Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

این چه سیاستی است که آقای مسئول کامنتها!، آنقدر ار نشر کامنت های من خود داری میکند، تا آنرا درمیان انبوه کامنتهای دیگران کم و گور کند. آفرین به این تاکتیک ورزیده. کارتان را همانطور ادامه دهید کسی متوجه آن نیست. بجز شما مثل اینکه بقیه خلند! بارک الله بر شما!

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

یوسف آذربایجان گرامی،
کامنت شما را من در یافت کردم که بدون توهین بود و سانسور شده .
برخلاف کامنتهای توهین دار که منتشر میشود. این عمل نشانه سانسور عقیده در سایت است و تازگی دارد. و این کار را هم
تأیید گر کامنتهای جدید انجام داده.میتوانید مشکل خود را با آقای توکلی مطرح کنید.
کامنت شما را در زیر درج میکنم:

« من فکر میکنم که بحث تغیر الفبا در بین فارس زبانها از زمان روی کار آورده شدن رضا میر پنجه تا به امروز هست و خیلی ها حتی تا آنجا پیش رفته اند که الفبای عربی را باعث و مانع رشد زبان فارسی دانسته اند ولی الفبای عربی در نوشتار ترکی دارای نارسائی ها است بهمین علت ممالک ترک زبان الفبای لاتین ر انتخاب کرده اند . لازم بیاد آوری است در مدت سه ماه اقامت رضا خان میر پنجه در ترکیه و بررسی رفورمهای آتاتورک ، رضا خان تصمیم میگیرد که الفبای عربی را تغیر داده و الفبای لاتین را جا گزین کند که با مخالفت محمد علی فروغی که مغز متفکر رضا خان و دست نشانده انگلیس بود روبرو میشود و فروغی علت مخالفتش را چنین بیان میکند ما نباید کاری بکنیم که ترکهای ایران با خواندن و نوشتن ترکیه آشنائی پیدا کنند .اگر تغیر الفبا شود این مشکل ترکهای ایران حل خواهد شد .»
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی نگاه نژادپرستانه نسبت به قضایا دارند.با فرض کرد بودن عزیز سنجر, آیا نژاد ایشان در اخذ جایزه نوبل نقشی داشته است؟ ایشان اگر در ایران و عراق و سوریه متولد می شدند آیا باز هم قادر به کسب این عنوان می بودند ؟ عزیر سنجر در اخرین پیام خود برای پایان دادن به فرض عرب و یا کرد بودنش خود را ترک و کمالیست معرفی کرده است اما ظاهرا هویت سازی ایرانیها فرامرزی شده و کسی حق تعیین هویت خود بدون اجازه آقایان را ندارد!!! . اگر در ایران زاده شده بودند ای بسا بدلیل سکولار بودنشان در اوین می پوسیدند. آیا زمان آن نرسیده که به مشکل عظیمی بنام ایران بپردازید و از نژاد پرستی دست بردارید!

نوشته شده توسط: Anonymous

عزیز سنجر بنا به گفته خودش ترک تبار ویک کمالیست است .

نوشته شده توسط: Anonymous

خود فرانسویها معتقد نیستند که مشکل اختلاف نوشتاری با تلفظ در زبانشان ناشی از خط لاتین است اما خانم ترابی نه تنها بر این باور هستند حتی اصرار نیز دارند!!! زمانی فرانسویها درست همانگونه که لغتی را تلفظ می کردند می نوشتند اما تلفظ لغات که خودشان آنرا نرم شدن زبانشان طی قرون متمادی می خوانند تغییر کرده بدون اینکه فرم نگارش اصلاح گردد. در فارسی هم این اختلاف فاحش تلفظ موجود است و کسی بجای ""نان" نون و یا "است " ه نمی نویسد. زبان ترکی صاحب ماکزیمم حروف صدادار , Ü, Ö, E, O, U, İ, I, A, Ə, می باشد که الفبای عربی براحتی قادر به نمایش انها نیست.
.

الفبای عربی برای رفع نیازمندیهای زبان عربی در یک پروسه تکاملی شکل گرفته و برای زبان ماها خلق نشده است.همانگونه که الفبای رونیک و یا گوک تورک از مناسبترین اکرونیم ها بعد از لاتین برای نوشتن زبان ترکیست چراکه خودمان آنهار ابداع کرده ایم.
خانم ترابی مو را می بینند و به جعد مو توجهی ندارند. تا همین جهار نسل پیش رفتار پیشینیان ما بسیار غیر اخلاقی و جنایتکارانه بود. مردان 40 ساله در ادامه سنت پیامبرشان با دختر بچه های 9 ساله ازدواج میکردند ناصرالدین شاه دختر 8 ساله خود را به سردار 43 ساله اش داد ( دخترک بعدها شاعر شد). امیر کبیر 45 ساله با دختر 13 ساله دیگر شاه وصلت کرد. این سنت هنوز هم در بین سنت گرایان پدوفیل رایج است کما اینکه روحانی رئیس جمهور فعلی کهریزکیان در 26 سالگی با دختر خاله 13 ساله اش وصلت کرده. تمامی اینها به مدت 13 قرن در ادبیات پیشینیانمان در عباراتی همانند مه شب چهارده و غیره گلوریفیه شده به نظم و نثر کشیده شده است. تغییر خط میتواند در قطع این ارتباط ناسالم با گذشته تاحدودی مفید واقع شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

آفرین بر شما. Əllərinizə sağlıq

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

خانم ترابی گرامی،
بحث خط و تغییر یا اصلاح آن برای من همیشه بحثی شیرین بوده است.
به نظر من در مورد خط، چند نکته دارای بیشترین اهمیت است:
1- آسانی یادگیری
2- آسانی خواندن و نوشتن
3- مطابقت خط با مختصات آوایی زبان
4- میراث فرهنگی
5- حال و آینده جامعه و فرزندانمان
تصور می‌کنم در این مورد که خط فارسی (عربی) و حروف آن با مختصات زبانی فارسی و ترکی هماهنگی ندارند، بحثی جدی نمی‌توان کرد. مثلا یک کلمه 5 حرفی فارسی را (با این فرض که بدانیم حرف آخر کلمه در فارسی همیشه ساکن است) می‌توان به 128 گونه خواند! و این امر به دلیل نبودن علائمی برای حروف صدادار در خط فارسی است. (نشانه‌های کسره و ضمه و فتحه و سکون در خط فارسی نوشته نمی‌شوند و اگر هم نوشته شوند، آن نوشته به جنگل مولا تبدیل می‌شود و اصلا نمی‌توان آن را خواند!)
علاوه بر نبودن حروف صدادار در خط فارسی، مشکل چسبیدن حروف به هم و یا جدا نوشتن

آنها و تغییر هر حرفی در اول و وسط و آخر کلمه و مشکلات بسیار دیگری نیز وجود دارند.
یادگیری خواندن و نوشتن فارسی و ترکی و شاید زبانهای دیگر با این خط، بسیار مشکل است.
شما خودتان را در نظر بگیرید. یک فارسی زبان هستید و تحصیلاتی دارید و سالهای سال به همین زبان و با همین خط نوشته و خوانده‌اید. کتابی را در دست بگیرید و با صدای بلند شروع به خواندن یک صفحه از آن بکنید. خواهید دید که احتمالا چندین جا کلمه‌ای را دوباره می‌خوانید زیرا تلفظ را درست ادا نکرده‌اید! دلیلش هم مشخص است: عدم هماهنگی آوایی خط فارسی با زبان فارسی.
تعجبی ندارد که نویسنده گرانقدری چون هوشنگ گلشیری در یک مصاحبه رادیویی در شهر هانوفر آلمان، "مُخیّله" را "مَخیله" تلفظ می‌کند!
یک کودک فارسی زبان برای یادگیری کامل خواندن و نوشتن فارسی سالهای سال وقت لازم دارد. در صورتی که اگر فارسی را با حروف لاتین بنویسیم و برای هر آوایی یک نشانه (حرف) داشته باشیم، این کودک برای درست خواندن و درست نوشتن آن، حداکثر چند روز وقت لازم دارد!
برخی استدلال می‌کنند (و شما هم جزو همین برخی هستید) که با تغییر خط، ارتباط ما با میراث فرهنگیمان قطع می‌شود. من تا حدی با این استدلال موافقم. تا حدی، زیرا تصور می‌کنم در عصر کامپیوتر و دنیای دیجیتال، این گسستگی خیلی هم زیاد نخواهد بود. این نقص را می‌توان تا حدی (نه کاملا) برطرف کرد. کافیست مؤسسات میراث فرهنگی همت کنند، برنامه‌ریزی درست بکنند، نیرو بگذارند و با همان بودجه‌ای که دارند، جهت کار خود را تغییر دهند و این نقیصه را تا حدی جبران کنند. طبیعتا کار ساده‌ای نیست زیرا منابعی با خط فارسی کنونی را به زحمت می‌توان با یک برنامه کامپیوتری به خطی کامل تبدیل کرد. دلیلش هم این است که برنامه کامپیوتر برای تبدیل یک نشانه مشکلی ندارد ولی وقتی نشانه‌ای وجود نداشته باشد، نمی‌تواند آن را تبدیل کند.
در مورد گسست کامل با میراث فرهنگی این سؤال وجود دارد که آیا مردم تاجیکستان واقعا ارتباطی با میراث فرهنگی خود ندارند؟
تا آنجایی که اطلاع دارم مردم تاجیکستان قادر به خواندن متون فارسی ایرانی نیستند. ولی آثار مهم ادبی و فرهنگی و علمی گذشته را به خط کریل (که قبلا با آن می‌نوشتند) تبدیل کرده‌اند. امروز تبدیل هر یک از این آثار به حروف لاتین تنها با اسکن آن مطالب و چند کلیک، انجام می‌گیرد.
واقعیتی انکارناپذیر است که در صورت تغییر خط، تنها کسانی که خط فعلی را بدانند قادر به پژوهش آثار تاکنونی خواهند بود، همانگونه که اکنون برای پژوهش در متون پهلوی، باید آن خط را فراگرفت. ولی در نظر داشته باشیم که این مشکل تمام مردم نیست.
گفتنی در این باره بسیار است. علاوه بر آنچه که نوشتم تنها به دو نکته دیگر بسنده می‌کنم:
1- آینده نسل جدید را کامپیوتر و فرهنگ جدید و علم و دانش رقم خواهد زد. گذشته و میراث فرهنگی تنها به اطلاعات عمومی تبدیل خواهد شد. نسلهای آینده در دنیای علم و دانش و فضا و... خواهند زیست و نه در شاهنامه و حافظ و سعدی و ده ده قورقوت و معجز شبستری و... و برای من، حال و آینده بسیار مهمتر از گذشته است.
2- برخی و از جمله شما، استدلال می‌کنند که زبان انگلیسی و فرانسه و آلمانی و... نیز با حروف لاتین نوشته می‌شوند و در نوشتن آنها هزاران مشکل وجود دارد. پاسخی که من می‌توانم به این دوستان بدهم این است که اشکال کار در آن است که این زبانها بر اساس یک نشانه (حرف) برای هر آوا نوشته نمی‌شوند. قاعده یک نشانه برای هر آوا به طور مثال در زبان ترکی رعایت می‌شود و چنین اشکالی هم در نوشتن این زبان دیده نمی‌شود. در این زبان که این قاعده رعایت شده، هر کلمه‌ای با تلفظ مشخصی را تنها یک جور می‌توان نوشت و هر نوشته‌ای را تنها به یک صورت می‌توان خواند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
تنش میان تورکیه و آمریکا بر سر کمک تسلیحاتی به شاخه پ ک ک در سوریه

Cümə, 15.10.2015 04:00
گوناز تی وی: ایالات متحده آمریکا از ادامه کمک تسلیحاتی به گروه پ ی د در سوریه خبر داده است.
به گزارش گوناز تی وی، پس از اظهارات احمد داوود اغلو نخست وزیر تورکیه مبنی بر اینکه "اگر سلاحهای ارسال شده آمریکا به پ ی د علیه تورکیه استفاده شود ارتش تورکیه پ ی د را نیز مورد هدف قرار خواهد"، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا از ادامه کمک تسلیحاتی به گروه پ ی د شاخه گروه تروریستی پ ک ک در سوریه خبر داده است.
این در حالیست که فریدون سینیرلی اوغلو وزیر خارجه تورکیه نیز روز گذشته سفرای آمریکا و روسیه را فراخوانده و به صورت رسمی هشدار داد که در صورت لازم پ ی د را نیز مورد هدف قرار خواهیم داد و این فقط در حرف نیست بلکه به طور قطع عمل خواهیم کرد.
جان کربی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در نشست مطبوعاتی در واشنگتن به خبرنگاران گفت که "مذاکره با تورکیه درباره موضوع کمک تسلیحاتی به ی پ گ(شاخه نظامی گروه پ ی د) همچنان ادامه دارد و نگرانی تورکیه از این موضوع را درک می کنیم".
وی افزود:" ایالات متحده آمریکا به همراه ۶۰عضو ائتلاف جهانی علیه داعش را نباید فراموش کنیم که این مسئله خیلی مهم است و حساسیت تورکیه در این راستا را درک می کنیم".
کربی گفت:" کمک(تسلیحاتی) به گروههایی که به طور مؤثر علیه داعش در جنگ هستند، ادامه خواهیم داد".
جان کربی با بیان اینکه آمریکا در مورد موضوع ی پ گ با تورکیه دیدارهای زیادی انجام داده است، از ادامه این نشست ها بین دو کشور خبر داده است.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بیان کرد که موضوع بین تورکیه و ی پ گ(شاخه نظامی پ ی د) را درک می کنیم و به آن احترام قائل هستیم.تورکیه در این باره به صورت روشن و درست برخورد می کند و ما نیز درمورد نگرانی تورکیه با این کشور دیدار و گفتگو خواهیم کرد".
کربی نسبت به سخنان دیروز احمد داوود اوغلو مبنی بر اینکه "اگر استفاده سلاحهای ارسالی آمریکا به پ ی د در شمال عراق و تورکیه را اثبات کنیم، اقدامات صورت گرفته علیه پ ک ک را نیز در سوریه انجام خواهیم کرد.انبار مهمات و سلاهها را در جای خود نابود خواهیم کرد"، ابراز بی اطلاعی کرد.
گوناز
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام تروریست ها مورد حمایت روسیه هستند :


Paylaş:
Share on facebookShare on twitterShare on emailShare on printMore Sharing Services0کردهای عراق نیز زیر چتر حمایت روسیه قرار گرفتند
Cümə, 15.10.2015 02:57
گوناز تی وی: روسیه اعلام کرد کردهای عراق را نیز مورد حمایت خود قرار داده است.
به گزارش گوناز تی وی، به دنبال حمایت نظامی روسیه از رژیم اسد و آغاز عملیات جنگنده های این کشور در خاک سوریه، سرگی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد که کردهای عراق را نیز مورد حمایت قرار می دهد.
لاوروف که به فنلاند سفر کرده است در نشست مطبوعاتی در هلسینکی به سوال خبرنگاران در مورد سیاست روسیه در خاورمیانه و کمک نظامی به کردها پاسخ داد.
وی گفته که دولت روسیه علاوه بر کمک نظامی به دولت عراق و سوریه، به کردهای عراق نیز برای آنچه که مبارزه با تروریست نامیده، کمک نظامی انجام می دهد.
وزیر امور خارجه روسیه افزوده که این کمک نظامی به کردهای عراق با موافقت بغداد صورت گرفته است.
سرگی لاوروف اظهار کرده تمامی گروهایی که علیه تروریست مبارزه می کنند باید متحد شوند و همگام با یکدیگر پیش بروند.
وی در مورد احضار سفرای روسیه و آمریکا توسط وزارت خارجه تورکیه گفت که " در این باره اطلاعی ندارم، به احتمال زیاد پس از پرواز من این اتفاق صورت گرفته است".
روز گذشته احمد داوود اوغلو نخست وزیر تورکیه در مورد کمک نظامی آمریکا به گروه کرد پ ی د شاخه گروه تروریستی پ ک ک در سوریه، واکنش شدیدی نشان داد.
داوود اوغلو گفت که اگر این سلاحها به سمت تورکیه گرفته شود، همانند شمال عراق در سوریه نیز عملیات نظامی ترتیب خواهیم داد.
نخست وزیر تورکیه افزود که مشروعیت گروه پ ی د در مقابل داعش غیرقابل قبول است.
گوناز
نوشته شده توسط: Anonymous

من فکر میکنم که بحث تغیر الفبا در بین فارس زبانها از زمان روی کار آورده شدن رضا میر...تا به امروز هست و خیلی ها حتی تا آنجا پیش رفته اند که الفبای عربی را باعث و مانع رشد زبان فارسی دانسته اند ولی الفبای عربی در نوشتار ترکی دارای نارسائی ها است بهمین علت ممالک ترک زبان الفبای لاتین ر انتخاب کرده اند . لازم بیاد آوری است در مدت سه ماه اقامت رضا خان میر ... در ترکیه و بررسی رفورمهای آتاتورک ، رضا خان تصمیم میگیرد که الفبای عربی را تغیر داده و الفبای لاتین را جا گزین کند که با مخالفت محمد علی فروغی که مغز متفکر رضا خان و دست نشانده انگلیس بود روبرو میشود و فروغی علت مخالفتش را چنین بیان میکند ما نباید کاری بکنیم که ترکهای ایران با خواندن و نوشتن ترکیه آشنائی پیدا کنند .اگر تغیر الفبا شود این مشکل ترکهای ایران حل خواهد شد .

نوشته شده توسط: Anonymous

عزیز سانجار بلافاصله بعد از دریافت جایزه نوبل همراه خانواده اش جلو عکس آتاتورک و پرچم ترکیه ظاهر شده و میگوید من در سایه سیاست تعلیم و تربیت آتاتورک به این مقام رسیده ام و میگوید که عاشق اتاتورک هستم. کافی است به عکسهای وی نگاه کنید
http://www.ensonhaber.com/nobel-alan-aziz-sancarin-ataturk-hayranligi-2…
Nobel alan Aziz Sancar'ın Atatürk hayranlığı

نوشته شده توسط: Anonymous

اقبال آقا! من فکر میکنم که این آقا پرفسور، نه کرد، بلکه از لرهای لرستان پسر عموی لمپن، و آدمکش معروف " محسن رضائی" است که زمانی از دست ایشان به ترکیه فرار کرد و در سایه دمکراسی و رفاه و تعلیم و تربیت دانشگاهای ترکیه باسواد شد، و در تگزاس رتبه و جایزه گرفت. ما این موفقیت را به محضر شرافتتان تبریک میگوئیم. شما نیز از این طایفه هستید...

نوشته شده توسط: Anonymous

اینکه این دانشمند اهل کجا باشد در وهله دوم قرار دارد مهم این است که یک فردی بخاطر تحقیقات علمی اش لایق جایزه نوبل شده است.اما نوشته شما بدجوری روی کردیت عزیز سینجار مانور می دهد بعبارتی بدجوری توی ذوق می زند انگار نویسنده با خشم و عصبانیت و عقده آنرا نوشته و می خواهد تاکید کند و بفهماند که ای خوانندگان ای شنوندگان حتما متوجه باشید که عزیز سینجار ترک نیست او حتما کرد است.این بغض شما از ترکها و محبتتان نسبت به کردها برای من قابل درک نیست.شما و تمام پان ایرانسیتها اگر رژیم ایران را هم قبول نداشته باشید خود ایران را که قبول دارید از زمان قدیم مثال نزنیم همین جنگ 8 ساله ایران عراق را ببینیند. کردها عمدتا بر ضد تمامیت ارضی ایران اقدام مسلحانه میکردند به صدام کمک میکردند سربازان و پاسدارها را سر میبریدند هنوز آنموقع داعش وجود نداشت ولی کردها سربریدن را بلد بودند.اما آزربایجانیها در خط مقدم

جنگ بودند لشکر عاشورای سپاه و حمزه ارتش داشتند بیش از صد هزار کشته برای دفاع از ایران شما دادند نام فرماندهان شهید آنها را همه میدانند اما چرا پان ایرانیستها فراموشی تاریخی گرفته اند انهم به این زودی؟چرا کردها را به به چه چه می کنند؟ آیا این تبلیغات ضد ترکی از رسانه های غربی یا محافل اسراییلی نشات نمی گیرد؟ چرا تبلیغات بی بی سی ضد انقلاب , بر علیه ترکها مدتی بعد سیاست رسمی دولت اسلامی ایران میشود؟ چرا می گویند کردها از همه ایرانی ترند؟ چرا ترکها دشمن فرض می شوند؟ چرا زبان کردی در ایران مجوز تدریس می گیرد اما ترکی مبغوض است؟ چرا جمهوری آزربایجان سیاه نمایی می شود اما ارمنستان متحد استراتژیک می شود؟ آزربایجانیها بیشتر از کل جمعیت ارمنیهای ایران , در جنگ عراق شهید داده اند . اخبار مثبت تاجیکستان و افغانستان بازتاب میابد اما آزربایجان ایران هیچ جایی در خبرهایتان ندارد؟ دلیل این حب و بغض برای من نامعلوم است؟
اما برگردیم به نوشته شما:
دوست عزیز نوشته شما اشتباه است.اولین سوالی که بی بی سی از عزیز سینجار پرسید این بود : آیا شما عرب هستید یا ترک هستید؟ عزیز سینجار میگوید این سوال برای من بسیار شوک آور بود یعنی انتظار سوالات دیگری داشتم اما در جوابش گفتم من عربی حرف نمی زنم من کردی حرف نمیزنم من ترکم همین.انکار نمیکنم که متولد جنوب شرق ترکیه هستم اما من یک تورکم.به آنها همین را گفتم به شما هم همین را میگویم.
Bana 'Arap mısınız, kısmen mi Türk'sünüz' diye sorarak saygısızlık yaptılar. BBC'ye söyledim, 'Arapça konuşmuyorum, Kürtçe konuşmuyorum, ben Türküm' dedim. Güneydoğulu olunca bundan kaçamıyorsunuz ama kendimi öyle biliyorum,

اگر ترکی بلد باشید اصل خبر را اینجا بخوانید.

http://www.sabah.com.tr/gundem/2015/10/08/aziz-sancara-bbcden-soke-eden-soru

به هرحال از مواضع عالیجنابان پان ایرانیست خارج نشین و داخل نشین, آیت الله بی بی سی, شیخ پرستان و شاه دوستان, و همه اینوری ها و اونوری ها متشکریم شما نمیتوانید ما را فریب دهید سرکوب کنید یا از بین ببرید فقط ملت ما را بیدار کردید تا دوست و دشمنش را بهتر بشناسد. اگر ملتچی های آزربایجان سالها تلاش می کردند تا نیات شما را افشا کنند شاید اینقدر موفقیت حاصل نمی شد که با اقدامات شما بدست آمده است. لطفا به مواضع روشنگرانه تان با قدرت ادامه دهید. متشکریم
نوشته شده توسط: Anonymous

تمام کشورهایی که توسط امریالیست های غرب و شرق از ایران بزرگ جدا شده اند از یک تمدن وفرهنگ هستند فرهنگ و تمدن شکوفایی هستند که خاری در چشمان بی هویت انها است

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

خانم ترابی گرامی،
نخست در مورد کد شما: شما امروز جواب دریافت میکنید و آنجا توضیح داده شده که چطور از آن برای گذاشتن کامنت استفاده کنید.
ولی مختصر میگویم که شما هر وقت کامنت می نویسید باید در سایت آنلای باشید. مثل هنگام گذاشتن مقاله. بعد هر جا خواستید کامنت می نویسید. چه از کامپیوتر خودتان و چه از بیرون. همیشه لازم است نخست در سایت کد ورود بدهید بعد کامنت بنویسید. کد هم بار دیگر برایتان ارسال خواهد شد.
-----
اما خط و بحث:
نه منظورم این نیست که فارسی زبان در مورد خط لاتین بحث نکند. این مقاله هم برای همین است که بحث بشود.
-چه از زاویه ی نگارش و چه از زاویه ی سیاست.
- حرف من آن بود که بحث خط جایش زیر داستان نیست.
-دیگر اینکه خط لاتین ترکی آذربایجان در متن داستان مخصوص همین زبان است و مخاطب اش هم ترکی زبانها.
-ترجمه ی فارسی مخصوص فارسی زبانها.

-تصیم گیری آینده هم کار مردم آذربایجان و دولت منتخب آن خواهد بود؛ نه کار دیگران.

-اما بحث دوستان فارسی زبان در هر مورد خط لاتین ، مخصوصا نگارش و سیاست و میراث فرهنگی یا غیره می تواند پیش برود. نقد را استقبال میکنم. و این مقاله هم بدین منظور است.
اگر قبلا بد یا اشتباه منظورم را فرموله کرده ام عذر میخواهم.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اژدر بهنام گرامی، کد ورودی من قدیمی است و کار نمی کند و کد جدیدی هم دریافت نکرده ام. از توجه تان ممنونم.

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

خانم ترابی گرامی،
شما یک کد ورودی دارید که با آن به پشت صحنه سایت می‌روید و مقالات و مطالب را منتشر می‌کنید. در همان حال، یعنی زمانی که پشت صحنه سایت هستید، شما اگر کامنتی بنویسید، مستقیما منتشر می‌شوند. یعنی شما برای نوشتن کامنت مستقیم و یک زمانه، به کد دیگری نیاز ندارید. ولی اگر به پشت صحنه سایت نرفته و در حالت عادی کامنت را بنویسید، کامنت شما مانند هر کامنت دیگری به انتظار تایید مسؤل کامنتها خواهد ماند.
لطفا اگر مشکلی در مورد کد ورودی دارید، با من تماس بگیرید. ایمیلی برای شما می‌نویسم تا بتوانیم مشکل را حل کنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

توجیه و سفسطه های مدام نویسنده نشان میدهد که چقدر از کار خود پشیمان است .نویسنده ای که مدام زیر نوشته خود کمنت بگذارد معلوم است دچار تزلزل و پشیمانی شده . آیا کاربران این سایت که شاید تعدادشان به 20-10 نفر مرسد نیاز به خط لاتین و کریل دارند ؟ آیا 200 میلیون ترکزبان مغول و اویغور و تاتار مراجعین این سایت هستند تا نوشته جات ایشان را بخوانند ؟ این جناب در گذشته بارها نوشته و اشعار گونه راسیستی فاشیستی ضد فارس و ضد ایرانی را حتی در چند هفته پیش اینجا درج کرده و خودرا عاشق زبان پارسی معرفی کرده و حالا چنان سفسطه میکند که انگار از زمان میرزا ملکم خان آخوندف نسیمی از مبارزان خط لاتین و کریل روسی برای آذربادگان ایران بوده ! این جناب هر 3 هفته حداقل تمام مواضع و نظرات سیاسی اجتماعی فرهنگی ادبی قومی خود را تغییر میدهد و از چریک فدایی و انترناسیونالیست فدرال تا ناسیونالیست شونیست راسیست نوسان دارد .

کافیست به ترجمه های چوپانی روستایی و نوشته های یکساله ایشان در این سایت ایرانی فارسی زیان مفت و مجانی برای فاشیست های قوم گرا مراجعه کنید .
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم ترابی عزیز! با توجه به فرمایشات تان! لازم است به محضرتان عرض شود، در صورت یک شرایط آزاد و دموکراتیک مردم هر منطقه و یا آن سرزمین خودش باید در مورد، خط و زبان و سایر جوانب فرهنگی خویش تصمیم بگیرند. ما مردم ترک آذربایجان! نیازی به توصیه و راهنمائی کسانیکه، نه با ما هم زبان هستند، و نه ازعمق فرهنگ و ادبیات و خصوصیات تکنیکی و علمی زبان ما آگاهی کافی دارند، و نه به جوانب و علایق فرهنگی مردم ترک آذربایجان اهمیتی قائل هستند، نداریم، که برای ما نسخه صادر بکنند. ما مردم آذربایجان از ریشه های زبانی، فرهنگی و تاریخی هفت هزار ساله خویش بخوبی آگاهیم. و قدرت و توانائی، و ژرفای اعماق زبان سحر آمیز ترکی را بخوبی میشناسیم. و بخوبی میدانیم که این زبان چه قابلیت هائی در ساحه فرهنگی، تاریخی،علمی، ادبی، پزشکی، تکنولژی، فلسفی، ادبیات منظوم و منثور (شعر و رمان)، موسیقی، تئاتر، فیلم ... و امثالهم برخوردار

است. زبانیکه ساختار و ارکان گراماتیک آن بطور صد در صد علمی و بر مبنای یک سیستم مدون و کاملا منطقی بنا شده است. زبانیکه بسیاری از زبان شناسان دنیا در خصوص ساختمان و ساختارهم آهنگی آوا، وجه تغییر ناپذیر ریشه افعال، در حالت صرف (Konjugation) و تعدد بیشمار زایش کلمات، چه در حالت تبدیل اسم و صفت به فعل، چه بر عکس، از خصوصیات کم نظیری بر خوردار است. و بقول بسیاری از زبان شناسان معروف دنیا آنرا بعنوان زبان معجزه و سحر آمیز می نامند، برای مثال بخوانید نظرات پروفسور زبان بلژیک آقای ( وان داله) را خطلب به پروفسور یهودی الاصل زبانشناس آمریکائی، (چامسکی) را که در ان مصاحبه میگوید: اگر چامسکی در جوانی به ترکی آشنائی میداشت، زبان ترکی را به جای زبان انگلیسی، پیشنهاد میداد. و همان زبان "اسپرانتو" بر بنیاد قواعد دستوری زبان ترکی بنا شده است. حال لازم است از من ترک بشنوید که حروفات عربی قادر نیست تمام عیار و بدون مشکلات املائی، و بدون رعایت علامات فتحه، کسره، ضمه، سکون، الف باصدا، الف بیصدا، الف مقصوره، همزه، الف میان کلمه، .... و امثالهم حروفات صدا دار در زبان ترکی را بازتاب دهد. و کسی که کمترین آشنائی با ساختار دستوری، تکنیک، و آوا نگاری زبان ترکی داشته باشد، این موضوع را بزودی در می یابد. زیرا زبان ترکی از معدود زبانهائی است، که حروفات صدا دارش حتا از حروفات صدا دار زبان آلمانی نیز بیشتر است. مثلا حروف "ی" با همزه!، در لاتین(ا) "ای" بدون نقطه" جز در زبان آزربایجانی در زبانهای دیگر کمتر دیده میشود. و این یکی از خصوصیات نادر این زبان است، که تقریبا تمام آواهای موجود زبان شناسی را در خود جای داده است. و هرآوائی را میتوان از طریق زبان ترکی به رشته تحریر آورد. پس اگر شما خود را انسان دموکرات می دانید، اجازه بفرمائید، که زبان شناسان و نخبه گان و سیاستمداران و متخصصان مردم آزربایجان جنوبی، برای رسم الخط خود که همانا حروفات لاتین بهترین گزینش آن است خودشان تصمیم بگیرند. اگر ارتباط ما با انتخاب حروفات لاتین از روضه خوانی، زنجیر زنی، قمه زنی، سینه زنی، مرصیه گوئی، عریضه نویسی، و سایرخرافات مذهبی قطع گردد، این آرزوی میلیونها مردم رنجدیده آذربایجان است. اندک منابع تاریخی و ادبی را نیز میشود با حروفات لاتین تثبت کرد.کشور عقب افتاده و مردم سرکوب شده جغرافیای موسوم به ایران، مخصوصا مردم آذربایجان با انتخاب حروفات لاتین خود را از دست خرافات مذهبی اسلامی، رها کرده بسوی پیشرفت گام بر خواهند داشت. با حذف حروفات عربی، و انتخاب رسم الخط لاتین، مردم آذربایجان جز زنجیرهای زنگ زده خرافات مذهبی، چیزی را از دست نخواهند داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار شما بحثی را درباره ی بکارگیری الفبای لاتین شروع کرده اید و بعد می خواهید فارسی زبانی در این بحث دخالت نکند زیرا به خود ترکها مربوط است؟ آیا درست متوجه شدم؟ اگر چنین است، چرا این بحث را به زبان فارسی پیش می برید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

من در عجبم از این اعتماد بنفس شما. این قدر که شما باید باید می کنی و احکام قطعی صادر می کنی و برای این ملت و آن ملت تعیین تکلیف می کنی، خداوند در هیچ سوره ای از قرآن چنین نکرده یا جرئت نکرده اند چنین حرفهایی را با این شدت و غلظت به خالق فرضی عالم نسبت دهند. هرچند مشخص است که بی مایگی و بیسوادی مطلق یکی از دلایل اعتماد بنفس کاذب و زیادی است کما اینکه احمدی نژاد و آخوندها مدام جیغ می کشیدند و می کشند که فلان ملت باید چنین بشود و فلان کشور باید محو بشود و نهایتا جز تودهنی و تحقیر بین المللی چیزی نصیبشان نمی شود.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه : نخست ضرویست بپذیری به اصطلاح قدیمی جهان سومی هستی. از تمدن عقب مانده ای و عقب نگهداشته شده هستی.
بعد فرهنگ دیالوگ بیاموزی و در پی حل مشکلات خود و جامعه برایی. فقر خرد را با منطق رفع کنی.
مثل پهلوان پنبه ها پابرهنه وسط هر بحث بدوی و «حرفهای نخ نمایت را مدام تکرار کنی» نشانه آن است که آقاجان « خردت» متأسفانه از کار افتاده، آنرا محترمانه باز نشسته کرده ای. داری تیشه به ریشه خودت میزنی. بهتر است بروی دنبال کارت. اگر مأمور و معذور نیستی.
-----
آنچه در سیاست به من نویی آذربایجانی مربوط است «کسب و اجرای برابری حقوقی و تعیین سرنوشتمان» است. میخواهیم پرچم حکومت دموکراتیک آذربایجان را برافراشته کنیم.و برای رسیدن به آن از هر راه مردمی و انسانی امکان دارد عمل میکنیم.
«بدون ایران را با ایران». سیاست دیرین ماست. بستگی به شرایط دارد. راه حلهای گوناگون روی میز است.

رک و روشن خواست و هدف و استراتژی خود را بیان میکنیم. این مسایل را من سالهاست در مقالات خود تدوین کرده ام و چیز جدیدی نیست.پشتوانه ی آن هم حکومت تاریخی یک ساله ی جنبش دموکراتیک آذربایجان است .
مسایل خودمان را دوست داریم خودمان حل کنیم. و به کسی هم اجازه نمی دهیم تعیین تکلیف کند.
مشکل خط را بد یا خوب، زشت یا زیبا، خودمان حل میکنیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم تراببی محترم, تغییر الف ب چه ربطی به موضوع پدوفیلی و آزار جنسی دارد. متاسفانه کامنتهای شما مدام سطحی تر میشود. شما هم تصدیق می فرمائید, زبان ترکی از نظرآواها( فونتیکی) با حروف عربی مشکل بزرگ دارد. این چه ربطی به بحث اتاترک یا پدوفیلی .... دارد؟

ثانیا, ما تر کها در ایران کدام گنجینه ادبی در زبان خود داریم؟ مگر ازتعداد انگشتها , آنهم بدرد نخور, بیشتر است؟
ثالثا, یادگیری نوشتن با حروف لاتن وزبان انگلیسی مخصوصا نسل جوان را با دنیای امروزی مرتبط میکند.
رابعا, بلی نسل جدید آلمان نوشته های 200 سال قبل را که بزبان آلمانی و با حروف لاتن ولی با فورمات قدیمی نوشته شده است, نمی تواند بخواند و لزومی هم نمی بیند که بتواند بخواند.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مخاطب نوشته:
متن برای ابر و باد نوشته نمیشود، نسبت به مخاطب تنظیم میشود.
بیشتر نوشته های ترکی من از "شعر و داستان و مقاله " با خط لاتین منتشر شده . دو نوع مخاطب دارم :
1- ده میلیون انسان در شمال که خط دولتی اش همین خط لاتین است.
2- کسانی که زبان ترکی آذربایجان را با خط لاتین بلد اند و میخوانند. در آذربایجان جنوبی و ترکیه و در دیگر کشورهای جهان. تعداد اینان به تقریب و برآورد به ملیونها تن میرسد.

جایی که شعر شاعر فارسی زبان به زحمت چند صد نفر خواننده دارد، نوشته های من با خط لاتین هزاران خواننده دارد. داستان کابوس که نسبتاً طولانی ست تنها در« نسخه متن کامل » حدود دو هزار مراجعه کننده داشته. منهای خوانندگان قسمتهای گوناگون آن.
خوانندگان متن لاتین ، که غیر ایرانی اند، و به ادبیات علاقه دارند، نظر خود را برایم میفرستند .

اما آنچه برای خواننده فارسی زبان هست همان متن «ترجمه ی اجباری» و دست و پا شکسته است که به همراه متن اصلی منتشر میشود.
----------
بنا براین متن اصلی برای کسانی ست که آنرا بلدند و میخوانند.
متن ترجمه برای فارسی زبان است. کسی که متن اصلی را بلد نیست طبیعی ست که نمی تواند بخواند.

---------
کسانی که به خط لاتین از زاویه ی «سیاست » نگاه میکنند ، باید متوجه باشند جای بحثش زیر « داستان» نیست.لازم است این فرهنگ را صاحب شد و عمل کرد. «هر چیز جایی دارد». انتشار چنین بحث هایی در زیر داستان نشانه ی آن است که نویسنده و منتشر کننده هنوز صاحب این فرهنگ نیست. این را عقب ماندگی فرهنگ دیالوگ گویند.
--------
این نوشته موضوع اش خط است. از دید سیاست و از زاویه نگارش. هرکس حرفی دارد بفرماید.
خط لاتین آذربایجان یک خط استاندارد دولتی ست در جمهوری آذربایجان. نویسندگان آذربایجان جنوبی که «آزاد ی انتخاب خط و نوشتن دارند» معمولا از آن استفاده میکنند . ما نه می توانیم چیزی به این خط اضافه کنیم و نه چیزی از آن کم کنیم. بد یا خوب خط یک زبان است ؛ هر کس هم دوست داشت از آن بهره میگیرد.
-----
خط لاتین آذربایجان با توجه به « قاعده مندی و ویژگیهای زبانی» انتخاب شده و به بهترین وجه نیازنگارشی را رفع میکند.
تلفظ و املاء کلمات خوانایی دقیق دارد. آنچه تلفظ میشود نوشته میشود. حروف آن لاتین است. تنها یک حرف از حروف « خط تلفظ جهانی» که همه جا مرسوم است برگزیده شده است. که آنهم لاتین است با جهت تغییر یافته.
------
سیاست:
خط از دید سیاست: بله، نویسنده ی آذربایجانی با علاقه این خط را بکار میگیرد بخاطر تخصصی بودن آن برای نگارش زبان مادری. اینکه «خط عامل تجزیه است» یا نیست مشکل نویسنده ی آذربایجانی نیست. نویسنده به خطی نیاز دارد که به درد نگارش
بخورد.
از دید سیاست :هیچ خطی عامل تجزیه نیست. و هیچ خطی هم عامل وصل نیست.
عامل تجزیه نقض حقوق یک ملت است. و عاملان آن نقض کنندگان حقوق هستند.
در بحث ما شونیستهای غیر دولتی و دولتی ، ناسیونالیستهای فارسی زبان با فرهنگ راسیستی آریایی یا به اصطلاح «ایرانی»
که حد اقل 80 سال است «نقض حقوق» پیشه کرده اند عاملان تجزیه اند.
---
مردمی که حقوق اش در جایی تأمین نباشد به جدایی رأی میدهد. مردمانی که حقوقشان برابر باشد به هم نزدیک میشوند و اتحادیه های بزرگی را تشکیل میدهند. این اصول سیاست نوین است.
اکنون که شونیستها بیگانه با این اصول اند به من آذربایجانی مربوط نیست. مشکل خودشان است.
----
تو که با «شانتاژ» میخواهی مرا به استعمال «خط عربی» که با ساخت زبانم بیگانه است مجبور کنی و بعد هم طبق سیاست معمول 80 ساله زبانت را به من تحمیل کنی ؛ آقا جان مشکل داری. خرد تو کار نمیکند. باید به فکر عملکرد خرد خود باشی.
آدم خردمند ، نه در سیاست و نه در منطق این عمل را انجام نمی دهد. مگر اینکه «ایده لوژی و تعصبات» خردش را از کار انداخته باشد. آدم خردمند راه «برابری و آزادی و پیشرفت» و حفظ حقوق برابر را پیشه میکند. ابزار پیشرفت جهانی را به کار میگیرد. فرهنگ دیالوگ کسب میکند. نامی برای خود انتخاب میکند، هر مسئله را در جای خود مطرح میکند. تعصب و دگم اندیشی ناسیونالیستی را کنار میگذارد؛ مثل آدمهای متمدن روی مسئله مذاکره و صحبت میکند، در پی تحمیل نظر خود به دیگری بر نمیاید.
فرهنگ لمپنی پیشه نمی کند و هرچه به دهن آمد نثار طرف مقابل نمی کند. «بی نامی کامنت نویس،متن کامنت، عمل تأیید گر کامنت» نشان میدهد بخشی از جامعه ی فارسی زبان فاقد «فرهنگ دیالوگ» است. وظیفه عاجل شما نه افراشتن پرچم «توهین و اتهام» به نویسنده بل «کسب فرهنگ دیالوگ» است.
با لمپنیسم ، با شونیسم تو عامل نگوبختی خود هستی. با این چیزها ایران بیشتر و بیشتر متلاشی میشود.
نوشته شده توسط: Anonymous

هایده جان التماس نکن و تو که زنی رشید و باغرور هستی . مدت کاندید شدنت نیاز به زبان دارد . در اسلام عزیز نیز بعد از طلاق ، زن نباید فوری ازدواج کند . حتمن صلاح و مصلحتی در این امر الهی است . در گذشته با نامهای درست و غلط نیز اینجا خودی نشان دادی که پرونده ات در روز قیامت از طرف شیعه اثنی عشری باز خواهد شد گرچه به استخانلوی آشوری بارها در اینجا القاب استخوان دوست و استخوان خوار دادی . در مذهب شیعه گویا این گناهی ندارد بلکه صواب هم ...عیسی و موسی از گناهانت بگذرد و بزودی صاحب کلید و کد کانت گذاری گردی . بنده این دو امکان را ندارم و ممکن است این کمنت سانسور گردد و ندانی که دست نامرئی کینز مواظب رفتار و کردار و گفتار و نوشتار شما در اینجا هست . التماس نکن ! با افتخار باش !------ با التماس دعا

نوشته شده توسط: Anonymous

بیچاره مردم آذری که این 4/3 نفر تجزیه طلب آذری آگاهانه یا نا آگاهانه میخواهند زیر لوای هویت ترکی آنها را به دامن استعمار غرب و انگلیس بیندازند . جمعیت ترک آسیا که نیمی از آن بیسواد و مسلمان است باید الفبای لاتین یادبگیرد برای دین و آیین و آداب و رسوم خود . اینها نشان دادند که آذری های ایران را باید همچون گذشته زیر قیمومیت فارس و ایرانی قرار داد چون اینگونه روشنفکران غربزده و وابسته به غرب میخواهند مردم آذری را طعمه منافع و فرهنگ غرب کنند . غربی که خود هزاران بحران و بیپچارگی و فساد دارد .یک تجزیه طلب آذری بارها اینجا پیشنهاد کرده که زبان ایران و آذربایجان را باید انگلیسی نمود ! . این شخص نمیداند که مادر و پدر و اقوام ایشان در ایران دچار چه بحران روحی روانی خواهند شد . دو تجزیه طلب دیگر خواهان لاتین کردن الفبا هستند تا رابطه مردم با گذشته شان قطع شود و به فلجی فکری زبانی هویتی دچار شوند.!

اینگونه روشنفکران قلابی نشان دادند که آذربایجان را باید در چهارچوب ایران اداره نمود وگرنه با کمک اینکونه بیسوادان سیاسی ، پای غرب و انکلیس و روس تا میان خانوادهها و مساجد و قهوه خانه های آذربایجان کشیده خواهد شد . مردم آذری اگر بشنوند که زبانشان در آینده انگلیسی شود و یا الفبای شان لاتین گردد ، اینگونه تجزیه طلبان را در دهکده و شهرشان لینچ خواهند کرد و فریاد یا حسین میرحسین خواهند داد و یپرم خان ارمنی و ستارخان مجاهد اعدام باید گردد .!
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب جاوید
می بینیم که شما بازهم با ارائه ی سندی دیگر! مجدداَ آب،چه بگوئیم!چوب!به لانه ی موریانه ها!کردید.

نوشته شده توسط: Anonymous

هیچ نسلی با بکارگیری الفبای لاتین باهوشتر نمی شود، هر الفبائی سیستمی دارد که می تواند کاملتر شود. مگر نمی بینید که این همه بلاهت و عقب ماندگی با الفبای لاتین هم عرضه می شود؟ . تبلیغ برای بکارگیری الفبای لاتین برای همه ی زبانها با منافع اقتصادی گروهی جهانخوار گره خورده است که دچار گونه ای ترس و تنبلی و راحت طلبی تاریخی نسبت به پذیرش سیستمهای الفبائی دیگر است.

نوشته شده توسط: Anonymous

دو سه کامنت آخری که برای مطلب آقای ائلیار ارسال کردم، حذف شده است. دلیلش روشن نیست. کد هم نمی دهند که انتشار مستقیم کامنت ممکن شود. دلیل این هم روشن نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام قالانی
دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلق ها در یک گفتگوی تلویزیونی خود ابراز داشته بود که تورکیه 600 کانال تلویزیونی و 1000 کانال رادیویی دارد که در حد ملی برنامه پخش می کنند. آنچه که مسلم است پویایی رسانه های تورکیه می باشد که به لحاظ فرهنگی تمامی تورک زبانان و حتی غیر تورک زبانان خاورمیانه را شیفته ی خود نموده است.

اما تا کنون رسانه های تورکیه بخش خبر فارسی نداشتند این مطلب برای ایران آنچنان مهم است که حتی حکومت اقلیم کردستان نیز در رسانه های معتبر خود مانند روداو تی وی بخش خبر فارسی را ندارد. این در حالیست که سالیان پیش تورکیه قصد ایجاد شبکه ی فارسی زبان تی آر تی را داشت اما با توجه به مذاکرات دو طرف این امر به تحقق نپیوست و حتی تلویزیون ملی آزربایجان جنوبی با نام گوناز تی وی نیز با تحریکات ایران از روی ماهواره ی تورک ست حذف شد. با اینحال جمهوری اسلامی به پخش برنامه های تلویزیونی و صدور انقلاب اسلامی توسط کانال های تلویزیونی سحر به کشورهای تورک و مناطق کردنشین ادامه می دهد. این کشور قصد دارد تا بخش تورکی استانبولی را نیز در کانال برون مرزی سحر ایجاد کند.
اما انچه که مسلم است ایران و رسانه های ان قدرت مقابله با رسانه های تورکیه را ندارند. تورکیه می تواند از طریق ماهواره های خود و ایجاد کانالهای تلویزیونی به زبانهای قابل فهم برای ملت تورک آزربایجان جنوبی این جنگ رسانه ای را توسعه دهد. به نظر می رسد که گسترش بخش فارسی خبرگزاری تی آر تی ، ایجاد بخش تورکی آزربایجانی با الفبای عربی (مانند آنچه در ازربایجان جنوبی در جریان است) در خبرگزاری تی آر تی ف ایجاد بخش فارسی خبرگزاری معتبر آنادولو آژانسی و نظایر آن و همچنین احتمال بستن قرار داد تلویزیون ملی آزربایجان جنوبی(گوناز تی وی) با ستل لایت تورک ست اخطاری به جمهوری اسلامی در مورد قدرت تورکیه در بکار گیری قدرت نرم بر علیه مداخلات منطقه ای ایران باشد.
اینکه آیا تورکیه از قدرت نرم خود برای بیداری ملت تورک در ایران استفاده خواهد کرد یا نه بستگی به میزان حمایت ایران از متخاصمین دولت تورکیه بویژه پ ک ک دارد اما آنچه که مشخص است تورکان آزربایجان جنوبی بویژه با تبعیضات وسیع قومی دولت ایران می توانند به مهمترین بازیگر منطقه ای تبدیل شوند تا هم حقوق ملی خود را کسب کنند و هم در راستای منافع ملت تورک حرکت نمایند. فراموش نکنیم ایران کشوری است که از گردش آزاد اطلاعات بسیار بیمناک می باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

کامنتی نوشتم که حذف شد. چرا؟ مضمونش این بود که با بکارگیری الفبای لاتین در یک زبان مشکل آزار جنسی و پدوفیلی نه در زبان فارسی و نه در زبان ترکی و نه در هیچ زبان دیگری حل نمی شود. اینجا برخی استدلالها بی نظیر است، گویا قرار است با بکارگیری الفبای لاتین این گونه ادبیات در زبان فارسی و ترکی منسوخ شود و مردان دیگر در این زبانها به آزار جنسی روی نیاورند. نوشتم که مگر با الفبای لاتین این نوع ادبیات بوفور تولید نمی شود؟

در ضمن همچنان بدون کد ورود هستم و کامنتهایم را نمی توانم خودم منتشر کنم. برای آقای اژدر بهنام هم نوشتم و پاسخی نیامد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام قالانی
فعالیت های حزب عدالت و توسعه با شک و تردید های ایران به یوء ظن علنی تبدیل شده بود.
ایران حاظر به شراکت دادن به تورکیه در مورد "ادعای ام القرای جهان اسلام بودن" نبود و حمایت تورکیه از جدایی طلبان فلسطینی را نمی پذیرفت. عدالت و توسعه اگرچه سرخورده از رفتار ایران بود اما تصور می کرد که "زمان حلال مشکلات است". با این حال این رقابت مذهبی که آغاز گر آن ایران بود ، در طرف ایرانی برداشتی هویتی-دینی داشت اما در طرف تورکیه ای تنها برداشتی دینی را شامل می شد.

تورکیه نه تنها "مسابقه ی بیگانه ستیزی در جهان اسلام" را به ایران باخت بلکه متحد خود دولت اسراییل را نیز از دست داد. این حس عزلت تورکیه را وادار نمود تا از مسعود بارزانی که زمانی از وی به عنوان "رییس قبیله" نام می برد حمایت نماید و دولت "اقلیم کردستان" را برسمیت شناخته فعالیت های سیاسی و اقتصادی خود با این دولت خودمختار را باز تعریف نماید. این امر بعدها در حزب دموکرات اقلیم کردستان این تلقی را ایجاد کرد که این اقلیم هیچ راهی به جز اتحاد با تورکیه ندارد و باید به لحاظ منافع سیاسی با این کشور ادغام شود.
بی توجهی غرب به نیازهای تورکیه :
روابط پیچیده ی سیاسی در منطقه تورکیه را وادار نمود که تا به کرات وارد مذاکره با متحدان خود در غرب بر علیه گروه پ ک ک ، ایران و رژیم اسد شود امری که برای غرب نیز به دلایلی قابل هظم نبود. غرب عملا تورکیه را در منطقه با سرنوشت خود رها نمود و این مساله متحد غرب در جنگ سرد را به خشم آورد.
تورکیه به دنبال اتحاد با شرکای عرب خود در منطقه وارد قماری دیگر شد امری که شرکای عرب نیز به جز حمایت های مالی نتوانستند تا درک کافی از "همسایگی با سوریه ای که طعم ایران می داد" داشته باشند و یا نتوانستند تا از پس این متحد "ایران و روسیه" بر آیند. از سوی دیگر کشورهای عرب و در راس آنان عربستان و قطر در مورد مساله ی پ ک ک و شاخه ی سوریه آن به اتفاق قول دست نیافته بودند. بار هنگفت مالی و امنیتی تورکیه در پس از ورود آوارگان سوری در حد غیر قابل قبول افزایش یافته بود و این کشور چاره ای به جز تهدید اروپا با چشم پوشی بر ورود مهاجران سوری به این اتحادیه نداشت.
جنگ منطقه بدون رودررویی با ایران غیر قابل موفقیت است :
عاقلانه می بود که تورکیه متوجه می شد که رودروریی با ایران غیر ممکن است و کشوری که از پ ک ک و اسد در مقابل وی علنا و عملا مدافعه می نماید تنها می تواند با یک عامل بازدارنده از درون ایران قابل کنترل باشد. اما اینبار این عامل بازدارنده در ورای یک عامل مذهبی بود. زیرا تورکیه نه ام القرای جهان اسلام است و نه می تواند چنین ادعایی را به اثبات رساند از سوی دیگر تنها قدرت نرمی که می تواند شیدای تورکیه در ایران باشد "حرکت ملی آزربایجان جنوبی است" دلیل این شیدایی نه عوامل مذهبی که عوامل قومی است.
تورکیه صدها رسانه ی ملی تلویزیونی و رادیویی تورکی را دارا می باشد بی شک رسانه در عصر کنونی در کنار قوای مقننه ف قضاییه و مجریه چهارمین قوه ی بالفعل است و می تواند سرنوشت سیاسی کشورها را رقم بز
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام قالانی
به اسقاط رژیم سرهنگ قذافی موجب شد تا دیدگاهها در مورد آنچه که حکومت های دست نشانده در جهان عرب خوانده می شدند تغییر کند. یکی از اولین افرادی که در مورد وقوع انقلاب های عربی هشدار داد بشار اسد رییس جمهور فعلی اما نامشروع سوریه بود.
در پی این حوادث رهبر جمهوری اسلامی از اسقاط دیکتاتوری های سنی مذهب منطقه "با خطبه های عربی" استقبال نمود. اما دیری نپایید که امواج این بحران به یکی از متحدان کلیدی ایران رسید. جوانی که به عنوان یک پزشک روشنفکر مطرح بود و عده ی زیادی از بازیگران منطقه ای انتظار آن را نداشتند که "چنین فرد خوش مشربی" که به تازگی در هماهنگی با "سیاست بدون تنش(تنش در حد صفر) با همسایگان تورکیه" که معمار آن کسی جز احمد داوود اوغلو نبود و با این کشور در صدد تجدید روابط بر اساس احترام متقابل و اعتماد بود تا این حد مقاومت نماید و بر اریکه ی اقتدار خود بچسبد.

ورق برگشت و در چشم بر هم زدنی انقلاب های مترقی عربی به عنوان "فوران احساسات فرو خفته ی ملت های خسته از استبداد عرب" مطرح شدند. غرب در کمال ناباوری مخالفین سوری را تنها گذاشت و خیابان های این کشور به سرعت به صحنه ی جنگ نبروهای ایتبدادی اما لاییسم دولتی با "اسلامگرایان افراطی سنی مذهب" بدل شد. رژیم بعثی سوریه به "عنوان قطب تشیع" تلقی سد و مخالفین وی "به عنوان قطب تسنن" حلول نمودند.
سرمایه گزاری های عظیم ایران در مورد سوریه به قبل از این حوادث باز می گردند. سوریه تنها کشور عرب منطقه بود که از جمهوری اسلامی در جنگ هشت ساله ی ایران و عراق دفاع کرده بود. ایران نیاز داشت تا بدهی خود به خاندان اسد را بپردازد از سوی دیگر این کشور به کانالی برای دستیابی ایران به لبنان و سرزمینهای اسراییلی-فلسطینی تبدیل شده بود. سقوط رژیم صدام و ظهور شیعیان تحت نفوذ ایران در عراق نیز به این امر دامن زده بود. سوریه به لحاظ اقتصادی نیز به جمهوری اسلامی با وام های بدون مدت بدهکار شده بود.
رژیم اسد تصمیم گرفت تا در جبهه ی ایران جای بگیرد جایی که ایران از آن به عنوان "محور مقاومت" یاد می کرد و مخالفین ایران و کشور های سنی از آن به عنوان "کمربند ایدئولوژیک شیعی" یاد می کردند. این مطلب صراحتا از سوی داوود اوغلو طراح سیاست خارجی تورکیه مطرح شده بود. دو قطبی شدن منطقه بر اساس مذهب جنبه ی دینی نداشت زیرا علویان سوریه به لحاظ اعتقادی با تشیع ایران ارتباط چندانی نداشتند اما آنان اقلیت حاکم بر سنی مذهبان سوریه و مخالفان سیاسی این مذهب بودند. امری که در معادلات قدرت نا گزیر دولت علوی مذهبان اما لاییک سوریه را در کنار ایران قرار می داد.
در این میان تورکیه متوجه شد که برای گسیختن این کمربند ایدئولوژیک و نفوذ در جهان عرب در مرزهای خاورمیانه ای اش هیچ راهی به جز رودروریی با ایران را ندارد. شاید تورکیه این مطلب را می توانست در دوره ی خاتمی پس از سفر اردوغان به ایران در تیتر روزنامه های ایران با عنوان "طهران دست رد بر سینه ی آنکارا زد" بدرستی تحلیل کند. زیرا برای اولین بار در تاریخ تورکیه یک حزب اسلامگرا بر سر قدرت امده بود و تمایل و دلایل فراوانی برای بر قراری ارتباطات حسنه با ایران داشت. با این حال جمهوری اسلامی علنا آنکارا را ازخود دور ساخته بود. دولت تورکیه به کرات خواست تا روابط خود با ایران را از کانالهای اقتصادی ترمیم و گسترش دهد اما این
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام قالانی
شوروی ، تشکیل دولت اسراییل ، تغییرات سیاسی در قبرس و نظایر آن حوادثی است که از تورکیه ی امن ، لاییک و بدون تغییر در سیستم قابل مشاهده بود. اما تورکیه تقریبا در هیچ یک از این اتفاقات بسیار مهم سیاسی(به جز قبرس) نیت مداخله جویی نداشته سرگرم سیاست داخلی خود و تبادل و تعامل سازنده در سیاست خارجی با بازیگران جدید منطقه ای بود. این کشور حتی برای صدور انقلاب خود نیز هیچگاه کمترین کوشش سیاسی را انجام نداد و در هنگامی که جریاناتی مانند کمونیسم و یا اسلامیسم، سیستم حاکم بر این کشور را به صورت جدی تهدید می کرد ارتش اوضاع را در دست می گرفت و همه چیز را به حالت سابق خود باز می گرداند.

خویشتنداری جلوه ی دیپلماسی این کشور بود زیرا دولتمردان آن باید در دوره ی بعدی انتخابات می توانستند آرای لازم برای حزب خود را کسب کنند. این ویژگی پاسخ گویی دولت بین دو نیروی ارتش و ملت و در کل قانون، تعادل سیاست خارجی و داخلی تورکیه را ایجاد می نمود. از سوی دیگر لاییسم اقتضا می کرد که تورکیه همواره رو به اروپا باشد و نیازی به مخاطب گیری کشورهای همسایه ی مسلمان و شرقی خود نمی دید. اما پیروزی حزب عدالت و توسعه و اقتدار مستحکم آن که از سال 2002 آغاز شد محور سیاست داخلی و خارجی تورکیه را تغییر داد. این کشور که از ورود به اتحادیه ی اروپایی مایوس شده بود روی خود را به سمت شرق ، به سمت کشورهای اسلامی بازگرداند. ورود به عرصه ی سیاست خارجی در خاورمیانه برای تورکیه ای که تجربه ی درگیری و همزیستی با مشکلات خاورمیانه ای را نداشت با درد زایمان در خاورمیانه همراه بود.
از یک سو انقلاب 57 در ایران و به تبع آن بروز جنگ هشت ساله و مساله ی صدور انقلاب در دکترین جدید سیاست خارجی ایران ، موجب شده بود تا این کشور نفوذ خود را از طرق نا متعارف در منطقه (عراق ، سوریه و لبنان) افزایش دهد. و از سوی دیگر این افزایش نفوذ با سقوط صدام و تاسیس گروههای شبهه نظامی شیعی در عراق و لبنان توسط ایران کمربندی ایدئولوژیک گرداگرد تورکیه کشیده بود که این حصار مانع از ایجاد ارتباطات کافی بین تورکیه با جهان عرب در همسایگی خود می شد. تورکیه در بعد از بهار عربی متوجه شد که برای انجام کار سیاسی در منطقه ی خاورمیانه و اجرای دکترین جدید خود هیچ راهی به جز رویارویی با ایران را ندارد. ایرانی که برای سالیان بسیار متهم است که از گروه پ ک ک حمایت می کند.
اگرچه تورکیه هرگز در صدد تغییر رژیم در ایران نبود و این کشور را به عنوان تهدیدی جدی برای خود نمی دید اما رژیم جمهوری اسلامی همواره تورکیه را به عنوان تهدیدی جدی و غربی برای خود قلمداد می کرد این تهدید در گذشته بیشتر به عنوان یک تهدید عقیدتی از سوی لاییسم تورکیه برای اسلامگرایی ایران مطرح بود اما با به قدرت رسیدن یک حزب اسلامگرای سنی مذهب در تورکیه عملا این تهدید تا زمانی مطرح می بود که اسلامگرایی عدالت و توسعه ، لاییزم تورکیه را از بین نبرد. زیرا چنین همزیستی یی می توانست نمونه ای مناسب برای "اسلام معتدل" باشد که در ایران بی شک طرفداران بسیار زیادی دارد و جریان اصلاح طلبی در ایران از این پایه های مردمی سود می جوید.
بهار عربی ، جنگ فرسایشی و دو قطبی شدن منطقه ای :
بهار عربی بدنیال چند خودسوزی در جهان عرب بوجود آمد و توسعه یافت ، سقوط دول تونس و مصر و تمایل غرب
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام قالانی
ایجاد می کنم" این نویسنده اعتراف می کند که اتاتورک بعد از به قدرت رسیدن در کمتر از 6 سال إصلاحات لازم برای مدرنیزاسیون را به اجرا می گذارد که بی شک مهمترین آنها لاییزم ، جمهوریت و تغییر الفبا به عنوان انقلاب فرهنگی است.
کشورهای بسیاری بعد از تجدد اتاتورک در تورکیه از روشهای وی پیروی می کنند و انقلابهای زیادی تحت تاثیر وی قرار می گیرند. یکی از این افراد بدون در نظر داشتن سطح نظامی ، ماهاتما گاندی است. در ایران اینکه رضا خان را با اتاتورک مقایسه می کنند و یا خمینی را "پدر پیر انقلاب" می نامند و یا اینکه صفر مراد نیازوف رییس جمهور اسبق تورکمنستان خود

را " تورکمن باشی" و حیدر علیف رییس جمهور آزربایجان خود را "حیدر بابا" می نامد و چندین کشور عربی(بویژه جمال ناصر در مصر و صدام حسین در عراق) و آسیایی تقلیدهای مشابهی انجام می دهند به نوعی برگردانی از لغت اتاتورک" است اما چون یک تقلید بودند به هیچ وجه مانند اصل و اورجینال نبودند و البته هیچ کدام به اندازه ی انقلاب آتاتورک موفقیت به همراه نداشتند و بسیاری از آنان بدلیل عدم تطابق گفتمانشان با گفتمان مدرن قرن بیست و یکمی در تاریخ مدفون شدند.
اما با صرف نظر از همه ی موارد بالا باید گفت جنبه ی اساسی اصلاحات اجتماعی آتاتورک این بود که مدرن ترین مبانی عصر خود را که در بسیاری از کشورهای اروپایی نیز هنوز پا نگرفته بودند در سرزمینی با مردمی به شدت مسلمان و باورمند که ذهنیت زندگی در "خلافت عثمانی" را داشتند در حالی پیاده کرد که بسیاری از زیر ساخت های فرهنگی اروپایی در آن پا نگرفته بود و در برخی موارد کلا جوانه نزده بود. ناسیونالیزمی که آتاتورک بر مبنای آن "ملت-دولت تورک" را تاسیس کرد یک ناسیونالیزم بسیار پویا ، پیشا ملت سازی و مدرنیست بود که سنت ها را به شدت به چالش می کشید اما با گذشته و تاریخ ملت تورک ، فلکور و رقص های محلی آن نمی جنگید بر عکس آنها را دسته بندی کرده ، با سرمایه گذاری فرهنگی عظیم برخ می کشید. اساسا چیزی که آتاتورک با تکیه بر آن دموکراسی تورکیه را غیر قابل بازگشت نمود در وهله ی اول اعطای اعتماد بنفس و حق برابری برای زنان ، برابری تورکان با ملت های مترقی ترین کشورهای اروپایی ، ساختار قدرتمند ولی مستقل ارتش این کشور بود.
این در حالیست که چنین زیر ساختهایی با این اوصاف هرگز در ایران دوره ی پهلوی بوجود نیامده بود. از انقلاب مشروطه ی ایران گرفته تا اصلاحات رضاخانی ، همه و همه تقلیدی ناقص و معیوب از مشابه آن در تورکیه بود اما نکته ی بسیار مهمتر آن بود که کودتای رضاخان ضربه ای به روند متعادل و طبیعی دموکراسی خواهی ، تقسیم قدرت و مشروطیت در ایران اواخر قاجار بود اما انقلاب آتاتورک ضربه ای به سیستم ناکارامد و شکست خورده ی عثمانی ، در برابر فروپاشی کامل این کشور بود که به مرد بیمار اروپا موسوم شده بود و همچنین در آندوره هیچ جریانی مترقی تر از انقلاب نظامی ، فرهنگی و مهندسی اجتماعی آتاتورک و همفکرانش در تورکیه نبود.

سیاست داخلی و خارجی تورکیه چگونه تعریف می شود؟ :
از بدو تاسیس جمهوری تورکیه در 1923 تا کنون 92 سال می گذرد در این مدت تورکیه چندین کودتا از سر گذرانیده است و علاوه بر آن در اطراف این کشور اتفاقات ناگوار و جنگ های فراوان و انقلابهای بسیاری رخ داده است. از وقوع جنگ جهانی در اروپا گرفته تا تغییر سیستم پادشاهی در یونان ، عراق ، سوریه و ایران ، فروپاشی
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
آیا تورکیه قوه ی چهارم خود را علیه ایران بسیج می کند؟ - محبوب امراهی
Axşamı, 14.10.2015 16:39

تورکیه با تکیه بر کدام مبانی تاسیس شد؟ :
جمهوری تورکیه که با چنگ و دندان در بعد از فروپاشی امپراتوری عظیم عثمانی بدست آمد در مدت کوتاهی بعد از تاسیس دست به اصلاحات بسیار اساسی زد که بازتابی بسیار کاملتر از دو انقلاب مشروطه در عثمانی بودند.ه .ج. آرمسترانگ منتقد و شیفته ی شخصیت اتاتورک وی را "دیکتاتوری نامیده است که در تورکیه حلول کرد تا دیگر دیکتاتوری در این کشور بر سر قدرت نیاید"


آ. میم جلال شنگور از متفکران لاییک و معروف تورکیه نیز در بحبوحه ی جدل ها در سنوات اخیر در تورکیه در مورد این که "آیا آتاتورک یک دیکتاتور بود یا نه؟" قلم به نوشتن کتابی به نام "دیکتاتور باهوش" برد که در آن عملا آتاتورک را "دیکتاتوری مصلح" نامید. بسیاری از طرفداران وی معتقدند که اگر آتاتورک نمی بود امروز تورکیه ای مدرن نیز در کار نمی بود بی شک این مطلب را با درایت آتاتورک و شخصیت وی در قانع کردن فرماندهان نظامی می توان توضیح داد. اما دیکتاتور کیست و دیکتاتوری چیست؟ آیا چیزی شبیه دسپوتیزم موجود در ایران است؟ اگر چنین خفقانی وجود داشت پس چرا اکثریت مردم تورکیه و تقریبا تمامی روشنفکران این کشور هنور عاشق آتاتورک هستند. چرا مزار آتاتورک (آنیت کابیر) می تواند بدون اجبار و به عبارت ادبیات طنز در ایران ، "بدون وعده ی ساندیس" سالیانه 6 میلیون زایر آنهم از اقشار مترقی تورکیه جذب می کند؟ این محبوبیت رمز آلود از کجاست؟ چرا آتاتورک مانند لنین و هیتلر و موسیلینی و چرچیل و خمینی در اذهان مردم و نسل های بعدی در میان تورکان نمرد؟ چرا محبوبیت آتاتورک از ماهاتما گاندی نیز بیشتر است؟
ه.ج. آرمسترانگ در کتاب خود به نام "بوزکورت" به معنای "گرگ خاکستری" که بعضا به اعتقاد مورخین تورک ، تاریخ را وارونه نشان داده و به آتاتورک توهین نیز کرده است ذکر می کند که آتاتورک در یک مجلس باله در شرق تورکیه که تحت اشغال روسیه بود شرکت می کند و به همدوش خود با نشان دادن چند سطر نوشته در مورد رفورم
نوشته شده توسط: Anonymous

با نظر ائلیار در مورد اینکه "اینان بعد از این نه شاملویی خواهند دید و نه شهریاری. نه ساعدی و براهنی خواهند دید و نه بهرنگی. همه نویسندگان ما ، اکنون دیگر در خدمت فرهنگ خود هستند " کاملا موافقم.

بنده مترجمی انگلیسی در کارشناسی و آموزش زبان انگلیسی در کارشناسی ارشد خوانده ام. در حال ترجمه داستانهای کوتاه انگلیسی به ترکی میباشم تا بلکه خدمتی به زبان مادری خود کرده باشم. هر چند در مدرسه از تحصیل به زبان مادری محروم بوده ام ولی با تلاش آنرا به طور کامل یاد گرفته ام. گویا اجداد ما میدانسته اند زمانی زبانشان زیر چنین فشارهایی خواهد بود که آنرا آنگونه محکم پایه گذاری کرده اند که به این ساده گیها از بین نخواهد رفت.
نکته دوم اینکه : برایم جالب است اکثر روشنفکران فارس ار دموکراسی و ازادی دم میزنند ولی وقتی نوبت به حقوق اولیه ترکهای ایران میرسد تبدیل به دیکتاتورهای بی بدیل میشوند. "وندی شرمن "آمریکایی حق داشت بگوید "ایرانیها ژن فریبکاری دارند."
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام


Paylaş:
Share on facebookShare on twitterShare on emailShare on printMore Sharing Services1واکنش شدید داوود اوغلو: پ ی د سلاح به سمت ما بگیرد آنها را نیز خواهیم زد
Cümə Axşamı, 14.10.2015 04:10
گوناز تی وی: نخست وزیر تورکیه نسبت به کمک تسلیحاتی آمریکا به گروه پ ی د واکنش شدیدی نشان داد.
به گزارش گوناز تی وی، احمد داوود اوغلو نخست وزیر تورکیه نسبت به کمک تسلیحاتی ایالات متحده آمریکا به گروه پ ی د شاخه گروه تروریستی پ ک ک در سوریه واکنش شدیدی انجام داده و گفت که "اگر این سلاحها به سمت تورکیه گرفته شود آنها را نیز خواهیم زد".
داوود اوغلو در جمع خبرنگاران گفت:" اگر این کمک ها ۵ـ۶ ماه قبل صورت می گرفت مشکلی نداشت اما در این وقفه زمانی کمک تسلیحاتی به پ ی د و پ ک ک معنی ندارد. زمانی که پ ک ک علیه تورکیه اقدامات تروریستی انجام نمی داد، کشورهای متفق می توانستند کمک به پ ی د جهت مقابله با گروه داعش را در یک چهارچوب قرار دهند که بازهم کار درستی نبود اما پس از حمله پ ک ک به تورکیه، به پ ی د کمک تسلیحاتی صورت گرفته است".
وی نسبت به کمک تسلیحاتی به پ ی د گفت:" هر که میخواهد باشد، اگر به هر کدام از گروه های پ ک ک و پ ی د کمک تسلیحاتی انجام بگیرد، هر چه اقدامات ما در شمال عراق است برای سوریه نیز این اقدامات را اتخاذ خواهیم کرد".
داوود اوغلو افزود:" اگر علیه تورکیه اقدامی صورت بگیرد همانطوریکه پس از به شهادت رساندن سربازمان توسط داعش در حملات علیه این گروه شرکت کردیم، همانگونه اقدام خواهیم کرد".
نخست وزیر تورکیه با بیان اینکه تورکیه کمک تسلیحاتی آمریکا به گروه پ ی د را به هیچ وجه قبول نخواهد کرد گفت:" آمریکا در موصل سلاههای مدرن به ارتش عراق داد اما ارتش عراق عقب نشینی کرد و تمامی سلاحها به دست داعش افتاد.اکنون نیز کسی نمی تواند ما را توجیه کند که سلاحهایی که به پ ی د داده شده به دست پ ک ک نخواهد رسید".
وی افزود:" اگر استفاده از این سلاحها در شمال عراق و تورکیه اثبات کنیم، اقدامات صورت گرفته علیه پ ک ک را نیز در سوریه انجام خواهیم کرد.انبار مهمات و سلاهها را در جای خود نابود خواهیم کرد و این را به مقامات آمریکا و روسیه اعلام کرده ایم".
گوناز
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام متاسفانه مراجعه کردم لغت گمراه دیدم نمیدانم چرا من در آن زمان این لغت رااشتباها" احمق خواندم به هر حال هم از نویسنده وهم از خطاب شونده و هم از شما عذر میخواهم باشد که انشاالله تکرار نشود چرا که آب رفته را به جوی نتوان باز گرداند.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام جمال خان بارک الله یک بار هم شده درست را از نادرست تشخیص دادید فقط مابقی جملاتیان خوب زمان میخواهد تا کامل تر شوید انشاالله آرزوی موفقیت بیشتر در راه درست .

نوشته شده توسط: lachin

دوستان...اگر فقر فرهنگی و عمق فاجعه فرهنگی شونیست فارس را بخواهیم درک بکنیم لازم نیست به جای های دور برویم . اولین کامنت های (( نخجوانی- از خود بیگانه ..فریب کار.....))که برای قطعه ادبی ائلیار عزیز فرستاده شد گویای حقیقت تلخی است که گریبانگیراین قشر جامعه ایران شده است. این اشخاص بدون اینکه این قطعه ادبی را که به زبان فارسی هم نوسته شده است را بخوانند ( فهمیدنش پیش کششون) و تنها بخاطر اینکه این قطعه به زبان ترکی هم نوشته شده است چنان بقول ائلیار عزیز (( گیج)) شده اند که عین مرغ سر بریده می مانند و به هر طرفی می پرند. تعجب است کسی که در باره زبان ترکی هیج نمی داند خیال میکند چون آزربایجان در قلمرو شوروی بوده هنوز خطّ « روسی» در آنجا رایج است. ترکی از نادرترین زبانی های دنیاست که هرجه « تلفظ» بشود , نوشته می شود این هم دلالت بر (( با فاعده )) بودن این زبان است .. کسانی که می گویند

کسی نمی تواند زبان ترکی را با خطّ لاتین بخواند , بایست گفته شود که اگر دانش آموزی با زبان مادری شروع به تحصیل بکند , هیچ مشگل خواندن را نخواهد داشت. اگر به یک دانش آموز چینی کتاب چینی که با خط لاتین نوشته شده است را بدهید او هم مشکل خواندن خواهد داشت. این یک امر طبیعی است. آنچه که شونیست فارس از آن هراس دارد این است که ملل غیر فارس در ایران می دانند که به عنوان یک شهروند در قرن 21 صاحب چه حقوق های انسانی هستند. دوست عزیز ایلئار, قلم تو , سلاح توست و بقول میرزا علی معجز , (قلمدور قلم بارک الله قلم) و همانطور که در جای دیگر میگوید وظیفه یک نویسنده و شاعر , تنها گشایش حقایق است.. . ملتی که میانگین مطالعه اش در یک سال بیش 8 دقیقه نیست , نبایستی بیش از این انتظار داشت. ما همیشه مشتاقانه منتظر نوشته های شما هستیم. سیز ساغ, بیز سلامت...
نوشته شده توسط: Anonymous

پرسشی که باید از خانم ترابی پرسیده شود این است که آیا ما حق داریم "" نسلی را دچار بحران کم هوشی‌ بکنیم تا در مقابل،ارتباط با پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌هایمان را به مخاطره نیندازیم؟ ابتدا بهتر است بدانید که اگر جامعه عقب مانده است، فرزندان شما، کشور و جامعه را در دنیایی گلوبلایز شده ترک خواهند کرد. به هر حال شکاف نسل‌ها شما خواهی‌ نخواهی هم اکنون وارد دوران بحران خود شده، از طرفی‌ هوش به نویی "" قدرت تطبیق با محیط تکامل یافته "" است و به همین جهت "" تغییر و تحول "" جرات و شهامت می‌‌خواد. نمونه‌های جامعه فارسی‌ و افغانستان جلو چشمان ما هستند، آزربایجان و ترکیه نیز این تغییر را طی‌ کردند و هنوز پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها نیز در این دو کشور از صحنهٔ جامعه حذف نشده اند.

نوشته شده توسط: ماندگار، خبرنگار آزاد

جناب qochaq zonozli گرامی، لطفاً بنویسید واژه ی توهین آمیزی که نقل کرده اید در کدام کامنت به کسی نسبت داده شده است. من در کامنت آقای احمد و دیگر کامنت های اخیرچنین واژه ای نیافتم. قید تاریخ و در صورت امکان لینک صفحه به بازیابی آن کمک می کند. مسلماً نسبت دادن چنین توهینی به کاربر دیگر ممنوع است و نباید منتشر شود.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آقای یزدانی گرامی ، چشم ، یاداوری شما را فراموش نمی کنم. ممنون از نظرتان.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

خانم ترابی گرامی،
-درمورد دو نظر اخیر شما، بابخش زیادی از آنها موافقم :
ضمن نگهداری احترام همه زبانها، و تأکید به حفظ هستی و یاد گیری آزادانه ی آنها، درست است، هیچ زبانی بخودی خود مقصر نیست. و مقصر اصلی ساطور کنندگان آنند.
- ولی همانطور که گفتم ما مشکل نوشتن با خط لاتین نداریم. و فاقد میراثیم. آنچه را هم که نویسندگان ما به فارسی نوشته اند و به اجبار. حتما به وقت اش ترجمه خواهند شد.
- به مسئله « خط » از زاویه ی نگارش نگاه میکنم و نظر کمالیست ها و دیگران در این خصوص برایم مطرح نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت قبلی (با شماره، از یک تا پنچ) از من بود. اگر براستی ترکها با گزینش الفبای لاتین همه ی مسائل نگارشی شان حل شده است و هیچ نیازی هم ندارند که با منابع زبان ترکی پیش از آن ارتباط برقرار کنند و احساس کمبودی هم نمی کنند، پس الفبای لاتین مبارکشان باد! تا کور شود هر آنکه نتوان دید! ما اما می دانیم که دیدگاه دیگری هم در میان روشنفکران منتقد ترک هست، آنها نه اسلامیست اند و نه کمالیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

از این سایت و به این مناسبت باید از رهبری حزب توده خاست که دست از شعار و برنامه ضد ملی ایران کشور کیثرالملله و ستم ملی دست بر دارد و این شعا ر ویرانگر و جنگ طلبانه را در یک گنگره حزبی منسوخ و غیر منطقی اعلام کند. باور و تصویب این شعار تا کنون جان دهها هزار ایرانی را از نیروی دولتی و یا تجزیه طلبان گرفته است و مسئول واقعی حزب توده در ایران است. هشدار میدهم که اولین قربانیان تجزیه کشور در مرحله نخست همین حزب توده و پادوهای حزبی مانند فدائیان خواهند بود. برای تمامیت ارضی از هیچ اقدامی کوتاهی نخواهیم کرد. هشدار فردوسی همواره در گوش ماست که فرموده بود ..

ز ایـــران و از ترک و از تازیـــان

نژادی پدیـــد آید اندر میــــــان

نه دهـقـان ، نه تـرک و نه تـازی بود

ســخن ها بـــه کـــردار بازی بود

هـمـه گـنـج ها زیر دامـان نهـنـد

بکوشـند و کوشش به دشـمن دهـنـد

به گـیـتـی کـسـی را نـمانـــد وفــــــا

روان و زبـــانـهـا شــود پــر جــفـا

بــریــزنــد خــون از پــی خواســتـه

شـــــود روزگــــار بــد آراســتـــه

زیــان کســان از پـی سـود خـویـش

بجـویـنـد و دیــن انـدر آرنـد پـیـش

فردوسی بزرگ.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی ائلیار عزیز، با تشکر فراوان از نوشته هایتان، خواهش من از شما این است که به کامنتهای کسانیکه با شما بزبان نفرت و جهالت صحبت میکنند اهمیت ندهید. قدر زر را زرگر میداند و بس.

نوشته شده توسط: Anonymous

ابوبکر بغدادی برای معالجە بە تورکیە منتقل شد ، خبری از سایت تابناک بە نقل از روز نامەی المنار چاپ قدس ... ،،،،، آیا ما باید بە هر خبری کە از طرف سایتها و روزنامەهای غیر معتبر و بی مسئولیت پخش میشود باور کنیم ؟؟؟؟ ادامە

روزنامەی المنار چاپ قدس مدعی شد کە رهبر داعش در جریان حملەی هوائی اخیر عراق زخمی شدە و با هماهنگی دستگاهای اطلاعاتی آمریکا و تورکیە برای معالجە بە تورکیە منتقل شدە است گفتنی است در حملەی هوائی اخیر ارتش عراق تعداد زیادی از رهبران داعش کشتە شدند و ابوبکر بغدادی رهبر داعش زخمی شدە است ،،


گفتنی است کە سخن پراکنی دروغ و شانتاژ گوناز تی وی نیز از این دست خبرگزاریها میباشد کە روزانە بە پخش دروغ و شایعات بی اساس بە خصوص در مورد 4 ملت ، کورد ، فارس . ارمنی ، روس می پردازد دقیقأ مثل این خبر المنار قدس کە بە عقیدە من خبریی اساس می باشد کە رهبر زخمی داعش ابوبکر بغادی برای معالجە بە تورکیە منتقل شدە باشد
نوشته شده توسط: Anonymous

1 - هر زبانی، به دلیل پیچیدگیهای تکوینی، امکانات و محدودیتهای ویژه ی خود را دارد. هیچ زبانی نیست که از امتیازات و نارسائیهائی برخوردار نباشد.

2 - هیچ زبانی نیست که راه پویائی بر آن بسته باشد و دریچه ای بر اندیشه و گفتگو نگشاید. تحقیر یک زبان (هر زبانی)، به هر بهانه ای، رویکردی راسیستی است و کوچکترین جائی در مقوله ی حقوق برابر انسانی ندارد. زبان ترکی/عربی/فارسی/انگلیسی "بدتر" یا "بهتر" نیستند و هیچکدامشان برای مثال جای زبان بومیان آمریکائی را پر نمی کند.

3 - سیستم الفبای لاتین پاسخ مشکلات نگارش زبان فرانسه را نمی دهد، با این همه فرانسویان هرگز به فکر اختراع سیستم الفبائی دیگری برای زبانشان نبوده اند. چرا؟ چون آنها نمی توانسته اند و نمی خواهند دست به ریشه کن کردن زبانشان بزنند و از میراث آن با الفبای لاتین چشم پوشی کنند. زبان انگلیسی هم از آن زبانهائی است که چه بسیار در گرامر و نگارش از قاعده خارج می شود. املای زبان انگلیسی در واقع بسیار مشکل است و امکان اشتباه در آن بسیار زیاد.

4 - هستند کسانی که الفبای لاتین را برای زبان فارسی هم تجویز می کنند. اینها چه خوابی برای ما دیده اند؟ از فردا مادران و مادربزرگها دیگر روزنامه ی فارسی نمی توانند بخوانند، باید بروند فینگلیسی یاد بگیرند و بدون برقرار کردن حس زبانی بخوانند و بنویسند. چنین چیزی اگر پیاده شود، چیزی جز یک ضایعه و ستم فرهنگی نیست. فرزندانی که به مدرسه می روند، قادر به ارتباط گیری نوشتاری با نسل پیشین خود نیستند. تاریخ شاهنامه و حافظ که چه عرض کنم؟ منابع دهسال پیش هم برای این نسل از دسترس خارج می شود ؛ و این خود نوعی جنایت فرهنگی است.

5 - اگر آلمانیها زبان چند صد سال پیش شان را راحت درک نمی کنند به این علت است که خود زبان آلمانی در طول تاریخ دچار دگرگونی های اساسی شده است. الفبای زبان آلمانی کماکان لاتین مانده است و فوقش ویژگیهائی به آن افزوده شده است. آنگونه نبوده است که بیایند با ساطور زبانشان را تکه تکه کنند تا "مدرن" شود.