابرات و قرارگاه خاتم الانبیا هستند و نیازمند دردسر تیم تراختور و 5 هزار تومان

تماشا چیان آن نیستند. اینها چنان چنگی بر اقتصاد ایران انداخته اند که چند سال پیش اعلام کردند دیگر قراداد زیر 100 ملیون دلار را قبول نخواهند کرد!!!! .
رژیم اشتباه بستن قلعه بابک را با تعطیلی تراکتور مرتکب نخواهد شد چرا که میداند با اینکار قدرت جاسوسی و دقت ارزیابی نیروی حرکت ملی آزربایجان, بشدت آسیب خواهد دید.
نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه کتابسوزی و مدرک سوزی در ایران ظاهرا توجیه پذیر است! من نمی دانم این خبر واقعیت دارد یا نه ولی از کتابسوزی سال ۱۳۲۵ فیلم هم موجود است . زمانی که ارتش شاه به بهانه انتحابات وارد آذربایجان شد ولی به کشت و کشتار و جنایت علیه مردم آذربایجان وفرقه دموکرات و طرفدارانش پرداخت جشن کتابسوزان راه انداخت و هر چه در طول بکسالی که فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری در آذربایجان و در طول عمر یکساله حکومت خودمختار آذربایجان کتاب برای تدریس در مدارس و دانشگاه چاپ کرده بود و شعرا و نویسندگان استعداد و اندیشه های خودرا در زبان مادری ترکی خود آزموده و به صورت کتاب چاپ کرده بودند سوزاندند! اینها کتابسوزی اسکندر مقدونی در ۲۳۰۰ سال پیش و اعراب در ۱۴۰۰ سال پیش را وحشیگری می نامیدند در حالی که خود در قرن بیستم و در قرن اتم این وحشیگری را جشن می گرفتند !!

نوشته شده توسط: Anonymous

جای بسی تاسف دارد که ایشون اینطور در مورد پیامبری که اینقدر در مورد مهربانی او ودلسوزی او در قران ( ایات اخر سوره توبه یا اول سوره طه و...) وهمچنین در تاریخ اشاره شده کلماتش اینگونه تحریف کرد آیا کدام شخصی به دخترش خطاب مادر داده که پیامبر از روی محبت چندین بار فرموده ام ابیها یعنی مادر پدرش ویا چه کسی بودکه با دختر به گور کردن عربهای جاهلیت مبارزه کرد وانها را از این کار زشت باز داشت ما اگر امروز یکسری افرادی را می بینیم که با نقشه های امریکا وپولهای سعودی ها وبه نام اسلام خنجر به گلوی اسلام فرو میکنند نباید این کارهای زشت را به پای اسلام گذاشت بلکه با ید با مطا لعه صیحیح از قران ونهج البلاغه و با مراجعه به عالمان دینی (نه مغرضان )اسلام واقعی رایافت

نوشته شده توسط: Anonymous

دست مریزاد آقای علامه زاده و امیدوارم همیشه شاد و سرافراز همراه موتور خوش دستت جاده ها را درنوردی

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من فکرمیکنم شماهردوبنوعی ومقداری حق دارید.هردورژیم شاه وشیخ میشودبامهندسی اربابان استعماری برگرده مردم سوارشدند.
سرنوشت مردمان کشورهای جهان سوم ومخصوصاکشورهایی که منابع غنی زیرزمینی ازجمله نفت وگازوالماس دارند ،اززمان شکست کشورهای استعماری بصورت فیزیکی دراین کشورهاکه حضورمستقیم داشتند،به حضورنامحسوس بدل شده است.
اکنون تئوریسین های علوم انسانی غرب برای پیشبرداهداف کشورخود،ازتئوری سازی بسیارقدرتمندوعلمی استفاده میکنند.
این کشورهاتوسط عوامل خوددردیگرممالک ازتغذیه فکری تزریقی خودخواسته دراین کشورها،دربارآوری روشنفکران بهره میبرد.
یعنی کاری میکنندکه روشنفکران نتواننددریک محیط آزادرشدنموده تادرمواقع ضروری بتوانندتجزیه وتحلیل درستی ازمحیط خودداشته باشند.
دیکتاتوری 56ساله پهلوی وسرکوب آزاد های سیاسی باعث شدروشنفکرتازه بوجودآمده سردرگم درزمان انقلاب مشروطه ودرزمان مرحوم مصدق ودرسال 57

روشنفکرنتواندتحلیل درستی ازموقعیت داشته باشد.
درچنین کشورهامردم وروشنفکربخاطربرقرارشدن امنیت وآرامش درکشورسردرگم گشته، اولین هدفشان برچیدن بساط حاکمیت میشود.بخاطراین موضوع مردم نتوانستندانتخاب درست داشته باشند.
حاکم شدن رضاشاه.وپیروزشدن شاه درسال32 ورهبرشدن خمینی رادراینجابایددید.درضمن شاپوربختیارچون سابقه همکاری باغرب وشاه داشته ماهمگی ازورودبختیارنگران سرنوشت خیزش مردم بوده وسال32برای همه تداعی میشد.
عقب ماندگی فکری درروشنفکران مارا،بایددرنداشتن شناخت ازسیستم های سالم حکومتی وتمرین نشدن دموکراسی ومحترم شمردن حق وحقوق بردیگران رابایدمدنظرقراردهیم.
پس از37گذشت ازسال 57تاکنون گروههای سیاسی هنوزنتوانسته اندبه یک اجماع فکری رسیده باشند،این هارابایددرخوربزرگ بینی وخودخواهی دید.
ازطرف دیگرنقش کشورهای غرب وبخصوص آمریکاراندیده میگیرندکه آن نیزیکی ازضعف های جامعه روشنفکری ماست.
مردم ایران سه راه بیشترندارند.1-سیستم فدرالی واقعی که دراین عصربهترین نوع سیستم دریک کشورچندملیتی است ولی چون ملیت های درون ایران همیشه بابدترین حق کشی هاوسرکوب مواجه بوده ودموکراسی تمرین نشده بعیدبنظرمیرسدکه بتواند آنرااجرایی کنند.
2-سیستم های توتالیتری ومتمرکزازنوع شاهی وتاجی ویابانام های کمونیستی ودموکرات ،که همه این حکومت هابازهم ازبدترین جکومتی خواهدشد.
3-استقلال ملیت هاوایجادیک نوع حکومتی همچون اروپاویاکشورهای مشترک المنافع همچون کشورهای تازه ستقلال یافته که بتوانندباهم رفت آمدومراوده داشته باشند.
نوشته شده توسط: Anonymous

ما مردم آذربایجان هزاران سال است که تورک هستیم. چون هم زبانمان تورکو است وهم تبارمان . وقتی کسی ادعای دیگری دارد، ثابت بکند! و گر نه! سلام ما تورکهای آذربایجان را، لطفا به آقایان آذری، و یا بهتر بگوئیم به آقایان فاذری برسانید! ما که در دور و برخودمان چیزی بنام آذری و یا فاذری نمی شناسیم. چون درآذربایجان مردم تورکو صحبت میکنند! شما اگر پدیده ای بنام آذری و یا فاذری میشناسید، ما را هر چه زودتر، با آنها آشنا کنید. آشنائی با آنان موجب انبساط خاطر و خوشبختی ما خواهد شد. به امید دیدار. دست حضرت آقا (عج) بهمراهتان!

نوشته شده توسط: Anonymous

درد وبلایش بخورد بر سر آخوند های حرامزاده! آخوند هائی که مملکت را آخورخوک کرده اند، و در آن میلولند، و میچرند، و همه جا را شخم میزنند! آخوند هائی که مایه ننگ مملکت، و مایه ننگ بشریت هستند! مرگ بر رژیم دیکتاتور اسلامی تهران! زنده باد آزادی!