رفتن به محتوای اصلی

● جهان

دنیز ایشچی
پس از اینکه مقاله جناب "قادر وریا" را خواندم، به خودم گفتم حتما باید نقدی بر آن بنویسم. وقتی آخر نوشته ایشان رسیدم و متوجه شدم که ایشان نه فقط عضو دفتر سیاسی حزب، بلکه استادیار دانشگاه هستند، از تعجب حیران شده و بیشتر بر این امر مصمم شدم. گرچه نوشته ایشان خیلی کوتاه و در عین حال بیشتر به یک دعوت نامه برای دیالوگ میماند، تا یک تحلیل آسیب شناسانه، با وجود این به نحو کاملی دیدگاههای "اسیب شناسانه" حزب ایشان و دوستانشان را تصویر میکند.
یونس شاملی
نگاهی به مقالهء جدائی جدائی طلبان از طالبان فدرالیسم در جنبش فدرال دمکرات آذربایجان- از ف.علاالدین
اخیرا مطلبی تحت عنوان "جدائی جدائی طلبان از طالبان فدرالیسم در جنبش فدرال دمکرات آذربایجان" توسط آقای ف. علاالدین در نقد جدائی اخیر در جنبش فدرال دمکرات آذربایجان منتشر شده است. ادبیات سیاسی، متد و لهن این نوشته به چپ کمونیستی و سنتی حداقل سه دهه قبل از این تکیه دارد. نگاهی گذار به بخشهایی از این نوشته برای برملا کردن آن چیزی که نویسنده با آرزوی نقد و بررسی آن را به رشته تحریر درآورده را...
غلام شامقازان
با طرح شعارهای تند نه تنها می‌خواهند جنبش ملی را از حمایت اکثرت مردم محروم کنند، بلکه می‌خواهند آذربایجانی را در مقابل آذربایجانی قرار داده و ملت را از جنبش ملی دور نمایند.هر کس به زنان آذربایجانی بگوید شما نباید برای آزادی خودتان با زنان دیگر ملتها متحد شده وعلیه جمهوری اسلامی مبارزه کنید و باید تا استقلال آذربایجان صبر بکنید، چنین کس و کسانی عملاً در مقابل حرکت و خواسته های زنان آذربایجان قرار گرفته و دوست جمهوری اسلامی هستند.
آ. ائلیار
قوم و خویشی نظری سایت بای بک با شبکه مهران بهاری و مدافعاتش از آن، و همینطور با دیگر سایتهای هم نظر و هم سیاست، وضعیت نظریات ارتجاعی و اولترا افراطی را در حرکت آذربایجان به خوبی برای فعالان صادق روشن میکند. سیاست این سایت علیه جنبش دموکراسی خواهی، چپ ، فدرالیستهاست . و همسو با نظریات مهران بهاری. که از آنها دفاع میکند. ترسش از همبستگی جریانهای دموکراتیک و مترقی ست . دقیقاً مثل سیاست حکومت که علیه همبستگی آنهاست.
قادر وریا
33سال پیش، حزب دمکرات کردستان در شرایط نوین پس از سرنگونی رژیم شاه بمنظور تبلیغ آرمانها و برنامه‌هایش برای‌ توده‌های مردم و جلب حمایت آنها بسوی خویش، هربار در شهر و یا منطقه‌ای متینگ‌ها و همایشهای بزرگی را با شرکت علاقمندان هواداران خود برگزار می‌کرد. روز 31 فروردین، چنین متینگی را در استادیوم شهرنقده‌ برپا نمود تا در آنجا دبیرکل حزب، دکتر عبدالرحمن قاسملو در خصوص سیاستهای حزب در شرایط نوین برای شرکت کنندگان سخنرانی نماید.
آ. ائلیار
مهران بهاری با نفی برایند نیرو ها و مبارزات گوناگون و ایزوله کردن حرکت آذربایجان در خدمت حفط دیکتاتوری حاکم است. کوشش این شبکه در جهت شکست حرکت حق طلبانه مردم آذربایجان صورت میگیرد.برای آذربایجانی وطن و ملتی نمیشناسد. با غلطاندن سنگهای بزرگ برسرراه -مثل ملت شدن تركان ایران ، وطن شدن آذربايجان(همه در آینده)، استقلال ملی بدون تغییر حکومت، امید به نیروی خارجی و ... - عملاً سدی شده برسر راه حرکت آذربایجان. و مروج کجرویها و بینشهای ارتجاعی و استبدادی.
دنیز ایشچی
اتخاذ سیاستی واقع بینانه در وحله اول ایجاب میکند که جنبش فدرال دموکرات موجود آذربایجان باید هر چه بیشتر با دموکراتهای چپ آذربایجان نردیکتر شده و نهاد سیاسی ساختاری واحدی را شکل دهند تا اردوی سوسیال دموکراسی بصورت وزنه واحدی در عرصه سیاسی آذربایجان و کشور عرضه وجود بکند تا بتواند جایگاه مستحکم خود را در ائتلافهای سیاسی سرتاسری اعمال بکند. از این طریق صدای حق طلبی ملی مردم آذربایجان نه فقط در عرصه ملی، بلکه در عرصه کشوری تاثیرات اجرائی خود را بصورتی منسجم و مستحکم بر جای میگذارد
غلام شامقازان
تشکیلات مهران بهاری با طرح شعارهای انحرافی و بزرگ میخواهد رژیم را از زیر ضرب مبارزه مشترک تمام ملتهای ایران از جمله فارسها خارج کند. اینها با خرید زمان برای رژیم باعث بیشتر آسیمیله شدن ملتهای تحت ستم ایران میشوند . میخواهند مردم به تدریج بی خیال شده و از جنبش ملی کناره گیری کنند. ضرورت دارد ملل تحت ستم مضاعف ایران با ملت فارس مبارزه مشترکی علیه رژیم ضدبشری و ضدملی پیش ببرند و حل مسئله ملی را یکی از خواسته های جنبش قرار بدهند.
ساوت آذربایجان
چند روزی است که آقای مهران بهاری پشت سر هم مقالاتی مینویسند و از کشف موضوع جدیدی که نه ما و نه پدرانمان از ان خبر داشتیم خبر میدهند . ایشان میگوینند : " اگر شرط وطن بودن آزربايجان براي ملت ترك، وجود ريشه تركي نام آزربايجان اعلام شود، اين رفتار من غيرمستقيم عملا به معني نفي وطن بودن آزربايجان براي ملل و گروههاي ملي غيرترك ساكن در آن خواهد بود "
آ. ائلیار
شبکه مهران بهارلی و انصارش در عملکرد هایی که تاکنون از خود نشان داده مادر تبعیض و دیکتاتوری ونژادگرایی، یعنی مادر فاشیسم در حرکت آذربایجان است. حرکت آذربایجان از سویی با فاشیسم حکومتی و از سوی دیگر با راسیسم آریایی واین شبکه فاشیستی که سرطان حرکت است روبروست. ضرورت دارد فعالان آذربایجانی برای نجات نتیجه تلاشهای دهها ساله یشان از نابودی -که توسط این شبکه تهدید و مورد سوء استفاده قرار میگیرد- آگاهانه حرکت کنند.
لیلا مجتهدی
به نظر می رسد که در این مرحله از پروسه تکاملی حرکت ملی آذربایجان، صفوف اشخاص و جریانات مترقی از قشر مرتجع به تدریج جدا می شوند. از دیدگاه من، این جدایی امری است مبارک.این بحث ها از اعتراض ساده من علیه زورگویی باند مهران بهارلی و دشمنی این جریان با آزادی بیان شروع شد. ولی الان می بینیم که مسئله فقط شبکه بهارلی نیست، یک جریان ارتجاعی و نژادپرست دارد حقوق انسانی را زیر پا می گذارد و مبارزه حقوق بشری ما را لجن مال می کند.
رضا پرچی زاده
تجزیه طلبی، در راستای استعمار خارجی و به علاوه استبداد داخلی، از دشمنانِ درجه اولِ تبلورِ اراده ملی و در نتیجه پا گرفتن دموکراسی در ایران است؛ چرا که با خُرد کردن کشورِ بزرگِ ایران به قطعات کوچک، خرده ریزهای آن را تحتِ هژمونیِ قدرتهای منطقه ای و جهانی قرار می دهد.
ناصر ایرانپور
تلويزيون بی‌بی‌سی با هنرمند، پژوهشگر و مبارز کرد ناصر رزازی مصاحبه‌ای ترتيب داد. بعد از آن بحثهايی در محافل خصوصی کردی در ارتباط با ارزيابی از اين مصاحبه‌ و گفته‌های آقای رزازی درگرفت. همچنين حکومت اسلامی ايران گزارش اين مصاحبه‌ را در ارگانهای رسانه‌ايی خود مندرج نمود که‌ سراسر جعل بود. آنچه‌ می‌خوانيد نخست ارزيابی راقم سطور از مضمون اين مصاحبه‌ است، سپس جعليات و تحريفات جمهوری اسلامی نشان داده‌ شده‌اند و بالاخره‌ در پايان خود مصاحبه‌ را که‌ از سايت مزبور گرفته‌ شده‌ ملاحظه‌ می‌فرمائيد.
م.ع حسینی
حسن اوغلونون «حروفی» لیگینه گلدیکده، سؤزسوز که بودا «محترم عالمین» دیگر کشف لریندن حساب اولور! او، یوخاریداکی جمله نین آردیندا معترضه ده یازیر: « ( بانیِ دین – مذهبِ آزربایجانی حروفی، فضل الله نعیمی تبریزی است)». البته سؤز یوخ که حروفی مسلکینین بانیسی نعیمی دیر. تاریخی منبعلر گؤره، نعیمی «تقریباً ۱۳۳۹ – نجی ایلده آنادان اولموش و ۴ -۱۳۹۳ – نجی ایلده » (۸) ده قتله یئتریلمیشدیر. مهران جنابلاریندان سئوال اولونورر:
علاءالدین فتح راضی
این میان شاملی دلیلی برای ادعایش ندارد جز اینکه مسئلۀ زبان را علم بکند و بگوید: “فارس” عنوان اتنیکی جامعه ایست که زبانش فارسی است و حتی عنوان سرزمین اش هم “فارس” (یا پارس) است، دین اش عمدتا شیعه و تاریخ اش آن تاریخی است که در هشتاد سال اخیر آن را در مدارس برایمان تدریس کرده اند. در کنار این اتنیسیتیت، اتنیک های دیگر نیز در این سرزمین ساکن هستند مثل ترکها، کردها، بلوچ ها، ترکمن ها، اعراب و…. دقیقا به همین دلیل است که نمیتوان اسم خاص “فارس” را معادل اسم خاص “ایران” دانست.
لیلا مجتهدی
امری که باید در نظر گرفته شود این است که تعریف احمد کسروی و دیگر نژادپرستان آریایی از "آذری" تنها و تنها یک "روایت" است. ما آذربایجانی ها می توانیم و باید تعاریف و راویت های خودمان را از ترم های آذر، آذری و آذربایجان داشته باشیم. این همان روایتی است که خلف تبریزی ها، فریدون آغاسی اوغلو ها، حسین محمدزاده صدیق و ده ها آذربایجانی فرهیخته ی دیگر در میان گذاشته اند.
ابومحمد المحمراوی
خانم کار،وقت آن رسیده که همه مدعیان دفاع از حقوق بشرو بدون فوت وقت، صریح وبدون اغماض و ملاحظه کاریهای سیاسی ، بطور شفاف وصادقانه هرگونه حرکت وگفت ونوشت نژادپرستانه را افشاء کرده، آنچه در توان دارند هزینه ترسیخ وگسترش حقوق بشر نمایند، بسترفرهنگ بشردوستانه واحترام به حقوق وحق تعیین سرنوشت متقابل رابسط داده، از تراکمات کراهت وکینه برای باز ماندن کانال دیالوگ بکاهند. به امید روزی که گفته آقای عماد الدین باقی جامه عمل پوشدوعلامیه جهانی حقوق بشر، قانون زمین وزمان گردد.وسلام
یونس شاملی
نوشته اخیر آقای ناصر کرمی بسیار بهت برانگیز است. وی در نوشته قبلی خود به روشنی عنوان کرده بودند که: "اصلا زبانی بنام ترکی وجود ندارد" و حالا در کامئنت اخیرشان شناگری کرده و حرف خود را تغییر داده و نوشته اند، "زبان نوشتاری و الفبایی بنام تُرکی وجود نداشت". ایشان با بی پروایی می نویسند، "اگر زبان ترکی نوشتاری وجود میداشت در زمان اوج قدرت ترک تباران (عثمانی) زبان درباری آنها فارسی و یا پارسی نبود
جناب بهنام،نوشته آقای انصافعلی هدایت نشان میدهد که باحادشدن مبارزه ملل مختلف غیرفارس زبان باحاکمیت فارسی/اسلامی،متاسفانه هرروز ازتعدادطرفداران فدرالیسم ملی کاسته شده وبتعدادطرفداران جدائی و استقلال افزوده میشود. همانطریکه آقا ی بهنام خودبیان میکنیدامروزه حتی رادیکال ترین پان فارس ها نیزمشکلات ملی(گرچه باتحقیرقومی مینامند)راقبول میکنندواگرتا دیروزبیان میکردند درایران خبری نیست وگویا چندروشنفکرتجزیه طلب خارج نشین این مسائل راعمده میکنندو...ا
تأکید میشود که زبان تُرکی یک زبان نوشتاری و الفبایی نبوده و نیست. زبان تُرکی یک زبان منفرد طبیعی گفتاری شفاهی بود که اگر بر پایهءِ زبانهای الفبایی دیگر مانند فارسی و عربی استوار نمیشد مانند هزاران زبان منفرد طبیعی در قارهء آفریقا منقرض میشد. این برداشتِ پژوهشگران تُرکولگی (تُرک شناسی) میباشد. چنانکه در عهد باستان چندی از زبانهای شش گانه تمدن بین النهرین از جمله سومری منقرض شد و از بین رفت. اصولأ واژه تُرک و زبان تُرکی از سال 1925 میلادی پدید آمده است.
اژدر بهنام
با شرایطی که آقا هدایت توصیف می‌کنند، روند تجزیه ایران از کانال جنگی بس مهیب خواهد گذشت. جنگی که حتا ثروت نفتی مناطق نفت‌خیز نیز در طول سالهای متمادی قادر نخواهد بود خرابی‌های آنرا جبران کند
انصافعلی هدایت
آخرین باری که در مقاله ای به زبان انگلیسی به ایرانیان هشدار دادم که ایران سرزمین خون و خون ریزی خواهد شد، درست 48 ساعت بعد از آن که رئیس ایرانیم آن مقاله را دید، از کارم اخراجم کرد. به نظر او، من، تجزیه طلب بودم. این آخرین سودی بود که من از ایرانی بودنم و از ایرانی های خیلی وطن پرست کسب کردم و دیگر به من کاری داده نشد و نمی دهند. همان طور که از سال 1375 تا 1384 در ایران اسلامی، کاری در رسانه ها به من داده نشد و هر کجا کار کردم، حقوقم را پرداخت نکردند و شکایت هایم هم به جایی نرسیدند
یونس شاملی
به نظر میرسد که مناسب ترین شعار برای جنبش های ملی-دمکراتیک متعلق به ملیتهای غیرفارس، تاکید به تحقق حق تعیین سرنوشت با حفظ استقلال این جنبش ها و حمایت جدی از جنبش دمکراسی خواهی در مناطق مرکزی ایران است. اما این شعار و این خیز تا زمانیکه رهبران و احزاب متعلق به جنبش دمکراسی خواهی در مرکز، ملیتهای غیرفارس و جنبشهای ملی- دمکراتیک آنان را به رسمیت نشناخته و صمیمانه با آن به گفتگو ننشیند، پروژه اتحاد نیروهای سیاسی در کل ایران عقیم خواهد ماند و زمینه سازاستمرار حیات نگین جمهوری اسلامی خواهد شد.
علی سلیمانی
کشوری که در آن به سر می بریم، ترکیبی نامتجانسی از ملل مختلفی است که در کنار هم در جغرافیایی به نام ایران زندگی می کنند
ابومحمد المحمراوی
اندازه ومقداریکی بود،زیراظلمی راکه برغیرفارسها روا شده ومی شود،نه تنها فراتر ازمضاعف، بلکه باید بتوان هندسی محاسبه گردد،ظلمی که نه تنها دورژیم علیه غیرفارسها مرتکب گردید،بلکه عده کثیری باانگیزه ای برتری طلبانه فکرواندیشه نژادپرستی راگسترش داده،نه تنهازمینه ظلم وجنایت بتوان هندسی را برای رژیمهای حاکم مهیاکردند، بلکه هرکدام بنوبه خود شریک جرمند،روحانی واستاد،شاعروقلم بدست،احزاب وگروها،درعرب ستیزی گوی سبقت ازهم برده،چنین اندیشه ضدبشری را چون ارث ثمین به وارثان خودمنتقل وبه چنین صفتی مباهات میکنند.
مهرانگیز کار
بازمی گردم به جمعی که به هم در پیچیده اند به بهانه های جغرافیائی و تاریخی. از الاحواز می گویند و از عربستان به جای خوزستان یاد می کنند. یک دسته چاره را در جدائی می جوید و یک دسته در حفظ یکپارچگی به هر قیمت که اقوام هزینه اش را پرداخت کنند اصرار می ورزد.
م. ائینالی
اگر ما واقعیت تدارکات دخالت نظامی (خارجی) در عرصۀ بین المللی (خصوصاً زمزمه های تکرار آن در ایران و لزوماً آذربایجان) را در کنار تجدید نظر در بارۀ چهره و ماهیت اساسی مقولۀ " امپریالیسم" قرار دهیم و سپس " تئوری رهایی" را نیز بدان اضافه کنیم خود بخود مجبور به این نتیجه گیری منطقی در حرکت ملی خواهیم شد که دیگر امپریالیسم و یا استعماری وجود ندارد که ما از آن بترسیم و یا با آن مبارزه کنیم بلکه کشورهای دخالت کننده یا همان "جامعۀ جهانی" برای "برقراری دموکراسی" و " تأمین حقوق بشر" به منطقۀ ما...
احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مسائل حقوق بشر در نشست اقلیت‌های ملی و قومی ایران در ژنو شرکت کرده است. دکتر حسن نایب هاشم، فعال حقوق بشر و یکی از برگزارکنندگان نشست "حقوق اقلیت ها در ایران" با اعلام این خبر به دویچه‌وله گفت:«احمد شهید قبل از حضور در این مراسم با نمایندگان وهیاتی که از ایران آمده بود دیدار کرد و بعد به جلسه ما آمد. وی تلاش می‌کند با جمهوری اسلامی تعامل داشته باشد.»
رضا مرادی غیاث آبادی
ما عادت داریم هر ناتوانی و کوتاهی و عادت ناپسند خود را به گردن دشمنان وهمی تاریخی بیندازیم تا مبادا گزندی بر «بزرگی‌امان» وارد آید. در حالیکه بسیاری از معضلاتی که امروزه با آنها دست به گریبانیم و آنها را دستاورد اسکندر و عرب و مغول می‌دانیم، از صفات اصیل خودمان هستند. از آن جمله است: کوبیدن انواع چماق‌ها و انگ‌ها بر سر و پیشانی هر کسی که آینه‌ای در برابر ما بگیرد.
من برای صحبت در خصوص آذربایجانیها که یکی از این اقلیتها است و از ابتدایی ترین حقوق انسانی اش محروم نگه داشته شده اینجا هستم.
آذربایجانیها بیشتر در شمال غربی ایران ساکنند و بزرگترین جامعه غیر فارس کشور را تشکیل میدهند. پس از روی کار آمدن حکومت پهلوی در سال ۱۹۲۵ آذربایجانیها به همراه دیگر اتنیکهای غیرفارس در ایران٬ در قانون و عمل مورد نژادپرستی و تبعیضهای فرهنگی، زبانی و اقتصادی قرار گرفته اند. در کشور چندزبانه ایران٬ فارسی همچنان تنها زبان سیستم آموزشی کشور است.
کامنت های جالب و خواندنی
میخواستم نشان دهم که تصور کارآمدی ناسیونالیسم ایرانی در برابر رژیم، یک توهم و ضعف محاسبه است چرا که ناسیونالیسم تبلیغ شده بلافاصله و به نحو خارج از کنترلی رادیکال شده، خود را در برابر ناسیونالیسم رادیکال شده ترک و کرد و عرب قرار میدهد. همچنین قصد داشتم این ایده را در میان بگذارم که تنها و یگانه چسب و ملاتی که قادر است مبارزات پولاریزه شده ملیتهای مختلف ایران را به هم متصل کرده، آنها را در یک جبهه واحد گرد آورد، سوسیالیسم و ایدوئولوژی چپ سوسیالیستی است.
کریم عبدیان بنی سعید
سخنان روز چهارشنبه آقای کریم عبدیان در اجلاس سازمان ملل در ژنو
تبریزلی سیامک
در نبود یک اوپوزوسیون قدرتمند و مطرح داخلی (که از نظر من فقط و فقط میتواند یک اوپوزوسیون متشکل از گروههای چپ باشد)، تنها گزینه باقی مانده تهاجم و اشغال خارجی و تسلط دوباره امپریالیسم بر این مملکت است. خوشبختانه به نظر میرسد که برخی تشکلهای ملی آذربایجان به ضرورت ایفای این رسالت تاریخی پی برده باشند. تحولات اخیر در جنبش فدرال دموکرات آذربایجان نشان میدهد که این تشکیلات دیگر صرفاً یک تشکل سیاسی نیست، بلکه در عین حال یک تشکل با گرایشات چپ است.
سازمان ملت‌های بدون نماینده و سازمان بین‌المللی دفاع از حقوق اقلیت‌ها در کنار نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل، سمینار "حقوق اقلیت‌ها در ایران" را برگزار کردند.
ناصر ایرانپور
در روزهاي هفتم و هشتم ژانويه‌ي امسال نشستي تحت عنوان "اجلاس همبستگي براي دمکراسي و حقوق بشر" در شهر کلن آلمان برگزار گرديد. پس از آن مقالاتي از سوي تني چند از شرکت‌کنندگان منفرد اين اجلاس با مضمون انتقاد از سازمانهاي سياسي کردستان حاضر در جلسه‌ انتشار يافت، مبني بر اينکه گويا‌ اين جريانات "براي رضايت چند ناسيوناليست پان‌ايرانيست" از استراتژي استقرار فدراليسم در ايران عدول کرده‌اند.