رفتن به محتوای اصلی

● جهان

کیومرث نویدی
کنگره ملیتهای ایران فدرال از جانب تمامیت خواهان و تمرکز گرایان به زمینه چینی تجزیه ایران متهم شده است و از سوی فعالین سیاسی معدودی که خواهان جدائی سرزمین مرتبط با خویش از پیکر ایران هستند به تمامیت خواهی و تمرکزگرائی. قطعا تشکیلاتی که از 15 سازمان و تشکل سیاسی منطقه ای تشکیل شده است نمی تواند در همه زمینه ها نظرات یکدست و همگونی داشته باشد، اما آنچه من در خلال فعالیتم در و در راه دفاع از این کنگره دریافته ام این است که گرایش به تعادل در این کنگره وجه غالب را دارد.
کنگره ملیتهای ایران فدرال
ديدگاه کنگره ملیتهای ایران فدرال در باره تشکیل ائتلافى وسيع براى اسقرار دمکراسی در کشور ایران
عبدالستار دوشوكی
بلوچستان نه تنها وسيع ترين استان كشور بلكه همسايه افغانستان و پاكستان نيز مي باشد. ايالت بلوچستان در پاكستان نسبتا خودمختار است ودر مقايسه با بلوچستان ايران از آزادي و حقوق نسبي بيشتري برخوردار بوده و است. بلوچستان افغانستان كه به ايالت نيمروز معروف است، نيز همانند بلوچستان پاكستان در مقايسه با بلوچستان ايران از آزادي و حقوق نسبي بيشتري برخوردار است. در آن دو سوي مرز خواندن و نوشتن به زبان بلوچي رسماء آزاد است.
چند سالی است که آذربایجان به پا خاسته و برای اولین بار پس از مدت های مدیدی خواستار حقوق فرهنگی و ملی خویش است. بسیاری از نویسندگان، روزنامه نگاران، فعالان دانشجویی و روشنفکران ترک زبان به جرم مطالبه برای آزادی زبان مادری در سلول های زندان ها به سر می برند. ترک ها بدرستی و به حق، حقوقی را می طلبند که بخش های دیگری از این جامعه از آن ها برخوردار بوده و هستند.
خشایار رُخسانی
با این امید که گُفتاورد (بحث) فدرالیسم و ایجاد شانس ِبرابر برایِ همۀِ قوام ایرانی در اداره کشور دستِ کم در این تارنما به پایان رسیده باشد و اینکه نویسندگان ِ این تارنما بتوانند از این به پس، انرژی خود را برایِ آزادیِ ایران از دست ملاهایِ تبهکار که دشمن ِنهادین ِآزادی، دمکراسی و همۀِ اقوام ایرانی هستند، به ِوَندسارند (متمرکز کنند)، آقای آیدین تبریزی با به میان کشیدن ِیک رشته از گفتاوردهایِ کژگرایانه همچون "ملت ایران یا مردم ایران" که تنها نَمادی از ناخشنودیِ ایشان را از ایرانی
کیومرث نویدی
نخست بپردازم به دردی که امروز جانم را کدر کرد: برای نخستین بار از یکی از کسانی که در نشست
های لندن و پاریس حضور داشت، شنیدم که هیئت هماهنگی منتصخب در نشست پاریس، ماهانه چند ده هزار دلاری از آمریکا دریافت می
کند (او از ۶۰ هزار دلار ماهانه سخن گفت.)
و بعد، کدام سخنان تفرقه
انداز، ضد ملی و یکسویه؟
من نوشته
ام اگر به جای کشتن ۲۷ هزار آذربایجانی و بر دار کردن قاضی می
گذاشتند کردستان و آذربایجان فدرالی اداره شوند و...
کیومرث نویدی
ما باید در این هر دو جبهه بجنگیم؛ کسانی که مسئلة ملی را در ایران نفی می
کنند، خودویژگیهای انسان
های ایرانی را دارند نفی می
کنند؛ آنها قطعاً به سرکوب انسان واقعی و حی و حاضر ایرانی خواهند رسید.
آنهائی نیز که می
اندیشند اگر کرد و ترک و بلوچ و عرب و ترکمن و... را از ایران جدا کنند، گل بر سرشان خواهند زد، اگر مأمور بیگانه نباشند هم، سخت گرفتار اشتباه
اند.
کنگرة ملیت
های ایران فدرال، نیروی خود را از نیروی این مردم گرفته است: از عزم آن جوانانی که سر به دار می
نهند؛ اما...
ارگانِ "جنبش آذربایجان برای یکپارچگی و دمکراسی در ایران"، موجودیّتِ رسمی خود را طی اوّلین بیانیّهء جنبش آذربایجان را در 14 فروردین 1378 شمسی اعلام کرده است. گرچه با روي صفحه آمدنِ این بیانیّه در سایتِ ایران گلوبال از سوي چندی از کاربران در سایتِ بیرونی و هم در سایتِ درونی به نقد گرفته شده است، ولی برای پی بردن به شناسایی افرادِ انتشار دهندهء این بیانیّه با پرده برداشتن از این نوشتار و شناختِ دقیق اهدافِ این ارگان هنوز به زمان نیاز هست، امّا...
اندیشهء کنزرواتیو مانند فلسفهء لیبرالیسم که بر پایهء استقلال فردی بنا شده است، هم بر اساس آزادی و استقلال فردی پایه ریزی شده است، یعنی دیگر لازم نیست، ایرانیان بصورتِ کلکتیو گروهی در حزب و سازمانی جمع شوند، تا از جهان بینی ایرانی دفاع کنند، در شرایط کنونی شکل اکتیو بودن بشکل فردی شاید مفیدتر باشد، که از هر گوشه و دیار خود را پرورش و آزموده کند تا به موقع لازم در اشکال مختلف وجود و توانایی های خویش را در خدمتِ همنوعان و زادگاهش ایران بگذارند.
کشور باستانی ایران با هر کم و کاست و با هر بیعدالتی و تبعیض، با وجودِ عینی و حقیقی نام اقوام [کُرد، بلوچ، عرب، ترکمن، تُرک آذری] و با جغرافیای مسکونی آنها بعد از گذشت قرنها و هزاره ها، خود زمینهء مناسب و شکل برجستهء نمادین حلّ شایسته، انسانی و دمکراتیک مسائل ملّی، نه فقط در خاورمیانه، بلکه در ردیف مطلوب جهانی هست.
بی مناسبت نیست گذری بس شتابان هم به جغرافیای کُلِ آذربایجان امروز بیندازیم تا یادآوری شود که نه فقط تُرک تباران چند صباحی کوتاه هست که مهمانِ دیار آذربایجانِ همیشه ایرانی میباشند، بلکه در مجموع همهء انسانها بر روي این کرهء زمین همه مهمانانِ نمک نشناسی هستند، که متأسفانه قدر مهمان نوازی این میزبانِ صبور را پاس نگذاشتند و آنرا با تمدنِ صنعتی با سیاستِ مازاد تولید و بی رویهء خود بسوی نابودی هدایت میکنند، که اکنون داد و فریاد، جوش و خروشِ این میزبانِ با سخاوت و زندگی بخش...
با هدفِ تبدیل کردنِ موضوع قومی ملّی به یک نیروي مادی سیاسی تفرقه انداز زیانبار از سال 2000 میلادی به ظاهر در قالبِ مطرح کردنِ یک سری خواسته های دمکراتیک روشن که برای همهء ایرانیان با دیدگاهی مثبتِ فراقومی و فراحزبی و فارغ از سمت گیریهای ایدئولوژیک، قابل درک و در درستی آنها در بین همهء طبقات دیگر هیچگونه شکی نیست و بحقّ هم پذیرفته شده است، و با توجّه به تاریخ گذشتهء سرزمین ایران و توان اقتصادی حکومتهای آینده، تصمیم قطعی همگانی بر آن شده است که به این خواسته ها که باعث تقویّتِ فرهنگِ ملّی کشور هست
خواسته های قومی در ایران از سوی نمایندگانِ سه طبقه از دیدگاههای مختلف مورد بحث قرار میگیرد: 1- منطقه گرای....... شکستن دیوار تمامیّت ارضی کشور برای ایرانیان ارزشمند تر از تمامیّت ارضی ایی هست، که در آن تاریخ و فرهنگ گذشته و حالِ ایرانیان را نفی و یا به بازی بگیرند و در مقابل آنرا بر پایهء چنین تاریخ سازی ایی بی هویّت و داستانهایی غیر واقعی و افسانه سرایی های بی پشتوانه استوار کنند. متأسفانه آنچه تاکنون در گفتار و نوشتار از احزاب قومی و نخبگانِ آن از فدرالیسم برداشت...
امّا اگر پیشوایان و نخبگانِ قومی قبیله ای بر اساس آخرین دست آوردهای حقوق بشر جهان گلوبال امروز خواهان حقوقِ قومی و گروهی خود در ایران میشوند پس ما دوران سرمایه داری و در نتیجه ساختار حکومتی [ملّت دولت] نه اینکه بدرستی در ایران شکل گرفته، بلکه دو فاز حکومتي بعدی آن هم سپری شده است، در نتیجه دعواهای امروز آنها بیمورد میباشد، و ساختار حکومت آیندهء ایران باید برابر با رشدِ دورانِ صنعتی و فرا صنعتی و مناسبات اجتماعی آن تنظیم شود نه در ساختار و فر هنگ اجتماعی و افکار ملوالطوایفی پسامدرنِ...
خواسته های قوم گرایی یا پارتیکولاریسم [Partikularismus]، در هر جامعه ای با هر سطح رشد عملی واپسگرایانه هست، بر خورداری از آموزش به زبانِ مادری و شکوفایی فرهنگ محلّی و منطقه ای و خود گردانی اداری خواسته هایی دموکراتیک هست که با جایگزینی دموکراسی و رعایت دیدگاهِ لیبرالیسم سیاسی بطور اتوماتیک جزء برنامهء سیاسی هر حکومتِ دموکراتیک و مردمی هست. تحقق این خواسته ها باعث شکوفایی و غنی تر شدنِ فرهنگ ملّی و تضمین قوی تر منافع ملّی یک کشور هست، که ایرانیان خود در این راه پیشقدم بوده اند و خواهند بود.
از سال 2000 که عوامل قومی تجزیه طلبِ ایرانی و سوء استفادهء کشورهای همسایه و جهان غرب تقریبأ موضوع قومی و نژادی را در ایران به یک فاکتور سیاسی باز دارنده و منفی تبدیل کرده اند، از سویی دیگر وابستگی قومی و قبیله ای را به موضوع اصلی سیاسی دریافتِ اقامت و گرفتن پاسپورتِ پناهندگی سیاسی در کشورهای غربی و دموکراتیک [ بویژه در کشور آلمان]، در آورده اند، اقوام ایرانی مرز نشین کشور [ کُرد، بلوچ، عرب، تُرک تبار] خود را در چندین گردهمایی، در برابر ملّت ایران به اشکال نامناسبِ گوناگون تعریف و...
عبدالستار دوشوكی
حال عده اي از چهر هاي شناخته شده طرفداران اصلاحات رژيم جمهوري اسلامي و يا به اصطلاح جمهوريخواه ؛ ائتلافي را با پاره اي از به اصطلاح مشروطه خواهان مخالف پادشاهي، بوجود آورده اند. اين ائتلاف ناميمون بنام "نه جنگ نه جمهوري اسلامي نه تجزيه" قرار است در يك جلسه پالتاكي مبلغ شعار كاذب رژيم در مورد "خطر تجزيه ايران توسط اقوام" باشند.
آیدین تبریزی
اخیرا خبری در برخی سایتهای آذربایجانی منتشر شده است که از تشکیل یک حزب با رویکرد "مسلحانه" در آذربایجان خبر داده که به شدت مشکوک و غیر واقعی به نظر می رسد. دلایلی وجود دارد که به این احتمال قوت می بخشد که این اطلاعیه توسط عوامل اطلاعاتی حکومت و برای بدست آوردن بهانه برای سرکوب شدیدتر حرکت ملی آذربایجان که کاملا مدنی و مسالمت آمیز فعالیت می کند، منتشر شده باشد. تناقض های بسیاری در این بیانیه وجود دارد.
آیدین تبریزی
اگر آمریکا و انگلستان واقعا به دنبال استفاده از اهرم ملیتها در مقابله رژیم ایران هستند چرا رسانه هایی مانند صدای آمریکا، رادیو فردا و رادیو بی بی سی که به طبع باید در جهت اهداف آنها حرکت کنند، کاملا در جهت معکوس حرکت کرده و حتی گزارشهای سازمانهای حقوق بشر مانند عفو بین الملل در خصوص نقض حقوق بشر در آذربایجان را نیز سانسور می کنند و اخبار اعتراضات اخیر آذربایجان بویژه تظاهرات دهها هزار نفری تبریز در سالگرد اول خرداد ماه امسال را کاملا بایکوت کرده اند؟
آیدین تبریزی
آنچه می خوانید گزیده ای است از مباحثات شکل گرفته به صورت پرسش و پاسخ در کامنت های مقالاتم در سایت ایران گلوبال با خوانندگان ؛در اینجا بخش دوم بحثها که با عبور از مسائل تئوریک و نظری به مسائل بسیار مهمی از جمله به یافتن راهکارهای عملی برای آینده سیاسی ایران پرداخته است، آورده می شود. امید است که این نوشته ها بتواند کمکی باشد برای حل مساله برقراری دموکراسی پایدار در ایران آینده.
آیدین تبریزی
آقای کرمی و هم فکرانش نه تنها از تجزیه ایران هراسی ندارد، بلکه طرحهایی پنهانی برای کنترل منابع نفتی در صورت تجزیه ایران تدارک دیده است (که آنها را بحث درونی آن مردمان جا می زند)! به همین دلیل است که آشکارا درِ خروجی را به ترکها و عربهای ایران و حتی کسانی چون آقای امینی و آقای بامدادن نشان می دهد که هر وقت که بخواهید می توانید تشریف ببرید چون شما اصلا ایرانی نیستید و چه بهتر که شرتان را هم از سر چاههای نفت ما که رو به اتمام است بردارید تا سهم هم نژادهای من از نفت، بیشتر شود!؟
آیدین تبریزی
آنچه می خوانید گزیده ای است از مباحثات شکل گرفته به صورت پرسش و پاسخ در کامنت های مقالاتم در سایت ایران گلوبال با خوانندگان. نظر به اهمیت پرداختن به موضوع ملیتهای مختلف در ایران و عدم پرداخته شدن به این موضوع به اندازه کافی و تاریک و مبهم ماندن این موضوع در ذهن بسیاری از ایرانیان، که به نظر من عامل بسیاری از سوء تفاهم های موجود است؛
بویژه خواننده محترمی به نام "مهناز" که بیشترین بخش این مباحثات، مدیون زحمات ایشان در پی گیری بحثها بوده است، سپاسگزارم.
آیدین تبریزی
در مورد تقسیمات کشوری، باید ببینیم که می خواهیم یک مشکلی را که وجود دارد را حل کنیم یا فقط می خواهیم آن مشکل را به چند بخش کوچک تقسیم کنیم که دوباره همان مشکل اولیه در داخل آن بخش های کوچک باقی باشد؟ این که اصلا مساله زبان در تعیین حدود ایالتها دخیل نباشد و مثلا با چسباندن بخشی از مناطق کرد نشین به آذربایجان و برعکس به نوعی ایالتها به هم دوخته شوند تا امکان اینکه بگوییم این ایالت ترک نشین است یا کردنشین وجود نداشته باشد با چه منطقی قابل توجیه است؟
آیدین تبریزی
این به اصطلاح روشنفکران ما چرا همچنان نظاره گر تبلیغ هر روزه عظمت تمدن آریایی و ادبیات سخیف مدح و ثنای شاهان آریایی در جهت تداوم بیماری نژادپرستی در جامعه ما هستند و دم بر نمی آورند؟ آیا ما باید همانند تجربه دین سیاسی، تمام تجربیات دیگران را خود دوباره تجربه کنیم؟ اگر ضرورت جدایی دین از سیاست را قبل از انقلاب 57 ندیدیم و به این روز افتادیم، مطمئن باشید که اگر ضرورت حذف تئوری های تاریخی و نژاد پرستی را از سیاست درک نکنیم به همان روز گرفتار خواهیم شد که یوگوسلاوی سابق گرفتار شد.
عبدالستار دوشوكی
بايد از دولت ايران و رژيم ضد مردمي جمهوري اسلامي پرسيد: آيا خريد ميكروسكوپ و آزمايشگاه و آنتي بيوتيك و درمان مهمتر است يا سانتريفيوژ هسته اي. شما كه مي گفتيد رژيم گذشته پول مردم را خرج تبليغات و مراسم شاهنشاهي مي كند، اينك چرا بيش از صد ميليارد دلار پول همين مردم طاعون زده را براي برنامه هاي هسته اي خود به تاراج داده ايد؟ بايد از رژيم فاسد و غير فابل اصلاح آخوندي پرسيد چرا كفه هاي ترازوي بيعدالتي شما در ايران و بخصوص در بلوچستان اينگونه سنگيني مي كنند؟
کیانوش توکلی
پر واضح آنکه تا این نظام دینی و ضد آمریکایی پابرجاست, ایران با خطر جدی تجزیه روبرو است. در این برهه , تنها وجود یک رفراندم کاملا آزاد می تواند زمینه را برای طرح فدرالیسم یا خود گردانی اداری, فرهنگی و سیاسی فراهم سازد. به سود همه ی ساکنین ایران است که در این بحران, از یک پارچگی کشور حمایت کنند.
به نظر نگارنده, گلوبالیسم و فدرالیسم راه حل ایران و همه ی جهان است. به همین دلیل دفاع از تمامیت ارضی ایران بسود همه ی ملت های تحت ستم ایران خواهد بود.