Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

4. شما مختارید دائما به مخالفینتان تهمت فحاشی و عصبانیت بزنید و ادعا کنید همه مشغول توهین به شما هستند، مسلما خوانندگان باهوش این سایت چنین چیزی را باور نخواهد کرد، ولی خدا را چه دیدی، شاید آنقدر این حرفها را تکرار کردید که خودتان باورتان شد، فرض محال که محال نیست!

نوشته شده توسط: Anonymous

3. ولی موضوع بحث ما چه بود و چه هست؟ موضوع بحث ما شرافت اخلاقی و احساس مسئولیت در برابر چیزی است که نوشته می شود: یک) اولین بار که من با نوشته های شما برخورد کردم، وقتی بود که بدون ارائه سند گفتید رضاشاه به پادشاه افغانستان نامه نوشته و برای استفاده از نام "ایران" از او اجازه گرفته. من از شما سند خواستم و گفتم کسی که مصرانه از ارائه سند خودداری می کند، بی گمان دروغگو است. اینکار منجر به سانسور کامنت من شد. شما بعد از گذشت شش ماه هنوز سند را ارائه نکرده اید، آیا منظور شما از رفتار مدرن و مدنی این است؟ دو) دومین برخورد من با شما بر سر "آمار هفتاد درصدی جمعیت غیر فارس" مورد ادعای شما بود که من از شما سند خواستم و شما مرا به سایت "اتنولوگیا" ارجاع دادید. من آمار آن سایت را (بیش از 60 درصد فارسی زبان) برای شما با سند و مدرک ارائه کردم، ولی شما اعتبار سایت مرجع خودتان را زیر سؤال بردید و گفتید آ

آمار آن غلط است!!! آیا منظور شما از رفتار مدرن و مدنی این است؟ سه) شما ادعا کردید کوروش 2400 سال پیش قتل عامی منطقه ای بنام پوریم براه انداخته و وقتی من از شما سند تاریخی در آن باره خواستم، از ارائه آن به بهانه اینکه «بحث ما این نیست» خودداری کردید. آیا انسان مدرن در تعریف شما دائما راجع به مسائلی حرف می زند که مورد بحثش نیستند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

2. شما می فرمایید: «موضوع بحث در این گفتگوها چیست؟ مگر غیر از مسئله ملی در ایران و مسئله ملیتهای غیرفارس در ایران و مسائل حاشیه ایی آن بحث دیگری در کار است؟» برای چندمین بار، من بر سر این مسائل با شما بحثی ندارم، زیرا من و شما در این مورد زبان مشترکی نداریم و من نمی توانم ادعای شما را در باره اعتقاد به برابری انسانها باور کنم، زیرا شما فقط بدلیل همزبان بودن از کسی دفاع می کنید که گفته است: «در کل اینها بعنوان ملت مریض اند. نمی دانم مرض کروموزوم دارند. اینها را آراز [ دکتر آراز سلیمانی] خوب می دانند. [ آراز سلیمانی] خودش پزشک است و از ژنتیک خوب اطلاع دارد، همچنین اسد بیگ. اینها [فارس ها] یک ایراد کروموزومی دارند، چیزی دارند که بمحض خارج شدن از تخم، تفکرات راسیستی ذهنشان را کور کرده است» آیا گوینده سخنان فوق از نظر شما یک راسیست افراطی نیست؟ می توانید درک کنید که چرا من با شما در زمینه

برابری انسانها نمی توانم بحث کنم؟ آقای کرمی همزبان من است، ولی من با او هم نمی توانم در این باره بحث کنم، زیر ما علی رغم همزبانی، زبان مشترکی نداریم. خانم رضانیا هم همزبان من است، ولی من به نوشته او اعتراض می کنم، زیرا در تضاد با برداشت من از مفهوم "انسانیت" است. این است تفاوت انسان مدرن و انسان عشیره ای.
نوشته شده توسط: Anonymous

1. آقای شاملی عزیز، به گمانم اگر کلمات "توهین"، "تحقیر"، "متلک" و امثالهم را از شما بگیرند، حجم مطالب شما به یک سوم آنچه که الان هست تقلیل پیدا می کند! همچنین اگر حربه فرافکنی را از شما بگیرند، همان یک سوم باقی مانده هم به نصف تقلیل پیدا می کند! وقتی شما به من تهمت می زنید «چرا خامنه ایی با این آدمخواریش برای شما ظریف جلوه کرده است» (دقت کنید تهمت یعنی این، یعنی انتساب یک حرف به کسی که آن حرف را نزده است، به آن در بعضی مناطق دروغ هم می گویند!) من نتیجه می گیرم که هدف شما روشنگری نیست، شما می خواهید به هر قیمتی که شده (حتی انتساب دروغی به این بزرگی) از زیر بار مسئولیت اخلاقی خودتان فرار کنید. خامنه ای هم نسبت به "توهین" خیلی حساس است، درست مثل شما. نگاه کنید و ببینید چند نفر در ایران به جرم "توهین به مقام معظم رهبری" در زندان هستند یا کشته شده اند، فقط به خاطر اینکه حقیقت را گفته بودند. مقا

مقام معظم هم هرگونه انتقاد را "توهین" به خودش می داند، بنابر این اگر ملاکهای شما را برای "حساس بودن" و "ظرافت" قبول کنیم، خامنه ای حساس ترین رهبر دنیا است. روشن شد، یا اینبار می خواهید مرا به چیز وحشتناکتری متهم کنید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

دمکراسی به فرمان ژنرال!
دمکراسی امری اجتماعی سیاسی فرهنگی و اقتصادی است. انقلاب سیاسی فقط تغییر در عرصه سیاسی است و اگر به سایر حوزه های اجتماعی فرا نروید، فقط تغییر ظاهری و در سطح است. سیاست امری تمام اجتماعی است. احزاب سیاسی را می توانید از جامعه حذف کنید یا به دست ارتش و ژنرال ها برکنار کنید اما جریان اجتماعی را به هیچ وجه. تعبیر دمکرات طلبان ایرانی از وقایع مصر فقط بیانگر آن است که درک مغلوطی از دمکراسی دارند. و کماکان نگاه همان نگاه حذفی است. مثال بچه لوس و ننر درست در مورد مخالفان حزب حاکم و رئیس جمهور آن است که چون از قدرت بهره ای ندارند رئیس جمهور منتخب را به ضرب کودتا برکنار می کنند. این بچه های لوس و ننر به جای این که شکیبائی پیشه کنند و به تقویت جامعه مدنی و ساماندهی مقاومت مدنی بپردازند و در حقیقت جامعه را نسبت به تهدید دمکراسی واکسینه کنند، ساده ترین کار را انتخاب کرده اند

یعنی دست به دامن ژنرال ها شدن! و قاعده بازی دمکراسی را که همانا کار مداوم و روزمره برای تحقق دمکراسی در تمام ابعاد آن در جامعه است را به یک بخشنامه ژنرال ها بخشیدن! گیرم که حزب ازادی و عدالت را از قدرت برکنار کردید، با پایگاه اجتماعی و فرهنگی آن چه می کنید. آیا فرداروزی که قرار است انتخابات دمکراتیک دوباره آن هم بعد از یک سال برگزار کنید، حزب آزادی و عدالت را از شرکت در انتخابات حذف می کنید. آیا پایگاه اجتماعی و فرهنگی جریانی را که هشتاد و پنج سال آزگار است جز سرکوب چیزی ندیده است، به حاشیه می رانید. حوادث مصر بار دیگر نشان داد که ضعف این کشورها در کجااست: فقدان فرهنگ دمکراتیک و فقدان احزاب قوی و سستی نهادهای مدنی. ارتش مصر همانی است که در سی ساله حکومت مبارک از تمام رانت های اقتصادی و سیاسی بهره برده است. بگذریم از این که، مگر ممکن است که یک حکومت در عرض یک سال تمام مشکلات انباشت شده پنجاه سال اخیر یک کشور را حل و فصل کند. تقویت دمکراسی بود اگر گروه های مخالف به خواست مرسی پاسخ مثبت می دادند و به گفتگوی تفاهم ملی می پیوستند. حکومت تکنوکرات ها که در بیانیه ارتش آمده است، کیانند؟ مگر بهار مصر اصلا این امکان را داشت که تکنوکرات نوین بیافریند؟ حوادث مصر محکی است برای دمکراسی خواهان. و در این گاه تاریخی عیار دمکراسی خواهی آنان سخت نازل بوده است. حوادث مصر حاکی از آن است که دمکراسی در جامعه ای قطبی شده هنوز قادر نیست راه های عبور از بحران را به طریق صندوق رای و بستر قانونی طی کند. و این نقض دمکراسی است. یعنی اعتراف به این است که این احزاب از پایگاه اجتماعی کافی و وافی برای حضور موثر در موازنه قدرت برخوردار نیستند. اسلام هراسی آن سوی تقلیل دمکراسی به همسان سازی است. برعکس، مثال نادرست بچه لوس و ننر بیان دقیق همان چیزی است که در حال جریان است. حالا که به میل من رفتار نمی کنی و آن چه را که من می گویم اجرا نمی کنی، ژنرال به داد دمکراسی برس و به ما درس دمکراسی بده! به هیچ وجه نمی توان این واقعیت را انکار کرد که مرسی نخستین رئیس جمهور منتخب مصر بعد از تاریخ فراعنه ای او بوده است. این کودتا را با مثال هایی از این دست تشبیه کردن آب در هاون کوبیدن است. آیا خیابان معیار و میزان دمکراسی است؟ به هیچ وجه. خیابان بیم و امید است نه دمکراسی. تهدید و فرصت است نه دمکراسی. تکنوکرات هایی که قرار است به دستور ژنرال دمکراسی را به ارمغان بیاورند، دست بر قضا همانانی اند که از تمام رانت های اقتصادی و قدرت در دوره زمامداری مبارک برخوردار بوده اند. اتحاد دمکراسی خواهان با هواداران بازمانده رژیم مبارک است، و در راس آن ارتش، که نیاز به تامل دارد. دمکراسی یک فرآیند اجتماعی است نه تسخیر قدرت سیاسی محض. کودتا و دمکراسی از دو جنس متضاد هستند. به اسم اسلام هراسی کودتا کردن اعتراف به شکست است. روند مقاومت مدنی و تظاهرات قانونی و عمومی بستر مناسبی بود و هست برای خیز به سوی پیروزی در انتخابات بعدی در عین حضور حزب حاکم. هنوز یک سال از مدت عمر یک حکومت منتخب نگذشته، آن را به پائین کشیدن و رئیس جمهور منتخب را دستگیر کردن و فهرستی سی صد نفره از کسانی که باید دستگیر شوند، چه تاثیری بر روی آن مردمی خواهد نهاد که به حزب آزادی و عدالت گرایش دارند. معادله بازی را برهم زدن وقتی گویی به نفع ما است، این دمکراسی نیست. فقط ناشی از شتابزدگی و عدم درک راهبردی از فرایند دمکراسی است. دمکراسی از لوله تفنگ سقط دمکراسی است.
نمونه پیروزی اسلام گرایان در الجزایر در سال های اول دهه نود میلادی و پیروزی آنان در اولین انتخابات آزاد آن سرزمین و کودتا علیه آنان و خونریزی های خوفناک را فراموش نکرده ایم. فرمان ژنرال نمادی از فقدان جامعه مدنی و سرمایه گذاری بر روی سیاست هراس مداری یعنی عوامگرایی و پوپولیسم.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای فرجادفر عزیز ، منشور پیشنهادی 16 ماده ای ،چیزی به جز تاکید بر منشور حقوق بشر و سکولاریسم و یکپارچگی ایران و ملت ایران ندارد و به نظر می رسد لازمه هر حرکت سیاسی بر پایه همبستگی و مشارکت شورایی ،داشتن حداقل مشترکاتی است که ما سعی کردیم در یک منشور جامع ارائه دهیم . در حقیقت اگر کسی به این بندهای اساسی منشور باور نداشته باشد ،من شخصا اعلام میکنم که به دنبال همبستگی با چنین فردی نیستم و نخواهم بود!
در عین حال ،با توجه به تاکیدهای مکرر در مورد پیشنهادی بودن منشور ،و اگر باور بر این داشتید که نظرات مخالف شما با هر کدام از بندها و موضوعات ارائه شده در منشور ،خواسته اکثریت است ،چرا پا پیش ننهادید و نظر خود را به رای نگذاشتید؟!
در ابتدای این بحث گفته ام و باز تکرار میکنم ،نظر من و شما زمانی میتواند بعنوان نظر اکثریت بیان شود که در یک جمع و بصورت دمکراتیک به رای گذاشته شود .

نوشته شده توسط: Anonymous

هر دم ازین باغ بری میرسد . . .

اینهم ازتشعشعات دمکرات آبانۀ دوستان ایران گلوبال. حال که ایران گلوبال مرکز تبلیغ این ورشکستگان تاریخ ایران شده ست از فردا باید منتظر بود هر سازمان سیاسی برای خودش یک کلیپ درست کند و آنرا درسایت شما قرار دهد. ظاهرا مصیبت ملت ایران تمامی ندارد که این چنین بی دفاع مانده ست در برابر کسانی که هرچه بدهنشان میآید نثارش میکنند و با نطرات لوس و بیمزه سعی دارند برای اعلیحضرت و علیامخدره اعتبار نداشته شان را با عکس های با پز و افاده ای برگردانند. راستی اگر کسی برای کیانوش کلیپ "ای کیانوش حق ناشناس" درست میکرد میتوانست اینجوری در صفحه اول سایت بگذارد؟ این جناب فتحی باید از مدیران اول سایت باشد که چنین اختیاراتی دارد. این میان این تنها "ملت ایران" ست که دادخواهی ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

با عرض سلام به اعضای مدیریت و دست اندر کاران سایت ایران گلوبال

مطلبی " از ماست که بر ماست! معاون وزير تربيت بدني ايران خانم مرضيه اکبرآبادي
سه شنبه, ژوئیه 2, 2013 از دکتر گلمراد مرادی " در سایت آورده شده .
در این نوشته و طریقه چا لش نویسنده _ روی رژیم سابق و رژیم آخوندی را سفید کرد .

نقل قول
" اما می توان خیلی ساده تشخیص داد و مطالبی واقع بینانه نوشت و به هم میهنان یاد آور شد که این خانم با لبهای کدر و سیاه شده نشانه تریاکی بودن او است. عذرمی خواهم این ازمن نیست، بلکه تجربیات و علم به ما می گویند و چشمان خمار و مرده هم که این خانم داراست، نشانه نیمه معتاد بودن است وحالت نگاه سرد و شیوه گرفتن دست و عملا افراطی گرائی ایشان در یک موردخاص نشانه شیطنت جوانی و باور نداشتن به هیچ است! البته علم انسان شناسی به ما می گوی " پایان نقل قول

آگاهم که شما اعضای مدیریت مسئول محتوای نوشته نیستید بلکه نویسنده باید جواب گوی مطلب باشد .
ولی شما ها بعنوان مسئولین سا یت خود نظر مستقلی دارید که شایسته است مراجعین به سایت از آن آطلاع
داشته باشند . چه با نظر آقای مرا دی موافق یا مخالف باشید از ابتدائی ترین وظایف مدیریت میباشد ! سانسور نه ولی
اظهار نظر آری .
من نمیدانم آقای مرا دی از کدام مبنع علمی به این کشف اعظیم دست یافته اند که فقط با نگاه بتصویر میتوانند اظهار دارند
که این خانم " تریاکی و معتاد " است ؟
یا آقای مرادی این خانم وزیر را شخصآ میشناسند که باید اعلام کنند ! و یا اینکه به حد ثیات خود اکتفا کرده اند !
آقای دکتر کلمراد مرا دی اتهام زدن های رژیم گذشته به مخالفینش برای شما بحد کافی عبرت انگیز نبوده ؟
آیا اتهام زدن رژیم آخوندی به دیگر اندیشان نباید به کسانی که میخواهند با این رژیم مبارزه کنند بیآموزد وعبرت انگیز
باشد . که خود چنان نکنند مثلی معروف ( از کسی پرسیدند ادب از کی آموختی گفت از بی ادبان )

آقای مرادی ایا بجای سر هم بندی کلمات ، وقت آن نرسیده که با تعمق و روشن بینی اظهار نظر کنید .
" علم انسان شناسی به ما می گوید " سر هم بندی این کلمات از چه کتاب علمیست ؟ شما حق دارید بفرمائید از تراوشا ت
مغز خودم ! ولی با سرهم بندی کلمات ، چون هر کلمه مجزا زیباست پس مجموع آنها درست است دلیل درستی نیست
حتی ا گر تروندعلمی به آن اضا فه شود چیزی را ثا بت نمیکند !

مبارزه با رژیم آخوندی ما را موظف میدارد که با آگاهی و دانش راه خود را ادامه دهیم و به کسانی که ندانسته
باعث مسدود شدن این راه میشوند تذکر دهیم . زیرا دشمن ، دشمن من ، حتمآ دوست و هم فکر من نیست .

اعضای مدیریت سایت ایران گلوبال آنقدر ساده لوح نیستم که انتظار داشته باشم با نوشتن این سطور خدشه ای
در تفکر آقای مرادی بوجود اید ولی سکوت چیزی به جز آبیاری این نابخردی نیست ، شاید شما نظرگا ه های دیگری
دارید ولی تا بحال سکوت کرده اید !

با امید به تحول اندیشه ها

پدرامی
نوشته شده توسط: اژدر بهنام

اقبالی عزیز، اگر نویسنده می نوشت که ترکان در فلان مقطع تاریخی آمدند و کشتند و ویران کردند، من هیچ نظری در این مورد نمی دادم، چون به تاریخ مربوط می شود و می تواند چنین باشد و یا نباشد و آن را به تاریخدانان و تاریخ شناسان واگذار می کردم ولی لطفا به این جمله دقت کنید: «ترکان جز ویرانی و قتل و جنایت هیچ دست آورد تمدنی و بشری نداشته اند.هر جا که رفتند و هجوم بردند زمین سوخته و فرهنگ زشت خود را به یادگار گذاشتند. وآنقدر جنایت کردند که تاریخ جهان مملو از ثبت وقایع کشتارهای انسان های بیگانه توسط ترکان است» ***** تا آنجایی که من می دانم، تاریخ ایران و جهان سرشار از جنگها و کشتارها و قبل عام ها و ویرانی ها و خرابی هاست. ولی نویسنده در این جمله تمام تاریخ ترکان را اینگونه می بیند و آنها را بدون هیچ دست آورد تمدنی و بشری می داند و آن را تا امروز هم امتداد می دهد. اینجاست که من این برخورد را

نژادستیزانه می دانم. شما هم مانند من با فرهنگ «ترکان» آشنایی دارید. آیا فرهنگ ترکان «زشت» است؟ آیا اصولا فرهنگی می شناسید که تنها خصیصه آن «زشتی» باشد؟ آیا چنین نیست که همه فرهنگها زشت و زیبا و خوب و بد دارند؟ اگر این حکم نویسنده نشانه نژادپرستی و نژادستیزی نیست، پس چیست؟ ******* نویسنده در آخر نوشته خود نیز برای همه انیرانی ها «زبونی و نیستی روزافزون» آرزو می کند و اینجاست که نژادپرستی «ایرانی و آریایی» خود را باز هم به نمایش می گذارد. همه ما می دانیم که انیرانیان، همه مردم دنیا بجز «آریاییان پاک نژاد» را شامل می شود. از نظر من این ایده به غایت ضدبشری است.
نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من باید تمام ملت های تحت ستم از پایداری مردمان مصر برای کسب ازادی بیاموزند . تبریک و تهنیت به این ملت بزرگ

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

واقعیت اینست که از تبیین تاریخ نمی توان نژادستیزی و نژادپرستی را استنتاج کرد.تنببن تاریخی و سیاست عملی با هم متفاوت اند. اگر قرار باشد بیان هر واقعیت تاریخی که بار منفی قوم یا نژادی را بیان می کند به نقد نژادپرستانه ربط داده شود؛ همه کسانی که با نام شب فارس ستیزی، ملت واقعن موجود ایران و تاریخ چند هزار ساله آن را انکار می کنند؛ در صف مقدم نژادپرستان قرار دارند.
در هر نظریه تاریخی می تواند افراط و تفریط باشد و ربطی مستقیم به نژادپرستی نداشته باشد.مابازاء سیاسی و عملی این نگرش ساده، ایجاد ممیزی ای هزار بار بدتر از وزارت ارشاد خواهد شد که اینبار نه به جرم توهین به اسلام بلکه توهین به پر قبای دیگران؛ سایه شوم سانسور را بر کشور حاکم می کنند. در مورد ایران و تاریخ چند هزار ساله اش باید گفت: افتاب آمد دلیل آفتاب! ایران قدمت دارد، تاریخ و فلسفه دارد، زرتشت و مانی و رازی و مزدک و بابک و دارد..

واقعیت اینست که نه تاریخ ایران از 900 سال پیش آغاز شده است و نه ملت ایران از زمان مشروطه!
ملت به مفهوم کهن آن تاریخی چند هزار ساله در ایران دارد و آرزوی یکپارچگی مردمان پراکنده در فلات ایران و ایجاد اتحادیه ای نظیر اتحادیه اروپا، آرزوئی انسان محورانه، شرافتمندانه و ترقیخواهانه ست که نه بر انشقاق و تخریب، بلکه بر همبستگی و احترام متقابل مردمان این فلات استوار است.ملت ایران تجربه تاریخی تهاجم اعراب به ایران، حکومت ترک ها بر ایران و دیکتاتوری شاهانه و استبداد و بربریت اسلامگرایان را در حافظه تاریخی شان دارند و به گذشته باز نخواهند گشت! نسل جوان نگاهش به آینده است. آینده ای متکی بر انسان مداری، آزادی، دمکراسی، سکولاریسم و برابر حقوقی شهروندی!
نوشته شده توسط: Anonymous

این روزگارشیرین بر همه خلقهای این سرزمین مبارک باد که دست اورد روشنفرکان و کباده کشان خلقی و جهانی است.
تاریخ جهان اساسن با انقلاب اکتبر اغاز میشود و جهان را باید از همان دیگاه بلشویکها دید . وضع کنونی مدیون زحمات هزاران تحصیل کرده و دانشگاه رفته است .اساسن این شرائط را ما مردم ارزو میکردیم .چقدر زندان رفتند ؟ شکنجه شدند اعدام شدند .برای چه برای اینکه بگویند تاریخ نیاکان پشیسی ازرش ندارد. چقدر خوب موفق شدند افرین بر شما مخالفان تاریخ .نهضت شما پیرزمندانه ادامه دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کرمی، من هنوز مقاله شما را نخوانده ام و فقط پاراگراف اول آن را دیدم و ترجمه تان را که اصلا دقیق نیست و تفاسیر خودتان را هم به ترجمه اضافه کرده اید و چون متاسفانه منبع را ذکر نکرده اید، من نتوانستم مقایسه کنم که آیا متن آلمانی را هم که آورده اید، دقیق است و یا اینکه همانند ترجمه تان، دستکاری شده.
من همینطوری که بخواهم آن متن را ترجمه کنم (البته من مترجم نیستم ولی زبان آلمانی را میدانم) به اینصورت درمی آید که با ترجمه شما متفاوت است و اضافات آن را ندارد:
من، داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان از قوم آریایی.... این سطور به دستور داریوش، یکی از بنیادگذاران امپراطوری پارس، حدود 2500 سال پیش بر سنگی حک شد. برای ایرانی ها مبداء آریایی نه یک افسانه، بلکه واقعیتی است، که تا ماقبل تاریخ، قابل پیگیری است. از نظر باستانشاسان بایستی گروه کوچگر آریا 4000 سال پیش از بخش غربی اورال امروزی به هند و 3000

سال پیش به ایران امروزی مهاجرت کرده باشند. بنابراین جای تعجب نیست، که ایرانیها هرگز نامگذاری اروپایی پرزین را نپذیرفته اند، بلکه سرزمین خود را بعنوان سرزمین آریایی ها (= ایران) نامیده اند. *********** درست این است که امانت را در ترجمه رعایت کنید و تفسیرهای خودتان را خارج از متن ترجمه بیاورید تا خواننده ای که به زبان آلمانی مسلط نیست، با واقعیت متن آشنا شود. امیدوارم بتوانم همه مقاله تان را بخوانم و نظرم را درباره آن بنویسم.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کرمی، چیزی که در کتیبه‌ها خیالی و کزائی پیدا نخواهید کرد این است """" واقعیت برتر از تاریخ است """"، تاریخ تمدن ساز نیست، فرهنگ تمدن ساز است، در همین نقشه که شما چاپ کرده‌اید اسم ترکی """ اکباتان """ دیده می‌‌شود، " ek آک " در ترکی باستان به معنی‌ " خورشید " است، باتان نیز به معنی‌ "" غرب و همچنین " فرو رفتن " است، اسم "" باتلاق "" نیز از آنجا گرفته شده، آیا میدانید تاریخ باستان ایرانی‌ " فارسستانی " در مقایسه با تاریخ باستان مصر چون پشه‌‌ای در مقابل فیل است؟ چرا مصریها طوری رفتا نمیکنند که انگار که از عا ثمان به زمین افتاده اند؟ ولی‌ شما مدام این تاریخ "" چه کزاعی چه راستین "" را گنده می‌کنید؟ آیا میدانید مفهوم و روش دولت و ملت سازی با دوران باستان متفاوت است؟ پس چرا دید شما نسبت به مقوله ملت یک دید امپراطور گرایانه است؟ آیا میدانید که "" تاریخ "" فقط به درد " نقد " می‌‌خورد چونکه

با نقد است که " تجربه " به " اندیشه " تبدیل می‌‌شود؟ آیا یونان که به این روز افتاده تاریخ ندارد؟ برخلاف ایران باستان کزاعی شما ده‌ها فیلسوف و ریاضی دان ندارد؟ """" اگر شما اریائی هستید """" پس چرا در کشور آلمان مدام عینک آفتابی به چشم می‌زنید تا آلمانیها متوجه چشم مغولی تان نشوند؟ نه اینکه خدای نکرده من دشمن مغولی‌ها باشم، که ۱ یک مغول پرکار و صادق را به ۱ هزار آریائی مثل شما ترجیح میدهم. آن دسته از شما که چشمان مغولی ندارند "" مغول از آن جهت چونکه طبق تحقیقات شما، مغول‌ها اریائی نیستند "" خودشان را یونانی، ایتالیائی به دیگران معرفی‌ میکنند. همون مغول‌ها اینقدر فرهنگ دارند که کسی‌ را اعدام نمیکنند، در زندانها به کسی‌ تجاوز نمیکنند، حزب دارند که شمای آریائی ندارید. بیشتر بنویسید تا ما با این فرهنگ آریائی‌ها به طور کامل آشنا شویم.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب رئیس تشریفات سایت ایران گلوبال،
با سلام ، انسان از خواندن و شنیدن خزعبلات، و گنده گوئیهای عنصر نژاد پرستی مثل آقای ناصرکرمی ، واقعا دلش بهم میخورد. بجز فارسهای مهاجر، که از دامنه کوهای پامیرافغانستان به ایران امروزی آمده، و خودشان را با زور در جغرافیای ممالک محروسه ایران جا کرده اند، کوروش و تاریخ دروغین وی، بقول آقای پور پیرار پژوهشگر تاریخ ، برای ملیتهای غیر فارس به اندازه نوک سوزن هم ارزش ندارد. تاریخ و تمدن جعلی، و فرهنگ عقب افتاده ای که نزدیک یک قرن، جغرافیای ایران را با نام شاه و شیخ به گند کشیده است، کاملا بر همه معلوم است. مثال آن بیت معروف که میگوید:
تمدن نه بینم در این سرزمین که وحشیگری نشسته در کمین.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

یک توضیح کوتاه: بعضی مواقع کامنتهایی به زبانهای دیگری مانند ترکی و کردی و انگلیسی و فرانسه و... نوشته می شوند که طبق ضوابط سایت و برای جلوگیری از سردرگمی خوانندگان، تنها زمانی منتشر می شوند که همراه با ترجمه فارسی باشند. معمولا در این موارد نیز مجبورم که باران شکایت و توهین را به جان بخرم.

نوشته شده توسط: Anonymous

دنیا و مطبوعات سرشناس جهانی‌ نیز تظاهرات "" ترکیه، برزیل و مصر "" را تایید میکنند. نگاهی‌ به عنوان نشریات بیفکنیم. هیچ کسی‌ نامی‌ از ایران نمی‌‌برد. ***washingtonpost >>>The protests in Turkey, Brazil and Egypt shouldn’t surprise you***n<<<

guardian <<<<<Egypt, Brazil, Turkey: without politics, protest is at the mercy of the elites
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای رازی، باز در این کامئنت زده به دشت بداخلاقی و توهین. بعد انتظار دارید هر چه دوست دارید بنویسید و من هم بنشینم تماشا کنم. موضوع بحث در این گفتگوها چیست؟ مگر غیر از مسئله ملی در ایران و مسئله ملیتهای غیرفارس در ایران و مسائل حاشیه ایی آن بحث دیگری در کار است. سخن من جایی نگفتم که من طرفدار حقوق برابرم و شما نیستید. چنین حرفی زده نشده است. اما اینکه شما را "ناسیونالیست سوسیالیست" خوانده ام، لطفا آن "ناسیونال سوسیالیست" های آلمان قاطی نکنید. ابدا چنین فکری در مورد شما ندارم. مقصودم در تفکرتان ترکیبی از ناسیونالیسم ایرانی با چپ سوسیالیست در هم

آمیخته است. و سپس افکار خودم را اندکی توضیح داده ام. برداشتی که از سخنانتان کرده ام. حالا اگر شما آن را نمیپذیرید میتوانید برداشت مرا اصلاح کنید، اما حق ندارد مدام سخنان تحقیر آمیز برزبان بیاورید. کاری که انگار نمیتوانید نکنید. در مورد پورپیرار و چیزی که از ایشان میدانم اینست. وی به تاریخ اخیر مشکوک است و من نمیخواهم وارد آن بحث شوم. در خصوص اینکه من انسانها را برابر می بینم یا نه، باز هم کشف شهود کرده اید و چون من برای حقوق برابر ملیتها در ایران تلاش میکنم، این را حمل به نابرابر دانستن انسانها از سوی من تلقی کرده اید. شما میخواهید من سکوت کنم و سیاست زبانی سیطره جو که زبان فارسی را به ابزار خود بدل کرده است دخل تمامی زبانهای غیرفارسی را دربیاورد. آنوقت شما راضی میشوید و به من بارک الله هم میگویید. و زبان شما در مقابل امحاء زبانهای دیگر و تحقیر ملیونها انسان غیرفارس، به زبان مسلط در ایران تبدیل میشد. بدین وسیله من میشدم برابرطلب از نوع شما. من اسم این برابری طلبی را برابری طلبی استعماری می نامم. و اما انسان مدرن که صحبت اش را کردید، هر چه کردید و هرتوهینی بود روا کردید و با برتربینی سخن گفتید و هر تهمتی بود به من زدید، من هم با تمامی این نارسایی های رفتاری و اخلاق به شما احترام گذاشتم، پاسختان دادم و در عین حال شکایتم را نیز از رفتار غیرمتمدنانه و عقب مانده بر زبان آوردم. نه گریه ایی کردم و نه فریادی برآوردم بلکه توصیه کردم که مدنی بنویسید و مدنی بنویسید و احترام بگذارید. همین. به نظر من خامنه ایی یکی از عقب مانده ترین، زمخت ترین و وحشی ترین انسانهایی است که من میشناسم. اما نمیدانم چرا خامنه ایی با این آدمخواریش برای شما ظریف جلوه کرده است! آقای رازی زبان تلخ به هیچ کجا غیر از خراب کردن صاحب زبان نمیرسد. نگاه کنید در آخر هم باز زده اید به شیوه های عقب مانده، چون همسایه ات بد اخلاق است، پس نتیجه گرفته اید که شما هم بایستی تن تان به تن همسایه خورد باشد و بد اخلاق شده باشید! این استدلال شما و نفر دیگری را وارد بحث ما میکنید. در صورتیکه در این مورد قبلا سخن گفته ایم. این روش متمدنانه است یا مرتجعانه؟ خودتان قضاوت کنید. لطفا شیوه سخن گفتن خودتان را تغییر دهید.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" باز هم ما، روستای فارسی‌ و دهکده جهانی‌ """ تظاهرات و خیزش مردمی در ترکیه، مصر و برزیل تنها بر یک واقعیت مدرن تکیه دارد و آن این است که """ جوامع ترکیه، مصر و برزیل """ وارد جریان سیال "" آگاهیهای دمکراتیک "" شده اند. از بین ۲ دو کشور منطقه "" مصر و ترکیه "" فقط ایران و جامعه فارسی‌ به عامل رژیم "" روحانی "" رای دادند. جامعه فارسی‌ باز هم ثابت کرد هیچ ارتباطی‌ با تحولات مردمی در دهکده جهانی‌ ندارد. جامعه فارسی‌ هنوز در برزخ "" سنت و مدرنیته "" می‌‌سوزد، هنوز شاعر با افکار پوسیدهٔ اسطوره‌ای این جامعه را در هزاره‌های گذشته به خواب اصحاب کهفی دچار کرده است. جامعه فارس همیشه ثابت خواهد کرد که "" تا ابد میتوان از توشهٔ مردگان زندگی‌ زندگان را به جهنّمی تبدیل کرد """.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا و يا به احتمال بسيار خانوم يك ايراني،در اين مقاله حرف از چنگيز و تيمور و ... نيست بلكه بالكل تركان مورد خطاب و توهين قرارگرفته اند.بالتبع اگر منظور نويسنده اشخاص فوق بودند به صراحت اعلام ميكردند اما قطعا منظور و مقصودي جز اهانت به هموطنان عرب و ترك نداشته اند.شما و إفرادي چون نويسنده اين مقاله و طيف همفكرانتان در فهم آنچه ميگذرد مشكل داريد و اوضاع كنوني ايران را نميتوانيد درك كنيد و منطق سرتان نميشود.اگر اهل حقيقت بوديد بايد ميدانستيد كه أولا تاريخ و حدود و فرهنگ ايران ساخته دست تواناي تركان است دوما تركها و عربهايي كه در ايران زندگي ميكنند انسانند و غلام و برده كسي نيستند.شما و همفكران شما به عوض همدردي با فرهنگ كشي ملتهاي ايراني و هم آوايي با حقوق بشر كه حق برابري و تحصيل به زبان مادري را تاكيد ميكند چسبيده ايد به رنگ پاشي و تهمت و افترا و توهين به اين ملتها

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای فرهاد، این نوشته شما عاری توهین و تحقیر و غیره است. میتوانید این نوشته تان را با نوشته قبلی تان مقایسه کنید و دریابید که تفاوت در کجاست. و تشکر که این لطف را کردید که محترمانه مطالبتان را بنویسید. اما در مورد مسائل دیگر؛ منطقه ملی خلق فارس را پیش از این فارسستان نیز خوانده اند. من این را مینویسم که درک مسئله راحتر باشد

وگرنه اسم منطقه ملی خلق فارس، خراسان و فارس است. به غلط این دو منطقه به اسم استان آورده میشود. درصورتیکه این سرزمین ملی فارس است، از تهران به طرف جنوبی و شهرهای مرکزی یزد، کرمان، اصفهان، شیراز و خراسان و ... است. درست مثل آذربایجان که در ایران آن را به اسم استان درآورده اند، در صورتیکه آذربایجان در کل (که اسامی مختلفی به آن داده اند) سرزمین مادری ترکان بشمار میرود. اما هم در آذربایجان، هم در فارسستان و هم در دیگر مناطق جمعیتی از ملیتهای دیگر هم زندگی میکنند. در فارسستان فارسها، در آذربایجان ترکها و در کردستان کردها و... اکثریت دارند. اما اقلیتهایی متعلق به دیگر ملیتها نیز در آن مناطق زندگی میکنند. درست مثل هر منطقه ملی و یا جغرافیایی دیگر در ایران و یا جهان. اما در خصوص نام عربستان و خوزستان برایت بگویم که نام خوزستان را رضا شاه به آن سرزمین که قبل از رضا شاه عربستان نامیده میشد، نهاده است. منطقه عربی الاهواز مثل مناطق دیگر دارای جمعیتهای غیرعرب نیز هست.
نوشته شده توسط: Anonymous

من از اردبیل صحبت می کنم روی حرف با با پان ایرانیستهای افراطی نیست که نمونه تازه قلم به دست گرفته همین مقاله نویس باشد بلکه من از گزینه می خواهم صحبت بکنم که در عین ارزشمندی متاسفانه توسط پان ایرانیستها بی ارزش جلوه داده می شود زمانی که غرب روال استعمار را در پیش گرفت در دنیای آنروز غیر از ترکها هیچ کس قدرت مقابله با استعمار گران را نداشت ترکهای عثمانی فرانسه و انگلیس را در مصر در هم کوبید و ترکهای آذربایجان اسپانیا و پرتغال را در بندرعباس در هم کوبید کاری به عثمانیها ندارم ولی نیاکان قدرتمند و باغیرت ما تورکها ممالک محروسه آن زمان را نجات دادبه جای کشت وکشتار امنیت را برقرار نمود ادبیات را شکوفا نمود از دوران صفوی تا امروز تمامی تمدن فرهنگ و امنیت مدیون تورکها است و فارسها کوچکترین نقشی نداشته اند اما در این مقاله به دد و وحشی و ادم کش تشبیه شده است واقعا خیلی جالب است

در حالیکه از آن زمان مدت زیادی می گذرد امروز ملت پارس از کشت و کشتار و .... حرف می زنند نمونه آن افغانستان و تاجیکستان و فارسستان ایران که هنوز در مورد اندازه ریش با هم به توافق نرسیده اند و در تمامی خیابانهای کشورشان تانک جولان می دهد ولی موقع حرف زدن خود را دموکراتیک و صاحب مسلک می دانند همین قدر می گویم که توهین کردن کافیست اعصاب روان همه ملتها را آزرده نمودید در اوج شقاوت و بدبختی و توهم هستید نیاکان ما خیلی مدت پیش سلاح را بر زمین گذاشتند و به ارتش ملی اعتقاد دارند اما شما همین حالا سپاه قدس تان نه شاخه تروریستی برای هفت کشور اطراف طراحی نموده و به کشت و کشتار مشغول می باشد از لبنان و سوریه تا آرژانتین .در بین ملتهای منطقه تنها آذربایجان است که در بین عوام هیچ گونه سلاحی دیده نمی شودو از نظر امنیت استانهای تورک نشین مقامهای اول را دارند فرهنگ چیزی نیست که یک شبه بدست بیاید هنوز دویست سال زمان لازم است تا شما آریاییهای کوچرو که از آسیای میانه کوچ کرده و سرزمین تورکها را تصاجب و توسط کوروش استوانه نویس کشت وکشتار راه انداخته از بابل و لیدی و ... بدست آورید ملتی که بزرگترین شخصیت آن ملا عمر افغانی می باشد ضمنا آقای کرمی در بعضی از مقالات فرموده اید که خامنه ای ترک است با یستی به اطلاع برسانم که اولا چون سید است پس یک عرب می باشد دوما اصالت تفرشی دارد و پدرش مدت کوتاهی را در آذربایجان سپری نموده وشخص در مشهد متولد شده است این چنین شخصیتهایی برازنده فارسهای عزیز می باشد متاسفانه عمر این کشور رو به زوال است بعضی ها فکر میکنند همیشه این چنین خواهد مادولی واقعیت چیزی است که در جامعه امروز ایران بوضوح روشن است از یک طرف نژاد پرستان افراطی و متوهم آریایی که خود را اشرف مخلوقات می داد در حالیکه در بین ملتها و کشورهای منطقه بی ارزشترینند و از طرف دیگر ملتهای دربند تورک و عرب و کرد ولوچ و ترکمن و لر وگیلک و مازنی که منتظر کوچکترین جرقه ای هستند تا آتش خشم خود را برسر این نژاد پرستان بریزند اما دریغ از کوچکترین تعقل در بیaن نژاد پرستان که نمونه آ آقای کرمی فارس و مهندس همایونو مقاله نویس ...
به امید استقلال آذربایجان جنوبی
south azarbaycan is not iran
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شاملی عزیز، می شود بفرمایید از کی تا بحال بحث من و شما «موضوع حقوق برابر در جامعه» است؟ اصلا معنی این حرف شما چیست؟ اگر ما بر سر حقوق برابر بحث داریم (که نداریم) یعنی شما طرفدار حقوق برابر هستید و من مخالف آنم؟ آیا من در جایی چنین چیزی گفته ام؟ آیا من گفته ام هخامنشی ها را دوست دارم؟ آیا من راجع به تاریخ با شما شروع به بحث کرده ام؟ آیا اطلاق "ناسیونالیست سوسیالیست (احتمالا ناسیونال سوسیالیست منظورتان است) به من از سر درماندگی شما نیست؟ شما بر اساس کدام حرف من مرا به چنین لقب محترمانه ای مفتخر می کنید؟ شما کوچکترین اطلاعی از موضوعاتی که در باره آنها حرف می زنید ندارید، ولی در همه موارد خود را صاحب نظر می دانید، بدون اینکه پایبند به شرافت اخلاقی ارائه سند برای مدعیات خودتان باشید. شما حتی نمی دانید که پورپیرار چه می گوید، ولی مصرانه به او استناد می کنید. آیا من در جایی از تاریخ و قدمت

یک قوم در ایران حرف زده ام؟ یا فقط اوج ناآگاهی و بی اطلاعی شما را از موضوعاتی که در باره آنها اظهار نظر فاضلانه می کنید نشان داده ام. ظاهرا برای شما همه چیز را باید توضیح داد: من نوشتم (در واقع اجداد ما که بقول مورخ مورد اعتماد شما اصلا وجود نداشتند و تاریخشان جعلی است، به ما آموخته اند: «تا توانی دلی بدست آور، دل شکستن هنر نمی باشد») و اشاره ام به گنجینه غنی ادب فارسی در زمینه پندهای انسانی در هزار سال گذشته بود. ولی مورخ مرجع شما اساسا کل این هزار سال را بجز 100 تا 150 سال گذشته نفی می کند و فارسی و ترکی را زبانهای "جعل یهود" می داند. من فقط از مورخ آرمانی شما "نقل قول" کرده ام (ظاهرا باید در باره این کلمه هم توضیح مفصل بنویسم) حالا شما از کجا به این نتیجه رسیدید که من بدنبال گذشته 7000 ساله هستم؟ جز این است که تفکر جزمی و عشیره ای شما نمی تواند خارج از چارچوبهایی که برای او تعیین شده چیزی را ببیند، یا اگر ببیند توان درکش را داشته باشد؟ شما ظاهرا دو نوع انسان بیشتر نمی شناسید: یا موافق شما و در نتیجه مؤدب و خونسرد و خوشفکر، و یا مخالف شما و در نتیجه عصبانی و فحاش و این اواخر هم "ناسیونالیست سوسیالیست"! شما هربار که در جواب سوالی درمانده می شوید و از ارائه سند و منبع عاجز می مانید، برای ما در باره حقوق بشر و برابری انسانها بالای منبر می روید، اگر کسی نداند، فکر می کند شما کاشف یا مخترع این مفاهیم هستید! ولی این دیواری که شما سعی می کنید در پشتش پنهان بشوید، شیشه ای و شفاف است و هرکسی می تواند براحتی شما را آن پشت ببیند. از قضا درست برعکس آنچه که ادعا می کنید، انسانها برای شما ارزش برابر ندارند، واگرنه اساس تقسیم بندی آنها را در مسائل سیاسی اجتماعی بر "زبان" قرار نمی دادید و اینهمه "ترک" و "فارس" نمی کردید، اگر شما واقعا معتقد به برابری انسانها بودید، بر روی اشتراکات آحاد جامعه ای انگشت می گذاشتید که جدای از زبان و فرهنگشان زیربار سنگین ولایت فقیه و جمهوری فاشیستی اسلامی خرد می شوند. همان حکومتی که شما با "فارسی" نامیدنش می خواهید گناه همه فلاکتهای این آب و خاک را به گردن "فارس"ها بیندازید. واگرنه هر انسانی که تفکر مدرن داشته باشد و دربند فرهنگ عشیره ای، همان (ضد)فرهنگی که شما دچارش هستید، نباشد، توصیفی مسخره تر از "فارسی" برای این جمهوری پیدا نمی کند.
و یک نکته هم در مورد انسان مدرن: بله انسان مدرن باید حساس و ظریف باشد، ولی حساس بودن و ظرافت ربطی به این ندارد که که یک نویسنده عرصه عمومی با کوچکترین و نرمترین برخوردی فورا زیر گریه بزند و فریاد برآرد که «آی به من توهین شد، من تحقیر شدم، متلک بار من کردند، به من نیش و کنایه زدند و ...» شما اگر واقعا "حساس" به معنی مدرن کلمه بودید، علی رضا اردبیلی را بخاطر اظهارات نفرت انگیز و نژادپرستانه اش شدیدا محکوم می کردید، نه اینکه از او فقط بخاطر همتبار بودن و همزبان بودنش دفاع کنید و اظهارات شرم آورش را توجیه کنید، درست سر چنین بزنگاههایی است که تفکر عشیره ای خودش را نشان می دهد. "حساسیت" و "ظرافت" مدرن این است، نه گریه و ناله و ندبه بخاطر نقد اصولی و مستند مخالفان، واگر نه با تعریف شما خامنه ای حساس ترین رهبر جهان بود!
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب شاملی .

من نمیدونم چرا شما مدام از نوشته‌های من توهین و مچ گیری برداشت می‌کنید .اما در جواب شما اصلا و ابداً من نمی‌‌خواستم بگویم در آنجا غیر فارس‌ها هم زندگی‌ میکنند بلکه منظور من عدم امکان جمع زدن آن مجموعه از انسان‌ها در یک واحد بزرگ یا اکثریت به نام ملت فارس بود.برای روشن شدن مطلب ابتدا من از شما باید در خواست کنم لیست و اسامی ملت یا ملیّت و یا هر تقسیم بندی دیگری که در ایران از دید شما وجود دارد رو ذکر کنید آنوقت من از شما بپرسم نطنز و طرق و ... جز کدام یک از آنها هستند و چرا و با چه تاریخی‌ و .....اما درباره خوزستان، آقای شاملی ما که این اجازه رو نداریم برای تاریخ هر مبدأیی که دوست داشتیم (درباره گذاردن نام عربستان در اواخر قرن ۱۶ میلادی روی این منطقه)تعیین کنیم اتفاقا نام خوزستان بسیار کهن تر از انچیزیست که شما فکر می‌کنید یا حداقل ذکر مینمایید درباره این موضوع هزاران سند و نوشته از منابع غربی و شرقی‌ و اسلامی موجوده که در صورت رد این موضوع از جانب شما آنها رو اینجا بیان خواهم کرد .اما درباره انتخابات شورا‌ها در اهواز و به قول شما پیروزی اعراب در آن و مدرک دانستن این به عنوان بیشتری عرب‌ها بر دیگران در آنجا،اولا اینکه چه تعداد از آنها عرب هستند و چه تعداد غیره عرب هیچ سایت معتبری در اینباره اظهار نظر نکرده ثانیا فرضا که گفته شما هم صحیح.طبق آخرین سرشماری جمعیت شهر اهواز بیش از یک میلیون نفر برآورد شده در حالیکه نفر اول منتخب در این شهر میزان رای هایش ۳۵ هزار بود (با علم به اینکه در انتخابت شورا‌ها میشود اسامی‌های بسیاری رو در برگه‌ رای نوشت و نه تنها یک نام) حال این کجا نشان از برتری آماری تعداد هموطنان عرب بر دیگران دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

""" واقعیتی دیگر """ نه در ترکیه، نه در برزیل و نه در مصر دورهٔ انتخابات نبود، فقط در ایران و جامعه فارسی‌ شما انتخابات بود. در ترکیه تظاهرات باعث شد که چند ساعت پیش دولت طرح توسعه پار با دستور العمل دادگاهی‌ مسکوت بگذارد. در برزیل تظاهر کنندگان خواهان استعفای دولت شدند، در مصر نیز تظاهر کنندگان خواهان برکناری دولت هستند. در ایران و جمهوری فارس و جامعه فارسی‌ شما تظاهراتی در کار نبود، مردم در انتخابات فقط به مهره دیگر رژیم ری دادند، راستی‌ چرا شما برزیل را از لیست خارج کردین؟ آیا دولت برزیل گرایشات چپی دارد؟ و لابد چپ هیچوقت توده‌‌ها را خشمگین نمیکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

نه عزیز شما """ جای برزیل را با ایران عوض کردین """ تحولات به ترتیب تظاهرات خیابانی و اعتراضات صد‌ها هزار نفری و در مورد برزیل میلیونی در """ ترکیه، برزیل و مصر """ به وقوع پیوستند. پیش بینی‌ من بعد از برزیل "" آفریقای جنوبی "" بود، ولی‌ دولت زوما با پیش بینی‌ احتمال فرو غلتیدن این کشور به روز "" ترکیه و برزیل "" ماندلا را به عاملی برای فرسایش خروش مردمی تبدیل کرده است. "" با پیش بینی‌ من، مرگ ماندلا سر آغاز شورش مردمی بود ""، ایران و جامعه فارسی‌ شما نه مصر است، نه ترکیه و نه برزیل

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای نادری فر
ابتدابگویم که من بهیچوجه مخالف "انتخابات آزاد" نیستم واتفاقاً ازاشخاصی هستم که ازسالهای قبل به تبلیغ وترویج آن پرداخته ام که اسنادش بسیاراست. بنابراین،دراین موردسنگ تان به هدف نخورد.
دوم اینکه: شماهم بدلیل نویسنده مقاله وهم بدلیل عضویت درآن مجموعه آقای رضاپهلوی،موظف هستید که پاسخگوی همه باشید. چراکه، شما ازامثال ما فراخوانی میکنید که به شما بپیوندیم.
سوم اینکه: یکی ازدلایلی که حکایت ازنداشتن دانش وبینش سیاسی و مبارزاتی تان دارد، یا نشاندهنده عدم صداقت تان است، درواقع همین موضوع "انتخابات آزاد" میباشد.
شما ازیکطرف پذیرفته ایدکه همه دعواها در"انتخابات آزاد" حل شود، که درواقع میبایست برای رسیدن به آن، سیاست همبستگی بادیگرانی که به اساس"انتخابات آزاد" باورمندهستند،قراردهید.ازیکطرف دیگراساس همبستگی بادیگران راامضای منشورتان قرارمیدهید.!!!

درواقع ،با یکدست پیش میکشید وبادست دیگرپس میزنید. حال اگراین اقدام شما براساس آگاهی باشد، حکایت ازنداشتن صداقت تان میباشد. اگرهم براساس ناآگاهی باشد، نشاندهنده عدم صلاحیت شما (مجموعه تان) درارتباط با تدوین وطراحی استراتژی مبارزات است.
چهارم اینکه:یکی ازدلایل مستندعدم صلاحیت شما، سوابق تان است که یک بخش آن برمیگردد به همکاریتان با رژیم ، یک بخش دیگر برمیگردد به اینکه دانش سیاسی -مبارزاتی ندارید.
پنجم اینکه: یک دلیل دیگرکه حکایت ازنداشتن دانش سیاسی - مبارزاتی میباشد، نداشتن برنامه برای جلب اعتمادمردم بطرف خودتان. شماها یا میدانید که برای پیشبردمبارزات و رسیدن به هدف باید ازحمایتهای مردمی برخوردارباشید، یا نمیدانید؟ اگرمیدانید، کو آن برنامه ایی که براساس نظرات جامعه باشد؟ اگرنداشته باشید، بدین معنا است که ملت را سرکارگذاشته اید که نشاندهنده عدم صداقت تان است . اگرهم نمیدانید، دلیلی بر بی دانشی تان است. که هریک ازاین دو باشد، اثبات میکند که شماها صلاحیت اینکه درمحورامورقرارگیرید را ندارید. بقیه دلایل همین بس که شما به هرطریقی که میتوانید ازمناظره فرارمیکنیدکه نشاندهنده ضعف شما یا عدم صداقت شما است. درضمن،کسی که صداقت داشته باشد، اگرخودش هم ازدانش بی بهرباشد، تلاش خواهد که اشخاص باصلاحیت را حول محورش جمع کند. اما شماها تابدین روزاثبات کرده اید که هرآن کسی که دانش بهتری ازشماها دارد را به طرق مختلف یا حذف میکنید یا اقداماتی را انجام میدهید که خودش برود.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" نگاهی‌ به تحولات آینده با تمرکزی به تحولات امروز """ آن دسته از شما که کتاب "" ۱۰۰ صد سال آینده "" جرج فریدمن را خوانده اید میدانید که جرج فریدمن پیش بینی‌ می‌کند که "" ژاپن و ترکیه "" به متحدان استراتژیک تبدیل خواهند شد. با شروع درگیری‌ها در "" ترکستان شرقی‌ "" یا "" سین کیانگ "" ژاپنی‌ها کشتار مردم "" ترکستان شرقی‌ "" توسط دولت چین را محکوم کردند، دروغی که از طرف رسانه‌های چینی‌ مبنی بر "" تروریست بودن ترکستان شرقی‌‌ها "" از دهان وزیر خارجه ترکیه از طرف ترکیه به شدت رد شد. انگار ژاپن، کره، ویتنام با قدرت گیری چین نفوذ در آسیای مرکزی را تشدید خواهند کرد.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای رازی باز تشریف آوردید و همان آش و همان کاسه. من نگفتم که به حرفهای شما خندیدم. من اشاره کرده ام که به کدام حرفتان (که مرا در گریز از پاسخ ماهر خوانده بودید) خنده ام. اما نگاه کنید که شما چگونه نوشته اید. سخنانیکه من از پورپیرار گفته ام از زبان خودش نقل کردم. البته بحث زیادی در این حوزه است. ایشان بر این نظر هستند که بعد از قتل عام پوریم، منطق شرق میانه مدتها خالی از سکنه بوده است و سپس به تدریج با مهاجرتهایی مردم در این منطقه سکنا گزیده اند. براساس باور ایشان تمدنی که امروز در شرق میانه وجود دارد به قدری نازل است که نمیتواند بقایای یک تمدن 6 تا 7 هزار ساله باشد. وآلاخر. حالا برای شما شاید مهم استکه هخامنشی پهلوی ساخته داشته باشید، اما برای من اگر چه تاریخ اهمیت دارد، اما تعیین کننده نیست. آنچه که تعیین کننده است واقعیت امروز مردمانیست که در ایران زندگی میکنند و بایستی براساس عدالت

زندگی کنند و تعالی و سعادت در زندگی داشته باشند. حالا این ملتهای تاریخشان 300 سال است و 3000 سال هیچ فرقی نمیکند. برای من انسان ها (بدون دارزی و کوتاهی تاریخشان) ارزش برابر دارند و لذا در جامعه بایستی با حقوق برابر زندگی کنند. حالا اگر هر کسی تاریخ مردمان را کم و زیاد هم بگوید، آنچنان تعیین کننده نیست، بحث تاریخ موضوع مطالعه دانشگاهی است، اما بحث ما موضوع حقوق برابر در جامعه است. این دو همدیگر را نقض نمیکنند و درازی و کوتاهی تاریخ ملتی دلالت بر ادامه حیات ظلت بار توسط آن ملت را ندارد. این نگاه عدالتخواهانه به مسئله ملتهاست. من سوسیالیسم دمکراتیک اعتقاد دارم، مثل شما ناسیونالیست سوسیالیست نیستم. متد نگاه شما به دنبال هخامنشی ها و کورش را اساس میگیرد، اما در نگاه من انسان و حقوق وی اساس است و تاریخ فرع بر آنست. امیدوارم توانسته ام از متلک های شما درگذرم و موضوع را توضیح داده باشم. آقای رازی انسان مدرن انسان حساس و ظریفی باید باشد. زمخت بودن، خشن بودن، تحقیر و تمسخر را روا دانستن فرهنگ یک انسان متمدن نیست. وگر نه ایران هم امروز بایستی در ردیف کشورهای متمدن قرار میگرفت. اما چنین نیست. به نظر میرسد که تئوری ناصر پورپیرار حداقل در مورد ایران صدق کند. شما چه میگویید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

""" نفت بشکه‌ای از ۱۰۰ صد دلار گذشت """ برای اولین بر در ۹ نه ماه گذشته، قیمت نفت بشکه‌ای از صد ۱۰۰ دلار بالاتر رفت، یکی‌ از دلایل مهم این افزایش قیمت، نا آرامی‌های مصر است که نفت از تنگه سوئز منتقل می‌‌شود، دلیل دیگر بی‌ ثباتی اقتصادی دیگری در کشور پرتقال است که نیاز به کاپیتال بیشتری را از "" منطقه یورو "" مطالبه خواهد کرد. ایران و رژیم جمهوری اسلامی فارسی‌ نه تنها با دشمن تراشی در داخل، منطقه و جهان نمیتواند از این فرصت برای جان دادن به اقتصاد ور شکسته خود استفاده کند. بلکه از امروز تحریم‌های سنگین‌تری را نوش جان خواهد کرد. و فراموش نکنیم جامعه فارسی‌ همیشه "" در تشخیص جایگاه خود چه در بعد بومی و چه در بعد جهانی‌ مشکل داشته """.

نوشته شده توسط: Anonymous

adamekhoshoonat.wordpress.com

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای فرهاد ایران، لجبازی و مچگیری را کنار بگذارید وگر نه به حیثیت خودتان لطمه خواهید زد. بیایید وبصورت مدرن فکرتان را مطرح کنید و بصورت مدنی پرسشتان را در میان بگذارید. این همه مفاهیم توهین و تحقیرتان برای چیست؟ برای نشان دادن فرهنگی از آن دفاع میکنید؟ فکر نمی کنید شیوه رفتاریتان را اندکی تغییر دهید و حداقل برای حفظ آبرویی اسمی که برای خودتان انتخاب کرده اید (ایرانی) از این روشها دست بردارید؟ اما از آنجاییکه به شما اهمیت میدهم پرسشهایتان را

نیز جدی میگیرم. به این شرط که تخریب و توهین را کنار بگذارید. اول اینکه؛ گویا تلاش کرده اید که بگویید در اصفهان بخشا غیرفارس زبان هم زندگی میکنند. من برایتان بگویم که در استان اصفهان غیر آنچه که شما مطرح کرده اید، ترکها هم بصورت پراکنده در شهر اصفهان، و شهرهای دیگر آن استان و هم بصورت کمپاکت در فریدن و روستاهای اطراف آن زندگی میکنند. من در نوشته بالا در یک پاراگراف این موضوع را چنین توضیح داده ام: " البته بایستی متذکر شد که هم در منطقه ملی فارس یا فارسستان و هم در منطقه ملی ترک یا آذربایجان و هم در منطقه ملی کرد و یا کردستان و یا بلوچستان و الاهواز و... جمعیت کم و یا زیاد متعلق به ملیتهای دیگر نیز زندگی میکنند که باید از حقوق مستتر در حقوق بین الملل و منشور جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای الحاقی بهرمند گردند.". معلوم استکه مطلب را با دقت نخوانده اید. الاهواز و در واقع "عربستان" اسم اصلی منطقه ایست که رضا شاه بعد از به قدرت رسیدن، نام آنجا را تغییر داد و خوزستان اش خواند. همانطور که خوزستان نام جعلی عربستان است، رضاییه نیز نام جعلی اورمیه و دهها اسم دیگری که از زمان رضا شاه به فارسی برگردانده شده است. در عین حال چه من بخواهم و چه نخواهم عربستان و یا الاهواز تاریخا در قباله خلق عرب در ایران است. در آخرین انتخابات شورای شهر تمامی انتخاب شدگان شهر تبار عربی داشته اند و این نشان میدهد که علی رغم تلاش پهلوی های و سپس جمهوری اسلامی در تغییر ترکیب جمعیتی آن شهر، اینک اکثریت قریب به اتفاق این شهر را عربها تشکیل میدهند و روشن است که بخشا نیز جمعیت های غیرعرب در این شهر زندگی میکنند.
اما درمورد تاریخ فارس و ترک که تصور کرده اید من با زمین آن را تقسیم کرده ام، اما چنین نیست. تاریخ خلق فارس با تاریخ خلق ترک دو تاریخ متفاوتی را تشکیل میدهند. در فرازنای تاریخ همه گونه حادثه در هر دو تاریخ رخ داده است. اما اگر خیلی خلاصه بگویم، دولتهای ترکی سلجوقیان، قارا قویونلو، آغ قویونلو، افشاریان، صفویان، قاجار و حکومت یکساله ملی در سال 1324 تاریخ سیاسی خلق ترک را تشکیل میدهند. تاریخ سیاسی خلق فارس نیز آنگونه که نخبگانشان توضیح میدهند ازهخامنشایان آغاز میشود و بعد از اشکانیان و ساسانیان و دوره هایی به حکومت پهلوی ها و سپس جمهوری اسلامی ختم میشود. این هم اندکی در باب تاریخ سیاسی دو خلق ترک و فارس.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" ابعاد نفی و تحقیر عرب و ترک و نتایج آن """ خاورمیانه، شمال آفریقا """ مناMENA"" ، اروسیا حوزه فرهنگی‌ ترک و عرب هستش، هر دو دنیای ترک و عرب، در اقتصاد‌های رقابتی‌، جایگاهی‌ پر اهمیت را احراز میکنند. دنیای فارسی‌ فقط با توسل به شیعه از نوع فارسی‌ تا حدی در عراق و سوریه نفوذ کرده است، ولی‌ تحولات بزرگترین کشور عربی‌ " مصر " و بزرگترین کشور ترک " ترکیه " در روز‌های اخیر گرایش جامعه به "" باور‌های سکولاریستی "" را به جهانیان نشان داد. با رنگ باختن مذهب در بزرگترین کشور عرب و ترک، جامعه فارسی‌ دیگر قادر به استفاده از ابزار "" مذهب "" برای پیش برد منافع استراتژیکی خود در منطقه نخواهد بود. منطقه به مرحله‌ای رسیده که تعارضات ژئوپلیتیکی فقط "" محدودیت جامعه فارسی‌ "" را چون واقعیتی سترگ بر پیشانی جامعه فارسی‌ خواهد چسباند.

نوشته شده توسط: Anonymous

مقالات آقای رحیمی را در گلوبال مرور کنید :
مصداق بارز (( پدر کشتگی))!!!

2013/6/29 دروغ های زنجیره ای شاهزاده درباره پرونده دادگاه لاهه
2012/12/23 منشور ملی مان هم به همه چیزمان می آید!
2012/11/17 ستار دو بار خفه شد:یکبار توسط چماقداران مجازی یکبار هم توسط چماقداران واقعی
2012/9/29 باز هم درباره چلبیسم
2012/8/8 از صدا و سیمای جمهوری اسلامی تا شبکه من و توی سلطنت طلبان
2012/7/27 حوادث سوریه درسی برای «لاهه طلبان» ایران
2012/7/12 معامله پایاپای رضا پهلوی و نوری علا
2012/6/28 چون پرده بر افتد؛ در حاشیه مصاحبه رضا پهلوی با هفته نامه فوکوس
2012/6/14 بازیخورده یا بازیگر؟ حاشیه ای بر طرح شکایت از خامنه ای به دادگاه لاهه
2012/6/7 بندبازی سیاسی با طرح شکایت از علی خامنه ای در دادگاه لاهه
2012/6/4 شکایت از علی خامنه ای در دادگاه لاهه؛ مانور تبلیغاتی یا پیگیری حقوق بشری

2012/6/3 آقای پهلوی به خاطر انتشار خبر ساختگی سخنرانی در دادگاه لاهه عذرخواه
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

آقای فتح راضی عزیز چقدر خوب می شد که اینطور می شد و هر کسی کامنتهای مقاله خودش را بررسی می کرد ولی این کار از نظر فنی خیلی پیچیده است. باید ترتیبی داد که نویسنده هر مقاله ای فقط کامنتهای مقاله خودش را ببیند و امکان انتشار و عدم انتشار آنها را داشته باشد و در ضمن آدرس آی پی آنها را نبیند. باز هم در ضمن باید توجه کنید که اصلا بعضی از نویسندگان خودشان نیستند که مقالاتشان را منتشر می کنند بلکه کسانی هم مقالات دیگران را منتشر می کنند.
من حتی در مورد حذف کلمات غیربهداشتی هم مشکل دارم چون باید کلی در اینجا بحث بکنم که آیا این کلمه بهداشتی است یا نه!
مساله دیگر اینکه من می توانم بگویم که به من مربوط نیست که کامنت مربوط به مطلب است یا نه ولی مشکل اینجاست که نویسنده مقاله با هزار توپ و تشر، چه در زیر مقاله و چه در ایمیلهای پی در پی مرا مورد عنایت قرار می دهند و می خواهند که چنین کامنتهایی منتشر

نشوند. هر چی هم که قسم و آیه می آورم که به دستان حضرت عباس قسم که من مقاله را نخوانده ام، قبول نمی کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای فرجاد فر، چه خوب بود که دلایل منطقی و اساسی خود را در قالب یک نوشته مستدل و با ارائه دلایل مستند و نه صرفا ادعایی که تا به امروز مطرح شده و ما برای جواب دادن به آنها نه وقت داریم و نه انرژی صرف می کنیم ، بیان می کردید ودر معرض قضاوت عموم می گذاشتید . اگر قرار باشد برای هر موضوعی که مخالف و موافق دارد ،وارد مبحث مناظره شویم ، باید کار و زندگی و مبارزه خود را رها کنیم و به چگونگی تاکتیکها برای غلبه بر حریف مناظره ای که معلوم نیست با کدام استراتژی و برنامه ،وارد این میدان می شود ،بپردازیم .
برای ما مهم رسیدن به هدفی است که در منشور به عینه و شفاف بیان شده است و بارها از همگان دعوت شد که بیایند و اگر لزومی بر تغییر منشور و یا روند حاضر دارند ،نظر و ایده خود را به رای بگذارند !
شما تنها و تنها به این سئوال من پاسخ دهید که چرا از به رای گذاشتن نظر خود و به معرض قضاوت گذاشتن خود در یک روند

دمکراتیک و مبتنی بر آرای اکثریت ،هراس دارید؟! که اگر هراس نداشتید و به رویکرد مثبت از سوی اکثریت ،معتقد بودید ،حتما شما هم وارد این حرکت می شدید و نظر خود را نیز بیان می کردید و با پشتیبانی اکثریت ،به کرسی می نشاندید .
بار دیگر عرض میکنم ،دلایل خود را برای موضوعاتی که مطرح کردید ،بنویسید ،و بنده نیز قول میدهم برای پاسخ به ایرادات شما ،وقت بگذارم و موضوع را برای شما و دیگر همفکرانتان ،تا جایی که در توانم باشد ،روشن سازم .
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب شاملی بازآب درلانه ی مورچگان یامورچه ها پاشیدیدکه یواش یواش/آرام آرام ازلانه هایشان بیرون میریزندوتکرارو... مکررات 90 ساله تبلیغات رژیمهای فارسی شاه وشیخ رابرخ میکشند! امیدوارم به سایت های خودعوامل رژیم فارسی اسلامی مثل تابناک دسترسی داشته باشیدکه این دوستان ونادوستان منابعشان همان سایتهای رژیم یعنی سلیتهای همفکرانشان درحاکمیت،اندوبس

نوشته شده توسط: Anonymous

مال بد بیخ ریش صاحبش! چطوره مسئولیت کامنت ها را بگذارید بعهده نویسنده مقاله. اگر جوابی برای کامنت داشت، هر دوی کامنت و جوابش را میگذارد توی سایت وگرنه کلا پاکش میکند و خلاص. آخر کدام دلیل و آیه مبارکه میفرماید که باید اینقدر دمکرات باشید. اصلا اگر یک کامنت نویس حرفی برای گفتن داشته باشد بخودش زحمت میدهد و یک نوشته در پاسخ مقاله مینویسد تا بداند چه زحمتی دارد فارسی نوشتن در خارج و دیگر با یک کامنت هرچه که نویسنده مقاله رشته ست را پنبه نمی کند. برای شما هم این واقعا عمل شاقی است که بخواهید همه مقالات را بخوانید و درباره کامنت آن اظهار کنید. تنها راهی که میماند اینست که تنها مراقب کلمه های منافی عفت و فحش و فضاحت های آنچنانی باشید. اینکه کامنتی چقدر به مقاله ربط دارد و باقی مسائل را بگذارید بعهده خواننده گان و نیز نویسنده اصل مقاله که اگر لازم دید به آن جواب میدهد. والسلام.

نوشته شده توسط: Anonymous

و باز هم نوشته‌ای به

شدت غیر علمی‌ و ایدئولوژیک.اول از همه آن پارامترهایی که برای ملت دانستن فارس زبان‌ها آورده اید بعضا نه تنها در سرتاسر ایران که در شعاع بزرگتری از عراق و غیره هم منطبق است و تقریبا هیچ موردی نیست که تنها متعلق به ساکنان مرکز ایران باشد(حال بماند از اینکه چگونه عاشورا و تاسوعا رو به آن ملت خود ساخته منتسب می‌کنید ) تاکید شما بیشتر روی زبان فارسی‌ به عنوان عامل اصلی‌ شکل دهنده و ملت شونده آن عده‌ از مردمان است حال مایلم سوالی دیگر از شما بپرسم اگر چه که مطمئنم به مانند دفعه‌های قبل پاسخی نخواهید داشت اما برای خوانندگان روشن کننده بسیاری از چیز هاست.اگر تا به حال به اصفهان سفر کرده باشید (که احیانا شما و همفکرانتان آنجا رو مرکز فارسستان!!می‌دانید)شهرستانی در آنجا وجود دارد به نام نطنز. زبانی که آن مردمان بدان تکلم میکنند از جهت زبان شناسی‌ بسیار دورتر از زبانهایی مثل کردی و بلوچی به فارسیست به طوریکه خود من از صد کلمه کردی ۱۰ تای آن رو حداقل متوجه میشوم(البته در شاخه‌های متفاوت کردی, این امر متفاوت است) و از بلوچی هم از هر صد لغت هشتاد تای آنرا اما از کلام آن مردمان هیچ چیز متوجه نمیشوم(اصفهانی‌ها هم) این واقعیت و تفاوت‌های زبانی در بسیاری از شهرهای استانهای مرکزی مثل ممسنی در شیراز و طرق و غیره هم وجود دارد حال دو راه بیش روی شما باقی‌ میماند یا کریستف کلمب وار مدعی کشف و کشف هایی دیگری اینبار در حوزه ملت یابی‌ شوید و یا همچون دن کیشوت به فرو کردن نیزه به سلطه جویان ناوجود حاکم ادامه دهید. از دیگر مغلطه هایی که در نوشته تان داشتید مثل اهواز عربی‌ (اگر مراد ساکنان عرب آنجاست این اصطلاح صحیح است اما هدف شما زدن قولنامه خوزستان و اهواز به نام یک تیره از مردمان ساکن آنجاست که به مانند دیگر مسائل شما هیچ اطلاعی از بافت جمعیّتی آنجاهم به غیر از مدعیات همکاران عربتان ندارید) و نیز درباره تقسیم تاریخ به فارس و ترک در یک جغرافیا (تو گویی تاریخ رو هم با زمین که می‌خواهید تقسیم کنید اشتباه گرفته اید) می‌گذریم
نوشته شده توسط: Anonymous

پوزش مسؤول كامنتهاي سايت موجه نيست.توهين و فحش و ناسزا گويي از هركسي پسنديده نيست،خواه سايت ايرانگلوبال-اقاي توكلي و خانم رضانيا باشد و خواه اقاي سهند.شما ملتي را غارتگر و جنايتكار و ... ميناميد و اقسام توهين ها را در قالب مقاله و كامنت منتشر ميكنيد و حالا از توهين اقاي سهند ابراز ناراحتي ميكنيد؟و براي نيل به أهداف تان يعني رنگ و روي تندخويي دادن به خوانندگان تركتان با انتشار اين كلمات اقاي سهند سوءاستفاده ميكنيد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای نادری فر
اینکه درچه سطح ازدانش سیاسی - مبارزاتی هستم ، اگرنبودم به مجموعه شما چنین ایراد اساسی نمیگرفتم. برای اثبات این مورد دلایل اساسی و منطقی دارم. که فقط درقالب مناظره میشود فهمید.
ضمن اینکه توجه شما را به این لینک که درمورد "اصول فعالیت سیاسی چیست" جلب میکنم.
http://www.iranglobal.info/node/10191
درضمن اینجانب نه تنها مسایل مجموعه شما را پیگیری میکنم، بلکه بقیه مجموعه ها رانیزپیگیری میکنم. چرا که بنظرم همبستگی ملی اساس برون رفت ازمشکلات و موانع است و میتواند ناجی مردم و کشور شود.
درضمن شما هنوز نه درمورد میزان پول جمع آوری شده ، نه درمورد گزارشی ازنشست پاریس، نه پاسخگوی رسمی ادعاهای اشخاصی که به شماها انتقادمستقیم داشته اند ندادید. ازهمه مهمترشماها حاضر به مناظره نیستید. چراکه، مناظره میتواندمسایل مجموعه شما را روشن نماید. بهرحال باردیگر،اینجانب شما را به مناظره دعوت میکنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان ارجمند مدرسه ی فمینیستی: موفیت های هرچه بیشتری برایتان آرزومیکنم.ولی آیا بهترنبود بجای زنان ایرانی مینوشتیدزنان فارس زبان ایرانی؟ که نشان دهید برخلاف تمامیت خواهان حاکم ومحکوم بوجودزنان غیرفارس هم معتقدید؟وازاسم ایران بعنوان اسم مستعارفارس وفارسی سوء استفاده نمیکنید؟ مگردرایران زنان شاعرغیرفارس زبان وجودندارد؟لابد غیرفارس زبانان ایرانی نیستندزمانیکه شما حق انحصاری استفاده ازنام ایران را فقط به فارس زبانان محدودمیکنید؟

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

ائلیار عزیز حتما حق با شماست چون من در باره تاریخچه کامنتها در جریان کامل و دقیق قرار ندارم و فقط آنچیزی را که از شماها (اعضای مدیریت) شنیده ام در ذهن دارم و می تواند دقیق نباشد. این مطلب هم همینطوری و فی البداهه به نظرم رسید و نوشتم بدون اینکه دقیقا از شماها بپرسم. راستش را بخواهید اصلا فکر نکردم که مطلب مهمی باشد. خوب درد دل یک سانسورچی... ببخشید، مسؤل کامنتهای سایت که نمی تونه مطلب جدی و مهمی باشه!

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

ناسری گرامی با تشکر از شما. چقدر خوب می شود که همین مسائل را با آرامش کامل توضیح دهید و از استفاده از کلمات آنچنانی پرهیز کنید. باور کنید که تاثیرش هزاران مرتبه بهتر است. حداقل برای من یکی اینطوری است.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

ناسری گرامی، خوشبختانه یا بدبختانه! من عضو مدیریت نیستم. خوشبختانه از این جهت که اگر بودم، صد تا کار دیگر هم روی دوش من گذاشته می شد. بدبختانه این جهت که اگر عضو مدیریت بودم، احتمالا امکانات بیشتری داشتم.
در مورد یک زمانه بودن کامنتها باید بگویم که حتی تصورش هم وحشتناک است. من عکس العمل جناب سهند را به نقطه چین کردن بخشی از کامنتش منتشر کردم. البته کامنت دیگرش را که از آن هم رنگین تر بود حذف کردم. حساب کنید که تمامی این کامنتها در سایت منتشر شوند، آنوقت اینجا میشود فحش خانه. در مورد بلوک کردن آی پی هم مساله به این سادگی نیست. حالا هر کسی یاد گرفته که یک برنامه ای نصب کند و مرتب آی پی خودش را عوض کند. ما باید بگردیم و ببینیم که آی پی اصلی کدام است و هی برنامه نصب کنیم که آی پی اصلی را بلوک کند و این جنگ سایبری وقتگیرتر است.
حالا اگر بخواهیم که امکان کامنتها را حفظ کنیم، تنها

تنها دو راه برایمان می ماند: 1- کاری کنیم که هر کسی برای کامنت نوشتن ثبت نام کند. 2- همین کار پر زحمت خواندن کامنتها را که گاهی وقتها بسیار طولانی هم هستند، ادامه دهیم.
در مورد مقالات هم حق با شماست. بعضی از مقالات غیربهداشتی هستند و متاسفانه مدیریت سایت تا به حال نتوانسته است که فکری به حال این مساله بکند و چاره ای بیندیشد. خوشبختانه من در مورد مقالات مسؤلیتی ندارم ولی امیدوارم که در آینده، چاره ای برای این مشکل پیدا شود. شما هم اگر پیشنهادی در این مورد دارید، لطفا به مدیریت سایت اطلاع دهید. یک دینا از شما و کسانی که این کار را بکنند، ممنون خواهیم شد.
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

Nasle sokhte گرامی، هیچ کامنتی از شما حذف نشده است. لطفا کامنت خودتان را یک بار دیگر بنویسید.

نوشته شده توسط: Anonymous

میگوینداگربه بدهکارروبدی،پرروترشده وطلبکارمیشود!در1000سال گذشته ایران سرزمیین ترکان بوده وفارسهاهیچگونه تاریخی وبا تاریخ پیوسته ای دراین سرزمین ندارند.زنده یاداسماعیل پوروالی درمجله روزگارنومنتشره درپاریس نوشت که دربحبوحه انقلاب مشروطیت فارس زبانان فقط 8درصدبوده اندبطوریکه دراصول قانون اساسی ومتمم آن نیزنوشته شده که نمایندگان باید«فارسی بلد باشند»یعنی دانستن فارسی هنوزدرزمان مشروطیت عمومیت نداشته است!واین 8 درصدهم بقایای افاغنه برهبری محمودافغان بوده اند.اجدادشما ترک زبان بوده اند که در90 سال اخیربااینهمه بودجه وسرمایه آسیمیله، فارسیزه شده اند.ازمادربزvگ وپدربزگتان به پرسید اگرفارسی بلدند!!!لطف کنید ریشه های زبان فارسی دری را ازهمزبانانتان طالبان درافغانستان به پرسید که حتمآ درپشت کوه های کابل بایدباشد.بهمین خاطرپان فارسیستهای ناب منکروجودملیت فارس درایران هستند!

نوشته شده توسط: Anonymous

2. در مورد پورپیرار هم داستان همین است، به شما توصیه می کنم قبل از ارجاع به یک منبع یا نقل قول از آن، آنرا بدقت بخوانید. پورپیرار معتقد است که نه تنها فارسها، بلکه ترکها هم اقوام جعلی هستند و زبانشان را یهودیها اختراع کرده اند و اساسا ایران تا اواسط دوره ای که به آن دئوره قاجاریه می گوییم خالی از سکنه بوده و ترکیه هم بدلیل طوفان نوح مردمانی نداشته و امپراطوری عثمانی کشک است و نه تنها سلجوقیان و غزنویان و خوارزمشاهیان، که صفویان و زندیه و افشار و بخش بزرگی از قاجار "جعل یهود" است. بنابری این باز هم این شما هستید که بدون اطلاع از یک مطلب مرا به آن ارجاع می دهید. با این حساب می بینید که بنا بر نظر مورخ مرود تأیید شما نه تنها اجداد من، بلکه اجداد شما هم دروغین و جعلی هستند! خوشتان آمد؟ و نکته آخر اینکه "لطائف الحیل" توهین نیست، شاید بد نباشد در مورد مفاهیمی مثل "توهین" و "تحقیر" هم کمی مطالعه

کنید، بهر حال اینها بهانه های خوبی برای فرار از مسئولیت اخلاقی نیستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

باسلام وصبح بخیر، وتشکرازجوابتان.جناب نادرنادرپوربه حاکمان ایران پیشنهادمیکند""..وازجنجال عوامفریبان ویا بیگانه پرستانیکه باتاکیدبرزبانهای قومی ویاتقویت گویش های بومی،تبشه بریشه این زبان مشترک وفرهنگ تمام اقوام ایرانی میزنن،نهراسد...""وجناب محموددولت آبادی نیزباتکرارهمین اراجیف ومزخرفات زبان مادری خودفارسی راستون فقرات فرهنگ ایرانی وزبانهای غیرفارسی را «نیمه زبان » مینامد.یعنی ترکی با350 میلیون متکلم در7کشوروعربی با 450 میلیون متکلم در23 کشور هردوزبان ترکی وعربی صاحب جایزه نوبل ادبی هستند ازنظراین پیشکسوتان پان فارسیسم وقلم بمزد جمهوری فارسی اسلامی، نیمه زبان وزبانهای قومی اند وفارسی دری افغانی زبان بخشی وفقط بخشی ازمردمان سه کشورعقب مانده وطاعون زده فرهنگی که با تجاوز واعدام وسنگسارو...روزگارمردم راسیاه کرده اند.آقای برادری هم دنباله رو وتربیت شده این تاریک اندیشان پان فارسیسم است.

اینکه پیام بنده را برای آسانی کارتان حذف نمودید چون بقول خودتان کاراز نقطه چین کردن گذشته بودپس من یک تشکرازخودم بخاطراسانی کارشما بدهکارم.موفق باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

1. آقای شاملی عزیز، این طبع لطیف و خوی ظریف شما آخر کار دست همه ما می دهمد (بقول شما شوخی) شما از خواندن نوشته من می خندید، من می گویم حرف شما خنده دار و مضحک است، این دو تا چه فرقی با هم دارند؟ چرا یکی برخورد مدنی است و آن یکی توهین؟ از آن گذشته ادعای اینکه کوروش (مرک 530 پیش از میلاد، یعنی 2543 سال پیش!) 2400 سال پیش قتل عامی منطقه ای بنام پوریم براه انداخته است، اگر مضحک و خنده دار نیست، پس چیست؟ این ادعای مضحک، وقتی که شما مصرانه و حسب عادت مألوف از ارائه سند خودداری می کنید، تبدیل به استندآپ کمدی می شود. چرا اینقدر زودرنج و نازک طبع هستید؟ و اما در باره ناصر پورپیرار فکر می کنم شما نظرات ایشان را نخوانده اید و اینجا دوباره ماجرای "اتنولوگیا" تکرار شده است. در آن مورد هم شما بدون اینکه خودتان به اتنولاگ سرزده باشید، مرا به آن ارجاع دادید و بعد همه دیدند که گفتید «داور پول گرفته»!