Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

تا زمانیکه افراد ناسیونالل شونیستی خود را دمکرات بدانند، جامعه چند ملییتی ایران هر روز به قهقرا خواهد رفت. درضمن مصدق از شاهزاده گان ترک قاجار بود که خدمتی به جامعه چند ملیتی ممالک محروسه ایران انجام داد. در تمام طول تاریخ ایران! فارسها جز چپاول و نابودی ایران هیچ خدمتی به آن نکرده اند. نمونه اش رژیم اسلامی داعش فارس تهران است که ملل جغرافیای ایران به بند کشیده است. در ضمن مهره هائی مثل "نوری اعلا ها" سر و ته یک کرباسند، ایشان اگر راست میگویند، اول مقاله ای برای استرداد حقوق زبانی ، فرهنگی و حقوق ملی ـ مدنی ملل ایران بنویسند، و آزادیهای فرهنگی و ملی ـ مدنی آنان حمایت بکند، بعد اظهار فضل بکند. امروز هزاران نفر مثل او، در صحنه سیاست کشک هم بحساب نمی آید.
چون هر ملتی به اندازه کافی نخبه گان سیاسی، سیاسمداران متشخص، و احزاب و سازمانهای خود را دارا می باشند، که نیازی

به افرادی مثل ایشان ندارند. دنیا دیگر عوض شده است. دیگر زمان "یئپیرم خان" از فرنگ بر میگردد تمام شده است. هیچ ملتی آقا بالا سر نیاز ندارد. و آقای نوری اعلا برود در ناحیه خود کاندید سیاست بشود، نه برای ملل غیر فارس.
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، اقبال اقبالی، شما چرا هرزنامه ها را به نمایش در می آورید و چرا پس از به نمایش درآوردنشان به آنها پاسخ هم می دهید؟ و چرا زمان و نیروئی را که برای کارهای سودمند می توان به کار گرفت برای پاسخ دادن به هرزنامه نویسان بیکار و بیماری که کامپیوتر مفت به دستشان افتاده است هزینه می کنید؟ نام این چرندنامه ها رویشان است: "هرزنامه!" و هرزنامه را باید مانند آشغال های یک خانه جارو کرد و دور ریخت و گر نه با به نمایش درآمدن این هرزنامه ها ارزش تارنمای ایران گلوبال در میان تارنماهای سیاسی از میان خواهد رفت! با آرزوی بهروزی برای شما – تبریزی

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

چرا خصومت با آقای اسماعیل نوری علاء؟!!!
بندرت افرادی پیدا می شوند که در مبارزه برای رهائی ملی از شر استبداد و بیدادگری، بتوانند مطالبات مشترک اکثریت جامعه را تئوریزه کرده و به اعتبار تشخیص درست شرایط و پاسخگوئی به نیازهای زمانه، به اتوریته ای در جنبش ارتقاء یابند.
چهره هائی چون دوگل، مصدق، گاندی، ماندلا و ... زاده شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانه بودند که در پاسخگوئی به نیازهای زمانه، به شخصیت های ماندگار ملی ارتقاء یافتند.
جنبش آزادی و دادستانی ساکنان ایران هم رهبران خود را در دل کوران مبارزه پرورانده و بی تردید نوری علاء ها، حسین برها، کریمی ها، بهمنی ها و ... نقش های بارزی در ساختن فردای ایران خواهند داشت.
واقعیت کنونی ما؛
جنبش آزادیخواهانه، دادخواهانه، دمکراتیک و ملی ایرانیان بشدت پراکنده و تکصدائی است.

کلید غلبه بر تکصدائی و گشایش دروازه همصدائی در یک جنبش ملی و سراسری بمعنای مرگ حکومت اسلامی و بی آیندگی مدافعان احیاء نظام های دینی، ایلیاتی - عشیرتی و ایدئولوژیک در کشور است.
کنگره بوخوم نگاهها را متوجه نقطه روشنی در ته تونل جنبشˏ هم اکنون متفرق و پراکنده کرد.
نطقه ای که؛ نیروهای سیاسی آزادیخواه، سکولار و دمکراتش از نحله های سیاسی، فکری، قومی و نژادی گوناگون در کنار هم برای آزادی مردمان ایرانزمین دست در دست هم ایستاده اند.
در کنگره بوخوم ترکمن، کرد، بلوچ، بختیاری، اذری، مازی، فارس و ... نقطه روشن ته تونل را دیدند و پیام خود را برای اپوزیسیون فرستادند.
گروه های مختلف با توجه به جایگاه سیاسی- اجتماعی خود به تمجید یا تخریب کنگره پرداختند. و ما باید در انتظار حملات و سمپاشی های نیروهائی باشیم که ایجاد یک آلترناتیو برانداز سکولار دمکراتیک در ایران با اهداف و منافع شان ناسازگار است.
و از همینرو تخریب نوری علاء ها، کومله ای ها، حزب دمکراتی ها، ترکمن ها، بلوچ ها و... همه کسانی که به ایران و آزادی مردمانش می اندیشند تشدید خواهد شد؛ ولی بنظر نمی رسد که بتوان باور شرکت کنندگان در کنگره بوخوم را تغییر داد که؛ نقطه روشنی در ته تونل مشاهده می شود!
نوشته شده توسط: Anonymous

با درود اقای اقبالی .اینکه این گونه افراد با این کامنتهای اشوب طلبانه چه هدفی را تعقیب میکنند روشن است.در مطلب کوتاهی به این موضوع اعتراض داشتم که پاسخ داده شد (خود حکومت هم میتواند در این جا نظر بدهد) من بر این نظر هستم انچه افراد حکومتی لازم دارند یک وکیل است ونه بیشتر .سایت شما متاسفانه میدان نفرت و انسان ستیزی از سوی عده ای اشوب طلب حرفه ای شده است. تکرار بیهوده و در جا زدن .هیچ انسان با شرافتی حتا تجزیه طلب دواتشه نیز نظرات زیر را تاگید نخواهد کرد.دو کامنت زیر هدفی جز براه انداختن جنگ ونفرت هدفی ندارد.

م:
(anonym
نظر:
من عشیره پرستم, ناسیونالیستم, چنگیزخان را خیلی بیشتر از کورش دوست دارم , تجزیه از پان فارس وپان ایرانیست را هم واجب تر از آب و نان میدانم. به تجزیه طلبی ام از پان ایرانیست ها افتخار میکنم. کسی حرف دارد بفرماید.
نوشته شده در:
سخنی در مورد " آذربایجان و مسئله ملّی"

//////////////////////////////////////////////////////////////////////////
نام:
anonym
نظر:
خواندن سرود نژاد پرستی از شاعر نژاد گرای فردوسی در محفل حکومت نژاد گرای فارسی ایران در تهران https://www.youtube.com/watch?v=fI4xM-n5oHs)
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

در پاسخ به خواننده ناشناس(Anonymous در ش., 09/06/2014 )؛
براستی بی مسئولانه سخن گفتن هم حد و مرزی دارد.
1- نوشتید که:شما چرا قیچی بدست گرفته ای و کامنتها را سانسور میکنی!؟ پاسخ: کمنتاری سانسور نشده است و تنها فحش رکیک شما نقطه چین شد.
2- نوشتید که: "پشت اسم مستعار پنهان نکن. با اسم واقعی خود کامنت بنویس وعکست را بالای آن قرار بده،"
پاسخ: اسم من واقعی ست و عکسم هم بالای آنست؛ عینک تحریف و تخریب را بر دارید تا ببیند.
3- نوشتید که " با عجز و خواری، در پشت رجوی نماز میخواندی". من هرگز نه مسلمان بودم و نه نماز خوانده ام و نه با اسلامگرایان کار کرده ام.
4- نوشتید که: "امروز شده ای فاشیست ناب. و علیه خلقهای ایران می جنگی"
این ادعای بالا تکرار جوسازی مزدوران رژیم، پان ترک ها و پان عرب ها می باشد که مواضع انسان ستیزانه و ایران ستیزانه آنها افشاء شده است.

شما و آنها که این جملات برایتان دیکته کرده اند، هیچ استدلال و سندی در اثبات ادعایتان ندارید!!!
در مورد خلق های ایران هم اگر از موضع قومی - عشیرتی بنگریم؛ من ریشه در یکی از "قدیم ترین و اصیل ترین" خلق های ایران دارم. این ادعای شما آنقدر سطحی و مضحک است که باید برای خنده قاب گرفته شود.
5- نوشتید که: "آقایت شاهنشاه آریامهر نتوانست از پس مردم بر آید".
اتفاقن من چون "آقائی" شاهنشاه آریامهر را نپذیرفتم، از دوران دبیرستان مبارزه علیه رژیم شاه را آغاز کردم. جهت اطلاع شما؛ استبدادستیزی، دادخواهی، آزادیخواهی و ایراندوستی در 100 سال گذشته از پدر به فرزندان منتقل شده و ما در این راه آرام و قرار نداشتیم.
6- شما بعنوان خواننده ای گمنام (Anonymous) خطاب به من نوشتید که: "اگرغیرت داری، ومردی، واگر شخصیت داری، خودت را پشت اسم مستعار پنهان نکن. با اسم واقعی خود کامنت بنویس وعکست را بالای آن قرار بده، تا خواننده گان روح پلید و شخصیت ضد انسانی ات را بهتر بشناسند." و در ادامه گفتید: "مواظب باش که از شدت ترس و اضطراب شلوارت را خیس نکنی!"
خواننده گمنام که بنظر می رسد از سربازان گمنام پان ترک، پان عرب یا پان اسلامیست هستی؛ من و صدهاهزار چون من که قلب هایشان برای آزادی، دادگری و رهائی ملت ایران از سلطه فاشیسم دینی، قومی و نژادی می تپند، بی سپر بمیدان آمده و مطالبات انسانی و برحق ملت ایران (بی تفاوت از تبار، نژاد، دین و ...) را فریاد می زنیم. همین اهداف با صدای بلند در زندانهای رژیم شاه و شیخ هم اعلام شد و "شلوارهایمان" هم خشک ماند! نتیجه گیری کنم که؛
ما سر خصم بکوبیم به سنگ, یا او سر ما به دار سازد آونگ.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

با تشکر از yenilik گرامی

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

شهریار ایازی . کلن المان ، براي ما چنين نوشت:
مسئول سایت وزین ایران گلوبال ضمن ادب و احترام به شما لازم به ذکر است که متاسفانه هموطن گرامی نیما سلیمی افشای نام تیر خلاص زن فرودگاه سنندج را به اسم خودش برای ان سایت وزین ارسال کرده است و سایت وزین ایران گلوبال هم منبع انرا نیما سلیمی درج کرده است

. این نام را بنده شهریار ایازی افشا کردم چون هم کرد هستم و اهل سنندج و در انموقع هم در روزنامه اطلاعات کار می کرم در سنندج و در همین رابطه هم با تلوزیون تیشک مصابحه ای انجام دادم به هر حال جهت اطلاع شما عزیزان لینک خبر جناب نیما سلیمی و همچنین درج ان در وبلاگ کردنیوز جهت اطلاع شما عزیزان ارسال می نمایم

با تشکر

شهریار ایازی . کلن المان
06.09.2014
http://newskurd.blogspot.de/2014/08/11-34.html
نوشته شده توسط: Anonymous

کّل مقاله دوباره کپی و پیست شده زیر متن اصلی‌، لطفا بخش تکراری را حذف کنید، با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

""" نگاهی‌ به تحولات ژئوپلتیکی از بعدی دیگر """ اگر کشور اوکراین، زیر حضور سنگین نظامی روسیه، تبدیل به کشور """ بلاروس """دیگر شود، آیا این تحول ژئوپلتیک، اعتبار ناتو را در اروپای شرقی‌ و مرکزی کاهش خواهد داد یا افزایش خواهد داد؟ آیا روند تحولات ژئوپلتیکی در حوزهٔ "" رودخانه دانوب "" ضدّ روسی است یا ضدّ ناتو و ضدّ غرب و سیاست‌های پوتین کدام کشور‌ها را رود در روی هم قرار خواهد داد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ناشناس، من کاری به تحلیلگر روسی ندارم و تحولات ژئوپلتیکی را با در مقیاسی گسترده تر باز نگری می‌کنم، "" چرا روسیه برنده نیست؟ "" روسیه کشوری است که اقتصاد آن، مثل اقتصاد رژیم فارس ایران، تک محصولی است و به صادرات نفت و گاز وابسته است، در شرایط اقتصاد تک محصولی، شما باید روابط چند جانبه با دنیا داشته باشید، اینک روسیه حیات اقتصادی خود را، به اقتصاد چین گره زده است، به نویی "" شیشهٔ عمر روسیه "" در چنگال اژدهای چینی‌ است، اژدهای چینی‌ با تشدید انزوای روسیه، میدان را برای خرید نفت و گاز روسیه چنان خالی‌ خواهد کرد که پوتین قدرت چانه زنی‌ پیرامون بهای نفت و گاز صادراتی را نداشته باشد، از طرفی‌ این جنگ افروزان چه کسانی‌ هستند؟ آیا جنگ افروز کسی‌ نیست که در سال ۲۰۰۸ به کشور گرجستان حمله کرد و اینک نصف کشور اوکراین زیر پوتین سربازان اوست؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای امیر ارسلان بابایی شما چرا از پلیس هلند و مجاهدین نمی خواهید که گفته شما را تایید و یا رد کنند؟ ادعای شما را امرالله ابراهیمی در مقاله ای که لینکش را همایون قربانی گذاشت صریحا رد کرد. شما نوشتی که دستگیر شده ها مزدور رژیم نیستند. کسی ادعای شما را باور می کند؟ اگر مزدور نیستند برای چی زندانند؟ مگر در اروپا کسی را الکی دستگیر و زندانی می کنند؟ اگر هم ما قبول کنیم که امرالله ابراهیمی برای مجاهدین کار می کند و برای این کار ماهیانه سه هزار یورو به جیب می زند، چه جوابی برای پرسشهای آقای منصور داری؟ یک پرسش هم از ایران گلوبال دارم. ما در اینجا که مصاحبه بهزاد علیشاهی و همسرش است راجع به امرالله ابراهیمی کامنتار می نویسیم نه در زیر نوشته های خود ایشان. او چگونه متوجه می شود که راجه به او نوشتیم؟

نوشته شده توسط: Anonymous

گاهی فکر میکنم اگر خوانندگان مقاله کسانی مانند من باشند چرا کسی باید زحمت مقاله نویسی بخود دهد, مگر آنکه " فحش خورش" محکم باشد و یا عقلش پارسنگ بردارد. تازه اینها مطالب ظاهرا از صافی رد شده اند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

خواننده ی عزیز، ممنون از توجه شما. برایم مهم نیست که این یا آن خواننده چه برداشتی از نظریات من دارد؛ بل مهم است که «چه راه حلی پیشنهاد میکنم، و آیا مشکل گشاست، عملی ست، انسانی ست یا نه». راه حل ایران را نظام غیرمتمرکز از جمله فدرالیسم میدانم. در بحث درست آن است که به راه حلها توجه شود. صدور حکم فلان یا بهمان بودن در مورد اشخاص نیاز به «سند و مدرک» دارد. بدون سند و مدرک اتهامات میشود تبلیغات. این اشخاص چه ترک باشند و چه فارس و کرد و غیره. فرق نمی کند. پان ترکیست بودن دلیل نمی شود که «حقوق» یک مردم نفی بشود. هر چیزی جای سنجش خود را دارد. میتوان ناسیونالیسم را نقد کرد ولی از «تأمین حقوق» دفاع نمود.این ، راه درست دشواریهاست. عبارت من در آورده ی «عشیره پرستی» ساخته ی ناسیونالیستهای فارسی زبان است. برای نقض حقوق ملیتها.و نشانه بی دانشی.

از نظر جامعه شناسی وقتی جامعه درشرایط روابط اقتصادی تولید کالایی ست ، و بر مدار «کار و سرمایه» می چرخد، و حکومت سرمایه داری وابسته به نظام جهانی در گوشه-گوشه ی مملکت به بهره کشی از راه «کار و مزد» می پردازد ، و شرایط «تبعیض اقتصادی-سیاسی-فرهنگی» را به شدت اعمال میکند، در مناطق محروم در غیاب «جنبش زحمتکشان» تنها «ناسیونالیسم» میتواند سر بلند کند، که تحت فشار و تبعیض است. کسانی که ناسیونالیسم را نمی شناسند و فاقد درک علمی هستند دست به اصطلاحات دوران سپری شده ی «ارباب و رعیتی» می یازند تا مخالفت خود را با «حقوق برابر» و نقض شده ابراز دارند. اینان فاقد آگاهی انتخاب اصطلاحات درست جامعه شناسی و سیاسی منطبق بر شرایط اند. در مناطق فارسی زبان چنین پروسه ای طی میشود. در غیاب مبارزه ی سازمانیافته ی زحمتکشان، «ناسیونالیسم فارسی» ابزاری میشود برای مبارزه با حکومت، و همینطور برای مبارزه با «حقوق ملیتها». که ما شاهدش هستیم. ناسیونالیسم فارسی چهره ی خود را در برنامه حزب پان ایرانیست و مشروطه خواهان و جبهه ی ملی و غیره بروشنی نشان میدهد. که میخواهد جای حکومت «فرا قومی اسلامی» را بگیرد و تضاد اصلی اش با حکومت هم از این زاویه است. و حقوق ملی ملیتها را هم مثل حالا و زمان شاه نقض کند.ناسیونالیسم ملیتی خواهان آزادی سرمایه از چنگ مرکز است و میخواهد بازار خود را با کشورهای همسایه رونق ببخشد. این سرمایه تحت فشار و محدودیت و تبعیض مرکز است. برای محکم کردن پایه خود مثل ناسیونالیسم فارس به «فرهنگ» چسبیده است. جدایی خواهان خواستار فرار اند. و بازتاب دهنده ی خواست این سرمایه محلی. ناسیونالیسم فارس هم خواهان بدست گرفتن حکومت مرکز است که تحت فشار سرمایه دولتی و فراملی مرکز قرار دارد. این است که به ادبیات ناسیونالیستی روی آورده است. و از دیگر سو با ملیتها درگیر است که پیروزی و منافع خود را در خطر می بیند. چنین است ریشه اصطلاحات من درآورده و اتهامات متقابل. و همینطور ریشه ی «ترک و فارس» گرایی و ایجاد ستیزه ها. سرمایه ناسیونالیسم فارس و ملیتی همه تنها راهی که دارند آنست که میخواهند خود تبدیل به سرمایه وابسته به سرمایه جهانی باشند. اینجا تضاد مهم بین جناحهای سرمایه در کشور است که مسایل «مردم یا مردمان» را برای تأمین منافع، قدرت، و آقایی خود وسیله کرده اند. راه مردمان ایران راه اینها نیست. جناحهای سرمایه نیاز بدانند از ایجاد جنگ داخلی ابایی ندارد. از این روست که نوشته ام «حقوق آری -ناسیونالیسم نه». سرمایه جهانی در تقویت برخی از این جناحها علیه برخی دیگر آتش بیار معرکه اند. که مثال عینی اش را در عراق و اوکراین می بینیم. و حتی در سوریه. جنگ های داخلی جنگ سرمایه هاست. در همکاری با سرمایه جهانی. بر پایه وسیله قرار دادن حقوق مردم. اگر کسب حقوق از راه درست اقدام شود مبارزه به چنگ سرمایه ها نمی افتد و فجایع نیز پدید نمیاید.انقلاب هم توسط سرمایه ها به شکست کشیده نمی شود. مبارزه ی دموکراسی خواهی، رفع تبعیض، عدالت خواهی، اگر میخواهد پیروز شود، و وسیله ای در دست سرمایه های داخلی و جهانی نشود ضرورت دارد «سرمایه» را دور بزند و کنار بگذارد . تکیه به سرمایه زمینه ایست برای سوریه واوکراین شدن ایران. بهار عربی چنین شد که به خزان تبدیل شد. سرمایه باید بدنبال جنبش مترقی مردم بیافتد نه برعکس.
نوشته شده توسط: Anonymous

"" اینک ما خودمان، خودمان را تعریف می‌‌کنیم """ جوامع مدرن، هول قانون شکل گرفته اند و در جامعه مدرن، این قانون است که حرف آخر را میزند همچنین در جوامع مدرن، قانون گرایش به عوام دارد، در حالیکه در جامعه غیر مدرن، مثل روستای فارسی‌، قانون گرایش به خواص دارد، در جامعه مدرن، فاشیست، عشیره پرست نیز در سایه قانون، حقش مانند دیگران، محفوظ است، در روستای فارسی‌، قانون طرفدار خواص است، طرفدار سیستمی‌ است که ایران را فارس و زبان را فارسی‌ تعریف می‌کند، و تاریخ ایران را، فقط مخصوص تاریخ فارس قلمداد می‌کند، " راز‌ی " با تکیه بر این نقط قوت، ابتدا من ترک آزربایجانی را، بی‌ هویت می‌خواهد، وقتیکه تبدیل به رباتی شدم که فاقد هویت و زبان هستم، آن موقع به من "" حقوق شهروندی "" از نوع روستای فارسی‌ عطا می‌کند، این مثل آن میماند که کسی‌ در حالیکه تفنگی بر دست دارد، دیگران را به

خلع سلاح دعوت می‌کند، یعنی‌ بحث از همان اول، از پایه غلط است. شما ببینید در اسکاتلند مردم بزودی برای استقلال، به پایه صندوق‌های رای خواهند رفت، انگلیسی‌ ها، اسکاتلندی‌ها را، عشیره پرست نمی‌‌نامند، در کانادا نیز، کسی‌ کبک کی‌‌های فرانسوی زبان را، عشیره پرست نمینامد. "" دورانی که امثال راز ای‌ها رفتار اجتمائی من را تایید کنند یا من به تصدیدق آنان نیازی داشته باشم سپری شده است "" اینک ما خودمان، خودمان را تعریف می‌کنم، یعنی‌ هیچ نیازی به "" دستگاه سیستمی‌ امثال راز ای‌ها و سیستم فارسی‌ "" نداریم، این آنان را، وحشت زده کرده است، مرحلهٔ بعدی، تعریف جغرافیا ی فارسستان و محدودیت زبان فارسی‌ خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای همنشیبن بهار ! از کرامات شیخ ما این ست ......!!

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز خانم یا آقای خواننده. با تشکر از تذکر شما، من سعی خواهم کرد دوباره به مواضع آقای ائلیار نگاه کنم و اگر اشتباه کرده باشم، مطمئن باشید هم از ایشان و هم از شما معذرت خواهم خواست. بله! حرف شما درست است، مواضع ایشان در مقایسه بابسیاری از فعالین قومی مترقی تر است. ولی ناسزا شنیدن ایشان از نژادپرستان ترک دلیلی بر حقانیت ایشان نیست. موضوع حرف من "عشیره پرستی" به مثابه یک فرهنگ رفتاری با گفتمانهای مخصوص به خود است. یعنی وقتی من می گویم "کیش شخصیت" از خصیصه های تفکر عشیره پرست است، اگر انتقاد یا افشاگری شما در باره شخصی را نتوانم تحمل کنم، آنوقت رفتار من به رفتار یک عشیره پرست شبیه شده است. اگر من انسانها را در کلیشه های از پیش تعریف شده بگنجانم و مثلا بگویم «هرکس دم از حقوق برابر زبانی بزند، یک تجزیه طلب است» آنوقت من هم یک عشیره پرستم، زیرا انسانها را از پیش به دوست و دشمن تقسیم

کرده ام. در مورد آقای ائلیار لطفا به این اظهارات ایشان توجه کنید: «کسانیکه «عشیره پرستی و ناسیونالیسم» را به دیگران ایراد میگیرند خود از «عشیره پرستی فارسی و ناسیونالیسم فارسی» در جلد « ایران و ایرانی و شهروند» یا حتی «جهان وطنی» دفاع میکنند. اینجا « دفاع از حقوق» را اینها «انک عشیره، پان، ناسیونالیسم» میزنند و « عشیره پرستی و پان گرایی» خود را «پنهان» میکنند. اینها جرئت بیان خواست « تمامیت ارضی پرستی، عشیره پرستی و ناسیونالیست و پان ایرانیست بودن» خود را ندارند. و همینطور «کوروشیست» بودن خود را نه درک میکنند و نه جرئت بیان آنرا دارند» هر کسی می تواند بفهمد که از نظر ایشان یکی از آن "کسانی که" من هستم. یعنی ایشان فقط برای اینکه مرا همصدا و همراه خود نمی داند، نه تنها نیت خوانی می کند، بلکه مدعی است که من نادانم و «کوروشیست بودن خود را درک نمی کنم!» ایشان به کاربری بنام وغ وغ صاحاب می گوید: «وقتی شما نگاه «قبیله کوروشی» دارید چرا دیگران نداشته باشند؟» و لی در برابر سؤال کاملا منطقی وغ وغ صاحاب که می پرسد: «کجای نوشته من ناظر به « نگاه کوروشی ِ » من است؟ » خود را مکلف به جوابگویی نمی داند. آقای ائلیار دائما دم از لزوم گفتگو می زند (که حرف کاملا درستی است) ولی آیا از نظر شما به عنوان یک ناظر بی طرف این روش مدنی گفتگو است؟ در این سایت به دهها نفر تهمتهای از بیخ و بن دروغ زده شده است و هیچکس از مسئولین سایت از نویسنده درخواست سند نکرده است، ولی هنگامی که نوبت به شادروان هیت می رسد، آقای ائلیار از آقای تبریزی درخواست سند می کند. اینها از نظر من رفتاری هستند که به رفتار عشیره پرستان بسیار نزدیکند و اگر بخواهم همه مثالهایم در باره ایشان را برای شما بنویسم، مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. پس از من بپذیرید که من نه غرض شخصی دارم و نه آقای ائلیار را اصلا می شناسم. ولی معتقدم که ایشان با چنین رفتار و چنین گفتمانی در کنار عشیره پرستان قرار می گیرد و آب در آسیاب آنها و نفت در آتش نژادپرستان می ریزد. من نگران انسانهای این آب و خاکم و خونهایی که در آینده در اثر اقدامات امروز ما بزمین خواهند ریخت. برای من فرقی نمی کند که این کشته شدگان ترکی حرف بزنند یا فارسی یا کردی یا عربی، زیرا من خوشبختانه از قید وبند قبیله و عشیره رها شده ام و سعی می کنم خودم را به عنوان "انسان" تعریف کنم. امیدوارم توانسته باشم تا حدی دلائل برخوردم با آقای ائلیار را برای شما تشریح کرده باشم. زنده باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

در دههای گذشته زنان در ایران توانسته اند در امور اجتماعی نقش پر مایه ای بازی کنند. درصد بالای دانش آموختگانِ زن، زنها را به موتوری تازه در دل جامعه تبدیل کرده و این موتور میتواند موازی با مردها ،خواهان درخواستهای اقتصادی ـ فرهنگی جدیدی باشد. شرکت این موتور جدید در جنبشهای انتخاباتی چشمگیربود. قانونِ افزایش جمعیت در حالی که ۴۰میلیون نفر نه شاغل ونه بیکار وجود دارد میتواند برنامه ریزی درازمدتی برای بیرون راندن گام بگام زنان از بازار کار در۲۰سال آینده وجانشین کردن آنها به وسیله مردان باشد؟ زنها خزنده وار خانه نشین شده، مردها تنها نیروی کار جامعه باقی میمانند.

نوشته شده توسط: Anonymous

حکایت پالان خر و تز نژاد آریا

علیرضا قولونجو

حکایت کرده اند که روزی شاه عباس صفوی و وزیرش با لباس مبدل برای کنترل قصبات می روند و شب را در کاروانسرایی بین راه سر می کنند. سلطان سردش می شود. مدتی مقاومت می کند ولی بعد که تحملش تمام می شود با انگشتش به سمتی اشاره کرده به وزیر می گوید، آن را بیاور که روی خود بیاندازم. وزیر می گوید،

"سولطانیم! آن که پالان خر است." سلطان اعتراض می کند که "اسمش را نگفتم خودش را بیاور."

واقعاً هم نیازی به ذکر نام نیست. این خود پالان است که تن سلطان را گرم می کند، نه اسمش.

امروز که در نتیجه گفتمان ضدنژادپرستی، "تز نژاد آریا" آبرویی بیشتر از پالان خر ندارد، عده ای از نئوپان ایرانیست ها همان زرنگی را می کنند که شاه عباس کرد؛ برآن گشته اند که دیگر اسم "نژاد آریایی" را نیاورند ولی هدفی را که اسلافشان از ابداع این کلمه داشته اند، یعنی تراشیدن هویت و تاریخ واحد برای تمام ملت های ساکن ایران، کماکان، و شاید هم سفت و سخت تر دنبال کنند.

البته این نئوپان ایرانیست ها هنوز در مورد اسم جدید پالان قدیمی به توافق نرسیده اند. زرنگ ها اسمی نیافته اند و زرنگ ترها نام های مختلف پیشنهاد می کنند. پالان اما همان پالان است!

زرنگ ها / نئوپان ایرانیست های با درصد ‘نئو’ی کمتر

می گویند که اقوام ساکن ایران ریشه نژادی مشترکی دارند ولی اسم این نژاد مشترک "آریایی" نیست.

دکتر مازیار اشرفیان بناب، یکی از زرنگ ها، که ادعا می کند روی ساکنان ایران تحقیقات ژنتیکی انجام داده اخیراً به بی بی سی فارسی گفته؛ "اکثر ایرانیان، نژاد آریایی ندارند" و بعد اضافه کرده: "ما به این نتیجه رسیدیم که تمامی اقوام ایرانی ریشه مشترکی دارند."

زرنگی شان هم اندازه زرنگی شاه عباسِ چهارصد سال قبل است، آن هم به زحمت. به همان روال به نیاوردن اسم بسنده کرده اند. اسم جدیدی ابداع نشده است. پالان هم که همان پالان است.

آقای محقق می گوید که تحقیقات خود را در میان اقوام ساکن مرزهای سیاسی ایران کنونی انجام داده است.

آمان تانریم..!

چه نوابغی بوده اند این امپراطورهای قاجار، روس، عثمانی و بریتانیا!

قرن ها قبل، انگار که از پیشرفت های امروز علم ژنتیک باخبر بوده باشند، مرزهای ایران کنونی را طوری ترسیم کرده اند که ژن های بیگانه آن طرف رودخانه ها و کوهها و سیم های خاردار بمانند و خلوص این نژاد آریایی سابق و بی نام فعلی را مخدوش نکنند.

زرنگ ترها / ‘نئو’ترین نئوپان ایرانیست های موجود

نه بر نژاد مشترک بلکه بر هویت مشترک برای ساکنان ایران تأکید، و زبان فارسی را مهمترین رکن این هویت معرفی می کنند.

زرنگ تری دیگر اسمش دکتر رضا مرادی غیاث آبادی است. از طرفی در رد تز نژاد آریا مصاحبه ها دارد و از طرف دیگر اعتقادش به هویت "ایران زمین"ی را پنهان نمی کند. غیاث آبادی در سایت خود نوشته است:

"[پان ترک ها] سردار شجاع ایران‌زمین را با آن نام فارسی و آن تاریخ سراسر ایرانی، به نفع تصورات جدید خود مصادره می‌کنند. روزی قلابی به نام روز تولد بابک خرمدین در اوایل تیرماه می‌سازند و در آن روز به قلعه بابک در جنوب شهر کلیبر می‌روند. در سالی که فرصتی دست داد تا در این جمع شرکت کنم، آشکارا می‌دیدم که عشایر شاهسَوَن (ایل‌سَوَن) که در کنار آنجا چادر زده بودند، هیچیک از آنان را به چادرهای خود راه نمی‌دادند و توجهی به آنان نمی‌نمودند. اینست آن هویت ایرانی و آذربایجانی اصیل و کهن که بیدی نیست تا بدین بادهای گذرا بلرزد و موجی نیست که دل بدین خاشاک ببندد."

و پالان همچنان همان پالان قدیمی است.

دریافته اند که، عنوان "نژاد آریا" اکنون به آرمانی که آن را به وجود آورده ضربه می زند. امیدوارند که، اصل آرمان با حذف نام همچنان تنور پان ایرانیسم را گرم نگه داشته و به روند حاکم کردن زبان فارسی ادامه دهد.

نژاد آریا یا هویت
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

نسل کهن از راه ناسیونالیسم حکومت را میخواهد نقد کند ولی نسل جوان بدون ناسیونالیسم به طرح مشکلات خود می پردازد.
نوشته ام «حقوق آری -ناسیونالیسم نه»! چرا که ناسیونالیسم در این عهد مادر فاشیسم است. تا چشم بهم بزنی مبارزه را خورده و به حرکات فاشیستی تبدیل میکند. برای کسب حقوق نیازی به ناسیونالیسم نیست.نیازی به ترکیسم یا فارسیسم نیست. راه نسل جوان به دموکراسی میرسد ولی راه نسل کهن به فاشیسم. انتخاب با خواننده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب yenilik , احتراما گمان دارم که شما منظور از مقاله را متوجه نشدید. ترس از تجزیه ناتو را جنگ افروزان براه انداخته اند که اسلحه بیشتری بفروشند و این مطلب چنان روشن است که احتیاج به توضیح ندارد. در باره انزوای روسیه بقول مارک تواین
"The reports of my death have been greatly exaggerated."

Vestnik Kavkaza" نشریه روسی آن لاین است که اوضاع قفقاز را پوشش میدهد. هفته گذشته این نشریه مصاحبه ای داشت با Jack
rasmus پروفسور دپارتمان اقتصاد و سیاست در دانشگاه سینت مری کالیفرنیا. خلاصه این گفتگو اینست که تحریم های اروپا و امریکا بر علیه روسیه نتایج بسیار بدتری برای اروپا داشته و روسیه امتیازات بسیاری بدست آورده است. از جمله این امتیازات قرار دادهای تازه با چین و توسعه صنایع داخلی , توسعه معاملات تجارتی با همسایگان غیر اروپایی خود و " بریکز" و پرهیز از معاملات بر پایه دلار و غیره است. جمهوری آذربایجان آمادگی خود را برای جبران کمبود میوه جات اروپا اعلام.کرده است.

اوضاع اوکراین از نظر اقتصادی چنان بحرانی ست که لااقل به ٥٠ میلیارد دلار کمک احتیاج دارد که بانک جهانی فقط قادر به پرداخت ١٨ میلیون دلار است و هیچ یک از کشور های اروپایی و امریکا که خود دچار بحران اند قادر به پرداخت این مبلغ نیستند و اوکراین راهی جز صلح [ بر پایه پیشنهاد پوتین ] ندارد.

http://jackrasmus.com/
نوشته شده توسط: همنشین بهار

آقای رازی سلام بر شما. اعراب جمع عرب نیست. اعراب از کلماتی است که معنی جمعی دارد اما مفردی برای از نظر لغت عرب نیست و این کلمه به عربهای بادیه نشین اطلاق میشود اما هنگامی که معنی مفرد را ادا کنند همین کلمه را با یای نسبت «اعرابی» می‌گویند.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی. این ره که تو می‌روی به ترکستان است.
نکات ظریف دیگری هم هست که از شرح آن می گذرم. با کمال احترام: همنشین بهار

نوشته شده توسط: Anonymous

یعنی وضع کشاورزی ایران اینقدر خوب است که محصئلاتش را به روسیه صادر میکند ! ؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

باقی کامنت پیشین:در مورد آذربایجان و دیگر نقاط ایران لازم است توجه کنیم مبارزه ملی آنها در ذات خود یک مبارزه برای «کسب برابری حقوقی» ست و دموکراتیک. اما مثل همه جای ایران «از راست و راست تا چپ و چپ» افراد و گروههایی هستند و هریک در راه ایده ی خود میکوشد. آذربایجان در طول 36 سال راه مبارزه ی «مسالمت آمیز، خشونت گریز» را پیش گرفته است. هیچ گروهی دست به خشونت نزده است. بر خلاف برخی جا های دیگر. ازنظر من موضع مناسب تأیید کسب حقوق این مردمان است و روشنگری در مورد ناسیونالیسم و خشونت. که پدیده های خطرناکی هستند.نباید مبارزه ی حقوقی و دموکراتیک و دموکراسی خواهی و حتی عدالت طلبی به این دام بیافتد. نوشته ام «حقوق آری -ناسیونالیسم نه»! چرا که ناسیونالیسم در این عهد مادر فاشیسم است. تا چشم بهم بزنی مبارزه را خورده و به حرکات فاشیستی تبدیل میکند. برای کسب حقوق نیازی به ناسیونالیسم نیست.

نیازی به ترکیسم یا فارسیسم نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای قربانی و دیگر قربانیان : یا ایحناس بابا چطور یگویم اقای امرالله ابراهیمی خودش دوتا چشم دارد ، سواد دارد ، این همه نوشته می نویسد ، زنده هست ، عاقل و بالغ است و کیل وصیع نمی خواهد ان نشانی که در بالا هم داده شده را حداقل 4 بار خوانده ام . به زبان پارسی می گویم اقا جان امرالله ابراهیمی خودش باید یک چیز بنویسد و ثابت کند که این گفته شده درست است یا نه وقتی خودش این کار را نمی کند دارد تائید می کند که پول گرفته و با پلیس هلند هم بر علیه ایرانی ها که مخالف سازمان مجاهدین هستند کار می کند . اقایان شما چرا دارید به خودتان فشار می اورید . به قول معروف تورا سنه نه نه بگذارید خودش جواب بدهد

نوشته شده توسط: Anonymous

خواندن سرود نژاد پرستی از شاعر نژاد گرای فردوسی در محفل حکومت نژاد گرای فارسی ایران در تهران
https://www.youtube.com/watch?v=fI4xM-n5oHs

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

برخی دوستان عزیز لطف کرده اند از مدل مورد نظرشان برای ایران صحبت نموده اند. این یک قدم پیشرفت است در بحث. میتوان اشتراکات را دید و تفاوت ها را. و بحث را در مسیر هر چه نزدیک تر شدن به هم پیش برد. همانطور که نوشته ام نظر و مدل هرکس محترم است. تنها روی نکات مشترک و خود راحلها میتوان تبادل اندیشه نمود. 1- دوستان جنگ و ایجاد تنفر و دشمنی را درست نمی دانند. منهم با این روش و کار موافقم.2- اگر مردمی خود بخواهند جدا شوند نباید انها را با تانک و توپ به هر بهانه ای چه با نام الله و چه با نام وطن -به خاک و خون کشید. منهم این را درست و متمدنانه میدانم.3- راحل مشکلات سیاسی تنها صحبت است. 4-
نیروی نظامی که مثل داعش در پی قتل عام مردم باشد دفاع از حق حیات خود اولین وظیفه است. 5-بله منهم دموکراسی مستقیم را کاراتر میدانم.6- در کل راه حل ایران را نظام غیر متمرکز از جمله فدرالیسم تصور میکنم.

7- بیشتر دوستان «هویت تأکید» جدایی را راحل میدانند. نظرشان است. میتوان در مورد عملی بودن یا نبودن-سود و زیان آن بحث کرد. 8-اما تامین حقوق برابر اقتصادی-سیاسی-فرهنگی را لازم و حق میدانم که باید تأمین شود. 9- «جنگ و تنفر» وقتی زاده میشود که «حقوق» نفی شود. دوستی وقتی پدید میاید که «حقوق برابر»مورد قبول و رعایت قرار گیرد. وقتی ما حقوق برابر را قبول کنیم و زندگی مشترک را به انتخاب آزادانه خود مردم بگذاریم دیگر جایی برای نفرت و جنگ باقی نمی ماند. و این تنها راه ایجاد دوستی بین مردمان ایران است. مطمئنم با این راه دموکراتیک و مدرن و متمدنانه ما بر همه دشواریها در جامعه خود پیروز میشویم و میتوانیم با هم و در اتحاد ناگسستنی در صلح و دوستی به آبادی ایران بپردازیم. 10- من، هم استقلال مردمان ایران را توصیه میکنم و هم استقلال افراد را. نگاهم تنها به آذربایجان نیست بل کل مردمان ایران و یک یک افراد کشور را در نظر دارم.برایم خوشی و سعادت همگان مطرح است.11- صحیح نمیدانم که به نام وطن یا دین حقوق برابر سه گانه نفی شود. این کار بسیار خطرناک و خون بار است که به زیان همگان است.12- سیاست هایی که بهر نامی بکوشند حقوق برابر مردمان ایران را نفی کنند غلط است و ضروری ست که در مقابل این سیاست ها روشنگری کرد.13- تاریخ و فرهنگ و زبان هر مردمی برای خودش محترم است. بهتر است دشواریها را از راههای درست اش حل کنیم. 14- سیاست ایجاد نفرت و تحقیر و دشمنی بین فارس و ترک را بسیار خطرناک و غیر انسانی میدانم و به زیان همه. در تمام این موضوعات جداگانه مطلب نوشته ام.که میتوان مراجعه کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یحیائی، با سلام، تا زمانیکه آذربایجانی بخودش و به بزرگان خویش ارزش نگذارد، هیچکس به آذربایجانی ارزش نخواهد گذاشت. تماشا کنید، وقتی یک شاعره فارسی نویس چندی پیش فوت کرد، آذربایجانیان در مراسم عزاداری وی سر از پا نمی شناختند، و کاسه داغتر از آش شده بودند، در صورتیکه در سوگ شخصیت علمی ـ ادبی آذربایجانی، جراح نامدار جناب زنده یاد استاد هئیت، جز خود مردم آذربایجان، کمتر کسی بر آن واقعه اسفناک توجه خاصی مبذول کرد. و حتا رژیم جنایتکار اسلامی تهران، از تشییع جنازه وی، و دفن آن در زادگاهش مخالفت کرد، و این حادثه تاسفبار برای ما یمعنای آن است که " اول اؤزوموز، سونرا اؤزگه سی! اول بخلق خودمان ارزش بگذاریم، بعد به دیگران! تا جامعه آذربایجان به این درک و خود آگاهی سیاسی ـ اجتماعی نرسد، و به هر نحوی دیگران را از خود مهمتر تلقی بکند، حال و روز ما، بهتر از این نخواهد بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" تجزیه ناتو یا انزوای روسیه؟ """ ژئوپلتیک انزوا "" چین پشت پرده، انزوای روسیه را تدارک می‌‌بیند. روسیه پشت پرده، انزوای ایران و رژیم فارس ایران را تدارک می‌بیند، ایران قادر به انزوای کسی‌ نیست و "" انزوای خود را "" با ارمنستان، " کشور منزوی " دیگر، شریک می‌‌شود. اگر به این پروسه نگاه کنید، کشوری که در ته انزوا ژئوپلتیک قرار گرفته، هیچ راه خروجی ندارد، کشوری که در رتبهٔ دوم قرار گرفته فقط به اتکأ به یک کشور دیگر، در حد و قوارهٔ یک کشور "" قدرت منطقه‌ای "" میتواند سد انزوا را بشکند، اتحادیه اروپا و آمریکا، به آن قدرت منطقه‌ای که توان شکستن سد انزوا روسیه را دارد نزدیک خواهند شد، اگر فرهنگ شعر و وری اندیشهٔ شما را به انحطاط نکشانده باشد باید آن کشور را حدس بزنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دکتر ملکی از مبارزان پر جرأت داخل ایران است که با سن بالا ودر محیط داعشان نسل اول توانسته این مقاله را بنویسد واز جوانان وفرهیختگان تقاضای جنبش دارد.
او بسیاری از ناهنجاریها را برشمرده که بر مردم چندان پوشیده نیست. او میگوید: چه می شد آنها که آگاهانه یا ناآگاهانه با فراموش کردن تجربهای گذشته وعلارغم هشدار دلسوزان دوباره به صندق های رأی دل بستند وبه کسی که در تمام این ۳۵سال یکی از عوامل حکومت بود، رأی دادند.
در پا ینتر میگویند، که آقای منتظری نگر دیگری درباره ولایت فقیه داشت. نگر ایشان میتواند این دریافت را برساند که آقای منتظری متوانست متعادلتر باشد. وپس از آن میگوید قدرت مطلقه، مادر فساد است.
پرسش: ـ آیا شما فکر میکنید اگر منتظری رهبرمیشد ونه آقای خامنه اي، ولایت فقیه قدرت مطلقه نمیشد؟ اگر آری، چه تضمینی متوانید داشته باشید؟
شما میگویید: قدرت مطلقه
، مادر فساد است. درست.

و میگویید مردم باید تصمیم گیرنده امور خود باشند وایران نیاز به یک جراحی عمیق دارد.
پرسش:
ـ آیا میتوانید بیشتر در باره مکانیسم گذار از قدرت مطلقه به قدرت غیر مطلقه آگاهی بدهید؟
ـ این جراحانی که شما نام بردید چگونه جراحانی هستند؟
ـجراحی عمیق، جراح کاردان همراه با کادر کاردان و یک بیمارستان با دستگاهای هرچه پیشرفته تر لازم دارد. آیا میتوانید این بیمارستان را دقیقأ نشان دهید؟
ولی دردا که شماِ عزیز وطن دوست در زندانید وپاسخی از شما نمیتوانم دریافت کنیم.
با درود
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار برای چندمین بارمیفرمایند " بجای اینکه مقابله به مثل کنید. درستی راه حل خود را با دلیل اثبات کنید.". جواب ها داده شده و طرفین مانند طرفداران تیم های فوتبال در طرفداری از تیم خود پابر جا تر بالاخره بخانه های خود خوهند رفت و چیزی تغییر نخوهد کرد. قدیمیها عاقل تر بوده وهمه چیز را گفته اند: " خدا خودش باید درست کند ".... " کار ایران با خداست " , با علم به اینکه کار خدا نیز همیشه بی عیب نیست. شاهد ها :

از پروین اعتصامی تبریزی : بانگ بر زد، کای خدای دادگر- چون تو دانائی، نمیداند مگر -------چون نمی‌بیند، چو تو بیننده‌ای - کاین گره را برگشاید، بنده‌ای ------- تا که بر دست تو دادم کار را - ناشتا بگذاشتی بیمار را ------ ابلهی کردم که گفتم، ای خدای - گر توانی این گره را برگشای------ آن گره را چون نیارستی گشود - این گره بگشودنت، دیگر چه بود - --- من خداوندی ندیدم زین نمط - یک گره بگشودی و آنهم غلط ------ و از خواجه حافظ شیرازی : پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت - آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد. نظری بر اوضاع دنیا پس از اجرای فرمایشات مارکس و انگلس و کینز و فریدمن, شاهد این مدعاست. " خدا خودش باید درست کند ".
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای همنشین بهار، درود بر شما ! ........با توجه به فرهنگ دهخدا : ......................
اولا ـ « اَعراب ، یعنی « عربان صحرانشین . به این معنی، لفظ جمعی است که مفرد ندارد.» .....
ثانیاَ ـ « اعرابی ( ص نسبی ) یعنی « منسوب به اعراب ، بادیه نشین ، عرب بیابانی» ......
پس ، این که نوشتید « اعراب ... مفرد اعرابی است ، نه عرب » ، درست نیست.زیرا ، همانگونه که دهخدا می گوید: « اعراب، لفظ جمعی است که مفرد ندارد . »

معنی عربی آیه « الأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا » : در اغلب ترجمه ها ، « الاعراب » (با تآکید بر «عرب» ) به « عرب بادیه نشین » ، نظر دارد . ) ...................
1 ـ ترجمه فولادوند : « باديه‏نشينانِ عرب، در كفر و نفاق [از ديگران‏] سخت‏تر ند » ...............
2 ـ ترجمه مشکینی : « باديه‏نشينان عرب (به سبب دورى از اجتماع و تمدن) كفر و نفاقشان سخت‏تر » است.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب رازی، من همیشه نظرات شما را با اشتیاق خوانده ام؛ چرا که پشت نوشته های شما تفکر وجود دارد و معلوم است که انسان باسواد و با مطالعه ای هستید. اصلا انتظار نداشتم شما جناب ائلیار را در جرگه <عشیره پرستان» قرار بدهید. این دیگر نهایت بی انصافی است. چنانکه به درستی نوشته اید، یک عشیره پرست هرگز نمیتواند کوچکترین انتقادی از قبیله و عشیره و نمادها و سمبولهای آن بکند. نود در صد باصطلاح <هویت جویان> ترک نژادپرست و عشیره پرست هستند آنهم از نوع نابش. چه کسی بیشتر از جناب ائلیار در این جریده، ترکپرستی و عشیره پرستی را نقد و افشا نموده است؟ چه کسی بیشتر از ایشان از سوی ترکپرستان فحش و ناسزا شنیده است؟ جناب رازی من یکی دارم به صداقت شما شک میکنم. امیدوارم در تشخیص سره از ناسره دقت بیشتری بخرج دهید. با تشکر؛ یک خواننده

نوشته شده توسط: Anonymous

http://farsi.alarabiya.net/fa/middle-east/2014/09/06/%D8%A7%D8%B9%D9%84…

بخشی از سپاه بدر همراه سپاه قدس بە سرکردگی قاسم سلیمانی
نوشته شده توسط: همنشین بهار

سلام بر شما
همانطور که نوشته بودم اعراب در آیه «الْأَعْرَابُ أَشَدُّ کفْرًا وَ نِفَاقًا...» یعنی بادیه نشیننان (و نه عرب ها) .
زنده یاد دهخدا نیز به این موضوع اشاره نموده و به کتبی چون قاموس و صراح و لطائف و...استناد کرده‌است.
«ناظم الاطباء» هم اعراب را بدرستی جمع «اعرابی» و به معنی بادیه نشینان دانسته‌است و در «بحر الجواهر» و «منتهی الارب» نیز، بهمین معنی آمده‌است.
با کمال احترام: همنشین بهار

نوشته شده توسط: Anonymous

میتوانید لطفن یک پیش بینی هم یرای دوهفته آینده بکنید؟
با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

""" اروپا، ناتو و تحولات ژئوپلتیکی """ برخلاف تاکید این مقاله، نه تنها " سیاست توسعه طلبانه پوتین روسیه در اوکراین " ناتو را از سردرگمی نجات داد بلکه جان تازه به کالبد آن دمید، اروپا دیر یا زود در خواهد یافت که تنها راه نجاتش، گسترش به سوی شرق است و گرنه تبدیل به " میدان جنگاوری روسیه "" خواهد شد، کسانی‌ که ‌عقاب وار تحولات ژئوپلتیکی منطقه را دنبال میکنند دیدار "" اردوغان از آزربایجان "" را پیش از اجلاس اعضا ناتو در ولز، در بطن این تحولات ژئوپلتیک دریافتند، "" تکمیل خط آهن باکو، تبلیس و قارص "" و خط لوله "" تاناپ "" در میدان تاثیر گذاری تحولات اخیر در افق "" تحولات اوکراین "" قابل درک است، اتحادیه جدیدی شکل خواهد گرفت که اولویت آن گسترش ناتو به شرق خواهد بود، چین از انزوای روسیه بیشترین سود را خواهد برد و پشت صحنه به انزوای روسیه یاری خواهد رساند. راستی‌ آیا یادتان است ۳ هفته

پیش ,پیش بینی‌ کردم اولی‌ دیدار اردوغان، جمهوری آزربایجان خواهد بود؟
نوشته شده توسط: Anonymous

دنباله ... پس می بینیم که نداشتن طرح، پرستیدن تمامیت ارضی و ... بهانه های کودکانه ای بیشتر نیستند. مشکل اصلی من با "دروغ" است و طبیعتا با "دروغگو" هم مشکل دارم. ما می بینیم که فعالین جنبش موسوم به هویت طلبی بی وقفه دروغ می گویند و نفرت قومی می پراکنند و از مردمی که زبانشان به تصادف تاریخ و سرنوشت "فارسی" است هیولاهایی بی شاخ و دم می سازند و جمهوری اسلامی را بدروغ یک رژیم "پانفارسیست" می نامند، فارسها را دارای "نقص کروموزومی" می دانند و آنها را "قوم وحشی" می نامند و .... . پس موضوع آنگونه که آ. ائلیار می گوید "حق طلبی" و "برابری حقوقی" نیست. موضوع ایجاد نفرت قومی و ترویج نژادپرستی برای براه انداختن جنگ داخلی و رسیدن به "استقلال" است. اگر من در تمام این موارد اشتباه می کنم، بد نیست آقای ائلیار از همان موضع استاد کامل بما توضیح بدهد رابطه حقوق برابر و حق طلبی با "استخوانهای کوروش" چیست؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار به سیاق معمول و از موضع دانای کل و مرشد کامل به دیگران تاخته است که چرا راه حل ارائه نمی کنند. از آنجایی که من اینکار ایشان را فرافکنی و تلاش برای منحرف کردن خوانندگان از مواضع نژادپرستانه می دانم، نظرم را در این باره می نویسم: من حتی سیستم فدرال را هم برای ایران کافی نمی دانم و معتقدم هر چقدر قدرت نامتمرکز باشد و به واحدهای کوچکتری تقسیم بشود، دموکراسی تضمین شده تر است. برای نمونه سوئیس که دارای چهار واحد قومی (و نه ملی!!! هیچ انسان عاقلی از "ملتها" یا "ملیتهای" سوئیسی حرف نمی زند، بجز عشیره پرستان ایرانی!) است، از 26 واحد سیاسی بنام "کانتون" تشکیل شده است. همچنین من نظام پارلمانتاریستی را هم کافی نمی دانم و باز هم مثل سویس معتقد به دموکراسی مستقیم هستم. لازم به تذکر است که در سوئیس بین 2014 - 1981 پانصد و هشتاد و چهار 584 رفراندوم برگزار شده است، که مردم در آنها برای سرنوشت

خود مستقیما تصمیم گرفته اند. البته ایران سوئیس نیست و طبیعتا باید سیستم سیاسی مناسب با شرایط خودش را ایجاد کند. ولی فرق عمده من با عشیره پرستان در این است که آنها خواهان استقلال "قبیله"اند و من خواهان استقلال "فرد". یعنی وقتی من از شهروند حرف می زنم، منظورم انسانی است که استقلال رأی دارد و مستقیما و بدون اعمال نفوذ قبیله برای سرنوشت خودش تصمیم می گیرد. شاید این فرق عمده من با آقای ائلیار باشد. من معتقدم تک تک انسانها باید در ایران اول یک هویت فردی پیدا کنند و بعد با تکیه آگاهانه (و نه موروثی) بر مشترکات گروهی، هویت جمعی را خودشان انتخاب کنند. اگر به آذربایجان برگردیم، او خواهان استقلال آذربایجان است و من خواهان استقلال انسان آذربایجانی (و کرد و بلوچ و عرب و ...) و همانطور که بارها نوشته ام، اگر سعادت و اعتلای کرامت انسانی تک تک شهروندان این کشور در گرو تجزیه ایران باشد، نباید هراسی از این مسئله به دل راه داد. ولی وقتی نقطه حرکت هویت گروهی (اصالت قبیله) باشد و نه هویت فردی (اصالت شهروند)، باید از همین امروز خودمان را آماده دریای خون و نابودی سرمایه های مادی و معنوی خود کنیم. زیرا سرجنبانان جنبش موسوسم به هویت طلبی منافع قبیله را برتر از منافع فرد می دانند.
نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام متقابل بر شما خانم/آقای همنشین بهار. من تسلطی به زبان عربی ندارم. و تا جایی که مطالعه کرده ام این ترجمه (اعراب به معنی عرب بادیه نشین) فقط در تفاسیر مطرح شده است، یعنی حتی "تأویل" هم نیست، چه رسد به اینکه بررسی زبانشناسانه شده باشد. اگر شما یک سند تحقیقی زبانشناسانه (و نه دینی) در اختیار دارید، از شما ممنون خواهم شد اگر آنرا انتشار بدهید. دوم اینکه حتی اگر معنی مورد نظر شما را بپذیریم، باز هم کلمه "الاعراب" اکثریت قریب به اتفاق اعراب دوران نزول قرآن را در بر می گیرد، زیرا اکثریت مردم عرب در آن دوره بادیه نشین بودند. سوم اینکه حتی اگر مفهوم صددرصد آن باشد که شما می گویید، باز این آیه قرآن یک سخن نژادپرستانه است، زیرا هیچ انسانی به صرف شهرنشین یا بادیه نشین بودنش نه از دیگران برتر است و نه کمتر. لازم به ذکر است که قرآن اساسن با "اعراب" به هر مفهومی که بخواهید مشکل دارد و در چند جا

به زشتی از آنها یاد می کند. از اینها اگر بگذریم، بحث بر سر دیدگاههای غیر علمی و متعصبانه آقای قابوسی است، ایشان قبلا هم نسبتهای دروغی به فردوسی داده است و بر اساس همان نسبتهای دروغ او را نژادپرست نامیده است. با احترام متقابل - رازی
نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام دسته جمعی محضر دوستان ایران گلوبال، اگر آقای رازی از خود راضی راست میگوید، و حسن نیت دارد، اول تلاش کند، خصوصیات ضد عرب و ضد ترکی خود را، که در قالب شعار حقوق بشر جار میزند، معالجه بکند، و بعد بیاید از دین مسیحیت دفاع بکند. مارکس فیلسوف یهودی الاصل آلمانی که بطور کلی مذهب را افیون جامعه میشمارد، و روشنگری استدلالش، قرنهاست درستی خود را تا به امروز، از لشکر کشی های صلیبی تا رژیم اسلامی تهران، یعنی"داعش فارس خودمان"، به اثبات رسیده است، و بطورکلی پدیده دین جز به قهقرا کشاندن جامعه و ایجاد کینه و نفرت میان مردمان جهان هیچ ثمره ای نداشته است، حالا چه شده است، که آقای رازی از خود راضی، در مقابل مذهب خرافی اسلام از دین خرافی مسیحیت دفاع میکند؟ در صورتیکه ریشه مذهب اسلام و مسیحیت، یعنی هر دو از همان دین یهود است، و بنا به استدلال اسپینوزا فیلسوف یهودی الاصل هلندی و پدر دمکراسی امروز

اروپائی!، هم دین مسیحیت، و هم دین اسلام کپی همان کتاب عهد قدیم یهودیان، همان "تورات" است، که هر کس بنا به میل و هوس خود آنرا تفسیر و توجیه میکند. و برای خود بازار درست کرده است. و حالا باید از آقای رازی از خود راضی، که گویا لحن تمسخرآمیزش رگه ای از جو سازمان مجاهدین را نیز درخود یدک میکشد، پرسید: عزیز جان! خرافات خرافات است. و وحشیگری وحشی گریست! حالا شما چرا بیهوده رگ گردنت بیرون زده، و با هیاهو و هوچیگری و بدون منطق و استدلال، از معده خود صحبت میفرمائی! و در مقابل سرطان از ایدز دفاع میکنی؟
نوشته شده توسط: Anonymous

دیروز بعد از بازی فوتبال تراکتور سازی با پرسپولیس یکی از خبرنگاران تبریزی را به خاطر چند کلمه مصاحبه به زبان ترکی از رختکن بیرون کرده اند. راسیزم عریان. حالا با این وضع میخواهند ایران را یکپارچه نگه دارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبال اقبالی آیا شما دلیلی برای سانسور کامنتهای من دارید ؟؟ این چندمین بار است کە کامنتهای من را سانسور میکنید و فکر من کە شما جناب اقبالی هستید کە از پخش کامنتهای من جلو گیری میکنید در ضمن کامنتهای من فقط بیان نظرات سیاسی بدور از توهین و افترا میباشند آخرین کامنت من زیر نوشتەی آقای نوری علا گذاشتم و کد و حروف را کاملأ درست تایپ کردم و جواب اوکی گرفتم ولی از پخش آن جلوگیر کردید

نوشته شده توسط: همنشین بهار

سلام بر آقای رازی

در آیه مورد اشاره شما «الْأَعْرَابُ أَشَدُّ کفْرًا وَ نِفَاقًا...»، اعراب یعنی بادیه نشینان
اعراب مفرد اعرابی است نه عرب.

با کمال احترام: همنشین بهار

نوشته شده توسط: Anonymous

کسی که بتواند این مقاله را تا آخر بخواند مستحق جایزه صبر و پشکاری ست.-----Brevity is the soul of wit

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبال اقبالی، شما چرا قیچی بدست گرفته ای و کامنتها را سانسور میکنی!؟ شما اگرغیرت داری، ومردی، واگر شخصیت داری، خودت را پشت اسم مستعار پنهان نکن. با اسم واقعی خود کامنت بنویس وعکست را بالای آن قرار بده، تا خواننده گان روح پلید و شخصیت ضد انسانی ات را بهتر بشناسند. دیروز مثل یک ... با عجز و خواری، در پشت رجوی نماز میخواندی، امروز شده ای فاشیست ناب. و علیه خلقهای ایران می جنگی. آقایت شاهنشاه آریامهر نتوانست از پس مردم بر آید، یقین بدان که عنصر مریض و فالانژی مثل شما، زیر پای خلقها مثل مورچه له خواهی شد. مواظب باش که از شدت ترس و اضطراب شلوارت را خیس نکنی!

نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه لینک به مقاله دوم اشتباها به تکرار همان مقاله وال ستریت جورنال منجر شد که خود مرجع خوبی برای لیست کشور ها و مخارج نظامی آنهاست. لینک مخالفت کانادا و آلمان مقاله زیر است :

http://news.nationalpost.com/2014/09/03/canada-and-germany-derail-nato-…

نوشته شده توسط: Anonymous

"......اگرچه مقاله آقای پیونتکووسکی از موضعی رسمی نوشته نشده، اما از نظر تحلیلگران، مقاله او حاوی ارزیابی دقیقی از تفکرات افراطی‌تر در دولت روسیه است.

آن اپلبوم، تاریخشناس و روزنامه‌نگار لهستانی و همسر وزیر خارجه آن کشور، در مقاله‌ای در روزنامه آمریکایی واشنگتن پست نوشته است که نظریه "تجزیه ناتو" و جدایی آمریکا از اروپا با توسل به حمله اتمی ممکن است هولناک به نظر برسد، اما نمی‌توان آن را داستانی تخیلی دانست. وی گفته است: "در جریان مانوورهای نظامی سال های ٢٠٠٩ و ٢٠١٣، ارتش روسیه آشکارا تمرین حمله اتمی به ورشو، پایتخت لهستان را به اجرا گذاشت.".......

این مقاله نمونه ای از آتش افروزی های سران ناتو جهت فروش بیشتر اسلحه و تسلط بر جهان است. از جمله این آتش افروزان جناب راسموسن نخست وزیر سابق دانمارک است که با شرکت نظامی در حمله به عراق موفق به کسب مقام دبیر کلی ناتو شد. این سران کوشیده اند که دولتهای عضو ناتو را مجبور کنند که دو در صد درآمد و بودجه خود را صرف مخارج نظامی بنمایند. حالیه فقط چهار کشور آمریکا و انگلیس و یونان و استونی چنین مخارجی را میپردازند. کانادا و آلمان مخالف چنین افزایشی میباشند.
http://online.wsj.com/articles/nato-leaders-to-vow-to-lift-military-spending-1409832341

http://online.wsj.com/articles/nato-leaders-to-vow-to-lift-military-spending-1409832341
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای نوری علا شما شعور سیاسی مردم را دست کم گرفتید قربان اولأ دعوت از حدود 100 نفر را بە یک کنفرانس در عرض چند شبانە روز با خرج بلیط هواپیما، هتل ، غذا . بە هیچ وجە با صورت حساب شما 10000 دلار جور در نمیآید در ثانی این همە شیر و روباه و صغرا و کبری در آوردید حتی در مورد این 10000 دلار هم مرقوم نفرمودید از کجا آمد فکر نکم کسی از جیب شخصی خودش 10000 دلار بە یک کنفرانس بپردازد حتی اگر این شخص رضا پهلوی میلیونر هم باشد ،

جناب نوری علا در ضمن باور بفرمائید شما آب در هاون میکوبید چون همبستگی ملی ایران بر سر یک برنامە مشترک امکان پذیر نیست حالا اگر بە جای 3 کنفرانس در استکهلم و پراگ و بوخم برگزار کنید کە هیچی 10000 کنفرانس هم بر گزار کنید سازگار نیست چون ایران در طول تاریخ یک هویت ملی سیاسی یکدست نبودە و نخواهد شد

و آنچە کە کشور ایران نام دارد در طول تاریخ بە یمن لشکر کشی کشتار و تجاوز انجام گرفتە و این بە هم پیوستگی شکنندە و با زور اسلحە کە ایران نام گرفتە شکنندە است و در هر پیچ و خمی سر بر میآورد اگر ایران دمکرات ترین کشور جهان نیز بشود باز این چهار چوب پایدار نخواهد ماند
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

یاسین جان/ من از کجا نویسنده را بیابم ؟ این وظیفه من نیست . انتخاب تیتر از سوی نویسنده تا زمانی ازاد است که رعایت پرنسیب های روزنامه نگاری را رعایت نماید . مسئولیت هر نوشتاری به عهده مطلب گذار است . همانطور که نوشته ام ؛ اینجانب اظهار نظری در باره مضمون نوشته ایشان نکرده ام

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

انتشار اینگونه "کمنتارها" برای آشنائی خوانندگان با قدرت استدلال، فرهنگ و منش برخی از "کمنتارنویسان" خالی از حسن نیست. اتهام، توهین و پرخاشگری معلول عجز در نقد سیاسی است!!!
روزی در مجلسی چند صاحبنظر درباره موسیقی کلاسیک (بتهوون) بحث می کردند. در گرماگرم بحث فردی نویت خواست تا در باره "ترانه های سوسن" سخن بگوید.
حاضران نمی دانستند بخندند یا گریه کنند! این واقعیت جامعه ماست.