Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئول محتر

مسئول محترم کامنتها، خسته نباشید. دو کامنت، یکی در پاسخ به اتهامی و دیگری برای روشن کردن نکته ای، زیر یادداشتم فرستادم، آیا رسید؟ ممنون.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب نگرش، به این کار شما سفسطه می‌گویند. خانم ترابی هرگز نگفته که ترکی و سومری خویشاوند هستند. حتی تاکید کرده که سومری زبانی تک افتاده است. اما تأثیر آداب و رسوم تمدن‌های پیشین بر تمدن های پسین را انکار نمی‌توان کرد. شاهرخ مسکوب مراسم کربلا را در شیعۀ دوازده امامی ادامۀ مراسم سوگ سیاوش در پیش از اسلام می دانست. در میان سنیان چنین مراسمی نمی‌بینیم. شما اگر تاریخ شکل گیری شیعه را در ایران مطالعه کنید، خواهید دید که چگونه عناصر فرهنگی پیش از اسلام، از خراسان و ماوراءالنهر به آداب شیعه- که اساساً در مازندران و گیلان شکل گرفت و پرورده شد-، راه یافت. برجسته ترین نماینگان سیاسی این مذهب دیلمیان (آل بویه) بودند. شاه اسماعیل در دربار گیلانشاهان به شیعه گروید. صفویان در آغاز سنی مذهب بودند و شیعه را از امرای گیلانی به ویژه در دربار کارکیا میرزا گرفنتد. مردم آذربایجان هم پیش از صفویان سنی مذهب بودند

نوشته شده توسط: lachin

دوستان ...من قبلآ اشاره کرده بودم که معلم ریاضی ما در تبریز به ما یاد داده بود که اعداد خیلی بزرگ و موضوعاتی که درک و فهم آن ها آسان نیست اگر این موضوعات و اعداد بزرگ را در یک مدل ریاضی قابل حل , بیان کنیم , درک و فهمیدنش آسان می شود. بنابرین اگر شباهت های تعداد کلمات «سومری» و « ترکی» را با مدل علمی و ریاضی بیان بکنیم آن وقت به احتمال (( تصادفی و حتی معجزه)) بودن این کلمات و یا احتمال (( هم ریشه بودن)) بین این دو زبان پی خواهیم برد.... بنده به عنوان ناظر بی طرف, نتیجه گیری را به عهده شما عزیزان می گذارم..... فرض کنیم زبانی بوده به اسم ((سومری )) که دارای پنج هزار لغت بوده.... همچنین فرض کنیم که در ایران زبانی است که ما ((ترکی)) می گوئیم و خیلی ها آن را قبول ندارند و این زبان هم پنج هزار لغت دارد. در بهترین و ایدهآل ترین شرایط , احتمال اینکه

, احتمال اینکه یک جفت کلمه ترکی و سومری که از نظر فونوتیکی شباهت دارند, از لحاظ معنایی نیز متشابه هستند
( 5 میلیون 5000×5000)÷1 است. به همین منوال این احتمال برای جفت کلمه دوم, نصف قبلی, برای سومین جفت نصف دومی , برای چهارمین جفت نصف سومی است یعنی :
برای جفت پنچم: 10⁶×400÷1 =10⁶ ×25 ×2⁴ ÷1
برای جفت دهم : 10⁶×12800÷1 =10⁶ ×25 ×2⁹ ÷1
برای جفت پانزدهم: 10⁶×409600÷1 =10⁶ ×25 2¹⁴ ÷1
اگر در این ارقام هر واحد را یکدهم میلی متر نشان بدهیم در دهمین جفت, رقم بدست آمده معادل 1280 (( کیلومتر)) خواهد بود. این مسافت برابر فاصله شهرهای( پاریس - وین) و یا دوبرابر مسافت شهرهای ( تبریز-تهران) است. بدین ترتیب احتمال وجود تشابه تصادفی ما بین 10 جفت کلمه ترکی و سومری از لحاظ فونوتیکی و معانی, برابر یکدهم میلیمتر بر روی فاصله بین شهرهای ( پاریس- وین) و یا دو برابر مسافت شهرهای ( تبریز-تهران) است. در جفت پانزدهم این مسافت در همان مقیاس (( 40900 کیلو متر )) یعنی کمی بیشتر از محیط « کره زمین» است. به همین دلیل , ما بین زبان هایی که هیچ رابطه ای نداشته اند, وجود تطابفات « تصادفی کلمات» , در حکم معجزه بوده و نمونه های آن از تعداد انگشتان یکدست تجاوز نمی کند..

نتیجه نهائی .....دوستان همانطور که مدل ریاضی نشان می دهد احتمال « تصادفی» بودن حتی 15 کلمه سومری و ترکی خیلی خیلی پائین , به اندازه یکدهم میلی متر در مقایسه با پیرامون کره زمین است. اگر تعداد جفت های این لغات بیشتر و بیشتر باشد , احتمال تصادفی بودن نزدیک به صفر خواهد رسید. و درست به این خاطر هست که تحقیق علمی بین این دو زبان یکی از واجبات زبان شناسی است. بایستی اضافه شود که این تحقیقات علمی زبانی بایستی دور از ایدولوژی شخصی, قومی, مذهبی و سیاسی باشد. در دنیایی که در یک سایت مثل ایران گلوبال , این همه به زبان ( ترکی) هجوم آورده شده است , کاش نصف این انرژی در نگه داری زبان های سایر ملل غیر فارس ایرانی میشد. ما همه خوب آگاه هستم که در شروع رژیم پهلویان تقریبآ 200 زبان در ایران رایج بود و موقعی که پهلوی دوم از ایران فرار کرد بیش از 70 زبان نمانده بود. یعنی 120 زبان در عرض پنجاه سال رژیم پهلویان در ایران از بین رفت. تقریبآ دو و نیم زبان در هر سال ...بنازم به این قتل زبان ها...

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب آقای کاظم موافق گرامی / اعتراض مدیریت ایران گلوبال جنبه کاملا حقوقی دارد و کاری نداریم طرف مورد نظر شما کیست ؟ مثال می زنم : اگر یکی به دلیل همسویی سیاسی تان با عربستان؛ شما را دلال تازه کار سعودی ها بنامد، آیا به من اعتراض می کنید؟ طبیعتا پاسخ ان مثبت است. ببنید . یک فرهنگ ضد علمی در بین فعالان سیاسی چپ و راست ایران وجود دارد . اغلب انان به دلیل بی منطقی و کم سوادی سیاسی ؛ بجای استدال ،منطق و علم متوسل به شعار دادن ، انگ زنی و اتهام پراکنی می شوند.. شما بهتر بود کمی به خود زحمت می دادید و ثابت می کردید که فلانی طرفدار سیاست های جمهوری اسلامی در منطقه است ؛ کاری که پس از اعتراض ما ، بشکل کامنت انجام داده اید. یکی از دلایل مهم نا کامی اپوزیسیون ایران عدم بکار گیری منطق و علم در تحلیل های سیاسی است

نوشته شده توسط: Anonymous

باستان شناسان و زبان شناسان عزیز و محترم ، از جمله آقایان آ.ائلیار ، یوسف آذربایجان و lachin گرامی !
من حاضرم هفت قدم رو به قبله بروم و قسم بخورم که سومری ها، نسل اندر نسل ترکتبار بودند . به شرط آنکه دست از سر ما بردارید و به این بحث‌های عالمانه خاتمه بدهید ، که ما بی‌سواد های زبان نشناس سرسام گرفتیم.
بخدا من حاضرم به شما صد تا امضاء بدهم که حكومت هاي هخامنشي و ساساني ، تمدن سومريان = ترکان را دزدیدند. اصلاً فرهنگ و هویت ایرانی ، همان فرهنگ و هويت ترکان سومری است و ایرانیان باستان هیچ غلطی نکردند.هگل هم بیخود می‌کند که می‌گوید جهان با ایران وارد تاریخ شد!جهان با سومریان ترکتبار وارد تاریخ شد.همه آداب و رسومي هم كه در جهان رایج است، ميراث نياكان تركتبار سومري شما است . مثل جشن نوروز-چهارشنبه سوري ،جشن مهرگان،کریسمس ، والنتاین وغیره و ذالک!

راضی شدید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دراین شعر مثلا حماسی ترکی که از قول فردی بنام منسوم ابراهیم اف نقل شده و( بدرد همان بچه های 10 ساله می خورد) شاعر می گوید آذربایجان ایل من است که بخوبی بیانگر ساختار فرهنگی و اجتماعی کوچروی ترکها می باشد و جالب است این ایل به خلق ترجمه شده و این کوچروها امروز مدعی آذربایجانی هستند که 300 سال پیش در غالب ایلات و عشایر قزلباش از آناتولی به آن سرازیر شدند.
وجود کلمات فارسی یا عربی( سما - دور- آنا ( برگرفته از نه نه در زبانهای ایرانی ) - چوخ( برگرفته از چاق فارسی )- قدیم ( عربی) و موغامات ( مقامات) - سادا و..قابل توجه است.یاد اولین اشعار ترکی افتادم که تمام جمله فارسی بود فقط فعل ترکی!
ضمیر( ام ) از فارسی وارد ترکی شده. مقاماتم شده موغاماتم
ترکها من فارسی را گرفته اند و بشکل بن تلفظ می کنند که البته می بینیم در لهجه این شعر براحتی من بکار می برند!

ترکها من فارسی را گرفته اند و بشکل بن تلفظ می کنند که البته می بینیم در لهجه این شعر که ادعای حفاظت تا پای جان از زبان مادری دارد براحتی من بکار می برند!
متن ترکی شعر بسیار سطحی می باشد مثلا می گوید: آی لار اوتور ترجمه شده ماه ها می گذرد!( حداقل نام دو فصل در ترکی استانبولی فارسی می باشد و اسامی ماه ها و روزهای هفته فارسی و عربی و فرنگی می باشد!)
می گوید: آنا دیلیم اوُلن دیل ( یعنی زبان مادری ام مردنی نیست ترجمه شده زبان مادری ام نامیرا و جاودانی است!( حکایت بشین و بفرما و بتمرگ) برای این زبان وصله پینه ای که حتی برای ماه ها و روزهای هفته و فصلها نامی ندارد چه سوز و گدازی راه انداخته اند. البته همانطور که زبان آذربایجان و قفقاز و بویژه آناتولی در صده های اخیر به زبان نیمه ترکی تغییر کرده شاید بازهم زبان آنها تغییر کند.)
حضرات ترک همیشه نسبت به واژه آذربایجان حساسیت دارند بویژه آذربایجان بجای آزربایجان اما اینجا آذربایجان را زبان و خلق خود می نامند.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

از قرار معلوم شباهت های زیادی بین بخشی از کلمات سومری و ترکی هست:
1-سومری Turu تورو= زادن -زیستن =در ترکی تورو= زاده شو. تور ه مک = زائیده شدن=زادن
2-سومری Yüzü اوزو= شنا کردن- در ترکی اوزمک= شنا کردن. اوزو=شنا؛ اوز= شناکن. امر.
3- سومری Yüzükاوزوک= پرنده ی آبی که در آب شنا میکند.در ترکی اوز ه ن = شناگر
4- سومری Eştu ائشتو= شنیدن = در ترکی ائشیتمک =شنیدن. در ترکی ائشیت = بشنو.
5-سومری Ye یئ =خوردن. =در ترکی Ye =بخور ؛ یئمک = خوردن.
6-سومری Silik تمیز= در ترکی سیلیک= تمیز=پاک
7-سومریUdاود= آتش= در ترکی اود = آتش
8-سومریÜş اوش= 3= در ترکی اوش =3
9-سومری Gu قو= صدا = در ترکی = صدا ( قو دئدیم قولاق توتولدو= قو گفتم گوش بسته شد. با صدا کردن گوش آسیب دید.
10 - در ترکی اینانا= باورکند

11- بله، طرز شمردن اعداد بعد از ده در ترکی و سومری یکی ست. اون- بیر* اون- ایکی.... ده اول گفته میشود. برخلاف دیگر زبانها. در سومری هم اول ده میاید.
ووو. واژه های زیادی وجود دارند. که نزدیکی های قابل توجهی را نشان میدهند. در دستور زبان هم همینطور نزدیکی ها هست.

در تاریخ پیش از میلاد تا دوره ی سومر، با توجه به دستور زبانها-اسامی اشخاص-مکانها، زبانهای منطقه میان رودان ، واژه ها-و کل مطالب بدست آمده ، میتوان گفت :
1- نزدیکها -شباهت ها-چیزهای مشترک با زبان ترکی و زبانهای اتصالی هست و این پدیده انکار ناپذیر است.
2- پدیده تصادفی نیست، ریشه دارد.
3- اما برای اثبات همریشگی زبان ترکی با سومری هنوز کافی نیست. دلایل بیشتر و بیشتر لازم است. در عین حال نمیتوان این پدیده «نزدیکی» را نیز رد کرد.
4- تحقیقات تاکنونی بیشتر برپایه ی امیال سیاسی صورت گرفته لازم است تحقیقات از نو بیطرفانه و آکادمیک از سرگرفته شود و حتی گل نوشته های داستان قیل قمیش یا گیل گمیش از نو خوانده و ترجمه شود. و همینطور چیزهای دیگر.
5- تحقیقات باستان شناسی جدید صورت پذیرد ووو.
6- شاید رازهای دنیای پیش از میلاد و اولین تمدنها کشف شود.
7- جهان پیش از میلاد هنوز برای ما کامل و به درستی روشن نشده است. و تا زمانی که امیال سیاسی روی این چیزها سایه
دارد حقایق نسبی دست نیافتنی ست.
8- تمدن بشر پیش از میلاد عظمت خاص خود را دارد که تاکنون ندیده گرفته شده است. به خاطر مسخره بازیهای سیاسی .
--------------
نکته ای هم در مورد واژه ی « Loli یا Lou» =لولی =لولو بر وزن دولی=دولو=پر یا تگرگ؛ بگویم: این واژه را من خود در اورمیه شنیده ام که به جای «نام خانوادگی» یک شخص ترکی زبان، پدر-درپدر اهل اورمیه ، به کار می بردند :« لولی محممد» . اینکه به چه معنی و منظور استعمال میکردند نمیدانم. و تنها یک مورد و آنهم برای یک فرد مشخص گفته میشد. مثل «لقب». که جای نام فامیلی او را گرفته بود.
هیچ بعید نیست که این کلمه مشتق - و یادگاری از- نام تاریخی طایفه ی «لولو بی» دوره ی ماننا باشد. لولو= شاید کسی ست که به طایفه ی لولوبی منسوب است. متأسفانه ندانستم این کلمه ی «لولی» از کجا پیدا شده و معنی اش چیست. شخص مذکور « فردی معمولی مورد احترام و بدون لکنت زبان و سالم و صاحب خانواده و شغل آبرومند بود». یعنی تصور نمی کنم واژه ای باشد «من درآورده، برای تحقیر و تمسخرشخص مذکور» توسط یکی.و یا بجای Lölö لؤلؤ ترکی به معنی «آواره و بیکاره» ،با تغییر تلفظ استعمال شده باشد.
در ضمن در زبان شفاهی مردم اصطلاح « لولام-لولاسی؛ بیرگون اولاسی» را هم داریم. به مفهوم کلی یعنی «روزی و روزگاری ، دری به تخته خورد و فلان چیز بهمان شود...»
نوشته شده توسط: Anonymous

من اروز یم این بود که ایکاش روزی که محمد از غا رحرا بیرون می امد حضرت جبرئیل باید به خاتم انبیا میفرمود > یاز یا موحمد انا دیلی یاز و قران کریم ما نه با ایات دهان و زبان شکن عربی بلکه به زبان خدایان سومر و اکد و زبان ترکی بود و خلق ترک نیازی نداشت که قران و نماز پنچگانه و زیارت عاشورا و دعای کمیل و و دعای جوشن کبیر ومناجات ماه رمضان را به زبان اعراب دوران جاهلیت بخوانند. این خطای عمد جبرئیل باعث شد که تمام نامه های شاهان ترک دروران گذشته یا به زبان عربی زبان مادر ی محمد و یا زبان نیمه عربی پارسی باشدو نه به زبان توده های ترک .نتیجه این خیانت در گاه الهی این شد که سنگنوشتهای قبرها در گورستانها ایران اریائی همه به زبان خلق عرب باشد.تفو ای چرخ گردون تفو.

نوشته شده توسط: Anonymous

معنی اینانا؟
معنی اینانا که نام ایزدبانوی سومری است، هنوز کاملاً روشن نیست. گمان غالب بر این است که معنی آن "بانوی آسمان" یا "سَروَربانوی آسمان" (بانوئی که بر آسمان فرمانروائی می‌کند) باشد.
نین = بانو/سَروَربانو
حدس بر این است که در نام "نین"، "ن" اول افتاده و تبدیل شده است به "این".
آن= آسمان
هجای آخر "نا" به علّت حالت اضافۀ ملکی است، مانند “of” در انگلیسی، در سومری” “ak است.” k “در هجای آخر می‌افتد و صامت قبل از a” “، “n” تکرار می شود

nin+an+na< nin+an+ak = lady of heaven

نوشته شده توسط: کاظم موافق

چرا Denver ؟
مهمتر از همه اینکه دنور از مراکز مهم مورد توجه ایرانیان، یعنی واشنگتن و لس‌آنجلس دور است و توجه آنچنانی جلب نمیکند و براحتی میتوان از ارتباطات وسیع این مرکز، بدون جلب توجه استفاده کرد. دلیل دیگری که دنور را برای برادران قاچاقچی و شرکا جالب تر‌ می‌کند، تصویب قانون آزادی خرید و فروش ماری جوانا در این ایالت است که آنرا به بهشت سرمایه گذاری آمریکا در سالهای آینده تبدیل کرده است و برای دور زدن قوانینی‌ که با کمی‌ حمایت از سوی دوستان قابل انجام است، براحتی میتوان شریکی را از میا‌‌ن ساکنان فقیر آنجا که میخواهند بهره‌ای از این بیزینس مولتی‌ بیلیون دلاری داشته باشند یافت.

نوشته شده توسط: کاظم موافق

۲۳- آخر منبر و صحرای کربلا: مصادره بیشرمانه تظاهرات مردم ایران بر علیه حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به سود نظام، برشمردن بیشرمیهای طالبان در کشتار زنان و اقلیتها و فراموشی کامل درباره آنچه رژیم جمهوری اسلامی در ۳۶ سال گذشته در ایران می‌کند، سپس اعتراف عجیب به همکاری مستقیم سپاه قدس با تکاوران آمریکائی در سال ۲۰۰۱ و درنهایت تمکین به خواست آمریکا و گردن نهادن به ریاست جمهوری حامد کارزای، پشت پرده کنفرانس بن.(۳۴:۰۰)
۲۴- از دقیقه ۳۷:۰۰ دوباره مردم ایران و آرزوی آنها به داشتن رابطه دوستانه با جهان آزاد را بجای "هدف اصلی‌" رژیم از این مذاکرات به شنوندگان میفروشد
۲۵- از دقیقه ۴۵:۰۰ نیز در پاسخ به پرسشهای دوباره با شامورتی بازی رژیم و مردم را با هم مخلوط و تجزیه می‌کند تا چهره رژیم را پشت نسل جوان طرفدار غرب پنهان کند. تعریف حجاب و آزادی‌های یواشکی درون "خانه"

۲۶- بمب: تعداد فارغ التحصیلان دانشگاه‌های آمریکا در کابینه روحانی از تعداد فارغ التحصیلان دانشگاه‌های امریکایی در کابینه اوباما بیشتر است. (تکبیر) دقیقه ۴۸:۱۷ و تاکید دوباره بر این مسئله.
۲۷- اعتراف به فاصله ۱۸۰ درجه‌ای رژیم با مردم ( ۴۸:۵۶)
دومین کسی‌ که در روزهای گذشته در این دانشگاه ظاهر شد، رامین جهانبگلو بود که مبحثی با عنوان "گاندی اسلامی" را به حاضرن میفروخت. (لینک زیر)
https://www.youtube.com/watch?v=MvRkXR8BILY
پیش از این باور داشتم که فلسفه مکتب " سفسطه" و بازی با الفاظ است، زیرا سه واحد دانشگاهی "اجباری" فلسفه را با سیاه کردن ۴ صفحه و گرفتن نمره ۱۷ پاس کرده بودم، اما با شنیدن سخنان این "فیل سوف" بزرگ، مطمئن شدم که اشتباه نمیکردم.
این معلم اخلاق که خود را گاندی اسلامی معرفی‌ می‌کند، در لجن مال کردن واقعیت و فروش دروغ و سفسطه به مخاطبان خود، هیچ فرقی‌ با احمد خاتمی ندارد. او با وقاحت تمام از طالبان، القاعده و داعش و اسامه بن لادن به عنوان سنبل اسلام سیاسی در قالب دولت، گروه و شخصیت کاریزماتیک نام میبرد، اما از جمهوری اسلامی، حزب الله و حماس و خمینی و خامنه‌ای اسم نمی‌‌برد.
گاندی اسلامی درحالی که خود را پیامبر جوانان ایرانی در مبارزه بدون خشونت " انفعال" معرفی‌ می‌کند،وقایع فرگوسن و فیلادلفیا را به عنوان "نماد مبارزه بدون خشونت" علیه خشونت پلیس علیه سیاهان را تایید و آنرا ادامه الهامات مارتین لوترکینگ میداند که حضور اوباما در کاخ سفید یکی‌ از نتایج آن است و همیشه میتوان هل محور آن گرد آمد.
با شامورتی بازی و بدون اسم بردن از نتایج عدم تسلیم و همکاری ناگزیر با بازجو، تسلیم محض و اجباری زندانی دربرابر زندانبان را "مبارزه بدون خشونت" مینامد. این علامه اما آنقدر سعه صدر و شجاعت نداشت که نظر مخالف یک مخاطب را تحمل کند و شهامت ورود به بحث با مخاطب خود را نداشت و خیلی‌ "یواشکی" از کنار پرسشهای گزنده آخرین جاخالی داد.
با توجه به اینکه او خود را قطره‌ای از دریای گاندی میداند، با جستجوی کوچکی در یوتیوب به دو مورد زیر برخوردم که تکان دهنده بود. خواهشمندم اینها را هم ببینید تا بدانید گاندی "واقعی‌" که بود و در اولین فرصت این پرسش را از گاندی اسلامی بپرسیم که گاندی اسلامی "واقعی‌" کیست؟
https://www.youtube.com/watch?v=uRV8PYDIa8I&spfreload=1
https://www.youtube.com/watch?v=4-yMiBGBOe0
بعد از دیدن این دو کلیپ، بلافاصله به جستجوی اطلاعاتی‌ در باره این دانشگاه پرداختم که به اعتراف محسن میلانی، علیرغم اینکه مدیران این دانشگاه حامیان اصلی‌ مالی‌ دانشگاه محل کار او بودند، او چیزی در باره آن نمیدانست.
" Bingo"
موسس این دانشگاه گمنام کسی‌ نیست جز ژوزف کوربل پدر همین "مادلین آلبرایت" خودمان و مدیر مرکز کریستوفر هیل دیپلمات کهنه کار آمریکائی است و در میا‌‌ن اسامی فارغ التحصیلان این دانشگاه چند اسم می‌درخشید: کاندالیزا رایس، هرالدو مونز وزیر امور خارجه شیلی، ژنرال جرج کیسی و محمدجواد ظریف، بله همین ظریف خودمان. (لینکهای زیر)
https://www.youtube.com/watch?t=345&v=4o4sRjqagf4
http://www.du.edu/korbel/about/alumni/index.html
نوشته شده توسط: کاظم موافق

در این سخنرانی، آقای میلانی به چند نکته کلیدی و مهم اشاره می‌کند:
۱- من "همین دو هفته پیش" از تهران برگشته ام، در آنجا با مقامات مهمی‌ حکومتی ملاقات داشته و حامل پیام آنها هستم.
۲- عامل همه مشکلات منطقه از جمله ظهور داعش نتیجه سیاستهای "عربستان سعودی" است.
۳- همه اقدامات جمهوری اسلامی در چهارچوب "سیاست خارجی‌ منطقه ای" و رقابت استراتژیک با عربستان قابل توجیه و منطقی‌ است.
۴- از پذیرایی‌ "۵ ستاره" و دست و دلبازی مدیر مرکز بابت پرداخت "حق الزحمه" خود تشکر می‌کند.
۵- دشمنی نظام با اسرائیل "استراتژیک" است.
۶- با نقل قول از رفسنجانی: رژیم به "دانش مورد نیاز" برای ساخت بمب دست یافته است.
۷- منافع مشترک فراوانی درمنطقه برای همکاری مشترک ایران و آمریکا وجود دارد.

۸- شروع مشکلات در عراق را نه دخالت نظام که مخالفت عربستان با از دست دادن نفوذ سنی‌ها به سود اکثریت شیعه معرفی‌ می‌کند.
۹- تولد عراق از دل‌ امپراتوری "مقتدر" عثمانی( دقیقه ۱۵).
۱۰- اعتراض به نظریه‌ سعودی‌ها به این حقیقت که : آمریکا عراق را در سینی طلا به ایران تقدیم کرد(۱۶:۴۰) و نقل قول پس از آن در مورد رابطه عربستان و آمریکا ( یک مرد، یک زن) از قول یک دیپلمات سعودی.
۱۱- اعتراف به اهداف توسعه طلبانه رژیم(۱۷:۵۰)
۱۲- اعتراف به اینکه آمریکا خدمتی به "نظام" کرد که خود خمینی نتوانسته بود برای رژیم خود بکند: از میا‌‌ن برداشتن طالبان و صدام حسین به عنوان بزرگترین خطر برای ایران!!( تایید ادعای سعودی ها) و ایجاد زمینه توسعه "نظام"، البته با بجای"نظام" از کلمه "ایران" استفاده می‌کند. (۱۹:۲۰)
۱۳- دروغ‌های درباره آمار کشته‌های ایران در جنگ و اعتراف به از بین رفتن همه سرمایه‌های ملی‌ ایران و عراق از زمان پیدایش نفت تا روز پایان جنگ، و قدردانی‌ ایران ( رژیم) از آمریکا بخاطر از بین بردن دو تا از بزرگترین "دشمنانش".( ۲۰:۴۰)
۱۴- سوریه و ایران: دروغ و دروغ و دروغ. (۲۱: ۲۰)
۱۵- حزب الله: ارسال پول و "تجهیزات" برای حمایت اکثریت شیعه نشین جنوب لبنان که درنهایت به پیدایش "حزب الله" انجامید. ( ۲۳:۰۰)
۱۶- اهمیت استراتژیک سوریه برای ایران: دروغ درباره دودوزه بازی حافظ الاسد که هم از توبره ایران میخورد و هم از آخور عربستان ( ۲۵:۰۰)
۱۷- بهار عربی‌ یا بیداری اسلامی خامنه‌ای : واکنش کاملا متفاوت و متضاد ایران و عربستان نسبت به حوادث تونس، مصرو سوریه که نهایتا به پیدایش داعش در سوریه شد، به همراه توجیه پرفسور ( ۲۶:۱۵)
۱۸- ظهور داعش با سقوط موصل "سومین" شهر بزرگ عراق( ۲۸:۰۰) . متاسف شدم وقتی‌ شنیدم که این استاد و کارشناس خاورمیانه هنوز نمیداند که موصل دومین شهر بزرگ عراق بود و نه سومین. در ادامه اعتراف به لاس زدنهای امنیتی- اطلاعاتی‌ با شیطان بزرگ هم جالب است.
۱۹- احساس شرمندگی پرفسور از "انسان بودن"، پس از دیدن جنایات داعش در خیابان و فراموش کردن جوانان ایرانی بردار در ایران.(۲۸:۵۵)
۲۰- تبلیغ داعش و جنگ علیه آن
۲۱- اعتراف به همکاری مستقیم و غیر مستقیم امنیتی میا‌‌ن قاسم گًل و شیطان بزرگ در جنگ علیه داعش (۳۲:۵۰)
۲۲- پیام اصلی‌ پرفسور: من بتازگی از تهران برگشته‌ام و میتوانم بشما بگویم که بوی تغییرات مثبت را در ایران حس کردم. آنها تا بحال چنین شرایطی برای رسیدن به یک توافق را نداشته اند، توافقی که من معتقدم حتما به آن دست خواهیم یافت، زیرا هردو طرف آنقدر پیشرفت داشته اند که حاضر به ترک مذاکرات نیستند( تا کمر در کثافت گیر افتاده اند) و مسئله این است که راه حل‌های باقیمانده در صورت ترک مذاکرت برای هیچکدام خوشایند نخواهد بود!!!!. پس از امضا موافقتنامه میتوانیم کانالها را بیشتر کنیم و مشکلاتمان را حال کنیم و بهترین نقطه شروع جنگ مشترک علیه "داعش" است.
نوشته شده توسط: کاظم موافق

لینک زیر درباره‌ همین فیلم است:
https://www.facebook.com/kaveh.ahwaz/posts/10200678424598367?__mref=mes…

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب نگرش! شما چون از پاسخ منطقی، بگفتار و کامنت نویسان وامانده ای، و هیچ پاسخ منطقی نداری، زیرا سوادت ایجاب نمی کند، و با توجه به معلومات محدود ات، برای خارج کردن بحث، از مسیر خود، برای اینکه عقده هایت را خالی بکنی، با مغلطه گوئی تمام، به بعضی اغلاط تایپی پناه میبری، و میخواهی به جای بحث در مورد موضوع اصلی، خواننده را با چیزهای جانبی مشغول کنی. و رئیس مآبانه از ندانسته نی های خود به دیگران نیز ارزانی بفرمائی! و چنان خود را توجیح بکنی که گویا در سواد و معلومات سر آمد روزگاری، و انگار جامعه استعداد و نبوغ ات دیر کشف کرده است! و از آن غافل شده است. در صورتیکه واقعا استعداد چندانی از خود بروز نمیدهی. برای این کار دلیل دارم. شما که اینهمه ادعای سواد و معلومات میفرمائی، و رئیس مابانه به اغلاط تایپی این و آن اشاره میکنی، و اظهار فضل می نمائی، اگر اینهمه نبوغ و استعداد داری، اول

درست را تمام میکردی. و پانزده سال پیش آنرا نیمه رها نمیکردی. آیا خیال میکردی همه چیز براحتی مسافر کشی است؟! در ثانی اگرنوشته ام سهو تایپی نیزداشته باشد، برایم اصلا مهم نیست. چون زبان فارسی برای من یک زبان تحمیلی و بیگانه است. برایم اصلا مهم نیست که صابون را با "ص" و یا "س" بنویسم. بقول معروف اگر صابون با " س" نوشته شود، دیگه کف نمیکند؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم یا آقای نگرش

1 - من با نام و نشانی خود می نویسم و مسئولیت هر آنچه را که در افکار عمومی بیان می کنم بر عهده می گیرم و پای هر کلمه ای که منتشر می کنم، ایستاده ام. اگر نقل من نادرست بوده باشد، بزودی مشخص خواهد شد.

خانم یا آقای نگرش

1 - من با نام و نشانی خود می نویسم و مسئولیت هر آنچه را که در افکار عمومی بیان می کنم بر عهده می گیرم و پای هر کلمه ای که منتشر می کنم، ایستاده ام. اگر نقل من نادرست بوده باشد، بزودی مشخص خواهد شد.

2 - تلاش برای ارعاب یا حملاتی از این دست، مرا از بازگوئی داده های ناشنیده یا کمتر شنیده و آگاهی رسانی بازنمی دارد. من برای خوشایند ترک ستیزها و عرب ستیزها در آنچه شنیده ام و خوانده ام و شناخته ام دخل و تصرف نمی کنم.

3 - خانم پارسی پور شاید دوست داشته است عاشورا را آشورا بنویسد، به شما چه مربوط؟

4 - اینکه عاشقهای آذربایجانی در نقلها و ترانه هایشان از گیلگمش یاد می کرده اند، یک فاکت است. این فاکت ساده و روشن چرا شما را چنین عصبانی و منقلب کرده است؟

5 - ریشه ی مراسم عاشورای حسینی از اسطوره ی سوگ سیاوش و در نهایت از اسطوره ی دموزی و اینانا/ایشتار است. این دهه هاست که روشن شده و در دهانهاست. شما کجای کار هستید؟ حضرت/سرکار خانم "نگرش" بروید کمی با دیده باز نگرش کنید و بخوانید و درباره ی این تاریخی که تا این حد سنگش را به سینه می زنید و تعصب دارید، بدانید. کتاب هست، منابع است. به فارسی هم هست. در آذربایجان مراسم عاشورا را مفصل برگزار می کنند و چهره هائی مشهور که همه می شناسند از آنچه که دیده و شنیده اند، گزارش کرده اند. اینها هستند: خانم پارسی پور است و آقای بهروز وثوقی. و من نقل کردم. روشن شد؟

6 - اگر این شواهد نشانی از گونه ای آمیزش با این فرهنگها و تأثیرگیری از آنها نیست، پس نشانه ی چیست؟

7 - درد شما چیست؟ اینکه "لاچین" یا یک کامنت نویس ترک از این گزارش من استقبال کرد؟ متأسفانه من برای درد شما درمانی ندارم. شاید باید به پزشک مراجعه بفرمائید.

8 - شما هم از مرحله خیلی پرت هستید و هم بی جرئت. اگر نه، دست کم با نامی شناسا دست به چنین حملاتی می زدید.

9 - به کامنتهائی از این دست معمولا پاسخ نمی دهم. اما از آنجا که این موضوع به نام دو شخصیت شناخته شده مربوط می شود، برای آگاهی عموم پاسخ دادم.
نوشته شده توسط: Anonymous

طبق کشفیات محققان ترک چون همه چیز ایران - تاریخ و فرهنگ و جغرافی و زبان و نژاد و دین و اسامی مردم ، ریشه ترکی دارند ، پس نیازی به جدایی آذربادگان و بادکوبه نیست و فقط باید یک همه پرسی پیرامون زبان بشود و چنانچه مردم رای مثبت بدهند فقط زبان ایران را ترکی و آذری نماییم . واگر تجزیه طلبان رای نیاوردند ، زبان را انگلیسی یا اسپرانتو یا فارسی شکر سلیس شیرین تعیین کنیم .

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام جناب ابوغزاته؛
دقیقا موافقم؛ فضای تنگ و تاریک در ایران اسلامی همچنان بوده و هست که شما این روند ستم بار، غارتگرانه و بشدت خفقانی را توسط دستگاه خودرائی و استبداد مطلق مذهبی بشکل مختصر و مفید برشمرده اید. و البته از اینگونه تلخ تر، ناگوارتر و ای بسا ویرانگرتر نیز برای همگان و خصوصا ملت ها و بدتر آن پائینی ها خواهد ماند و یا می تواند بماند؛ اگر این سان رشته های امید و باور به تغییرِ بنیادی، بجای سمتگیری به سوی سازماندهی اراده و مبارزه ی توده ای، به سمت طیف های اصلاح طلب مذهبی؛ روحانیت ناراضی، موتلفه هایفرصاجو و... گرایش داشته، دانسته و نادانسته یا بدتر از آن با این توهم های خونین گره خورد. اجتماعی و طبقاتی در هم مغشوش شده و یا با ساده لوحانگی مشابه عصر خمینی، و به قول موسوی با بازگشت به "قانون اساسی همین رژیم" امید به فردای رهائی و اسقلال مردمی را با رفرمیسم مذهبی جستجو و رقم زند.

چنین نگاهی خوشبین تنها، تکرار دیروز و خیانت به ساختن فردا و همبستگی رنگینی موجود فرهنگ ها، باورها و وابستگی های تاریخی و متنوع ملت های ایران ست؛ که از تبعیض های فراوان رژیم مذهبی به جان آمده است.

البته این مرز بندی هرگز به این مفهوم نیست که اپوزیسیون دمکرات، مترقی و چپ مجاز است آنها ( رفرمیست مذهبی) را در همکاری برای سرنگونی به میل نگاه های حزبی ـ ایدئولوژیک خود کنار زند. و یا همین رانده شدگان از بیت رهبری و سرخوردگان از باندهای مافیائی را که به جانب جنبش مردمی آمده اند؛ دوباره به جبهه ی تندروهای تمامیتگرا رانده و عملا سران و سازمانگران جنبش اصلاح دینی مذهبی را با این کنارگذاری به دستبوسی خامنه ای هول داده و وادار به سازش با او کنند.

اگر اصلاح طلبی دست از حکومت نذهبی بردارد؛ چرا نباید با آنان وارد همکاری های دمکراتیک و همراهی های انتلافی کوتاه و بلند علیه استبداد ولائی نشد؟ و چنین زمینه های را ترغیب نکرد!؟ بلکه درست عکس اش صادق، و شایسته تفکر پلورالیستی و همزمان دعاوی فدرالیستی است این سرخوردگان رفرمیست مذهبی را در چنین دوران دشواری که سرکوب می شود به درون خود مبارزه ی کلان خود دعوت و آنها را که توسط رژیم سرکوب می شوند مورد پشتیبانی قراردهد. و عملا در ظروف سیاسی و چندقطبی خویش آنها را در دوایر الترناتیوهای فدرالیسم، سکولاریسم و پلورالیسم و مدافعان سیوسیالیسم به سمت مبارزه ی مشترک و متناسب با امیال اجتماعی طبقاتی و علیه خودکامی و یکسویه گرائی دعوت به راهبردهای حقوق بشری و همزمان نبرد برای نان و آزادی کند.
از پانویستان متشکرم
نوشته شده توسط: Anonymous

علاوه بر تشابهات گرامری و لغوی بین زبان سومری و ترکی در شمارش ارقام نیز تشابهاتی وجود دارد که مختص این دو زبان میباشد یعنی در تمامی زبانهای موجود و شناخته شده بعد از شمارش عدد ١٠ ارقام ارقام یک - دو - سه و الا آخر قبل از عدد ده نوشته میشود مثلا در فارسی یازده - دوازده - سیز ده و الاآخر در انگلیسی eleven - twelve در عربی أحد عشر - اثنا عشر و یا روسی одиннадцать - двенадцать ولی در زبان ترکی و سومری بعد از رقم ده عدد ده اول نوشته میشود برای مثال در ترکی اون بیر - اون ایکی - اون اوچ در سومری آش او یعنی یازده و اوش او یعنی سیزده و حتی سومر شناس مشهور آلمانی ف هومئل ٣٥٠ لغت متشابه بین سومری و ترکی را مقایسه کرده که قابل توجه است برای نمونه سومری آدا = آتا ترکی يعنی پدر و مادر آنا=آنا و می=من و زی=سن و امثالهم کتاب تاریخ باستان ترکهای ایران نوشته پرفسور ذهتابی

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دوستان ترکی زبان بهتر است متن اصلی را مطالعه کنند. برگردان فارسی کمی « نه جور- بی جور»-ه ! یعنی یک کمی « حللم-قللم» -ه! زیللی دی-زیللی!

نوشته شده توسط: Anonymous

حتی یکی از مخالفان این مقاله در باره مفاد و محتوای آن نظر نداده و تنها به شعار و رویارویی شخصی پرداخته اند. مقاله آقای دوست زاده بسیار گویا و پر از مستندات انکارناپذیر است که ارزش چندین بار خواندن را دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم هایده ترابی گرامی، روش علمی نتیجه گیری شما مرا شدیدا متاثر ساخت! در کامنت به جناب لاچین نوشته اید که از خانم شهرنوش پارسی پور شنیده اید که " "بهروز وثوقی از مراسم آشورای یکی از روستاهای آذربایجان می گفت ، من به نظرم می رسید دارم داستان قربانی شدن تموز، شوهر ایشتار را می شنوم." . بعد نوشته اید: " این شواهد مرا به این نتیجه می رساند که ترکهای ایران هم با فرهنگهای باستانی بین النهرین به گونه ای آمیزش پیدا کرده بودند"! اولا فکر نمی کنم که خانم پارسی پور "عاشورا" را با "آ" بنویسد! ثانیا توصیه می کنم این شیوه "نتیجه گیری علمی" خود را که از به نظر رسیدن شخص ثالثی یک اکتشاف باستانشناسانه به عمل می آورید و از این راه توهم کسی مثل جناب لاچین در همریشه بودن ترکی و سومری و اکدی و ... را تایید می کنید، در نشریات بین المللی منتشر کنید و انقلابی علمی را به نام خود ثبت نمایید!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب جم، با این توصیفاتی که شما از زبان ترکی کردید به گمانم این زبان را موجوداتی فوق انسانی از سیارات دیگر ساخته اند! به نوشته خود بنگرید: " قانونمندی فوق العاده این زبان ...زبانشناسان جهان را به حیرت فرو برده...زبان ترکی، تنها، زبان نوشتاری و یا زبان مکالمه معمولی نیست، بلکه یک سیستم بسیاردقیق علمی گویش و نوشتاریست..."! اما با این همه دانش و سوادی که عرضه می کنید دریغ است که املای شما در حدی است که مثلا کلمه "مزبور" را با "ذ" نوشته اید! در کامنت قبلی به شما یادآوری کردم که برای "دانشور" ی چون شما حیف است که با غلط های فاحش املایی و دستوری خود را لو دهید و مثلا کلمه اشتباه "حروفات" را در کامنت های تاریخ ساز خود بکار برید.اینبار هم برای اینکه این همه استعداد شما در علوم دقیقه و غریبه به هرز نرود توصیه می کنم مدتی به مطالعه کتب دبستانی بپردازید تا دست کم بتوانید یک جمله درست بنویسید!

نوشته شده توسط: Anonymous

در این مقاله اسناد از سایت " آذرگشسب " آورده شده است که سایتی پانفارس و غیر علمی است . با این حال توجه نویسنده مقاله را به نظر سومرشناسان مشهور و مورخین مشهور و حتی مورخ ایرانی و ناسیونالیست فارس " حسن پیرنیا " جلب می کنم : «ژ. اوپر (۱۸۲۵-۱۹۰۵ م.) نخستين دانشمندي بود که موضوع قرابت بين زبانهاي خانواده اورال- آلتايي و سومري را پيش کشيد. بعد از او, فريتز هومل [Fr.Hommel](۱۸۵۴-۱۹۳۶) سومرشناس آلماني, ابتدا زبان سومري را از زبانهاي آلتايي شمرد و در ۱۸۸۴ م. پيشتر رفته, با برابر نهادن واژه¬هاي سومري و ترکي و توضيح در حدود ۳۵۰ واژه سومري به کمک واژه¬هاي زبان ترکي, بر ارتباط زبان سومري و زبانهاي ترکي تأکيد کرد و حتي از خودش يک جمله ترکي ساخت که به ادعايش سومري بوده است. وي از مطالعات خود به اين نتيجه رسيد که

«شاخه¬اي از اجداد باستاني اقوام ترک حدود سالهاي ۵۰۰۰ ق. م از وطن خود واقع در آسياي مرکزي حرکت کرده, به آسياي مقدم آمده سومرها را پديد آورده¬اند. آثار بازمانده از زبان سومري نشان مي¬دهند که زبان ترکي در آن اعصار چگونه بوده است.» ( - آذربايجان در سير تاريخ ايران, رحيم رئيس¬نيا, ج ۲ , ص ۸۶۹.) ويل دورانت نيز در مورد زبان سومري¬ها مي¬گويد:
«. . . . [سومريان] شايد از آسياي ميانه يا قفقاز يا ارمنيّه برخاسته به جنوب بين¬النهرين, همراه دو نهر دجله و فرات پيش آمده¬اند؛ چنين است اسنادي که از قديمترين فرهنگ آنان در کشور ديده مي¬شود . . . نيز ممکن است از اين حدّ هم دورتر برويم و بگوئيم که سومريان اصل مغولي داشته¬اند, چه در زبان ايشان بسيار لغات است که به کلمات مغولي شباهت دارد...» .
حسن پيرنيا مورخ ايراني هم در مورد اورال- آلتايي بودن زبان سومري¬ها نظري اين چنين دارد: «زبان سومري¬ها به زبانهاي توراني آلتايي و يا اورال و آلتايي نزديک است».( - آذربايجان در سير تاريح ايران, بخش ۲ ص ۸۷۰/ ايران قديم ص ۲۱.)
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز اوضاع از هم خرابتره .کانون وکلای مرکز واحدی بنام "صندوق حمایت ....."بمنظور تامین مقرری حقوق بازنشسگی وکلا دارد .که تمامی سرمایه و بودجه آن توسط وکلای عضو پرداخت شده وتا کنون سرمایه کلانی که دل هر بانکی میبرد (که برده است) در حساب خود گرد آورده . هر چند مطابق قانون دولت باید درصدی بصندوق کمک کند ولی تاکنون دیناری پرداخت نکرده . بهتر که این پرداخت محقق نشده. ولی آنچه این موضوع خنده دار میکند اینکه وکلا در صورتی میتوانند از این صندوق استفاده که پروانه خود را تحویل کانون و از وکالت کناره گیری کنند . تمتمی قضات بعد از بازنشسگی و همه کسانیکه مشمول قانون بعد از بازنشسگی از کانون وکلا تقاضای پروانه کرده بعنوان وکیل "ادامه کار میدهند . مضحکتر از این نمیشود (عده ای پولی را در صندوقی ذخیره میکنند برای روزی موعود بر اساس که خود میدانند چه کنند ولی اجازه ندارند از مایملک خود استفاده کنند

و... اما سویه دیگر عده ای مشخص سالهاست بمانند بختک برمدیریت "صندوق حمایت"چنگ انداخته و چنان چسبناک که گوئی از زمره اموال موروثی.جالب اینکه همین هئیت مدیره از آن قانون تمام قد دفاع و هیچ کوششی جهت اصلاح انجام نمیدهد و خوشحال که وکیل باز نشست نمیشود یعنی تا دم گور سهم بازنشستگی بصندوق پرداخت میکند و پولی نمیگیرد (نخندید)و بر خلاف قانون بیمه که ناظر بر همه بیمه ها و صندوق هاست که دریافت سهم بازنشسگی حتی یک روز بعد از "سی" سال را ممنوع کرده باین صندوق باید تا 35 سال سهم بازنشستگی پرداخت کرد.. قشنگتر اینکه پول کلانی (بیش از400صد ملیارد تومان)نزد یکی از بانکهاست که بتمامی حسابها بجز قرض الحسنه حتی جاری بزور 22/22سود میدهد چون آن پول کلانست باید بالای 25درصد بهره پرداخت شود ولی چون گردن صندوق کلفت است میگیرد 20درصد !!. والله خیرالرازقین
نوشته شده توسط: ایران گلوبال

آقای موافق گرامی،
منظورتان این است که ما باید یک ساعت ویدئو را نگاه کنیم و به زبان انگلیسی هم مسلط باشیم و بفهمیم که آیا این حرف شما درست است یا نه؟
آیا منظورتان این است که ایشان گفته اند که "دلال رژیم" هستند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

به همان دلیل که یک پیشمرگه و یا سرباز عراقی در موصل و اطراف و اکنافش کشته نشد و
شهر یک میلیونی با کلی اسلحه و مهمات و میلیاردها دلار پول نقد به دست داعش افتاد.
حالا طراح این طرح در تل آویو نشسته یا دوحه و یا در واشینگتن شاید هم لندن ... خدا داند

نوشته شده توسط: Anonymous

در ایران هیچگاه حرکت متشکل و از پیش تعیین شده پا نگرفته و یا راه حل های سیاسی بر پایه دیالوگ و راسیونالیسم حاکم نبوده و الآنش هم نیست. واقعیت اینست که وضعیت ایران بیشتر شبیه وضعیت فرانسه در در زمان انقلاب کبیر است تا یک کشور عقل گرای قرن 21. زمانیکه نهاد های مدنی, ساختارهای مدرن دولت-ملت, روابط بین الملل بر اساس منافع متقابل, سندیکاهای کارگری, احزاب سیاسی, دموکراسی نهادینه , طبقه متوسط وسیع و آگاه, عضویت کشور در نهادهای قدرتمند بین المللی ... موجود نیست نباید انتظار تاثیر گذار یک حزب و دسته را بعد از نابودی زور حکومتی داشت. طوفان حرف اول را خواهد زد و پاید آماده بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-جمهوری اسلامی بااربابان خودپس ازسرکارآمدن درسال57همیشه درحال پروژه سازی درمنطقه بوده است.این مهندسی هاتماماتوسط غربی ها وبادست اجرایی تازه حکومتی های ایران بایداجرامیشد.اگربخواهیم همه رابایک چوب نرانیم بایدتعدادی ازسران بیسوادومتعصب جاده صاف کن ونادان جمهوری اسلامی رابایدازماموران تربیت شده غرب دردانشگاه های غرب که دانسته بوظیفه خودعمل میکنندبایدازآنهاجدا کرد،تاخطانکرده باشیم.ازسال 57 پروژه هایکی پس ازدیگری به خودجامعه عمل پوشانده تامردم ایران ومنطقه مشغول گشته ومنافع استعمارگران براحتی به جیب تراست های غربی ریخته شود.یکی ازعوامل اصلی این بازی شئونیست های فارس وماموران درجه یک استعماراین ماموریت رابعهده دارد.اززمان 57تاکنون منطقه درآشوب وبانام های مختلف ازروشنگری وآزادی فکرمردم منطقه جلوگیری گشته است.میارزه برای آزادی ها .تمرین دموکراسی وآزادی هاومسایل حقوق بشرباآمدن جمهوری اسلامی

به مرخصی تشرف برده است.روشنفکرفارس دیگرروشنفکران رابامسایل واهی وتاریخ مصرف گذشته درکماوبیراه سرگرم کرده ویکی ازاصلی ترین موضوع ودردجامعه جهان سوم که دشمن استعماروجهل است یعنی حقوق بشرراازدستورکارخارج نموده است.جنگ ایران وعراق.طالبان.قتل وعام جنبش مردم آزربایجان درسال 58.قتل وعام سیاسیون درایران .ویران شدن زیرساخت های ایران وعراق.سوریه.لیبی ویمن.داعش.هارت وپورت حرب الله لبنان.ویرانی افغانستان .همه زیرسرنادانهای مدهبی وجاسوسان فارس درلفافه اسلامی همچون دوران مشروطه رابایددراین اتحادشوم دید.تازمانی که از حقوق بشربشکل اصولی وقانونمنددرایران وتوسط سیاسیون حمایت نشودوبه موضوع اصلی مبارزه تبدیل نشود.تمام زحمات مبارزان درزندانهاوآوارگی هاهمچون آب درهاون کوبیدن خواهدشد.دفاع ازباستانگرایی.فردوسی.فرهنگ ایرانی.ایجادحکومت کمونیستی .تمدن ایرانی همگی ایجادانحراف درمبارزات وآدرس غلط دادن به سیاسیون است.آنهاوتعدادی عوامل میدانندچکارمیکنند.ولی سیاسیون اتنیک های درون ایران نادانسته تاوان میدهندونتیجه نیزنمیگیرند.داعش راهرکس به دیگران ربط دهدآنهانیزاگرعمدی نباشددرجمع عوامل استعمارگران تشریف دارند.
نوشته شده توسط: lachin

آقای نگرش... متاسفانه من نمی دانم شما زبان فارسی را چطوری یاد گرفتید و نحوه دانستن این زبان برای شما چقدر است. ما در تبریز دستور زبان فارسی را با ( تجزیه و ترکیب) یاد گرفتیم . من نوشتم که این این کلمه سومری یعنی « اینانا» و فعل « اینان ماق)) ترکی که به معنی « باور کردن » است((( شباهت های ))) دارد. من هیچ وقت ننوشتم و هیچ وقت هم نتیجه نگرفتم که این زبانها از یک ریشه هستند. برداشت اشتباهی شما بر میگردد به افکار مغزی شما که انچه در مغز شما میگذرد, شما همان افکار را به روی کاغذ می آورید بدون اینکه پاراگراف را خوب حوانده و فهمیده باشید... بهترین ها را برایتان ارزومندم...

نوشته شده توسط: کاظم موافق

دوست گرامی‌،
باسپاس از تذکر شما، شاکی‌ نیست که اسرائیل برنده اصلی‌ این بازی است و با تمام قدرت از آن حمایت و روی آن سرمایه گذاری می‌کند. اگر به عنوان مقاله توجه کنید، متوجه میشوید که تلاش این نوشتار در حد توان نویسنده، تشریح تاریخچه این محور، شرایط امروز و آینده اجتناب ناپذیر آن است. آنچه شما به عنوان ذوق زدگی از من عملیات عربستان یاد می‌کنید، اشاره به واقعیاتی است که در جریان است و من تلاش دارم با جمع آوری بخشی از آنها از زبانهای انگلیسی و عربی‌، تصویر متفاوتی از واقعیات میدانی ارائه دهم که مسلماً با هر سلیقه‌ای سازگار نیست.

ضمناً از توصیه شما برای مطالعه بیشتر نیز سپاسگزارم، اما من سالهاست که بیشتر وقت خود را به مطالعه میگذرانم، اما ظاهراً ذوق و سلیقه ما متفاوت است که این هم چندان عجیب نیست.

موفق باشید

نوشته شده توسط: کاظم موافق

جناب کیانوش خان گرامی‌،
دلالی رژیم را من به آقای میلانی نسبت نداده ام، میتوانید از زبان خودش بشنوید.

https://www.youtube.com/watch?v=ctZsKzyZwX0

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب نگرش! اگر فعل "اینان ماق"، یعنی باورکردن را، در زبان ترکی صرف کینم، صیغه های زمانی مختلفی، در صرف فعل مذبور تولید میشود، که اسم، و صورت واژه "اینانا" یکی از صور آرزوئی، و یا شرطی آن بصورت کلمه مذبور تبلورمی یابد. و چون جنابعالی چندان آشنائی با صرف و نحو افعال، در تولید و زایش کلمات در زبان ترکی ندارید، طبیعی است که دچار حیرت و ناباوری میشوی. زیرا علل تعجب شما درعدم آگاهی شما از زبان و ادبیات ترکی نشئت میگیرد. هرگاه براساس، و بنیان ساختارهای فعلی و زایش کلمات آشنائی داشته باشید، هیچگاه چنین حیرتی به شما دست نمیدهد. چون زبان ترکی ازمعدود زبانهای دنیاست که ریشه فعل در صرف و نحو افعال بدون تغییر باقی میماند، و همین نکته، تعجب زبان شناسان دنیا را برانگیخته است. برای مثال ترکی بودن واژه "اینانا" در این نهفته است که ریشه فعل "اینانماق" یعنی "اینان" بدون تغییر درهردو واژه مذبور،

مشترک و نموداراست. و واژه "اینان" یعنی ریشه فعل، با حفظ بنیان خود، و قبول الف شرطی و یا آروزئی، زایش واژه نوینی به مفهوم "اینانا" به معنی "الهه عشق"،را تبلور میدهد. و این یکی از خصوصیات غنی زبان ترکیست که دراصطلاح گرامری زایش کلمات نامیده میشود. درصورتیکه درخیلی از زبانها و همچنین در زبان فارسی هنگام صرف افعال، ریشه آن در اغلب موارد تغییر و غیر قابل تشخیص میشود. اما در زبان ترکی چنین نیست. و ریشه فعل هیمشه پا برجاست! و این یکی دیگرازمعجزات زبان ترکی است که دانشمندان را به تعجب وا داشته است. سومین نکته ای که دلالت بر ترکی بودن واژه " اینانا" یعنی الهه عشق، میکند، قانون هم آوائی، و ساختار موزون واژه، و یا واژه هاست. بدین معنی که آخرین حرف صدا دار کلمه اینان، که حروف صدا دار ضخیم "آ" را در بطن خود حمل میکند، با قبول آوای صدا دارهمگون "آ"، یعنی به "اینان آ" منجر شده است که از نظر زبان شناسی این کلمه، صد درصد ترکی است. وهیچ جای شکی درآن نیست. چرا؟ چون از قانون هم آوائی کلمات ترکی تبعیت میکند. ممکن است جنابعالی سئوال کنید، قانون همآوائی اصوات یعنی چه؟ دراین مورد باید، بمحضرتان عرض شود که این یک متد بسیار دقیق وعلمی در تدوین و زایش کلمات و اسامی زبان ترکی است. و همین امر، ترکیب و توازن زیبائی های کلام را درتنظیم اصوات، و همچنین هماهنگی و تجانس هجا ها را درساختار واژه های زبان و ادبیات ترکی تنظیم میکند،.که این خود نیز، قانونمندی فوق العاده این زبان را به اثبات میرساند، که درجای خود بحث مفصلی است. و همین موضوع نیز، زبانشناسان جهان را به حیرت فرو برده است. در واقع باید گفت زبان ترکی، تنها، زبان نوشتاری و یا زبان مکالمه معمولی نیست، بلکه یک سیستم بسیاردقیق علمی گویش و نوشتاریست، و بهمین خاطر زبان شناس مشهوربلژیکی پروفسوروانداله، به زبان شناس یهودی الاصل آمریکائی پروفسورچامسکی توصیه کرده و گفته بود؛ " اگر نوام چامسکی در جوانی ترکی می آموخت، به جای زبان انگلیسی، آنرا برای جهانیان توصیه میکرد."
نوشته شده توسط: Anonymous

ایا شرم اور نیست که سالگشت مرگ یک جنایت کار تاریخ را در ماتم و عزا سپری کرد؟ تصور کننید که مردم المان در سال گشت ادولف هیتلر همه المان را تعطیل کنند.هیچ فرقی بین هیتلرو خمینی و رجوی و استالین وجود ندارد . این سنت زشت قاتل و جنایتکا رستائی میراث شوم دولت صفووی و دین پلیداسلام و بنیانگذار پلید ان محمد است.در ایران دوران خمینی گجستک هزاران ایرانی جان خود را ازدست دادند وصدهاهزار نفر مجبور به ترک اجباری زادگاه خود شدند.هیچ دینی به اندازه تشیع همنوعان خود را اواره و زندانی و روانه میدان اعدام و در بدر نکرده است .مردم ایران با دولت ومردم یهود هیچ دشمنی نداشته و نخواهند داشت.مردم بجان امده ای که از دست جنایتکاران المانی رهائی جسته توانسته اند همان سرزمین اشغالی را اباد کنند .دست اورد شما مسلمین مبلغان تشیع چیست؟شرم کننید از این همه نادانی و جهل و جنون جنایت و خیانت به

ایران وایرانی .در کشور اسرائیل رئس جهمور محاکمه میشود د رحالیکه شما ها حتا به خدا هم پاسخگو نیستید . دزدی قتل غارت تجاوز به نوامیس مردم در یپشانی سیاه شما نوشته شده است.
نوشته شده توسط: ایران گلوبال

آقای کاظم موافق گرامی،
همانطور که می دانید توهین به افراد حقیقی و حقوقی در سایت مجاز نیست و جزو خط قرمزهای ماست.
شما در مقاله خودتان آقای دکتر محسن میلانی را "دلال کهنه کار رژیم" خطاب کرده اید. این توهینی است به ایشان. لطفا این توهین را حذف کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

وقتی از ابتدا منتظر بودی تا بیان دنبالت و بدون هیج مقاومت مدنی دستگیر بشی و یا برای لباست تصمیم گرفتن و برای استخدامت همینطور وبر .......واین شد جزئ ذات و رفت توی دی. ان.ان.حالا منفعلانه برای رقص آئینی نگرانی چندانی نداره . تا جائیکه حال بخش خدمات شهری در کلیه سطوح از پزشکی تا نظافت خانه و خیابان باهمکاری ادارات دولتی که عمدی دامن میزنند مشغول چاپیدن و گسست رشته ای که میتواند باتحاد بدل شود هستنند .و سر رشته دست اتحادیه های اصناف که بحزب موتلفه ختم میشود میباشد و مبارزه با این بخش مبرمترین وظیفه امروز است .

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من باتشکرازشماوافتخارمیکنم که ملت بزرگ وریشه دارتورکان آزربایجان شیرزنانی همچون شمارادرآغوش خودپرورش میدهند.شمامن رابه یادزنان افتخارآمیزآزربایجان همچون ترموس آنا.خورشیدخاتون(ناتوان).نگار.حجر.زینب پاشاوده هازنان بزرگ دیگرآورده وبرخودمی بالم که ازتورکان آزربایجان بوده ومادرانی همچون شماها دردرون ملت خودداریم.ازتمام زنان ودختران تورک آزربایجان میخواهم شماهاراالگوقرارداده وتابایاری شماهابتوانیم عقب ماندگی های عمدی نگه داشته ملت آزربایجان راجبران نماییم.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

تحلیل نسبتا همه جانبه ای است با این وجود، جناب شهیدثالث نقش اتئلاف سنی ها به رهبری سعودی ها و اسرائیل را در فشار به امریکا را نا دیده می گیرد بعبارت دیگر از نظر منافع عربستان و اسرائیل ، داعش نبایستی تضعیف شود برعکس تقویت داعش و سمت گیری آن بسوی مرزهای ایران هدف مشترک این دو کشور است . عربستان و اسرائیل خواهان تضعیف داعش نیستند . داعش در حال حاضر هیج خطری برای این دو کشور ندارد.در چنین اوضاع پیجیده ای امریکا استراتژی چند جانبه و پیجیده ای را دنبال می کند .بنظر می رسد امریکا تلاش می کند که مذاکرات هسته ای به نتیجه برسد و در قدم بعدی ایران غیر هسته ای را بسمت یک کشور غیر دشمن مبدل نماید و در مقابله با دشمن مشترک اقدامات عملی انجام دهند.

در آن طرف یعنی در جبهه جمهوری اسلامی عملا دو استراتژی که بطور موازی با هم پیش می رود : 1_استراتژی امپراطوری شیعه 2_ دوستی با غرب اولی به رهبری علی خامنه ای و دومی به رهبری حسن روحانی به پیش می رود . وجه اشتراک این دو در حل بحران هسته ای است .
شکست مذاکرات هسته ای ، جنگ مستقیم و رو در روایران عربستان را در پی خواهد داشت . اینکه در این جنگ ، کشورهای منطقه چگونه موضع گیری کنند ، غیر قابل پیش بینی است . به لحاظ نظامی ایران قطعا بازنده جنگ خواهد بود ولی در دراز مدت معلوم نیست ؛ بازنده چه کسی خواهد بود و نهایتا شاید هدف این باشد که مردم منطقه علیه گونه حکومت مذهبی سمت گیری کنند.
در مورد ترکیه و داعش :برخی مقامهای آمریکایی می‌گویند ترکیه در برخورد با مسافران مرگ سخت‌گیری به خرج نمی‌دهد و به مسلمانان تندرویی که از همه جای دنیا برای پیوستن به حکومت اسلامی (داعش) خودشان را به ترکیه می‌رسانند اجازه می‌دهد که از این کشور عبور کنند و به سوریه بروند و جهادگرا شوند.
اپوزیسیون دولت رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری اسلامگرای ترکیه هم مدعی است که او و همفکرانش، از کمک به داعش دریغ نمی‌کنند.
دولت ترکیه همواره این اتهامات را رد کرده اما در عمل نه تنها در مبارزه با «حکومت اسلامی»، نامی از ترکیه نیست بلکه با اقداماتی مانند ممانعت از پرواز هواپیماهای آمریکا برای بمباران داعش، به شکل مستقیم بر سر راه برخی از اقدامات ضد داعش، سنگ می‌اندازد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لاچین گرامی، آخر "اینان ماق" ترکی به معنی باور کردن را چگونه می شود به "اینانا" سومری که الهه عشق است ربط داد و نتیجه گرفت که ترکی و سومری از یک ریشه اند؟! این استدلال شما مثل این است که من بگویم "شلغم" فارسی با "شالوم" عبری به معنی سلام شبیه است پس فارسی و عبری از یک ریشه اند! تعصب شما را آنقدر از واقعیت دور کرده که به هر داستانگویی عجیب و غریبی دست می زنید تا یک جوری نشان دهید که زبان شما و قومیت شما ریشه دارتر و بهتر از بقیه است. توصیه می کنم مقاله کارشناسی آقای دوست زاده را با دقت بخوانید شاید کمی از تعصب درآیید.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب کاظم موافق گرامی /شما در مطلب گذاری گزینه اشتباهی می زنید که نمی شود که یوتوب گذاشت. لطفا با من تماس بگیر

نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه در این مقاله به نقش اسراییل در منطقه کمتر توجه شده،همچنین مقاله با داشتن نظرات گاها شخصی و یکجانبه و همچنین ذوق زدگی از اعمال سعودی ها در منطقه،... از یک تحلیل جامع و مستدل فاصله گرفته است، ولی با تمرین بیشتر ... مقالات بهتری از جنابعالی شاهد خواهیم بود،..... ‌**تمرین بیشتر دوست عزیزم، در پناه حق!

نوشته شده توسط: Anonymous

خوشبختانه جمهوری آذربایجانی تشکیل شد تا فرهنگ و هنراین آذربایجان رو به نام آذربایجان حفظ کند
در داخل ایران که حکومت پیشین و کنونی با تقسیم بندی های سیاسی محدودیت های غیر قابل نیلز برای توضیح در حوضه های مختلف و غالب مردم مرکز نشین با حمایت های بی دریغ حتما این قسمت از کره خاکی رو نابود میکردید

نوشته شده توسط: Anonymous

آیا میدانستید در ایران مهاجرت به تهران و اصفهان و شیراز و اصطلاحا فارس زبان از آذربایجان،خوزستان،سیستان و بلوچستان است
آیا میدانستید قدرت سیاسی نظامی اقتصادی ایران در مناطق خاص ایران متمرکز شده است
آیا میدانستید راهایی ارتباطی ماند اتوبان راه آهن در مناطق خاصی تازه و به روز و مار آمدر و در بقیه مناطق یا اصلا وجود ندارد یا ناکارآمد و ضعیف است

نوشته شده توسط: lachin

از خانم هایده ترابی بخاطر اینکه اسم ایشان را اشتباهی ( هایده تراب زاده) در یکی از کامنت هایم درج کردم معذرت می خواهم ....

نوشته شده توسط: lachin

خانم هایده تراب زاده..... خیلی ممنون از توضیحاتی که دادید.. من در اینجا یک نمونه مثال می آورم که به عمق فاجعه فرهنگی ( شونیست های فارس ) پی ببرید. آنچه که ما به عنوان (( گیلگمش)) می دانیم در زبان سومری به «بیل گمش» نامیده میشود که همان ( خدای دانائی) عنوان می شود. (( بیلماق فعل دانستن در ترکی) است..من در ادامه نظر, این دو پاراگراف ها را , هم به زبان انگلیسی و هم به زبان فارسی که از ویکی پیدیا استخراج کرده ام , درج میکنم که به تفاوت این دو پی ببریم..
https://en.wikipedia.org/wiki/Epic_of_Gilgamesh
موقعی که شما این لینک را به زبان انگلیسی میزنید , انچه که در پائین نوسته شده است را ملاحظه خواهید ولی اگر همین لینگ را به زبان فارسی در قسمت زبانها ی ویکی پیدیا ترجمه بکنید با کلمه جدید فارسی (( حماسه گیلگامش)) روبرو خواهید شد که تنها یک مقصود نهائی را به دنبال خواهد کشید . و این مقصود

همان استفاده مزوّرانه فرهنگی توسط شونیست های فارس از این کلمه است که چندی پیش اعتراف کردند که (( گیلگامش همان گاو میش فارس هاست)).. همانطور که متوجه هستید از کلمه « بیل گمش» این لغت سومری اصلآ در متن فارسی وجود ندارد

The Epic of Gilgamesh is an epic poem from ancient Mesopotamia. Dating from the Third Dynasty of Ur (circa 2100 BC), it is often regarded as the first great work of literature. The literary history of Gilgamesh begins with five Sumerian poems about 'Bilgamesh' (Sumerian for 'Gilgamesh'), king of Uruk.
همان متن, با همان منظور اما به زبان فارسی.....با کلمه جدید و بدون کلمه « بیل گمش»...

(((حماسهٔ گیلگامش یا حماسهٔ گیلگَمِش یکی از قدیمی‌ترین و نامدارترین آثار حماسی ادبیات دوران تمدن باستان است که در منطقهٔ میان‌رودان شکل گرفته‌است. قدیمی‌ترین متون موجود مرتبط با این حماسه به میانهٔ هزارهٔ سوم پیش از میلاد مسیح می‌رسد که به زبان سومری است. از این حماسه نسخه‌هایی به زبان‌های اَکدی و بابِلی و آشوری موجود است.[۱] این حماسه در سال ۱۸۷۰ توسط جورج اسمیت ترجمه و منتشر شده‌است.
ترجمه‌ی پارسی این حماسه نخست به دست داوود منشی‌زاده و بعد توسط احمد شاملو صورت گرفته که در کتاب هفته چاپ شد و بعد نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است.
خانم تراب زاده... موقعی که یک موضوع علمی بحث به میان کشیده میشود بایستی تمام تمایلات فرهنگی, ایدولوژی و... کنار کشیده شود تا نتیجه نهائی علمی بدست بیاید..درست مانند دکتری که بایستی به تمام مریضانش تا حد اکثر توانش خدمت بکند . نوشته های که کاربران عزیز در این سایت نسبت که دکتر های که بیماران را تنها به دلایل قومی از طبابت محروم میکنند واقعآ ننگی است برای بشرّیت..فرقی ندارد که این دکتر فارس, ترک, عرب , بلوچ, انگلیسی, آلمانی و .... باشد.
در خاتمه بایست عرض کنم که مجسمه « بیل گمش» در دانشگاه سیدنی استرالیا چندین سال است که نسب شده است....بهترین ها را برابتان آرزومندم....
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من قبلاهمیشه به فدرالیست هاپیشنهادمیدادم زبان ملی زبان علمی جهان انگلیسی زبان رسمی وزبانهای هرملتی نیزبرای خودشان بتعدادجمعیتشان ازبودجه اختصاص یافته تاعدالت زبانی پیادشود.
مثلابه قوم فارس به اندازه جمعیت آنهابودجه تخصیص داده شود.البته تعدادی کثیری درتهران واصفهان واراک.ساوه وقم.کرمان وکرج ورشت ودیگرشهرهابعدافارس زبان شده اندواینهابایدازتعداد قوم فارس بایذکسروبه حساب نیاید.
یاملت بزرگ ترک درایران باندازه وبه تعدادجمعیت خودشان که یکصدسال نیزازبودجه ملی محروم بوده بایدباتامین بودجه گذشته ازبودجه فرهنگی استفاده کنندتااینکه شایدمقداری تامین مافات شود.
ولی اکنون نظردیگری دارم مانبایدزبان باقاعده وعلمی ویکی اززبانهای معرفی شده جهان راکه یونسکواعلام میکنددست کم بگیریم.همانطورکه انگلیسی هادریک جزیره توانست زبان انگلیسی رازبان اول علمی جهان کندماتورکان بایدعزت نفس خودرابالابرده وباداشتن

هفت (7)کشوروشکرخداهرسال هم برتعداداین کشورهاافزوده میشودودرآینده تورک زبانهادرروسیه کنونی ودرایران وعراق وسوریه چندین کشورتورک ایجادخواهدشد.خودرادست کم گرفتن بنوعی خودزنی است ودیگرلازم وپیشنهادنمیدهم که زبان انگلیسی زبان رسمی شود.
چون زبان تورکی دست کمی اززبان انگلیسی ندارد.بایدپوسته توهم ووحشت ایجادشده توسط فارس هارابشکنیم وبه خودآییم ودنیارایک کمی علمی ومنطقی ترببینیم تاقدرت زبان وکشورهای ترک راباورکنیم .
لازم است زبان رسمی ایران وبایدزبان تورکی باشد.هرچندکه به زبان قوم مهاجرهندی های فارس زبان رانیزبایداحترام گذاشته وزبان آنهارامحترم شماریم.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من فکرمیکنم اگربخواهیم بااین آقای !کرمی حرف بزنیم بایدازچماقی که نماینده آنهاگفت بایداستفاده کرد.چون نه منطق سرش میشودنه ادب ،حرف تعجب آوری زده وازدوره دیجیتال سخن گفته است.ایشان اگرراست میگویداول برودجواب آقای خسرومعتضدرابدهد،که گفت بختیاری هاازهندوستان (پاکستان کنونی )مهاجرت کرده اند.پس ازآن بیایندازایران آزربایجان حرف بزنند.فکرکنم همین اندازه ودراین سطح بایدبااوسخن گفتن بس است.

نوشته شده توسط: Anonymous

کوروش در زبان تورکی به معنای کوچک . کوتاه و.... میباشد . در تورکیه به یک چهارم لیر . یک کوروش میگویند . در روستاهای ازربایجان به گوسفندان کوتاه گوش / کورش قویون / گوسفند کوروشی اطلاق میشود .

نوشته شده توسط: Anonymous

وقتی بحثی تخصصی ،همچون بررسی « زبان سومری» ، بازیچه دست عده‌ای نا اهل می شود، کار ، یا به لجاجت های کودکانه می‌کشد ، یا به نان قرض دادن و یارگیری بین آدم‌هایی که هدف مشترک شان جعل و مغلطه است.

نوشته شده توسط: Anonymous

از قرار آقای سرکوهی اظهارات آقای خادم، وزیر مسکن در کابینه 37 روزه بختیار را مطالعه نکرده اند.ایشان به صراحت می گوید که آقای بختیار ، کاندید لابی اسرائیل در انگلستان بود. همچنین به گفته ایشان، صدام از برنامه کودتای نوژه اطلاع داشت.
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2015/05/150519_l10_bakhtiar_khadem

در ضمن زمانی که به دریادار مدنی پیشنها دعضویت در کابینه می شود، ایشان به آقای بختیار می گوید که اگر من بتوانم به اطاقم در وزارتخانه بروم، پیشنهاد شما را می پذیرم. در آن شرایط ، وزرا تسلطی بر وزارتخانه ها نداشتند . آقای بختیار با کدام پشتوانه مردمی می توانست سیل انقلاب را مهار کند؟ با حمایت روشنفکران؟ یک پیام خمینی میلیون ها نفر را به خیابان می کشاند.