Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

تقصیر شما نیست که هنوز ابعاد استعمار سیستم فارس را نمی دانید همین زبان عربی که من ترک بدون حق تحصیل بزبان مادری مجبور به تدریس آن هستم در مناطق عرب نشین قدغن است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

رژیم از یک طرف برنامه بازداشت یک فعال را می چیند و از طرف دیگر توسط یکی در رسانه ها تبلیغات و اتهامات علیه او راه میاندازد.
این حرکت امروز با باز داشت علیرضا فرشی یئکانلی به اثبات رسید.
ماهیت تبلیغات موجود ذر مقاله روشن بود و اکنون به واقعیت پیوست. رژیم هم بازداشت میکند و هم میخواهد شخصیت فعال را زیر سئوال ببرد و حتی برای او اتهامات واهی تدارک بیند.
مشخص شد «کریم عبادی – به اصطلاح پژوهشگر زبان و فولکلور از ونکوور کانادا» با تبلیغات و اتهام نامه اش» در چه جهت و طرفی چیز نوشته است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

وضعیت متهم در مقاله ی اکبرعبادی:
« زبان مادری و رابطه آن با مراسم شعر و موسیقی – بخش اول-دوم-سوم»
که توسط «کریم عبادی» نوشته شده،برای وارد کردن اتهامات «وابسته به حکومت-مجاهدین-فعال ناصادق» و
تخطئه تلاشهای فعال مدنی علیرضا فرشی استاد اخراجی دانشگاه آزاد بین المللی جلفا ست .
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روز جاری شنبه ۲ اسفند ماه یکی از گردانندگان صفحه فیسبوک کمپین کسب مجوز رسمی برای گرامیداشت روز جهانی زبان مادری در ایران به نام علیرضا فرشی یئکانلی توسط ماموران امنیتی در تهران دستگیر و به بازداشتگاه اوین منتقل شده است.

علیرضا فرشی استاد اخراجی دانشگاه آزاد بین المللی جلفا سال گذشته نیز در چنین روزی در تهران به همراه تعداد دیگر از فعالان آذربایجانی توسط ماموران امنیتی با هجوم به مراسم بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود و در نهایت اردیبهشت ماه ۹۳ با تودیع وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
« زبان مادری و رابطه آن با مراسم شعر و موسیقی – بخش اول-دوم-سوم» درسایت درج شد و نقد مطالب آن از طرف خوانندگان و سایت آغاز شد. تا امروز سه شنبه کامنت های زیاد و دو مقاله در نقد نوسته ی کریم عبادی در سایت منتشر شده است.
علت انتشار نوشته ی عبادی را چنین نوشتم:
«چرا این مطلب را درج کردم ؟ باید عرض کنم که ما خیلی وقتها مطالب زیادی در مورد فعالان آذربایجانی دریافت میکنیم که همه ی این نوشته ها مشخصات یکسانی دارند:
1- اتهام زنی به افراد
2- تفرقه و اختلاف افکنی بین فعالان
3- وابسته جلوه دادن اشخاص
و...
این نوشته که انتشار یافته یکی از اینهاست. من آگاهانه این نوشته را منتشر کرده ام که خصوصیات این نوع نوشته ها در سایت
مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
و حساب دست ارسال کنندگان این نوع نوشته ها بیاید.»
و حال که «به گزارش خبرگزاری هرانا،طی روز جاری شنبه ۲ اسفند ماه علیرضا فرشی یئکانلی توسط ماموران امنیتی در تهران دستگیر و به بازداشتگاه اوین منتقل شده است. »
روشن میشود کریم عبادی «چه کسی را و چرا » در این مقاله ی سه قسمتی مورد اتهام زنی قرار داده است. و روشن شده که چرا علیه علیرضا فرشی یئکانلی تبلیغات راه انداخته است. و این مقاله و تبلیغات از کداف طرف جاری بود.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

« زبان مادری و رابطه آن با مراسم شعر و موسیقی – بخش اول-دوم-سوم»
این مقاله توسط «کریم عبادی» برای وارد کردن اتهامات «وابسته به حکومت-مجاهدین-فعال ناصادق» و
تخطئه تلاشهای فعال مدنی علیرضا فرشی استاد اخراجی دانشگاه آزاد بین المللی جلفا، نوشته شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روز جاری شنبه ۲ اسفند ماه یکی از گردانندگان صفحه فیسبوک کمپین کسب مجوز رسمی برای گرامیداشت روز جهانی زبان مادری در ایران به نام علیرضا فرشی یئکانلی توسط ماموران امنیتی در تهران دستگیر و به بازداشتگاه اوین منتقل شده است.

علیرضا فرشی استاد اخراجی دانشگاه آزاد بین المللی جلفا سال گذشته نیز در چنین روزی در تهران به همراه تعداد دیگر از فعالان آذربایجانی توسط ماموران امنیتی با هجوم به مراسم بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود و در نهایت اردیبهشت ماه ۹۳ با تودیع وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.

« زبان مادری و رابطه آن با مراسم شعر و موسیقی – بخش اول-دوم-سوم» درسایت درج شد و نقد مطالب آن از طرف خوانندگان
و سایت آغاز شده. تا امروز سه شنبه کامنت های زیاد و دو مقاله در نقد نوسته ی کریم عبادی در سایت منتشر شده است.
علت انتشار نوشته ی عبادی را چنین نوشتم:
«چرا این مطلب را درج کردم ؟ باید عرض کنم که ما خیلی وقتها مطالب زیادی در مورد فعالان آذربایجانی دریافت میکنیم که همه ی این نوشته ها مشخصات یکسانی دارند:
1- اتهام زنی به افراد
2- تفرقه و اختلاف افکنی بین فعالان
3- وابسته جلوه دادن اشخاص
و...
این نوشته که انتشار یافته یکی از اینهاست. من آگاهانه این نوشته را منتشر کرده ام که خصوصیات این نوع نوشته ها در سایت
مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
و حساب دست ارسال کنندگان این نوع نوشته ها بیاید.»
و حال که «به گزارش خبرگزاری هرانا،طی روز جاری شنبه ۲ اسفند ماه یکی از گردانندگان صفحه فیسبوک کمپین کسب مجوز رسمی برای گرامیداشت روز جهانی زبان مادری در ایران به نام علیرضا فرشی یئکانلی توسط ماموران امنیتی در تهران دستگیر و به بازداشتگاه اوین منتقل شده است. »
روشن میشود اکبر عبادی «چه کسی را و چرا » در این مقاله ی سه قسمتی مورد اتهام زنی قرار داده است. و روشن شده که چرا علیه علیرضا فرشی یئکانلی تبلیغات راه انداخته است. و این مقاله و تبلیغات از کداف طرف جاری بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

اینکه چریک‌های فدائی رهبری خمینی را پذیرفته بودند یا نه چیزی از ( واقعیت امروز رژیم ایران ) نمی‌‌کاهد که ( رژیم ایران به همراه ارمنستان ) دست مهره روسیه است، چشمان تیزبینی که تحولات ژئوپلتیکی را بسان ‌عقاب در هوا میزنند چه زود دریافتند که ( ساخت راه آهن ارمنستان و ایران ) به منافع ژئوپلتیکی روسیه صدمه میزد، با وجودیکه مقامات بلند پایه رژیم ایران، چند هفته پیش راهی‌ ارمنستان شدند ولی‌ طرف روسی با ( بی‌ میلی شدید ) این حرکات دو کشور را دنبال میکرد، ( وضع وقتی‌ بحرانی‌ شد که ایران ادعا کرد این کشور مایل به ارسال گاز از طریق ( ارمنستان و گرجستان ) به اروپاست، طرف روسی چنان به رژیم ایران و ارمنستان توپید که ارمنستان مثل لاکپشت به لاک خود فرو رفت و رژیم ایران زود اعلام کرد ( حاضر به ترانزیت و انتقال گاز تورکمنستان و آزربایجان ) از طریق ایران است، تا اینکه خامنه‌ای این هفته ادعا

تا اینکه خامنه‌ای این هفته ادعا کرد چنانکه تحریم‌ها بر علیه ایران تشدید شوند صادرات گاز ایران به اروپا را قطع خواهد کرد، پوتین روسیه چنان این دو کشور ارمنستان و رژیم ایران را گیج کرده که یکی‌ نمیداند وارد اتحادیه اروپا شود یا اتحادیه اروسیا روسیه، و دیگری نمیداند که اصلا کشور ایران به اروپا گاز صادر نمیکند چونکه سیاست پوتین چنین اقتضا می‌کند، جامعه شناس ما نیز، هنوز به این درک نائل نشده اند که ( جامعه شناسی‌ مبتنی‌ بر زمان حال ) است و امروز را ویل کرده به دیروز چسبیده اند، وقتیکه جامعه شناس ایرانی‌ این را نمیداند چگونه در خواهد یافت که ( وظیفه جامعه شناسی‌ تفسیر و توضیح نظم‌های متغیر است؟ در مورد صادرات گاز ایران به اروپا، بهترین مسیر همان ترکیه است، ولی‌ این رژیم ایران را، حتی ارمنستان بازی میدهد، رژیم ایران می‌‌توانست با جمهوری آزربایجان و ترکیه وارد اتحاد اقتصادی شود و این ۳ کشور میتوانستند بازار گاز روسیه را در اروپا از دست روسیه خارج کنند، ولی‌ ارامنه ایران، ترتیب پیوند رژیم ایران با ارمنستان و رژیم اسد را از طریق ارامنه سوریه فراهم آوردند، اینک به واسطه ارمنستان، رژیم ایران وارد گدالی شده که فرصت و توان خروج از آن را ندارد، سیاست روسیه، دادن پاسپورت‌های روسی به ارامنه گرجستان منطقه جاواخ بود، تا با جدا کردن این منطقه، نوار مرزی روسیه، ارمنستان، ایران و خلیج فراهم شود، ولی‌ تحولات اوکراین این سیاست پوتین را به تعویق انداخت.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روز جاری شنبه ۲ اسفند ماه یکی از گردانندگان صفحه فیسبوک کمپین کسب مجوز رسمی برای گرامیداشت روز جهانی زبان مادری در ایران به نام علیرضا فرشی یئکانلی توسط ماموران امنیتی در تهران دستگیر و به بازداشتگاه اوین منتقل شده است.

علیرضا فرشی استاد اخراجی دانشگاه آزاد بین المللی جلفا سال گذشته نیز در چنین روزی در تهران به همراه تعداد دیگر از فعالان آذربایجانی توسط ماموران امنیتی با هجوم به مراسم بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود و در نهایت اردیبهشت ماه ۹۳ با تودیع وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

برای آنها که هنوز سند میخواهند
این مطلب را بخوانید
١ - ثابت میکند فدائیان خلق دو بر سفارت امریکا را قبل از دانشجویان خط شیطا نی روسی امام به سرکردگی آخوند مارکسیست روسی خویینی ها , اشغال کرده بودند ( به آنها راه نشان داده بودند )
٢ - ثابت میکند بهزاد نبوی و موسوی و رجایی و رفسنجانی به عنوان کارگزاران شوروی و نمایندگان حزب توده د رحاکمیت این قبای مذاکرات با امریکا از طریق واسطه شوروی
( الجزایر) با اختیار کامل و اعتماد کامل به دولت الجزایر را آنگونه که شوروی و حزب توده میخواستند یعنی علیه منافع ملی ایران و به نفع منافع شوروی بریدند و دوختند
٣ - ثابت میکند بنی صدر و طباطبایی خط مذاکره دیگری را دنبال میکرده اند که توسط عوامل شوروی در ج ا آنها کنار گذا شته میشوند . بنی صدر اعلام شکایت میکند علیه دولت ج ا اما نیروهای نفوذی هوادار شوروی قویتر بوده اند و بیشتر مورد اعتماد خمینی .

- ثا بت میکند در تمام مسائل مبتلا به مملکت ما این ما رکسیست های روسی و عوامل ریش دا ر آنها در حا کمیت بوده اند که کشور را ابتدا به رویا رویی با امریکا و غرب می کشانده اند و بعد که کار بیخ پیدا میکرده و منافع کشور در خطر قرار میگرفته عکس العملی همه چیز را وا گذار میکرده اند تا د رخط روسیه باقی بمانند
یعنی د رجریان گروگانها تا جایی پیش رفتند که همه منافع ملی نا بود شد و اینها د رحالیکه شعا رهای فدایی ها و توده ایها را بلغور میکردند دست آخر مثل کاسترو سازش میکردند
در جریان جنگ هم اینها با صدام تا جایی پیش رفتند که همه چیز بر باد رفت آنوقت همان بهزاد نبوی و موسوی و رفسنجانی ان قرار داد ترکمن چای را امضا کردند و هیچ گیرما ن آمد
در جریان اتمی اینها تا جایی پیش رفتند که امروز مملکت فلاکت زده است . خزانه دولت به گفته ناطق نوری خالی است . حتارفسنجانی میگوید وضع مملکت از زمان بعد ا زجنگ بدتر است ! اما نمی گذارند مصالحه با امریکا برقرار شود !!! تا جایی پیش میروند که این تحریم ها بقیه کشور را هم نا بود و مریض کند بعد پی هر چیزی را امضا میکنند حتا فروش بخشی از سرزمین ما را .
سوالی که یک ایرانی وطن پرست که وطنش ایران باشد نه روسیه و سوریه و کوبا و غزه و ... باید از خود بپرسد این است
این اشتباه فدا کردن کشور و منافع ملی به پا ی منافع روسیه و اعراب و اکراد تا کی باید توسط این مزدوران با نام و نشان روسیه ( مارکسیست های روسی ) ادامه یابد ؟
کی باید ما بفهمیم که منافع ما با منافع روسیه همسو نیستند ؟
روسیه و چین با امریکا و غرب رقابت نظامی , امنیتی , اقتصادی , سیاسی دارند
هر جای این دنیا پایشان را بگذارند میخواهند منافع ملی ان کشور را نا بود کنند و خرج رو در رویی با غرب کنند .
روسیه میخواهد همه را علیه امریکا و غرب تحریک کند تا از آنها باج بگیرد تا اقتصاد ناکار امد خودش را سر پا نگه دارد
کجای اینرا نمی فهمید اگر جاسوس و مزدور روسیه نیستید ؟

گزارش کاملتر را اینجا بخوانید

http://news.gooya.com/politics/archives/2015/02/193364.php

فرازهای مهم :

آقای بازرگان قبل از 13 آبان 58، سه بار استعفا داده بود !!!!

" در نهایت آقایان بهزاد نبوی و افتخار جهرمی و عده دیگری به الجزایر رفتند و این قرارداد را منعقد کردند. بیانیه الجزایر در 29 دی امضاء می شود.خود آقای نبوی هم بعدها گفت که این کاره نبوده و اصلا حقوق بین الملل نخوانده بوده و حتی در یک برنامه تلویزیونی در پاسخ به منتقدین با صراحت گفت «اینقدر چرتکه نیاندازید که چقدر دادیم، چی دادیم و چی گرفتیم!»

به یاد دارم که رئیس جمهور وقت {ابوالحسن بنی صدر} علیه دولت آقای رجایی به دلیل امضای این قرارداد اعلام جرم کرد و مدعی شده بود که مصالح و منافع کشور را به باد دادند."

" نه اصلا مجلس در جریان مفاد قرارداد نبود. نهایتاً دولت ایران از دولت الجزایر درخواست وساطت کرد و دولت الجزایر هم قبول کرد. مذاکرات در نخست وزیری بین مقامات ایرانی با مقامات الجزایری آغاز شد. مشروح این مذاکرات ضبط شده و موجود است. طرف ایرانی از سفیر الجزایر می پرسید ما چه بگوئیم و چه نگوئیم. سفیر الجزایر می گوید شما باید بگوئید چه می خواهید. این‌ها می گویند که شما برادران مسلمان ما هستید. شما می‌دانید چه می خواهیم، خوب خودتان بروید و صحبت بکنید. این‌ها جالب است!! "

" بسیار خوب. باید ببینیم که هدفشان ( منظورش خط امامی ها است ) خیر و صلاح کشور بوده است یا نه؟ هدفشان چه بود؟ استرداد شاه و متعاقب آن که اموال ایران بلوکه شد، اینها خواستار رفع بلوکه شدن این اموال بودند. خب اگر این کار را نمی‌کردند که اموال کشور بلوکه نمی‌شد که بعد آن را به عنوان درخواست مطرح کنند! آیا شاه را تحویل دادند؟ اموال بلوکه را چطور؟ همه را پس دادند یا
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب مسوول سابق کامنت ها ـ بجای این کلی گویی ها و خودرا بی تقصیر نشان دادن ها بطور مشخص توضیح دهید چرا کامنت های من و امثال مرا سانسور کردید. مثلا کامنت من زیر مقاله "فرماندار رژیم در سلماس از برچیدن تندیس فردوسی دفاع کرد" از نیمه سانسور شد. من کامنت اعتراضی هم نوشتم که چرا نصف کامنت مرا حذف کردید و نقطه چین گذاشتید. یک کلمه پاسخ ندادید. در عوض هرچه کامنت پر از توهین و مسخرگی ضد ایران و ضدفارس و ضدفردوسی بود عینا منتشر کردید. حالا هم خود را به مظلومیت میزنید. خیلی خوشحالم که دیگر مسوول کامنت ها نیستید و آرزو دارم دیگر هرگز مسوول این کار نشوید.

نوشته شده توسط: Anonymous

نه دوست عزیز، مخاطب مخالفان عقیده من نیست. خطاب به آنانی که می خوانند و تعمق میکنند نیست. خطاب به آنانی که مجال سخن به دیگران می دهند نیست. خطاب به کسانی است که به دیگران قبل از اینکه سخن بگویند،حکم به خاموشی و سخن نگفتن می کنند. خطاب به کسانی است که حتی حاضر به شنیدن نیستند. خطاب به آنانی است که می گویند سوراخ دعا را گم کرده اید. خطاب به آنانی است که می گویند اگرهمان زمان همگی توبه نامه می نوشتند واز زندان و اعدام رهایی می یافتند باورکنید رژیم زودتر سرنگون می شد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

راستش من به افکار صاحب این مقاله که به اصطلاح روشنفکر است و سمینار زبان میخواهد و حذف «مراسم شعر و هنر» و خود را هم ظاهراً طرفدار «حرکت آذربایجان » نشان میدهد مات و متحیر مانده اند که مسایل به این سادگی را نمی تواند حل کند که:
زبان و شعر و موسیقی عمیقا بهم ربط دارند و سه عنصر یک چیز اند. بهتر است تلاش هر سه مستقل و در عین حال متحد باشند. و به اندیشه ی من غیر از این غلط است و زیان مند.
چرا باید طرفدار سمینار زبان علیه جمع «شعر و هنر» باشد؟ چرا نباید هر کس مستقل کار خودش را بکند و اجازه دهد همه خود را در بین مردم با کار درست خود مطرح کنند؟ یا جمع
«شعر و هنر»چه تضادی میتواند با این طرفدار سمینار زبان داشته باشد؟ آیا این طرفدار به دنبال اعمال هژمونی ست؟

هژمونی تنها با پاکی-کار خرد مندانه-روشنگری-ایجاد اعتماد-سازماندهی-مبارزه ی آشتی نا پذیر با حق کشی و مانند اینها پدید میاید نه با تبلیغات علیه «مراسم شعر و هنر».
ببینید کانون نویسندگان فارسی زبان جگونه مستقل و آزاد است و با پرداخت هزینه از حقوق خود و مردم اش دفاع میکند. نگونبختان من! از دیگران بیاموزید، مستقل و متحد باشید.
یا نمی توانید ، بروید دنبال زندگی شخصی. از راههای نادرست نمی توان بین مردم محبوبیت کسب کرد. نمی شود مردم را گول زد. مثلاً «سمینار زبان میخواهم اما مراسم هنری را میخواهم حذف کنند»!
روشنفکران و فعالان آذربایجان راهی جز مستقل بودن از حکومت و با هم متحد بودن، و با صداقت و پاکی از حقوق خود دفاع نمودن راه دیگری ندارند. هم سمینار آزاد لازم است و هم «هنر آزاد».
علیه هم نباشید.با دشمن خود حکومت هم نباشید.متحد باشید و کسب حقوق را دنبال کنید. با تلاش علیه یکدیگر همه یمان نابود میشویم و این خواست حکومت است. شگفت انگیز است: طرفدار زبان آمده برنامه ی هنر را حذف میکند و یک طومار هم نوشته آورده که باید هنر حذف شود!چرا؟ دلیل ندارد. چون سطحی است. خوب سطحی شما نرو و استفاده نکن. چرا مزاحم دیگران هستی؟ ما دیگر طرفدار آذربایجان با حذف هنر ندیده بودیم! این هم تازه از کارخانه آمده و «مد این» «خذفیان» است!

نویسنده آمده میگوید «زبان » و « شعر و هنر» ربطی به هم ندارند! کدام اندیشمندی چنین بیخردانه حرفی زده است؟ چند کتاب در این مورد خواننده ای که گفته ربطی ندارند؟
دلیلت چیست که ربطی ندارند.شاعر بدون زبان میتواند شعر بگوید؟ پس حتما سنگها هم شعر میگویند. شاعر قبل از شعر باید به زبان تسلط داشته باشد.
موسقی از زبان و شعر تغذیه میکند. و شعر از موسقی - و زبان با هر دوی اینها تکمیل میشود و بارور.
والله من نمیدانم این درسهای بیخردانه را کی و کجا مطرح کرده اند که ما خبر نداریم.؟ در دنیای دانش و انترنت آدم از دیدن چنین کوته فکریها شاخ در میاورد.
به این کارها و افکار کودک 12 ساله ی اروپایی خنده اش میگیرد. اندیشه در آذربایجان 500 سال عقب رفته است. آدم صمدبهرنگی را مقایسه میکند بااین آدمها
می بیند حداقل 500 سال عقب مانده اند. آخه دوستان من سئوال دارید حالا همه جا کتابخانه است بروید ده تا منبع را مطالعه کنید بعد بیایید حرف بزنید
این جوری که نمیشود گفت، "من زبان و چه وچه خوانده ام "، ولی آمدی اینجا «ایکی اششکین آرپاسین بوله بیلمیرسن»! هنوز ار ربط عناصر یک چیز سر در نیاوردی.
میخواهی شعر و موسیقی را حذف کنی؟ بابا شما دیگر از کدام کره آمده اید؟...

در دنیایی که «مراسم نوبل» در برابر سیاست دولا و راست میشود خیال میکنید «همایش تورکلوگ ها» از چنبره ی سیاست
آزاد است و مستقل است؟ اگر چنین فکر کنید روشن است که نه تنها از «شعرو هنر»آگاهی ندارید، بل از سیاست هم بی اطلاع اید.
نوشته شده توسط: Anonymous

کریم عبادی! جوابتان را فقط با استناد به نوشته های خودتان می دهم. کار را بایستی به اهل فن سپرد. آنطوریکه پیداست هیچ شمه ای آشنایی به شعر و ادبیات و موسیقی مان ندارید، بنابراین طبق نوشته خودتان، جنابعالی لیاقت نظر دادن در مورد شعر و موسیقی را ندارید و این امر را بایستی به عهده اهل هنر بسپارید.

در ضمن حداقل پنج، شش نفر از اعضای علمی همایش زبان ترکی دانشگاه علامه طباطبائی از دوستان بسیار نزدیک من هستند و در طول سالیان طولانی آشنایی مان حتی به اندازه سر سوزن هم نشیدم که همچون شما گستاخی به خرج بدهند و فعالیت همه دوستان ادبیاتی و اهل موسیقی را به باد سخره بگیرند.
نقطه دیگری که بایستی بدان اشاره کنم، اینست که همایش های تورکولوژی مانند همایش اردیبهشت آتی در دانشگاه علامه طباطبایی همه ساله در دیگر نقاط دنیا برگزار می شود. شما فکر می کنید اگر این همایش آتی نیز به جای اینکه در ایران برگزار می شد به فرض به قزاقستان منتقل می شد، واقعا ضربه مهلکی به حرکت ملی آذربایجان وارد می کرد؟
جناب عبادی! این همایش یک همایش علمی است. و مقاله هایی هم در آنها ارائه می شود کاملا تخصصی هستند و مخاطب آنها هم تورکولوژیست ها می باشند و اکثر دوستان تورکولوقی هم که من می شناسم به دور از سیاست بوده و تمرکزشان روی بحث های زبان شناسی می باشد. به جرات می توان گفت تاثیری که آشیق .... روی مردم عادی آذربایجان می گذارد، دوست صمیمی تورکولوق من نمی گذارد. باز هم تاکیدم اینست، در مواردی که تخصص ندارید وارد بحث نشوید. اگر می خواهید در راه آزادی و شکوفایی مردم آذربایجان قدمی بردارید، ببینید در چه موضوعی توانایی دارید در آن حیطه وارد فعالیت شوید.
نوشته شده توسط: Anonymous

این نوشته ای که از طرفِ با عنوان sanad vabastegi ارسال کرده شده، یه جوریه. به جای ابراز نظر فردی به نظر میاد از طرف این حکومتی های ج.ا. فرستاده شده.

نوشته شده توسط: Anonymous

امروز در روز زبان مادری دو نفر از فعالین مدنی آذربایجان را به نامهای علی رضا فرشی در تهران و آیدین زاکری در مشکین شهر را دستگیر و به زندان برده اند. حاکم راسیست باید بداند با دستگیری یک نفر آذربایجانی , هزاران آذربایجانی را بیدار میکند. زبان آذربایجانی باید رسمی بشود. راه دیگری ندارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا، یا خانم نگاه! فرهنگ توهین آمیزی که فردوسی معرفی میکند، فرهنگ فارس است. فرهنگی که بنا بر ماهیت برتری بینی، خود پسندی و راسیستی خود، فرهنگ نفرت است. شما چنین فرهنگ نژاد پرستانه را بحساب دیگران نگذارید. در ایران ملیتهای گوناگونی زندگی میکنند، مردم ترک، مردم عرب، مردم ترکمن، مردم کرد مردم بلوچ ... الا آخر. قوم فارس و خرده فرهنگ فارس، بخش کوچکی از فرهنگ و زبان ملل جغرافیای موسوم به ایران است. آیا شما میتوانید این مسئولیت را بر عهده بگیرید، و بملل غیر فارس پاسخ گو باشید، چرا راسیسم و شونیسم فارس، فرهنگ و زبان ملل غیر فارس را نابود کرده است. آیا زبان فارسی زبان استعمار و زبان قاتل بحساب نمی آید؟ آیا فردوسی جز نفرت به بشریت و کاشتن تخم کینه و نفاق بین ملل ایران، و سایر جهان، و اهانت به زنان، و دختران ... چه دسته گلی به آب داده است، که پانفارسیسم این همه بخود غره و گستاخ شده است. و میخواهد

مجسمه وی را در شهر های آذربایجان نصب بکند؟ بخاطر توهین هایش به ترکان میخواهید مجسمه وی را در شهرهای آزربایجان نصب یکنید؟! آیا پانفارسیسم از اینهمه گستاخی خجالت نمی کشد؟!
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

قسمت سوم مقاله:
با درج قسمت سوم مقاله مطلب تکمیل شد و حالا روشن است که پیام نویسنده چیست؟:
خبر:
1-«همایش اردیبهشت ماه که به همت «جامعه دانشگاهی آذربایجان » و با رویکرد تخصص محوری برگزار خواهد شد و اقدام به جمع آوری مقالات از کل کشور و سایر کشورهای ترک زبان نموده است، »
2-«برگزاری مراسم شعر و موسیقی از سوی فعالان آذربایجان» گویا باز در اردیبهشت.

نظر نویسنده:
-«برگزاری مراسم سطحی شعر و موسیقی مراسمی در حد سرگرمی » خواهد بود.( خواهان حذف این مراسم است)

دلیل مخالفت نویسنده:
از سه بخش مقاله:
1-فعال که طرف مقابل است: وابسته به حکومت و مجاهد-ناصادق (اتهام)
2- برنامه ی شعر-موسیقی خذف شود. سرگرمی ست و بیخود و زیانمند.(حذف شود- رقیب)
3- (همایشی بین المللی زبان ترکی از سوی جامعه ی دانشگاهیان آذربایجان که مستقل است)(این مستقل-دیگری وابسته)

4- « آیا این شعر و موسیقی خواندن برای حرکت ملی آذربایجان دستاوردی هم خواهد داشت و یا با پدیده جدیدی روبرو خواهیم بود ؟ .قرار است از دل این مراسم لیدر یا لیدرهای جدیدی به حرکت ملی تحمیل شود؟لیدر سازی ها موجب جبهه گیری هایی شده است که حرکت ملی را به ایستایی و حتی واپسگرایی کشانده است. » (حدس و گمان-ترس)

چرا کسانی که می دانستند قرار است همایشی بین المللی در خصوص زبان ترکی برگزار شود، با این عجله سعی کردند فعالان حرکت ملی را به هیجان آورده و به سمت برگزاری یک یا چند مراسم شعر خوانی و موسیقی هدایت کنند؟
چه دستهایی در کار بود تا به مردم آذربایجان نشان دهد که سطح درک فعالانتان در حد برگزاری یک مراسم شعر و موسیقی است؟ هیچ رابطه منطقی مابین زبان مادری و برگزاری مراسم سطحی شعر و موسیقی نیست.
جواب تمام این سوالها در روز 2 اسفند و روزهای بعد از آن داده خواهد شد.»(نفی رقیب-عدم به رسمیت شناختن حق فعالیت طرف مقابل و...)

نقد مقاله:
- زبان و شعر و موسیقی متضاد نیستند و هر سه لازمه فرهنگ ماست. تضادها بین «برنامه من و برنامه او» وجود دارد. که برای ما معلوم نیست علت این تضاد چیست.رقابت یا وابستگی به حکومت؟ یا هردو - از کدام طرف؟ مشخص است نویسنده بدون رعایت حق طرف مقابل او را نفی میکند.
-ظاهر پیداست که برنامه ی زبان برخلاف گفته ی خود مستقل نیست. اگر مستقل بود اتهام به دیگری مطرح نمیکرد. حق فعالیت طرف را به رسمیت میشناخت.و...
-مستقل یا وابسته بودن برنامه بعد از انجام و در آینده مشخص خواهد شد.
- راه درست مستقل بودن هر دو برنامه است. چه بدون اجازه باشد و چه با اجازه.
-گروهها و افراد تلاشگر آزاد هستند که اگر دوست داشتند لیدرسازی کنند یا نکنند. و هر طور که دوست دارند و درست میدانند برنامه را انجام دهند. نقد برنامه بعد از انجام صورت میگیرد.
-انتقاد ها در جنبش رفع تبعیض و کسب حقوق بهتر است نخست مستقیم بین طرفین باشد. مگر اینکه دو دوست نباشند.

کل مقاله برای نفی طرف مقابل نوشته شده است. برنامه ی زبان یا این جامعه ی دانشگاهی معلوم نیست چگونه مستقل است؟ تحت چتر دولت؟ امید است که واقعا مستقل باشد نه الکی ادعا کند.
ما از کار طرف مقابل بی خبریم. نظری هم نمی توان داد. طرف مقابل حق دارد برنامه موسقی و شعر را داشته باشد.
زبان و شعر و موسیقی عمیقا ربط دارند و سه عنصر یک چیز اند. بهتر است هر سه مستقل و متحد باشند. غیر از این غلط است و زیان مند.



نوشته شده توسط: Anonymous

عزیزانی که عاشق کتاب خوانی هستند بدون شک اسم E.L. James’ novel کتاب .Fifty Shades of Grey) یا ( پنجاه سایه خاکستری ) را شنیده اند، فیلم این کتاب نیز اخیرا به پردهٔ سینماها رفته، بر خلاف کلی‌ هیاهو‌ها و جار و جنجال ها، این فیلم سبک اروتیکی ادبی‌ و هنری دارد و به هیچوجه در مورد سکس نیست، چیزی ( مدیا و مطبوعات فارسی‌ به شما نخواهند گفت این است که در بطن فیلم، یک آهنگ ترکی پخش می‌‌شود،اسم آهنگ ((I Am in Love with You) (“Ben Sana Vurgunum)

veteran Turkish singer Nükhet Duru’s nostalgic songاسم خواننده
نوشته شده توسط: Anonymous

بنظر من پخش کامنتهای این جماعت رسول افی برای روشن شدن ماهیت آنها بجاست.

نوشته شده توسط: Anonymous

چه دروغ شاخداری!

نوشته شده توسط: Anonymous

این گزارش بخوبی نشون میده که جمهوری اسلامی چقدر ترس و نفرت داره از نام فردوسی گرامی ما و از فرهنگ و ادبیات شکوهمند ایران. ضمنا صدها نفر از همه ایران و بخصوص از آذربایجان عزیز نامه نوشتند به دولت و به برداشتن تندیس فردوسی و حذف نام او اعتراض کرده اند. این دو سه نفری که همیشه با آی دی های جورواجور کامنت های پر از توهین به فردوسی و ایران و فارس میگدارند در برابر مردم ایران هیچ وزنه ای نیستند. سایت ایران گلوبال خوبه که عدالت رو رعایت کنه و کامنت های طرفداران فرهنگ ایران رو بطور یکجانبه سانسور نکنه. ضمنا کامنت توهین دار به نظر من اصلا نباید منتشر بشه.

نوشته شده توسط: Anonymous

منبع سایت تابناک....

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کیانوش توکلی مسئول محترم سایت ایران گلوبال! این کامنت را در سایتتان اجازه انتشار داده اید. چر حذف نکرده اید؟آقای توکلی توهین را شما نوع دیگر تعریف میکنید؟ با وجود اینکه کاربری به نام معما چندین بار اعتراض کرده است؟« تاریخ مطلب:
پنجشنبه, فوریه 19, 2015 - 21:52
نام:
اگر
نظر:
اگر شعر و فرهنگ فردوسی ها - و بازوی قوی پارس و ایرانی ها - نبود . اکنون خواهر و مادر شما بدست عربها و مغولها و یونانیها و رومیها و داعشی ها ووووووووو افتاده بود . حیف که قدرنشناس و نم نشناس هستید .»

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ANONYMUSj" گرامی
صد بار نه- هزار بار نه -هزاران بار- اینجا نوشته ام که کار کامنتها به من مربوط نیست.
باز شما و امثال شما دست از سر کچل من بر نمی دارید.
میخواهید توخماق بخورید؟خان ننه ی من اینجا وایستاده -توخماق به دست. میل دارید؟
اگر دستش برسد میخواهد صدتا از ان نصیحتها برایتان بدهد.
بابا جان میدونید من مسئول کامنت بودم اصلا صفحه ی کامنت را کلا می بستم. یعنی چه؟
کامنت بی کامنت. شما ها هم مجبور میشدید مطالعه کنید مقاله بنویسید .
وضع سایت و شما هم بهتر میشد. میدادم این ننه جون چنان توخماقی میزد که بجای کامنت نویس-مقاله و کتاب نویس می شدید.
کیانوش شماها را بدبخت کرده.
ننه جون میگه اگر دستم برسد میدونم چکارشان کنم...
-کیه این بوش-بوشونا حرف میزنه؟-ننه جون پرسید.
-اسم نداره!
ننه اش براش آد نگذاشته؟
-نه بابا ! نه!
-پس اسم اش شد«توخماخ خور»! بره اینو صد بار به ترکی بنویسه بیاره

میخوام ببینم چی یاد گرفته؟ بوش-بوشونا اینجا «هادیر بیجان-هادیر بیجان» نکنه! بالا برو آدین یاز گتیر! هله آدین یوخدی!
-ننه جان اینا فقط توخماق میخوان ترکی یاد بگیرن.
-نه! اول برن آد -شان را یاد بگیرن. «هادیر بیجان-هادیر بیجان» برای من «پنیر-چوره ک» اولماز!بالا برو آدین یاز گتیر! هله آدین یوخدی!
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کاظم رنجبر گرامی‌، شما چرا فقط به ( انگلیس و روسیه ) بند کرده اید و کاری به فرانسه با تاریخ گند استعماری ندارید؟ شما که جامعه شناس از دانشگاه سوربن فرانسه تشریف دارید چرا تا حالا با وجود انبوهی نوشته در این سایت که روایتی از گفته‌ها و تحقیقات دیگران بوده، حتی قادر به تولید یک اندیشه نشده اید؟ اصلا این جامعه شناسی‌ که شما خوانده اید به چه دردی می‌‌خورد؟ آیا تا حالا یک نظریه تولید کرده اید؟ چرا دو دستی‌ به شاهنامه چسبیده اید آیا فردوسی فیلسوف، تاریخ دان و ( جامعه شناس ) نیز بود؟ استاد ارجمند، آیا کّل کشتی‌ جامعه شناسی‌ در ایران، بر اساس هویت زدائی از ترکان و ترک ستیزی بنا شده است؟ در غرب، کشتی‌ جامعه شناسی‌ در اقیانوس ( آیا جامعه سیویل و مدنی دارای ساختار هم ( سازنده / نابودگر ) است یا ( آیا یک جامعه سیویل و مدنی دارای ساختار همگون و هارمنیک ) است گیر کرده است، آیا

آیا کشتی‌ شما بین فردوسی و جاسوس یابی‌ گیر کرده است؟
نوشته شده توسط: Anonymous

لطفا آقای توکلی به جای شعار دادن های پوپولیستی در مورد زنان ! نیروهای مترقی ! کارگران ! بزرگترین سازمان چپ خاورمیانه ! .... که نخ نما شده تصریح فرمایید که چرا یک سازمان مترقی هوادار زنان و کارگران و لابد دموکراسی به چنان خطای فاحش استراتژیک رسید که دنبال ان بود که از زنجبیل خمینی عصر طلایی انگبین آزادی خواهی پاریسی بسازد , وقتی که همه امید شان بریده شده بود ؟ اگر سنجابی و بازرگان و بنی صدر و رجوی توجیهی و عذری داشته باشند که فکر میکردند خمینی میرود قم و نمیتواند برا یرا ن حکومت کند , و قدرت را برای اینها میگذارد
برای فداییان و توده ایها هیچ توجیهی در سال ۵۹ و ۶۰ باقی نمانده بود !
شما سند نشان بدهید که سازمان فداییان خلق ( همه جناح ها ) با روسیه و شوروی زاویه دارد و دنبال امریکا ستیزی روسی و حفظ منافع روس ها نیست !

جناب توکلی بحثی را دامن زده د ر ایران گلوبال که ظاهرا طراحی شده که به چریک های فدایی امتیاز داده شود چون اولش با خمینی مبارزه کردند
در این بحث هم چنان دو نکته اصلی ندیده گرفته شده
۱) ج ا و خمینی تا سال ۵۹ با ج ا و خمینی و بعد موسوی و رفسنجانی و خامنه ای تفاوت ریشه ای دارد
یعنی اتفاقا اگر کسانی تا ۵۹ فریب خمینی را خوردند , یا متوهم بودند , یا فکر میکردند زرنگ بودند و میخواستند از خمینی قدرت را بگیرند , ضمن اینکه خطای تاکتیکی بزرگی مرتکب شدند اما خطای استراتژیک مرتکب نشدند !
اما آنان که پس از ۵۹ و ا شغا ل سفارت امریکا و رو شدن نیت واقعی خمینی ( یا تغییر رویکرد او ) ادامه دادند با خمینی بودن و حمایت از او وحتا حمله به دسته اول در کنار خمینی ضد امپریالیست عصر طلایی , خطای استراتژیکی مرتکب شدند که آنچه کشور ما امروز به ان دچار است ناشی از ان خطای استراتژیک است . نه ان خطای تاکتیکی .
آنان که پس از خرداد ۶۰ با خمینی و موسوی عصر طلایی و رفسنجانی ماندند و از مسلح شدن سپاه به سلاح ها ی سنگین دفاع کردند و کشتار ضد انقلاب خمینی جدید ! ( یا خمینی واقعی از پرده بیرون افتاده ) و هنوز ادامه میدهند خائن به مملکت اند .
این ها ( فدایی ها و توده ایها ) جرمشان از آنها ( لیبرال های مذهبی , ملیون , مجاهدین خلق ) بدتر است .
۲) اینکه فداییان در ترکمن صحرا و کردستان و دانشگاه علیه دولت نوپای ( بازرگان و بنی صدر - نه خمینی و رفسنجانی و موسوی و خامنه ای ) مبارزه مسلحانه کردند به خودی خود نه تنها واجد هیچ امتیازی نخوا هد بود , بلکه بر عکس میتوان به یقین گفت که مثل جنبش سیاه کل آنها علیه شاه , از روی قدرت طلبی صرف لنینیستی و عدم تجربه سیاسی و علیه نیروهای ملی و لیبرال ( دارای خطای تاکتیکی ) , بود . کار اینها اغتشاش به نفع نیروهای ارتجاعی و هوادار دیکتاتوری و وابستگی به روسیه بود نه بیشتر .
معلوم بود فداییان نمی توانند قدرت را بگیرند ( در سیاه کل هم نمی توانستند )
پس جنبش فدایی نردبان استبداد مذهبی ضد امپریآلیستی وابسته به روسیه بود . نه کمتر , نه بیشتر
شما فداییان هر چه این ماجرا را بیشتر به هم بزنید گند ان بیشتر در می اید
فداییان :
۱) ضد شاه مدرن
۲) ضد بازرگان سیاستمدار اخلاقی لیبرال دموکرات
۳) ضد بنی صدر و بحث آزاد و حمایت او از حقوق گروه ها و احزاب سیاسی و مخالفت او با ولایت خمینی و شکنجه
۴) ضد امریکا و غرب
بودند
اینکه آنها از روسیه حقوق میگیرند یا پشتیبانی سیاسی یا فرهنگی یا نظامی از روسیه میگیرند , کوچکترین تغییری در رده بندی انها در مدار روسیه و خمینی ضد امپریالیست نمی دهد
مگر برای جاسوسی امیر انتظام شما سند آوردید ؟
مگر حزب توده برای مصدق عروسک آمریکایی سند آورد ؟
مگر شاه حقوق بگیر امریکا بود ؟
مگر بازرگان و بنی صدر مامور سیا بودند ؟
مگر خامنه ای و رفسنجانی از روسیه حقوق میگیرند ؟

به نظر من یک جاسوس گاهی از یک وابسته بسیار شرافتمندتر است
به خاطر اینکه جاسوسی کاری حرفه ای است که قرارداد دو جانبه ا ی بین دولت و فرد جاسوس یا سازمان جاسوسی وجود دارد که منافع دو طرف را تامین میکند
اما وابسته , سرسپرده است . بی اختیار . میفروشد برای آنطرف !
دست آخر هم مشتی شعار و توجیه !
اینکه شما بنی صدر را سانسور میکنید دقیقا به خاطر تاریک نگه داشتن وضعیت مارکسیست های روسی است .
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

استاد محترم جناب آقای دکتر رنجبر
بحث سر این نیست که «سوسیالیسم موجود خوب بود» و شما عنوان بکنید که «نه خیر بد» بود و من رفتنم دیدم. بحث سر این است
که شما بدون «دلیل-مدرک و سند» عنوان میکنید «فدایی روسی بود و مجاهد انگلیسی». این هر دو تاریخ هم آدمهاش زنده اند و هم سند و مدرک ها. که نه فدایی روسی بود و نه مجاهد انگلیسی. شما با این استادی چرا جلو چشم همه «جعل تاریخ» میکنید؟ اگر جوابی دارید بفرمایید. در غیر این صورت سخن خود را پس بگیرید که نادرست است. با احترام

نوشته شده توسط: Anonymous

با عرض سلام و ادب ، آقای کیانوش توکلی ، ملت ایران حد اقل دویست سال با این دو قدردت استعماری یعنی انگلیس و روسیه مسئله دارد وبخش هائی از ایران هم بخاطر این سیاست از ایران جدا شده اند . ما باید بلا نسبت خیلی ساده باشیم که از کنار این واقعیت ها بگذریم .

خود من در راستای رشته تحصیلی خودم ، یعنی : جامعه شناسی سیاسی ، برای شناختن ماهیت نظام های کمونیستی ، در دوران قدر قدرتی آنان به عنوان جامعه شناس به اغلب کشور های کمونیستی رفته بودم وحتی در یکی از این مسافرت ها ، حزب توده از من دعوت کرده بود که آنان را در برلن شرقی ملاقات بکنم. من درتابستان سال 1976 به برلن شرقی رفتم (جریان این مسافرت را در جلد اول کتاب ام : برای دموکراسی در ایران ) بطور کامل توضیح دادم . در این مسافرت نور الدین کیانوری ، همراه با انوشیروان ابراهیمی ، برادر فریدون ابراهیمی ، از فرقه دموکرات آذربایجان ، از من پذیرائی کردند . بعد از دو روز برای من پیشنهاد کردند که با آنان یعنی حزب توده همکاری بکنم !!!! من بطور روشن و رو در رو گفتم : من آدم حزبی نیستم و من آدمی نیستم که دنبال کسی بیفتم : زنده باد مرده باد بگویم . !!! گفتند پس چرا به آلمان شرقی آمدید ؟ گفتم شما دعوت کردید من هم با هزینه خودم آمدم . البته نگفتم که من آمده ام تا «این بهشت سوسیالیزم را با چشم یک جامعه شناس ببینم که همه جا سیم خاردار است » هموطن عزیز استادان من در دانشگاه های فرانسه به دانشجویان خود یعنی فرانسویان می گفتند : اول بروید این «بهشت های کمونیستی را ببینید بعد کمونیست بشوید !!!» یعنی چی ؟ یعنی اول بروید این زندان های کمونیستی و این دروغ و تبلیغات کمونیستی را از نزدیک ببینید ، تا فریب این تبلیغات دروغین را نخوردید . همان انوشیروان ابراهیمی توسط رژیم خمینی همراه با جوانان فریب خورده اعدام شدند . متاسفانه ایرانیان مخصوصا جوانان ایرانی این امکانات را نداشتند که بروند این «بهشت های کمونیستی را ببینند !!!» . من در فرانسه زندگی می کنم نه در ایران . دولت فرانسه به شهروندان خود یک پاسپورت می دهد و می گوید هر کجای دنیا می خواهید بروید ، وقتی که که دلتان خواست به وطن تان بر گرید . بخاطر این آزادی ها است که فرانسوی فریب کمنیست ها را نمی خورد . آیا کشور های کمونیستی هم به شهروندان خود پاسپورت میدادند که شهروندان اش از« بهشت های کمونیستی » به جهنم سرمایه داری بروند ؟ نظام های کمونیستی یک دروغ سیاسی همراه با استبداد و جهنم دیکتاتوری بود . ولی متاسفانه خیلی از جوانان ایرانی و سایر ملت ها گول آنان را خوردند . من این واقعه را در جلد اول کتاب ام : برای دموکراسی در ایران را کاملا شرح داده ام . با احترام : کاظم رنجبر
نوشته شده توسط: Anonymous

بعنوان یک فعال فدایی در ان دوران گواهی میدهم که سازمان چریکهای فدایی خلق تا مقطع انشعاب رهبرییت خمینی را نپذرفته بودند. بعد از انشعاب هم به نظر من انها میخواستند با توجه به تز راه رشد غیر سرمایه داری الگوی لیبی و سوریه... را با اتحاد و انتقاد دنبال کنند که این مسیله ناشی از تاثیر حزب توده ایران بر رهبری بخش اکثزیت سازمان فداییان بود که منجر به انشعابات متعدد و اشتباهات جبران ناپذیری گردید. مجاهدین در دوران قبل از انشعاب اقلیت/اکثریت ما را متهم به چپ روی میکردند و معتقد بودند این چپ روی زود هنگام در سازمان هایی مانند فداییان و مشخص تر در سازمان پیکار ( مقاله دیکتاتوری عبا و نعلین) گردش به راست را در حاکمیت و بسته شدن فضای سیاسی را در کشور تسریع میکند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ای « زمین و آسمانها»،
و ای دریاها و خشکیها
به داد ما برسید...وای از
دست این بی سند و مدرک سخن گویان... وآی...
از بیسوادی باسودان...
-از یک طرف آن دکتر ما با مقوله ی «ضریب هوش» نژاد پرستی راه انداخته، با نقل قول ازمؤسسات صد تا یک غاز.
-از این طرف این دکتر جامعه شناس پاریس ما «بی دلیل و مدرک» یک گروه را انگلیسی و دیگری را روسی میکند.
تازه دوقورت نیمش هم باقی ست که «دیگران»تاریخ خود نمیدانند و فقط ایشان است که تاریخ میداند و در دانشگاه پاریس
بهش موقع تحویل دکترا گفته اند که «هر جا رفتی بدون مدرک و سند» حرف بزن؛فقط بنویس که دکتر از پاریس هستی.
-از طرف دیگر، امان از دست این «اژدر بهنام» : برای یک «جمله -که بابا فدایی رأی به حکومت نداده» رفته یک کتابخانه مدرک و سند آورده است. از 36 سال پیش. و «سوپر پروفسوری» خود را هم پاره کرده به دور انداخته.اصلاً حیف هم نگفته!

جناب دکتر جامعه شناس از پاریس! آخه چریک فدایی در 49 اعلام موجودیت کرد. و گروه های زیادی در تدارک تشکل و اعلام موجودیت بودند با تئوری مبارزه ی مسلحانه- در شهرهای بزرگ ایران از جمله تهران-تبریز-مشهد-اورمیه و...اینها خدا را بنده نبودند چه برسد به روسیه. نه چین را قبول داشتند ونه شوروی را. کتابهای اینان هم هست. نه پویان و نه احمد زاده و نه جزنی روسیه را قبول داشتند.
چریکهای مجاهد هم توسط حنیف نژاد و دوستانشان تشکیل شد و همه هم در جنگ خیابانی کشته شدند. اینها کجا با انگلیس رابطه داشتند ؟ مگر حرف زدن باد هواست که همینطور ول میکنید؟
پاریس با این کاغذ پاره هایی که به دست این و آن داده نه تنها آبروی خود را برد-آبروی ایران راهم برد.
خیال میکنید فدایی مرده دیگر وجود ندارد که انگ روسی می چسبانید؟
صدها و هزاران فدایی پیش از انقلاب و بعد از آن هنوز هستند و شهادت میدهند که مستقل بودند. من فدایی 49 و بعد از آن و بعد از 57 شهادت میدهم که فدایی در تئوری و عمل مستقل بود. در سند و حضور . آخه جناب با چه خیالی تاریخ ما و جلو چشم ما را جعل میکنی. هنوز که نمرده ایم. مسئله بعد از انشعاب هم روشن است. اکثریت تحت تأثیر حزب توده 1.5 سال به تئوری راه رشد رفت و بعد انتقاد کرد.
مجاهد در انقلاب از خمینی طرفداری کرد که سازمانشان را قبول کند و خمینی قبول نکرد -برعکس فدایی-و بعد هم درگیریشان با حکومت شروع شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان عزیز ازربایجانی فکر نکنید که بعد از اتمام تحصیلات از دست فرمولها و معادلات ریاضی خلاصی پیداخواهید کرد بروید دنبال دفتر و دستک کهنه و اگر توانستید معادلت اقای ایلیار را حل کنید بعد بیایید صحبت از زبان مادری کنید همینطوری که نمیسود هرننه قمری بدون دانستن معادلات اقای ایلیار بقول همفکر کمونیست ستاره سرخ دار جناب تبریزی از زبان ننه و عمه وخاله بحث کرد

برای اشنایی بریم سراغ منبع و الهام دهنده این طرز فکر یعنی حزب شعوبی توده ببینیم چه متد علمی ومدرنی برای سنجش افکار عمومی و محبوبت انسانها ابداع کرده است در ضمن اکر کار رنگ کاری و نقاشی خانه اگر داشتید عکس یادگاری با کارگرا یادتان نود>

http://www.pyknet.net/

از وقتی ممنوع التصویر و خبر شدن محمد خاتمی، از زبان معاون اول و سخنگوی قوه قضائیه رسما اعلام شد، موج حمایت از خاتمی تشدید و بر محبوبیت او نیز افزوده شده است. علاوه بر روزنامه های دیواری در دانشگاه ها و دانشکده ها که در آنها اخبار مربوط به خاتمی انتشار می یابد، برخی عکس هائی که تاکنون از خاتمی دیده نشده بود نیز در شبکه های اجتماعی انتشار یافته است. از جمله این عکس که خاتمی با کارگران مجتمع "خانه فرهنگ خاتمی" در جریان سفر به شهر یزد گرفته است. آنها که چشم دیدن خاتمی را ندارند، هنوز نفهمیده اند که محبوبیت او در میان مردم به آن دلیل است که وی بر خلاف بقیه روحانیون، در میان مردم است.

شنیده اید که می گویند "عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد" ؟ این همان است که در جمهوری اسلامی به کرات اتفاق افتاده و تکرار می شود. با هرکس حکومت دشمنی می کند و او را به زندان و حصر و سانسور می برد، بر محبوبیت او می افزاید.
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

آقای رنجبر گرامی، ما وجدان داریم و نه تنها کامنت شما بلکه هیچ کامنتی را که دارای نظر و بدون توهین و در رابطه با موضوع باشد (صرفنظر از اینکه با آن موافق یا مخالف باشیم) پاک نمی کنیم.
برعکس کامنت نویسان بی نام و گاهی موارد با چندین نام مختلف؛ شما بعنوان یک فرد شناخته شده مسؤلیت نوشته خودتان را هم برعهده دارید.
کار ما به این صورت است که مطابق ضوابط سایت، تنها کامنتهایی پاک می شوند که دارای توهین و اتهام باشند و بقیه هم که در رابطه با موضوع بحث نباشند، به "صفحه شما" منتقل می شوند.
ما از شرکت شما در بحث خوشحال می شویم.

نوشته شده توسط: Anonymous

منظور من از این کامنت خدای نکرده فضولی در گفتگو و جدال بین دو دانشمند طرفدار و ضد دین نیست به یک دلیل ساده که اجتهادی در موضوع ندارم. اللهم اشغل العالمین بالعالمین. منظور نشان دادن تاثیر تبلیغات بر ذهن فقیه و سفیه است. ایشان میفرمایند " سراسر تاریخ اسلام سخن از لشکر کشی برای غارت و جهاد است. لشکر کشی محمود غزنوی به هند و همچنین یورش نادر شاه به همان خطه را تاریخ ضبط کرده است! آیا آقای سروش می داند که محمود غزنوی و نادر پوستین پوش چه تعداد از مردمان هندوستان را کشته اند که از دست و دامنی نیالوده برای مسامانان سخن می گویند؟ مسلمانان بی ترحمترین انسانهای روی زمینند.". گمان نمیکنم کسی منکر خونریزی های مسلمانان باشد ولی اگر همه آنها را روی هم جمع کنیم آیا باندازه خونریزی های مغول و جنگهای بین الملل اول و دوم بین کشور های مسیحی اروپا میشود؟ از آن دوران های بربریت بگذریم,

, آیا حمله غرب مسیحی به خاورمیانه و اشغال و کشتار و ویرانی ها و بدبختی های ناشی از آن در عراق و افغانستان و سوریه و لیبی و و غیره در حال حاضر را باید نادیده گرفت و به دنبال حملات محمود و نادر به هند رفت که مسیحیان انگلیسی بسیار بیشتر از آنها درهند کشتند؟ آیا این جز اینست که ایشان تحت تاثیر شدید تبلیغات اسلام ستیزی غرب قرار دارند؟
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

آخ که چه حالی داره "سانسور" بعضی از این کامنتها!!!
بعدش هم وقتی بیشتر حال میده که "پان ترکها" منو "پان فارس" می نامند و "پان فارسها" هم "پان ترک"!!! هر دو طرف هم اعتراض می کنن که من کامنتها رو یک طرفه منتشر می کنم!!!
بعضی از این کامنت نویسان هم یادشون میره که آخرین کامنتی که نوشته بودن، "پان ترکی" بود یا "پان فارسی". می بینی که کامنت "پان ترکیش" حذف شده و اعتراض می کنه که من طرفدار "پان ترکا"م، یا برعکس!!!
آخ نمی دونین که چه حالی میده.
قبلا هم با کامنتای تکراری مشکل داشتم و اعصابمو خرد می کردن. خوشبختانه حالا راحت شده ام. کامنتای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شن و من دیگه زحمتی از این بابت ندارم!
در ضمن هر چی که می خواهین علیه این کیانوش توکلی بنویسین. من باهاش خرده حساب دارم، همه رو منتشر می کنم فقط خواهشا خیلی بی تربیتی نباشه.
یک خبر خوب و یک خبر بد هم براتون دارم:

خبر خوب اینه که یه هفته دیگه کار من تموم می شه و برمیگردم جهنم حال می کنم.
خبر بد اینه که کسی که میاد جای من، خیلی سخت گیره و قراره که جواب هیچ کسی رو هم نده و فقط اگه کسی با ایمیل اعتراضی کرد، جوابشو بده.
جان، چه حالی می کنم!!!!
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دوست عزیز کاظم رنجبر گرامی / اینکه مجاهدین و یا چریک های فدایی ساخته انگلیس و یا روسیه است می تواند بعنوان یک ادعا طرح باشد ومدعی می تواند با ارائه مدارک + تحلیل و تفسیر خود آن را از دیدگاه خود به اثبات برساند . اینکه انقلاب ما را به قهقرا برد و منافع ملی ایران را نابود کرد و مردم را به فقر کشاند، یک چیز است ، اینکه ادعای مشخصی طرح می شود که چریک ها از ابتدا رهبری خمین را پذیرفتند، به تاریخ 500 سال استمار انگلیس بر نمی گردد ،بلکه فعالان سیاسی دوره مورد بحث ، هنوز زنده اند و می توانند شاهدتت دهند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ایرج مصداقی درست می گوید و سند آنهم این است که روزی که شوی مسخره گروگانگیری سولیوان اجرا شد کسی که در کنار سولیوان با سرنیزه بر گلویش ایستاده بود , با لاهجج مسخره خود به انگلیسی گفت به عنوان یک کمونیست می گویم که من خمینی را به عنوان بهترین رهبر قبول دارم . اگر جایی هر کدام از سازمانهای کمونیستی اینرا تکذیب کردند که این نظر ان سازمان نیست لطفآ بفرماید کجا و کی !

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر وجدان دارید و ایران و ایرانی را دوست دارید این کامنت را پاک نکنید .ایران از زمانی که انگلستان پای به خاورمیانه گذاشت و هندوستان را مستعمره خود کرد قرن 18 و بعد به ترتیب مصر را بعد از گشودن کانال سوئز توسط فرانسویان تبدیل به مستعمره خود کرد ، رقابت بین روسیه تزاری و انگلستان ملکه ویکتوریا شروع شد .

در این رقابت ایران کشوری بود که بهای عظیمی را پرداخت و هنوز هم می پردازد . روسیه بخشهائی از ایران را متصرف شد . قفقاز ، شمال خراسان ، انگلستان با نفوذ خود در خلیج فارس و افغانستان بخشهائی از ایران و جزایر خلیج فارس را از ایران جدا کرد . ایران همین امروز هم قربانی این رقابت ها است . سازمان مجاهدین خلق با ماهیت اسلامی ساخته استعمار انگلیس و چریک های فدائی خلق با ماهیت مارکسیستی ساخته استعمار روس می باشد . همان ولادیمیر پوتین که پدرش ، و خودش در نظام کمونیستی عضو کا-ژ- ب- بود که می بایستی بعد از فروپاشی نظام کمونیستی محاکمه می شد ، همین فرد همین امروز رئیس جمهور روسیه سرمایه داری است و شخص ولادیمیر پوتین فرزند کمونیست و خودش هم کمونیست بود ، ثروتمند ترین فرد جهان است این واقعیت جهان سیاست . ایرانی هم تمام عمرش برای حسین تشنه لب عرب زاده دشمن ایران و ایرانی گریه میکند در حالیکه همان یزید پسر عموی همان حسین است. شمر لعنتی دائی ابوالفضل بود . آنها برای قدرت و چپاول ملت های مغلوب با هم می جنگیدند . وقتی که ملتی حتی قشر تحصیل کرده اش تاریخ وطن و دین اش را نداند ، آلت دست قدرت های استعماری می شود . کاظم رنجبر دکتر درجامعه شناسی سیاسی از مدرسه عالی علوم انسانی پاریس
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی! شما که مثل صدام حسین سایه دیکتاتور خود را به صفحه ایران گلوبال افکنده ای، درحالیکه کامنت هائی را که به صرفت نیست حذف میکنی، و ادعای دمکراسی هم داری، سر انجام حرف دلت را زدی! و ماهیت ضد ترک بودن خود را به نمایش گذاشتی. دیگر آن دوران سپری شده است ، که برای چاپلوسی نزد ترکها بگوئی شما ترک نیستی، شما آذری هستی!، و درهمان حال با خوشمزه گی، به بهانه جوک بهشان توهین بکنی، و در پشت سرش همینکه رفت، برای خود شیرینی و چاپلوسی نزد بیگانگان بگوئی، یارو ترکه. و ائله و بئله! چنین سیاست دو پهلو و دو روئی خیلی وقت است که فاش شده است. و دیگر خریدار ندارد. و ماهیت لمپن شونیسم فارس، و راسیسم عقده ای و عقب مانده پانفارسیسم خیلی وقت است که برای مردم آذربایجان روشن است . راسیسمی که فرهنگ و زبان بیمار، و دهاتی خود را به زور سرنیزه و خفقان، و کشتارهای صد ساله بر ملل غیر فارس تحمیل کرده است.

نوشته شده توسط: امرالله ابراهیمی

چند سال بعد از شروع جنگ مسلحانه، یکی سربازان ارتش به نام قنبرعلی در کردستان به سازمان مجاهدین خلق پیوست. خبرنگار از او پرسد چرا به مجاهدین پیوستی؟ با اون لهجه شیرینش گفت به مجاهدین پیوستم تا زودتر رژیم را سرنگون کنند که شاه بیاد و ما هم بریم دنبال کار خودمون که قاچاق بود( گزارش پشت جبهه از دکتر منوچهر هزارخانی). با خواندن نوشته خانم و یا آقای علیزاده به یاد اون قنبرعلی عزیز افتادم. چون خانم و یا آقای علیزاده نوشت با گروه اشرف دهقانی مطابقت دارد، عضو گروه مهدی سامع است و ظاهرا با سازمان امنیت کشور هلند کار می کند و بشدت در جستجوی اعضای جدا شده مجاهدین می گردد .
=D

نوشته شده توسط: Anonymous

نه تنها محروم ماندن از زبان مادر ی ستم است بلکه زبان اجباری هم ستم دوگانه برای همه مردم ایران است .زبان عربی زبان استعماری و اجباری و دینی مردم ایران شده است . برای پاکسازی ایران و زبانهای ایرانی اززبان عربی باید بپا خاست و علیه فاشیسم اجباری زبان عربی قیام کرد..هیچ دلیلی ندارد که کودکان اذری و یا کورد و ابادانی مجبور به خواندن خرافات نامه قران و دولا و راست شدن برای خواند ن نماز شوند. تصور کنیند که برای یک دانشجوی اذری رشته دینی (طلاب ) چقدر سخت است که زبان عربی را در ذهن خود به ترکی ترجمه کند. این دانشجوی اذری باید نه به زبان استعمار ی عرب بلکه به زبان اذری تحصیل کند.فاشیسم دینی حاکم بر این بر ایران بر اسا س هجو نامه قران و زبان عرب استوار است و برای تحمیق مردم ایران از هر حقه شیطانی استفاده میکند. نه تنها زبان عرب بلکه نامهای عربی شرم

اورترین چهره استعمار دینی زبانی است .توجه داریم که نامهای عربی هم خشن هستندو هم بار منفی دارند مانند جبار و رمضان و محرم و صفر و عباس یعنی عبوس .
انتخاب نامهای بومی قدمی در راه استعمارزدائی و فاشیسم زبانی عرب است.
نوشته شده توسط: Anonymous

بی .... هم حدی دارد وقتی مجری از ایرج مصداقی سئوال می کند که بجز چریک های فدایی خلق بقیه احزاب رهبری خمینی را پذیرفته بودند، می گوید نه چریک های فدایی خلق از ابتدا رهبری خمینی را پذیرفته بودند. ...

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آالیار, از آن طرف حواب هارا سانسور کنید, از این طرف هم بنویسید چرا جواب نمی آید. جرعت دارید سانسور نکنید. باز هم مینویسم دموکراتی خواهی شما ظاهری است

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای کیانوش توکلی این مسول کانت های شما کامنت های توهین امیز راسیستی و ضد ایرانی را عینا منتشر میکند و کامنت های ایراندوستان را سانسور میکند. الان این کامنت دوستدار ایران در بالا را چرا سانسور کرده. هیچ توضیحی هم نمیدهد. این کار سایت ایران گلوبال را به عنوان سایت ضد ایران و ضد فارس معرفی میکند. لطفا خودتان رسیدگی کنید و به این وضع پایان دهید.

نوشته شده توسط: Anonymous

بعد بعدی قضیه در برجسته کردن ( ضریب هوشی‌ جوامع ) و ارتباط آن با ( رفاه، ثروت، توسعه جوامع )باید روی نه نوابغ، افراد ممتاز بلکه افراد ساده و فاقد تحصیل تمرکز کند، به عنوان مثال در مقایسه جامعه ترکیه با جامعه فارسی‌، باید اولویت این واقعیت را که ( بعد از جنگ جهانی‌ دوم، افراد بدون تحصیل، سنتی، محافظه کار، مذهبی‌ و ساده جامعه ترکیه، از ده‌‌‌‌ها و روستاها در جستجوی کار، سر از آلمان بر آوردند ) ولی‌ همین افراد در مورد ایران از روستاها و ده‌‌‌‌ها به شهرهای بزرگ ریختند تا انقلاب کنند آنهم دهه‌ها بعد از پایان جنگ جهانی‌ دوم، بدون شک در مورد ترکیه، کسی‌ در این جامعه شب و روز به گوش آنها، شاهنامه نخوانده بود که اینجا مرکز دنیاست و شما آریائی تشریف دارید و بدبخت هستید چونکه زبان فارسی‌ با فقط ۳۰۰ فعل ساده و ۷۰ درصد واژگان عربی‌ را با لهجه حرف میزنید، یعنی‌ در حالیکه اعتماد بنفس روستائی ترکیه

بدون خدشه باقی‌ مانده بود جامعه فارسی‌ عتماد به نفس روستائی را له‌ و لورده کرده بود.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

-بیزده‌بیر کیشی وار ،
هر گلنه ال وئریر.
( قاپی دسته‌سی )
در خانه ما مردی هست
که با همه دست میدهد(دستگیره ی در)

دوستانی که به ضریب هوشی باور دارند متأسفانه جرئت شرکت در تست را نیافتند. و پرسشها بی جواب ماند.
جواب 10 نمره از 20 را گفتم که «فیزیک و فولکلور» است.
5 نمره به این میدهیم که جواب داده شود کدام فیزیک و کدام فولکلور؟ جواب:
فیزیک گوانتوم-فولکلور آذربایجان.
گوانتوم:
پاسخ 1 چطور 10 میشود یا 10 چطور 100 میشود را در فیزیک گوانتم میتوان جست و یافت. جواب تنها نام علم بود.
منابع گوانتوم زیاد است میتوان دنبال کرد که موضوع دیگری ست. به سئوالات یک چیز هم هست و هم نیست- یا هم مرده است و هم زنده جواب میدهد.
فولکلور آذربایجان:
سئوال تاپ-شاپ به فرهنگ شفاهی مربوط است به بخش «تاپماجا» یا معما.
این موضوع را تنها از این فرهنگ میشود پاسخ گرفت:

تاپ-شاپ: او ندیر گی داغدا تاپپیلدار-سودا شاپپیلدار: جوابش « کلنگ - بالیق یا ماهی» ست.
این معما شکل دیگر هم دارد:
داغدا تاپپیلدار-سودا شاپپیلدار
اوبادا فرمان-ائلده سلیمان - ندیر؟
( کولونگ ، بالیق ، ایت ، خوروز )
اوبادا فرمان= فرمان در آبادی : سگ.
ائل = گروه مرغها. خروس پادشاه گروه است.
اگر به کوه بیافتد صدای تاپ میدهد. کلنگ-اگر به آب بیفتد -ماهی- صدای شاپ-شاپ ایجاد میکند.

این هم از فولکلور . نمیدانم در جایی نوشته اند یانه.
اصفهان اوزاق-کردی سی یاخین
بو میدان-بو شیطان
برابر این گوی و این میدان است. جواب سئوالها خود تست .

-----------
دنیای کودکی یادش بخیر. با این تاپماجاها و...ساخته شده بود و چه زیبا!
-ائوده دورت گلین-دوردو ده بیر بویدا(بوجاقلار-گوشه ها)
در خانه چهارعروس-هر چهارتا هم قد.
حاجیلار حاجا گئدر-جهد ایلر گئجه گئدر-بیر یومورتا ایچینده- قیرخ اللی جوجه گئدر ( نار)

در تاپماجاهای آذربایجان چیزهایی وجود دارند که به زندگی انسان ماقبل تاریخ و کهن اشاره دارند.
خیلی از اینها را جمع کرده اند که زمینه ی خوبی برای تحقیقات مختلف است.
بد نیست اینها راهم که دیگران نوشته اند ببینید و لبخندی بر لبانتان بنشیند:

-داشداندی دمیردندی ، خؤره‌یی خمیردن‌دی ، عالمه یئمک وئرر ، اؤزو دویماز ندن‌دی. ( ده‌ییرمان )
-چؤمچه باشی مَندیری ،بئلینده وار کندیری ، میلچک قونسا ویزیلدار ، ال ده‌ینده سیزیلدار. ( ساز )
-قاشیقدا اوتوروب ، ایاقلارین ساللاییب. ( ریشته )-اریشته
-سودا بالیق ، قویروغو یانیق. ( پیلته )
-آغدی یوغوت دئییل ، قویروغو وار سیچان دئییل. ( آغ تورپ )
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای طهرونی
من کی از ممنوعیت زبان مادری شما حمایت کردم. من گفتم که زبان عربی نه تنها مجاز است، بلکه اجباری است. در آذربایجان نشریه به زبان آذری است. در کردستان هم همینطور. در بلوچستان نمی دانم. ولی شما بدون خواندن نظرات من فقط بلدید یک فارس زبان را پیدا کنید و همه عقده های خودتان را سر او خالی کنید.

در مملکتی که ترک های آذری مثل خامنه ای حکومت می کنند و زبان عربی را ترویج می کنند، حالا ما در ایران گلوبال گیر یه عده عرب و آذری افتادیم تا ما فارس ها کفاره اعمال ترک های عرب پرست را پس بدهیم. عجب روزگاری شده.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جمال گرامی اشتباه میکنید. توجهی به تفاوت «من» و «ما» ندارید.
در ضمن سخن ات در مورد «ما» هم درست نیست. «جنبش های آذربایجان » را برای آزادی استقلال و هویت خود
ندیده گرفته ای و اسیر «احساسات» ضد ترکی- و ترکیه ای، هستی . اینها هم «درست» نیست.
قدرت درک تفاوت «حکومت» با «مردم» را ندارید. مثل اینکه من بیایم «همه ی مردم کرد ایران» را «مثل سمتقو» که قتل و غارت میکند و به فکر شاهی بود نگاه کنم. که درست نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من باآقای نوری اعلاء سخت موافق بوده ولی شرط وشروطی دارم که فکرمیکنم منطقی عقلانی وقانون پسنداست واگراین شروط عدالتمندانه اجراشودبرعقل وصداقت ملی گراها،تمامیت خواهان،مساوات خواهان چپ وراست ،وطن پرستها،مسلمانان پیروعدالت اسلامی ازحزب اللهی گرفته تامجاهدین خلق ومبارزوموتلفه وتمام آنهاییکه ادعای ایرانیت وکمونیسم وهمه آنهاییکه دغدغه ایران واسلام ودموکراسی رادارندبایداحسن گفت .چون تمام آنهاییکه آرامش وامنیت ایران رامیخواهندبااین شروط مشکل حل میشود.1-ملت ترک ایران بیش از50درصدمردم ایران راتشکیل میدهندالبته باآسیملاسیون شده اگرحساب کنیدبیشترخواهدشد و100سال زبان فارسی زبان رسمی ایران بوده 50سال زبان ترکی زبان رسمی شودتالاقل نصفی ازظلم فرهنگی برطرف شود.2-درغیراینصورت زبان انگلیسی زبان رسمی ودولتی ایران شده وتمام ملیتهاعلاوه برزبان انگلیسی زبان مادری خودرانیزدرکنارآن خوانده وزبان فارسی تنهابرای

فارسهادرکنارزبان انگلیسی درس داده شود.3-بودجه فرهنگی وآموزشی درتمام مقاطع به نسبت جمعیت تقسیم شود.4-فکرنکنیدزرنگ تشریف داریدقبلاچندین بارتوسط تجددخواهان (بخوانید پان ایرانیست ها)اول حکومت پهلوی ودرزمان خمینی سرمردم کلاه رفته آزموده راآزمودن خطاست.5-کلاهبرداران سیاسی درایران دررنگ های مختلف فعالیت میکنندشناخت ماکم است ازهرریسمان سیاه وسفیدمیترسیم ارکجامعلوم شماهم فردایک خمینی دیگرنشوید.5-قبلایاداوری کرده بازمیگویم نیروهامیتوانندزیرنظرسازمان ملل وسازمانهای جهانی حقوق بشروباتفاهمنامه های بین المللی به این کفتمان پرداخته تادرآینده سرشان کلاه نرود.ووو...شادباشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

سر کار خانم مثل اينکه شما فراموش کرده ايد ،که اين ژريم مرکز است که مليتهاى داخل جغرافيا ايران را استعمار مى کند!!! ׳
ممنوعيت زبانى عمليست استعمارى .حال چرا ما به زبان درى کامنت مى نويسيم ؟ دليل اين ، کاملأ واضح مى باشد،چون افرادى
به مانند سرکار،ازممنوعيت زبانى حمايت مى کنند. ׳

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب مسوول کامنت ها چرا جمله آخر کامنت مرا سانسور نقطه چین کردید؟ ...........

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

چریکهای فدائی خلق ایران نه رهبری خمینی را پذیرفتند و نه جمهوری اسلامی را.
این سازمان رهبری خمینی را نپذیرفت، اگرچه این رهبری، عملا به جامعه تحمیل شده بود.
من هیچ اعلامیه و نوشته ای از چریکهای فدایی سراغ ندارم که رهبری خمینی را پذیرفته باشد.
در رفراندوم جمهوری اسلامی، چریکهای فدایی یک نه بزرگ به آن گفتند. پس از انقلاب هم در سرتاسر ایران با رژیم خمینی درافتادند و حتی مسلحانه با آن جنگیدند.
با انشعاب در سازمان چریکهای فدایی و تقسیم آن به اکثریت و اقلیت، بخش اکثریت به تدریج به حمایت از خمینی و جمهوری اسلامی روی آورد.
سازمان مجاهدین خلق ایران، برخلاف چریکها عمل کرد. از همان پیش از انقلاب، رهبری خمینی را پذیرفت، گرچه خمینی، این پذیرش رهبری آنها را نپذیرفت.
مجاهدین تا اواسط 1359 تمام تلاش خود را انجام دادند تا از سوی خمینی به رسمیت شناخته شوند و پس از آن با رژیم درگیر شدند.

دوستان می توانند برای اطلاع از مواضع آن زمان سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و مجاهدین خلق ایران به آدرسهای زیر مراجعه کنند:
http://iran-archive.com/start/2

http://iran-archive.com/start/3

http://iran-archive.com/start/1

http://iran-archive.com/start/47
نوشته شده توسط: Anonymous

این دعای سازمان فدائیان که مینویسد ( از اینرو، روز بین المللی زبان مادری، در کشور ما باید که روز اعتراض باشد علیه این سیاست. سیاستی با قدمت یک صد ساله، که وارث، پاسدار و مجری آن در حال حاضر جمهوری اسلامی است.*) ............ ستم صد ساله شعار انحرافی تجزیه طلبان است که خود سازمان فدائیان نیز بر طبل تجزیه ایران می کوبد.
در حقیقت سازمان فدائیان .......... با شعار ستم ملی و زبان مادری میخواهد جا پائی در چامعه ایران باز کند. مایه شرمساری برای فدائیان است که د رلحظات تاریخی و سرنوشت ساز ایران به همراه حزب توده به دفاع از ارتجاع سیاه بر خاست.ایا ارتجاع سیاه مدافع زبان مادری بود و یا اینکه اگر از ازادی دفاع میکردید میتوانستید به رفع ستم زبانی در ایران کمک کنید؟
اگر سازمان فدائیان ریگی در کفش ندارد میتواند بخشی از سایت خود را

به همین زبانهای ترکی و کوردی و عربی و بلوچی اختصاص دهد .برای نمونه مقاله یا خبری به زبان ترکی و یا عربی در روزنامه کار و یا روزنامه مردم درج نشد. در سیمنار ها گنگره ها سازمانی ساعتی به زبان ترکی و یا عربی سخنرانی نکردند و نمیکنندو این گناه زبان پارسی نیست بلکه ناشی از سیاست دوپهلو و کودتا گونه سازمان دارد.
تدریس زبان عربی قدمت هزار ساله درایران دارد و هم اکنون در همه مراگز اموزشی کشور زبان عربی اجباری است.
مردم ایران بهای سنگینی برای اموزش زبان عربی در مدارس دینی میپردازند .بنا بر این ادعای سازمان فدائیان فاقد ارزش است.از این ها گذشته اموزش به زبان مادری خطا نیسست بلکه باید ترویج شود ولی این اموزش نباید تخته پرشی برای تجزیه ایران شود.